عوامل پيدايش فتنه :

انمابَدءُ وقوعِ الفِتَن اهواءٌ تتبع و احکامٌ تُبتَدَع، يُخالف فيها کتاب الله و يتولي عليها رجالٌ رجالاً علي غير دين الله.
همانا پيدايش فتنه‌ها هواهايي است که پيروي مي‌شوند و بدعت‌هايي است که گذارده مي‌شوند. در چنين شرايطي با کتاب خدا مخالفت مي‌شود و مرداني مردان ديگر را پيروي مي‌کنند. (1)

1- خودخواهي و هواپرستي
خودخواهي موجب مي‌شود در مواردي که خواسته‌هاي انسان با موازين ديني و الهي سازگاري ندارد، به توجيه رفتارش و يا به تأويل‌هاي ناشايسته‌اي از معارف ديني دست بزند. از ديدگاه چنين افرادي معيار ارزش کارها، موافقت و سازگاري‌شان با هوس‌ها و خواهش‌هاي نفساني آنان است. هر کاري که مطابق اميال و خواسته‌هاي آنان باشد، خوب و هر کاري که مخالف اميال و اهداف شخصي و گروهي‌شان باشد، بد است.
تحليل روان‌شناختي مسأله به اين صورت است که برخي افراد تأثيرگذار در جامعه از حکومت وقت توقعاتي شخصي دارند، ‌توقعاتي از قبيل دستيابي به پست و مقام، يا بهره‌برداري بيشتر از ثروت‌ها و امکانات ملي و امثال آن. اما مي‌بينند توقعات و خواسته‌هاي آنان به دليل غير قانوني و ناعادلانه بودن مورد توجه حکومت عدل قرار نمي‌گيرد. اينان براي تحقق خواسته‌هاي خود و دستيابي به اميال و هوس‌هايشان اقدام به راه‌اندازي تشکلات، گروه‌ها، حزب‌ها، جبهه‌هايي مي‌کنند. ويترين فعاليت‌ خود را مبارزه با بي‌عدالتي و بي‌قانوني قرار مي‌دهند. اما پشت پرده اقدامات آنان چيزي جز رياست‌طلبي و خودخواهي و حب جاه نيست.
يکي از نشانه‌هاي تشکيلات و احزاب فتنه‌انگيز و فتنه‌خيز اين است که معمولاً بعد از يک ناکامي و شکست در دست‌يابي به قدرت تأسيس مي‌شوند.

2ـ  رياست‌‌طلبي
طلحه و زبير نخستين کساني بودند که با امام علي بيعت کردند؛ اما پس از پايان مراسم بيعت، خصوصي به نزد آن حضرت رفتند و خواستار مشارکت در امر حکومت شدند! و ادعا کردند که اساساً‌ انگيزه اصلي آنان از بيعت همين بوده است! و به امام علي تأکيد کردند که بايد در امور حکومتي و تصميمات کلان کشوري با آنان رايزني شود و از اينکه آن حضرت در تصميمات خود و تقسيم قدرت و نحوه توزيع ثروت با آنان مشورت نمي‌کند سخت برآشفته و معترضانه از آن حضرت توضيح خواستند! آنان وقتي ديدند که نمي‌توانند در تصميمات حکومت مرکزي به سود خود نقش‌آفريني کنند؛ از امام علي خواستند دست کم مسؤوليت برخي مناطق جهان اسلام از قبيل بصره و کوفه را به آنان واگذارد و مدعي بودند با اين کار شايد اندکي از حق از دست رفته آنان در دوران خلفاي گذشته جبران شود! و وقتي که از اين راه هم نتوانستند به مقصود خود برسند، فتنه جمل را راه‌اندازي کردند.
عامل اصلي ايجاد فتنه صفين نيز همين رياست‌طلبي و خودخواهي و هواپرستي حاکمان شام بود. معاويه سال‌ها بعد از شهادت امام علي به صراحت بيان کرد که جنگ او با آن امام و يارانش براي دفاع از اسلام و ارزش‌هاي اسلامي نبوده است. هدف او احياي روزه و نماز و حج و زکات نبوده است. او به دنبال حکومت و رياست و خلافت بوده است.

3ـ  دنياطلبي
امام صادق مي‌فرمايد در يکي از مناجات‌هاي حضرت موسي با خداوند، خطاب رسيد که «اي موسي بدان که دنيادوستي آغاز همه فتنه‌ها است. …» امام علي، در اين باره مي‌فرمايد: «آگاه باشيد که دوستي دنيا اساس همه گناهان، دروازه همه بلاها و مجمع هر فتنه‌اي است.»
آن امام عزيز در تحليلي کلي، انگيزه مشترک همه مخالفان خود، اعم از ناکثين، قاسطين و مارقين، را دنياطلبي مي‌داند و مي‌فرمايد: «چون به کار برخاستم گروهي پيمانِ بسته شکستند و گروهي از جمع دينداران بيرون جسته و گروهي ديگر با ستمکاري دلم را خستند. گويا هرگز کلام پروردگار را نشنيدند يا شنيدند و کار نبستند که مي‌فرمايد: «سراي آن جهان از آن کساني است که برتري نمي‌جويند و راه تبه‌کاري نمي‌پويند و پايان کار، ويژه پرهيزگاران است» آري به خدا دانستند، ليکن دنيا در ديده آنان زيبا بود و زيور آن در چشم‌هايشان خوش نما.»
علت خودداري زيد بن ثابت دنيازدگي بود. کسي که سرمايه او به اندازه‌اي باشد که شمش‌هاي طلا و نقره‌اش را با تبر جدا کنند، چگونه مي‌تواند با حکومت علي(عليه السلام) کنار آيد؟
نگاهي به کارنامه اقتصادي سران فتنه جمل نيز همين حقيقت را نشان مي‌دهد که عامل اصلي پيدايش اين فتنه دنياطلبي و ثروت اندوزي آنان بود.
دنيا طلبي سران فتنه قاسطين نيز بر همگان روشن است. عمرو بن عاص در ابتداي خلافت امام علي در نامه‌اي خطاب به معاويه نوشت: «هر کار که مي‌تواني انجام بده؛ زيرا فرزند ابوطالب، چنانکه چوب را پوست مي‌کنند، تو را از هر مال و سرمايه‌اي که داري، جدا خواهد کرد.»
شايد گمان شود که عامل دنياطلبي و زراندوزي را نتوان درباره‌ فتنه‌گران نهروان بيان کرد. زيرا دنياطلبي با شب‌زنده‌داري و نماز و روزه‌ طولاني چندان قابل جمع نيست! اما نبايد فراموش کرد بسيارند کساني که دين را پلي براي دستيابي به دنيا قرار مي‌دهند. مالک اشتر، صحابي بصير امام علي، چه زيبا اين حقيقت را درباره خوارج فهميده بود آنگاه که خطاب به آنان مي‌گفت: «اي گروه پيشاني سياه! گمان مي‌کرديم نماز شما از سر بي‌رغبتي به دنيا و شوق به لقاء الله است؛ در حالي که اکنون مي‌بينيم از مرگ گريزان و به سوي دنيا شتابانيد.»
4ـ بدعت‌گذاري در دين
بدعت در حقيقت مکمل عامل اول، يعني هوا و هوس، است. ابزاري است در دست هوس‌راناني که اطلاعاتي از دين دارند و سعي مي‌کنند با تمسک به آيات و احاديث و ارائه تفاسير خاصي از آنها راهي براي توجيه هوا و هوس خود بيابند. بدعت در دين معمولاً از سوي عالمان صورت مي‌گيرد و نه مردم عادي. لغزش اين گروه است که موجب لغزش جمع کثيري از مردمان مي‌شود. مگر غير از اين است که بدعت‌هاي صورت گرفته در صدر اسلام موجب شد عده بسياري از مردم مسلمان و صحابه پيامبر قربة الي الله دست به جنايت‌هايي هولناک عليه خاندان پيامبر و شهداي کربلا زدند. «کل يتقربون الي الله بدمه»؟ مگر عمر بن سعد براي تحريک و تهييج سپاهيان خود به جنگ با امام حسين و ياران مظلومش، با شعار «يا خيل الله ارکبي و بالجنة ابشري» دستور حمله به خيام امام حسين را صادر نکرد؟

5ـ خودرأيي در برابر رهبري
اطاعت از رهبري انبيا و رهبري اولي الامر واجب شده است.«اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم»(نساء/59) اطاعت کنيد خدا را و پيامبر او را و صاحبان امر را از ميان خودتان.
کساني که در برابر رهبري جامعه که بر اساس وحي و امامت و ولايت مشخص شده است به رأي خود متوسل مي شوند يا به خطهاي ديگري که از سوي فتنه گران ايجاد مي شود گرايش مي يابند، در دامن فتنه مي افتند. به همين جهت در قرآن تأکيد بسيار شده که تنها به احکام خدا متوسل شويد و همه جا حکم خدا را جاري کنيد تا فساد ايجاد نشويد و آنهايي که به غير حکم خدا توجه کرده عمل نمايند و حکم کافر ظالم و فاسق مي داند  و موارد اختلاف را هم به خدا و رسول ارجاع نموده است. بنابراين توسل به اجتهاد در برابر نص خدا و رسول و لايت خودرأيي در برابر رأي و امر رهبري و تبعيت از خطهاي گمراهي که در برابر خط امامت گشوده مي شوند مي باشد و انسان را در فتنه مي اندازد.(2)

پي نوشت ها
1ـ نهج البلاغه، پيشين، خطبه 50،ص 71
2ـ فتنه و فتنه گران با نگاهي به نهج البلاغه امام علي(عليه السلام)، تهران:مؤسسه هنري و فرهنگي قدر ولايت، 1380، ص124ـ 123.

 


جستجو