طوفان جنسي در نوجوانان

طوفان جنسي در نوجوانان
در میان دورانهای مختلف حیات انسان، دوره بلوغ و آغاز حیات جنسی از مهم ترین و بحرانی ترین ایام زندگانی به شمار می رود. در همین دوران است که دگرگونیهای بسیاری در تواناییهای جسمی به وقوع می پیوندد و به همراه خویش بینشها و گرایشهای نوجوان را متحول می سازد. مولوی در ضمن بیانی گیرا این دوره را این گونه به شر در می آورد:

و آن جوانی همچون باغ سبز و تر می رساند بی دریغی بار و بر چشمه های قوت و شهوت روان سبز می گردد زمین تن بدان خانه معمور و سقفش بس بلند معتدل ارگان و بی تخلیط و بند  با نظر به اهمیت این دوران، روان شناسان در یکصد ساله اخیر به تحقیقات دامنه داری دست زده اند و هر کدام از زاویه ای خاص به بازگشایی و تشریح این دوره پرداخته اند جالب است بدانیم قرن بیستم در کنار تمامی القاب و اسامی خویش، مانند: عصر فضا، اتم و عصر ارتباطات به «عصر شناسایی علمی نوجوانان» نیز ملقب شده است  و این مطلب نشانگر پیچیدگی این دوران خاص می باشد. از این رو، برخورد سطحی با این مقوله جز باز خوردها و واکنشهای منفی به بار نخواهد آورد از همین جا می توان سنگینی رسالت مبلغان و مربیان را درک نمود؛ چرا که آنان می توانند با شناسایی این مرحله حیاتی و ظریف، نقشهای مثبت تری در پرورش مخاطبان جوان و نوجوان خویش ایفا نمایند.
در این راستا، نوشتار حاضر سعی خواهد نمود، ضمن رعایت چکیده گویی و با تاکید بر حیات جنسی در دوران بلوغ، نکاتی را یاد آوری نماید بدیهی است کاوش بیشتر در این عرصه و شناخت همه جانبه دوران نوجوانی، نیازمند تلاش خوانندگان محترم و پیگیری مباحث ارائه شده در منابع اصلی می باشد.

آستانه حیات جنسی
آستانه زمانی حیات جنسی در کشورها و مناطق مختلف جهان متفاوت است و به عوامل اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی قومی و توارث بستگی دارد.  البته ، باید توجه داشت که درمورد سن بلوغ بین کارشناسان اختلاف نظر است،‌ اما بیشتر آنان بر این عقیده اند که شروع بلوغ در دختران 9-16 سال و در پسرها 10-17 سالگی است اما آنچه مورد توافق همگی است،‌ بلوغ زودرس دختران نسبت به پسران است.
در هر حال، بلوغ در پسرها با ترشح هورمونهای جنسی آغاز می شود و مهم ترین آنها تستو سترون است که موجب تغییرات بسیاری می گردد که در پایان به آنها اشاره می شود:
1- این هورمون بر توزیع موی بدن تاثیر گذاشته، رشد مو در ناحیه زهار، صورت، زیر بغل، قفسه سینه و پشت را موجب می شود.
در ابتدا صدای نوجوان را دورگه ساخته، سپس موجب بم شدن صدا می گردد.
3- ضخامت پوست را افزایش داده با فعال ساختن غدد چربی موجب پدید آوردن جوش غرور می شود
4- به خاطر ترشح تستوسترون ضخامت و استقامت استخوانها افزایش می یابد و بدن مختلف بدن، افزایش می یابد و بدن عضلانی می گردد.
5- با شروع بلوغ و ترشح هورمون یاد شده، اندازه قسمتهای مختلف بدن، افزایش می یابد.
6- نیاز بدن به انرژی را تا 15٪ افزایش داده، رژیم غذایی را تغییر می دهد.
امام صادق (ع) نیز در همین رابطه با گفتاری گویا با ارائه نشانه های بلوغ می پردازند و خطاب به مفضل می فرمایند:  >>فاذا ادرک و کان ذکرا طلع الشعر فی وجهه فکان ذلک علامه الذکر … و عز الرجل التی یخرج به من حد الصبی و شبه النساء؛ <<  و آنگاه که طفل به مرز بلوغ می رسد، چنانچه پسر باشد، در صورتش مو می روید و این نشانه جنس مرد و خروج از دوران کودکی و شباهت به زنان است.»
در دنباله این دوران در حدود 14 سالگی احتلام و انزالهای شبانه رخ می دهد و به مرور سرعت رشد کاهش یافته و در حدود 18 یا 19 سالگی متوقف می شود در برخی روایات اسلامی نیز با اشاره به همین دوران، پایان رشد، 18 سالگی قرار داده شده است:
«عن ابی عبدالله علیه السلام فی قول الله – عزوجل- فلما بلغ اشده و استوی)  قال: اشده ثمانی عشره سنه و استوی التحی؛  امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه (فلما بلغ اشده و استوی) فرمودند: مراد از نیرومندی، رسیدن به هجده سالگی است و مقصود از «استوی» رویش موبر صورت است.»
هویت یابی
نقش بلوغ تنها به جنبه های جنسی ختم نمی شود،‌ بلکه از آنجا که دوران نوجوانی، زمان ساخت هویت و شخصیت یک فرد نیز محسوب می شود، بر آن نیز تاثیر می گذارد این تاثیرها می تواند به صورت اختلالات شخصیتی ذیل جلوه گر شود:
الف- بدبینی: نوجوانان به هیچ کس اعتماد نداشته، دائما نگران آسیب دیدن و فریب خوردن از دیگران می باشند. در ذهن خود تهدیدهایی از طرف دیگران ترسیم می کنند و به دنبال آن موضع دفاعی می گیرند. زود عصابنی می شوند و به انتقاد یا پیشنهاد دیگران اهمیتی نمی دهند مسائل کوچک را بزرگ می بینند و زندگی را بر خود و دیگران دشوار می سازند.
ب- شخصیت منزوی: کناره گیر، مردم گریز و اجتماع ناپذیر می باشند، دوستان کمی دارند، بی تفاوت بوده، به ندرت به دنبال تفریح و حضور در فضاهای باز می روند.
ج- شخصیت بی ثبات: این گونه افراد قدرت مواجهه با مشکلات را ندارند. روابط ایشان سطحی و فاقد صمیمیت است و برای آینده خویش هدف مشخصی ندارند این گونه اشخاص برای رسیدن به اهداف خویش از خشونت روی گردان نیستند و ممکن است به انواع انحرافات اخلاقی و بزهکاری مبتلا شوند.  دربخشهای آینده به خوبی در خواهیم یافت که بین بافت شخصیتی و حیات جنسی رابطه ای محکم وجود دارد. به عنوان مثال، برخی از انواع انحرافات جنسی سبب جامعه گریزی، انزوا یا خشونت خواهد شد که در بحثهای آتی به آن خواهیم پرداخت.

رویش خرد و بلوغ جنسی
بلوغ جنسی و علائم آن نه تنها نشانگر رشد جسمی و جنسی نوجوان است، بلکه نشانی از تحول و تکامل در جنبه های روانی نیز هست به همین دلیل، اغلب نوجوانان در سنین بین 12 تا 15 سالگی به نوعی بلوغ عقلی می رسند و مفاهیم مجرد و انتزاعی را درک می کنند و بسیاری از ارزشها و اصول اخلاقی را در می یابند در ادامه این رشد، آنان در 15 تا 18 سالگی وارد مرحله ای جدیدتر می شوند و به فلسفه زندگی، بایدها و نبایدهای زندگی توجه می نمایند و به پرسشگری در این موارد می پردازند. در همین دوران است که ضمن درک واقعیتها، بر آزادی خویش تاکید می کنند و خواستار آزادی در بسیاری از زمینه ها می شوند. این مسئله از آنجا اهمیت می یابد که اگرنتوان دراین دوران بین بلوغ عقلی و جنسی نوجوان رابطه ای منطقی و درست پدید آورد، انحرافات، بزهکاری و اختلالات رفتاری و شخصیتی را در پی خواهد آورد.
امیر مومنان نیز با تاکید برهمین هویت متضاد نوجوانان، دوره نوجوانی را عرصه پیکار خرد و حماقت می داند و می فرماید:«لایزال العقل و الحمق یتغالبان علی الرجل الی ثمانی عشر سنه فاذا بلغها غلب علیه اکثرهما فیه،
خرد و حماقت همواره و پیوسته تا 18 سالگی در جنگ و ستیز برای غلبه بر انسان اند و آن گاه که به هجده سالگی برسد، از میان خرد و حماقت هر کدام که درجان نوجوان عمق بیشتری داشته باشد، پیروز این میدان خواهد بود.»
در همین رابطه روایات دیگری نیز وجود دارد که ضمن تاکید بر تفکیک بلوغ عقلانی و جنسی بلوغ عقلی را تنها ملاک مهم در ارزشیابی از شخصیت نوجوان به حساب می آورند از این میان، می توان به روایتی از امام صادق علیه السلام اشاره نمود که می فرماید: «انتطاع یتم الیتیم بالاحتلام و هو اشده و ان احتلم و لم یونس منه رشد و کان سفیها او ضعیفا فلیمسک عنه ولیه ماله؛ 
یتیمی (کودکان بی سرپرست) با احتلام که همان نیرومندی بدن اوست ( و نشانه بلوغ جنسی است) پایان می پذیرد اما چنانچه با وجود احتلام، او به رشد (عقلی ) نرسیده باشد و سفیه یا ضعیف باشد، سرپرست وی باید اموال او را (بازستانده) نزد خویش نگه دارد.»

مراحل تمایلات جنسی
نوجوانی، دوره ای انتقالی و نوعی برزخ میان کودکی و جوانی به شمار می رود در این سن مسئله آفرین، نوجوان وارد حیات عاطفی خویش می شود و با رشد جنسی، احساس بی ثباتی و عدم امنیت در وی تشدید می شود زنگهای خطر آنگاه به صدا در می آیند که والدین و مربیان به جای راهنماییهای موثر و کارگشا، تدابیری مبهم و گیج کننده را اتخاذ نمایند و به این وسیله نوجوان ار در سرگردانی رها سازند از این رو، مناسب است با توجه به اهمیت مطلب، گذری هر چند کوتاه بر مراحل تمایلات عاطفی- جنسی در نوجوان داشته باشیم
پیش از بررسی این مراحل، لازم است بدانیم نوجوان در آغاز این دوران احساس ناشناخته و مرموزی را در وجود خویش می یابد که با نوعی محبت و علاقه به دیگران آمیخته است این احساس به پنج مرحله تقسیم می شود:
مرحله اول: توجه نوجوان به وضع بدن به ویژه دستگاه تناسلی اش معطوف می شود و این سرآغاز تمایلات جنسی او است.
مرحله دوم: در این مرحله توجه به امور جنسی با عاطفه و محبت همراه می شود و ماهیتی عاطفی به خود می گیرد
مرحله سوم : علاقه به جنس مخالف در وی بیدار می شود این علاقه ممکن است یک یا جند نفر را هدف قرار دهد
مرحله چهارم: علاقه از چند نفر به یک نفر معطوف می گردد این فرد ممکن است از لحاظ سنی مسن تر از نوجوان باشد
مرحله پنجم: نوجوان تغییر عقیده داده، به فردی از جنس مخالف که همسن او باشد متوجه
می شود. 
در واقع، نوجوان طی حیات جنسی خود دو نوع عشق را تجربه می کند: عشق عاطفی و عشق شهوانی عشق عاطفی محبتی پاک می باشد و به دور از جنبه های جنسی با تمجید و تحسین توام است و نوجوان از اینکه این احساس را با مسائل جنسی لکه دار کند به شدت پرهیز دارد به دنبال عشق عاطفی عشق شهوانی سر می رسد که همراه با لذتهای جنسی می باشد در این مرحله نوجوان چنانچه ویژگیهای مطلوب خویش را در شخص مقابل ببیند، به ازدواج می اندیشد.
«موریس دبس» در تشریح  این دوران می گوید: «دیر یا زود غریزه جنسی، به ویژه در پسران، تا سر حد وجدان نفوذ کرده، تحریکات شهوانی، همچون تصادم امواج با ساحل، شروع به مبارزه می نمایند. این غریزه آن گونه قدرتمند است که مرکز تاثیر گذاری برای تمام آرزوهای اعضای دیگر بدن می گردد. اما تاثیرات غیر مستقیم آن بسیار بیشتر است وجود آن به کلی زندگانی عاطفی و تظاهرات محبت آمیز انسان را تحت تاثیر قرار می دهد. تا جایی که اگر در 13 یا 14 سالگی مکان محدودی را در عاطفه اشغال کرده باشد، سه یا چهار سال بعد، مالک اصلی آن می شود و آن گاه است که تمام تظاهرات محبت آمیز انسان از غریزه جنسی سرچشمه می گیرد.»
با این وجود، باید توجه داشت که در این مرحله، چنانچه این علاقه مندیها در چارچوب شرع و قانون مهار نشوند، ممکن است به مسئله ای پر مخاطره تبدیل شوند. به همین خاطر، مناسب است در سنین حساس بلوغ با تقویت اراده نوجوانان و ارائه آگاهیهای لازم آنان را به خویشتن داری و پی گیری فعالیتهای سالم تشویق نمود تا در این دوران پر اضطراب و خطر آفرین، در مسیری سالم و خداپسندانه گام بگذرند.

کجرویهای جنسی
وجود نیازهای جنسی در انسان، مانند نیازهای ابتدایی نظیر گرسنگی یا تشنگی مسئله ای طبیعی به شمار می رود. اما این نیاز در دوران بلوغ از قدرتمندترین جنبه های حیاتی محسوب می گردد که دیگر جنبه های عاطفی، عقلانی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده، در پاره ای از موارد برای ارضاء خویش قوانین را زیرپا می گذارند از همین جا است که مفهوم «انحرافات جنسي» پدید
می آید و بر همه روشهای کسب لذت جنسی که مورد قبول قوانین دینی و اجتماعی نباشد، اطلاق می گردد.
در واقع، باکاهش قدرت مقاومت اراده و ایمان شخص در برابر جاذبه ها و کششهای جنسی، زمینه بروز کجرویهای جنسی مهیا می شود و نوجوان به یک یا چند بزه جنسی روی می آورد کامجویی از خود یا کشش به سوی جنس موافق یا گرایشهای غیر قانونمند به سوی جنس مخالف از جمله گرایشهای انحرافی به حساب می آید.
همچنین این گونه انحرافات موجب رشد احساس ناتوانی و عجز در برابر کششهای نامطلوب جنسی گردیده، نوجوان را به موجودی بی اراده و ناتوان تبدیل می کند این حس ذلت زا را امیر مومنان در گفتار خویش این چنین بیان می کنند:« عبد الشهوه اذل من عبد الزق؛  آن کس که بنده (و برده) شهوت خویش است ذلیل تر از بنده برده می باشد.»
و در جایی دیگر در تشبیهی زیبا به واقعیتی سهمناک اشاره کرده می فرمایند:« عبدالشهوه اسیر لاینفک اسره؛  بنده شهوت همانند اسیری است که اسارتش همیشگی و بی پایان است.»

انواع انحرافات جنسی
انحرافات جنسی را می توان به سه دسته کلی تقسیم نمود:
الف- انحرافهای هدفی: در این نوع انحرافها، هدف جنسی نادرست انتخاب می شود مانند: همجنس گرایی و خود ارضائی که در اولی شریک جنسی از جنس موافق است و در دومی، شخص، خود شریک جنسی خویش است.
ب- انحرافات روشی: در این دسته، هدف جنسی درست گزینش می شود، ولی در شیوه برآوردن ارضاء نیاز جنسی روش نامناسبی برگزیده می شود، مانند: جنون دیگر آزاری یا خودآزاری که در حین آمیزش جنسی از فرد سر می زند.
ج- انحرافهای شدتی: این دسته که بیشتر ضعف یا شدت در فعالیتهای جنسی را در بر می گیرد به خودی خود انحراف جنسی- شرعی محسوب نمی شود، اما به عنوان بیماری مورد بررسی قرار
می گیرد. 
در اینجا مناسب است یاد آور شویم که متاسفانه نوع شایع انحراف جنسی در میان نوجوانان، استمناء یا خود ارضائی است که نظر به اهمیت این موضوع مباحث آتی را با تاکید بر این انحراف پی خواهیم گرفت.
کجرویهای جنسی و علتها
در زمینه بررسی علتهای انحرافات جنسی باید اعتراف نمود که این گونه علتها دامنه ای بسیار گسترده دارند که توجه به همه آنها از حوصله این نوشتار خارج است از این رو، به مهم ترین علل اشاره کوتاهی خواهیم داشت:
الف- کنجکاویها: کودک در سنین پایین با کنجکاوی در مورد اندام خویش با دستگاه تناسلی نیز آشنا می شود و از آنجا که تماس با آن موجب نوعی لذت می شود به ادامه کار تشویق می شود مناسب است در این موارد والدین او را متوجه کارهای دستی- هنری و بازیهای پرنشاط نمایند.
ب- ناآگاهی: نوجوان ممکن است به صورت اتفاقی دچار خود ارضائی شود و به خاطر لذت حاصل از آن و بودن توجه به خطرهایی که او را تهدید می کند به این کارها ادامه دهد در اینجا است که وظیفه والدین بیش از هر زمان دیگر سنگین تر است و باید نسبت به علائمی همچون بی حسی، کسالت، افسردگی، انزوا و .. عکس العمل لازم را نشان دهند و موضوع را بدون برچسبهای ناروا و با مشورت با افراد آگاه، مورد بررسی قرار دهند.
ج- خانواده های آسیب زا: رعایت مسائل جنسی بین والدین و رعایت حریمها در این مورد می تواند در تربیت جنسی نوجوان نقش چشم گیری داشته باشد. همچنین نوع برخورد والدین با فرزندان دختر و پسر و جداسازی آنها از یکدیگر از اهمیت به سزایی برخوردار است.
د- حقارت و تحقیر: از جمله عوامل مخرب شخصیت نوجوان که می تواند در ابتلای وی به انحرافهای جنسی نقش مهمی ایفا کند، سرزنشها و ایجاد عقده حقارت در نوجوان است بی تردید کسی که از خودباوری بیشتری برخوردار است کمتر به دام این گونه کجرویها می افتد و برعکس، شخصیتهای خود کم بین و تحقیر شده، دفاع روانی مناسبی در برابر طوفان شهوات نداشته، در پنجه این انحرافات گرفتار می شوند.
هـ- تقلید و بدآموزی: دوران نوجوانی، دورانی آمیخته با تقلید است تقلید از گروه همسالان و بزرگسالان محبوب، از همین ویژگی نشات می گیرد تقلید، گاه جنبه بدآموزی به خود می گیرد و به تقلید رفتارهای ناهنجار جنسی می انجامد شاید به همین دلیل است که امام باقر (ع) در مورد تاثیر دوستان ناباب از زبان لقمان می فرماید: « و من یقارن قرین السوء لایسلم؛  آن کس که با دوست خرد و حماقت همواره و پیوسته تا 18 سالگی در جنگ و ستیز برای غلبه بر انسان اند و آن گاه که به هجده سالگی برسد، از میان خرد و حماقت هر کدام که در جان نوجوان عمق بیشتری داشته باشد. پیروز این میدان خواهد بود.
ناباب همنشین شود، سالم نمی ماند.»
و- عوامل فرهنگی: وجود مجلات، عکسها و فیلمهای مبتذل همچنین فضاهای مختلط و بی بند وبار و کتابهای نامناسب می تواند عاملی مهم در انحرافهای جنسی باشد. این گونه عوامل به ویژه رسانه های تصویری، از آنجا که با حافظه ماندگار دیداری سر و کار دارند، از آسیب زایی بیشتری برخوردارند.
ز- لباسهای نامناسب: پوشیدن لباسهای تنگ یا لباسهای جنس مخالف موجب تشدید هیجان جنسی شده در نتیجه باعث فرو افتادن به کام مشکلات می گردد
ح- محبت جویی: خلا عاطفی و روانی راه را برای سوء استفاده دیگران و پناه بردن نوجوان به دیگران هموار می سازد و او را به سوی کام یابیهای مجازی می کشاند.
راههای پیش گیری
از جمله پرسشهای مهم در زمینه انحرافهای جنسی، چگونگی برخورد و پیش گیری از این نوع انحرافات می باشد. در این قسمت به صورت فهرست به برخی از مهم ترین راهها اشاره خواهیم نمود:
1- آموزش خانواده ها: خانواده ها در صورت آمادگی می توانند نقشی چشم گیر در پیش گیری و درمان داشته باشند؛ چرا که خانواده ها در ارتباط مستقیم و واقعی با نوجوان قرار دارند و اهرمهای بسیاری برای تربیت در اختیار دارند.
2- آموزش به نوجوانان: این آموزشها از طریق سخنرانی، گفتگو و دیگر روشها می تواند ارائه شود و در این میان، همدلی و همزبانی و ارتباطهای بی واسطه بسیار موثر خواهند بود.
3- احترام به شخصیت حقیقی و حقوقی نوجوان: در این حالت، وی با خود باوری بیشتری در برابر مشکلات خواهد ایستاد.
4- کارو فعالیتهای سالم: شاید یکی از علل مهم بروز ناهنجاریهای جنسی، بی کاری است کار و فعالیتهای ذهنی و جسمی درمانگر بسیاری از مشکلات خواهد بود.
5- تنظیم خواب و تغذیه مناسب: به عنوان مثال، نوجوان باید از غذاهای ادویه دار، فلفل، پیاز و … کمتر استفاده کند.
6- دوری از محیطهای تحریک زا: مانند: برخی اماکن عمومی و میهمانیها
7- گسترش دایره ارتباطات و شرکت در فعالیتهای اجتماعی
8- تقویت روحیه مذهبی: بی گمان فطرت خدا جو، حقیقت خواه و عدالت دوست نوجوان بیش از هر جای دیگر، می تواند از سرچشمه دین و مذهب سیراب شود این مسئله با توجه به خصوصیات اسلام و مذهب جعفری صورتی واقعی تر به خود می گیرد. البته، توجه و توصیه به مذهب در دوران حیرت نوجوانی تنها مورد توجه مبلغان یا فعالان مسلمان نیست، بلکه کسی همچون «ویلیام جمیز» بنیانگذار فلسفه پراگماتیسم و یکی از روان شناسان مشهور در همین رابطه می گوید:«ایمان از جمله قوای است که بشر به مدد آن زندگی می کند و فقدان کامل آن در حکم سقوط بشر است.
9- نگاه مثبت به خود و دیگران و دوری از منفی گرایی
10- ایجاد روحیه امید و دوری از ناامیدی و یاس
11- ورزش و استفاده از دوش آب سرد

توصیه های مهم
از مسائل مهمی که باید مورد توجه والدین، مربیان و به طور کلی فعالان در عرصه نوجوانی قرارگیرد. چگونگی برخورد با مسائل جنسی نوجوانان و ظرائف رفتارهای تربیتی در این وادی می باشد راز داری، همدلی، عدم اقرار گیری، پرهیز از برچسب زدن، حمل بر صحت و تعمیم ندادن یک جنبه منفی به دیگر جنبه های شخصیت نوجوان یا جوان، از راهکارهای تربیتی است که می تواند در به سامان کردن رفتارهای نابهنجار در نوجوانان موثر باشد و موجب افزایش اعتماد آنها گردد.
از این رو باید از هر گونه پیش داوریهای غیر منصفانه در برابر رفتارهای نوجوانان خود داری نمود و با مدارا و نرم خویی آنان را در خروج از بحران طبیعی پیش آمده یاری رساند.
باید اعتراف نمود که نوجوان از تجربه لازم برخوردار نیست و به فرموده امیر مومنان، علی «جهل الشباب معذور و علمه محقور؛  بی اطلاعی جوان عذری پذیرفتنی است، و دائره دانش (و آگاهیهای) او گسترده نیست.»
از جمله عوامل مخرب شخصیت نوجوان که می تواند در ابتلای وی به انحرافهای جنسی نقش مهمی ایفا کند، سرزنشها و ایجاد عقده حقارت در نوجوان است.
همچنین نوجوان هرگز تصور نمی کند برخی اعمال او چه ضربات سهمگینی بر آینده اش وارد خواهد ساخت و او را دچار چه مشکلاتی خواهد نمود.
از سوی دیگر، در دنیای امروز که وسائل ارتباط جمعی، زندگیهای هسته ای و بسته، نظامهای تربیتی رسمی، رهاوردهای فرهنگی بیگانه و شبه بیگانه، ریسمان ارتباط بین انسانها به ویژه نوجوانان، والدین و ارزشهای دینی- اجتماعی را روز به روز سست تر می نماید، رسالت والدین بیش از هر زمان دیگر پررنگ تر می شود. روایت گرانقدر پیامبر اسلام حکایتی از همین دوران را مطرح می فرماید: « انه نظر الی بعض الاطفال فقال: ویل لاولاد اخر الزمان من ابائهم فقیل یا رسول الله من ابائهم المشرکین؟ فقال: لا، من ابائهم المومنین لایعلمونهم شیئا من الفرئض و اذ تعلموا اولادهم منعوهم و رضوا عنهم بعرض یسیر من الدنیا فانا منهم بری‌ء و هم منی براء؛
رسول اکرم برخی از کودکان را دیدند و فرمودند: وای بر فرزندان آخر الزمان از پدرانشان! گفته شد: ای رسول خدا، از پدران مشرکشان؟ فرمودند: خیر، بلکه از پدران مسلمانشان که واجبات دین را به آنها نمی آموزند و هر گاه کودکانشان، خود به تحصیل دین بپردازند، آنها را باز داشته، به اندکی از دنیا که فرزندانشان به دست آورند، راضی می گردند پس من از این گونه پدران دورم  آنان نیزا از من .»
در پایان نیز،‌ تذکر این نکته لازم است که حل موارد حاد انحرافات جنسی، تنها به مدد اشخاص آگاه و کارشناسان ممکن است و باید از برخوردها و درمانهای خود ساخته و سلیقگی خود داری کرد.

نگاهی به تحوّلات دوران نوجوانی(جسمی، جنسی، شناختی و اخلاقی):

دوران نوجوانی، هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدین دشوارتر از دوران كودكی قلمداد شده است. 300 سال پیش از تولّد مسیح(علیه السلام)، ارسطو چنین اظهار داشت: نوجوانان پرشور و آتشی مزاجند و آماده اند كه خود را به دست غرایز بسپارند.
در اوایل قرن حاضر ج. استانلی هال، مؤسس انجمن روان شناسی آمریكا، نوجوانی را دوران طوفان و تنش شدید و نیز دوران توانایی فوق العاده جسمانی، عقلی و عاطفی می دانست. برخی از نظریه پردازان روان كاوی نیز نوجوانی را وضعیتی می دانند كه نوجوان در آن دچار اختلال روانی است. البته بررسی های تجربی درباره نوجوانان به طور كلی نشان می دهند كه آشفتگی دوران نوجوانی بیش از حدّ بزرگ جلوه داده شده است.1 با این وجود، فرایند انتقال از كودكی به بزرگ سالی، دشوار و پركشمكش است. نوجوان از یك سو با سرعت بی سابقه ای بلوغ جسمی و جنسی را می گذراند و از سوی دیگر، خانواده، فرهنگ و جامعه از او می خواهند تا مستقل باشد، روابط جدیدی را با هم سالان و بزرگ سالان برقرار كند و آمادگی ها و مهارت های لازم را برای زندگی شغلی و اجتماعی به دست آورد. نوجوان باید علاوه بر پذیرش و سازگاری با این همه تغییر و تحوّل، هویت منسجمی نیز برای خود كسب كند و به سؤالات دشوار و قدیمی من كیستم؟ ، جای من در هستی كجاست؟ و از زندگی خود چه می خواهم؟ پاسخ مشخص و اختصاصی بدهد.2بر این اساس، دوران نوجوانی از مراحل بسیار مهم تحوّل شخصیت به شمار می رود كه از دیرباز محور توجّه روان شناسان قرار داشته است. نوشتار حاضر به بررسی برخی از تحولّات این دوران و نقش آنها در رشد روانی می پردازد. هرچند این دوران بستر تحوّلات مهم عاطفی، اجتماعی، مذهبی، شغلی، هویتی و… نیز می باشد، اما بنا به اختصار تنها مروری گذرا به تحوّلات جسمی، جنسی، شناختی و اخلاقی خواهیم داشت.
پیش از بررسی هر یك از تحوّلات چهارگانه مزبور، مناسب است به تعریفی از نوجوانی پرداخته و مراحل آن را نیز مورد توجه قرار دهیم.
● تعریف دوران نوجوانی
میلر نیوتون در كتاب نوجوانی (1995، ص 23)، نوجوانی را دوره فرایندهای رشدی انتقال از كودكی به بزرگ سالی می داند. این فرایندها جنبه های گوناگونی دارند:
▪ اول، رشد و نمو سازمان عصبی مغز كه نمود آن در تحوّل فرایندهای شناختی، عاطفی و رفتارها مشاهده می شود .
▪ دوم، رشد فیزیكی كه شامل رشد اندازه های بدنی و تغییر در نیم رخ جسمی است .
▪ سوم، رشد نظام جنسی یا تولید مثل، شامل جسمی و رفتاری .
▪ چهارم، رشد احساس خود به عنوان یك بزرگ سال یا یك انسان مستقل و خود راهبر .
▪ پنجم، كسب موقعیت بزرگ سالی در گروه اجتماعی یا فرهنگ .
▪ ششم، رشد كنترل رفتاری خود در تعامل با جامعه.
در خصوص طول دوره نوجوانی اتفاق نظر كاملی بین روان شناسان وجود ندارد. آنان طول این دوره را از سیزده سال تا چهارده سال دانسته اند، اما در آثار جدیدتر روان شناسی معمولا سنین 11 تا 13 و 18 تا 20 سالگی را دوره نوجوانی به حساب آورده اند. واقعیت این است كه آغاز و پایان و طول این دوره در دختران و پسران، جوامع مختلف و طبقات گوناگون اجتماعی متفاوت است.4 این دوران در جوامع ساده تر كوتاه و در جوامع پیشرفته صنعتی طولانی تر است. با وجود چنین تنوعاتی، یكی از جنبه های نوجوانی همگانی است و آن را از مراحل قبلی رشد مجزا می كند: تغییرات جسمانی و روانی بلوغ كه از آغاز این دوره نمایان می شود.
● مراحل نوجوانی
تغییر و تحوّلات این دوره به سه مرحله تقسیم می شود:
▪ مرحله اول: فاصله گرفتن (12ـ14 سالگی)
بروز رشد جسمی و اولین نشانه های بلوغ، با نوعی تمایل طبیعی برای فاصله گرفتن كودك از بزرگ سالان، بخصوص والدین همراه است. این تمایل می تواند در بستن در اتاق یا حمام توسط كودك و یا محرمانه جلوه دادن تغییرات بدن مشاهده شود. این گونه رفتارهای محرمانه و اختصاصی، نقش روانی ـ اجتماعی مهمی در پایان دادن به وابستگی های كودكانه قبلی به والدین و سایر بزرگ سالان ایفا می كند. با افزایش این فاصله، كودك می تواند با دوستان نزدیك خود راز و رمزهایی را مطرح كند و ارتباط های ویژه دوره نوجوانی را با گروه هم سالان و به دور از والدین و معلمان و دیگر بزرگ سالان به وجود آورد. در كودكان عادی، این فاصله تا آنجا گسترش می یابد كه به كشف هویت و جنسیت و سایر جوانب رشد خود در آنان منجر شود.
▪ مرحله دوم: جدایی تداركاتی (15ـ17 سالگی)
این مرحله كه هسته اصلی نوجوانی و مشكلات آن است، با رشد بیشتر بدنی و جنسی همراه است و سطح عالی تری از ادراك خود را تجلّی می دهد. رشد مغز و توانایی های شناختی نوجوان با درونی شدن حیات عاطفی و ارتباط عمیق تر با گروه هم سالان، جدایی بیشتر ویژگی های روان شناختی نوجوان و باورها و ارزش های او از والدین و بزرگ سالان را به بار می آورد. این جدایی هرچند به ندرت جنبه جدایی مكانی نوجوان با والدین و بزرگ سالان را پیدا می كند، اما معمولا یك جدایی روحی، فكری، ارزشی و رفتاری است و زمینه های ذهنی استقلال را برای او فراهم می آورد. در همین مرحله، انسجام جنبه های مختلف بدنی و جنسی و تصور از خویش به صورت هویت واحد شكل می گیرد و پاسخ گویی به سؤال اساسی من كیستم؟ به تدریج در ذهن نوجوان تحقق می یابد.
در این مرحله، كسب دانش و مهارت های لازم برای اشتغال یا برای ادامه تحصیل، به عنوان یك نیاز مهم در تعلیم و تربیت نوجوانان مطرح می شود.
▪ مرحله سوم: ورود مجدّد به مناسبات اجتماعی (18ـ20 سالگی)
چنانچه رشد نوجوان در مراحل پیشین به گونه ای نسبتاً بهنجار صورت گرفته باشد، در این مرحله آخر نوجوانی به تدریج به صورت یك فرد مستقل و خودكفا در مناسبات خانوادگی، آموزشی، شغلی، اجتماعی و فرهنگی ایفای نقش می كند و در چنین صورتی می توان امیدوار بود كه مراحل رشد و پرورش او به درستی انجام شده و او آماده است تا زندگی جوانی و بزرگ سالی را با موفقیت آغاز كند و ثمرات رشد و پرورش بیست ساله را در تداوم زندگی خویش آشكار نماید.

● تحوّل جسمی
نوجوانی پس از مرحله جنینی، كه از تغییرات سریع و فوق العاده برخوردار است، دومین مرحله تغییر و تحوّلات چشمگیر و پرشتاب است. از این رو، روان شناسان بیشتر تمایل دارند كه در این مورد به جای رشد واژه جهش را به كار گیرند. در سال های اولیه بلوغ (سنین 12 تا 13 سالگی) تعادل جسمی نوجوان بر هم می خورد و تغییرات عمیقی در ارگانیزم به وجود می آید، شكل و حجم بدن تغییر می كند و دستخوش دگرگونی می شود و طرح عمومی بدن نوجوان از حالت كودكی خارج شده، مانند قالب و اندازه بزرگ سالان می شود.
اعضای بدن از پایین به بالا رشد می كند، به گونه ای كه ابتدا پاها بزرگ و دراز می شوند، سپس رشد بخش های میانی بدن و عضلات آغاز می گردد و به همین ترتیب سایر اعضای بدن نیز تحوّل می یابند.
افزایش ناگهانی قد و وزن آشكارترین نشانه اولیه بلوغ است. این تغییر سریع به طور معمول در دختران و پسران حدود 2 سال طول می كشد. بیشتر دختران در سنین بین 14 تا 15 سالگی به قد بزرگ سالی می رسند، اما در اكثر پسران این رشد در حدود 18 سالگی حاصل می شود. پیش از رشد ناگهانی بلوغ بدنی، قد پسران حدود 2 درصد بلندتر از قد دختران است. به دلیل آنكه دختران زودتر به رشد بدنی می رسند، برای یك دوره كوتاه سه تا چهار ساله، دختران بلند قدتر و سنگین تر از پسران هم سال خود می شوند، اما پس از آنكه جهش ناگهانی بلوغ در پسران نیز صورت گرفت قد آنان به طور متوسط حدود 8 درصد بلندتر از قد دختران می شود.
هرچند رشد بدن ـ از جمله قد ـ به دلایل ژنتیك، ناهنجاری زا، بهداشتی، تغذیه ای، نژادی و حتی اجتماعی ـ فرهنگی در بین كودكان و نوجوانان متفاوت است، ولی به هر صورت، اندازه قد كودكان و نوجوانان اثر مهمی بر چگونگی رفتار هم سالان و بزرگ سالان با آنها دارد. مردم اغلب این طور فكر می كنند كه افراد بلندقدتر و عضلانی تر از شایستگی های بیشتر و كارایی و قدرت مدیریت بالاتری برخوردارند. كودكان و نوجوانان بلند قدتر و عضلانی تر نیز احساس متفاوتی درباره خودشان دارند. آنان احساس می كنند كه تیپ بهتری دارند و تمایل رهبری دیگران در آنان بیشتر می شود. والدین نیز به این نوجوانان به چشم افراد بزرگ سال می نگرند، در حالی كه فرزندان كوتاه قدتر و ظریف اندام تر خود را ـ حتی اگر از نظر سنّی و بلوغ جنسی در حدّ هم سالان بزرگ اندام تر خود باشند ـ تحت مراقبت بیشتری قرار می دهند.
در اثر رشد جسمی، نوجوانان حساسیت زیادی نسبت به بدن خویش پیدا می كنند. پسران این احساسات را با ایستادن های مكرّر در مقابل آینه و نظاره كردن بدن خود و اندیشیدن نسبت به طبیعی بودن یا نبودن رشد خود ظاهر می سازند و نیز نسبت به تناسب اندام ها، حالت پوست، موی سر و حالت چهره و چاقی و لاغری و درشتی و ریزاندامی خود حساس می شوند. البته حساسیت دختران نسبت به بدن و جذابیت های خود بسیار بیشتر از پسران است.10 نوجوانانی كه در این دوره خود را طبیعی و بالنده تلقّی می كنند، در آینده نیز از عزّت نفس و شادمانی بیشتری برخوردار خواهند بود.

● تحوّل جنسی
رشد جنسی در دوره نوجوانی، یك معیار و شاخص مهم رشد در این مرحله از زندگی است. این معیار نشانه ای از بلوغ و تغییرات دیگری است كه در این دوره رخ می دهد. در طول دوره بلوغ اندام های جنسی پسران (بیضه ها و آلت) و اندام های جنسی دختران (تخمدان ها، رحم و مهبل) بزرگ تر و رسیده تر می شوند. در پسران، بیضه ها شروع به تولید اسپرم می كنند و غده پروستات به تولید منی می پردازد و در دختران، تخمدان ها تخمك رشدیافته را در لوله های فالوپ آزاد می كنند. ویژگی های ثانوی جنسی نیز كه مردان را از زنان متمایز می سازد، نظیر روییدن موی صورت در پسران و رشد پستان ها در دختران، آغاز می شود.
با توجه به وضعیت متوسط رشد اندام های جنسی، معمولا بزرگ تر شدن بیضه های پسران در حدود سن 5/13 سالگی آغاز می شود و شش ماه پس از آن موهای زهاری می روید. رشد آلت و جهش قد پسران و كلفت شدن صدای آنان نیز مستلزم گذشت شش ماه دیگر است. اولین احتلام یا دفع خود به خودی منی و اسپرم معمولا حدود یك سال پس از بزرگ شدن آلت بروز می كند. رشد موهای صورت و بدن پسران نیز پس از این مراحل آغاز می شود.
رشد پستان ها و جهش قد دختران نیز معمولا در ده و نیم سالگی شروع می شود. نمو موهای زهاری در دختران در یازده سالگی و نمو موهای زیربغل در سیزده سالگی بروز می كند. نخستین عادت ماهیانه عموماً در آغاز سیزدهمین سال زندگی رخ می دهد. نخستین عادت ماهیانه شاخص رشد جنسی دختران است و مترادف با توانایی باردار شدن نیست. آزاد شدن تخمك رسیده در دختران، كه لازمه باروری است، معمولا یك سال تا یك سال و نیم بعد از وقوع نخستین قاعدگی امكان پذیر می شود. بدیهی است كه در همه موارد مزبور تفاوت های فردی وجود دارد.

‌بلوغ زودرس چیست؟
ظاهر شدن علائم بلوغ‌ ‌ازنظر فیزیكی و هورمونی در دختران قبل از 8 سالگی و در پسران قبل از 9 سالگی،‌ ‌بلوغ زودرس نامیده می‌شود. ابتدا این كودكان بلندتر از همسن‌های خود هستند ‌ولی به‌دلیل بلوغ زودرس استخوان‌ها‌،‌ ‌در نهایت قد كوتاه‌تری در‌ ‌بلوغ خواهند داشت.

چرا‌ ‌بلوغ زودرس مهم است؟‌
‌بلوغ زودرس از دو جنبه اهمیت زیادی دارد؛ جنبه اول، علت ایجادكننده است كه پزشك متخصص با انجام آزمایش‌های لازم و پیگیری‌های منظم و دقیق كودك، طی مدت طولانی به‌دنبال علت ایجاد آن می گردد و جنبه دوم، اثر بلوغ زودرس بر رشد قدی و روانی كودك است‌. ‌همچنین كودكان مقابل استرس‌های زمان‌ ‌جوانی قرار می‌گیرند و نمی‌دانند چه كار باید بكنند . آنها از نظر جسمی‌ ‌تظاهرات بلوغ را دارند ولی تجربه كافی ندارند. و نیز دختران با ظاهر شدن علائم بلوغ جنسی،‌ ‌ممكن است دچار وحشت و مشكلات روحی شوند.

عوامل ایجاد بلوغ زودرس كدامند؟‌
‌بلوغ زودرس در دختران، ? برابر شایع‌تر از پسرهاست. در بعضی دخترها،‌ علت خاصی برای بلوغ زودرس دیده نمی‌شود و بیشتر جنبه خانوادگی دارد و در‌ ‌سایر افراد خانواده (مادر یا خواهران وی) نیز چنین حالتی دیده می‌شود، ولی در مواردی بیماری‌های مهم دستگاه عصبی مركزی می‌تواند این حالت را ایجاد كند. گاهی تولید‌ ‌هورمون‌های جنسی زنانه که به دلائلی ایجاد می شود ،باعث بلوغ زودرس می‌شوند.

آیا‌ ‌درمان بلوغ زودرس لازم است؟‌
‌هنگامی‌كه بلوغ در سنین پایین رخ دهد، رشد قدی كودكان بیشتر می‌شود و این كودكان به‌ ‌نسبت كودكان هم سن خود قدبلندتری خواهند داشت ولی پس از دو سه سال كه بلوغ كامل شد، رشد قدی متوقف شده و در نهایت بزرگسالان كوتاه قدی خواهند شد. از نظر شكل فیزیكی‌ ‌نیز ممكن است مشكلاتی دیده شود. به‌علاوه از نظر روانی، این كودكان دچار مشكلات زیادی خواهند شد.
رشد اندام ها و بروز علائم بلوغ در نوجوانان كم‌سن و مقایسه خود با سایر همسالان، باعث بروز اضطراب شدید در این كودكان و‌ ‌والدین آنها می شود.

آثار فردی: در بعد حیات فردی بلوغ زودرس عوارضی نظیر ضعف بدن ، افت حیات عقلانی ، بروز و ظهور اضطراب ، هیجانات پر دامنه و غیر قابل کنترل ، بروز حالت یاس و تزلزل روحی ، اختلالات عصبی ، کندی در رشد فکر ، و… را در پی دارد.
آثار اجتماعی: در عرصه ی حیات اجتماعی بلوغ پیشرس موجد عوارضی از قبیل خشونت و لجاجت ، عصیان در برابر دیگران ، تن دادن به انزوا و گوشه گیری ، پدید آمدن روابط و ارتباطات نامناسب و غلط ، افت کار و تحصیل ، هدف قرار دادن مساله ی جنسی در عرصه ی زندگی و غیره می باشد.

مشکلات اخلاقی: بلوغ زودرس از لحاظ اخلاقی یک آفت خوانده می شود به این علت که نوجوان از نظر عقلانی در شرایط سنی کودکان هم سن خود اما از نظر جسمی و تمایلات نفسانی، تمایلات و خواسته های غریزی بزرگتر ها را دارد. به عبارت دیگر فرد 10 ساله تمنای 16 ساله ها را دارد. و از اینکه بتواند در برابر آن خواسته ها موضع معقولی بگیرد ناتوان خواهد بود.

عوامل بلوغ زود رس در کودکان:
1. عوامل ارثی یا ژنتیک و انتقال این ویژگی زود رسی بلوغ از والدین و اجداد به فرزندان
2. عامل تغذیه ، بویژه غذاهای هورمون دار و مصرف زیاد مواد پروتئینی مانند گوشت و تخم مرغ و غیره
3. عوامل اجتماعی و فرهنگی مانند دیدن صحنه های جنسی و شنیدن داستان ها و شرح حال های مربوط به آن نوع مسائل ، تصویر ها و تبلیغات انواع رسانه ها مانند تلویزیون و ماهواره ، اینترنت و سی دی و غیره.
4.  بازی ها و نوازش های غلط و بی غرض توسط والدین در دوران خردسالی
5.  اضطرابات و نا امنی های مکرر برای کودک و دلشوره هایی که برای او در عرصه ی زندگی حاصل می شود و او را در خود غرق می کند.
6.  از دیگر عوامل ایجاد بلوغ زودرس می توان به وجود عوامل محیطی مثل نوع لباس ، معاشرت ناصحیح ، ستایش جنس مخالف نزد کودک ، تعقیب کنجکاوی و تجسس توسط کودک ، نیاز شدید به محبت ، نقص اخلاق و شوخی های بی بندوبار و … میتوان نام برد.
عوامل اجتماعی و فرهنگی مانند دیدن صحنه های جنسی و شنیدن داستان ها و شرح حال های مربوط به آن نوع مسائل ، تصویر ها و تبلیغات انواع رسانه ها مانند تلویزیون و ماهواره ، اینترنت و سی دی و غیره می تواند از علل مهم ایجاد بلوغ زود رس دانست.
پذیرش و کنار آمدن با بلوغ جنسی دیررس برای هر کسی می‌تواند دشوار باشد، امّا مشکلی است که معمولاً قابل حل است.

راهکار های بلوغ زودرس کودکان:
1.  والدین باید با ایجاد رابطه ی صادقانه و دوستانه با دختر یا پسر مبتلای خود ، برای او پیدایش این تغییرات را توضیح دهند و او را از مراقبت ها ی ضروری آگاه کنند.
2.  ارتباط والدین با معلمان فرزندشان جهت بر قراری ارتباط دوستانه ی آنان با کودکان هم سن خود و جلو گیری از ایجاد مشکلات روانی در این زمینه.
3.  رعایت عوامل و شرایط فردی و خانوادگی و اجتماعی قابل کنترل (عوامل و شرایط ذکر شده در مورد علل بلوغ زودرس) جهت تعدیل و کاستن از عوارض و پی آمد های بلوغ پیشرس در زندگی حال و آینده ی این کودکان.
4.  مراجعه به پزشک متخصص جهت بررسی و درمان پیشرسی بلوغ کودکان برای پیشگیری از مشکلات استخوانبندی ، رشد قدی و فیزیکی و انجام معاینات و آزمایش های مداوم.
بنابراین درمان باید بسیار زود شروع شود (قبل از سن استخوانی 12سال برای دختران و 13 سال برای پسران.) در صورت موفقیت، پزشك درمان را تا‌ ‌رسیدن كودك به سن طبیعی بلوغ ادامه می‌دهد و سپس قطع می‌كند تا بلوغ به‌طور طبیعی‌ ‌در سن طبیعی پیش‌ رود. آگاهی والدین به نشانه‌های بلوغ زودرس با مراجعه زود و به موقع موفقیت درمان را به‌دنبال دارد. نكته مهم این است كه هوش این كودكان‌ ‌طبیعی و حتی در مواردی بالاتر از كودكان هم ‌سن است.

بلوغ دير رس چيست؟
دوران بلوغ، زمانی است که بدن شما از شکل کودکی به شکل بزرگسالی رشد می‌کند. معمولاً رسیدن به دوران بلوغ از طریق تغییرات بدن، قابل درک است.در مورد دختران، نمود آن به صورت بزرگ شدن سینه‌ها، مو در آوردن، افزایش ناگهانی رشد و شروع عادت ماهانه است. شکل کلّی بدن نیز احتمالاً دچار تغییر می‌شود.
باسن عریض‌تر می‌شود و انحنای بدن مشخص‌تر از قبل می‌گردد. در مورد پسران نیز شروع دوران بلوغ با مو در آوردن، افزایش ناگهانی رشد و بزرگتر شدن بیضه‌ها و آلت تناسلی مشخص می‌شود. شکل کلّی بدن آن‌ها نیز شروع به تغییر می‌کند. شانه‌ها عریض‌تر و بدن عضلانی‌تر می‌گردد.
این تغییرات به دلیل هورمون‌های جنسی (تستوسترون در پسران و استروژن در دختران) است که توسط بدن، بسیار بیشتر از قبل، تولید می‌شود.
سن شروع و خاتمه دوران بلوغ در افراد مختلف بسیار متفاوت است. این دوران در دختران معمولاً بین ۷ تا ۱۳ سالگی و در پسران بین ۹ تا ۱۵ سالگی اتفاق می‌افتد، هر چند ممکن است در بعضی افراد، زودتر یا دیرتر از این صورت گیرد.
امّا گاهی اوقات، فردی از این محدوده سنی عبور می‌کند بدون آن که هیچ نشانه‌ای از تغییرات بدنی بروز دهد. به این پدیده، بلوغ دیررس گفته می‌شود.

دلایل بلوغ جنسی دیررس:
دلایل چندی برای بلوغ جنسی دیررس وجود دارد. غالباً این پدیده به زمینه خانوادگی بر می‌گردد. یعنی کسی که بلوغ جنسی دیررس دارد احتمالاً پدر و مادر، عموها، عمه‌ها، دایی‌ها، خاله‌ها، برادران یا خواهرانش هم بلوغ دیررس داشته‌اند. به این پدیده درنگ سرشتی گفته می‌شود و معمولاً‌ به درمان خاصی نیاز ندارد. این گونه نوجوانان نهایتاً به طور طبیعی رشد خواهند یافت، فقط کمی دیرتر از همسالان خود.
مشکلات پزشکی نیز می‌تواند باعث بلوغ دیررس گردد. افرادی که به بیماری‌های مزمنی چون دیابت، اختلال غدد برون ریز (فیبروزکیستیک)، بیماری کلیه و یا حتی آسم مبتلا باشند ممکن است دوران بلوغ را از سنین بالاتری شروع کنند زیرا بیماری آن‌ها، رشد بدنشان را مشکل‌تر می‌سازد. درمان مناسب و کنترل بهتر این بیماری‌ها می‌تواند به جلوگیری از بلوغ دیررس کمک کند.
افرادی که دچار سوء تغذیه باشند نیز ممکن است دیرتر از کسانی که رژیم غذایی سالم و متعادلی دارند رشد یابند. برای مثال، نوجوانانی که دچار اختلال تغذیه بی‌اشتهایی عصبی هستند غالباً آنقدر وزن از دست می‌دهند که بدنشان نمی‌تواند به نحو مناسب رشد کند.
دخترانی که به صورت حرفه‌ای ورزش می‌کنند نیز ممکن است دچار تأخیر در رشد شوند زیرا تمرینات شدید آن‌ها را لاغر و نحیف می‌کند. بدن دختران قبل از ورود به دوران بلوغ و شروع عادت ماهانه، نیازمند مقدار بخصوصی چربی است.
بلوغ جنسی دیررس به دلیل مشکلاتی در غدّه هیپوفیز یا غدّه تیروئید نیز می‌تواند باشد. این غدّه‌ها هورمون‌های مهم برای رشد بدن را تولید می‌کنند.
برخی افرادی که در زمان طبیعی، وارد دوران بلوغ نمی‌شوند، دچار مشکلات کروموزومی هستند. مشکلات کروموزمی می‌تواند با فرایند رشد طبیعی تداخل کند. سندروم (نشانگان) ترنر، نمونه‌ای از اختلال کروموزومی است. این بیماری هنگامی بروز می‌کند که یکی از دو کروموزم X زنان، غیرطبیعی باشد یا وجود نداشته باشد. این امر به مشکلاتی در چگونگی رشد دختر و رشد تخمدان‌های او و تولید هورمون‌های جنسی می‌انجامد.
زنانی که دارای سندروم ترنر باشند و درمان مناسب نشده باشند، از نظر بدنی کوچک‌تر از حدّ طبیعی و نازا هستند و ممکن است مشکلات پزشکی دیگری نیز داشته باشند.
مردانی که دچار سندروم (نشانگان) کلاین‌فلتر هستند با یک کروموزم X اضافی به دنیا آمده‌اند (XXY به جای XY ). این بیماری نیز می‌تواند باعث کند کردن رشد جنسی گردد.

روش های درمان:
خبر خوب این است که پزشکان معمولاً می‌توانند به نوجوانانی که دچار بلوغ دیررس هستند کمک کنند که رشد طبیعی‌تری داشته باشند. بنابراین اگر نگران عدم رشد مناسب خود هستید از پدر و مادرتان بخواهید که از پزشک برایتان وقت بگیرند.
پزشک، علاوه بر انجام آزمایش‌های جسمی، سابقه پزشکی شما را با پرسش‌هایی در مورد هرگونه عوارضی که داشته‌اید، وضعیت سلامتی شما در گذشته، وضعیت سلامت خانوادگی، داروهایی که مصرف می‌کنید، حساسیت‌هایی که دارید و موضوعاتی از قبیل الگوهای رشد افراد خانواده، به دست می‌آورد. پزشک همچنین ممکن است برای بررسی تیروئید، هیپوفیز، کروموزوم‌ها و مشکلات دیگر، دستور آزمایش خون دهد. به دست آوردن «سن استخوان» با اشعه ایکس نیز به پزشک کمک می‌کند که به طبیعی بودن یا نبودن رشد استخوان شما پی ببرد.
در بسیاری از موارد، پزشک قادر خواهد بود که به شما اطمینان دهد که مشکل جسمی خاصی وجود ندارد و فقط دوره رشد شما کمی دیرتر از حدّ میانگین است.
اگر پزشک مشکلی را بیابد، احتمالاً شما را به یک متخصص غدّد درون ریز یا متخصص دیگری، برای آزمایش‌های بیشتر، معرفی خواهد کرد.
برخی از نوجوانانی که دچار بلوغ دیررس هستند، حتی پس از آن که پزشک به آنان اطمینان داد که مشکل خاصی ندارند و وضعیتشان طبیعی است، دوران سختی را در انتظار فرا رسیدن بلوغ می‌گذرانند. در بعضی موارد، پزشکان ممکن است برای دوره کوتاهی (معمولاً چند ماه)، هورمون‌های درمانی را تجویز کنند تا تغییرات دوران بلوغ آغاز گردد. معمولاً هنگامی که چند ماه بعد درمان متوقف شد، هورمون‌های خود نوجوان، ادامه فرایند بلوغ را تکمیل خواهد کرد.

کنار آمدن با بلوغ دیررس:
بسیار سخت است که فردی شاهد رشد دوستان و همسالانش باشد، در حالی که چنین چیزی در مورد خودش اتفاق نیافتاده باشد. ممکن است فکر کند که هرگز به آن‌ها نخواهد رسید. همکلاسی‌های مدرسه ممکن است با او شوخی کنند یا مسخره‌اش کنند.
حتی هنگامی که پزشک یا پدر و مادر فرد به او اطمینان دهند که همه چیز عادی است، و حتی هنگامی که خود فرد هم چنین اعتقاد داشته باشد، باز هم در انتظار چیزی بودن که می‌تواند بر احساس فرد نسبت به خودش اثرگذار باشد، دشوار است.

 


جستجو