احادیث توحید – خداشناسی

 امام علی(علیه السلام) فرمودند::
ینبغی لمن عرف الله سبحانه أن لا یخلو قلبه من رجائه و خوفه؛
کسی که خدای سبحان را می شناسد، شایسته است دلش از بیم و امید به او خالی نباشد.
غررالحکم 6/441/10926
امام علی(علیه السلام) فرمودند::
أعلم الناس بالله أکثرهم له مسأله؛
خداشناس ترین مردم پر درخواست ترین آنها از خداست.
غرر الحکم 2/451/3260
امام علی(علیه السلام) فرمودند:
… عالم السر من ضمائر المضمرین و نجوی المتخافتین و خواطر رجم الظنون و عقد عزیمات الیقین…؛
خدا داناست به هر رازی که مردم در دل نهان داشته اند، و به نجوای آهسته رازگویان و به هر گمان که در خاطری نهفته است و به هر تصمیمی که از روی یقین گرفته شود.
نهج البلاغه خطبه 91
امام علی(علیه السلام) فرمودند:
و لا یعزب عنه عدد قطر الماء و لا نجوم السماء و لا سوا فی الریح فی الهواء و لا دبیب النمل علی علی ااصفا و لا مقیل الذر فی اللیله الظلماء یعلم مساقط الأوراق و خفی طرف الأحداق؛
شمار قطره های آبها و ستارگان آسمان و ذرات گردوغبار پراکنده در هوا وحرکت مورچه بر سنگ بزرگ و خوابگاه مورچگان در شب تاریک بر او پوشیده نیست و محل ریزش برگها و بر هم خوردن پلکها را می داند.
نهج البلاغه خطبه 178 امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
و قد سأله ابن أبی العوجاء: ولم احتجب عنهم و أرسل إلیهم الرسل؟ ویلک و کیف احتجب عنک من أراک قدرته فی نفسک؟ نشأک و لم تکن و کبرک بعد صغرک و قواک بعد صعفک … و ما زال یعد علی قدرته التی هی فی نفسی التی لا ادفعها حتی ظننت أنه سیظهر فیما بینی و بینه؛
در پاسخ ابن ابی العوجاء که پرسید: چرا خداوند خود را از مردم در پرده داشت و آن گاه پیامبران را سویشان فرستاد؟ فرمود: وای بر تو کسی که قدرتش را در وجود تو نشانت داده چگونه خود را از تو پوشیده داشته است؟ تو را که نبودی پدید آورد، کوچک بودی بزرگت کرد، ناتوان بودی توانایت گردانید… حضرت پیوسته مظاهر قدرت خدا را که در وجود من است و نمی توانم منکرشان شوم برایم بر شمرد تا جایی که خیال کردم بزودی خداوند میان من و او ظاهر خواهد شد.
التوحید ص 121
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
إن الله خلق یوم خلق السماوات و الارض مائه رحمه کل رحمه طباق ما بین السماء و الارض فجعل منها فی الارض رحمه فبها تعطف الوالده علی ولدها و الوحش و الطیر بعضها علی بعض و أخر تسعاً و تسعین فإذا کان یوم القیامه أکملها بهذه الرحمه:
خداوند روزی که آسمانها و زمین را آفرید، صد رحمت بیافرید که هریک از آنها میان زمین و آسمان را پر می کند و یکی را در زمین قرار داد که بوسیله آن مادر به فرزند محبت می کند و حیوانات وحشی و پرندگان به یکدیگر مأنوسند و نودونه رحمت را نگه داشته و همین که روز قیامت شود این یک رحمت را نیز بر آن می افزاید.
نهج الفصاحه ح 871
امام رضا(علیه السلام) فرمودند: :
إنما قلت اللطیف، للخلق اللطیف و لعلمه بالشیء اللطیف ألاتری إلی أثر صنعه فی النبات اللطیف و غیر اللطیف و فی الخلق اللطیف من أجسام الحیوان من الجرجس و البعوض و ما هو أصغر منهما مما لا یکاد تستبینه العیون بل لا یکاد یستبان لصغره الذکر من الانثی و المولود من القدیم فلما رأینا صغر ذلک فی لطفه… علمنا أن خالق هذا الخلق لطیف؛
گفتم لطیف است، چون هم موجودات لطیف آفریده و هم به چیزهای ظریف و ریز آگاهی دارد. آیا نشانه آفرینش او را در گیاهان ظریف و غیر ظریف و در پیکرهای ظریف و ریز جاندارانی چون کک و پشه و کوچک تر از اینها را نمی بینی که تقریباً به چشم دیده نمی شوند و از بس ریزند نر و ماده آنها و نوزاد و کهن زادشان از یکدیگر تشخیص داده نمی شوند. پس چون ریزی و ظرافت این جیزها را دیدیم… پی بردیم که آفریننده این موجودات نیز لطیف است.
التوحید ص 63
امام علی(علیه السلام) فرمودند:
ولو ضربت فی مذاهب فکرک لتبلغ غایاته ما دلتک الدلاله إلا علی أن فاطر النمله هو فاطر النخله لدقیق تفصیل کل شی ء و غامض اختلاف کل حی و ما الجلیل و اللطیف و الثقیل و الخفیف و القوی و الضعیف فی خلقه إلا سواء؛
اگر راههای اندیشه ات را در نوردی تا به پایانه های آن رسی، هیچ دلیلی تو را جز به این رهنمون نشود که آفریننده مورچه همان آفریننده درخت خرما است و این به سبب دقت و ظرافتی است که جداسازی هر چیزی از چیز دیگر و پیچیدگی و تنوعی است که در هر وجود زنده ای به کار رفته است موجودات بزرگ و کوچک، سنگین و سبک و نیرومند و ناتوان، همگی در آفرینش برای خداوند یکسانند.
نهج البلاغه خطبه 184
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
أفضل الاعمال العلم بالله إن العلم ینفعک معه قلیل العمل و کثیره و إن الجهل لا ینفعک معه قلیل العمل و لا کثیر؛
بهترین اعمال، خداشناسی است، زیرا با وجود علم و معرفت، عمل، کم یا زیاد تو را سود می بخشد اما با وجود نادانی(نسبت به خدا) عمل، نه اندکش تو را سود می بخشد نه بسیارش.
کنزالعمال 10/143/28731
الإمام الصادق عليه‏السلام :
إنَّ اللّه‏َ – تَبارَكَ وتَعالى – . . . جَعَلَ الاُذُنَينِ مُرَّتَينِ ؛ ولَولا ذلِكَ لَهَجَمَتِ الدَّوابُّ وأكَلَت دِماغَهُ .
امام صادق عليه‏السلام :
خداوند – تبارك و تعالى – . . . گوش‏ها را تلخ قرار داد ؛ و اگر اين نبود ، جنبندگان بر آن هجوم مى‏بردند و مغز وى را مى‏خوردند .
بحار الأنوار ، جلد 2 ، صفحه 291 ، حديث 11 دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 318

رسول اللّه‏ صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
إنَّ اللّه‏َ – تَبارَكَ وتَعالى – … جَعَلَ المَرارَةَ فِي الاُذُنَينِ حِجابا مِنَ الدِّماغِ ، فَلَيسَ مِن دابَّةٍ تَقَعُ فيهِ إلاَّ التَمَسَتِ الخُروجَ ؛ ولَولا ذلِكَ لَوَصَلَت إلَى الدِّماغِ .
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
خداوند – تبارك و تعالى – . . . تلخى را در دو گوش ، مانعى براى حفاظت مغز ، قرار داد . هيچ جنبده‏اى نيست كه در آن بيفتد ، مگر اين كه راه خروج را مى‏جويد ؛ امّا اگر اين نبود ، آن جنبنده به مغز مى‏رسيد .
بحار الأنوار ، جلد 2 ، صفحه 286 ، حديث 3 دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 316
قال الله عزّوجلّ:
من بي‌نيازترين شريك هستم، هر كس كاري انجام دهد و ديگري را (با من) شريك كند، من از آن (كار) بيزارم و آن (كار)، براي همان شريك خواهد بود.
(بحارالانوار67/222)
قالَ الامامُ زين العابدين – عليه السّلام – : اَنْتَ الّذي تَسْعي رَحْمَتُه اَمامَ غَضَبِهِ.
امام سجاد – عليه السّلام – فرمودند: خداوندا، تو آن هستي كه رحمتت بر غضبت پيشي دارد.
«صحيفه سجاديه، دعاي 16»
قالَ الامامُ زين العابدين – عليه السّلام – : … و هو بِكُلِّ شَيءٍ مُحيطٌ و هو علي كُلِّ شيءٍ رَقيبٌ.
امام سجاد – عليه السّلام – فرمودند: خداوند بر هر چيز احاطه دارد و هر چيز را نگهبان است.
«صحيفه سجاديه، دعاي 47»
قالَ الامامُ زين العابدين – عليه السّلام – : اَلحَمْدُ لِلهِ الّذي اِبْتَدَعَ بِقُدرَتِهِ الْخَلَقَ اِبْتدِاعاً.
امام سجاد – عليه السّلام – فرمودند: حمد و سپاس خدايي را كه آفريدگان را به قدرت خود ابداع كرد.
«صحيفه سجاديه، دعاي 1»
قالَ الامامُ زين العابدين – عليه السّلام – : اَلحُمدُ لِلهِ الذّي قَصُرتْ عن رُؤْيَتِهِ اَبْصارُ الناظرين …
امام سجاد – عليه السّلام – فرمودند: حمد و سپاس خدايي را كه ديده بينايان از ديدارش قاصر است و انديشه واصفان از نعمتِ او فرو ماند.
«صحيفه سجاديه، دعاي 1»
قالَ الامامُ الرّضا – عليه السّلام – : لم يَزَلِ اللهُ عالِماً بِالأشياءِ قَبْلَ اَنْ يَخْلُقَ الأشياءَ … .
امام رضا – عليه السّلام – فرمودند: علم خداوند در ازل و پيش از خلقت اشياء، مثل علم او به اشياء بعد از خلقت آنها بوده است.
«توحيد صدوق، ص 145»
قالَ الامامُ الصادق – عليه السّلام – : اِنَّ اللهَ عِلُمٌ لا جَهَلَ فيه، حياةٌ لامَوتَ فِيه، نورٌ لا ظُلمةَ فيه.
امام صادق – عليه السّلام – فرمودند: خداوند (را) علمي است که هيچ جهلي در او نيست، حياتي است که هيچ موتي در او نيست، نوري است كه هيچ جنبه ظلماني ندارد.
«توحيد صدوق، ص 13»
قالَ الامامُ الصادق – عليه السّلام – : فانّه لَيَس لِعِلْمِهِ مُنتهي.
امام صادق – عليه السّلام – فرمودند: همانا براي علم خداوند پاياني نيست.
«توحيد صدوق، ص 134»
قالَ امير المؤمنين – عليه السّلام – : اَلحَمْدُ لِلّهِ فَطَر الْخلايِقِ بِقُدْرَتِهِ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: سپاس خداوندي را كه آفريدگان را به قدرتش بيافريد.
«نهج البلاغه، خطبه 1»
قالَ امير المؤمنين – عليه السّلام – : كائنٌ لاعَن حَدَثٍ، موجودٌ لا عَنْ عَدَمٍ … .
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خداوند، هست اما نه آن گونه كه حادث باشد، موجود است، اما از نيستي پديد نيامده، با هر چيزي هست بي آن كه با آن مقارن و مجاور باشد، با هر چيز مغاير است بي آن كه از آن جدا باشد.
«نهج البلاغه، خطبه 1»
قالَ امير المؤمنين – عليه السّلام – : لا يُثْمَلُ بحدٍّ و لا يُحسبُ بعدٍّ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خداوند را حدي در بر نمي گيرد و با شماره به حساب نيايد.
«نهج البلاغه، خطبه 186»
قالَ امير المؤمنين – عليه السّلام – : فَاعلٌ لا بِاضطرابِ آلةٍ مُقدِّرٌ لا بَجَولِ فكرةٍ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خداوند كارها را بدون استفاده از ابزار انجام مي دهد و تقدير كننده است بدون جولان انديشه و فكر.
«نهج البلاغه، خطبه 186»
قالَ امير المؤمنين – عليه السّلام – : لَيسَ فِي الأشياءِ بوالجٍ و لا عنها بخارجٍ يخُبْرُ لا بِلسانٍ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خداوند نه داخل در اشياء است و نه بيرون از آنها، خبر مي دهد (از آنها) ولي نه با زبان.
«نهج البلاغه، خطبه 18»
قالَ امير المؤمنين – عليه السّلام – : لا يُوصَف بِشَيءٍ مِنْ اِلأجزاءِ و لا بِألجَوارِح وَ الاَعضاءِ و لا بعرضٍ مِنْ الاَعراضِ … .
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خداوند به داشتن اجزاء و اندام و اعضاء و عرض از اعراض و مغايرت با ديگران و داشتن پاره ها و ابعاض موصوف نگردد، نه حدي دارد و نه نهايتي، نه انقطاعي در او حاصل مي شود و نه او را انتهايي است.
«نهج البلاغه، خطبه 18»
قالَ امير المؤمنين – عليه السّلام – : لَمْ يُطلِعِ العُقولَ علي تَحديدِ صِفَتِه و لم يَحجُبها عَنْ واجبِ مَعرِفَتِه … .
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: عقل ها را به تعريف و شناخت صفتش آگاه نكرده و آنان را از معرفت لازم به خودش محجوب نساخته.
«نهج البلاغه، خطبه 49»

قالَ امير المؤمنين – عليه السّلام – : اَلأوَّلُ لاشَيءٌ قَبْلَه و الأخِرُ لاغايَةَ له … .
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خداوند اول است و چيزي پيش از او نبوده، آخري است كه پاياني ندارد، انديشه ها به كُنه هيچ صفتي از او نرسد، دل ها كيفيتي براي او تعيين نكند، نه اجزاء دارد و نه جزء پذير است، ديده ها و دل ها بر او احاطه نيابد.
«نهج البلاغه، خطبه 85»
قالَ امير المؤمنين – عليه السّلام – : تَباركَ اللهُ الّذي لا يَبْلُغُه بُعدَ الْهِمَمْ و لا يَنالُه حَدْسُ ألفِطَنُ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: مبارك و بزرگ است خدايي كه همت هاي بلند و انديشه هاي ژرف نگر به او نرسد و حدس زيركان و صاحبان ذكاوت به او دست نيابد.
«نهج البلاغه، خطبه 94»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : قريبُ مِنْ الاشياءِ غيرُ ملابِسٍ، بعيدٌ مِنْها غَيْرُ مباينٍ، مُتَكِلمُ لا بِروّيةٍ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خداوند به اشياء نزديك است بي آن كه به آنها چسبيده باشد و از اشياء دور است بي آن كه از آنها جدا باشد، گوينده است نه با انديشه.
«نهج البلاغه، خطبه 179»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : لَهُ الأِحاطَةُ بِكلِّ شيء وَ اْلغَلَبةُ لِكُلِّ شيءٍ وَ الْقوَةُ علي كُل شيءٍ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خداوند بر همه چيز احاطه دارد و بر همه چيز چيره است و بر همه چيز توانا است.
«نهج البلاغه، خطبه 86»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : الّذَي لَبسَ العِزَّ و الكِبرياءِ و اختارَهما لِنَفَسِهِ … .
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خدايي كه لباس عزت و بزرگي در بر كرده و آن را براي خود برگزيد و بر آفريدگانش ممنوع ساخت و آن را قرقگاه و حريم خود ساخت و بر ديگران حرام نمود، اين لباس را برگزيد، چون جلالت و عظمت از آن اوست.
«نهج البلاغه، خطبه 192»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : قَد عَلِمَ السّرائرَ و خَبَرَ الظمايرَ له الاحاطةُ بِكُلِ شيءٍ … .
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خداوند رازها را مي داند، بر درون ها بينا است، بر هر چيز احاطه دارد و چيره است و بر همه چيز توانا است.
«نهج البلاغه، خطبه 86»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : اَلْخَالِقُ لا بمعني حَرَكةٍ و نَصَبٍ و السَّميعُ لا بِا اداةٍ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خداوند آفريننده است اما نه با حركت و رنج و بدون استفاده از آلت و ابزاري مي شنود.
«نهج البلاغه، خطبه 152»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : خَرَقَ عِلْمهُ باطِنَ غَيبِ السُّتُرَاتِ وَ اَحاطَ بِغُموضِ عقائِدِ السَّريرَاتِ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: علم او پرده هاي غيب را شكافته و بر پيچيدگي ها و ظرافت هاي عقايد پنهان احاطه يافته است.
«نهج البلاغه، خطبه 108»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : … الَعَليِّ عَنْ شَبَهِ المَخلوقِين، اَلْغالِبِ لِمقالِ الواصِفين … .
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خدايي كه از همانندي با آفريده ها برتر و از گفتار توصيف كنندگان بالاتر است، با شگفتي هاي تدبيرش براي بينندگان آشكار و با جلال عزتش از انديشه غوطه وران، در وهم و خيال پنهان است.
«نهج البلاغه، خطبه 213»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : لَمْ يَلِدْ فَيكَونُ مَولوُداً و لم يُولَد‎ْ فَيَصيرُ محدوداً … .
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خدا فرزندي ندارد تا فرزند ديگري باشد و زاده نشده تا محدود گردد و برتر است از آن كه فرزند داشته باشد، انديشه ها به او نمي رسند تا اندازه اي براي خدا تصور كنند و فكرهاي تيز بين نمي توانند او را درك كنند تا صورتي از او تصور نمايند.
«نهج البلاغه، خطبه 186»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : كلُّ عَزيز غَيرُهُ ذليلٌ و كلُّ قَوِيٍّ غَيْره ضعيفٌ و كُلُّ مالكٍ غَيرُهُ مُملوكٌ … .
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: هر عزيزي جز او ذليل و هر نيرومندي جز او ضعيف و ناتوان است، هر مالكي جز او بنده است و هر قدرتمندي جز او گاهي توانا و زماني ناتوان است.
«نهج البلاغه، خطبه 65
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : كلُّ عالمٍ غَيْرُه مُتَعَلِمٌ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: همه عالمان غير او متعلم اند.
«نهج البلاغه، خطبه 65»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : خَرَقَ عِلْمُه باطِنُ غَيْبُ الستراتِ و اَحاطَه بغُموضِ عقايد السّريراتِ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: علم خداوند ژرفاي پرده هاي غيب را شكافته است و به افكار و عقايد پنهان احاطه دارد.
«نهج البلاغه، خطبه 108»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : وَ لا يَخَفي عَليه مِنْ عِبادِه شُخُوصُ لحظةٍ و لا كرُوُر لَفْظَةٍ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: بر خداوند پوشيده نيست خيره نگريستن بندگان و تکرار لفظي به زبان آنان.
«نهج البلاغه، خطبه 163»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : سبحان مَنْ لا يَخْفي عليهِ سَوادُ غَسَقٍ داجٍ و لا ليلِ ساجِ …
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: منّزه است خداوندي كه پوشيده نيست بر او سياهي تيره و تار بر روي ناهمواري هاي زمين و قُله هاي كوتاه و بلند كوه ها و نه غرّش رعد در كرانه آسمان و نه درخشش برق در لابلاي ابرها و نه وزش بادهاي تند و طوفان و نه ريزش برگ ها بر اثر بارش باران و نه محل سقوط قطرات باران و نه مسير كشيده شدن دانه ها به وسيله مورچگان و نه غذاهاي كوچك ناديدني و نه آنچه كه در شكم حيوانات ماده در حال رشداند.
«نهج البلاغه، خطبه 182
قالَ امير المؤمنين – عليه السّلام – : اَلْحَمْدُ لِلّهِ الّذي لم تَسْبِقْ له حالٌ حالاً … .
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: ستايش خداوندي را كه صفتي بر صفت ديگرش پيشي نگرفته، تا اول باشد، پيش از آن كه آخر باشد و ظاهر باشد، پيش از آن كه باطن باشد.
«نهج البلاغه، خطبه 65»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : فَتَباركَ الله … الاَوَّلُ الّذي لا غاية له فَيَنْتَهي وَ لا آخِرَ لَهُ فَيَنْقَضي.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: مبارك و بزرگ است خدايي كه اولي است كه نهايتي ندارد تا به پايان رسد، و آخري براي او نيست تا سپري گردد.
«نهج البلاغه، خطبه 94»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : لَيسَ لِاَولِّيَتهِ اِبتداءٌ و لا لِاَزليَتهِ انقضاءٌ.
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: او خدايي است كه نه اول او آغازي دارد و نه دائمي بودنش را پاياني است.
«نهج البلاغه، خطبه 136»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : يَعْلَمُ عَجِيجَ الوُحوشِ فيِ الفَلواتِ و معاصيَ العِبادِ فِي الخَلواتِ … .
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خدا از نعره حيوانات وحشي در كوه ها و بيابان ها و گناه و معصيت بندگان در خلوتگاه و آمد و شد ماهيان در درياهاي ژرف و به هم خوردن آب ها بر اثر وزش باد، كاملاً آگاه است.
«نهج البلاغه، خطبه 198»
قالَ اميرُ المؤمنين – عليه السّلام – : لا يَشْغَلَهُ شأنٌ و لا يُغَيّرهُ زمانٌ … .
امير مؤمنان – عليه السّلام – فرمودند: خداوند را هيچ كاري از كار ديگر باز ندارد و زماني او را دگرگون نسازد، مكان او را در بر نگيرد و زباني او را توصيف نتواند، نه شمارش قطره هاي باران از او پوشيده ماند، نه ستارگان آسمان، نه ذرات خاك كه باد آن را به هوا مي برد، نه حركت مورچه بر سنگ صاف و نه خوابگاه مورچگان در شب تار، محل افتادن برگ ها و حركت پنهاني مردمك چشم ها، همه را مي داند.
«نهج البلاغه، خطبه 178»
قال الامام الصادق – عليه السلام – : اَساسُ الدّينِ التوحيدُ … امّا التَوحيدُ فَأَنْ لا تَجوَزّ علي ربِّكَ ما جاز عليْكَ.
امام صادق – عليه السلام – فرمودند: اساس دين، توحيد است و توحيد آن است كه سزاوار نشماري پروردگارت را به آنچه خود شايسته آن هستي (صفات مخلوقات را به او نسبت ندهي).
«بحار الانوار، ج 5، ص 17»
قال الامام حسين – عليه السلام – : ايُّها النّاسُ اِتَقُوا هولآءِ الذّينَ يُشبهُّونَ اللهَ بِانفُسِهم بل هو الله … .
امام حسين – عليه السلام – فرمودند: اي مردم! مبادا مثل كساني باشيد كه خداوند را به خودشان تشبيه مي كنند و حال آن كه خداوند هرگز همتا، ضد و مانند ندارد.
«تحف العقول، ص 248»
قال الامام الرضا – عليه السلام – : الله جل جلاله واحدٌ لا واحدَ غيرُه، لا اختلافَ فيهِ و لا تفاوتَ و لا زيادةَ و لا نُقصانَ.
امام رضا – عليه السلام – فرمودند: خداوند جل جلاله، يكتا و يگانه اي است كه هيچ چيزي غير از او يگانه نيست و اختلاف و تفاوت و زياده و نقصان در (ساحت قدسي) او راه ندارد.
«مسند الامام رضا – عليه السلام – ، ج 1، ص 40»

عن الْفَتْحِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ – عليه السلام – قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ أَدْنَى الْمَعْرِفَةِ، فَقَال: الْإِقْرَارُ بِأَنَّهُ لَا إِلَهَ غَيْرُهُ وَ لَا شِبْهَ لَهُ وَ لَا نَظِيرَ … .
فتح بن يزيد از امام کاظم – عليه السلام – سوال کرد که: كمترين حد معرفت (خدا) چيست؟ حضرت – عليه السلام – فرمودند: آن است كه انسان اقرار كند كه جز او خدايي نيست و شبيه و مانند ندارد … و هيچ چيزي مانند او نيست.
«الکافي، ج 1، ص 86»
قال الامام الباقر – عليه السلام – : … سبحان مَنْ لم يَزَل و لا يَزال فرداً صمداً لَم يَتَخِذ صاحبةً و لا ولداً.
امام باقر – عليه السلام – فرمودند: : منزّه است خدايي كه هميشه بوده و هميشه است و يكتا و بي نياز است، داراي همسر و فرزند نيست.
«الکافي، ج 1، ص 88»
. قال الامام الرضا – عليه السلام – : مَن قَرَء قل هو الله احد و أمَنَ بها فَقد عَرَفَ التوحيدَ.
امام رضا – عليه السلام – فرمودند: كسي كه قل هو الله احد (سوره توحيد) را بخواند و به آن ايمان داشته باشد به درستي كه توحيد را شناخته است.
«الکافي، ج 1، ص 124»
قال الامام الصادق – عليه السلام – : مَنْ نَظَر في الله كيفَ هو هَلَك.
امام صادق – عليه السلام – فرمودند: هر كسي درباره خدا فكر كند كه او چگونه است، هلاك مي شود.
«الکافي، ج 1، ص 126»
قال الامام الباقر – عليه السلام – : ايّاكُم و التَفَكُر في اللهِ ولكن اِذا اَرَدْتُمْ اَنْ تَنْظُروا الي عظمتِهِ فانظروا الي عظيمِ خَلقِه.
امام باقر – عليه السلام – فرمودند: از انديشيدن و فكر كردن درباره خدا بپرهيزيد و اگر خواستيد در عظمتش بينديشيد در عظمت خلقش نظر كنيد.
«الکافي، ج 1، ص 126»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : الْحَمدُ لِلِّهِ الكائِنِ قَبْلَ أَنْ يَكُون كُرسيُّ او عرشٌ او سماءٌ او ارضٌ … .
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: حمد و سپاس خداوندي را سزاست كه همواره وجود داشته پيش از آن كه كرسي يا عرش يا آسمان يا زمين، جن يا انس پديد آيند، خدايي كه ذات او را فكرها و عقل هاي ژرف انديش نتوانند بشناسند و با نيروي انديشه اندازه اي براي او نمي توانند تصور كنند.
«نهج البلاغه، خطبه 182»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : الْحَمدُ لِلِّهِ العَلِيِّ عَنْ شَبَه الْمَخلُوقِينَ.
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: سپاس خداوندي را سزاست كه از شباهت داشتن به مخلوقات برتر است.
«نهج البلاغه، خطبه 213»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : الْحَمدُلِلِّهِ الَّذِي اَظْهَرَ مِنْ آثارِ سُلْطانِهِ وَ جَلالِ كِبْرِيَائِهِ ما حَيَّر مُقَلَ الْعُقُولِ.
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: ستايش خداوندي را سزاست كه نشانه هاي قدرت و بزرگي و عظمت خود را چنان آشكار كرد كه عقول را از شگفتي به حيرت آورده و انديشه ها را از شناخت کنه صفاتش بازداشته است.
«نهج البلاغه، خطبه 195»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : فَهُوَ الَّذِي تَشْهَدُ لَهُ أَعْلامُ الْوُجُودِ عَلي اِقرارِ قَلْبِ ذي الْجُحُودِ، تَعالي اللهُ عَمّا يَقُولُهُ الْمُشَبِّهُونَ بهِ … .
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: پس اوست (خداوندي) كه همه نشانه هاي هستي بر وجود او گواهي مي دهند و دل هاي منكران را به اقرار به وجودش واداشته است، خدايي كه برتر از گفتار تشبيه كنندگان و پندار منكران است.
«نهج البلاغه، خطبه 49»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : الْحَمدُ لِلِّهِ الَّذِي بَطَنَ خَفِيّاتِ الْأُمُور و دَلَّتْ عَليه اَعْلامُ الظُّهُورِ وَ امْتَنَعَ عَلَي عَيْنِ الْبَصِيرِ … .
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: ستايش خداوندي را سزاست از اسرار نهان آگاه است و نشانه هاي آشكاري در سراسر هستي بر وجود او شهادت مي دهند، هرگز برابر چشم بينندگان ظاهر نمي شود، نه چشم كسي كه او را نديده مي تواند انكارش كند و نه قلبي كه او را شناخت مي تواند مشاهده اش نمايد، در برتري از همه پيشي گرفته، پس برتر از او چيزي نيست.
«نهج البلاغه، خطبه 49»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : الْحَمدُ لِلِّهِ الَّذِي لا تُدْرِكُهُ الشَّواهِدُ و لا تَحْوِيهِ الْمَشاهِدُ و لا تَراهُ النَّواظِرُ … .
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: ستايش خداوندي را سزاست كه حواس (پنجگانه) او را درك نكنند و مكان ها او را در برنگيرند، ديدگان او را ننگرند و پوشش ها او را پنهان نتوانند كرد.
«نهج البلاغه، خطبه 185»
ارسال رایگان پیامکقال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : هو واحدٌ لَيْسَ لَهُ في الاَشْياءِ شَبَه … .
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: خداوند يكتا است و براي او مثل و مانندي نيست.
«المحجة البيضاء، ج 1، ص 214»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : لا توحيد اِلّا بِالاِخلاصِ.
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: اعتقاد به توحيد، بدون اخلاص حاصل نمي شود.
«تحف العقول، ص 64»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : لا اله الّا اللهُ لا شريكَ لَهُ لَيْسَ مَعَهُ اِلهٌ غَيْرُهُ.
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: جز خداي يگانه خدايي نباشد و هيچ شريکي براي او نيست (و) جز او معبودي نيست.
«نهج البلاغه، خطبه 35
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : «لَم يُولَد» سُبحانَه فيَكُونَ في العِزِّ مُشاركاً وَ «لَمْ يَلِدْ» فيَكُونَ مَوْرُوثاً.
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: خداوند از كسي متولد نشده تا در عزت و توانايي داراي شريك باشد و فرزندي ندارد تا وارث او باشد.
«نهج البلاغه، خطبه 182»

قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : الحَمدُ لِلّهِ الدّالُ علي وجودِهِ بِخَلْقِهِ و بمُحدَثِ خَلقهِ عَلي اَزَلِيَّتِهِ … .
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: ستايش خداوندي را كه با آفرينش بندگان به هستي خود راهنمائي فرمود و آفرينش پديده هاي نو، به ازلي بودن او گواه است و شاهبت داشتن مخلوقات به يكديگر دليل بر بي همتايي اوست.
«نهج البلاغه، خطبه 152»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : ما وَحَّدّهُ مَنْ كَيَّفَهُ وَ لا حَقيقَتَهُ أصاب مَنْ مَثَلَّهُ … .
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: كسي كه كيفيتي براي خدا قائل شود، يگانگي او را انكار كرده و آن كس كه همانندي براي او قرار داد به حقيقت خدا نرسيده است و كسي كه خدا را به چيزي تشبيه كرد به مقصد نرسيد و آن كس كه به او اشاره كند يا در وَهم آورد خدا را بي نياز ندانسته است.
«نهج البلاغه، خطبه 186»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : وصيَتي لَكُم لا تُشرِكٌوا باللهِ شَيئاً.
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: سفارش من به شما آن است كه هرگز براي خدا شريكي قرار ندهيد.
«نهج البلاغه، نامه 23»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : لَو كانَ لربِّكَ شريكَ لَأَتَتْكَ رُسُلُه، ولرأيتَ آثارَ مُلكِه … .
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند: اگر پروردگارت شريكي مي داشت، همانا پيامبران او نيز به سوي تو مي آمدند و آثار قدرتش را مي ديدي و كردار و صفاتش را مي شناختي، اما خداوند، خدايي است يگانه، همان گونه كه خود توصيف كرده است هيچ كس در سلطنت او نزاعي ندارد.
«نهج البلاغه، نامه 31»
عنِ النبي – صلي الله عليه و آله – : كُلُّ مَولُودٍ يُولَدُ عَلَي الفِطْرةِ وَ ابَواهُ يَهَوِدانه و يُنَصِرانه و يُمَجِسانه.
نبي اکرم – صلي الله عليه و آله – فرمودند: همه مولودها بر فطرت (توحيدي) به دنيا مي آيند، و اين پدر و مادرها هستند كه آنها را يهودي، مسيحي يا مجوسي بار مي آورند.
«بحار الانوار، ج 58، ص 187»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – : ما جزاءُ مَنْ اَنْعَمَ اللهُ عَليهِ بِالتَوحيدِ اِلّا الجنة.
رسول خدا – صلي الله عليه و آله – فرمودند: پاداش كسي كه خداوند به سبب توحيد به او نعمت داده، بهشت است.
«مشكات الانوار، ص 37»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – : لا اله الّا الله نصفُ الميزانِ.
رسول خدا – صلي الله عليه و آله – فرمودند: کلمه لا اله الّا الله، نصف ميزان و عمل است.
«امالي شيخ مفيد، ص 275»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – : خيرُ العبادةِ قولُ لا اله الّا الله.
رسول خدا – صلي الله عليه و آله – فرمودند: بهترين عبادت، گفتن لا اله الّا الله است.
«توحيد صدوق، ص 18»

قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – : ما من الكلامِ كلمةٌ احبَّ الي الله عزوجل من قولِ لا الهَ الّا اللهُ.
رسول خدا – صلي الله عليه و آله – فرمودند: هيچ كلامي نزد خداوند، محبوب تر از گفتن كلمه لا اله الّا الله نيست.
«توحيد صدوق، ص 22»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – : مَنْ قال لا اله الّا الله مُخلِصاً دَخَلَ الْجنةَ … .
رسول خدا – صلي الله عليه و آله – فرمودند: كسي كه لا اله الّا الله را با اخلاص بگويد، وارد بهشت مي شود و اخلاص آن است كه ذكر كلمه توحيد، انسان را از هر گونه كار ناپسند و حرام باز دارد.
«توحيد صدوق، ص 28»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – : ما قلتُ و لا قالَ القائِلُونَ قبلي مِثلَ لا اله الّا الله.
رسول خدا – صلي الله عليه و آله – فرمودند: نه من و نه پيامبران قبل از من، مثل كلمه توحيد (لا اله الّا الله) سخني نگفته ايم.
«توحيد صدوق، ص 18»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – : اولُ الدّين معرفتُه و كمالُ معرفتِه التصديقُ به … .
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمودند:
سرآغاز دين، شناخت خداست و درست شناختن او باور داشتن اوست و درست باور داشتن او يگانه دانستن اوست و درست يگانه دانستن او خالص بودن براي اوست و کمال اخلاص براي او نفي صفات (مخلوقات) از اوست.
«نهج البلاغه، خطبه 1»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
التوحيدُ أَنْ لا تَتَوهَّمَهُ.
امام علي – عليه السلام – فرمودند:
توحيد آن است كه خدا را در وهم و خيالت نياري.
«نهج البلاغه، حكمت 470»
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
أَفضَلُ العمالِ العِلمُ بِاللّه إِنَّ العِلمَ يَنفَعُكَ مَعَهُ قَليلُ العَمَلِ وَكَثيرُهُ وَإِنَّ الجَهلَ لايَنفَعُكَ مَعَهُ قَليلُ العَمَلِ وَلا كَثيرُهُ؛
بهترين اعمال، خداشناسى است، زيرا با وجود علم و معرفت، عمل، كم يا زياد تو را سود مى بخشد اما با وجود نادانى (نسبت به خدا) عمل، نه اندكش تو را سود مى بخشد نه بسيارش.
كنزالعمال، ج10، ص143، ح28731
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند :
افضل العبادة ادمان التفکر فی الله و فی قدرته.
برترین عبادت، اندیشیدن مداوم درباره ی خدا و قدرت اوست.
اصول کافی/ج2/ص55.
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
انما یداق الله العباد فی الحساب یوم القیامة علی قدر ما اتاهم من العقول فی الدنیا؛
خدا در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است باریک بینی می کند.
(اصول کافی ج 1 /ص 12)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
ما أعَزَّّّّ اللهُ بجَهل قَطُّ وَ لا أذَلَّ بحِلم قَطُّی
هرگز خداوند کسی را به خاطر نادانی اش عزیز نگردانده و کسی را خاطر بردباری اش ذلیل و خوار نکرده است.
(جهاد با نفس، ح 260)
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
ما خلق اللَّه من شی ء إلّا و قد خلق له ما یغلبه و خلق رحمته تغلب غضبه؛
خداوند هر چه آفریده چیزى دیگرى براى غلبه بر آن آفریده و رحمت خویش را براى غلبه بر غضبش آفریده.
نهج الفصاحه
امام محمد باقر (علیه السلام)فرمودند:
خداوند دنيا را به‌ دوست‌ و دشمن‌ خود مى‌دهد، اما دينش‌ را فقط به‌ دوست‌ خود مى‌بخشد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربى‌ ، ج‌ 2 ، ص‌ 215
امام على علیه السلام فرمودند:
ما یَسُرُّنى لَومِتُّ طِفلاً وَاُدخِلتُ الجَنَّةَ وَلَم أَکبَر فَأَعرِفَ رَبّى عَزَّوَجَلَّ؛
دوست ندارم که در کودکى از دنیا مى رفتم و وارد بهشت مى شدم و بزرگ نمى شدم تا پروردگارم، عزّوجلّ، را بشناسم.
کنزالعمال، ج13، ص151، ح36472
امام على علیه السلام فرمودند:
… عالِمُ السِّرِّ مِن ضَمائِرِ المُضمِرینَ وَنَجوَى المُتَخافِتینَ وَخَواطِرِ رَجمِ الظُّنونِ وَعَقدِ عَزیماتِ الیَقینِ… ؛
خدا داناست به هر رازى که مردم در دل نهان داشته اند، و به نجواى آهسته رازگویان و به هر گمان که در خاطرى نهفته است و به هر تصمیمى که از روىِ یقین گرفته شود.
نهج البلاغه، خطبه 91
امام جواد(سلام الله عليه):
الحَمدُ للَّهِِ الَّذى خَلَقَنا مِن نورِهِ بِيَدِهِ؛
سپاس خدايى را كه ما را با دست خود از نور خويش آفريد.
اهل بيت: ج 1 ص 246 ح 345
امام صادق عليه‏السلام :
إنّ اللّه‏ تباركَ وتعالى يَنقُلُ العَبدَ مِنَ الشَّقاءِ إلى السَّعادَةِ ، ولا يَنقُلُهُ مِن السَّعادةِ إلى الشَّقاءِ .
خداوند تبارك و تعالى بنده را از بدبختى به خوشبختى منتقل مى‏كند ، ولى از خوشبختى به بدبختى منتقل نمى‏كند .
التوحيد : 358 / 6 منتخب ميزان الحكمة : 300
امام على عليه السلام :
وَلَو ضَرَبتَ فى مَذاهِبِ فِكرِكَ لِتَبلُغَ غاياتِهِ ما دَلَّتكَ الدَّلالَةُ إِلاّ عَلى أَنَّ فاطِرَ النَّملَةِ هُوَ فاطِرُ النَّخلَةِ لِدَقيقِ تَفصيلِ كُلِّ شَى ءٍ وَغامِضِ اختِلافِ كُلِّ حَىٍّ وَمَا الجَليلُ وَاللَّطيفُ وَالثَّقيلُ وَالخَفيفُ وَالقَوىُّ وَالضَّعيفُ فى خَلقِهِ إِلاّ سَواءً؛
اگر راههاى انديشه ات را در نوردى تا به پايانه هاى آن رسى، هيچ دليلى تو را جز به اين رهنمون نشود كه آفريننده مورچه همان آفريننده درخت خرما است و اين به سبب دقت و ظرافتى است كه جداسازى هر چيزى از چيز ديگر و پيچيدگى و تنوعى است كه در هر موجود زنده اى به كار رفته است موجودات بزرگ و كوچك، سنگين و سبك و نيرومند و ناتوان، همگى در آفرينش براى خداوند يكسانند.
نهج البلاغه، خطبه 184
امام رضا عليه السلام :
إِنَّما قُلتُ اللَّطيفُ، لِلخَلقِ اللَّطيفِ وَلِعِلمِهِ بِالشَّى ءِ اللَّطيفِ أَلاتَرى إِلى أَثَرِ صُنعِهِ فِى النَّباتِ اللَّطيفِ وَغَيرِ اللَّطيفِ وَفِى الخَلقِ اللَّطيفِ مِنَ أَجسامِ الحَيوانِ مِنَ الجِرجِسِ وَالبَعوضِ وَما هُوَ أَصغَرُ مِنهُما مِمّا لايَكادُ تَستَبينُهُ العُيونُ بَل لايَكادُ يُستَبانُ لِصِغَرِهِ الذَّكَرُ مِنَ النثى وَالمَولودُ مِنَ القَديمِ فَلَمّا رَأَينا صِغَرَ ذلِكَ فى لُطفِهِ … عَلِمنا أَنَّ خالِقَ هذَا الخَلقِ لَطيفٌ؛
گفتم لطيف است، چون هم موجودات لطيف آفريده و هم به چيزهاى ظريف و ريز آگاهى دارد. آيا نشانه آفرينش او را در گياهان ظريف و غير ظريف و در پيكرهاى ظريف و ريز جاندارانى چون كك و پشه و كوچك تر از اينها را نمى بينى كه تقريبا به چشم ديده نمى شوند و از بس ريزند نر و ماده آنها و نوزاد و كهن زادشان ازيكديگر تشخيص داده نمى شوند.پس چون ريزى و ظرافت اين چيزها را ديديم… پى برديم كه آفريننده اين موجودات نيز لطيف است.
التوحيد، ص 63
پيامبر خدا(صلی الله عليه و آله):
التَّوحيدُ ثَمَنُ الجَنَّةِ؛
توحيد، بهاى بهشت است.
دانش‏نامه عقايد اسلامى: ج 5 ص 12 ح 3886
امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:
اِسمُ اللّه‏ِ الأَعظَمُ مُقَطَّعٌ في اُمِّ الكِتابِ؛
اسم اعظم خدا در اُمّ الكتاب (سوره حمد) پراكنده است.
بحار الأنوار: ج 92 ص 234 ح 16.
امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:
«الـم» هُوَ حَرفٌ مِن حُروفِ اسمِ اللّه‏ِ الأَعظَمِ المُقَطَّعِ فِي القُرآنِ، الَّذي يُؤَلِّفُهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله وَالإِمامُ، فَإِذا دَعا بِهِ اُجيبَ؛
«الف ـ لام ـ ميم»، حرفى از حروف اسم اعظم خداست كه در قرآن، پراكنده است و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و امام، آنها را با هم تركيب مى‏كنند و هر گاه با آن دعا كنند، دعايشان اجابت مى‏شود.
بحار الأنوار: ج 2 ص 16 ح 38.
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
وَالَّذى بَعَثَنى بِالحَقِّ بَشيرا لايُعَذِّبُ اللّه‏ُ بِالنّارِ مُوَحِّدا أَبَدا؛
سوگند به آن كس كه مرا نويد دهنده برانگيخت، خداوند هرگز يكتا پرست را در آتش عذاب ندهد.
(التوحيد، ص29، ح31)
قال الامام الباقر – عليه السلام – :
ايّاكُم و التَفَكُر في اللهِ ولكن اِذا اَرَدْتُمْ اَنْ تَنْظُروا الي عظمتِهِ فانظروا الي عظيمِ خَلقِه؛
از انديشيدن و فكر كردن درباره خدا بپرهيزيد و اگر خواستيد در عظمتش بينديشيد. در عظمت خلقش نظر كنيد.
«الکافي، ج 1، ص 126»
قال الامام الباقر – عليه السلام – :
سبحان مَنْ لم يَزَل و لا يَزال فرداً صمداً لَم يَتَخِذ صاحبةً و لا ولداً؛
منزّه است خدايي كه هميشه بوده و هميشه است و يكتا و بي نياز است، داراي همسر و فرزند نيست.
«الکافي، ج 1، ص 88»
قال الامام حسين – عليه السلام – :
ايُّها النّاسُ اِتَقُوا هولآءِ الذّينَ يُشبهُّونَ اللهَ بِانفُسِهم بل هو الله … ؛
اي مردم! مبادا مثل كساني باشيد كه خداوند را به خودشان تشبيه مي كنند و حال آن كه خداوند هرگز همتا، ضد و مانند ندارد.
«تحف العقول، ص 248»
قال الامام الرضا – عليه السلام – :
مَن قَرَء قل هو الله احد و أمَنَ بها فَقد عَرَفَ التوحيدَ؛
كسي كه قل هو الله احد (سوره توحيد) را بخواند و به آن ايمان داشته باشد به درستي كه توحيد را شناخته است.
«الکافي، ج 1، ص 124»
قال الامام الرضا – عليه السلام – :
الله جل جلاله واحدٌ لا واحدَ غيرُه، لا اختلافَ فيهِ و لا تفاوتَ و لا زيادةَ و لا نُقصانَ؛
خداوند جل جلاله، يكتا و يگانه اي است كه هيچ چيزي غير از او يگانه نيست و اختلاف و تفاوت و زياده و نقصان در (ساحت قدسي) او راه ندارد.
«مسند الامام رضا – عليه السلام – ، ج 1، ص 40»

قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – :
ما قلتُ و لا قالَ القائِلُونَ قبلي مِثلَ لا اله الّا الله؛
نه من و نه پيامبران قبل از من، مثل كلمه توحيد (لا اله الّا الله) سخني نگفته ايم.
«توحيد صدوق، ص 18»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – :
مَنْ قال لا اله الّا الله مُخلِصاً دَخَلَ الْجنةَ … ؛
كسي كه لا اله الّا الله را با اخلاص بگويد، وارد بهشت مي شود و اخلاص آن است كه ذكر كلمه توحيد، انسان را از هر گونه كار ناپسند و حرام باز دارد.
«توحيد صدوق، ص 28»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – :
ما من الكلامِ كلمةٌ احبَّ الي الله عزوجل من قولِ لا الهَ الّا اللهُ؛
هيچ كلامي نزد خداوند، محبوب تر از گفتن كلمه لا اله الّا الله نيست.
«توحيد صدوق، ص 22»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – :
خيرُ العبادةِ قولُ لا اله الّا الله؛
عبادت، گفتن لا اله الّا الله است.
«توحيد صدوق، ص 18»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – :
لا اله الّا الله نصفُ الميزانِ؛
کلمه لا اله الّا الله، نصف ميزان و عمل است.
«امالي شيخ مفيد، ص 275»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – :
ما جزاءُ مَنْ اَنْعَمَ اللهُ عَليهِ بِالتَوحيدِ اِلّا الجنة؛
پاداش كسي كه خداوند به سبب توحيد به او نعمت داده، بهشت است.
«مشكات الانوار، ص 37»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – :
مَن ماتَ وَ لا يُشركُ بِاللهِ دَخَلَ الجنةَ؛
كسي كه بميرد و حال آن كه هيچ گاه شرك به خدا نورزيده باشد، وارد بهشت مي شود.
«مشكات الانوار، ص 38»

عنِ النبي – صلي الله عليه و آله – :
كُلُّ مَولُودٍ يُولَدُ عَلَي الفِطْرةِ وَ ابَواهُ يَهَوِدانه و يُنَصِرانه و يُمَجِسانه؛
همه مولودها بر فطرت (توحيدي) به دنيا مي آيند، و اين پدر و مادرها هستند كه آنها را يهودي، مسيحي يا مجوسي بار مي آورند.
«بحار الانوار، ج 58، ص 187»
قال الامام الصادق – عليه السلام – :
مَنْ نَظَر في الله كيفَ هو هَلَك؛
هر كسي درباره خدا فكر كند كه او چگونه است، هلاك مي شود.
«الکافي، ج 1، ص 126»
قال الامام الصادق – عليه السلام – :
اَساسُ الدّينِ التوحيدُ … امّا التَوحيدُ فَأَنْ لا تَجوَزّ علي ربِّكَ ما جاز عليْكَ؛
اساس دين، توحيد است و توحيد آن است كه سزاوار نشماري پروردگارت را به آنچه خود شايسته آن هستي (صفات مخلوقات را به او نسبت ندهي).
«بحار الانوار، ج 5، ص 17»
عن الْفَتْحِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ – عليه السلام – قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ أَدْنَى الْمَعْرِفَةِ، فَقَال: الْإِقْرَارُ بِأَنَّهُ لَا إِلَهَ غَيْرُهُ وَ لَا شِبْهَ لَهُ وَ لَا نَظِيرَ … ؛
فتح بن يزيد از امام کاظم – عليه السلام – سوال کرد که: كمترين حد معرفت (خدا) چيست؟
حضرت – عليه السلام – فرمودنئ: آن است كه انسان اقرار كند كه جز او خدايي نيست و شبيه و مانند ندارد … و هيچ چيزي مانند او نيست.
«الکافي، ج 1، ص 86»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
لَو كانَ لربِّكَ شريكَ لَأَتَتْكَ رُسُلُه، ولرأيتَ آثارَ مُلكِه … ؛
اگر پروردگارت شريكي مي داشت، همانا پيامبران او نيز به سوي تو مي آمدند و آثار قدرتش را مي ديدي و كردار و صفاتش را مي شناختي، اما خداوند، خدايي است يگانه، همان گونه كه خود توصيف كرده است هيچ كس در سلطنت او نزاعي ندارد.
«نهج البلاغه، نامه 31»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
وصيَتي لَكُم لا تُشرِكٌوا باللهِ شَيئاً؛
سفارش من به شما آن است كه هرگز براي خدا شريكي قرار ندهيد.
«نهج البلاغه، نامه 23»

قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
ما وَحَّدّهُ مَنْ كَيَّفَهُ وَ لا حَقيقَتَهُ أصاب مَنْ مَثَلَّهُ … ؛
كسي كه كيفيتي براي خدا قائل شود، يگانگي او را انكار كرده و آن كس كه همانندي براي او قرار داد به حقيقت خدا نرسيده است و كسي كه خدا را به چيزي تشبيه كرد به مقصد نرسيد و آن كس كه به او اشاره كند يا در وَهم آورد خدا را بي نياز ندانسته است.
«نهج البلاغه، خطبه 186»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
الحَمدُ لِلّهِ الدّالُ علي وجودِهِ بِخَلْقِهِ و بمُحدَثِ خَلقهِ عَلي اَزَلِيَّتِهِ … ؛
ستايش خداوندي را كه با آفرينش بندگان به هستي خود راهنمائي فرمود و آفرينش پديده هاي نو، به ازلي بودن او گواه است و شاهبت داشتن مخلوقات به يكديگر دليل بر بي همتايي اوست.
«نهج البلاغه، خطبه 152»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
«لَم يُولَد» سُبحانَه فيَكُونَ في العِزِّ مُشاركاً وَ «لَمْ يَلِدْ» فيَكُونَ مَوْرُوثاً؛
خداوند از كسي متولد نشده تا در عزت و توانايي داراي شريك باشد و فرزندي ندارد تا وارث او باشد.
«نهج البلاغه، خطبه 182»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
لا اله الّا اللهُ لا شريكَ لَهُ لَيْسَ مَعَهُ اِلهٌ غَيْرُهُ؛
جز خداي يگانه خدايي نباشد و هيچ شريکي براي او نيست (و) جز او معبودي نيست.
«نهج البلاغه، خطبه 35»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
لا توحيد اِلّا بِالاِخلاصِ؛
اعتقاد به توحيد، بدون اخلاص حاصل نمي شود.
«تحف العقول، ص 64»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
هو واحدٌ لَيْسَ لَهُ في الاَشْياءِ شَبَه … ؛
خداوند يكتا است و براي او مثل و مانندي نيست.
«المحجة البيضاء، ج 1، ص 214»

قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
الْحَمدُ لِلِّهِ الَّذِي لا تُدْرِكُهُ الشَّواهِدُ و لا تَحْوِيهِ الْمَشاهِدُ و لا تَراهُ النَّواظِرُ … ؛
اميرمؤمنان – عليه السلام – فرمود: ستايش خداوندي را سزاست كه حواس (پنجگانه) او را درك نكنند و مكان ها او را در برنگيرند، ديدگان او را ننگرند و پوشش ها او را پنهان نتوانند كرد.
«نهج البلاغه، خطبه 185»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
فَهُوَ الَّذِي تَشْهَدُ لَهُ أَعْلامُ الْوُجُودِ عَلي اِقرارِ قَلْبِ ذي الْجُحُودِ، تَعالي اللهُ عَمّا يَقُولُهُ الْمُشَبِّهُونَ بهِ … ؛
پس اوست (خداوندي) كه همه نشانه هاي هستي بر وجود او گواهي مي دهند و دل هاي منكران را به اقرار به وجودش واداشته است، خدايي كه برتر از گفتار تشبيه كنندگان و پندار منكران است.
«نهج البلاغه، خطبه 49»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
الْحَمدُلِلِّهِ الَّذِي اَظْهَرَ مِنْ آثارِ سُلْطانِهِ وَ جَلالِ كِبْرِيَائِهِ ما حَيَّر مُقَلَ الْعُقُولِ؛
ستايش خداوندي را سزاست كه نشانه هاي قدرت و بزرگي و عظمت خود را چنان آشكار كرد كه عقول را از شگفتي به حيرت آورده و انديشه ها را از شناخت کنه صفاتش بازداشته است.
«نهج البلاغه، خطبه 195»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
الْحَمدُ لِلِّهِ العَلِيِّ عَنْ شَبَه الْمَخلُوقِينَ؛
سپاس خداوندي را سزاست كه از شباهت داشتن به مخلوقات برتر است.
«نهج البلاغه، خطبه 213»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
الْحَمدُ لِلِّهِ الكائِنِ قَبْلَ أَنْ يَكُون كُرسيُّ او عرشٌ او سماءٌ او ارضٌ … ؛
حمد و سپاس خداوندي را سزاست كه همواره وجود داشته پيش از آن كه كرسي يا عرش يا آسمان يا زمين، جن يا انس پديد آيند، خدايي كه ذات او را فكرها و عقل هاي ژرف انديش نتوانند بشناسند و با نيروي انديشه اندازه اي براي او نمي توانند تصور كنند.
«نهج البلاغه، خطبه 182»
قال اميرالمؤمنين – عليه السلام – :
التوحيدُ أَنْ لا تَتَوهَّمَهُ؛
توحيد آن است كه خدا را در وهم و خيالت نياري.
«نهج البلاغه، حكمت 470»

پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
قال اللَّه تعالى: و عزّتی و جلالی لا أجمع لعبدی أمنین و لا خوفین ان هو أمننی فی الدّنیا أخفته یوم أجمع عبادی و إن هو خافنی فی الدّنیا أمنته یوم أجمع عبادی؛
خداى والا فرماید: به عزت و جلالم قسم که یک بنده را دو امنیت و دو ترس با هم ندهم اگر در دنیا از من ایمن است در روزى که بندگانم را فراهم کنم او را بترسانم و اگر در دنیا از من بترسد روزى که بندگانم را فراهم کنم ایمنش کنم.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
قال اللَّه تعالى أنا أکرم و أعظم عفوا من أن أستر على عبد مسلم فی الدّنیا ثمّ أفضحه بعد إذ سترته و لا أزال أغفر لعبدی ما استغفرنی؛
خداى والا فرماید: عفو من گرامی تر و بزرگتر از آن است که در دنیا کار بنده مسلمانى را مستور دارم آنگاه از پس مستور داشتنش او را رسوا کنم، و مادام که بنده ام از من آمرزش خواهد او را خواهم آمرزید.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
قال اللَّه تعالى أنا عند ظنّ عبدی بی إن ظنّ خیرا فله و إن ظنّ شرّا فله؛
خداى والا فرماید: من با گمان بنده ام که به من دارد قرینم. اگر نیکو گمان کند، نیکى یابد و اگر بد گمان برد بد بیند.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
قال اللَّه تعالى: إذا وجّهت إلى عبد من عبیدی مصیبه فی بدنه أو فی ولده أو فی ماله فاستقبله بصبر جمیل استحییت یوم القیامه أن أنصب له میزانا أو أنشر له دیوانا؛
خداى والا فرماید: وقتى مصیبت تن یا فرزند یا مال، متوجه یکى از بندگان خویش کنم و او با صبر نیکو مصیبت را استقبال کند، روز قیامت شرم دارم که میزانى براى او نصب کنم یا دفترى براى او پهن کنم.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
قال اللَّه تعالى: أنا أغنى الشّرکاء عن الشّرک و من عمل عملا أشرک فیه معی غیری ترکته و شرکه؛
خداى والا فرماید: من از همه شریکان از شریک بى نیازترم و هر که غیر مرا با من در عبادت خود شریک کند، وى را با شرکش رها کنم.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
قال اللَّه تعالى: إذا تقرّب إلیّ العبد شبرا تقرّبت إلیه ذراعا و إذا تقرّب إلیّ ذراعا تقرّبت منه باعا و إذا أتانی مشیا أتیته هروله؛
خداى والا فرماید: وقتى بنده یک وجب به من نزدیک شود، ذراعى بدو نزدیک شوم و چون ذراعى به من نزدیک شود، بیش از دو ذراع به او نزدیک شوم و اگر ملایم به سوى من آید، بشتاب بسوى او شوم.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
قال اللَّه تعالى، یؤذینی ابن آدم یسبّ الدّهر و أنا الدّهر بیدی الأمر أقلّب اللّیل و النّهار؛
خداى والا فرماید: فرزند آدم مرا آزار می کند که به روزگار ناسزا می گوید، روزگار منم و کارها به دست من است و شب و روز را تغییر می دهم.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
فرغ اللَّه لکل عبد من عمله و أجله و مضجعه و رزقه لا یتعدّاهنّ أبدا؛
خدا عمل و اجل و آرامگاه و روزى هر بنده اى را از پیش معین کرده و هرگز از آن تجاوز نخواهد کرد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
فرغ اللَّه عزّ و جلّ إلى کلّ عبد من أجله و رزقه و مضجعه و شقیّ أو سعید؛
خداى عز و جل مرگ و روزى و آرامگاه و بدبختى و نیکبختى هر بنده اى را از پیش معین کرده است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
عفو اللَّه أکبر من ذنوبک؛
عفو خدا از گناهان تو بزرگتر است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
الطّبیب اللَّه و لعلّک ترفق بأشیاء تخرق بها غیرک؛
طبیب حقیقى خداست شاید چیزهائى براى تو مناسب است که براى غیر تو نامناسب است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
صدق اللَّه فصدقه؛
خدا راستگوست با او راست باش.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
رأس الحکمه معرفه اللَّه؛
اساس حکمت، خداشناسى است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
خلق اللَّه مائه رحمه فوضع رحمه واحده بین خلقه یتراحمون بها و خبأ عنده مائه إلّا واحده؛
خداوند صد جزء رحمت آفرید و یکى را میان خلق نهاد که به وسیله آن بر یکدیگر رحم کنند و نود و نه جزء آن را پیش خود نگهداشت.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
خلق اللَّه الخلق فکتب آجالهم و أعمالهم و أرزاقهم؛
خداوند خلق را بیافرید و زندگى و اعمال و ارزاقشان را رقم زد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
تفکّروا فی کلّ شی ء و لا تفکّروا فی ذات اللَّه؛
در همه چیز بیندیشید ولى در ذات خدا میندیشید.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
تفکّروا فی خلق اللَّه و لا تفکّروا فی اللَّه فتهلکوا؛
در باره خلق تفکر کنید و در باره خدا تفکر مکنید که هلاک خواهید شد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
تفکّروا فی الخلق و لا تفکّروا فی الخالق فإنّکم لا تقدرون قدره؛
در باره خلق بیندیشید و در باره خالق میندیشید که بکنه ذات او نتوانید رسید.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
تعرّف إلى اللَّه فی الرّخاء یعرفک فی الشّدّه؛
در موقع آسایش خدا را بشناس تا در موقع سختى تو را بشناسد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّما یرحم اللَّه من عباده الرّحماء؛
خداوند به بندگان رحیم خود رحم می کند.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّ اللَّه خلق یوم خلق السّموات و الأرض مائه رحمه کلّ رحمه طباق ما بین السّماء و الأرض فجعل منها فی الأرض رحمه فبها تعطف الوالده على ولدها و الوحش و الطّیر بعضها على بعض و أخّر تسعا و تسعین فإذا کان یوم القیامه أکملها بهذه الرّحمه؛
خداوند روزى که آسمانها و زمین را آفرید صد رحمت بیافرید که هر یک از آنها میان زمین و آسمان را پر می کند و یکى را در زمین قرار داد که به وسیله آن مادر به فرزند مهربانست و وحش و طیر به یکدیگر مأنوسند و نود و نه رحمت را نگه داشته و همین که روز قیامت شود این یک رحمت را نیز بر آن بیفزاید.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّ اللَّه تعالى یغار و إنّ المؤمن یغار و غیره اللَّه أن یأتی المؤمن ما حرّم اللَّه علیه؛
خداوند غیرت می برد و مؤمن غیرت می برد غیرت خدا این است که مؤمن مرتکب کارى شود که خدا حرام کرده است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّ اللَّه تعالى لمّا خلق الخلق کتب بیده على نفسه أنّ رحمتی تغلب غضبی.
خداوند وقتى خلق را بیافرید بر خویش مقرر داشت که رحمت من بر خشم من غلبه خواهد یافت.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّ اللَّه تعالى غیور یحبّ الغیور.
خداوند غیرتمند است و مرد غیرتمند را دوست دارد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّ اللَّه تعالى عفوّ یحبّ العفو.
خداوند بخشنده است و بخشش را دوست دارد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّ اللَّه تعالى رفیق یحبّ الرّفق و یعطی علیه ما لا یعطی على العنف.
خداوند ملایم است و ملایمت را دوست دارد و به وسیله آن چیزها می دهد که به وسیله خشونت نمى دهد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّ اللَّه تعالى حیی کریم یستحیی إذا رفع الرّجل إلیه یدیه أن یردّهما صفرا خائبتین؛
خداوند باحیا و بخشنده است وقتى مردى دست هاى خود را به سوى او بلند کرد شرم دارد که آن را خالى و نومید باز گرداند.
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
أفضل الأعمال العلم باللَّه إنّ العلم ینفعک معه قلیل العمل و کثیره و إنّ الجهل لا ینفعک معه قلیل العمل و لا کثیره؛
بهترین کارها خداشناسى است کارى که با دانش قرین است اندک و بسیار آن سودمند است و کارى که با نادانى قرین است نه اندک آن سود می دهد و نه بسیار.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إذا أراد اللَّه خلق شى ء لم یمنعه شی ء؛
وقتى خدا بخواهد چیزى را بیافریند چیزى مانع او نمی شود.
نهج الفصاحه
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي – عَلَيْهِ السَّلام – :
مَنْ عَرَفَ اللّهَ أحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْيا زَهِدَ فيها؛
امام حسن مجتبي – عليه السلام – فرمودند:
هركس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و كسي كه دنيا را بشناسد آن را رها خواهد كرد.
كلمة الإمام الحسن – عليه السلام -، ص 140
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء – سلام الله عليها – : إنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً وَلايُبالي ؛
حضرت فاطمه زهرا – سلام الله عليها – فرمودند: همانا خداوند متعال تمامي گناهان بندگانش را مي آمرزد و از كسي باكي نخواهد داشت.
تفسير التّبيان، ج 9، ص 37
امام صادق ـ عليه السّلام ـ می فرمایند :
أفضل العبادة العلم باللّه و التّواضع له؛
برترين عبادت، شناخت خدا و فروتني براي اوست.
تحف العقول: 364.
قال الامام علي ـ عليه السّلام ـ :
سكّنوا في أنفسكم معرفة ما تعبدون; حتّي ينفعكم ما تحرّكون من الجوارح بعبادة من تعرفون؛
امام علي ـ عليه السّلام ـ : شناخت خدايي را كه مي‌پرستيد در جان‌هاي خود جاي دهيد تا خم و راست شدن هايتان براي عبادت كسي كه مي‌شناسيدش، شما را سود دهد.
تحف العقول: 223 و 204.
قال الامام الرّضا ـ عليه السّلام ـ :
أوّل عبادة اللّه معرفته؛
امام رضا ـ عليه السّلام ـ : آغاز بندگي خدا، شناخت اوست.
التوحيد: 34 / 2.
امام صادق عليه‏السلام می فرمایند :
اَلباءُ بَهاءُ اللّه‏ِ وَ السِّينُ سَناءُ اللّه‏ِ وَ الْمِيمُ مَجدُ اللّه‏ِ و اللّه‏ُ إلهُ كُلِّ شَى‏ءٍ الرَّحمنُ بِجَميعِ خَلقِهِ وَ الرَّحيمُ بِالْمُؤمنينَ خاصَّةً؛
باء (بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم) بهاء (روشنى) خدا و سين آن سناء (بزرگى) خدا و ميم آن مجد (عظمت) خدا، و اللّه‏ معبود همه چيز، رحمن مهربان به همه خلق، رحيم مهربان فقط به مؤمنان است.
كافى، ج 1، ص 114.
امام صادق عليه‏السلام می فرمایند :
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ اسْمُ اللّه‏ِ الأْكبَرِ أو قالَ الأْعظَمِ؛
بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، بزرگ‏ترين ـ فرمود ـ يا با عظمت‏ترين نام خداوند است.
بحارالأنوار، ج 90، ص 223 .
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند :
خداوند مخلوق خود را در تاریکی بیافرید و از نور خود بر آنها انداخت , هر کس در آن روز از آن نور بدو رسید هدایت یافت و هر کس آز آن دور ماند گمراه شد.
(نهج الفصاحه ، حدیث 699)
امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
خداى سبحان چنان نيست كه أحدى (از بندگان خود را) گمراه كند، و خداوند نسبت به بندگان خود ستمكار نيست.
غررالحکم ، باب معرفت خدا
امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
در شگفتم از كسى كه در قدرت خدا ترديد كند با اين كه آفريده او را مى ‏بيند.
غررالحکم ، باب معرفت خدا
امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
هر غالبى جز خداوند مغلوب است.
غررالحکم ، باب معرفت خدا
امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
هر پنهانى، نزد خدا آشكار است.
غررالحکم ، باب معرفت خدا
امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
به راستى كه خداى سبحان نزد آنچه پنهان كرده هر انسانى در درون خود، و گفتار هر گوينده و عمل هر عمل كننده حاضر و بدان آگاه است.
غررالحکم ، باب معرفت خدا
امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
علم و دانش خداى سبحان اعماق پرده‏ هاى غيب را شكافته، و به عقايد پيچيده و پنهان احاطه كرده است.
غررالحکم ، باب معرفت خدا
امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
كسى كه خداى سبحان را به يكتايى و يگانگى بشناسد، هيچ گاه او را به خلق تشبيه نكند.
غررالحکم ، باب معرفت خدا
امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
كسى كه در باره ذات خداى تعالى تفكر كند، الحاد ورزيده از دين بيرون رود.
غررالحکم ، باب معرفت خدا
امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
خداى سبحان را خردها نبيند تا از وى بازگو كند، بلكه خداى تعالى پيش از توصيف هر وصف كننده ‏اى خود آغاز به وصف خود كرده است.
غررالحکم ، باب معرفت خدا
امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
خداى سبحان (چنان است كه) در خردها نگنجد ، و در مسير وزش افكار در كيفيّت خاصّى قرار نگيرد، و در وهم ها در نيايد تا به تصرّف آنها در آيد و محدود شود.
غررالحکم ، باب معرفت خدا
امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
خداوند جلّ جلاله را چشمها هرگز آشكارا نبيند، اما دلها با نيروى حقيقت ايمان، وى را درك كنند.
غررالحکم ، باب معرفت خدا
امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
او است خدايى كه گواهى دهد براى او نشانه‏ هاى هستى بر دل انكار كننده.
غررالحکم ، باب معرفت خدا
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
مَن عَرَفَ اللهَ خَافَ اللهَ وَ مَن خَافَ اللهَ سَخَت نَفسُهُ عَن الدُّنیا.
هر که خدا را بشناسد ترس او در دلش می افتد و هر که از خدا ترسان باشد نفسش از دنیا طلبی باز می ماند.
(جهاد با نفس ، ح 117)

 


جستجو