نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر(نامه 53): طبقات جامعه

«وَاعلَم اَنّ الرَّعیَّهٌَ طَبَقاتُ لاَ یَصلُحُ بَعضُهَا اِلاَ ببَعضِ، وَلاَ غِنَی بِبَعضهَا عَن بَعضِِ: فَمِنهَا جُنُودُ اللهِ، َو مِنهَا کُتَّابُ العَامَّه وَ الخَاصَّه، وَ مِنهَا قُضَاهُ العَدل، وَ مِنهَا عُمَّالُ الاِنصَافِ وَالرَّفقِ، وَ مِنهَا اَهلُ الجِزیَهِ وَ الخَرَاجِ مِن اَهلِ الذَّّمَّه وَ مُسلِمَهِ الَّناسِ، وَ منهَا التُّجَّارُ وَاَهلُ الصَّنَاعَاتِ، وَمِنهَا الطَّبَقَهُ السُّفلَی مِن ذَوی الحَاجَهِ وَالمَسکَنَهِ، وَکُلُّ قَد سَمَّی اللَّه لَهُ سَهمَهُ. وَ وَضَعَ عَلَی حَدَّهِ فَرِیضَهََ فِی کِتَابِهٍ اَو سُنَّهَ نَبِیَّه عَلَیه السلام عَهداََ مِنهُ عِندَنَا مَحفُوظاً»؛ «ای مالک! بدان که مردم از گروههای گوناگونی اند که اصلاح هر یک جز با دیگری امکان ندارد، وهیچ یک از گروهها بی نیاز از گروه دیگر نیست. لشکر خدا،و نویسندگان عمومی وخصوصی، قضاوت دادگستر، کارگزاران عدل و نظم اجتماعی، جزیه دهندگان، پرداخت کنندگان مالیات، تجار وبازرگانان، صاحبان صنعت وپیشه وران، ونیز طبقه پایین جامعه، یعنی نیازمندان ومستمندان از آن قشرها می باشند، که خداوند سهمی وتکلیفی برای هر یک مقرر داشته است، ومقدار واجب آن را در قرآن یا سنت پیامبر علیه السلام تعیین کرده است واین پیمانی از سوی خدا است که نزد ما محفوظ است».

 

االف.نکته ها وحکمت ها

1-طبقات جامعه و پیوستگی انها به یکدیگر

2-شناخت روابط بین طبقات و گروه ها

3-شناخت حقوق،حدود و تکالیف هر یک از طبقات و گروه ها

4-پایبندی به عهدها و تکالیف الهی نسبت به مردم

5-آشنای با احکام وحدود کتاب خدا و سنت رسول

ب.انتظارت،بایدها و نبایدها(اهداف رفتاری برای مدیر و فرمانده)

1-از گروه بندی ها،طبقات و مجموعه های گوناگون تحت امر خود و روابط بین آنها مطلع باشد(تحلیل روشنی داشته باشد)

2-حدود و تکالیف هر یک از گروه های مجموعه ی خود را رعایت کند

3-دقت،فکر وتلاش خود را برای هر یک از گروه ها و طبقات به میزان لازم و عادلانه اختصاص بدهد

ج.شواهد از ایات قرآن و سخنان امام(ع)

اول: آیات قرآن

1-( وَ رَفَعنَا بَعضَهُم فَوقَ بَعض دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعضُهُم بَعضاً سُخرِیّاً)؛ «و رتبه های برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری دادیم،تا برخی از آنان برخی دیگر را به خدمت گیرند»

2-(کَی لاَ یَکُونَ دُولَهً بَینَ الاَغنِیَاءِ مِنکُم )«تا(ثروت ها) در میان توانگران شما دست به دست نگردد»

دوم:روایات امام

3-سئل علیّ (صلوات الله علیه) عن احوال العامّهٌ فقال: «اّنما هی من فساد الخاصّهٌ وانّما الخاصّهَ لیقسّمون علی خمس: 1- العلماء وهم الادلّاء علی الله 2- والزّهّاد وهم الّطریق الی الله 3- والتّجّار وهم امناء الله 4- والغزاة وهم انصاردین الله 5- والحکّام وهم رعاة خلق الله، فاذا کان العالم طمّاعا و للمال جمّاعا، فبمن یستدلّ واذا کان الزّاهد راغبا و لما فی ایدی النّاس طالبا، فبمن یقتدی واذا کان التّاجر خائنا وللزّکوة مانعا، فبمن یستوثق واذا کان الغازی مرائیا وللکسب ناظرا فبمن یذبّ عن المسلمین واذا کان الحاکم ظالما وفی الأحکام جائراً فبمن ینصر المظلوم علی الظّالم؟ فوالله ما اتلف النّاس الّا العلماء الطّمّاعون، والزّهّاد الرّاغبون، والتّجّار الخائنون، والغزاة المرائون، والحّکام الجائرون، إلَّا الَّذینَ آمَنُو و عَمِلوا الصَّالِحاتِ».

از امام علی علیه السلام درباره احوال عموم مردم پرسیدند، فرمود: «فساد احوال عمومی از فساد خاصه است واین بر پنج قسمت است: اول: دانشمندان که آنها مردم را به خدا دلالت می کنند. دوم: زهاد که راهنمایی به سوی خدا هستند. سوم: تجار که امانتداران خدا می باشند. چهارم: پیکارکنندگان که یاور دین خدا هستند. پنجم: فرمانروایان وحاکمان که آنان چوپان و رعایت کنندگان جانب خدا می باشند.

وقتی دانشمندان طمع کار وگرد آورنده مال از کار در آید، پس (مردم) توسط چه کسی راه برده شوند، وقتی زاهد علاقه مند به دنیا و طالب آن چه در دست مردم است، شد، دیگر به چه کسی اقتدا شود. وقتی تاجر خیانت پیشه و مانع زکات شد، پس به چه کسی اطمینان می توان شود و وقتی که رزمنده خودنما از کار درآمد و منظورش کسب مال وثروت بود، پس به وسیله چه کسی از مسلمانان دفاع می توان کرد و وقتی حاکم و فرمانده ستمکار شد و دردستورهایش ستم را به کار بست، دیگر به وسیله چه کسی می توان ستم دیده را از ستمگر گرفت.

سوگند به خداکه مردم را تباه نکرد مگر علمای طمعکار و زاهدان علاقه مند به دنیا وتجار خائن، و پیکارکنندگان خودنما، وحاکمان ستمگر. زود است که (این پنج دسته که جوامع بشری را سر خاک سیاه نشاندند و) کسانی که ستم کردند، بدانند که جایگاهشان در چه جایی است» خواننده عزیز! تاریخ سخنوران جهان را از آدم تا خاتم ورق بزن وبنگر که هیچ گوینده ای، به جز رسول اکرم علیه السلام، نتوانسته است بدین شیوایی وشیرینی سخن بگوید و صلاح و فساد و جوامع بشری را بدین سلاست و فصاحت و موجز ومختصر در پنج طبقه بیان نماید.

 


جستجو