آداب نماز (2)
ج- مقارنات نماز
منظور از مقارنات اموری است که همزمان با بر پایی نماز باید به آنها توجه داشت و آنها را به کار بست . اهم این امورز از این قرار است:
1-اذان و اقامه: و آن دو عبارتند از اعلام و تذکر یک سلسله اصول کلی و اساسی که هر مسلمان باید بدانها پایبند باشد و بیان شعارهایی سازنده در جهت بر پایی هر چه باشکوهتر نماز و …. زیرا نماز در حقیقت حضور یافتن انسان در محضر خداوند و سخن گفتن با حضرت اوست و شایسته است انسان قبل این شرفیابی ، در دو جهان درون و بیرون وجودش صلا زند و ندا در دهد تا همه ابعاد و قوای ظاهری و باطنی خود را برای ورود در این ضیافت عظیم آماده کند و انها بدون تهیه اسباب و آداب، وارد محضر مقدس ربوبی نشوند. این اعلان را «اذان» می نامند. وقتی نمازگزار با گفتن «اذان» قوای خود را برای نماز فرا خواند، با ادای «اقامه» این قوا را در محضر خداوند به قیام وا می دارد. [1]
گفتن تکبیرهای چهار گانه در ابتدای اذان به انسان توجه می دهد که ذات، صفات، اسماء و افعال الهی بزرگتر از آن است که در وصف بگنجد.[2]
شهادت به یگانگی خداوند و نفی هر موثری جزا و در عالم وجود نیز این اثر سازنده را دارد که حجاب های ناشی از توجه به غیر خدا را که مانع حضور در محضر باری تعالی است می درد و راه را برای وصول به معراج قرب الهی باز و هموار می سازد.
گواهی به رسالت پیامبر اکرم (ص) و امامت امیر مومنان(ع) نیر نوعی استعداد از روح بلند آن دو راد مرد بزرگ ، برای عروج به ملکوت و موفقیت در انجام این سفر روحانی است. علاوه بر این ضرورت اطاعت و انقیاد در برابر اوامر آن بزرگواران را نیز به قلب و روح انسان یاد آوری می کند و خود به منزله نوعی اعتراف و اتمکام حجت است چه این که وقتی پذیرفتیم که پیامبر (ص) فرستاده خدا و مامور هدایت انسانها و امام (ع) جانشین و تداوم بخش راه اوست ، در صورت تخلف از دستورات آنان جایی برای اعتذار در پیشگاه خداوند باقی نمی ماند.
گفتن حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ و «حَیَّ عَلَی الْفَلاحِ» و«حَیَّ عَلَی خَیْرِ الُعَمَلِ» به منزله اعلام آماده باش و فراخوانی به همه قوا و ادراکات ، برای حضور در پیشگاه قدس الهی است، زیرا فطرت انسان جویای سعادت و فلاح است و این فلاح نیز جز با انجام و اقامه بهترین اعمال – نماز – حاصل نمی شود.
2- قیام (ایستادن) : ادب قیام آن است که نماز گزار به این حقیقت توجه کند و آن را به قلب خویش القا نماید که در مقابل چه کسی ایستاده و با کی سخن می گوید . از سویی ذلت، حقارت و تهیدستی خود و از سوی دیگر بزرگواری، جلال و جبروت معبودش را در نظر بگیرد و خود را در مرای و منظر او بداند، چرا که اگر انسان خدا را نمی بیند ، او انسان را می بیند. قرآن کریم در این باره خطاب به رسول خدا (ص ) می فرماید:
«وَتَوَکَّلْ عَلَی الْعَزیزِ الرَّحیمِ * الَّذی یَریکَ حینَ تَقُومَ»[3]
بر خداوند عزیز رحیم توکل کن همان کسی که وقتی (برای نماز و عبادت) قیام می کنی ترا می بیند.
ابان بن تغلب می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم:
امام سجاد، علی بی الحسین (ع) را دیدم که وقتی به نماز می ایستاد ، رنگ چهره اش دگرگون می شد!
امام صادق (ع) در پاسخ به من فرمود:
«وَ اللهِاِنَّ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ کانَ یَعْرِفُ الَّذی یَقُومُ بَیْنَ یَدَیْهِ»[4]
به خدا سوگند ! علی بن الحسین (ع) کسی را که در برابرش به نماز می ایستد می شناخت.
3- نیت: ادب نیت، اخلاص است؛ به این معنا که هیچ انگیزه ای جز خشنودی خداوند و نزدیک شدن به او و اطاعت از دستور او در عمل انسان مدخلیت نداشته باشد.
4- تکبیر (گفتن الله اکبر) : شایسته است در ابتدای نماز هفت تکبیر گفته شود که یکی از انها به نیت تکبیره الاحرام باشد. به این تکبیرها، «تکبیرات افتتاحیه » می گویند.
همچنین بعد از هر یک از بخشهای مختلف نماز نیز گفتن تکبیر مستحب است، زیرا نمازگزار در ضمن گفتن این تکبیرها عمل خود را در برابر عظمت الهی، کوچک و ناچیز شمرده و خدا را از این که در تصور و توصیف بیشتری بگنجد برتر و بزرگتر می داند. و نیز شایسته است در هر تکبیر ، بویژه در هنگام گفتن تکبیره الاحرام دستها را تا برابر گوش بالا بیاورد .
5- قرائت: مهمترین آداب قرائت استعاذه است به این معنا که انسان قبل از شذروع به خواندن حمد از شر شیطان رجیم به خدا پناه ببرد و بگوید : «اَعُوذُ بِا للهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ»
دیگر آن که الفاظ و عبارات حمد و سوره بلکه همه آنچه را در نماز می گوید صحیح و نیکو ادا کند و توجه به الفاظ و عبارات ، او را از دقت در معانی آنها باز ندارد و از دریای بی کران آیات الهی و استفاده از مفاهیم بلند آن محروم نسازد.
6- رکوع: امام صادق (ع) درباره رکوع و ارتباط آن با سجود می فرماید:
«فی الرَّکُوعِ اَدَبٌ وَ فی السُْجُودَ قُرْبٌ وَ مَنْ لایُحْسِنُ الاّْدِبَ لایَصْلَحُ لِلْقُرْبِ»[5]
در رکوع ادب است و در سجود نزدیکی به خداست و کسی که ادب را نیکو رعایت نکند شایستگی نزدیک شدن پیدا نمی کند.
رکوع، نشانه خشوع و اظهار ذلت است. نمازگزار در رکوع اقرار می کند به این که در قیام به خداوند سبحان، حق خدمت را به جا نیاورده پس با این هیات به خدا پناهیده می شود و از او پوزش می طلبد و از آداب رکوع این است که انسان پشت خود را مستوی نگه دارد، و گردن خود را کشیده دارد، کنایه از آن که آمادگی دارد در راه ایمان به خدا و اجرای فرامین او گردنش را بزنند.
7- سجود: در این حال هفت موضع از بدن، از جمله پیشانی خود را بر زمین می گذارد و این نشانه تذلل و خاکساری در برابر خداوند و عالی ترین درجه عبودیت است.
در رکوع و سجود انسان باید به تسبیح خداوند بپردازد . به این معنا که با گفتن ذکر شریف «سبحان الله» یا نظایر آن*ذات پاک خداوند را از عیب و نقص منزه و مقدس شمارد. «سبحان الله» با همه اختصار و کوتاهی که دارد، بیانگر مفاهیم بلند اعتقادی و ارزشی است . تسبیح خداوند زیر بنای تمام عقاید و تفکرات اسلامی و تعیین کننده چگونگی ارتباط انسان با خداست. با این توضیح که:
-در تسبیح خداوند، توحید هست، زیرا خداوند از شرک و شریک منزه است.
– در تسبیح خداوند، اعتقاد به عدل الهی نهفته است، زیرا خداوند از ظلم و ستم منزه است.
– در تسبیح خداوند ، نبوت و امامت مستتر است ، زیرا خداوند منزه است از این که بشر را بیافریند و او را بدون راهنما رها کند.
– در تسبیح خداوند اعتقاد به معاد هست، زیرا نبودن معاد مستلزم این است که آفرینش جهان و انسان بیهوده باشد و خداوند منزه است از این که کار عبث و بیهوده انجام دهد. در شکل دادن روابط انسان با خدا نیز تسبیح نقش عمده ای دارد، زیرا انسان وقتی خدا را از هر عیب و نقص، منزه بداند به او عشق می ورزد، او را می پرستد ، او را می ستاید، فرامینش را گردن می نهد، به مشیت او راضی می شود، بر او توکل می کند، از معصیتش پرهیز می کند، در جلب رضایتش می کوشد، به بندگانش خدمت می کند و….
سرانجام به خاطر همین محتوای عظیم نهفته در تسبیح است که خداوند متعال در قرآن کریم به کرات و بیش از هر چیز پیامبرش را به آن سفارش می کند.[6] و همه موجودات آسمان و زمین را نیز تسبیح گوی خداوند می داند.[7]
وقتی از امیر مومنان علی (ع) معنای «سبحان الله » را پرسیدند فرمود:
«هُوِ تَعُظیمُ جلالِ عَزَّوَ جَلَّ وَتَنْزیهُهُ عَمّا قالَ فیهِ کُلُّ مُشْرِکِ فَاِذا قالَهَا الْعَبْدُ صَلّی عَلَیْةِ کُلَّ مَلَکٍ»[8]
آن، بزرگ دانستن جلال خداوند است و منزه دانستن او از آنچه هر مشرکی درباره خدا می گوید: پس هر گاه بنده ای آن را بگوید هر فرشته ای بر او درود فرستد.
و نیز از مهمترین آداب سجود آن است که انسان سجده خود را طولانی کند.
رسول خدا (ص) رعایت این ادب را شرط محشور شدن با خود دانسته می فرماید: «اِذا اَرَدْتَ اَن یَحْشُرَکَ اللهُ مَعی فَاَطِلِ السُّجُودَ بَیْنَ یَدَیِ اللهِ»[9]
هر گاه خواستی که خداوند – در قیامت – با من محشورت کند، سجده ات را در پیشگاه خداوند طولانی کن.
8- تشهد: در تشهد بار دیگر به وحدانیت خداوند ، نفی هر گونه شریک از او و نیز عبودیت و رسالت نبی اکرم (ص) گواهی می دهیم و بر آن حضرت و خاندان پاکش درود می فرستیم امام صادق (ع) می فرماید:
« اَلتَّشَهُّدُ ثَناءٌ عَلَی اللهِ تَعالی، فَکُنْ عَبْداً لَهُ فِی السَّرَّ،خاضِعاً لَهُ فِی الْفِعْلِ،کَما انَّکَ عَبْدٌ لَه بِالْقَوْلِ وَ الدَّعْوی ….[10]»
تشهد ستایش خداوند متعال است. پس تو همان گونه که به زبان و گفتار ادعای بندگی او را داری، در ضمیر باطن نیز باید بنده او بوده و در عمل هم در برابر ش خاضع باشی.
9- سلام: از آنجا که نماز معراج مومن است، اتمام نماز به منزله بازگشت از این سفر روحانی است و چون نمازگزار آهنگ بازگشت می کند، سه سلام می دهد. به این ترتیب که اول به منظور قدر شناسی از زحماتی که رسول خدا (ص) در راه هدایت انسان ها متحمل شده به ایشان سلام می دهد. این سلام با رحمت و برکات خداوند نیز همراه است. آن گاه بر خود و بندگان شایسته خداوند و سپس بر همه فرشتگان و مومنان سلام می کند. امام خمینی درباره ادب سلام می فرماید:
کسی که در نماز غایب از خلق نبوده و مسافر الی الله نشده، برای او سلام، حقیقت ندارد و جز لقلقه لسان نیست. پس ادب قلبی سلام، به ادب جمیع صلاه است. و اگر در این نماز که حقیقت معراج است، عروجی حاصل نشده و از بیت نفس خارج نشده ، سلام بر او نیست. و نیز در این سفر اگر سلامت از تصرفات شیطان و نفس اماره بود، و در تمام این معراج حقیقی، قلب را علتی نبود، سلام او حقیقت دارد «والاّ لا سلامّ لَهُ»[11]
د – تعقیبات نماز
عشق و ارادت به خداوند و نیز ادب بندگی ایجاب می کند که انسان، با سلام نماز به دیدار خود با خداوند پایان ندهد، بلکه به مقتضای حال، مقداری یبه ذکر و دعا و نمازهای مستحبی بپردازد و بدین وسیله با خدای خویش خلوت کند و با او به راز و نیاز بگذراند و از همنشینی با او بهره مند شود. چرا که او خود فرموده است:
«اِنّی حَبیبْ لِمَنْ اَحَبَّنی وَ جَلیسٌ لِمَنْ جالَسَنی»[12]
من دوستدار کسی هستم که مرا دوست بدارد و همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند.
عباداتی که انسان با چنین نیتی در پی نمازهای واجب انجام می دهد، تعقیبات نماز گویند. مهمترین تعقیباتی که در اخبار به آن سفارش شده عبارتند از :
1-تکبیرهای سه گانه، پس از سلام مستحب است انسان سه بار تکبیر بگوید و با هر تکبیر دست ها را تا بنا گوش بالا بیاورد.
2- تسبیحات صدیقه طاهره (ع) ، و ان عبارت است از گفتن سی و چهار مرتبه «اللهُ اکبر» و سی و سه مرتبه «الْحَمْدُ اَِللهِ» و سی و سه مرتبه «سُبْحانَ الله. امام صادق (ع) این تسبیحات را فضل تعقیبات نماز و بهتر از هزار رکعت نماز مستحبی دانسته[13] و می فرماید :
«فَوَاللهِ لَوْ کانَشَیْءٌ اَفْضَلَ مِنْهُ لَعَلَّمَهُ رَسُولُ اللهِ (ص) اِیّاها»[14]
به خدا سوگند! اگر چیزی بهتر از این تسبیح بود، رسول خدا (ص) آن را به او – حضرت زهرا (ص) می آموخت.
3- سجده شکر، و آن سپاسگزاری از خداوند است بر این که به انسان توفیق اقامه نماز را عنایت فرموده است . از حضرت صاحب الامر (ع) درباره اهمیت سجده شکر چنین نقل شده:
«سَجْدَةُ الشُّکْرِ مِنْ اَلْزَمِ السُّنَنِ وَ اَوْجَبِها»[15]
سجده شکر از لازم ترین و واجب ترین سنت هاست.
و تعقیبات نماز فراوان است. به دلیل رعایت اختصار به همین اندازه بسنده می کنیم.[16]