امام صادق (علیه السلام):
خطاب به طبیب هندی -: تا خوردن زانو، به
سمت عقب قرار داده شده است؛ چرا که انسان به سمت جلو راه می رود و حرکات او با
تعادل همراه است؛ اما اگر این نبود، انسان در هنگام راه رفتن (بر زمین) می افتاد.
در کف پا گودی ای قرار داده شده است؛ زیرا هر چیز، چون به تمامی سطح بر زمین قرار
گیرد، به اندازه سنگ آسیاب سنگین می شود. اگر بر لبه اش بر روی زمین قرار باشد، یک
کودک هم می تواند آن را (از جای خویش) براند. اگر هم که چیزی به روی بر زمین قرار
گیرد، جابه جا کردن آن، حتی بر یک مرد، سنگین می آید.( الخصال:
ص ۵۱۴ ح ۳٫)
امام صادق (علیه السلام):
خطاب به مفضل بن عمر -: ای مفضل! بنگر که
چگونه انسان در خلقتش ویژگی هایی یافته است تا بر چارپایان، برتری و مهتری داده
شود. او به گونه ای آفریده شده است که راست می ایستد و راست می نشیند تا با دستان
و اندام ها، رویاروی چیزها قرار گیرد و بتواند با آنها در آویزد و کاری انجام دهد.
اگر او به سان چارپایان، صورت به زمین داشت، نمی توانست هیچ یک از کارها را انجام
دهد….
چرا انسان بر ران و سرین خود، این گوشت را حمل می کند، جز برای آن که او را از
(درشتی) زمین نگه دارد تا از نشستن بر آن، احساس درد نکند، آن سان که چون انسان
نحیف و کم گوشت بنشیند و میان او و زمین، حائلی نباشد که او را از درشتی زمین، نگه
دارد، احساس درد کند؟…
در ساختار بدن جانوران و سامان یافتن آنان بر وضعی که دارند، اندیشه کن. آنها نه
به سان سنگ، سخت آفریده شده اند؛ و اگر چنین بودند، نه خم می شدند و نه می
توانستند به انجام دادن کاری دست بزنند. همچنین، آنها بسیار نرم و سست نیز آفریده
نشده اند که نتوانند سنگینی خود را حمل کنند و نه به خویش اتکا ورزند. آنها از گوشتی
نرم آفریده نشده اند که نتوانند سنگینی خود را حمل کنند، و نه به خود اتکا ورزند.
آنها از گوشتی نرم آفریده شده اند که خم می شود و در درون آن نیز استخوان هایی سخت
است و پس و رگ آن را نگه می دارد و اینها همه را به یکدیگر، پیوند می زند و در
کنار هم نگه می دارد. بر روی همه اینها غلافی از پوست قرار گرفته است که همه بدن
را در بر می گیرد.
حکایت بدن، حکایت این تندیس هاست که از چوب ساخته و در آنها، پارچه ای بر اطراف
چوب پیچیده و به کمک نخ، به هم بسته می شود و آن گاه لایه ای از صمغ نیز آنها را
می پوشاند. چوب ها به منزله استخوان، پارچه ها به منزله گوشت، و نخ ها به منزله پی
و رگ و آن لایه نیز به منزله پوست است. اگر این احتمال روا باشد که جانوران متحرک،
به خودی خود و بدون آفریدگار، پدید آمده باشند، چنین چیزی درباره این تندیس های بی
جان نیز روا خواهد بود؛ اما اگر این احتمال درباره تندیس ها روا نباشد، سزامندتر
آن است که درباره جانوران نیز روا نیست…
انسان ها چون توانسته اند صاحب ذهن و زیرکی و توان دست یازیدن به حرفهایی چون: بنا
ساختن، تجارت رنگرزی و جز آن باشند، برایشان کف دستانی بزرگ و برخوردار از انگشتان
درشت، قرار داده شده است تا بتوانند چیزها را در دست گیرند و لازم ترین(در متن
عربی أوکدها آمده و در این باره، چند تفسیر ممکن است: یکی آن که گفته شود این حرفه
ها، بیش از هر چیز،به چنین ساختار و چنین خلقتی نیازمند است. دیگری آن که ضمیر ها،
به نوع بشر برگردانده شود و واژه أوکد نیز فعل ماضی خوانده شده، چنین معنا شود که
خداوند، این حرفه ها را به انسان الهام کرد و او را بر آنها بداشت. این احتمال هم
دور نیست که ضمیر ها به أکف برگردانده شود (ر. ک: بحارالانوار: ج ۳ ص ۹۵).
۱۲۱۷) بحارالانوار: ج ۳ ص ۶۸ تا ص ۹۲٫) آنها همین حرفه
هاست.( بحارالانوار: ج ۳ ص ۶۸ تا ص ۹۲٫)
مناقب آل أبی طالب:
– به نقل از سالم ضریر -: مردی مسیحی از امام صادق (علیه السلام) درباره تشریح بدن
پرسید.
فرمود: خداوند متعال، انسان را بر دوازده اندام اصلی، بر ۲۴۶ استخوان و بر سیصد و
شصت رگ آفرید. رگ ها همه بدن را آبیاری می کنند، استخوان ها اندام ها را نگه می
دارند، گوشت، استخوان ها را نگه می دارد و پی، گوشت را نگه می دارد.
در دستان انسان، ۸۲ استخوان قرار داد: در هر دست، ۴۱ استخوان. از این شمار، ۳۵
استخوان در کف، دو استخوان در فاصله میان مچ و آرنج، یکی در بازو و سه تا در شانه
اوست؛ و به همین اندازه نیز در دست دیگر.
در پای او نیز ۴۳ استخوان است. از این شمار، سی و پنج استخوان در قسمت پایین تر از
مچ، دو تا در ساق، سه تا در زانو، یکی در روان، و دو تا در سرین اوست؛ و به همین
اندازه نیز در پای دیگر.
در پشت او هم هجده مهره است، در هر یک از پهلوهای او نه دنده است، در گردنش هشت
(استخوان)، در سر وی نیز ۳۶ استخوان، در دهانش ۲۸ استخوان و (آن گاه) ۳۲ استخوان
است.( المناقب، ابن شهر آشوب: ج ۴ ص ۲۵۶٫)
آنچه استخوان ها را استحکام می بخشد
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و
سلم):
گوشت و شیر، گوشت می رویانند و استخوان ها را استحکام می بخشند؛ و گوشت، شنوایی و
بینایی را افزون می کند.( دعائم الاسلام: ج ۲ ص ۱۴۵ ح ۵۱۱٫)
امام صادق (علیه السلام):
خوردن سویق با روغن زیتون، گوشت بر می رویاند، استخوان را استحکام می بخشد، پوست
را نازک می کند و بر توان جنسی می افزاید.( الکافی: ج ۶ ص ۳۰۶ ح ۷٫)
طب الائمه (علیهم السلام):
به نقل از بکیر بن محمد -: نزد امام صادق (علیه السلام) بودم. مردی به او گفت: ای
پسر پیامبر خدا، فرزند، زاده می شود؛ اما در او کم عقلی و سستی است.
پرسید: چه چیزی تو را از سویق، باز داشته است؟ آن را بخور و همسرت را نیز بدان
فرمان ده؛ چرا که گوشت می رویاند، استخوان را استحکام می بخشد و سبب می شود که جز
فرزندانی قوی از شما زاده نگردد.( طب الائمه (علیهم السلام): ص ۸۸٫)
المحاسن:
به نقل از احمد بن محمد بن ابی نصر -:
امام رضا (علیه السلام) فرمود: ای احمد! میل تو به سبزی ها چگونه است؟.
گفتم: همه را دوست دارم.
فرمود: اگر چنین است، بر تو باد چغندر؛ چرا که بر ساحل فردوس می روید. در آن، شفای
هر دردی است، استخوان را درشت می کند و گوشت می رویاند.( المحاسن:
ج ۲ ص ۳۲۷ ح ۲۱۰۹)
امام رضا (علیه السلام):
انجیر، بوی بد دهان را می برد، دهان و استخوان ها را استحکام می بخشد، مو بربدن می
رویاند، درد را می برد و با وجود آن، دیگر به دارویی نیاز نیست.( الکافی:
ج ۶ ص ۳۵۸ ح ۱٫)
آنچه استخوان های ساق و پا را محکم می کند
امام صادق (علیه السلام):
خوردن باقلا، استخوان های ساق را تراکم درونی می دهد، توان مغز را افزون می سازد و
خون تازه تولید می کند.( الکافی: ج ۶ ص ۳۴۴ ح ۱٫)
امام صادق (علیه السلام):
سنجد، گوشتش گوشت می رویاند، هسته اش استخوان را رشد می دهد، پوستش پوست را می
پرورد… رگ جذام را به کلی از میان می برد و با این همه،… ساق پا را نیز قوی می
کند.( الکافی: ج ۶ ص ۳۶۱ ح ۱٫)
امام صادق (علیه السلام):
به تبدار، سه بار سویق شسته شده، داده می شود. این، تب را می برد، تلخ و بلغم را
می خشکاند و ساق پاها را تقویت می کند.( دعائم الاسلام: ج ۲ ص ۱۵۰ ح ۵۳۷٫)
امام کاظم (علیه السلام):
سویق، چنانچه آن را هفت بار بشویی و از ظرفی به ظرف دیگر بریزی، تب را می برد و
نیرو را به ساق و پاها و قسمت پایین تر از مچ، سرازیر می کند.( الکافی:
ج ۶ ص ۳۰۶ ح ۹٫)
امام کاظم (علیه السلام):
به تبدار، گوشت کبک بخورانید؛ چرا که پاها را نیرو می دهد و تب را کاملا دور می
کند.( الکافی ج ۶ ص ۳۱۲ ح ۴٫)
امام رضا (علیه السلام):
آب گرم، چنانچه آن را هفت چوش بجوشانی و از ظرفی به ظرف دیگر درآوری، تب را می برد
و نیرو را به ساق پاها و قسمت پایین تر از مچ، سرازیر می کند.( مکارم
الاخلاق: ج ۱ ص ۳۴۰ ح ۱۰۹۷٫)
آنچه مفاصل را نرم می کند
طب الائمه (علیهم السلام):
به نقل از ازرق بن سلیمان -: از امام صادق
(علیه السلام)، درباره آلو پرسیدم، فرمود: برای تلخه، مفید است و مفاصل را نرم می
کند. البته، از آن فراوان مخور؛ چرا که بادهایی را در مفاصل تو در پی می آورد.( طب
الائمه (علیهم السلام): ص ۱۳۶٫)
آنچه مفاصل را سست می کند
امام کاظم (علیه السلام):
موی بدن، چون بلند شود، آب کمر را قطع می کند، مفصل ها را سست می گرداد و ضعف و سل
بر جای می نهد.( مستطرفات السرائر: ص ۵۷ ح ۱۸٫)
آنچه برای درد پهلو سودمند است
قصص الانبیاء:
به نقل از عبدالله بن سنان -: از امام
صادق (علیه السلام) پرسیدم: آیا عیسی (علیه السلام) به آنچه آدمی زادگان بدان
مبتلا می شوند، مبتلا می شد؟
فرمود: آری. او در خردسالی به درد بزرگ سالان و در بزرگ سالی به درد خردسالان،
گرفتار می شد و بیمار هم می شد. چون در دوران خردسالی به درد پهلو – که از بیماری
های بزرگ سالان است – مبتلا می شد، به مادرش می گفت: “برایم قدری عسل و سیاه
دانه و روغن زیتون بجو و از آن، خمیر بساز و برایم بیاور”. مادرش آن را برایش
می آورد؛ اما او آن را خوش نمی داشت. مادرش از او می پرسید: “چرا آن را خوش
نداری، در حالی که خود، آن را طلبیده ای؟”. او در پاسخ می گفت: “بده به
من. به دانش نبوت آن را برایت نسخه کردم و به بی تابی کودکان، آن را خوش
نداشتم”. او دارو را می بویید و پس از آن می نوشید.( قصص
الانبیاء: ص ۲۷۰ ح ۳۱۵٫)
آنچه برای کمر درد، سودمند است
الکافی:
به نقل از احمد بن محمد بن ابی نصر -: امام رضا (علیه السلام) فرمود: نخود، برای
کمر درد، سودمند است. (درباره ایشان (امام رضا (علیه السلام)) نیز نقل کرده است
که) او پیش و پس از غذا، آن را می طلبید.( الکافی: ج ۶ ص ۳۴۳ ح ۴٫)
امام صادق (علیه السلام):
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به درگاه پروردگار خویش (عزوجل) از کمر
درد نالید. خداوند به او فرمود که دانه با گوشت بخورد، یعنی هلیم.( الکافی:
ج ۶ ص ۳۲۰ ح ۳٫)