اتحاد آفرینی وظیفه همگانی خصوصا مسئولان

 
اهرم قدرتمند و کارساز «وحدت»،مسئولان را در رسیدن به اهدافشان کمک می کند.شیوه ی رفتار دولتمردان با طبقات مختلف و ارج نهادن به عموم مردم و خدمت رسانی صادقانه به ملّت،نقش بسزایی در ایجاد تفاهم و همدلی و حسّ برادری در جامعه و میان حکومت و شهروندان دارد.از کلمات نورانی امیرالمؤمنین(ع) به چند نمونه که راه کارهای اجرایی برای مسئولان است اشاره می کنیم :
۱- رعایت حقوق دولت و ملّت
گروه ها و طبقاتی که نسبت به هم حقوق و وظایف متقابل دارند،اگر این حقوق را بشناسند و آنها را ادا کنند،میان مردم الفت پدید می آید.امام علی(ع) می فرماید:
«وَ اَعظمُ مَا افتَرَضَ اللهُ سُبحانَهُ مِن تِلکَ الحُقوق حقُّ الوالی عَلَی الرّعیّةِ و حَقُّ الرّعیّةِ عَلَی الوالی،فریضةٌ فَرَضَها الله سّبحانَه لِکُلٍّ عَلی کُلٍّ،فَجَعَلها نِظاماً لِاُلفَتِهم و و عِزّاً لِدِینِهم».۱بزرگ ترین حقی که خداوند قرار داده و واجب ساخته،حق حاکم بر مردم و مردم بر حاکم است،فریضه ای است که خداوند برگردن هر کدام در مقابل دیگری قرار دادهو آن را سبب سامان بخشی الفت و همبستگی ایشان و عزّت دینشان قرار داده است. ۲- عدالت همگانی
امید مردم به مسئولان و حمایت از آنان وقتی صورت می گیرد که اجرای عدالت را درباره ی عموم احساس و باور کنند.در این صورت،مشارکت با حکومت و همدلی با دولتمردان و تحمّل کمبودها و ضعف ها عملی تر خواهد بود.امیرمؤمنان(ع) می فرماید:
«فاِنَّ اَفضَلَ قُرَّةِ عَین الوُلاةِ استِقامَةُ العَدلِ فی البلادِ و ظُهور مَوَدّةِ الرّعیّةِ،وَ اِنّهُ لا تَظهَرُ مَوَدَّتُهم الّا بسَلامَةِ صُدُورهم…».۲برترین مایه ی چشم روشنی حاکمان،برپایی عدالت در شهرها و آشکار بودن مودّت و الفتِ مردم است.مودّت و مهرورزی مردم نیز آشکار نخواهد شد مگر آن گاه که دل ها و سینه هایشان [نسبت به زمامداران] صاف شد.خیرخواهی رعیت نیز درست نشود مگر به حمایتشان از زمامداران و سنگین نشمردن حکومت آنان بر خودشان و توقع نداشتن زوال حکومتشان.

پس آرزوهای مردم را برآور،پیوسته از آنان به نیکی یاد کن و رنج گرفتاران را به حساب آور،چرا که بسیار یاد کردن از کارهای خوب آنان،دلیر را به هیجان و شوق می آورد و سست را به کوشش وا می دارد.

۳- سیاست درهای باز
از جمله اموری که به همدلی مردم با حاکمان کمک می کند،آن است که دسترسی آنان به مسئولان امر،آسان باشد و حاجب و دربان و مسئول دفتر و منشی،دیواری میان مردم و مسئولان پدید نیاورند.

گرچه وجود منشی برای تنظیم امور و ملاقات ها و برنامه ها لازم است،ولی نباید فاصله ایجاد کند و احتجاب و در پرده بودن مسئول،طول بکشد.حضرت علی(ع) در عهدنامه ی خود به مالک اشتر می نویسد:«فَلا تُطَوِّلَنَّ احتِجابَکَ عَن رَعِیَّتِک،فأنّ احتِجابَ الوُلاةِ عَنِ الرَّعِیَّةِ شُعبَةٌ مِنَ الضّیق و قِلَّةُ عِلمٍ بالأمور…».۳

پنهان ماندن خود را از مردم طولانی مساز،چرا که دور از دسترس بودن والیان،نوعی فشار و تنگنا بر مردم است و موجب کم اطلاعی از کارها می شود.پوشیده ماندن از مردم سبب می شود از امور بی خبر بمانند،در نتیجه کار بزرگ نزدشان کوچک جلوه می کند و کار کوچک به نظرشان بزرگ می آید،خوب،بد جلوه می کند و زشت،نیکو دیده می شود و حقّ و باطل به هم آمیخته می شود.والی هم یک بشر است و آنچه را مردم از او پوشیده می دارند،نمی شناسد … .

این شیوه و شفافیّت امور و برنامه ها و درهای باز برای مراجعه ی مردم و انتقاد و انتقال مطالب،سبب می شود حکومت را از آنِ خود بدانند و همبستگی و وفاق ملّی مستحکم تر گردد.

۴- حفظ آبروی مردم
اگر مسئولان،حرمت و آبروی مردم را نگه دارند،از حمایت آنان برخوردار خواهند بود.ولی اگر دیوار احترام متقابل فرو ریزد و مدیران جامعه،همه ی عیوب و کاستی ها و ضعف ها را روی دایره بریزند،گسست پدید خواهد آمد.حضرت امیر(ع) می فرماید:
«فَاِنَّ فی النّاس عُیوباً،الوالی اَحَقُّ مَن سَتَرَها،فَلا تکشِفَنَّ عمّا غابَ عنکَ مِنها،فإنّما عَلَیک تَطهِیرُ ما ظَهَرَ لَکَ،وَ اللهُ یَحکُمُ علی ما غابَ عَنکَ،فَاستُر العَورَةَ مَا استَطَعتَ،یَستُر اللهُ مِنکَ ما تُحِبُّ سَترَهُ مِن رَعیَّتِک».۴

در مردم عیب هایی هست که والی در پوشاندن آنها از هر کسی سزاوارتر است.پس عیوبی را که از مردم بر تو پنهان است،کنجکاوی و فاش مکن.عیوبی را که بر تو آشکار می شود وظیفه داری آنها را پاک و اصلاح کنی،نسبت به عیوب پنهان هم خدا داوری می کند.پس تا می توانی عیوب مردم را بپوشان،تا خداوند هم عیوب تو را که علاقه داری از مردم پوشیده بماند،پرده پوشی کند.

پرده دری و افشاگری میان حاکم و مردم و آبروریزی یکدیگر،آنان را ناراحت و دشمن می سازد و این کینه ها همبستگی عمومی را از بین می برد و به اتّحاد ملّی خدشه وارد می سازد.

۵- خدمات صادقانه به مردم
برای آنکه اتّحاد ملّی در جامعه پایدار باشد و روز به روز بر عمق و کیفیت آن افزوده شود،مسئولان باید به وظایف خود در قبال مردم عمل کنند و توده ی مردم و اکثریت جامعه را محور قرار دهند،چرا که برخورداری از حمایت توده ها در سایه ی خدمت صادقانه به آنان است،نه مقدّم داشتن بخشی ویژه از نور چشمی ها و طبقات مرفّه و بی درد.اگر جز این شود،خشم و نارضایتی عمومی بحران ساز می شود و وحدت ملّی را آسیب می رساند.

امیرالمؤمنین(ع) در همان عهدنامه به مالک اشتر چنین توصیه می فرماید:
«وَ لیَکُن اَحَبَّ الاُمور إلیکَ اَوسَطُها فِی الحَقّ و اَعَمُّها فِی العَدلِ وَ اَجمَعُها لِرضَی الرّعیّة،فإنَّ سُخطَ العامّةِ یُجحِفُ برضَی الخاصَّةِ،و اِنَّ سُخطَ الخاصَّةِ یُغتَفَرُ مَعَ رضَی العامَّةِ…».۵

باید محبوب ترین کارها نزد تو،کاری باشد که در حق،میانه ترین و در عدل،فراگیرترین و در خشنودی ملّت،جامع ترین باشد،چرا که نارضایتی عموم،خشنودی خواص را از بین می برد،ولی خشم خواص در برابر خشنودی عامه ی مردم قابل چشم پوشی است.

سپس اشاره می کند که توده ی مردم،هم در برابر مشکلات و کمبودها صبورترند،هم هنگام نیاز،در صحنه حاضرتر و برای کمک آماده ترند،ولی خواص،هم پرتوقّع ترند،هم ناسپاس تر و هم برای تحمّل مشکلات،بی طاقت ترند و هزینه ی بیشتری هم بر دوش حکومت می گذارند،پس باید جهت گیری و میل و رغبت والی بیشتر به سمت توده های مستضعف باشد،چرا که آنهایند که پشتوانه ی مهم دولت در نبرد با دشمن به شمار می آیند.۶

پس مدیران جامعه و مسئولان امور،با خدمات صادقانه به عموم مردم و در اولویت قرار دادن نیازها و مشکلات و مطالبات آنان،از «حمایت مردمی» برخوردار می شوند و این اتّحاد آفرین و الفت بخش است و فاصله ی حکومت و مردم را از بین می برد،مردم را هم نسبت به هم مهربانتر و یکدلتر می سازد.سعدی می گوید:
صد هزاران خیطِ۷ یکتا را نباشد قوّتی           چون به هم برتافتی،اسفندیارش نگسلد

۶- حفظ آداب و رسوم خوب
گاهی در جامعه،آداب  و سنن و رسومی رایج است که محور الفت و همبستگی و وحدت ملی است و تا اشکال شرعی و زیان نداشته باشد،نباید آنها را بر هم زد و مردم را از خود رنجاند.حضرت علی(ع) به مالک اشتر در مورد حفظ این گونه رسوم می فرماید:
«و لا تَنقُض سُنَّةً صالِحَةً عَمِلَ بها صُدُر هذِهِ الاُمّةِ و اجتمَعت بها الاُلفَةُ».۸

سنّت خوب و رسم شایسته ای را که پیشینیان از این امّت به آن عمل کرده اند و الفت و پیوند بر اساس آن پدید آمده است،نقض نکن و از بین مبر.

۷- احترام به پیمان ها
پایبندی به تعهّدات و وفای به عهد،آن قدر مهم است که اگر با کافران هم پیمان ببندیم،باید به آن وفادار بمانیم،مگر آنکه آنان عهد شکنی کنند.امیرالمؤمنین(ع) احترام به قراردادها و پایبندی به عهد و پیمان را یک فریضه می شمارد و بر تأثیر آن در ایجاد وحدت و همبستگی چنین تأکید می کند:
«لَیسَ مِن فرائِض اللهِ شَیءُ النّاسُ اَشَدُّ عَلیهِ اجتِماعاً مَعَ تَفَرُّق اَهوائِهم و تَشَتُّتِ آرائِهم مِن تعظیم الوفاءِ بالعُهودِ».۹

هیچ یک از واجبات الهی که مردم را با همه ی اختلافات در خواسته ها و نظرها مجتمع و متّحد سازد،مثل بزرگداشتِ وفای به پیمانها نیست.

رواج این فرهنگ و عمل به تعهّدات و وفا به پیمان،در جامعه احساس امنیّت و اعتماد پدید می آورد و همین،از عوامل تحکیم پیوندهای اجتماعی است.

پی نوشت ها
۱- نهج البلاغه،خطبه ی ۲۱۶٫
۲- همان،نامه ی ۵۳ (عهدنامه مالک اشتر)،بند ۵۸٫
۳- نهج البلاغه،نامه ی ۵۳،بند ۱۲۱٫
۴- نهج البلاغه،نامه ی ۵۳،بند ۲۵٫
۵- نهج البلاغه،نامه ی ۵۳،بند ۲۰٫
۶- نهج البلاغه،نامه ی ۵۳،بند ۲۰ : و إنّما عِمادُ الدّین و جِماعُ المُسلِمین و العُدَّةُ لَلأعداء،العامَّةُ مِنَ الاُمّة،فلیکُن صِغوُکَ لهم و مَلیکَ مَعَهُم.
۷- خیط : رشته،نخ.
۸- نهج البلاغه،نامه ی ۵۳،بند ۳۹٫
۹- همان،نامه ی ۵۳،بند ۱۳۵٫
منبع : درسهایی از نهج البلاغه (۱۲) – وحدت و انسجام – جواد محدثی .


جستجو