مساجد؛ بایدها و نبایدها

مسجد در قالب یک پایگاه ارتباطى مهم، همواره توانسته است در تقویت فرهنگ مخاطبانش مؤثر باشد و عاملىبراى ماندگارى فرهنگ اسلامى محسوب شود. در این مقاله، نکاتى ذکر شده است که رعایت آن در مساجد سزاوار استتا ضمن جذب مخاطبان بیش تر، آن گونه باشد که شایسته خانه خدا و محلّ انس با حضرت حق و جایگاه نزول برکات وخیرات آسمانى و تجلى بهشت خدا در زمین است.

 

مسجد

این مکان مقدس، نخستین خانه توحید، کانون هدایت و ارشاد، پایگاه ضد ستم و خانه خدا در زمین است.وجود مسجد در هر نقطه، نشانه عظمت اسلام و وجود مسلمانان در آن منطقه است. رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: «أحَبُّالْبِلاَدِ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسَاجِدُهَا؛ محبوب ترین [جاى [شهرها در پیشگاه خداوند، مساجدآنهاست.»

مسجد نه فقط براى نماز و عبادت و راز و نیاز؛ بلکه یک زیارتگاه است و رفتن به مسجد ثواب و پاداش دارد. امامحسن علیه السلام مى فرماید: «اَهْلُ الْمَسْجِدِ زُوَّارُ اللّهِ وَ حَقٌّ عَلَى الْمَزُورِ التُّحْفَةُ لِزَائِرِهِ؛ اهل مسجد زائران خدایند و بر صاحب خانه استکه به زائرش تحفه اى عطا کند.»

آنچه در باره مساجد اهمیت دارد، بدین شرح است:

1. اذان

اذان، اعلام وقت ملاقات با خداوند تبارک و تعالى است. طبق روایات اسلامى، اذان باعث باز شدن درهاى بهشتمى شود. اذان در برخى مساجد به صورت غیرزنده و ضبط شده پخش مى شود و به نظر مى رسد این عمل، مشکل خاصىدر بر نداشته باشد؛ اما همواره بر پخش اذان به صورت زنده از مساجد تأکید مى شود.

درباره مؤذن نیز چند نکته قابل تأمّل است:

الف. اعتبار مؤذن

هر نمازگزارى مى تواند این امر را عهده دار شود؛ اما باید توجه داشت که به سبب جاذبه هاى اذان که نماد اجتماعى وبر مبناى شهادت بر اصول اعتقادى اسلام است، بهتر است وى از افرادى باشد که جایگاه اجتماعى بالایى در میان مردمدارد.

ب. صداى دلنشین

براى تحقق این امر مى توان هر سال در بین نمازگزاران، مسابقات اذان گویى برگزار کرد و از میان آنهاخوش صوت ترینهارا انتخاب و با در نظر گرفتن شرایط دیگر از ایشان استفاده کرد.

حکایت کرده اند که یکى از مساجد، مؤذن بدصدایى داشت. یک روز، مردى یهودى، هدیه اى براى وى آورد و از اوبسیار تشکر کرد. وقتى مؤذن، علت را جویا شد، یهودى گفت: «تو خدمت بزرگى به من کرده اى.» وى گفت: «من کهخدمتى به شما نکرده ام.» یهودى پاسخ داد: «من دخترى دارم که مدتى به اسلام تمایل پیدا کرده بود. از وقتى تو اذانمى گویى و اللّه اکبر را از تو مى شنود، دیگر از اسلام صرفنظر کرده است. اکنون، این هدیه را آورده ام براى اینکه تو به منخدمتى کردى و نگذاشتى این دختر مسلمان شود.»

ج. وقت شناسى

دقت و رعایت اوقات اذان، بسیار مهم و ضرورى است؛ چرا که بى نظمى، موجب بى اعتبارى اذان مسجد مى شود ومشکلات فراوانى را براى مؤمنان به وجود مى آورد.

2. رعایت حقوق همسایگان

اذان، سنّت اسلامى، شعار یک جامعه اسلامى و علامت مسلمانى است. از اینرو نباید غیر از آن هیچ صداى دیگرى ازبلندگوى مساجد به گوش برسد؛ زیرا همان گونه که این مکان، حقوقى نسبت به همسایگان خویش دارد، متولّیان وگردانندگان آن نیز متقابلاً باید به نکاتى درباره همسایگان توجه کنند تا خداى ناکرده افتخار همسایگى مسجد به دلسردىآنان از این محل مقدس و شعائر اسلامى تبدیل نشود.

3. رواق

در برخى مساجد، بین در اوّل و درِ ورودى مسجد، مکانى است که در طول شبانه روز باز است و نمازگزاران از آناستفاده مى کنند. در این صورت، این مکان در غیر اوقات شرعى که مسجد بسته است، بهترین محل براى عبادت و نمازاست، ضمن آنکه اموال مسجد از دستبرد اشرار در امان مى ماند.

اهل سنّت در برخى مساجد، از این مکان براى نماز فرادا در هنگام نماز جماعت استفاده مى کنند تا نماز فُراداى آنان،تحقیر نماز جماعت محسوب نشود.

4. ساخت مسجد

در برخى کشورها، مردم مى توانند به جاى پرداخت مالیات به دولت، در جاهاى تعیین شده و مورد نیاز، مسجدبسازند تا همه مناطق از محل عبادت پروردگار برخوردار باشند. به همین علت، اکثر مردم مسلمان، مالیات خویش را بااجازه دولت، صرف ساخت مسجد مى کنند.

در کشور ما نیز دولت مى تواند ضمن حذف برخى هزینه هاى شهردارى و مالیات بر لوازم ساختمانى، مصرف آب،برق و گاز مساجد را رایگان کرده، ضمن حفظ استقلال این اماکن، بودجه اى را براى نگه دارى آنها اختصاص دهد.همچنین گسترش فرهنگ زکات و مصرف آن در امورى همچون ساخت مسجد در مناطق مورد نیاز از دیگر اقدامهاىشایسته و ضرورى است.

5. امام جماعت

رکن اصلى هر مسجد، امام جماعت آن است و مهم ترین مسئله درباره وى، مقبولیت اجتماعى است. پیشوایان اسلامبر مقبولیت و پذیرش وى و رضایت نمازگزاران از او، بسیار تأکید کرده اند. رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله وسلم مى فرماید: «یا عَلِىُّثَمانِیَةٌ لا یَقْبَلُ اللّهُ مِنْهُمْ الصَّلاةَ… وَاِمامُ قَوْمٍ یُصَلِّى بِهِمْ وَهُمْ لَهُ کارِهُونَ؛ هشت طایفه اند که خداوند نماز آنان را نمى پذیرد… . و امامقومى است که امام جماعت آنها را بر عهده دارد؛ در حالى که مأمومین او را خوش نمى دارند.»

خرسندى نمازگزاران از امامى که به وى اقتدا کرده اند، رابطه اى عاطفى و صمیمى، میان امام و مأموم ایجاد خواهدکرد و نمازگزاران از سر شوق و رغبت در نماز جماعت حضور خواهند یافت.

قابل ذکر است که انجام تکالیف و مسئولیتهاى مربوط به امام جماعت از هر کسى برنمى آید؛ بلکه تنها فردى توانانجام این مهم را دارد که از شرایط لازم برخوردار باشد. عدالت، مروت، پرهیز از خود محورى، فضل، پارسایى،برخوردهاى همراه با عطوفت، مهربانى و گشاده رویى، احترام به آرا و نظریات دیگران، مشورت با نمازگزاران دربارهامور مسجد، رعایت حال ضعیفان در نماز و خوددارى از برگزارى برنامه هاى طولانى خسته کننده، از جمله آن موارداست. یادآور مى شود که شرح وظایف و ویژگیهاى امامت جماعت، بسیار و از حد این نوشتار، خارج است.

6. محل مراجعات مردمى

در برخى کشورها، درون مسجد، اتاقى مخصوص روحانى وجود دارد. فایده آن، این است که ضمن استفاده امامجماعت از این مکان به عنوان کتابخانه شخصى و محل مطالعه، محلى براى مراجعات مردمى و حل مشکلات آنان و نیزمحفل انس با جوانان و… است.

گاهى این اتاق با کم ترین هزینه و با استفاده از چند نئوپان رنگ شده در گوشه اى از مسجد ساخته شده است؛ اماارتباط دوستانه امام جماعت با مردم در این قسمت، اثرات بسیار مثبتى به ویژه در نسل جوان داشته است.

همچنین مناسب است براى توجه بیش تر مردم و مسئولان به مسجد، جلسات مهم، مانند: معارفه فرماندار، شهردار،بخشدار، شوراى محل و جلسات تصمیم گیریهاى اجتماعى و محلى در مساجد شهرها و روستاها برگزار شود.

7. نظافت

پیشوایان گرامى اسلام روایات بسیارى درباره آبادکردن و نظافت و تمیز کردن مساجد دارند؛ چنان که رسولخدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: «مَنْ قَمَّ مَسْجِدا کَتَبَ اللّهُ لَهُ عِتْقَ رَقَبَةٍ وَمَنْ اَخْرَجَ مِنْهُ ما یُقَذِّى عَینا کَتَبَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَهُ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ؛ هر کسمسجدى را جارو کند، خداوند براى او پاداش آزاد کردن یک بنده مى نویسد و کسى که خاشاکى که چشم را مى آزارد. ازمسجد خارج کند، براى او بهره و نصیبى دو چندان از رحمتش قرار مى دهد.»

خوشبو کردن، جارو کردن فرشها، تمیز کردن و غبارروبى در و دیوار، نصب جا لباسى و قفسه در دستشوییها براىگذاشتن وسایل، تهیه مایع دستشویى و آینه و نیز گذاردن چند صندلى در محل وضوخانه براى شستن پاها ضرورى بهنظر مى رسد. همچنین وجود یک انبارى ضرورى است؛ زیرا انبار کردن وسایل اضافى در گوشه اى از مسجد، ضمنایجاد مزاحمت براى نمازگزاران، جلوه اى نازیبا را پدید مى آورد که شایسته محل عبادت نیست.

8. تعطیل نشدن

طبق دستورهاى اسلامى، مسجد، خانه خدا و محل انس و راز و نیاز با پروردگار است و تعطیل بردار نیست و کسىحق بستن آن را به ویژه در اوقات شرعى ندارد. متأسفانه برخى مساجد پس از اتمام نماز جماعت بسته مى شود و بسیارى،از فضیلت خواندن نماز در آنها در غیر وقت نماز جماعت محروم مى شوند. سؤالى که به ذهن مى رسد، این است کهگرچه مراقبت از وسایل لازم است؛ اما آیا بستن مسجد به ویژه در اوقات نماز، جلوگیرى از ذکر و یاد خدا و ظلم در حقمسجد و نیز مؤمنان ونمازگزاران نیست؟ قرآن کریم مى فرماید: «وَ مَنْ أَظْـلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَـجِدَ اللَّهِ أَن یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُو وَ سَعَى فِىخَرَابِهَآ »؛ «کیست ستمکارتر از آن شخص که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیرى کرد و در ویرانى آنها کوشید؟!»

به ا ین ترتیب، قرآن، جلوگیرى از نماز و عبادت در مسجد را ستمى بزرگ و عاملان آن را ستمکارترین مردم معرفىمى کند که نمونه بارز آن تعطیل کردن این مکان در اوقات نماز است و راستى هم چه ظلمى از ا ین بالاتر که برخى باعثتعطیلى پایگاههاى توحید مى شوند و مردم را از یاد حق باز مى دارند.

توجه به این نکته نیز لازم است که جلوگیرى از ورود به مسجد و ذکر نام پروردگار و کوشش در تخریب آن، تنها به این نیست که ساختمان آن را ویران سازند؛ بلکه از رونق انداختن آن نیز مشمول همین حکم است؛ چرا که در تفسیر آیه«اِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ…»؛ طبق صریح بعضى روایات، منظور از عمران و آبادى مسجد، تنها ساختمان آن نیست؛ بلکهحضور در آنها و توجه به محافل و مجالس مذهبى که در آنها تشکیل شود و باعث یاد خدا است نیز یک نوع عمران و بلکهمهم ترین نوع آن شمرده شده است. بنابراین، در نقطه مقابل، آنچه باعث شود که مردم از یاد خدا غافل شوند و از مساجدباز مانند، ظلمى بسیار بزرگ است.

9. چاى خانه و امکانات فرهنگى و ورزشى

آنچه در مساجد شیعه برخى کشورها وجود دارد، اختصاص مکانى در کنار آن به عنوان چاى خانه است. این مکان،قبل و بعد از نماز جماعت، پذیراى افراد است تا ضمن رفع خستگى از کار روزانه و گفتگویى با دوستان مسجدى، سببشود که ایشان با آمادگى بیش ترى در نماز شرکت کنند. همچنین زیر زمین این محلهاى مقدس براى ورزش و تفریحجوانان مهیا شده است تا ضمن استفاده از امکانات فرهنگى و پرکردن اوقات فراغت در هنگام اذان، همگى براى اقامهنماز حاضر شوند.

10. نور سبز

در برخى شهرها و کشورها، نور سبز، علامت وجود مسجد است. بر این اساس، هیچ مسافر و جهانگرد مسلمانى درهیچ نقطه اى دچار سر درگمى نمى شود؛ چرا که در روز، گلدسته ها و در شب، نور سبز بالاى گنبد و گلدسته، بهترینراهنما است.

11. تعیین اوقات شرعى

یکى از مشکلات نمازگزاران در شهرها و روستاها تعیین دقیق اوقات شرعى است. این مشکل تا حدودى به یارىرسانه ها رفع شده است؛ اما بسیارى از افراد از آن بى اطلاع هستند. در مساجد شهرى و روستایى برخى از کشورهاىاسلامى، ساعات اوقات شرعى (اذان صبح، طلوع آفتاب، اذان ظهر، غروب آفتاب، اذان مغرب و نیمه شب شرعى) نصبشده است و نمازگزاران و مسافران را از زمان دقیق این اوقات مطلع مى سازد. این طرح به تازگى در حرم حضرت فاطمهمعصومه علیهاالسلام اجرا شده است که مناسب است در سایر مکانهاى مذهبى، به ویژه در مساجد نیز به اجرا در آید.

12. نظم صفوف

یکى از دستورهاى دین مبین اسلام، تأکید بر منظم بودن صفهاى نماز جماعت و شانه به شانه ایستادن نمازگزاراناست. مطلب مهم این است که این سفارش، تنها به لحاظ رعایت نظم و انضباط در پیشگاه حقتعالى نیست؛ بلکه نمایشیکپارچگى و همدلى مسلمانان در مقابل دشمنان است؛ چنان که امام صادق علیه السلام به نقل از رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: «یا اَیُّهَاالنّاسُ اَقِیمُوا صُفُوفَکُمْ وَامْسَحُوا بِمَناکِبِکُمْ لِئَلاَّ یَکُونَ بَیْنَکُمْ خَلَلٌ وَلا تُخالِفُوا فَیُخالِفَ اللّهُ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ؛ اى مردم! صفهایتان را منظم کنیدو دوشها را به هم متصل کنید تا میان شما فاصله اى نباشد. نامنظم نایستید وگرنه خداوند دلهایتان را با هم ناهماهنگخواهد کرد.»

شاید بتوان گفت سخن پیامبر صلى الله علیه و آله به این نکته روانى اشاره دارد که نظم و انضباط در توافق و همدلى دلها اثر دارد؛حال آنکه دیدن پریشانى و به هم ریختگى، روح و روان را آشفته مى سازد.

تجهیز برخى مساجد به فرشهایى با طرح سجّاده از برنامه هاى بسیار خوب است که علاوه بر نظم صفهاى جماعت،زیبایى و ابهّت خاصى به نماز داده است. در ایران، نظم صفوف بر اساس محل سجده و مکان مهرها است؛ اما در برخىکشورها این نظم بر اساس مکان ایستادن است؛ یعنى مکان ایستادن با کشیدن نخ یا نوار پارچه اى ـ همانند آنچه در ایرانبراى گذاردن مهر استفاده مى کنند ـ مشخص شده است. به نظر مى رسد این طرح (نظم بر اساس مکان ایستادن) نظم وابهت بیش ترى در مسجد ایجاد مى کند.

13. مسجد، پایگاه تشکّل مردمى

در سفرى که به کشور ترکیه داشتم، رهبر شیعیان ترکیه ضمن تشریح برنامه روحانیان شیعه، گفت: «ما براى ارتباط باشیعیان، هیچ مکانى را بهتر از مسجد نیافتیم.» در تأیید سخنان ایشان، این مطلب مشهود بود که در میان مردم شیعه ترکیه،روحانیونى محبوب مردم هستند که مسجد دارند و روحانیونى که در این کشور، داراى مؤسسه فرهنگى، مجله وسایت اند و فقط به امور فرهنگى مى پردازند، محبوبیت چندانى ندارند. مهم تر آنکه هر گاه دولت این کشور، مانع فعالیتدینى آنها شود، دیگر هیچ مکانى براى ادامه فعالیت نمى یابند؛ در حالى که هیچ دولتى نمى تواند مسجد را تعطیل کند.

با شنیدن این سخن، به یاد سخنان حکیمانه حضرت امام خمینى رحمه الله افتادم که بارها بر محور بودن مسجد در تمامامور تأکید داشتند.

با بررسى تاریخ ادیان بشرى به این نتیجه مى رسیم که از ابتداى به وجود آمدن بشر تا کنون، هیچ مکانى همانندمسجد نتوانسته است در سازماندهى حرکتهاى اجتماعى و به عنوان یک پایگاه ارتباطى، اثرگذار باشد؛ چرا که مسجد،غیر حزبى و سازمانى است و به دلیل غیرحزبى بودن، امکان بهره بردارى دشمن از آن به پایین ترین مقدار مى رسد.همچنین این مکان، پایگاهى ارتباطى و در عین حال، یک رسانه است که کلیه مخاطبان و علاقه مندان به آن دسترسىدارند.

همچنین مسجد، جدا از نقش رسانه اى و ارتباطى خود، از طریق روحانیون، در مخاطبان خود نگرش ایجاد مى کند واینجا است که علاوه بر نقش اطلاع رسانى، نقش هدایتى را نیز بر دوش مى گیرد. خلاصه آنکه، رمز ماندگارى فرهنگاسلامى تاکنون به لحاظ پویایى و تحرّک این کانونهاى سازماندهى و حرکتهاى اجتماعى و توده اى مردم بوده است.

14. حضور زنان

یکى از موارد اختلاف بین شیعه و سنى، حضور بانوان در مساجد است. مسلّم است که حضور ایشان در این مکانها وکسب معارف دینى، خواهد توانست نه تنها در تربیت فرزندان، که در محیط خانواده بسیار مؤثّر باشد. علت این امر، آناست که اطلاعات و دانش دینى مردم در یک جامعه اسلامى از گذشته هاى دور تاکنون از این طریق به دست مى آمده ومى آید. به تعبیر دیگر، این اماکن، کانون اصلى نشر معارف دینى به شمار مى روند. از همین روى، حضور نداشتن بانواندر مساجد، به طور طبیعى، ناآگاهى آنان از احکام و مسائل دینى و در نتیجه، نوعى عقب ماندگى فرهنگى را در پى خواهدداشت و این امر در مناطقى که رسم و عادت بر حضور نداشتن زنان در مساجد است، آشکارا مشاهده مى شود.

بنابراین، با بررسى روایاتى که خانه ها را بهترین مساجد براى زنان معرفى مى کند و نیز احادیثى که درباره رفت وآمد آنان به این اماکن ذکر شده است، مى توان به این نتیجه رسید که ملاک مسجد رفتن یا نرفتن بانوان، حفظ حجاب ومصونیت آنان است؛ چه آنکه اگر زن بتواند خود را در مسیر رفت و آمد و نیز در مسجد، کاملاً مصون نگه دارد، استحبابو فضیلت رفت و آمد براى آنان نیز محفوظ خواهد ماند؛ چنان که حضرت امام خمینى رحمه الله در مسئله 894 رساله عملیهخویش مى فرماید: «براى زنها نماز خواندن در خانه، بلکه صندوقخانه و اتاق عقب بهتر است؛ ولى اگر بتوانند کاملاً خودرا از نامحرم حفظ کنند، بهتر است در مسجد نماز بخوانند.»

15. کودک و مسجد

یکى از بحثهاى دیگر، ورود کودکان به مسجد است. برخى با استدلال به روایت رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله مبنى برجلوگیرى از ورود اطفال به مساجد، از ورود آنان، ممانعت به عمل مى آورند؛ اما در مقابل این حدیث، به روایاتىبرمى خوریم که بیانگر جواز ورود کودکان به مساجد است؛ چنان که رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: «اِنِّى لاََقُومُ فِى الصَّلاةِ اُرِیدُ اَنْاُطَوِّلَ فِیها فَاَسْمَعُ بُکاءَ الصَبِىِّ فَاَتَجَوَّزُ فِى صَلاتِى کِراهِیَّةَ اَنْ اَشُقَّ عَلى اُمِّهِ؛ من به نماز مى ایستم و مى خواهم آن را طولانى سازم،پس بانگ گریه کودکى را مى شنوم و چون خوش نمى دارم که بر مادر او سخت بگذرد، نمازم را سبک برگزار مى کنم.»

همچنین جابر مى گوید که از امام باقر علیه السلام درباره کودکانى که در نماز واجب حضور مى یابند سؤال کردم، حضرتفرمود: «لا تُؤَخِّرُوهُمْ عَنِ الصَّلاةِ الْمَکْتُوبَةِ وَفَرِّقُوا بَیْنَهُمْ؛ آنان را در آخر صفهاى جماعت با هم نگذارید؛ بلکه آنها را [در بینبزرگسالان] پراکنده سازید.»

آنچه از این دو دسته روایات به دست مى آید، آن است که روایتى که ورود اطفال را منع مى کند درباره کودکانى استکه در شیطنت و شلوغى مانند دیوانگان عمل مى کنند و در صورت حضور در مسجد، باعث آلودگى و ناپاکى و یا ایجادبى نظمى غیرمتعارف در مسجد مى شوند.

شهید مطهرى در کتاب گفتارهاى معنوى، ذیل آیه «وَاْمُرْ اَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْها»؛ «خانواده خود را به نماز فرمانده و بر انجام آن شکیبا باش» مى فرماید: «… بچه ها را از کوچکى باید به نماز تمرین داد… به تجربه ثابت شده است که اگربچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد و نماز خواندن جمع را نبیند، به این کار تشویق نمى شود؛ چون اصلاً حضور درجمع، مشوق انسان است. آدم بزرگ هم، وقتى خودش را در جمع اهل عبادت مى بیند، روح عبادت بیش ترى پیدا مى کند،بچه که دیگر بیش تر تحت تأثیر است. متأسفانه کم رفتن ما به مسجد و معابد و مجالس دینى و اینکه بچه ها کم تر درمجالس مذهبى شرکت مى کنند، سبب مى شود که اینها از ابتدا رغبت به عبادت پیدا نکنند.»

همچنین باید به این نکته ظریف توجه داشت که ممانعت از حضور کودک، ممانعت از حضور مادرى است که بیشاز همه به آموزش، کسب فضایل، اخلاق و معنویت و تهذیب نفس، به عنوان اساسى ترین ابزار مربیگرى اسلامى نیازمنداست.

به نظر مى رسد اختصاص یک مهد کودک در زمان نماز جماعت، ایجاد فضاى سبز، و تهیه سرگرمیهاى مناسب باشأن مسجد براى استفاده کودکان، زمینه حضور بیش تر خانواده ها را به این مکان، فراهم خواهد کرد و از مزاحمتکودکان در هنگام نماز، خواهد کاست.

16. کمکهاى مردمى

یکى از مسائل مهم در مسجد، تأمین مخارج است. متولیان، زمانى کارایى لازم را در ارتباط با اداره مسجد خواهندداشت که داراى بنیه اقتصادى مناسب و منابع مستمر درآمدى باشند. متأسفانه در برخى مساجد، جمع آورى کمکهاىمردمى، بین دو نماز، چهره نامناسبى را به وجود مى آورد که مناسب شأن و عظمت خانه خدا نیست. از این بدتر آنکهگاهى هزینه هاى سالیانه در با عظمت ترین شب سال، یعنى شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان، جمع آورى مى شود و بهجاى آنکه جمعیت فراوان این شب ـ که برخى از آنها فقط در این شب در مسجد حضور مى یابند ـ ، استفاده معنوى برده،با معارف اسلامى آشنایى یابند، ساعتها از وقتشان براى جمع آورى کمک هدر مى رود.

راههاى متعددى براى تأمین هزینه هاى مسجد وجود دارد که متولیانِ آن را از چنین کارهایى بى نیاز مى کند که در ذیلبه برخى از آنها اشاره مى شود:

الف. تبیین جایگاه وقف در اسلام؛

یکى از برنامه هاى مؤثر براى تأمین مخارج، بیان جایگاه وقف در اسلام و آثار مادى و معنوى آن است. تبیین جایگاهوقف، بحثى مفصل و جایگاهى دیگر مى طلبد؛ اما ذکر ا ین نکته لازم است که ـ بر خلاف تصور برخى که مال وقفى راچیزى گرانبها و از عهده خویش خارج مى دانند ـ در گذشته یک درخت گردو وقف مسجد مى شده است.

ب. قرار دادن صندوقهاى جمع آورى کمکها در قسمتهاى مختلف مسجد؛

ج. ارسال نامه هایى براى نمازگزاران؛

در این نامه ها ضمن تشریح مخارج موجود، از نمازگزاران درخواست مى شود تا در صورت امکان، سرانه اى را ـ هرچند اندک ـ به صورت ماهیانه متقبل شوند و در صورت قبول، هر ماه، پرداخت این سرانه به آنان یادآورى مى شود. اینطرح در برخى مساجد با استقبال خوبى مواجه شده است.

د. تهیه جدولهاى مخصوص؛

در یکى از مساجد، اسم افرادى که مبلغى را به صورت ماهیانه تقبل کرده اند، بر روى تابلویى نوشته و در مسجدنصب کرده اند. در مقابل هر اسم، مربعهایى ترسیم شده است و هر زمان که مبلغ پرداخت شده به میزان مثلاً ده هزار تومانبرسد، یکى از مربعهاى مقابل اسم شخص، رنگ مى شود. این روش، علاوه بر مشخص شدن کمکهاى مردمى در طولسال براى اهالى مسجد، و تقدیر و معرفى از کمک کنندگان، ترغیبى براى دیگران محسوب مى شود.

ه . تقدیر از بانیان و خدمتگزاران مسجد با اهداى هدیه و تقدیرنامه.

در صورتى از موارد فوق استقبال خواهد شد که حداقل سالى دو بار، مبالغ هزینه شده مسجد، نوشته شود و ضمناعلام، در معرض دید عموم قرار گیرد.

17. پخش قرائت امام جماعت

یکى از برنامه هاى بسیار مناسبى که در برخى مساجد اجرا مى شود، استفاده از میکروفنهاى یقه اى براى پخش قرائتو اذکار امام جماعت در هنگام نماز است. این کار بسیار پسندیده، ضمن ایجاد معنویتى خاص، باعث مى شود مردم باطریقه صحیح خواندن حمد و سوره و نیز اذکار و ادعیه در نماز آشنا شوند.

18. معمارى

یکى از امور مهم، معمارى مسجد است. سخن گفتن در این باب، به مقاله اى جداگانه نیازمند است؛ اما ذکر چند نکتهکاربردى، خالى از فایده نخواهد بود:

الف. گلدسته

در برخى کشورهاى اسلامى، تمامى مساجد، گلدسته دارند و مسلمانان را به سوى این اماکن فرا مى خوانند. براىنمونه در هیچ نقطه اى از ترکیه، مسجد از دید مسافران مخفى نیست.

در این کشور خصوصیت گلدسته ها آن است که اوّلاً: اکثر آنها پیش ساخته و کم هزینه است و ثانیا: طول آنها از همهخانه هاى اطراف (حتى از آپارتمانها) بلندتر است و حتى در مناطق کوهستانى و جنگلى گلدسته مساجد نمایان است؛ باآنکه درختان، روستا را پوشانده است.

در زمان کنونى و با توجه به آپارتمانهاى بلندمرتبه شهرها، ساخت گلدسته هاى کم هزینه، به صورت علامت و نشانه،مناسب به نظر مى رسد. در غیر این صورت، نصب تابلوهاى راهنماى مساجد در محلهاى مختلف شهر لازم به نظرمى رسد.

ب. نورپردازى

نورپردازى در داخل و بیرون از مسجد، اهمیت خاصى دارد؛ بنابراین سعى شود نور داخلى، مثل نور محراب و نیزنور گلدسته ها تیز و مستقیم نباشد؛ بلکه نور به صورت ملایم و غیرمستقیم بتابد و محراب از سایر قسمتها روشن ترباشد.

ج. محل وضو

حتى الامکان در داخل مسجد، محلى براى وضو آماده شود؛

د. کفشدارى

بردن کفش به داخل مسجد به هر نحو نازیبا است؛ از اینرو شایسته است مکانى براى کفشدارى در نظر گرفته شود ودر صورت نیاز از میان نمازگزاران چند کفشدار مناسب انتخاب شود و طبق توافق یکدیگر، یک نفر حفاظت کفشها را بهعهده بگیرد.

ه . پارکینگ

مسجدى که هنگام نماز، توقفگاه دوچرخه، موتور و ماشین دارد و شخصى از آنها حفاظت مى کند، جمعیتنمازگزار بیش ترى را به خود اختصاص خواهد داد.

در اینجا مناسب است به بازدیدم از مساجد یکى از کشورها اشاره کنم. آنچه در آنجا قابل ملاحظه بود، نوع معمارىآنجا است که به برخى از آنها اشاره مى شود:

1. ورودى مساجد، حتى مساجد بزرگ، تنها یک در است. علت این امر، آن است که ورود و خروج نمازگزاران، قبلو بعد از نماز، باشکوه و همراه با نمایش قدرت اسلام باشد؛

2. با توجه به مورد بالا، راه پله هاى طبقه دوم در داخل مسجد تعبیه شده است؛

3. تمامى مسجدها به گونه اى ساخته شده است که قبله، مستقیم باشد؛

4. محل ورود، پشت سر نمازگزاران قرار دارد تا ورود و خروج افراد، باعث حواس پرتى دیگران نشود؛

5. در مساجد داراى حیاط، مسجد در وسط قرار دارد و چهار طرف آن، داراى فضاى باز است؛

6. کف تمامى مسجدها به عرض 5 سانتیمتر با چوب پوشیده شده تا سرما و گرماى کف آنها تعدیل شود؛

7. اطراف برخى مساجد، آیات قرآن و روایات به تناسب مکان، جلوه اى خاص به مسجد داده است.

به عبارت دیگر، به جاى استفاده از سوره هاى کامل قرآن، از آیاتى استفاده شده است که به خاطر تناسب با محل برشناخت و معرفت نمازگزاران بیفزاید و داراى پیام باشد.

از این آیات و روایات در برخى مساجد بر روى دیوار و در برخى دیگر به صورت قاب، استفاده شده است؛ مثلاً:

الف. بر بالاى محراب: «فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ»؛ «پس روى خود را به سوى مسجد الحرام کن.»

ب. دور محراب: «وَاللّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحِیطُ»؛ «و خداوند به همه آنها احاطه دارد.»

ج. محراب: «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیّا الْمِحْرابَ…»؛ «هر زمان زکریا وارد محراب او (مریم) مى شد… .»

د. بالاى در ورودى: «ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِینَ»؛ «[فرشتگان به آنها مى گویند] داخل آن [باغها] شوید با سلامت و امنیت.»

ه . سر درِ خروجى: «فَانْتَشِرُوا فِى الاَْرْضِ…»؛ «[و هنگامى که نماز پایان گرفت،] در زمین پراکنده شوید… .»

و. داخل مسجد: «الاِْجْتِماعُ رَحْمَةٌ وَالْفُرقَةُ عَذابٌ»؛ «اجتماع، باعث رحمت است و جدایى، باعث عذاب.»

ز. روى ستونهاى بزرگ: «اللّهُ الَّذِى رَفَعَ السَّمواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَونَها»؛ «خدا، همان کسى است که آسمانها را بدونستونهایى که براى شما دیدنى باشد، برافراشت.»

ح. بر روى آب خوریهاى مسجد: «وَسَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَرابا طَهُورا»؛ «و پروردگارشان شراب طهور به آنان [بهشتیان[مى نوشاند.»

و نیز: «وَیُسْقَوْنَ فِیها کَأسا کانَ مِزاجُها زَنْجَبِیلاً»؛ «و در آنجا از جامهایى سیراب مى شوند که لبریز از شراب طهورىآمیخته با زنجبیل است.»

ط. ستونى مخصوص آموزش حج: «وَلِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیْهِ سَبِیلاً»؛ «و براى خدا بر مردم است کهآهنگ خانه [او ]کنند، آنها که توانایى رفتن به سوى آن دارند.»

ى. دعاى ورود و خروج مسجد بر سر در ورودى و خروجى برخى مساجد نوشته شده است؛

8. در یکى از مساجد قدیمى، تمام گنبد، شیشه اى است تا در روز، نور مسجد تأمین شود؛

9. در مسجد فوق، زیر گنبد، حوض آبى است تا ضمن تلطیف هوا و زیبایى، براى تجدید وضو و رفع خستگى از آناستفاده شود. در کنار این حوض، آیه شریفه «جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ»؛ نوشته شده است.

نقش مسجد در حیات علمى جامعه اسلامى(تا قرن چهارم هجرى)

مقدمه

مساجد، پس از هجرت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به مدینه، خانه خدا و محلّ ارتباط بندگان با خالقشان بود. مسلمانان در آنجا به عبادت خدا و راز و نیاز با او مى پرداختند و تمام مسائل سیاسى و اجتماعى را در آنجا حلّ و فصل مى کردند.

در کنار این کارکردها، تعلیم و تعلّم نیز در این مکانها انجام مى شد. تمدن اسلامى در عصرى به شکوفایى رسید که مساجد، مهم ترین مراکز آموزش عالى در جهان اسلام بودند.

جایگاه مسجد در فرهنگ اسلامى

مسجد اسم مکان و به معناى محل سجده است.

این کلمه قبل از اسلام نیز رواج داشته است. پیش از اینکه رسول اکرم صلى الله علیه و آله مسجدسازى را در مدینه شروع کند، خداى تعالى در سوره اسراء ـ که مکّى است ـ واژه مسجد را درباره مسجد الحرام و مسجد الاقصى به کار برده است.

مسجد، کلمه اى مأنوس در میان عربها بوده است و به مکانهاى مذکور، مسجد مى گفته اند. در فرهنگ ادیان ابراهیمى، اماکن عبادى، نامى جز مسجد نداشته اند. بدین سبب، مسلمانان به مسجد الاقصى، حتى پیش از فتح شهر بیت المقدس و ورود مسلمانان به آن، مسجد مى گفتند و پیوسته براى این محل در احادیث نبوى از نام مسجد، استفاده شده است.

اهمیت و احترام این مکان، در شرع مقدس اسلام بر کسى پوشیده نیست؛ زیرا بهترین و محبوب ترین قسمتهاى زمین نزد خداست.

در تورات آمده است: «اِنَّ بُیُوتِى فِى الاَْرْضِ الْمَسَاجِدُ، فَطُوبَى لِمَنْ تَطَهَّرَ فِى بَیْتِهِ ثُمَّ زَارَنِى فِى بَیْتِى وَحَقٌّ عَلَى الْمَزُورِ اَنْ یُکْرِمَ الزَّائِرَ؛ مساجد، خانه هاى من در زمین هستند. خوشا به حال کسى که در خانه خود وضو گیرد، آن گاه در خانه من مرا زیارت کند و بر زیارت شده واجب است که زائر را احترام کند.»

در حدیثى در این باره آمده است: «مَنْ مَشى اِلَى الْمَسْجِدِ لَمْ یَضَعْ رِجْلاً عَلَى رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ اِلاَّ سَبَّحَتْ لَهُ الاَْرْضُ اِلَى الاَْرَضِینَ السَّابِعَةَ؛ کسى که به سوى مسجد، گام برمى دارد، بر هیچ قسمتى از تر و خشک زمین پا نمى گذارد مگر اینکه تا هفت طبقه زمین، براى او تسبیح مى گوید.»

امام على علیه السلام نیز مى فرماید: «مَنْ اِخْتَلَفَ اِلَى الْمَسْجِدِ اَصَابَ اِحْدَى الثَّمَانِ: اَخا مُسْتَفَادا فِى اللّهِ اَوْ عِلْما مُسْتَطْرِفا اَوْ آیَةً مُحْکَمَةً، یَسْمَعُ کَلِمَةً تَدُلُّ عَلَى هُدىً اَوْ رَحْمَةً مُنْتَظِرَةً اَوْ کَلِمَةً تَرُدُّهُ عَنْ رَدىٍ اَوْ یَتْرُکُ ذَنْبا خَشْیَةً اَوْ حَیَاءً؛ کسى که به مسجد رفت و آمد مى کند یکى از امور هشتگانه را به دست مى آورد: یا برادر مؤمنى که در راه خدا به دردش مى خورد یا مطلبى علمى را مى آموزد یا آیه اى از قرآن مى شنود یا سخنى که او را هدایت مى کند یا رحمتى که انتظارش را داشت بر او فرود مى آید، یا سخنى که او را از بدى باز دارد، یا گناهى را به جهت خوف [از خدا] یا حیا [از مردم] ترک مى کند.»

بدین لحاظ به آبادکنندگان مسجد چنین مژده داده شده است: «مَنْ بَنَى مَسْجِدا بَنَى اللّهُ لَهُ بَیْتا فِى الْجَنَّةِ؛ هر کس، مسجدى بنا کند، خدا براى او خانه اى در بهشت مى سازد.»

نخستین کارى که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پس از هجرت انجام داد، بناى مسجد بود. آن حضرت در اوایل هجرت، دو مسجد به دست مبارک خود در مدینه منوره، به نامهاى مسجد النبى صلى الله علیه و آله و مسجد قبا بنا کرد.

مسجد پیامبر صلى الله علیه و آله به منزله مسجد جامع شهر مدینه بود و در آنجا نماز جمعه به امامت رسول اکرم صلى الله علیه و آله برگزار مى شد؛ ولى غیر از این دو مکان مقدس، به زودى 9 مسجد دیگر در محلّه هاى قبایل مختلف انصار، به یارى حضرت رسول صلى الله علیه و آله ساخته شد که در آنهابا اذان بلال، نماز جماعت اقامه مى شد.

حرکت علمى در مساجد

عامل اصلى روى آوردن مسلمانان به فراگیرى دانش و شکل گیرى حرکت علمى در مساجد، روح تعالیم اسلامى بود؛ زیرا اسلام براى آموختن علم، اهمیّت زیادى قائل شده است. نخستین آیه قرآن با «بخوان» شروع مى شود و در آن بر تعلیم و تعلّم از سوى خداى تعالى تکیه شده است:

«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِى خَلَقَ * خَلَقَ الاْءِنسَـنَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الاْءَکْرَمُ * الَّذِى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الاْءِنسَـنَ مَا لَمْ یَعْلَمْ »؛ «بخوان به اسم پروردگارت که خلق کرد، انسان را از خون بسته خلق کرد. بخوان و پروردگارت کریم ترین است، آن کسى که بوسیله قلم علم آموخت. به انسان آنچه را که نمى دانست، آموخت.» همچنین در سوره زمر آمده است: «هَلْ یَسْتَوِى الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ»؛ «آیا دانایان و نادانان یکسان اند.»

خداوند در جاى دیگر به رسولش دستور مى دهد که از خدا فزونى علم را طلب کند: «قُل رَّبِّ زِدْنِى عِلْمًا »؛ «بگو پروردگار من، علم مرا زیاد کن!»

پروردگار متعال، در آیه اى دیگر، فرستاده و پیامبر خود را معلّم انسانها معرفى مى کند: «هُوَ الَّذِى بَعَثَ فِى الاْءُمِّیِّینَ رَسُولاً مِّنْهُمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ ءَایَـتِهِ ى وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَـبَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَـلٍ مُّبِینٍ »؛ «اوست خدایى که میان مردم امّى و بى سواد، پیغمبرى از ایشان برانگیخت تا بر آنان، آیات خدا را تلاوت کند و آنها را [از لوث جهل و اخلاق زشت] پاکیزه سازد و کتاب آسمانى و حکمت الهى بیاموزد با آنکه پیش از این، همه در ورطه گمراهى بودند.»

همچنین خداى تعالى به طور مستقیم به مردم دستور مى دهد که دنبال علم بروند و در این راه، رنج سفر را بر خود هموار سازند: «فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَـآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِى الدِّینِ وَ لِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوآاْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ »؛ «چرا عده اى از میان هر گروه و قبیله اى کوچ نمى کنند تا تفقّه در دین کنند [و احکام شریعت نورانى را فرا گیرند] و هنگام برگشتن، قوم خود را انذار کنند [و مردم را به سوى خدا خوانند]. شاید که آنان [از کارهاى غیر خدایى] دورى کنند.»

در ارزش علم از نظر قرآن، همین بس که علم، انسان را به خدا نزدیک مى کند و باعث خوف و خشیّت او از آن جناب مى شود: «إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَـآؤُاْ»؛ «این علماء هستند که در بین بندگان خدا، از او خشیت و ترس دارند.»

احادیث زیادى در تشویق به فراگیرى دانش از خاتم انبیا صلى الله علیه و آله صادر شده است و بخشى از کتابهاى حدیثى، شیعه و اهل سنّت به روایات مربوط به علم، اختصاص یافته است.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در عمل نیز مردم را به این کار ترغیب مى فرمود. آن حضرت، هنگامى که مى دید اصحابش حلقه هاى درس و بحث در مسجد تشکیل داده اند، کنار آنها مى نشست و مى فرمود: «من به این مجالس امر شده ام.»

شخصى از اصحاب رسول اللّه صلى الله علیه و آله به نام «صفوان بن عسّال مرادى» مى گوید که از وطن خویش، مسافرت کردم و در مسجد، خدمت پیامبر رسیدم و دیدم آن حضرت به دیوار، تکیه داده و نشسته است. عرض کردم: «اى رسول خدا صلى الله علیه و آله ! براى فراگیرى علم آمده ام.» فرمود: «آفرین بر طالب علم که فرشتگان با بالهایشان او را احاطه مى کنند.»

حیات علمى مساجد در عصر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله

حیات علمى مساجد در عصر رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله شکل گرفت. مسجد مدینه، نخستین جایگاهى بود که پس از بعثت خاتم انبیا صلى الله علیه و آله تعلیم و تعلّم در آن صورت گرفت. رسول مکرّم اسلام صلى الله علیه و آله نخستین معلّم این مدرسه بود.

آن حضرت، افزون بر خطبه هاى نماز جمعه و سخنرانیهاى عمومى، پس از نمازهاى جماعت روزانه، در اوقات مختلف در مسجد مى نشست و اصحاب، حلقه مى زدند و از ایشان، علم مى آموختند.

عمرو بن اوس ثقفى مى گوید: «همراه هیئت ثقیف، خدمت رسول اللّه صلى الله علیه و آله رسیدیم و چند روز در مدینه ماندیم و حضرت، شب هنگام، نزد ما مى آمد و با ما سخن مى گفت.»

ابو رفاعه نقل مى کند که نخستین بار در مسجد، وقتى خاتم رسولان صلى الله علیه و آله بالاى منبر بود و خطبه مى خواند، خدمتش رسیدم. همان جا گفتم: «اى رسول خدا صلى الله علیه و آله مردى غریب هستم که چیزى از مسائل دین نمى دانم.» پیامبر در این حال، از منبر پایین آمد و بر چهارپایه اى نشست و هرچه مى خواستم به من آموخت و دوباره به منبر برگشت.

رسول خاتم صلى الله علیه و آله مواظب اعمال مردم بود و اگر اعمال را غلط به جاى مى آوردند، صحیح آن را به آنان مى آموخت؛ براى مثال، شخصى به مسجد آمد و نمازش را خواند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله گوشه اى نشسته بود و او را زیر نظر داشت. وقتى وى از نماز فارغ شد، خدمت پیامبر رسید. حضرت فرمود: «برگرد و دوباره نمازت را بخوان.» آن شخص گفت: «اى رسول خدا! من همین گونه یاد گرفته ام. شما یادم بدهید.» حضرت رسول صلى الله علیه و آله هم نماز را به او آموخت.»

شاگردان و محصّلان این مدرسه مبارک، اصحاب پیامبر بودند و طبق برنامه اى که داشتند، از آن حضرت کسب فیض مى کردند. زنان مسلمان هم از رسول اکرم صلى الله علیه و آله خواستند که روزى را براى آنها اختصاص دهد. پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله پذیرفت و آنان در روز موعود، خدمت آن حضرت مى رسیدند و احکام را فرا مى گرفتند.

این مدرسه، یک عده محصّل دائمى داشت که همیشه در مسجد بودند. اینان همان اصحاب صفّه بودند؛ مسلمانانى فقیر و بدون مسکن که رسول خدا صلى الله علیه و آله سایبانى در کنار مسجد براى آنها بنا کرده بود و آنجا زندگى مى کردند. سلمان و ابوذر هم، جزء اینان بودند.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پس از اقامه نماز صبح، به ستون توبه تکیه مى داد و اهل صفّه، اطرافش جمع مى شدند و حضرت، آیاتى را که شب نازل شده بود، بر آنها مى خواند. سپس به پرسش آنان جواب مى داد و به درس و بحث با آنها مى پرداخت.

هنگامى که اشراف و ثروتمندان مى آمدند و این افراد را گرد پیامبر صلى الله علیه و آله مى دیدند، نمى نشستند. آنان، خود را با تهیدستان هم شأن نمى دانستند. سرانجام، ایشان از آن حضرت خواستند، نیازمندان را از اطراف خود پراکنده سازد تا اغنیا، همنشین پیامبر باشند. در آن هنگام بود که خداى تعالى این آیه را نازل فرمود:

«لاَ تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاة وَالْعَشِىِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ»؛ «کسانى را که خداى خود را صبحگاهان و شامگاهان مى خوانند و طالب رضایت او هستند، طرد نکن.»

اصحاب، خیلى سعى داشتند که حضور در مجالس درس پیامبر صلى الله علیه و آله را از دست ندهند. اگر کسب و کار مانع مى شد و نمى توانستند هر روز خدمت آن حضرت برسند، دو نفر به نوبت در حلقه درس حضرت رسول صلى الله علیه و آله حاضر مى شدند و آنکه حاضر بود، مسائل و مطالب مطرح شده را به رفیق خود مى رساند.

یکى از مهاجران نقل مى کند که در منطقه عوالى مدینه مسکن داشته است و آن منطقه، از مسجد النبى صلى الله علیه و آله دور بوده و هر روز نمى توانسته خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله شرفیاب شود؛ از اینرو، با همسایه خود از انصار قرار مى گذارد که هر روز یکى از آنها خدمت آن جناب برسند و فرموده هاى آن حضرت را به دیگرى نقل کنند.

امیر مؤمنان، على علیه السلام مى فرمود: «هیچ آیه اى نازل نشد؛ مگر اینکه من مى دانم از کجا و در باره چه کسى و یا چه چیزى نازل شده است.» از على علیه السلام پرسیدند: «چرا شما بیش تر از همه اصحاب از پیامبر صلى الله علیه و آله حدیث نقل مى کنید.» فرمود: «چون هرگاه من از رسول خدا صلى الله علیه و آله مى پرسیدم، به من جواب مى داد و اگر ساکت مى شدم، خود شروع به سخن مى کرد.»

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله اصحاب خود را تشویق مى کرد و مى فرمود: «احکام دین را از یکدیگر بیاموزید.» روزى بالاى منبر فرمود: «چرا برخى مردم که احکام دین را نمى دانند، از همسایگانشان نمى آموزند؟» نیز مى فرمود: «تا ندانید و احکام اسلام را فرا نگیرید، خدا به شما پاداش نمى دهد.»

همچنین آن حضرت از اینکه کسى حکمى از احکام را بداند و به مردم نیاموزد، نهى مى کرد و مى فرمود: «اگر از انسان، مسئله اى را بپرسند و او بداند و جواب ندهد، خدا در روز قیامت به او افسارى از آتش مى زند.»

اصحاب، سعى بلیغى در فراگیرى قرآن و احکام داشتند. عبد اللّه بن مسعود مى گوید: «هفتاد سوره از زبان رسول اللّه صلى الله علیه و آله آموختم.» انصار در این باره از دیگران جلوتر بودند. عده اى از آنها در همان عصر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله قرآن را جمع کرده بودند. اشخاصى چون: ابى بن کعب، ابوزید قیس بن السکن، عبادة بن صمات، جابر بن عبد اللّه انصارى و عبد اللّه بن رواحه در فراگیرى قرآن و آموزش دیگران زیاد مى کوشیدند.

عبد اللّه بن رواحه پس از اینکه حضرت رسول صلى الله علیه و آله از مسجد خارج مى شد و به خانه خود مى رفت، به جاى آن حضرت مى نشست و به تعلیم مردم مى پرداخت.

پیامبر، بعضى اوقات به حلقه درس آنها مى آمد و آنان ساکت مى شدند؛ ولى حضرت مى فرمود که ادامه دهید. عبادة بن صامت براى کسانى که تازه اسلام مى آوردند و به مدینه مى آمدند، احکام اسلام را آموزش مى داد.

ابو ثعلبه خشنى نقل مى کند که اسلام آوردم و خدمت خاتم انبیا صلى الله علیه و آله رسیدم و عرض کردم: «اى رسول خدا صلى الله علیه و آله ! مرا به فردى بسپار که بتواند خوب از عهده تعلیم من برآید.» آن حضرت، مرا به ابو عبیده جراح سپرد و فرمود: «تو را به کسى واگذاردم که خوب بتواند از عهده تعلیم و تأدیبت برآید.»

در همان عصر رسول خدا صلى الله علیه و آله اشخاصى در تعلیم و تدریس برجسته شدند که اینان در سایر مساجد مدینه، حلقات و جلسات درس داشتند و شریعت مقدس را به مردم مى آموختند و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله از میان این اشخاص، مبلّغان و معلّمانى به سایر مناطق مى فرستاد که غالبا جوان بودند.

قبایل جزیرة العرب به تدریج به اسلام روى مى آوردند. گاهى رسول اکرم صلى الله علیه و آله یکى از یاران عالمش را براى تعلیم احکام دین به سوى آنها مى فرستاد؛ چنان که یک بار على علیه السلام و بار دیگر هم معاذ بن جبل را به یمن فرستاد. همچنین معاذ را پیش از جنگ حنین براى آموزش قرآن و تعلیم احکام در مکه گذاشت؛ در حالى که عتاب بن اسید را به عنوان امیر مکه نصب کرده بود.

البته بیش تر اهل قبایل و طوایف مسلمان، اشخاصى را از میان خود خدمت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله مى فرستادند. آنان احکام دین را مى آموختند و بعد از برگشتن به قبیله خودشان، امامت جماعت را به عهده مى گرفتند و جلسه درس تشکیل مى دادند.

حتى آنان، گاهى براى حلّ یک مسئله، رنج سفر را از راه دور بر خود هموار مى کردند و خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله مى رسیدند و جواب آن را دریافت مى کردند؛ مانند جریان عقبة بن حارث که بخارى نقل مى کند وقتى آگاه شد که زنى به او و همسرش شیر داده است، بى درنگ از مکه به مدینه آمد و از خاتم انبیا صلى الله علیه و آله پرسید که نمى دانسته با همسرش برادر رضاعى بوده است و اکنون وظیفه اش چیست؟

گسترش حیات علمى مساجد، پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله

عده اى از اصحاب از عهد رسول خدا صلى الله علیه و آله به آموزش، علاقه نشان داده و در آن تبحّر یافته بودند. بعد از رحلت آن حضرت، دسته اى از یاران مخلص پیامبر صلى الله علیه و آله ، همّ خود را بر تعلیم شریعت اسلام و ترویج احکام، مصروف داشتند. اینان در مسجد مدینه مى نشستند و مردم را در امور دینى، راهنمایى و ارشاد مى کردند.

به ویژه اصحاب جوان رسول خدا صلى الله علیه و آله مانند: ابن عباس، جابر بن عبد اللّه انصارى، انس بن مالک، براء بن غازب، ابىّ بن کعب، معاذ بن جبل، عبد اللّه بن عمرو ابو سعید خُدرى در کار تعلیم برجسته شدند. این افراد با وجود منع تدوین حدیث از سوى خلیفه دوم، عمر، با روحیه اى قوى به جمع آورى احادیث پیامبر پرداختند و در این راه، زحمات زیادى بر خود هموار ساختند.

جابر براى به دست آوردن حدیثى که خود از پیامبر نشنیده بود، یک ماه، رنج سفر را تحمل کرد و به مصر رفت. او در بازگشت، پیش از رفتن به خانه، به مسجد رفت و آن حدیث را براى مردم خواند و آن گاه به خانه خود رفت.

ابن عباس مى رفت و بیرون خانه کسانى که از فرستاده خدا صلى الله علیه و آله حدیث حفظ داشتند، مى نشست تا اینکه آن شخص از خانه بیرون مى آمد. آن گاه ابن عباس، آن حدیث را مى شنید و برمى گشت.

بدین ترتیب، اینان علاوه بر احادیثى که خود شنیده بودند، روایاتى را هم که نشنیده بودند از دیگران مى آموختند. با گذشت زمان و دورى مردم از عهد رسول اکرم صلى الله علیه و آله و تغییر نسل، به وجود این اشخاص، نیاز زیادى احساس مى شد.

جلسات درس پررونقى در مسجد النبى صلى الله علیه و آله تشکیل مى شد و مردم در رشته هاى مختلف علمى از آنان استفاده مى کردند. روزى ابن عباس در باره فقه سخن مى گفت و روزى دیگر در باره جنگهاى پیامبر و بعضى اوقات در باره شعر و روزى را هم به تاریخ و ایّام عرب اختصاص مى داد. مسلمانان از نقاط دور مى آمدند و حلال و حرامشان را از او مى پرسیدند.

جابر بن عبد اللّه انصارى هم در مسجد پیامبر جلسه داشته است.

در مسجد پیامبر صلى الله علیه و آله به طور همزمان، جلسات متعدد درس برگزار مى شد؛ چنان که جندب بن عبد اللّه بجلى مى گوید که براى فراگیرى علم به مدینه آمدم و وارد مسجد النبى صلى الله علیه و آله شدم و حلقات متعدد درس را دیدم و از کنارشان مى گذشتم تا اینکه به جلسه مردى لاغراندام رسیدم و پاى درس او نشستم و پرسیدم: «کیست؟» گفتند: «ابى بن کعب است.»

پس از عصر صحابه، نوبت به تابعین رسید. از میان آنان، عالمان و صاحبان رأى و نظر پدید آمدند که علم خود را از صحابه اخذ کرده بودند؛ مانند سعید بن مسیّب که از اشخاصى مانند على علیه السلام ، سعد بن ابى وقاص، زید بن ثابت، ابن عباس، ابن عمر، امّ سلمه، عثمان و محمد بن مسلمه استفاده کرده بود. خود او مى گوید که شب و روزش را براى یافتن حدیث صرف کرده است.

فردى به نام میمون بن مهران نقل مى کند: «به مدینه آمدم و شخصى فقیه را جویا شدم. سعید بن مسیّب را به من نشان دادند. رفتم و سؤالاتم را از او پرسیدم.» نمونه دیگرى، ربیعة الراى بود. وى که از تابعینِ مشهور، محسوب مى شد، در مسجد النبى صلى الله علیه و آله نشستِ علمى داشت و حلقه انبوه طالبان علم، گرد وى تشکیل مى شد. بدین سان، تدریس در مسجد ادامه یافت تا اینکه وارد قرن دوم هجرى مى شویم.

در اوایل این قرن، تحولى از لحاظ گسترش در زمینه علمى مشاهده مى کنیم. مى توان گفت فاصله زمانى آغاز سده دوم تا پایان سده سوم، از درخشان ترین دوره هاى تعلیمات مسجدى است. در آن دوران، جلسات علمى در مساجد برگزار مى شد و عالمان و فقهاى بنام، مانند صاحبان مذاهب اربعه، درسشان را در آنجا دایر مى کردند.

مسجد، تنها دانشگاه عمومى بود و در آن، انواع علوم رایج اعمّ دینى و غیردینى تدریس مى شد؛ البته جز مکتب خانه ها که براى آموزش قرآن و تعلیم خط به اطفال اختصاص داشت و به اساتید آنجا معلم مى گفتند. تذکر این نکته لازم است که در کلیه مساجد آباد در قلمرو گسترده اسلامى، آموزش و تعلیم رواج نداشت و این امر، تنها در دسته اى از مساجد بود که به سبب اوضاع و شرایط محلّى، فرهنگى، مذهبى یا عوامل دیگر، برترى داشتند.

به طور کلّى تا عصر سلجوقیان و تأسیس مدارس نظامیه، مساجد، تنها مراکز آموزش عالى در جهان اسلام بود. برخى از مساجد، جایگاه بالایى در امر آموزشى یافته و به عنوان مهم ترین مراکز علمى شهرت یافته بودند؛ چنان که آدامتز مى گوید: «مقدسى در مسجد جامع قاهره، صد و بیست حلقه درس شبانه برشمرده است. جامع منضور، مهم ترین مسجد بغداد، مشهورترین مدرسه در ممالک اسلامى بود.»

مشارکت ائمه اطهار در حیات علمى مساجد

مشارکت امامان معصوم علیهم السلام در حیات علمى و فرهنگى مساجد، بیشتر از همه مکاتب کلامى و مذاهب فقهى است؛ بذر آن را رسول خدا صلى الله علیه و آله کاشت، آن گاه که فرمود: «من در میان شما دو چیز ارزشمند به جاى مى گذارم: یکى کتاب خدا، قرآن و دیگرى عترت و اهل بیتم.»

رئیس مذهب تشیّع، امیر مؤمنان، على علیه السلام نخستین مسلمان و در دامن پیامبر تربیت یافت و در بیت رسالت رشد کرد. وى در سفر و حضر، حضرت رسول صلى الله علیه و آله را همراهى مى کرد و از ایشان، جدا نمى شد و حافظ و کاتب قرآن بود. آیه اى نبود که او نداند که در سفر یا حضر، در باره چه کسى و چه چیزى نازل شده است. وقتى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آن جناب را براى قضاوت به سوى یمن اعزام مى کرد، در باره اش چنین دعا کرد: «بار خدایا! قلبش را هدایت کن و زبانش را ثابت فرما.»

روایت «اَقْضاکُمْ عَلىٌ» از طریق عامه و خاصّه نقل شده است. قضاء، همان فقه است.

همچنین شهر علم، پیامبر صلى الله علیه و آله بود و دروازه اش على علیه السلام . صحابه رسول خدا صلى الله علیه و آله مى دانستند که هر گاه طالب علم رسالت و نبوت باشند، باید از درش وارد شوند که همان درک محضر على علیه السلام است. خداى تعالى دستور مى دهد وقتى خواستید وارد خانه اى شوید از درش در آیید.

امام على علیه السلام مسائل پیچیده را حل مى کرد و گره مشکلات را مى گشود. عمر گفت: «خدا روزى را نیاورد که معضلى پیش بیاید و ابو الحسن نباشد.» در بیش تر این موارد، آبروى اسلام حفظ مى شد. بدین سبب، عمر در زمان خلافتش مى گفت: «هر گاه على علیه السلام در مسجد است، کسى جز وى حق فتوا ندارد.»

ابن ابى الحدید منشأ اکثر علوم، چون: کلام، فقه، تفسیر، علم طریقت و ادبیات را على علیه السلام مى داند و درباره جایگاه فقهى امیر مؤمنان مى گوید که فقهاى صحابه، عبارت از عمر بن خطاب و ابن عباس بودند که این دو نفر، علمشان را از على علیه السلام فرا گرفته بودند. درباره عباس روشن است که او به طور رسمى شاگرد آن حضرت بود؛ اما درباره عمر [باید گفت که] او در بسیارى از مسائل و مشکلات به آن حضرت رجوع مى کرد و بارها و بارها گفته است: «لَوْلا عَلِىٌّ لَهَلَکَ عُمَرُ؛ اگر على نبود عمر هلاک مى شد.»

همچنین ابن ابى الحدید، مدّعى است که قرائت تمام ائمّه قرّاء به نحوى به امام على علیه السلام باز مى گردد؛ مانند: ابو عمرو بن العلاء و عاصم بن ابى النجود که این دو از ابو عبد الرحمن سُلّمى قرائت را آموختند و ابو عبد الرحمن از شاگردان حضرت امیر علیه السلام به شمار مى آمد.

بدین سان امیر مؤمنان اگر چه از سیاست کنار زده شد و جایگاهش غصب گردید؛ ولى از نظر علمى تا حدّى جایگاه خود را حفظ کرد و محل رجوع اصحاب پیامبر بود و شهرتش به میان تازه مسلمانان راه یافته بود؛ بدین سبب دوستدارانى در میان آنان پیدا کرده بود که بعدها یاران ایشان را تشکیل دادند؛ به ویژه در میان قبایل یمانى الاصل که بیشتر ساکن کوفه و بصره بودند.

پس از امام على علیه السلام امام حسن علیه السلام به سرنوشت پدر بزرگوارش دچار شد با این فرق که او وضع را مناسب ندید و خود از صحنه سیاست کناره گرفت؛ ولى راه و روش جدّ گرانقدر و پدر گرامى اش را در تعلیم و تعلّم مردم ادامه داد و نگذاشت حرکت علمى رسول اکرم صلى الله علیه و آله و على علیه السلام متوقف شود.

از گزارشى که یکى از قریش از حال امام مجتبى علیه السلام براى معاویه مى فرستد، این مطلب به خوبى فهمیده مى شود. در گزارش چنین آمده است:

«حسن، وقتى نماز صبح را در مسجد النبى صلى الله علیه و آله به جاى مى آورد تا طلوع آفتاب، مشغول ذکر مى شود. آن گاه به یکى از ستونهاى مسجد تکیه مى دهد و مى نشیند. هر کس در مسجد باشد مى آید و از دانش وى استفاده مى کند تا اینکه آفتاب بالا مى آید. پس او بر مى خیزد، دو رکعت نماز مى خواند، به خانه هاى همسران پیامبر صلى الله علیه و آله مى رود و احوال آنان را جویا مى شود. سپس به منزل خود رهسپار مى شود. دوباره هنگام عصر به مسجد مى رود و برنامه نماز و رجوع مردم به او تکرار مى شود.»

پس از شهادت امام مجتبى علیه السلام قدرت و شوکت بنى امیه فزونى یافت و به حدّى رسید که توانستند فرزند فاطمه علیهاالسلام و جگرگوشه پیامبر (امام حسین علیه السلام ) را به شهادت رسانده، خاندانش را به اسیرى ببرند.

همچنین سفّاکانى چون: ابن زیاد، مسلم بن عقبه و حجّاج بن یوسف بر جان و مال مردم مسلط شدند. آنان، شیعیان و پیروان اهل بیت علیهم السلام را بدون هیچ معطلى مى کشتند و اجازه هیچ گونه فعالیت و حرکتى را نمى دادند؛ به گونه اى که کسى جرئت نمى کرد، در حلقه درس امام سجاد و امام باقر علیهماالسلام حاضر شود.

آن افراد سفّاک، کنترل شدیدى بر حجاز، به ویژه مدینه داشتند و جمعیت زیادى از بنى امیه را در مدینه ساکن کرده بودند که تنها مردانشان به هزار نفر مى رسیدند. این امر، باعث شده بود که شیعیان از آنجا دور شوند و در عراق و جاهاى دیگر به سر برند؛ چنان که امام زین العابدین علیه السلام مى فرماید: «در مکه و مدینه، بیست تن دوستدار ما نبودند.»

بعد از شهادت امام حسین علیه السلام جز عده اى اندک (چهار نفر) کنار امام چهارم نماندند که عبارت بودند از: ابو خالد کابلى، یحیى بن امّ طویل، سعید بن مسیّب مخزومى و حکیم بن جبیر. این چنین بر ائمه اطهار علیهم السلام تنگ مى گرفتند؛ حتّى امام باقر علیه السلام را به شام جلب کردند و در راه هم، مردم را از ارتباط با ایشان بر حذر مى داشتند. جوّ فشار و خفقان ادامه داشت تا اینکه خداى تعالى بنى امیه را به قیامهاى علویان و عبّاسیان مبتلا کرد و توجهشان را از ائمه اطهار علیهم السلام به جاى دیگرى معطوف ساخت. در برهه اى که امویان و عباسیان، مشغول نزاع و درگیرى با هم بودند که مقدارى از عصر امام باقر علیه السلام و عصر امام صادق علیه السلام را شامل مى شد، شیعه، نفس راحتى کشید. این دو امام نیز توانستند جلسات علمى اجدادشان را دوباره زنده کنند و فقها و محدثانى به جامعه تحویل دهند.

مسلمانان در این زمان، بدون ترس در حلقه درس آنان حاضر مى شدند و مسائل خود را مطرح مى کردند. ابو حمزه ثمالى مى گوید که در مسجد النبى صلى الله علیه و آله نشسته بودم. مردى وارد شد، سلام کرد و از من پرسید: «کیستى؟» گفتم: «از اهل کوفه ام.» پرسید: «ابو جعفر، محمّد بن على را مى شناسى؟» گفتم: «آرى با او چه کار دارى؟» مرد گفت: «چهل مسئله آماده کرده ام تا از وى بپرسم.» سخن مرد تمام نشده بود که حضرت باقر علیه السلام وارد شد که اطرافش عده اى از اهل خراسان بودند و از مناسک حج مى پرسیدند تا اینکه نشست و درسش را شروع کرد.

جلسات درس حضرت باقر العلوم علیه السلام علاوه بر مدینه و مسجد النبى صلى الله علیه و آله در مکه و مسجد الحرام هم تشکیل مى شد؛ چنان که ابو بصیر مى گوید که ابو جعفر علیه السلام با عده اى از شاگردان و یاران خود در مسجد الحرام نشسته و به درس و بحث مشغول بودند که طاووس یمانى با عده اى آمد و پرسید: «استاد جلسه کیست؟» گفتند: «محمّد بن على علیه السلام .» طاووس گفت: «من هم او را مى خواهم.»

در زمان امام ششم علیه السلام ، اطراف امام جعفر صادق علیه السلام به حدّى شلوغ شد که شاگردان آن حضرت به چهار هزار تن رسیدند ودانشمندانى از میان آنها رشد کردند؛ مانند ابان بن تغلب که در مسجد النبى صلى الله علیه و آله حلقه درس داشت. هنگامى که وى وارد مسجد مى شد، ستونى را که پیامبر به آن تکیه مى داد، براى او خالى مى کردند. امام جعفر بن محمد علیه السلام به ابان فرمود: «در مسجد مدینه بنشین و به مردم فتوا بده؛ چون دوست مى دارم که در میان شیعیان من، مثل تو دیده شود.»

ابان به حدیث و مسائل فقهى به حدّى احاطه داشت که به مردم، طبق مکتبشان جواب مى گفت و آراى مختلف را ذکر و آن گاه نظر ائمّه اطهار را با ادله اش بیان مى کرد.

معاذ بن مسلم نحوى مى گوید که امام صادق علیه السلام به من فرمود: «به من خبر داده اند که تو در مسجد جامع مى نشینى و براى مردم فتوا مى دهى.» گفتم: «آرى و پیش از اینکه بروم مى خواستم نظر شما را در این باره جویا شوم. من در مسجد مى نشینم، شخصى مى آید و از من سؤالى مى کند، اگر بدانم که او از مخالفان شماست به آنچه عمل مى کند، جواب مى دهم و اگر بدانم که از دوستان شماست، نظر شما را به او ابلاغ مى کنم و اگر کسى را نشناسم، اقوال دیگران را مى گویم و رأى شما را در آن مى گنجانم.» در این هنگام حضرت فرمود: «به این کار ادامه بده که من هم همین گونه عمل مى کنم.»

امام باقر و امام صادق علیهماالسلام به کسانى که چنین قدرت و استعدادى داشتند و مى توانستند در میان دشمنان و مخالفان اهل بیت، چنین رفتار کنند، اجازه فتوا و تدریس مى دادند و اگر نمى توانستند، آنان را از فتوا دادن و تدریس منع مى کردند.

ابو خالد کابلى مى گوید که ابو جعفر، مؤمن طاق را دیدم که در مسجد النبى صلى الله علیه و آله نشسته است و مردم مدینه دورش حقله زده اند و از او سؤال مى کنند و وى جواب مى دهد. نزدیکش رفتم و گفتم: «ابو عبد اللّه علیه السلام از بحث با مردم نهى کرده است.» وى پرسید: «آیا به تو فرموده است که این را به من هم بگویى؟» گفتم: «نه؛ ولى به من دستور داده است با کسى حرف نزنم.» در این هنگام مؤمن طاق گفت: «پس برو و به دستور عمل کن.»

بعد از آن، خدمت حضرت صادق علیه السلام رسیدم و برخوردم را با مؤمن طاق با ایشان در میان گذاشتم. امام علیه السلام لبخندى زد و فرمود: «او سخن آنها را نقض مى کند و مى تواند خود را از تنگنا بیرون آورد؛ ولى تو نمى توانى این گونه عمل بکنى.»

اصحاب ائمه اطهار علیهم السلام علاوه بر مسجد النبى صلى الله علیه و آله ، در مساجد سایر شهرها نیز جلسه هاى درس و بحث تشکیل دادند و به ترویج آراى مکتب تشیع پرداختند. یکى از مهم ترین محافل علمى پیروان اهل بیت علیهم السلام مسجد کوفه بود. مسلمانان در سال 17 هجرى، شهر کوفه را بنا کردند و از همان ابتدا، هشتاد نفر از صحابه پیامبر در آنجا استقرار یافتند.

سپس، افرادى چون عبد اللّه بن مسعود در مسجد کوفه به آموزش قرآن پرداختند و این مسجد، کانون درس و بحث قرآن و فقه شد.

پس از هجرت امیر مؤمنان علیه السلام به کوفه، این شهر، محل تجمّع شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام و مسجد کوفه، کانون آموزش فقه شیعه شد؛ به ویژه در زمان گسترش علوم در عصر امام صادق علیه السلام که آن حضرت در زمان نخستین خلیفه عباسى، مدتى در هاشمیه و کوفه به سر بردند.

حتى ابو حنیفه نیز در این مدت از محضر آن حضرت سود جسته است و سخن معروفش «لَوْلا السَّنَتان لَهَلَکَ النُّعْمانُ؛ اگر آن دو سال (درک محضر ابو عبد اللّه علیه السلام ) نبود نعمان (ابو حنیفه) هلاک مى شد»، مربوط به همین زمان است.

پس از این، شاگردان حضرت جعفر بن محمّد علیه السلام در کوفه پراکنده شدند که تنها از آل اعین 60 نفر، راوى حدیث بودند و محله بنى سعد بن همام از آنِ آنها بود. آنان در مسجد آن محل، نماز مى خواندند و حدیث مى گفتند؛ حتى امام صادق علیه السلام مسئله تدریس را در آنجا کنترل مى کرد. احمد بن فضل کناسى در این باره مى گوید که امام جعفر بن محمّد علیهماالسلام به من فرمود: «به من خبر رسیده است که شما قاضى را در کناسه ساکن کرده اید.» گفتم: «آرى، فدایت شوم. همین گونه است که مى فرمایید و نامش عروة القتات است. وى شخصى عاقل است و پاى درس او مى نشینیم و از او سؤال مى کنیم و او به شما ارجاع مى دهد.» حضرت فرمود: «خوب است.»

مکتب اهل بیت علیهم السلام به حدّى در کوفه رونق گرفت که حسن بن على بن زیاد وشّاء از شاگردان امام رضا علیه السلام مى گوید: «در مسجد کوفه نهصد نفر، استاد حدیث مشاهده کردم که همگى از جعفر بن محمد علیه السلام حدیث نقل مى کردند.»

بعد از اینکه کوفه از رونق افتاد، بغداد محل تجمّع شیعیان قرار گرفت و مرکز علمى تشیع به آنجا انتقال یافت. این مطلب در عصر آل بویه به اوج خود رسید و عالمانى، چون: شیخ مفید، سید مرتضى، سید رضى و شیخ طوسى، زعامت علمى و دینى شیعیان را بر عهده داشتند؛ به ویژه مسجد جامع «براثا» به آنان اختصاص داشت.

شیخ طوسى بر اثر بدرفتارى اهل تسنن، کرسى تدریس خود را به نجف اشرف انتقال داد و در جوار بارگاه مقدس امیر مؤمنان علیه السلام به درس و بحث پرداخت. این مکان تاکنون مرکز علمى و دینى است و در طول سالها و قرون متوالى، فقیهان و دانشمندان بسیارى به جامعه تشیع تحویل داده است.

آنچه بیان شد، مختصرى از نقش مسجد در حیات علمى جامعه اسلامى تا قرن چهارم هجرى بود. امید آنکه بارى دیگر مسلمانان به این جایگاه ارزشمند مساجد توجه کنند و این مکان مقدس را به بهترین وجه و با بیش ترین ظرفیت به جایگاه علم و معرفت در کنار بندگى و عبادت متعارف، تبدیل نمایند.

نامه وارده/تجربه تبلیغى در مورد تعمیر مسجد

خدمت دست اندرکارانِ محترمِ ماهنامه وزین مبلّغان، سلام عرض مى کنم. قصد دارم یکى از تجربیات موفقم را ـ که در محل تبلیغ با عنایات حضرت حق (جل و علا) و توجه حضرات معصومان علیهم السلام ، بسیار مؤثر واقع شده است ـ به محضر شما عرض کنم؛ ان شاء اللّه مورد توجه قرار بگیرد.

3 سال است که در روستاى «آبجهان داراب» در قالب طرح هجرت مشغول تبلیغم. در روزهاى نخست، تعداد کسانى که در نماز جماعت حاضر مى شدند، یک صف یا دو صف، آن هم اکثرا سالمندان بودند و تعداد جوانان حتى به تعداد انگشتان دست نمى رسید. تعداد خواهران و برادران در آن روزها در مجموع 50 یا 60 نفر بودند؛ امّا در حال حاضر تعداد نمازگزاران مسجد امام رضا علیه السلام در روستاى آبجهان به 250 نفر رسیده است که اغلب، جوان هستند.

ماجرا از این قرار است که صحن داخلى مسجد، بعد از گذشت بیست سال از ساخت این مسجد، نشست کرده بود و پستى و بلندیهایى به صورت موج وار پیدا شده بود.

با پرسش از اهالى روستا، فهمیدیم که هنگام ساخت مسجد، کرسى بندى این صحن در حدود 3 متر انجام شده و داخل آن با گِل، پر شده است. علت فرو نشستن این قسمت هم وجود همین گلهاست و قبلاً هم دو مرتبه تعمیر شده؛ ولى باز کف صحن خراب شده است.

با مشورت چندین مهندس و بنّا و معمار، تصمیم گرفتیم که تمام گِلها را به مساحت 400 متر مربع به ارتفاع 3 متر خارج کرده، به جاى آن، اولاً بتون مخلوط و آهک ریخته، سپس آن را با مخلوط شن و ماسه پُر کنیم. البته کار بسیار حجیمى بود و هزینه زیادى داشت و بودجه اولیه ما حدود سه میلیون تومان بود.

بسیارى از اهالى مى گفتند این کار، نشدنى است؛ چون مردم گرفتارند، کار دارند و مشکلات اقتصادى فراوان نمى گذارد این کار انجام گیرد؛ امّا با توکل به خداى سبحان در یکى از مجالس ختم، در مورد اهمیت ساخت و تعمیر مسجد، سخنرانى کردم و مردم تشویق شدند خودشان در احیاى این سنت الهى اقدام کنند. به آنها یادآور شدم که کسى از خارج روستا نخواهد آمد تا مسجد آنها را تعمیر کند. همچنین بنا شد هیئت امنا نیز براى تعمیر مسجد اقدام کنند.

فردا شب دوباره در این مورد صحبت کردم و با توجه به آیه 48 سوره مائده، «… فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ…»، تعمیر مسجد را مسابقه در خیرات دانسته، با توجه به آیات و روایات، مردم را تشویق کردم؛ به گونه اى که بسیارى از مردم براى این عمل خیر اعلام آمادگى کردند: عده اى با کمک مادّى و عده اى جهت کارگرى… .

با توجه به آمادگى ایجاد شده در اهالى، آنها را تقسیم بندى کردم؛ به صورتى که هر روز یک فامیل با فامیل دیگر مسابقه بدهند تا ببینیم چه کسى، زودتر کار را انجام مى دهد؛ مثلاً روز شنبه، فامیل خورشیدى و قاسمى و روزهاى دیگر فامیلهاى دیگر. هر شب، بین نماز مغرب و عشا اسامى خانواده ها اعلام مى شد.

بدین صورت، یک رقابت شدید بین فامیلهاى مختلف ایجاد شد؛ به گونه اى که تعداد 35 ماشین کمپرسى 10 تُن در عرض چهار روز، گِلها را از صحن خارج کردند و با توجه به رقابت ایجاد شده، در روز آخر، تعداد کارگران به چهل نفر هم رسید و یکى از فامیلها تا ظهر کارش را تحویل داد و بعد براى پُر کردن صحن، همین کار تکرار شد؛ به گونه اى که در عرض 2 روز، صحن کاملاً پُر شد و براى فرش موزائیک آماده گردید.

در طول این مدت، هر شب بین نماز مغرب و عشا صحبت مى کردم و ضمن تشویق و ترغیب نمازگزاران و اهالى، براى کسانى که کار کرده بودند، صلوات هدیه و مزد مى دادیم و بدین شکل با تشویق و رقابت، صحن مسجد بدون خرج کردن حتى یک ریال، خالى و سپس پُر شد. در ادامه یک بانى، موزائیک آن را، همراه کار و کارگرى آن متقبل شد. مردمى که تازه متوجه شده بودند، براى اینکه در این کار خیر شریک شوند هر کس یک پاکت سیمان یا بیش تر کمک کردند. شن و ماسه اهدایى هم به دست ما رسید و یک بانى هم پیدا شد رنگ کارى دیوارها و سقف مسجد را متقبل شد.

پس از اتمام آن کار، درخواست کردیم فرشهایى با طرح محراب، خریدارى شود؛ زیرا برخى قسمتهاى مسجد، فرش نداشت و فرشهاى موجود هم پوسیده بود. این طرح هم با استقبال روبه رو شد.

پیشنهاد کردیم که اگر خواهران مى خواهند در این امر خیر شریک باشند، پیشقدم شوند، عده اى از خواهران طلاهایشان را اهدا کردند و عده اى به صورت نقدى به این طرح کمک کردند و بدین طریق، مبلغ قالى هم تأمین شد. البته مقدارى از بودجه را افراد خیّر از جاى دیگر کمک کردند. خلاصه اینکه مسجد فرش شد. پرده زیبایى هم تهیه شد و در عرض 45 روز مسجد به شکل بسیار زیبایى با حضور نماینده شهر افتتاح شد؛ به گونه اى که همه اهالى و هر کس این مسئله را مى شنید، تعجب مى کرد.

در آخر بیان دو نکته را ضرورى مى دانم:

1. برآورد هزینه در ابتدا بیست میلیون تومان بود؛ ولى با توکل به خدا و عنایات آقا امام زمان علیه السلام با هزینه اى حدود 10 میلیون تومان با کمک اهالى و افراد خیّر، با بهترین وجه، این کار را انجام دادیم.

2. ما اعلام کردیم، کسانى که مى خواهند در مسجد کار کنند، وضو بگیرند و کار کنند، این مسئله تأثیر بسیار مثبتى بر مردم گذاشته بود. همچنین گفتیم کسانى که پول مى دهند حتما از پول مخمّس باشد، به همین دلیل، عده اى که حساب سال نداشتند، حساب کردند و خمس خود را پرداختند.

در پایان، توفیق و سربلندى مقام معظم ولایت و مسئولان خدمتگزار را از خداى قادر متعال مسئلت دارم.

مسجد در عصر ظهور

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در ابتداى ورود خویش به مدینه، اقدام به ساخت مسجد نمود. ساختن مسجد همزمان بود با فقر و محرومیّت و بى سوادى مردم؛ زمانى که جاهلیت هنوز ریشه در افکار مردم داشت و حکومت اسلامى پا نگرفته و از نظر بنیه اقتصادى به شدت ضعیف بود. نه بیت المالى وجود داشت و نه مسلمانان و شخص پیامبر صلى الله علیه و آله از مال و منالى برخوردار بودند. اکثر اصحاب در خانه هاى انصار مقیم بودند و عده اى نیز در کنار مسجد زندگى مى کردند که به «اصحاب الصفّة» شهرت یافتند. در این شرایط، مسجدى بسیار ساده و با استفاده از مصالحى چون خشت و گل و چوب ساخته شد و با فرا رسیدن فصل گرما، مجوّز پهن کردن و بلند نمودن دیوارها و انداختن سایبانى بر سقف مسجد از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله اخذ شد.

در سال هفتم هجرى به علّت توسعه اسلام و افزایش مسلمانان، حضرت دستور توسعه مسجد را داد؛ درحالى که هنوز سقفى براى آن ساخته نشده بود.

پس از رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بر اثر گسترش فتوحات مسلمین و کشورگشایى خلفا و راه یافتن فرهنگ و تمدّنهاى دیگر و اخذ تجارب، بنیان معمارى نوینى در ساخت مساجد براساس نیازها و ضرورتهاى زمان با سرعت فوق العاده آغاز شد.

سقف، محراب، مقصوره، گنبد، شبستان، صحن، رواق، مناره، و… امورى است که در این تحولات جدید به بناى مسجد اضافه شد؛ البته ریشه این تحولات گاه ضرورتها، گاه سیاستها و رقابتها و گاه پیشرفت معمارى و تمدن اسلامى و زیبایى خواهى بوده است.

علاقه مسلمانان به تعظیم و تقدیس مساجد که منبعث از تأکیدات قرآن کریم و دستورات پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و پیشوایان اسلامى مبنى بر «عمران و آبادى مسجد»، «اخذ زینت در مسجد»، «رفعت مکانى مسجد»، «تعظیم شعائر الهى» و… استوار بوده است، باعث اهتمام بیش از پیش آنان در زیباسازى و مقاوم سازى و هنرنمایى در مساجد گردیده است. بدیهى است که در بستر گسترش تمدن و پیشرفتهاى علمى و تکنولوژیهاى مدرن، طبعا روز به روز مطابق با تحولات و پیشرفتهاى زمان، بر شکوفایى و هنرنمایى مساجد مسلمین افزوده شده و مى شود و این روند ادامه خواهد یافت تا روزى که آخرین ذخیره الهى، حضرت بقیة اللّه علیه السلام ظهور نماید.

نگاهى به روایات وارده در این موضوع، ما را با برنامه هاى حضرت مهدى علیه السلام نسبت به مساجد آشنا مى سازد. آنچه از روایات استفاده مى شود، به شرح ذیل است:

منع از تخریب مساجد

آن حضرت وقتى قیام مى کند، برنامه هاى خویش را به یاران و اصحاب خود اعلام مى دارد و از تک تک آنها تعهّد و بیعت مى گیرد که طبق دستورات اعلام شده، رفتار نمایند و آنان حق تخلّف از آن را ندارند. از جمله امورى که بر آن بیعت گرفته مى شود، این است که مساجد را در هنگام درگیرى نظامى و فتح شهرها و محلاّت تخریب نکنند؛ لذا هیچ کس به هیچ وجه اجازه ندارد که بدون علّت و خودسرانه مسجدى را تخریب کند؛ مگر در مواردى که خود امام صلاح بداند و یا طرحهاى توسعه راههاى عبور و مرور، چنین امرى را ایجاب نماید.

از امیر مؤمنان على علیه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمود: «أَنَّهُ یَأْخُذُ الْبَیْعَةَ عَنْ اَصْحابِهِ عَلى اَنْ لا یَسْرِقُوا وَلا یَزِنُوا وَلا یَسُبُّوا مُسْلِما… وَلا یُخَرِّبُوا مَسْجِدا؛ به راستى او (مهدى علیه السلام ) از یارانش بیعت مى گیرد که سرقت نکنند و زنا ننمایند و به مسلمانى دشنام ندهند… و مسجدى را [بدون جهت و دلیل[ تخریب نکنند.»

تخریب مساجد ملعونه

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به فرمان الهى دست به تخریب مسجد ضرار زد که توسط دوازده نفر از منافقین ساخته شده بود؛ چنان که در قرآن کریم مى خوانیم: «وَ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَ کُفْرًا وَ تَفْرِیقَام بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُو مِن قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَآ إِلاَّ الْحُسْنَى وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَـذِبُونَ * لاَ تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا »؛ «و [گروهى از منافقین] کسانى هستند که مسجدى ساختند براى زیان [به مسلمانان] و [تقویت] کفر و تفرقه میان مؤمنان و کمینگاه براى کسى که با خدا و پیامبرش از پیش مبارزه کرده بود و سوگند یاد مى کنند که نظرى جز نیکى [و خدمت] نداشته ایم؛ امّا خداوند گواهى مى دهد که آنها دروغگو هستند. [اى پیامبر!] هرگز در آن [مسجد] قیام [و عبادت] نکن!»

پس از نزول آیه، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به عاصم بن عدى عَجْلانى و مالک بن رُخْتُم سالمى دستور داد که آن مسجد را تخریب کنند.

چون پدید آمد که آن مسجد نبودخانه حیلت بُد و دام یهود

پس نبى فرمود کانرا برکنیدمطرح خاشاک و خاکستر کنید

صاحب مسجد، چو مسجد قلب بوددانه ها بر دام ریزى، نیست بود

بر محک زن کار خود اى مرد کارتا نسازى مسجد اهل ضرار

از این رو، این چهار مشخصه در ساختن هر مسجدى باشد، در زمان حضرت حجّت علیه السلام نیز تخریب مى شود: مسجد سازى با هدف ضررزدن و یا بروز ضرر از جانب مسجد به اسلام: «ضِرارا»، مسجدسازى با هدف ترویج کفر: «وَکُفْرا»، مسجدسازى با هدف تفرقه اندازى در میان مؤمنان: «وَتَفْرِیقا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ»، و ساخت مسجد براى اعلان جنگ با خدا و رسول خدا صلى الله علیه و آله : «وَاِرْصادا لِمَنْ حارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ».

مساجدى که براساس نیات پلید ساخته شده باشد نیز توسط آن حضرت تخریب مى شود.

ابو بصیر از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «اِذا قامَ الْقائِمُ سارَ اِلَى الْکُوفَةِ فَهَدَمَ بِها اَربَعَةَ مَساجِدَ وَلَمْ یَبْقَ مَسْجِدٌ عَلى وَجْهِ الاَْرْضِ لَهُ شُرَفٌ اِلاَّ هَدَمَها؛ هنگامى که قائم علیه السلام قیام کند، به کوفه رود و در آنجا چهار مسجد را ویران کند و مسجد کنگره دارى در روى زمین نباشد، جز آنکه حضرت آن را خراب سازد.»

در روایت دیگر، ابو بصیر از حضرت صادق علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «اِذا قامَ الْقائِمُ علیه السلام دَخَلَ الْکُوفَةَ وَاَمَرَ بِهَدْمِ الْمَساجِدِ الاَْرْبَعَةِ حَتّى یَبْلُغَ اَساسَها وَیُصَیِّرُها عَرِیشا کَعَرِیشِ مُوسى وَیَکُونُ الْمَساجِدُ کُلُّها جُمّا لا شُرَفَ لَها کَما کانَ عَلى عَهْدِ رَسُولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله ؛ آن گاه که قائم علیه السلام قیام کند، داخل کوفه شود و دستور انهدام مساجد چهارگانه را صادر فرماید تا به پایه هاى آنها برسد و آنها را همانند سایبان حضرت موسى علیه السلام قرار مى دهد و کلیه مساجد، ساده و بدون کنگره خواهند بود؛ آن گونه که در زمان رسول خدا صلى الله علیه و آله [ساده و بى آلایش] بودند.»

توسعه فیزیکى مساجد

تحول عظیمى که در دوران ظهور مهدى علیه السلام رخ مى دهد و اسلام جهانگیر و عالمى مى شود، مى طلبد که مساجد ساخته شده براساس تقوا و پاکى، بیش از گذشته توسعه یابند؛ چرا که توسعه اسلام و ازدیاد مسلمانان و روى آوردن به مساجد و معنویات چنین امرى را به دنبال خواهد داشت.

مفضّل بن عمر از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «اِذا قامَ قائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله بَنى فِى ظَهْرِ الْکُوفَةِ مَسْجِدا لَهُ اَلْفَ بابٍ وَاتَّصَلَتْ بُیُوتُ اَهْلِ الْکُوفَةِ بِنَهَرِ کَرْبَلاءَ؛ هنگامى که قائم آل محمد صلى الله علیه و آله قیام نماید، در پشت کوفه مسجدى مى سازد که داراى هزار در خواهد بود و خانه هاى مردم کوفه به نهر کربلا متصل مى شود.»

امیر المؤمنین علیه السلام هنگامى که به شهر «حیرة» رسید، فرمود: «یَتَّصِلَنَّ هذِهِ بِهذِهِ وَأَوْ مَأَ بِیَدِهِ اِلَى الْکُوفَةِ وَالْحِیرَةِ حَتّى یُباعَ الذِراعُ فِیما بَیْنَهُما بِدَنانِیرَ وَلَیُبْنَیَنَّ بِالْحِیرَةِ مَسْجِدٌ لَهُ خَمْسُمِائَةِ بابٍ یُصَلِّى فِیهِ خَلِیفَةُ الْقائِمِ علیه السلام لاَِنَّ مَسْجِدَ الْکُوفَةِ لَیَضِیقُ عَلَیْهِم…؛ [روزى برسد که] این به آن وصل شود ـ و با دستش اشاره به کوفه و حیره کرد ـ و [چنان مرغوبیّت پیدا کند که] یک ذراع زمین آن به چند اشرفى فروخته شود و مسجدى در حیره بنا شود که داراى پانصد درب خواهد بود و نماینده قائم در آن نماز مى گزارد؛ زیرا مسجد کوفه براى آنها تنگ خواهد بود.»

راوى مى گوید: من عرض کردم که اى امیر مؤمنان! آیا مسجد کوفه در آن روز گنجایش این همه جمعیّت را که مى فرمایید، دارد؟ فرمود: چهار مسجد براى قائم ساخته مى شود که مسجد کوفه کوچک ترین آنهاست. مسجد فعلى کوفه و دو مسجد دیگر در آن روز در این دو طرف کوفه واقع است ـ و با دست مبارک اشاره به نهر اهل بصره و کوفه و نجف کرد.»

تغییرات در مسجد الحرام و مسجد النبى صلى الله علیه و آله

در طول تاریخ دستهاى غیر معصوم در اطراف مکّه و مسجد الحرام و همین طور در مسجد النبى صلى الله علیه و آله تغییراتى به وجود آورده اند که یقینا برخى از آنها مرضى معصومان علیهم السلام و نبى مکرّم نیست. در عهد ظهور، این دو مسجد مهم و باعظمت به حالت اوّلیه دوران پیامبر صلى الله علیه و آله برخواهند گشت.

همانطور که در حدیثى از امام صادق علیه السلام نقل کردیم، هنگام قیام قائم علیه السلام کلیه مساجد، ساده و بدون کنگره؛ آن گونه که در زمان رسول خدا صلى الله علیه و آله بود، تغییر شکل داده مى شود. اطلاق این روایت شامل مسجد الحرام و مسجد النبى صلى الله علیه و آله نیز مى گردد.

از آنچه گفته شد، مى توان به دست آورد که سیماى مساجد در عصر ظهور این گونه خواهد بود:

1. رعایت اصل سادگى در بنا و ساخت مساجد؛

2. دورى از تجمل گرایى و زدودن بدعتها و ظواهر غیر اسلامى؛

3. احیاى ارزشهاى اسلامى دوران بعثت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در معمارى مساجد؛

4. توجّه به معنویت مساجد و پرهیز از ظاهرآرایى.

مسجد مرکز حکومت و سکونت

هر حکومتى نیاز به مرکز فرمانروایى و دار الاماره دارد که در آنجا به امور کشورى رسیدگى مى شود. در زمان پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله طبق این اصل عمومى، مدینه مرکزیت یافت و مسجد النبى صلى الله علیه و آله به عنوان ستاد فرماندهى آن حضرت قرار گرفت.

حضرت مهدى علیه السلام نیز به عنوان آخرین جانشین پیامبر صلى الله علیه و آله و مُصلح جهانى و بنیانگذار حکومت واحد جهانى نیاز به چنین مرکز و تشکیلاتى دارد. از روایات استفاده مى شود که حضرت مهدى علیه السلام همچون جدّش رسول خدا صلى الله علیه و آله از مکّه ظهور مى کند و مانند امیر مؤمنان على علیه السلام کوفه را مقرّ حکومت خویش قرار مى دهد و مسجد کوفه را دار الامارة خویش و مسجد سهله را محل سکونت خود قرار مى دهد.

در مورد مقرّ حکومت آن حضرت، امام صادق علیه السلام فرمود: «دارُ مُلْکِهِ الْکُوفَةُ وَمَجْلِسُ حُکْمِهِ جامِعُها وَبَیْتُ مالِهِ وَمَقْسَمُ غَنائِمِ الْمُسْلِمِینَ مَسْجِدُ السَّهْلَةِ؛ مقرّ سلطنت وى شهر کوفه است و محل حکومتش مسجد جامع کوفه و بیت المالش و محل تقسیم غنائم مسلمین، مسجد سهله است.»

و در جاى دیگر فرمود: «کَیْفَ اَنْتُمْ لَوْ ضَرَبَ اَصْحابُ الْقائِمِ الْفَساطِیطَ فِى مَسْجِدِ الْکُوفانِ ثُمَّ یَخْرُجُ اِلَیْهِمُ الْمِثالُ مُسْتَأْنَفُ اَمْرٍ جَدِیدٌ عَلَى الْعَرَبِ شَدِیدٌ؛ چگونه خواهید بود زمانى که اصحاب قائم خیمه ها در مسجد کوفه برافرازند آن گاه فرمان کاملاً جدیدى براى آنها صادر شود [که انجام آن] بر عرب بسیار دشوار باشد.»

امّا در مورد سکونت آن حضرت در مسجد سهله نیز روایات فراوانى وارد شده است که از جمله ابو بصیر مى گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «کَأَنِّى اَرى نُزُولَ الْقائِمِ فِى مَسْجِدِ السَّهْلَةِ بِاَهْلِهِ وَعِیالِهِ قُلْتُ یَکُونُ مَنْزِلَهُ جُعِلْتُ فِداکَ قالَ نَعَمْ کانَ فِیهِ مَنْزِلُ اِدْرِیسَ وَکانَ مَنْزِلَ اِبْراهِیمَ خَلِیلِ الرَّحْمنِ وَما بَعَثَ اللّهُ نَبِیّا اِلاَّ وَقَدْ صَلّى فِیهِ وَفِیهِ مَسْکَنُ الْخِضْرِ؛ گویا من فرود آمدن قائم را با خانواده اش در مسجد سهله مى نگرم. گفتم: فدایت شوم! آیا آنجا اقامتگاه او مى شود؟ فرمود: بلى، در آن مسجد اقامتگاه ادریس علیه السلام و ابراهیم خلیل الرحمان علیه السلام نیز بوده و خداوند هیچ پیامبرى را مبعوث نکرده، مگر اینکه در آن مسجد نماز گزارده است. همچنین سکونتگاه خضر علیه السلام در آن است.»

و در جاى دیگر، حضرت صادق علیه السلام وقتى اسم از مسجد سهله برده شد، فرمود: «اَما اَنَّهُ مَنْزِلُ صاحِبِنا اِذا قَدِمَ بِأَهْلِهِ؛ همانا آن مسجد منزل صاحب ما [حضرت مهدى علیه السلام ] است، آن گاه که با خاندانش بیاید.»

مسجد دانشگاه علوم قرآن

مسجد در دوران خاتم در عصر ظهور، تحولات وسیعى در مساجد ایجاد مى شود؛ از یک طرف، با بدعتها و خرافات در مساجد برخورد مى شود و مساجد ضرارگونه تخریب مى شوند و از طرف دیگر، مساجد توسعه فیزیکى یافته و بر معنویات آن افزوده شده، تبدیل به مراکز تعلیم و تعلّم و دانشگاه علوم قرآنى مى شوند

پیامبران صلى الله علیه و آله بنیانگذارى شد. از همان آغاز فقط محل عبادت نبود؛ بلکه در آنجا به امور اجتماعى، سیاسى و نظامى نیز رسیدگى مى شد و از همه مهم تر مرکز آموزش و تعلیم علوم دینى و قرآنى بود.

در دوران خاتم اوصیاء حضرت مهدى علیه السلام نیز مسجد، مرکز و دانشگاه علوم اسلامى، مخصوصا علوم قرآنى مى شود. در این زمینه، روایات فراوانى داریم که به یک نمونه اشاره مى شود:

على علیه السلام فرمود: «کَاَنِّى اَنْظُرُ اِلى شِیعَتِنا بِمَسْجِدِ الْکُوفَةِ وَقَدْ ضَرَبُوا الْفَساطِیطَ یُعَلِّمُونَ النّاسَ الْقُرْآنَ کَما اُنْزِلَ؛ گویى شیعیانمان را در مسجد کوفه مى بینم که چادرهایى زده اند و قرآن را آن چنان که نازل شده، به مردم مى آموزند.»

از آنچه گفته شد، به دست آمد که در عصر ظهور، تحولات وسیعى در مساجد ایجاد مى شود؛ از یک طرف، با بدعتها و خرافات در مساجد برخورد مى شود و مساجد ضرارگونه تخریب مى شوند و از طرف دیگر، مساجد توسعه فیزیکى یافته و بر معنویات آن افزوده شده، تبدیل به مراکز تعلیم و تعلّم و دانشگاه علوم قرآنى مى شوند. مسجد کوفه نیز به عنوان مقرّ حکومت حضرت مهدى علیه السلام و مسجد سهله به عنوان محل سکونت او و عائله اش انتخاب مى شود.

بررسى کارکردهاى مسجد

مقدمه

بعد از هجرت پیامبر اسلام، حضرت محمد مصطفى صلى الله علیه و آله به شهر مدینه، مسجد نقش کلیدى در جامعه اسلامى پیدا کرد؛ به گونه اى که بعد از گذشت قرنها از ساخت اولین مسجد، این مکان مقدس اصلى ترین پایگاه اسلامى به شمار مى رود.

در طول این قرنهاى متمادى بر حسب نیازها و ضرورتهایى که در جهان اسلام پیش مى آمد، همواره مساجد کارکردهاى مختلفى پیدا کرده اند. در زمان جنگ به عنوان پایگاهى براى اعزام نیرو، گاهى مکان سوادآموزى و گاهى محل مداواى مجروحین جنگى بوده اند؛ اما در تمام این مدت، کارکرد عبادى به عنوان اصلى ترین کارکرد مسجد بوده است.

اکنون بعد از گذشت چهار ده قرن از پیدایش این مکان مقدس، در جامعه کنونى ما نیز کارکردهایى براى مسجد وجود دارد که بخشى از آنها در راستاى بُعد عبادى مسجد است؛ ولى بعضى دیگر از آنها پدیده هاى نو ظهورى هستند که در بعض موارد اتفاق جمعى بر اعمال آنها وجود ندارد. این اختلاف باعث شده است که برنامه هاى نوظهور مساجد از طرف عده اى دور از شأن مسجد و مخل کارکرد اصلى آن ارزیابى شوند؛ در حالى که گروهى دیگر، امور یاد شده را باعث رونق بیش تر مسجد و تقویت کننده برنامه عبادى آن قلمداد مى کنند.

نتیجه این اختلاف آن است که در برنامه ریزى و اداره مساجد، دشواریهایى به وجود آید؛ به گونه اى که اکنون در برخى از مساجد، کلیه برنامه هاى جانبى تعطیل، و تنها به بُعد عبادى مسجد اکتفا شده است.

در این مقاله بر آنیم که هر یک از کارکردهاى موجود در مساجد را به صورت مجزا و از دید احادیث بررسى کنیم.

کارکردهاى موجود در مساجد

1. کارکرد عبادى

براى بعد عبادى مسجد نمونه هاى گوناگونى مى توان ذکر کرد که استفاده از مساجد در راستاى همه آنها از صدر اسلام مرسوم بوده است و تقریبا صحت استفاده از مسجد در موارد یاد شده از متواترات بین مسلمین است.

در این خصوص مى توان به موارد زیر اشاره کرد:

أ. نماز جماعت؛

ب. تلاوت قرآن؛

ج. اعتکاف؛

د. خواندن نوافل؛

ه . دعا و مناجات؛

و. تبلیغ و سخنرانى.

2. کارکردهاى اجتماعى مساجد

أ. رأى گیرى

از زمان پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مساجد محل شور و تصمیم گیریهاى مهم در سطح اجتماعى بوده اند. به گونه اى که بعد از وفات ایشان نیز، به خاطر مرسوم بودن این گونه امور براى مسجد، در جریان غصب خلافت هم، اصحاب در مسجد پیامبر صلى الله علیه و آله دور هم جمع شدند.

ب. اعلام و اطلاع رسانى

اعلام و اطلاع رسانى در مساجد دو جنبه مى تواند داشته باشد:

جنبه اول، آنکه در راستاى امور عبادى قرار دارد؛ مانند اذان گفتن که نه تنها مورد تایید است؛ بلکه یکى از سنتها و آداب اسلامى هم به شمار مى رود. جنبه دیگر، آنکه براى امور دنیوى مورد استفاده قرار مى گیرد، مانند اعلام و اطلاع رسانى اى که براى یافتن اشیاى گمشده صورت مى گیرد. این کار که امروزه در بعضى از مساجد مرسوم است، ظاهرا مورد تأیید احادیث نمى باشد. از جمله این احادیث مى توان به حدیث زیر اشاره کرد:

أشعرى در حدیثى مرفوع مى گوید: «أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى الْمَسْجِدِ یُنْشِدُ ضَالَّةً لَهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله قُولُوا لَهُ لَا رَدَّ اللَّهُ عَلَیْکَ فَإِنَّهَا لِغَیْرِ هَذَا بُنِیَتْ قَالَ وَ رَفْعُ الصَّوْتِ فِى الْمَسَاجِدِ یُکْرَهُ …؛

مردى به مسجد آمد و با صداى بلند اعلام کرد که چیزى گم کرده است. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: به او بگویید: خداوند آن را به تو باز نگرداند؛ چرا که مسجد براى کارى جز این بنا شده است. [همچنین] فرمود: بلند کردن صدا در مساجد ناپسند است… .»

3. کارکرد نظامى (پایگاه بسیج)

امکان پیدایش این کارکرد، بیش تر در زمان جنگ است و تنها مصداق آن در مساجد امروز ما پایگاههاى مقاومت بسیج مى باشد. البته تذکر این مطلب به نظر لازم مى آید که پایگاههاى بسیج، امروزه فعالیتهاى گسترده اى دارند و آمادگى دفاعى یکى از برنامه هاى آنهاست که ما در این بخش از آنها بحث مى کنیم و بقیه فعالیتهاى فرهنگى این پایگاهها را در ضمن کانونهاى فرهنگى مساجد تبیین خواهیم کرد.

با نگاهى به تاریخ خواهیم دید که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله خطبه هاى آتشین خود را که براى اعزام مسلمانان به جهاد و مبارزه با کفر و شرک بود، در مساجد ایراد مى کردند و حتى آمادگیهاى قبل از اعزام هم در مسجد شکل مى گرفته است.

بعضى احادیث هم مؤید همین مطلب مى باشد، که از آن جمله حدیث زیر است:

حارث بن یزید بکرى مى گوید: «قَدِمْتُ الْمَدینَةَ فَدَخَلْتُ الْمَسْجِدَ فَإِذَا هُوَ غَاصٍ بِالنَّاسِ وَ إِذا رَایَات سُودٍ وَ إِذا بِلاَلٌ مُتَقَلِّدُ السَّیْفِ بَیْنَ یَدَىْ رَسُولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله قُلْتُ مَا شَأْنُ النَّاسِ قَالُوا یُریِدُ أَنْ یَبْعَثَ عَمْرو بْنَ الْعَاصِ وَجْها؛

به مدینه آمدم و وارد مسجد شدم. در این هنگام [دیدم] مسجد پر از جمعیت است و پرچمهاى سیاه رنگ [در جنبش و اهتزازند] و بلال در پیش روى رسول خدا صلى الله علیه و آله شمشیر خود را حمایل کرده است. گفتم: مردم را چه شده است؟ گفتند: [پیامبر صلى الله علیه و آله [ مى خواهد عمرو بن عاص را [با لشکر[ به جایى بفرستد.»

4. کارکرد قضایى (شوراى حل اختلاف)

سابقه این کار کرد نیز به عصر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله برمى گردد. در آن دوران امور قضایى، فصل خصومات و محکوم ساختن بزهکاران، همگى در مسجد انجام مى شده و این سخن، غیر واقعى نخواهد بود اگر بگوییم: مسجد در آن روزها یک دادگسترى به تمام معنا بوده است. پس از وفات پیامبر صلى الله علیه و آله جانشینان حضرت هم راه ایشان را ادامه دادند و این سنت را به عنوان یک کار کرد مورد اتفاق براى مساجد تا مدتها ماندگار کردند.

از جمله احادیثى که مؤید این امر براى مساجد است، حدیث زیر مى باشد:

امام صادق علیه السلام فرمودند: «بِأَنَّ أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ علیه السلام حَکَمَ فى مَسْجِدِ الْکُوفَةِ وَ قَضى فیهِ بَیْنَ النّاسِ وَ دَکَّةُ الْقَضاءِ مَعَرُوفَةٌ فیهِ إِلى یَوْمِنا هذا…؛ امیر المؤمنین علیه السلام در مسجد کوفه حکم مى کردند و در آن بین مردم قضاوت مى نمودند و دکّه قضاء در این مسجد تا به امروز معروف است… .»

5. کارکرد آموزشى

امروزه با وجود پیشرفتهاى پدید آمده در عرصه آموزش و وسایل کمک آموزشى که بیش تر از قبل لزوم انتقال محیطهاى آموزشى به بیرون از مساجد را نمایان مى کند، هنوز هم کارکرد آموزشى مساجد تعطیل نشده است. حتى در برخى از مساجد سعى شده تا محیط مسجد را با پیشرفتهاى پدید آمده در عرصه آموزش همسو کنند. این کار که معمولا در قالب کانونهاى فرهنگى در مساجد شکل گرفته، یک نوع بنیاد گرایى در عرصه مساجد به حساب مى آید.

در راستاى تأیید این برنامه براى مساجد مى توان به حدیث زیر اشاره کرد:

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: «مَنْ غَدَا إِلَى الْمَسْجِدِ لَا یُرِیدُ إِلَّا لِیَتَعَلَّمَ خَیْرا أَوْ لِیُعَلِّمَهُ کَانَ لَهُ أَجْرُ مُعْتَمِرٍ تَامَّ الْعُمْرَةِ وَ مَنْ رَاحَ إِلَى الْمَسْجِدِ لَا یُرِیدُ إِلَّا لِیَتَعَلَّمَ خَیْرا أَوْ لِیُعَلِّمَهُ فَلَهُ أَجْرُ حَاجٍّ تَامَّ الْحِجَّةِ؛

هر کس بامدادان به مسجد برود و هدفى جز این نداشته باشد که کار خوبى را یاد بگیرد یا به دیگرى یاد بدهد، اجر به جاى آورنده عمره کامل را دارد و کسى که در شب به مسجد برود و هدفى جز این نداشته باشد که کار خوبى را فرا گیرد یا به دیگرى آموزد، پاداش یک حج کامل براى اوست.»

6. کارکردهاى خاص

الف. برگزارى مجلس ترحیم

یکى از پر رونق ترین کارکردهایى که امروزه مساجد پیدا کرده است، برگزارى مجالس ترحیم در آنهاست. متأسفانه حدیثى که مستقیما به رد و یا تأیید این کار پرداخته باشد، پیدا نکردیم.

اما براى اینکه ابعاد این عملکرد را بهتر بشناسیم، لازم است به تذکر چند نکته بپردازیم:

– از سویى این گونه مجالس معمولاً در مساجدى که در مرکز شهر و یا در مسیرهاى اصلى رفت و آمد قرار دارند، برگزار مى شوند و از سوى دیگر دفعات برگزارى این مجالس در طول سال زیاد است. این دو عامل در کنار هم باعث مى شوند که جلوه غالب مساجد در نظر مردم، جلوه اى مرکب از ماتم، گریه، درد و غم باشد.

ـ از آنجایى که امروزه فرستادن حسنه براى مردگان به مجالس بزرگ داشت اموات تبدیل شده است، در معمول شهرها مساجدى که طبقه مرفه براى مجالس ختمشان استفاده مى کنند با مساجدى که طبقه ضعیف مورد استفاده قرار مى دهند، فرق مى کنند. به عبارت دیگر، پولى که براى برگزارى این گونه مجالس پرداخت مى شود، در این دو نوع مسجد فرق دارد.

این پدیده حداقل سه ضرر دارد:

اول اینکه ماهیت مسجد، یک ماهیت اجتماعى و عمومى است که بر اساس آموزه هاى دینى ملاک ارزش گذارى در آنها تقوى است نه ثروت، و این گونه طبقاتى کردن مساجد که مرکز حرکت توحیدى است، باعث لطمه خوردن به اصل دین و باورهاى اسلامى مى شود.

دوم اینکه مساجد نباید به فرصتى براى خود نمایى و فخر فروشى افراد تبدیل شود. این در حالى است که ماشینهاى پارک شده در جلوى مسجد نشانگر ارج و رتبه مرده به حساب مى آید.

و نکته آخر اینکه طبقه بندى مساجد که در اثر برگزارى این گونه مجالس پدید مى آید، بعضا بین اهالى مساجد هم کشیده مى شود؛ به گونه اى که اهالى مسجدى بر مسجد دیگر به خاطر اعتبار مسجدشان فخر فروشى مى کنند.

براى دور کردن مساجد از فعالیتهاى غم آلود روایاتى داریم از جمله نهى از نماز میّت در مسجد یا پرهیز از حضور در مسجد براى کسانى که بیماریهاى نفرت آور دارند، مى توان این گونه نیز پیشنهاد کرد که واقفین جدید شرط کنند که کسى جلسه ماتم در مسجد نگیرد.

ب. کمک به مستمندان

دستور الهى کمک و انفاق به مستمندان از طرفى و وجود اجتماع مؤمنین در مساجد از طرف دیگر باعث شده است که افراد تهیدست براى درخواست کمک به مساجد روى آورند. پیدایش این پدیده مشکلاتى را هم با خود به همراه آورده است که از آن جمله است:

ـ عدم سازگارى تکدى گرى با کرامت افراد مستمند؛

ـ نا زیبا ساختن جلوه مساجد؛

ـ پیدا شدن فرصت سوء استفاده براى عده اى از فرصت طلبان همراه با رواج پیدا کردن چنین کارکردى براى مساجد.

در بعضى از مساجد در راستاى حل مشکلات این پدیده، براى مساجد کار کرد تازه اى تعریف کرده اند و آن نظام مند کردن کمکها در قالب صندوقهاى قرض الحسنه است که از طریق آن، هم آبروى افراد مستمند حفظ مى شود و هم مسیر سوء استفاده افراد سود جو بسته مى شود.

این صندوقها مى تواند در کنار پرداخت وام، با گردآورى کمکهاى بلا عوض اهل مسجد و زکات آنها، افراد تهیدستى را که در محله هاى اطراف قرار دارند، تحت پوشش خود قرار دهد.

ج. محلى براى استراحت و خواب

منظره افرادى که گوشه و کنار مسجد دراز مى کشند و اقدام به استراحت و بعضا خوابیدن مى کنند، چیزى نیست که براى خیلى از ما غریب و نا آشنا باشد. این قبیل صحنه ها در بعضى از مساجد به قدرى زیاد دیده مى شود که گویى یکى از کارکردهاى آن مساجد همین امور است. صحنه هاى این چنینى بیش تر در مساجدى که در پایانه هاى مسافربرى، بازارها و مناطق توریستى قرار دارد، دیده مى شود.

این پدیده بیش تر در بین افرادى رایج است که یا در آن شهر غریب هستند و یا تا دیر وقت قرار نیست به خانه برگردند. علت ظهور این پدیده غالبا این است که اکثر مساجد، برنامه اى غیر از برگزارى نماز جماعت در طول روز ندارند. همین مسئله عامل تبدیل شدن مساجد ـ که باید قلب تپنده شهرها باشند ـ به محیطى آرام و خلوت در طول روز است. با بررسى احادیث مسجد، متوجه وجود سابقه تاریخى براى این پدیده شدیم. برخوردى که معصومین علیهم السلام با این پدیده انجام داده بودند، هم آموزنده است و هم جالب. از جمله این احادیث مى توان به مورد زیر اشاره کرد:

به روایت ابو حمزه ثمالى امام باقر علیه السلام فرمودند: «إِنَّ رَجُلاً کَانَ مِنْ أَهْلِ الْیَمَامَةِ یُقَالُ لَهُ جُوَیْبِرٌ أَتَى رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله مُنْتَجِعا لِلاْءِسْلَامِ فَأَسْلَمَ وَ حَسُنَ إِسْلَامُهُ وَ کَانَ رَجُلاً قَصِیرا دَمِیما مُحْتَاجا عَارِیا وَ کَانَ مِنْ قِبَاحِ السُّودَانِ فَضَمَّهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله لِحَالِ غُرْبَتِهِ وَ عَرَاهُ وَ کَانَ یُجْرِى عَلَیْهِ طَعَامَهُ صَاعا مِنْ تَمْرٍ بِالصَّاعِ الاْءَوَّلِ وَ کَسَاهُ شَمْلَتَیْنِ وَ أَمَرَهُ أَنْ یَلْزَمَ الْمَسْجِدَ وَ یَرْقُدَ فِیهِ بِاللَّیْلِ فَمَکَثَ بِذَلِکَ مَا شَاءَ اللَّهُ حَتَّى کَثُرَ الْغُرَبَاءُ مِمَّنْ یَدْخُلُ فِى الاْءِسْلَامِ مِنْ أَهْلِ الْحَاجَةِ بِالْمَدِینَةِ وَ ضَاقَ بِهِمُ الْمَسْجِدُ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِیِّهِ صلى الله علیه و آله أَنْ طَهِّرْ مَسْجِدَکَ وَ أَخْرِجْ مِنَ الْمَسْجِدِ مَنْ یَرْقُدُ فِیهِ بِاللَّیْلِ وَ مُرْ بِسَدِّ أَبْوَابِ مَنْ کَانَ لَهُ فِى مَسْجِدِکَ بَابٌ إِلَّا بَابَ عَلِیٍّ علیه السلام وَ مَسْکَنَ فَاطِمَةَ علیهاالسلام وَ لَا یَمُرَّنَّ فِیهِ جُنُبٌ وَ لَا یَرْقُدْ فِیهِ غَرِیب… مردى بود از اهل یمامه به نام جویبر که نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد تا از اسلام بهره اى بگیرد. [جویبر] اسلام آورد و مسلمان خوبى شد و چون مردى کوتاه قد، بى چیز، نیازمند، برهنه و سیه چرده اى زشت رو بود، رسول خدا صلى الله علیه و آله او را به خاطر غربت و برهنگى اش به همراه خود برد و یک پیمانه غذا با ظرفى خرما به او داد و دو ردا بر او پوشانید و او را امر نمود که در مسجد بماند و شب در آنجا بخوابد. وى به خواست خدا مدتى در مسجد ماند تا اینکه غریبان نیازمندى که به اسلام مى گرویدند، در شهر مدینه زیاد شدند و دیگر مسجد برایشان تنگ شد. آن گاه خداى عزوجل به پیامبرش صلى الله علیه و آله وحى نمود که مسجدت را پاکیزه کن و کسانى را که شب در مسجد مى خوابند از آن بیرون کن و فرمان به بستن درهاى [خانه هاى] کسانى بده که در مسجد تو درى دارند به جز در [خانه[ على و فاطمه علیهماالسلام ، و هیچ جنبى از آن نگذرد و غریبى در آن نخوابد… .»

د. استفاده عمومى از سرویس بهداشتى مساجد

کمبود سرویسهاى بهداشتى عمومى در اکثر شهرهاى ایران به خصوص مناطق محروم، باعث شده است که سرویسهاى بهداشتى مساجد مورد استفاده عمومى قرار گیرد. این امر درباره مساجدى که در مراکز پر رفت و آمد قرار دارند، بیش تر نمایان است.

در این میان متولیان برخى از مساجد اقدام به بستن در سرویسهاى بهداشتى در غیر اوقات نماز کرده اند. این عامل باعث شده است که افرادى که بعد از برگزارى نماز جماعت به مسجد مى آیند نتوانند از این امکانات مسجد استفاده کنند. و بعضى دیگر از مساجد به علت بالا بودن هزینه هاى رسیدگى به اماکن، آنها را رها کرده اند؛ به گونه اى که سرویسهاى بهداشتى این مساجد وضع فجیعى پیدا کرده اند. و چهره زشت و زننده آن بر دیگر کارکردهاى مسجد تأثیر گذاشته است. در اینجا دو سؤال مطرح است که باید بررسى شود: اولین مسئله اصل ساختن این سرویسهاى بهداشتى در کنار مساجد است که آیا درست است یا نه؟ و دومین مسئله استفاده از این سرویسها به صورت عمومى است؛ یعنى بدون داشتن قصد طهارت و نماز خواندن در آن مسجد، آیا استفاده صحیح است یا نه؟

در جواب بخش اول مى توان به حدیث زیر اشاره کرد:

محمد بن مسلم به روایت از امام باقر علیه السلام و یا امام صادق علیه السلام گفت: «وَ أَمَّا جَعْلُ الْمَطاهِرِ أَىْ مَحَلِّ تَطْهیرِ الْحَدَثِ وَ الْخَبَثِ عَلى اَبْوابِها فَقَدْ ذَکَرَ الاَْصْحابُ اِسْتِحْبابَهُ…؛ استحباب قرار دادن محلهاى تطهیر را بر در ورودى مساجد، اصحاب ذکر کرده اند… .»

استحباب ساخت سرویس بهداشتى در ورودى مساجد به خوبى از این حدیث استفاده مى شود؛ ولى براى مشخص شدن اینکه آیا افرادى غیر از نماز گزاران هم مى توانند از این سرویسها استفاده کنند یا نه، باید به سراغ احادیث دیگر برویم.

على بن ابراهیم روایت مى کند که: «خَرَجَ أَبُو حَنِیفَةَ مِنْ عِنْدِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى علیهماالسلام قَائِمٌ وَ هُوَ غُلَامٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو حَنِیفَةَ یَا غُلَامُ أَیْنَ یَضَعُ الْغَرِیبُ بِبَلَدِکُمْ فَقَالَ اجْتَنِبْ أَفْنِیَةَ الْمَسَاجِدِ وَ شُطُوطَ الاْءَنْهَارِ وَ مَسَاقِطَ الثِّمَارِ وَ مَنَازِلَ النُّزَّالِ وَ لَا تَسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ…؛

ابو حنیفه از نزد امام صادق علیه السلام خارج شد؛ در حالى که امام موسى کاظم علیه السلام کودکى بود بر جاى ایستاده. ابو حنیفه به او گفت: اى کودک! در شهر شما فرد غریب کجا قضاى حاجت به جا مى آورد؟ گفت: [از قضاى حاجت] در حیاط مسجدها و کنار جویهاى آب و زیر درختان میوه دار و محل اطراق مسافران دورى کن و نیز رو به قبله مباش… !»

ظاهر حدیث این مسئله را بیان مى کند که حضرت استفاده از سرویس بهداشتى مسجد را براى ابو حنیفه که فقط قصد تخلى داشت، جایز ندانسته است. از آنجا که در دوران قدیم، محلهاى تخلّى به صورت چاله هایى در گوشه حیاط بوده، به نظر مى رسد منظور حضرت از حیاط مسجد همان سرویسهاى بهداشتى آن زمان بوده است.

ه . پناهگاه در موارد ضرورى

از جمله کارکردهایى که مساجد بعضا پیدا مى کنند، مورد استفاده قرار گرفتن به عنوان پناهگاه و محل اسکان افراد بى سرپناه در موقعیتهاى اضطرارى است، مانند اسکان آسیب دیدگان از زلزله، سیل و دیگر بلایاى طبیعى. آیا به کارگیرى مساجد در راستاى این امر صحیح است؟

امام صادق علیه السلام از پدرشان نقل کرده اند که فرمود: «إِنَّ الزَّلازِلَ وَ الْکُسُوفَیْنِ وَ الرِّیَاحَ الْهَائِلَةَ مِنْ عَلَامَاتِ السَّاعَةِ فَإِذَا رَأَیْتُمْ شَیْئا مِنْ ذَلِکَ فَتَذَکَّرُوا قِیَامَ الْقِیَامَةِ وَ افْزَعُوا إِلَى مَسَاجِدِکُمْ؛

به تحقیق که زلزله ها و خورشید گرفتگى و ماه گرفتگى و بادهاى ترسناک همه از علائم روز قیامت هستند. پس هرگاه یکى از اینها را دیدید، روز قیامت را به یاد آورید و به مسجدهایتان پناه ببرید.»

و. سفره خانه براى مراسم ویژه

پذیرایى با غذا که بر حسب موضوع آن، خیرات یا ولیمه نامیده مى شود، یکى از آداب اسلامى به شمار مى رود. برگزارى این سنتهاى حسنه یکى از کارکردهایى است که امروزه مساجد پیدا کرده اند. این پذیرایى یا به خاطر مناسبتهاى مذهبى است و یا به خاطر خیراتى است که افراد براى امواتشان در نظر مى گیرند. به همین منظور در بعضى از مساجد در کنار شبستان اصلى، سالنى براى پذیرایى از میهمانان ساخته مى شود؛ اما در بسیارى از مساجد براى پذیرایى همان شبستان اصلى مورد استفاده قرار مى گیرد. براى پى بردن به صحت این عمل، توجه شما را به دو حدیث زیر جلب مى کنیم:

امام صادق علیه السلام از پدرش علیه السلام نقل کرده که: « أَنَّ الْمَسَاکِینَ کَانُوا یَبِیتُونَ فِى الْمَسْجِدِ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله فَأَفْطَرَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله مَعَ الْمَسَاکِینِ الَّذِینَ فِی الْمَسْجِدِ ذَاتَ لَیْلَةٍ عِنْدَ الْمِنْبَرِ فِی بُرْمَةٍ…؛

مساکین در زمان رسول خدا صلى الله علیه و آله در مسجد بیتوته مى کردند و یک شب پیامبر صلى الله علیه و آله با فقرایى که در مسجد بودند، نزدیک منبر در ظرفى غذا تناول فرمود… .»

«أَوْلَمَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام عَلَى بَعْضِ وُلْدِهِ فَأَطْعَمَ أَهْلَ الْمَدِینَةِ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ الْفَالُوذَجَاتِ فِى الْجِفَانِ فِى الْمَسَاجِدِ وَ الاْءَزِقَّةِ…؛

امام موسى کاظم علیه السلام براى یکى از فرزندانش ولیمه داد و اهالى مدینه را به مدت سه روز در مسجد و بازارها با فالوده اطعام کرد… .»

همان طور که در این دو حدیث آمده است، پیامبر صلى الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیهم السلام از مسجد براى پذیرایى شان استفاده کرده اند؛ ولى نکته حائز اهمیت این است که آن حضرات از اهالى مسجد پذیرایى مى کردند، نه اینکه میهمانان خود را به داخل مسجد دعوت کنند و احتمالا منتظر شوند که نمازگزاران از مسجد بیرون روند و بعد پذیرایى از میهمانان را آغاز کنند.

ح. خرید و فروش در مسجد (نمایشگاه محصولات فرهنگى)

یکى دیگر از فعالیتهایى که امروزه در مساجد انجام مى شود، تشکیل غرفه هایى براى فروش کالاهاى فرهنگى است.

ابوذر مى گوید: پیامبر صلى الله علیه و آله به من فرمود: «یَا أَبَا ذَرٍّ مَنْ أَجَابَ دَاعِیَ اللَّهِ وَ أَحْسَنَ عِمَارَةَ مَسَاجِدِ اللَّهِ کَانَ ثَوَابُهُ مِنَ اللَّهِ الْجَنَّةَ فَقُلْتُ بِأَبِی وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله کَیْفَ یُعْمَرُ مَسَاجِدُ اللَّهِ قَالَ لَا تُرْفَعُ فِیهَا الاْءَصْوَاتُ وَ لَا یُخَاضُ فِیهَا بِالْبَاطِلِ وَ لَا یُشْتَرَى فِیهَا وَ لَا یُبَاع…؛

اى اباذر! هرکسى که دعوت کننده الهى را اجابت و مساجد خدا را به نیکى آباد کند، پاداش او از جانب خداوند بهشت است. گفتم: پدر و مادرم به فدایت! اى رسول خدا! چگونه مساجد خدا آباد مى شود؟ فرمود: در آنها صدا بلند کرده نشود و در آنها مشغول امور باطل نشوند و در آنها خرید فروش نشود… .»

نتیجه بحث

با بررسى مجموع احادیثى که پیرامون مسجد وارد شده مطالب روشنى بیان گردیده دست لیکن در برخى از موارد، احساس مى شود که این احادیث با هم تعارض دارند؛ مثلا در بعضى از احادیث مى خوانیم که با اسحله وارد مسجد نشوید؛ در حالى که در حدیثى دیگر مى خوانیم وقتى با اسلحه وارد مسجد مى شوید، سر تیرهایتان را با دست بگیرید تا لباس کسى را پاره نکند.

باز در مورد شعر خواندن در مسجد، احادیثى داریم که نهى از این کار مى کنند؛ در حالى که برخى دیگر از احادیث آن را کاملا تأیید مى نمایند.

به نظر مى رسد در تمام موارد یاد شده، مورد نهى به خود عمل باز نمى گردد؛ بلکه شرایطى که در اثر انجام آنها پدید مى آید، باعث این نهى ها مى شود؛ مثلا در حدیثى که در مورد خوابیدن در مسجد نقل شد، پیامبر صلى الله علیه و آله ابتداى امر به آن مرد فقیر اجازه خوابیدن در مسجد را داد؛ ولى بعد از اینکه به مرور زمان تعداد این افراد زیاد شد و طبیعتا جلوه مسجد که محل عبادت است، زشت گردید، پیامبر صلى الله علیه و آله دستور داد دیگر در مسجد کسى نخوابد.

پس همیشه این خود عمل نیست که باعث نهى از انجام آن مى شود، بلکه از آنجایى که مسجد به عنوان اصلى ترین مرکز اسلامى، شأن و رتبه اى خاص دارد، در صورتى که اعمال ما جلوه مسجد را مخدوش سازد، از آن نهى مى شود.

امام صادق علیه السلام فرمودند: «إِذَا بَلَغْتَ بَابَ الْمَسْجِدِ فَاعْلَمْ أَنَّکَ قَصَدْتَ بَابَ بَیْتِ بعد از هجرت پیامبر اسلام، حضرت محمد مصطفى صلى الله علیه و آله به شهر مدینه، مسجد نقش کلیدى در جامعه اسلامى پیدا کرد؛ به گونه اى که بعد از گذشت قرنها از ساخت اولین مسجد، این مکان مقدس اصلى ترین پایگاه اسلامى به شمار مى رود

مَلِکٍ عَظِیمٍ لَا یَطَأُ بِسَاطَهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ وَ لَا یُؤْذَنُ بِمُجَالَسَةِ مَجْلِسِهِ إِلَّا الصِّدِّیقُونَ وَ هَبِ الْقُدُومَ إِلَى بِسَاطِ خِدْمَةِ الْمَلِکِ فَإِنَّکَ عَلَى خَطَرٍ عَظِیمٍ إِنْ غَفَلْتَ هَیْبَةَ الْمَلِکِ…؛ هنگامى که به در مسجد رسیدى، بدان که به خانه پادشاهى بزرگ رفته اى که جز پاکان هیچ کس نمى تواند پا در آن بگذارد و جز راستگویان کسى اجازه حضور در آن ندارد. خود را آماده خدمت به آن پادشاه کن و اگر از هیبت پادشاه غفلت کنى، با خطر بزرگ روبه رو خواهى شد… .»

در این حدیث با سه کلمه کلیدى مواجه هستیم: خانه پادشاه، و منظور از آن این است که مسجد در جلوى چشمت ابهت داشته باشد؛ آماده خدمت، و منظور از این کلمه این است که کارى که قصد انجام آن را دارى، در راستاى اهداف الهى باشد؛ حرمت خدا منظور از این کلمه این است که سعى در جهت جلب رضایت خدا داشته باشى.

پس بنا به این حدیث مى توان گفت: وقتى یک نفر به سمت مسجد مى رود، باید روح حاکم بر اعمالش این سه باشد؛ یعنى عملش باعث شکستن ابهّت مسجد نشود و در راستاى اهداف الهى و براى رضایت خدا باشد.

و حداقل این سه ویژگى، در کارهایى که در مسجد انجام مى شود شرط است.

آشنایی با کارکردهای مسجد

مقدمه

اگر چه هدف اصلی بنای مسجد، ایجاد مکان خاصی برای عبادت و راز نیاز با خداوند متعال است و علت نامگذاری آن به مسجد، از آن روست که جایگاه سجده و تواضع در پیشگاه خداوند متعال است؛ اما نباید از جنبه‌های دیگر مسجد غافل گردید.

با نگاهی گذرا به تاریخ صدر اسلام و پس از آن، درمی‌یابیم که مسجد از آغاز پیدایش تاکنون به عنوان مرکز مهمی برای انجام رسالت رسول خدا(ص)، منشأ تحولات و خدمات، و پایگاهی برای ابلاغ پیامهای الهی به شمار می‌رفته است. در حال حاضر نیز مساجد در زمینه‌های مختلف دارای فعالیتهای گسترده می‌باشد و هر قدر این فعالیتها و کارکردها از تنوع بیش‌تری برخوردار باشد مسلماً از جذابیت و اقبال بیش‌تری برخوردار شده و مورد استقبال گسترده‌تری از سوی تمامی اقشار جامعه، به‌ویژه قشر جوان قرار خواهد گرفت که نتیجة آن افزایش اعتقادات مذهبی و دین‌باوری در سطح جامعه می‌باشد.

گرچه پرداختن به تمام کارکردهای مسجد از صدر اسلام تاکنون در این نوشتار نمی‌گنجد؛ ‌اما معرفی برخی از کارکردهایی که هم اینک در بسیاری از مساجد قابل اجرا است، خالی از فایده نخواهد بود:

1. آموزشی

روزگاری مسجد، یگانه پایگاه مهم آموزشی در کشورهای اسلامی بوده است. متأسفانه مسئله آموزش در مساجد کم‌رنگ شده و مناسب است با برنامه‌ریزی و متناسب با امکانات موجود و استفاده از کارشناسان، برنامه‌هایی از قبیل: آموزش احکام و قرآن، مخصوصا برای بانوان و نوجوانان و پاسخ به سؤالات و… برگزار گردد.

جایگاه جلسات علمی و آموزشی در مسجد از نگاه پیامبر اکرم(ص) به مراتب والاتر و ارجمندتر از جلسات دعا است؛ چنانکه در روایت است که روزی رسول خدا(ص) به مسجد وارد شدند. در مسجد، دو مجلس جداگانه برپا بود. گروهی در حال یاد دادن و فراگرفتن دانش بودند و جمعی نیز به دعا و راز و نیاز با خداوند مشغول. پیامبر(ص) فرمود: هر دو گروه به سوی نیکی گام برمی‌دارند؛ دسته‌ای خدا را می‌خوانند و گروهی نیز آموزش می‌بینند و نادانان را تعلیم می‌دهند؛ ولی این گروه (تعلیم و تعلم) کار برتری انجام می‌دهد. من نیز به منظور آموزش دادن مردم مبعوث شده‌ام. آنگاه پیامبر(ص) در میان گروهی که سرگرم آموزش بودند، نشست.[1]

البته توجه به این نکته لازم است که در مسجد هر آموزشی توصیه نمی‌شود؛ چنانکه امام کاظم(ع) می‌فرماید: رسول خدا(ص) وارد مسجد شدند و متوجه گردیدند که گروهی اطراف مردی حلقه زده‌اند، پرسیدند: این مرد کیست؟ گفتند: علامه است. فرمود: علامه چیست؟ گفتند: آگاه‌ترین مردم نسبت به اصل و نژاد عرب، سرگذشت آنان، روزگار جاهلیت و اشعار عربى. پیامبر(ص) فرمود: «ذَاکَ عِلْمٌ لَا یَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا یَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ ثُمَّ قَالَ النَّبِیُّ 9 إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آیَةٌ مُحْکَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ؛[2] این دانشی‌است که هر که نداند، زیانی برایش ندارد و هر که فراگیرد، نفعی برایش نبخشد، سپس پیامبر خدا (ص) فرمود: همانا علم سه چیز است: آیة محکمه (اصول اعتقادی)، فریضة عادله (علم اخلاق) و سنت قائمه (مسائل فقهی و دیگر علوم مورد نیاز جامعه)،‌غیر از اینها فضل است.» یعنی فراگرفتنش خوب است؛ ولی اگر کسی نداند عیبی بر او نیست.

2. فرهنگى

پس از نقش عبادی و آموزشى،‌نقش فرهنگى در بین دیگر نقشها و کارکردهای مسجد، دارای بیش‌ترین اهمیت می‌باشد. پیامبر اسلام(ص) محیط مسجد را کاملاً فرهنگى می‌دانستند، تا جایی که در حضور آن حضرت و با اجازة ایشان برخی مسابقات برگزار می‌شد و حضرت ضمن ابراز خرسندی از این کار، با حوصله و بردباری کامل از چنین مسایلی استقبال می‌کردند.[3] گرچه امروزه مراکز آموزشی و فرهنگى گسترش یافته است؛ اما نباید از این کارکرد مهم مسجد و بارور نمودن فرهنگى آن غافل شد. برگزاری جلسات شبی با قرآن، مسابقات، کتابخوانی و… از جمله برنامه‌هایی هستند که می‌توان با حمایت مسئولین منطقه به اجرا درآورد. همچنین حضور امام جماعت مدتی قبل و بعد از نماز در مسجد برای پرسش و پاسخ، مشاوره و… شرایطی ویژه جهت رشد فرهنگى مردم را به وجود می‌آورد.

3. تبلیغى

هدف از تبلیغ، رشد و افزایش معرفت دینی مردم و آشنا کردن آنان برای ادای وظایف دینی و اسلامی می‌باشد. با رجوع به سیرة تبلیغى رسول خدا(ص) مشخص می‌شود که ایشان سه نوع مرکز تبلیغى داشته‌اند:

الف. مراکز تبلیغاتی موقت:

این مراکز مربوط به زمان یا مکانهایی است که مسجدی وجود نداشت و حضرت از خانة بعضی اصحاب برای اقامة نماز و تبلیغ دین استفاده می‌نمود.

ب. مراکز تبلیغاتی سیار:

نظر به پراکندگی قبایل عرب، حضرت مجبور بودند شخصاً به اماکن مختلف سفر کرده و از نزدیک، پیام خویش را به مردم آن مناطق برسانند. هم اینک برخی از روستاها و نیز قبایل عشایری کشورمان از نعمت روحانی محرومند و مناسب است که روحانیونِ نزدیک به این مناطق با هماهنگی برخی ادارات یا افراد متدین، وسیلة نقلیه‌ای تهیه و به این مناطق سرکشی نمایند.

ج. مراکز تبلیغى اصلی و ثابت:

شاید هیچ پایگاهی به اندازة «مساجد» در تبلیغ اسلامی ایفای نقش نکرده باشد؛ از زمان رسول خدا(ص) تاکنون اذان،‌نماز، وعظ و خطابه از مهم‌ترین برنامه‌های مساجد بوده و می‌باشد.

اما باید توجه داشت که در زمان کنونی وعظ و سخنرانیهای طولانی علاوه بر اینکه موجب خروج بسیاری افراد از مسجد می‌شود، نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت، از اینرو به نظر می‌رسد باید سخنرانیها مخصوصاً سخنرانیهای هفتگی و مستمر بسیار کوتاه و حتی المقدور به صورت پرسش و پاسخ صورت پذیرد.

در سیرة پیامبر اسلام(ص) می‌بینیم که آن حضرت برای جلوگیری از خستگی شنوندگان فقط برخی از روزها موعظه می‌فرمود؛ عبدالله بن مسعود می‌گوید: «کَانَ النَّبِیُّ9 یَتَخَوَّلُنَا بِالْمَوْعِظَةِ فِی الْاَیَّامِ کِرَاهَةَ السَّامَةِ عَلَیْنَا[4]؛ رسول خدا(ص) از آن رو که مبادا ما (شنوندگان) خسته و ملول شویم، برخی از روزها ما را موعظه می‌فرمودند.»

همچنین آن حضرت دیگران را نیز به آسان گرفتن در تبلیغ سفارش می‌نمودند: «یَسِّرُوا وَ لاَ تُعَسِّرُوا وَ بَشِّرُوا وَ لاَ تُنَفِّرُوا؛[5] آسان بگیرید، سختگیر مباشید، بشارت بدهید و مردم را گریزان نسازید.»

تردیدی نیست که کار تبلیغى در مسجد سرشار از مایه‌های معنوی و روحانی است. آموزه‌های الهی کسانی را که اندک زمینه‌ای برای هدایت دارند، شیفته و شیدای اسلام می‌نماید. به عنوان نمونه: یکی از دوستان که جزء مبلغین بسیار موفق اوائل انقلاب است، جوانان بسیاری را از طریق مسجد، جذب حوزة علمیه نموده است که بسیاری از آنها به عنوان امام‌جمعه، مدیر فرهنگى و حوزوی و… مشغول فعالیت می‌باشند که همگی مرهون جذب جوانان به مسجد است.

در اینجا لازم است به یک موضوع بسیار مهم در تبلیغات مسجد اشاره کنیم و آن تبلیغ مکارم اخلاق است.

در طول تاریخ کلاسهای ویژة اخلاق [فردى، اجتماعى، خانواده و…] در اوقات تعطیل و فراغت عمومی توسط علمای گذشته در مساجد برگزار می‌شده است. هم اکنون نیز چنین برنامه‌ای در برخی شهرهای بزرگ همچون: قم، اصفهان و مشهد، توسط علما و در برخی شهرهای کوچک‌تر با استفاده از اساتید وروحانیون مجرب و متخلّق به اخلاق که گرایش عمومی مردم به آنان بیش‌تر است برگزار و مورد استقبال قرار گرفته است. مناسب است چنین برنامه‌ای متناسب با استقبال مردم در ضمن برنامه‌های مسجد، هفته‌ای یا ماهی یکبار انجام پذیرد. همچنین بیان احادیث و نکات اخلاقی «یک دقیقه‌ای» از ائمه هدی7‌و زندگانی بزرگان دین، بین دو نماز مغرب و عشا بسیار اثرگذار و جذاب می‌باشد.

4. اجتماعى

اساس دین اسلام بر اجتماعى بودن قرار گرفته است تا انسان را از زندگی فردى و عزلت برهاند. به همین جهت می‌بینیم اسلام عزلت و تنهایی همراه با راز و نیاز اعتکاف را نیز در میان جمع، آن هم در مسجد جامع مورد سفارش قرار می‌دهد.

اصولاً یکی از علل تأکیدات پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین: بر حضور در نماز جماعت به صورت صفوف فشرده و منسجم، ایجاد روحىة تعاون در میان نمازگزاران و افزایش بُعد اجتماعى مسلمانان در کنار انجام اعمال عبادی آنان می‌باشد. و این حضور می‌‌تواند از هرج و مرج و عنان گسیختگی که جامعه به مرورِ زمان دچار آن می‌شود، جلوگیری کند و تشکیل این اجتماعات در مکان مقدس مسجد، باعث می‌شود تا مؤمنین تحت توجه و ارشاد عالمان و مبلغان دینی قرار گیرند.[6]

از سوی دیگر، با نمایش همبستگی و پیوستگی مسلمانان در مسجد، همدلی و همراهی آنان همه روزه اعلام می‌گردد. همچنین مسجد عامل مهمی برای آشنایی با مؤمنین و اطلاع از حال یکدیگر و کمک در وقت نیاز و دعا در وقت گرفتاری یکدیگر می‌باشد. همچنین مسجد پایگاهی نیرومند در جهت انفاق و خیرات در راه خدا و برطرف کردن نیاز نیازمندان و مرکز مبارزه با ظلم حاکمان جور و انسجام نیرو و امکانات به منظور تداوم مبارزات و حفظ دستاوردها و پیروزیها به شمار می‌رفته و می‌رود. امام رضا(ع) می‌فرماید: «إِنَّمَا جُعِلَتِ الْجَمَاعَةُ لِئَلَّا یَکُونَ الْإِخْلَاصُ وَ التَّوْحِیدُ وَ الْإِسْلَامُ وَ الْعِبَادَةُ لِلَّهِ إِلَّا ظَاهِراً مَکْشُوفاً مَشْهُوداً لِأَنَّ فِی إِظْهَارِهِ حُجَّةً عَلَى أَهْلِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِلَّهِ وَحْدَهُ وَ لِیَکُونَ الْمُنَافِقُ وَ الْمُسْتَخِفُّ مُؤَدِّیاً لِمَا أَقَرَّ بِهِ یُظْهِرُ الْإِسْلَامَ وَ الْمُرَاقَبَةَ وَ لِیَکُونَ شَهَادَاتُ النَّاسِ بِالْإِسْلَامِ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ جَائِزَةً مُمْکِنَةً مَعَ مَا فِیهِ مِنَ الْمُسَاعَدَةِ عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى وَ الزَّجْرِ عَنْ کَثِیرٍ مِنْ مَعَاصِی اللَّهِ عَزَّ وَ جَل؛[7] [نماز] جماعت بدان جهت مقرر شده است تا اخلاص، توحید، اسلام و پرستش خدا همگی ظاهر، آشکار و مشهود باشند؛ زیرا در آشکار کردن این امور، حجت خدای یگانه بر اهل خاور و باختر موجود می‌باشد. همچنین [به‌خاطر آن باید احکام اسلام آشکارا عملی گردد و بر انجام آن مراقبت کنند] تا منافق و سست دین نیز آنچه را [به زبان] بدان اقرار کرده‌است، به جای آورد و اسلام و مراقبت بر آن را اظهار کند. و برای آنکه گواهی دادن مردمان به مسلمانی یکدیگر، روا و ممکن باشد. همچنین مساعدت در نیکوکاری و تقوا و جلوگیری از بسیاری از نافرمانیهای خداوند عزیز و جلیل [با حضور در نماز جماعت محقق می‌شود].»

بنابراین با توجه به این سخن گهربار، کارهایی مانند جمع‌آوری کمک برای نیازمندان، پرداخت وام، اعطای خدمات درمانى، اقدامات برای تسهیل ازدواج جوانان،‌برنامه‌ریزی برای عیادت و سرکشی از بیماران مخصوصاً بیماران اهل مسجد و اموری از این قبیل، همگی از مصادیق تعاون بر «برّ و تقوا» است.

5. سیاسى

یکی از کارکردهای مهم مسجد، کارکرد سیاسى است که از زمان رسول خدا(ص) بر آن تأکید شده و هم‌اکنون نیز اهمیت آن کاملا مشخص است. بر همین اساس، آن حضرت پس از بنیانگذاری نظام اسلامى، مسجد را که مرکزی عمومی‌و محل تجمع مسلمانان برای ادای فرایض دینی بود، به عنوان پایگاه حکومت و نهاد سیاسى اسلام برگزید. در دوره‌های بعد نیز بیش‌تر امور سیاسى آن روز مانند معرفی خلیفه، مراسم بیعت با وى، عزل و نصب استانداران و کارگزاران و… در مسجد صورت می‌گرفت.

در دوران انقلاب اسلامی ایران پس از محور اعتقادی و عبادى، پررنگ‌ترین، فعال‌ترین و بارزترین بخش کار مساجد در محور سیاست بوده است؛ چرا که مساجد در آگاهی و بیداری توده‌ها در دوران قبل و بعد از انقلاب نقش مؤثری داشته‌اند و هم‌اکنون نیز استعمارگران جهان از مسجد بیش از هر نهاد انقلابی می‌ترسند.

حضرت امام خمینی ; در تبیین بعد سیاسى مسجد می‌فرمایند: «اما راجع به اسلام، شروع کردند تبلیغات کردن به اینکه اسلام یک مکتبی است که می‌گوید: ملایم، کم‌کم. لابد پیش می‌آیند،‌یک مکتبی است که مربوط به دعا و ذکر و یک روابطی مابین مردم و مابین خالق و سیاست، کاری به آن ندارد،‌اسلام به حکومت کاری ندارد، به سیاست کاری ندارد،‌این را آنقدر تبلیغات روی آن کردند که در جامعه خود روحانیت هم به خورد آنها هم دادند که بسیاری از آنها هم همین اعتقاد را پیدا کردند…. که روحانی مسجد برود و نماز بخواند و عرض می‌کنم از این صنف کارها؛ درس بگوید و مباحثه بکند و آن آداب شرعیه را به مردم نشان دهد. آنهادیدند که نماز روحانیون و نماز اسلام هیچ به آنها ضرر ندارد، هرچه می‌خواهند نماز بخوانند.»[8]

6. جهادى

بررسی کتب تاریخی به خوبی روشنگر آن است که از ابتدای اسلام تمامی فعالیتها از جمله: گردآورى، تجهیز، سامان دهی و تجمع نیرو به هنگام احساس خطر و بیم از تعرض دشمن، در مسجد صورت می‌پذیرفته است. مسجد نه تنها محل اعزام نیروها و طرح نقشه‌های جنگی بوده، بلکه رسول خدا(ص) دستور می‌دادند در صورت وجود مسجد، چادر فرماندهی ایشان را در کنار آن نصب کنند؛ به طوری که در جنگ با «بنی نضیر» به بلال دستور داد تا خیمة ایشان را در کنار مسجد کوچکی نزدیک آن محل نصب کنند؛ اما زمانی که آن خیمه مورد شناسایی و هدف تیر دشمن قرار گرفت، حضرت فرمودند تا خیمه را به کنار «مسجد فضیخ» منتقل نمایند تا از تیررس دشمن به دور باشد.[9]

آنچه در طول مبارزات و فعالیتهای انقلابی در عصر حاضر و در دوران قبل، حین و بعد از انقلاب اسلامی ایران روشن گشت، آن است که مساجد تنها جایگاهی هستند که در جوّی آکنده از وحدت، اخوّت و معنویت،‌نیروهای مبارز، مؤمن و شجاع را در خود جای داده و از این طریق، در جهت بیداری و آگاهی بخشی به گروههای مختلف مردمى، رسالت خویش را عینیت بخشیده است. به همین دلیل است که دشمنان از مساجد به عنوان مراکز نیرومند پشتیبانی انقلاب و ستاد عملیاتی رهبر انقلاب اسلامى، در هراس و وحشت بوده و بارها مساجد را آماج حملات خود قرار داده‌اند و هم اینک نیز دشمنان داخلی و خارجی در صدد دور کردن مردم به خصوص جوانان از مساجد می‌باشند.

بت‌شکن زمان، امام خمینی ; با درک این حساسیت دشمنان،‌بارها خطر جدایی انقلاب از مساجد را مورد تأکید قرار داده و فرموده‌اند: «اگر این مسجد و مرکز ستاد اسلام قوی باشد، ترس از فانتومها نداشته باشید! ترس از آمریکا و شوروی و اینها نداشته باشید! آن روز باید ترس داشته باشید که شما پشت کنید به اسلام،‌پشت کنید به مسجد.»[10]

7. رسانه‌اى

یکی از نیازهای مهم بشر،‌وسایل ارتباطی است تا انسانها را از اخبار مهم مطلع ساخته و آنان را در حوادث به یاری یکدیگر طلبیده و از حملة دشمنان آگاهی داده، آنان را آمادة دفاع نماید. دین مبین اسلام از 1400 سال پیش این نیاز را در نظر گرفته و مکانی به نام «مسجد» را به عنوان پایگاه ارتباطی بسیار مهم در افزایش پیوندهای انسانی و توسعة فرهنگى اسلام معرفی کرده است. به همین دلیل کارکرد رسانة ارتباط جمعی با همة تحولات تکنیکى،‌زمانی قرین توفیق قلمداد می‌شود که بتواند عمیق‌ترین ارتباط و پیوند را با مخاطب برقرار سازد که این ویژگی فقط در مسجد یافت می‌شود.

هر چند ممکن است چنین تلقی شود که با وجود وسایل ارتباط جمعی پیشرفتة امروزى، این نقش مساجد، اهمیت قبلی خود را از دست داده است؛ ولی گسترش مساجد در تمامی نقاط شهری و روستایی از یک‌سو و از سوی دیگر،‌حرمت،‌قداست و معنویت خاصی که مسجد نزد مسلمانان دارد، سبب شده است تا مساجد نقش مهم و غیر قابل انکار خود را در این کارکرد ایفا نمایند.

در اینجا مناسب است به برخی ویژگیهای خاص رسانه‌اى مسجد اشاره می‌شود:

1. پیام مسجد، همگانی بوده و اخبار خصوصی و محرمانه ندارد؛ به خلاف برخی رسانه‌ها.

2. مسجد، پیام منفی ندارد؛ به خلاف بعضی رسانه‌ها که پیام منفی هم دارند.

3. پیام مسجد، موجب نفوذ در قلبها و افکار مخاطبین می‌شود؛ به خلاف اخبار تعدادی از رسانه‌ها.

4. پیام مسجد، می‌تواند انقلاب‌ساز باشد؛ ولی اخبار برخی رسانه‌ها انقلاب‌سوز.

5. اخبار رسانه‌ها در روز بعد و یا حتی چند ساعت بعد کهنه می‌شود؛ به خلاف پیامهای مسجد.

6. در رسانة مسجد، اولویت با پیام دینی و تحت تأثیر احکام دین است؛ اما در اکثر رسانه‌ها اولویت با مسائل اقتصادی و سیاسى است.

شاید هیچ پایگاهی به اندازة «مساجد» در تبلیغ اسلامی ایفای نقش نکرده باشد؛ از زمان رسول خدا(ص) تاکنون اذان،‌نماز، وعظ و خطابه از مهم‌ترین برنامه‌های مساجد بوده و می‌باشد.

7. پیام مسجد، ارشاد و هدایت است؛ به خلاف اخبار برخی رسانه‌ها که فقط اطلاع‌رسانی است و احیاناً همراه با تخریب و گمراهى.

8. پیام‌دهنده در مسجد (امام) باید عادل و عالم باشد؛ به خلاف پیام‌دهنده در بعضی از رسانه‌ها که شرط خاصی نداشته و هر کس می‌تواند در مقام پیام‌دهنده باشد.

9. پیام‌دهندة مسجد، مخاطب را می‌شناسد و طبق ظرفیت او پیام می‌دهد؛ ولی رسانه‌ها عمدتاً‌به هر گیرنده‌ای پیام می‌دهند.

10. پیام مسجد آرامش‌بخش است؛ به خلاف عمده رسانه‌ها.

11. در طول تاریخ مساجد واقعی (نه مساجدی مثل مسجد ضرار) مخاطبین خود را از مسیر حق منحرف نساخته است؛ ولی رسانه‌ها معاویه را امیر و حضرت علی(ع) را کافر و امام حسین(ع) را خارجی معرفی کردند.

8. روحى، روانى

اضطراب و نگرانی یکی از بزرگ‌ترین مشکلات زندگی انسان و آرامش یکی از گمشده‌های مهم بشر است که همواره در جستجوی آن بوده و هست و از آغاز زندگی برای یافتن آن تلاش کرده است.

قرآن کریم با جمله‌ای کوتاه و پرمغز،‌مطمئن‌ترین و نزدیک‌ترین راه را برای رسیدن به آرامش نشان داده و می‌فرماید: «اَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛[11] «بدانید که با یاد خدا دلها آرام می‌گیرد.» همچنین می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیزْدَادُوا ایمَانًا مَعَ ایمَانِهِمْ»؛[12] «او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند.»

امام صادق(ع) به مسلمانان سفارش می‌کنند که به هنگام رویارویی با مشکلات و اندوههای دنیوى، به نماز و مسجد پناه ببرند؛ چنانکه می‌فرمایند: «مَا یَمْنَعُ أَحَدَکُمْ إِذَا دَخَلَ عَلَیْهِ غَمٌّ مِنْ غُمُومِ الدُّنْیَا أَنْ یَتَوَضَّأَ ثُمَّ یَدْخُلَ الْمَسْجِدَ فَیَرْکَعَ رَکْعَتَیْنِ یَدْعُو اللَّهَ فِیهِمَا أَمَا سَمِعْتَ اللَّهَ یَقُولُ: «وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»؛[13] هنگامی که اندوهی از اندوههای دنیا یکی از شما را فرا گرفت، چه می‌شود که وضو گرفته به مسجد داخل شود و دو رکعت، نماز بخواند و در آن دو رکعت، خدا را بخواند [و دعا کند]؛ مگر نشنیده‌ای که خدا می‌فرماید: و با صبر و نماز یاری جویید.»

آشنایی با کارکردهای مسجد به ما کمک می‌کند تا با بهره‌گیری از کم‌ترین امکانات در جهت جذب مؤمنین، مخصوصاً جوانان استفاده نموده و سپس از خداوند منان بخواهیم در کلام، عمل و فعالیت ما برکتی قرار دهد تادر نمازگزاران تأثیرگذار باشد. چنانکه بسیاری از مبلغین گرامی با برگزاری جلسات هفتگی برای جوانان باعث شده‌اند عدة زیادی از جوانان جذب حوزه شوند یا جزء جوانان بسیار خوب و مورد تأیید در آن منطقه گردند.

ذکر این نکته ضروری است که تأثیر فعالیتهای فرهنگى دینی معمولاً دراز مدت است و نباید انتظار داشت آثار یک برنامه در مدتی کوتاه ظاهر گردد؛ به عنوان مثال می‌بینیم تلاش مردم به رهبری امام خمینی ;، برای برپایی انقلاب پس از سالهای متمادی نتیجه بخشید و نظام اسلامی به ثمر نشست.

پی نوشت ها:

[1]. خَرَجَ 9 فَإِذًا فِی الْمَسْجِدِ مَجْلِسَانِ مَجْلِسٌ یَتَفَقَّهُونَ وَ مَجْلِسٌ یَدْعُونَ اللَّهَ وَ یَسْأَلُونَهُ فَقَالَ کِلَا الْمَجْلِسَیْنِ إِلَى خَیْرٍ أَمَّا هَؤُلَاءِ فَیَدْعُونَ اللَّهَ وَ أَمَّا هَؤُلَاءِ فَیَتَعَلَّمُونَ وَ یُفَقِّهُونَ الْجَاهِلَ هَؤُلَاءِ أَفْضَلُ بِالتَّعْلِیمِ أُرْسِلْتُ ثُمَّ قَعَدَ مَعَهُمْ (بحارالانوار،‌ علامه مجلسى، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه‍ق، ج 1، ص 206).

[2]. الکافى، ثقة الاسلام کلینى، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ج 1، ص 32.

[3]. آیین مسجد، محمد علی موظف رستمى، گویه، اول، تهران، 1381، ج 2، ص 27 28.

[4]. رواه البخاری فی کتاب العلم، باب: ما کان النبی9 یَتَخَوَّلَهُمْ بِالْمَوْعِظَةِ وَ الْعِلْمِ.

[5]. عوالی اللئالى، ابن ابی جمهور احصایى، انتشارات سید الشهداء7، قم، 1405 ق، ج 1، ص 381.

[6]. آیین مسجد، محمد علی موظف رستمى، ج 2، ص 63.

[7]. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، مؤسسه آل‌البیت:، قم 1409 ق، ج 8، ص 287.

[8]. فصلنامه حضور، شماره 50، ص154.

[9]. آیین مسجد، ج 2،‌ص 75 81.

[10]. صحیفه نور، مرکز فرهنگى انقلاب اسلامی، ج12، ‌ص234.

[11]. رعد/28.

[12]. فتح/4.

[13]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن،‌علامه طبرسى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372، ج 1، ص 217.

جایگاه مسجد در نگاه امام خمینى رحمه الله

مسجد مهمان خانه خدا در زمین، جایگاه نزول برکات و خیرات آسمانى، خانه راز و نیاز، عشق و محبت، صفا و صمیمیت، ایثار و رحمت، تجلّى بهشت خدا در زمین، محل آرامش موحدان است. مکان آن، بهترین قطعات زمین است و فرشتگان، با اهل آن همنشین مى باشند.

آنچه از بررسى نقش مسجد در صدر اسلام به دست مى آید، جامعیت مسجد در همه زمینه هاى عبادى، سیاسى، فرهنگى، آموزشى، نظامى، قضایى و… است.

با پیروزى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى رحمه الله ، مساجد نیز همانند دوران صدر اسلام جایگاه واقعى خود را باز یافتند؛ به طورى که نیروهاى فعال در مساجد، به طور مستقیم در متن انقلاب شرکت جستند. از آن پس مساجد نقش پایگاه ارتباطى مردم را بر عهده داشتند و در شرایط حساس نهضت اسلامى توانستند به انسجام نیروهاى مردمى بپردازند. علاوه بر این، بسیارى از برنامه هاى انقلاب مانند انتخابات شوراهاى محلى، کانونهاى بسیج و دیگر ضرورتهاى زمان در مساجد انجام گرفت.

نویسنده در صدد است تا با مرورى اجمالى بر نظرات بزرگ مرد تاریخ، حضرت امام خمینى رحمه الله جایگاه و نقش مسجد در جامعه اسلامى را مورد بررسى قرار دهد.

سنگر سربازان خدا

چشمه زلال مبارزه بر ضد باطل در طول تاریخ از مسجد جوشیده است. حضرت امام رحمه الله با شناخت موقعیت و نقش مسجد، خطاب به مسلمانان جهان مى فرمود: «اگر حرم و کعبه و مسجد و محراب، سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبیاء نیست، پس مأمن و پناهگاه آنان در کجاست؟»

امام بزرگوار با تأکید بر نقش محورى مسجد در خنثى کردن نقشه هاى دشمنان اسلام مى فرمایند: «اینها از مسجد مى ترسند. من تکلیفم را باید ادا کنم؛ به شما بگویم. شما دانشگاهیها شما دانشجوها، همه تان مساجد را بروید پر کنید! سنگر هست اینجا؛ سنگرها را باید پر کرد.»

و در جایى دیگر مى فرمایند: «مساجد و محافل دینیه را که سنگرهاى اسلام در مقابل شیاطین است، هر چه بیشتر گرم و مجهز نگه دارید!»

مسجد، پایگاه انقلاب و حرکت

با بررسى تحولات سالهاى سرنگونى رژیم شاهنشاهى و پیروزى انقلاب اسلامى، نقش و اهمیت مسجد در ابعاد مختلف به وضوح هویدا مى گردد. در آن زمان مردم و روحانیت با محوریت مساجد مبارزات خویش را تا پیروزى نهایى ادامه دادند. یقیناً در گذشته و حال و آینده، هیچ مکانى قابلیت این مرکزیت را نداشته و ندارد. بنابراین هم اینک نیز دورى مردم از مساجد، موجب شادى دشمنان و تضعیف انقلاب خواهد شد. در آن موقعیت حساس، مسجد پایگاهى شد تا شاگردان و پیروان حضرت امام رحمه الله به همراه اقامه فرایض دینى و عبادى – که دلیل حضور مردم در مساجد بود – پیامها و فرمانهاى امام خمینى رحمه الله را دریافت کنند.

آن بزرگ معمار انقلاب، با تأکید بر حفظ مساجد به عنوان اصل و اساس انقلاب مى فرمایند: «مسجد محلى است که از آن باید امور اداره بشود. این مساجد بود که این پیروزى را براى ملت ما درست کرد. این مراکز حساسى است که ملت باید به آن توجه داشته باشند. این طور نباشد که خیال کنیم حالا دیگر ما پیروز شدیم، دیگر مسجد مى خواهیم چه کنیم؟ پیروزى ما براى اداره مسجد است.»

بر اساس همین دیدگاه است که متفکران و نویسندگان خارجى نیز به اهمیت مساجد در ساختار انقلاب تأکید کرده و آن را محور اصلى در شکل گیرى انقلاب اسلامى ایران دانسته اند.

حامد الگار نویسنده و منتقد بزرگ مى گوید: «مسجد هسته اساسى تشکیلات انقلاب اسلامى بود. یکى از عناصر مهم در پیروزى انقلاب، احیاى مجدد مسجد و تمام ابعاد عملکردى آن بود. نقش مسجد، دیگر نه عزلت و گریزگاهى از جامعه بود که مردم براى دورى جستن از دنیا، گرفتن وضو، انجام عبادات یا گوش دادن به صوت قرآن به آن پناه مى بردند، بلکه برعکس، مسجد به یک کانون مبارزه و مرکز فرماندهى بدل گردید. به طور خلاصه، مسجد تماماً آن چیزى شد که در عصر پیامبر بود.»

در زمان رسول اکرم صلى الله علیه و آله یکى از مهم ترین نقشهاى مسجد، تدارک مقدمات فکرى و بسیج عمومى مسلمانان به منظور جهاد با کفار بوده است. عیناً همین نقش در جریان نهضت روحانیون شیعه به رهبرى امام خمینى رحمه الله در سال 1342 ه. ش و پس از آن در جریان پیروزى انقلاب اسلامى ایران مشاهده شد. تأثیر این مکان مقدس در جذب نیروهاى رزمنده بسیجى و آموزش آنها و نیز پشتیبانى و فعالیتهاى پشت جبهه، بر هیچ کس پوشیده نیست.

امام خمینى رحمه الله مساجد را مرکز جنبشها و حرکتهاى اسلامى معرفى کرده و فرموده است: «مسجد در اسلام و در صدر اسلام همیشه مرکز جنبش و حرکتهاى اسلامى بود…. از مسجد تبلیغات اسلامى شروع مى شده است. از مسجد حرکت قواى اسلامى براى سرکوبى کفار و وارد کردن آنها در [زیر] بیرق اسلام بوده است. شما که از اهالى مسجد و علماى مساجد هستید، باید پیروى از پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله و اصحاب آن سرور کنید و مساجد را براى تبلیغ اسلام و حرکت اسلامیت و قطع ایادى شرک و کفر و تأیید مستضعفین در مقابل مستکبرین قرار دهید!»

اهمیت اجتماع در مسجد

اسلام در ابتداى نظام مند ساختن سازمان دینى خود، تأسیس مرکز تجمع عمومى مسلمانان را با نام «مسجد» در اولویت قرار داده و تجمع در آن را به نیکوترین وجه ستوده، بیشترین تأکیدات را در راستاى حفظ این سنگر توحیدى ابراز نمود.

حضرت امام رحمه الله بر اساس همین شناخت، بارها بر اهمیت اجتماع و حضور فعال در مساجد تأکید داشته، آن را موجب تقویت اسلام و نظام مى دانستند: «مساجد باید مجتمع بشود از جوانها! اگر ما بفهمیم که این اجتماعات چه فوایدى دارد و اگر بفهمیم که اجتماعاتى که اسلام براى ما دستور داده و فراهم کرده است، چه مسائل سیاسى را حل مى کند، چه گرفتاریها را حل مى کند، این طور بى حال نبودیم که مساجدمان مرکز بشود براى چند پیرزن و پیرمرد.»

همچنین مى فرمودند: «نماز را در جماعت بخوانید! اجتماع باید باشد. اجتماعاتتان را حفظ کنید! مساجدتان را محکم نگه دارید!»

و در سخنى دیگر فرمودند: «مسجد مرکز تبلیغ است. در صدر اسلام از همین مسجدها جیشها، ارتشها راه مى افتاده. مرکز تبلیغ احکام سیاسى- اسلامى بوده. هر وقت یک گرفتارى را طرح مى کردند، صدا مى کردند: «الصلوة مع الجماعة»، اجتماع مى کردند. این گرفتارى را طرح مى کردند، صحبتها را مى کردند. مسجد مرکز اجتماع سیاسى است. اجتماعات خود را هر چه بیشتر در مساجد و محافل و فضاهاى باز عمومى برپا نمایید!»

آنچه در طول مبارزات و فعالیتهاى انقلابى روشن گشت، آن است که مساجد تنها جایگاهى هستند که در جوّى آکنده از وحدت، اخوّت و معنویت، نیروهاى مبارز، مؤمن و شجاع را در خود جاى داده و از این طریق، در جهت بیدارى و آگاهى بخشى به گروههاى مختلف مردمى، رسالت خویش را عینیت بخشیده است. به همین دلیل است که دشمنان از مساجد به عنوان مراکز نیرومند پشتیبانى انقلاب و ستاد عملیاتى رهبر انقلاب اسلامى در هراس و وحشت بوده و بارها مساجد را آماج حملات خود قرار داده اند و هم اینک نیز دشمنان داخلى و خارجى در صدد دور کردن مردم به خصوص جوانان از مساجد مى باشند.

آن بت شکن زمان با درک این حساسیت دشمنان، بارها خطر جدایى انقلاب از مساجد را مورد تأکید قرار داده و فرموده اند: «اگر این مسجد و مرکز ستاد اسلام قوى باشد، ترس از فانتومها نداشته باشید! ترس از آمریکا و شوروى و اینها نداشته باشید! آن روز باید ترس داشته باشید که شما پشت کنید به اسلام، پشت کنید به مسجد.»

و در بیانى دیگر مى فرمایند: «اى ملت! مسجدهاى خودتان را حفظ کنید!… مسجدها را حفظ کنید! بروید به مسجد… تا این نهضت به ثمر برسد! مملکت شما نجات پیدا کند.»

همچنین مى فرمایند: «شما باید هوشیار باشید که مسجدهایتان و محرابهایتان و منبرهایتان را حفظ کنید و بیشتر از سابق، شمایى که این معجزه را از مسجد دیدید که همه قدرتها را به هم شکست، نه فقط ابرقدرتها، قدرتهاى دیگر را هم به هم شکست، نباید در اسلام سستى کنید! مسجدها را محکم نگه دارید و پرجمعیت کنید!»

رهبر کبیر انقلاب با تیزبینى اى که در مسائل سیاسى داشتند، خطر جدایى مردم ونهضت را در اوایل انقلاب از مساجد حس مى کردند ومراقب بودند تا ارتباط مردم با مسجد قطع نگردد. از جمله مواردى که اهمیّت فوق العاده حضور مردم در مساجد را از دیدگاه حضرت امام رحمه الله عیان مى سازد، پیامى است مبنى بر اینکه تمامى اسلحه هایى که در اوج تظاهرات و درگیریها به دست مردم افتاده است، به مساجد تحویل داده شود. این پیام که با استقبال همگان مواجه شد، تأکید دیگرى بر این مطلب است که علاوه بر اهمیت تجمع در مسجد، حتى رفت و آمد به این جایگاه الهى نیز داراى آثار و برکات زیاد است و نقشه هاى دشمنان را خنثى مى کند. این در حالى است که مکانهاى دیگر نظامى و انتظامى مى توانست به عنوان پایگاه جمع آورى معرفى شود واین چیزى نیست جز اهمیت حضور در مساجد و پیوند وارتباط جامعه با مسجد و روحانیت.

حضرت امام رحمه الله در بخشى از این پیام مى فرمایند: «باید تمام اسلحه هایى که در دست مردم است، جمع شوند! هر کس اسلحه اى پیدا کرد، باید به مسجد محله خود ببرد و به امام جماعت مسجد تحویل بدهد و بعد این اسلحه ها از مساجد به کمیته آورده مى شود.»

حضور سیاسى روحانیت در مسجد

حضرت امام خمینى رحمه الله ، آن بزرگ مرد تاریخ، در اوج اختناق رژیم ستمشاهى یعنى سال 1352 فرمودند: «وظیفه علماى اعلام و مبلغین است که جرائم اسرائیل را در مساجد و محافل دینى به مردم گوشزد کنند.»

حضرت امام رحمه الله در خاطره اى مى فرمودند: «در دوران رضاخان من از یکى از ائمه جماعات سؤال کردم که اگر یک وقت رضاخان لباسها را ممنوع کند و اجازه پوشیدن لباس روحانى به شما ندهد، چه کار مى کنید؟ او گفت: ما توى منزل مى نشینیم و جایى نمى رویم. گفتم: من اگر پیش نماز بودم و رضاخان لباس را ممنوع مى کرد، همان روز با لباس تغییر یافته به مسجد مى آمدم و به اجتماع مى رفتم. نباید اجتماع را رها کرد و از مردم دور بود.»

بایسته های امروز مساجد

توضیح:

آنچه پیش رو دارید، گزیده ای از سخنان حجت الاسلام والمسلمین نبوی معاون محترم تبلیغ و آموزش های کاربردی حوزه علمیه قم است که در همایش سراسری مساجد ایراد گردیده است. ایشان ضمن تبیین اهداف همایش و توجیه حاضران نسبت به برنامه های این نشست، به نکاتی ظریف در مورد مسجد اشاره کردند که تحت عنوان بایسته های امروز مساجد تقدیم می گردد. امید آن که با انعکاس آرای صاحب نظران، توانسته باشیم گامی در جهت بهبود وضعیت مساجد برداریم.

دفاع از پرچم دین

قرآن کریم می فرماید:

«اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر. الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربنا الله و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا و لینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز (1) »;

«به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است; چرا که مورد ستم قرار گرفته اند و خدا بر یاری آن ها تواناست. همان ها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز این که می گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه ها و معابد یهود و نصاری و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می شود، ویران می گردد. و خداوند کسانی را که یاری او کنند، یاری می کند; خداوند قوی و شکست ناپذیر است.»

در زمان های گذشته در جنگ ها، برافراشتگی پرچم دلیل بر برقراری لشکر بود و تا زمانی که علمدار علم را به دست داشت، می گفتند: هنوز این لشکر مضمحل نشده است. علم لشکر اسلام و جوامع اسلامی تنها و تنها مسجد است. تا زمانی که این علم و پرچم برقرار باشد، حاکمیت ارزش ها، دفاع از دین و پرستش خدا باقی است و اولین نتیجه اضمحلال و شکست مسلمین انهدام مساجد است.

خداوند متعال دفاع از مسجد را به خود اما به وسیله مردم نسبت داده است. آن جا که می فرماید:

«و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض …»

یعنی، خداوند به وسیله مردم از مسجد دفاع می کند. مردم موظفند با دشمنان بجنگند آن هم نه فقط برای جان، مال و حفظ حدود و ثغور فیزیکی کشورها بلکه برای حفظ مسجد که اگر دفاع جانانه انسان های با ایمان نباشد، به فرموده قرآن مجید، مسجد منهدم می شود. آنچه در این جا حائز اهمیت است این که چگونه باید از این پرچم محافظت کرد؟ و راه های دست یابی به ضعیت بهتر مساجد کدام است؟ در ذیل به چند عامل اصلی برای نیل به هدف اشاره می شود:

1- مدیریت صحیح

شخصیت بزرگی گفته بود: اگر مدیران هند را به هلند و مدیران هلند را به هند ببرند، بعد از ده سال خواهید دید که یک کشور اروپایی در آسیا دارید و یک کشور آسیایی در قلب اروپا. دلیل آن این است که مدیریت یک موضوع کلیدی است. مدیریت صحیح می تواند از امکانات و نیروی انسانی، بیشترین بهره برداری را بکند و مدیریت نابجا می تواند امکانات بسیاری را نابود کند.

باید تلاش کنیم تا از همین مقدار امکاناتی که امروز در اختیار مسجد است، به بهترین و صحیح ترین شکل استفاده شود.

گاهی دیده می شود یک مسجد آباد بسیار خوب به دلیل نداشتن امام جماعت، مثل یک محل متروک است ولی اگر برای زمین یک مسجد، امام جماعتی توانا، مدیر و مدبر پیدا شود، خودش هم امکانات و بودجه را جذب می کند; هم ساختمان می سازد; مسجدی ها را هم به مسجد می آورد; نماز جماعتی درخور و عالی برپا می کند و به اهداف ارزشمند مسجد می پردازد.

2- تفکر برای بهبود مساجد

تفکر برای بهینه سازی وضعیت مساجد یکی از وظایف ائمه محترم جماعت و متولیان مساجد است. فراوان دیده می شود که افرادی به عنوان امام جماعت یا به عنوان ماموم به صورت عادی به مسجد می روند و بر می گردند اما به این نمی اندیشند که برای بهبود وضعیت مسجد چه باید کرد؟ باید این روحیه را در همه مرتبطین با مسجد ایجاد کرد که دائما به فکر چاره اندیشی برای رفع مشکلات و ایجاد تحول و بهینه سازی اوضاع مساجد باشند.

3- گردآوری و استفاده از تجربه ها

همه عوامل مؤثر در مسجد، تجارب بسیار ارزنده ای دارند ولی این تجربه ها پراکنده است. باید با برگزاری همایش ها و نشست های منطقه ای و سراسری، تجارب به دست آمده و پراکنده را جمع آوری و پس از دسته بندی، منتشر کرد تا همه دست اندرکاران مسجد از تجربیات دیگران استفاده کنند. اعمال این تجربه ها می تواند در بهبود وضعیت مساجد بسیار مؤثر باشد.

4- ایجاد ارتباط سازمانی بین حوزه و مسجد

حوزه ها با مسجد ارتباط فردی دارند. بدین صورت که معمولا نیروها و پرورش یافتگان و مدیران حوزه ها با عناوینی چون مدیریت مسجد، امامت جماعت، عضویت در هیئت امنا و … با مسجد مرتبطند اما ارتباط سازمانی بین حوزه علمیه و مسجد وجود ندارد. اگر ارتباط سازمانی بین حوزه و مسجد ایجاد شود; یعنی، سازمان مدیریت حوزه، خود را مرتبط با این پایگاه عظیم نشر فرهنگ دین بداند، بسیاری از خلاءها و مشکلات موجود برطرف خواهد شد. اگر این ارتباط تشکیلاتی باشد، طبعا حوزه آموزش های خود را به نحوی ساماندهی می کند که بتواند امام جماعت خوب تربیت کند. مثلا آداب معاشرتی را می آموزد که امام جماعت بتواند با مامومین، خوب ارتباط پیدا کند و رفتاری را آموزش می دهد که آن رفتارها در احیای مساجد تاثیر بسزا داشته باشد.

5- تربیت روحانی برای مساجد

تربیت روحانی برای اداره مساجد و امامت جماعت از ضروریات امروز حوزه است. حوزه علمیه قم باید پس از گردآوری نظرات و تجربیات افرادی که به نحوی در امور مسجد دخیلند، افرادی را تربیت کند تا شایستگی اجرای نظرات و حرکت های جدید را برای احیا و رونق مساجد داشته باشند.

پی نوشت:

1) حج / 39 و 40.

کاوشی در راه های عملی ایجاد جاذبه برای مساجد

اشاره:

نوشته ای که پیش رو دارید، متن سخنرانی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در همایش سراسری مساجد است که پس از اندکی تلخیص و تبویب، تقدیم خوانندگان ارجمند می گردد. این همایش در تاریخ 26/8/1379 توسط معاونت تبلیغ و آموزش های کاربردی حوزه علمیه قم با هدف فرهنگ سازی نسبت به مساجد، استفاده مناسب تر از امکانات، گردآوری تجربیات مسؤولان و دست اندرکاران مساجد و ایجاد ارتباط سازمانی بین حوزه و این مکان مقدس ترتیب یافت.

اهمیت مسجد در صدر اسلام

«انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوة و اتی الزکوة و لم یخش الا الله »

در اهمیت مسجد همین بس که در آغاز اسلام مسجد همه چیز مسلمان ها بود.

مسجد دانشگاه، ستاد ارتش، کانون عبادت، محل استقرار بیت المال و دادگاه اسلام بود. آن هم مساجدی ساده به صورتی که درباره مسجد النبی نوشته اند: در ابتدا یک چهار دیواری از گل به ارتفاع قامت انسان بود. فرش و سقف و چراغی نداشت. روی همان شن ها روزها در روشنایی روز و زیر آفتاب و شب ها در تاریکی نماز می خواندند. در اواخر عمر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از تنه درختان نخل ستون و از برگ درختان نخل سقف درست کردند و تا آخر عمر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از این فراتر نرفت، اما همین مسجد با همین سادگی دنیا را تکان داد.

از این پایگاه، مبارزان و مجاهدانی تربیت شدند که کاخ های قیصرها و کسراها و فراعنه را تسخیر کردند. همین مسجد دوران جاهلیت را به دوران اسلامی مبدل ساخت. مسجد پایگاه علم و دانش و مجاهدان و مبارزان بود.

افول اقتدار مسجد

در طول تاریخ آهسته آهسته مراکز از مساجد جدا شد. به واسطه گسترش علوم و فنون، مراکزی برای دانش و قضاوت و ارتش و … دایر شد و با جدا شدن این امور از مسجد، آهسته آهسته، مسجد شکل خود را از دست داد و به مرکزی برای نماز تبدیل شد آن هم در بعضی از جاها فقط مرکزی برای نماز بازنشستگان و از کارافتادگان و افرادی که جای دیگری نداشتند.

مسجد در قرآن

قرآن کریم درباره مسجدالحرام و خانه کعبه می فرماید:

«ان اول بیت وضع للناس …».

از عبارت «اول بیت » استفاده می شود که بیوت دیگری نیز برای مردم قرار داده شده است که اولین آن خانه ها، خانه کعبه است و الا تعبیر به اول معنا نداشت. و معلوم است که بیوت دیگر، همان مساجد دیگر است که آن ها هم برای مردم بوده و باید باشد.

آنچه از محتوای «للناس » می فهمیم این است که مسجد باید پایگاه مردمی باشد، در شعاع بسیار وسیعی مسجدالحرام و بیت الله و در شعاع های دیگری همه مساجد.

از سوی دیگر قرآن مجید می گوید:

«انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوة و اتی الزکوة و لم یخش الا الله »

برای آن ها که عمران مسجد می کنند، پنج شرط قائل شده است: 1- ایمان به خدا 2- ایمان به قیامت 3- اقامه نماز 4- ایتای زکات 5- شجاعت در حد بالا (لم یخش الا الله) آیا این شرایط برای عبادت ساده است؟ اگر بنا باشد که چند نفر پیرمرد و پیرزن به مسجد بروند و نماز بخوانند و بیرون بیایند، دیگر «لم یخش الا الله » را برای چه می خواهد؟ معلوم می شود که مسجد کانونی است که باید شجاعان از آن پاسداری کنند.

عمران مسجد نیز فقط عمران به معنای بنا نیست. صاحب مجمع البیان در ذیل این آیه شریفه می گوید: «عمرانه بالصلوة و العبادة و البناء» یعنی اول آباد ساختن به وسیله عبادت و سپس آباد ساختن از طریق بنا را مطرح می کند. متولیان، حامیان، پاسداران و مدیران مساجد باید دارای شرایط پنجگانه فوق باشند.

ایمان قرص و محکم داشته باشند تا در مقابل همه چیز بایستند; ایمان به روز قیامت داشته باشند تا تخلف نکنند; اهل عبادت و نماز باشند تا پیوندشان با خداوند محکم باشد; و زکات بدهند تا پیوندشان با مردم محکم باشد و از هیچ چیز جز خدا نترسند.

چنین مسجدی با مسجدی که در فرهنگ قبل از انقلاب پیدا شده بود، خیلی فاصله داشت و با مسجدی که امروز هم در جامعه ما وجود دارد، خیلی فرق دارد.

مسجد در آینه روایات

1- نشستن در مسجد امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید:

«الجلسة فی الجامع خیر من الجلسة فی الجنة فان الجنة فیها رضا نفسی و الجامع فیها رضا ربی;

نشستن در مسجد از نشستن در بهشت بهتر است. چون در بهشت رضای نفس من است ولی در مسجد رضای پروردگار من.»

البته بیکار نشستن در مسجد بدون تعقیب، برنامه و نداشتن هیچ نقشی تاثیر ندارد بلکه نشستی بالاتر از نشستن در بهشت است که سرچشمه حرکت ها در جامعه اسلامی باشد.

2- شکایت مسجد

امام صادق علیه السلام می فرماید:

«ثلاثة یشکون الی الله عزوجل یوم القیامة: مسجد خراب لا یصلی فیها اهله و عالم بین جهال و مصحف معلق قد وقع علیه غبار لا یقرا فیه;

در روز قیامت سه چیز در نزد خداوند شکایت می کنند: مسجد خرابی که اهلش در آن نماز نمی خوانند و عالمی که در بین جاهلان است و مصحف [و کتابی] که به حالت تعلیق درآمده و غبار بر آن نشسته و خوانده نمی شود.»

نکته قابل توجه این که عطف مسجد، عالم و قرآن بر یکدیگر نشانگر وجود پیوندی در میان آن ها است. عالم، مسجد و قرآن در روز قیامت از کسانی که از آن ها بهره گیری نکرده اند، شکایت می کنند.

عالم مبدا پرورش انسان های باارزش است. قرآن مبدا همه حرکت ها در جامعه اسلامی است. مسجد نیز که به آن ها عطف شده بلکه اول قرار گرفته، باید چنین باشد. نه این که فقط موقع نماز در آن باز شود و بعد از نماز تعطیل شود.

3- روشن کردن چراغ مسجد

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«من اسرج فی مسجد سراجا لم تزل الملائکة و حملة العرش یستغفر له مادام فی ذلک المسجد ذوقه;

کسی که در مسجدی چراغی روشن کند، مادامی که نور این چراغ فضای مسجد را روشن می کند، ملائکه و حاملان عرش خدا [که در صف اول فرشتگان قرار دارند] برای او استغفار می کنند.»

آیا استغفار حاملان عرش الهی و فرشتگان برای نور چراغی است که در فضای مسجد بدرخشد و در پرتو این نور هیچ کاری انجام نشود و یک عده بیایند و بخوابند و یا فقط یک نماز دست و پا شکسته بخوانند و بروند؟ یا برای چراغی استغفار می کنند که می درخشد و در پرتو آن علوم اسلامی تدریس می شود; ارزش های اسلامی زنده می گردد; مجاهدان و مبارزان پرورش می یابند; مشکلات مردم حل می شود و افراد رمیده از اسلام به سوی اسلام بر می گردند؟

راه های ایجاد جاذبه برای مساجد

مسجد باید کانون جذب باشد و مثل یک آهنربا، جمعیت را به سوی خودش بکشاند نه این که مردم با کراهت و فقط به نیت بردن ثواب، دندان بر جگر گذاشته و به مسجد بیایند.

مسجد باید برای همه قشرها جاذبه داشته باشد و افراد با شنیدن «حی علی الصلوة » ، واقعا برای نماز بشتابند. در «حی علی الصلوة » و «حی علی خیر العمل » تعبیر از حرکت نیست بلکه شتاب است و شتاب، بدون جاذبه نیست. باید کاری کرد که مردم به سوی مساجد شتاب کنند. برای رسیدن به این مقصود می توان و باید برنامه هایی را پیاده کرد:

1- نظافت

با دیدن هر تشکیلات و یا هر فردی اول چیزی که نظر شما را به خود جلب می کند، نظافت محل یا لباس و بدن و … است. متاسفانه مساجد ما نظافت لازم را ندارند. مساجد ما باید مثل مسجدالحرام و مسجدالنبی که امروزه به آن ها خوب رسیدگی می شود، تمیز و مرتب باشد.

در حدیث آمده است:

«من کنس مسجدا یوم الخمیس لیلة الجمعه فاخرج منه التراب ما یضر فی العین غفر له;

کسی که روز پنجشنبه (شب جمعه) مسجدی را جارو کند، پس به اندازه یک ذره خاک که اگر در چشم رود، ضرر می رساند، از مسجد خارج سازد، خداوند او را می آمرزد.»

آیا معنی این حدیث این نیست که به اندازه یک غبار هم نباید در مسجد باشد؟ امام جماعت، متولیان، هیئت امنا و مدیران مساجد باید اولین وسوسه و دغدغه شان نظافت مسجد باشد. مساجد بزرگ باید نظافت شبانه روزی داشته باشد نه هر روز یک مرتبه. باید عده ای دائما در آن ها در حال نظافت باشند. و جاهای دیگر نیز باید مرتب نظافت شود.

شما می خواهید جوان را از دانشگاه به مسجد بکشانید، سجده که می کند، بوی عرق های پایی که قبلا روی این فرش بوده است و ماه ها شسته نشده، او را آزار می دهد. این مسجد چه جاذبه ای دارد؟

2- نظم

مسجد باید منظم باشد. معلوم باشد چه ساعتی در مسجد باز و چه ساعتی بسته می شود تا مردم سرگردان و بلاتکلیف نباشند. در همه برنامه های مسجد باید نظم برقرار باشد.

3- عدم مزاحمت

مسجد نباید برای همسایه هایش مزاحمت ایجاد کند. متاسفانه بعضی از مساجد به شکلی است که اگر کسی بخواهد خانه بخرد، خانه کنار مسجد را نمی خرد. برای این که بلندگو را روی پشت بام گذاشته اند و تا ساعت 12 شب برنامه از آن پخش می شود. مگر مستمعین روی پشت بام هستند که این کار لازم باشد؟ ما فقط موقع اذان می توانیم صدای اذان را با بلندگو به همه شهر برسانیم و خوش آمدن و بدآمدن مردم در این حکم تاثیری ندارد. اذان را باید گفت و البته با یک صوت معقول باید گفت.

بلند کردن صدای بلندگو برای برنامه های مختلف، عدم وجود پارکینگ برای مسجد، بد بودن وضعیت فاضلات مسجد و … از عوامل ایجاد مزاحمت برای مردم است.

مسجد برای مردم قرار داده شده است (وضع للناس) نه بر علیه مردم (وضع علی الناس) .

4- برنامه ریزی

مسجد برای هر سلیقه و جمعیتی باید برنامه مناسب داشته باشد. برای هر یک از کودکان، بزرگسالان، دانشجویان، جوانان و … باید برنامه خاصی داشت. برای آن ها که اهل دعا هستند برنامه دعا، برای آن ها که اهل کتاب هستند، کتابخانه و برای جوانان آنچه مناسب سلیقه جوانان است، برنامه ریزی شود.

بعضی می گویند: نگذارید بچه ها مسجد بیایند، چون شلوغ می کنند. زن ها نیز مسجد نیایند چون مسجد زن خانه اوست. ولی ما می گوییم: بچه ها واجب است به مسجد بیایند. زن ها هم واجب است و اجازه شوهر هم شرط نیست. برای این که کانونی برای آموزش اسلام (که واجب است) جز مسجد نیست. اگر مسجد نیاید اصلا از اسلام بریده می شود.

در مستحبات اجازه شوهر شرط است ولی در واجبات که اجازه شوهر شرط نیست. اگر این خانم مسجد نیاید، پس اسلام را از کجا یاد بگیرد؟

بگذارید بچه ها مسجد بیایند، شلوغ بکنند، یادشان می دهیم که شلوغ نکنند، بشکنند، می خریم و جای آن می گذاریم. یواش یواش یاد می گیرند. ولی اگر پای بچه را از مسجد بریدیم، بزرگ هم که شد نمی آید.

مادر بزرگم – خدا رحمتش کند – مرا از بچگی به مسجد می برد و می گفت: برای من مهر بیاور. و بعد مرا تشویق می کرد. وقتی مسجد می آمدیم، آنجا به عنوان یک مکان محبوب در اعماق روح ما جا داشت و این ها مؤثر بود.

5- خوشرفتاری

امام جماعت، هیئت امنا، خادم و همه باید با احترام با مردم برخورد کنند. اگر بچه ای به صف اول جماعت آمد، اشکالی ندارد، دو تا هم اشکال ندارد. اگر او را بگیرند و به صف دیگر پرت کنند، دیگر مسجد نمی آید. بچه ها را می شود با احترام جابجا کرد.

همه مردم از کوچک و بزرگ بنده محبتند. متاسفانه خشونت در برخوردها و عدم رعایت آداب، باعث فرار بعضی از مردم از مساجد شده است.

6- پرهیز از افراط و تفریط

در برنامه مسجد بعضی می خواهند فیلم و وسایل ورزشی و … به مسجد بیاورند. به آن ها می گوئیم: این ها خوب است ولی جایی غیر از مسجد برای آن ها انتخاب کنید. و بعضی نیز در مقابل آن ها تفریط می کنند.

خاتمه

مسجد باید از صورت کنونی در آمده و همان بشود که مورد توجه اسلام و قرآن است. ما باید بتوانیم همان گونه که انقلابمان را از مسجد شروع کردیم، آن را با مسجد حفظ کنیم. انقلاب از مسجد شروع شد اما از مسجد بریده شد و این خیلی ضایعه است. بدانید غیر از مسجد پاسدار دیگری برای انقلاب نخواهد بود و دشمنان انقلاب هم به همین دلیل اصرار دارند مسجدها را خلوت کنند.

مسجد از زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در عصر امام راحل قدس سره پایگاه اصلی انقلاب بود. الان نیز باید نماز جمعه ها، مسجدها، جماعت ها و … پایگاه انقلاب باشند.

در مورد مساجدی که امام ندارد و این روزها از غیر روحانیین در آن ها استفاده می شود، از ما سؤال می شود که در این موارد آیا غیر روحانی اقامه جماعت کند یا نه؟ چه جواب بدهیم؟ تعطیل کنیم؟ می گوئیم: مادامی که دسترسی به روحانی هست (روحانی جامع الشرایط) نماز خواندن پشت سر غیر روحانی جایز نیست. برای این که نکند نقشه ای باشد، همان گونه که امام قدس سره هم همین را می فرمود و می گفت: می خواهند مساجد را از دست روحانیین درآورند. ما باید جوابگو باشیم، به اندازه کافی امام جماعت در مساجد داشته باشیم تا مجبور نشوند از غیر روحانی استفاده کنند. ای بسا غیر روحانیینی که نماز می خوانند آدم های خوبی هم هستند ولی برای این که دشمن سوء استفاده نکند، باید جلو این کار را گرفت.

ساخت مساجد

ساخت مساجد در شماره های پیشین در مورد جایگاه و اهمّیت ساخت و بناء مسجد و آثار فرهنگی و اجتماعی آن مطالبی بیان گردید و در این شماره نیز به ویژگیهایی که لازم است در ساخت و بناء مسجد لحاظ گردد می پردازیم.

از آنجا که محیطهای مختلف، ابعاد زمین مسجد و نیازهای دینی ـ اجتماعی مناطق گوناگون یکنواخت نیست، در اینجا سعی می شود ویژگیهایی که در بهبود وضعیت مساجد براساس نیازمندیها می تواند مؤثر باشد، مطرح گردد تا بانیان خیر و متولیان ساخت مساجد این ویژگیها را در نظر داشته و برای مهندسین طرّاح بیان کنند. و با توجّه به شرائط خاصّ موجود حتی الامکان این ویژگیها را در نظر گرفته و نسبت به اجرای آن اهتمام ورزند.

الف. انتخاب مکان

در ساخت و بناء مساجد مسائل بسیاری لازم است رعایت شود که در اینجا به مواردی اشاره می شود.

تعیین جایگاه مسجد

یکی از مسائل مهمّی که توجه به آن ضروری است، تعیین نوع مرکزیت مسجد می باشد. در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله مسجد النّبی به عنوان مسجد جامع و اصلی مدینه شناخته می شد. و در محله های گوناگون هم مساجد کوچکی وجود داشته که با اذان مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله ، در آن مساجد هم اذان می گفتند و نماز اقامه می کردند. در معماریهای گذشته بلاد اسلامی هم، از جمله در ایران این چنین بود، که مسجد بزرگی بعنوان مسجد جامع ساخته می شد، و مساجد کوچکی در اطراف آن با فاصله بنا می گردید. این امر زمینه ساز آن بود که مردم از سویی برای اجتماعات بزرگ در مسجد جامع گرد آیند و از سوی دیگر برای عبادت از مساجد کوچک نزدیک محل سکونت استفاده کنند و نمازهای پنجگانه را در مسجد بخوانند و به دلیل فاصله زیاد مساجد بزرگ، از ثواب نماز در مسجد محروم نمانند.

امروز نیز لازم است بانیان و مسجد سازان جایگاه مسجد مورد نظر خود را مشخص کنند که آیا مسجد جامع نیاز است یا مساجد فرعی، که نگرش به هر یک، مقتضیات خاصّ خود را دارد.

پس از تعیین انتظار اجتماعی از مسجد، به تناسب باید مسائل مختلفی را که بیان می شود در نظر گرفته و در معماری آن لحاظ کنند، لیکن موارد بسیاری از ویژگیها در بنای همه مساجد باید مورد توجّه باشد.

محل مسجد

در انتخاب مکان مسجد مسائلی باید لحاظ شود که اکنون به مواردی می پردازیم.

1. مکان مسجد از جهت حلّیت و عدم اختلاف در مورد زمین باید مورد دقت قرار گیرد، زمینهایی که در بین مردم شبهه داشته باشد و یا اینکه صاحبان زمین در واگذاری آن طیب خاطر نداشته باشند، برای ساخت مسجد مناسب نبوده و همواره این شبهه در اذهان مؤمنین خلجان ایجاد می کند.

2. مسجد باید در مرکز زندگی نمازگزاران احداث شود تا مردم به راحتی بتوانند به مسجد تردد کنند و از معنویت آن بهره جویند.

3. زمین در حدّی پیش بینی شود که در دراز مدّت برای توسعه مسجد، مکان کافی وجود داشته باشد.

4. بهتر است مسجد به طایفه، گروه و یا دسته خاصّی تعلّق نداشته باشد که همه مردم با رغبت در مسجد حضور یابند.

5. شایسته و بلکه بایسته است که مسجد نزدیک محلهای زشت، غیرنظیف، بدبو، نفرت انگیز و خوفناک نباشد. گاهی مسجد را کنار غسالخانه و یا قبرستان بنا می کنند که به شدّت از جاذبه آن می کاهد. در اینجا توجه به روایتی اهمیّت انتخاب مکان مناسب برای مسجد را مشخص می کند.

«عَنْ سُماعَةِ بْنِ مِهْران انَّهُ سَأَلَ اَبا عَبْدِاللّه علیه السلام عَنْ زیارَةِ الْقُبُورِ وَ بَناءِ الْمَساجِدِ فیها فَقالَ اَمّا زیارةُ القُبُورِ فَلا بَأْسَ بِها ولایُبْنی عِنْدَها مَساجِدُ؛(1)

سماعه از امام صادق علیه السلام در مورد زیارت قبر و ساخت مسجد در مجاورت قبور سؤال کرد. حضرت فرمودند: زیارت قبر اشکال ندارد ولیکن نزد آنها مسجد بنا نشود.»

6. اطراف مسجد حتی الامکان دارای جاذبه و فضای مذهبی باشد. گاهی دیده می شود کسبه و مغازه داران کنار مسجد و یا همسایگان آن افرادی ناباب بوده و با وضعیت و شئون مسجد ناسازگارند.

ب. ساخت مسجد

در زمان رسول اللّه صلی الله علیه و آله مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله محل انجام کلیّه امور حکومتی بود. حضرت در آن مسجد محلهای متعددی را برای فعالیتهای خاص در نظر گرفته بودند که امروزه در محل هر یک از آنها ستونی قرار دارد و به نام آن شناخته می شود.

مثلاً استوانة الوفود محل ملاقات پیامبر صلی الله علیه و آله با قبائل و گروههایی بود که برای دیدار آن حضرت به مدینه می آمدند.

در مکان خاصّی امیرالمؤمنین علی علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله پاسداری می کرد که در جای آن استوانة الحرس یعنی ستون پاسداری قرار دارد.

در مکان دیگری حضرت استراحت می نمودند که در آنجا ستون سریر که به معنای «تخت» است قرار دارد.

مسئله جالب توجّهی که وجود دارد آنست که این مکانها برای کار مشخصی بود، لیکن در هنگام نماز از همه آنها برای برگزاری نماز جماعت استفاده می شد.

امروزه نیازمندیهای مساجد به تناسب افزایش یافته که با توجّه به شرائط کنونی لازم است آن نیازها در ساخت و معماری مساجد لحاظ شود، در غیر این صورت همواره مساجد دارای مشکل خواهند بود.

مواردی که به نظر می رسد در طرّاحی و معماری مساجد فعلی باید مورد عنایت باشد، در دو بخش نیازمندیهای جانبی و نیازمندیهای داخلی مطرح می شود.

نیازمندیهای بیرونی

1. پارکینگ

امروزه یکی از مشکلات جدّی نمازگزاران، پارک ماشین می باشد که ضرورت دارد متولیان مساجد در طرّاحی مساجد فعلی حل این معضل را در نظر داشته باشند.

2. محل بازی کودکان

چه زیباست برای علاقمند سازی کودکان به مساجد، در کنار مسجد محلّی برای فرزندان نمازگزاران لحاظ گردد.

3. خود کفایی

در کنار هر مسجد با فاصله یا بدون فاصله باید مغازه ها، یا مجموعه های اقتصادی جهت درآمد مکفی برای اداره آبرومندانه مسجد در نظر گرفته شود تا برای آب، برق و نیازمندیهای جزئی از مردم به شکل زشت و ناپسندی کمک گردآوری نکنند.

4. فضای سبز

اگر در مقابل مسجد یا درون حیاط آن، فضای سبز و آب نمای زیبایی وجود داشته باشد، تأثیر بسزائی در جاذبه مسجد برای مردم خواهد داشت.

5. درب ورود

درب ورودی و سر درب مسجد حتی الامکام باید بزرگ بوده تا افراد غریبه به راحتی مسجد را شناخته و برای عبادت به آن مراجعه کنند.

6. گلدسته

مساجد شیعه به داشتن دو گلدسته شناخته می شوند؛ همان گونه که مساجد عربستان سعودی با یک گلدسته علامت گذاری می شوند. در نتیجه مساجدی که دارای این نشانه باشند در بین ساختمانها به راحتی شناخته می شوند.

7. تابلو

امروزه بهتر است علاوه بر موارد مذکور، در خیابان اصلی و کوچه های منتهی به مسجد با نصب تابلو و نام مسجد، مردم برای یافتن این مکان معنوی دچار مشکل نشوند. اگر این تابلوها در سراسر کشور یکنواخت باشد، چشم مردم به آن عادت کرده و سریع تر مساجد را می یابند.

8. اطاق کار

از آنجا که مسجد محل فعالیت فرهنگی روحانیون می باشد و گاهی مردم برای مشاوره و مسائلی از این قبیل به آنان مراجعه می کنند، بهتر است اطاقی برای فعالیت و مراجعات روحانیون در نظر گرفته شود.

اگر روحانیون حداقل روزانه 4 ساعت در اطاق کار خویش حضور داشته باشند، می توانند نقش بسزایی در مسائل مختلف اجتماعی و اعتقادی مردم داشته باشند.

9. کتابخانه

یکی از عواملی که می تواند در هدایت جوانان مؤثر باشد، کتب مذهبی است. اگر کتابخانه ای مذهبی و کاملاً کنترل شده در مسجد وجود داشته باشد، با گذر زمان عده ای از نوجوانان و جوانان را به مسجد جذب، و هدایت می کند.

از این رو بهتر است مکانی برای کتابخانه و کامپیوتر در کنار مسجد ساخته شود.

10. قرض الحسنه

یکی از مجموعه هایی که امروزه در کنار مساجد به خدمتی صادقانه اشتغال دارد، قرض الحسنه می باشد. از این رو در مجموعه ساختمان مربوط به مسجد بهتر است بخشی بدین منظور ساخته شود.

11. حسینیه

در کنار مساجد می توان بخشی را به عنوان حسینیه در نظر گرفت که از جهت فضا به صورت عادی جزء مسجد به حساب آید. در این مکان، مسجد باید در مرکز زندگی نمازگزاران احداث شود تا مردم به راحتی بتوانند به مسجد تردد کنند و از معنویت آن بهره جویند.

هنگام عزاداری و سخنرانیها، زنان معذور به راحتی می توانند حضور یابند و از این مجالس استفاده کنند.

همچنین در این مکان می توان جلسات و کلاسهای آموزشی بانوان را برگزار کرد.

12. دستشویی

از قدیم الایام مردم دستشوییهایی برای اهل مسجد بنا می کرده اند که امروزه با توجه به ویژگیهای زمان، بهتر است در کنار دستشوییها مکانی را برای تطهیر و یا شستن پاها در نظر گیرند تا به خاطر پاهای عرق کرده، فرشهای مسجد بدبو نشود.

بهتر است در دستشوییها و وضوخانه، آب گرم و سرد در نظر گرفته شود.

نیازمندیهای داخلی

جهت احداث مسجد با ویژگیهای لازم، به گونه ای که بیشترین بهره برداری معنوی از مسجد انجام شود، مسائل فراوانی باید مورد توجّه باشد که در اینجا به مواردی اشاره می شود.

1. شبستان

از آنجا که مسجد محل پرستش و برگزاری نماز جماعت می باشد، توجّه به این امر در معماری مسجد ضروری است، از این رو لازم است که وسعت شبستان در حدی باشد که گنجایش آن بیش از جمعیتی باشد که تا 20 سال بعد از این مسجد استفاده می کنند، نه آنکه در همان ابتدا دچار تنگنا باشد.

2. سقف شبستان

سقف شبستان باید دارای ارتفاع مناسب باشد، در غیر این صورت، مردم در شبهای شلوغ مانند شبهای قدر و… به شدّت از جهت تنفس و تهویه دچار مشکل می شوند.

3. قبله

ساختمان مسجد بهتر است به گونه ای باشد که قبله در زاویه و حاشیه مسجد واقع نشود، بدین منظور می توان زوایای مسجد را برای تأسیسات مورد نیاز در نظر گرفته، شبستان را کاملاً به طرف قبله بنا کرد.

لازم به ذکر است که روحانی مسجد باید در تعیین قبله مسجد دقّت کافی اعمال کند وگرنه اختلاف در قبله، گاهی مشکلات بسیاری در بین مردم ایجاد کرده است.

4. محراب

از آنجا که لازم است مکان نماز گزاران پائین تر از امام جماعت نباشد، ضروری است محراب به گونه ای ساخته شود که نسبت به همه مکانهای مسجد پائین تر باشد.

5. تطهیر مسجد

اگر در نقاط مختلف مسجد کف شویی و لوله های فاضلاب در نظر گرفته شود، در صورتی که کف و یا فرشهای مسجد متنجس شود، تطهیر آن به راحتی انجام می شود.

6. منبر

از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و معصومین علیهم السلام همواره مسجد محل نشر معارف دین بوده است و در زمان غیبت، علما در مساجد به بیان مسائل دینی می پرداخته اند. از آنجا که محیط مساجد و شبستانها دارای وسعت بوده و مستمعین گوینده را نمی دیدند، منبر جایگاهی بود که علماء بر روی آن نشسته و مستمعین سخنان آنان را می شنیده اند.

در ساخت منبر، فلسفه ایجاد آن باید در نظر گرفته شود. از این رو به هیچ وجه ساخت منبرهای بلند برای مساجد کوچک کار صحیحی نیست؛ چون فاصله بین گوینده و مخاطبین را افزایش داده و امر تفهیم و تفهم را دچار اختلال می کند. برای بسیاری از مساجد، منبرهای دو پله و یا حداکثر سه پله کفایت می کند.

7. صوت

امروز بلندگو و دستگاه صوتی مسئله فرعی و اضافی نیست که همچنان بعد از ساخت مسجد به آن توجّه شود؛ بلکه لازم است به گونه ای ساختمان مسجد طرّاحی شود که بلندگوهای متعدد در همه جا وجود داشته باشد تا صدای یکنواخت،مستمعین را آرامش بخشد.

اگر در کل مسجد سه یا چهار بوق یکی از مجموعه هایی که امروزه در کنار مساجد به خدمتی صادقانه اشتغال دارد، قرض الحسنه می باشد. از این رو در مجموعه ساختمان مربوط به مسجد بهتر است بخشی بدین منظور ساخته شود.

قوی به کار گرفته شود، عده ای که نزدیک هستند از صدای گوش خراش آن رنج می برند و عده دیگری که با فاصله نشسته اند گاهی متوجّه مطالب گوینده نمی شوند.

8. کاشی کاری یا تهویه

در گذشته، کاشی کاری مساجد از یک سو به دلیل کنترل برودت و حرارت و از سوی دیگر به دلیل زیبایی بوده است؛ لیکن امروزه به راحتی می توان با وسائل مدرن سرمایش و گرمایش مساجد را تأمین کرد و از خرجهای بیهوده دوری جست.

گاهی هزینه زیادی برای کاشی کاری محراب مسجد انجام می شود اما مردم از سرما و گرما و یا کف پوش مسجد رنج می برند و هیچ کس هم به فکر حل معضل نیست.

امروزه می توان زیباییهای بیرون مسجد را هم با هزینه خیلی کم و با ابتکارات و خلاقیّت مرتبط با زمان و امکانات این عصر تأمین کرد.

9. نور

از مسائل دیگری که باید مورد

توجّه قرار گیرد، تأمین نور لازم برای شبستان، حیاط و همه تأسیسات مسجد است.

نور مکفی، هم در جذب مردم به مسجد مؤثر است و هم برای تعلیم و تعلّم و تبلیغ دین و ارتباط با مردم تأثیر بسزایی دارد.

________________________________________1. وسائل الشیعه، ج2، ص887.

حضور در مسجد

از مسائلی که معصومان علیهم السلام نسبت به آن حساسیت ویژه نشان داده اند، حضور در مسجد، در شب قدر است. قبلاً اشاره شد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حتی در شبهای بارانی و گل بودن مسجد مدینه، حضور در آن را در شبهای قدر ترک نمی کرد. از آن بالاتر، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در دهه سوم ماه مبارک رمضان، شب و روز در مسجد معتکف بود. (این همان سنّت حسنه ای است که در سالهای اخیر در بسیاری از شهرها، از جمله «قم» در ایّام ماه رجب ـ سیزدهم تا پانزدهم – زنده شده است و باید دانست که بهترین زمان برای اعتکاف، ماه مبارک رمضان است.)

امام علی علیه السلام در این زمینه می فرماید: «فَلَمْ یَزَلْ یَعْتَکِفُ فِی الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ رَمَضانَ حَتّی تَوَفّاهُ اللّهُ؛(16) پس [پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ] همیشه در دهه آخر ماه رمضان در حال اعتکاف بود تا آن وقت که خداوند او را گرفت.»

یحیی بن رزین نقل نموده که «کانَ اَبُو عَبْدِ اللّهِ مَریضا مُدْنِفا فَأَمَرَ فَأُخْرِجَ اِلی مَسْجِدِ رَسُولِ اللّهِ فَکانَ فیهِ حَتّی أَصْبَحَ لَیْلَةَ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ؛(17)امام صادق علیه السلام بیماری شدیدی داشت، دستور داد او را به مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله [با همان حال] ببرند. پس حضرت تا صبح شب بیست و سوم ماه رمضان در آنجا باقی ماند.»

موارد فوق نشان می دهد که حضور در مساجد، در شبهای با عظمت قدر خصوصیتی دارد که باید بدان توجه شود. و پیروان اهل بیت علیهم السلام شایسته است که به خوبی از مساجد استقبال نمایند.

فعالیت های فرهنگی مساجد

در بحثهای مربوط به فرصتهای تبلیغی، به اماکن و فضاهای تبلیغ رسیدیم و در مجله شماره 53 بیان شد که بهتر است فضاهای تبلیغی در مسجد متمرکز شده، بودجه های مردمی به سوی مسجد سوق داده شود. در این راستا مطالبی درباره اهمیّت و جایگاه مسجد بیان گردید و مباحثی در مورد مدیریت و کارگزاران مسجد مطرح شد. همچنین در مجله شماره 55 بحث اداره مسجد به طور گذرا مورد توجه قرار گرفت.

در این مقاله با عنایت الهی به فعالیتهای فرهنگی ـ اجتماعی مساجد، با توجه به نیازهای امروز بحث خواهیم کرد.

فعالیتهای فرهنگی

مساجد فعال از جهت فرهنگی به صورت مهم ترین پایگاه فعالیتهای دینی در فضای جامعه تأثیر عمیق و ژرف داشته، معادلات فرهنگی اطراف خویش را به سود عبودیت الهی تغییر می دهند و این امر در صورتی است که مدیران مساجد خصوصا روحانیون به خوبی از جایگاه معنوی مسجد در مسیر بایسته آن سود جویند.

فعالیتهای فرهنگی دینی در مساجد می تواند از تنوع بسیاری برخوردار بوده، به تناسب نیازمندیهای منطقه، نوع مخاطبان و… دارای متغیّرهای فراوان باشد؛ لیکن در اینجا از باب نمونه برخی از فعالیتهای فرهنگی مساجد را گوشزد می نماییم.

ذکر این نکته ضروریست که برخی از کارکردهای مثبت مسجد جنبه عبادی دارد، لیکن با توجّه به تأثیر انکارناپذیر این عبادات در فرهنگ اجتماعی و تصحیح زیر ساختهای فرهنگی جامعه و آثار مثبت تربیتی آن، در مقوله فعالیتهای فرهنگی مطرح می گردد.

1. نماز جماعت

یکی از مهم ترین فعالیتهای عبادی ـ فرهنگی مساجد، برقراری نماز جماعت در سه نوبت صبح، ظهر و شب می باشد.

ائمه جماعاتی که به نماز جماعت در سه نوبت اهتمام جدّی دارند، در فعالیتهای دیگر مسجد هم از موفقیت بیشتری برخوردارند.

اگر نماز جماعت منظم بوده، حواشی بیش از حد نداشته باشد، توسط مردم مورد استقبال قرار می گیرد.

2. عبادت فردی

یکی دیگر از مسائل عبادی که می تواند در فرهنگ تأثیر جدّی داشته باشد، ترویج پرستش، عبادت، نیایش و توبه فردی و خلوت کردن آدمی با خدای خویش در خانه معبود است.

این سنت حسنه که در صدر اسلام مورد اهتمام فراوان مسلمانان بوده، امروزه در بین ما خیلی کم رنگ شده است و به ندرت دیده می شود شخصی برای مناجات با معبود به صورت فردی به مسجد پناه برده، نماز حاجت بخواند، به نیایش با پروردگار خویش بپردازد، و از گناهان خویش توبه کند؛ از اینرو بسیار بجاست که این سنت پسندیده توسط مبلغان گرامی احیاء گردد.

3. قرائت قرآن

یکی از فعالیتهای عبادی دارای تأثیر فرهنگی فراوان، خواندن قرآن در مساجد است که این امر هم از توجّه گسترده برخوردار نبوده است؛ البته اخیرا در برخی از مساجد بعد از نماز عشاء یک صفحه از قرآن به صورت گروهی خوانده می شود. گرچه این حرکت زیبا و ارزشمند است لیکن با حدّ بایسته، فاصله بسیار دارد.

4. سخنرانی

از صدر اسلام تاکنون همراه با نیایش در مساجد، بیان معارف دین مطرح بوده است. پیامبر صلی الله علیه و آله خود به این امر مهم توجّه داشته اند و در طول تاریخ اسلام مساجد محل نشر معارف دینی بوده است و اکنون نیز مبلّغان دینی به بیان عقاید، احکام، اخلاق، مسائل سیاسی اسلام و… پرداخته، مردم را با اعتقادات و وظایف شرعی خود آشنا می سازند.

5. آموزش قرائت نماز و قرآن

از آنجا که طبق فتاوای مراجع شیعه لازم است نماز به عربی صحیح خوانده شود، از مهم ترین اموری که باید مبلغان محترم به آن بپردازند تصحیح قرائت نماز است. برای دستیابی به این هدف می توان با تشکیل گروههای متعدد به سرپرستی کسانی که قرائت آنان کاملاً مورد تأیید است، همه مردان، زنان، کودکان و جوانان را مورد آموزش قرار داد.

همچنین می توان با تشکیل کلاسهای آموزش قرآن و تجوید، از سویی قرائت قرآن را ترویج نمود و از سوی دیگر قرائت نماز افراد را تصحیح کرد.

ناگفته نماند که برای ایجاد انگیزه در بین مردم، ابتدا لازم است در سخنرانیهای عمومی احکام مربوط به قرائت نماز برای مردم بیان شود، سپس از آنان دعوت شود تا در جلسات تصحیح قرائت نماز شرکت کنند.

همچنین رعایت حدود سنّ و شخصیّت مخاطبان در این حرکت لازم است؛ زیرا برخی حاضرند قرائت خود را با روحانی تصحیح کنند، اما اگر گفته شود که در بین مردم یا در جلسات نزد افراد دیگر انجام دهند، از این امر خودداری خواهند کرد.

6. تفسیر قرآن

مهم ترین منبع معارف اسلام، قرآن مجید است که مساجد با پرداختن به آن اصلی ترین وظیفه را انجام می دهند.

پرداختن به قرآن و تفسیر چندین مزیّت دارد:

الف. صِرف ارتباط با قرآن سازنده بوده، روح آدمی را پرورش می دهد. این تأثیرپذیری برای مبلّغ ضروری بوده، در جهت نشر معارف دین به او کمک خواهد کرد و مبلّغ بدین وسیله قبل از هرچیز به پرورش روح خود می پردازد.

ب. در قرآن از همه آنچه سعادت بشر در گرو آن است سخن به بیان آمده و جامع ترین کتاب می باشد. ایجاد پیوند بین مردم و قرآن، آنان را در فراز و نشیبهای اجتماعی حفظ می کند. در قرآن عقائد، اخلاق، تاریخ و مطالب بسیار متنوع و جذّابی وجود دارد که برای مردم مفید و سازنده است.

ج. بیان مباحث قرآنی از سویی موجب افزایش علم مبلّغ گردیده و از سوی دیگر سخنرانیهای او را از حالت تکراری بودن بیرون می برد.

د. به طور کلّی بهترین پایگاه طرح مباحث قرآنی مساجد بوده، باید همگان به این امر اساسی توجه داشته باشند.

امام سجاد علیه السلام می فرماید: «قالَ رَسُولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله : مَنْ سَمِعْتُمُوهُ یُنْشِدُ الشِّعْرَ فِی الْمَساجِدِ فَقُولُوا فَضَّ اللّه ُ فاکَ اِنَّما نُصِبَتِ الْمَساجِدُ لِلْقُرآنِ؛(1) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: به هر کس که شنیدید در مساجد شعر می سراید، بگویید: خدا دهانت را بشکند، مساجد فقط برای قرآن ایجاد شده است.»

7. دعا و نیایش

گرچه در مساجد باید زمانهایی با سکوت کامل همراه باشد تا افراد بتوانند به دور از هیاهو و با آرامش به خود بیاندیشند و با خدای خود خلوت کرده، به راز و نیاز بپردازند؛ اما در برخی از موارد هم می توان با خواندن دعا به صورت جمعی و با بیان و توضیح فرازهایی از دعا، روحیه معنوی را در مردم تقویت کرد.

8. مشاوره معنوی

یکی از معضلات جوانان متدیّن آنست که دغدغه های فراوان معنوی دارند که اگر راهنمایی نشوند دچار افراط و تفریط شده، گاهی به انحراف کشیده می شوند. اگر مبلغان زمانی را برای این امر اختصاص داده و اعلان کنند که افراد می توانند مثلاً یک ساعت به غروب آفتاب هر روز برای مشاوره معنوی، عبادی، به صورت فردی یا گروهی بنابر میل خود مراجعه کنند، می تواند ضمن ایجاد انس بیشتر با روحانی، زمینه ساز اصلاح حرکتهای خداجویانه مردم باشد.

برای دستیابی به نتایج مثبت، مبلّغ باید ابتدا گوشی شنوا داشته و سنگ صبور باشد و بعد از شنیدن کامل سخنان و شناخت دقیق مشکل، به راهنمایی مردم با توجّه به دستورات دینی بپردازد.

در مواردی که مبلّغ در راهنمایی خود با مشکل مواجه شد، باید به مراجعه کننده بگوید: من درباره سؤال شما باید مطالعه کنم و سپس پاسخ شما را بگویم.

9. جلسات پرسش و پاسخ

یکی از فعالیتهای دیگر مساجد، برگزاری جلسات پرسش و پاسخ است. در این جلسات که به صورت عمومی برگزار گردیده و می تواند یک شب از شبهای هفته به آن اختصاص یابد، پس از طرح سؤال توسط مردم، روحانی به پاسخگویی می پردازد. این برنامه باید با ظرافت و دقت برگزار گردد تا موجب وهن روحانی نشود.

مبلّغ می تواند سؤالات را گردآوری و پس از مطالعه، در هر شب به یک یا چند سؤال بپردازد و پاسخ افراد را مطرح کند.

10. کلاس برای کودکان

تشکیل کلاسهای خاصّ برای کودکان، به مبلغ کمک می کند تا با زبان خاص کودک بحثی را ارائه و از این طریق زمینه ارتباط نسل آینده را با مسجد و روحانی فراهم سازد و در این راستا، نقش پذیرترین گروه انسانی را با انوار معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آشنا سازد.

11. نوجوانان و جوانان

از آنجا که این قشر در معرض آسیبهای جدّی اخلاقی ـ اجتماعی قرار دارند، با ایجاد محیط انس در مسجد و واکسینه کردن این افراد در برابر مشکلات خاص خود، می توان آنان را در اقیانوس زلال معارف دینی حفظ کرده، از انحراف آنان جلوگیری نمود.

12. کتابخانه و نوارخانه

مدیران مسجد می توانند با ایجاد کتابخانه و نوارخانه دینی و با حفظ دقیق حدود شرعی، از این طریق زمینه هدایت و رشد معنوی گروهی را فراهم سازند.

مبلّغ باید با دقّت فراوان کتابهای مسجد را زیر نظر داشته باشد تا مسجد پایگاه نشر کتابهای انحرافی و ترویج باطل نگردد.

همچنین در نوارخانه فقط نوار سخنرانیهای بزرگان دین باشد؛ زیرا اگر به دنیای موسیقی راه یافت، کنترل مجاز و غیرمجاز و مشروع و غیرمشروع کار دشواری خواهد بود.

13. ارتباط با کانونهای جمعیتی

مبلّغ با ایجاد ارتباط بین مسجد و کانونهای جمعیتی؛ مانند ورزشگاهها، مدارس و… و دعوت از آنان برای حضور در برنامه های مسجد، می تواند بین گروههای اجتماعی و مسجد پیوند ایجاد کرده، از این طریق به نشر معارف دینی کمک کند.

14. بسیج و فرهنگ

از آنجا که جوانان دارای شور و احساسات خاصّی هستند، علاقه مند به فعالیتهای دارای هیجان می باشند و بسیج با توجّه به آموزش نظامی، میدان تیر و مانورهایی که دارد، برای جوانان از جاذبه بسیاری برخوردار است.

اگر مبلغان ضمن تقویت بسیج، از این جاذبه بهره برده و جوانان را به مسجد متمایل سازند، می توانند از این نیرو در موارد ذیل با کنترل و نظارت استفاده کنند:

الف. امر به معروف و نهی از منکر با تبیین احکام آن و کنترل دقیق فعالیتها؛

ب. آماده سازی نیروهای مدافع انقلاب و ارزشهای دینی؛

ج. برگزاری اردوهای زیارتی یا تفریحی با رعایت دقیق قوانین مربوطه؛

د. تشکیل جشنها، عزاداریها، مسابقات قرآن و…؛

ه. به کارگیری نیروهای فرهنگی بسیج برای جذب افراد منحرف و تلاش جهت فردسازی با نظارت و دقّت لازم.

مواردی که ذکر گردید، بخشی از فعالیتهای فرهنگی است که می تواند در مساجد انجام گردد؛ لیکن شما می توانید به تناسب وضعیّت فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منطقه، روشهای دیگری را اضافه نموده، در جهت ارتقاء فرهنگ دینی گامهای مؤثری برداشته، زمینه ساز ظهور مولا و مقتدایمان امام زمان روحی له الفداء گردید.

________________________________________1. اصول کافی، ج3، ص369.

مدیریت مسجد

در بحثهای مربوط به فرصتهای تبلیغی به اماکن و فضاهای تبلیغ رسیدیم و در مجله شماره 53 بیان شد که بهتر است فضاهای تبلیغی در مسجد متمرکز شده و بودجه های مردمی به سوی مسجد سوق داده شود . در این راستا مطالبی درباره اهمیت و جایگاه مسجد بیان گردید و مباحثی در مورد مدیریت و کارگزاران مسجد مطرح شد . در این شماره بطور گذرا بحث اداره مسجد را مطرح می کنیم .

اداره مسجد

از آنجا که مسجد یکی از اماکن عمومی مسلمانان است و جهت پرستش خداوند ایجاد می شود، و هر مسلمانی علاقه مند به افزایش حضور مردم در این مکان مقدس می باشد، لازم است به گونه ای اداره شود که بیشترین میل و رغبت را در مؤمنین برای حضور مداوم فراهم سازد . برای دستیابی به این هدف ارزشمند و الهی، بایستی از جهت ساختمان، تجهیزات، تاسیسات و … به گونه ای عمل شود که بر جاذبه های مشروع مسجد افزوده و در چگونگی اداره مسجد نیز میل عمومی مؤمنین لحاظ گردد .

امروزه در جوامع گوناگون، مدیریت مشارکتی از تاثیرات شگرفی برخوردار بوده، و توانسته است امکانات و نیروهای انسانی را در جهت نیل به اهداف سازمانهای مختلف بسیج کند .

در اداره مسجد نیز می توان با بهره گیری از این شیوه مدیریتی، علاقه و میل افراد زیادی را با مسجد همراه ساخته، بر رونق مساجد افزود .

مدیریت مشارکتی و اسلام

مدیریت مشارکتی در آموزه های دینی ما از جایگاه بسیار مهمی برخوردار بوده، تحت عنوان «شور» و «مشورت » و «مشاوره » مطرح گردیده است .

در اهمیت مشورت همین بس که خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دستور می دهد که با مردم درباره چگونگی حکومت مشورت کند .

«و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله » ; (1) «با مردم در امور مشورت کن و هنگامیکه تصمیم گرفتی بر خدا توکل نما .»

اگر بخواهیم آیات و روایات مشورت را مطرح کنیم، بحث به درازا می انجامد; لیکن مبلغان محترم را به مطالعه آیات و روایات مربوط به مشورت سفارش می نمائیم . پس از مطالعه آیات و روایات بهتر است اندکی تامل و تعمق شود تا شیوه های عملی ساختن مشورت متناسب با مدیریت مسجد پیش بینی و در مسجد بکار گرفته شود .

در مدیریت مشارکتی برای جلب همدلی و همراهی نیروها، سیستم پیشنهادات ارائه گردیده و در مجموعه های کارگری، تولیدی، اقتصادی، اداری و فرهنگی، آثار بسیار مطلوبی به همراه داشته است که در اینجا با توجه به ویژگیهای مسجد با اندک تغییراتی بیان می شود .

1 . تبیین جایگاه مشورت

روحانی مسجد قبل از فعال سازی سیستم پیشنهادات، مردم را به اهمیت و جایگاه مشورت توجه داده، آیات و روایات مربوطه را مطرح و از آنان می خواهد جهت بهبود فعالیتهای مسجد پیشنهادات خود را ارائه کنند .

2 . محدوده مشورت

مشورت به معنای هم اندیشی و هم فکری جهت یافتن بهترین گزینه در امور علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی می باشد . این مسئله از نظر اسلام بسیار ارزشمند بوده و بر آن توصیه شده است; زیرا زمینه رشد و تعالی جوامع انسانی در همه شاخصهای فوق را فراهم می سازد . لیکن باید توجه داشت که محدوده بکارگیری این امر مهم، در غیر از حیطه تشریع است; بدین معنی که اگر در جایی دستوری از طرف شارع مقدس وضع شده باشد، از حیطه مشورت خارج است .

مشورت برای دستیابی به بهترین طریق، موفق ترین شیوه و ارزشمندترین هدف وضع گردیده است، لیکن باید توجه داشت که اگر امری از طرف شارع به عنوان مصلحت بندگان خدا تشخیص داده شد، حتما در دستیابی به صلاح و دوری از فساد، صائب تر از تشخیص فکر جمعی بندگان خداست .

از اینرو باید مردم را توجه داد که برای اداره بهتر مسجد پیشنهاداتی پذیرفته می شود که خلاف دستورات شرع مقدس نباشد .

3 . دریافت پیشنهادات

پس از آماده سازی و ایجاد انگیزه در مردم، برای ارائه پیشنهادات اقدامات ذیل باید انجام شود:

الف . صندوق پیشنهادات در محلی از مسجد نصب گردد که در معرض دید مردم قرار داشته باشد .

ب . در کنار صندوق، برگه های پیشنهادات و قلم برای نوشتن پیشنهاد قرار داده شود . این برگه ها بهتر است به شکل ذیل باشد .

مشخصات پیشنهاد دهندگان

اسم یا اسامی: ……………………………………………………. تلفن: ……………………….. .

آدرس: ………………………………………………………………………………………………… .

پیشنهاد: ……………………………………………………………………………………………….

4 . پیشنهاد گروهی

به مردم گفته شود که اگر اهل مسجد به صورت گروهی و با تشکیل جلسه برای برنامه ها و مسائل مسجد به پیشنهادی ست یافتند و آن پیشنهاد را ارائه کردند، نسبت به پیشنهادهای فردی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و با دقت و حساسیت عمیق تری مورد بررسی قرار می گیرد .

5 . توضیح در هیئت امناء

اگر پیشنهادی گروهی بود، مسئول و یا نماینده گروه می تواند با حضور در هیئت امناء از ایده و پیشنهاد خود دفاع کرده، توضیحات لازم را بیان کند . همچنین در صورتی که پیشنهادی فردی بود، لیکن از عمق و پیچیدگی برخوردار بود، با تشخیص هیئت امناء، پیشنهاد دهنده می تواند با حضور در جلسات تصمیم گیری مسجد، به تبیین پیشنهاد خود بپردازد .

6 . کلید صندوق

بهتر است کلید صندوق پیشنهادات در اختیار روحانی و یا یکی از معتمدین مورد وثوق قرار داده شود تا او همه پیشنهادات را به جلسه هیئت امناء آورده، و در آنجا مورد بحث قرار گیرد .

7 . بررسی پیشنهادات

همه پیشنهادها در هیئت امناء مطرح و پس از تصمیم گیری نسبت به هر پیشنهاد، نتیجه در اشکال ذیل به پیشنهاد دهنده منعکس می شود:

الف . اگر پیشنهادی پذیرفته نشد، دلایل عدم پذیرش، براساس تشخیص هیئت، کتبا یا به صورت حضوری برای پیشنهاد دهنده بیان می شود .

ب . در صورتی که پیشنهاد با تغییراتی پذیرفته شد، ضمن تشکر از پیشنهاد دهنده، اعلان می شود که پیشنهاد شما الهام بخش تصمیم دیگری در هیئت امناء گردید .

ج . اگر پیشنهاد پذیرفته شد، علاوه بر تشکر کتبی و شفاهی، در بین مردم – به گونه ای که ایجاد حساسیت نکند – از ایشان قدردانی می شود .

بهتر است اسامی پیشنهاد دهندگانی که پیشنهاد آنها پذیرفته شده، در لیستی ثبت و در مسجد جهت تشویق آنان نصب گردد .

8 . پس از تصمیم گیری

پس از گردآوری پیشنهادها و تصمیم گیری درباره آنها، تازه فعالیت آغاز می شود . در هنگام اجرای تصمیمها ممکن است یکی از حالات ذیل پدید آید:

الف . پیشنهاد اجرا شود و هیچ مشکلی پیش نیاید; این بهترین گزینه خواهد بود . فقط لازم است در صورتی که تبعات خاصی ندارد، گزارش فعالیت برای مردم بیان شود .

ب . پیشنهاد اجرا شده، لیکن به دلائلی در حین اجرا با مشکل مواجه شده و با تغییراتی تصمیم اجرا گردد; در این صورت نیز گزارش فرایند اجرا برای مردم مطرح می گردد .

ج . در مراحل اجرای تصمیم مشکلی پیش آمده که مردم با همیاری و مساعدت می توانند به حل مشکل کمک کنند; در این صورت با فعال سازی نیروها و امکانات مردمی به رفع مشکل پرداخته می شود .

د . پس از پیگیری زیاد، تصمیم گیرندگان به خطا بودن تصمیم پی برده و یا اینکه بطور کلی انجام آن تحقق ناپذیر برآورد می شود; در این صورت نیز خیلی صادقانه و راحت با مردم در میان گذاشته می شود .

قابل ذکر است که در همه موارد فوق، ممکن است به دلائلی گزارش فرایند اجرا یا مصلحت نباشد و یا ضروری تشخیص داده نشود، که براساس تشخیص هیئت امناء اقدام می گردد .

تا اینجا مباحث مربوط به مدیریت مشارکتی با ویژگیهای مسجد مطرح گردید و انشاء الله نکات مربوط به معماری مسجد در شماره های بعدی بیان خواهد شد .

پی نوشت:

1) آل عمران/159 .

ویژگیهای امام جماعت موّفق

یکی از ارکان اصلی هر مسجد، امام جماعت آن است. به عبارت دیگر: مسجدی موفق است که امام جماعت موفقی داشته باشد و امام جماعتی موفق است که به کارکردها و ویژگیهای مسجد و نیز وظایف امام جماعت آشنا باشد. بنابراین با توجه به اهمیت و نقش امام جماعت در مسجد از جنبه‌های گوناگون، مناسب است مختصرى از وىژگىهاى[1] امام جماعت را مرور نماییم.

الف. محبوبیت و مقبولیت

اولین و مهم‌ترین ویژگی امام جماعت، محبوبیت مردمی وی است. پىشواىان اسلام بر محبوبیت و مقبولیت امام جماعت و مورد رضاىت و پذىرش بودن او نزد نمازگزاران، تأکید فراوانی نموده‌اند. رسول مکرم اسلام(ص) می‌فرماید: «ثَمَانِیَةٌ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ لَهُمْ صَلَاةً الْعَبْدُ الْآبِقُ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى مَوْلَاهُ وَ النَّاشِزُ عَنْ زَوْجِهَا وَ هُوَ عَلَیْهَا سَاخِطٌ وَ مَانِعُ الزَّکَاةِ وَ إِمَامُ قَوْمٍ یُصَلِّی بِهِمْ وَ هُمْ لَهُ کَارِهُونَ‌…[2]؛ هشت طایفه‌اند که خداوند از آنها نمازی را نمی‌پذیرد: بندة فراری تا وقتی که به سوی مولایش برگردد، زن ناشزه‌ای که همسرش بر او خشمناک باشد، منع کننده زکات، امام [جماعت] قومی که نماز بخواند با اینکه مردم از وی کراهت داشته باشند و… .»

اهمیت این موضوع که در روایات متعددی به آن اشاره شده است تا بدانجا است که رسول اکرم(ص) امام جماعتی را که نمازگزاران امامت او را خوش نمی‌دارند، در ردیف افرادی قرار داده است که زکات نمی‌دهند.

برخورداری امام جماعت از مقبولیت و پذیرش اجتماعی در میان نمازگزاران عامل بسیار مهمی است تا او بتواند مسجد را در زمینه‌های گوناگون فعال و پرتحرک نماید.

اهمیت مسئله ایجاب می‌کند امام جماعت ارزیابی صحیحی از قضاوت عمومی نمازگزاران نسبت به عملکرد خویش داشته باشد. چنانچه پس از بررسى، به این نتیجه رسید که از پذیرش لازم در میان نمازگزاران برخوردار است، خدای را بر این نعمت سپاس گوید؛ در غیر این صورت شایسته است در مسجدی دیگر که نمازگزاران نسبت به او رضایت خاطر دارند به اقامة جماعت، تبلیغ و ارشاد بپردازد. و یا اینکه چنانچه مشکل و ایراد از جانب خودش است، سعی در رفع و اصلاح آن نماید.

ب. آشنایی با کارکردهای مسجد

برای مسجد، علاوه بر کارکرد اصلی آن که همانا محلی برای ارتباط با خداوند و برگزاری نماز جماعت است، می‌توان کارکردهای دیگری را نیز در نظر گرفت که یک امام جماعت باید با آنها آشنا باشد. از جمله اىن کارکردها مى‌توان کارکرد آموزشى، فرهنگى، تبلىغى، اخلاقى، اجتماعى، سىاسى، مبارزاتی و رسانه‌ای را نام برد.

ج. آشنایی با دانش مدیریت

یکی از مهم‌ترین مسائل در مسجد مدیریت آن است؛ اما با توجه به اهمىت برنامه‌رىزى در برنامه‌هاى دىنى،‌فرهنگی و آموزشی مسجد، ضرورى است که ائمة جماعات اولىن برنامه‌رىز باشند تا بتوانند اهل مساجد را هم به منظور تقوىت بنىة دىنى و مذهبى آنان و هم به منظور بهره‌بردارى در مسائل سىاسى و اجتماعى و ارتقاى مىزان آگاهى آحاد مردم مهىا سازند. رسىدن به اهداف مذکور نىازمند برنامه‌رىزى، سازماندهی امکانات و نیروها و نهایتاً کنترل و نظارت بر اجرای برنامه‌هاست. بنابراین آنچه مهم به نظر می‌رسد این است که ائمة جماعات با آگاهی کامل به مدیریت مسجد[3] علاوه بر مشورت با نمازگزاران و هیأت امنای مسجد، تصمیم نهایی را خود اتخاذ و اعمال نمایند. اهمیت این موضوع تا آنجا است که رسول اکرم(ص) شخصاً مدیریت و امامت مسجد النبی9 را به عهده داشتند و در غیاب ایشان، مدیریت مسجد به عهدة کسانی بوده است که به تشخیص آن حضرت صلاحیت امامت را داشته‌اند.[4]

متأسفانه امروزه مشاهده می‌شود که در برخی مساجد، امام جماعت هیچ‌گونه اختیاری نداشته و برخی از افراد با در نظر گرفتن منافع خود هر برنامه‌ای را اجرا و یا منع می‌کنند.

د. توجه به وظایف امام جماعت

امام جماعت علاوه بر مدیریت صحیح مسجد ‌و اقامة نماز جماعت، لازم است مواردی را مدنظر قرار دهد:

1. مراعات اوقات نمازگزاران و حال ضعیفان

از جمله مهم‌ترین مسائل قابل دقت در مسجد این است که نماز جماعت در اول وقت شرعی و بدون فوت وقت آغاز گردد[5] و برنامه‌هاىى مثل سخنرانىها و دعاهاى طولانى، بعد از اتمام نماز صورت پذیرد. با کمال تأسف در برخی مساجد،‌مستحبات بین نماز به اندازه‌ای طولانی می‌شود که عده‌ای نماز دوم را فرادی خوانده و گاه به همین دلیل کُلاًّ در مسجد حاضر نمی‌شوند و از فیض جماعت محروم می‌مانند. به یقین ثواب نماز جماعت با انجام حداقل مستحبات همراه با جمعیتِ‌بیش‌تر بسیار بهتر از نماز طولانی با انجام همة مستحبات خواهد بود. آمار نشان می‌دهد که آنچه مردم را از مسجد گریزان می‌سازد،‌طولانی کردن نماز و فاصلة بین دو نماز است.[6]

امام صادق(ع) می‌فرمایند: «إِذَا کُنْتَ إِمَاماً أَجْزَاَتْکَ تَکْبِیرَةٌ وَاحِدَةٌ لِأَنَّ مَعَکَ ذَا الْحَاجَةِ وَ الضَّعِیفَ وَ الْکَبِیر؛[7] هر گاه امام جماعت بودى، یک الله اکبر برای تو کافی است؛ زیرا افرادی که کار دارند یا ضعیف و پیر هستند با تو می‌باشند.»

امیر المؤمنین (ع) می‌فرمایند: «آخِرُ مَا فَارَقْتُ عَلَیْهِ حَبِیبَ قَلْبِی اَنْ قَالَ: یَا عَلِیُّ إِذَا صَلَّیْتَ فَصَلِّ صَلَاةَ أَضْعَفِ مَنْ خَلْفَکَ …؛[8] آخرین سخنی که با آن از محبوب قلبم جدا شدم، این بود که فرمود: ىا على!‌به هنگام نماز [جماعت]، نمازی متناسب ب حال ضعیف‌ترین کسی که به تو اقتدا کرده است بخوان.»

این حدیث شریف گویای آن است که یکی از راه‌های جلب و جذب مسلمانان به کانون مسجد و نماز جماعت،‌‌کوتاه برگزار نمودن نماز جماعت است.

در روایت دیگری رسول خدا(ص) می‌فرمایند: «مَنْ أَمَّ قَوْماً فَلَمْ یَقْتَصِدْ بِهِمْ فِی حُضُورِهِ وَ قِرَاءَتِهِ وَ رُکُوعِهِ وَ سُجُودِهِ وَ قُعُودِهِ وَ قِیَامِهِ رُدَّتْ عَلَیْهِ صَلَاتُهُ وَ لَمْ تُجَاوِزْ تَرَاقِیَهُ وَ کَانَتْ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَ اللَّهِ مَنْزِلَةَ أَمِیرٍ جَائِرٍ مُتَعَدٍّ لَمْ یَصْلُحْ لِرَعِیَّتِهِ وَ لَمْ یَقُمْ فِیهِمْ بِأَمْرِ اللَّهِ؛[9] کسی که امامت گروهی را به عهده گیرد و در حاضر شدن [برای نماز] و قرائت و رکوع و سجده و نشستن و برخاستن خود، راه اعتدال و میانه را در پیش نگیرد،‌نمازش مورد پذیرش نخواهد بود و از کتفهای او تجاوز نمی‌کند و جایگاه چنین امامی نزد خداوند همچون جایگاه سلطان ستمگر و تجاوزگری است که برای اصلاح رعیت خود تلاش ننموده و فرمان الهی را در میان آنان به پای نداشته است.

2. تعیین ساعتی مشخص برای حل مشکلات

اگرچه اجرای این برنامه در همة مساجد ضروری نمی‌باشد؛‌‌اما مناسب است امام جماعت با توجه به نیاز محل،‌ساعتی را به صورت روزانه یا هفتگی در مسجد حضور یابد و به سؤالات پاسخ گفته و به رفع مشکلات فردی و اختلافات خانوادگی بپردازد و در صورت نیاز با مراکز حوزوی و متخصصین در تماس باشد تا سؤالات به خوبی پاسخ داده شود.[10]

3. حفظ آرامش مسجد

امام جماعت موظف است از هرگونه برنامه‌ای که نظم مسجد را برهم زده و یا در شأن مسجد نمی‌باشد،‌جلوگیری نماید. همچنىن لازم است از هرگونه سىاسى بازى و طرفدارى از گروه خاص که تشنج در مسجد و از بىن رفتن فضاى عبادت است جلوگىرى کند.

4. ارائه برنامه‌هایی که برجذابیت مسجد بیافزاید

در برنامة سخنرانی مسجد، حتى المقدور از افراد آگاه به مساىل سىاسى و روز، متعهد و جذب‌کننده استفاده شود تا مردم علاوه بر تنوع و جذابیت، از اوضاع کشور و منطقة محل زندگى، مطلع شده، سؤالات خویش را مطرح نموده و جواب دریافت نمایند.[11]

5. تشکیل هیأت امنا

هر امام جماعتی نیاز به افرادی دارد که در اداره مسجد، او را یاری نمایند؛‌اما مهم این است که این افراد چه با نام هیأت امنا (که از افراد مورد اطمینان محل می‌باشند) و چه با دادن مسئولیتهای مختلف به افراد دارای صلاحیت،‌مثل: مسئول واحد پشتىبانى مالى، واحد عمرانى خدماتى، واحد فرهنگى هنرى ورزشى،‌واحد روابط عمومی و … تحت نظارت و مدیریت امام جماعت برنامه‌های مسجد را پیگیری نمایند. همچنین برخی مساجد که هیأت امنا داشته و آنها مسئول دعوت از امام جماعت می‌باشند، لازم است به این مسئله واقف گردند که انتخاب امام جماعت، به معنای انتخاب مدیر در تمام فعالیتهای مسجد است و تمام برنامه‌های مسجد باید با موافقت و هماهنگی امام جماعت انجام گیرد.

6. رفع موانع جذب جوانان به مسجد

برخی از موانع جذب جوانان به مساجد که از خود مسجد و عدم مدیریت صحیح امام جماعت نیز ناشی می‌شود عبارت است از:

الف. متنوع نبودن برنامه‌های مسجد که اغلب یکنواخت،‌کسالت‌آور و خسته‌کننده است. به عبارت دیگر، همان‌گونه که بدن انسان از خوردن غذاهای یکنواخت افسرده و بی‌اشتها می‌شود، طرح مباحث تکراری نیز اسباب خستگی و افسردگی اهل مسجد را فراهم نموده، روح و جان انسان را ملول و آزرده می‌سازد. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَةِ»؛[12] این قلوب آدمیان همچون بدن آنها گاه، خسته می‌شود؛ پس [برای رفع خستگی آن] از حکمتهای نو و تازه بهره جویید.

همچنین ناآشنا بودن گردانندگان مسجد با شیوه‌های جذب جوانان و فنون تبلیغ در مقابل متنوع و جذاب بودن برنامه‌های بیرون؛ نظىر باشگاه‌هاى ورزشى،‌ویدئو، ماهواره و غیره،‌عامل مهمی در عدم جذابیت مسجد می‌باشد.

ب. ناهمخوانى برنامه‌هاى بسىارى از مساجد با نىازهاى فکرى و فرهنگى جوانان و وضع زمان و مسائل روز، تکرارى بودن سخنان برخى روحانىان در موضوعاتى خاص و غىرضرورى، موجب شده است برخی جوانان احساس کنند که حضور در مسجد بهره‌ای برای آنان نداشته و این مسئله موجب دلسردی آنان از مسجد می‌شود

ج. مطرح نکردن دو نکتة مهم:

1. آثار و فواید مسجد و برکات آن و ویژگیهای فرد اهل مسجد.

2. آثار سوء و پیامدهای منفی گریز از مساجد و دوری از آن و خصوصیات فرد بیگانه با مساجد در نظر دین.

د. اختصاصی شدن تدریجی برخی مساجد تنها برای قشر پیران و احساس غربت و حقارت برای جوانان.

ه . طولانى بودن نماز جماعت و سخنرانى.

و. وضع نامناسب و عدم آراستگی ظاهری مسجد و امام جماعت.

سیرة نبی اکرم(ص)، امامان معصوم(ع) و علمای بزرگ وارسته، علاوه بر پیراستگی باطن، مراعات نظافت و آراستگی ظاهر نیز بوده است.

ز. وجود تناقض در گفتار و کردار.

امام جماعت موظف است از هرگونه برنامه‌ای که نظم مسجد را برهم زده و یا در شأن مسجد نمی‌باشد،‌جلوگیری نماید

ح. مشاهدة ضعفها در وابستگان درجة اول امام جماعت (همسر،‌‌فرزندان و والدین) و افراد تحت تکفل او.[13]

ط. وجود برخی هیأت امنا و خادمان تندخو،‌بداخلاق و مستبد در مسجد که دافعة قویی دارند.

اعمال روشهای خشک و مستبدانه در آموزشهای مذهبی‌و به کارگیری شیوه‌های غلط تعلیمی موجب بی‌علاقگی و دلسردی از دین و مراکز دینی می‌شود.

ى. مراعات نکردن عفت کلام و به‌کارگىرى واژه‌ها و کلمات نامناسب و سوء تفاهم برانگىز و دون شأن مبلّغ اسلام در سخنرانىها و مراعات نکردن ادب در گفتار و نگاه و نداشتن برخورد زىبا از لحاظ روانى در جذب مخاطب بسىار مؤثر است.

ک. ناآشناىى با روان شناسى تبلىغات،‌وقت نشناسى،‌نداشتن حسن انتخاب و کج سلىقگى در طرح مطالب و در برخورد با مردم.

ل. وجود برخى امامان جماعت در مساجد که صلاحىت علمى و توان تبلىغى،‌اخلاقى،‌سىاسى و اجتماعى لازم را ندارند و ىا خوشنام و خوش‌سابقه نىستند و تبلىغ و امامتشان به دل نمى‌نشىند.

م. تشخىص ندادن و درک ناصحىح از روان‌شناسى دورة جوانى، بىگانه بودن با دنىاى جوانان و آشنا نبودن با زبان آنها و ناتوانى در طرح ارزشها و مجاب ساختن و متقاعد کردن آنان و عدم پاسخگوىى به سؤالات آنها؛ چه آنکه رمز موفقىت استاد شهىد مطهرى در بىان و نفوذ در مىان قشر جوان و تحصىل‌کرده،‌همىن دردشناسى و آشنا بودن با نىاز و زبان مخاطبان خود بود.

همچنىن القاى ترک لذت، و بهره نبردن از مواهب و نعمتهاى حلال الهى و پرهىز از شىک‌پوشى و آراستگى به اسم دىن و تلقىن اىن نکته که دىن‌دار واقعى نباىد بخندد،‌لذت ببرد و شىک بپوشد؛[14] موانعى است که مى‌تواند بىن امام جماعت و جوانان فاصله اىجاد نموده و مساجد را از حضور آنان خالى نماىد.

به نظر مى‌رسد انجام موارد زىر بر توفىق امام جماعت مسجد بىافزاىد:

1. ارتباط منظم و مستمر با نمازگزاران و در صورت امکان سرکشى به منازل ىا مغازة آنها؛

اىن برنامه همان برخوردى است که در صدر اسلام از طرف رسول گرامى اسلام(ص) و حضرت على(ع) صورت مى‌گرفت که وقتى ىکى از نمازگزاران ىک ىا دو جلسة نماز غىبت مى‌کردند،‌‌بلافاصله آن بزرگواران احوال او را جوىا مى‌شدند و اگر مطلع مى‌شدند که شخص مورد نظر گرفتارى دارد ىا در بستر بىمارى افتاده است،‌به عىادت وى مى‌رفتند و درصورتى که دچار گرفتارى بود،‌سعى مى‌کردند با مشارکت ساىر مؤمنان،‌‌به رفع گرفتارى او اقدام نموده و در صورت بىمارى،‌براى بهبودى او دعا کنند.[15]

چنىن برخوردهاىى از طرف امام مسجد روحىة مخاطب را قوت مى‌بخشد و احساس مى‌کند که مأنوس بودن با مسجد علاوه بر اجر معنوى و برقرارى ارتباط با خالق، نزد مخلوق و بندگان خدا نىز عزت دارد و اىن عزت در پرتو برکت ارتباط با مسجد است.

2. سرکشى امام جماعت به خانواده‌هاى شهدا و جانبازان؛

در برخى مساجد اىن برنامه با اعلام قبلى و با حضور نمازگزاران مسجد انجام مى‌پذىرد که آثار مثبت بسىارى را به همراه داشته است. چنىن برنامة مستمر و هفتگى مى‌تواند به گونه‌اى تنظىم شود که اىن سرکشى هر شش ماه (و در صورت زىاد بودن خانواده‌ها) سالى ىکبار تکرار شود. اىن برنامه را مى‌توان در سىرة رسول خدا(ص) مشاهده نمود؛ چنانکه در تارىخ مى‌خوانىم که آن حضرت همراه با گروهى از اصحاب از مسجد حرکت کردند و به دىدار خانواده «سعد بن ربىع» که از شهداى جنگ احد بود، رفتند و پس از مقدارى گفتگو،‌همسر سعد مشکل خود را در ارتباط با مىراث سعد مطرح نمود.[16]

برخورداری امام جماعت از مقبولیت و پذیرش اجتماعی در میان نمازگزاران عامل بسیار مهمی است تا او بتواند مسجد را در زمینه‌های گوناگون فعال و پرتحرک نماید

3. احترام به شخصىت جوانان و نوجوانان و تشوىق آنان در مسجد؛

در بىش‌تر مناطق، خىّرىنى وجود دارند که مى‌توان با کمک آنان، جوانان موفق مسجدى در رشته‌هاى مختلف و نىز جوانان و نوجوانانى که در طول سال، حضور بىش‌ترى در مسجد دارند را مورد تشوىق قرار داد. همچنىن احوالپرسى و آشناىى با تازه‌واردان، بسىار ثمربخش است؛ چنانچه ىکى از مبلغىن موفق مى‌فرمود: معانقة امام جمعة منطقه با من سبب شد که دوست‌دار روحانىان شوم و سپس وارد حوزه شدم.

4. مسئولىت دادن به نوجوانان در فعالىتهاى مسجد،‌راه‌اندازى اردوهاى ىک روزه ىا چند روزه با هزىنه شرکت‌کنندگان و ىا کمک خىرىن، برگزارى مسابقات فرهنگى هنرى و ..

5. حضور زودتر و گفتگو با نمازگزاران؛

روبروى مردم نشستن امام جماعت قبل و بعد از نماز، از نظر تربىتى و روحى اثرات فراوانى بر نمازگزاران دارد. اطلاع از حضور و غىاب افراد مسجدى، آگاهى از حضور افراد تازه وارد و آشناىى با آنها،‌صمىمىت بىش‌تر بىن امام و مأمومىن،‌از جمله آثار روبروى مردم نشستن و گفتگو با آنها است.

همچنىن به تجربه ثابت شده است که اقامة نماز جماعت صبح ولو با کم‌ترىن نمازگزار، تأثىر فوق‌العاده‌اى در موفقىت امام جماعت دارد.

حسن ختام

رسول خدا(ص) در بىان پاداش امام جماعت مى‌فرماىد: «مَنْ أَمَّ قَوْماً بِإِذْنِهِمْ وَ هُمْ بِهِ رَاضُونَ فَاقْتَصَدَ بِهِمْ فِى حُضُورِهِ وَ أَحْسَنَ صَلَاتَهُ بِقِىَامِهِ وَ قِرَاءَتِهِ وَ رُکُوعِهِ وَ سُجُودِهِ وَ قُعُودِهِ فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ الْقَوْمِ وَ لَا ىُنْقَصُ مِنْ أُجُورِهِمْ شَىْ ءٌ؛[17] هر کس امامت جمعى را با اجازه خودشان به عهده بگىرد و آنان به امامت او راضى باشند و وى در حضور به جماعت، رعاىت نماىد (و به موقع حاضر شود) و نماز را از حىث قىام، قرائت، رکوع، سجود و نشستن نىکو انجام دهد؛ پس براى او مانند ثواب نماز همة مأمومىن خواهد بود، بى‌آنکه از اجر آنان چىزى کاسته شود.»

همچنىن مى‌فرماىد: «إِنَّ اللَّهَ وَعَدَ أَنْ ىُدْخِلَ الْجَنَّةَ ثَلَاثَةَ نَفَرٍ بِغَىْرِ حِسَابٍ وَ ىُشَفِّعَ کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ فِى ثَمَانِىنَ أَلْفاً الْمُؤَذِّنُ وَ الْإِمَامُ وَ رَجُلٌ ىَتَوَضَّأُ ثُمَّ ىَدْخُلُ الْمَسْجِدَ فَىُصَلِّى فِى الْجَمَاعَةِ»؛[18] خداوند متعال وعده داده است که سه نفر را بدون حساب وارد بهشت نماىد و هر ىک از آنها شفاعت هشتاد هزار را بنماىد؛ مؤذن و امام جماعت و کسى که وضو بگىرد و وارد مسجد شود و در جماعت نماز بخواند.»

خلاصه آنکه به نظر مى‌رسد در شراىط کنونى که وساىلى همچون اىنترنت، ماهواره و موباىل در دسترس همگان قرار گرفته و مفاسدى را بوجود آورده و اىمان جوانان و نوجوانان را نشانه گرفته است، وظىفه امامان جماعت سنگىن‌تر شده و لازم است کسانى اىن مسئولىت خطىر را تقبل نماىند که بتوانند وقت بىش‌ترى در جهت جذب افراد به مسجد به کار برده و توان اقناع فکرى و مذهبى آنان را داشته باشند؛ چرا که اگر فردى جذب مسجد شود؛‌اما نتواند از آن بهره‌مناسب ببرد، و از مسجد دلسرد شود، براى همىشه از مسجد روى‌گردان خواهد شد.

.[1] در اىن نوشتار سخن از شراىط و احکام شرعى مثل: عدالت، مرد بودن‌و … نمى‌باشد، بلکه سخن از امتىازاتى است که موفقىت امام جماعت را دو چندان کرده و او را در جذب نمازگزاران بىش‌تر بخصوص جوانان ىارى بخشد.

[2]. من لا ىحضره الفقىه، ‌شىخ صدوق، جامعه مدرسىن، قم، 1413 ه . ق، چاپ سوم، ج 1، ص 59.

[3]. گرچه آشنایی با دانش مدیریت مسجد، بحث گسترده‌اى بوده و در اىن نوشتار نمى‌گنجد؛ اما در بخش وظاىف امام جماعت، به چند مورد آن اشاره مى‌شود.

[4]. متأسفانه در برخى مساجد، علاوه بر اىنکه نمازگزاران از زمان نىامدن امام جماعت مطلع نمى‌گردند، بلکه امام جماعت جاىگزىنى را تعىىن نمى‌کند و در اىن حال هر کس و در هر لباسى امامت مسجد را به عهده مى‌گىرد.

[5]. البته برخى مناطق به گونه‌اى است که اکثر مردم در هنگام اذان،‌خارج از محل مى‌باشند و در صورت تأخىر نماز جماعت،‌همگى در مسجد حاضر مى‌شوند. و همچنىن در برخى مناطق، شرکت مردم در نماز جماعت پس از افطار ماه رمضان بىش‌تر از قبل از افطار است که در اىن صورت به نظر مى‌رسد تأخىر نماز جماعت بهتر مى‌باشد.

[6]. آىىن امامت مسجد،‌تقى قرائتى،‌مؤسسه مسجد،‌قم،‌اول،‌1387،‌ص 79.

[7]. الکافى،‌ج 3، ص 310.

[8]. وسائل الشىعة،‌‌ج 5،‌ص 447.

[9]. وسائل الشىعه،‌‌ج 8،‌ص 420.

[10]. به عنوان مثال: دفتر تبلىغات اسلامى قم با اىجاد مرکز پاسخگوىى به سئوالات دىنى با شماره پنج رقمى بدون کد (09640) به تمام مسائل قرآن، حدىث،‌تارىخ،‌‌کلام‌و دىن پژوهى،‌ادىان و مذاهب و احکام،‌‌پاسخ گفته و کمک بسىار خوبى براى مبلغىن گرامى مى‌باشد.

[11]. اىن برنامه مى‌تواند دو هفته ىا ماهى ىکبار به جاى سخنرانى هفتگى امام جماعت انجام پذىرد. البته گرچه دسترسى به اىن افراد در همه مناطق با مشکلاتى همراه است؛ اما در بىش‌تر مناطق مخصوصاً با پىگىرى مستمر امکان‌پذىر است.

[12]. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدىد معتزلى، انتشارات کتابخانه آىت الله مرعشى، قم، 1404 ق، ج 19،‌‌ص 16.

[13]. قرآن کرىم اولىن مرحله از تبلىغ علنى پیامبر(ص) را با انذار نزدىکان معرفى مى‌نماىد: «وَأَنْذِرْ عَشِىرَتَکَ الأقْرَبِىنَ UOTE . (شعراء / 214).

[14]. برگرفته از کتاب جاىگاه مساجد در فرهنگ اسلامى،‌على رضاىى، مؤسسه فرهنگى ثقلىن،‌اول،‌‌،‌ص 274 ‌.

[15]. همان، ص344.

[16]. المغازى،‌محمد بن عمر واقدى، اعلمى بىروت، چاپ سوم،‌، ص 329 330.

[17]. وسائل الشىعة،‌ج 8، ‌ص 349.

[18]. مستدرک الوسائل، محدث نورى، مؤسسه آل البىت:، قم،‌ق، ج 6، ص 449.

http://www.hawzah.net/hawzah/magazines/NumberList.aspx?LanguageID=1&MagazineID=2689

جستجو