زينت وجمال از ديدگاه قران وروايات تحصيل زينت

از آنجا که خداوند آفريننده زينتها و زيباييها مي‌باشد پس تحصيل و به دست آن را هم زيبا مي داند و در آيات فراواني انسان را امر به تحصيل آن‌ها نموده است .

الف- ديدگاه قرآن

آيات متعددي در قرآن مجيد وجود دارد كه به وجود آوردن زيبايي ها و تحصيل آن را مطلوب مي داند و از آن جمله:

« وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»([1])

 

او خدايي است كه شما را بر دريا مسلط نموده است تا گوشت تازه از آن بخوريد و وسائل زينت را كه مي پوشيد از آن بيرون بياوريد.

 

در اين آيه جايز بودن تهيه زينت را بيان مي‌كند نكته جالب قابل توجه اين است كه خداوند مسلط كردن انسان به دريا را به خود نسبت داده است؛ در نتيجه مشروعيت دو نوع بهره داري از دريا كه به عنوان مثال در آيه آمده است(استفاده گوشت و استخراج مواد زينت) به خدا، بستگي دارد و از اين جمله لطف و احساس خداوند بر بندگانش استفاده مي‌شود.

آيه ديگري در قرآن كريم دلالت بر همين امر دارد آن جا كه مي‌فرمايد:

«وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً»([2])

ما به طور قطع فرزندان آدم را اكرام نموديم و خشكي و دريا را براي حركت و جنبش آنان آماده ساختيم و از مواد پاكيزه براي آنان روزي داديم و آنان را به عده فراواني از مخلوقات خود برتري داديم.

در آيه ديگر مي خوانيم:

«يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاء مِن مَّحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَّاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ»([3])

اجنه براي حضرت سليمان آنچه را كه از محراب ها و تمثال ها و كاسه‌هايي مانند حوض ها و ديگ‌هايي بزرگ و ثابت مي خواست مي ساختند.‌اي آل داود براي سپاسگزاري عمل كنيد و بندگان شكرگزار من اندكند.

حضرت سليمان(ع) يكي از پيامبران بني اسرائيل است كه خداوند امتيازات مادي و غير مادي فراواني را در اختيارش گذاشته بود.مقصود از محاريب «جايگاه‌هاي عبادت بوده است و گفته شده است كه قصر ها و مساجدي بوده است كه مردم در آن عبادت مي‌كردند»([4]).

ابن عباس مي‌گويد: «اجنه براي حضرت سليمان صورت‌هاي پيامبران و پارسايان را در مساجد تصوير مي نمودند تا مردم به آنان تماشا كنند و به عبادت خداوندي تشويق شوند([5])

خداوند درآيه ديگر مي‌فرمايد:

«أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَّابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاء حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ »([6])

خداوند از آسمان آبي فرستاد ودر سيل گاه‌ها به قدر خود به جريان افتاد، در اين جريان) سيل، كف‌هاي برآمده‌اي را برروي خود حمل كرد واز آن فلزاتي كه در آتش براي زينت آلات يا كالا ذوب مي كنيد، مانند همان سيل كف بر سر مي آورد، خداوند مثل حق وباطل را چنين مي آورد، اما كف ناپايدار از بين مي رود واما آنچه كه به حال مردم سودمند است، در روي زمين پايدار مي ماند. خداوند مثل‌ها را چنين مي زند.

دراين آيه نيز موضوع زينت شده است واگر زينت وبه وجود آوردن زيبايي ممنوع بود خداوند در اين آيه شريفه در مجراي مثال مطرح نمي نمود. در اين آيه تقريري براي جواز تزيين كه هدف از آن زيبايي است ديده مي‌شود.

اين آيات مطلوبيت زيبايي را بيان مي‌كند وتمام آن‌ها را به خداوند نسبت مي‌دهد.

ب- زيبايي‌هاي كاذب

از آنجايي كه انسان ها قدرت ارتباط با واقعيات وحقايق را ندارند، در طول زندگي فردي يا اجتماعي،افرادي با ظواهر زيبا وفريبنده، پرده تاريكي بروي آفتاب حقايق وواقعيات مي كشند وآن را مي پوشانند ومي گويند حقيقت همين است كه من مي گويم. اين زيبايي‌هاي كاذب را ميتوان به دو گروه تقسيم كرد:

1- سخنان به ظاهر زيبا

خطر بزرگ سخنان زيبا چه در قالب شعر و چه در قالب نثر در اين است كه رابطه الفاظ با مفاهيم ومقاصد گوينده، هرگز رابطه عليت طبيعي ضروري نمي باشد. قرآن مي‌فرمايد:

«وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ([7])»

بعضي از مردم هستند كه گفتار آنان در زندگي دنيوي تو را به شگفتي وا مي دارد وخدا را به آنچه در دلشان است شاهد مي‌گيرد، در حالي كه در خصومت باتو سخت مي كوشند.

يعني زيبايي و آرايش ظاهري كلام به جهت جاذبه‌اي كه دارد، حقيقت و واقعيت وانديشه وتعقل را از انسان مي‌گيرد. چنين افرادي درطول تاريخ كم نبوده‌اند كه براي اجراي مقاصد شوم ونيت‌هاي پليد خود، ضررهاي جاني ومالي وآبرويي نصيب بشريت نموده اند.

2- ظاهر زيبا

آنچه منطق همه جانبه اصول انساني ايجاب مي‌كند اين است كه محتواي سالم و با شكوه دروني وجود انسان با ظاهر زيبا توأم باشد اما گاهي مواقع محبوبيت زيبايي ظاهري و جسماني با محبوبيت زيبايي باطني انسان ها يكي نيست.

زيبايي باطني انسان كه همان تعقل و انديشه صحيح و وجدان حساس و پاك و عشق به حقيقت و تنفر از باطل امري ضروري و واجب است شايسته در صورتيكه سرپوشي به پليدي‌هاي دروني انسان نباشد كه در اين موقع موجوديت چنين انساني مانند زهري كشنده در شيشه بسيار زيبايي مي‌باشد. مردم تمام دوران ها هرگز از ظاهر جسماني نازيباي آن صدمه و ضرر نديده‌اند كه از ايشان با درون پليد و زشت اما با صورت و ظاهري زيبا و آراسته ديده اند.

اين زيبا نمايان زشت سيرت همان چوب‌هاي خشك شده هستند كه از چشمه سار حيات حقيقي بريده و در خم رنگريزي فرو رفته و درآمده‌اند و مي گويند منم طاووس عليين شده. قرآن مي‌فرمايد:

«وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ » ([8])

واگر آن تبهكاران را ببيني اجسام آن تو را به شگفتي وا مي دارد و اگر سخني بگويند گوش به گفتار آنان فرا مي دهي، گوئي آنان چوب‌هاي خشك و بي جانند.

رسول خدا فرمودند: «خير ما اعطي الرجل المومن خلق حسن و شر ما اعطي الرجل قلب سوء في صورة حسنه»([9]) بهترين چيزي كه به مرد مؤمن داده شده خوي نيكوست، وبدترين چيزي كه به انسان داده شده است دل بد در چهره زيباست.

امام باقر(عليه السلام) فرمودند: «ايّما عبدٍ كان له صورةٌ حسنةٌ مع موضعٍ لايشينه ثم تواضع لله كان من خالصة الله قال الراوي:‌قلت ما موضع لايشينهُ؟ قال: لايكون ضرب فيه سفاح» ([10])يعني هر بنده‌اي كه زيباروي وبي عيب باشد وسپس در برابر خداوند فروتني كند از بندگان خالص وخاص خداست. راوي مي‌گويد: عرض كردم منظور از بي عيب چيست؟ فرمود بي عفتي نكرده باشد.

گروهي از انسان فقط زيبايي صوري را در امر مهم ازدواج معيار و ملاك قرار مي دهند. شكي نيست كه اگر زيبايي صوري و جمال معنوي در هر دو صنف مرد وزن جمع مي شد در مواقع رويارويي با يكديگر هم از لذت معقول و هم از لذت محسوس برخوردار بودند اما نه خلقت جسماني همه انسان ها با آن الگوي زيبايي كه ما براي خود پذيرفته ايم از زيبايي برخوردار است و نه ارزش‌هاي مذهبي و اخلاقي درون همه انسان ها را از جمال معني برخوردار ساخته است، زيرا تمايلات و هوس‌هاي حيواني نمي گذارد كه مذهب و اخلاق جمال معنوي را در انسان بوجود آورند.

ج- تقدم زيبايي معنوي بر صوري

آنچه كه در اين جا مهم است اين است كه زنان و مردان پيشرفته جمال معنوي را بر جمال صوري مقدم بدانند.

قرآن مي‌فرمايد:

«وَلاَ تَنكِحُواْ الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلاَ تُنكِحُواْ الْمُشِرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُواْ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ»([11])

با زن‌هاي مشرك ازدواج نكنيد تا ايمان بياورند و يك كنيز با ايمان بهتر از زن مشركه است اگر چه شما را به شگفتي وادارد و با مردان مشرك ازدواج نكنيد تا ايمان بياورند و يك برده با ايمان بهتر است از يك مرد مشرك،اگر چه شما را به شگفتي وادارد.

اين آيه صريحا دلالت دارد بر اين كه در پديده حياتي ازدواج جمال معنوي مقدم به زيبايي و جمال صوري است. نه اين كه زيبايي صوري مطلوب نيست چنانكه در بحث‌هاي گذشته گفتيم زيبايي صوري از ديدگاه اسلام مطلوب و محبوب مي‌باشد اما اگر آدمي در انتخاب همسر آينده خود ميان زيبايي صوري و جمال وزيبايي معنوي مخير باشد جمال معنوي مطلوب تر است.

اين نكته را بايد در نظر بداريم كه زيبايي صوري براي زن مانند قدرت براي مرد است كه اگر از تربيت انساني اسلام برخوردار نباشد مانند كارد براني است كه به دست كودك داده باشند. زن زيبا صورت و دور از اخلاق با آن كارد بران هم اعضاي خود را خواهد بريد وهم اعضاي ديگران را، همانطور كه قدرت در دست يك مرد خالي از اخلاق عالي آتشي است كه اول مغز خود قدرتمند را و سپس ديگران را مي سوزاند و خاكستر مي سازد.

علي(ع) مي‌فرمايد: «زخارف الدنيا تفسد العقول الضعيفه»([12]) آرايش‌هاي دنيا عقول ناتوان را فاسد مي‌كند. زيرا عقول ناتوان قدرت تشخيص پوست و مغز، ظاهر و باطن، صورت و معنا،حقيقت و نمود را ندارد.

در جايي ديگر قرآن مي‌فرمايد:

«إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»([13])

ما آنچه را كه در روي زمين است براي زمينيان زينت قرار داديم تا آنان را در مجراي آزمايش قرار بدهيم تا چه كسي از آنان داراي عمل نيكوتر باشد.

يا در آيه ديگر مي‌فرمايد:

«وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا»([14])

نفس خود را در زندگي با كساني كه پروردگار خود را صبحگاه و شامگاه مي‌خوانند و فقط عنايت رباني خدا را در نظر دارند به شكيبايي وادار كن و چشمانت را از آنان منصرف مساز براي اراده زيور و زينت حيات دنيوي.

اين آيات هم گوشزد مي‌كند به مردم كه اگر مي خواهيد با حيات معقول زندگي كنيد، بايد از آرايش ها و زينت ها و زيور‌هاي چشمگير جلوگيري كنيد نتيجه بحث اين است كه آيات فراواني در قرآن زيبايي و جمال را مطرح مي‌كند و اثبات مي‌كند كه نه تنها جايز است بلكه با نظر به نياز روحي كه بشر به زيبايي محسوس عيني دارد، مطلوب و محبوب است و از طرف ديگر نيازهاي مادي و جسمي بشر فقط در زيبايي‌هاي محسوس عيني نيست، يعني چنين نيست كه انسان ها همه حقايق و واقعيات را از نمودهاي جالب و زيبا جستجو كنند بلكه بالاتر از اين، زيبايي‌هاي معنوي و حقايق و آرمان‌هاي معقول هم وجود دارد كه اسلام به اين جنبه هم تاكيد زياد كرده است.


[1]– نحل، 14.

[2] – اسراء، 70

[3] – سباء، 13

[4] -فضل بن حسن طبرسي، مجمع البيان،ج8 (تهران: ناصر خسرو،1365) ص 382

[5] همان، ص 383

[6]– رعد، 17

[7] – بقره، 204

[8] -منافقون، 4.

[9]– محمدي ري شهري،پيشين، جلد2،ص 774.

[10]همان، جلد 2، ص 774

[11] -بقره، 221.

[12] – امدي، پيشين، ص 428 .

[13] – كهف، 7.

[14] – كهف، 28.

 


جستجو