بهداشت خواب وعوامل نشاط

بهداشت خواب:

خواب کافی موجب بازيابی حالت آرامش و شادابی و برای ادامه فعاليت بسيار اهميت دارد اما وقتی سخن از خواب کافی به ميان می آيد فقط مقدار ساعت خواب مطرح نيست بلکه زمان خواب نيز اهميت بسيار دارد بطوريکه مثلاً 6 ساعت خوابی که از اوايل شب شروع می شود به مراتب بيش از 5/7 ساعت خوابی که از نيمه شب شروع شود و يا خوابی که حتی بيش از اين مقدار در روز تحقق پيدا کند در احساس رضايت و بازيابی نشاط نقش دارد.

 

نگاهی به آيات کريمه قرآنی،تأکيد بر خواب به هنگام شب و فعاليتهای زندگی هنگام روز را نشان می دهد مثلاً ﴿ الله الذی جعل لکم الليل لتسکنوا فيه يعنی پروردگاری که برای شما شب را قرار داد تا در آن آرام گيريد (غافر،61) و فرمود : ﴿ و جعل الليل سکناًيعنی خداوند شب را مايه سکون و آرامش قرار داد (انعام،96 ) و همچنين در آيات 86سوره نمل،47 سوره فرقان،23سوره روم،9 و 10 سوره نباء به اين معنا اشاره شده است و در روايات نيز به اين معنا پرداخته شده است که در اينجا ذکر چند روايت از معصومين را زينت بخش اين بحث قرار می دهيم.

 

از حضرت رسول (ص) روايت شده که فرمود : ﴿ تسخروا فأن السحور برکة ﴾ (بحارالانوار،ج62،ص292) سحر خيز باشيد که در سحر خيزی برکت است و از امام سجاد(ع) روايت شده که خطاب به ابوحمزه ثمالی فرمود: ﴿ لا تنامن قبل طلع الشمس(بحارالانوار،ج76،ص185) صبحها قبل از طلوع خورشيد نخواب و از امام امير المؤمنين(ع) نقل شده که فرمود : خواب ميان نماز مغرب و عشاء و همچنين خواب قبل از طلوع خورشيد موجب فقر است ﴿ النوم بين العشائين يورث الفقر(بحار الانوار،ج76،ص184) و از امام صادق (ع) روايت شده که فرمود : خواب صبح تا اول روز مايه پريشانی است در حاليکه خواب قيلوله نعمت است و خواب پس از عصر نادانی است و خواب ميان زمان نماز مغرب و عشاء انسان را از روزی محروم می سازد﴿ النوم من اوان النهار خرق و القائله نعمة و النوم بعد العصرحمق و بين العشائين يحرم الرزق(بحارالانوار،76،ص185) همچنين در حديث ديگری بر اثر خواب قيلوله بر تقويت حافظه تأکيد فرموده است (بحارالانوار،ج76،ص185) و نيز فرمود : بيداری بعد از زمان عشاء درست نيست مگر برای دو کس يکی آنکه به نماز و عبادت بر می خيزد و ديگری فردی که مسافر است﴿ لا سهر بعد العشاء الاخره الا لاحد رجلين مصلٍّ او مسافرِ(بحارالانوار،ج76،ص179) همچنين فرمود : شب زنده داری در سه مورد رواست برای قرآن خواندن،در طلب علم بودن و يا عروسی که به همسرش فرصت معاشقه می دهد ﴿ لا سهر الّا ثلاث: متهجد بالقران و فی طلب العلم او عروسِ تهدی الی زوجها(بحارالانوار،ج76،ص178)

عوامل نشاط :

حال که سخن از نشاط آور بودن خواب به ميان آمد به بعضی از عوامل شادابی و نشاط اشاره می کنيم.در بسياری از روايات به کلمه (نشره) بر می خوريم مثلاً اينکه رنگ سبز نشره است (يعنی نشاط آور است )(بحارالنوار،ج66،ص20) سبز رنگی که مورد علاقه پيامبر(ص) بود (کنز العمال،ج7،ص118) و اينکه قلوب مؤمنين سبز است و به رنگ سبز تمايل دارند (بحارالانوار،ج66،ص200) و يا اينکه رسول خدا (ص) رنگ آميزی با رنگ زرد را می پسنديدند ﴿کان احب الصبغ اليه الصفره (کنز العمال،ج7،ص118) کما اينکه در آيه 69 سوره مبارکه بقره رنگ زرد نشاط آور بيان شده است ﴿ صفراءٌ فاقعٌ لونٌها تَسرّ الناظرين در روايتی از امام صادق (ع) می خوانيم که نشره در ده چيز است : راه پيمائی،سوارکاری،شناکردن،نگاه کردن به سبزه،آشاميدن،خوردن،آميزش،مسواک کردن،شستشوی سر با ختمی و نگاه به همسر خوب رو و گفتگو و سخن گفتن با يکديگر﴿ النشرفی عشر اشياء:فی المشی و الرکوب و الارتماس فی الماء و النظر الی الخضرة و الاکل و الشرب و الجماع و السواک و غسل الرأس بالخطمی و النظر المرئة الحسناء و محادثة الرجال (بحارالانوار،ج76،ص322) و از حضرت رضا (ع) نقل شده که فرمود : ﴿الطيب نشره و العسل نشره و الننظر الی الخضرة نشرهعطر،عسل،سوارکاری،نگاه به سبزه کردن مايه نشاط و شادابی است و از حضرت امير المؤمنين (ع) نقل شده که فرمود : ﴿ النوره نشره و طهور للجسد(بحارالانوار،ج76،ص89) نوره گذاشتن و زدودن موهای زائد بدن مايه پاکيزگی بدن و نشاط است.

همانطور که ذکر شد عطر و بوی خوش در روايات به عنوان يکی از عوامل نشاط آور و زاينده حالت افسردگی مطرح شده است لازم به ذکر است بر اساس نظر کارشناسان هرمون ها که به عنوان استرونهای شماره دار نامگذاری شده اند آثار ويژه ای بر جنس مخالف و يا جنس مماثل دارند لذا با توجه به اين اثر گذاری عطرها به بيان حديث منقول از حضرت صديقه طاهره فاطمه الزهرا(س) می پردازيم؛ذکر شده هنگامی که نابينايي به خانه آن حضرت وارد شده بود و حضرت عليرغم نابينائی تازه وارد خود را در حجاب کامل پوشانيد،حضرت رسول اکرم (ص) اشاره به نابينائی ميهمان فرمود و در پاسخ وجود مقدس ام الائمه اين سخن عميق و گرانبها را اظهار داشت :﴿ ان لم يکن رانی فان اراهُ و هو يشمّ الريح يعنی اگر او نمی تواند مرا ببيند من او را می بينم و او بوی مرا استشمام می کند به نظر می رسد اصل مطلب در ﴿ و هو يشم الريح است شايد اين همان چيزی است که علم با عنوان استرونها بيان می کند.اين حديث شريف را (راوندی در نوادر،ص14) به سند از حضرت امام موسی بن جعفر(ع) از اجداد طاهرينشان نقل کرده و در برابر اين پاسخ حضرت رسول اکرم (ص) فرمود : شهادت می دهم که تو پاره تن منی و در مناقب ابن شهر آشب ،ص382،حديث 428،و در مستدرک الوسائل ،جلد 14،ص289،و در بحارالانوار،ج43،ص91 و نيز جلد 101 ،ص38 نيز همين مضمون آمده است.

همچنين از آن حضرت روايت شده که فرمود:﴿ الا لا يلومَنَّ امرؤا لا نفسه بيّت و فی يده ريح غمر(کنزالعمال،ج15،ص242 و مسند فاطمه (س)،ص100،ج239) کسی که شب بخوابد در حالی که در دست او بوی غمر (بوی باقی مانده از آلودگی ها) باقی است اگر برای او عارضه ای پيش آمد جز خود را ملامت نکند.

 


جستجو