چکیده
خدمت رسانی از جمله اعمال صالحی است که به عنوان اولین خصیصه اصل اعیان در قرآن کریم مورد توجه و عنایت قرار گرفته است . ار آنجا که خدمت رسانی به عنوان یک صفت عالی نفسانی نقش هدایت گری را در حیات آدمی دارد فی نفسه سازنده اندیشه پاک آسمانی است که در زندگی انسان آثار و برکات فراوان مادی و معنوی به جای می گذارد . به اعتقاد نویسنده خدمت رسانی بر پایه اصولی استوار گردیده و دارای ارکانی می باشد که عبارتند از :
1): خدا شناسی و در حضور خداوند
2)معنا و سر انجام شناسی
3)علم و دانش .
واژگان کلیدی
خدمت ،خدا شناسی ، نهضت، علم و دانش .
مقدمه
در آستانه سال 1382 و به مناسبت آغغاز سال نو، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خلامنه ای پیامی خطاب به مردم شریف ایران و مسئولین محترم صادر نمود که ضمن تبریک این سال ، سال 1382 را سالی برای نهضت خدمت رسانی به مردم نامیدند.
حسن توجه و دقت نظر رهبر عزیز انقلاب مارا به این نکته متوجه ساخت که اصول و ارکان ایجاد یک نضت عظیم در جهت خدمت به آحاد مردم و نظام مقدس اسلامی چیست؟ چه علل و عواملی می تواند پایه ای این نهضت را استوار گردانند و خدمت رسانی را در جامعهخ دینی نهادینه نماید. در این راستا عواملی چون ایجاد میدان صحیح رقابت برنام هریزی پیگیری وتلاش خستگی ناپذیر خدمت شناسی خادم و مخدوم شناسی تعمل و تعاون درک و شناخت موانع و آفات اعم از آفات فردی اجتماعی فرهنگی اقتصادی موقعیت شناسی بررسی امار داشته ها و توانایی های بالقوه و بالفعل و بسیاری دیگر باید مد نظر قرار گیرد . اما این عوامل عواملی عمل کننده هستند که می توانند منشا آثار وجودی فراوانی گردند هرچند به عنوان عواملی اصولی وزیر بنایی یا به عبارت دیگر نهایی که در حقیقت عوامل هدایت گر و رهبر هستند به شمار نمی آیند . ما در این بحث دنبال رسیدن به اصولی هستیم که در این زمینه بتوانند نقش هادی ونهایی را داشته باشند . اصولی که مورد توجه ماست نقش دستوری ندارد بلکه ما را به بحثی باوری و ایدوئولوژیکی رهنمون می سازد . چنانکه به این اصول به طور همه جانبه و ژرف بنگریم و بتوانیم مقصود خود را دقیقا تبیین و تشریح نماییم نهضت خدمت رسانی را نهضت باور کرده و توانسته ایم به عنوان یک اندیشه پاک و عملی ارزشی او را جزء باور های فطری و عقلی خود قرار دهیم _که چنین هم است _ و از او آرمانی مقدس وئ اندیشه ای آسمانی بسازیم .
اصولی که خدمت رسانی بر تاساس آن استوار می گردد و در نظام آسمانی و در حکومت اسلامی بر گرفته از اندیشه ی دینی و مکتبی است سه اصل عمده به حساب می آید که عبارتند از :
الف ) خدا شناسی ودرک حضور خداوند؛
ب) معاد و سرانجام شناسی؛
ج)علم و دانش .
قبل از بررسی این اصول و نقش آنها در ایجاتد نهضت خدمت رسانی به اختصار به شرح نهضت و خدمت می پردازیم .
الف)نهضت
نهضت یک عمل همه جانبه عمومی است که در خود عناصری اساسی دارد این عناصر تشکیل دهنده و ایجاد نهضت عبارتند از :
1) حرکت سریع و تصاعدی و روبه جلو و همواره ایستاده بودن برای رسیدن به منظور های اجتماعی سیاسی اقتصادی و دینی سرعت به تعبیر مرحوم شیخ طوسی پیشگیری در چیزی است که سبقت در آن جایز و امری پسندیده شمرده می شود.
2 ) عزم بر استقامت و استواری در جهت انجام یک عمل ؛
3) خشم نسبت به کوتاهی در انجام عمل چه از ناحیه خویش و چه از ناحیه دیگران؛
4 ) با حرکت و برخاستن فردی در انجام عمل اندیشه قیام همگانی آفریدن و از دیگران دعوت به حرکت کردن . به عبارت دیگر دیگران را به سوی انجام یک عمل بر انگیختن و ترغیب کردن ؛
5 ) انگیزه لطیف احساس به دیگران و هم نوعان ؛
6 ) عزم به دستیابی و رسیدن به اهداف .
اگر چنانچه عمل دارای این عناصر باشد یک نهضت به حساب می آید. خدمت رسانی کاری با این خصوصیات و عناصر می طلبد . باید حرکتی سریع و رو به جلو و دائم با عزم به استقامت تا رسیدن به غایت و دعوت همگان با انگیزه ی احسان و نیکوکاری انجام داد تا یک نهضت محسوب شود .
ب ) خدمت رسانی
خدمت عملی است که عامل در آن با اندیشه و انگیزه گره گشایی به رفع و وفتق امور مربوط به مردم می پردازد . علاوه بر انگیزه و یاوری احسان به هم نوعان در حد طاقت خویش را مسئول گره گشایی و رفع نیاز بندگان خداوند می داند.
خدمت رسانی از جمله اعمال صالح است که به عنوان اولین خصیصه ی اهل ایمان در قرآن کریم مورد توجه قرار دارد . در تعریف ازاهل ایمان و معرفی آنان خصیصه انجام عمل صالح اولین و بارزترین نشانه است .
مراد ما از خدمت رسانی عزم برای گره گشایی از مشکلات روزمره ی مربوط به مردم و رفع احتیاجات و نیازمندی های انان و گشودن راه پیشرفت جامعه با هدف و انگیزه ی یاوری و احسان به هم نوعان در جهت عمل به وظیفه ای است که از ناحیه خداوند مورد توجه قرار گرفته است . در مجموع یعنی عمل به وظیفه چرا که خدمت رسانی را ایثار یا از خود گذشتگی نمی دانیم که موجب طلبکاری از مردم گردد.
خدمت رسانی می تواند آثار و فوائدی بسیاری برای خادم در برداشته باشد از جمله آثار آن پاداش اخروی مقبولیت عمومی و آرامش روحی است .
اصل اول :
خدا شناسی و درک حضور خداوند
درک و احساس حضور خداوند در محدوده زندگی انسان سازنده اندیشه سبز و پاکی است که انجام عمل صالح و تقید به خدمت رسانی را همراه دارد . ایمان به خداوند آدمی را متصف به اوصاف الهی می گرداند . در نتیجه معرفت و اتصاف بنده به اوصاف الهی زندگی را شکوفا و سازنده در جهت محبت و خدمت به دیگران می نماید .
چرا خدمت رسانی به عنوان نمونه و مصداقی والا از عمل صالح مقید به ایمان و خداشناسی است ؟
اولا خدمت رسانی به عنوان نمونه یک صفت عالی نفسانی که نقش هدایت گری را در حیات آدمی ایفا می کند فی نفسه سازنده اندیشه ی پاک آسمانی است و باایجاد انگیزه و هدف والا و ارزشی اورا به سوی پاکی ها سوق داده و از زندگی او آثار و برکات فراوان معنوی را به جا می گذارد و عمل را خالص و پاکیزه می گرداند . در نتیجه عوامل و اسبابی که به تدریج موجبات تنبلی و بی مبالاتی بی مهری و بی دقتی کم لطفی و بی احساسی و عدم احساس وظیفه و قبول مسئولیت و
نهایتا نگرش انتفاعی و منفعت جویی را فراهم می آورد از اندیشه و انگیزه او رخت می بندد . عواملی همچون عجب و ریا و تظاهر خود بینی و خود خواهی تقلب و منت گذاری و خود محوری .
به همین دلیل شاید انجام عمل صالح و تقید به خدمت رسانی ملازم و همراه با ایمان است . در آیات زیادی این موضوع ذکر شده است .و از جمله سوره ی مبارکه ی آل عمران آیه 57 سوره مبارکه مائده آیه69سوره مبارکه بقره آیه 62 و موارد بسیار دیگری .
ثانیا به دلیل اینکه ایمان به مومن جهت می دهد در ازای کار و خدمتی که انجام می دهد توقع مزد و پاداشی از غیر خداوند – به جز آنچه در قبال وظیفه به عنوان لازمه مشیعت و زندگی اخذ می کند – ندارد . این باور موجب می شود بی مهری ها و احیانا ناملایماتی و قدر ناشناسی هایی که از ناحیه مخدومین صورت می گیرددر روند حرکت نفاع و سازنده ی انسان موثر نباشد و هیچ گاه تحت تاثیر این عوامل از عمل ارزشی خویش دست بر ندارد.
مومن می داند عملش خیر و در جهت تقرب به خداوند است و هیچ گاه عملی که به فرمان و خواست ورضای او است بی پاداش نمی ماند .
خداوند در قرآن کریم می فرماید :
لا نضیع اجر من احسنه عملا 1.
من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیوه
طیبه و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانو یعملون .2
ثالثا عمل صالحی که در دنیا با ایمان همراه گردد علاوه بر آثار اخروی فراوان دارای برکات دنیوی نیز هست . از جمله برکات عمل صالح در سایه ایمان و خدا شناسی دوستی و عشق مردم به عامل و خادم خودشان است کسی که در دنیا بتواند محبوب حق تعالی گردد مهر و محبتش به جامعه انسانی سرازیر شده محبت خداوند موجب عشق و محبت دیگران نیز می گردد .
خداوند می فرماید :
ان الذین امنو و عملو الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا
(مریم /96) همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند ،
خدای مهربان آنان را (در نظر خلق و حق ) محبوب می گرداند.
ایمان آبشخور عمل و عمل نیکو ثمره و نمود باورهای درونی انسان است .
مرحوم علامه طباطبایی(قدس سره) می فرماید :
ایمان زمینه ساز عمل و شرط لازم آن است و سهولت و دشواری
عمل صالح ما به شدت و ضعف ایمان انسان بستگی دارد و متقابلا
عمل صالح و تکرار آن به تعمیق ایمان و افزایش آن مدد می رساند و این
هردو به نوبه خود به وجود آمدن ملکات اخلاقی که باعث صدور
اعمال صالحه از فرد بدون تردید و تامل می شود کمک میکنند1 .
خدمت رسانی در جهان بینی توحیدی :
در جهان بینی توحیدی انسان در میان موجودات از شرافت و کرامت مخصوص بر خوردار است و وظیفه و رسالتی خاص دارد . انسان با این جهان بینی مسئول تکمیل و تربیت خود و اصلاح جامعه خویش است . جهان مدرسه انسان است و خداوند به
1 . سوره کهف ، آیه ی 30
2 . سوره نحل ، آیه 97
1 . طباطبایی ، محمد حسین ، فراز هایی از اسلام ، ص238
هر انسانی بر طبق نیت و کوشش صحیح و درس پاداش می دهد . جهان بینی توحیدی به حیات و زندگی معنی و روح و هدف می دهد زیرا انسان را در مسیری از کمال قرار می دهد که در هیچ حدی متوقف نمی شود و همیشه رو به پیش است به انسان
نشاط و دلگرمی می بخشد هدف های متعالی و مقدس عرضه می دارد و افرادی فداکار می سازذد . جهان بینی توحیدی تنها
جهان بینی است که در آن تعهد و مسئولیت افراد در برابر یکدیگر مفهوم و معنی پیدا می کند همچنان که تنها جهان بینی ای است که آدمی را از سقوط در دره ی هولناک پوچ انگاری یا نیست انگاتری نجات می دهد .
مدینه فاضله
فارابی که از شخصیت های بزرگ علم و فلسفه و از وارسته ترین دانشمندان ایران اسلامی است و به معلم ثانی ملقب است مانند ارسطو انسان را مدنی بالطبع می ئداند یعنی معتقد است که افراد بشر برای بقای خویش و برای رسیدن به سعادت و کمالات
انسانی حوائجی دارند که به تنهایی از عهده ی آنها بر نمی آیند بلکه تامین نیازهای آنها در گرو تشکیل جامعه انسای
است که هر یک از اعضای آن عهده دار بخشی از این نیاز ها می گردد. آدمی بالفطره گرایش به سوی اجتماع دارد .
هدف از این اجتماع دستیابی به سعادت دنیا و آخرت است .
بر این اساس بهترین مدینه ها مدینه ایی است که مردم آن اموری مشغول و به فضایلی آراسته اند که نهایتا آن مدینه را به سوی سعادت رهنمون می سازد.
فارابی مدینه فاضله را به بدن انسان تشبیه می کند بدنی سالم و استوار است و همه اعضای آن در حفظ یات و سلامتی و در راه رشد آدمی وظایف خود را به نحو احسن انجام می دهند . همان طور که در بدن قلبی هست که بر همه اعضای بدن ریاست دارد و سوخت و ساز اعضا و دستگاههای بدن را به اندازه ظرفیت و نیاز به آنها می رساند . در مدینه فاضله نیز کسی هست که به دیگران ریاست می کند و ریاست او عین برقراری نظم عدل و توزیع عادلانه امکانات اجتماعی است .
پس مدینه فاضله شبیه به هیات پیوسته و سازمان یافته بدن است با این تفاوت که اعضای بدن طبیعی هستند و با قوای طبیعی خود عمل می کنند و پیوند آنها جنبه تکوینی دارد ولی اعضای مدینه فاضله فضایل و اعمال اکتسابی و ارادی دارند و هرکدام بر حسب استعداد های خاص خود موقعیتی در مدینه احراز می کنند که با نظالم و سازمان مدینه هماهنگ باشد .
دیدگاه فارابی در باره مدینه فاضله از مبانی ما بعد الطبیعه ی او الهام گرفته است . در حکمت مشائی جهان دارای سلسله مراتبی است که در راس آن ذات احدیت است .
درک حضور
درک حضور حق جل و اعلا از نتایج تفکر و اندیشه است . تذکر والاتر از تفکر است لکن تفکر مقدمه تذکر است از قول خواجه عبدالله انصاری گفته اند که :
التذکر فوق التفکر فان التفکر طلب و التذکر وجود
تذکر از حیث مقام بالاتر از فکر است چون آدمی در مرحله تفکر حضور را طلب می نماید و چون به حضور برسد همواره متذکر است پس تفکر متقدم بر تذکر است و تذکر برتر از تفکر است.
در بحث حضور و درک ساحت مقدس پروردگار ادمی همیشه خود را در محضر او می بیند خداوند آنقدر به آدمی نزدیک است که او نسبت به خویش نیست .
فرمود :
فاذا سئلک عبادی عنی فانی قریب.
و نحن اقرب الیه منیه منکم و لکن لا تبصرون .
وااعلمو ان الله یحول بین المرئ و قلبه .
یاد خداوند آثار فراوانی بر جای گذاشته و برکات معنوی عظیمی را همراه دارد.
دل به یاد خداوند زنده و در نتیجه حیاتی نو می بخشد . پیغمبر اکرم (صلی الله علیه واله ) فرمود :
بذکر الله تحیی القلوب و بنسیانه موتها به یاد و ذکر خداوقلب ها زنده می گردند و به فراموشی حضرت حق قلب ها می میرند
دل را نشاط می بخشد و از سستی و ضعف می رهاند و آینده امیدوار می سازد .
فرمود :
مداومه التذکر قوه الارواح.
ذکر موجب جلب نظر الهی می گردد و زمینه های گناه و معصیت را مسدود می سازد .
موانع ذکر
غفلت از خداوند به جهت موانع و حجاب های موجوداز جمله موانع ذکر است . نباید فراموش کرد که در راس همه موانع و حجب که موجب غفلت از خدا و حضور دائمی او می شود چیزی جز اشتغال انسان به خود نیست همه حجاب ها به حجاب عظیمی همچون خود بینی و در نهایت به خود خواهی و خود پرستی منتهی می شود .
اگر کسی آلوده و متصف به خود بینی شد و در اسارت خود گرفتار آمد دچار صفاتی خواهدشد که کاملا با روحیه خدمت رسانی و توجه به دیگران در تعارض و تضاد است .
رشد خود خواهی تمایلات عالی و احساس های اخلاقی در درون انسان را منهدم می کند و انسان بریده از حق در دام این خود بیگانه دچار می آید و با نیاز های کاذب و امیال مجازی فراوان از قبیل شهرت طلبی مقام پرستی جاه و ریاست طلبی غرور تجمل پرستی حرص وطمع و بسیاری از صفات رذیله دیگر زمینه خدمت رسانی و توجه به دیگران از فکر و ذهن و درون او رخت بر می بندد .
نتایج خود خواهی
1 ) خود خواه نه تنها توانی های خود را در اختیار دیگران قرار نمی دهد بلکه استعدادهای دیگران را در خدمت خود خواهی خویش می خواهد.
2 ) خود خواه فاقد آزادی فکری است و جاهایی که پای منافع دیگران و خدمت به آنان پیش آید نمی تواند آزادانه و از روی انصاف بیندیشد .
3 ) برای خود خواه چیزی سخت تروتلخ تر از مراعات حق دیگران نیست چه رسد به اینکه بخواهد خدمت رسانی نماید و مصالح و منافع دیگران را مد نظر بدهد.
4 ) قدرناشناسی ونگرش انتفاعی و عدم وفاداری از مباحث مهم منتج از خود خواهی است .
نتیجه
خدا خواهی و درک حضور خداوند با نشاطی که می آفریند آدمی را در خدمت به خود و دیگران مقاوم می گرداند در حالیکه خود خواهی با ایجاد اندیشه های نا پاکی همچون نگرش انتفاعی و منفعت جویی تنها منافع فردی را تقویت کرده و آدمی را از خدمت باز می دارد .
ب ) معاد و سرانجام شناسی
نقش و اهمیت اعتقاد و اذغان به در ایجاد انگیزه برای فعالیت های اجتماعی و تلاش در جهت تامین نیاز ها و خواسته های فردی و اجتماعی و در نهایت رسیدن به سعادت و کمال نهایی بر کسی پوشیده نیست .
چگونگی و کیفیت کارها به خصوص کار هایی که نتیجه و آثار آن عاید اجتماع و همه مردم می شود بستگی به تشخیص و درک سرانجام زندگی و معاد است . معمولا تلاش های ما با هدف رسیدن به مقصد نهایی است همین طور که درک هدف وتوجه به عاقبت کار به فعالیت های فردی و اجتماعی جهت بخشیده و انتخاب و گزینش انان را باورانه می نماید .
بدیهی است اگر ادمی این چند روز زندگانیش را با نگرش مادی و منحصر به عالم ماده سپری کند و بپندارد که زندگی او عاقبتی نداشته و از این عالم گذر نمی نماید نگرش فردی پیدا کرده و همه تلاش و همتش در جلب رضایت نفس خویش و دست یابی به بهره ای مربوط به همین زندگی مادی است . لکن اگر اندیشه تای فراتر یافته و نیازهای خویش را فراتر از پدیده ای مادی و امیال نفسانی بداند و با قبول حیاتی ورای این عالم در پی کسب و تامین خواسته های والاتر خواهد بود .
انسان معتقد به معاد اعمال شایسته و کردار نیک را سبب انتقال از این جهان و رسیدن به حیات ابدی همراه با فلاح و رستگاری جاودانی می داند .
اودیگر خود را منحصرا در اینجا نمی بیند و برنامه ی زندگی اش را طوری تنظیم و اجرا می کند که علاوه بر ایجاد یک حیات مطلوب امروزی سعادت ابدیش را نیز تامین کرده و برای عاقبت او نیز سود بخش باشد .
اعتقاد به معاد آدمی را به رعایت حقوق دیگران ایثار و احسان به هم نوعات و تلاش در جهت رفع نیازمندی های آنان وا می دارد.
جامعه معتقد به معاد جامعهای زنده و پرتحرکی است که جهت کارها و خدمات را تامین و پرداخت حقوق احاد جامعه و برنامه ریزی در جهت جلوگیری از تجاوز به حقوق دیگران می دهد چرا که او خود را پاسخگو و مسئول می داند.
به همین دلیل اهمیت اعتقاد به معاد در ایجاد زندگانی سعادتمند بشری نزدیک به ثلث آیات قرآن حتی شاید بیش از ثلث به معاد مربوط است .
نباید نادیده گرفت که اعمال نیک انسان که در خدمت رسانی و تلاش برای رفع نیاز دیگران در راس آنهاست دارای صورت های ملکوتی هستندو در عالم قیامت تجسم می یابند در قرآن کریم می خوانیم :
هرچیزی که خودتان پیش فرستادید آن را نزد خدای متعال خواهید یافت 1
روزی که هرکس عمل خیری که انجام داده است را حاضر شده می یابد و دوست دارد میان او و هر عمل بدی که انجام داده است فاصله دوری باشد 2.
روزی که شخص می نگرد که دستانش چه چیزی را پیش فرستاده اند3 .
هرکسی به اندازه ی ذره ای کار خوب کند آن را خواهد دید و هرکسی به اندازه ذره ای کار بدی انجام دهد آن را خواهد دید .4
آیا جزایی که به شما داده می شود جز همان اعمالی است که انجام داده اید ؟ 5
1 . سوره بقره آیه ی 110 .
2 . سوره آل عمران آیه 30 .
3 . سوره نباء ایه ی 40 .
4 . سوره زلزال آیات 7 و 8 .
5 . سوره نمل آیه ی 90 .
معاد
اولا سازنده ی اندیشه ای است که همه عالم و پدیدهای زمینی ان را با حرکتی منسجم و هماهنگ در جهت یک کمال حقیقی می داند . لذا بالضروره خود را با این اندیشه همراه و هماهنگ قرار می دهد و برنامه ریزی سازنده ای درهمراهی و خدمت به دیگران تبیین و تنظیم می نماید .
از طرفی برای هماهنگی در ادامه ی حرکت نمی توان زندگی دیگران را نادیده گرفت و نسبت به آنان بی تفاوت بود . در اندیشه ی معتقد به معاد آخرت منزل قرار و آرامش نهایی و ابدی است .
…………………………………………………………………………………………………………………………………
خداوند می فرماید:
وِاِنّّْْ الاخرةَ هِیَ الدَّارُ الْقَرار ِ 1 .
در روایت میخوانیم :
الیومُ عملُ ولاحسابُ وغداً حسابُ ولاعمل 2 .
دنیا محل گذراست وآخرت محل ثبات و قرار . همه ی تلاش آدمی باید درامروز “دنیا” باشد ظرف زندگانی دنیا سببی است برای انجام کارهای شایسته و خیر.
یا اینکه :
الدنیا مزرعة الاخرة مزرعه ای مهیا و با امکانات ضروری دراختیار توست که برای زندگانی ابدی خویش توشه برداری.
معتقد به معاد میداند،هیچ عملی دراین عا لم بدون نتیجه وهیچ حرکتی بی هدف نیست.
ثانیاً ، به دلیل توجه به حکمت الهی ، درامر خلقت ،معتقد به معاد میداند این عالم عبث خلق نگردیده است .
اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّماٰ خَلَقْنٰاکُمْ عَبَثاً وَ اَنَّکُمْ اِلَیْنٰا لٰا تُرْجَعُونَ فَتَعالَی اللّٰهُ
الْمَلِکُ الْحَقُ لٰا اِلٰهَ اِلّٰا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَریمِ 3 .
اصرارآیات به انجام عمل صالح و تصرح وتآکید روایات به خدمت و سازندگی حیات مادی و معنوی هم نوعان ،بیانی است برای تبین
سوره غافر آیه ی 39 .
نهج البلاغه خطبه 42 .
سوره المومنون آیات 115 و 116
ارزشی عمل و خدمت رسانی . عمل صالح و خدمت نمیتواند بی اجر و پاداش کسی تضییع نگردد و هرکسی نتیجه ی عمل خود را ببیند .دراین علم برای بسیاری از اعمال مجال پاداش و اجر نیست .یعنی این عالم ظرف مناسب اجردهی نیست. لذا میگوییم انسان مرگ را می میراند نه مرگ انسان را . این اصل سازنده ی دو تفکر و اندیشه است :
اول اینکه معتقد به معاد باور دارد ، دیگرانی که درزندگی که درزندگی اودخیل هستند و باهم زندگی اجتماعی را می آفرینند باید با خدمت رسانی به آنان و تلاش دررفع نیازمندی هایشان،حقوق آنان را محترم شمارد و دین خود را نسبت به آنان ادا نماید .
رابعاً،عدالت الهی اقتضا میکند که افراد مؤمن و اهل عمل صالح به مثابه منحرفین و مفسدین درروی زمین نخواهد بود . باید اندیشه ،عمل ،حیات و ممات آنان چیزی غیر از اندیشه و عمل ،حیات و ممات گنهکاران و تبهکاران باشد {توجه کنید به آیه ی 27سوره ی مبارکه ی ص و آیات 21و 20 سوره ی مبارکه ی جاثیه }
اگر تبهکاران به چیزی جز خویش و تمایلات درونی خود نمی اندیشیدند ،اهل ایمان و معتقد به معاد زندگی خود رادرخدمت دیگران قرار میدهند و دیگران را با خود شریک میدانند و نمیتوانند نسبت به آنان بی تفاوت باشند.
پاداش برآوردن نیاز و حاجت مؤمن
1) پیغمبر اکرم (ص) فرمود
هرکه نیاز برادر مؤمنش را برآورد خداوند هفتاد حاجت از
حاجت های دنیا و آخرت او را تأمین میکند 1 .
2) امام صادق (ع) فرمود:
گام برداشتن مسلمان درراه حاجت مسلمان ،بهتر از هفتاد طواف در
خانه ی خداست 2 .
3) امام صادق(ع)فرمود:
هیچ مسلمانی نیاز مسلمان دیگر را برنمی آورد ،مگر اینکه خداوند
به او ندا میدهد که پاداش تو برعهده ی من است و من به کمتر از بهشت
برای تو راضی نخواهم شد 1 .
4) امام صادق (ع) فرمود:
کسی که درپی حاجت برادرش برود همانند کسی است که سعی
صفا و مروه کند و به آورنده حاجت برادرش مانند کسی که روز
بدر و احد درراه خدا درخون خود غلطیده است 2 .
5) امام صادق (ع) فرمود:
خدای عزوجل فرموده است :مردم خانواده من هستند ،پس
محبوب ترین آنان نزد من کسانی هستند که بامردم مهربان تر و درراه
برآوردن نیازهای آنان کوشا تر باشند 3 .
6) امام صادق (ع) درباره ی آیه ی شریفه ی [وجعلنی مبارکاً اینما کنت]هرجا باشم مرا با برکت قرار ده فرمود :
یعنی سودمند،”نفّاعاً ” 4 .
7) ملائکه برای فرد خدمت رسان دعا میکنند وبرایش طلب آمرزش می نمایند .
8) برآوردن یک حاجت برادر مؤمن برابر با یک عمر عبادت خداوند است 5 .
9) مهر پایان اعمال برآوردن نیازهای برادران دینی ونیکی کردن به آنان، درحد توان،است .
10) اعمال آدمی که به خدمت رسانی برادران دینی و نیکی به آنان پایان نیابد،پذیرفته نمیشود 6 .
1 . انوار الهدایه ص 43 .
2 . بحار ج 74 ص 311 .
1 . اصول کافی ج 3 ص 279 .
2 . بحار ج 78 ص 281 .
3 . کافی ج 2 ص 199
4 . کافی ج 2 ص 199
5 . امالی طوسی 481/1051.
بحار ج 75 صص 379 / 40 .
آثار خدمت رسانی
1) نیاز مردم به سوی هرکسی ،از نعم الهی است .
2) برطرف ساختن اندوه مؤمنین موجب برطرف شدن اندوه خدمت گزار درروز قیامت است.
3) خشنودی مردم، موجب خشنودی خداوند است.
4) خدمت رسانی و کمک فکری ومالی به دیگران موجب تقرب به خداوند است.
5) هرکار پسندیده که موجب خدمت به دیگران گردد و دیگران را به کار نیک راهنمایی کند، صدقه جاریه و مدوام است .
6) کارهای پسندیده توشه ی آخرت است .
7) محبوب ترین مردم نزد خداوند سودمند ترین آنان برای مردم است .
8) خدمت ونیکی به مردم سرانجامی نیکو داشته و موجب آسانی راه برای
9) خدمات رسانی محبت آفرین است .
10) خدمات رسانی موجب ایمنی از عذاب الهی است .
11) خدمات رسانی به برادر مسلمان چنان است که همه عمر به خداوند خدمت کرده است .
آداب خدمات رسانی
1)در خدمات رسانی کوتاهی نکندکه پشیمان میشود .
2) در خدمات رسانی شتاب کند.
3) درخدمت رسانی وقتی عزم و تصمیم بر خدمات رسانی گرفت تاٰخیر نکند .
4) درخدمت رسانی هیچ گاه منت نگذارد .
5) درخدمت رسانی کار خودرا بزرگ نپنداردوهمواره اندیشه خدمت بیشتر به مردم داشته باشد.
6) درخدمت رسانی برتوفیقی که نصیبش گردیده است شکر گزار باشد.
7)درخدمت رسانی برنامه ریزی کرده وهمیشه براساس دانش عمل کند.
8) مطمئن باشد خداوند اجر وپاداش خدمت او به بندگان را ازیاد نمیبرد،هرچند مردم قدر او را نشناسندو ازاو تقدیر ننمایند.
9) درخدمت رسانی اندیشه ای جز انجام وظیفه و قربت الهی نداشته باشد.
10) درخدمت رسانی مخدومین را احترام کرده و آنان را عزیز شمارد.
11) از رأی ونظر دیگران استفاده نماید و با اهل نظرمشورت کند
12) نیت خودرادرخدمت رسانی خالص گرداند.
ج) علم و دانش
دومسئله ی مهم واساسی ،درواگذاری مسئوولیت خدمت گذاری به افراد و یا قبول مسئوولیت و تقبل انجام خدمت ازناحیه هرکسی ،تعهد و تخصص است .
باید برای هردوطرف، یعنی واگذارکنندگان و قبول کنندگان ،این دو خصیصه احراز شود خدمت رسانی بدون این دو شرط اساسی ،ضمن اینکه امکان ندارد ، کم کم روند خدمت که یک ارزش است ، را به ورطه ی ضد ارزش میکشاند و ، آثار و نتایج که به دنبال خواهد داشت ، موجبات تضییع امکانات و ضرروزیان فراوان برای جامعه و هدف رفتن استعدادها و توانایی های اهل دانش نیز میگردد .درقران مجید این دو خصیصه به عنوان دوشرط ضروری و لازم مورد توجه قرار گرفته است .از جمله درداستان حضرت یوسف که مفصل درسوره ی مبارکه ی یوسف (ع) آمده است :
وَقٰالَ الْمَلِکُ ائْتُونی بِه اَسْتَخْلِصْهُ لِنِفْسی فَلَمّاٰ ٰکَلَّمَهُ قٰالَ اِنَّکَ
الْیَومَ لَدِیْنٰا مَکینٌ اَمینٌ ، قٰالَ اجْعَلْنی عَلیٰ خَزاٰئِنِ الارْضِ اِنّی
حَفیظٌ عَلیم ٌ 1 .
درداستان حضرت یوسف (ع) ، دربحث واگذاری مسئولیت خدمت رسانی درحوزه ی امور مالی و دارایی جامعه و اداره ی زندگی معیشتی افراد، که ازجمله مهم ترین مسئولیت ها است و مسئول باید هم پاسخگوی آحاد جامعه و هم پاسخگوی خداوند باشد، برروی دو اصل تعهد و علم و تخصص تاٰکید شده است .
تعهد و امانتداری، که درنتیجه ی دواصل دیگر مورد بحث ما،یعنی (خداشناسی و معاد ) شکل میگیرد و تثبیت میشود،به عنوان شرط اول فرمان خداوند است که فرمود:
اِنَّ اللّٰهَ یَأْمُرُکُمْ اَنْ تُؤَدَدُّو الامٰانٰاتِ اِلیٰ اَهْلِهٰا 1 .
اصل تخصص وتوانایی، که نتیجه دانش و فهم است که برای هرکسی درهررشته ای میتواند با تلاش و جدیت و علم آموزی و تجربه اندوزی حاصل شود ، درحوزه این بخش از بحث است .
درداستان حضرت لقمان وقتی فرشتگان اورامخاطب قراردادند و گفتند:هان ای لقمان! برای چه مسئولیت بزرگ ومقام پرشکوه دادگری و قضاوت را برنمی گزینی؟ پاسخ داد: برای اینکه مسئولیت داوری وحکومت درجامعه سخت ترین کار و مشکل ترین مسئولیت است ، و تاریکی و ابهام از هرسو آن را فراگرفته و انسان برلبه پرتگاه قراردارد.
دلیل لقمان ،درعدم پذیرش و قبول مسئولیت ، عدم معرفت و علم به جمیع زوایای مسئولیت پیشنهادی است . او که به تعبیر پیغمبر اکرم (ص) ” کثیر التفکر” و بسیار اهل دانش است، دلیل عدم قبول خدمت رسانی را ، که بااهمیت و ارزشمند است ، ابهام و تاریکی میداند . یعنی اگرکسی خواست مسئولیتی قبول کند ،باید به همه زوایای کار آشنا بوده وعلم و دانشش به روز باشد و دانش مربوط به آن فن و کار را دارا باشد .
امیرمومنان علی (ع) ،دردستور حکومتی خود به مالک اشتر ، شایسته سالاری را مدنظر قرار میدهد و ازجمله شرایطی که برای یک کارگزار ذکر میکند، دوراندیشی و مدیریت درکارها و مسایل عمیق و ژرف خدمت رسانی است .
وابلغ فی عواقب لا مورنظراٌ 2 .
1 . سوره یوسف آیات 54 و 55 .
1 . سوره نساء آیه 58 .
2 . نهج- البلاغه عهد نامه مالک اشتر .
قطعاٌ وبدون تردید لازمه دورنگری وژرف اندیشی ،دانش و احاطه علم به مسأله است . به عبارت دیگر دوراندیشی چیزی جز برنامه
ریزی علمی و همه جانبه ،از ابتدای شروع کارتا نقطه غایی و نهایی ،که بهره مندی می آفریند ، چیز دیگری نیست.
امروزه دردنیا رسیدن به آینده مترقی وپویا و تقویت بنیه های امور زیربنایی جامعه ،مثل مسایلی چون اقتصاد،امنیت و اخلاق ،مرهون سه اصل اساسی است .
صاحب نظران و حاکمان این سه را با وسواس مورد کنکاش وبررسی قرار میدهند ودرجهت دست یابی به آنها تلاش می کند : این سه عبارتند از :
1) رسیدن به آخرین دستاوردهای علمی و فن آوری ،
2) برنامه ریزی ،
3) کنترل و مهار و جلوگیری از حوادث احتمالی و آثار ناشی از آن ، با کنکاش جامع و نگرشی علمی و استدلالی ،با استفاده از داده های آماری و تجربی ،و دوراندیشی ذهنهای خلاق و اندیشمند دراین زمان برای تهیه و آمادگی لازم دررویارویی پدیده های احتمالی دراینده .
این اصولی که بیانگر ضرورت واگذاری مسئولیت و اداره جامعه به اهل فن و دانش است .چنان چه کاربه کاردان واگذارشودو کارگزاران به علم ودانش روز و آخرین دستاوردهای علم وتکنولوژی جدید ، درهرزمینه ،مجهز و مسلح شوند :
1) خدمت رسانی نهادینه شده و زمینه های ترقی و رشد همه جانبه کشور فراهم میشود .
2) از اتلاف وقت ،سرمایه ها و ابزار جلوگیری میشود.
3) تجربه گذشتگان و دیگران مورد استفاده قرار میگیرد .
4) با کمک و دانش و فناوری وکمترین امکانات و داشته ها ، بیشترین استفاده ها عاید مردم میگردد و با چاره اندیشی صاحبان فکر، کمترین ضایعات به ثروت ملی میشود.
5) ازکارهای مطالعه نشده ، ویا تجربه شده ی فاقد نتیجه ،پرهیز میشود .
6) با به کارگیری اهل علم و متخصص ،ازهدررفتن توانایی ها و استعدادهای افراد مناسب جلوگیری میشود.
7) کارها و برنامه های اجرایی با کمترین تغییرات ویااحیاناٌ شکست همراه است.
8) به دلیل نگرش علمی وهمه جانبه ازتضاد وتناقض دربرنامه ها واحیاناٌ ناسازگاری و تداخل آنها جلوگیری میشود.
9) کارعلمی و برنامه ریزی شده می تواند الگوی دیگران دراجرا گردد.
10) ازانتخاب خدمت رسان و کارگزار براساس بخشش ها ،ملاحظه های سیاسی و گروهی وملاحظات شخصی افراد،ازقبیل فقر و تهیدستی ،فنی،انتخاب برحسب دلخواه و ملاک های شخصی جلوگیری می نماید.
11) کارعلمی با بالارفتن کیفیت موجب رضایت مردم میشود و مدیران متخصص و متعهد به دلیل کارایی بالا،مورد محبت وتفقد مردم قرار می گیرندو در نتیجه استقامت و پایداری آنان درباب خدمت رسانی افزون می گردد.
علامه طباطبائی درتفسیر شریف المیزان درذیل آیه ی شریفه ی :وَلٰا تَقْفُ مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَالْفُؤٰادَ کُلُّ اؤلٰئِکَ کٰانَ عَنْهُ مَسْئٔوؤلاً ،
مینویسد:
این آیه ازپیروی ومتابعت هرچیزی که بدان علم و یقین نداریم
نهی میکند و،چون مطلق و بدون قید و شرط است پیروی اعتقاد غیر
علمی و همچنین عمل غیر علمی را شامل شده ، معنایش چنین میشود:
به چیزی که علم به صحت آن نداری معتقد مشو،وچیزی راکه نمی دانی
مگو،وکاری را که علم بدان نداری مکن،زیرا همه ی اینها پیروی غیر علم است
و این درحقیقت امضای حکمی است که فطرت خود بشر می کند
و آن وجوب پیروی علم واجتناب ازپیروی غیرعلم است.