معنى و جايگاه توكّل

شرايط وكيل:

انسان كسى كه واجد شرايط و ويژگى‏هاى ذيل باشد را وكيل خود قرار مى‏دهد.

1 – وكيل بايد در انجام مأموريّت، قادر و توانمند و از بصيرت كافى برخورد باشد تا بتواند از عهدهٔ انجام كارى كه به او سپرده‏اند بخوبى برآيد.

2 – وكيل بايد امين و درستكار باشد و فقط منفعت موكّل خود را در نظر بگيرد و سود و زيان خود را در انجام وكالت دخالت ندهد.

هنگامى كه فردى داراى اين ويژگيها باشد، مى‏توانيم او را وكيل خود قرار دهيم و اين فرد قابليّت توكيل را خواهد داشت. وقتى ما به خداوند حسن ‏ظن پيدا مى‏كنيم كه او را وكيل خود قرار دهيم، و همهٔ امور را به او تفويض ‏نماييم. زيرا مى‏دانيم كه خداوند متعال قادر، بصير و امين است و منفعت‏ بندگانش را در نظر دارد و اگر كسى به او اعتماد و اطمينان نمايد، خداوند او را نااميد نمى‏كند و به اعتماد و اطمينان او پاسخ مثبت مى‏دهد.

امام رضا عليه السلام مى‏ فرمايند:

«أحسن الظنّ باللَّه فإنّ اللَّه عزّوجلّ يقول: أنا عند ظنّ عبدي‏المؤمن بي إن خيراً فخيراً وإن شرّاً فشرّاً»(2).

گمان نيك به خداوند داشته باش، زيرا خداوند مى‏فرمايد: من همانند گمان ‏بنده‏ام با او رفتار مى‏كنم، اگر نسبت به من گمان نيك داشته باشد رفتار نيك ‏و اگر نسبت به من گمان بد داشته باشد، رفتار بد با او خواهم داشت.

امام سجاد عليه السلام در رابطه با توكّل مى‏ فرمايند:

«وإذا توكّل عليه أحسبه وكفاه»(3).

اگر انسان به خدا توكّل كند او را كافى است و از ديگران بى نيازش مى‏كند.

معنى و جايگاه توكّل:

هنگامى كه انسان از انجام كارى عاجز و ناتوان است و يا اطّلاعات و قدرت ندارد، براى خود وكيل انتخاب مى‏كند.

توكّل به خدا يعنى،

«انقطاع العبد إليه في جميع ما يأمله من المخلوقين»(4).

پيوستن بنده به خدا و بريدن از تمام مخلوقين در آن چه آرزو دارد.

نكتهٔ اساسى اين است كه ما چه مقدار به وكيل شناخت داريم؟ همهٔ ‏امور از خداوند نشأت مى‏گيرند و همهٔ وجود به يد قدرت اوست. وقتى كه ‏شناخت ما به ذات اقدس الهى اين گونه باشد كه بدانيم هيچ موجود ديگرى‏ لياقت و شايستگى وكالت را ندارد، همهٔ امور دنيوى خود را به خداوند واگذار مى‏نماييم. در مورد آخرت كه مهم‏تر از مسائل دنيوى و مادى است نيز او را وكيل خود قرار مى‏دهيم.

أزمّة الأمور طرّاً بيده والكلّ مستمدّة من مدده(5)سر رشته تمام كارها در دست خداست و همه از وى مدد و كمك مى‏ طلبند

مؤمن همهٔ امور را (من اللَّه) و (إلى اللَّه) مى‏داند و همچنين مى‏داند كه‏ هيچ قدرت و اختيارى مستقلاً در دست و اختيار او نيست، در نتيجه خداوند را وكيل خود قرار مى‏دهد.

خداوند مى‏ فرمايد: «لَيْسَ لَكَ مِنَ الأَمْرِ شَيْ‏ءٌ»(6). اختيار كارى با تو نيست.

يقين مرحله نهايى توكّل است. اگر انسان اين مراحل را تحصيل كرده‏ باشد، در امور آخرت هم به خداوند، حسن ظن خواهد داشت. امام ‏سجاد عليه السلام در اين دعاى شريف مى‏فرمايند: بارالها اگر چه سرمايه‏اى نداريم‏كه با آن به سوى تو آييم، اما به تو گمان نيكو داريم.

انواع سرمايه ‏ها:

منظور از سرمايه (زاد) در اين مناجات چيست؟ چه چيزهايى قابليّت‏ دارند كه سرمايهٔ معنوى انسان باشند؟

خداوند مى‏ فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ‏ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ»(7).

اى مؤمنان از خداوند پروا كنيد و هر كس بنگرد براى فردا چه اندوخته است،و از خداوند پروا كنيد، چرا كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است.

خداوند تقوى را بهترين سرمايه براى انسان در روز قيامت مى‏داند.اميرالمؤمنين عليه السلام پس از بازگشت از نبردى، در نزديكى شهر كوفه، قبرستانى ‏مى‏بينند و مى‏فرمايند:

«يا أهل الديار الموحشة والمحالّ المقفرة والقبور المظلمة. يا أهل‏ التربة، يا أهل الوحدة، يا أهل الوحشة، أنتم لنا فرط سابق ونحن ‏لكم تبع لاحق أمّا الدور فقد سكنت وأمّا الأزواج فقد نُكحت وأمّإ الأموال فقد قُسمت، هذا خبر ما عندنا فما خبر ما عندكم؟ ثم ‏التفت إلى أصحابه فقال:»

«أمّا لو اُذن لهم في الكلام لأخبروكم أنّ خيرالزّاد التّقوى»(8).

اى آراميدگان خانه‏هاى هراسناك و محلهاى تهى و گورهاى تاريك، اى ‏خوابيدگان در خاك! اى بى‏كسان، اى تنها خفتگان! اى وحشت زدگان!شما پيش از ما رفتيد و ما در پى شماييم و به شما مى‏رسيم. (وضعيت آنچه‏ در دنيا داشته‏ايد اين گونه است) در خانه‏هاى شما كسان ديگرى، ساكن ‏شدند. زنان، به ازدواج ديگران در آمدند. اموال شما نيز، تقسيم شدند. اين ‏اخبار ما است از دنيايى كه ترك گفته‏ايد. خبر نزد شماست چيست؟ (سپس‏به ياران خود نگريست و فرمود:) اگر آنان را اجازه مى‏دادند كه سخن گويندبه شما خبر مى‏دادند، كه بهترين توشه‏ها پرهيزگارى است.

آيات قرآن كريم و روايات ائمّهٔ اطهار عليهم السلام تقوى و پرهيزگارى را بهترين سرمايه، زاد و توشه براى مهمترين سفر انسان معرفى‏ مى‏نمايند.

تعبير (خير الزاد)، بهترين سرمايه، به اين مطلب اشاره دارد كه به جز تقوى، براى سفر آخرت سرمايه‏هاى ديگرى نيز وجود دارد، و سرمايه ‏منحصر در تقوى نمى‏باشد.

ديانت اساس تقوى و پرهيزگارى است، انسانهاى فراوانى هستند كه‏ متديّن و متّقى نيستند، امّا در عين حال اهل گناه نيز نمى‏باشند. خداوند با آنان رفتارى همانند گناهكاران نخواهد داشت.

حضرت امام كاظم عليه السلام مى‏فرمايند: در قوم بنى اسرائيل كافرى‏ همسايه‏اى مؤمن داشت. كافر با همسايه‏اش رفيق بود و در كارهاى نيك و خوب دنيوى وى را همراهى و يارى مى‏نمود، هنگامى كه كافر در گذشت.خداوند وى را در خانه‏اى از گِل در جهنّم قرار داد، تا از حرارت آتش در امان ‏باشد و به وى گفته شد اين پاداش دوستى و همراهى تو با مؤمن مى‏باشد(9).

وعدهٔ الهى است كه ملحدان و مشركان در عذاب جهنم جاودان ‏خواهند بود امّا فردى چون كافر قوم بنى اسرائيل بخاطر دوستى با مؤمنى،خداوند او را در خانه‏اى گِلى در جهنم قرار مى‏دهد تا از عذاب مصون و محفوظ بماند.

در روايات آمده است كه، در روز قيامت افرادى هنگام محاسبه در پيشگاه الهى حاضر مى‏شوند كه هيچ عمل خير و نيكى ندارند، امّا بخاطر اينكه،حوائج ديگران را روا مى‏كردند و در سختى‏ها به كمك آنها مى‏شتافتند و آنها را يارى مى‏كردند، خداوند خطاب به آنان مى‏فرمايد: من احقّ و اولى به‏رحمت و رأفت به شما هستم. اين افراد با اينكه مؤمن و مسلمان نيستند امّا ‏اثر وضعى سرمايه‏اى كه در اختيار دارند آن است كه آنان را از عذاب ايمن‏ مى‏سازد.

افراد فراوانى وجود دارند كه سرمايه عملى ندارند، اما داراى نيّتهاى ‏پاكيزه‏اى هستند و اگر خداوند به آنان تفضّلاتى عنايت فرمايد، آن را ازديگران دريغ نمى‏كنند و اهل بذل و بخشش‏اند. رحمت و رأفت خداوند شامل حال اينان نيز مى‏شود.

اميرالمؤمنين عليه السلام مى‏فرمايند:

«على قدر النيّة تكون من اللَّه العطية»(10).

فضل و عطاياى الهى به اندازه نيّت افراد است.

اين روايت اطلاق دارد، يعنى هر تفضّلى از خداوند دائر مدار نيّت افراد مى‏باشد. خداوند در دنيا و آخرت دست افرادى را كه داراى نيّت خير باشند و حمايت و كمك خود را از ديگران دريغ نكرده‏اند، مى‏گيرد و رأفت خود را شامل حال آنان مى‏نمايد. سرمايهٔ‏ نيك در درجهٔ نخست اعتقادات ‏صحيح است و سپس اعمال صالح و ملكات اخلاقى پسنديده.

ظرافتهاى مناجات:

در اين قسمت از نيايش امام زين العابدين عليه السلام پنج عبارت زيبا و ظريف وجود دارد. با عنايت به مباحثى كه تا به حال ارائه نموديم به اين‏ فرازها مى‏پردازيم.

1 – «الهى إن كان قلّ زادي في المسير إليك فلقد حسن ظنّي بالتوكّل عليك».

خداوندا زاد و توشه‏اى كم و نا چيز دارم، آنچه اندوخته‏ام بسيار اندك ‏است. اما اين كمبود با حسن ظنّى كه به تو دارم قابل جبران است. اين حسن ‏ظن ريشه در توكّل و تفويض همهٔ امور به ذات ذو الجلال ربوبى دارد.

2 – «وإن كان جرمي قد أخافني من عقوبتك فإنّ رجائي قد أشعرني    بالأمن من نقمتك».

برخى بين دو مفهوم گناه و جرم تمايز قائلند و جرم را از گناه وسيع‏تر مى‏دانند. هر مجرمى از مجازات مى‏ترسد، كسى كه نافرمانى كرده همواره از عقاب الهى هراسان است. امام عليه السلام مى‏فرمايند: بارالها با اينكه مرتكب جرم‏ شده‏ام و از عذاب و عقاب تو مى‏هراسم امّا اميدى كه نسبت به رحمت تو دارم، به من احساس امنيت و آرامش مى‏دهد. خداوندا هرگاه به خود مى‏نگرم، خود را غرق در معصيت و مستحقّ عقاب مى‏بينم، و هر گاه تو و آن ‏چه كه نزد تو است را مى‏نگرم، اميدوار خواهم شد كه مورد رأفت تو قرارگيرم.

3 – «وإن كان ذنبي قد عرضني لعقابك فقد آذنني حسن ثقتي بثوابك».

خداوندا گنهكارم، و گناهان مرا در معرض عقاب تو قرار داده است،اما اميد به كرامت تو دارم كه مرا مورد عفو و بخشش قرار دهى. بيان امام ‏سجاد عليه السلام بسيار ظريف است، زيرا مى‏فرمايند: گناهان مرا در معرض عقاب ‏قرار داده است و نمى‏فرمايند: گناهان مرا معاقَب قرار داده است. زيرا خداوند به انسان‏هاى كه كار نيك انجام مى‏دهند حتماً سزاى خير مى‏دهد. اما اگر گناه ‏و معصيتى از كسى سر بزند، خداوند مختار است او را عقاب دهد يا او را ببخشد.

اگر گناه و نافرمانى مرا در معرض عقاب قرار داده است ولى اميد و اطمينان به فضل و رحمت تو دارم. فضل تو شامل هر كس كه بخواهى مى‏شود رحمانيّت تو اجازه نمى‏دهد كه مرا كيفر دهى.

«ذلك فضل اللَّه يؤتيه من يشاء»(11).

اين فضل خدا است به هر كس كه بخواهد (و شايسته ببيند) عنايت مى‏كند.

4 – «وان أنامتنى الغفلة عن الاستعداد للقائك فقد نبّهتني المعرفة بكرمك وآلائك».

انسان غافل بسيارى از فرصتها را از دست مى‏دهد و از آن استفاده‏ نمى‏نمايد. همانند فردى كه در هنگام مطالعه مى‏پندارد برق خانه قطع است و در تاريكى مطالعه مى‏كند، همين پندار اشتباه موجب از دست رفتن فرصتهاى ‏وى مى‏شود.

خداوندا اگر چه غفلت موجب از دست رفتن فرصتها است، و به خاطر اين غفلت نتوانسته‏ايم در خودمان قابليّت لقاء تو را ايجاد نماييم، اما مى‏دانيم ‏و با همهٔ وجود درك كرده‏ايم كه تو بخشنده‏ترينى و انسان غافل، بى سرمايه،خواب و گناهكار از در خانه كريم نا اميد باز نمى‏گردد. خداوندا تو را به جود و كرمت سوگند مى‏دهيم ما را لايق ديدارت قرار ده.

5 – «وان أوحش ما بيني وبينك فرط العصيان والطغيان فقد آنسنى بشر الغفران والرضوان».

خداوندا من غرق در گناهم و سر تا پا آلوده به عصيان و سرپيچى، اين‏ آلودگى همانند انسان مجرمى كه در انتظار محاكمه و مجازات مى‏باشد در من‏ وحشت ايجاد كرده است. ترس و وحشت از عقوبت آرام و قرار از من گرفته ‏است.

مجرم اگر بداند قاضى‏اى كه قرار است او را محاكمه نمايد، بسيار رحيم‏ و كريم است، و تا آن جا كه امكان دارد او را مورد عفو و بخشش قرار مى‏دهد،با آرامش خاطر در نزد قاضى مى‏ايستد و منتظر بخشش و گذشت وى خواهد بود.

خداوندا عصيان و گناهانى كه انجام داده‏ايم ما را به وحشت انداخته ‏است، اما گوش ما به نغمه رضوان، عفو و بخشايش تو آشناتر است. خداوندا ما مشتاق لقاء و ديدار تو هستيم امّا چه كنيم كه سرمايه‏اى نداريم، گناه و جرم‏ فراوانى داريم، روزگار خود را در خواب و غفلت بسر برده‏ايم و فرصتها را از دست داده‏ايم. از سرمايه‏اى كه تو در اختيار ما قرار داده‏اى استفاده نكرده و آن را از دست داده‏ايم.

رحمت بيكران الهى:

خداوندا ما در شرايط عادى كارى نكرده‏ايم و در شرايط حسّاس و مهم‏ در خواب غفلت بوده‏ايم، و جرم و عصيان فراوانى مرتكب شده‏ايم و راههاى ‏دور شدن از تو را به سرعت پيموده‏ايم، ولى كسى را دوست داريم كه اهل عفو و بخشش است، او را به صفاتى چند مى‏شناسيم، اهل كرامت و تفضّل است، با عدالت با ما رفتار نمى‏كند، قادر مطلق است و همهٔ وجود در اختيار اوست، به‏ همين دليل نگران نيستيم خداوندا سرمايهٔ ما حسن ظن و توكّل است، و به‏ كرامت تو اميد داريم و در برابر بى سرمايه بودنمان اوّلين سرمايه رحمت،فضل و عفو توست. خداوندا در قرآن فرموده‏اى:

«وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ»(12).

و رحمت من همه چيز را فرا گرفته است.

خداوندا آنقدر رحمت وسيعى دارى كه ابليس نيز به رحمت تو طمع ‏مى‏ورزد. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايند:

«إذا كان يوم القيامة نشر اللَّه تبارك وتعالى رحمته حتّى يطمع إبليس ‏في رحمته»(13).

در قيامت هنگامى كه خداوند تبارك و تعالى رحمت خود را مى‏گستراند ابليس نيز به رحمت خداوند طمع مى‏ورزد.

هنگامى كه در صحراى محشر خلايق فراگيرى و گستردگى رحمت الهى ‏را مى‏نگرند، ابليس كه وعدهٔ قطعى بر عقاب او وجود دارد نيز به رحمت‏ خداوند طمع مى‏كند.

امام باقر عليه السلام مى‏فرمايند:

«… فلا يتّكل العاملون على أعمالهم التي يعمولنها لثوابي فإنّهم لو اجتهدوا وأتعبوا أنفسهم وأفنوا أعمارهم في عبادتي كانوا مقصّرين‏ غير بالغين في عبادتهم كنه عبادتي فيما يطلبون عندي من كرامتي‏والنعيم في جنّاتي ورفيع درجاتي العلى في جواري ولكن فبرحمتي‏ فليثقوا وبفضلي فليفرحوا وإلى حسن ظنّ بي فليطمئنّوا، فإنّ‏ رحمتي عند ذلك تداركهم ومنّي يبلغهم رضواني ومغفرتي تلبسهم ‏عفوي، فإنّي أنا اللَّه الرحمن الرحيم وبذلك تسميّت»(14).

كسانى كه به خاطر ثواب، اعمالى انجام مى‏دهند، به اعمالشان تكيه نكنند،زيرا اگر با جديّت عبادت كنند و خودشان را به سختى و مشقّت افكنند و در تمام عمر عبادت نمايند، باز هم كوتاهى كرده‏اند و حقّ عبادت مرا بجا نياورده‏اند تا آنچه را كه از كرامت و نعمات بهشتى و درجات بالا در نزدم از من ميخواهند، به دست آورند. پس به رحمت من واثق و مطمئن و به فضل ‏من شاد و خوشحال و با حسن ظن به من مطمئن باشند. بدرستى كه ‏رحمت من شامل حال آنان مى‏شود و رضوان و خشنودى من به آنان ‏مى‏رسد و مغفرت و آمرزش من آنان را در بر مى‏گيرد، پس من خداوند رحمان و رحيم هستم و به اين نام شناخته شده‏ام.

امام باقر عليه السلام مى‏فرمايند: ما سه سرمايه داريم 1 – اطمينان و وثوق ‏به رحمت خدا. 2 – اميد به فضل الهى. 3 – اطمينان و حسن ظن به خداوند.

يكى از علما در بستر بيمارى بود او را بسيار غمگين و ناراحت ديدند.دوستانش به وى گفتند: چرا ناراحت هستيد؟ كتابهاى فراوانى نوشته‏ايد،درس داده‏ايد، معارف اسلامى را نشر و گسترش داده‏ايد و… آن عالم درپاسخ گفت: اينهايى را كه بر شمرده‏ايد قيمت و ارزشى ندارد، اينها همه درحبّ نفس و نفسانيّت ريشه دارد. پس از اين پاسخ، به او گفتند: هر چند كه‏ بگويى اعمال نيك كمى دارم ولى خداوند رحيم است و اعمال كم را نيز قبول ‏مى‏كند،

«يا من يقبل اليسير ويعفو عن الكثير»(15).

اى كسى كه اعمال نيك كم و نا چيز را مى‏پذيرى و گناهان بزرگ را مى‏بخشى.

آن عالم در پاسخ گفت:

«أين اليسير»؟

كجا است آن عمل نيك كم؟

خداوندا!، درس و تدريس، منبر و نماز، اصلاح ذات البين و… سرمايهٔ ‏ما مى‏باشد و اگر اين اعمال را بكاويم خواهيم ديد خلوصى در آن وجود ندارد.آن گاه است كه مى‏گوييم:

«ما للتراب وربّ الأرباب».

خاك كجا و پروردگار عالميان كجا.

هر چند كه عبادت نماييم، اما عبادتهايمان در برابر عبادت فرشتگانى ‏كه هميشه در عبادت و نيايش هستند به هيچ وجه به حساب نمى‏آيد.خداوندا!، از صميم دل فرياد بر مى‏آوريم.

«لا طاقة لنا بعدلك ولا نجاة لأحد منّا دون عفوك»(16).

خداوندا! طاقت و توان عدل تو را نداريم و هيچ راه نجاتى براى ما جز عفو و بخشش تو وجود ندارد.

خداوندا اگر با ما معامله عفو و غفران نكنى امكان ندارد كه نجات يابيم.

خداوندا! به جاى سرمايهٔ عمل، تقوى و احسان به ديگران (كه از غيرمسلمين نيز مى‏پذيرى)، سرمايهٔ اميدوارى به رحمت، فضل و عفو و حسن‏ظن به تو داريم، و اميدواريم بر اساس وعده‏اى كه فرموده‏اى با همين‏ سرمايه‏ها و از همين منظر با ما معامله كنى انشاء اللَّه.

«والسّلام عليكم ورحمة اللَّه وبركاته»

……………….( Anotates )……………..

1) مناجات خمس عشر، مناجات الراغبين.

2) كافى، جلد 2 صفحهٔ 72.

3) مناجات خمس عشر مناجات الراجين.

4) مجمع البحرين، جلد4 صفحهٔ 546.

5) شرح منظومهٔ سبزوارى، جلد 2 صفحهٔ 35.

6) سورهٔ آل عمران، آيه 128.

7) سورهٔ حشر، آيه 18.

8) نهج البلاغة كلمات قصار شمارهٔ 130.

9) وسايل الشيعة، جلد 16 صفحهٔ 289.

10) غرر الحكم، حديث 6193.

11) سورهٔ مائده، آيه 54.

12) سورهٔ اعراف، آيه 15.

13) بحار الانوار، جلد 7 صفحهٔ 287.

14) كافى، جلد 2 صفحهٔ 61.

15) صحيفهٔ سجاديه، صفحهٔ 234.

16) صحيفهٔ سجاديه، صفحهٔ 61.

 


جستجو