احادیث شرک و نفاق

نُوفُ البِكالِىّ: رَاَيْتُ أميرَ المُؤمِنينَ عليه‏السلام مُوَلِّيا مُبادِرا ، فَقُلْتُ : اَيْنَ تُريدُ يا مَولاىَ؟فَقالَ : دَعنى يا نَوفُ ، اِنَّ آمالى تُقَدِّمُنى فِى المَحبوبِ. فَقُلتُ : يا مَولاىَ وَ ما آمالُكَ؟ قالَ :قَدْ عَلِمَهَا الْمَأمولُ وَ اسْتَغنَيتُ عَنْ تَبيينِها لِغَيْرِهِ ، وَكَفى بِالْعَبْدِ اَدَبا اَلاّ يُشْرِكَ فى نِعَمِهِو اِرْبِهِ غَيْرَ رَبِّهِ؛
نوف بکالی می گوید: امير المؤمنين (عليه‏السلام) را ديدم كه شتابان مى‏رود . عرض كردم : مولاى من كجا مى‏روید؟ فرمودند : «اى نوف رهايم كن! آرزوهايم مرا به پيشگاه محبوب مى‏كشانَد». عرض كردم: مولاى من! آرزوهايتان چيست؟ فرمودند : «آن كس كه مورد آرزوست ، خود آنها رامى‏داند و نيازى نيست به غير او بگويم . بنده را همين ادب بس كه در نعمت‏ها و نيازش، غير پروردگارش را شريك نگردانَد» .
بحار الأنوار، ج 91، ص 94، ح 12.
قال الامام الباقر – عليه السّلام – : الغناءُ يُنبِتُ النفاق في القلب كما يُنبت النخلُ الطلع.
امام باقر – عليه السّلام – فرمودند: غناء و آوازه خواني نفاق و دروئي را در دل مي روياند همان گونه كه درخت نخل، خوشه خرما را رويش مي دهد.
«دعائم الاسلام، ج 2، ص 208»
قال الامام الصّادق – عليه السّلام – : الغناءُ عُشُّ النفاق.
امام صادق – عليه السّلام – فرمودند: غناء و آوازه خواني، لانه نفاق و دوروئي است.
«وسائل الشيعه، ج 12، ص 227»
قال الله عزّوجلّ:
من بي‌نيازترين شريك هستم، هر كس كاري انجام دهد و ديگري را (با من) شريك كند، من از آن (كار) بيزارم و آن (كار)، براي همان شريك خواهد بود.
(بحارالانوار67/222)
َنْ أبِي عَبْدِ اللهِ – عَلَيْهِ السَّلامُ – قالَ: اُمِرَ النّاسُ بِمَعْرِفَتِنا وَ الرَّدِّ إلَينا وَ التَّسْليمِ لَنا، ثُمَّ قالَ: وَ إنْ صامُوا وَ صَلُّوا وَ شَهِدُوا أنْ لا إله إلّا اللهُ وَ جَعَلُوا فِي إنْفُسِهِمْ أنْ لا يَرُدُّوا إلَيْنا کانُوا بِذلِک مُشْرِکينَ.
امام صادق – عليه السلام – فرمودند: مردم مأمورند تا ما را بشناسند و به سوي ما بازگردند و تسليم ما باشند. سپس فرمودند: و در غير اين صورت اگر به سوي ما باز نگردند و از ما پيروي نکنند، هر چند که روزه بدارند و نماز بخوانند و به يگانگي خداوند اقرار نمايند، در شمار مشرکين خواهند بود.
«الکافي، ج 2، ص 398»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – : مَن ماتَ وَ لا يُشركُ بِاللهِ دَخَلَ الجنةَ.
رسول خدا – صلي الله عليه و آله – فرمودند: كسي كه بميرد و حال آن كه هيچ گاه شرك به خدا نورزيده باشد، وارد بهشت مي شود.
«مشكات الانوار، ص 38»
قال الامام الصادق – عليه السلام – في قوله تعالي «وَمَا يُؤمِنُ أَکثَرُهُم»: يُطِيعُ الشَّيطَانَ مِن حَيثُ لا يَعلَمُ فَيُشرِک.
امام صادق – عليه السلام – درباره آيه «و بيشتر آنان به خدا ايمان نمي آورند»، فرمودند: ندانسته از شيطان پيروي مي کند و بدين سان مشرک مي شود.
«الکافي، ج 2، ص 397»
قال الامام الصادق – عليه السلام – في قَولِ النَّبِيِّ – صلي الله عليه و آله – : إنَّ الشِّرک أَخفَي مِن دَبِيبِ النَّملِ عَلَي صَفَاةٍسَودَاءَ في لَيلَةٍ ظلماءَ کانَ المُؤمِنُونَ يَسُبُّونَ مَا يَعبُدُ المُشرِکونَ مِن دُونِ اللهِ … .
امام صادق – عليه السلام – در مورد قول پيامبر اکرم – صلي الله عليه و آله – كه فرموده اند: همانا شرک نامحسوس تر از راه رفتن مورچه در يک شب تاريک بر روي تخته سنگي سياه است؛ فرمودند: مؤمنان به معبودهاي مشرکان ناسزا مي گفتند و مشرکان نيز متقابلا به معبود مسلمانان دشنام مي دادند … از اين رو براي آن که مشرکان به معبود مؤمنان ناسزا نگويند خداوند ايشان را از ناسزا گفتن به معبودهاي مشرکان نهي فرمود. بنابراين مؤمنان ندانسته به خدا شرک آورده بودند.
«بحار الأنوار، ج 72، ص 93»
قال الامام الصادق – عليه السلام – لَمَّا سُئِلَ عَن کونِ الشِّرک أَخفَي مِن دَبِيبِ النَّملِ في اللَّيلَةِ الظَّلمَاءِ عَلَي المَسحِالأسوَدِ؟: لا يَکونُ العَبدُ مُشرِکاً حَتَّي يُصَلِّي لِغَيرِ اللهِ، أو يَذبِحَ لِغَيرِ اللهِ، أو يَدعُوَ لِغَيرِ اللهِ عَزَوَجَلَ.
هنگامي که از امام صادق – عليه السلام – درباره اين جمله که شرک نامحسوس تر از حرکت مورچه در شب تاريک بر روي گليمي سياه است، سؤال شد، فرمودند: بنده مشرک نباشد مگر آن گاه که براي غير از خدا نماز خواند، يا براي غير خدا ذبح کند و يا به غير خداي عزوجل دعوت کند.
«الخصال، ص 136، ح 151»
قال الامام الصادق – عليه السلام – في قوله تعالي «وَ مَا يُؤمِنُ أَکثَرُهُم»: شِرک طَاعَةٍ وَ لَيسَ شِرک عِبَادَةٍ.
امام صادق – عليه السلام – درباره آيه «و بيشتر آنان به خدا ايمان نمي آورند»، فرمودند: منظور شرک در فرمانبري است نه شرک در عبادت.
«الکافي، ج 2، ص 397»
قال الامام الصادق – عليه السلام – في قوله تعالي «وَمَا يُؤمِنُ أَکثَرُهُم»: هُوَ الرَّجُلُ يَقُولُ: لَولا فُلانٌ لَهَلَکتُ، وَ لَولا فُلانٌ لَأَصَبتُ کذَا وَکذَا، وَلَولا فُلانٌ لَضَاعَ عَيَالي، ألا تَرَي أَنَّهُ قَد جَعَلَ للهِ شَرِيکاً في مُلکهِ … .
امام صادق – عليه السلام – درباره آيه «و بيشتر آنان به خدا ايمان نمي آورند»، فرمودند: مانند اين که انسان بگويد: اگر فلاني نبود من از بين مي رفتم و اگر فلاني نبود چنين و چنان مي شدم و اگر فلاني نبود خانواده ام نابود مي شد؛ مگر نمي بيني که او با اين حرفها در ملک خدا برايش شريکي قائل شده که روزيش مي دهد و از او دفاع و دفع گرفتاري مي کند؟ راوي مي گويد: عرض کردم: پس بگويد: اگر خداوند به واسطه فلاني بر من منّت نمي نهاد از بين مي رفتم؟ فرمودند: آري، (اينگونه گفتن) اشکالي ندارد.
«تفسير عياشي، ج 2، ص 200»
قال الامام الصادق – عليه السلام – :
لَو أَنَّ قَوماً عَبَدُوا اللهَ وَحدَهُ لا شَرِيک لَهُ، وَأقَامُوا الصَّلاةَ، وَآتَوُا الزَّکاةَ، وَحَجُّوا البَيتَ،وَصَامُوا شَهرَ رَمَضَانَ، ثُمَّ قَالُوا لِشَئٍ صَنَعَهُ اللهُ أو صَنَعَهُ النَّبِيُّ – صلي الله عليه و آله – : ألا صَنَعَ خِلافَ الَّذِي صَنَعَ؟ … .
امام صادق – عليه السلام – فرمودند:
اگر مردمي خداي يگانه و بي شريك را بپرستند و نماز بخوانند و زکات بپردازند و حج بروند و ماه رمضان را روزه بگيرند ولي (از روي اعتراض) به چيزي که خداوند يا پيامبر – صلي الله عليه و آله – ساخته است، بگويند: چرا خلاف آن را نساخت؟ يا در دلشان چنين اعتراضي کنند (و به زبان نياورند)، به سبب آن مشرک شوند. امام آن گاه اين آيه را تلاوت کرد: «سوگند به پروردگارت که ايمان نياورده باشند مگر آن گاه که در اختلافات ميان خود تو را داور کنند و از داوري تو احساس دلتنگي نکنند و کاملاً تسليم باشند». امام صادق – عليه السلام – سپس فرمودند: پس تسليم باشيد.
«الکافي، ج 2، ص 398»
قال الامام الصادق – عليه السلام – :
إنَّ رَجُلاً مِن خَثعَمَ جَاءَ إلي النَّبي – صلي الله عليه و آله – قَالَ: أَيُّ الأعمَالِ أبغَضُ إلي اللهِ عَزَوَجَلَ؟ فَقَالَ: الشِّرک بِاللهِ، قَالَ: ثُمَّ مَاذَا؟ قَالَ: قَطِيعَةُ الرَّحِمِ، قَالَ: ثُمَّ مَاذَا؟ قَالَ: الأمرُ بِالمُنکرِ وَالنَّهيُ عَنِ المَعرُوفِ.
امام صادق – عليه السلام – فرمودند:
مردي از خثعم نزد پيغمبر – صلي الله عليه و آله – آمد و سوال نمود: کدام يک از اعمال بيشتر از همه مورد غضب خداست؟ پيامبر – صلي الله عليه و آله – فرمودند: شرک به خدا، گفت: بعد از آن کدام عمل؟ فرمودند: قطع صله رحم، گفت: سپس چه چيزي؟ فرمودند: امر به بدي و نهي از خوبي.
«الکافي، ج 2، ص 290»
قال الامام الصادق – عليه السلام – :
إنَّ الرَّجعَةَ لَيسَ بِعَامَّةٍ، وَهِيَ خَاصَّةٌ لا يَرجِعُ إلا مَن مَحَّضَ الإيمَانَ مَحضاً أو مَحَّضَ الشِّرک مَحضاً.
امام صادق – عليه السلام – فرمودند:
رجعت براي همه نيست بلکه اختصاص به عده خاصي دارد. رجعت نمي کند مگر کسي که ايمان خالص داشته باشد يا شرک خالص.
«بحار الأنوار، ج 53، ص 39»
قال الامام الصادق – عليه السلام – :
يَقُولُ إبلِيسُ لِجُنُودِهِ: ألقُوا بَينَهُم الحَسَدَ وَالبَغيَ فَاِنَّهُمَا يَعدِلانِ عِندَ اللهِ الشِّرک.
امام صادق – عليه السلام – فرمودند:
ابليس به سربازان خود مي گويد: حسادت و ظلم را در ميان انسانها منتشر کنيد که اينها در نزد خدا با شرک برابرند.
«الکافي، ج 2، ص 327»
قال الامام الصادق – عليه السلام – :
مَن اِبتَدَعَ رَأياً فَأَحَبَّ عَلَيهِ أَو أَبغَضَ عَلَيهِ.
امام صادق – عليه السلام – درباره (کمترين حد شرک) فرمودند: کسي که رأي و عقيده اي را بدعت گذارد و به آن حبّ و بغض ورزد.
«الکافي، ج 2، ص 415»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – :
إنَّ أخوَفَ مَا أخَافُ عَلَيکم اَلشِّرک الأصغَرُ، قَالُوا: وَمَا الشِّرک الأصغَرُ يَا رَسُولَاللهِ؟ قَالَ: هُوَ الرِّيَاءُ.
پيامبر اکرم – صلي الله عليه و آله – فرمودند:
آنچه بيش از هر چيز ديگري بر شما مي ترسم شرک اصغر است، گفتند: اي پيغمبر خدا شرک اصغر چيست؟ حضرت فرمودند: ريا.
«بحار الأنوار، ج 72، ص 303»
قال الامام زين العابدين – عليه السلام – :
اِعلَمُوا عِبَادَ اللهِ اِنَّ أَهلَ الشِّرک لا تُنصَبُ لَهُمُ المَوَازِينُ، وَ لا تُنشَرُ لَهُمُ الدَّوَاوِينُ، وَإنَّما يُحشَرُونَ إلي جَهَنَّمَ زُمَراً، وَإنَّمَا نَصبُ المَوَازِينِ وَ نَشرُ الدَّوَاوِينِ لأهلِ الإسلامِ.
امام سجّاد – عليه السلام – فرمودند:
اي بندگان خدا آگاه باشيد براي اهل شرک ترازوهاي اعمال قرار نخواهد گرفت و دفترهاي حساب و کتاب گسترده نمي شوند بلکه دسته جمعي به سوي جهنم فرستاده مي شوند و قرار دادن آن ترازوها و گستردن آن ديوان و دفترها براي اهل اسلام است.
«نور الثقلين، ج 4، ص 507»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – :
يَابنَ مَسعُودٍ! إِيَّاک أَن تُشرِک بِاللهِ طَرفَةَ عَينٍ وَإن نُشِرتَ بِالمِنشَارِ، أو قُطِعتَ، أَو صُلِبتَ، أو اُحرِقتَ بِالنَّارِ.
پيامبر اکرم – صلي الله عليه و آله – فرمودند:
اي پسر مسعود! مبادا آني به خدا شرک ورزي حتي اگر اره شوي يا تکه تکه ات کنند يا به دارت آويزند و يا به آتشت سوزانند.
«مکارم الأخلاق، ج 2، ص 357»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – :
إِيَّاک وَ مَا يُعتَذَرُ مِنهُ، فَإِنَّ فِيهِ الشِّرک الخَفِيُّ.
پيامبر اکرم – صلي الله عليه و آله – فرمودند:
از کاري که موجب عذر خواهي مي شود بپرهيز؛ زيرا در آن شرک خفي است.
«بحار الأنوار، ج 78، ص 200»
قال الامام علي – عليه السلام – :
اَلظُّلمُ الَّذِي لا يُغفَرُ فَالشِّرک بِاللهِ، قَالَ اللهُ تَعَالي «إنَّ اللهَ لا يَغفِرُ أن يُشرَک بِهِ».
امام علي – عليه السلام – فرمودند:
آن ستمي که بخشوده نمي شود، شرک آوردن به خداست. خداي متعال فرموده است: خداوند شرک به خود را نمي بخشد.
«نهج البلاغه، خطبه 176»
قال الامام علي – عليه السلام – :
سَبَبُ الهَلاک اَلشِّرک.
امام علي – عليه السلام – فرمودند:
شرک، موجب هلاکت است.
«غرر الحکم، ح 5541»
قال الامام علي – عليه السلام – :
اعلَمُوا أَنَّ يَسِيرَ الرِّيَاءِ شِرک.
امام علي – عليه السلام – فرمودند:
بدانيد که کمترينِ ريا، شرک به حساب مي آيد.
«تحف العقول، ص 151»
قال الامام علي – عليه السلام – :
آفَةُ الإِيمَانِ الشِّرک.
امام علي – عليه السلام – فرمودند:
آفت ايمان، شرک است.
«غرر الحکم، ح 3915»
رسول اللّه‏ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله :
الاِختِلافُ إلَى المَساجِدِ رَحمَةٌ ، وَالاِجتِنابُ عَنها نِفاقٌ .
پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله :
آمد و شد به مساجد ، [ مايه ] رحمت است ، و پرهيز از آن ، [ موجب ] نفاق است .
كنز العمّال: ج 7 ص 570 ح 20302 نقلاً عن الديلمي عن ابن عبّاس .
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
مَن ماتَ ولَم يَغْزُ ، ولَم يُحدِّثْ بهِ نَفسَهُ ، ماتَ على شُعْبَةٍ مِن نِفاقٍ .
كسى‏كه‏جهاد نكرده‏يا آرزوى جهاد نداشته باشد و بميرد به نوعى نفاق مرده‏است .
صحيح مسلم : 3 / 1517 / 1910 منتخب ميزان الحكمة : 114
امام على عليه‏السلام :
الخِيانَةُ رأسُ النِّفاقِ .
خيانت سرآمد نفاق است .
غرر الحكم : 969
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
إنّ الكذبَ بابٌ مِن أبوابِ‏النِّفاقِ .
دروغ ، درى از درهاى نفاق است .
كنز العمّال : 8212
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
مَن رَدَّتهُ الطِّيَرَةُ عَن حاجَتِهِ فَقَد أشرَكَ .
هر كه فال بد زدن ، او را از كارش باز دارد ، شرك ورزيده است .
كنز العمّال : 28566
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
ذو الوَجهَينِ في الدُّنيا يأتي يَومَ القِيامَةِ ولَهُ وَجهانِ مِن نارٍ .
آن كه در دنيا دوچهره باشد، روز قيامت با دو چهره آتشين محشور مى‏شود .
الترغيب والترهيب : 3 / 603 / 3 منتخب ميزان الحكمة : 568
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
يَجيءُ يَومَ القِيامَةِ ذو الوَجهَينِ دالِعا لِسانَهُ في قَفاهُ ، وآخَرُ مِن قُدّامِهِ ، يَلتَهِبانِ نارا حتّى يُلهِبا جَسَدَهُ ، ثُمّ يُقالُ لَهُ : هذا الّذي كانَ في الدُّنيا ذا وَجهَينِ وذا لِسانَينِ ، يُعرَفُ بذلكَ يَومَ القِيامَةِ .
روز قيامت ، انسانِ دو چهره در حالى مى‏آيد كه يك زبان از پس گردنش آويزان است و يك زبان از جلو و در آنها آتش افروخته است كه به بدنش زبانه مى‏كشد . سپس به او گفته مى‏شود : اين كسى است كه در دنيا دو رو و دو زبان بود . او بدين گونه در روز قيامت شناخته مى‏شود .
الخصال : 38 / 16
امام على عليه‏السلام :
أظهَرُ النّاسِ نِفاقا مَن أمَرَ بالطاعَةِ ولَم يَعمَلْ بها ، ونَهى عنِ المَعصيَةِ ولَم يَنتَهِ عنها .
آشكارترين منافق كسى‏است كه به‏طاعت (خدا) فرا خواند و خودش بدان عمل نكند و از معصيت باز دارد و خودش از آن باز نايستد .
غرر الحكم : 3214 منتخب ميزان الحكمة : 56
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
المُنافِقُ يَملِكُ عَينَيهِ يَبكي كما يَشاءُ .
منافق ، چشمانش در اختيار اوست ، هر طور بخواهد گريه مى‏كند .
كنز العمّال : 854 منتخب ميزان الحكمة : 566
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
الـمُـنافِقُ مَـن إذا وَعَدَ أخـلَفَ ، وإذا فَعَلَ أفشى ، وإذا قالَ كَذَبَ ، وإذا ائتُمِنَ خانَ ، وإذا رُزِقَ طاشَ ، وإذا مُنِعَ عاشَ .
منافق كسى اسـت كـه هرگاه وعده دهد خُلف وعده كند ، و هرگاه كارى كند آن را فاش سازد (و در بوق دَمَد) ، و هرگاه سخن بگويد دروغ گويد ، و هرگاه امانتى به او سپارند خيانت ورزد ، و هرگاه روزى داده شود ، سبكسرى كند ، و هرگاه روزى داده نشود (وتنگدست گردد) به غلّ و غش روى آورد .
في المصدر : أساء (كما في هامش البحار) .بحار الأنوار : 72 / 207 / 8 منتخب ميزان الحكمة : 566
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
مَـن خالَفَت سَريرَتُهُ عَلانِيَتَهُ فـهُو مُـنافِقٌ كائنا مَن كانَ .
كسى كه باطنش با ظاهرش ناسازگار باشد او منافق است ، هر كه مى‏خواهد باشد .
بحار الأنوار : 72 / 207 / 8 منتخب ميزان الحكمة : 566
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
ما زادَ خُشوعُ الجَسَدِ على ما في القَلبِ فهُو عِندَنا نِفاقٌ .
چنانچه خشوعِ بدن ، بر خشوعِ دل بچربد اين در نظر ما نفاق است.
الكافي : 2 / 396 / 6 منتخب ميزان الحكمة : 566
امام على عليه‏السلام :
المُنافِقُ إذا نَظَرَ لَها ، وإذا سَكَتَ سَها ، وإذا تَكَلَّمَ لَغا ، وإذا استَغنى طَغا ، وإذا أصابَتهُ شِدَّةٌ ضَغا ، فهُو قَريبُ السُّخطِ بَعيدُ الرِّضا ، يُسخِطُهُ علَى اللّه اليَسيرُ ، ولا يُرضيهِ الكثيرُ ، يَنوي كثيرا مِن الشَّرِّ ويَعمَلُ بطائفَةٍ مِنهُ ، ويَتَلَهَّفُ على ما فاتَهُ مِن الشَّرِّ كيفَ لَم يَعمَلْ بهِ !
شخص منافق هرگاه نگاه مى‏كند براى سرگرمى است ، هرگاه سكوت مى‏كند همراه با غفلت است ، وقتى سخن مى‏گويد بيهوده‏گويى مى‏كند ، هرگاه بى‏نياز شود طغيان مى‏كند ، وقتى گرفتارى به او رسد داد و فرياد راه مى‏اندازد ، زود ناراحت مى‏شود و دير خشنود مى‏گردد ، از اندكِ خدا ناخشنود مى‏شود و بسيارش هم او را خشنود نمى‏سازد ، شرّ بسيار در سر مى‏پروراند و مقدارى از آنها را به كار مى‏بندد و افسوس مى‏خورد كه چرا فلان كار بد را انجام نداده‏است .
تحف العقول : 212 منتخب ميزان الحكمة : 566
امام سجّاد عليه‏السلام :
منافق نهى مى‏كند و خود نهى نمى‏پذيرد ، به آنچه دستور مى‏دهد خودش عمل نمى‏كند ، چون به نماز ايستد به چپ و راست مى‏نگرد ، چون ركوع كند خود را (مانند گوسفند) به زمين اندازد (يعنى بعد از ركوع نمى‏ايستد و به همان حال به سجده نمى‏رود) ، چون سجده كند (مانند كلاغ و ساير پرندگان كه دانه مى‏چينند) منقار به زمين زند و چون بنشيند نيم‏خيز نشيند ، چون شب شود ، با اين كه روزه نداشته است همه‏اش به فكر خوردن غذاست و در هنگام روز با آن كه شب زنده دارى نكرده‏است ، همّ و غمّش خفتن است . اگر سخنى (يا حديثى) به تو گويد ، دروغ گويد و اگر به تو وعده‏اى دهد ، خُلف وعده كند و اگر به او اعتماد كنى و امانتى سپارى به تو خيانت كند و اگر با او مخالفت كنى ، پشت سرت بدگويى كند .
أمالي الصدوق : 399 / 12
امام صادق عليه‏السلام :
أربَعٌ مِن عَلاماتِ النِّفاقِ : قَساوَةُ القَلبِ، وجُمودُ العَينِ ، والإصرارُ علَى الذَّنبِ ، والحِرصُ علَى الدُّنيا .
چهار چيز از نشانه‏هاى نفاق است : سختدلى ، خشكيدگى چشم ، مداومت بر گناه و حرص به دنيا .
الاختصاص : 228 منتخب ميزان الحكمة : 566
امام على عليه‏السلام :
نِفاقُ المَرءِ مِن ذُلٍّ يَجِدُهُ في نفسِهِ .
نفاقِ انسان ، ناشى از ذلّتى است كه در خود حسّ مى‏كند .
غرر الحكم : 9988 منتخب ميزان الحكمة : 566
امام على عليه‏السلام :
النِّفاقُ أخو الشِّركِ .
نفاق ، برادر شرك است .
غرر الحكم : 483
رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
إنّ النِّفاقَ يَبدو لُمظَةً سَوداءَ ، فكُلّما ازدادَ النِّفاقُ عِظَما ازدادَ ذلكَ السَّوادُ ، فإذا استَكمَلَ النِّفاقُ اسوَدَّ القَلبُ .
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
نفاق، ابتدا به صورت نقطه‏اى سياه ظـاهـر مى‏شود و هرچه نفاق بيشتر شود ، آن نقطه بزرگتر مى‏گردد و چون نفاق به مرحله كمال رسد ، دل به كلّى سياه مى‏شود .
كنز العمّال : 1734 منتخب ميزان الحكمة : 566
امام صادق عليه‏السلام :
مَن لَقِيَ المُسلِمينَ بِوَجهَينِ ولِسانَينِ ، جاءَ يَومَ القِيامَةِ ولَهُ لِسانانِ مِن نارٍ .
هر كه با مسلمانانْ دو رو و دو زبان برخورد كند ، روز قيامت آورده شود در حالى كه دو زبان از آتش دارد .
ثواب الأعمال : 319/ 1 منتخب ميزان الحكمة : 414
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
ثَلاثَةٌ لا يَستَخِفُّ بِحَقِّهِم إلاّ مُنافِقٌ بَيِّنُ النِّفاقِ : ذو الشَّيبهِ في الإسلامِ ، والإمامُ المُقسِطُ ، ومُعَلِّمُ الخَيرِ؛
سه كس‏اند كه جز منافقى كه نفاقش آشكار است درحقّ آنان بى‏حرمتى نكند : ريش سفيد اسلام ، پيشواى دادگر و آموزگار خوبيها.
كنزالعمّال : 43811 منتخب ميزان الحكمة : 400
پيامبر خدا(صلی الله عليه و آله):
ارفَعوا أصواتَكُم بالصَّلاةِ علَيَّ؛ فإنّها تَذهَبُ بالنِّفاقِ؛
صداهاى‏تان را هنگام درود بر من بلند كنيد كه نفاق را از بين مى‏برد.
الكافي : ج 2، ص 493، ح 13
امام صادق(سلام الله عليه):
يَقولُ إبْليسُ لجُنودِهِ: ألْقُوا بَيْنهُمُ الحَسدَ والبَغْيَ؛ فإنَّهُما يَعْدِلانِ عندَ اللَّهِ الشِّرْكَ؛
ابليس به لشكريان خود مى‏گويد: ميان آنان حسادت و تجاوزگرى افكنيد كه اين دو خوى، در نزد خدا، برابر با شرك است.
الكافي: ج 2، ص 349، ح 5
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
صلوات بر من و اهل بیت من نفاق و دشمنی را از بین می برد.
عین الحیوة صفحه 414
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
يَقولُ إِبليسُ لِجُنودِهِ: أَلقوا بَينَهُمُ الحَسَدَ وَالبَغىَ، فَإِنَّهُما يَعدِ لانِ عِندَ اللّه الشِّركَ؛
شيطان به سپاهيانش مى گويد: ميان مردم حسد و تجاوزگرى بياندازيد چون اين دو، نزد خدا برابر با شرك است.
(كافى، ج2، ص327، ح2)
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
من اكثر ذكر الله – عزوجل – احبه الله و من ذكر الله كثيرا كتبت له براءتان براءة من النفاق؛
هركس ذكر خدا را بسيار كند خداوند او را دوست دارد و هر كس ذكرخداوند را بسيار كند، براى او دو برائت (حكم آزادى ) نوشته شود: يكى برائت از آتش جهنم و ديگرى برائت از نفاق و دورويى .
(اصول كافى ، ج 2، ص 499، ح 3).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :
من صلى صلوة يرائى بها فقد اشرك؛
هر كه نمازى براى خودنمايى ، بخواند، شرك ورزيده است .
(تفسير قرطبى ج 10، ص 71).
امام كاظم عليه السلام :
اَلمُؤمِنُ قَليلُ الكَلامِ كَثيرُ العَمَلِ، وَ المُنافِقُ كَثيرُ الكَلامِ قَليلُ العَمَلِ؛
مؤمن كم حرف و پر كار است و منافق پر حرف و كم كار.
تحف العقول، ص397
امام موسى كاظم عليه ‏السلام :
اَداءُ الاَمانَةِ وَالصِّدقُ يَجلِبانِ الرِّزقَ، وَالخيانَةُ وَالكَذِبُ يَجلِبانِ الفَقرَ وَ النِّفاقَ؛
اداى امانت و راستگويى روزى را زياد مى‏كند و خيانت و دروغگويى باعث فقر و نفاق مى‏شود.
بحارالأنوار، ج 78، ص 327
امام حسن عسكرى عليه السلام :
إِنَّ المُؤمِنَ نَعرِفُهُ بِسيماهُ، وَ نَعرِفُ المُنافِقَ بِميسَمِهِ؛
مؤمن را از سيمايش مى شناسيم و منافق را از نشانه هايش.
الخرائج والجرائح، ج2، ص 737، ح50
امام هادى عليه السلام :
[اَلمُؤمِنُ] يُحسِنُ وَيَبكي كَما أَنَّ المُنافِقُ يُسيى ءُ وَ يَضحَكُ؛
مؤمن خوبى مى كند و مى گريد، ولى منافق بدى مى كند و مى خندد.
مكارم الأخلاق، ص389
امام رضا عليه السلام :
إِنَّ اللّه يُؤَخِّرُ إِجابَةَ المُؤمِنِ شَوقا إلى دُعائِهِ وَيَقُولُ: صَوتٌ اُحِبُّ أَن أَسمَعَهُ، وَيُعَجِّلُ إجابَةَ دُعاءِ المُنافِقِ وَيَقُولُ: صَوتٌ أَكرَهُ سَماعَهُ؛
خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مى اندازد و مى گويد: «صدايى است كه دوست دارم آن را بشنوم» و در اجابت دعاى منافق عجله مى كند و مى گويد: صدايى است كه از شنيدنش بدم مى آيد.
فقه الرضا عليه السلام ، ص 345
امام حسين عليه السلام :
إِنَّ المُؤمِنَ لايُسيى ءُ و لا يَعتَذِرُ، وَ المُنافِقُ كُلَّ يَومٍ يُسيى ءُ وَيَعتَذِرُ؛
مؤمن نه بدى مى كند و نه معذرت مى خواهد و منافق هر روز بدى مى كند و معذرت مى خواهد.
تحف العقول، ص 248
امام صادق عليه السلام :
إِنَّ المُنافِقَ لا يَرغَبُ فِيما قَد سَعِدَ بِهِ المُؤمِنونَ وَ السَّعيدُ يَتَّعِظُ بِمَوعِظَةِ التَّقوى وَ إن كانَ يُرادُ بِالمَوعِظَةِ غَيرُهُ؛
منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تقوا را مى پذيرد هر چَند مخاطب موعظه، كس ديگرى باشد.
الكافى، ج8 ، ص150، ح132
امام صادق عليه السلام :
إنَّ الحِكمَةَ لَتَكُونُ في قَلبِ المُنافِقِ فَتُجَلجِلُ في صَدرِهِ حَتّى يُخرِجَها فَيُوعِيَهَا المُؤمِنُ وَتَكُونُ كَلِمةُ المُنافِقِ فى صَدرِ المُؤمِنِ فَتُجَلجِلُ في صَدرِهِ حَتّى يُخرِجَها فَيَعِيَهَا المُنافِقُ؛
به راستى حكمتى كه در قلب منافق جا مى گيرد، در سينه اش بى قرارى مى كند تا از آن بيرون آيد و مؤمن آن را بر گيرد و سخن منافقانه (لغو و بيهوده) در سينه مؤمن بى قرارى مى كند تا از آن بيرون برود و منافق آن را برگيرد.
بحارالأنوار، ج2، ص 94، ح28
امام صادق عليه السلام :
اَلمُؤمِنُ لايُخلَقُ عَلَى الكِذبِ وَلا عَلَى الخيانَةِ وَ خِصلَتانِ لا يَجتَمِعانِ فِى المُنافِقِ، سَمتٌ حَسَنٌ وَ فِقهٌ فِى السُّنَّةِ؛
مؤمن در سرشتش دروغ و خيانت نيست و دو صفت است كه در منافق جمع نگردد: سيرت نيكو و دين شناسى.
تحف العقول، ص367
امام صادق عليه السلام :
اَلمُؤمِنُ لايُخلَقُ عَلَى الكِذبِ وَلا عَلَى الخيانَةِ وَ خِصلَتانِ لا يَجتَمِعانِ فِى المُنافِقِ، سَمتٌ حَسَنٌ وَ فِقهٌ فِى السُّنَّةِ؛
مؤمن در سرشتش دروغ و خيانت نيست و دو صفت است كه در منافق جمع نگردد: سيرت نيكو و دين شناسى.
تحف العقول، ص367
امام صادق عليه السلام :
الغِناءُ یورِثُ النِّفاقَ.
غِنا از خود نفاق بر جای می گذارد.
بحار الانوار ج 79 ص 24
امام على عليه‏ السلام :
اِنَّ لِسانَ المُؤمِنِ مِن وَراءِ قَلبِهِ وَ اِنَّ قَلبَ المُنافِقِ مِن وَراءِ لِسانِهِ، لاَِنَّ المُؤمِنَ اِذا اَرادَ اَن يَتَكَلَّمَ بِكَلامٍ تَدَبَّرَهُ فى نَفسِهِ، فَاِن كانَ خَيرا اَبداهُ وَ اِن كانَ شَرّا واراهُ وَ اِنَّ المُنافِقَ يَتَكَلَّمُ بِما اَتى عَلى لِسانِهِ لا يَدرى ماذا لَهُ وَ ماذا عَلَيهِ؛
زبان مؤمن، در پشت دل اوست و دل منافق، در پشت زبان او، زيرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنى بگويد، ابتدا درباره آن مى‏انديشد، اگر خوب بود اظهارش مى‏كند و اگر بد بود آن را پنهان مى‏دارد. اما منافق هر چه به زبانش آيد مى‏گويد، بى آن‏كه بداند چه سخنى به سود او و چه سخنى به زيان اوست.
نهج البلاغه، خطبه 176
امام على عليه السلام :
اَلمُؤمِنُ يُرضِيهِ عَلَى اللّه اليَسيرُ و لا يُسخِطُهُ الكَثيرُ… وَ المُنافِقُ يُسخِطُهُ عَلَى اللّه اليَسيرُ و لا يُرضِيهِ الكَثيرُ؛
مؤمن از اندك خدا خشنود مى شود و بسيارش او را ناراحت نمى كند و منافق از اندك خدا ناخشنود مى شود و بسيارش هم او را خشنود نمى سازد.
تحف العقول، ص212
امام على عليه السلام :
اَلمُؤمِنُ فَهُوَ قَرِيبُ الرِّضى بَعيدُ السَّخَطِ… وَالمُنافِقُ فَهُوَ قَريبُ السَّخَطِ بَعيدُ الرِّضى؛
مؤمن زود خشنود و دير ناراحت مى شود و منافق زود ناراحت و دير خشنود مى گردد.
تحف العقول، ص212
امام على عليه السلام :
لَو ضَرَبتُ خَيشُومَ المُؤمِنِ بِسَيفي هذا عَلى أن يُبغِضَني ما أبغَضَني ولَو صَبَبتُ الدُّنيا بِجَمّاتِها عَلَى المُنافِقِ عَلى أن يُحِبَّني ما أَحَبَّني؛
اگر با اين شمشيرم بر بينى مؤمن بزنم كه مرا دشمن بدارد با من دشمنى نمى كند و اگر همه دنيا را به منافق بدهم تا مرا دوست بدارد هيچگاه دوستم نخواهد داشت.
نهج البلاغه، حكمت 45
امام على عليه السلام :
عِلمُ المُنافِقِ في لِسانِهِ وَعِلمُ المُؤمِنِ في عَمَلِهِ؛
دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
غررالحكم، ح6288
امام على عليه السلام :
إنَّ المُؤمِنَ إذا أَصابَهُ السُّقمُ ثُمَّ أَعفاهُ اللّه مِنهُ كانَ كَفّارَةً لِما مَضى مِن ذُنُوبِهِ و مَوعِظَةً لَهُ فِيما يَستَقبِلُ، وَ إِنَّ المُنافِقَ إذا مَرِضَ ثُمَّ اُعفِي كانَ كَالبَعيرِ، عَقَلَهُ أهلُهُ ثُمَّ أَرسَلُوهُ فَلَم يَدرِ لِمَ عَقَلُوهُ و لِمَ أَرسَلُوهُ؛
هرگاه مؤمن بيمار شود سپس خداوند شفايش دهد، آن بيمارى كفّاره گناهان گذشته و پندى براى آينده اوست و منافق هرگاه مريض شود سپس سلامت يابد، مانند شترى است كه صاحبش او را بسته است و سپس رهايش كرده اند او نمى داند براى چه او را بسته اند و براى چه رهايش كرده اند.
كنزالعمّال، ح 6686
امام على عليه السلام :
إِنَّ المُؤمِنَ… إذا أَصابَتهُ شِدَّةٌ صَبَرَ… وَالمُنافِقُ إِذا أصابَتهُ شِدَّةٌ ضَغا؛
مؤمن در گرفتارى صبور است، و منافق در گرفتارى بى تاب.
تحف العقول، ص212
امام على عليه السلام :
إِنَّ المُؤمِنَ… إذا سَكَتَ فَكَّرَ… وَالمُنافِقُ إِذا سَكَتَ سَها؛
سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
تحف العقول، ص212
امام على عليه السلام :
إِنَّ المُؤمِنَ… إذا سَكَتَ فَكَّرَ… وَالمُنافِقُ إِذا سَكَتَ سَها؛
سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
تحف العقول، ص212
امام على عليه السلام :
إِنَّ المُؤمِنَ إِذا نَظَرَ اعتَبَرَ… وَالمُنافِقُ إِذا نَظَرَ لَها؛
نگاه مؤمن عبرت آميز و نگاه منافق سرگرمى است.
تحف العقول، ص212
امام على عليه السلام :
وَرَعُ المُنافِقِ لايَظهَرُ إلاّ عَلى لِسانِهِ؛
پرهيزكارى منافق جز در زبانش ظاهر نمى شود.
غررالحكم، 10130
امام على عليه السلام :
المُنافِقُ وَقِحٌ غَبىٌّ مُتَمَلِّقٌ شَقىٌّ؛
منافق، بى شرم، كودن، چاپلوس و بدبخت است.
غررالحكم، ح 1853
امام على عليه السلام :
اَلمُنافِقُ مَكُورٌ مُضِرٌّ مُرتابٌ؛
منافق، نيرنگباز، زيانبار و شكّاك است.
غررالحكم، ح 1289
امام على عليه السلام :
إنَّ كَثرَةَ المالِ عَدُوٌّ لِلمُؤمِنينَ و يَعسُوبُ المُنافِقينَ؛
ثروت فراوان، دشمن مؤمنان و پيشواى منافقان است.
التمحيص، ص48
امام على عليه السلام :
عَلى لِسانِ المُؤمِنِ نُورٌ يَسطَعُ وَعلى لِسانِ المُنافِقِ شَيطانٌ يَنطِقُ؛
بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى گويد.
شرح نهج البلاغه، ابن أبى الحديد، ج20، ص280، ح 218
امام على عليه السلام :
شُكرُ المُنافِقِ لا يَتَجاوَزُ لِسانَهُ؛
سپاسگزارى منافق از زبانش فراتر نمى رود.
غررالحكم، ح 5662
امام على عليه السلام :
إنَّ المُؤمِنَ مَن يُرى يَقينُهُ في عَمَلِهِ، وَ المُنافِقُ مَن يُرى شَكُّهُ في عَمَلِهِ؛
در عمل مؤمن يقين ديده مى شود و در عمل منافق شك.
غررالحكم، ح3551
امام على عليه السلام :
إنَّ المُؤمِنَ إذا تَكَلَّمَ ذَكَّرَ… والمُنافِقُ إذا تَكَلَّمَ لَغا؛
مؤمن هرگاه سخن گويد ياد (خدا) مى كند و منافق هرگاه سخن گويد بيهوده گويى مى كند.
تحف العقول، ص212
امام على عليه السلام :
إِنَّ المُؤمِنَ إذَا استَغنى شَكَرَ… وَ المُنافِقُ إِذَا استَغنى طَغى؛
مؤمن هنگام بى نيازى شكر مى گزارد و منافق هرگاه بى نياز شود طغيان مى كند.
تحف العقول، ص212
امام على عليه السلام :
مَن أمَرَ بِالمَعروفِ شَدَّ ظَهرُ المُؤمِنِ وَمَن نَهى عَنِ المُنكَرِ أَرغَمَ أَنفَ المُنافِقِ وَأَمِنَ كَيدَهُ؛
هر كس امر به معروف كند به مؤمن نيرو مى بخشد و هر كس نهى از منكر نمايد بينى منافق را به خاك ماليده و از مكر او در امان مى ماند.
كافى، ج2، ص50، ح1
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
آیَةُ المُنافِقِ ثَلاثٌ: اِذا حَدَثَ کَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخلَفَ وَ اِذا اؤتُمِنَ خانَ؛
نشان منافق سه چیز است: 1 – سخن به دروغ بگوید . 2 – از وعده تخلف کند .3 – در امانت خیانت نماید .
صحیح مسلم، کتاب الایمان، ح 89
رسول اكرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله :
ثَلاثٌ مَن كُنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَ اِن صامَ وَ صَلّى وَحَجَّ وَاعتَمَرَ وَقالَ «اِنّى مُسلِمٌ» مَن اِذا حَدَّثَ كَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخلَفَ وَ اِذَا ائتُمِنَ خانَ؛
سه چيز است كه در هر كس باشد منافق است اگر چه روزه دارد و نماز بخواند و حج و عمره كند و بگويد من مسلمانم، كسى كه هنگام سخن گفتن دروغ بگويد و وقتى كه وعده دهد تخلف نمايد و چون امانت بگيرد، خيانت نمايد.
نهج الفصاحه، ح 1280
پيامبر صلى الله عليه و آله :
إنَّ لِسانَ المُؤمِنَ وَراءَ قَلبِهِ فَإِذا أَرادَ أَن يَتَكَلَّمَ بِشَيءٍ يُدَبِّرُهُ قَلبُهُ ثُمَّ أمضاهُ بِلِسانِهِ وَ إنَّ لِسانَ المُنافِقِ أمامَ قَلبِهِ فَإِذا هَمَّ بِشَيءٍ أمضاهُ بِلِسانِهِ وَلَم يَتَدَبَّرهُ بِقَلبِهِ؛
زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگويد درباره آن مى انديشد و سپس آن را مى گويد اما زبان منافق جلوى دل اوست هرگاه قصد سخن كند آن را به زبان مى آورد و درباره آن نمى انديشد.
تنبيه الخواطر، ج1، ص 106
پيامبر صلى الله عليه و آله :
مَثَلُ المُؤمِنِ كَمَثَلِ خامَةِ الزَّرعِ تُكفِئُهَا الرِّياحُ كَذا و كَذا وكَذلِكَ المُؤمِنُ تُكفِئُهُ الوجاعُ وَالمراضُ و مَثَلُ المُنافِقِ كَمَثَلِ الرزَبَّةِ المُستَقيمَةِ الَّتي لايُصِيبُها شَيءٌ حَتّى يَتيهِ المَوتُ فَيَقصِفَهُ قَصفا؛
مَثَل مؤمن مانند ساقه كاشته است كه بادها آن را به اين سو و آن سو خم مى كند هم چنين مؤمن را دردها و بيماريها خم مى كند و مثل منافق مانند عصاى آهنى است كه چيزى به او نمى رسد تا اينكه مرگ او فرا رسد و او را سخت مى شكند.
الكافى، ج2، ص 258، ح25
پيامبر صلى الله عليه و آله :
إِنَّ المُؤمِنَ هِمَّتُهُ فِي الصَّلاةِ وَالصِّيامِ وَالعِبادَةِ وَالمُنافِقُ هِمَّتُهُ فِي الطَّعامِ وَالشَّرابِ كَالبَهيمَةِ؛
همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات.
تنبيه الخواطر،ج1، ص 94
پيامبر صلى الله عليه و آله :
يُبعَثُ كُلُّ عَبدٍ على ما ماتَ عَلَيهِ، اَ لمُؤمِنُ عَلى إيمانِهِ وَالمُنافِقُ عَلى نِفاقِهِ؛
هر بنده اى بر همان چيزى كه در درون داشته و با آن از دنيا رفته، برانگيخته مى شود، مؤمن بر ايمانش و منافق بر نفاقش.
كنزالعمّال، ح 38954
پيامبر صلى الله عليه و آله :
اَلمُؤمِنُ لَيِّنُ المِنكَبِ يُوَسِّعُ عَلى أَخيهِ وَ المُنافِقُ يَتَجافى يُضَيِّقُ عَلى أَخيهِ؛
مؤمن نرمخوست و براى برادرش جا (ى نشستن) باز مى كند و منافق درشتخوست و جا را بر برادرش تنگ مى كند.
كنزالعمّال، ح 778
پيامبر صلى الله عليه و آله :
بُكاءُ المُؤمِنِ مِن قَلبِهِ وَ بُكاءُ المُنافِقِ مِن هامَّتِهِ؛
گريه مؤمن از (درون) دل اوست و گريه منافق از (ظاهر و) سرش.
الجامع الصغير، ح 3156
پيامبر صلى الله عليه و آله :
اَلمُؤمِنُ يَبدَأُ بِالسَّلامِ وَ المُنافِقُ يَقُولُ: حَتّى يُبدَأَ بي؛
مؤمن ابتدا به سلام مى كند و منافق منتظر سلام ديگران است.
كنزالعمّال، ح 778
امام صادق عليه السلام :
يَقولُ إِبليسُ لِجُنودِهِ: أَلقوا بَينَهُمُ الحَسَدَ وَالبَغىَ، فَإِنَّهُما يَعدِ لانِ عِندَ اللّه الشِّركَ؛
شيطان به سپاهيانش مى گويد: ميان مردم حسد و تجاوزگرى بياندازيد چون اين دو، نزد خدا برابر با شرك است.
كافى، ج2، ص327، ح2
قال رسول الله صلى الله عليه و آله :
اَلطِّيَرَةُ شِركُ وَمامِنّا إِلاّ وَلكِنَّ اللّه يُذهِبُهُ بِالتَّوَكُّلِ؛
فال بد زدن شرك است و هيچ كس ازما نيست مگر اين كه به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود، اما خداوند با توكل به او آن را از بين مى برد.
سنن ابن ماجه، ج2، ص1170، ح3538
قال رسول الله صلى الله عليه و آله :
اَلظُّلْمُ ثَلاثَةٌ: فَظُلْمٌ لايَغْفِرُهُ اللّه وَ ظُلْمٌ يَغْفِرُهُ وَ ظُلْمٌ لايَتْرُكُهُ، فَأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى لايَغْفِرُ اللّه فَالشِّرْكُ قالَ اللّه : «إنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيمٌ» وَ أَمَّا الظُّلْمَ الَّذى يَغْفِرُهُ اللّه فَظُلْمُ الْعِبادِ أَنْفُسَهُمْ فيما بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الظُّلْمَ الَّذى لا يَتْرُكُهُ اللّه فَظُلْمُ الْعِبادِ بَعْضُهُمْ بَعْضا؛
ظلم سه قسم است: ظلمى كه خدا نمى آمرزد، ظلمى كه مى آمرزد و ظلمى كه از آن نمى گذرد، اما ظلمى كه خدا نمى آمرزد شرك است. خداوند مى فرمايد: «حقا كه شرك ظلمى بزرگ است» و اما ظلمى كه خدا مى آمرزد، ظلم بندگان به خودشان ميان خود و پروردگارشان است اما ظلمى كه خدا از آن نمى گذرد ظلم بندگان به يكديگر است.
نهج الفصاحه، ح 1924
پيامبر صلى الله عليه و آله :
اَلمُؤمِنُ يَكُلُ في مِعاءٍ واحِدَةٍ وَ المُنافِقُ يَكُلُ في سَبعَةِ أمعاءٍ؛
مؤمن كم خوراك است و منافق پرخور.
وسائل الشيعه، ج 24، ص 240، ح6
پيامبر صلى الله عليه و آله :
عَليٌّ يَعسوبُ المُؤمِنينَ وَ المالُ يَعسوبُ المُنافِقينَ؛
على پيشواى مؤمنان و ثروت پيشواى منافقان است.
الأمالى طوسى، ص 355
پيامبر صلى الله عليه و آله :
نِيَّةُ المُؤمِنِ خَيرٌ مِن عَمَلِهِ و نِيَّةُ المُنافِقِ شَرٌّ مِن عَمَلِهِ؛
نيّت مؤمن بهتر از عمل او و نيت منافق بدتر از عمل اوست.
مستدرك الوسائل، ج 1، ص 91، ح4
پيامبر صلى الله عليه و آله :
أَمارَةُ المُنافِقِ الَّذي لاتَسوؤُهُ سَيِّئَتُهُ ولا تَسُرُّهُ حَسَنَتُهُ ؛
نشانه منافق اين است كه بدى اش ناراحتش نمى كند و خوبى اش او را خوشحال نمى سازد.
الدرالمنثور، ج4، ص 66
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلمُؤمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ وَالمُنافِقٌ قَطِبٌ غَضِبٌ؛
مؤمن شوخ و شنگ است و منافق اخمو و عصبانى.
تحف العقول، ص 49
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلمُؤمِنُ يَأكُلُ بِشَهوَةِ أَهلِهِ، اَلمُنافِقُ يَأكُلُ أَهلُهُ بِشَهوَتِهِ؛
مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده اش تحميل مى كند.
كافى، ج4، ص12، ح6
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلغَيرَةُ مِنَ اليمانِ وَالمِذاءُ مِنَ النِّفاقِ؛
غيرت از ايمان است و بى بند و بارى از نفاق.
نهج الفصاحه، ح 2045
امام صادق عليه السلام :
إِنَّ المُؤمِنَ يَغبِطُ وَلايَحسُدُ وَالمُنافِقُ يَحسُدُ وَلايَغبِطُ؛
مؤمن غبطه مى خورد و حسادت نمى ورزد، منافق حسادت مى ورزد و غبطه نمى خورد.
كافى، ج2، ص307، ح7
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
يَسيرُ الرِّياءِ شِركٌ ؛
ريا ، اندكش نيز شرك است .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث10976
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
لا تَجعَل عِرضَكَ غَرَضا لِقَولِ كُلِّ قائِلِ ؛
آبروى خود را هدف تير گفتار هر گوينده‏اى نساز .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث10304
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
إيّاكَ وَالنِّفاقَ فَإنَّ ذَا الوَجهَينِ لا يَكُونُ وَجيها عِندَ اللّه‏ِ ؛
از دورويى دور باش ، كه دورو نزد خداوند آبرويى ندارد .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث2694
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
اَلغيبَةُ آيَةُ المُنافِقِ ؛
غيبت كردن ، نشانه انسان دوروست .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث899
امام حسين (عليه السلام) مي فرمايند:
مبادا کاري کني که عذر بخواهی، به راستي که مؤمن باید بدي نکند و پوزش نخواهد و منافق پيوسته بدي کند و عذر بخواهد.
تحت‌العقول
قال رسول الله – صلى الله عليه وآله -:
من سمع النداء فى المسجد فخرج منه من غير علة فهو منافق الا ان يريد الرجوع اليه ؛
كسى كه بانگ نماز را در مسجد بشنود و بدون علت از آن جا خارج شود، منافق است ،مگر آن كه قصد بازگشت به آن جا را داشته باشد.
(بحارالانوار، ج 88، ص 9)
قال رسول الله – صلى الله عليه وآله -:
من ادرك التكبيرة الاولى اربعين يوما فى خمس صلوات كتب له براءة من النار و برائة من النفاق ؛
كسى تكبير اول نماز پنجگانه را در نماز جماعت چهل روز درك كند، براى او آزادى از آتش جهنم و آزادى از نفاق نوشته مى شود.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 488)
قال رسول الله – صلى الله عليه وآله -:
الجفاء كل الجفاء و الكفر من سمع منادى الله تعالى ينادى بالصلاة و يدعوه الى الفلاح فلا يجيبه ؛
نشان خشونت و كفر (نفاق ) آن است كه كسى منادى خدا را بشنود كه به نماز ندا مى دهد و وى را به رستگارى مى خواند و دعوت او را اجابت نكند.
(نهج الفصاحه ، ص 279)
قال رسول الله – صلى الله عليه وآله -:
من صلى صلوة يرائى بها فقد اشرك ؛
كسى كه براى خودنمايى نماز بخواند مشرك است .
(بحارالانوار، ج 67، ص 222)
قال رسول الله – صلى الله عليه وآله -:
من صلى صلوة يرائى بها فقد اشرك ؛
كسى كه براى خودنمايى نماز بخواند، مشرك است .
(تفسير قرطبى ، ج 10، ص 71)
امام على عليه‏السلام :
إنّ فيهِ شِفاءً مِن أكبَرِ الداءِ ، وهُو الكُفرُ والنِّفاقُ ، والغَيُّ والضَّلالُ ؛
در قرآن، درمان بزرگترين دردهاست : درد كفر و نفاق و تباهى و گمراهى .
نهج البلاغة : الخطبة 176 منتخب ميزان الحكمة : 458
حضرت زهرا (سلام الله عليها) فرمودند:
فَجَعلَ اللهُ الایمانَ تَطهیراً لَکم مِنَ الشِّرکِ ، وَ الصَّلاةَ تَنزیهاً لَکم عَن الکِبرِ؛
خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد ، و نماز را برای دوری از تکبر و خودخواهی.
احتجاج طبرسی، ج1، ص258
پیامبراکرم صلى الله علیه و آله وسلم فرمودند:
اَلطِّیَرَةُ شِرکُ وَمامِنّا إِلاّ وَلکِنَّ اللّه یُذهِبُهُ بِالتَّوَکُّلِ؛
فال بد زدن شرک است و هیچ کس ازما نیست مگر این که به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود، اما خداوند با توکل به او آن را از بین مى برد.
سنن ابن ماجه، ج2، ص1170، ح3538
امام حسن عسكري(علیه السلام) فرمودند:
شرك در ميان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سياه در شب تار نهان‌تر است.
(تحف‌العقول/517)
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
من کان له وجهان فی الدّنیا کان له یوم القیامه لسانان من نار؛
هر که در دنیا دو رو باشد روز قیامت دو زبان از آتش دارد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
مثل المنافق کمثل الشّاه العائره بین الغنمین؛
حکایت منافق چون بز حیران میان دو گله است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
لیس بین العبد و الشّرک إلّا ترک الصّلاه فإذا ترکها فقد أشرک؛
میان بنده و شرک جز ترک نماز فاصله نیست و چون نماز را ترک کند، مشرک است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
للمنافق ثلاث علامات: إذا حدّث کذب، و إذا وعد أخلف، و إذا ائتمن خان؛
منافق سه نشان دارد وقتى سخن کند دروغ گوید و چون وعده دهد تخلف کند و چون امینش شمارند خیانت کند.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
الغیره من الإیمان و المذاء من النّفاق؛
غیرتمندى از ایمان است و بى بندوبارى از نفاق.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
الشّهوه الخفیّه و الرّیاء شرک؛
جاه طلبى و ریا شرک است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
ذو الوجهین فی الدّنیا یأتی یوم القیامه و له وجهان من نار؛
هر که در دنیا دورو باشد روز قیامت بیاید و دو رو از آتش داشته باشد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
خمس لیس لهنّ کفّاره: الشّرک باللَّه و قتل النّفس بغیر حقّ و بهت المؤمن و الفرار من الزّحف و یمین صابره یقتطع بها مالا بغیر حقّ؛
پنج گناهست که محوشدنى نیست، شریک قرار دادن براى خدا و کشتن کسان بناحق و بهتان زدن به مؤمن و فرار از جنگ و قسم ناحق که به وسیله آن مال کسان را ببرند.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
الحیاء و العىّ شعبتان من الإیمان و البذاء و البیان شعبتان من النّفاق؛
حیا و کم زبانى دو شعبه ایمان است و خشونت و زبان آورى از لوازم نفاق است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
الجفاء کلّ الجفاء و الکفر من سمع منادی اللَّه تعالى ینادی بالصّلاه و یدعوه إلى الفلاح فلا یجیبه؛
نشان خشونت و کفر نفاق آن است که کسى منادى خدا را بشنود که به نماز ندا می دهد و وی را به رستگارى می خواند و دعوت او را اجابت نکند.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
ثلاث من کنّ فیه فهو منافق و إن صام و صلّى و حجّ و اعتمر و قال: إنّی مسلم من إذا حدّث کذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان؛
سه چیز است که در هر که هست منافق است اگر چه روزه دارد و نماز گزارد و حج و عمره کند و گوید من مسلمانم: آن که وقتى سخن گوید دروغ گوید و وقتى وعده کند تخلف ورزد و وقتى امانت گیرد خیانت کند.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
ثلاثه لا ینفع معهنّ عمل، الشّرک باللَّه و عقوق الوالدین و الفرار من الزّحف؛
سه گناه است که با وجود آن هیچ کار نیکى سودمند نیست شریک قرار دادن براى خدا و ناخشنودى پدر و مادر و فرار از جنگ.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
ثلاثه لا یستخفّ بحقّهم إلّا منافق ذو الشّیبه فی الإسلام و ذو العلم و إمام مقسط؛
سه کسند که هر که تحقیرشان کند منافق است آن که مویش در اسلام سپید شده باشد و دانشمند و پیشواى دادگستر.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
التّحدّث بنعم اللَّه شکر و ترکه کفر و من لا یشکر القلیل لا یشکر الکثیر و من لا یشکر النّاس لا یشکر اللَّه و الجماعه خیر و الفرقه عذاب؛
گفتگو از نعمتهاى خداوند شکر است و ترک آن کفر است و هر که نعمت کم سپاس نگذارد، سپاس نعمت بسیار را نخواهد گذاشت و هر که مردم را سپاس ندارد سپاس خدا را نخواهد داشت اجتماع مایه نیکى است و تفرقه موجب رنج و عذاب است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
تفتح أبواب السّماء فی کلّ یوم اثنین و خمیس فیغفر فی ذلک الیوم لکلّ عبد لا یشرک باللَّه شیئا إلّا من بینه و بین أخیه شحناء؛
هر روز دوشنبه و پنجشنبه درهاى آسمان گشوده مى شود و در آن روز گناهان هر کس را که براى خدا شریک قائل نباشد ببخشند مگر آن کس که با برادر خود دشمنى داشته باشد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
تجدون من شرّ النّاس ذا- الوجهین الّذی یأتی هؤلاء بوجه و هؤلاء بوجه؛
بدترین مردم شخص دوروست که با گروهى روئى و با گروهى دیگر روى دیگر دارد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
أنهاکم عن الزّور؛
از شرک و دروغ بپرهیزید.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّ أخوف ما أخاف على أمّتی الإشراک باللَّه أما إنّی لست أقول یعبدون شمسا و لا قمرا و لا وثنا و لکنّ أعمالا لغیر اللَّه و شهوه خفیّه؛
بیش از هر چیز بر امت خود از شرک به خدا بیم دارم، من نمی گویم که خورشید و ماه یا بت می پرستند ولى کارهائى براى غیر خدا انجام می دهند و دست خوش شهوت نهانى می شوند.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّ أخوف ما أخاف على أمّتی کلّ منافق علیم الّلسان؛
بیش از هر چیز بر امت خود از منافق چرب زبان بیم دارم.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
أکبر الکبائر الإشراک باللَّه و قتل النّفس و عقوق الوالدین و شهاده الزور؛
بزرگترین گناهان بزرگ شرک به خدا و قتل نفس و بد رفتارى با پدر و مادر و شهادت دروغ است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
أخوف ما أخاف على أمّتی کلّ منافق علیم الّلسان؛
بیش از هر چیز از منافقان دانا بر امت خود بیم دارم.
نهج الفصاحه
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
آیَهُ المُنافِقِ ثَلاثٌ، إذا حَدَّثَ کَذِبَ وَ إذا وَعَدَ أخلَفَ وَ إذا ائتَمَنَ خانَ؛
نشان منافق سه چیز است، سخن به دروغ گوید، از وعده تخلف کند و در امانت خیانت نماید.
نهج الفصاحه
امام حسن عسكري(علیه السلام) فرمودند:
شرك در ميان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سياه در شب تار نهان‌تر است.
(تحف‌العقول/517)
امام سجاد(عليه‌السلام) می فرمایند:
منافق، نهي مي‌كند و خود باز‌نمي‌ايستد و امر مي‌كند ولي خود آنچه را كه امر مي‌كند انجام نمي‌دهد.
(بحارالانوار/75/138)
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء – سلام الله عليها – :
وَ حَرَّمَ اللّه( الشِّرْكَ إخْلاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، فَاتَّقُوا اللّه حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُّنَ إلاّ وَ أنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ أطيعُوا اللّه فيما أمَرَكُمْ بِهِ، وَ نَهاكُمْ عَنْهُ، فَاِنّهُ، إنَّما يَخْشَي اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءِ ؛
حضرت فاطمه زهرا – سلام الله عليها – فرمودند:
خداوند سبحان شرك را (در امور مختلف) حرام گرداند تا آن كه همگان تن به ربوبيّت او در دهند و به سعادت نائل آيند; پس آن طوري كه شايسته است بايد تقواي الهي داشته باشيد و كاري كنيد تا با اعتقاد به دين اسلام از دنيا برويد. بنابر اين بايد اطاعت و پيروي كنيد از خداوند متعال در آنچه شما را به آن دستور داده يا از آن نهي كرده است، زيرا كه تنها علماء و دانشمندان (اهل معرفت) از خداي سبحان خوف و وحشت خواهند داشت.
رياحين الشّريعة، ج 1، ص 312
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء – سلام الله عليها – :
جَعَلَ اللّهُ الاْيمانَ تَطْهيراً لَكُمْ مِنَ الشّـِرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزيهاً لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِي الرِّزقِ، وَ الصِّيامَ تَثْبيتاً لِلاْخْلاصِ، وَ الْحَّجَ تَشْييداً لِلدّينِ ؛
حضرت فاطمه زهرا – سلام الله عليها – فرمودند:
خداوند سبحان، ايمان و اعتقاد را براي طهارت از شرك و نجات از گمراهي ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براي خضوع و فروتني و پاكي از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس) را براي تزكيه نفس و توسعه روزي تعيين نمود. و روزه را براي استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را براي استحكام أساس شريعت و بناء دين اسلام واجب نمود.
رياحين الشّريعة، ج 1، ص 312
قالَ الاْمامُ علي – عليه السلام – :
لِلْمُرائي ثَلاثُ عَلامات: يَكْسِلُ إذا كانَ وَحْدَهُ، وَ يَنْشطُ إذاكانَ فِي النّاسِ، وَ يَزيدُ فِي الْعَمَلِ إذا أُثْنِي عَلَيْهِ، وَ يَنْقُصُ إذا ذُمَّ ؛
امام علي – عليه السلام – فرمودند:
براي رياكار سه نشانه است: در تنهائي كسل و بي حال، در بين مردم سرحال و بانشاط مي باشد. هنگامي كه او را تمجيد و تعريف كنند خوب و زياد كار مي كند و اگر انتقاد شود سُستي و كم كاري مي كند.
تنبيه الخواطر، ص 195
قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ:
أُعبُد اللّه و لا تشرك به شيئا، و اعمَلُ للّه كأنّك تراه؛
خدا را بندگي كن و هيچ چيزي را شريك او مگردان و براي خدا چنان كار كن كه گويي او را مي‌بيني.
كنز العمال
امام صادق عليه‏السلام :
إِنَّ الْمُنافِقَ لا يَرغَبُ فِيما قَد سَعِدَ بِهِ الْمُؤْمِنونَ وَ السَّعيدُ يَتَّعِظُ بِمَوعِظَةِ التَّقْوى وَ إنْ كانَ يُرادُ بِالْمَوعِظَةِ غَيْرُهُ؛
منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى‏شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تقوا را مى‏پذيرد هر چَند مخاطب موعظه، كس ديگرى باشد.
الكافى، ج8 ، ص150، ح132.
امام على عليه‏السلام :
وَرَعُ الْمُؤْمِنِ يَظهَرُ في عَمَلِهِ، وَرَعُ الْمُنافِقِ لايَظهَرُ إلاّ عَلى لِسانِهِ؛
پرهيزكارى مؤمن در رفتارش آشكار مى‏شود و پرهيزكارى منافق جز در زبانش ظاهر نمى‏شود.
غررالحكم، 10129 و 10130.
امام على عليه‏السلام :
اَلْمُؤْمِنُ مُنيبٌ مُستَغْفِرٌ تَوَّابٌ، اَلْمُنافِقُ مَكُورٌ مُضِرٌّ مُرتابٌ؛
مؤمن بازگشت كننده به خدا، آمرزش خواه و توبه كننده است و منافق نيرنگباز، زيانبار و شكّاك.
غررالحكم، ح 1288 و 1289.
امام على عليه‏السلام :
إنَّ كَثْرَةَ الْمالِ عَدُوٌّ لِلْمُؤْمِنينَ و يَعْسُوبُ الْمُنافِقينَ؛
ثروت فراوان، دشمن مؤمنان و پيشواى منافقان است.
التمحيص، ص48.
امام على عليه‏السلام :
عَلى لِسانِ الْمُؤْمِنِ نُورٌ يَسْطَعُ وَعلى لِسانِ الْمُنافِقِ شَيْطانٌ يَنْطِقُ؛
بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى‏گويد.
شرح نهج البلاغه،ابن‏أبى‏الحديد،ج20،ص280،ح218.
امام على عليه‏السلام :
شُكْرُ الْمُؤْمِنِ يَظْهَرُ في عَمَلِهِ، شُكْرُ الْمُنافِقِ لا يَتَجاوَزُ لِسانَهُ؛
سپاسگزارى مؤمن در كردارش آشكار مى‏شود، [امّا] سپاسگزارى منافق از زبانش فراتر نمى‏رود.
غررالحكم، ح 5661 و 5662 .
امام على عليه‏السلام :
إنَّ الْمُؤْمِنَ مَن يُرى يَقينُهُ في عَمَلِهِ، وَ الْمُنافِقُ مَن يُرى شَكُّهُ في عَمَلِهِ؛
در عمل مؤمن يقين ديده مى‏شود و در عمل منافق شك.
غررالحكم، ح3551.
امام على عليه‏السلام :
إِنَّ الْمُؤْمِنَ إذَا اسْتَغْنى شَكَرَ… وَ الْمُنافِقُ إِذَا اسْتَغْنى طَغى؛
مؤمن هنگام بى‏نيازى شكر مى‏گزارد و منافق هرگاه بى‏نياز شود طغيان مى‏كند.
تحف العقول، ص212.
پيامبر اکرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله می فرمایند :
إنَّ لِسانَ الْمُؤْمِنَ وَراءَ قَلْبِهِ فَإِذا أَرادَ أَن يَتَكَلَّمَ بِشَيْءٍ يُدَبِّرُهُ قَلبُهُ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَ إنَّ لِسانَ الْمُنافِقِ أمامَ قَلبِهِ فَإِذا هَمَّ بِشَيءٍ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَلَمْ يَتَدَبَّرهُ بِقَلبِهِ؛
زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگويد درباره آن مى‏انديشد و سپس آن را مى‏گويد اما زبان منافق جلوى دل اوست هرگاه قصد سخن كند آن را به زبان مى‏آورد و درباره آن نمى‏انديشد.
تنبيه الخواطر، ج1، ص 106 .
پيامبر اکرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله می فرمایند :
مَثَلُ الْمُؤْمِنِ كَمَثَلِ خامَةِ الزَّرعِ تُكْفِئُهَا الرِّياحُ كَذا و كَذا وكَذلِكَ الْمُؤْمِنُ تُكْفِئُهُ الأَْوْجاعُ وَالأَْمْراضُ و مَثَلُ الْمُنافِقِ كَمَثَلِ الإْرْزَبَّةِ الْمُستَقيمَةِ الَّتي لايُصِيبُها شَيءٌ حَتّى يَأْتيهِ الْمَوتُ فَيَقصِفَهُ قَصْفا؛
مَثَل مؤمن مانند ساقه كاشته است كه بادها آن را به اين سو و آن سو خم مى‏كند هم چنين مؤمن را دردها و بيماريها خم مى‏كند و مثل منافق مانند عصاى آهنى است كه چيزى به او نمى‏رسد تا اينكه مرگ او فرا رسد و او را سخت مى‏شكند.
الكافى، ج2، ص 258، ح25.
پيامبر اکرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله می فرمایند :
إِنَّ الْمُؤْمِنَ هِمَّتُهُ فِي الصَّلاةِ وَالصِّيامِ وَالْعِبادَةِ وَالْمُنافِقُ هِمَّتُهُ فِي الطَّعامِ وَالشَّرابِ كَالْبَهيمَةِ؛
همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات.
تنبيه الخواطر،ج1، ص 94.
پيامبر اکرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله می فرمایند :
يُبْعَثُ كُلُّ عَبدٍ على ما ماتَ عَلَيهِ، اَ لْمُؤمِنُ عَلى إيمانِهِ وَالْمُنافِقُ عَلى نِفاقِهِ؛
هر بنده‏اى بر همان چيزى كه در درون داشته و با آن از دنيا رفته، برانگيخته مى‏شود، مؤمن بر ايمانش و منافق بر نفاقش.
كنزالعمّال، ح 38954 .
پيامبر اکرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله می فرمایند :
اَلْمُؤْمِنُ لَيِّنُ الْمِنكَبِ يُوَسِّعُ عَلى أَخيهِ وَ الْمُنافِقُ يَتَجافى يُضَيِّقُ عَلى أَخيهِ؛
مؤمن نرمخوست و براى برادرش جا (ى نشستن) باز مى‏كند و منافق درشتخوست و جا را بر برادرش تنگ مى‏كند.
كنزالعمّال، ح 778.
پيامبر اکرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله می فرمایند :
بُكاءُ الْمُؤمِنِ مِنْ قَلْبِهِ وَ بُكاءُ الْمُنافِقِ مِنْ هامَّتِهِ؛
گريه مؤمن از (درون) دل اوست و گريه منافق از (ظاهر و) سرش.
الجامع الصغير، ح 3156 .
پيامبر اکرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله می فرمایند :
اَلْمُؤْمِنُ يَبْدَأُ بِالسَّلامِ وَ الْمُنافِقُ يَقُولُ: حَتّى يُبدَأَ بي؛
مؤمن ابتدا به سلام مى‏كند و منافق منتظر سلام ديگران است.
كنزالعمّال، ح 778 .
پيامبر اکرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله می فرمایند :
اَ لْمُؤمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ، وَالْمُنافِقُ قَطِبٌ غَضِبٌ؛
مؤمن شوخ و شنگ است، و منافق اخمو و عصبانى.
تحف العقول، ص 49.
پيامبر اکرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله می فرمایند :
مَنْ ساءَتْهُ سَيِّئَتُهُ وسَرَّتْهُ حَسَنَتُهُ فَهُوَ أمارَةُ الْمُسلِمِ الْمُؤمِنِ، وَأَمارَةُ الْمُنافِقِ الَّذي لاتَسوؤُهُ سَيِّئَتُهُ ولا تَسُرُّهُ حَسَنَتُهُ ؛
هر كس از بدى‏اش ناراحت و از خوبى‏اش خوشحال شود، اين نشانه مسلمان مؤمن است و نشانه منافق اين است كه بدى‏اش ناراحتش نمى‏كند و خوبى‏اش او را خوشحال نمى‏سازد.
الدرالمنثور، ج4، ص 66 .
امام على عليه‏ السلام می فرمایند:
زبان مؤمن، در پشت دل اوست و دل منافق، در پشت زبان او، زيرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنى بگويد، ابتدا درباره آن مى‏انديشد، اگر خوب بود اظهارش مى‏كند و اگر بد بود آن را پنهان مى‏دارد. اما منافق هر چه به زبانش آيد مى‏گويد، بى آن‏كه بداند چه سخنى به سود او و چه سخنى به زيان اوست.
نهج البلاغه، خطبه 176.
رسول اكرم صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله می فرمایند:
ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَ اِنْ صامَ وَ صَلّى وَحَجَّ وَاعْتَمَرَ وَقالَ اِنّى مُسْلِمٌ مَنْ اِذا حَدَّثَ كَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخْلَفَ وَ اِذَا ائْتُمِنَ خانَ؛
سه چيز است كه در هر كس باشد منافق است اگر چه روزه دارد و نماز بخواند و حج و عمره كند و بگويد من مسلمانم، كسى كه هنگام سخن گفتن دروغ بگويد و وقتى كه وعده دهد تخلف نمايد و چون امانت بگيرد، خيانت نمايد.
نهج الفصاحه، ح 1280 .
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
اَلطّيَرَةُ شِركُ وَمامِنّا إِلاّ وَلكِنَّ اللّه‏َ يُذهِبُهُ بِالتَّوَكُّلِ؛
فال بد زدن شرك‏است‏وهيچ‏كس‏ازمانيست‏مگراين‏كه‏به‏نحوى‏دستخوش فال بد زدن مى‏شود، اما با توكل، خداوند آن را از بين مى‏برد.
سنن ابن ماجه ج2 ، ص1170
رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
اَلطِّيَرَةُ شِركُ وَمامِنّا إِلاّ وَلكِنَّ اللّه‏َ يُذهِبُهُ بالتَّوَكُّل
فال بد زدن شرك ‏است ‏و هيچ‏كس ‏ازما نيست‏ مگر اين‏كه‏ به‏ نحوى ‏دستخوش فال بد زدن مى ‏شود، اما خداوند با توكل به او آن را از بين مى ‏برد.
كنزالعمال، ح 5696
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
اِنَّ الفُحشَ وَ البَذَاءَ وَ السَّلاطَةَ مِنَ النِفاقِ
همانا دشنام دادن و هرزه گویی و زبان درازی ناشی از نفاق و دورویی است
(جهاد بانفس، ح667 و ص 284)
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
اِنَّ الفُحشَ وَ البَذَاءَ وَ السَّلاطَةَ مِنَ النِفاقِ
همانا دشنام دادن و هرزه گویی و زبان درازی ناشی از نفاق و دورویی است.
(جهاد بانفس، ح667 و ص 284)
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
آیة المنافق ثلاث : اذا حدث کذب و اذا وعد اخلف و اذا اؤتمن خان
نشان منافق سه چیز است : 1 – سخن به دروغ بگوید. 2 – از وعده تخلف کند. 3 – در امانت خیانت نماید.
(صحیح مسلم، کتاب الایمان، ح 89 )

پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
من صلی اربعین یوما جماعة یدرک التکبیرة الاولی ، کتب له برائتان برائة من النار و برائة من النفاق
کسی که نماز خود را با جماعت و با درک تکبیر اول نماز، چهل روز انجام دهد، خداوند دو برائت را برای او مقرر می سازد: 1- برائت از آتش دوزخ .2- برائت از نفاق.
(بحار الانوار، ج ,88 ج 4)
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
ِانَّ الفُحشَ وَ البَذاءَ وَ السَّلاطَةَ مِنَ النِّفاق؛
همانا دشنام دادن و هرزه گویی و زبان درازی ناشی از نفاق و دورویی است.
(جهاد با نفس، ح 678)
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
آیة المنافق ثلاث : اذا حدث كذب واذا وعد اخلف واذا اؤتمن خان .
نشان منافق سه چیز است :
1 – سخن به دروغ بگوید .
2 – از وعده تخلف كند .
3 – در امانت خیانت نماید .
(صحیح مسلم،كتاب الایمان،ح 89)


جستجو