همانطور که در بخش اول (کلیک کنید)ودوم (کلیک کنید)این نوشتار ذکر شد امام خامنه ای روحی فداه برای حصول نتیجه در گام دوم رویکرد جهادی را شاخص دانسته ومی فرمایند:
برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت
اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بندهی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل دربارهی گذشته است.
عزیزان! نادانستهها را جز با تجربهی خود یا گوش سپردن به تجربهی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزمودهایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیدهایم و شما خواهید دید. دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزهای قوی، تحریف و دروغپردازی دربارهی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همهی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیادهنظامش نمیتوان شنید.
در نوشتاراول ودوم برای رسیدن به ارمان بزرگ انقلاب اسلامی یعنی تمدن نوین اسلامی وامادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی ارواحنافداه نگاهی کلی وگذرا به مدیریت علوی به عنوان نقطه اغازین ومدیریت مهدوی به عنوان ارمان نهایی داشتیم وبر ان شدیم تا به برکت راهبری خورشید ولایت اینده را به خوبی ببینیم وبا امادگی وشناخت برای رسیدن به ان گامهایی استوار برداریم.
اینک باید بین مدیریت جهادی علوی ومهدوی پلی مستحکم بنا کنیم و این دونقطه نورانی را به هم متصل سازیم کار اغازین را در این گام که گام اول انقلاب اسلامی نام گرفت ملت سر افراز وبصیر ایران اسلامی به امامت امام خمینی قدس سره الشریف برداشتندوما در قسمت سوم این نوشتار بر انیم که به تبیین چهل ساله گذشته به عنوان مدیریت انقلاب اسلامی بپردازیم.
مدیریت انقلاب اسلامی:
براساس گفتمان امام خامنه
ای روحی فداه فرآیند تحقّق هدف هاى اسلامى درپنج گام مهندسی شده است. این مراحل یا اهداف عبارتند از:
انقلاب اسلامی
نظام اسلامی
دولت اسلامی
کشوراسلامی
دنیای اسلامی یا تمدن نوین اسلامی
ما در دو مقطع اول یعنی
انقلاب اسلامی ونظام اسلامی توفیق کامل داشته ایم که امام خامنه ای روحی فداه در
هفت بند به ان پرداخته اند.
“یک) ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران
اوّلاً: ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدّی دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزهی پیروزی در جنگ هشتساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقیاش را پدید آورد.
دو) موتور پیشران کشور در عرصهی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی
ثانیاً: موتور پیشران کشور در عرصهی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالندهی آن روزبهروز فراگیرتر میشود. هزاران شرکت دانشبنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزههای عمران و حملونقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیونها تحصیلکردهی دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، دهها طرح بزرگ از قبیل چرخهی سوخت هستهای، سلّولهای بنیادی، فنّاوری نانو، زیستفنّاوری و غیره با رتبههای نخستین در کلّ جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، دهها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فنّاوری بومی، برجستگی محسوس در رشتههای گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشتههای مهم و حسّاس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و دهها نمونهی دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. ایرانِ پیش از انقلاب، در تولید علم و فنّاوری صفر بود، در صنعت بهجز مونتاژ و در علم بهجز ترجمه هنری نداشت.
سه) به اوج رسانیدن مشارکت مردمی و مسابقهی خدمترسانی
ثالثاً: مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنههای داخلی، حضور در صحنههای ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمکرسانیها و فعّالیّتهای نیکوکاری که از پیش از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد. پس از انقلاب، مردم در مسابقهی خدمترسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت میکنند.
چهار) ارتقاء شگفتآور بینش سیاسی آحاد مردم
رابعاً: بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بینالمللی را به گونهی شگفتآوری ارتقاء داد. تحلیل سیاسی و فهم مسائل بینالمللی در موضوعاتی همچون جنایات غرب بخصوص آمریکا، مسئلهی فلسطین و ظلم تاریخی به ملّت آن، مسئلهی جنگافروزیها و رذالتها و دخالتهای قدرتهای قلدر در امور ملّتها و امثال آن را از انحصار طبقهی محدود و عزلتگزیدهای به نام روشنفکر، بیرون آورد؛ اینگونه، روشنفکری میان عموم مردم در همهی کشور و همهی ساحتهای زندگی جاری شد و مسائلی از این دست حتّی برای نوجوانان و نونهالان، روشن و قابل فهم گشت.
پنج) سنگین کردن کفهی عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور
خامساً: کفّهی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بیهمتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بیعدالتی در این چهار دهه، با هیچ دورهی دیگر گذشته قابل مقایسه نیست. در رژیم طاغوت بیشترین خدمات و درآمدهای کشور در اختیار گروه کوچکی از پایتختنشینان یا همسانان آنان در برخی دیگر از نقاط کشور بود. مردم بیشتر شهرها بویژه مناطق دوردست و روستاها در آخر فهرست و غالباً محروم از نیازهای اوّلیّهی زیرساختی و خدمترسانی بودند. جمهوری اسلامی در شمار موفّقترین حاکمیّتهای جهان در جابهجایی خدمت و ثروت از مرکز به همهجای کشور، و از مناطق مرفّهنشین شهرها به مناطق پاییندست آن بوده است. آمار بزرگ راهسازی و خانهسازی و ایجاد مراکز صنعتی و اصلاح امور کشاورزی و رساندن برق و آب و مراکز درمانی و واحدهای دانشگاهی و سد و نیروگاه و امثال آن به دورترین مناطق کشور، حقیقتاً افتخارآفرین است؛ بیشک این همه، نه در تبلیغات نارسای مسئولان انعکاس یافته و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده است؛ ولی هست و حسنهای برای مدیران جهادی و بااخلاص نزد خدا و خلق است. البتّه عدالت مورد انتظار در جمهوری اسلامی که مایل است پیرو حکومت علوی شناخته شود، بسی برتر از اینها است و چشم امید برای اجرای آن به شما جوانها است که در ادامه بدان خواهم پرداخت.
شش) افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه
سادساً: عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونهای چشمگیر افزایش داد. این پدیدهی مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس از پیروزی انقلاب، بیش از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایههای مادّی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایههای ایمان مردمش بسی ریشهدار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بیبندوباری در طول دوران پهلویها به آن ضربههای سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیهی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفهی دینی از عزیزان خود که به جبهههای گوناگون جهاد میشتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خونآلود یا جسم آسیبدیدهی آنان روبهرو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بیسابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهاد سازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزهداری و پیادهروی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همهجا بویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبهروز بیشتر و باکیفیّتتر شده است. و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُرحجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویّت را در بخشهای عمدهی عالم منزوی کرده است؛ و این معجزهای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعّال و پیشرو است.
هفت) ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان
سابعاً: نماد پُرابّهت و باشکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمریکای جهانخوار و جنایتکار، روزبهروز برجستهتر شد. در تمام این چهل سال، تسلیمناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشتهی آن در مقابل دولتهای متکبّر و مستکبر، خصوصیّت شناختهشدهی ایران و ایرانی بویژه جوانان این مرز و بوم بهشمار میرفته است. قدرتهای انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دستاندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانستهاند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملّت ایران در فضای حیاتبخش انقلاب توانست نخست دستنشاندهی آمریکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از آن هم تا امروز از سلطهی دوبارهی قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدّت جلوگیری کند.”
ولی در مقطع سوم در عین اینکه به پیش رفته ایم گاهی درجا وگاهی قدمهایی به عقب بر داشته ایم که باید با سرعت بخشیدن به ان ضعف وعقب افتادگی گذشته را جبران کنیم ، چراکه هر گونه تاخیری در این امر مهم موجب تاخیر در تمدن سازی نوین اسلامی وتحقق جامعه مهدوی خواهد شد.
براساس بیانات امام خامنه ای روحی فداه در حال حاضر درمقطع
سوم، یعنی ساخت دولت اسلامی قرار داریم. ساخت نظام اسلامی در ابتدای انقلاب
و براساس آرمان ها و اهداف بنیان گذار انقلاب که برگرفته از منابع
اسلامی بود، با موفقیت انجام شد، اما این سوال مطرح می شود که چرا علی رغم
سپری شدن سه دهه از انقلاب اسلامی هنوز مقطع سوم تحقق نیافته است؟
بیتردید در این روند وقتی
نقش عوامل مختلف برای این منظور بررسی می شود دلالت براین حقیقت دارد که از انگیزه
مردم در حفظ و تدوام و تعمیق انقلاب، نقش ولایت فقیه در هدایت کلان آن، وجود منابع
و ظرفیت های نظام و سرمایه انقلاب در تحقق بخشی مقطع سوم کاسته نشده است. در
این میان، به نظر می رسد حلقه مفقوده این روند، نوع و سبک مدیریت بوده که با فراز
و نشیبهایی روبرو بوده است.
سبک های مدیریت در فرایند انقلاب اسلامی
سبک مدیریت غیرجهادی با ویژگیهایی نظیر۱
دارای مبانی برون دینی و
برون مرزی
تصلب در اعمال روش های
علمی در مدیریت بدون لحاظ تعهد و معنویت
سود محوری
خاصگرایی و نداشتن باور
عمیق به توان سایر منابع انسانی
رفاه طلبی و عافیت طلبی
عدم دغدغه مردمی و درد
مردم نداشتن
نگاه به مدل های مدیریتی
رایج غربی
بی توجهی و عدم باور به
عدالت اجتماعی
ولذا بر همین اساس امام خامنه ای روحی فداه نسل جوان را مخاطب قرار داده ومی فرمایند:
“وبدانید که اگر بیتوجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهههایی از تاریخ چهلساله نمیبود -که متأسّفانه بود و خسارتبار هم بود- بیشک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت.”
سبک مدیریت جهادی با ویژگیهایی نظیر:-۲
مبتنی بر تفکر اسلام ناب و
تلاش برای گسترش ارزشهای دینی
محصول و مولود انقلاب
اسلامی
تکلیف گرایی معطوف به
نتیجه
عقلانیت و درایت محور توأم
با اخلاق و معنویت
دانش پایه همراه با تعهد و
برخورداری از نیروی انسانی متعهد، متخصص و با انگیزه
آرمان گرای واقعبینانه
ایثار و اخلاص و تقید به
اخلاق اسلامی در فعالیتهای سازمانی
باور عمیق به توانایی
فردی، گروهی و ملی و اعتماد به جونان و برقراری ارتباط سالم و سازنده میان مردمی و
مسئولین جهادی
کار و تلاش بی فقه با نیت
الهی و مبتنی بر علم و درایت و قرار دادن رضای حق در انجام کارها، تلقی عبادت از
کار
استفاده از همه
ظرفیتها و راه های میان بر برای رسیدن به هدف
روحیه مبارزه با فقر و عشق
به محرومان
بر اساس این نوع از مدیریت است که امام خامنه ای روحی فداه در گام دوم می فرمایند:
“محصول تلاش چهلساله، اکنون برابر چشم ما است: کشور و ملّتی مستقل، آزاد، مقتدر، باعزّت، متدیّن، پیشرفته در علم، انباشته از تجربههایی گرانبها، مطمئن و امیدوار، دارای تأثیر اساسی در منطقه و دارای منطق قوی در مسائل جهانی، رکورددار در شتاب پیشرفتهای علمی، ر کورددار در رسیدن به رتبههای بالا در دانشها و فنّاوریهای مهم از قبیل هستهای و سلّولهای بنیادی و نانو و هوافضا و امثال آن، سرآمد در گسترش خدمات اجتماعی، سرآمد در انگیزههای جهادی میان جوانان، سرآمد در جمعیّت جوان کارآمد، و بسی ویژگیهای افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجهی جهتگیریهای انقلابی و جهادی است.”
۳-ضرورت مدیریت جهادی در دهه چهارم انقلاب:
قرارگرفتن در مرحله ساخت
دولت اسلامی
درس آموزی و عبرت از
کارکرد مدیریت های غیرجهادی در فراز نشیب روند انقلاب اسلامی
ضرورت کاهش فاصله رشد و
پیشرفت با رقبای جهانی
ضرورت تحقق اهداف مندرج در
سند چشم انداز
عبور از انباشت مشکلات در
حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی
خصوصا بعد از برجام مقابله با فشارهای بی سابقه قدرت های سلطه گر
تداوم ارزش ها و آرمان های
انقلاب اسلامی
پیاده سازی اقتصاد مقاومتی در تمام ارکان جامعه ائم از
تولید کننده ، مصرف کننده وخدمات
۴-موانع مدیریت جهادی:
عدم درک لازم از ابعاد،
ماهیت و ضرورت های مدیریت جهادی بویژه در دهه چهارم انقلاب
وجود رویکردهای متعارض و
بی اعتقاد به مدیریت جهادی و نفوذ تفکرات وایده های روشنفکری غرب گرا
عملکرد برخی از مدیران
منتسب به نیروهای ارزشی و سوء استفاده مخالفان مدیریت جهادی
وجود غفلت ها در میان
مسئولان و کم توجهی به دغدغه ها و رهنمودهای امام خامنه ای روحی فداه
ضعف در بازتولید صحیح ایده
و تفکر جهادی از دهه ۱۳۷۰ به بعد توسط مسئولان، نخبگان، رسانه ها و مراکز
علمی، پژوهشی و آموزشی
نادیده گرفتن نسل جوان انقلابی در مدیریتهای کلان وحتی میانی مدیریتی در بخشهای دولت محور
برای رهایی از این محدویتها ومحرومیتها باید به نسل جوان روی اورد وتوجه وافی در به کار گیری نیروهای مستعد انسانی کشور داشت والبته از تجربه چهل ساله مدیران کشوربه عنوان مشاور بهره جست امام خامنه ای روحی فداه در این زمینه می فرمایند:
“جوانان؛ محور تحقق نظام پیشرفتهی اسلامی
امّا راه طیشده فقط قطعهای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنبالهی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشتهها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همهی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفتهی اسلامی بسازند.
نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی؛ مهمترین ظرفیت امیدبخش کشور
نکتهی مهمّی که باید آیندهسازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی میکنند که از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کمنظیر است و بسیاری از این ظرفیّتها با غفلت دستاندرکاران تاکنون بیاستفاده یا کماستفاده مانده است. همّتهای بلند و انگیزههای جوان و انقلابی، خواهند توانست آنها را فعّال و در پیشرفت مادّی و معنوی کشور به معنی واقعی جهش ایجاد کنند.
مهمترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیّت جوان زیر ۴۰ سال که بخش مهمّی از آن نتیجهی موج جمعیّتی ایجادشده در دههی ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانهی ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبهی دوّم جهان در دانشآموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیهی انقلابی رشد کرده و آمادهی تلاش جهادی برای کشورند، و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند؛ اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوختهی مادّی با آن مقایسه نمیتواند شد.”
۵-مصادیق مدیریت جهادی:
اقدامات جهادی در محرومیت زدایی از روستاها و مناطق محروم
در ابتدای انقلاب
مدیریت هشت ساله دفاع مقدس
که به صورت مجزا به ان خواهیم پرداخت
محرومیت زدایی با طرح جهاد
سازندگی پس از سالهای دفاع مقدس
مدیریت بحران های طبیعی
مثل زلزله بم
… پیشرفت فن آوری هسته ای،
نانو تکنولوژی، سلول های بنیادی، هوا فضاو
امام خامنه ای روحی فداه
با بیان مصادیقی از دستاوردهای این نوع از مدیریت در تبیین گام دوم می فرمایند:
“موتور پیشران کشور در عرصهی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالندهی آن روزبهروز فراگیرتر میشود. هزاران شرکت دانشبنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزههای عمران و حملونقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیونها تحصیلکردهی دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، دهها طرح بزرگ از قبیل چرخهی سوخت هستهای، سلّولهای بنیادی، فنّاوری نانو، زیستفنّاوری و غیره با رتبههای نخستین در کلّ جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، دهها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فنّاوری بومی، برجستگی محسوس در رشتههای گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشتههای مهم و حسّاس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و دهها نمونهی دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. ایرانِ پیش از انقلاب، در تولید علم و فنّاوری صفر بود، در صنعت بهجز مونتاژ و در علم بهجز ترجمه هنری نداشت.”
۶-دستاوردهای مدیریت جهادی
افزایش کارآمدی حکومت دینی
و نظام اسلامی در اداره جامعه
ارتقائ ضریب امنیت ملی از طریق کسب رضایتمندی مردم ومایوس ساختن دشمن
تولید قدرت نرم در ابعاد مختلف و خنثی سازی تهدیدات نرم
شکوفا سازی خلاقیت های فردی و نوآوری
شناخت و به فعل رساندن ظرفیت های نهفته
نقش آفرینی بیش از پیش مردم در فرآیند پیشرفت و توسعه
حاکمیت یافتن روحیه ایثارگری و باورها و آموزه های اسلامی و…
مبانی مدیریت جهادی ، مطالبه امام خامنه ای روحی فداه در گام دوم انقلاب اسلامی(۱)کلیک کنید
مبانی مدیریت جهادی ، مطالبه امام خامنه ای روحی فداه در گام دوم انقلاب اسلامی(۲) کلیک کنید.