إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأصْلِحُوا بَينَ أخَوَيكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (10)
در حقيقت مؤمنان با هم برادرند، پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد، اميد كه مورد رحمت قرار گيريد.
شأن نزول
پيامبر خدا پس از نزول اين آيه ميان يك يك اصحابش عقد اخوت برقرار كرد، و از ميان اصحاب خود، علي را براي خود به برادري برگزيد.
ابن عباس ميگويد: پس از آنكه آيه إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ نازل شد رسول خدا ميان مسلمانان پيمان اخوت برقرار كرد، بين ابو بكر و عمر و بين عثمان و عبد الرحمن. تا اينكـه بين تمام يارانش هر كس طبق منزلتش با ديگري پيمان اخوت برقـرار کـرد، سپس بـه علي بن ابيطالب فرمود: تو برادر من هستـي
و من برادر توام.
ابن عمر ميگويد: هنگامي كه رسول خدا بين ياران خودپيمان اخوت برقرار كرد، علي در حالي كه اشك ميريخت به پيامبرخدا عرضه داشت: يا رسول اللََّه! ميان اصحابت اخوت برقرار كردي و بين من و هيچکس اخوت برقرار نفرمودي؟! رسول خدا به او فرمود: تو در دنيا و آخرت برادر من هستي.
نکات تفسيري
1. کلمه إِنَّمَا براي حصر است و در اين آيه شريفه بيانگر اين است که ايماني که مدعيان آن به حالت برادري نرسيده باشند، ايماني سست و ناقص است. تقوا با معيار برادري اندازهگيري ميشود و نفوس در اثر ايمان صفا پيدا ميكند، و صادقون و راستگويان از منافقان بازشناخته ميشوند. نظام اجتماعي، و سفارشات اخلاقي در متون ديني همه مسلمانان را به برادري ايماني دعوت ميکنند. مخالفت با اين نظامات و توصيهها، ايمان را دردلها ضعيف و رقيق ميکند.
2. جمله «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» كه در آيه فوق آمده است يكي از شعارهاي اساسي و ريشهدار اسلامي است. شعاري بسيار گيرا، عميق، مؤثر و پرمعني. اسلام سطح پيوند و دوستي مسلمين را به قدري بالا برده كه به صورت نزديكترين پيوند دو انسان با يكديگر آنهم پيوندي بر اساس مساوات و برابري، مطرح ميكند، و آن علاقه «دو برادر» نسبت به يكديگر است.
بر اساس اصل اخوت اسلامي، مسلمانان از هر نژاد و هر قبيله، و داراي هر زبان و هر سن و سال، با يكديگر احساس عميق برادري ميكنند، هر چند يكي در شرق جهان زندگي كند، و ديگري در غرب.
3. کلمه «برادر» در فرهنگ مردم مسلمان از بار معنايي والايي برخوردار است. به همين دليل اسلام براي ما كلمه «اخ» و برادر را برگزيده است تا از اين مطلب آگاه باشيم که صله و پيوند ما با يكديگر مادّي نيست و با معيار ارزشهاي مادي و سرزميني سنجيده نميشود، بلكه معياري است اصولي و برخاسته از رابطه هريك از ما با دين. به گونهاي که دين به منزلة پدري محسوب ميشود که اصلو ريشه وجودِ هر مسلمان است و هرچه ارتباط ما با اصل، نيرومندتر
و شديدتر شود، ارتباط ميان خودمان با يكديگر نيز قوت و شدت بيشتري
پيدا خواهد كرد.
به همين سبب در حديثي از امام صادق آمده است:
الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ كَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَكَي شَيئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِكَ فِي سَائِرِ جَسَدِهِ وَ أَرْوَاحُهُمَا مِنْ رُوحٍ وَاحِدَةٍ.
مؤمن برادر مؤمن است همچون جسد واحد، که چون پارهاي از آن، از چيزي ناراحت شود، دردِ آن را در ساير قسمتهاي بدن احساس خواهد كرد، و ارواح آنان از روحي يگانه به وجود آمده است.
4. اسلام تشريعات و مقررات فراواني براي تنظيم روابط ميان مؤمنان
وضع كرده است، ولي درصورتي که از هدف والاي آنها آگاه نباشيم و نتوانيم آنها را با زندگي خويش تطبيق دهيم به هدف تجسميافتهاي در پيريزي
حالت برادري ميان مؤمنين نخواهيم رسيد و از آن سود چنداني به دست نخواهيم آورد. بنابر اين توجه مسلمانان به اجراي کامل قوانين ديني است
که راههاي بسته را براي آنان باز کرده و از هرج و مرج در روابط اجتماعي خواهد کاست.
5. در پايان آيه ميفرمايد: وَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّكُم تُرحَمُونَ و ازخدا بترسيد و باشد که مشمول رحمت او شويد. يعني رحمت و صلوات و بركات او بر كساني نازل ميشود که با يكديگر روابط حسنه برقرار ميكنند و به يكديگر نيكي ميكنند، بدان جهت که در گزاردن حقوق برادران، مطيع فرمان اويند.
6. وحي اخوت و برادري را به ايمان (و نه به اسلام) نسبت داده است،
بدان سبب که اسلام تسليم به دين است، درصورتي که ايمان اثري در قلب است که در همه وجوه زندگي انسان تأثير ميگذارد. آنچه مردم را به درجه برادري ارتقا ميدهد، تنها تصديق زباني دين نيست، بلكه بهكار بردن تعاليم ارزشمند آن است که موانع مادي و برخاسته از مصلحتهاي سودجويانه
را از ميان ميبردارد.
7. چون ما برادران يكديگريم، ناگزير بايد شكافها و بريدگيهايي را که
سبب جدا ماندن ما از هم است از ميان برداريم، و موانع را نابود و شكافها
را پر كنيم.
اخوت و برادري در روايات
اسلام، نهتنها در لفظ و در شعار كه در عمل و تعهدهاي متقابل نيز همه خواهر
و برادرند. در روايات اسلامي نيز روي اين مساله تاكيد فراوان شده،
و مخصوصا جنبههاي عملي آن ارائه گرديده است كه به عنوان نمونه چند حديث پر محتواي زير را از نظر ميگذرانيم:
در روايات ائمه معصومين بر موضوع برادري و اخوت اسلامي تاکيد فراواني شده و مسلمانها را در حكم يك خانواده ميداند. در اين روايات حقوق برادران ايماني با عباراتي صريح و جالب بيان شده است. اينک به پارهاي از اين روايات اشاره ميکنيم:
1. پيامبر گرامي اسلام ميفرمايد:
مثل الاخوين مثل اليدين يغسل احداهما الآخر.
دو برادر ديني همانند دو دستند كه هر كدام ديگري را ميشويد! (با يكديگر كمال همكاري را دارند و عيوب هم را پاك ميكنند)
2. از امام صادق در بيان عمق صله و ارتباط ميان مؤمنان آمده است:
مؤمنان برادران يكديگرند از يك پدر و يك مادر، و چون بر رگي از يكي از آنان ضربهاي وارد آيد، ديگران به خاطر او بيخواب ميشوند.
3. جابر الجعفي ميگويد: نزد ابوجعفر (امام باقر) حاضر شدم و به او گفتم: فدايت شوم، بسا هست که بيآنکه مصيبتي به من رسيده باشد يا گرفتار كاري بوده باشم، غمناك و محزونم و چنان است که اهل خانه و دوستانم آن را احساس ميكنند، و او گفت: «آري، اي جابر؟ خداي عزّوجلّ مؤمنان را از طينت بهشتي آفريد و از باد روح خود در آن دميد و به همين سبب است که مؤمن همچون برادر پدر و مادري مؤمن است، پس چون روحي از اين روحها در شهري از شهرها گرفتار و اندوهناك شود، ديگران به خاطر او محزون ميشوند زيرا که از اويند».
قَالَ الصادق : إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَخُو الْمُؤْمِنِ عَيْنُهُ وَ دَلِيلُهُ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يَغُشُّهُ وَ لَا يَعِدُهُ عِدَةً فَيُخْلِفَهُ
امام صادق ميفرمايد: مؤمن برادر مومن است. چشم او و راهنماي اوست. به او خيانت نميکند و ظلم روانميدارد. او را فريب نميدهد
و خلف وعده نمينمايد.
4. رسول خدا فرمود: مسلمان بر برادر مسلمانش سي حق دارد كه هر يك بايد آن حقوق را ادا كنند، برخي از آنها عبارتند از:
1.عفو و مهرباني به او، 2. پنهان كردن اسرار او، 3. جبران اشتباهات او،
4. قبول عذر او، 5. دفاع در برابر بدخواهان او، 6. خيرخواهي نسبت به او،
7. عمل به وعدههايي كه به او داده، 8. عيادت به هنگام بيماري او، 9. تشييع جنازه او، 10. پذيرفتن دعوت و هدية او، 11. پاداش دادن به هداياي او،
12. تشكّر از خدمات او، 13. كوشش در ياري رساني به او، 14. حفظ ناموس او، 15. برآوردن حاجت او، 16. واسطهگري براي حل مشكلاتش،
17. گمشدهاش را راهنمائي كند، 19. سلامش را پاسخ دهد، 20. به سخن وگفتة او احترام گذارد، 21. هدية او را خوب تهيه كند، 22. سوگندش را بپذيرد، 23. دوست او را دوست بدارد و با او دشمني نكند، 24. او را در حوادث تنها نگذارد، 25. هر چه را براي خود ميخواهد براي او نيز بخواهد و… .
پيامها
1) اين آيه، رابطة مؤمنان با يكديگر را همچون رابطهي دو برادر دانسته است.
2) در آيه قبل فرمود: «فاصلحوا… و اقسطوا» به عدالت، صلح برقرار كنيد
و اين آيه ميفرمايد: «فاصلحوا… و اتّقوا» در برقراري صلح، از خدا بترسيد. اگر شما را به عنوان ميانجي پذيرفتند، خدا را در نظر بگيريد و حكم دهيد، نه آنكه اصلاح شما، ماية ظلم و ستم به يكي از طرفين گردد.
3) طرح برادري وعقد اُخوّت و به كارگيري اين واژه، از ابتكارات اسلام است.
4) رابطه برادري، در گرو ايمان است. «انّما المؤمنون اخوة»
5) جلوگيري از نزاع و اقدام براي اصلاح وبرقراري صلح، وظيفة همه است، نه گروهي خاص. «فاصلحوا»
6) اصلاحكننده نيز خود را برادر طرفين درگير بداند. «فاصلحوا
بين أخويكم»
7) جامعه بيتقوا، از دريافت رحمت الهي محروم است. «اتقوا اللّه
لعلّكم ترحمون»