دیدگاه بعضی اندیشمندان در باب ولایت فقیه
اندیشمند بزرگ اسلام و فیلسوف و حکیم فرزانه قرن پنجم حسین بن عبدالله مشهور به ابوعلی سینا در کتاب شفا مینویسد:
«واجب است که سنتگذار، اطاعت جانشین خود را واجب کند و تعیین جانشین یا باید از طرف او باشد یا به اجماع اهل سابقه (خبرگان) بر زمامداری کسی که بطور علنی برای جمهور مردم ثابت کند که او دارای سیاست مستقل و عقل سلیم و اصیل و اخلاق شریف میباشد و از شجاعت عفت، و حسن تدبیر برخوردار است و احکام شریعت را از همه بهتر میداند و عالمتر از او کسی نیست و اثبات این صفات برای شخص مورد نظر آشکار و علنی باشد و مردم آن را بپذیرند و بر آن متفق باشند و اگر اختلاف و تنازع بر اثر پیروی از هوی و هوس میان آنها ایجاد شود و فرد دیگری که استحقاق و لیاقت جانشینی را ندارد انتخاب کنند به پروردگار کافر گشتهاند، تعیین جانشین با نصب بهتر است زیرا در این صورت از اختلاف و نزاع دور خواهند بود».283
دیدگاه محمدبن ادریس حلی
محمدبن ادریس حلی از علمای قرن ششم هجری قمری در السرائر معتقد است حتی در زمان طاغوت فقیهی که جمع الشرایط علم و عقل و رأی و جزم و تحصیل و بردباری وسیع و بصیرت کافی و امکان اقامه ولایت با شرط عدالت را داشته باشد بر او واجب است که به ولایت قیام کند و شیعیان نیز باید به متصدیانی که از طرف این فقیه امور را عهدهدار شدهاند، رجوع نموده رجوع به غیر از آنان را مجاز نمیداند و میگوید: «شیعه نیز مؤظف است به او مراجعه نماید و حقوق و اموال خویش نظیر خمس و زکات را به او تحویل دهد و خود را برای اجرای حدود در اختیار وی قرار دهندة، عدول از حکم وی حلال نیست، زیرا هر کس از حکم او عدول کند در حقیقت از حکم خدا سرپیچی کرده و تحاکم نزد طاغوت برده است.»284
دیدگاه شیخ عبدالعالی کرکی
شیخ عبدالعالی علی بن حسین کرکی که معاصر شاه طهماسب صفوی بوده و در آن زمان اعمال ولایت کرده میگوید:
«فقهاء و دانشمندان شیعه اثنی عشری بر اینکه فقیه عادل شیعه که جامع الشرایط فتوی باشد او نائب امامان هدی:در زمان غیبت بوده و در خصوص کلیه مسائلی که قابلیت نیابت را دارند اتفاق نظر کردهاند».285
دیدگاه مرحوم جواهر
مرحوم جواهر صاحب کتاب شریف جواهر الکلام در مورد وسوسهگران در امر ولایت فقیه میگوید:
«گویا از طعم فقه چیزی نچشیده و از گفتار و رموز امامان معصوم: چیزی نفهمیدهاند».286
همچنین ایشان ولایت فقیه را مطلقه دانسته و آن را تنصیصیو منصوب از جانب امام معصوم 7 میداند و میگوید:
«ولایت فقیه منصوب به نصب عام در هر چیزی است بطوری که هر آنچه برای امام7 است برای فقیه نیز میباشد، چنانچه مقتضی قول امام 7 «فأنی قدجعلة حاکماً».287
این است که فقیه ولیّ، متصرف در قضا و غیر آن از قبیل ولایت و مانند آن است چنانچه مقتضی قول صاحبالزمان روحی فداه نیز آن را میرساند «در حوادث واقعه به روایت احدایث ما رجوع کنید آنان حجم ما بر شما و ما حجت خدا بر آنان هستیم».288
نظر میرزا محمّد حسین نائینی
در تاریخ معاصر ایران یکی از نظریهپردازان ولایت فقیه علامه میرزا محمدحسین نائینی است ایشان حکومت اصلی جامعه را از آن ولایت فقیه دانسته و میگوید:
«از جمله قطعیات مذهب ما امامیه این است که در این عصر غیبت آنچه از ولایات نوعیه را که عدم رضایت شارع مقدس به اهمال آن حتی در این زمینه معلوم باشد وظایف حسبیه نامیده و فقیه عصر غیبت را در آن قدر متیقّن ثابت دانستیم حتی با عدم ثبوت نیابت عامه در جمع مناسب».289
وی سپس به توضیح علت و فلسفه نیابت فقهاء از امام معصوم پرداخته و میگوید: « چون عدم رضای شارع مقدس به اختلال نظام و ذهاب کیان اسلام بلکه اهمیت وظایف راجعه به حفظ ممالک اسلامیه از تمام امور حسبیّه از أوضح قطعیات است لهذا ثبوت نیابت فقهاء و نوّاب عام عصر در اقامه وظایف مذکور از قطعیات مذهب خواهد بود».290
و هم ایشان ثبوت ولایت عمه برای فقیه را نه تنها در امور حسبیه، بلکه در تمام امور دانسته و میگوید:
«آنچه مهم است اثبات کبری است و آن عبارت است از ثبوت ولایت عامه برای فقیه عصر غیبت و اگر این مسئله اثبات شود بحث از صغرای مطلب امر لغوی خواهد بود چرا که صغرویّات مسأله به هر صورت از وظیفه فقیه خواهد بود».291
ولایت و نیابت حضرت روحالله الموسوی الامام خمینی
بیشک یکی از شخصیتهای برجسته اسلامی و فقهای بزرگی که در عصر ظلمت و جاهلیت مدرن قرن بیستم توانست به اسلام حیاتی دوباره عنایت کند و جان تازهای در کالبد بیروح امت اسلامی بدمد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی الامام خمینی بوده است.
همان کسی که با توکل بر قدرت لایزال الهی قدرت پوشالی طاغوتهای زمان را شکست کاخ 2500 ساله شاهنشاهی ایران را با احتراز پرچم اسلام تصرف نمود، همان کسی که در روایات متعددی که به انقلاب اسلامی و ملت ایران تعبیر و تفسیر میشود، از ناحیه حضرات معصومین: دولت کریمهاش را وعده داده بودند.
در روایتی از ابی داوود بن عبدالله بین شریک از امام باقر7 روایت شده که: «قال : اقبلَ ابوبکر و عمرَ و ا لزبیر و عبدالرحمن بن عوفٍ جلسوا ایضاً رسول الله6 فخرجَ الیهم النبی6 فَجَلَسَ الیهم فأنقطعَ شسعهُ فَرَمی بنعِلِهِ الی علی بن ابیطالب7 ثُمَّ قال:
اِن عَن یمین الله عزوجل او عن یَمین العرش قوماً مِنا علی منابر مِن نورٍوجوهُهم مِن نورٍ تغشی وجوهُهُم ابصارُ الناظرین دُونَهم، قال، ابوبکر: مَن هُم یا رسول الله؟ فَسَکت، فَقالَ زبیر: عبدالرحمنَ: مَن هم یا رسول الله؟ فسکَت. فقالَ علی 7 : من هُم یا رسول الله؟ فقالَ: هُم قَومٌ تُحابوا بِروح ا لله عَلی غیرَ انسابٍ و لااموالٍ اولئک شیعتُکَ و انَتَ اِمامهُم یا علی».292
حضرت فرمود: ابوبکر، زیبر و عبدالرحمن بن عوف در آستان خانه رسول الله6 نشسته بودند، حضرت رسول از خانه بیرون آمد و در کنار آنها نشست در حالی که بند نعلین آن حضرت پاره شده بد، آن را به علی7 داد و فرمود: در سمت راست خداوند یا در سمت راست عرش قومی از ما بر منابری از نور هستند، صورتشان از نور و لباسشان نیز از نور است، درخشندگی سیمایشان دیدگان بینندگان را به سوی آنها جلب میکند.
ابوبکر گفت:آنها چه کسانی هستند؟ حضرت سکوت کرد و پاسخ ندارد و بعد از او زبیر گفت یا رسول الله آنها چه کسانی هستند؟ حضرت سکوت کردند، پس از آن عبدالرحمن بن عوف سوال کرد و باز حضرت سکوت کردند.
آنگاه علیبن ابیطالب7 سوال کرد، یا رسول الله آنها چه کسانی هستند؟رسول خدا فرمود:
آنها قومی هستند که با توجه به «روح الله» با یکدیگر محبت میکنند و وسیله پیوند قلوب و نزدیکی آنان با یکدیگر روح الله است، نه وابستگی فامیلی و خویشاوندی و نه اموال و ثورت و آنها شیعیان تو و تو امام آنهائی ای علی7.
آری حضرت سید روح الله الموسوی الخمینی همان کسی است که نبیمکرم مژده ولایت و مالکیتش را به اصحاب خود میدهد و بر پیروی ولایتش در روایات دیگر مرحبا میگوید. و این امام با آن عظمت و صلابت و شجاعت و مدیریت و علم و تقوی و عدالت پس از سالها مبارزه با استکبار جهانی و طاغوت حاکم بر ایران موفق میشود طاغوت را ریشهکن و با تأسی به اسلام ناب، مکتب تشیع سرخ علوی را بر این مملکت حاکم سازد و خود زعامت و ولایت امت را برعهده گیرد.
وجوب تشکیل حکومت بر فقها
حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در مورد تشکیل حکومت از ناحیه فقهاء چنین میگوید:
«امر ولایت و سرپرستی به «فقی عادل» راجع است و اوست که شایسته رهبری مسلمانان است چه حاکم اسلمی باید متصف به «فقه» و «عدالت» باشد، پس اقامه حکومت و تشکیل دولت اسلامی بر فقیهان عادل واجب کفائی است.
بنابراین اگر یکی از فقیهان زمان به تشکیل حکومت توفیق یافت بر سایر فقها لازم است که از اوی پیروی کنند و چنانچه امر تشکیل دولت اسلامی جز با هماهنگی و اجتماعی همه آنان میسر نباشد بر همگی آنان واجب است که مجتمعاً بر این امر اهتمام ورزیده در صدد تحقق آن برآیند و اگر این امر اصلاً برای آنان امکان عملی نداشت منصب ولایت از آنان ساقط نمیشود و همچنان بر جایگاه خود باقی هستند، اگر چه از تشکیل حکومت معذورند.
در صورت اخیر هر چند توفیق تصدی امر حکومت را نیافتهاند، لکن آن دسته از امور مسلمانان را که مقدور است حق دارند زیر پوشش ولایت و نظارت خود بگیرند، از بیتالمال و امور اقتصادی گرفته تا اجرای حدود الهی».293
[بنابراین] کلیه امور مربوط به حکومت و سیاست که برای پیامبر و ائمه: مقرر شده در مورد فقیه عادل نیز مقدور است و عقلاً نمیتوان فرقی میان این دو نائل شد. زیرا حاکم اسلامی- هر کس که باشد- اجراء کننده احکام شریعت و بر پا دارنده حدود قوانین الهی و گیرنده مالیاتهای اسلامی و مصرفکننده آن در مصالح مسلمانان است پس اگر پیامبر6 و امام 7 شخص زانی (زناکار) را صد تازیانه میزدهاند فقیه نیز در مقام حکومت همین حکم را اجرا میکند».294
استمرار ولایت در رهبری آیت الله العظمی خامنهای
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بنابر تبلیغات غرب علیه ادیان الهی بویژه اسلام و عملکرد منفی کلیسای مسیحیت، دین از عرصه اجتماعی کنار زده و به عنوان یک اعتقاد فری در آمده بود و تز جدائی دین از سیاست بر نظامهای حاکم جهان مسلط گردیده بود ولی با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی و ارائه تز سیستم و نظام جدید سیاسی یعنی جمهوری اسلامی، دین بر این کشور اسلامی حاکمیت یافت و جمهوری اسلامی ایران به عنوان پرچمدار نظام حکومت دینی در میان نظامهای سیاسی جهان مطرح گردید.
نظامی با قدرت اسلام و پشتوانه مردمی روی کار آمد که در سراسر جهان بینظیر بود در سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی استکبار و دشمنان اسلام باور نمیکردند که اسلام بتواند یک سیستم حکومتی کامل ارائه و آن را پیاده سازد که به حمد الهی با رهبری حکیمانه حضرت امام این مهم به ثمر رسید و دشمنیها و کینهتوزیهای دشمنان اسلام نیز برای سرنگونی این نظام مقدس راه به جائی نبرد، لذا آنان با توجه به کهولت و سن بالای امام فروپاشی نظام اسلامی را به بعد از رحلت امام راحل موکول نمودند و در این انتظار بودند که فشارهای ناشی از جنگ تحمیلی و محاصره اقتصادی و دیگر مشکلات و جنگ قدرت در ایران باعث فروپاشی این نظام مقدس گردد ولی درست قدرت لایزال الهی و تدبیر و حکمت خدای متعال امر را چنان دائر نمود که پس از رحلت امام یکی از گرانقدرترین شاگردان آن حضرت زعامت و ولایت امت اسلامی را عهدهدار گردید.
کسی که امام عظیمالشأن و راحل در موردش فرمود: «شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت فقیه جداً جانبداری میکنید میدانم» لذا از ابتدای رهبری ایشان دشمن حملات خود را متوجه ولایت خود نمود و ابزارهای خود در داخل را نیز بکار گرفت تا از طریق ایجاد شبهه در مسائل دین و ولایت فقیه و حکومت دینی و بدعتگذاری و تفسیر به رأی و ناکام دانستن احکام اسلام برای حکومت و ارائه تز تساهل و تسامع و قرائتهای مختلف از اسلام به مبارزه با این نظام الهی برخاستند، غافل از اینکه رهبر معظم انقالب اسلامی مصداق بارز روایت شریفی است که امام صادق7 از رسول خدا نقل کردهاند که حضرت فرمودند:
«اِن عند کل بدعة تکونُ من بعدی یُکادُ بها الایمانُ ولیاً مِن اهل بَیتی موکلاً بِهِ یذبُ ینطقُ بالهامٍ من الله و یعلن ا لحقّ و یُنورُهُ و یَرُدُ کید الکائدینَ یُعبرُ عَن الضعفاء فاعتبروا یا اولی الابصارِ و توکلوا علی الله».295
هر گاه پس از من بدعتها برای نیرنگ زدن توأم با ایمان شود خداوند سرپرست و پیشوا و رهبر دانشمندی از اهل بیت من به ولایت و رسالت و نیابت استمرار امامت میگمارد تا از ایمان مردم و دین خدا دفاع کند و به زبان الهام از طرف خداوند سخن گوید و حق را آشکار و روشن کند و نیرنگ نیرنگ بازان را رد کند و زبان گویای مستضعفین باشد، پس ای صاحبان بصیرت پند گیرید و به خدا توکل کنید.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در آینه کلام حضرت امام خمینی;
بنیانگذار انقلاب اسلامی از همان زمانی که اندیشه حکومت اسلامی را مطرح نمودند درصدد تربیت افرادی بر آمدند تا در زمان بروز و ظهور یافتن این اندیشه ناب ستونهای استوار حکومت اسلامی را تشکیل دهند در این میان گل وجود رهبر فرزانه انقلاب در گلستان انقلاب به باغبانی پیرو مراد و مرشد انقلاب اسلامی شکوفا شد وآن عزیز سفر کرده علیرغم اینکه در زمان حیات افراد کمتر کسی را ستودهاند ولی به جهت برجستگیای خاص در مقاطع زمانی مختلف به بیان ویژگیهای علمی و عملی و سجایای اخلاقی مقام معظم رهبری پرداختهاند که به مواردی از آن اشاره میکنیم.
خورشید انقلاب اسلامی
«این جانب که سالها قبل از انقلاب با جناب عالی ارتباط نزدیک داشتهام و همان ارتباط بحمدالله تاکنون باقی است، جناب عالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی میدانم و شما را چون برادری که آشنای به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید و ازمبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانبداری میکنید، میدانم، و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی میدهید».296
همچنین امام راحل پس از انتخاب معظمله به ریاست جمهوری ایران فرمودند: «خداوند متعال بر ما منت نهاد که افکار عمومی را برای انتخاب رئیس جمهوری متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام عالم به دین و سیاست هدایت فرمود.297
حضرت امام1 پس از ترور نافرجام رهبر معظم انقلاب به مذمت منافقین پرداخته و فرمودند: «اینان [منافقان] آن قدر از بینش سیاسی بینصیباند که بی درنگ پس از سخنان شما در مجلس و جبهه و پیشگاه ملتع به این جنایت دست زدند و به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است».298
«من به شما خامنهای عزیز تبریک میگویم که در جبهههای نبرد، با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالی، سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم».299 «[شما] سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب هستنید».
امام عظیمالشأن راحل در حکم تنفیذ ریاست جمهوری آیتالله العظمی خامنهای در تاریخ 17/7/60 فرمودند: «ایشان … به حکم قرآن کریم، اشداء علی الکفار و رحماء بینهم بودهاند».300
معمار و باغبان انقلاب معظمله را ثمره زحمات خود دانسته و در مورد ایشان فرمودهاند: « من آقای خامنهای را بزرگش کردم».301
همچنین آن فقید سعید در حکم انتصاب معظمله به امامت جمع تهران میفرمایند. جنابعالی (آقای خامنهای) که به بحمدالله به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید به امامت جمعه تهران منصوب میشوید.
دیدگاههای دانشمندان و علمای بزرگ شیعه در مورد رهبری حضرت آیتالله خامنهای روحی فداه
پس از رحلت حضرت امام رضوان الله تعالی علیه، ولایت ائمه: در وجود حضرت آیتالله العظمی خامنهای تجلی یافت و مجلس خبرگان رهبری با درایت خاص با بهره از افاضات غیبی حجةابن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف نور ولایت را در معظمله تشخیص و ایشان را به عنوان ولی امر مسلیمن به نیابت از حضرت بقیة الله 7 معرفی نمودند که در اینجا به گوشههائی از دیدگاهها و نظرات اندیشمندان بزرگ شیعه در این خصوص میپردازیم.
متن پیام حضرت ایتالله العظمی اراکی;
بسمالله الرحمن الرحیم
خدمت جناب مستطاب حجة الاسلام و المسلیمن آقای خامنهای رهبر جمهوری اسلامی دامتة افاضاتُهُ، ابراز تسلیت در مورد فقدان اسفناک و ضایعه جبران ناپذیر رحلت مرحوم آیتالله العظمی خمینی «تاب ثراه» که حقاً مجدد المذاهب در قرن حاضر میباشند اعلام میدارد:
انتخاب شایسته جنابعالی به مقام رهبری جمهوری اسلامی مایه دلگرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران است، شکی نیست که در موقعیت حساس کنونی حفظ نظام جمهوری اسلامی که از اهم واجبات شرعی است متوقف بر این امر مهم میباشد.
اینک اینجانب با ابتهال و تضرع به درگاه ربوبی و با استغاثه به ناحیه مقدسه حضرت ولیعضر عجل الله تعالی فرجه الشریف دوام تأییدات و توفیقات آن جناب را در انجام این مسئولیت بسیار سنگین خواستارم.
بدیهی است در متشابهات امور شرعیه و مسائل مهمه مملکتی مشورت با مراجع عظام و علماء اعلام رهگشای همه خواهد بود. امیدوارم همچون گذشته دست غیبی آن حضرت مکر شیاطین و نقشه اجانب را نقش بر آب فرموده و آن جناب را یار و یاور باشد.302
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
الاحقر محمدعلی العراقی
6ذیعقده، 1409
دیدگاه حضرت آیتالله مصابح یزدی
ما در این دوران کسی را به قابلیت امام نمیشناختیم و بعد از امام این صفت را در مقام معظم رهبری میبینیم، ما این صلابت را جز در امام در شخص دیگری سراغ نداشتیم، این صلابت عزت اسلامی است و هیچکس حق ندارد صلابت اسلام را کم کند، در سرتاسر زندگی ایشان یک نقطه منفی اگر وجود داشت صد عالیجانب مینوشتند و این نعمتی است که خداوند به ما اعطا کرده است و نمونه عینی آن را در امیرالمؤمنین7 میبینیم.
مقام معظم رهبری در نظر حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی
ایشان پس از انتخاب معظمله در خطبههای نماز جمعه تهران چگونگی انتخاب رهبر فرزانه انقلاب را چنین بیان میکند.
به عنوان یک عضو برای من روشن است که هدایتهای الهی و امداد غیبی ما را به آن نقطه درست رسانده است، هیچ قراری روی انتخاب رهبر جدید به این صورت نبوده است، قبل از جلسه به این نتیجه نرسیده بودیم که رهبری به این شکل حاضر باشد، خود رهبر ما هم که در بحث خود ما بود به این شکل رأی ندادند، زمینههایی به اضافه صفایی که در جلسه بود وضع را به اینجا رساند، عمده زمینهها را خود امام حل کردند.
مبنای کار ما در تعیین رهبری عمدتاً نظرات امضاء شده حضرت امام و قانون اساسی موجود و احکام شرعی که این هر سه در انتخاب رهبری جدید تبلور دارند.. در جلسهای با حضور سران سه قوه آقای نخستوزیر [میرحسین و موسوی] و حاجاحمد آقا در محضر امام بحث شد، حرف ما با حضرت امام این بود که اگر این قضیه اتفاق بیفتد ما بعداً با قانون اساسی مشکل داریم، زیرا ممکن است خلاء رهبری پیش بیاید، ایشا گفتند خلاء رهبری پیش نمیآید و شما آدم دارید.
گفتم: چه کسی؟
ایشان در حضور آقای خامنهای گفتند؛ این آقای خامنهای.
وقتی آقای خامنهای در سفر کره بودند، امام گزارشهای آن سفر را از تلویزیون میدیدند امام گفته بودند [به حاج احمدآقا] الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند و امام در نامهای ایشان را برادر خود خطاب کرده بودند.303
دست خدا به همراه مردم و مسئولین بود
آیتالله جنتی امام جمعه وقت قم در مورد رهبری حضرت آیتالله العظمی خامنهای چنین میگوید:
«در این قضیه دست خدا به همراه مردم و مسئولین بود، چون هیچکس حتی خود من باور نمیکردیم که چنین مسئله مهمی به این سادگی حل شود، روز بعد از حادثه رحلت حضرت امام جلسه خبرگان تشکیل شد و با روح همکاری صفا و صمیمیت حاکم بر فضای مجلس آیتالله خامنهای به رهبری جمهوری اسلامی ایران انتخاب شدند، در این جلسه رهبری شورائی نقض شد، به علت آنکه آینده بدی برای آن پیشبینی کردیم و به حمدالله مقام رهبری با اکثریت آراء در مورد کسی تصویب شد که سوابق مبارزاتشان بر همه روشن است و ایشان در حال تبعید قبل از انقلاب اسلامی و حتی در میدانهای جنگ نقش مؤثری ایفا کردند و حتی در زمانی که بینصدر کارشکنی میکرد آیتالله خامنهای دوران مبارزه خود را با موفقیت پشت سر گذاشت و در صحنه سیاسی کشور بسیار آبرومندانه وظایف خود را انجام دادند.
آیتالله خامنهای با سوابق تحصیلی – علمی – تقوائی و حتی نظامی بسیار خوب و تجربه هشتساله حضور در دوران انقلاب [ریاست جمهوری] به نظر خبرگان بهترین افراد برای مقام معظم رهبری هستند.
همین انتخاب قاطع و سریع که با توجه به وصایا و سفارشهای حضرت امام که صلاحیت فقهی ایشان را در جلسات خصوصی تأیید کرده بودند باعث شد که نقشهها و توطئههای دشمنان که در پس فتنه انگیزی بودند نقش بر آب شود.304
دیدگاه حضرت آیتالله ملکوتی امام جمعه تبریز
ایشان که یکی از اعضای مجلس خبرگان میباشد در مورد انتخاب مقام معظم رهبری میگوید: مقصود از مرجعیت در نظر خبرگان، اهلیت مرجعیت است، یعنی کسی که اهلیت استنباط و استخراج حکم از ادله معتبر را داشته باشد و چون آیتالله خامنهای این قدرت و توانائی را داشت و دیگر شرائط رهبری از جمله مدیریت، تدبر، شجاعت و آگاه و عالم به مسائل و مقتضیات روز را داشت و با در نظر گرفتن نظر مساعد حضرت امام به ایشان جلس خبرگان ایشان را به مقام رهبری انتخاب کرد.305
شرط بیعت از شرایط اساسی زمامداری اسلامی
حضرت آیتالله موسوی جزایری در مورد ولایت و رهبری رهبر حکیم و معزز انقلاب اسلامی چنین میگوید:
«ولایت فقیه یعنی ولایت مجتهد، وقتی همه نمایندگان خبرگان که در واقع نمایندگان منتخب مردم هستند آیتالله خامنهای را به عنوان مجتهد معرفی کرده و از طرفی شرط بیعت که از شرائط اساسی زمامداری اسلام است نیز تحقیق پیدا کرده لذا ایشان ولی فقیه همه ماست و اطاعت از ایشان بر همه واجب است حتی بر سایر مجتهدین و مراجع دیگر.
شایستهترین فرد برای این مقام
حضرت آیتالله امامی کاشانی امام جمعه موقت تهران و از اعضاء مجلس خبرگان رهبری دلائل مجلس خبرگان برای انتخاب حضرت آیتالله العظمی خامنهای را برای رهبری انقلاب اسلامی ایران و ولایت امر مسلمین جهان چنین ابراز داشتهاند.
«مجلس خبرگان با توجه به دلائل ذیل آیتالله خامنهای را به مقام رهبری برگزید.
1- شناخت خبرگان از ایشان به عنوان مجتهد و بعضی از خبرگان از سوابق علمی ایشان که صاحبنظر در مسائل فقهی میباشند اطلاع کامل داشتند.
2- حضرت امام قدس سره الشریف آیتالله خامنهای را لایق رهبری دانستهاند و در چند مورد به این موضوع تصریح فرمودهاند.
3- در قانون اساسی، بینش سیاسی و اجتماعی و شجاعت وقدرت و مدیریت از شرایط رهبری است، بنابراین مجلس خبرگان باتوجه به مقام اجتهاد در سایر صفات لازمه برای رهبری، حضرت آیتالله خامنهای را شایستهترین فرد برای این مقام تشخیص دادند.»306
سکینهای که علامت حقانیت ایشان بود
حضرت آیت الله حائری شیرازی در مورد انتخاب نائب بزگوار امام زمان7 چنین بیان میکند:
«آنچه بعد از انتخاب آیتالله خامنهای واقع شد سکینهای بود که علامت حقانیت ایشان بود، چون در سوره بقره از قول پیامبر بنیاسرائیل نقل میکند که خداوند فرمود:که خدا طالوت را به عنوان حاکم و سلطان برای شما تعیین کره و از نظر علمی و جسمی به او عنایاتی کرده و نشانه خدائی بودن حکومت او آن است که صندوق عهد، به شما بر میگردد و سکینه و آرامش از نتیجه آن به دست میآورید».
مهمترین چیزی که بعد از رحلت امام امت اتفاق افتاد این بود که خدا در انتخاب آیتالله خامنهای به امت ما سکینه داد و این انتخاب به شهادت سران خبرگان و اعضای آن کاملاً برخلاف پیشبینیهای قبلی و مقدمه چینی بود و نشان داد که امام زمان عجل الله تعالی فرجه آن را که خود صلاح بداند انتخاب میکند و اگر تمام عالم جمع شوند و پولها خرج شود، سالیان دراز تبلیغات گوناگون برای فردی که موردنظر امام زمان عجلالله تعالی فرجه نباشد صورت گیرد، تمام آن تبلیغات نتیجه معکوس خواهد داشت و آن کسی که مورد عنایت امام زمان7، است در حالیکه احدی درباره او قبلاً چنین توهمی را نداشته همان انتخاب میشود.307
ایشان مصداق بیان حضرت امیر7 شناخته شد
حضرت آیت الله عبادی امام جمعه مشهد در این زمینه چنین میگوید: «حضرت آیت الله خامنهای با استعداد بسیار وسرشار مدت مدیدی از حوزههای علمیه از شخصیتهای بزرگ علمی منجمله رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی استفاده کرده بودند وبا اصول استنباط آشنائی کامل دارند و از نظر مسائل سیاسی مخصوصاً تحلیل زندگی انبیاء وپیشوایان مذهبی دقیقاًًًًً اهل نظر میباشند به عقیده اکثریت قاطع نمایندگان محترم خبرگان ایشان مصداق بیان حضرت امیر7 شناخته شدند308.
والسلام علی من اتبع الهدی