راوى به امام عليه السلام عرض مىكند: ممكن است آتش اين فتنه دامن شيعيان را نيز بگيرد. حضرت عليه السلام در پاسخ مىفرمايند: آيا تا كنون كسى را ديدهاى كه به خداوند توكّل نمايد و خداوند او را كفايت ننموده باشد(2).
معناى اين پاسخ امام عليه السلام اين است كه در مسائل اجتماعى و فتنههاى فراگير و عام نيز، بايد به خداوند توكل نمود. در روايت ديگرى امام اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايند:
«توكّل على اللَّه سبحانه فإنّه قد تكفّل بكفاية المتوكّلين عليه»(3).
به خداوند توكّل نما همانا او خود كفايت امور متوكّلين را عهده دار گرديده است.
خداوند وعده نموده است كه هر كس به او توكّل نمايد، امورش را سامان دهد. وعدهٔ الهى نيز غير قابل تخلّف است. ممكن نيست خداوند وعدهاى را كه به بندگان داده است، عملى ننمايد. توكّل همانند نردبانى است كه تحصيل همهٔ ارزشها و امتيازات را در طول زندگى، براى انسان تسهيل مىنمايد. همانطور كه قبلاً هم گفته شد دسترسى به مطالب و حوائج با استفاده از مسيرى به نام توكّل منحصر در امور خاصى نمىباشد. بلكه در همهٔ شئون زندگى فردى و اجتماعى به توكّل توصيه شدهايم.
نتايج توكّل
الف: كوچك شدن مشكلات
با توجّه به اينكه در روايات مكرّر، مومنين، از سوى ائمّهٔ اطهار عليهم السلام به توكّل سفارش شدهاند لذا در قالب بيان چند روايت نتايج فردى و اجتماعى توكّل را بيان مىنمائيم: اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايند:
«من توكّل على اللَّه ذلّت له الصعاب وتسهلّت عليه الاسباب»(4).
هر كس به خداوند توكّل نمايد، سختىها و مشكلات براى او كوچك مىشوند و وسايل و اسباب حل مشكل براى او آسان مىگردد.
با توجّه به اين بيان اميرالمؤمنين عليه السلام يكى از نتايج توكّل كوچك شدن مشكلات در نظر انسان است. كاملاً طبيعى است كه اگر مشكلى نزد انسان كوچك گرديد و از طرف ديگر جهت حلّ مشكل تلاش كرد و اسباب و وسايل تدارك نمود، احتمال ثمر دادن اين تلاش بيشتر است نسبت به زمانى كه،مشكل و مسئلهاى كه در مسير انسان قرار گرفته در نظر او فوق العاده و بزرگ باشد. بزرگ شمردن مسائل و مشكلات باعث خمودگى و يأس ونااميدى در انسان مىگردد و انگيزهٔ تلاش جهت حل مشكل را از انسان سلب مىنمايد.
ب: از بين رفتن اندوه
از ديگر نتايج توكّل زدوده شدن غم و اندوه از انسان است.اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايند:
«من توكّل لم يهتمّ»(5).
هر كس به خدا توكّل كند اندوهگين نمىگردد.
در واقع كسى كه توكّل نموده است قلب و روح خود را با منبع نا متناهى فيض الهى پيوند زده است و كسى كه به اين عروهٔ استوار تكيه زده و به آن چشم اميد داشته باشد هرگز دچار غم و اندوه نمىگردد.
ج: بى نيازى
آنچه كه اغلب انسانها در طول زندگى به دنبال آن هستند غنا و بىنيازى است. هر كس غنا را در جايى جستجو مىكند. اغلب غنا را در ثروت فراوان مىجويند، امّا نمىيابند. چه بسا براى بدست آوردن ثروت از عزّت و آبروى خويش هم بگذرند. اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايند:
«من توكّل على اللَّه غنى عن عباده»(6).
هر كس به خدا توكّل كند از بندگان خدا بى نياز مىگردد.
افراد عزّتمند همواره مىخواهند دست نياز نزد بندگان خدا دراز نكنند.امام عليه السلام مىفرمايند: اگر مىخواهى بى نياز باشى راه آن است كه فقط به خدا توكّل نمايى. بنابر اين بى نيازى و غنا، آرامش درونى و نداشتن اندوه دنيوى و همچنين حقير و كوچك شدن مشكلات دنيوى نزد انسان از ثمرات ارزشمند توكّل مىباشند.
د: آرامش و شادمانى
در جلسهٔ قبل گفته شد كه ثقه يكى از منازل مترتّب بر توكّل مىباشد.پيرامون اطمينان و ثقه به خداوند، اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايند:
«مَن وَثِق باللَّه أراه السرور ومن توكّل عليه كفاه الاُمور»(7).
هر كس به خداوند اطمينان داشته باشد خداوند شادمانى به او عطا مىفرمايد و هر كس به خدا توكّل نمايد خداوند امور او را كفايت مىكند.
هر كس به خداوند توكّل كند و به او اطمينان كرده باشد شادى، نشاط و آرامش درونى را به دست خواهد آورد. زيرا او به كسى اطمينان نموده است كه نه تنها او را نا اميد نمىكند، بلكه او را به نحو احسن و بدون منّت پاسخ مىگويد. به عبارت ديگر سرور و شادمانى در سايهٔ ثقه على اللَّه و توكّل باللَّه حاصل مىگردد. علت اين شادمانى و آرامش آن است كه انسان امور خود را به تواناترين موجود واگذار كرده است. در مسائل دنيوى هم اين امرسارى و جارى است.
كسى كه مسئله و مشكلى را به يك كارشناس خبره واگذار كرده نسبت به حل آن اطمينان دارد زيرا معتقد است، وكيل او كه متصدّى امور است داراى توانايى بالايى است لذا در خصوص حلّ مسئله داراى آرامش و اطمينان است. متوكّل نيز چون امور خود را به خدايى قادر و عالم واگذار كرده است لذا هميشه آرام و مطمئن است.
هـ : پيروزى و پر روزى
در رواياتِ ائمّه معصومين عليهم السلام ثمرات ديگرى نيز براى توكّل بيان شده است امام صادق عليه السلام مىفرمايند:
«من توكّل على اللَّه لا يُغلب»(8).
هر كس به خدا توكّل كند هرگز مغلوب نمىگردد.
همچنين امام حسين عليه السلام مىفرمايند:
«توكّل على اللَّه ترزق»(9).
به خدا توكّل نما، روزى تو فراهم خواهد شد.
در اين دو روايت شكست ناپذيرى و رسيدن رزق و روزى به انسان از ثمرات توكّل محسوب گرديده است. مغلوب نشدن و همّ و غمّ روزى از مواردى است كه معمولاً فكر بسيارى را به خود مشغول مىنمايد. خصوصاً ما اهل علم كه وظيفهٔ تحصيل و نشر معارف بر دوش ما گذاشته شده است واغلب در دوره تحصيل با مسائل مالى رو به رو هستيم براى تمركز بر مسائل علمى و تحصيلى و بدست آوردن آرامش، بهترين گزينه توكّل به خداى سبحان است. در اين خصوص به روايتى از رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم توجّه نمائيد ايشان مىفرمايند:
«من تفقّه في دين اللَّه كفاه اللَّه هَمّهُ ورَزَقَه من حيث لايحتسب»(10).
هر كس معارف دينى را فرا گيرد، خداوند مسائل و مشكلات او را كفايت مىكند و به او از جايى كه گمان ندارد روزى مىرساند.
آرى كسى كه تلاش و كوشش خود را مصروف تحصيل علم نمايد.خداوند روزى او را ضمانت كرده است. در جلسات قبل به كلمهٔ تفقّه در دين اشاره كرديم. يكى از زيباترين تعاريف براى اين مفهوم، تعريفى است كه مرحوم محقق عراقى قدس سره ذكر مىنمايد. ايشان معتقد است تفقّه در دين بهمنزلهٔ كندن كوه با سوزن مىباشد. البته كسى كه به اين درجه از توانايى دست يافت همواره جامعهٔ دينى به او نيازمند است.
در اين جا لازم مىدانم. نكتهاى را متذكّر شوم. هنگامى كه به پايان سال تحصيلى نزديك مىشويم ممكن است عدّهاى از فضلا به علّت وجود يكنواختى و بعضى مواقع كم شدن انگيزه تحصيل، به احساس پوچى و ديگر مسائل مشابه گرفتار شوند. بعضى مواقع خصوصاً در اواخر سال از بعضى آقايان شنيده مىشود كه اين همه در درس و بحث حاضر شديم و علم آموختيم در پايان اين تحصيل، اين انبار علم به چه كار مىآيد؟!
براى حل شدن اين مسئله براى عزيزان، بايد گفت: شما علما وفضلايى كه مشغول كار علمى و تحقيق و تحصيل هستيد مانند سربازان و افسرانى هستيد كه در يك پادگان نظامى به سر مىبرند. كشور هميشه درحال جنگ نمىباشد. بعضى ممالك ممكن است در طول يك قرن يك بار هم به ارتش و قدرت نظامى نيازمند نشوند. امّا وجود سرباز و نيروى آموزش ديده در پادگان بعنوان پشتوانهاى براى
حفاظت از هر كشورى ضرورى است.حضور علما و وفضلا و كسانى كه به تحصيل و نشر معارف اهل بيت عليهم السلام مشغول هستند، ضرورى است.
زيرا اينان مرز بانان و نگهبانان جامعه در برابر حملههاى اعتقادى مىباشند. همانگونه كه يك سرباز و افسر هميشه آماده براى دفاع از كشور است، شما نيز بعنوان سربازان حضرت بقية اللَّه -عجل اللَّه فرجه- بايد هميشه آماده باشيد. هرگز در اين حالت كسى احساس بيهودگى و پوچى نمىكند.كسى كه خود را همواره آماده براى انجام وظيفه بداند مانند سربازى است كه مشغول خدمت مىباشد.
بعنوان مثال در زمان معاصر تعدادى از مراجع كه در يك رده سنى بودند پى در پى فوت نمودند. اين مسئله با فوت امام رحمه الله آغاز گرديد و بعد مرحوم آقاى خويى رحمه الله و بعد از آن مرحوم آقاى گلپايگانى رحمه الله فوت نمودند.بعد از فوت اين اعلام، همه مىپرسيدند كه حال تكليف شيعه چه مىشود؟در اين موقع به يك باره اهل فضيلت و اهل حل و عقد به سراغ يك سرمايهٔٔ صد ساله در حوزه رفتند. مرحوم آقاى اراكى رحمه الله يك مرد ملاّ، قريب به يك قرن در اين حوزه زندگى كرده بود، امّا هيچ گاه احساس پوچى و بطالت نكرده بود. در طول حيات خود به وظيفه تعليم و تعلّم مشغول بود و در شرايطى كه حوزه به علّت فوت پى در پى علما دچار خلاء شده بود مانند يك سرمايهٔ عظيم اين خلاء را پر نمود تا ديگر اعلام خود را آماده سازند. نگاه ما به شماعزيزان و فضلا، نگاه سرباز و افسر به معناى وسيع آن مىباشد. در واقع تكتك شما بزرگوارانى كه سرمايه عمر خود را در راه تحصيل قرار دادهايد درحكم ذخاير گرانبهايى هستيد كه قطعاً روزى بايد نقش تبليغى و وظيفه اصلى خود را ايفا كنيد.
آن كس كه توانايى سخنورى دارد با سخنرانى انجام وظيفه مىنمايد وآن كس كه اهل قلم و نوشتن است با قلم به نشر معارف مشغول مىگردد و هركس با هر توانايى كه دارا مىباشد، بايد قسمتى از وظايف و امور بر زمين مانده تشيّع را انجام دهد.
اگر انسان چنين نگاهى به دورهٔ تحصيل داشته باشد هرگز دچار يأس و گرفتار احساس پوچى و بطالت نمىگردد.
انجام وظيفه و تحصيل در دورهٔ فعلى از هر زمانى واجبتر و مهمتر گرديده است. اكنون در وضعيّتى هستيم كه هر كس به خود جرأت مىدهد درخصوص مطالب دينى اظهار نظرهاى غير كارشناسى نمايد. عدّهاى در لباس مصلح يا در پى افزودن چيزى به دين هستند يا در پى انكار مسلّمات دين مىباشند.
به تازگى وقتى علماء به بيان بيّنات و ضروريات دين كه مورد اتّفاق شيعه و سنّى مىباشد، اقدام نمودهاند عدّهاى اظهار نمودهاند كه حضرت حجّت -عجل اللَّه فرجه- بعد از ظهور ابتدا به سراغ علما مىرود و اصلاً نفاق در چهرهٔ علما در حال ظهور است!!!
اين اظهار نظرها و مشابه اين گونه مطالب كه متأسفانه با جريانات سياسى نيز همراه است مانند طوفانى است كه اعتقادات جامعه و نسل حاضر و نسلهاى آينده را هدف قرار داده است. عقائدى كه با رنجهاى شبانه روزى چندين نسل از علماء شيعه در طى قرون حفاظت شده و مدوّن گرديده و اكنون در اختيار ماست. صيانت از كيان اعتقادى جامعه نيز جز با وجود ذخاير علمى امكانپذير نمىباشد و شما عزيزان در اين شرايط بايد به كسب معرفت بپردازيد و در اين مسير محكم و استوار باشيد. بايد به گونهاى در اين راه نيرومند و قوى باشيد كه هيچ طوفان و شبههاى توان رويا رويى با شما را نداشته باشد؛ بلكه با نيرومندى به تبليغ و نشر دانش خود بپردازيد و در پىمقابله با اين تهاجمات اعتقادى باشيد.
و: اقتدار
يكى از مفاهيمى كه در اين مسير به شدت به آن نيازمنديم توكّل مىباشد رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم در اين خصوص مىفرمايند:
«من أحبّ أن يكون أقوى الناس فليتوكّل على اللَّه»(11).
هر كس دوست دارد كه قوىترين مردم باشد، بايد بر خداوند توكّل نمايد.
1) بحار الانوار جلد 13 صفحهٔ 432.
2) اصول كافى، جلد 2، صفحهٔ 64.
3) اصول كافى، جلد 2، صفحهٔ 64.
4) غرر الحكم 3888، صفحهٔ 197.
5) مستدرك الوسائل، جلد 15، صفحهٔ 233.
6) غرر الحكم 3875.
7) بحار الانوار، جلد 75، صفحهٔ 79.
8) جامع الاخبار صفحهٔ 118.
9) بحار الانوار، جلد 61، صفحهٔ 27.
10) كنزل العمّال جلد 10 صفحهٔ 165 حديث 28855.
11) مستدرك الوسائل، جلد 11، صفحهٔ 217.