راههای ناسالم ارضای میل جنسی
اگر انسان در ارضای انگیزهها زیادهروی کند؛ به گونهای که استفاده از آنها هدف اصلی قرار گیرد، انگیزهها از اهداف اصلی خود دور شدهاند و دیگر وسیلهای برای ادامه زندگی فرد و بقای نوع به شمار نمیآیند؛ بلکه خودشان فی نفسه به هدف نهایی تبدیل میشوند. در این صورت انسان در مهار کردن انگیزههای خود و مسلط بودن بر آنها شکست میخورد و امیال و غرایز بر او حاکم میشوند. یکی از مهمترین انگیزههای فیزیولوژیک که در معرض انحراف قرار دارد، انگیزه جنسی است. میل جنسی مانند سایر نیازها، امری طبیعی است که باید ارضا شود و اصل اولی هم ارضای آن میباشد. با این حال اگر کسی امکان ازدواج ندارد، نباید به راههای ناصواب ارضای میل جنسی رو بیاورد. انحرافاتی که ممکن است در انگیزه جنسی رخ دهد، فراوان است که با توجه به متفاوت بودن تأثیر گذاری هر یک بر انسان، از پرداختن به همه آنها خودداری میکنیم و در این جا به بررسی مهمترین راههایر غیر صحیح ارضای میل جنسی میپردازیم.
الف) هم جنس خواهی
هم جنس خواهی به این معناست که انسان میل جنسی خود را با انسان دیگری از جنس خود ارضا کند.
انواع هم جنس خواهی
انسان از دو جنس خارج نیست: یا مذکر است و یا مؤنث؛ از اینرو دو نوع هم جنس خواهی بیشتر وجود ندارد .
لواط
به ارتباطی جنسی دو مذکر با هم لواط گفته میشود. از منابع اسلامی استفاده میشود که این انحراف از زمان قوم لوط شروع شده است؛ چه این که قرآن میفرماید:
و (ای پیامبر یادآور) لوط را که به قوم خویش گفت: آیا عمل بسیار زشتی را انجام میدهید که هیچ یک از جهانیان پیش از شما انجام نداده است. آیا شما از روی شهوت به جای زنان به سراغ مردان میروید؟ شما گروه اسراف کار (و منحرفی) هستید .
همان طور که در این آیه بیان شده، ریشه این انحراف قانع نبودن به مقدار مورد نیاز و اسراف است؛ چه این که در جای دیگر این عمل را تجاوز و تعددی قلمداد کرده و میفرماید:
آیا در میان جهانیان شما سراغ جنس ذکور میروید (و هم جنس بازی میکنید آیا این زشت و ننگین نیست) و همسرانی را که پروردگارتان برای شما آفریده است، رها میکنید؟ حقا شما قومی تجاوز کار هستید .
مساحقه
مساحقه عبارست است از ارضای میل جنسی جنس مؤنث با هم جنس خود. در این جا هم یکی در نقش فاعل و دیگری در نقش مفعول ظاهر میشود و ممکن است به صورتهای مختلفی، از جمله تماس با بدن هم جنس مؤنث، در آغوش کشیدن و یا مباشرت باشد.
آثار هم جنس خواهی
تمایل به جنس موافق، موجب میشود که انسان به ارضای غریزة جنسی با هم جنس خود متمایل گردد. این میل در ابتدا ضعیف است؛ ولی در ادامه شدت پیدا میکند تا جایی که فرد تن به این کار میدهد و نیاز جنسی خویش را با هم جنس ارضا میکند. از دیگر آثار این انحراف، پیدا شدن احساس زنانه در فرد و ضعف مفرط جنسی فاعل و مفعول (به اصطلاح سرد مزاجی) است؛ به گونهای که بعد از مدتی قادر به آمیز جنسی به صورت طبیعی نیستند. از طرف دیگر، از دست دادن احساسات طبیعی بر روح و جسم اثر بد میگذارد؛ در خود یک نوع از خود بیگانگی نسبت به خویشتن و جامعه میبینند و قدرت اراده را که رمز توفیق در کارهاست، کم کم از دست میدهند و سرانجام یک نوع سرگردانی و بیتفاوتی در روح آنان ایجاد میشود .
روایات پیامدهایی را برای لواط یادآور شدهاند که برای نمونه به چند اثر اشاره میکنیم.
1. غضب خدا
امام صادق(ع) از قول پیامبر(ص) نقل میکنند:
هر کس با نوجوانی عمل جنسی انجام دهد، روز قیامت آورده میشود؛ در حالی که جنب است و آب دنیا او را پاک نمیکند و خشم و غضب خدا بر اوست و خدا او را لعنت میکند و جهنم که بد جایی است، برای او مهیا شده است… سپس فرمود به درستی که مذکری سوار بر مذکر دیگری میشود (کنایه از این که وطی میکند،) در نتیجه عرش خدا به لرزه در میآید .
2. پیدا کردن شهوت زنانگی
امام علی(ع) میفرماید:
هیچ کس از روی میل خود تمکین نمیکند که با او ملاعبه شود، مگر این که خداوند شهوت زنان را بر او القا میکند .
– دعوت به سوی خود:
از پیامبر اکبر(ص) نقل شده است:
هر کس در وطی با مردان الحاح و اصرار کند، نمیمیرد مگر این که مردان را (برای عمل جنسی) به سوی خود دعوت میکند .
3. قطع نسل
یکی از آثار سوء هم جنس خواهی، ترک ازدواج و در نتیجه عدم زاد و ولد است. در روایات و منابع اسلامی، لواط موجب قطع نسل شناخته شده. امام علی(ع) دباره فلسفه تحریم لواط میفرمایند:
خداوند ترک زنان را واجب کرد تا نسبهای بین افراد حفظ شود و ترک لواط را واجب نمود تا نسل انسان تکثیر شود .
این مباشرت و معاشرتها به زن و مرد محدود نمیشود؛ بلکه رابطه مرد با مرد و زن با زن را هم شامل میشود مردها به لواط و زنها به مساحقه اکتفا میکنند؛ در نتیجه اثر سوء قطع نسل را هم به دنبال خواهد داشت.
4. گسترش فساد و فحشا
از امام صادق(ع) سؤال شد که چرا خداوند لواط را حرام کرده است؟ فرمود:
زیرا اگر وطی پسر با پسر حلال بود، مردان از زنان بینیاز میشدند و در این کار قطع نسل بود و دیگر مردها سراغ زنان نمیرفتند و با مجاز بودن این کار فساد زیاد میشد .
برخی از عوامل هم جنس خواهی
بستر پیدایش هم جنس بازی این است که افرادی به تازگی نقش جنسی خود را کشف کردهاند و در بیان مسایل شخصی با دیگران خجالت میکشند و بنابراین به دنبال مَحرم رازند؛ از اینرو دستانی هم دل و هم راز پیدا میکنند. بحران غریزه و زمینة روانی سبب میشود آنان با هم با انحرافات تن دهند و کار به انجام دادن اعمال منافی عفت بکشد. گاهی این عمل به دلیل شرم و حیای افراطی یا برای جلب محبت و یافتن تحسین دیگران در عمل صورت میپذیرد و ممکن است به سبب وسوسهها و دسترسی نداشتن به جنس مخالف باشد .
علاوه بر عوامل بالا، هم جنس خواهی ممکن است از عوامل زیر نیز ناشی شود:
1. قانع نبودن از ارضای نیاز جنسی به وسیله جنس مخالف (همسر)؛
2. دوستیهای بیحساب نسبت به هم جنس؛
3. ارتباط زیاد با افراد هم جنس زیبا یا توجه بیش از حد به تصویر آنان؛
4. زندگی دسته جمعی افراد هم جنس؛ مانند زندگی در پادگانها و خوابگاههای مدارس و دانشگاهها؛
5. محیطهای خانه، مدرسه و… که آلوده باشد؛
6. آزادی فرد در ارتباط، معاشقه و شوخی با هم جنس؛
7. تماس جسمی با هم جنس؛
8. زیاد نشستن در توالت ؛
9. نارضایتی از تجربةجنسی گذشته با جنس مخالف؛
در یک تحقیق این نتیجه به دست آمده است که زنان و مردان هم جنس خواه مورد پژوهش، در دوران کودکی و نوجوانی چندان هم از تجارب دگر جنس خواهی بیبهره نبودند. فرقی که آنان از این لحاظ با همگنان دگر جنس خواه خود داشتند، این بود که این تجربهها را مایه خوشنودی نیافته بودند.
10. ارتباط ضعیف با پدر.
در همین پژوهش نتیجه گرفتهاند که در مورد زنان و مردان مورد پژوهش، به نظر میرسید که ارتباط ضعیف با پدر نقش بیشتری در مستعد ساختن آنان به هم جنس خواهی آنان داشته است تا کیفیت ارتباطشان با مادر .
این بررسی نشان میدهد که تداوم در خور توجهی بین احساس جنسی دوران کودکی فرد و رجحان جنسی او در دورة بزرگسالی وجود دارد. بر خلاف نظر رایجی که در آن پدر و مادر به گونهای مسئول هم جنس خواهی فرزند خود شناخته میشوند، این تحقیق نشان میدهد در تعیین رجحان جنسی، پدر و مادر نقش مهمی ندارند. رجحان جنسی به الگوی پیچیدهای از احساسات و واکنشهای خود کودک بستگی دارد که هنوز به آن پی نبردهایم .
ب) زنا
زنا عبارت است از رابطة غیر مجاز جنسی انسان با غیر هم جنس خود. خداوند در قرآن میفرماید:
به زنا نزدیک نشوید زیرا که آن گناه و بد راهی است .
در بحث تعدیل، کنترل و پیش گیری به زمینههای تحقق این لغزش و راهکارهای دوری کردن از آن پرداخته شده است؛ از این رو از بحث تفصیلی در این باره خودداری میکنیم.
ج) خود ارضایی
خود ارضایی، معمولترین نوع انحراف جنسی است که انسان به آن مبتلا میشود. این که آیا خود ارضایی از کودکی شروع میشود یا بعد از آن، چندان روشن نیست. آن چه معلوم است این است که کودکان نیز با آلت تناسلی خویش بازی میکنند و از این کار لذت میبرند. از این جهت که کودکان هم مانند بزرگسالان از نگاه کردن به آلت تناسلی خود و دیگران لذت میبرند، عکسهای لخت و بدنهای عریان را تماشا میکنند و به مسایلی از این دست توجه دارند، میتوان گفت که برای کودکان هم نوعی لذت جنسی در این کار وجود دارد. راسل میگوید:
… مسألهای که مادران و پرستاران با آن روبرو میشوند، موضوع بازی با آلت تناسلی «استمنا» است. اولیا میگویند این عمل در میان پسران و دختران در سال دوم و سوم، عمومی است؛ اما عادتاً چندی بعد متوقف میشود .
با نزدیک شدن دورة بلوغ، هورمونهای جنسی با سرعت بیشتری به کار میافتند و ویژگیهای ثانوی جنسی رشد میکند؛ از این رو کنجکاوی جنسی، بیشتر میشود و خود ارضایی افزایش مییابد. نوجوان معمولاً قادر به آمیزش جنسی است؛ ولی چون با محدودیتهایی روبه روست، به خود ارضایی رو میآورد. نوجوان در این مرحله با دستیابی به خیال پردازی جنسی، رابطة جنسی را در ذهن خود ترسیم میکند و از این راه به لذت جنسی کاذب میرسد. این تصورهای ذهنی با رشد هویت جنسی همراهند؛ زیرا نوجوان با خیال راحت و در امنیت نسبی تصورهای ذهنی خود، راه و رسم ایفای نقش جنسی فرد بالغ را یاد میگیرد . فروید گوید:
اگر موضع نشیمن (مقعد) را از جنبة تشریحی مورد تحقیق قرار دهید، خواهید یافت ترشح غشای مخاطی که در موقت شست و شو پدید میآید، با خارشی آمیخته و همراه میباشد و نیز در خلال تطهیر و شست و شوی موضع مزبور، حالتی را که به استمنا شبیه و مانند است، در (مبهل) دختران نیز پدیدار خواهد شد… کاری که جنبة منَبه و برانگیزنده خواهد داشت، عبارت است از خارش دادن پسران آن را با دست و مالش دادن دختران رانهایشان به همدیگر که در نتیجه خاصیت استمنا را خواهد بخشید و بدین وسیله کودکان- اعم از پسر و دختر- غریزة جنسیشان را اشباع خواهند نمود .
کسانی که به خود ارضایی مبتلا هستند، به صورتهای مختلفی به مقصود خود میرسند و با خود کاری میکنند که لذت جنسی ببرند. اسلام این عمل را که بر خلاف طبیعت انسانی است، محکوم کرده و چنین افرادی را مورد مذمت قرار داده و در موردشان تنبیه و مجازات تعیین کرده است. پیامبر(ص) میفرمایند:
لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم بر کسی که حق مرا نقض کند… و بر کسی که با حیوانات عمل جنسی انجام دهد و بر کسی که به کمک دستش عمل جنسی انجام دهد. (کنایه از این که دست خود را به بدن خویش بمالد تا لذت جنسی ببرد. )
ابی بصیر گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود:
خداوند روز قیامت به سه دسته از انسانها صحبت نمیکند و به آنها نظر رحمت نمینماید و عذاب دردناکی برای آنان است: کسی که موی سفید خود را میکند؛ کسی که با خودش عم جنسی انجام میدهد و کسی که لواط میدهد .
شکی نیست که بازی کردن با آلت تناسلی، از دوره کودکی شروع میشود؛ اما این که این رفتار به دلیل ارضای میل جنسی باشد، جای سؤال است؛ ولی این مسأله حتی درباره کودکان هم جاری است که اگر بزرگترها در این کار مانع کودکان نشوند، به مرور زمان به صورت عادت در میآید و جای نامطلوب خود را پیدا میکند.
انواع خود ارضایی
خود ارضایی انواع و اقسامی دارد که در این جا به مهمترین آنها پرداخته میشود:
1. استمنا
یکی از راههای ناسالم ارضای میل جنسی، استمنا است. این عمل به وسیله جنسی مذکر و در مورد خودش صورت میگیرد. «استمنا یا جلق، عبارت از تحریک مکانیکی آلت تناسلی همراه با ظهور احساس شهوانی است، که هنگام بلوغ جنسی در پسرها همراه با ترشحات تخمی است ». به عبارت دیگر «استمنا، عمل تحریکی ناحیه تناسلی برای رسیدن به ارضای جنسی میباشد. استمنا در دوران کودکی، خصوصاً نوجوانی بیشتر از دورههای دیگر مشاهده میشود. استمنا در زمان کودکی تا حدی غیر ارادی و ناخود آگاهانه است. در دوران بلوغ این حالت، شکل ارادی و آگاهانه به خود میگیرد و نیز میتواند حالت عادت به خود بگیرد ».
2. استشها
استشها مانند استمناست؛ با این فرق که در مورد زنان و دختران به این عمل استشها گفته میشود. از آن جهت که در مورد این افراد آلت تناسلی خارجی وجود ندارد، با مالیدن کشالههای ران به یکدیگر و یا فشار دادن قسمتهای بیرونی آلت تناسلی و مالیدن آن، به ارضای جنسی میرسند.
عوامل و زمینههای خود ارضایی
در ابتدا ممکن است خود ارضایی در جریان بلوغ و به انگیزة کشف هویت جنسی خود و اغلب تحت تأثیر تحریکات مکانیکی صورت پذیرد؛ اما به تدریج مشاهدة مناظر شهوت انگیز و کمبودهای عاطفی و عدم امکان دسترسی به جنس مخالف، زمینة انحراف جنسی را فراهم میکند . عوامل مختلفی در بستر سازی خود ارضایی دخالت دارند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
پارهای از عوامل به مسایل فیزیولوژیک فرد بر میگردد؛ مانند:
1. رشد و نمو اعضای تناسلی: در مواردی رشد و نمو اعضای تناسلی، نوجوان را به این عمل تحریک میکند و لذت حاصل از آن باعث میشود که دوباره سراغ آن برود و به آن تن دهد؛
2. نوع لباس: لباس تنگ، بسیار نرم و یا زیر بودن لباس زیرین، به ویژه هنگام خواب هم از نظر بهداشتی زیان آور است و هم محرک غریزة جنسی است.
3. بستر نامناسب: بستر خواب نباید زیاد گرم و نرم باشد. اگر بستر خواب زیاد گرم و نرم باشد، زمینة بیشتری برای نوجوان و جوانی که مرحلة بحران جنسی به سر میبرد، فراهم میکند تا به خود ارضایی بپردازد.
4. پرخوری غذاهای شهوتزا: استفاده از ادویهجات و غذاهایی مانند موز، پیاز، زعفران و… غریزة جنسی را تحریک میکنند. در مقابل، روزه، ورزش و کارهای سنگین اثر آن را کم میکنند.
5. دستمالی آلت و وجود خارش در نشیمنگاه در اثر رعایت نکردن بهداشت و وجود کرمک؛
6. کشیدن خود به میلهها و نردهها؛
7. غلطیدن بیحساب در بستر؛
8. حبس بول و مدفوع؛
9. پرورش زیاد نیروی جنسی؛
پارهای از عوامل بیشتر جنبه روانی و محیطی دارند؛ مانند:
1. نقصان محبت: هورنای (1950م.) بر خلاف فروید که نیاز جنسی را ریشة محبت میداند، معتقد است:
محبت پدیدهای کاملاً جدا از تمایل جنسی است که میتوان گفت تنها در بعضی موارد با یکدیگر ارتباط پیدا میکنند و در یکدیگر تأثیر میگذارند. گاهی تمایل جنسی وجود دارد، بیآن که توأم با محبت باشد؛ گاهی محبت وجود دارد. بیآن که آمیخته به تمایل جنسی باشد؛ مثل عشق مادر- فرزندی؛ گاهی هم این دو مرتبط و آمیخته با یکدیگرند؛ گاهی یکی جانشین دیگری میشود؛ گاهی یکدیگر را تقویت و یا تعضیف میکنند و به طریقی در یکدیگر تأثیر میگذارند؛ ولی مسلماً از دو مقوله متفاوت هستند. به نظر من نه تنها علت و ریشه احتیاج به محبت عقدههای جنسی نیست، بلکه بسیاری از انحرافات و ناتوانیهای جنسی، ناشی از احتیاج عصبی به محبت است و منشأ احتیاج عصبی به محبت نیز، اضطراب اساسی است .
هورنای معتقد است علت این که در بعضی مواقع نیاز به محبت کلاً به صورت تمایل جنسی در میآید، عوامل مختلفی از جمله شرایط و اوضاع و احوال فرهنگی و تربیتی است. در اجتماعی که روابط جنسی آزاد است، بسیاری از نیازهای روانی شکل تمایل جنسی پیدا کرده، به صورت عطش جنسی در میآیند .
2. دلسردی از دیگران و به خود پرداختن؛
3. وجود عقده حقارت؛
4. آزردگی درونی و افسردگیها؛
5. بد آموزیها؛
6. عوامل اجتماعی، مانند دیدنیها و شنیدنیهای محرک غریزة جنسی: دیدن فیلمها، عکسهای مبتذل و سکسی، و صحنههای شهوتزا و ضد عفاف و چشم چرانی، گاهی برای همیشه در ذهن فرد، به خصوص در کودک و نوجوان باقی میمانند و چون عامل محرک انسان قوه خیال و فکر اوست؛ زمینه انحراف وی را فراهم میکنند. شنیدنیهای مهیج و رکیک، به ویژه درباره مسایل جنسی، جوکها و شوخیهای جنسی، موسیقیهای مبتذل و ترانههای فاسد و… تأثیر زیادی در این امر دارند.
علایم خود ارضایی
کسی که به عمل خود ارضایی عادت کرده، نشانههایی دارد که برخی از آنها عبارتند از: رنگ پریدگی، کبودی اطراف چشم، حالتی چون خستگی، خواب آلودی، لرزش اعضا و… . «استمنا اگر در دوره کودکی عملی غیر ارادی و نفهمیده است، در دوره آغاز فعالیت هورمونی بیشتر ارادی و فهمیده و پنهانی است ».
آثار سوء خود ارضایی
انحراف جنسی به صورت خود ارضایی، مضرات فراوانی دارد. خود ارضایی عملی است که برخلاف طبیعت انسانی انجام میشود؛ از این رو فرد مبتلا به آن دچار مشکلات و آثار سوئی میشود که نجات پیدا کردن از آنها به سادگی ممکن نیست. در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود :
ضعف سیستم عصبی، تخفیف مشاعر و قوای مذهبی و معنوی، احساس گناه و اضطراب ناشی از ابتلا به امراض یا فاش شدن عمل، ناتوانی جنسی و بدبینی به جنس مخالف و گریز از ازدواج و سرد مزاجی، از پیامدهای خود ارضایی است . نتایج نامطبوع عمل استمنا در کودکی، در دوره پیش از بلوغ حاصل میشود؛ وقتی که مراکز عصبی جنسی شروع به شکل گیری میکند، با رعایت موازین تربیتی میتوان در مراحل اولیه عادت به استمنا را بر طرف کرد؛ ولی با گذشت زمان بسیار سخت خواهد بود. ضعف چشم، لاغر شدن، ضعف اعصاب، کم خونی، سست شدن زانو، ضعیف شدن حافظه، زرد شدن صورت و گوشه گیری، از دیگر عوارض سوء خود ارضایی است. موریس دبس گوید:
علایم عادی خودارضایی را همه میشناسند و آن عبارت است از: پریدگی رنگ، و به خصوص حلقه سیاه رنگی که به دور چشم پیدا میشود، فرد همواره خسته و خواب آلود به نظر میرسد، توجه به او به سختی به چیزی جلب میشود، غالب اوقات یک شرم و حیای اغراق آمیز و کاذب در وی پیدا میشود. گوشه گیری را اختیار میکند و خواب وی آشفته و ناراحت است… . تمامی جوانانی که در تحصیل عقب میمانند و مخصوصاً اشخاص ابله و گیج، حتماً به آن مبتلا بودهاند. ضعف اراده، سردرد، سرگیجه، سر و صدا، سوت کشیدن گوشها، ضعف عمومی و پژمردگی، تمایل به عکسالعملهای مالیخولیایی و وسواسی به صورت شکایت از ناراحتیهای مقعدی و شکمی، قلب و اعضای باصره و سامعه ظاهر میگردد. این کودکان خجول، بیمبالات، کمرو و ترسو دیده میشوند و از ماندن در بین مردم خجالت میکشند و تنها را ترجیح میدهند. تحریک مصنوعی آلت تناسلی که مدت مدیدی انجام میگیرد، سبب کم خونی میشود و کم خونی به رشد تورم غدد وذی و تورم کانال نطفه و قسمت کانال ادرار کمک میکند. تکرار خود ارضایی به هنگام ضعف پدیدههای شهوانی، سبب فرسودگی زیاد مراکز تیره پشت میشود که بعدها سبب بروز ناتوانی جنسی میشود .
درمان خود ارضایی
در بین انحرافات جنسی، خود ارضایی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا این عمل میتواند از سنین قبل از بلوغ شروع شود و تا سالهای متمادی ادامه یابد؛ از اینرو به برخی از راهکارهای درمان این انحراف جنسی اشاره میشود.
1. منصرف کردن کودک از دست مالیدن به آلت: با دیدن عمل استمنا در کودک، نباید او را مجازات کرد؛ بلکه باید با تدابیر خاصی کودک را از آن کار منحرف نمود و او را از این عمل باز داشت؛
2. ورزش بدنی؛
3. وجود شست شوی تدریجی و باز در برنامه کودک؛
4. استفاده بیشتر از هوای آزاد و نزد کودکان دیگر، به جای به سر بردن در اتاق و تنهایی؛
5. بیرون بودن دستها وقت خواب از رختخواب؛
6. نخوردن مایعات زیاد هنگام شب؛
7. نخوردن غذاهای پر کالری؛
8. نخوردن سرکه، فلفل و خردل؛
9. پر کردن وقتهای آزاد، برای باقی نماندن زمانی برای افکار بیثمر جنسی؛
10. پرداختن به کارهای خلاقانه .
اصول دوم: پیش گیری
پیش گیری در مسایل جنسی برای کودکان با پیش گیری برای فرد بالغ، در برخی زمینهها متفاوت است؛ زیرا کودکان قبل از بلوغ جنسی از جهات مختلفی برای اعمال غریزة جنسی و به دنبال آن برای تولید نسل آمادگی ندارند؛ از اینرو خداوند برای مصلحت فردی و اجتماعی کودکان، غریزة جنسی آن را قبل از بلوغ به حالت خفتگی و ابهام قرار داده است. پدران و مادران و سایر کسانی که با کودکان ارتباط دارند، باید از هر عملی که غریزة جنسی کودکان را تحریک و بیدار میکند، بپرهیزند و برای آنان شرایطی به وجود آورند که طبق ناموس خلقت، تدریجاً پرورش یافته و بزرگ شوند ؛ اما پیش گیری در مورد کسانی که به بلوغ جنسی رسیدهاند و غریزة جنسی در آنان بیدار شده، به گونهای دیگر خواهد بود؛ زیرا بعد از آن که پذیرفتیم: اولاً باید نیازهای جنسی را مانند سایر نیازها بر طرف کرد، و ثانیاً راههای ارضای این نیاز متعدد است و ازدواج، تنهاترین راه صحیح و سالم ارضای آن میباشد؛ اکنون جای این سؤال باقی است که وقتی ارضای میل جنسی ممکن نباشد و زمینه ازدواج برای افراد بالغ فراهم نیست، چه باید کرد تا از عواقب سوء عدم ارضاء مصون ماند؟ باید چارهای اندیشید که از لغزشهای احتمالی مربوط به نیاز جنسی جلوگیری شود. قرآن کریم در یک عبارت کوتاه و گویا راه را نشان داده و فرموده است:
کسانی که امکان ازدواج را نمییابند، عفت را رعایت کنند تا خداوند آنان را به وسیله فضلش بینیاز نماید .
دستور العملها و راهکارهایی که در قالب تعدیل، کنترل و پیش گیری مطرح میشود، در جهت ایجاد عفت در انسان است. بنابراین اولین اصلی که بعد از ارضا جایگاه خود را پیدا میکند، اصل پیش گیری است. برای تحقق امر پیش گیری، باید قوة جنسی را تحت کنترل در آورد. وقتی که میخواهیم غریزة جنسی را کنترل کنیم، ناچاریم دست به تعدیل بزنیم. در نتیجه کنترل، از این جهت که دستور العملی جزئیتر از پیش گیری است، به منزله یک روش به حساب میآید و از اینرو که دستورالعملهایی جزئیتر را تحت پوشش خود دارد، میتواند در جایگاه اصلی مطرح شود. نهایت این که باید مسیر پیش گیری و کنترل پیموده شود؛ حال تفاوت نمیکند که هر یک را چه بنامیم.
راهکارهایی که در بحث تربیت جنسی مطرح شده، نوعاً به گونهای است که در تعدیل، کنترل و پیش گیری قابل استفاده است. بدین ترتیب در این جا به بررسی راههای تعدیل و کنترل میل جنسی و پیش گیری از انحرافات جنسی میپردازیم و در پایان به درمان اشارهای میکنیم.
تعریف پیش گیری
پیش گیری در لغت به معنای جلوگیری، منع و ممنوعیت آمده است، و در اصطلاح به معنای جلوگیری از وقوع چیزی است که مطلوب نمیباشد. نیازهای انسان در هر سطحی که باشند اگر برآورد نشوند، وی را آرام نمیگذارند و او را وامیداراند که از هر راهی نیاز به وجود آمده را بر طرف کند. نیازهای برآورده نشده منشأ بسیاری از جرایم و مفاسد فردی و اجتماعی میشود. همه قبول دارند که هزینه درمان دردها و بر طرف کردن مشکلات- اگر ممکن باشد- از پیش گیری آن زیادتر است؛ از اینرو تا حد ممکن، باید از اصل پیش گیری استفاده کرد. امام کاظم(ع) در این باره میفرمایند:
پیش گیری، در رأس همه دارو و درمانهاست .
و پیامبر(ص) نیز میفرمایند:
پیش گیری اصل و اساس درمان است .
یعنی پیش از این که مشکلی رخ دهد، از تحقق آن جلوگیری کنید. در زمینه انحرافات و لغزشهای جنسی نیز، مسأله به همین صورت است و بهتر است قبل از به وجود آمدن لغزشها و عادتهای ناپسند مربوط به غریزة جنسی، از شکل گیری آن جلوگیری نمود. در این جا برخی از عوامل و بسترهایی را بررسی میکنیم که موجب لغزش جنسی میشود.
برای این که بتوانیم جلو به وجود آمدن بعضی از انحرافات جنسی را بگیریم، باید در برخی موارد قوای جسمی و روحی انسان را کنترل کنیم، و برای تحقق این منظور، تعدیل قوای جنسی ضروری است. از اینرو هر سه مقوله پیشی گیری، کنترل و تعدیل به تربیت بعد از هم قرار میگیرند؛ یعنی امور مربوط به مسایل جنسی را تعدیل میکنیم تا بتوانیم امیال و نیروهای جنسی را کنترل کنیم، و کنترل قوای جنسی برای پیش گیری از به وجود آمدن رفتارهای نابهنجار جنسی است.
روشهای پیش گیری
برای پیش گیری راههای مختلفی وجود دارد که پرداختن به همه آنها از حوصله این کتاب بیرون است؛ از اینرو به برخی تفصیلاً میپردازیم و به برخی دیگر نیز اشاره میکنیم.
اولین راه پیش گیری: آموزش مسایل جنسی
آموزشی جنسی چیست؟ آیا آموزش جنسی مجاز است؟ در صورت مجاز بودن آموزش جنسی، چه کسی باید آن را آموزش دهد؟ این سؤالات و سؤالهایی از این قبیل، مسایلی است که امروزه مورد توجه اولیا و مربیان تربیتی قرار گرفته است. با این حال شاید به سبب ماهیت موضوع تا کنون در منابع فارسی چندان مورد بحث قرار نگرفته است؛ از اینرو طرح این بحث لازم و مفید به نظر میرسد. در این جا در حد امکان به سؤالهای مطرح شده پاسخهای لازم داده میشود.
یکی از راههایی که برای جلوگیری از انحرافات و بروز حالات بد جسمی و روانی برای نوجوانان پیشنهاد میشود، آموزش جنسی است. این آموزش میتواند در خانه یا مدرسه صورت پذیرد؛ البته اگر با هماهنگی و همراهی خانواده و مدرسه این مهم انجام شود، نتیجه بهتر و سریعتری به دست میآید؛ از اینرو در این جا به نقش آموزش جنسی در تربیت جنسی میپردازیم.
الف) آموزش جنسی چیست؟
آن چه در آموزش از مربی به متربی منتقل میشود، مجموعهای اطلاعات است. در مورد مسایل جنسی هم باید فرض بر این باشد که متربی ذهنش خالی است و برای عملکرد درست در امور جنسی به اطلاعاتی در این زمینه نیاز دارد. با توجه به این که میل جنسی مانند سایر نیازها به ارضا نیاز دارد، فرد باید وظیفه اعضای خاص را شناخته و هدف هر کدام را مورد توجه قرار دهد؛ راه ارضای صحیح از راه غلط را بشناسد؛ و خوبیها و بدیها هر یک را بداند؛ از این جهت طبیعی است که نادانستههای کودک، نوجوانان و جوان، بیش از دانستههایش میباشد و از اینرو ضروری است بر عملش افزوده شود.
ب) آیا آموزش مسایل جنسی جایز است؟
در زمینه مسایل جنسی این سؤال مطرح میشود که آیا از جنبه تربیتی، آموزش مسایل جنسی به مصلحت فرد و جامعه است یا خیر؟ در صورت جواز چنین آموزشی، تا چه اندازه و چگونه میتوان مسایل مزبور را باز کرد؟ از جمله اموری که در آموزش مسایل جنسی دخالت دارد، مسأله باورها و ارزشهای اجتماعی است که مردم به آن پایبند هستند و برای آن ارزش قائل میشوند. در زمینه آموزش مسایل جنسی، همه به یک صورت به آن نمینگرند و به آن اهمیت نمیدهند. هایم گینات گوید:
عقاید مربوط به مسایل جنسی نوجوانها، ضد و نقیض است و انسان در این باره به تضاد ارزشها برخورد میکند. به اعتقاد بعضی پدر و مادرها وقت آن رسیده است که واقعیت تازهای را بپذیریم. نگرانی این دسته از والدین، بیماریهای مقاربتی، آبستنی ناخواسته و آبروریزی است و تنها راه مقابله را آموزش جنسی میدانند. از طرفی عدهای مخالفت میکنند و [می]گویند آزادیهای جنسی بیبند و باری را تشویق مینماید و تمدن بشری را به مخاطره میاندازد و پدری میگوید: وظیفه نوجوان، مطالعه و کسب دانش است؛ لذا باید بر شهوات نفسانیاش غالب باشد. به اعتقاد برخی والدین حتی بحث درباره مسایل جنسی درست نیست؛ چون تحریک کننده است. نوجوان علاقهمند است و میخواهد درباره مسایل جنسی هر چه بیشتر بداند؛ از ندانستن ناراحت است و خواهان جواب قانع کننده و واقع بینانه است. اگر نوجوان بتواند در بحثی جدی شرکت کند، آزادانه حرفهایش را میزند. در این که آیا آموزش جنسی لازم است یا نه، باید گفت امروزه جوانهای غربی از تلویزیون و سینما و مدرس آموزش میبینند و میخوانند و میشنوند، خیابانها منبع اطلاعات نادرست هستند .
دربارة آموزش مسایل جنسی، نظر افراد و مکاتب فکری یکسان نیست؛ بلکه در بین افراد و جوامع فرق میکند. مطرح نمودن مسایل جنسی برای افرادی که تحت تربیت قرار دارند، از اموری است که مربیان تربیتی بر آن اتفاق نظر ندارند. در این زمینه سه دیدگاه مهم به چشم میخورد:
1. برخی از نویسندگان مسلمان که گویا فکر میکنند راه سعادت فرزندان مسلمان در افزایش سطح اطلاعات علمی و دانش روزمرة آنها نهفته است، راه افراط پیمودهاند و هر نوع آموزش و اطلاع رسانی جنسی را به کودک و نوجوان مفید و لازم شمردهاند. این عده بدون توجه به پیامدهای سوء آموزش مسایل جنسی معتقدند که باید نیازهای علمی کودکان را در این زمینه ارضا کرد و به تمام سؤالات آنها صادقانه پاسخ گفت تا کودکان نیاز نداشته باشند مجهولات خود را نزد افراد کوچه و خیابان که بعضاً افرادی شیاد هستند، به علم تبدیل کنند. فاخر عاقل، نویسنده مصری، در کتاب «التربیة قدیمها و حدیثها» آن گاه که قواعدی را به عنوان شیوههای تربیت جنسی مطرح نموده، گفته است:
قاعده اول در تربیت جنسی، عبارت از صراحت و ذکر حقایق صحیح علمی است؛ از اینرو مناسب نیست که به طفل گفته شود که برادرش در باغ پیدا شده است… یا جوابهایی به این صورت؛ بلکه واجب است که به او گفته شود- هر چه قدر هم که کوچک باشد- که بردارش در شکم مادر یافت شده است و زمانی که طفل سؤال میکند که برادرش از کجا بیرون آمده است؟ با تمام سادگی به او گفته شود از میان دو ران مادرش و بقیه سؤالها هم به همین صورت پاسخ داده شود .
این دسته از این نکته غافل هستند و یا به آن اهمیت نمیدهند که آموزش مسایل جنسی بدون حد و حصر و بدون در نظر گرفتن آمادگی متربی برای چنین آموزشی، موجب لغزش و انحراف جنسی خواهد شد.
2. دسته دوم کسانیاند که آموزش مسایل جنسی را به شدت نهی میکنند و بر این باورند که غریزة جنسی امری طبیعی است و نیازی به آموزش ندارد؛ همان گونه که لازم نیست به کودک یاد داد که برای رفع عطش، آب و برای رفع گرسنگی، غذا بخورد. به علاوه یاد دادن مسایل جنسی به کودک یا نوجوان، زمینه انحراف و لغزش را برای او فراهم میکند؛ در نتیجه به جای این که آموزش به او کمک نماید، به ضرر او منجر خواهد شد.
آن چه لازم است در این باره گفته شود، این است که اولاً دلیل قانع کنندهای وجود ندارد تا اثبات کند هر چه طبیعی بود، به تعلیم و تربیت نیاز ندارد. درخت به صورت طبیعی رشد میکند؛ حال دو درخت را در نظر بگیرید که در کنار یکی باغبانی دلسوز و دانا باشد؛ آفتهای احتمالی درخت را بشناسد و آنها را از بین ببرد و مواد غذایی مفید و ضروری را برای درخت فراهم نماید؛ اما درخت دیگری بدون چنین باغبان دلسوزی به رشد خود ادامه دهد؛ آیا کیفیت رشد این دو برابر است؟ ثانیاً این سخت درست نیست که گفته شود آموزش موجب بد آموزی مسایل جنسی میشود؛ زیرا بسیاری از رفتارهای غلط جنسی که در سنین مختلف از انسان دیده میشود، از عدم تربیت صحیح و نداشتن اطلاعات و منبع اطلاعات درست در این زمینه سرچشمه میگیرد. از سوی دیگر، وقتی آموزش جنسی با شیوه صحیح و به وسیله افراد دارای صلاحیت به متربی داده شود نه تنها مفسدهای ندارد، که سراسر منفعت و سود است.
3. دسته سوم که خواستهاند به افراط و تفریط گروههای قبل گرفتار نشوند، راه معتدلی برگزیدهاند و گفتهاند که باید مقداری اطلاعات درباره مسایل جنسی به کودک و نوجوان ارائه دارد. این گروه هم در این که چه مقدار لازم است مسایل جنسی را به متربی منتقل کرد، به سخن یکسانی دست نیافتهاند و دیدگاههای متفاوتی دارند. صاحب نظران مسمان به دلیل توجه به دستورات دینی، غالبا در این دسته قرار گرفتهاند؛ گر چه برخی نیز به سبب احتیاطهای زیاد، جزء دسته دوم به حساب میآیند.
به نظر میرسد که دو نظر اول با اشکالات متعددی رو به روست و نظر دسته سوم صحیحتر و به حق نزدیکتر است؛ از این رو دیدگاه سوم را در این کتاب مبنای بحث قرار دادهایم. مطرح نمودن مسایل جنسی برای بالا بردن سطح آگاهی فرد جهت استفاده صحیح از غریزة جنسی و جلوگیری از لغزشهای احتمالی که بر اثر بیخبری از مسایل جنسی صورت میگیرد، نه تنها مفید است، که ضروری نیز به نظر میرسد. ناگفته نماند که نه تنها هر نوع آموزش مسایل جنسی را تجویز نمیکنیم، بلکه برای آموزش و انتقال اطلاعات جنسی شرایط و ضوابطی باید مورد توجه قرار گیرد که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد.
ج) ضرورت طرح و آموزش مسایل جنسی
علاقه به کسب معلومان جنسی قبل از رسیدن به سن بلوغ، به صورت طبیعی در کودکان پیدا میشود و آنان به تفاوتهای میان زن و مرد و بزرگتر و کوچکتر زیاد توجه میکنند. این توجه و علاقه به کسب معلومات جنسی در کودکی رنگ و بوی جنسی ندارد؛ ولی با توجه به این که او در حال آماده شدن برای ورود به بلوغ جنسی است، باید والدین و مربیان دلسوز آگاهیهای لازم غیر تحریک کننده را به او بدهند. دختران قبل از حیض شدن باید اطلاعاتی راجع به بلوغ و آن چه یک دختر با آن دست به گریبان است، به دست آورند تا زمانی که در آن موقعیت قرار گرفتند، بدون ترس و اضطراب به وظیفه خود عمل کنند. پسران نیز با این که دیرتر از دختران به بلوغ جنسی میرسند، وضعیتی مشابه دارند؛ از اینرو نباید آنان را از معلوماتی که در زمینه بلوغ و مسایل مربوط به آن نیازمندند، محروم گذاشت. ناگفته نماند که به مرور زمان جوانان- چه دختر و چه پسر- ظرف معلومات جنسی خود را پر خواهند کرد؛ اما پیش از آن که افراد غیر دلسوز و بعضاً ناباب منبع اطلاعات فرزندان شوند، باید مادران برای دختران و پدران برای پسران معلمی کنند و اگر خود به علت ناکافی بودن اطلاعات یا شرم خجالت نمیتوانند به این مهم اقدام کنند، نباید دست روی هم بگذارند و بیتفاوت از کنار مهمترین دوران زندگی فرزندان خود عبور نمایند؛ بلکه باید افراد دیگری مانند بعضی خویشاوندان، معلمان، طبیب خانواده و روحانی معتمد که این شایستگی را دارند، به این کار وادار نمایند. والدین و مربیان وظیفه دارند آن چه به خیر و صلاح فرزندان است، به آنان یاد دهند. امام علی(ع) میفرماید:
به فرزندان خود آن چه را که به وسیله آن خدا به آنها نفع میرساند، یاد دهید .
در این روایت ملاک آموزش مشخص شده، و آن رساندن نفع به فرزند است؛ حال این که چه چیزی به نفع متربی است، برخی از راه عقاید و ارزشهای دینی و اجتماعی حاکم بر جامعه معلوم میشود و مقداری هم به تشخیص خود مربی بر میگردد.
در فرهنگ ما ایرانیان صحبت کردن دربارة کامجویی، حکم تابو دارد و والدین نیز این امور را جزء نگفتنیهای زندگی قرار دادهاند و هرگز با فرزندان خود در این خصوص حرف نمیزنند؛ حتی قبل از ازدواج چیزی در این باره به فرزندان نمیآموزند و دختر و پسری که زن و مرد آینده هستند، اطلاعات جنسی ناقصی دارند. گویا فرهنگ ما تعمداً چشم و گوش خود را به روی این مسایل بسته و آن را قابل مطرح شدن نمیداند. حال این سؤال مطرح است که آیا دین اسلام با این شیوة برخورد موافق است یا خیر؟ آیا اسلام طرح مسایل جنسی را مجاز میشمارد و بلکه در مواردی آن را ضروری قلمداد کرده است؟
معمولاً میگویند تماس جنسی که به منظور رفع نیاز جنسی صورت میگیرد، امری طبیعی است؛ همان گونه که خوردن و آشامیدن، جهت رفع گرسنگی و تشنگی امری عادی است. در این صورت چرا نباید درباره امور جنسی صحبت کرد تا همیشه اطلاعات ناقصی از مسایل آن داشته باشیم. مگر نه این است که اطلاعات ناقص و در مواردی غلط باعث میشود رفتارهای ما که براساس آن اطلاعات است نیز، نافص و غلط باشد. اگر زن و شوهر بدانند برخی از ناراحتیهای اعصاب و بد رفتارهایها و… در نتیجه عدم ارضای صحیح میل جنسی است که از اطلاعات ناقص و غلط آنان از امور جنسی ناشی میشود، شاید به خود آیند و به فکر تکمیل و تصحیح اطلاعات خود در این باره بیفتند.
از مطالب گذشته روشن شد که اسلام ارضای میل جنسی را مفید و ضروری میداند؛ به همین جهت کسب اطلاعات مفید را برای ارضای صحیح آن را نیز، لازم میشمارد. امام صادق(ع) میفرماید: «خداوند هیچ کدام از نیازها را (که انسان به آن احتیاج داشته باشد)، رها نکرده، مگر این که (راه رفع نیازمندی را) به پیامبرش آموخته است (که به مردم بیاموزد) از جمله تعلیمات خدا به پیامبرش این بود که روزی به منبر رفت و حمد و ثنای خدا را گفت سپس فرمود: جبرئیل از طرف خدا آمده و میگوید: دختران باکره به منزلة میوه بر درخت هستند که وقتی رسیدند و باغبان آن را نچیند، نور آفتاب آن را فاسد و باد آن را پراکنده میکند، و دختران باکره نیز زمانی که بالغ شدند و مثل سایر زنان حیض دیدند، هیچ دوایی جز شوهر کردن برای آنها نیست؛ چون آنان هم انسان هستند. »
امام رضا(ع) میفرماید:
جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و گفت: که خدا به تو سلام میرساند و میگوید: که دختران باکره به منزلة میوه بر دخت هستند که وقتی رسیدند هیچ دوایی ندارند، جز این که چیده شوند، و گرنه نور آفتاب و باد آن را فاسد میکنند، و دختران باکره نیز زمانی که به رشد زنان رسیدند، هیچ دوایی جز شوهر کردن برایشان نیست، والا آنان از فتنه در امان نیستند .
علاوه بر آن در منابع اسلامی آیات و روایاتی وجود دارد که متکفل تبیین شیوه صحیح آمیزش جنسی است و در واقع شیوة آمیزش صحیح را به انسان میآموزد. پس میتوان گفت که نه تنها اسلامی آموزش و طرح مسایل جنسی را منع نکرده، بلکه خود بدان اقدام کرده است. جابر بن عبدالله انصاری میگوید:
پیامبر(ص) از مواقعه قبل از ملاعبه با همسر نهی کردند .
علاوه بر این اسلام به مرد سفارش میکند که بعد از رفع نیاز جنسی، فورا خود را کنار نکشد. مطالب این چنینی، فراوان است که در جای خود به آنها پرداخته شده. ناگفته نماند که برای طرح این قبیل امور، باید حدودی را در نظر گرفت و حریمهایی را نگه داشت که بعداً به آنها اشاره میشود.
تغییرات جسمی و رشد ناگهانی اعضای بدن در دوران بلوغ و تحولات جنسی نمیتواند برای حالات روانی نوجوان بیاثر باشد؛ زیرا او پس از ظهور تغییرات جسمی و بدنی که بسیار سریع صورت میگیرد، نمیتواند خود را به راحتی و به طور صحیح با آنها سازگار کند و در نتیجه دچار نوعی اضطراب، تعجب، تشویش و ناامنی میشود؛ از این رو نوجوان حساسیت پیدا میکند و هیجانهای تندی در او ظاهر میشود.
برای جلوگیری از این قبیل نگرانیها و ناراحتیهای روانی در نوجوانان، باید به طریقی سازنده، آنان را قبل از رسیدن به بلوغ، از اتفاقات و تغییرات جسمی ناشی از بلوغ آگاه کرد، و بعد از بلوغ آنان را راهنمایی نمود تا مضطرب و نگران نشوند. بهترین راهی که برای جلوگیری از انحرافات و بروز حالات بد روانی برای نوجوانان پیشنهاد میشود، آموزش جنسی است. این آموزش هم میتواند در خانه و هم در مدرسه صورت پذیرد؛ البته اگر با هماهنگی و همراهی هم این مهم انجام شود، نتیجه بهتر و سریعتری گرفته میشود.
د) آثار بیتوجهی به آموزش صحیح جنسی
برخی از والدین اطلاعات کمی درباره مسایل جنسی دارند و در مورد امراضی که دستگاه تناسلی را تهدید میکند، بیاطلاع هستند؛ مثلاً نمیدانند با درد قاعدگی دختران چگونه برخورد کنند. یا به سبب شرم و حیای که بین والدین و فرزندان است، فرزندان کمتر درباره مسایل جنسی سؤال میکنند و والدین هم نمیتوانند آن چه در مورد مسایل جنسی میدانند، به فرزندان خود منتقل کنند.
برخلاف تصور و باور مردم، مسایل بلوغ از جمله مسأله جنسی را نباید به سکوت برگزار کرد و از کنار آن گذشت. نباید نوجوان را در این زمینه به حال خود رها کرد؛ بلکه او را از دگرگونیها و تحولات جنسی، جسمی و روحی این دوره آگاه نمود. در صورتی که والدین و مربیان از این امر مهم غفلت کنند، زمینه به وجود آمدن آسیبها و مشکلاتی برای فرد ایجاد خواهد شد. برخی از آسیبهایی که نوجوانان و جوان را تهدید میکند، عبارتند از:
1. استفاده از کانالهای اطلاعاتی آلوده، غیر مطمئن و بعضاً مصر در مورد امور جنسی که بر اثر ارضا نشدن حس کنجکاوی جنسی صورت میگیرد؛
2. احساس گناه و خجلت از مشاهده عوارض طبیعی بلوغ که مآلاً به انزوا، درون گرایی و خود ارضایی میانجامد؛
3. عدم اطلاع از تکلیف شرعی و وظایفی که نوجوان از نظر شرعی در قبال عوارض جسمی و جنسی این دوره دارد و در نتیجه بنیان اخلاقی و اعتقادی وی در اوان تکلیف سست میشود؛
4. بیاطلاعی نوجوان از مسایل قریب الوقوع، باعث عدم انجام تکالیف شرعی شده و نقطه شروع نامناسبی برای حیات دینی و معنوی فرد محسوب میگردد؛
5. ناآگاهی نوجوان از علایم جنسی و روانی بلوغ جنسی وی را غافلگیر و مضطرب میکند و باب کانالهای اطلاعاتی جنسی دیگر را که غالباً منحرفاند و بدآموزی دارند، میگشاید ؛
6. شکل گیری عادات و رفتارهای نابهنجار جنسی، مبتنی بر اطلاعات غلط جنسی که در زندگی به آنها دست یافته است؛ مثلاً کسی که داشتن روابط جنسی را گناه قلمداد میکند، چنین روابطی را شامل رابطه زناشویی نیز میداند. در نتیجه آن گاه که خود در نقش یک زن یا شوهر ظاهر میشود، این طرز فکر بر رفتارهای جنسی او اثر میگذارد و موجب بروز رفتارهای نامتعادل در زمینه جنسی شده و رابطه جنسی به سردی میگراید و به اصطلاح در زمینه جنسی سرد مزاج میشود .
با توجه به این مسایل لازم است افراد واجد صلاحیت که مناسبات دوستانهای با نوجوان دارند، او را از مسایل مبتلا به جنسی خود آگاه کرده و بینش درستی درباره سیر طبیعی رشد جنسی و جسمی به وی بدهند. مرحوم سید بن طاووس از جمله دانشمندانی است که تربیت فرزند را به خصوص در زمان بلوغ مورد توجه خویش قرار داده و درباره دورة بلوغ مسایل مهم و سودمندی را به فرزند خویش متذکر شدهاند. ایشان در بخشی از نامهای که به مناسبت نزدیک شدن بلوغ فرزندش، محمد، نگاشته است، تشرف به تکلیف را نعمت الهی و روز تکلیف را عیدی بزرگ برای انسان میداند و به فرزندش سفارش میکند که این روز را مهمترین روز خود به حساب آورد. ایشان برای این که صداقت خود را به چنین گفتاری نشان دهند، مبلغی پول به رسم هدیه و عیدی برای وی در نظر میگیرند .
ﻫ) آثار و فواید آموزش صحیح جنسی
در بخش گذشته مطرح و روشن شد که بیتوجهی به آموزش جنسی، آثار سوئی به دنبال دارد؛ پس روی آوردن به آموزش جنسی این فایده را دارد که جلو مشکلات را میگیرد، علاوه بر آن آثار مثبت دیگری نیز در پی خواهد داشت که به برخی اشاره میشود:
1. اجتناب از راههای غیر صحیح ارضای میل جنسی
انسان وقتی از عواقب بد کار خود آگاه شود، یا اصلاً به آن کار دست نمیزند و یا کمتر سراغ آن میرود. از اینرو آگاه کردن افراد از پیامدهای سوئی که از ارضای غیر صحیح جنسی گریبان گیر انسان میشود، میتواند به آنان کمک کند تا راه درست را انتخاب نموده و به آن جامه عمل بپوشانند.
2. جلوگیری از اختلال در سایر روابط خانوادگی
رابطه جنسی، باید بر پایه محبت و رضایت شکل گیرد. زن و شوهر بیاموزند که تن دادن به رابطه جنسی بدون مهر ورزی، سخت و ناخوشایند میشود؛ بلکه برعکس با مهر ورزی و محبت، رابطه آسانتر و لذت بخشتر میگردد. در یک رابطه جنسی که با پرخاش مرد همراه است، روح زن آزرده میشود و کسی که روحی آزرده دارد، نمیتواند به فرزندانش مهر و محبت لازم را داشته باشد . اسلام سفارش کرده است که زوجین به یکدیگر مهر بورزند و این محبت را اظهار کنند و به هم بگویند. این توصیه موجب میشود که تمام روابط خانوادگی از جمله رابطه جنسی، بر پایه دوستی شکل گیرد و هیچ یک خود را طلب کار دیگری نداند.
3. جلوگیری از دل سردی و دل زدگی از عمل جنسی
اغلب مردان و زنان، خصوصاً جوانان دربارة شیوة نزدیکی اطلاع کم و ناقصی دارند. زمانی که این ناآگاهی با تردید، اضطراب، وحشت و شاید نارضایتی زن همراه شود، شب اول ازدواج که باید لذت بخشترین شب زندگی باشد، به اوقاتی ناخوشایند و طاقت فرسا تبدیل میشود؛ خصوصاً اگر مرد؛ خودخواه، خشن و هیجان زده باشد و راه و رسم رابطه سالم همراه با مهربانی را نداند، باعث دل سری و دل زدگی زن میشود تا جایی که امور جنسی را کاری نفرت انگیز میپندارد.
4. رسیدن به رابطه جنسی کامل
در پرتو آگاهیهای سودمند و کامل جنسی است که زن و مرد میتوانند به یک رابطه کامل جنسی برسند. رابطه کامل جنسی زمانی محقق میشود که با عشق بازی شروع شود و طرفین در آن به اوج لذت جنسی برسند. در نزدیکی کامل باید پس از عشق بازی برای مرد و زن تخلیه جنسی- و از مرد انزال کامل- صورت گیرد و بعد از آن هم وقت استراحت باشد. انزوال ناقص منی آثار نامطلوبی دارد که از رابطه جنسی ناقص ناشی میشود؛ برخی از آنها عبارتند از:
– در پروستات مرد اختلال ایجاد میشود؛ غلبه خون در مجاری ادرار و ورم بیضهها از دیگر عوارض آن است؛
– اگر تحریک پذیری و روحی و روانی طرفین که بر اثر تماس جسمانی به وجود آمده و میتواند روی اعصاب هر دو اثر بگذارد، تکرار شود، آثار نامطلوبی از جمله ناتوانی جنسی در پی خواهد داشت؛
– کم طاقت شدن، زود از جا در رفتن و عصبانی شدن، از دیگر خطرهای رابطة جنسی ناقص است؛ چون انرژی، متراکم و سرکوب شده است و راهی برای تخلیه میجوید. البته در این خصوص بهترین راه تخلیه، دوش آب سرد یا ولرم است .
5. بهره کامل از آمیز جنسی
هورنای معتقد است علت این که در بعضی مواقع نیاز به محبت عموماً به صورت تمایل جنسی در میآید، عوامل مختلفی از جمله شرایط و اوضاع و احوال فرهنگی و تربیتی است. در اجتماعی که روابط جنسی آزاد است، بسیاری از نیازهای روانی شکل تمایل جنسی پیدا میکند و به صورت عطش جنسی در میآیند. عامل دیگر، چگونگی جسمی و فیزیکی است. بعضی افراد به طور طبیعی و غریزی تمایل شهوی قویتر از دیگران دارند. عامل دیگر، کیفیت روابط جنسی شخصی است. کسانی که رابطه جنسی رضایت بخشی ندارند و نمیتوانند از نزدیکی جنسی لذت سالم و طبیعی ببرند، بیشتر حریص میشوند و احتمال این که ارضای نیازهای روانی خود را در امور جنسی جست و جو کنند، زیادتر میشود. وقتی که زن و مرد در مسایل جنسی به اطلاعات سالم و کاملی برسند بهتر میتوانند از رابطه جنسی بهره ببرند. آن گاه که مرد و زن یکدیگر را شریک جنسی هم بدانند و نوعی ذهنیت و تفکر غلبه و سلطه بر دیگری را نداشته باشند، بلکه به فکر این باشند که نیاز جنسی خویش و شریک خویش را بر طرف کنند، از رابطه جنسی حداکثر لذت را خواهند برد.
از آنجا که رابطه جنسی بین یک مرد و یک زن شکل میگیرد، نباید این رابطه به گونهای آغاز و انجام داشته باشد؛ که فقط منفعت و لذت یک طرف مورد توجه باشد؛ بلکه باید دو طرف به فکر جلب رضایت یکدیگر باشند؛ از اینرو باید خواسته و سلیقه طرف مقابل را در نظر داشته باشند. در این صورت رابطة جنسی از یک رابطة مکانیکی و فیزیکی خارج میشود و شادی و کشش، اشتیاق و پذیرش بر رابطه حاکم میشود. وقتی زن یا شوهر ببیند که شریک زندگیاش برای لذت بردن به فکر او هم هست، میکوشد کار مثبت او را جبران کند و در لذت بردن از ابعاد مختلف زندگی خود را تنها نبیند و به شریک زندگیاش هم بیندیشد. این جاست که زن و مرد گر چه دو تن هستند، در یک روح به سر میبرند. هر کدام سعی میکند سخاوتمندانه خود را در اختیار دیگری قرار دهد. زن و مرد دانا در تماس جنسی به بهترین شکل رعایت حال یکدیگر را میکنند.
در این خصوص چون زن دیرتر به اوج لذت جنسی و تخلیه شهوانی میرسد، بر مرد لازم است بیشتر به فکر برآوردن نیاز همسرش باشد و تا زمانی که زن به اوج لذت نرسیده، خود را کنار نکشد و سهم لذت زن را در نظر گیرد. در غیر این صورت ناخود آگاه به سرد مزاجی و بیمیلی جنسی سوق داده میشود و در نتیجه هر دو از خوشایندترین لذتهای جسمی و روحی محروم میشوند. پیامبر(ص) فرمودهاند:
بهترین زنان آنانیاند که هنگام تنها شدن با همسرشان، سپر حیا و شرم را به کنار بگذارند .