احادیث سیاسی( عدالت و حفظ بیت المال )

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :
ساعَةٌ مِن إمامٍ عَدلٍ أفضَلُ مِن عِبادَةِ سَبعينَ سَنَةً ، وحَدٌّ يُقامُ للّه ِِ فِي الأَرضِ أفضَلُ مِن مَطَرِ أرَبعينَ صَباحا ؛
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يك ساعت حكمرانى پيشواى عدالت پيشه ، از عبادت هفتاد سال برتر است ؛ و حدّى كه براى خدا در زمين جارى گردد ، [بركتش] از بارندگىِ چهل روز افزون تر است .
الكافي : 7 / 175 / 8
قال الامام علي – عليه السلام – : مِلاكُ السِّياسَةِ العَدلُ.
امام علي – عليه السلام فرمودند: ملاک و اساس سياست، عدالت است.
«ميزان الحكمه، ح 9016»
قال الامام الرضا – عليه السلام – : … و البراءة من الذين ظلموا آل محمد عليهم السلام … و البراءة من الناکثين و القاسطين و المارقين … و البراءة من أهل الاستئثار … .
امام رضا – عليه السلام – فرمودند: … بيزاري از کساني که به آل محمد عليهم السلام، ظلم روا داشتند … و برائت از پيمان شکنان و منحرفان و مرتدان … و برائت از ويژه سازان اموال عمومي مسلمانان بر خود، … از شرايط اسلام راستين است.
«عيون أخبار الرضا – عليه السلام -، ج 2، ص 126» قال الامام الکاظم – عليه السلام – : ان الله لم يترک شيئا من صنوف الاموال الا و قد قسمه و أعطي کل ذي حق حقه الخاصة و العامة و الفقرآء و المساکين و کل صنف من صنوف الناس … .
امام کاظم – عليه السلام – فرمودند: همانا خدا، تمامي مال ها را تقسيم کرده و حق هر مستحق را از خاصه و عامه و فقير و مسکين و اصناف ديگر مردم را، به آنها داده است. سپس فرمودند: اگر در ميان مردم عدالت حکمفرما باشد، همه، بي نياز شوند و باز فرمودند: عدالت، از عسل شيرين تر است و عدالت را پيشه نکند، جز کسي که عدالت را خوب بداند.
«الکافي، ج 2، ص 495»
قال الامام الحسين – عليه السلام – : ان الأمر بالمعروف و النهي عن المنکر، دعاء الي الاسلام مع رد المظالم و مخالفة الظالم و قسمة الفيء و الغنائم و أخذ الصدقات من مواضعها و وضعها في حقها.
امام حسين – عليه السلام – فرمودند: امر به معروف و نهي از منکر، آن است که: کافران را به اسلام دعوت کني، حقوق ستمديدگان را باز ستاني، با ستمگر به مخالفت برخيزي، غنيمت ها و بيت المال را عادلانه بين اهل اش قسمت کني، صدقات (زکات) را از آنجا که بايد، بگيري و در آنجا که بايد، مصرف کني.
«تحف العقول، ص 270»
قال الامام الصادق – عليه السلام – : أهل الاسلام، هم أبناء الاسلام اسوي بينهم في العطاء و فضائلهم بينهم و بين الله. أجعلهم کبني رجل واحد، لا يفضل أحد منهم لفضله و صلاحه في الميراث علي آخر ضعيف منقوص … .
(حفص بن غياث مي گويد: شنيدم که از امام صادق – عليه السلام – درباره تقسيم بيت المال پرسيدند)، امام صادق – عليه السلام – فرمودند: اهل اسلام، فرزندان آن محسوب مي شوند، در امکانات بيت المال، من برابرشان مي دانم. امتيازات معنوي آنان بين آنها و خدا محاسبه مي شود. (لذا) همانند فرزندان يک نفر که فضيلت و صلاحيت، سبب فزوني ارث بردن يکي بر ديگري که ضعيف و ناقص است نمي شود، (مسلمانان نيز، اين چنين هستند). حضرت در ادامه فرمودند: پيامبر – صلي الله عليه و آله – در آغاز اسلام، چنين رفتار مي کرد ولي ديگران (غير ما اهل بيت) گفتند: ما، برخي را بر اساس سابقه بيشتر در اسلام، از نظر عطاي بيت المال امتياز مي بخشيم.
«وسائل الشيعه، ج 11، ص 81»
كتب أمير المؤمنين – عليه السلام – : … و لئن کان ما بلغني عنک حقا، لجمل أهلک و شسع نعلک خير منک … .
امير المؤمنين – عليه السلام – (بعد از خيانت «منذر بن جارود» در ولايت فارس، به وي) نوشتند: … اگر آنچه که از خيانت تو، به من رسيده است، درست باشد، شتر اهل ات و بند کفش ات، با ارزش تر از تو است.
«نهج البلاغه، نامه 71»
قال الامام علي – عليه السلام – : يا شريح! لا تکون ابتعت هذه الدار من غير مالک، أو نقدت الثمن من غير حلالک، فأذن أنت قد خسرت دار الدنيا و دار الآخرة.
(شريح بن حارث، به فرمان امام علی – عليه السلام – به منصب قضا نشسته بود. روزي به حضرت علي – عليه السلام – خبر رسيد که وي، سرايي به هشتاد دينار خريداري کرده است.) امام علي – عليه السلام – (وي را فرا خواند و) فرمودند: اي شريح! مبادا که اين خانه را با مال غير خريده باشي و بهاي آن را جز از مال حلال خود پرداخته باشي و گرنه هم در اين سرا و هم در آن سرا، زيان کرده اي.
«نهج البلاغه، نامه 3»
قال الامام علي – عليه السلام – : أتأمروني أن أطلب النصر بالجور في من وليت عليه؟! و الله! لا أطور به ما سمر سمير، و ما أم نجم في السماء نجما. لو کان المال لي، لسويت بينهم فکيف و انما المال مال الله؟
(وقتي به حضرت علي – عليه السلام – خرده گرفتند که چرا به کساني که در اسلام، سابقه بيشتر دارند و در جنگ ها شرکت جسته اند و به آنان که داراي حسب و نسب عالي هستند، بيش از ديگران، از بيت المال، بخشش نمي فرمايند)، امام علي – عليه السلام – فرمودند: آيا به من مي گوييد تا از راه ستم کردن به کسي که مرا به او ولايت داده اند، پيروزي به دست آورم؟ نه، به خدا سوگند! تا دهر باقي است و اختران در پي يکديگر بچرخند، به چنين کاري نزديک نگردم. اگر مال از من بود، همانا ميان مردمان به مساوات پخش مي کردم، چه رسد به اين که مال، مال خدا است.
«نهج البلاغه، خطبه 126»
قال الامام علي – عليه السلام – : ان هذا المال ليس لي و لا لک و انما هو فيء للمسلمين و جلب أسيافهم. فان شرکتهم في حربهم، کان لک مثل حظهم و الا فجناة أيديهم، لا تکون لغير أفواههم.
(عبد الله بن زمعه که شيعه مولا علي – عليه السلام – بود هنگام خلافت ایشان، به خدمتشان رفت و مالي از ایشان درخواست کرد.) امام علي – عليه السلام – (در پاسخ) فرمودند: همانا اين مال، نه از آن من است و نه از آن تو، بلکه آن، غنيمت مسلمانان است. اين مالي است که به ضرب شمشير آنان، فراهم گرديده است. پس اگر در نبرد آنان شرکت داشته اي، سهمي به اندازه سهم آنان داري، اگر نه، ميوه چيده شده به دست آنان، لقمه اي براي دهان هاي ديگران نيست.
«نهج البلاغه، خطبه 232»
قال الامام علي – عليه السلام – : … و لکنني آسي أن يلي أمر هذه الأمة سفهاؤها و فجارها فيتخذوا مال الله دولا و عباده خولا و الصالحين حربا و الفاسقين حزبا.
امام علي – عليه السلام – (در طي نامه اي به اهل مصر) فرمودند: ولي از اين اندوهناکم که سرپرستي حکومت اين امت به دست بي خردان و نابکاران افتد، بيت المال را به انحصار در آورند، آزادي بندگان خدا را سلب کنند و آنها را بنده خويش سازند، با صالحان نبرد کنند و فاسقان را هم دستان خود قرار دهند.
«نهج البلاغه، نامه 62»
كتب امير المؤمنين – عليه السلام – : بسم الله الرحمن الرحيم من عبد الله علي امير المؤمنين الي عبد الله بن عباس اما بعد، فانظر ما اجتمع عندک من غلات المسلمين و فيئهم فاقسمه علي من قبلک حتي تغنيهم … .
امام علي – عليه السلام – (در نامه اي به عبد الله بن عباس) نوشتند: به نام خداوند بخشنده مهربان، از بنده خدا علي امير مؤمنان به عبد الله بن عباس، اما بعد، بنگر آنچه را نزد تو جمع شده از غلات مسلمانان و درآمدها و غنايم متعلق به ايشان. پس آنها را بين افرادي که نزد تو هستند (و احتياج دارند) تقسيم کن تا ايشان را بي نياز سازي و باقي مانده آن را نزد ما بفرست تا بين کساني که نزد ما هستند، تقسيم کنيم. و السلام.
«بحار الأنوار، ج 32، ص 401»
قال الامام علي – عليه السلام – : الله الله في الطبقة السفلي … و اجعل لهم قسما من بيت مالک.
امام علي – عليه السلام – فرمودند: خدا را، خدا را، در نظر بگير درباره گروه فرودستان … و آنان را از بيت المالي که در اختيار تو است، نصيبي بخش.
«نهج البلاغه، نامه 53»
كتب الامام علي – عليه السلام – : و اني أقسم بالله قسما صادقا، لئن بلغني أنک خنت من فيء المسلمين شيئا صغيرا أو کبيرا، لأشدن عليک شدة تدعک قليل الوفر، ثقيل الظهر، ضئيل الامر. و السلام.
(عبد الله بن عباس، از طرف امير مؤمنان – عليه السلام – در بصره و نواحي اهواز و کرمان و … سمت کارگزاري داشت. او، زياد بن ابيه را که چندان هم خوشنام نبود، عامل بصره کرد). امام اعمال او را زير نظر داشتند و اين نامه را براي او نوشتند: به خداي سوگند، سوگندي راست! که اگر آگاه گردم که در مال مسلمانان، کم يا زياد، خيانت ورزيده اي، چنان بر تو سخت گيرم که اندک مال و گران پشت از فاقه و خوار مايه گردي. و السلام.
«نهج البلاغه، نامه 20»
قال امير المؤمنين – عليه السلام – : … و من استهان بالأمانة، و رتع في الخيانة و لم ينزه نفسه و دينه عنها، فقد أحل بنفسه الذل و الخزي في الدنيا و هو في الآخرة أذل و أخزي و ان أعظم الخيانة، خيانة الامة … .
امام علي – عليه السلام – (در نامه اي به يکي از کارگزاران خود که براي جمع آوري زکات فرستاده بود)، فرمودند: … آن کس که امانت داري را خوار انگارد و در اموال مردم، به خيانت چرا کند و نفس و آيين خويش را از خيانت کاري، پاکيزه نگرداند، همانا در اين سرا، خواري و ذلت بر خود روا داشته است و در آخرت، خوارتر و ذليل تر از اين سرا باشد و همانا بزرگ ترين خيانت، خيانت به ملت است و زشت ترين دغل کاري، دغل کاري با پيشوايان.
«نهج البلاغه، نامه 26»
قال الامام علي – عليه السلام – : … ثم أسبغ عليهم الأرزاق، فان ذلک قوة لهم علي استصلاح أنفسهم و غني لهم عن تناول ما تحت أيديهم و حجة عليهم ان خالفوا أمرک أو ثلموا أمانتک … .
امام علي – عليه السلام – (پس از دستوراتي که در مورد گزينش کارگزاران حکومتي به مالک اشتر صادر کرد) فرمودند: (وقتي آنان را اين چنين برگزيدي) بايد که روزي شان را فراخ گرداني، که اين کار، آنان را به اصلاح خويشتن بسي نيرومند گرداند و از خوردن اموالي که در اختيار دارند بي نياز سازد كه هرگاه از فرمان تو سرپيچي کنند يا در امانت خيانت ورزند با آنان اتمام حجت شده باشد.
«نهج البلاغه، نامه 53»
قال أمير المؤمنين – عليه السلام – : ما با لکم! لا سددتم لرشد! و لا هديتم لقصد! أ في مثل هذا ينبغي لي أن أخرج؟ و إنما يخرج في مثل هذا رجل ممن أرضاه من شجعانکم و ذوي بأسکم، و لا ينبغي لي أن أدع الجند … .
(امام علي – عليه السلام – سپاهي را به شام فرستاده بودند و در صدد بود که سپاهي ديگر در پي آنها بفرستند. امام مردم را به جهاد بر مي انگيختند و مردم، مدتي طولاني خاموش بودند.) امام علي – عليه السلام – فرمودند: شما را چه مي شود؟ به راه رشد توفيق نمي يابيد؟ به راه ميانه رهبري نشويد! آيا در زماني چنين، سزاوار است که من از شهر بيرون بروم؟ همانا در چنين هنگام بايد مردي از دليران و نيرومندان شما که من بپسندم، بيرون رود و سزاوار نيست که من لشکريان و شهر را و بيت المال و جمع آوري خراج زمين و داوري بين مسلمانان را واگذارم و رسيدگي به درخواست هاي مطالبين را رها کنم و با دسته اي در پي دسته اي ديگر بيرون روم.
«نهج البلاغه، خطبه 119»
 كتب الامام علي – عليه السلام – (إلي بعض عماله): أما بعد. فقد بلغني عنک أمر، ان کنت فعلته فقد اسخطت ربک و عصيت امامک، و اخزيت امانتک. بلغني أنک جردت الارض فأخذت ما تحت قدميک، و اکلت ما تحت يديک … .
امام علي – عليه السلام – (به يکي از کارگزاران اش) نوشتند: اما بعد، درباره تو به من خبري رسيده است، اگر چنين کرده باشي، همانا که خداي خويش را به خشم آورده و از فرمان پيشواي خود سرباز زده و در امانت، کار به رسوايي کشانده اي، مرا گفته اند که (به ستم)، زمين را از بار و بر، تهي ساخته اي و چيزهاي زير پاي مردمان (باغ و بستانشان) را گرفته اي و اموالشان را خورده اي. اينک، حساب خود را نزد من بفرست و بدان که حساب خواهي خدا از حساب رسي آدميان، عظيم تر است. و السلام.
«نهج البلاغه، نامه 40»
کتب أمير المؤمنين – عليه السلام – الي عماله: أدقوا أقلامکم و قاربوا بين سطورکم و أحذفوا عني فضولکم و اقصدوا قصد المعاني، و اياکم و الاکثار فان أموال المسلمين لا تحتمل الاضرار.
امام علي – عليه السلام – براي کارگزاران اش نوشتند: قلم هاي خود را نازک کنيد و سطرها را نزديک به هم گيريد و زيادتي کلمات را حذف کنيد و مقاصد و منظورها را در نظر بگيريد! بر حذر مي دارم شما را از پر نويسي، زيرا اموال مسلمانان نمي تواند اين گونه خسارت ها را تحمل کند.
«بحار الأنوار، ج 76، ص 49»
قال الامام علي – عليه السلام – : ليس المسلم بالخائن إذا ائتمن، و لا بالمخلف و إذا وعد، و لا بالکذوب اذا نطق. نحن أهل بيت الرحمة، و قولنا الحق، و فعلنا القسط و منا خاتم النبيين … .
امام علي – عليه السلام – فرمودند: مسلمان در امانت خيانت نورزد و در وعده، تخلف نکند و در سخن، دروغ نگويد. ما خاندان رحمت ايم، گفتار ما، حق و کردار ما، عدل است. خاتم پيامبران از ماست و پيشوايان اسلام و امينان کتاب خدا، در ميان مايلند. شما را به سوي خدا و پيامبرش و جهاد با دشمن اش و سختگيري و پايداري در امرش و طلب خرسندي اش، و بر پايداري در نماز و پرداخت زکات و (به جا آوردن ) حج خانه خدا و روزه ماه رمضان و پرداخت کامل فيء (غنائمي كه بدون جنگ و درگيري از كفار به دست مسلمانان مي‏افتد) به اهل اش دعوت مي کنيم … .
«امالي مفيد، ص 259»
قال أمير المؤمنين – عليه السلام – : أتأمروني أن أطلب النصر بالجور؟ لا، و الله لا أفعل ما طلعت شمس و (ما) لاح في السماء نجم. (و الله ) لو کانت أموالهم لي لواسيت بينهم، فکيف و انما هي أموالهم!
امير المؤمنين – عليه السلام – فرمودند: آيا مرا مي گوييد که پيروزي را از راه ستم بجويم؟! نه، به خدا سوگند تا خورشيد مي تابد و ستاره اي در آسمان مي درخشد، دست به چنين کاري نمي زنم. به خدا سوگند اگر اين اموال از خودم بود، هر آينه مساوات را در ميان آنان مراعات مي کردم، چه رسد به اين که مال خودشان است (بيت المال).
«امالي مفيد، ص 193»
قال الامام علي – عليه السلام – : فانما غرک من نفسک و جرأک علي آخرک املاء الله لک، اذ ما زلت قديما تأکل رزقه و تلحد في آياته و تستمتع بخلافک و تذهب بحسناتک.
امام علي – عليه السلام – (در نامه اي به اشعث والي آذربايجان) فرمودند: تنها چيزي که تو را از جانب نفست مغرور ساخته و بر ديگران جرأت يافتي، مهلت خدا به تو است، زيرا، تو از قديم روزي خدا را مي خوري، اما نسبت به آيات و نشانه هاي او انکار و الحاد مي ورزي و از نصيب و بهره خود استفاده مي کني و تا به امروزت نيکي هاي خود را از بين برده اي. هرگاه فرستاده من، اين نامه مرا به تو داد، به سوي ما بيا و آنچه از اموال مسلمانان نزد تو مي باشد، همراه خود بياور! ان شاء الله.
«نهج السعاده، ج 4، ص 87»
قال الامام علي – عليه السلام – : اياک و الاستئثار بما الناس فيه أسوة … .
امام علي – عليه السلام – (خطاب به مالک اشتر) فرمودند: بپرهيز از انحصار طلبي در چيزهايي که همه مردم در آنها برابرند.
«نهج البلاغه، نامه 53»
قال الامام علي – عليه السلام – : فلا يکن حظک في ولايتک ما لا تستفيده و لا غيظا تشتفيه و لکن إماتة باطل و احياء حق.
امام علي – عليه السلام – (طي نامه اي به ابن عباس) فرمودند: بهره تو از حکومت نبايد مالي باشد که از آن استفاده کني و نه غيظ و خشمي که با امر و نهي شفا يابد. بلکه بايد هدف تو نابودي باطل و زنده داشتن حق باشد.
«بحار الأنوار، ج 40، ص 328»
قال الامام علي – عليه السلام – : ليس لک أن تفتات في رعية و لا تخاطر إلا بوثيقة و في يديک مال من مال الله عز وجل و أنت من خزانه حتي تسلمه إلي.
امام علي – عليه السلام – (به يكي از كارگزاران خود) فرمودند: حق نداري به دلخواه خويش به مردم چيزي بگويي و بدون دستور به کارهاي دشوار اقدام ورزي! در دست تو، مالي از اموال خداوند عز و جل است و تو يکي از خزانه داران اويي تا آن را به دست من بسپاري.
«نهج البلاغه، نامه 6»
قال الإمام علي – عليه السلام – : يا صفراء و يا بيضاء غري غيري، المال يعسوب الظلمة و انا يعسوب المؤمنين.
امام علي – عليه السلام – (پس از فتح بصره، گروهي از قاريان و خزانه داران را فرا خواند و دستور داد درهاي بيت المال را گشودند. امام با ديدن آن اموال) فرمودند: اي زردها و اي سپيدها (طلاها و نقره ها) غير مرا بفريبيد، مال پيشواي ستمگران است و من پيشواي مؤمنان. 
«الجمل، ص 154»
قال الإمام علي – عليه السلام – : جود الولاة بفيء المسلمين جور و ختر.
حضرت علي – عليه السلام – فرمودند: بخشش (نا به جاي) حکمرانان از اموال عمومي مسلمانان، ستم و خيانت است.
«ميزان الحکمه، ج 10، ص 745»
قال الامام علي – عليه السلام – : و الله لو وجدته قد تزوج به النساء و ملک به الاماء لرددته، فان في العدل سعة و من ضاق عليه العدل، فالجور عليه أضيق.
امام علي – عليه السلام – فرمودند: به خدا سوگند! اگر ببينم آنچه را (عثمان بيهوده از بيت المال، به اين و آن) داده، حتي اگر مهر زنان يا بهاي کنيزان شده باشد، آن را باز مي گردانم، زيرا، عدالت، گشايش مي آورد و آن کس که عدالت بر او گران آيد، ظلم و ستم بر او گران تر خواهد بود.
«نهج البلاغه، خطبه 15»
قال النبي – صلي الله عليه و آله – : ما من غريم ذهب الي و ال من ولاة المسلمين و استبان للوالي عسرته، الا برء هذاالمعسر من دينه و صار دينه علي والي المسلمين في ما بين يديه من أموال المسلمين.
پيامبر اکرم – صلي الله عليه و آله – فرمودند: هر بدهکاري که نزد حاکمي از حاکمان مسلمانان برود و فقر و ناچاري وي، براي والي روشن شود، بدهکاري او، بر عهده حاکم مسلمانان نهاده مي شود و او از اموال عمومي، قرض آن شخص را پرداخت مي کند.
«مستدرک الوسائل، ج 2، ص 491»
عن النبي – صلي الله عليه و آله – : خمسة لعنتهم و کل نبي مجاب الزائد في کتاب الله و التارک لسنتي و المکذب بقدر الله و المستحل من عترتي ما حرم الله و المستأثر بالفيء المستحل له.
رسول اکرم – صلي الله عليه و آله – فرمودند: پنج کس اند که من و هر پيامبر مستجاب الدعوه اي، آنان را لعنت کرده است: آن کس که در کتاب خدا، آيه اي را زياد گرداند و کسي که سنت و روش مرا رها کند و کسي که قضا و قدر خدا را تکذيب کند و کسي که حرمت عترت مرا که خدا واجب فرموده نگه ندارد، و کسي که اموال عمومي را به خود منحصر سازد و (تصرف در) آن را (به نفع خود) حلال شمارد.
«الکافي، ج 2، ص 293»
امام صادق عليه‏السلام :
ثَلاثَةُ أشياءَ يَحتاجُ النّاسُ طُرّا إلَيها : الأمنُ ، والعَدلُ ، والخِصبُ .
ســه چيز اسـت كـه همه مردم به آنها نياز دارند : امنيّت و عدالت و رفاه .
تحف العقول : 320
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
مَن صاحَبَ النّاسَ‏بِالَّذي يُحِبُّ أن يُصاحِبوهُ كانَ عَدلاً .
هركه با مردم چنان رفتار كند كه دوست دارد آنان با او رفتار كنند ، عادل است .
كنز الفوائد : 2 / 162 منتخب ميزان الحكمة : 360
الامام علی علیه السلام
لَمّا سُئلَ عَن أفضَلِيّةِ العَدلِ أو الجُودِ: العَدلُ يَضَعُ الاُمورَ مَواضِعَها ، والجُودُ يُخرِجُها مِن جِهَتِها ، والعَدلُ سائسٌ عامٌّ ، والجُودُ عارِضٌ خاصٌّ ، فالعَدلُ أشرَفُهُما وأفضَلُهُما .
امام على عليه‏السلام
– در پاسخ به اين پرسش كه : عدالت برتر است يا بخشندگى ؟- فرمودند: عدالت هر چيزى را در جاى خودش مى‏گذارد و بخشندگى امور را از جهتشان خارج مى‏سازد ؛ عدالت سياستى فراگير است اما بخشندگى عارضه‏اى خصوصى است (و شامل فرد يا افرادى محدود مى‏شود) . پس ، عدالت شريفترين و برترينِ آنهاست .
نهج البلاغة : الحكمة 437 منتخب ميزان الحكمة : 360
امام على عليه‏السلام :
العَدلُ قِوامُ الرَّعِيَّةِ وجَمالُ‏الوُلاةِ .
عدالت، برپادارنده مردم و زيور حكمرانان است.
غرر الحكم : 1954 منتخب ميزان الحكمة : 360
امام على عليه‏السلام :
العَدلُ جُنَّهُ الدُّوَلِ .
عدالت ، سپر دولتهاست .
غرر الحكم : 1873
امام على عليه‏السلام :
بِالعَدلِ تَصلُحُ الرَّعِيَّهُ .
با عدالت است ، كه كار مردم اصلاح مى‏شود .
غرر الحكم : 4215
امام على عليه‏السلام :
بِالعَدلِ تَتَضاعَفُ البَرَكاتُ .
به سبب عدالت ، بركتها دوچندان مى‏شود .
غرر الحكم : 4211 منتخب ميزان الحكمة : 360
امام على عليه‏السلام :
العَدلُ نِظامُ الإمرَةِ .
عدالت ، نظام فرمانروايى است .
غرر الحكم : 774
امام على عليه‏السلام :
ما عُمِّرَتِ البُلدانُ بِمِثلِ العَدلِ .
هيچ چيز مانند عدالت،شهرها را آباد نكرده‏است.
غرر الحكم : 9543
امام صادق(سلام الله عليه):
ثَلاثَةُ أشياءَ يَحتاجُ النّاسُ إلَيها: اَلْأمنُ وَالْعَدلُ وَالْخِصبُ؛
سه چيز است كه مردم به آنها نياز دارند: امنيت، عدالت و رفاه.
تحف العقول، ص 320
امام صادق(سلام الله عليه):
اَلْعَدلُ أحلى مِنَ الْماءِ يُصِيبُهُ الظَّمآنُ؛
عدالت، گواراتر از آبى است كه تشنه به آن مى‏رسد.
الكافي، ج 2، ص 146
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند :
اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الاُْمَراءِ اَحْسَنُ، وَ السَّخاءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الاَْغْنياءِ اَحْسَنُ، اَلْوَرَعُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الْعُلَماءِ اَحْسَنُ، اَلصَّبْرُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الْفُقَراءِ اَحْسَنُ، اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الشَّبابِ اَحْسَنُ، اَلْحَياءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى النِّساءِ اَحْسَنُ؛
عدالت نيكو است اما از دولتمردان نيكوتر، سخاوت نيكو است اما از ثروتمندان نيكوتر؛ تقوا نيكو است اما از علما نيكوتر؛ صبر نيكو است اما از فقرا نيكوتر، توبه نيكو است اما از جوانان نيكوتر و حيا نيكو است اما از زنان نيكوتر.
(نهج الفصاحه، ح 2006)
پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
عَدلُ ساعَةٍ خَيرٌ مِن عِبادَةِ سَبعينَ سَنَةً قِيامِ لَيلِها وَصِيامِ نَهارِها؛
ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است كه شب‏هايش به نماز و روزهايش به روزه بگذرد.
مشكاة‏الانوار، ص 544
امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:
اِنَّ مِن اَعظَمِ النّاسِ حَسرَهً یَومَ القِیامَهِ، مَن وَصفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ اِلَى غَیرِه؛
پشیمان ترین شخص در روز قیامت، کسى است که براى مردم از عدالت سخن بگوید، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد.
(وسائل الشیعه، ج15، ص 295)
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
لا تُؤيِسِ الضُّعَفاءَ مِن عَدلِكَ ؛
ضعيفان را از دادگرى خود ، نااميد مساز .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث10225
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
لَيسَ مِنَ العَدلِ القَضاءُ عَلَى الثِّقَةِ بِالظَّنِّ ؛
داورى كردن درباره فرد امين ، با ظنّ و گمان ، عادلانه نيست .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث7500
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
سِياسَةُ العَدلِ ثَلاثٌ : لِينٌ في حَزمٍ ، وَ استِقصاءٌ في عَدلٍ ، وَ إفضالٌ في قَصدٍ ؛
سياست عادلانه را سه اصل است : نرمى در عين دورانديشى ، به نهايت رساندن [اجراى تمام عيار ]عدالت ، و بخشش در عين ميانه‏روى .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث5592
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
بِالعَدلِ تَتَضاعَفُ البَرَكاتُ ؛
با عدالت ، بركت‏ها دوچندان مى‏شود .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث4211
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
من عامل النّاس فلم یظلمهم و حدّثهم فلم یکذبهم و وعدهم فلم یخلفهم فهو ممّن کملت مروّته و ظهرت عدالته و وجبت أخوّته و حرمت غیبته؛
هر که زمامدار مردم شود و ستمشان نکند و با آنها سخن کند و دروغشان نگوید و وعده شان دهد و تخلف نکند وى از جمله کساني است که مروتش به کمال رسیده و عدالتش نمایان گشته و برادرى با وى واجب و غیبتش حرام است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
ما من أمیر عشره إلّا و هو یؤتى به یوم القیمه مغلولا حتّى یفکّه العدل أو یوبقه الجور؛
هر که زمام دار ده تن باشد روز قیامت در غل بیارندش تا عدالت غل او باز کند یا ستم هلاکش کند.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
ما من أحد أفضل عند اللَّه من إمام إن قال صدق و إن حکم عدل؛
هیچ کس نزد خدا از پیشوائى که چون گوید راست گوید و چون حکم کند عدالت کند برتر نیست.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
العدل حسن و لکن فی الامراء أحسن، السّخاء حسن و لکن فی الأغنیاء أحسن، الورع حسن و لکن فی العلماء أحسن، الصّبر حسن و لکن فی الفقراء أحسن، التّوبه حسن و لکن فی الشّباب أحسن، الحیاء حسن و لکن فی النّساء أحسن؛
عدالت نیک است ولى از زمامداران نیکوتر است، سخاوت نیک است ولى از اغنیا نیکوتر است، تقوى نیک است ولى از علما نیکوتر است صبر نیک است ولى از فقرا نیکوتر است. توبه نیک است ولى از جوانان نیکوتر است شرم نیک است ولى از زنان نیکوتر است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
عدل ساعه خیر من عباده سنه؛
یک ساعت عدالت از یک سال عبادت بهتر است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إذا حکمتم فاعدلوا و إذا قلتم فأحسنوا فإنّ اللَّه محسن یحبّ المحسنین؛
وقتى حکم مى کنید به عدل رفتار کنید و وقتى سخن میگوئید نیک گوئید زیرا خدا نیک است و نیکوکاران را دوست دارد.
نهج الفصاحه
پيامبراکرم صلى الله عليه وآله :
جِماعُ التَّقْوى‏ فى قولِهِ تَعالى‏: اِنَّ اللَّهَ يَاْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْاِحْسانِ؛
عصاره تقوا در اين گفته خداوند آمده است: خداوند به عدالت و نيكى فرمان مى‏دهد.
مشكاةالأنوار، ص 95.
پيامبراکرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وسلم می فرمایند:
لَنْ تُقَدَّسَ اُمَّةٌ لايُؤْخَذُ لِلضَّعيفِ فيها حَقُّهُ مِنَ الْقَوىِّ غَيْرَ مُتَعْتِـعٍ؛
ملّتى كه نتوان در ميان آنان بدون دلهره، حقّ ضعيف را از قوى گرفت، هرگز قابل ستايش نيست.
تحف العقول، ص 142.
امام على عليه‏ السلام :
خَيْرُ الْمُلوكِ مَنْ اَماتَ الْجَوْرَ وَ اَحْيَى الْعَدْلَ؛
بهترين فرمانروا كسى است كه ظلم را از بين ببرد و عدل را زنده كند.
غررالحكم، ج3، ص 431، ح 5005 .
حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام می فرمایند:
فَرَضَ اللّه‏ُ… العَدْلَ تَسكينا لِلْقُلوبِ؛
خداوند عدالت را براى آرامش دل‏ها، واجب كرد.
علل الشرايع، ج1، ص 248، ح 2.
امام على عليه‏ السلام :
اِنَّ فِى الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ اَضْيَقُ؛
به‏راستى كه در عدالت گشايش است و هر كس عدالت بر او تنگ آيد، بى‏عدالتى بر وى تنگ‏تر خواهد بود.
نهج البلاغه، خطبه 15.
امام على عليه‏ السلام :
لا عَدْلَ اَفْضَلُ مِنْ رَدِّ الْمَظالِمِ؛
هيچ عدالتى بهتر از بازگرداندن حقوق پايمال شده نيست.
غررالحكم، ج6، ص 415، ح 10841.
رسول اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله :
ما مِنْ اَحَدٍ يَكونُ عَلى شَى‏ءٍ مِنْ اُمورِ هذِهِ الاُْمَّةِ قَلَّتْ اَمْ كَثُرَتْ فَلا يَعْدِلُ فيهِمْ اِلاّ كَبَّهُ اللّه‏ُ فِى النّارِ؛
هر كس كارى از كارهاى كوچك و يا بزرگ اين امت را در دست بگيرد و در ميانشان عدالت را اجرا نكند خداوند او را به رو، در آتش خواهد افكند.
مستدرك على الصحيحين، ج 4، ص 90.
رسول اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله :
مَهْدىُّ اُمَّتِى الَّذى يَمْلاَُ الاَْرْضَ قِسْطا وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْرا وَ ظُلْما؛
مهدى امت من كسى است كه هنگام پر شدن زمين از بيداد و ظلم، آن را پر از قسط و عدل خواهد كرد.
كتاب سليم بن قيس، ص 429.
امام على عليه‏ السلام :
اَلْعَدلُ اَفْضَلُ مِنَ الشَّجاعَةِ لاَِنَّ النّاسَ لَوِ اسْتَعْمَلُوا الْعَدْلَ عُموما فى جَميعِهِمْ لاَسْتَغْنَوْا عَنِ الشَّجاعَةِ؛
عدالت بهتر از شجاعت است، زيرا اگر مردم همگى عدالت را درباره يكديگر به‏كار گيرند، از شجاعت بى‏نياز مى‏شوند.
شرح‏نهج‏البلاغه ابن‏ابى‏الحديد،ح20،ص333،ح816 .
امام على عليه‏ السلام :
اَحْسَنُ الْعَدْلِ نُصْرَةُ الْمَظْلومِ؛
بهترين عدالت يارى مظلوم است.
غررالحكم، ج2، ص 394، ح 2977.
امام على عليه‏ السلام :
اِسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَاحْذَرِ الْعَسْفَ وَالْحَيْفَ فَاِنَّ الْعَسْفَ يَعودُ بِالْجَلاءِ وَالْحَيْفَ يَدْعوا اِلَى السَّيْفِ؛
عدالت را اجرا كن و از زورگويى و ستمگرىبپرهيز زيرا زورگويى مردم را به ترك از وطن وامى‏دارد، و ستم آنان را به قيام مسلّحانه مى‏كشاند.
نهج البلاغه، حكمت 476.
امام على عليه‏ السلام :
قُلوبُ الرَّعِيَّةِ خَزائِنُ راعيها فَما اَوْدَعَها مِنْ عَدْلٍ اَوْ جَوْرٍ وَجَدَهُ؛
دلهاى مردم صندوقچه‏هاى حاكم است، پس آنچه از عدالت و يا ظلم در آنها بگذارد، همان را خواهد ديد.
غررالحكم، ج4، ص 521، ح 6825.
امام على عليه‏ السلام :
اِنَّ الْعَدْلَ ميزانُ اللّه‏ِ سُبْحانَهُ الَّذى وَضَعَهُ فِى الْخَلْقِ وَنَصَبَهُ لاِِقامَةِ الحَقِّ فَلا تُخالِفْهُ فى ميزانِهِ وَلا تُعارِضْهُ فى سُلطانِهِ؛
به‏راستى كه عدالت ترازوى (معيار) خداى‏سبحان است كه در ميان خلق نهاده است و براى برپاداشتن حق نصب فرموده، پس در ترازوى خداوند با او مخالفت نكن و با حكومتش مقابله ننما.
غررالحكم، ج2، ص 508، ح 3464.
امام على عليه‏ السلام :
اِجْعَلِ الدِّينَ كَهْفَكَ وَالْعَدْلَ سَيْفَكَ تَنْجُ مِنْ كُلِّ سوءٍ وَتَظْفَرْ عَلى كُلِّ عَدُوٍّ؛
دين را پناهگاه و عدالت را اسلحه خود قرار ده تا از هر بدى نجات پيدا كنى و بر هر دشمنى پيروز گردى.
غررالحكم، ج2، ص 221، ح 2433.
رسول اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله :
اِذا حَكَموا بِغَيْرِ عَدْلٍ اِرْتَفَعَتِ الْبَرَكاتُ؛
هنگامى كه به غير عدالت حكم كنند، بركت‏ها از بين مى‏روند.
معدن الجواهر، ص 73.
رسول اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله :
عَدْلُ ساعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَبْعينَ سَنَةً قِيامِ لَيْلِها وَصِيامِ نَهارِها؛
ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است كه شب‏هايش به نماز و روزهايش به روزه بگذرد.
مشكاة‏الأنوار، ص 544.
امام صادق عليه‏ السلام :
اَلنّاسُ يَسْتَغْنونَ اِذا عُدِلَ بَينَهُمْ وَتُنْزِلُ السَّماءُ رِزْقَها وَتُخْرِجُ الاَْرْضُ بَرَكَتَها بِاِذْنِ اللّه‏ِ تَعالى؛
هنگامى كه در ميان مردم عدالت برقرار شود، بى‏نياز مى‏شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزىِ خود را فرو مى‏فرستد و زمين بركاتش را بيرون مى‏ريزد.
كافى، ج 3، ص 568، ح 6.
امام صادق عليه‏ السلام :
اَلْعَدْلُ اَحْلى مِنَ الشَّهْدِ وَاَلْيَنُ مِنَ الزُّبْدِ وَاَطيَبُ ريحا مِنَ الْمِسْكِ؛
عدالت از عسل شيرين‏تر، از كره نرم‏تر و از مُشك خوشبوتر است.
كافى، ج 2، ص 147، ح 15.
امام صادق عليه‏ السلام :
ثَلاثَةُ اَشْياءَ يَحْتاجُ النّاسُ طُرّا اِلَيْها: اَلاَْمْنُ وَالْعَدْلُ وَالْخِصْبُ ؛
سه چيز است كه همه مردم به آنها نياز دارند: امنيّت، عدالت و آسايش.
تحف العقول، ص 320.
امام صادق عليه‏السلام :
اِنَّ النّاسَ يَستَغْنونَ اِذا عُدِلَ بَيْنَهُمْ وَ تُنْزِلُ السَّماءُ رِزْقَها وَ تُخْرِجُ الاَْرْضُ بَرَكَتَها بِاِذْنِ اللّه‏ِ تَعالى ؛
اگر در ميان مردم عدالت برقرار شود، همه بى‏نياز مى‏شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مى‏فرستد و زمين بركت خويش را بيرون مى‏ريزد.
(كافى، ج 3، ص 568، ح 6 . )
امام صادق عليه‏السلام :
اِنَّ اللّه‏َ يُحِبُّ الْعَدْلَ؛
خداوند عدالت را دوست دارد.
محاسن، ج 2، ص 108.
پيامبراکرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وسلم می فرمایند:
اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الاُْمَراءِ اَحْسَنُ، وَ السَّخاءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الاَْغْنياءِ اَحْسَنُ، اَلْوَرَعُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الْعُلَماءِ اَحْسَنُ، اَلصَّبْرُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الْفُقَراءِ اَحْسَنُ، اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الشَّبابِ اَحْسَنُ، اَلْحَياءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى النِّساءِ اَحْسَنُ؛
عدالت نيكو است اما از دولتمردان نيكوتر، سخاوت نيكو است اما از ثروتمندان نيكوتر؛ تقوا نيكو است اما از علما نيكوتر؛ صبر نيكو است اما از فقرا نيكوتر، توبه نيكو است اما از جوانان نيكوتر و حيا نيكو است اما از زنان نيكوتر.
نهج الفصاحه، ح 2006
حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام می فرمایند :
فَفَرَضَ اللّه‏ُ الاْيمانَ تَطْهيرا مِنَ الشِّرْكِ… وَ الْعَدْلَ تَسْكينا لِلْقُلوبِ؛
خداوند ايمان را براى پاكى از شرك… و عدل و داد را براى آرامش دل‏ها واجب نمود.
من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 568 .
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
اِنَّ النّاسَ يَستَغنونَ اِذا عُدِلَ بَينَهُم وَ تُنزِلُ السَّماءُ رِزقَها وَ تُخرِجُ الاَْرضُ بَرَكَتَها بِاِذنِ اللّه‏ِ تَعالى؛
اگر در ميان مردم عدالت برقرار شود، همه بى‏نياز مى‏شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مى‏فرستد و زمين بركت خويش را بيرون مى‏ريزد.
كافى، ج 3، ص 568، ح 6
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
اَلجَماعَةُ رَحمَةٌ و الفُرقَةُ عَذابٌ؛
وحدت مايه رحمت ، و تفرقه موجب عذاب است.
كنزالعمّال ، ح 20242
امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
مَن عَمِلَ بِالْعَدلِ حَصَّنَ اللّه‏ُ مُلكَهُ
هر كس به عدالت رفتار كند، خداوند حكومتش را حفظ خواهد كرد.
غررالحكم، ج5، ح 8722
امام علی (علیه‌ السلام) فرمودند:
ثُباتُ الدُّوَلِ بِإقامَةِ سُنَنِ العَدلِ؛
پایداری دولتها به برپا داشتن راه و رسم دادگری است.
غررالحکم و دررالکلم، ح 4715
پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
جِماعُ التَّقوى‏ فى قولِهِ تَعالى‏: اِنَّ اللَّهَ یامُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ؛
عصاره تقوا در این گفته خداوند آمده است: خداوند به عدالت و نیکى فرمان مى‏دهد.
(کافى، ج 2، ص 82 ، ح 4)
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
قُلوبُ الرَّعِیةِ خَزائِنُ راعیها فَما اَودَعَها مِن عَدلٍ اَو جَورٍ وَجَدَهُ
دلهاى مردم صندوقچه‏هاى حاکم است، پس آنچه از عدالت و یا ظلم در آنها بگذارد، همان را خواهد دید.
(غررالحکم، ج4، ص 521، ح 6825)
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
اَحسَنُ العَدلِ نُصرَةُ المَظلومِ
بهترین عدالت یارى مظلوم است.
(غررالحکم، ج2، ح 2977)
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
عَدلُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ سَبعینَ سَنَةً قِیامِ لَیلِها وَ صِیامِ نَهارِها
ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است که شب‏هایش به نماز و روزهایش به روزه بگذرد.
(مشکاة‏الأنوار، ص 544)
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
اَحسَنُ العَدلِ نُصرَةُ المَظلومِ
بهترین عدالت یارى مظلوم است.
(غررالحکم، ج2، ح 2977)
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
عَدلُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ سَبعینَ سَنَةً قِیامِ لَیلِها وَ صِیامِ نَهارِها
ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است که شب‏هایش به نماز و روزهایش به روزه بگذرد.
(مشکاة‏الأنوار، ص 544)
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
اَلعَدلُ اَحلَی مِنَ الشَّهدِ وِ اَلیَنُ مِنَ الزُّبدِ وِ اِطیِبُ ریحاً مِنَ المِسکِ؛
عدل شیرین تر از عسل و نرم تر از کف و خوشبوتر از مشک است.
(جهاد با نفس، ح 342)
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
لیس من العدل القضاء علی الثقه بالظن
داوری در حق افراد مورد اطمینان با تکیه بر گمان از عدالت دور است.
( نهج البلاغه )
امام صادق علیه السلام فرمودند:
ان من اعظم الناس حسره یوم القیامه، من وصف عدلا ثم خالفه الى غیره.
پشیمان ترین شخص در روز قیامت، كسى است كه براى مردم از عدالت سخن بگوید، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد.
(وسائل الشیعه،ج15،ص295)

 


جستجو