آشنایی با مفاهیم و معارف قرآن
سالها از آموزشهای قرآنی در بسیاری ار سازمانها و نهادهای انقلاب اسلامی می گذرد و هنوز بساری از افراد با مفاهیم و معارف قرآن ، این کتاب آسمانی آشنایی لازم را ندارند و از طرفی یکی از کاستیهای نظام آموزش ما در دانشگاه ها قرآن پژوهشی است ، حتی متأسفانه در حوزه های علمیه ما تفسیر و علوم قرآنی رواج چندانی ندارد به همین دلیل مخاطبین مکتب اهل بیت (علیهم السلام) شیعیان و روحانیون و اساتید معارف دینی به بی اعتنایی به قرآن متّهم می گردند.
مقام معظم رهبری این نقض را در میان طلبه ها مورد توجه قرار داده و می فرمایند : «در نظام آموزش طلبگی گذشته ما عیب بزرگی که وجود داشت غیبت قرآن بود…. در گذشته طلبه از اول « بدان ایَّدک الله تعالی » تا وقتی که مجتهد می شد هیچ کاری با قرآن نداشت ، نه اینکه قرآن نمی خواندند ، قرآن می خواندند ، گاهی کسی که مایل بود تفسیر هم مطالعه می کرد، اما نظام درسی ما ، این را تحمیل نمی کرد .[1]اما در این میان اساتید و مربیان ما به عنوان عضوی از« الحافظون لحدود الله » که وظیفه حفظ و صیانت از نظام جمهوری اسلامی و اسلام عزیز را بر عهده دارند و بر این اساس ماموریت اصلی انان تعلیم دین و اخلاق و معارف الهی است لازم است بطور جدی با تفسیر و مفاهیم قرآن آشنا باشند ، زیرا همان گونه که رهبر معظم انقلاب می فرمایند : « بدون فهم قرآن و حدیث نمی شود اسلام را شناخت .» و لازم است حسب الامر امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به قرآن و شئون مختلف آن توجه کنیم ، ایشان می فرمایند :« …. اینجانب از روی جدّ نه تعارف معمولی میگویم از عمر بر باد رفته خود ….. تأسف دارم ، شما ای فرزندان برومند اسلام ، حوزه ها و دانشگاهها را از توجه به شئون قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید، تدریس قرآن را در هر رشته ای مد نظر و مقصد اعلاء (نه در حاشیه) قرار دهید. »[2]
تهذیب نفس و پایبندی به شریعت
کسانی که عنوان مربی و استاد به خود می گیرند و بر کرسی تدریس می نشینند و مبلغ دین ، اخلاق و معنویت هستند باید خود ، اسوه و الگو در تهذیب نفس ، پایبندی به شریعت ، عامل بودن به فرائض و اخلاق اسلامی باشند تا صحبت، معاشرت و رفت و آمد آنها فضا را معطر و معنوی نموده و همه را جذب نماید ، اگر مربیان خود مهذب و پاک و به آنچه می گویند معتقد و عامل نباشند ، حرفشان اثر نمی کند و توان جذب دیگران را نخواهند داشت . حضرت آیت الله العظمی خامنه ای می فرمایند : « مبلغ اگر خودش مهذب و پاک نباشد ، نمی تواند دیگران را پاک کند ، اگر به معنای واقعی کلمه به آنچه می گوید معتقد و عامل نباشد ، حرفش اثری ندارد »[3]
از آنجا که اعمال ، حرکات ، رفت و آمدها ، گفتار و …. مربیان در معرض دید و کنجکاوی بیشتری توسط مجموعه ها و خصوصاً مخاطبان و متربیان آنها قرار می گیرد باید مراقبت بیشتری داشته باشند تا خدای ناکرده ، خطا و لغزش و انحرافی از آنها سر نزند ، اگر چنین شود این خطا و لغزش و انحراف در سطح گسترده شیوع و منتشر می شود و آثار سوئی بر جای می گذارد ، مدرسین بزرگوار با تقویت بنیه معنوی و پرورش اخلاقی خود باید رادع و مانع دورنی در خود پدید آورند تا بتوانند با جدیت و قاطعیت به سالم سازی محیط پرداخته و پاسدار ارزشهای اخلاقی باشند و اگر خود رعایت این مسائل را ننمایند چگونه می توانند این ارزشها را در دیگران ایجاد کنند!؟
زهد و پارسایی و ساده زیستی
اعتبار علمای دین و تمامی کسانی که در جایگاه تدریس معارف دینی قرار می گیرند به نوع نگرش آنها به دنیا و مادیات باز می گردد ، از چنین کسانی انتظار می رود که مظاهر دنیا چشم دلشان را مشغول ندارد و او را اسیر نگرداند ، امام علی (ع) می فرمایند: « کسی استحقاق و شایستگی سیادت و آقایی بر مردم را دارد که مطامع دنیا او را مغرور نسازد « انما یستحق السیاده من لا تغرّه المطامع » ، امروز پیش از هر روز دیگر تأثیر گذاری اساتید و مربیان به زهد و پارسایی و ساده زیستی و دوری از تجمل گرایی آنها بستگی دارد ، جامعه با عالمان دینی تعلق دارد که در زندگی به مظاهر دنیا دل نمی بندند و دریچه روح و جان خود را به سوی او باز نمی کنند .
مقام معظم رهبری خطاب به روحانیون می فرمایند: «برادران عزیز از خودمان باید شروع کنیم مردم به عمل ما نگاه می کنند ، روحانی آن وقتی سخن نافذ خواهد داشت که عملاً نشان بدهد که به زخارف دنیایی بی اعتنا است و آن حرصی که بر دلهای دنیاداران و دنیا مداران حاکم است بر او حاکم نیست.»[4] و ما مربیان و مدرسین نیز باید بدانیم که از این موضوع جدا نبوده و اگر بخواهیم به اهداف بلند آموزشی خود برسیم و زحمات ما به ثمر نشیند باید از خود شروع کنیم.
تهجد و معنویت
مربی به عنوان منادی خدا جویی ، آخرت گرایی و معلم دین و اخلاق و معنویت، می بایست مظهر ارتباط معنوی با جهان غیب باشد و نجوای با خدا بودن را بر همراهی با دنیای دون ترجیح دهد.
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای خطاب به طلاب و روحانیون می فرمایند : «امروز جوانان ما ، آن کسانی که داعیه ای هم ندارند و عالم دین هم نیستند ، مقید به نوافل و ذکر و مستحبات هستند ، ما باید بیشتر از آنها مقید باشیم ، نماز با حال و توجه ، تقید به نوافل ، تلاوت قرآن کریم با تدبر و پرهیز از گناه ، اینها عواملی هستند که روحانیت را جلا و رونق می دهند .» [5]
آیاسزاوار نیست که این رهنمودهای مقام معظم رهبری را نیز ما هم عامل باشیم ، و آیا قلب و جان ما را جلا نمی دهد ، پس لازم است به این گونه اعمال توجه بیشتری داشته باشیم و از آنها به عنوان ابزاری برای خود سازی و پیشبرد اهداف عالیه خود که همانا قرب الهی و رساندن متربیان خود به این مقام و تربیت می باشد بهره ببریم . ایشان در جای دیگر می فرماید : « نافله بخوانید ، قرآن بخوانید ، نماز اول وقت بخوانید که این برای طلبه واجب است ، نمی خواهم بگویم که واجب شرعی است ، واجب وظیفه ای و شغلی است طلبه ای که با قرآن انس نداشته باشد طلبه ای اهل نافله نباشد، طلبه ای که نمازش را آخر وقت بگذارد چیز مهمی را کسر دارد .»[6]
مربیان و اساتید بزرگوار نیز باید خود را طلاب علوم دینی بدانند و این دستورات را بر خود فرض و واجب بشمارند تا ان شاءالله به اهداف عالیه خود دست یابند.
تواضع در برابر مخاطبان و عموم مردم
از جمله صفات ناپسند، تکبر و بزرگی کردن در برابر دیگران است ، در کلمات و سخنان نورانی معصومین (علیهم السلام) این خصلت زشت از ریشه های کفر و معلول ضعف درونی انسان به حساب آمده است ، افرادی که دارای شخصیت روحی کوچک و کم ظرفیت می باشند با رسیدن به قدرت و شهرت با وسوسه شیطان خود را بزرگ می بینند و به دیگران می فروشند ، این تکبر بین آنها و مردم و مخاطبینشان سد می شود ، ولی در مقابل، انسانهایی که دارای شخصیتی متعادل و روحی بزرگ هستند، شهرت ، عنوان و مقام نه تنها در آنها تأثیر منفی نمی گذارد، بلکه متواضع تر شده و خود را خدمتگزار مردم می دانند ، امام علی (علیه السلام) در مورد کسانی که در زمان مسئولیتشان ، خواه این مسئولیت اجرائی باشد یا مسئولیت مربیگری می فرماید: « من تکبَّر فی ولایته کثر عند عزله ذّلته» کسی که در زمان مسئولیتش تکبر ورزد در هنگام عزل ذلتش زیاد خواهد بود . حضرت امام خمینی (ره) می فرمایند: « وقتی قدرت دستتان آمد بیشتر مواظب باشید که متواضع بشوید وقتی رئیس یک گروهی شدید بیشتر مواظب باشید ، برای اینکه اگر سستی کنید در این قدرت روحی ، از شیطان زمین می خورید. [7]
بی اعتنایی به مقام و پرهیز از قدرت طلبی
از امام صادق (ع) روایت شده : آن فردی که ریاست طلبی کند به دین انسان مسلمان ضرر می رساند ولی آن اندازه گرگ درنده به گله گوسفند ضرر نمی رساند.
وظیفه اساتید و مربیان تربیت انسانهاست و باید با پرهیز از از ریاست طلبی و حب جاه و مقام این وظیفه را به خوبی انجام دهند ، حتی اگر حب جاه و مقام و ریاست طلبی هم در میان نباشد یکی از آفات مربیگری انجام امورات روزمره اداری و مسئولیتهای سازمانی است که به مربیان واگذار می شود ، هر چند گاهی از پذیرش اینگونه مسئولیتها گریزی نیست در این صورت مربی باید با بهره گیری از فضایل اخلاقی اجازه ندهد کرسی ریاست او را بگیرد و موجبات کبر و خود برگ بینی و جاه طلبی را در او فراهم آورد . حضرت امام راحل رضوان الله تعالی علیه می فرمایند: « انبیاء برای ثروت و قدرت دنیا و رسیدن به حکومت ابداً یک قدم برنداشتند ….. مسندها همه در نظر انبیاء پوچ است و قدرتها همه پوچ .»[8]
و از آنجا که تربیت انسانها و به عبارتی معلمی شغل انبیاء الهی است مربیان و اساتید نیز باید در این امر به آن رهبران الهی تأسی نموده و خود را از قدرت طلبی و حب جاه و مقام برهانند ، همچنین امام راحل می فرمایند: « قدرت طلبی در هر کسی باشد، این اسباب این می شود که زمین بخورد ، قدرت طلبی از هر که باشد از شیطان است ، می خواهد رئیس جمهور آمریکا قدرت طلبی کند یا یک طلبه ای در مدرسه بخواهد قدرت طلبی کند.»[9]
دقت در مصرف بیت المال و حفظ و نگهداری آن
سیره و روش ائمه (ع) خصوصاً سیره حضرت علی (ع) در ابعاد مختلف و از جمله در مورد بیت المال باید برای ما الگو باشد، باید ببینیم که حضرت در اوج قدرت و حکومت با اموال بیت المال چه می کرده است ؟ در یکی از نامه های حضرت به منشی های حکومتی خود می نویسد که سر قلم را نازک کنید ، سطرها را نزدیک به هم بنویسید ، از نوشتن چیزهایی که فایده ندارد ، احتراز کنید ….که موجب ضرر به اموال مسلمان ها نشود و یا آنگاه که طلحه و زبیر برای دنیا طلبی خود نزد حضرت آمدند و موضوعات شخصی خود را در میان گذاشتند حضرت چراغی را که با روغن بیت المال می سوخت خاموش کرد، ما نیز به عنوان کسانی که در تدریس سیره و سنت این انوار قدسی را بیان می کنیم باید نهایت احتیاط ، دقت و مراقبت را از اموال بیت المال نموده و در استفاده از اینگونه اموال خود را مقید و حداقل استفاده را بنماییم .
حضرا امام خمینی (ره) در آن خصوص می فرمایند: « بیت المال مسلمین را بزرگ بشمارید ، حکومتهای اسلامی نباید بیت المال را برای جلال و جبروت خودشان صرف نکنند ، بیت المال آن چیزی است که برای مسلمین است. حتی در آن مسائلی که حضرت امیر (ع) گفته ملاحظه کنند ، کوچک نشمرند مسأله را ، مسأله بیت المال مسلمین است و دستور، دستور اسلام.»[10]
حسن معاشرت
خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم عامل موفقیت رسول خدا (صلی الله علیه والهو سلم) را رأفت و نرمخویی ان حضرت با مردم معرفی می فرماید : « فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظّاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک»[11]
اساتید و مربیان نیز که همان کار انبیاء یعنی بیان معارف دینی را انجام می دهند باید با مهربانی و حسن خلق با مخاطبین برخورد نموده و از تندی ، خشونت و تلخی به شدت پرهیز کنند ، بدیها را با خوبی پاسخ داده و در برابر برخوردهای جاهلانه به مصداق آیه « و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً » رفتار کنند و در برابر برخوردهای جاهلانه آنها با کرامت و بزرگواری عبور کرده تا همواره شیرینی رفتار خوب و در دلها باقی مانده و آنها را جذب اسلام و معارف الهی نمایند.
امام رضوان الله تعالی علیه می فرمایند :« مبادا یک وقتی در ضمن اینکه شما خدمت می کنید ، یک درشتی ای باشد که خدمت شما را در خودش محو کند ، باید اخلاق اسلامی ، آداب اسلامی درست مراعات بشود، همانطوری که شیوه ائمه ما و اولیاء خدا و انبیاء خدا بوده است که خودشان را خدمتگزار مردم می دیدند و با حسن معاشرت و با رفتار انسانی با رفتار الهی ، رفتار می کردند و کارهایی را که باید انجام بدهند ، با همین حسن رفتار انجام می دهند و شما هم بندگان همان خدا و امت همان پیامبر و شیعه همان امیر المومنین هستید، شیوه های شما باید به همان طور باشد.»[12]
مطابقت کردار با رفتار
خداوند متعال در قرآن کریم ، کسانی که عمل خود را با گفته هایشان تطبیق نمی دهند نکوهش کرده و می فرماید : «یا ایها الذین أمنوا لم تقولون ما لا تفعلون»[13]بدیهی است شدت و اهمیت این سفارش اخلاقی و دستور الهی در مورد اساتید و مربیان بیشتر است زیرا مخاطبان به عنوان الگوی اخلاق اسلامی در عمل به اساتید و مربیان خود نگاه کرده و اعمال ایشان اثر زیادی بر زندگی مردم و مخاطبین خود دارد.
حضرت امام (قدس الله نفسه الزکیه الشریف) در این خصوص می فرمایند: « آقایان همانطوری که مدعی هستند، اسلامی هستیم، واقع مطلب این است که باید در عملشان ، در قولشان ، در خطابه هایشان در حرفهایشان ….یاد بدهند که ما مسلمان هستیم.»[14]
بینش سیاسی اجتماعی داشتن
در گذشته نه چندان دور جامعه ما و بسیاری از رهبران دینی و معلمان و اساتید تقریباً با موضوعات سیاسی و مسائل روز و اطلاعات جاری بیگانه و فاقد درک سیاسی عمیق بودند و حتی بعضی مطالعه مطالب سیاسی و عمل سیاسی را ضد ارزش می دانستند و این امر به کج فهمی و بد سلیقگی سیاسی می انجامید و از طرفی ایشان را به عقب ماندگی از معادلات اولیه سیاسی می کشانید، اما امروز با پیروزی انقلاب اسلامی و تحول عظیمی که در جامعه پدید آمده رویکرد مردم به مسائل سیاسی قوی شده است، در این میان اساتید و مربیان باید نگرشهای سیاسی اجتماعی را بخشی از تکلیف شرعی خود تلقی نمایند و مراقب باشند در مسیر انحرافی خط جدائی دین از سیاست قرار نگیرند ، در حال حاضر عدم آشنایی با مسائل سیاسی برای مربیان و تدریس کنندگان معارف دینی نقص است و به شدت بر کارآیی انها تأثیر منفی می گذارد مربیان ما امروز نمی توانند وظیفه خود را فقط در بیان معارف دینی بدانند بلکه لازم است فهم سیاسی خود را تقویت نموده و به عنوان کسی که مسئولیت اعتقادی و سیاسی مردم را بر عهده دارد عمل کنند.
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای می فرمایند : « اگر چه درس خواندن و آشنایی به معارف و خود سازی و پرداختن به درون و باطن خود یکی از فرائض مهم ، بلکه مهمترین فرائض است، اما این فریضه مهم ، نبایستی ما را از جریاناتی که در کشور می گذرد و وظایفی که در مقابل این جریانات داریم و نیز از حضور در صحنه های اجتماعی و کمک به پیشرفت انقلاب و شناخت توطئه های دشمنان انقلاب و پی گیری شیوه هایی که این توطئه ها را خنثی می کنند و لبیک گفتن به نیازهای عمومی جامعه و رفتن در جبهه های خطر و احیاناً جانبازی کردن و جان دادن غافل کند ….توصیه می کنیم شما شیران روز و راهبان شب باشید . »[15]
یا در جای دیگر می فرمایند: « امروز دیگر مثل سابق نیست که علما بروند کنج خلوتی را پیدا کنند و با خیال راحت در آن جا درس بخوانند ، نه ،عالمی که فردای این مملکت احتیاج دارد باید با مسائل زندگی و مسائل روز آشنا باشد ، سیاسی و فهم سیاسی و جهت شناسی ، جزءشئون عالم است.»[16]
بصیرت و شوق فرهنگی
یک مربی و مدرس معارف دینی می بایست در هر شرایطی ، ارشاد جامعه و تعلیم دین و اخلاق و ایجاد فضای معنوی و روحانی را مأموریت اصلی خود و وظیفه الهی دانسته و با همه توان و با بصیرت کامل و شور و شوق این مسئولیت بزرگ را ادا نمایند.در راستای انجام وظیفه تدریس گاهی مشکلاتی وجود دارد، مربی نباید انجام وظیفه مربیگری و تدریس برای او شکل و شمایل یک وظیفه صرفاًاداری و بخشنامه ای به خود گرفته و در ساعات معینی از روز و مطابق دستور و سلسله مراتب یکسری حرکات و فعالیتهای قالبی و خشک انجام دهد بلکه با رعایت قانون و مقررات باید دلسوزانه و عاشقانه با استفاده از چارچوبهای کلی ارائه شده با ابتکار خود در تمامی اوقات ، خالصانه معارف دین خدا را باشیوه های موثر به جان انسانهای تشنه حقایق برسانند . رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) خطاب به علی (علیه السلام) می فرمایند: « لئن یهدی الله لک رجلاً واحداً خیرٌ لک من الدنیا و ما فیها» [17]
(اگر خداوند به واسطه تو یک نفر را هدایت کند برای تو از دنیا و آنچه در آن است بهتر است) ، مربیان ما باید برای آموزشهای عقیدتی سیاسی و تعلیم دین و اخلاق به جوانان از هر فرصتی به خوبی بهترین بهره برداری را بنمایند ، حضرت امام رضوان الله تعالی علیه می فرمایند: « به مسأله آموزشهای عقیدتی سیاسی و اخلاقی بیشتر توجه شود ، دوران خدمت نظامی برای جوانان کشور بهترین فرصت و مناسبتی است که نظام و ارتش و مسئولین عقیدتی سیاسی اعتقادی بارور سازند ، که برای همیشه و تا آخر عمر سرباز و مدافع اسلام و میهن اسلامی باشند.»
همچنین حضرت آیت الله العظمی خامنه ای می فرمایند : « کار فرهنگی ، اولین خصوصیتی که دارد ، این است که باید هوشمندانه باشد، کار فرهنگی ، انبار نمی شود ، و این طور نیست که هر کس از دستش بر آمده بکند، این گونه کار فرهنگی به درد نمی خورد ، انبوه کار فرهنگی مهم نیست، انتظام کار فرهنگی ، چیده شدن و گزیده شدن و هر کاری در جای خود قرار داشتن ، این مهم است که باید هوشمندانه باشد.»[18]
تربیت و بازسازی معنوی
مربیان و اساتید باید ارتقای معنوی جامعه را از طریق مواعظ حسنه و منش و رفتار نیکو جدی بگیرند و خود را در برابر آن مسئول بدانند ، بی تردید انقلاب اسلامی در پرتو معنویت و دگرگونی دلها پدید آمده و اگر این تحول روحی و معنوی و تکامل پیدا نکند و یا احیاناً ضعیف شود ، تداوم انقلاب دچار مشکل خواهد شد ، ارتقاء معنوی در نیروهای مسلح که در بالا بردن توان و استقامت نیروها بسیار موثر است از اهمیت بیشتری بر خوردار و در حقیقت مأموریت اصلی انها می باشد ، خداوند متعال یکی از اهداف پیامبران را تزکیه و تربیت انسانها معرفی کرده و می فرماید: « هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین.»[19]
مقام معظم رهبری می فرمایند : « پرورش اخلاقی و معنوی که از طریق مواعظ حسنه و منش و رفتار نیکو به دست می آید احیاناً دارای اهمیت بیشتری از آموزشهای دینی است » مربیان و اساتید بزرگوار بایستی در برابر منکرات اجتماعی که مانع رشد معنوی مخاطبان خود است حساسیت نشان داده و با امر به معروف و نهی از منکر و کارهای فرهنگی در پالایش محیط خود بکوشند، زیرا امروزه شاهدیم حرکت وسیع و سازمان یافته ای در راه گسترش فساد و منکرات در جامعه و بویژه در نسل جوان ، وجود دارد و اگر مربیان محترم مراقب نباشند تمام زحمات آنها هدر خواهد رفت.
حفظ و تقویت اعتماد به نظام اسلامی
نظام اسلامی که از الطاف خدای متعال به ملت ایران است به حمایت مردمی متکی است ، و با اتکای به این حمایت مردمی که سرچشمه جوشان فیض الهی است ، ادامه حیات می دهد ، جدایی مردم از نظام به زوال یا تغییر هویت سیستم می انجامد و برای حفظ این ارتباط اساتید و مربیان نقش فعال و تعیین کننده ای می توانند ایفا کنند و اگر خدایی ناکرده اینان نقش خود را در پاسداری از اعتماد مردمی نسبت به نظام ایفا نکنند ، دیر زمانی نمی گذرد که نظام پشتوانه خود را از دست داده و کاری پیش نخواهد برد و گناه و مسئولیت این امر متوجه این گروه از افراد می باشد که به عنوان مدرس مفاهیم دینی وظیفه را به خوبی انجام نداده اند.
مقام معظم رهبری روحی له الفداه می فرمایند: « اگر اعتماد و اطمینانی که مردم به نظام دارند ، باقی بماند ، در جنگ ، مادر محاصره اقتصادی ، در جنگ خلیج فارس ، در جنگهای تبلیغاتی ، در مقابله با سیاستهای استکباری ، در جنگ با منافقین داخلی پیروز می شویم و اسلام پیش خواهد رفت …. آنچه که کارها را پیش می برد ، در درجه اول ، لطف الهی و فضل بی دریغ خداست و در درجه دوم پشتیبانی عظیم مردمی است ، این را باید حفظ کرد و حفظ آن بدست خود مسئولان ، علما و معلمان جامعه ، گویندگان معارف و روحانیون عالی مقام است .»[20]
البته اساتید و مربیان گرامی وقتی نقش محوری و کار ساز خود را در نظام حفظ خواهند کرد که از علم و آگاهی کافی دینی و محبوبیت برخوردار باشند و در دل مخاطبان و متربیان خود زندگی کنند ، شریک شادیها و غمهای آنان باشند و محرم راز و سنگ صبور شکوه هایشان باشند . مقام معظم رهبری خطاب به روحانیون نکات مهمی را بیان کرده اند که می تواند برای مربیان نیز بسیار کار ساز و مفید واقع شود ایشان می فرمایند : « اگر نقش روحانیت به عنوان محور حرکات مردم در جمهوری اسلامی بخواهد محفوظ بماند ، راهش این است که روحانیت دو چیز را در خودش تقویت کند و وقتی هم که آن را دارد حفظش کند ، اول خبرویتش در دین ، دوم محبوبیتش در میان مردم، این د.و چیز را لازم دارد ، اگر این دو چیز از ما گرفته شد ، بی آن به جسم بی جان تبدیل خواهیم شد. »[21]
پرهیز از تکبر
شهید ثانی در کتاب منیه المرید می گوید : یکی از موانع حق پذیری ، استکبار از حق است ، به معنای آنکه کبر و خود بزرگ بینی در هر شخص می تواند عامل بسیار مهمی در حق گریزی و مانعی جدی در حق پذیری شخص باشد، همانگونه که رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) می فرماید : « لا یدخل الجنه من فی قلبه مثقال حبه من کبر فقال بعض اصحابه ، هلکنا یا رسول الله إن أحدنا یحب أن یکون نعله حسنا و ثوبه حسنا؟ فقال النبی (صلی الله علیه واله وسلم) ،لیس هذا الکبر إنما الکبر بطر الحق و غمض الناس »[22]
هر کس به قدر یک مثقال گندم در دلش کبر باشد وارد بهشت نخواهد شد ، بعضی از اصحاب گفتند : پس ما هلاک شده ایم ای رسول خدا ، بعضی از ما دوست داریم که کفش و لباس خوب بپوشیم ، حضرت فرمود: کبر این نیست ، بلکه کبر، نپذیرفتن حق و تحقیر مردم است.
دوری از عجله در قضاوت و برداشتها
اساتید و مربیان گرامی باید از هر گونه قضاوت و برداشت غیر مستند و عجولانه اجتناب نموده ، زیرا بسیاری قضاوتهای عجولانه ، منجر به عکس العمل های غلط و ناحق و ندامتها و حسرتهای طولانی می گردد.، امام علی (ع) می فرماید : « لا تعجلوا الأمر قبل بلوغه فتندموا »[23]
در کارها قبل از آنکه وقت آنها برسد عجله نکنید ، زیرا موجب پشیمانی است و از نبی اعظم اسلام روایت شده که فرمود :« إنما اهلک الناس العجله و لو أنَّ الناس تلبثوا لم یهلک أحد » [24]
همانا عجله در امور مردم را هلاک کرده و اگر مردم تأمل و درنگ می کردند هیچ کس هلاک نمی شد و همچنین فرمود: « ایاکم و العجله إلی احد فلعلّه مومن و انتم لا تعلمون »[25]
از عجله نمودن نسبت به هر شخصی بپرهیزید ، زیرا ممکن است او مومن باشد و شما ندانید .
البته منظور ما از پرهیز از عجله فقط در برداشت عجولانه از سوالات و سخنان مخاطبین نیست ، بلکه هر گونه رفتار و گفتار و وضعیت ظاهر را نیز شامل می شود ، به عنوان مثال ما حق نداریم در مورد جوانانی که از مد و مدلی خاص استفاده می کنند با یک شیوه برخورد کنیم زیرا انگیزه آنها متفاوت است ، یکی از روی جهل و ناآگاهی یکی به دلیل انحراف و زیبایی شناسی ، دیگری به دلیل لاابالی گری و مد گرایی ، یکی به دلیل رویکرد به مفاسد اخلاقی و یکی به دلیل عقده حقارت و ضعف شخصیت و خود باختگی و دیگری هم به دلیل دهن کجی به ارزشهای والای اسلامی و انقلابی و … در هر صورت نسبت به هر کدام از این وضعیتها باید با شیوه خاصی رفتار کرد و درصدد اصلاح و تربیت آنان بر آمد.
پرهیز از موضوعات حاشیه ای
روایتی از امام علی(ع) می خوانیم:«العمر أقصر من أن تعلم کلَّ ما یحسن بک علمه فتعلم ألأ همَّ فا لأ همَّ »[26]
عمر کوتاه تر از آن است که هر چه را که دانستنش به تو سود می رساند فراگیری ، پس ابتداء به یاد گیری مهم ترین ها و سپس آموختن دیگر امور مهم بپرداز.
این روایت شریف یکی دیگر از وظایف مربیان و اساتید محترم را بیان می کند ، زیرا وظیفه ما پرداختن به مهم ترین امور مورد نیاز متعلمین می باشد و لذا باید به سراغ موضوعات اصلی رفت و مباحث ریشه ای را مطرح کرد و در این زمینه به کلام رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) تأسی نمود که خطاب به اباذر غفاری فرمود: « یا اباذر اترک فضول الکلام و حسبک من الکلام ما تبلغ به حاجتک » [27]
(ای اباذر ، کلام زیادی را رها کن و تنها به آن مقدار که رفع حاجت تو کند بسنده نما . )اگر عموم مردم تلاش کنند به این کلام نورانی عمل کنند از بسیاری از ضررها و زیانها ، اتلاف سرمایه های مادی و معنوی جلوگیری می شود و به سوی پیشرفت ، ترقی و کمال گام برخواهند داشت ، خصوصاً کسانی که در کرسی تدریس قرار می گیرند باید توجه داشته باشند که ظرفیت اندیشه و تفکر آنان هر چقدر هم گسترده باشد محدود است، همانگونه که امام علی (ع) می فرماید:« إن رأیک لا یتسع لکل شی ء ففرِّغه للمهم »[28]
(همانا رأی و اندیشه ی تو گنجایش همه چیز را ندارد ، پس آن را برای امور مهم خالی ساز .) لذا در تدریس باید با بیان محورهای اصلی به اهداف زیر بنائی درسی که تدریس می شود توجه داشت.
شرح صدرداشتن وعامل بودن شرط توفیق در تدریس
یکی از موضوعات مهم در امر تدریس شرح صدر است،حضرت موسی (علیه السلام) ، در قرآن کریم ویژگیهای متعددی برای او بیان شده است ، از خدا طلب می کند﴿ربَّ اشرَحْ لی صدری ویَسَّرلی أمری واحْلُلْ عُقدَةً مِن لسانی یفقَهُوا قولی﴾[29] (خدایا به من شرح صدرعطا کن وامورم را آسان گردان وگره ولکنت را از زبانم بگشا تا سخنانم را بفهمند)،همچنین عامل بودن به آنچه مربی ومدرس بیان می کند از شیوهای توفیق در تدریس به شما می رود،همانگونه که روایت شده:﴿کونوا دعاةَ الناس ِبغیرِألسنَتِکُم﴾[30](مردم را به غيرزبانتان به سوی کارهای خيردعوت کنيد،لازم به ذکراست اين مورد یعنی عامل بودن دراثرگذاری در متربیان بسیار مؤثر است اما اینطور نیست که کلیّت داشته باشد ، ضمن اینکه باید عامل بود،اخلاص درعمل نیز شرط است وشنونده هم باید لیاقت وقابلیت داشته باشد،اینکه می گویند:سخنی که ازدل برآید،لاجرم بردل نشیند ، همیشه صادق نیست،تاریخ گواهی می دهد که بعد ازپیامبراکرم(صلی الله علیه واله وسلم) مبلغ و مدرسی مانند امیرالمؤمنین علی (علیه السلام ) وامامان (علیهم السلام) نیامده اند وهرگزآنها سخنی غیرالهی بر زبان جاری نکردهاند،اما همین سخنان در معاویه ها وعمروعاص ها اثر نمی کند،خود پیامبر اعظم(صلی الله علیه واله وسلم) سخنانش در ابو سفیانها،ابوجهل ها اثر نمی کرد،حتی سخنش گاهی در بعضی همسرانش اثر نمی کرد و درنهایت فتنه جمل را ایجاد کردند ودستور تیرباران بدن مطهر امام حسن(علیه السلام ) را صادرکرد امام حسین (علیه السلام ) روز عاشورا بسیار لشکر کفرزده اموی را نصیحت کرد، ولی هیچ در دلهای سخت شده آنان اثر نکرد.
توجه به ظواهر
مربیان باید در هنگام تدریس و حضور در محیط کلاس درس به لباس و پوشش خود، بوی بدن و معطر ساختن خود، به وضعیت موی سر و صورت ، مسواک زدن، و کوتاهی و تمیزی ناخنهای خود نیز توجه داشته باشند.
در بحث پوشش با رعایت قناعت و ساده زیستی نظافت را رعایت کنند و توجه داشته باشند همانگونه که خداوند زیبایی را دوست دارد بندگان او نیز چنین اند و بنا به فرموده ی رسول خدا (ص) « إنَّ الله یحب إذا خرج عبده المومن إلی اخیه أن یتهیَّا له یتجمّل »[31]
همانا خداوندمتعال دوست داردهر گاه بنده اش برای ملاقات برادرش روان می گردد ، خود را برای او آماده سازد و زیبا نماید و همچنین توجه داشته باشیم که زهد و تقوی در ژولیدگی و آلودگی بدن نیست ، همانگونه که امام علی (علیه السلام) می فرماید: « إن الله یبغض من عباده القاذوره الذی یتأنف به من جلس إلیه »[32]همانا خداوند متعال از میان بندگانش از شخص کثیف و بدبویی که هر کس با او بنشیند از بوی بد او آزرده می شود بیزار است ، توجه داشته باشیم که مخاطبین و متربیان قبل از اینکه از درس دادن و گفتار ما بهره ببرند، از اعمال و رفتار ما الگو برداری می کنند و اگر لغزشی در ما ببینند یا از ما و آنچه که ما تدریس می کنیم یعنی از دین و دینداری بیزار می شوند و یا همان لغزش ما را تکرار می کنند و دچار انحراف می گردند در اینجا سخن امام علی (علیه السلام) بسیار هشدار دهنده است آنجا که می فرماید : « زلّه العالم کأنکسار السّفینه تغرق و یغرق معهما خلق »[33]
لغزش عالم مانند شکستن کشتی است ، که هم خودش را غرق می کند و هم گروه بسیاری با او غرق می شوند.
نگاه محبت آمیز به متربیان و حسن ظن به آنها
از جمله صفات لازم برای اساتید گرانقدر و مربیان ، نگاه مححبت آمیز و پرهیز از هر گونه سوء ظن به متعلمین و مخاطبین است ، از آنجا که عموماً مخاطبین ما را جوانان مومن تشکیل می دهند و اگر خطائی هم از آنان سر می زند ، ره گم کردگانی هستند که دنبال حقیقت می گردند و نیازمند به هدایت و روشنگری می باشند، لذا باید به مصداق فرموده ی رسول اکرم (صلی الله علیه واله و سلم) به آنان نگاه کرده و با نگاه محبت آمیز خود ، هم برای خود کسب پاداش الهی کند و هم آنان را جذب نمایند ، تا بتواند زمینه هدایتشان را فراهم سازند ، رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) می فرمایند : « نظر المومن فی وجه المومن حباً له عباده »نگاه محبت آمیز مومن به چهره ی برادر مومن خویش عبادت است.[34]
و همچنین نسبت به متربیان نباید سوء ظن داشت ، زیرا سوء ظن به مخاطبین ممکن است برخورد ناصوابی را از طرف استادو مربی نیست به متربی مانند : تحقیر ، تمسخر ، خرد کردن شخصیت ، اهانت و…. را به دنبال داشته باشد و از سوی دیگر این سوء ظن و رفتار ناشایست موجبات سرخوردگی مخاطبین و بد بینی آنها به دین و دین مداران را فراهم آورد ، پس بهتر است به سخن رسول خدا تأسی کنیم که می فرمایند: « أحسنوا ظنونکم بإخوانکم تغتنموا بها صفاءالقلب و نماء الطبع »[35]
گمانهای خویش را نسبت به برادران خود نیکو سازید تا بدین طریق به صفای قلب و رشد طبع دست یابید ، و همچنین فرمود: « [36]هرگز در مورد کلمه ای که از دهان برادرت خارج شده و می توانی برای آن توجیهی بیابی ، گمان بد مبر .»
و فرمود: « عذر برادرت را بپذیر و اگر او عذری ندارد برایش عذری بساز.»[37]
اساتید و مربیان باید توجه داشته باشند که هرگز به خاطر خطاییکه از مخاطبین خود دیده اند کینه او را به دل نگیرند و در صدد انتقامجویی از او و مجازاتش بر نیایند که این از یک فردی که مدعی تربیت یافتگی در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است بسیار بعید و دور از شأن است از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود : «حقد المومن مقامه تمَّ یفارق اخاه فلا یجد علیه شیئاً و حقد الکافر دهره »[38]
کینه مومن زمانی است که از جای خود بلند شود و از برادرش در حالی جدا می شود که بین او و برادرش هیچ کینه ای نیست ، ولی کینه ی کافر تا زمانی که زنده است باقیمی ماند و اگر در صدد انتقام و تنبیه بر نیاید به مراتبی ارزشمند تر از آنچه بر اثر تنبیه ممکن است به دست آورد ، دست می یابد و تا پایان زندگی در خاطر او به عنوان خاطره ای خوش و مثبت باقی خواهد ماند.
توجه به خود سازی
یکی دیگر از مواردی که مربیان و اساتید باید به آن توجه داشته باشند ، اهمیت امر خود سازی ، تهذیب و تأدیب نفس است ، زیرا فردی که می خواهد هدایتگر و راهنمای دیگران باشد ، باید خودش هدایت شده و ره یافته باشد در غیر این صورت نباید به امر تدریس روی آورد ، امام علی (ع) می فرماید : « من نصب نفسه للناس اماماً فلیبدأُ بتعلیم غیره » هر کس خویش را برای راهبری مردم نصب نموده است ، باید پیش از تعلیم دیگران به تعلیم خویش بپردازد ، و اگر قبل از خود سازی به تعلیم روی آورد، چون احتمال لغزش او بسیار است خود را تباه و مخاطبین خود را هلاک می سازد و در واقع « من لم یصلح خلائقه لم ینفع الناس تأدیبه» هر کس به اصلاح خلقیات خویش نپردازد ، تأدیب و تربیت او برای مردم سودی نخواهد داشت.[39] پس امر مهمی که مربی و مدرس باید به آن توجه کند مبادرت به خود سازی و اصلاح نفس خویش است ، از امام علی (ع) روایت شده است که فرمود: تا نخست به موعظه ی خود نپرداخته ای به موعظه ی دیگران مپرداز .[40] در حدیث قدسی آمده است که خداوند، بعضی از انبیاء بنی اسرائیل وحی فرمود : خود را موعظه نما و اگر خود پند گرفتی ، آن گاه به موعظه ی مردم بپرداز و گرنه از من حیا کن.[41]
حلیم بودن و صبور بودن
مربیان گرامی در مسیری که برای تدریس در پیش گرفته اند به عنوان هادیان نسل جوان وظیفه ای سنگین را عهده دار شده و مشقات زیادی را باید تحمل کنند و لذا در این مسیر صبر و حلم راهگشای آنان خواهد بود ، صبر در برابر ناملایمات و مشکلاتی که ذاتی مربیگری است و حلم در برابر نامهربانیهای متربیان که از جهل آنان ناشی می شود ، از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند : « إن الصبر و البر و الحلم و حسن الخلق من اخلاق الانبیاء »[42]
همانا صبر ، احسان ، حلم و حسن خلق از اخلاق انبیاست ، با دقت نظر در این سخن شریف به چهار عامل اصلی که مقدمه ای برای هدایت گری و تأثیر گذاری است بر می خوریم ، استاد و مربی که در برابر اذیت متربیان و مخاطبین خود که غالباً از سر جهالت ، خطا و بازی گوشی است صبر می کند و در عوض به آنها نیکی کرده و با بردباری و تحمل خویش او را شرمنده می سازد و با اخلاق نیکوی خود او را مجذوب خویش می سازد بدون شک در مسیر تعلیم و تربیت موفق خواهد بود ، البته لازمه حلم و بردباری خود را به غفلت زدن است همانگونه که امام علی (ع) می فرماید : « لا حلم کالتّغافل» هیچ شکیبایی مانند خود را به غفلت زدن نیست ، این عمل درمتربیان عموماً و در فرد خاطی خصوصاً ، اثر سازنده ای می گذرد.
در این مورد نیز بهترین الگو ، انبیاء و ائمه (علیهم السلام) می باشند ، اگر نبود حلم نبوی آنهمه انسانهای عنود و لجوج مسلمان نمی شدند به عنوان نمونه ، آن مرد یهودی بر بلندی خانه اش می ایستاد و بر سر پیامبر خاک و خاکستر می ریخت و آن حضرت از خود حلم و بردباری نشان می داد تا روزی که او مریض شد ، پیامبر به عیادتش رفتند و او چون حلم پیامبر را دید به حقانیت آن حضرت پی برد و اسلام آورد ، همچنین روایت شده که روزی مردی مسیحی به امام باقر (ع) اهانت کرد و نعوذ بالله گفت: «انت بقر» امام (ع) فرمود : « لا انا باقر » نه من شکافنده ی علوم هستم .آن شخص گفت : «انت ابن الطبّاخه » تو یک فرزند زن آشپز هستی ، حضرت فرمود: « ذلک حرفتها» این حرفه ی اوست .آن شخص گفت : « انت ابن السوداء الزنجیه البذیّه» تو فرزند زن سیاه بد دهان هستی ، امام (ع) فرمود: اگر راست می گویی ، خداوند مادر مرا بیامرزد و اگر دروغ می گویی ، خداوند تو را ببخشاید ، آن فرد وقتی حلم و بردباری امام (علیه السلام) را دید هدایت یافته و مسلمان شد.[43]
از خانواده خود شروع کنیم
از دیدگاه قرآن کریم علماء دین ورهبران الهی از جایگاه ویژه ای برخور دارند وقرآن کریم می فرماید:﴿یرفع اللهُ الذین امنوا منکم والذین اوتو العلم بما تعملون َخبیر﴾[44](خداوند کسانی را که ایمان آورده اند وکسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی می بخشد وخداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است) ودرجای دیگر می فرماید:﴿قل هل یستوی الذین یعلمونَ والذینَ لا یعلمونَ اِنما یتذکّرُ اولواالألبابِ ﴾[45](بگوآیا آنان که می دانند با آنانی که نمی دانند یکسانند، تنها خردمندان متذکر می شوند،از آنجا که رفتارمربیان ومدرسان دینی وهم اعمال ورفتارخانواده آنان در تبلیغات دینی وعملکرد مردم مؤثراست ، وظیفه مربیان چند برابر می شود ولذا باید خود مطابق آنچه می گویند عمل کنند ورفتارشان مبتنی بر اسلام باشد﴿یا ایها الذین امنوا تقولونَ ما لا تفعلونَ کبُرَ مَقَْتاً عنداللهِ اَنْتقولوا ما لا تفعلون﴾[46](ای کسانی که ایمان آورده اید چرا چیزی می گوئید که در مقام عمل خلاف آن عمل می کنید از خدا بترسید از این عمل که سخنی بگوئید وخلاف آن کنید که خدا را به غضب می آورد،اگر آنچه می گویند عمل نکنند گناه بزرگی را مرتکب می شوند)ا امام علی (علیه السلام) درحدیثی می فرمایند:﴿منَ نَصَبَ نَفسَهُ للناسِ اماماً فلیَبْدَأ بتعلیم نفسِهِ قبل تعلیم غیرِهِِ ولیَکُن تأدیبُهُ بسیرَتِهِ قبْلَ تأدیبِهِ بلسانِهِ﴾[47](هر کس خود را پیشوای مردم قرار دهد باید بیش از دیگران به تعلیم خویش بپردازد وباید تربیت دیگران را با رفتار خویش انجام دهد،قبل از ادب کردن با زبان)،ودر گام بعدی باید به خانواده وبستگان خود بپردازد همانگونه که پیامبراکرم(صلی الله علیه واله وسلم) مأمور می شود برای تبلیغ علنی ابتدا از خانواده وخویشاوندان خود شروع کند﴿وانذرعشرتک الاقربینَ﴾[48](ای پيامبربستگان نزدیک را انذار کن وچون آنان را دعوت به اسلام کرد، فرمود:﴿واللهِ الذی لا اله الاّ هوَ انّی رسول الله الیکم خاصّةً والی الناس ِعامّةٌ﴾[49] (به خدایی که جزاومعبودی نیست سوگند،من فرستاده خدا به سوی شما به صورت خاص وبه سوی مردم به صورت عام هستم،همچنین قرآن کریم می فرماید:﴿یا ایها الذین امنوا قواانفسکُم واهلیکُم ناراً وقودُها النّاسُ والحجارةٌ﴾[50](ای کسانی که ایمان آورده اید خود وخانواده خویش را ازآتشی که هیزم آن انسانها وسنگها هستند نگه دارید)،وچون آیه ذکر شده یکی ازیاران پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) سئوال کرد چگونه خانواده خود را ازآتش دوزخ حفظ کنم حضرت فرمود:﴿تأمُرُهُم بما أمرالله وتنها هُم بما امرَاللهُ وتنها هُم عمّا نَها هُم اللهُ فإن اطاعوک کُنت قدوقَیْتَهُم وإن عَصَوْکَ کنتَ قد قضیتَ ماعلیک﴾[51](آنها را به آنچه خدا امرکرده است امرکن وازآنچه خدا باز داشته نهی کن،اگراز تو اطاعت کردند آنها را از آتش دوزخ حفظ کرده ای واگر نافرمانیت کردند وظیفه خود را انجام داده ای) واز امیرالمومنین علی(علیه السلام) روایت شده که در تفسیر آیه شریفه فرمود:﴿علَّمواانفسکم واهلیکم الخیرَ وادَّبُوهُم﴾[52] از آنجا که عالمان دینی،مربیان ومدرسان بزرگوار ورثه انبیاء به حساب می آیند،اولین ومهمترین انتظاری که از خانواده مربیان می رود اینکه باور کنند در یک جایگاه ویژه ودر موقعیت ممتاز نسبت به خانوادهای دیگراقشار قرار دارند،قرآن کریم این انتظار را با صراحت بیان کرده ومی فرماید:﴿یا نسا النبی لستُنَّ کأَحدٍ من النساءِ﴾[53] (شما مانند دیگر زنان معمولی نیستید در واقع شما از جایگاه ویژه برخوردارید ودر نتیجه مسئولیت بیشتری متوجه شماست)،مربیان محترم باید همواره با زبانی نرم ومنطقی قوی این باور رابه خانواده وفرزندان خود منتقل کنند،قرآن کریم در بیان این جایگاه ویژه حساب خاصی برای ثواب وعقاب آنها باز کرده ومی فرماید:﴿یا نساء النبی مَن یأتِ منکُنَّ بفاحشةٍ مبیّنَةٍ یُضاعَفْ لها العذاب ضعفینِ وکانَ ذلک علی اللهِ یسیراً ومن یقنُت منکُنَّ للهِ ورسولِهِ وتعمل صالحاً نؤتِها أجرَها مرَّتین ِ وأعتدنا لَها رزقاً کریما﴾[54] (ای همسران پیامبر،هر کدام از شما که مرتکب خلاف وگناه آشکاری گردد،کیفراودوچندان خواهد بود واین کار برای خدا آسان است وهرکس از شما در برابر خدا ورسولش خضوع کند وعمل صالح انجام دهد جز او پاداشش را دو چندان خواهیم داد وروزی ارزشمندی برای او فراهم می کنیم)،یقیناً خانوادهای محترم مربیان ومدرسان اگردر اهداف مقدس همسرانشان شریک شوند وآنها را کمک کنند ونمود عینی تربیت یافتگان مکتب اسلام ومذهب تشیع باشند ازچنین ثوابی بی بهره نیستند، امام صادق (علیه السلام) می فرماید:﴿ان الحسنَ مِن کلَّ احدٍ حسن وانّهُ منکَ احسنُ لمکانِکِ منّا وإنَّ القبیحَ مِن کلَّ احدٍ قبیحٌ وانّهُ منک اقبَحُ﴾[55](به راستی خوبی ازهرکس خوب است ولی ازتوبهتراست به خاطر نسبتی که به ما داری وزشتی ازهمه بداست ولی از تو زشت تراست زیرا تورا از ما می دانند)،علاوه به آنچه ذکر شد خانواده مربیان ومدرسان دینی باید به تقوا وپاکی شهره باشند وآن به خاطر موقعیت ویژه وحساسی است که دارند؛قرآن کریم به زنان پیامبردستورمی دهد که ﴿یا نساءِ النبیّ لستُنَّ کأحدٍ مِن النساءِ إن اتَّقَیْتُنَّ فلا تَخْضَعنَ بالقول ِفیطمع الذی فی قلبِهِ مرضً وقُلنَ قولاً معروفاً﴾[56](ای همسران پیامبر شما همچون یکی اززنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید پس، به گونه ای هوس انگیزوبا نرمش سخن نگوئید که بیماردلان به طمع می افتند وسخن شایسته بگوئید)،امروزجامعه ما این توقعات را ازهمسران مروّجان ومربیان دینی دارد،واگرکمترین مسئله ای را مردم مشاهده کنند که ازخانواده ما توقع ندارند به شدّت زبان به اعتراض می گشایند واثرات اعمال ما ودرسها وکلاس های ما از بین می رود.
همچنین حفظ حیاء وحجاب توسط همسران پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) به عنوان رهبرالهی مورد تأکید قرارداده ومی فرماید:﴿وَقَرَنَ فی بُیُوتِکُنَّ ولا تَبَرَّجْنَ تَبرُّجَ الجاهلیّةِ الأولی﴾[57](ودر خانه های خود بمانید وهمچون دوران جاهلیت نخستین درمیان مردم حاظرنشوید،امروزنیزاین حیاء ومتانت از خانوادهای مربیان ما انتظار می رود وتوقع این است که در کوچه وخیابان وبازارودر مجالس ومحافل خانوادگی وعروسی ها وغیره سنگینی ومتانت خود را حفظ کنند والبته این مهم باید مورد توجه ودقّت خود ما نیز قرارگیرد وهرچند گاه به عنوان مبلّغ دینی به همسران ودختران خویش متذکرشویم ،همانگونه که خداوند شخص پیامبراکرم(صلی الله علیه واله وسلم) راخطاب قرارداده ودستور می دهد به همسران ودختران خویش،زنان ومؤمنان دستور دهد تا حجاب و وقاروعفت وحیای خویش را پاس دارند لذا می فرماید:﴿یا ایها النّبیُّ قُل لِأزواجِکَ وبناتِکَ ونِساءِ المومنینَ یدُ نین علیهنَّ من جلا بیبهنَّ﴾[58](ای پیامبر به همسران ودخترانت و زنان مؤمنان بگوروسریهای بلند خود را برخویش فرو افکنند،وعلاوه بر حفظ عفت وحیاء به اقامه دستورات دینی بپردازند)بر کسی پوشیده نیست که یکی از راههای جلب افراد جامعه به دین ودین داری وعمل به دستورات نورانی اسلام وسنت پیامبراکرم(صلی الله علیه واله وسلم) واهلبیت (علیهم السلام) خصوصاً اقامه نمازوپرداخت زکات است تا با نماز رابطه خود را با خدا تقویت کنند وبا پرداخت زکات ارتباط خود را با بندگان خدا محکم نموده وشکاف طبقاتی را کم کنند،قرآن کریم دستور می دهد:﴿وَأقمن الصلاةَ واتینَ الزکاةَ ﴾[59](ای همسران پیامبرنمازرا به پا دارید وزکات را بپردازید،راستی اگر مربیان ومدرسان ومبلغان جامعه اسلامی از خانواده خود شروع کنند آنگونه که خداوند اسماعیل(علیه السلام) رامورد تمجید قرار می دهد،مورد تمجید قرار نمی گیرند؟خداوند در مورد اسماعیل(علیه السلام) می فرمایید:﴿وکانَ یأمُرُاهلَهُ بالصلاةِ والزکاةِ وکانَ عندَ رَبّهِ مرضیّاً﴾[60](او همواره خانواده اش را به نمازوزکات،امرمی کرد وپیوسته مورد رضایت خداوند بود)،برای یک مبلّغ ومروّج دینی چه چیزی بالاتراز مقام رضوان وخشنودی پروردگار می تواند باشد واینکه خانواده ما مطیع خدا و رسول او باشند، همانگونه که امر فرموده :﴿واطعنَ اللهَ ورسولَهُ﴾[61](خدا و رسولش را اطاعت کنید).
در مسیر تبیین وترویج دین دو شیوه پیش روی ماست ،یکی از راه زبان وسخنرانی وکلاس داری وتدریس ونوشتن است وراه دیگرازشیوه عمل ورفتاربهره جستن است، اگررفتاروعمل خانوادهای مدرسان ومربیان منطبق با آنچه می گویند ومی نویسند باشد، تحولی عمیق در جامعه پیدا می شود وشاید نقش خانواده از خود مدرس ومربی برجسته تر جلوه کند، امام صادق (علیه السلام) می فرماید:﴿کونوا دعاةً لِلنّاس ِبغیرِالسِنَتِکُم لِیَرَوا منکم الورع َوالاجتهادَ والصلاةَ واخیرَ فإنَّ ذلک داعِیَةٌ﴾[62] (مردم را باغیر زبان خود به کارهای نیک وشایسته دعوت کنید تا آنان از شما ورع وتلاش ونماز وکوشش در کارهای خیرببیند،پس به راستی این گونه عمل کردن دعوت کننده است.
ما وخانوادهایمان می توانیم با شیوه زهد وساده زیستی به تبلیغ عملی از دین بپردازیم واین زهد به جهت همدلی وهمدردی با اقشار جامعه است امام علی(علیه السلام) می فرماید:﴿أن یُقَدَّروا انفسَهُم بضعَفَه الناسِ کیلا یَتَبَیَّغَ بالفقیرِفَقْرُهُ﴾[63](خداوند برپیشوایان دادگرفرض کرده که زندگی خود را با طبقه ضعیف تطبیق دهند، تا رنج فقر مستمندان را ناراحت نکند) .
علاوه برآنچه ذکر شدخانواده یک مدرس ومربی که دین را تبیین می کند، نیز باید به احکام شرعی ومسائل دینی آگاهی داشته باشد، تا کارتبلیغی وتدریس همسررا تکمیل کند،نیمی ازجامعه ما را زنان تشکیل می دهند واگر همسران ما به احکام دین تسلط داشته باشند، آنها می توانند راحت تر مبانی وموضوعات دینی مورد نیازخود را بپرسند وازآن آگاهی یابند واینان نیز باید به سیره عملی زهرای اطهر(سلام الله علیها) و زینب کبری (سلام الله علیها) تأسی کنند وخود را در خدمت این بخش اززنان جامعه اسلامی قرار دهند وآنان را درمسیر رشد وبالندگی ودین داری ودین باوری کمک ویاری رسانند.