موسیقی و غنا از دیدگاه اسلام

کلام شیخ زین العابدین مازندرانی
شیخ زن العابدین مازندرانی (متوفای 1309 ه .ق ) از شاگردان صاحب جواهر و شیخ انصاری و رئیس حوزه عملیه کربلادر کتاب ذخیره المعاد فی تکلیف العباد به دو سؤال پاسخ داده اند که توجه شمار با به آنها جلب می کنیم :
سؤال : حقیقت غنا در شرع چیست و دیگر آن که ، آیا غنا در مراثی امام حسین (ع) خواه هندی و خواه عجمی و خوه عربی و هم در قرآن خواندن ، نزد آن جناب جایز است یا نه ؟
جواب : بسم الله و له الحمد . غنا این است که در عرف بگویند که خوانندگی می کنند و در مراثی بدتر است. بلی ، اگر به طوری بخوانند که نگویند خوانندگی می کند و نگویند که مرثیه به طور خوانندگی می خواند ضرر ندارد . 
سؤال : صورت لهوی مرکب  از پستی  و بلندی با ترجیع یا بی ترجیع ، که در عرف خاص و عام ، همه ی آنها را غنا گویند ، اگر در مرثیه و قرآن و اذان داخل کنند و بخوانند ، خواندن و شنیدن جایز است یا نه ؟
جواب : جایز نیست ، بلکه در قرآن و اذان و مرثیه گناهش بیشتر است .

کلام ابن عبدالعظیم
سید محمود بن عبدالعظیم (متوفای 1315 ه . ق ) در رساله ی فی الغناء پس از نقل دلایل قائلان به حلیت غنا در مرثیه امام حسین (ع) ، و رد همه آنها ، می نویسید :
و بالجمله ، لایریبَ من لم یکن ذهنهُ مشوباً بالشبهه ان فی ارتکاب المحرمات تحصیلا للمستحاب ؛ غذاباً و عقوبهً آکدَ و أشدَّ منه حالَ  کوِنها غیرَ  متوصلَّ بها إلی فالمستحبّات ، فلا ینبغی الحکم الحکم بجواز ارتکاب  أمثال هذهِ الملاهی الموجبهِ للفسقِ و الفتنهِ و الفسادِ ، کما شاهداناه فی بعض البلاد ؛
خلاصه ، کسی ذهنش با شبهات آلوده نشده باشد ، تردیدی در این نمی کند که ، عذاب ارتکاب محرمات به بهانه ی تحصیل ثواب  مستحبات ، شدیدتر از مواردی است که چنین بهانه ای در میان نباشد ، پس نمی توان به جواز ارتکاب این نوع لهویاتی که نمونه اش در بعضی از شهرها مشاهده می شود و موجب فسق مردم ، فتنه و فساد می گردد ، حکم کرد .  
کلام آیه الله حائری (قدس سره)
فتوای حاج شیخ عبدالکریم حائری (متوفای 1355 ه. ق)درباره ی مرثیه ، از پاسخ ایشان به دو سؤال زیر معلوم می شود :
سؤال : هرگاه روضه خوان خوش صورت باشد و در مصائب حضرت سید الشهدا اشعار را به صورت خوش بخواند ، ولی قصدش خوانندگی نباشد غناست یا خیر؟
جواب : معیار در غنا صوتِ خوش نیست ، بلکه کیفیت خاصه ای است از صوت که مناسب مجالس اهل طرب است ، که در عرف تعبیر از آن به آوازه خوانی می شود .
سرال : در تغذیه حضرت سید الشهداء (ع) شبیه شهدای کربلا را آوردن و همین طور شبیه اسرار را آوردن ، و تشبیه طایفه ی  ذکور به زنان امام (ع) و  طبل و کوس زدن جایز است یا نه ؟
جواب : اقامه ی تعزیه ی سیدالشهدا(ع) از جمله ی مستحبات مؤکد است به شرط آن که بر طبل و کوس مشتمل نباشد و احواط آن است که مشتمل بر تشبیه متداوله نیز  نباشد .  
فتوای آیه الله بروجردی و برخی از فقها
در رساله ی آیه الله العظمی حاج آقا حسین طباطبائی بروجردی (قدس سره) (متوفای 1380 ه . ق) که با حاشیه ی تعدادی از مراجع شیعه چاپ شده ، چنین آمده است :
–    آوازی که مخصوص مجالس لهو و بازیگری است غنا و حرام می باشد و اگر نوحه یا روضه یا قرآن را هم با غنا بخوانند حرام است ، ولی اگر آن را با صدای خوب بخوانند که غنا نباشد اشکال ندارد . 
–    سینه زدن در کوچه و بازار با این که زن ها عبور می کنند در صورتی که سینه زن پیراهن پوشیده باشد اشکال ندارد و نیز اگر جلوی جمعیت عزادار بیرق و مانند آن ببرند مانعی ندارد ، ولی باید استعمال آلات لهو نشود . 
فتوای آیه الله گلپایگانی (قدس سره)
در رساله  ی آیه الله حاج سید محمد رضا موسوی گلپایگانی (متوفای 1414 ه . ق ) پس از ذکر مسئله ی فوق ، یک مسئله دیگر به شرح ز یر افزوده شده است :
تعزیه و شبیه خوانی اگر مشتمل بر آلات لهو از قبیل ِ طبل و شیپور و سنج نباشد و اشعار دروغ و غنا نخوانند و مرد لباس زن نپوشد و اجتماع مرد و زن در یک جا نباشد ، اشکال ندارد ، ولی سزاوار است که به تعزیه خوانی تنها اکتفا نکنند و مجالس روضه که در آنها علاوه بر ذکر مصائب حضرت خامس آل عبا (ع) معارف  و عقاید اسلامی و تفسیر آیات و احادیث و احکام شرعیه بیان می شود نیز تشکیل دهند .  
آیه الله صافی مد ظله
علاوه بر این که هر دو مسئله ی فوق در رساله ی آیه اله حاج شیخ لطف الله صافی با همین عبارت ، بدون کم و زیاد آمده ،   ایشان نظر خود را در پاسخ به دو سؤال زیر نیز بیان کرده اند
سؤال : نظر مبارک راجع به طبل و سنج جهت هماهنگ نمودن سینه و زنجیر زدن در عزاداری ماه محرم چیست ؟
جواب : مراسم عزاداری حضرت سید الشهدا(ع) که به صورت مجالس روضه و سخنرانی و حرکت هیئت های عزا برگزار می شود از شعایر بزگ مذهب و موجب احیای آثار اهل بیت (ع) و از علائم شعور دینی و تبلور احساسات مذهبی است باید مظاهر آن ، مظاهر ایمانی بوده و هر چه از آلایش استعمال این وسائل و آلات منزه تر باشد و ساده و بی پیرایه برگزار شود شکوه معنوی آن برتر و جلوه های آموزنده آن بیشتر می شود . این پیرایه ها و آلایش ها خصوصاً  استفاده از آلات لهو که شرعاً ممنوع است از حال عزا و سوگواری و توجه به مفاهیم بند و آموزنده ی این مراسم مانع می شود . امید است در برگزاری این شعایر همگان موفق و مشمول عنایات خاصه ی   حضرت بقیه الله اراواح العالمین له الفداء باشند .
سؤال : در مراسم تولد یا رحلت ائمه اطهار (ع) آیا زدن نی اشکال دارد یا نه ؟
جواب : در موارد مذکوره و غیر آن مطلقاً حرام است .
پاسخ آیه الله فاضل لنکرانی مد  ظله به یکس ؤال
سؤال : آیا استمال آلات موسیقی در دسته های عزاداری ، جایز است ؟
جواب : استعمال آلات لهو و لعب مطلقاً حرام است . 
پاسخ آیه الله علو ی گرگانی مد ظله به یک سؤال
سؤال : استفاده از طبل و سنج و شیپور و نی در مراسم سینه زنی و زنجیر زنی چه صورت دارد ؟
جواب : بر مؤمنین و عزاداران است که از آلات و ابزاری که چه بسا در مجالس لهو و لعب از آنها استفاده می شود که بعضاً هم حرام است ، اجتناب بنمایند و حرمت مجالس عزاداری  را حفظ کنند . 
استفاده از آلات موسیقی در عزاداری 
سؤال : استفاده از آلات موسیقی مانند ارگ در مراسم عزاداری چه صورت دارد ؟
پاسخ آیات عظام
خامنه ای: استفاده از آلات موسیقی مناسب با عزاداری سالار شهیدان نیست و شایسته است مراسم عزاداری به همان صورت متعارفی که از قدیم متداول بوده برگزار شود .
تبریزی : استفاده از آلات موسیقی در عزاداری حرام است .
صافی گلپایگانی : جایز نیست .
بهجت : آن چه موجب وهن عزاداری است باید اجتناب شود ، استعمال آلات موسیقی در عزاداری خالی از اشکال نیست مطلقاً .
فاضل لنکرانی : احوط ترک آن است .  
نی زدن در عزاداری :
سؤال : بعضی مداح ها ، مداحی خود را همراه «نی» و یا مقالات خود را با «نی» اجرا می کنند و فساد انگیز هم نمی باشد ، حکمش چیست ؟
پاسخ آیات عظام
بهجت : استعمال آلات مختص به لهو ، در غیر لهو ، بنابر احتیاط واجب ، جایز نیست و استعمال آنها در لهو ، مطلقاً حرام است و موسیقی مطرب ، استماع آن هم حرام است ، و میزان در مطرب بودن ، اطراب شأنی است نه فعلی ، و تشخیص آن با خود مکلف است .
تبریزی : جایز نیست ، نی زدن ، استعمال آلات لهوی است ولو ان که غم انگیز باشد. 
سیستانی : اگر مناسب مجالس لهو و لعب نباشد، حرام نیست .
مکارم شیرازی : در پاسخ سؤال : «نی زدن اگر موجب فساد نباشد ، چه حکمی دارد؟» مرقوم فرموده اند : اگر از قبیل آهنگ هایی باشد که مناسب مجالس لهو فساد است ، حرام است .
سوم : حُداء
«حداء » بر وزن «دعاء» سرودی است که شتربان ها می خوانند تا شترها تندتر بروند، هم چنان که سعدی گفته است :
نبینی شتر بر حدای عرب     که چونش به رقص اندر آرد طرب
برخی از علما ، حدا را از حرمت غنا استثنا کرده اند و برای اثبات آن به روایاتی استدلال نموده اند .
بیهقی (از علمای اهل سنت)در سنین خود ، بابی در این باره منعقد کرده و در آن ، ده حدیث آورده که مضمون آنها حاکی از این است که ، افرادی از قبیلِ عبدالله بن رواحه ، انجشه ، براء بن مالک و عامر بن اکوع در برخی از سفرها در حضور پیامبر (ص) برای شترها «حداء» خوانده اند و آن حضرت نه تنها نهی نکرده ، بلکه در مواردی تأئیید هم فرموده است . 
از آنجا که «حداء» در زمان ما چندان مورد ابتلانیست ، وارد بحث تفصیلی آن         نمی شویم و تنها یک نکته را متذکر می شویم که ، اطلاق عنوان غنا بر «حداء» معلوم نیست ، در این صورت «حداء» از موضوع غنا خارج بوده و حکم حرمت شامل آن نمی گردد ، ولی اگر حداء را به گونه ای بخوانند که غنا باشد ، دلیل معتبری بر استثنای آن در دست نیست ، از این رو ، حکم حرمت شامل آن نمی گردد ، ولی اگر حداء را به گونه ای بخوانند که غنا باشد ، دلیل معتبری  بر استثنای آن در دست نیست ، از این رو ، حکم حرمت شامل آن نیز می گردد  . چهارم : ایام عید
از جمله مواردی که احتمال استثنای آن را از حکم کلی حرمت غنا داده اند ، غنا و آواز خوانی در ایام عید ، جشن و سرور و شادی است و منشأ این احتمال ، دو روایت علی بن جعفر از برادرش امام موسی بن جعفر (ع) است که به احتمال قوی یک روایت است با دو سند ، که هر دو را در این جا نقل می کنیم و سپس سند و مضمون آنها را مورد بررسی  قرار می دهیم .
1.    علی بن جعفر می گوید : از برادرم امام موسی کاظم (ع) سؤال کردم : آیا در عید فطر ، عید قربان و ایام سرور و شادی ، غنا خواندن جایز است ؟ «سالته عن الغناء،ایصلح فی الفطر و الاضحی و الفرح یکون »
امام (ع) در جواب فرمود : «لاباس ما لم یزمر به ؛   در صورتی که مناسب مزمار و آهنگ الات موسیقی نباشد اشکال ندارد . »
2.    در قرب الاسناد ، از عبدالله بن حسن و او از جدش علی بن جعفر نقل کرده که فرمود :
سالته عن الغناء : هل یصلح فی الفطر و الاضحی و الفرح ؟
قال : لاباس به ما لم یعص به .  
اگر چه در برخی الفاظ با روایت قبلی تفاوت دارد ، ولی ترجمه اش مثل آن است ، جز یک مورد در جواب امام (ع) که فرمود : «در صورتی  که با آن معصیت نشود اشکال ندارد . »
اما از نظر سند : روایت اول ، چون در کتاب مسائل علی بن جعفر آمده و انتساب آن به علی بن جعفر ثابت است و جلالت شأن وثاقت ایشان نیز مورد قبول همه است ، معتبر می باشد ، و روایت دوم از جهت این که عبدالله بن حسن از سوی علمای علم رجال توثیق نشده ، ضعیف است ، ولی چون مضمونش مطابق  روایت اول بلکه عین آن است که با سند دیگر نقل شده است ، معتبر و مورد قبول می باشد .
آیا روایت علی بن جعفر دلالت بر جواز دارد ؟
در دو جمله «ما لم یزمر به» و « ما لم یعص به» اگر « باء» را به معنای مصاحبت بگیریم ، مضمون روایت چنین می شود : در صورتی که همراهه با غنا معصیت دیگری (مثل دروغ ، فحش ، اهانت به مسلمان ، اختلاط زن و مرد ، رقص و …) نباشد .یا همراه غنا آلات موسیقی  نواخته نشود اشکال ندارد ، ولی این معنا مورد قبول نیست ، زیرا از ظاهر روایت استفاده می شود که ، در کلمه «به» «باء» به معنای استعانت یا سببیت باشد و ضمیر آن به غنا بر گردد ، در این صورت معنای روایت چنین می شود : در صورتی که به وسیله ی خود خوانندگی معصیت نشود ، یا به وسیله ی خوانندگی آهنگی مثل آهنگ موسیقی ایجاد نشود اشکال ندارد ، در این صورت کلمه ی «غناء» در  کلام سائل به معنای صدای  خوب خواهد بود که از باب تسامح عرفی از آن به «غناء» تعبیر شده است .
خلاصه : شاید از مضمون این روایت ، چنینی برداشت شود که علی بن جعفر از برادرش امام کاظم (ع) سؤال کرده : آیا  در ایام عید می توان شعر  یا مطلب دیگری را با صدای خواب خواند ؟ امام (ع) جواب داده است :
اگر مطلب باطل نخوانند و کیفیت صدا مشتمل بر ترجیع مطرب نباشد ، اشکال ندارد ، زیرا صدای خوب اگر به صورت غنا  نباشد اشکال ندارد . بعضی از فقهای بزرگ مانند شیخ مرتضی انصاری قدس سره  ، آیه الله موسوی گلپایگانی قدس سره   ، آیه الله سید مرتضی حسینی نجومی مد ظله  نظیر مطلب فوق را از روایت مذکور برداشته نموده و هر کدام با بیانی توضیح داده اند که حاصل همه آنها مطلبی است که در بالا توضیح داده شد .
صاحب جواهر قدس سره درباره ی روایت مذکور توجیهاتی را مطرح کرده که خلاصه ی آن چنین است :
اولاً : متن روایت اضطراب دارد ، چون در یکی «مالم بزمر به» و در دیگری «ما لم یعص به » است .
ثانیاً در معنای روایت چند احتمال وجود دارد :
1-    از روی تقیه باشد .
2-    عروسی در عید فطر یا قربان باشد که برای زن ها با شرایطی غنا جایز گردد .
3-    معنای روایت این است : شعری را به گونه ای با صدای خوب بخوانند، ولی به حد غنا نرسد (این نظیر همان معنایی است که در بالا توضیح دادیم ) .
4-    توجیه دیگری پیدا کنیم ، زیرا توجیه روایت بهتر از رد کردن آن است.
اگر هیچ کدام از توجیهات فوق را نپذیرفتی ، ناچار باید این روایت و هر روایتی که حرمت غنا را فقط به غنای همراه با آلات موسیقی اختصاص می دهد ، رد کنیم ، زیرا چنین روایتی نمی تواند با آن همه روایات متواتر که دلالت بر حرمت ذاتی غنا دارد ، معارضه کند . 
از میان احمالات صاحب الجواهر ، احتمال اول و دوم را شیخ حر عاملی نیز مطرح کرده ،   ولی بعید به نظر می رسد و احتمال سوم که مورد تأیید عده ای از فقهای بزرگ نیز قرار گرفته است (هم چنان که بیان شد) قوی تر به نظر می رسد ، در صورت عدم پذیرش این احتمال ، نوبت به آخرین راه حل می رسد که این روایت را (که خبر واحد است) به دلیل مخالفت با روایات متواتر و اضطراب متن ، مردود بدانیم .
آیه الله حسینی نجومی پس از توجیه روایت (به آن معنایی که در بالا توضیح داده شد) می نویسید :
فظهر أن مثل هذه تالروایات ایضاً لا یکون منافیاً لحرمه الغناء الذاتیة ، بل مؤیده لها و لا یکون استثناء عن اطلاقاتها و مطلقاتها ؛
از بیان ما معلوم شد که ، این نوع روایت ها نیز با حرمت ذاتی غنا منافات ندارد ، بلکه مؤید آن است و نمی تواند چیزی را از اطلاق حرمت غنا استثنا نماید . 
نتیجه
از مجموع مطالب مذکرو ، نتیجه می گیریم که ، غنا در ایام عید استثنا نشده است و ایام عید نیز مثل روزهای دیگر است که اگر شعر یا مطلب دیگری را با صدای خوب بخوانند به گونه ای که غنا نباشد اشکال ندارد و اگر باشد حرام است ، خواه مطلب حق باشد یا باطل و همراه با نوازندگی باشد یا بدون آن .
آری  ، روز عید هم ، نباید آوازخوانی کرد ، یا به آن گوش داد؛ زیرا روز عید و شب آن زمان مناسبی برای عبادت و دعا می باشد .  روز عید روز حزن آل محمد (ع) است زیرا یادآور تسلط ظالمان بر حقوق مسلم آنان می باشد ،  حتی در برخی از روایات ، بازی و خندین نیز در آن روز مذموم شمرده شده است کهبا نقل نمونه ای از آن روایات ، این مطلب را به پایان می بریم .
شیخ صدوق قدس سره روات کرده است : امام حسن (ع) در روز عید فطر جماعتی را دید که بازی می کنند و می خندند (یلعبون و یضحکون) ، رو به اصحاب خود کرد و فرمود :
أن الله عزوجل جعل شهر رمضان مضماراً لخلقه یستقبون فیه بطاعته الی رضوانه ، فسبق فیه قوم ، ففازوا ، و تخلف آخرون ف فخابوا ف فالعجب کل العجب من الضاحک الاعب فی الیوم الذی یثاب فیه المحصنون و یخیب فیه المقصرون ، وایم الله لو کشف الغظاء لشغل محسن باحسانه و مسی ء باساءته؛  
خداوند متعال ماه رمضان را زمان مسابقه ی مخلوقاتش قرار داده است که در آن به وسیله اطاعت خدا برای رسیدن به رضوان او مسابقه می دهند، عده ای سبقت گرفتند ، پیروز شدند و به نتیجه مطلوب رسیدند و عده ی دیگر عقب ماندند و محروم گشتند ، کمال تعجب از کسی است که در روزی که نیکوکاران به پاداش می رسند و مقصران محروم می شوند، او مشغول خنده و بازی کردن است ! به خدا قسم ! اگر پرده کنار می رفت (و هر کس از ملکوت موجودات باخبر می شد) نیکوکار به عمل نک خود و بدکار به عمل بد خود مشغول می شد .
پنجم : زفاف
پنجم از مواردی که به عنوان استثنا مطرح شده ، غنای زن در زفاف است . این مسئله از قدیم در میان فقهای شیعه مورد اختلاف بوده و هست .
بعضی از فقهای بزرگ مثل سید علی طباطبائی،  شیخ یوسف بحرانی ،  محقق حلی ،   شهیدین (شهید اول و ثانی)،  شیخ مرتضی انصاری ،  ، امام خمینی ،  آیه الله خویی ،  و … -رضوان الله علیهم – با شرایطی فتوا به جواز داده اند و در عین حال فرموده اند : احتیاط آن است که آن نیز ترک شود، ولی بعضی دیگر از فقهای بزرگ ، استثنا را نپذیرفته و به طور کلی فتوا به حرمت داده اند که در آینده به اسامی آنان اشاره خواهد شد .
مستند مجوزان
مدرک فقهایی که غنای زن را در مجلس زفاف جایز دانسته اند، روایات سه گانه ی ابوبصیر از امام صادق (ع) است که از ظاهر آنها جواز غنای زن در مجلس عروسی زنانه استفاده می شود . ابتدا هر سه روایت را نقل می کنیم و سپس به بررسی سند و مضمون آنها می پردازیم :
1-    ابوبصیر می گوید : از امام صادق (ع) درباره ی کسب زنان آواز خوان سؤال کردم . فرمود :
التی یدخل علیها الرجال حرام ، و التی تدعی الی الاعراس لیس به باس ، و هو قول الله عزوجل (و من الناس من یشتری…) ؛
کسب زن خواننده ای که مردها به مجلس او وارد شوند حرام است ، ولی اگر به عروسی دعوت شود اشکال ندارد . 
2-    ابوبصیر از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود :
المغنیه التی تزف العرائس لاباس بکسبها ؛
کسب زن خواننده ای که مراسم زفاف عروسی ها را اجرا می کند اشکال ندارد . 
3-    ابوبصیر می گوید : امام صادق (ع) فرمود : اجر المغنیه التی تزف العرائس لیس  به باس ، و لیست بالتی یدخل علیها الرجال ؛
مزد زن خواننده ای که مراسم زفاف عروسی ها را اجرا می کند اشکال ندارد ، ولی نه آن زنی که مردها به مجلس او وارد شوند . 
حدیث اول و دوم از نظر سند مشکل دارد ، ولی سند حدیث سوم صحیح است .
بررسی  روایت ابوبصیر
با توجه به سند و مضمون سه روایت ابوبصیر ، می توان گفت : در این مسئله سه روایت مستقل وجود ندارد ، بلکه تنها یک روایت است ، هم چنان امام خمینی (قدس سره) می فرماید : «ظاهراً سه روایت ابوبصیر یک روایت است .»  پس به احتمال قوی می توان گفت : ابوبصیر فقط یک بار این مطلب را از امام صادق (ع) شنیده و آن را به سه نفر (به هر کدام) با یک عبارت نقل کرده و آنان نیز هر کدام عبارتی را که از ابوبصیر شنیده به دیگری نقل کرده تا این که به صورت سه روایت مستقل به دست ما رسیده است و هیچ کدام عین الفاظ کلام امام (ع) نیست ، بلکه مضمون کلام امام است ؛ روشن است که اعتبار حدیث منقول به مضمون از حدیث منقول به الفاظ کمتر است .
در هر صورت ، اکقر فقها با استناد به این سه روایت (یا یک روایت) فرموده اند : بعید نیست که خوانندگی زن برای زن ها در زفاف ، با شرایطی  جایز نیست ، ولی احتیاط اقتضا می کند که به طور کلی ترک شود .
شرایط استثنای زفاف
همه ی کسانی که قائل به جواز شده اند ، شرایطی را نیز ذکر کرده اند که ، اگر هر کدام از آن شرایط موجود نباشد ، استثنا درست نشده و حکم کلی حرمت غنا به آن آواز  خوانی در مجلس زفاف فاقد شرط نیز شامل خواهد شد .
در  تعداد شرایط  نیز در میان علما اختلاف جزئی وجود دارد ، ولی مجموع آنها را یکی از فقهای بزرگ (شیخ زین العابدین مازندرانی قدس  سره ) ( متوفای 1309 ه . ق) رئیس حوزه ی علمیه ی کربلا که از شاگردان مبرز صاحب جواهر و شیخ انصاری بوده در هشت شرط بیان کرده است که در زیر ملاحظع می فرمایید :
اول : عروسی شرعی باشد ، نه آن که زن غیر  را یاد در عده غیر ، با علم و اطلاع عروسی نماید .
دوم : غنا کننده زن باشد ، نه مرد ، بلکه احتیاط این است که کنیز باشد .
سوم : تکلم به باطل نکند . ( مطلب مورد غنا سخن باطل یا دروغ نباشد ) .
چهارم : استعمال آلات لهو مثل تار و طنبور و نی و دف یا سنج ننماید .
پنجم : مرد داخل بر ایشان نشود . ( هیچ مردی ، حتی اگر با خواننده محرم هم باشد به آن مجلس وارد نشود) .
ششم : اجنبی صوت زن را نشوند . (حتی نباید به وسیله ضبط  صوت و امثال آن صدا را ضبط کنند که بعداً  مردها گوش بدهند).
هفتم : در نکاح دائم باشد ، نه منقطع و ملک یمین و تحلیل .
هشتم : در حال زفاف ، که وقت داخل کردن عروس به خانه ی داماد است ، باشد یا در وقت متعارف از عروسی در بلاد باشد . 
خوانندگان محترم ملاحظع می فرمایند که برای مردها هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی خوانندگان و یا گوش دادن به آن جایز نمی باشد ، فقط برای زن ها با شرایط مذکور – طبق فتوای مشهور فقها – جایز است ، ولی خود فقهای قائل به جواز تأکید فرموده اند که ، اگر  زن ها نیز احتیاط کنند (خوانندگان و گوش دادن به آن را ترک نمایند ) بهتر است .
امام خمینی قدس سره پس از بیان حرام بودن غنا و خوانندگی و کسب کردن با آن و حرمت گوش دادن به آن و شمول حکم حرمت به همه ی موارد ، حتی قرائت قرآن ، دعا و مرثیه ، می فرماید :
نعم ، قد یستثنی غناء المغنیات فی الاعراس و هو غیر بعید ، و لا یترک الاحتیاط بالاقتصار علی  زف العرائس و المجلذس المعد له مقدماً و مؤخراً لا مطلق المجالس ، بل الاحوط الاجتناب مطلقاً :
آری ، غنا در همه جا حرام است ، فقط  غنای زن های خواننده در عروسی ها گاهی استثنا می شود و آن بعید نیست ، ولی احتیاط ترک نشود که فقط به زمان ورود عروس به خانه ی داماد و مجلس مربوط  به آن ، که اندکی قبل و بعد از آن تشکیل می گردد اکتفا شود ، نه همه ی مجالس مربوط به عروسی ، بلکه احتیاط آن است که به طور کلی و همیشه از غنا و گوش دادن به آن اجتناب گردد . 
قائلان به عدم استثنای زفاف
در مقابل فقهای قائل به جواز ، عده ای از فقهای شیعه ، استثنای زفاف را نپذیرفته و به حرمت همه ی اقسام آن بدون استثنا فتوا داده اند که به عبارت بعضی از آنان اشاره می کنیم :
1-    شیخ صدوق قدس سره (متوفای 381 ه . ق ) در مقنع و هدایه ، در مبحث کسب های حرام می فرماید : «کسب المغنیه حرام؛ کسب و درآمد زن آواز خوان حرام است» . 
2-    شیخ مفید قدس سره (متوفای 413 ه. ق ) نیز می فرماید : «کسب المغنیات حرام ؛ کسب و درآمد زنان آواز خوان حرام است ».
3-    ابوالصلاح حلبی قدس سره (متوفای 447 ه . ق) پس از بیان حکم آلات موسیقی هم چنان که در فصل ششم گذشت – می فرماید : « و الغناء کله ؛ همه ی انواع غنا حرام است » . 
4-    سلاردیلمی قدس سره (متوفای 448 ه. ق) نیز می فرماید : «و کسب المغنیات ؛ یکی از کسب های حرام ، کسب زن های آواز خوان است» . 
از آن جا که در عبارت های مذکور ، کسب و درآمد زن های آواز خوان و همه ی انواع غنا به طور کلی تحریم شده و هیچ چیز استثنا نشده است می توان گفت : این چهار فقیه بزرگ و فقهای دیگری که کسب زن های خواننده یا مطلق  آواز خوانی را حرام دانسته و چیزی از آن استثنانکرده اند ، جواز  غنای زن در زفاف را قبول ندارند و بعضی  از فقهای شیعه به بیان کلی اکتفا نکرده ، بلکه پس از نقل استثنای غنای  زن در زفاف ، آن را رد کرده و به حرمت آن فتوا داده اند ، که به عبارت بعضی از آنان نیز اشاره می گردد .
5-    ابن ادریس حلی قدس سره (متوفای 598 ه . ق) پس از اشاره به استثنای غنای زن در زفاف ، آن را قبول نکرده و می فرماید : « والاظهر أن الغناء محرم ممن کان کان ؛ ظاهرتر {به نظر من} این است که ، غنا از هر کسی باشد حرام است ». 
منظور شان این است که در حرام بودن غنا فرق نمی کند که خواننده زن باشد یا مرد و در مجلس  زفاف باشد یا غیر آن .
6-    علامه ی حلی قدس سره (متوفای 726 ه . ق) اگر چه در برخی از تألیفاتش استثنای غنای زن در زفاف را پذیرفته و فتوا به جواز داده است ، ولی در کتاب تذکره الفقهاء – که شش سال قبل از وفات نوشته و شاید آخرین تألیف فقهی او باشد – از این نظر عدول کرده و نظر ابن ادریس را – که فتوا بر حرمت داده – تأیید کرده است ( و منعه ابن ادریس و هو المعتمد) . فخر المحققین قدس سره (متوفای 771 ه. ق) فرزند علامه ی حلی نیز پس از نقل نظر ابوالصلاح ، شیخ مفید و ابن ادریس در مورد حرمت هر نوع غنا ، حتی در زفاف ، می نویسید :
7-    و هو الاقوی عندی ؛ لان هذه الرواه من الآحاد ، فلایعارض الدلیل المانع ؛ لتواتره؛
به نظر من حرمن غنای زفاف قوی تر است ، زیرا این روایت ابوبصیر خبر واحد است، نمی تواند با روایات متواتر دال بر حرمت ، معارضه نماید .
8-    آیه الله سید احمد خوانساری قدس سره  (متوفای 1405 ه . ق) پس از نقل روایت ابوبصیر و تأیید سند آن چنین می نویسد :
لکنه یشکل الاخذ بمضونها من جهه اباء ادله التحریم بقول مطلق عن التخصیص ؛
ولی عمل به مضمون این روایت مشکل است ، زیرا دلایل حرمت مطلق غنا ، غیر قابل تخصیص است . 
ایشان در مب.حث  شهادات نیز همین مضمون را با عبارت دیگر ، بیان کرده است. 
9-    آیه الله موسوی گلپایانی قدس سره (متوفای 1414 هـ .ق ) آ یه الله سید ابوالحسن اصفهانی قدس سره در وسیله النجاه پس از بیان حکم حرمت غنا ، فرموده است :        « استثنای غنای زن در عروسی بعید نیست ، اگر چه احتیاط در ترک آن است» ولی آیه الله گلپایگانی در حاشیه ی آن می نویسد :
10-    مشکل ، والاحوط ترکه ، کما أن الاحوط  علی فرض  الارتکاب الاقتصار بالمغنیه المملوکه دون الحره و الرجل او الغلام بشرط أن لایستعمل معها آلات اللهو ، و لا یکون المستمع رجلاً ، و لایدخل علیهن الرجال ، ویکون النکاح دائمیاً ، و کان حال الزفاف و هو حال دخول المرئه فی بیت زوجها ؛
قبول استثنای غنای زن در عروس ی مشکل است و احتیاط واجب در ترک آن است ، هم چنان که – به فرض اگر کسی بخواهد مرتکب چنین عملی شود – بنابر احتیاط واجب باید فقط به موردی اکتفا کند که دارای شرایط زیر باشد :
1.    خواننده زن مملوکه (کنیز ) باشد ، نه زن آزاد ، و مردیا پسر بچه .
2.    همراه با آلات موسیقی نباشد .
3.    هیچ مردی به صدای آن گوش ندهد .
4.    مردها به آن جمع وارد نشود .
5.    عروسی در نکاح دائمی باشد .
6.    فقط در حال زفاف بخواند ، حال زفاف ، همان حال ورود عروس به خانه ی شوهر می باشد .
10- آیه الله شیخ محمد علی اراکی قدس سره (متوفای 1415 هـ . ق) در پاسخ استفتائی، استثنا را قبول نکرده و ترک غنا در عروسی را احتیاط واجب دانسته است .
سؤال : غنا در مجالس عروسی از حرمت غنا استثنا شده و جایز است یا خیر؟
جواب : احوط ترک است . 
11- آیه الله شیخ  ناصر مکارم شیرزای مدظله در پاسخ به سؤال های زیر ، استثنا را نپذیرفته است :
سؤال : بنابر قول بعضی از فقها ، غنا در مجالس  عروسی استثنا شده است ، نظر مبارک حضرت عالی چیست ؟
جواب : فرقی میان مجالس عروسی و غیر عروسی (بنابر احتیاط ) نیست . 
سؤال : دایره زدن در مجالس عروسی و غیر عروسی  چه حکمی دارد ؟
جواب : حکم دایره زدن حکم سایر آلات موسیقی است و فرقی میان مجالس عروسی و غیر آن نمی باشد (بنابر احتیاط واجب). 
سؤال : آیا حکم جواز غنا در مجلس زفاف و عروسی ، در مجلس شب عقد نیز جاری است ؟
جواب : تفاوتی ب ین شب عقد و عروسی و سایر شب ها نیست و آهنگ ها و موسیقی های مناسب مجالس لهو و فساد ، در هر حال حرام است .
سؤال : متأسفانه در یکی از دو سال اخیر ، عده ای برای عروسی  فرزندان خود از افرادی به نام «مطرب» که دارای ابزار و آلات موسیقی بوده و در عروسی ها ضمن آواز خواندن به رقص و پایکوبی نیز می پردازند، دعوت به عمل می آورند ! با توجه به آثار منفی حضور مطربان ،دعوت از چنین افرادی و پول دادن به آنها شرعاً چه حکمی دارد ؟
جواب : دعوت کردن از مطرب حرام است وپو ل دادن به آنها گناه دیگری است . علاقه مندان به اسلام و شیعیان اهل بیت اطهار(ع) بایستی از این اعمال پرهیز کنند.  
ملاحظه می فرمایید که ایشان در جواب دو سؤال سوم و چهارم به صورت فتوا بیان کرده اند و چون از نظر زمان ، سؤال سوم بعد از اول و دوم بوده است از این رو ، مقلدان ایشان باید جواب سؤال سوم را که فتوا است معیار عمل قرار دهند. 
12-  آیه الله سید موسی شبیری زنجانی مدظله در پاسخ به چند استفتای زیر ، استثنا را مردود دانسته و بر حرمت غنا در عروسی فتوا داده است :
سؤال : آواز خواندن به نحو غنایی برای خانم ها در شب عروسی چه حکمی دارد ؟
جواب : اجتناب از آن چه مطرب باشد لازم است .
سؤال : در شب عروسی با چه شرایطی آواز خواندن به نحو غنایی برای زنان جایز است ؟
جواب : غناء مطرب حرام است .
سؤال : نواختن موسیقی مطرب برای زنان با وسائل آلات لهو و لعب در شب عروسی چه حکمی دارد ؟
جواب : حرام است .
سؤال : آیا مجلس عقد و عروسی اگر با هم باشد جایزئ است خانم ها با شرایطی که ذکر می کنید آواز خوانی غنایی بکنند ؟
جواب : آواز خواندن اگر مطرب باشد حرام است .
سؤال : آیا گذاشتن نوار ترانه در شب عروسی در مجلس مخصوص زنانه اشکال دارد ؟
جواب : جایز نیست .
فتاوی فقهای معاصر درباره ی استعمال دایره در عروسی
سؤال : استفاده از دایره در مجالس جشن و عروسی چه صورت دارد ؟ اخیراً دایره هایی ساخته شده که پلاستیکیو یا شیشه ای است آیا استفاده از آنها نیز مانند دایره پوستی است ؟
پاسخ آیات عظام
خامنه ای : اگر برای نوازندگی لهوی متناسب با مجالس لهو و گناه باشد جایز نیست و تفاوتی میان اقسام آن نمی باشد .
بهجت :جایز نیست .
سیستانی : فرقی ندارد و زدن به کیفیت لهوی حرام است .
تبریزی : استعمال آلات لهو به نحو لهوی جایز نیست ولو در مجالس جشن و عروسی و فرقی نمی کند پلاستیکی یا شیشه ای یا غیر آن بوده باشد .
صافی گلپایگانی : استفاده از آن حرام است و فرقی بین پوستی و شیشه ای و پلاستیکی آن نیست .
فاضل لنکرانی : اگر به نحو مطرب نواخته شود حرام است ، فرقی نمی کند .
مکارم شیرازی : کلیه ی صداها و آهنگ هایی که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام و غیر آن حلال است و تشخیص  آن با مراجعه به اهل عرف خواهد بود.
بررسی نظر اسلام در مورد غنا و موسيقی
گروه خبرنگاران افتخاري / محسن معمولی: آن‌چه از موسيقی در شرع مقدس اسلام حرام شده است، قسمتی از نوع دوم موسيقی (مطربی و لهوی و غنا) است كه حرمت اين نوع موسيقی نه ساخته فكر متحجران عرب، بلكه طبق آيات و سنت پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) است.
بسياری از افراد به‌خوبی از ديدگاه و نظرات دقيق اسلام در مورد فقه موسيقی اطلاع دقيقی ندارند و چون به طور دقيق اطلاعی در اين زمينه ندارند، دائما در تشويش هستند كه آيا موسيقی از نظر اسلام كلا حرام است؟ يا برخی اوقات با خود می‌گويند چه نوع موسيقی از نظر اسلام حرام است؟ در مقاله‌ای در مورد «حقيقت موسيقی در دين مبين اسلام» در مقدمه ابتدايی آن اين عباراتی را بيان كردم، اما باز هم برای يادآوری آن‌را بيان می كنم تا مطلب بهتر و بيشتر روشن شود.
پرسش حق انسانها‌ست. خيلی طبيعی است كه بپرسيد چرا موسيقی حرام است؟، موسيقی حرام نيست، بلكه غنا حرام است. بسياری از شما می‌پرسيد:غنا چرا حرام است؟ ما برای بررسی اين موضوع ابتدا به تعريف موسيقی پرداخته و بعد به انواع آن اشاره كرده و نظر اسلام كه برگرفته از قرآن كريم و سنت پيامبر(ص) و اهل بيت رسول خدا است را بيان و نتيجه‌گيری می‌كنيم.
تعريف موسيقی
موسيقی عبارت است از اصوات و آهنگ‌هايی كه انسان را در عالمی كه برای وی قابل توصيف نيست سير می‌دهد و چنان بر اعصاب آدمی مسلط می‌شود كه گاهی می‌گرياند و غمگين می‌كند و گاهی می‌خنداند و شاد می‌كند و گاهی اعضا و جوارح انسان را بدون اختيار به حركت در می‌آورد و زمانی تهييج عشق و شهوت و آدمی را برده و غلام خود ساخته و بر اعصاب، عقل، فكر و روانش فرمانروايی و حكومت می‌كند.(1)
انواع موسيقی
موسيقی بر دو نوع است : 1- موسيقی طبيعی، 2- موسيقی غير طبيعی(مصنوعی)
موسيقی طبيعی عبارت است از صدای دل‌نواز ريزش آبشارها، آوای روح‌بخش و روح‌پرور بلبل، نغمه مسرت بخش جويبارها، صدای فرح‌بخش شاخه‌های درختان به هنگام وزش باد و … اين اصوات و آهنگ‌ها نه تنها دور از صدمه و آسيب و زيان است، بلكه نيروی تفكر و تعقل را زياد می‌كند، اما موسيقی مصنوعی و آهنگ‌های مصنوعی است كه دست بشر آن‌را بوجود می‌آورد كه اين نوع موسيقی خود انواع مختلفی دارد. پاره‌ای از اين موسيقی‌ها احساسات متعالی و معنوی را در شنونده بر می‌انگيزد و او را به ياد خداوند و بهشت می‌اندازد و دلبستگی به دنيا را در وجود او كاهش می‌دهد. در يك كلام زمينه‌ساز تجربه دينی است كه غايت‌القصوای عارفان است (موسيقی متعالی) و پاره‌ای ديگر صرفا به منظور تحريك شهوت و برانگيختن گرايش‌های مادی و حيوانی توليد و مصرف می‌شود. اين نوع موسيقی مستلزم فساد اخلاقی و رواج بی‌دينی و لاقيدی و دنيا‌گرايی و خودفراموشی و گسترش فحشا و گرايش به منكرات و زير پا نهادن ضوابط دينی و اخلاقی است.
بررسی تاريخ موسقی و غنا:
با مطالعه تاريخ موسيقی و غنا از زمان جاهليت و ظهور اسلام، به اين نتيجه می‌رسيم كه با توجه به موقعيت‌های مختلف، موسيقی و غنا هم دستخوش تحولات عظيمی شده است. به طوری‌كه در روزكاری بزم مجالس و محافل شده و در روزگاری با افت كاملی مواجه می‌شود
با مطالعه تاريخ موسيقی و غنا از زمان جاهليت و ظهور اسلام، به اين نتيجه می‌رسيم كه با توجه به موقعيت‌های مختلف، موسيقی و غنا هم دستخوش تحولات عظيمی شده است. به طوری‌كه در روزكاری بزم مجالس و محافل شده و در روزگاری با افت كاملی مواجه می‌شود، رونق و رواج نسبی آن در جاهليت و از رونق افتادن آن در ظهور اسلام و زمان حيات پيامبر(ص) و خلفای راشدين حكايت از بی‌اهميت بودن اين كار در نزد صدر اسلام و شارع مقدس و خلفای اسلام دارد آن هم به دليل استفاده ناصحيح موسيقی در زمان جاهليت برای هوس‌رانی و شهوت‌رانی بوده است.(2)
با ظهور حكومت به ظاهر اسلامی امويان و با سر كار آمدن خلفای عياش و هوس باز دوباره باز از موسيقی آن هم به صورت مطرب و لهوی كه برازنده مجالس عيش و نوش و شهوت‌رانی بود رواج پيدا كرد و اين وضع تا ظهور حكومت صفوی به صورت آشكار و پررونق ادامه داشت و اكثر اعراب وابسته به دستگاه اموی و عباسی چه متحجر و غير متحجر شاهد نوازندگان و مجالس عيش و نوش و هوس‌رانی و شهوت‌رانی بودند و هيچ عكس‌العملی منفی نشان نمی‌دادند.
با روی كار آمدن دولت صفوی دوباره بند و بساط موسيقی درباری و مطرب و لهوی به فراموشی سپرده شد و اين نه به آن معنی كه موسيقی مطلقا حرام شد، بلكه به علت توجه دولتمردان صفوی و علما و دانشمندان به مسايل ناب اسلامی و مذهبی بود كه خود به خود موسيقی در اين مقطع به دست فراموشی نسبی سپرده شد كه اين وضع هم خيلی دوام نياورد و در دوره‌های بعد دولت صفوی رواج پيدا كرد، پس از زمان امويان كه اسلام و منصب خلافت از مسير اصلی و واقعی خود منحرف شد تا اين زمان به قول برخی از نويسندگان هيچ عرب متحجری فتوا به حرمت مطلق موسيقی نداده، بلكه آن‌ها درصدد رواج آن بودند.(3)
بايد از آن نويسندگان پرسيد منظورشان از اعراب متحجر چه كسانی هستند؟ چون از زمان ظهور اسلام به‌جز شارع مقدس و پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) هيچ كس ديگری موسيقی را محدود و در بعضی جاها (موسيقی مطرب و لهوی و غنا) را حرام، دانسته‌اند و آن هم به دليل استفاده ناصحيح آن در مردمان عصر جاهليت و در ميان خلفای اوباش و پست اموی و عباسی و آيا اسلام غير از قرآن و پيامبر(ص) است؟
نظر و ديدگاه اسلام در مورد موسيقی و غنا
آن‌چه از موسيقی در شرع مقدس اسلام حرام شده است، قسمتی از نوع دوم موسيقی (مطربی و لهوی و غنا) است كه حرمت اين نوع موسيقی نه ساخته فكر متحجران عرب، بلكه طبق آيات و سنت پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) است كه بعضی آن‌ها در اين‌جا اشاره می‌شود. از آيات فراوان و روايات عديده استفاده می‌شود موسيقی كه در شرع اسلام حرام است موسيقی لهوی است، يعنی آهنگ‌های متناسب با مجالس اهل گناه و فساد و برای شهوت‌رانی و هوس‌رانی، آياتی مثل واجتنبوا قول الزور و من الناس من يشتری لهوالحديث(5) دلالت بر اين امر دارند چون طبق نظر و اجماع علمای شيعه و سنی منظور از لهوالحديث در اين آيه غنا است.(6(
رواياتی بسيار از شارع مقدس در اين زمينه وارد شده است كه بيانگر حرمت موسيقی مبتذل و مطرب است. رسول خدا(ص) در اين مورد می‌فرمايند: «استماع صوت الملاهی معصية والجلوس عليها فسق و التذذ بها من الكفر:گوش دادن به صدای لهوی گناه است و نشستن در مجلس آن فسق و لذت بردن از آن كفر است. (7)
بررسی روايات شارع مقدس:
رواياتی بسيار از شارع مقدس در اين زمينه وارد شده است كه بيانگر حرمت موسيقی مبتذل و مطرب است. رسول خدا(ص) در اين مورد می‌فرمايند: «استماع صوت الملاهی معصية والجلوس عليها فسق و التذذ بها من الكفر:گوش دادن به صدای لهوی گناه است و نشستن در مجلس آن فسق و لذت بردن از آن كفر است
بعد از رحلت پيامبر بزرگوار(ص) سيره خلفا نيز بر همين حكم بود به طوری‌كه در زمان ابوبكر صديق غنا به عنوان يكی از ملاهی اكيدا ممنوع بود. (8) و عمربن خطاب هم از اين لحاظ با ابوبكر فرق چندانی نداشت و همواره موسيقيدانان و خوانندگان را به دليل جلوگيری و از بين بردن موسيقی غنايی كه در آن زمان رواج داشت مورد عتاب قرار می‌دادند. (9) در اعصار بعدی نيز سيره اهل بيت(ع) بر حرمت موسيقی لهوی استوار بود و همه ائمه(ع) بدون استثنا مسلمانان را از اين كار منع و نهی می‌كردند.
امام محمد باقر(ع) فرموده‌اند: «غنا، گناهی است كه خداوند به سبب آن وعده آتش داده است.» (10) از همه اين مطالب استفاده می‌شود كه اولا اسلام همه موسيقی‌ها را حرام نكرده است، بلكه موسيقی لغوی و لهوی و مناسب با مجالس گناه و شهوت‌رانی و هوس‌رانی را حرام كرده و اين حرمت از سوی اسلام و رهبران و امامان است نه متحجران عرب.*
مقاله فوق توسط «سارا يوسف رحمانی» نوشته شده و در پايگاه اطلاع‌رسانی http://book.nasheed.ir قرار دارد.
ادامه دارد… .
منابع:
1- سيد‌مرتضی علم‌الهدی، ساز و آواز، پيام اسلام، قم، ص5
2- جعفر مرتضی عاملی، الصحيح من سيرة‌النبوی، انتشارات دارالهادی، بيروت، ج4، ص199
3- حسن مشحون، تاريخ موسيقی ايران، نشر سيمرغ، ج 1، ص77
4- سوره حج، آيه 30
5- سوره لقمان، آيه 6
6- ابن عبد ريه اندلسی، عقدالفريد، داراحياء التراث‌العربی، بيروت، ج 6 ، قرطبی، تفسير سوره لقمان، آيه 6
7- به نقل از مجالس الادب‌و‌الغنا، محمد عرفه المغربی، فصل موسيقی بعد از اسلام.
8- غلام‌رضا جوادی، تاريخ موسيقی ايران، انتشارات هنری تهران، ج1 ، ص 133
9- عقد‌الفريد ، ابن ريه اندلس، داراحياء التراث‌العربی، جلد 6 ، ص 11
10- علامه امينی، ج 8 ، ص 72 تا 74


جستجو