تحقيق در اخبار(تفسیر سوره حجرات)

يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ (‏6)
اي كساني كه ايمان آورده‏ايد، اگر فاسقي برايتان خبري آورد، نيك وارسي كنيد، مبادا به ناداني گروهي را آسيب برسانيد و [بعد،] از آنچه كرده‏ايد پشيمان شويد.
مفسران در شأن نزول اين آيه نقل كرده‌اند:حارث بن ضرار خزاعي مي‌گويد: من خدمت رسول خدا مشرف شدم، ايشان مرا به اسلام دعوت فرمود. من نيز اسلام آوردم. مرا به دادن زكات دعوت كرد. آن را هم پذيرفتم و عرضه داشتم: يا رسول اللََّه! به سوي قوم و قبيله‏ام برمي‏گردم، و ايشان را به اسلام و دادن زكات مي‏خوانم، هر كس اجابتم كرد زكاتش را مي‏گيرم، و شما شخصي را (در فلان روز) بفرستيد تا هر چه زكات جمع‏آوري كرده‏ام به خدمت شما بياورد.حارث بين قوم خود رفت و دعوتش پذيرفته شد، و زكاتها را از آنان كه مسلمان شدند جمع كرد، ولي در آن تاريخي كه معين كرده بود فرستاده‏اي از ناحيه رسول خدا نرسيد. حارث پيش خود فكر كرد حتما حادثه‏اي رخ داده و رسول خدا از دست او خشمگين شده، لذا محترمين از قوم خود را خواست و به ايشان گفت: رسول خدا تاريخي معين كرد كه در آن تاريخ فرستاده‏اي براي گرفتن زكات نزد من مي‏فرستد، و رسول خدا هرگز خلف وعده نمي‏كند، و من خيال مي‏كنم اين تاخير جز براي اين نيست كه آن جناب خشمگين شده، به راه بيفتيد تا نزد آن جناب برويم.از سوي ديگر رسول خدا در رأس همان تاريخ، وليد بن عقبه را به سوي حارث روانه كرد، تا زكاتهايي را كه از اشخاص گرفته تحويل بگيرد، اما وليد در بين راه وحشت مي‏كند و برمي‏گردد، و به عرض رسول خدا مي‏رساند كه من نزد حارث رفتم و او از دادن زكات خودداري كرده، مي‏خواست مرا بكشد. رسول خدا فوراً لشكري به سوي حارث و قبيله‏اش روانه مي‏كند. لشكر آن جناب در بين راه به حارث و نفراتش برمي‏خورند كه از قبيله بيرون آمده و دارند مي‏آيند.

لشكريان حارث و نفراتش را دوره كردند. حارث پرسيد به سوي چه كسي مأموريت يافته‏ايد؟ گفتند به سوي تو. پرسيد: براي چه؟ گفتند: رسول خدا وليد بن عقبه را نزد تو فرستاده و او برگشته و گفته كه من نزد حارث رفتم، ولي او زكات را به من نداد، و خواست مرا به قتل برساند. حارث گفت به آن خدايي كه محمد را به حق مبعوث كرده چنين نبوده، و من اصلاً وليد را نديده‏ام، و وليد نزد من نيامده.
بعد از آنكه حارث به حضور رسول خدا رسيد (حضرت) پرسيد: آيا زكات را ضبط كردي و خواستي فرستاده مرا به قتل برساني؟ عرضه داشت: نه به آن خدايي كه تو را به حق مبعوث فرموده من اصلاً وليد را نديده ام و او هم مرا نديده و من نيامدم مگر بعد از آنكه ديدم در تاريخي كه معين فرمودي كسي را نفرستادي. ترسيدم خدا و رسول بر من خشم گرفته باشد، لذا آمده‏ام كه علت تاخير را بپرسم. در اينجا بود كه آيه «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَينُوا …» نازل شد.
نکات تفسيري
1. «فِسق» در لغت به معناي خارج شدن است و دراصطلاح قرآني، به خارج شدن از راه مستقيم گفته مي‏شود. اين كلمه در برابر عدالت به كار مي‏رود
و فاسق به كسي گويند كه مرتكب گناه كبيره‏اي شود و توبه نكند.اين واژه در قالب‏هاي گوناگون، پنجاه و چهار بار در قرآن آمده و در موضوعات و مصاديق مختلفي به كار رفته است.
2. کلمه «نبأ» به معناي خبر مهم و عظيم الشأن است. كلمه «تبّين» و نيز كلمه «استبانهْْ» و «ابانهْْ» همه به يك معنا است، و اين کلمه هم متعدي استعمال مي‌شود و مفعول مي‌گيرد، و هم لازم استعمال مي‌شود، اگر متعدي شود معناي ايضاح و اظهار مي‌دهد، مثلا وقتي گفته مي‌شود: «تَبَيَّنْتُ الاَمْر» معنايش اين است که من فلان امر را روشن و اظهار كردم. اگر به‌طور لازم استعمال شود، به معناي اتضاح و ظهور خواهد بود، وقتي گفته مي‌شود «ابانَ الامر» و يا «تَبَيَّنَ الامر» معنايش اين است که فلان امر واضح شد.
3. اين آيه ادامه وظائف امت در برابر رسول گرامي اسلام است و مي‏گويد هنگامي كه اخباري را خدمت او مي‏آورند بايد از روي تحقيق باشد، و اگر شخص فاسقي خبر از چيزي داد بدون تحقيق نپذيرند، و پيامبر را براي پذيرش آن تحت فشار قرار ندهند.
نخست مي‏فرمايد: «اي كساني كه ايمان آورده‏ايد اگر شخص فاسقي خبري براي شما آورد درباره آن تحقيق كنيد»: يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَينُوا.
سپس به علت آن اشاره كرده مي‏افزايد: «مبادا در صورت عمل كردن بدون تحقيق، به گروهي، از روي ناداني آسيب برسانيد، و از كرده خود پشيمان شويد»! (أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلي‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمِينَ).
همانگونه كه اگر پيامبر به گفته «وليد بن عقبه» عمل مي‏فرمود و با طايفه «بني المصطلق» به عنوان يك قوم مرتد پيكار مي‏كرد فاجعه و مصيبت دردناكي به بار مي‏آمد.
از لحن آيه بعد چنين استفاده مي‏شود كه بعضي از افراد اصرار داشتند که با اين طايفه پيكار صورت گيرد. قرآن مي‏گويد: اين كار شايسته شما نيست، اين عين جهالت و ناداني است و سرانجامش ندامت و پشيماني خواهد بود.
معناي آيه چنين است: اي كساني که ايمان آورده‌ايد؟ اگر فاسقي نزد شما خبري مهم آورد، در مورد خبرش تحقيق و پيرامون آن جستجو كنيد، تا به حقيقت آن واقف شويد، تا مبادا بدون جهت و به ناداني بر سر قومي بتازيد،
و بعداً از رفتاري که با آنان كرده‌ايد پشيمان شويد.
4. ساختن خبرهاي دروغين و تكيه بر اخبار غير موثق يكي از حربه‏هاي قديمي نظامهاي جبار و استعماري است كه به وسيله آن جو كاذبي ايجاد كرده، و با فريب و اغفال مردم ناآگاه آنها را گمراه مي‏سازند، و سرمايه‏هاي آنها را به تاراج مي‏برند. اگر مسلمانان دقيقاً به دستور الهي كه در اين آيه وارد شده عمل كنند و خبرهاي فاسقين را بدون تحقيق و تبين نپذيرند از اين بلاهاي بزرگ مصون خواهند ماند.
متاسفانه برخي تصور مي‌كنند هر خبريا موضوعي توسط مطبوعات
و رسانه‌هاي ديداري و شنيداري انتشار يابد صحيح است. در صورتي كه اين آيه شريفه قطعاً شامل اين‌گونه موارد نيز مي‌شود. فاسق بودن گردانندگان اين رسانه‌ها و اهداف پليدي كه در نظر دارند بر كسي پوشيده نيست. سيل عظيم
و هجمه پرشمار روزنامه‌ها، نشريات، راديو تلويزيون‌ها و ماهواره‌هاي بيگانه و غربي كه اكثراً اخبار دروغ و جعلي پخش مي‌كنند و در اين كار جز منافع اربابان صهيونيست خود را در نظر نمي‌گيرند مؤيد اين مطلب است. البته رسانه‌هاي استكباري براي باورپذيرشدن خبرهاي دروغ و بي‌پايه خود، اين اخبار را در زرورق‌هاي زيبايي به نام حقوق بشر ارائه مي‌كنند. آنان از يك سو حكومتهاي مردمي را تحت فشار قرار مي‌دهند و از سوي ديگر با روش بمباران مغزي برخي از مردم زودباور را فريب داده و آنان را به پرتگاه نابودي مي‌كشانند
و خود بيرون از مرزها و فارغ از ماجرا از آب گل‌آلود ماهي مي‌گيرند.
به راستي آيا اگر برخي از مردم مسلمان به محتواي همين آيه شريفه عمل مي‌كردند و به خبرها يا شايعاتي كه اين رسانه‌ها پخش كردند اعتماد نكرده،
در مورد صحت و سقم آن كاملاً تحقيق مي‌نمودند مشكلاتي همانند فتنه 88 براي كشور اسلامي ما پيش مي‌آمد؟
4. مساله مهم وثوق و اعتماد به اصل خبر است، گاهي اين وثوق از ناحيه اعتماد به شخص «خبر دهنده» حاصل مي‏شود، و گاه از قرائن ديگري از بيرون به دست مي‌آيد، لذا در پاره‏اي از موارد با اينكه گوينده خبر فاسق است ما به خبر او اطمينان پيدا مي‏كنيم. بنا بر اين معيار در همه جا اعتماد به خود «خبر» است، هر چند عدالت و صداقتِ راوي غالباً وسيله‏اي است براي کسبِ اعتماد، اما يك قانون كلي نيست.
بصيرتهاي آيه
اين آيه دو موضوع مهم روز را به ما گوشزد مي‌كند:
1. منشأ بيشتر مبارزه‌هاي اجتماعي که مؤمنان را از پا درمي‌آورد، فاسقاني‌اند که يگانگي مؤمنان را برنمي‌تابند و ميان ايشان به فتنه‌انگيزي مي‌پردازند. اگر به وضعيت كنوني مسلمانان در كشورهاي اسلامي بينديشيم، درمي‌يابيم که بيشتر كساني که آتش فتنه را در ميان ايشان روشن مي‌كنند، غالباً دورترين افراد از ارزشها به شمار مي‌روند.  كشورها يا افرادي با بدترين سوابق انساني و يا كساني كه وابستگي آنها به استكبار جهاني با اندك دقتي معلوم مي‌شود آتش بيار معرکه‌اند. اينان كينه‌جوياني هستندكه هرگز با اسلام
و مسلمين سر آشتي نداشته‌اند و در هر فرصتي درصدد ضربه زدن به اسلام ناب محمدي بوده‌اند. زيرا اين اسلام ناب است كه خواب خوش آنان را آشفته كرده و بيداري مسلمانان را در سراسر عالم موجب شده است. مسلمين جهان قطعاً از اين اشخاص يا كشورها نبايد توقع دوستي و عدالت داشته باشند. قرآن اين افراد وگروهها را به نام «ملاء» معرفي كرده و آنان را در زمره فساق قرار داده است. تاريخ بيانگر اين است كه همواره انبياي عظام گرفتار اين افراد بوده
و هميشه در خط مقدم مبارزه با برنامه‌هاي انبياء بوده‌اند.
اكنون اگر مؤمنان بتوانند با آگاهي از فتنه‌جويي‌هاي اين فاسقان، تأثير آنان را از اجتماع خود دور كنند، بزرگترين عامل تهديد كننده را از سر راه اسلام و مسلمين برداشته و مسير پيشرفت و آزادي را بدون مانع خواهند پيمود.
2. امروز که مسلمانان در معرض هجوم تبليغاتي هزاران مؤسسه تبليغاتي رنگارنگ قرار گرفته‌اند، بيش از هر زمان ديگر نيازمند اجرا كردن اين سفارش الهي هستند که درباره صحت و سقم آنچه مي‌شنوند به تحقيق و جستجو بپردازند، زيرا مديريت اين بنگاه‌هاي خبرپراکني به عهده عده‌اي فاسق و از خدا بي‌خبر است. آنان باكي ندارند که چه مي‌گويند، آيا خبرگزاريهايي که با سرمايه‌هاي دشمنان و نفوذ آنان به تبليغات مي‌پردازند، ملتزم به آنند که راست بگويند؟! و روزنامه‌هايي که به نام مترفان و طاغيان انتشار پيدا مي‌كند، به مراعات جانب حق مي‌پردازند؟! ايستگاه‌هاي راديويي فراواني که هر روزه آبشاري از اطلاعات گوناگون را پخش مي‌كنند، آيا ضامني براي راستي گفته‌هاي خود در اختيار شما قرار داده‌اند؟!
هرگز! بر اين اساس اشخاص يا گروه‌هايي بايد به تحقيق و پژوهش پيرامون درستي و نادرستي اخبار آنها اقدام نمايند، ولي چگونه؟!
از آنجا که حجم انديشه‌ها و اخبار منتشر شده بسيار زياد است، افراد عادي تواني براي اثبات درستي و نادرستي آن ندارند، به همين سبب لازم است مؤسسات مورد اعتمادي تاسيس شود که نقش غربالگريِ اخبار رسانه‌هاي بيگانه را به عهده بگيرند و خبرهاي راست و شايسته را از ديگر خبرها متمايز سازند. البته همين غربال‌گري نيز بايستي زير نظارت افراد متعهد و كاردان
و تحت اشراف ولي فقيه زمان صورت گيرد.
3. آيه شريفه فوق به اهميت فراوان اطلاع‌رساني و خبررساني اشاره دارد
و از فحواي آن مي توان فهميد كه كارِ خبر رساني و خبرنگاري بايستي دست افراد عادل باشد و فاسقين بايستي از اين حيطه به طور كلي بركنار باشند. چنانچه افراد عادل و بي غرض در رأس امر خبررساني قرار گيرند اعتماد مردم به اخبار منتشره جلب شده، از انتشار شايعات و خبرسازي‌هاي بي‌پايه جلوگيري خواهد شد و زمينه توجه مردم به شايعاتِ نامربوط نيز از بين خواهد رفت.
نکته‌ها و پيام‌ها
1) اگر جامعه اهل دقّت و تحقيق و بررسي باشد، همة آفات و بلاهاي اجتماعي درمان مي‏شود.
2) اسلام دربارة چگونه سخن گفتن و نقل خبر تأكيدهاي فرواني كرده است ازجمله:
الف) قرآن از كساني كه هر خبري را مي‏شنوند و نسنجيده آن را نشر مي‏دهند، به شدّت انتقاد كرده و مي‏فرمايد: خبر را به اهل استنباط عرضه كنيدa
و اگر حقّانيت آن ثابت شد، آنگاه آن را پخش كنيد. (نساء / 83)
ب) قرآن براي كساني كه با پخش اخباردروغ، در جامعه دغدغه ايجاد مي‏كنند، كيفري سخت معين فرموده است. (احزاب / 60)
ج) پيامبراسلام در سال آخر عمر شريف خود در سفر حج فرمودند: كساني كه خبرهاي دروغي از من نقل مي‏كنند، زيادند و در آينده زيادتر خواهند شد، هر كس آگاهانه به من نسبت دروغ بدهد، جايگاهش دوزخ است . هر چه از من شنيديد، به قرآن وسنّت من عرضه كنيد، پس اگر موافق آن دو بود بپذيريد وگرنه ردّ كنيد.
3) افراد مؤمن بايد اهل تحقيق و بررسي باشند، نه افرادي زودباور و سطحي‏نگر. «يا ايها الّذين آمنوا… فتبينوا»
4) همة اصحاب پيامبر عادل نبوده‏اند، بلكه در ميان آنان افراد فاسق و منافق نيز بوده‏اند. «ان جاءكم فاسق»
5) افشاگري و رسوا كردن افرادي كه كارشان سبب فتنه است، مانعي ندارد. «ان جاءكم فاسق»
6) اصل در اسلام، اعتماد به مردم است، امّا حساب كسي كه فسق او بر همه روشن شد، از افراد عادّي جداست. «ان جاءكم فاسق… فتبينوا»
7) افراد فاسق، درصدد ترويج اخبار دروغ و نوعي شايعه‌پراكني هستند. «جائكم فاسق بنبأ»
8) ايمان، با خوش‏باوري (زودباوري) سازگارنيست. «آمنوا…فتبينوا»
9) مديريت و رهبري، قبل از اينکه اتفاق ناگواري براي جامعه ايماني بيفتد به فکر علاج واقعه قبل از وقوع است. «فتبينوا ان تصيبوا قوماً بجهالة»
10) يكي از اهداف خبرگزاري‏هاي فاسق، ايجاد فتنه و به هم زدن امنيت نظام است. «ان تصيبوا قوماً بجهالة»
11) نتيجه‌اي که در اثر کارهاي بدون تحقيق حاصل مي‌شود ابعاد متفاوتي دارد. گاهي يک پشيماني ساده، شخصي و محدود است اما گاهي ابعاد بسيار وسيعي دارد. اقدام براساس يك گزارش بررسي نشده و ناصحيح، مي‏تواند جامعه‏اي را به نابودي بكشاند. «ان تصيبوا قوماً»
12) اقدام عجولانه و بدون بررسي و تحقيق، نوعي جهالت است. «بجهالة»
13) عمل به دستورات الهي، مانع پشيماني است. تحقيق كنيم تا دچار ندامت و افسردگي نگرديم. «فتبينوا… نادمين»


جستجو