پاداش فراوان براى تلاش مبلّغان دینی
«إلهي اجْعَلْني مِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأخْيارِ وَألْحِقْني بِالصّالِحينَ الأبْرار ِالسّابِقينَ إلىَ الْمَكْرُماتِ الْمُسارِعينَ إلىَ الْخَيْراتِ الْعامِلينَ لِلْباقِياتِ الصّالِحاتِ السّاعينَ إلى رَفيعِ الدَّرَجاتِ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ وَبِالاِْجابَةِ جَديرٌ بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ»(1).
پروردگارا! مرا از خوبان برگزيده ات قرار ده و مرا به نيكان شايسته ملحق كن، سبقت گيرندگان به سوى جوانمردىها، شتابندگان به سوى نيكىها، عمل كنندگان براى كارهاى نيك ماندگار، كوشش كنندگان براى بالاترين درجهها به رحمتت اى رحم كنندهترين رحم كنندگان.
شرط دستيابى به درجات بالاتر؛
از نظر امام سيّد الساجدين عليه السلام يكى از شرايط دستيابى به درجه خوبان برگزيده، كوشش و تلاش براى رسيدن به بالاترين درجات مىباشد.
«السّاعينَ إلى رَفيعِ الدَّرَجاتِ».
حال پرسش مهم اين است كه دستيابى به درجات بالا و رفيع چگونه ممكن است و رسيدن به اين درجه در دست چه كسى است؟ براى پاسخ به اين دو پرسش اندكى در آيات و روايات تأمّل مىكنيم.
خداوند متعال مى فرمايد:
«يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ»(2).
خداوند كسانى را كه ايمان آوردهاند و كسانى را كه علم به آنان داده شده درجات عظيمى مىبخشد، و خداوند به آنچه انجام مىدهيد آگاه است.
بر اساس آيه فوق دو شرط براى ارتقاء درجه وجود دارد كه عبارت است از ايمان و علم. همراهى و مقارنت ايمان و علم موجب ترفيع درجه مىگردد. از اطلاق آيه نيز مىتوان دريافت كه دستيابى به درجات بالاتر فقط مخصوص آخرت نيست و در دنيا نيز اين لطف الهى شامل كسانى كه ايمان وعلم را با هم داشته باشند، مىگردد.
علم و عمل دو بال پرواز؛
همراهى ايمان و علم آدمىرا به درجات بالاتر مىرساند و دستيابى به آن جايگاه را آسانتر مىكند. توجّه به اين نكته بسيار ضرورى است كه شرط نخست ارتقاء درجه بنده – ايمان – براى شكوفا شدن و پرواز در آسمان معرفت الهى به دو بال علم و عمل نياز دارد؛ زيرا ايمان بدون علم تعبّد محض است و در ادبيات دينى ما ساعتى تفكّر از شصت سال عبادت بدون علم ارزشمندتر است(3) و ايمان بدون عمل كه لقلقه زبان است آدمى را به درجات رفيع نمىرساند.
اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايند:
«إنّ الإيمان ليبدو لمعة بيضاء فإذا عمل العبد الصالحات نما وزاد حتّى يبيّض القلب كلّه»(4).
ايمان نخست همانند نقطهاى روشن است و اگر بنده عمل صالح انجام دهد، آن نقطه رشد مىكند و وسيع مىشود تا آنكه تمام قلب روشن گردد.
علم و عمل مكمّل يكديگر هستند. بايد كمبود و نقصان علمى را با عمل جبران كنيم. آيا كسى مىتواند مدّعى شود كه به عمق تمام قرآن پى برده است و كاملاً به آن عالم است؟! آيا كسى به سرّ و لطايف ادعيهاى كه از ائمّه اطهارعليهم السلام به ما رسيده است عالم و آگاه است؟ بنابر اين علم و عمل موجب تقويت ايمان است و بايد از هر دو بهره برد تا نقايص يكديگر را جبران كنند.در دعاى صباح اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايند:
«يا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ بِذاتِهِ»(5).
اى آنكه دلالت مىكند بر هستى اش به وسيله خودش.
چه كسى مىتواند ادّعا كند كه به فهم عميق دعاى شريف صباح دست يافته است؟
خداوند متعال مىفرمايند:
«سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ»(6).
به زودى نشانههاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مىدهيم.
آيا كسى به جز حضرات معصومين عليهم السلام كاملاً به آيات الهى آگاه و واقف است؟
نتيجه سخن آنكه دستيابى به درجات بالاتر در سايه عمل امكانپذير است و عمل بدون علم، ارزش چندانى ندارد و زمينه دستيابى به آن درجات رفيع را مهيّا نمىكند. خداوند متعال مىفرمايد:
«وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُواْ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ»(7).
و براى هر يك درجات و مراتبى است از آنچه عمل كردند و پروردگارت از اعمالى كه انجام مىدهند غافل نيست.
در آيه فوق نيز دستيابى به درجات بالاتر به اعمال و افعالى كه انجام مىدهيم گره و پيوند خورده است.
حال بايد به اين پرسش پاسخ داد كه چه كسى ما را به درجات بالاتر مىرساند؟ در هر نظام و دستگاهى ترفيع درجه و ارتقاء رتبه در دست فرمانده اصلى مىباشد. فرمانده نظام خلقت و آفرينش ذات اقدس ربوبى است؛ بنابر اين تنها اوست كه مىتواند درجات بالاتر را نصيب ما بگرداند البتّه به شرط آنكه استعداد و لياقت آن را داشته باشيم و همانطور كه بيان كرديم ايمان، علم و عمل اين استعداد و زمينه را در وجود ما ايجاد مىكند. در دعاى جوشن كبير آمده است.
«يا رافِعَ الدَّرَجاتِ»(8).
اى بالا برنده درجات.
و در قرآن كريم آمده است:
«نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء»(9).
درجات هر كس را كه به خواهيم بالا مىبريم.
«رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ»(10).
او درجات را بالا مىبرد و صاحب عرش است.
هدايت شيعيان و پاداش آن؛
حال روى سخن با طلّاب و روحانيّون عزيزى است كه سالها در حوزه علميّه مشغول كسب و تحصيل معارف اهل بيتعليهم السلام هستند و مىخواهند با گردآورى ايمان، علم و عمل به درجات بالاتر دست يابند. اين عزيزان بايد از هر فرصتى براى هدايت و ارشاد مردم كمال استفاده را بكنند. دهه آخر صفر وقت بسيار مناسبى براى انجام فريضه و وظيفه تبليغ است. در ماه رمضان ودهه محرّم، مردم روحانيّون را دعوت مىكنند و با بذل مال و سرمايه به درگاه ايزدى تقرّب مىجويند. به دوستان پيشنهاد مىكنم كه در دهه صفر بدون انتظار و دريافت مزد به تبليغ بروند و با قصد قربت تام انجام وظيفه كنند.
هيچ شكى نيست كه مردم، تشنه معارف اهل بيتعليهم السلام هستند و بسيارى از احكام شرعى ومسائل اعتقادى را نمىدانند كه اين خود وظيفه ما را سنگينتر مىكند.
امروزه از سوى مخالفين تشيّع نزاع و تهاجمى عليه توحيد يا اصل نبوّت صورت نمىگيرد. شبهات و تهاجم اصلى عليه مسائل امامت و ولايت متمركز شده است و ما بايد اين مبانى اعتقادى را روشن و تحكيم كنيم. خداوند متعال به كسانى كه در اين زمينه انجام وظيفه كنند و مردم را به سوى مسير ائمّه اطهارعليهم السلام هدايت نمايند، درجات بسيار بالايى ارزانى مىدارد. دراين زمينه روايات بسيار فراوانى وجود دارد كه به برخى از آنها اشاره مىكنيم.
امام حسن عسكرى عليه السلام مىفرمايند:
«أشدّ من يتم اليتيم الّذي انقطع عن أبيه يتم يتيم انقطع عن إمامه ولايقدر على الوصول إليه، ولا يدري كيف حكمه فيما يبتلي به من شرائع دينه، ألا فمن كان من شيعتنا عالماً بعلومنا وهذا الجاهل بشريعتنا المنقطع عن مشاهدتنا يتيم في حجره ألا فمن هداه وأرشده وعلّمه شريعتنا كان معنا في الرفيق الأعلى»(11).
سختتر از يتيمى كه پدرش را از دست داده است، يتيمى است كه از امامش منقطع شده است، و توانايى رسيدن به او را ندارد و احكام مسائل مبتلا به خود را نمىداند. به درستى كه هر كس عالم به شريعت ما باشد اين جاهل به شريعت ما كه از ديدار ما منقطع است يتيمى است كه در دامن او قرار دارد، هر كس كه او را هدايت و ارشاد كند و شريعت ما را به او بياموزد، در درجات بالاى بهشت همراه ما خواهد بود.
هر كس ايتام آل محمد عليهم السلام را سرپرستى كند و احكام و اعتقادات را به آنان بياموزد همراه ائمّه اطهارعليهم السلام در بهشت اعلى خواهد بود. اين وعده از جانب امام عليه السلام مىباشد و صدق و تخلّفناپذير است.
امام حسن عسكرى عليه السلام در روايت ديگر مىفرمايند:
«من كان من شيعتنا عالماً بشريعتنا فأخرج ضعفاء شيعتنا من ظلمة جهلهم إلى نور العلم الّذي حبوناه به جاء يوم القيامة وعلى رأسه تاج من نور يضييء لأهل جميع العرصات، وعليه حلّة لا يقوّم لأقلّ سلكمنها الدنيا بحذا فيرها، ثمّ ينادي مناد يا عباد اللَّه! هذا عالم من تلامذة بعض علماء آل محمّد [عليهم السلام] ألا فمن أخرجه في الدنيا من حيرة جهله فليتشبّث بنوره ليخرجه من حيرة ظلمة هذه العرصات إلى نزه الجنان فيخرج كلّ من كان علّمه في الدنيا خيراً أو فتح عن قلبه من الجهل قفلاً، أو أوضح له عن شبهة»(12).
هر كس از شيعيان ما كه عالم به شريعت ما باشد و شيعيان مستضعف وضعيف [از نظر فكرى و اعتقادى] را از تاريكى جهل خارج كند و به نور علمى كه ما به او هديه دادهايم، هدايت كند، در روز قيامت تاجى از نور بر سر خواهد داشت كه همه صحراى قيامت را روشن مىكند، و لباسى بر تن كه ارزش تمام دنيا برابر و معادل كوچكترين جزء آن نيست. سپس منادى ندا مىدهد: اىبندگان خدا! اين شخص، عالمى است كه شاگرد بعضى از علماى آل محمد [عليهم السلام] بود، هر كس كه به وسيله او در دنيا از حيرت جهل بيرون آمده، بيايد و به نور او خود را در آويزد تا او را از تاريكى و حيرت صحراى محشر بيرون آورد و به تفرّجگاه و نزهتگاه بهشت وارد كند. در آن هنگام هركس كه از آن عالم در دنيا خير و نيكى آموخته و يا قفلى از جهل از قلب او گشوده شده و يا شبههاى از او بر طرف شده است به سوى آن عالم حركت مىكنند.
در اين روايت نيز براى كسانى كه به هدايت مردم مىپردازند پاداشهاى بالايى در نظر گرفته شده است، كه عبارتاند از تاج نورانى درروزى كه همه جا گرم و تاريك است؛ لباس گرانبها بر تن در روزى كه همگان مانند روزى كه از مادر زاده شدند محشور مىشوند(13)؛ و داشتن مقام شفاعت.
شفاعتى كه اين عالم از آن برخوردار است تنها نجات از جهنّم نيست بلكه او افرادى را كه هدايت كرده است به باغها و تفرّجگاههاى بهشت راهنمايى مىكند.
امام حسن عسكرى عليه السلام در روايت ديگرى، اجر و مزد علماء را بيشتر از پاداش مرزبانان و مجاهدان مىدانند و مىفرمايند:
«علماء شيعتنا مرابطون بالثغر الّذي يلى إبليس وعفارتيه… ألا فمن انتصب لذلك من شيعتنا كان أفضل ممّن جاهد الروم والترك والخزر ألف ألف مرّة»(14).
علماى شيعه مرزبانانى هستند در روزنههايى كه ابليس و سپاهيان او نفوذ مىكند… به درستى كه هر كس از شيعيان ما در برابر آنان بايستد، هزار هزار بار پاداشى برتر از مجاهدى دارد كه با روم، ترك و خزر مبارزه كرده است.
در روايت ديگرى امام حسن عسكرى عليه السلام مىفرمايند: خانمى خدمت حضرت زهرا عليها السلام شرفياب شد و از ايشان سؤالهاى زيادى پرسيد تا جايى كه از فراوانى سؤالهايش شرمنده شد. حضرت زهرا عليها السلام به آن خانم فرمودند: پرسشهايت را بپرس و ناراحت مشو؛ زيرا خداوند متعال در برابر هر پرسش تو كه به آن پاسخ مىدهم پاداش فراوانى به من مىدهد(15).
در روايتى ديگر اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايند:
«من قوّى مسكيناً في دينه ضعيفاً في معرفته على ناصب مخالف فأفحمه لقّنه اللَّه يوم يدلى في قبره. أن يقول: اللَّه ربّي ومحمّد نبيّي وعليّ ولييّ والكعبة قبلتي والقرآن بهجتي وعدّتي والمؤمنون إخواني، فيقول اللَّه: أدليت بالحجّة فوجبت لك أعالى درجات الجنّة فعند ذلك يتحوّل عليه قبره أنزه رياض الجنّة»(16).
اگر كسى، فردى را كه از نظر معرفت دينى تنگدست و ضعيف باشد، بر نواصب [مخالف] يارى دهد، هنگامىكه او را داخل قبر مىگذارند، خداوند او را تلقين مىكند كه بگويد: اللَّه خداى من است، محمّد [صلى الله عليه وآله وسلم] پيامبر من،على [عليه السلام] ولىّ من، كعبة قبله من، قرآن سرور و يارى دهنده من و مؤمنان برادران من هستند. آنگاه خداوند مىگويد: به حجّت چنگ زدى و بر تو واجب است بالاترين درجات بهشت، سپس قبر او به تبديل به بهترين باغهاى بهشت مىشود.
در روايتى ديگر امام رضا عليه السلام مى فرمايند:
«أفضل ما يقدّمه العالم من محبّينا وموالينا أمامه ليوم فقره وفاقته وذلّه ومسكنته أن يغيث في الدنيا مسكيناً من محبّينا من يد ناصب عدوّ للَّه ولرسوله، يقوم من قبره والملائكة صفوف من شفير قبره إلى موضع محلّه من جنان اللَّه فيحملونه على أجنحتهم، ويقولون: طوباك طوباك يا دافع الكلاب عن الأبرار، ويا أيّها المتعصّب للائمّة الأخيار»(17).
بهترين و برترين چيزى كه يك عالم دوستدار و محبّ ما براى روز فقر، سختى، ذلّت و تنگدستى [قيامت] خود، مىبرد، اين است كه در دنيا فريادرس دوستداران ضعيف ما باشد از دست دشمن خدا و رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم. [پاداش او در روز قيامت اين است كه] هنگامى كه از قبر برمىخيزد فرشتگان از قبر او تا جايگاهش در بهشت صف مىكشند و به احترام مىايستند و او بر بالهايشان قدم مىگذارد، و فرشتگان به او مىگويند: خوشابحالت اى دور كننده سگها از نيكان و اى متعصّب بر امامان برگزيده [عليهم السلام].
1) مناجات خمسة عشر، مناجات المطيعين للَّه.
2) سوره مجادله، آيه 11.
3) بحار الانوار، جلد 66 صفحه 293.
4) المحجة البيضاء، جلد 1 صفحه 277.
5) مفاتيح الجنان، دعاى صباح.
6) سوره فصلت، آيه 53.
7) سوره انعام، آيه 132.
8) مفاتيح الجنان، دعاى جوشن كبير.
9) سوره انعام، آيه 83.
10) سوره غافر، آيه 15.
11) بحار الانوار، جلد 2 صفحه 2.
12) بحار الانوار، جلد 2 صفحه 2.
13) غريب الحديث، جلد 2 صفحه 458.
14) بحار الانوار، جلد 2 صفحه 5.
15) بحار الانوار، جلد 2 صفحه 3.
16) بحار الانوار، جلد 2 صفحه 8.
17) بحار الانوار، جلد 2 صفحه 11.