وقتی حضرت ابراهیم(ع) کعبه را بنا نهاد ،از جمله نیایش های آن بنیانگذار کعبه بود،این بود: رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ ۚ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١٢٩ /البقره﴾
[1]؛خدایا !عزت و حکمت اقتضا می کند که برای مردم ،پیامبری اعزام کنی،چون کار مبدا عزیز و حکیم،نفوذ ناپذیر و محکم و استوار خواهد بود.
گرچه کعبه ساخته شد،ولی کعبه بدون پیامبر،سنگی است که سودمند یا زیان بار نیست.
بنیانگذار کعبه،از خداوند درخواست کرد تا از فرزندان وی،پیامبری مبعوث گردد که در پرتو هدایت خود،مردم را عاقل و خردمند سازد.
خدای سبحان نیز ملت و دین ابراهیم(ع) را ملت توحید و عقل و رشد نامید و فرمود: وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ ۚ
[2]؛ به این معنا که هر کس از ملت توحیدی ابراهیم خلیل(ع) اعراض کند،سفیه است.
پس کسی که خدا را عبادت نکند،سفیه است؛یعنی آنان که سفیه نیستند،خدا را عبادت می کنند.
بر همین اساس،رسول خدا(ع) فرمود: ((اَنا دَعوَه ابراهيم))[3]؛ من محصول دعای حضرت ابراهیم(ع) هستم.
چه دعای پر برکتی که نتیجه آن،رسالت رسول اکرم(ع) است.
ابزار مشروع برای هدایت
پیامبر (ص) در راه رسیدن بهاین اهداف و آرمان ها فقط از ابزار مشروع استفاده نمود.چرا که غدر و خیانت،تجاوز و اعمال زور در سیره پیامبران،هیچ جایگاهی ندارد؛از این رودر آیاتی از قرآن،بر عدالت و پرهیز از تجاوز و از حد گذشتن تاکید شده است؛همانند: وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾
[4]؛ با آنها که با شما می جنگند،شما هم در راه خدا بجنگید،منتها از حد تجاوز نکنید. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّـهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿٨﴾
[5]؛ ای کسانی که ایمان آورده اید!همواره برای خدا قیام کنید،و از روی عدالت گواهی دهید،دشمنی با گروهی شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند.عدالت کنید،که به پرهیزگاری نزدیکتر است.
حتی خداوند،در جهت تاکید بر مسائل اخلاقی و الهی،به پیامبر (ص) دستور می دهد که به بت ها و خدایان دروغین،که مورد پرستش مشرکین است ناسزا نگویید: وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَسُبُّوا اللَّـهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿١٠٨﴾
[6]؛ آنچه را جز خدا می پرستند،فحش ندهید،مبادا انها از روی نادانی و ظلم خدا را دشنام دهند.
پیامبر(ص) زنان را نیز وارد صحنه کرد و به هنگام بیعت،با زنان نیز بیعت نمود.در قرآن از زنان نمونه ای همچون آسیه،مریم و هاجر،و از عقل و خرد بلقیس و ایمان اوردن او به حضرت سلیمان یاد شده است.
پیامبر(ص) در عصری که مردم فرزند دختر داشتن را ننگ و عار می دانستند و از شنیدن خبر صاحب دختر شدن چهره در هم می کشیدند،از دخترش به بهترین وجه یاد می کند.او را احترام می کند،لقب “ام ابیها” به او می دهد و در قران هم سوره کوثر در ثنای او می آید و او را “خیر کثیر” معرفی می کند.
هر چند پس از رحلت پیامبر (ص)در این حرکت انحراف یاد شد.اما این انحراف آن قدر نبود که به ارکان نظام اسلامی خلل اساسی وارد کند و زحمات پیامبر (ص) از بین برود. پیامبر (ص) فرهنگ و تمدنی تاسیس کرد که تا امروز به حرکت خودش ادامه می دهد.
این فرهنگ گرچه در برخی از برهه ها با رکود و زوال و انحطاط مواجه بوده است،اما به دلیل وجود قران که منبع لایزال وحی الهی است،همیشه استعداد حیاط و بالندگی آن محفوظ است.
عظمت تحولی که پیامبر ایجاد نمود و میزان تغییر و تحولاتی که به وجود اورده است.وقتی روشن تر می شود که از بعد سیاسی عصر پیامبر (ص) را با چند سال بعد مقایسه کنیم؛زمانی که جامعه در برخی جهات به ارزش های جاهلی برگشت.[7]
فرجام سخن
بعد از رحلت پیامبر(ص) رسالت اسلامی،از مرحله نبوت به مرحله دیگری،به نام “امامت” تغییر یافت و هر کدام از امامان با یک استراتژی ویژه ای،به حفاظت از رسالت دست زدند.
به عنوان نمونه،حضرت امام سجاد(ع)،با یک استرتزی بسیار زیبا،آغاز به کارکرد که سه محور اساسی و اصولی کار ان زینت عبادت عبادت کنندگان ،عبارت بود از:
1-دعا
2-گریه
3-تربیت و آموزش بردگان و سپس آزاد ساختن آنها
امید که از برکات گهربار آن امام معصوم(ع) نهایت استفاده را ببریم و شیوه زندگانی حضرت سید الساجدین(ع) برای پیروان ائمه معصوم،مورد توجه و بهره بیش از پیش قرار گیرد.
[1] .بقره(2)آیه 129.
[2] .بقره(2)آیه 130.
[3].بحارالانوار،ج12،ص92.
[4].بقره (2)آیه 190.
[5].مائده (5)آیه 8.
[6].انعام(6)آیه 108.
.7ابوالاعلی مودودی در مقایسه عصر پیامبر(ص) با زمان پایان حکومت امویان.تغییراتی را بر می شمرد که فقط در روش حکومت داری اسلامی صورت گرفته است،این تغییرات عبارت اند از:
1.تغییر در قانون تغییر امام و خلیفه به این صورت که سلطنت اموی جانشین خلافت شد(و حتی در قرائت شیعی می توان گفت خلافت به جای امامت آمد.)
2.دگرگونی در روش زندگی خلفا و حاکمان
3.تغییر در کیفیت مصرف بیت المال
4.پایان آزادی ابراز عقیده:دیگر کسی نمی توانست با استفاده از اصل امر به معروف و نهی از منکر به حاکمان اندرز دهد،چرا که همچون امام حسین (ع) جانش را از دست می داد.
5.پایان آزادی قضات و نهاد های قضایی در جهت خواست سلاطین اموی و سپس عباسی حرکت می کردند وتوان محاکمه شخص حاکم را نداشتند از این رو راه برای هر گونه تخلف و ظلمی باز بود.
6-خاتمه حکومت شورایی و حاکمیت استبداد :دیگر در امور حکومت با خردمندان و اهل حل و عقل و نخبگان جامعه اسلامی مشورت نمی شد.
7.ظهور و غلبه تعصب های نزادی و قومی به جای ارزش های اسلامی
8.نابودی اصل برتری قانون
(ر.ک:جنبش های اسلامی معاصر،سید احمد موثقی،23-20 به نقل از:خلاقیت و ملوکیت،ابوالاعلی مودودی،ترجمه خلیل احمد)