چند وقت پیش به رسم ادب، به دیدار یکی از اساتیدمان رفتم. شنیده بودم که میخواهد خودش را برای نمایندگی مجلس، کاندیدا کند. اما آن روزها، هنوز قضیۀ تبلیغات جدی نشده بود و فرصتی برای بحث و آموختن پیشرو بود. به همین خاطر، فرصت را غنیمت شمرده و از او در مورد کیفیت نمایندۀ مطلوب و کارویژۀ آن سوالهایی کردم. در مورد ویژگیهای نماینده، به جای جوابهای تکراری و کلیشهشدۀ این روزها، حدیثی ذکر کردند و گفتند:
«امام صادق (ع) در حديثي ميفرمايند امور خود را به کسانی بسپارید که حداقل پنج ویژگی داشته باشند. (یعنی معیارهای حداقلی را بیان میکنند.) یک؛ عاقل باشد. عاقل هم این نیست که خوب را از بد تشخیص بدهد. بعضی فکر میکنند عاقل کسی است که خوب را از بد تشخیص میدهد. اما اینطور نیست. در تاریخ روایی ما روایتی ثبت شده که خیلی جالب است. روزی امام صادق (ع) به ابوحنیفه فرمود: به نظرت عاقل کیست؟ ابو حنیفه گفت: کسی که خوب را از بد تشخیص میدهد. امام فرمودند: عجب، پس حیوانات هم عاقلاند. ابو حنیفه گفت: چطور؟ امام فرمود: اگر شما جلوی سگ استخوان بگذاری، دمش را تکان میدهد و شروع به خوردن میکند. اما به محض اینکه چوب برداری و تکان بدهید، فرار میکند. این نشان میدهد که سگ تشخیص میدهد استخوان خوب است و چوب بد. پس سگ هم عاقل است. بعد از این، روایتی از پدرشان مولا علی (ع) نقل میکنند: عاقل کسی است که اگر بین دو امر خیر قرار گرفت، خیر الخیرین را انتخاب کند و اگر بین دو تا شر قرار گرفت، خیرالشرّین را انتخاب کند.» بعد از این، استاد به بیان ویژگی دوم پرداختند و آن اینکه چنین فردی (کسی که مردم باید امورشان را به آنها ارجاع دهند، مانند نمایندگان مجلس در زمان فعلی) باید دانش داشته باشد. ایشان سریعاً به مصداق فعلی این قضیه اشاره کردند و توضیح دادند که مجلس، علاوه بر اینکه آدم عاقل میخواهد تا بین دو تا خیر و دو تا شر، انتخاب درستی داشته باشد، باید دانش و معیار این کار را هم داشته باشد. زیرا در مجلس، پارهای قوانین تصویب میشود که خیر است اما در زندگی سیاسی-اجتماعی و اقتصادی مردم تأثیر معکوسی میگذارند. اینجاست که نماینده باید تشخیص بدهد. اگر نتواند تشخیص بدهد که اثرات این قوانین بر زندگی مردم چیست و چگونه آنرا بهم میریزد، این عاقل نیست، یک آدم معمولی است. حالا این عقل، متصل به دانش است. اگر کسی دانش فهم این مباحث را نداشته باشد، نمیتواند تشخیص دهد و عقلش، خیرالعقلین نیست.ویژگی سوم نمایندۀ مجلس، مبتنی بر حدیث امام صادق (ع) تجربه است. استاد که به خوبی، به تاریخ معاصر واقفاند، مثالی از دوران مشروطه زدند تا با آن، جایگاه تجربهمندی را بیان کنند. ایشان فرمودند:
«خدا رحمت کند شیخ فضلالله نوری را. با این مشروطهخواهان که مخالف شد، میگفت: شما متوجه نمیشوید وقتی قانون تصویب میکنید، قانونگذار علاوه بر اینکه باید دانشمند و عادل باشد، باید رئوف باشد. میدانید برای چی باید رئوف باشد؟ خودش مثال میزند. میگوید: وقتی به یک پزشک، بیماری مراجعه میکند بر مبنی علم و عقل و دانشش، برای مریض دارویی تجویز میکند. ولی اگر هزینۀ خرید این دارو، مریض را از زندگی ساقط کند، این معلوم میکند که او پزشک رئوفی نیست. برای تصویب قانون، آدم باید رئوف باشد. رأفت هم برمیگردد به تجربه. اگر حس کنی که این قانون، در زندگی اجتماعی خودت بیاید، چقدر زندگی تو را به هم میریزد، دیگر نمایندۀ مجلس پیش خودش نمیگوید: حالا چهار سال است که نماینده شدهام، عجت حقوق خوبی میدهند. سه تا چهار میلیون در ماه گیرم میآید، چه ایرادی دارد که آنرا مادامالعمرش کنم.»
اما همانطور که بدیهی است، عقل و دانش و تجربه، در نزد آدمهای شر هم وجود داشته و آنها هم بر مبنای همینها عمل میکنند. پس باید ویژگیهای دیگری، با ماهیت اسلامی وجود داشته باشد تا نمایندۀ جامعۀ اسلامی را از نمایندۀ سایر مکتبها تفکیک کند. این قضیه، در شاخصهای چهارم و پنجم حدیث امامصادق (ع) به خوبی قابل لمس است.
ویژگی چهارم آن است که آنها باید ناصح مردم باشند. خیر مردم را بخواهد. به زبان امروز، برای باند و گروه و دسته و حزب و آنهایی که وامدار به آنها هست، خیرخواهی نکند. حتی اگر به ضرر خودش هم شده، به ضرر باندش هم شده اما پای نفع مردم در میان آمد، خیر خواه مردم باشد.
و اما ویژگی آخر بیان شده در این حدیث شریف آن است که چنین افرادی، باید با تقوا باشند. تقوا هم صرفاً به دین ربط ندارد. چون بعضیها فکر میکنند آدم باتقوا یعنی آدم متدین. نه، چون یکی از ویژگیهایی دین تقواست، نه بلعکس. آدم باتقوا آدمی است که به امانتی که به او سپردهاند خیانت نمیکند. یعنی احتیاط میکند، حواسش جمع است، میداند چیزی که به او دادهاند مال خودش نیست بلکه باید آنرا برگرداند.
در طول این گپ و گفت، استاد چند بار تکرار کردند که این پنج ویژگی اگر در هر آدمی بیشتر پیدا شد، مردم باید امرشان را به پیش او ببرند. یعنی اگر رفتند و تحقیق کردند و پیدا کردند آدمهایی را که این ویژگیها را دارند، دیگر توکل کنند به خدا و معطلش نکنند. اما اگر گشتند و آدمهایی را پیدا کردهاند که عقل دارند، دانش دارند، تجربه هم دارند اما آن آخری را ندارند، به آنها رجوع نکنند. چون آن وقت با همین سهتا، پدر مردم را در میآورند. پس مردم از آخر به اول بیایند. اول ببینند اهل تقوا هست یا خیر. پرهیزکار است، امانتدار است و … اگر اینها را در فردی پیدا کرد، بعد برود سراغ شاخصههای بعدی. چون در روایت آمده که تقوا رکن است. چرا؟ چون تقوا، هم عقل و هم دانش و تجربه را کنترل میکند.
میخواستم بحث را تمام کنم که استاد یک نکتۀ تکمیلی به ذهنش آمد:
«یک نکته هم بگوییم. بعضیها تن به آب نزدهاند، اما دائم شعار میدهند که درست شنا کن. اما وقتی خودشان به آب میافتند، آنقدر خودشان را آلوده میکنند که فرو میروند. بنابراین باید دنبال کسانی گشت که در معرض این مسائل بودهاند. در معرض پول بوده، در معرض قدرت بوده، در معرض خیلی چیزهای دیگر بوده ولی آلوده نشده. این آدم پرهیزکار است. اگر یک جایی را به دستش دادند، اولین کاری که کرد رفقا و آنهایی که در انتخابات برایش کار کردند، اول جای اینها را باز کرد و بعد گفت مردم، دیگر چیزی برای مردم نمیماند. این آدم قابل اعتماد نیست و پرهیزکار نیست.»
به نظر میآید جای چنین دیدگاههایی در فضای رسانهای ما بسیار خالی است. دیدگاههایی که از بطن معارف دینی ما برخاسته و برای مسائل جاری کشور، شاخصها و ارائۀ طریقهایی بیان میکند که از غرب و شرق عالم نیامده و در همگنی کامل با شرایط سیاسی-اجتماعی قرار دارند. دیدگاههایی که ما مسلمانان ایرانی، برای اعمالمان نیازمند آنهاییم ولی آنها را در غبار غفلت خویش مهجور کردهایم.
حالا اگر شما هم جزو آن دسته از رأي دهندگاني هستيد كه قبل از راي دادن به بولتن نيوز سري زده ايد، خیلی خوب است که این ویژگیها را نیز لحاظ کرده و از آنها برای تعیین نمایندگان مجلس، استفاده کنید. اگر هم کاندیداهای خود را برگزیدهاید، یکبار دیگر با شاخصهای ارائه شده در این حدیث شریف، به بررسی آنها بپردازید. مطمئن باشید انتخاب عقلی و شرعی، ارزش این بازنگریها را دارد. راستی، کاندیدای مورد نظر شما، «اهل تقوا» است؟
سيد مجتبي نعيمي