تفکر
«تفکر» در لغت به معنای اندیشیدن است[1] و با تامل و تدبر به یک معناست.[2] و در اصطلاح، عبارت است از ترکیب امور معلوم، برای به دست اوردن نتایج مجهول.[3]
رابطه عبادت و تفکر
بحث«تفکر» در مباحث «اخلاق عبادی» به دو منظور مطرح می شود:
نخست، آن که تفکر، خود عبادتی بزرگ، بلکه از بهترین عبادتهاست. تا آنجا که حضرت صادق (ع) فرمود:
«لَیْسَتِ الْعِبادَةُ کَثْرِةَ الصَّلاةِ وَالصَّوْمِ، إِنَّمَا الْعِبادَةُ التَّفَکُّرُ فی اَمْرِ اللهِ»[4]
عبادت به بسیاری نماز و روزه نیست. بلکه عبادت – به مفهوم واقعی – اندیشیدن درباره – قدرت و عظمت – خداوند است.
حضرت امام خمینی نیز در تبیین ارزش تفکر می فرماید:
بدان که از برای تفکر ، فضیلت بسیار است و تفکر، مفتاح ابواب معارف و کلید خزاین کمالات و علوم است و مقدمه لازمه حتمیه سلوک انسانیت است. در قرآن شریف و احادیث کریمه، تعظیم بلیغ و تمجید کامل از آن گردیده و از تارک آن تعبیر و تکذیب شده… در حدیث نبوی (ص) است که تفکر یک ساعت از عبادت یک سال بهتر است و در حدیث دیگر است که تفکر یک ساعت بهتر است از عبادت شصت سال و در حدیث دیگر هفتاد سال و از بعض علمای فقه و حدیث ، هزار سال هم حدیث شده…[5]
دوم آن که عبادت واقعی و تکامل بخش، همواره با تفکر و تدبر توام است و زیباترین پرسش ها را انسان های فکور و با خرد انجام می دهند . همان کسانی که قرآن کریم در توصیفشان می فرماید:
«إِنْ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِلایاتٍ لِأُؤلِی الآُلْبابِ* اَلَّذینَ یَذْکُرُونََََاللهَ قِیاماً وَ قُعُوداًوَ علی جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکُّرونَ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَالأَرضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّار»[6]
به یقین در آفرینش آسمان ها و زمین و آمد و رفت شب و روز، نشانه های روشنی برای خردمندان است. همان ها که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آنگاه که بر پهلو خوابیده اند یاد می کنند و در اسرار آفرسنش آسمانها و زمین می اندیشد – و می گویند: -بار الها اینها را بیهوده نیافریده ای! تو، ما را از عذاب آتش نگهدار!
انجام افعال عبادی آنگاه ارزشمند ترو در کمال و سعادت انسان موثر تر است که به جا آورنده آن بصیر و خردمند بوده و از نیروی فکری عمیق تری برخوردار باشد و در وقت عبادت ، به قدرت و عظمت معبود و بی نیازی مطلق او از عبادت بندگانش توجه کند سر حد امکان در سایه ریاضت های عبادی، خود را با آن اهداف حکیمانه هماهنگ سازد و گرنه تنها با خم و راست شدن در نماز و تحمل گرسنگی و تشنگی در روزه و رنج ناشی از انجام سایر عبادات، بدون توجه و اندیشه در این حقیقت مهم که انسان چرا باید عبادت کند و چه کسی را باید بپرستد و چگونه پرستش کند تاثیر چندانی در رشد معنوی انسان نخواهد داشت و حداکثر از مرز رفع تکلیف فراتر نخواهد رفت .
شبی رسول خدا(ص) در نیایش های عاشقانه اش با خداوند، بسیار گریسته بود به گونه ای که وقتی برای نماز صبح به مسجد رفت آثار گریه هنوز در سیمای حضرتش مشهود بود. بلال عرض کرد:
ای رسول خدا! با آن که هیچ لغزشی از شما سر نزده و نمی زند . چرا این اندازه گریسته اید؟
رسول خدا (ص) فرمود:
چگونه گریه نکنک و حال انکه امشب آیه «إِنْ فی خَلْقِ السَّموات… » بر من نازل شد؛ وای بر کسسی که آن را قرائت کند و درباره اش نیندیشد![7]
درجات تفکر
درست است که تفکر و اندیشه، کاری ارزشمند است و در شمار عبادت بزرگ به حساب می آید، لیکن هر تفکری ارزشمند نیست و عبادت محسوب نمی شود. از این رو شارع مقدس اسلام از اندیشه درباره برخی موضوعات نهی فرموده و باید از آنها پرهیز کرد*
ارزش اندیشه های مثبت و سازنده نیز با هم یکسان نیست ، بلکه نسبت به موضوعاتشان با هم تفاوت دارند. بدین جهت، دانشمندان بزرگوار اخلاق و سیر و سلوک برای تفکر درجاتی قائل شده اند که عبارتند از:
1-تفکر درباره خداوند
عالی ترین درجه تفکر، اندیشیدن درباره قدرت و عظمت الهی و اسما و صفات اوست، زیرا ذات اقدس الهی منشا عالم هستی و سرچشمه همه فضایل و کمالات است و تقرب به درگاه او نیز رمز عزت ، آزادگی و تکامل آدمی است و این تقرب بدون تفکر و تحصیل معرفت حاصل نمی شود، از این رو حضرت صادق(ع)فرمود:
«أَفْضَلَ الْعِبادَةِ إِدْمانُ التَّفَکُّرِ فِی اللهِ وَ فی قُدْرَتِهِ»[8]
برترین عبادتها، اندیشه درباره خدا و قدرت اوست.
امام خمینی درباره ارزش و قداست اندیشه درباره خداوند می فرماید:
…[درجه] اول، تفکر در حق و اسماء و صفات و کمالات اوست و نتیجه آن، علم به وجود حق و انواع تجلیات است که از آن به اعیان و مظاهر رخ دهد. و این افضل مراتب فکر و اعلی مرتبه علوم و اتقن مراتب برهان است. زیرا که از نظر به ذات علت و تفکر در سبب مطلق، علم به او و مسببات و معلومات پیدا شود…[9]
برخی به غلط، چنین پنداشته اند که مطلق تفکر درباره ذات اقدس الهی برای بشر ممنوع بوده کسی حق ندارد حتی برای کسب و ازیاد معرفت خود و اثبات وجود الهی و تنزیه و تقدیس آفریدگار جهان ، درباره حضرتش بیندیشد. حضرت امام خمینی این عقیده را تصوری باطل دانسته در رد آن می فرماید:
باید دانست که این که ما گفتیم «تفکر در ذات و اسما و صفات» ممکن است جاهل گمان کند که تفکر در ذات ممنوع است به حسب روایات و نداند که آن تفکر که ممنوع است ، تفکر در اکتناه ذات * و کیفیت آن است، چنانچه از روایات شریفه استفاده می شود…. و اما نظر در ذات برای اثبات وجود و توحید و تنزیه و تقدیس آن، غایت ارسال انبیا و آمال عرفا بوده و قرآن کریم و احادیث شریفه مشحون از علم به ذات و کمالات و اسماء الهی و کتب معتبره اخبار مثل اصول کافی و توحید شیخ صدوق، غور در اثبات ذات و اسماء و صفات نموده اند.[10]
2- تفکر در نظام هستی (آفاق و انفس)
یکی دیگر از درجات تفکر، اندیشه در لطایف و دقایق آفرینش و اتقان و استحکام نظام آفرینش است. چنین تفکری به خودی خود در کمال یابی انسان ها ، رها ساختن جان از چنگ تعلقات سخیف مادی و اوج اعتلایش در فراخنای عالم ملکوت نقشی تعیین کننده دارد. متفکر بزرگ اسلامی، خواجه نصیر الدین طوسی در این باره می نویسد:
انسان باید در اجزا و ذرات عالم از قبیل کرات آسمانی ، ستارگان، حالات، حرکات، تاثر و هدف آنها اندیشه کند، همین طور در موجودات زمینی از اجرام معدنی گرفته تا گیاهان و جانوران و بویژه اعضا و اجزای وجود انسان که هیچ یک قابل شمارش نیست نیز بیندیشد و آنگاه با تفکر درباره منافع ، مصالح و حکمت هایی که بر وجود هر کدام مترتب است. بر کمال عظمت، علم و قدرت آفریننده و ناپایداری غیر او استدلال کند… و از همین قبیل است تامل در تاریخ گذشتگان و چگونگی کوتاه شدن دست آنها از دنیا و رهسپاری ایشان به دیار آخرت؛ بدیهی است چنین تفکری موجب قطع دلبستگی به غیر خدا ، وابستگی کامل به حضرت او و تحصیل تقوا می شود. همچنین می توان دامنه تفکر را قدری بیشتر گسترش داد، به گونه ای که شامل اندیشه در آیات قرآن ، روایات معصومین و احکام و مسائل شرعی و دینی نیز بشود.[11]
آثار تفکّر
نعمت تفکر از گرانبها ترین نعمتهایی است که خداوند مهربان به انسان ارزانی داشته است. بهره گیری صحیح از این نعمت ارزشمند، آثار و برکات فراوانی برای ما در پی دارد. برخی از اهم آثار تفکر عبارتند از:
الف – تحصیل رای صائب: اولین اثر نیکوی تفکر، به دست آوردن رای پخته و درست است، زیرا متفکر هرگز نابخردانه عمل نمی کند. بلکه ابتدا جوانب موضوع مورد عمل را به دقت می سنجد و آنچه را صحیح تر تشخیص دهد بر می گزیند و به کار می بندد. ارزش این اثر زمانی آشکار می شود که بدانیم درصد فراوانی از انسان ها در طول اعصار و قرون متمادی به دلیل عدم بهره گیری درست از نیروی اندیشه، از عبادت آفریدگار جهان روی بر تافته، عمر گرانبهای خویش را در مسیر پرستش خورشید، ستاره، بت، گوساله و… صرف کرده و می کنند. اینان اگر به قول حضرت ابراهیم (ع) لختی می اندیشیدند که چنین موجودات حقیر و بی اراده ای شایسته پرستش نیستند چه بسا هرگز به پرستش آنها اقدام نمی کردند.
قرآن کریم، ضمن اشاره به این حقیقت روشن از زبان حضرت ابراهیم (ع) رابطه نعقل و عبادت را نیز چه نیکو به تصویر می کشد:
«أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ ما لا یَنْفَعُکُمْ شَیْئاً وَ لایَضُرُّکُمْ * اُفَّ لَکُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ أَفَلا تَعْقِلُونَ»[12]
[ابراهیم] «آیا جز خدا چیزی را می پرستید که نه کمترین سودی برای شما دارد و نه زیانی به شما می رستند؟ اف بر شما و بر آنچه جز خدا می پرستید ! آیا اندیشه نمی کنید؟»
ب – دعوت به نیکی ها: فکر و اندیشه صحیح، انسان را به بسیاری از نیکی ها سوق می دهد و به سان محرکی نیرومند، چرخ نیکوکاری را به گردش در می آورد.
حضرت علی (ع) فرمود:
«إِنَّ التَّفَکُّرَ یَدْعوا إِلَی الْبِرَّ وَالْعَمَلِ بِهِ»[13]
اندیشیدن – انسان را – به سوی نیکی و انجام آن فرا می خواند.
حضرت صادق(ع) نیز ضمن تجلیل از اندیشه صحیح، آثار ارزنده آن را چنین بیان فرموده است:
«اَلْفِکْرَةُ مِرْاةُ الْحَسَناتِ وَکَفّارَةْ السَّیَّئاتِ وَضِیاءُالْقُلُوبِ وَفُسْحَةُ الْخُلْقِ وَ إِصابَةٌ فی صَلاحِ الْعِمادِ وَاطَّلاعٌ عَلَی الْعَواقِبِ وَ اسْتِزادَةٌ فی الْعِلْمِ وَ هِیَ خَصْلَةٌ لا یُعْبَدُ اللهُ بِمِثْلِها»[14]
فکر و اندیشه ، آیینه نیکی ها، کفاره گناهان ، فروغ دلها، گشاده رویی، موفقیت در آبادی آخرت، آگاهی به فرجام کارها و افزایش دانش است و آن خصلتی است که خداوند به – چیزی – مانند آن پرستیده نمی شود.
ج- مصونیت از لغزش ها: سهل انگاری در فکر و تدبیر و نسنجیدن عواقب امور، سبب فروغلتیدن انسان در کام اندوه و گرفتاری می شود.از دیگر برکات تفکر، ایمنی یافتن انسان از این گونه لغزش هاست. انسان فکور و خردمند، با بررسی درست جوانب امور، آفات و پیامدهای ناهنجار را شناسایی و آنها را به حداقل می رساند و در نتیجه از بسیاری زیانهای مادی و معنوی مصون می ماند:
حضرت علی (ع) در این باره می فرماید:
«أَصْلُ السَّلامَةِ مِنَ الزَّلَلِ الْفِکْرُ قَبْلَ الْفِعْلِ»[15]
اساس ایمنی از لغزش ها، اندیشیدن پیش از انجام کارهاست.