امام علی (ع)
مَن اَعمَلَ اجتهادَهُ بَلَغَ مرادَهُ
کسی که تلاشش را به کار بندد ، به آرمان خویش خواهد رسید.
«غرر الحکم 1093»
اهمیت کار و تلاش
یکی از اساسی ترین عوامل توسعه ، عاما انسانی یا کار است که در سطوح مختلف به تولید کالا ها و خدمات مورد نیاز جامعه کمک می نماید . حضرت علی (ع) به کار و فعالیت انسانی توجه زیادی مبذول ، و خود در طول حیاتش همواره به فعالیتهای تولیدی اشتغال داشته است .
عالم جلیل القدر ” عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی ” در تفسیر این کلام امام که :
« آفه العملِ البطالَه» «آفت عمل بطالت است » ، می گوید که بطالت یعنی بیکار بودن ؛ و مراد این است مه آفت عمل ، عادت کردن به بطالت و بیکاری است ؛ چه ، هر که عادت به آن کند راحت طلب گردد و تا تواند مشغول به انجام کارهای تولیدی نگردد وبه هر چه مشغول گردد از برای اینکه زود فارغ گردد ، اهتمام در استحکام آن نکند پس آدمی باید بطالت و بیکاری به خود راه ندهد.(1)
حضرت در زمینه تخصصی نیز تاکید دارند و از این که فرد هر روز به کاری بپردازد ، نهی نمودهاند و فرموده اند :
«کسی که به کارهای گوناگون بپردازد ، خوار شده و پیروز نمی گردد »(2)
ایشان توصیه می کنند که کار باید از روی عشق و علاقه انجام گرفته باشد و انجام کار ، نوعی عبادت تاقی می شود . کار اگر ناچیزباشد ولی با اشتیاق ادامه یابد ، یهتر از کار فراوانی است که رنج آور باشد.(3) . حضرت علی (ع) همواره تعادل بین فعالیتهای تولیدی ، عبادی و استراحت لازم برای انسان را توصیه کرده ، می فرمایند :« انسان مومن باید شبانه روز خود را به سه قسمت تقسیم کند د: زمانی برای نیایش و برای عبادت پروردگار ، زمانی برای تامین هزینه زندگی و زمانی برای واداشتن نفس برای استفاده از لذت های حلال . خرمند را نشاید جز آن که در پی سه چیز حرکت کند : کسب حلال برای تامین زندگی ، یا گام نهادن در راه آخرت ، یا به دست آوردن لذت های حلال (4).
الف : راه کسب درآمد
1- از دیگر مسائلی کا در گفتار امام علی (ع) به آن توجه شده است ، این است که مسلمان باید بداند در آمد خود را چگونه و از چه راهی بدست آورده است . در نامه ای به یکی از عاملان خود که در امانت خیانت کرده بود، گلایه شدید فرموده است :
2- غرر الحکم ، ج 3 ، ص 112
3- نهج البلاغه حکمت 403
4- نهج البلاغه حکمت 403
5- نهج البلاغه حکمت 403
« چون مجال بیستر در خیانت به امت به دستت افتاد ، شتابان حمله نمودی و تند برجستی و آنچه توانستی از مالی که برای بیوه زنان و یتیمان نهاده بوند ، بربودی؛ چنانکه گرگ تیز تک بره ای زخم خورده و از کار افتاده را برباید . پس با خاطر آسوده آن مال را به حجاز روانه داشتی و خود را در گرفتن آن بزهکار نپنداشتی . وای بر تو ! گویی با خود چنین پنداشتی که ارث از پدر و مادر خویش نزد کسانت فرستادی ! پناه به خدا آیا به پروردگارت ایمان نداری و از حساب و پرسش بیم نمی آوری ؟
ای کسی که نزد ما در شمار خردمندان بودی ! چگونه خوردن و نوشیدن را برای خود گوارا نمودی و در حالی میدانی حرام می خوری ؛ و حرام می آشامی و کنیزان می خری و زنان می گیری و با آنان می آرامی ! از مال یتمیان و مستمندان و مومنان و مجاهدانی که خدا این مالها را به آنها وا گذاشته و این شهرها را به دست ایشان مصون داشته ! پس از خدا بیم دار و مالهای مردم را بسپار و اگر نکنی و خدا مرا یاری دهد تا بر تو دست یابم ، کیفرت دهم ، که نزد خدا عذر خواه من گردد و به شمشیرت بزنم ، که کس را بدان نزدم جز آن که به آتش در آمد .(1)
ب : کار تلاش :
امام علی (ع) در وصیت به امام حسن(ع) می فرماید :
فی وصیه : « وَ الحِرقهُ مَعَ العَفَّه ، خَیرٌ مِنَ الغِنی مَعَ الفُجُور » (2)
1 – نهج البلاغه نامه 41 / ص 314
2 – نهج البلاغه نامه 31
« پیشه داشتن و کاری کردن توام با عفت ، نیکو کار تر از ثروتمندی توام با فجور است »
« رُوِیِ انَّ امیر المومنین لَمّا کان یَفرُغُ مِن الجِهاد ، یَتَفَّرغُ لِتَعلیمِ النَّاسِ وَ لَقَضَاءِ بَیَنهم ، فَاِذَا فَرَغَ بَینِ ذلکَ اِشتَغَلَ فی حائطٍ له یَعمَلُ فیه لِیَدَیه ، وَ هُوَ مَعَ ذَلِکَ ذَاکِرٌ لِلهِ تَعَالَی »
روایت کرده اندکه امیر المومنین هنگامی که از جهاد فراغت پیدا می کرد، به آموزش مردم و داورذی کردن میام ایشان می پرداخت . چون از این تکلیف م آسود ، در باغچه ای که داشتند با دست خود کار می کرد و هنگام کا ذکر می گفت .
ج : کار کرده عیب نیست
روزی شرایط زندگی علی (ع) به انداز های تنگ شد که گرسنگی شدیدی ایشان را فرا گرفت . آن حضرت تز خانه بیرون آمد و در جستجوی آن بود تا کاری پیدا شود و کار گری کند و با مزد آن غذایی تهیه و گرسنگی خود را رفع نماید.در مدینه کار پیدا نکرد ، تصمیم گرفت به مزرعه ای که در یک فرسخ و نیمی شهر بود ، برود تا در آن روستای کوچک کاری پیدا کند . وفتی بهمزرعه رسید ، دید زنی مشغول الک کردن خاک است . به طرف آن زن رفت و معلوم شد که آن زن نیاز به کارگر دارد . پس از صحبت با او قرار براین شد که علی (ع) آب از درون جاه آورد و آن خاک را گل کرده تا برای دیوار کشی آماده شود و در مقابل هر دلو آب یک خرما اجرت بگیرد . حضرت جمعا شانزده ، دلو از
1- مستدرک الوسائل 2/417- 418
چاه آب آورد و مشغول تهیه گل شد. پس از اتمام کار ، آن زن شانزده دانه خرما به حضرت داد . امام به مدینه بازگشت . علی (ع) ، جریان را برای پیامبر (ص) تعریف کرد آنگاه هر دو نسشته و با هم آن خرماها را خوردند . (1)
د : بیکار یو تن آسائی
«آفَهُ العَمَلِ البَطَالَه»
« آفت کار ، تن آسائی است »
رجال الحق دروغین
روزی امام علی (ع) به مسجد کوفه وارد شد دید عده ای زانو به بغل گرفته اند و در گوشه ای نشسته اند . حضرت پرسید اینها کیستند ؟ گفته شد : اینها رجال الحق (مردان حق ) هستند . حضرت فرمود: به چه دلیل آنها مردان حق هستند ؟ گفنه شد از این رو که دارای نجابت و عزت نفس هستند اگر کسی به آنها غذا داد شکر می کنند و گرنه صبر می کنند و هیچ گاه برای غذا تقاضا نمی کنند و دست گدائی به سوی کسی دراز نمی نمایند . امام علی (ع) فرمود : سگ های کوفه هم چنین رفتاری دارند . آنگاه امام (ع) با شلاق آنها را از مسجد بیرون کرد و به آنها فرمود : بروید کار کنید . (3)
– کشف الغمه
2- غررالحکم / ج1 ص 962
3- 1001 داستان ص 517
امام می فرماید : « هَیهاتَ مِن نَیلِ السَّعادَهِ السُّکُونُ الی الهُوَینا و البَطالَه»(1)
« چه دورست از رسیدن به سعادت کسی که به تن آسائی و بیکاری تن داده است »
ه : نفرین به بیکاران :
در تداوم تشویق به کار و تولید در مورد بیکاران که با وجود امکانات و مقدمات کار ، نیازمند دیگرانند فرمود :
«مَن وَجَدَ مَاءً اَو تُرَاباً ثُمَّ افتَقَرَ مَا بَعدَهُ الله » (2)
« کسی که آب و زمین دارد و فقیر است ، از رحمت خدا دور باد »
1- غرر الحکم ج 1 ص 961
2- بحار الانوار ج 23 ص 19