مكرّر گفتيم كه مسئلهى هستهاى بهانه است براى دشمنى؛ مسئلهى هستهاى هم اگر يك روزى – حتّى به فرض محال – بر طبق نظر آمريكا حل بشود، باز يك مسئلهى ديگرى دنبال آن مىآيد؛ الان ملاحظه كنيد سخنگويان دولت آمريكا بحث حقوق بشر، بحث موشكى، بحث سلاح و مانند اينها را به ميان آوردند. من تعجّب ميكنم، آمريكايىها خجالت نميكشند اسم حقوق بشر را مىآورند. هركس ديگرى در دنيا ادّعا بكند طرفدارى از حقوق بشر را، دولتمردان آمريكا ديگر نبايد اين ادّعا را بكنند، با اين همه فضاحتى كه در كارنامهى آنها نسبت به حقوقبشر هست. از صد رقم حركت خلاف حقوق بشر آنها، شايد نود رقم، هشتاد رقم آن را مردم دنيا نميدانند؛ همان ده بيست رقمى كه ميدانند، يك كتاب قطور سياه است. زندان گوانتانامو را همه ميدانند، زندان ابوغُريب عراق را همه ميديدند، شركت «بِلَك واتر» را همه ديدند، حملهى به كاروانهاى عروسى افغانها را ديدند، كمك به تروريستهاى نامدار كه افتخار ميكنند به تروريست بودن خودشان را همه ديدند، عهدشكنىها را ديدند، دروغگويىها را ديدند؛ همهى دنيا اينها را ديده است، باز ميگويند حقوق بشر و خجالت هم نميكشند! واقعاً اين مقدار وقاحت در رفتار اينها چيز عجيبى است.
مربوط به :بيانات در ديدار مردم آذربایجان – 1392/11/28
پيشرفت علمى ما در اين ده دوازده سال اخير يك واقعيّت است؛ بعضى اين را باور نكردند؛ بعضى حتّى اين را انكار كردند. يك شخص عزيزى – كه حالا بعضى از دوستانى كه در جلسه هستند، توجّه دارند كه من چه كسى را ميگويم؛ نميخواهم اسم بياورم – همان اوائلى كه اين قضيّهى هستهاى و سانتريفيوژ و اين حرفها باب شده بود و مكرّر گفته ميشد، در يك نامهاى به من نوشت كه آقا، اين حرفها دروغ است، باور نكنيد – هم اين را، هم گمان ميكنم مسئلهى سلّولهاى بنيادى را؛ حالا الان درست يادم نيست، نامهى او بين كاغذهاى ما هست – اينهايى كه مىآيند به شما گزارش ميدهند، [حرف] اينها را باور نكنيد، اينها واقعيّت ندارد، اينها خلاف واقع است! خود اين شخص هم آدم دانشمندى است، آدم مورد قبول و مورد اعتماد من است، بنده هم دوست دارم آن شخص را، امّا باور نميكرد؛ البتّه ما باور كرده بوديم و الحمدلله روزبهروز هم اين باور تأييد شد. بعد از چندينسال، چندى قبل اينجا يك جلسهاى بود كه بعضى از دوستان اين جلسه هم در آن حضور داشتند، همان شخص عزيز به من رو كرد و گفت كه در دانشگاههاى ما از اين پيشرفتهايى كه اين جوانها دارند انجام ميدهند استقبال نميشود و شروع كرد شكايت از اين طرف قضيّه كه حالا جوانهاى ما دارند كارهاى زيادى انجام ميدهند و استقبال نميشود. من يادم آمد از آن حرفى كه ايشان سالها پيش به من گفته بود كه اين پيشرفتها دروغ است. نه آقا، اين پيشرفتها راست است؛؛ اينكه ما سيزده برابرِ متوسّط رشد جهانى، سرعت پيشرفت [علم] داشتهايم، راست است؛ اين را ديگران گفتند، مخالفين ما گفتند. در بخشهاى مختلف، جوانهاى ما كارهاى بزرگى را بحمدالله توانستند انجام بدهند و كار كردند و پيش رفتند.
مربوط به :بيانات در ديدار اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى – 1392/09/19
خودبرتربينى، خود را داراى جايگاه ويژهاى در مجموعهى اولاد آدم، مجموعهى ملّتها، مجموعهى انسانها دانستن، اين اُسّاساس و بزرگترين مشكل استكبار است.
نتيجه اين ميشود كه خصوصيّت و شاخص ديگرى براى استكبار به دست مىآيد و آن حقناپذيرى است؛ نه حرف حق را ميپذيرند، نه حقّ ملّتها را ميپذيرند؛ حقناپذيرِ مطلق. در مباحثات جهانى بسيار اتّفاق مىافتد يك حرف حقّى زده ميشود، آمريكا به دليلى نميپذيرد؛ با انواع شيوهها حرف حق را رد ميكنند، زير بار حق نميروند. حالا يك نمونهاش مسائل امروز ما است كه مربوط به فعّاليّتهاى هستهاى و صنايع هستهاى است؛ حرف حقّى وجود دارد؛ اگر چنانچه انسانى اهل حق باشد، اهل استدلال باشد، اهل منطق باشد، بايد وقتى در مقابل استدلال قرار گرفت، تسليم بشود، امّا استكبار تسليم نميشود؛ حرف حق را ميشنود، زير بار حق نميرود؛ اين يكى از خصوصيّات او است.
مربوط به :بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر كشور – 1392/08/29
يك نكته هم دربارهى مسائل اخير و اين بگومگوهايى كه در صحنهى سياست خارجى و مسائل هستهاى و گفتگو و مذاكره و از اين حرفها هست، عرض بكنيم. اوّلاً بنده اصرار دارم بر حمايت از مسئولانى كه اجراى كار برعهدهشان است، از همهى دولتها بنده حمايت ميكنم، از مسئولان – مسئولان داخلى، مسئولان خارجى – حمايت ميكنم و وظيفهى ما است. من خودم مسئول اجرايى بودهام، وسط ميدان بودهام، سنگينى كار و سختى كار را با همهى وجود احساس كردهام؛ ميدانم كه كار ادارهى كشور كار سختى است. لذا اينها به كمك احتياج دارند، من هم كمكشان ميكنم، حمايتشان ميكنم؛ اين يك طرف قضيّه است كه قطعى است. از آن طرف اصرار دارم بر تثبيت حقوق ملّت ايران، از جمله مسئلهى حقوق هستهاى؛ اصرار داريم بر اينكه از حقوق ملّت ايران يك قدم عقبنشينى نبايد بشود. ما البتّه در جزئيّات اين مذاكرات مداخله نميكنيم؛ يك خطوط قرمزى وجود دارد، يك حدودى وجود دارد، اين حدود بايد رعايت بشود؛ اين را گفتيم به مسئولين و موظّفند كه اين حدود را رعايت كنند؛ از هارتوهورت دشمنان و مخالفان هم واهمهاى نداشته باشند و ترسى به خودشان راه ندهند.
مربوط به :بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر كشور – 1392/08/29
اين مذاكرهاى كه امروز دارد انجام ميگيرد با شش كشور – كه آمريكا هم جزو اين شش كشور است – فقط در مورد مسائل هستهاى است و لاغير. بنده هم اوّلِ امسال در مشهد مقدّس در سخنرانى گفتم [كه] مذاكره در موضوعات خاص اشكالى ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبين نيستم به مذاكره، لكن ميخواهند مذاكره كنند، بكنند؛ ما هم به اذنالله ضررى نميكنيم.
يك تجربهاى در اختيار ملّت ايران است – كه حالا من مختصراً عرض خواهم كرد – اين تجربه ظرفيّت فكرى ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربهاى كه در سال ۸۲ و ۸۳ در زمينهى تعليق غنىسازى انجام گرفت، كه آنوقت تعليق غنىسازى را در مذاكرات با همين اروپايىها، جمهورى اسلامى براى يك مدّتى پذيرفت. خب ما دو سال عقب افتاديم، لكن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهميديم كه با تعليق غنىسازى، اميد همكارى از طرف شركاى غربى مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعليق اختيارى را – كه البتّه بهنحوى تحميل شده بود، لكن ما قبول كرديم، مسئولين ما قبول كردند – آن روز قبول نكرده بوديم، ممكن بود كسانى بگويند خب يك ذرّه شما عقبنشينى ميكرديد، همهى مشكلات حل ميشد، پروندهى هستهاى ايران عادى ميشد. آن تعليق غنىسازى اين فايده را براى ما داشت كه معلوم شد با عقبنشينى، با تعليق غنىسازى، با عقب افتادن كار، با تعطيل كردن بسيارى از كارها مشكل حل نميشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب ديگرى است؛ اين را ما فهميديم، لذا بعد از آن شروع كرديم غنىسازى را آغاز كردن. امروز وضعيّت جمهورى اسلامى با سال ۸۲، زمين تا آسمان فرق كرده؛ آن روز ما چانه ميزديم سرِ دو، سه سانتريفيوژ، [ در حالى كه] امروز چندين هزار سانتريفيوژ مشغول كارند. جوانهاى ما، دانشمندان ما، محقّقين ما، مسئولين ما همّت كردند، كارها را پيش بردند. بنابراين از مذاكراتى هم كه امروز در جريان است، ما ضررى نخواهيم كرد. البتّه بنده همچنان كه گفتم خوشبين نيستم؛ من فكر نميكنم [از] اين مذاكرات آن نتيجهاى را كه ملّت ايران انتظار دارد، بهدست بيايد، لكن تجربهاى است و پشتوانهى تجربى ملّت ايران را افزايش خواهد داد و تقويت خواهد كرد؛ ايرادى ندارد امّا لازم است ملّت بيدار باشد. ما از مسئولين خودمان كه دارند در جبههى ديپلماسى فعّاليّت ميكنند، كار ميكنند، قرص و محكم حمايت ميكنيم، امّا ملّت بايد بيدار باشد، بداند چه اتّفاقى دارد مىافتد [تا] بعضى از تبليغاتچىهاى مواجببگير دشمن و بعضى از تبليغاتچىهاى بىمزدومواجب – از روى سادهلوحى – نتوانند افكار عمومى را گمراه كنند.
مربوط به :بيانات در ديدار دانشآموزان و دانشجويان – 1392/08/12
يكى از ترفندها و خلافگويىها اين است كه اينجور القا كنند به افكار عمومى مردم كه اگر ما در قضيّهى هستهاى، تسليم طرف مقابل شديم، همهى مشكلات اقتصادى و معيشتى و غيره حل خواهد شد؛ اين را دارند تبليغ ميكنند. البتّه تبليغاتچىهاى خارجى با شيوههاى كاملاً ماهرانهى تبليغاتى خط ميدهند، در داخل هم بعضى از روى سادهلوحى و بدون اينكه نيّت سوئى داشته باشند، بعضى هم واقعاً از روى غرض همين را دارند تبليغ ميكنند كه اگر ما در اين قضيّه كوتاه آمديم و تسليم شديم در مقابلِ طرف مقابل، همهى مشكلات اقتصادى و مانند اينها حل خواهد شد؛ اين خطا است. چرا خطا است؟ چند علّت دارد. من مايلم شما جوانهاى عزيزمان – هم شما كه در اين جلسه تشريف داريد، هم قشر جوان فرهمند ما، قشر جوان آگاه ما، جوان پرانگيزهى ما، دانشجويان ما، دانشآموزان ما در سرتاسر كشور كه من يكوقت گفتم شماها افسران جنگ نرميد – فكر كنيد روى اين مسائل.
مربوط به :بيانات در ديدار دانشآموزان و دانشجويان – 1392/08/12
يك مسئله اين است كه دشمنى آمريكا با ملّت ايران و با جمهورى اسلامى اصلاً حول محور هستهاى نيست؛ اين خطا است اگر خيال كنيم كه دعواى آمريكا با ما سرِ قضيّهى هستهاى است؛ نه، قضيّهى هستهاى بهانه است؛ قبل از اينكه مسئلهى هستهاى مطرح باشد، همين دشمنىها، همين مخالفتها از اوّل انقلاب بود؛ اگر يك روزى هم مسئلهى هستهاى حل شد – فرض كنيد جمهورى اسلامى عقبنشينى كرد؛ همانكه آنها ميخواهند – خيال نكنيد مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانهى ديگر را بهتدريج پيش ميكشند: چرا شما موشك داريد؟ چرا هواپيماى بدون سرنشين داريد؟ چرا با رژيم صهيونيستى بديد؟ چرا رژيم صهيونيستى را به رسميّت نمىشناسيد؟ چرا از مقاومت در منطقهى به قول خودشان خاورميانه حمايت ميكنيد؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ مسئله اين نيست كه اينها سرِ قضيّهى هستهاى با جمهورى اسلامى اختلاف پيدا كرده باشند؛ نه، تحريم آمريكا از اوّل انقلاب شروع شد، روزبهروز هم بيشتر شده است، تا امروز كه خب به نقطهى بالايى رسيده. دشمنىهاى ديگر [هم ]كردند: اينها هواپيماى جمهورى اسلامى ر ا سرنگون كردند، ۲۹۰ انسان مسافر را كشتند؛ اينها اوايل انقلاب هنوز مردم از هيجان انقلاب بيرون نيامده، كودتاى پايگاه شهيد نوژه را به راه انداختند، عليه انقلاب كودتا كردند؛ اينها از ضدّانقلابها در هر نقطهاى از كشور كه بودند حمايت كردند؛ به ضدّانقلاب سلاح دادند و مانند اينها؛ همان كارى كه بعدها در بعضى كشورهاى ديگر كردند، در اينجا[هم] اين كارها را كردند. مسئله مسئلهى هستهاى نيست؛ بايد همه به اين توجّه داشته باشند. اين نيست كه ما خيال كنيم دشمنى آمريكا با جمهورى اسلامى ايران بهخاطر مسئلهى هستهاى است؛ نه، مسئله مسئلهى ديگرى است؛[ مسئله اين است كه] ملّت ايران به خواستههاى آمريكا نه گفت، ملّت ايران گفت آمريكا عليه ما هيچ غلطى نميتواند بكند. اينها با موجوديّت جمهورى اسلامى مخالفند، با نفوذ و اقتدار جمهورى اسلامى مخالفند. همين اواخر يكى از سياستمداران و از عناصر فكرى آمريكا گفت – و گفتهى او پخش شد، اين مسئلهى پنهانى هم نيست – كه ايران چه اتمى باشد، چه اتمى نباشد، خطرناك است. اين شخص صريحاً گفت نفوذ و اقتدار ايران – به قول خودشان هژمونى ايران – در منطقه خطرناك است؛ ايرانى كه امروز از اعتبار برخوردار است، از احترام برخوردار است، از اقتدار برخوردار است. آنها با اين دشمنند، با اين مخالفند. آن روزى اينها راضى ميشوند كه ايران يك ملّت ضعيف، كنارمانده، منزوى، بىاعتبار و بىاحترام باشد؛ مسئله مسئلهى هستهاى نيست. اين يك مطلب.
مربوط به :بيانات در ديدار دانشآموزان و دانشجويان – 1392/08/12
دربارهى مسائل جارى ما با آمريكا – كه اين روزها محلّ بحث است – چند نكته را من عرض بكنم؛ سئوال است در ذهنها. اوّلاً يك تذكّر مهم و لازمى را بدهم: هيچكس نبايد اين مجموعهى مذاكرهكنندگان ما را با مجموعهى شامل آمريكا – همان شش دولت، بهاصطلاح پنج بعلاوهى يك – سازشكار بداند؛ اين غلط است؛ اينها مأموران دولت جمهورى اسلامى ايران هستند، اينها بچّههاى خودمان هستند، بچّههاى انقلابند؛ يك مأموريّتى را دارند انجام ميدهند. كار سختى هم هست [كه] بر عهدهى اينها است؛ دارند با تلاش فراوان آن كارى را كه بر عهدهى آنها است انجام ميدهند. بنابراين نبايد مأمورى را كه مشغول يك كارى است و مسئول يك فرايندى است مورد تضعيف يا توهين يا بعضى از تعبيراتى كه گاهى شنيده ميشود – كه اينها سازشكارند، و مانند اينها – قرار داد؛ نه، اين حرفها نيست. اين را هم توجّه داشته باشيد، اين مذاكرهاى كه امروز دارد انجام ميگيرد با شش كشور – كه آمريكا هم جزو اين شش كشور است – فقط در مورد مسائل هستهاى است و لاغير. بنده هم اوّلِ امسال در مشهد مقدّس در سخنرانى گفتم [كه] مذاكره در موضوعات خاص اشكالى ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبين نيستم به مذاكره، لكن ميخواهند مذاكره كنند، بكنند؛ ما هم به اذنالله ضررى نميكنيم.
يك تجربهاى در اختيار ملّت ايران است – كه حالا من مختصراً عرض خواهم كرد – اين تجربه ظرفيّت فكرى ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربهاى كه در سال ۸۲ و ۸۳ در زمينهى تعليق غنىسازى انجام گرفت، كه آنوقت تعليق غنىسازى را در مذاكرات با همين اروپايىها، جمهورى اسلامى براى يك مدّتى پذيرفت. خب ما دو سال عقب افتاديم، لكن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهميديم كه با تعليق غنىسازى، اميد همكارى از طرف شركاى غربى مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعليق اختيارى را – كه البتّه بهنحوى تحميل شده بود، لكن ما قبول كرديم، مسئولين ما قبول كردند – آن روز قبول نكرده بوديم، ممكن بود كسانى بگويند خب يك ذرّه شما عقبنشينى ميكرديد، همهى مشكلات حل ميشد، پروندهى هستهاى ايران عادى ميشد. آن تعليق غنىسازى اين فايده را براى ما داشت كه معلوم شد با عقبنشينى، با تعليق غنىسازى، با عقب افتادن كار، با تعطيل كردن بسيارى از كارها مشكل حل نميشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب ديگرى است؛ اين را ما فهميديم، لذا بعد از آن شروع كرديم غنىسازى را آغاز كردن. امروز وضعيّت جمهورى اسلامى با سال ۸۲، زمين تا آسمان فرق كرده؛ آن روز ما چانه ميزديم سرِ دو، سه سانتريفيوژ، [ در حالى كه] امروز چندين هزار سانتريفيوژ مشغول كارند. جوانهاى ما، دانشمندان ما، محقّقين ما، مسئولين ما همّت كردند، كارها را پيش بردند. بنابراين از مذاكراتى هم كه امروز در جريان است، ما ضررى نخواهيم كرد. البتّه بنده همچنان كه گفتم خوشبين نيستم؛ من فكر نميكنم [از]اين مذاكرات آن نتيجهاى را كه ملّت ايران انتظار دارد، بهدست بيايد، لكن تجربهاى است و پشتوانهى تجربى ملّت ايران را افزايش خواهد داد و تقويت خواهد كرد؛ ايرادى ندارد امّا لازم است ملّت بيدار باشد.
مربوط به :بيانات در ديدار دانشآموزان و دانشجويان – 1392/08/12
بعضى از كشورها ممكن است توليدات زيرزمينىِ خودشان را، نفت خودشان را، بشكههاى نفت را، منتقل كنند به صاحبان ثروت و علم در دنيا، محصولات آنها را بخرند، يك ظاهرِ پيشرفتى هم ممكن است بهوجود بيايد امّا اين پيشرفت نيست؛ پيشرفت آنوقتى است كه “درونزا” باشد، آنوقتى است كه متّكى به استعداد درونى يك ملّت باشد. وزن و اعتبار كشورها و دولتها و ملّتها هم وابستهى به همين درونزايى است. اگر چنانچه از درون، يك حركتى، جهشى، رشدى بهوجود آمد، به يك كشور، به يك ملّت، وزن ميدهد، اعتبار ميدهد، ارزش ميدهد، ابّهت ميدهد؛ امّا اگر چنانچه از درون نبود، ديگران آمدند، [اعتبار به دست نمىآيد]. خب، در زمان رژيم طاغوت خودِ فرنگىها و غربىها آماده بودند كه برخى از كارهاى مربوط به فنّاورى هستهاى را در كشور انجام بدهند؛ قرارداد مىبستند. فرض بفرماييد حالا نيروگاه بوشهر را كه ما با اين همه زحمت بعد از سالها به دست آورديم، بنا بود آلمانها بسازند – [كه] پولش را هم گرفتند، بالا هم كشيدند، جوابى هم ندادند بعد از انقلاب – خب، فرض كنيد يك نيروگاه هستهاى هم فلان كشور غربى بيايد اينجا، خودش بسازد، خودش اداره كند، از برقش ما استفاده كنيم. اين هيچ وزانتى براى يك ملّت محسوب نميشود؛ هيچ ارزشى به حساب نمىآيد. آن وقتى اعتبار و وزانت براى يك كشور بهوجود مىآيد كه خودش توانايى از خود بُروز بدهد. اين توانايى وقتى در شما پيدا شد، آنوقت ميتوانيد در شرايط برابر، از توانايىهاى ديگران هم استفاده كنيد، همچنانكه آنها از توانايىهاى شما استفاده خواهند كرد.
مربوط به :بیانات در دیدار شركتكنندگان در هفتمین همایش ملی نخبگان جوان – 1392/07/17
نظام سلطه جنگ را، فقر را، فساد را گسترش ميدهد، با همان سازوكار مشخّص تقسيم دنيا به ظالم و مظلوم. اسلام – يعنى انقلاب اسلامى كه برگرفتهى از همان مفاهيم اسلامى است – مىآيد ميگويد: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون، يعنى همهى اين عوامل را نفى ميكند؛ چالش اصلى اينجا است؛ دعواى اصلى اينجا است؛ دعواى با انقلاب اينها است؛ بقيّهى حرفها بهانه است. تحريم، جنگ داخلى، ايجاد كودتا، بقيّهى چيزهايى كه در اين سالها [بوده]، مسئلهى انرژى هستهاى، همه را در اين چهارچوب بايد نگاه كرد، بايد ديد: يك انقلابى مىآيد برخلاف تصور همهى دنيا پيروز ميشود، دولت تشكيل ميدهد و آن دولت ماندگار ميشود و ميماند – برخلاف تصور همهى دنيا كه خيال ميكردند جمهورى اسلامى ظرف شش ماه، يك سال، دو سال، بعد يك خرده تخفيف دادند، ظرف سه چهار سال، بايد از بين ميرفت – روزبهروز قوىتر شد، روزبهروز «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِى السَّماء. تُؤتى اُكُلَها كُلَّ حينٍ بِاِذنِ رَبِّها» شد، تبديل شد به يك قدرت منطقهاى، تبديل شد به يك كشور اثرگذار در مسائل كلان جهانى؛ با اين مخالفند، با اين دشمنند.
مربوط به :بيانات در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى – 1392/06/26
بحث سلاح هستهاى را مطرح ميكنند. خب، ما سلاح هستهاى را نه بهخاطر زيد و عمرو، نه به خاطر آمريكا و غير آمريكا، بهخاطر عقيدهمان قبول نداريم؛ هيچ كس نبايد داشته باشد. وقتى ما ميگوييم شما نداشته باش، معنايش اين است كه خودمان هم قاطعاً ميگوييم نبايد داشته باشيم و نخواهيم داشت؛ امّا مسئلهى آنها مسئلهى ديگرى است؛ آنها حرفى ندارند كه برخى از كشورها هم فرضاً بهوجود بيايند [كه] انحصار آنها را به هم بزنند، البتّه نميخواهند انحصارشان به هم بخورد، امّا قيامتى هم بر پا نميكنند؛ در مورد ايران اسلامى و جمهورى اسلامى قيامت بپا ميكنند؛ چرا؟ چون داشتن يك چنين توانى، يك چنين قدرتى، پشتوانهى اين نظامِ «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» است؛ چالش اصلى اينجا است؛ اين را بايد شناخت، اين را بايد ديد، در اين چهارچوب بايستى رويكردهاى آمريكا و غرب و فلان كشور وابستهى به اينها و فلان جريان وابسته و دلبستهى به اينها را تفسير و تحليل كرد؛ انقلاب اسلامى اين است.
مربوط به :بيانات در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى – 1392/06/26
جمهورى اسلامى در قضيهى هستهاى، هم قانونى عمل كرده است، هم شفاف عمل كرده است، هم از لحاظ استدلالى، منطقى عمل كرده است؛ منتها اين يك نقطهاى است كه براى فشار بر جمهورى اسلامى اين را مناسب دانستهاند. اگر اين هم نباشد، يك قضيهى ديگرى را براى فشار مطرح ميكنند. هدف، تهديد است؛ هدف، فشار است؛ هدف، خسته كردن است. خودشان گفتند: هدف، تغيير دادن نظام سياسى و سازوكار سياسى است. البته در حرفهاى خصوصى كه ميزنند، يا گاهى نامه كه مينويسند، ميگويند نه، ما نميخواهيم نظام را تغيير دهيم؛ ليكن در گوشه و كنار حرفهايشان، در اظهاراتشان، در عملكردشان، اين مسئله كاملاً روشن است. ملتى كه زير فرمان آنها نباشد، بر طبق ميل آنها عمل نكند، بر طبق سليقهى آنها در ممشاى خود عمل نكند، مغضوب آنها است. حكومتها و دولتها هم اگر در مقابل آنها مطيع و سربهراه بودند، برايشان مقبولند؛ نه دموكراسى براى آنها اهميت دارد، نه حقوق بشر اهميت دارد، نه هستهاى اهميت دارد. مسئله اين است كه جمهورى اسلامى روى پاى خود ايستاده است، با اتكاء به قدرت خود ايستاده است، با اعتماد به خداى متعال ايستاده است، و در جهات مختلف دارد پيشرفت ميكند؛ اين را اينها نمىپسندند، و نپسندند. البته تجربهى جمهورى اسلامى و تجربهى ملت ايران نشان داد كه در اين راه، آن كه پيروز است، ملت ايران است و او است كه به دشمنان خود سيلى خواهد زد.
مربوط به :بيانات در ديدار مسئولان و كاركنان قوهى قضائيه – 1392/04/05
يك جمله هم در خصوص قضيهى هستهاى عرض كنم من در سخنرانىِ روز اول سال گفتم جبههى مخالف ما كه عمدتاً منحصر در چند كشور معدودِ زورگو و زيادهخواه است و اسم خودشان را به غلط و به دروغ ميگذارند جامعهى جهانى، و در رأس آنها آمريكا است، محرك اصلى هم صهيونيستهايند، مسئلهى اينها اين است كه نميخواهند موضوع هستهاى ايران حل شود. اگر لجبازى آنها نبود، موضوع هستهاى براحتى حل ميشد. بارها تا لحظهى حل پيش رفتيم، امضاء كردند، آژانس هستهاى امضاء كرد؛ قبول كرد كه اين اشكالاتى كه وجود داشته، برطرف شده – اينها موجود است، اينها سند است؛ اينها كه قابل انكار نيست – خب بايد قضيه تمام ميشد، پروندهى هستهاى كشور بايد پايان پيدا ميكرد. آمريكائىها بلافاصله يك چيز جديد را مطرح كردند، آوردند وسط. نميخواهند قضيه تمام شود. نمونههاى متعددى را ما در اين زمينه داريم. حل مسئلهى هستهاى جمهورى اسلامى، به حسب طبيعت خود، از جملهى كارهاى سهل و آسان و روان است؛ اما وقتى طرف مقابل مايل نيست اين قضيه حل شود، خب بله همين جور ميشود كه ملاحظه ميكنيد.
مربوط به :بيانات در ديدار مسئولان و كاركنان قوهى قضائيه – 1392/04/05
آمريكائیها مرتب از راههای گوناگون به ما پيغام ميدهند كه بيائيد دربارهی مسئلهی هستهای گفتگو كنیم؛ هم به ما پیغام میدهند، هم در تبلیغات جهانیشان این را مطرح میكنند. مسئولین بلندپایه و مسئولین میانی آمریكا بارها و بارها میگویند بیائید در كنار گفتگوهای ۱ ۵ كه دربارهی مسائل هستهای بحث میكنند، آمریكا و جمهوری اسلامی دو به دو، دربارهی مسئلهی هستهای ایران بحث كنند. من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربههای گذشتهی ما نشان میدهد كه گفتگو در منطق حضرات آمریكائی به این معنی نیست كه بنشینیم تا به یك راه حل منطقی دست پیدا كنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است كه بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول كنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام كردیم و گفتیم كه این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمیرود. من به این اظهارات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم.
مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی – 1392/01/01
آمريكائیها مرتب و پیدرپی پیغام میدهند كه ما در پیشنهادِ مذاكرهی منطقی صادقیم؛ یعنی صادقانه از شما میخواهیم كه مذاكره كنید و مذاكرهی منطقی بكنیم؛ یعنی مذاكرهی تحمیلی نباشد. من در جواب میگویم: ما به شما بارها گفتهایم كه در پی سلاح هستهای نیستیم، شما میگوئید باور نمیكنیم؛ ما چرا باید حرف شما را باور كنیم؟! وقتی شما حاضر نیستید یك سخن منطقی و صادقانه را قبول كنید، ما چرا باید حرفی را كه شما میزنید ــ كه خلاف آن بارها ثابت شده است ــ از شما قبول كنیم؟ برداشت ما این است كه پیشنهاد مذاكره از سوی آمریكائیها، یك تاكتیك آمریكائی و برای فریب دادن افكار عمومی است؛ افكار عمومی دنیا و افكار عمومی مردممان. باید شما ثابت كنید این نیست. میتوانید ثابت كنید؟ ثابت كنید.
مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی – 1392/01/01
بر اساس تجربه و نگاه به صحنه، با دقت و كنجكاوی، برداشت ما این است كه آمریكا مایل به تمام شدن مذاكرات هستهای نیست. آمریكائیها دوست ندارند گفتگوهای هستهای تمام شود و مناقشهی هستهای حل شود؛ وگرنه چنانچه آنها مایل به اتمام این مذاكرات و حل این مشكل بودند، راه حل، بسیار نزدیك و بسیار آسان بود. ایران در مسئلهی هستهای، فقط میخواهد حق غنیسازیِ او ــ كه حق طبیعیاش است ــ از طرف دنیا شناخته شود؛ مسئولان كشورهائی كه مدعی هستند، اعتراف كنند كه ملت ایران حق دارد غنیسازی هستهای را برای اهداف صلحآمیز در كشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد؛ این توقعِ زیادی است؟ این آن چیزی است كه ما همیشه گفتهایم؛ آنها همین را نمیخواهند.
مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی – 1392/01/01
آنها میگویند ما نگرانی داریم كه شما به سمت توليد سلاح هستهای بروید ــ چندتا كشور هم بیشتر نیستند، كه اسم آوردم؛ اسم خودشان را میگذارند “جامعهی جهانی”! ــ میگویند جامعهی جهانی نگرانی دارد. نخیر، جامعهی جهانی هیچ نگرانیای ندارد. اكثر كشورهای دنیا طرف جمهوری اسلامی هستند و از خواستهی ما حمایت میكنند؛ چون خواستهی بحقی است. آمریكائیها اگر میخواستند مسئله حل شود، این راه حلِ بسیار آسانی بود؛ میتوانستند به حق غنی سازی برای ملت ایران اعتراف كنند؛ برای اینكه نگرانیای هم از آن جهات نداشته باشند، میتوانستند مقررات قانونی آژانس هستهای را هم اعمال كنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال اين نظارتها و مقررات نداشتيم. هر وقت نزدیك به راه حل میشویم، آمریكائیها یك سنگی میاندازند كه جلوی راه حل گرفته شود. هدف آنها طبق تلقی و برداشتی كه من دارم، این است كه میخواهند این قضیه باقی بماند تا بهانهای باشد برای فشار؛ كه آن فشارها ــ همان طور كه خودشان گفتند ــ برای فلج كردن ملت ایران است. البته به كوری چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد.
مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی – 1392/01/01
كارهای بزرگی انجام گرفت؛ يك قلم، پيشرفتهای بزرگ علمی در طول سال ۹۱ است. در زمينهی علم و فنّاوری كارهائی شد كه حقيقتاً چشمپُركن و برای انسانی كه معتقد به آيندهی كشور است، خرسندكننده و خوشحالكننده است. يعنی همين سالی كه خواستند بر ملت ايران سخت بگيرند…
در حوزهی آب، در حوزهی محیط زیست، در سلولهای بنیادی، در انرژیهای نو، در گیاهان داروئی، در انرژی هستهای، كشور توانست به پیشرفتهای بزرگی دست پیدا كند. اینها همه مربوط به آن سالی است كه دشمنان ملت ایران همهی تلاش خود را بسیج كردند تا ملت ایران را از كار بیندازند.
مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی – 1392/01/01
ما كه در زمينههاى دشوار علمى، اين همه داريم پيشرفت ميكنيم، به وسيلهى همين جوانها بوده است. كارهائى را انجام داديم كه هرگز به خاطر دشمنان ما هم خطور نميكرد كه ايرانى بتواند انجام دهد…
سوخت رآكتور تحقيقاتى تهران داشت تمام ميشد، به ما گفتند بايد بيائيد اورانيوم 5/3 درصدتان را به فلان كشور بدهيد تا او تبديل كند به 20 درصد؛ بعد او بدهد به فلان كشور، كه او تبديل كند به سوخت؛ بعد با اجازهى آقايان دنيا، اين سوخت بيايد داخل! يعنى از چندين خان بگذرد، كه قطعاً هم نميگذشت. اگر چنانچه ما ميخواستيم سوخت هستهاى را براى همين رآكتورهاى تحقيقاتى كه در اينجا داريم، از اينها بخريم، تا ملت ايران را ذليل و تحقير نميكردند، ذرهاى از آن را به ما نميدادند. يك وقتى من گفتم اگر همين نفتى كه ما امروز داريم، مال اروپائىها بود و بنا بود ما از آنها نفت يا بنزين بخريم، بطرى بطرىاش را با قيمتهاى گزاف به ما ميفروختند. آنها اينجورىاند. خب، اينها فكر ميكردند كه ما براى خريد سوخت 20 درصد مجبور خواهيم شد و زير بار خواهيم رفت؛ لذا اين موانع را درست كردند. اما جوانهاى ما آمدند كار تحقيقاتى كردند و سوخت 20 درصد را خودشان درست كردند. بعد آنها خيال ميكردند كه ما نميتوانيم صفحهى سوخت و ميلهى سوخت درست كنيم؛ اما جوانهاى ما درست كردند و كار گذاشتند. حالا آنها ماندهاند در مقابل عمل انجام شدهى ملت ايران!
مربوط به :بيانات در ديدار مدالآوران المپيك و پارالمپيك – 1391/12/21
بهانهی تحریمها بهظاهر موضوع هستهای است، اما علت اصلی آن یك هدف بلندمدتی است كه غربیها به دنبال آن هستند.
مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب – 1391/12/17
حضرت آیتالله خامنهای، موضوع هستهای را یكی از چالشهای پیش روی نظام اسلامی برشمردند و خاطرنشان كردند: البته این چالش به زیان ما نبوده و نخواهد بود.
مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب – 1391/12/17
آمريكائىها ميگويند ميخواهيم مسائلمان را با ايران حل كنيم. اين حرفى است كه بارها ميگفتند، اخيراً بيشتر هم ميگويند. ميگويند ميخواهيم مذاكره كنيم و مسائلمان را با ايران حل كنيم – اين حرفشان است – اما در عمل متشبث به تحريم ميشوند، متشبث به تبليغات دروغ ميشوند، حرفهاى ناشايسته ميزنند، مطالب خلاف واقع را نسبت به نظام جمهورى اسلامى و ملت ايران دمبهدم منتشر ميكنند.
همين چند روز قبل از اين، رئيس جمهور آمريكا نطق ميكند و دربارهى مسائل هستهاى ايران جورى حرف ميزند كه انگار اختلاف بين ايران و آمريكا اين است كه ايران ميخواهد سلاح هستهاى درست كند. ميگويد ما تا جائى كه بتوانيم، نميگذاريم ايران سلاح هستهاى درست كند! خب، اگر ما ميخواستيم سلاح هستهاى درست كنيم، شما چطور ميتوانستيد نگذاريد؟ اگر ايران اراده ميكرد كه سلاح هستهاى داشته باشد، آمريكا به هيچ وجه نميتوانست جلوى او را بگيرد.
ما نميخواهيم سلاح هستهاى درست كنيم؛ نه به خاطر اينكه آمريكا از اين ناراحت ميشود؛ عقيدهى خود ما اين است. ما اعتقاد داريم كه سلاح هستهاى جنايت بر بشريت است و نبايد توليد شود؛ آنچه هم كه در دنيا هست، بايد محو شود و از بين برود؛ اين عقيدهى ماست، به شما ربطى ندارد. اگر ما اين عقيده را نداشتيم و تصميم ميگرفتيم سلاح هستهاى درست كنيم، هيچ قدرتى نميتوانست جلوى ما را بگيرد؛ همچنان كه در جاهاى ديگر هم نتوانستند بگيرند: در هند نتوانستند، در پاكستان نتوانستند، در كرهى شمالى نتوانستند. آمريكائىها مخالف هم بودند، اما آنها هم سلاح هستهاى درست كردند.
اينكه ميگويند «ما نميگذاريم ايران سلاح هستهاى درست كند»، يك تقلب در حرف زدن است. مگر بحث سر سلاح هستهاى است؟ در قضيهى هستهاى ايران، بحث بر سر سلاح هستهاى نيست؛ بحث سر اين است كه شما ميخواهيد جلوى حق قطعى و مسلّم ملت ايران را – كه غنىسازى هستهاى و استفادهى صلحآميز از توان داخلى خود ملت ايران است – بگيريد. البته اين را هم نميتوانيد و ملت ايران آنچه را كه حق خودش است، انجام خواهد داد.
دولتمردان آمريكائى غير منطقى حرف ميزنند. با گفتگو كنندهى غير منطقى، نميشود انسان بنشيند به اتكاء منطق حرف بزند؛ خب، او غير منطقى است. غير منطقى يعنى زورگو، يعنى حرفِ بيخود بزن. اين واقعيتى است كه ما در طول اين سى سال در برخورد با قضاياى گوناگون جهانى آن را بروشنى دريافتهايم. ما اين را ميفهميم كه طرف مقابل ما كيست و چگونه بايد با او رفتار كرد.
مربوط به :بيانات در ديدار مردم آذربايجان – 1391/11/28
همين حالا در تبليغاتى كه آمريكائىها در مورد مذاكرات راه انداختهاند و سر و صدا و هياهو دارند كه بله، با ايران مذاكرهى مستقيم كنيم، چه كنيم، در همين حرفهاى امروزشان هم اين معنا كاملاً خودش را نشان ميدهد: بيائيم بنشينيم تا ايران را قانع كنيم كه از غنىسازى دست بردارد؛ از انرژى هستهاى دست بردارد. هدف اين است. نميگويند بيائيم بنشينيم مذاكره كنيم تا ايران ادلهى خودش را بيان كند، ما از فشار روى مسئلهى هستهاى دست برداريم، از تحريم دست برداريم، از دخالتهاى امنيتى و سياسى و غيره دست برداريم؛ ميگويند بيائيد مذاكره كنيم تا ايران حرف ما را قبول كند!
مربوط به :بيانات در ديدار مردم آذربايجان – 1391/11/28
امروز دشمن به خاطر حوادث شمال آفريقا، به خاطر پيشرفت علمى ايران – البته آنها ميگويند پيشرفت هستهاى، ليكن دروغ ميگويند؛ عمدهى مشكل آنها پيشرفت علمى شماهاست – به خاطر تأثيرى كه ملت ايران بر روى ملتهاى ديگر گذاشته است، به خاطر اين بيدارى اسلامى كه پيدا شده، ناراحت و عصبانى است. دشمن احساس شكست ميكند، احساس ناكامى ميكند؛ لذا ناراحت است.
مربوط به :بيانات در ديدار دانشآموزان و دانشجویان – 1391/08/10
يكى از حرفهاى رائج اين است: ما بر ايران فشار وارد مىآوريم تا ايران به پاى ميز مذاكره برگردد. كدام ميز مذاكره؟ كِى ايران مذاكرات در مورد مسائل گوناگون جهانى را، از جمله مسئلهى هستهاى را ترك كرده بوده كه حالا برگردد؟! اين يك تقلب و خدعهى تبليغاتى است. ما تلاش ميكنيم كه ايران به ميز مذاكره برگردد! اين، خدعه و تقلب تبليغاتى است. همين را در دنيا هى تكرار ميكنند، هى ميگويند، هى ميگويند. اين تعبيرات اينقدر تكرار ميشود كه به نظرم خود سياستمداران غربى هم باورشان مىآيد كه واقعيت اين است؛ در حالى كه آن كسى كه اين شكل را، اين جملهبندى را، اين فرمول مطلب را اختراع ميكند، مقصود ديگرى دارد. او از ايران نميخواهد كه به ميز مذاكره برگردد؛ او ميخواهد ايران هنگام مذاكره، در مقابل زورگوئىهاى غربى تسليم شود. خب، جواب از طرف ايران اين است كه نخير؛ شماها كوچكتر از آن هستيد كه بتوانيد يك ملت انقلابىِ مبارزِ بصيرِ آگاه را در مقابل خواستهها و مطامعِ خودتان به زانو دربياوريد. مشكل زورگوهاى سياسى غرب اين نيست كه ايران بر سر قضيهى هستهاى يا قضاياى ديگر مذاكره نميكند؛ نه، مشكل آنها اين است كه ايران زير بار حرف آنها نميرود. و البته اين مشكل باقى خواهد ماند؛ معلوم است.
مربوط به :بيانات در اجتماع نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالى – 1391/07/25
امروز دشمنان ما، راديوها، بعضىها هم با اينها همزبان ميشوند، هى مسئلهى تحريم را بزرگ ميكنند، بزرگ ميكنند. تحريم مال امروز و ديروز نيست؛ از اوائل، تحريم وجود داشته است. البته تشديد كردند، اثر نكرده؛ باز تدبير ديگرى انديشيدند، اثر نكرده است. تحريم از اول بوده است. امروز دشمنان ما – چه دولت آمريكا، چه بعضى از دولتهاى اروپائى – تحريم را مرتبط كردهاند به مسئلهى انرژى هستهاى. دروغ ميگويند. آن روزى كه اينها تحريمها را برقرار كردند، انرژى هستهاى در كشور نبود؛ صحبتش هم نبود. آنچه كه اينها را از ملت ايران عصبانى ميكند و به اينجور تصميمها وادار ميكند، سرافرازى ملت ايران است، گردنكشى ملت ايران است. اين روحيهى استقلال، اين روحيهى قدر خود شناختن، اين روحيهى عدم تسليم كه به بركت اسلام و قرآن در ملت ايران به وجود آمده، اين است كه آنها را عصبانى ميكند؛ براى همين هم است كه با اسلام بدند، براى همين هم است كه به پيغمبر اسلام اهانت ميكنند؛ ميدانند كه اسلام وقتى در يك كشورى رسوخ كرد، روحيهى استقلال در آن كشور آنچنان خواهد بود كه ديگر زير بار آنها نميرود. آنها افراد ضعيف و زبون را در رأس كشورها يا به دست مىآورند يا منصوب ميكنند، براى اينكه از آنها اطاعت كنند. وقتى جائى مثل كشور ما، مسئولين را مردم معين ميكنند، حضور مردم در همهى صحنهها حضور برجستهاى است، آنها چه كار ميتوانند بكنند؟ مردم مؤمن، مردم معتقد به مبانى اسلامى، مردم روحيهگرفتهى به بركت اسلام، در مقابل اينها كوتاه نمىآيند؛ لذا اينها هم عصبانىاند؛ حالا امروز اسمش را ميگذارند انرژى هستهاى! وانمود ميكنند كه اگر ملت ايران از انرژى هستهاى صرفنظر كند، تحريمها برداشته ميشود. دروغ ميگويند. از روى بغض و كينهاى كه دارند، تحريمهاى غير منطقى ميكنند؛ تحريمهائى كه همهى عقلا و انسانهاى باانصاف عالم وقتى نگاه ميكنند، مىبينند اينها كارهاى غير منطقى و در واقع وحشيانه است؛ اين يك جنگِ با يك ملت است. البته در اين جنگ هم به توفيق الهى مغلوب ملت ايران خواهند شد.
مربوط به :بيانات در اجتماع مردم بجنورد – 1391/07/19
دانشمندان نسلهاى گذشتهى ما كه وجودشان هم خيلى براى ما محترم است و ما از هر كسى كه در راه دانش زحمتى كشيده تقدير ميكنيم و احترام برايش قائليم، چون مال يك مرتبهى ديگرى بودند، پيشرفتهاى علمىِ نسل جوان را سرِ همين قضيهى پيشرفتهاى صنعت هستهاى باور نميكردند! من اين را شايد يك بار دو بار ديگر هم گفتهام. وقتى اين پيشرفتها حاصل شده بود، چند نفر از دانشمندان برجستهى ما كه من اينها را ميشناختم، هم از لحاظ علمى برجستهاند، هم از لحاظ نيت، انسانهاى صادقالنيّهاى هستند، به من نامه نوشتند، گفتند آقا باور نكنيدها، باور نكنيد! اينى كه ميگويند، اين نميشود، نشده! هم پيشرفتهاى هستهاى را، هم آن پيشرفتهاى مربوط به سلولهاى بنيادى را كه جزو جلودارهاى اين حركت علمىِ جديدِ چندين سالهى اخير بود. باور نميكردند، اما اتفاق افتاده بود و بود. گذشت زمان هم بيشتر نشان داد كه بله، اين پيشرفتها واقع شده. يعنى حركت علمى، حركتى است كه براى آن نسل گذشتهى ما كه گفتم هم دانششان، هم خيرخواهى و نيت صادقانهشان براى ما معلوم است، قابل باور نبود.
مربوط به :بيانات در ديدار نيروهاى مسلح منطقهى شمال كشور و خانوادههاى آنان – 1391/06/28
جمهورى اسلامى ايران استفاده از سلاح هستهاى و شيميائى و نظائر آن را گناهى بزرگ و نابخشودنى ميداند. ما شعار «خاورميانهى عارى از سلاح هستهاى» را مطرح كردهايم و به آن پايبنديم. اين به معنى چشمپوشى از حق بهرهبردارى صلحآميز از انرژى هستهاى و توليد سوخت هستهاى نيست. استفادهى صلحآميز از اين انرژى، بر اساس قوانين بينالمللى، حق همهى كشورها است. همه بايد بتوانند از اين انرژى سالم در مصارف گوناگونِ حياتى كشور و ملتشان استفاده كنند و در اِعمال اين حق، وابسته به ديگران نباشند. چند كشور غربى كه خود دارندهى سلاح هستهاى و مرتكب اين كار غيرقانونىاند، مايلند توان توليد سوخت هستهاى را نيز در انحصار خود نگه دارند. حركتى مرموز در حال شكلگيرى است تا انحصار توليد و فروش سوخت هستهاى را در مراكزى با نام بينالمللى ولى در واقع در پنجهى چند كشور معدود غربى، تثبيت و دائمى كنند.
مربوط به :بیانات در شانزدهمين اجلاس سران جنبش عدم تعهد – 1391/06/09
طنز تلخ روزگار ما آن است كه دولت آمريكا كه دارندهى بيشترين و مرگبارترين سلاحهاى هستهاى و ديگر سلاحهاى كشتار جمعى و تنها مرتكبِ بهكارگيرى آن است، امروز ميخواهد پرچم مخالفت با اشاعهى هستهاى را به دوش بگيرد! آنها و شركاى غربىشان رژيم صهيونيستىِ غاصب را به سلاحهاى هستهاى مجهز كرده و براى اين منطقهى حساس، تهديدى بزرگ فراهم كردهاند؛ اما همين مجموعهى فريبگر، استفادهى صلحآميز از انرژى هستهاى را براى كشورهاى مستقل برنميتابند و حتّى با توليد سوخت هستهاى براى راديوداروها و ديگر مصارف صلحآميز انسانى، با هرچه در توان دارند، ستيزهگرى ميكنند. بهانهى دروغين آنان، بيم از توليد سلاح هستهاى است. در مورد جمهورى اسلامى ايران، آنان خود ميدانند كه دروغ ميگويند؛ اما سياستورزى، آنگاه كه كمترين اثرى از معنويت در آن نباشد، دروغ را هم مجاز ميشمرد. آيا آن كه در قرن بيستويكم زبان به تهديد اتمى ميگشايد و شرم نميكند، از دروغگوئى پرهيز و شرم خواهد كرد؟!
مربوط به :بیانات در شانزدهمين اجلاس سران جنبش عدم تعهد – 1391/06/09
من تأكيد ميكنم كه جمهورى اسلامى هرگز در پى تسليحات هستهاى نيست، و نيز هرگز از حق ملّت خود در استفادهى صلحآميز از انرژى هستهاى چشمپوشى نخواهد كرد. شعار ما «انرژى هستهاى براى همه، و سلاح هستهاى براى هيچكس» است. ما بر اين هر دو سخن پاى خواهيم فشرد و ميدانيم كه شكستن انحصار چند كشور غربى در توليد انرژى هستهاى در چهارچوب معاهدهى عدم اشاعه، به سود همهى كشورهاى مستقل و از جمله كشورهاى عضو جنبش عدم تعهد است.
مربوط به :بیانات در شانزدهمين اجلاس سران جنبش عدم تعهد – 1391/06/09
وانمود ميشود اين زورآزمائى به خاطر مثلاً مسئلهى هستهاى يا مسئلهى حقوق بشر است؛ و اين دروغ است. دروغ بودن اين ادعا، يكى از واقعيتهاست. نه اينكه ما بگوئيم اين واقعيت است؛ امروز در دنيا كسى نيست كه باور كند آمريكا دنبال حقوق بشر است، دنبال حقوق ملتهاست؛ يا رژيم صهيونيستىِ نسلكش و كودككش دنبال اجراى دموكراسى در كشورهاى دنياست. پروندهى آمريكا، پروندهى رژيم صهيونيستى، پروندهى همين چند قدرت كه در مقابل جمهورى اسلامى قرار دارند، از لحاظ مسئلهى حقوق بشر و طرفدارى از حقوق ملتها و حقوق انسانها، پروندهى بسيار سياهى است. شصت سال نسلكشى در فلسطين، نقض حقوق بشر نيست؟ دادن سلاح اتمى به دولت غاصب صهيونيستى، نقض صلح جهانى نيست؟ اينهائى كه اين كارها را كردند، ميتوانند مدعى دفاع از صلح جهانى باشند؟ دادن سلاح شيميائى به كسى مثل صدام، نقض حقوق بشر نيست؟ كارهائى از قبيل آنچه كه در ابوغريب و گوانتانامو و افغانستان و عراق و نقاط ديگرى از دنيا به وسيلهى آمريكائىها، به وسيلهى غربىها، به وسيلهى انگليس اتفاق افتاده است، جائى براى ادعاى دفاع از حقوق بشر باقى ميگذارد؟ بنابراين اينكه اينها ميگويند مقابلهى ما با جمهورى اسلامى براى حقوق بشر است، دروغ است؛ اين هم كه ميگويند مقابلهى با جمهورى اسلامى براى سلاح هستهاى است، دروغ است؛ اين را ما اول با حدس بيان ميكرديم، بعد در مذاكرات و مبادلات بينالمللى براى ما روشن شد كه آنها ميدانند جمهورى اسلامى دنبال سلاح هستهاى نيست؛ اين را باور كردند و قبول دارند، و واقعيت هم همين است؛ در عين حال مسئلهى سلاح هستهاى را مطرح ميكنند. پس ادعاى اينكه اين فشارها، اين تحريمها، اين محاصرهها، اين دشمنىها و خصومتها به خاطر مسئلهى سلاح هستهاى و مسئلهى توان هستهاى است، يك دروغ است؛ اين دروغ بودن هم يك واقعيت است.
مربوط به :بیانات در دیدار كارگزاران نظام – 1391/05/03
يك واقعيت ديگر اين است كه ما در همين شرائط تهديد، پيشرفت كرديم. در طول اين سالهاى متمادى، ما در همهى حوزهها جلو رفتيم؛ در حوزهى دانشهاى پيچيده پيشرفت كرديم؛ در حوزهى فناورىهاى مورد نياز كشور پيشرفت كرديم؛ در زمينهى دارو، حمل و نقل، مسكن، آب، راه، كشور پيشرفتهاى برجستهاى كرده؛ كه امروز بخشى از آمارها را آقاى رئيس جمهور گفتند و شما شنيديد. با وجود همهى اين فشارها، كشور در طول اين سالها مرتب جلو رفته است. در حوزهى بعضى از دانشهاى مهم و انحصارى و منحصربهفرد – در ليزر، در نانو، در سلولهاى بنيادى، در صنعت هستهاى – كشور رتبه پيدا كرده. خب، اينها الگوسازى در دنياى اسلام است؛ اين يك واقعيتى است. ما متوقف نمانديم، ما دائم پيش رفتيم. نظام جمهورى اسلامى با همهى اين تهديدهائى كه وجود داشته است – از قبيل تحريم و غيرتحريم و تهديد و كارهاى گوناگونِ پيچيدهى امنيتى و سياسى و غيره – اين پيشرفتها را داشته است. اين هم يك واقعيت است.
مربوط به :بیانات در دیدار كارگزاران نظام – 1391/05/03
رئيس جمهور قبلى آمريكا – مجسمهى شرارت – ايران اسلامى را «محور شرارت» معرفى كرد! اين كِى بود؟ آن وقتى كه ما در ادبيات خودمان، در اظهارات خودمان، حرفهاى تملقآميز نسبت به غرب و نسبت به آمريكا و اينها را تكرار ميكرديم. اينها اينجورىاند. در همين قضيهى هستهاى، آن وقتى كه ما با اينها همراهى كرديم و عقبنشينى كرديم – البته براى ما تجربهاى بود، اما اين واقعيت است – اينها جلو آمدند؛ اينقدر جلو آمدند كه من در همين حسينيه گفتم اگر بنا باشد كه اين روال از سوى آنها ادامه پيدا كند، من خودم وارد قضيه خواهم شد؛ و وارد قضيه شدم؛ ناچار شديم؛ اينها كار ما نيست.
عقبنشينىها آنها را گستاختر كرد، طلبگارتر كرد. يك روزى بود كه مسئولين ما قانع بودند كه اجازه بدهند ما ۲۵ سانتريفيوژ در كشور داشته باشيم؛ آنها گفتند نميشود! اينها قانع شدند كه ۵ تا سانتريفيوژ داشته باشيم؛ باز هم گفتند نميشود! مسئولين ما قانع شدند كه ۳ تا سانتريفيوژ داشته باشيم؛ باز هم گفتند نميشود! امروز گزارش را شنيديد، یازده هزار سانتريفيوژ داريم! اگر ما آن عقبنشينىها را، آن انعطافها را ادامه ميداديم، امروز از پيشرفت هستهاى كه هيچ خبرى نبود، به اين نشاط علمى هم كه در چند سال اخير در كشور وجود پيدا كرده – اين حركت علمى، اين جوانها، اين ابتكارات، اختراعات، پيشرفتهاى گوناگون در بخشهاى مختلف – قطعاً لطمه ميخورد؛ چون اولاً نسبت به هر يك از آنها ممكن بود يك بهانهاى بياورند؛ ثانياً حركت هستهاى و صنعت هستهاى، نماد پيشرفت يك كشور است. اين هم يك واقعيت ديگر است.
مربوط به :بیانات در دیدار كارگزاران نظام – 1391/05/03
ملت ايران، اسلام را به عنوان پرچمى براى پيشرفت ملتها معرفى كرده؛ اين را دشمنان ميفهمند؛ لذا متمركزند براى اينكه اين كانون اصلى را از رونق بيندازند. همهى اين جنجالهائى كه در قضاياى مختلف ملاحظه ميكنيد ـ در قضيهى حقوق بشر، در قضيهى انرژى هستهاى و بقيهى قضايا ـ به خاطر اين مقابله است. البته اسم خودشان را هم ميگذارند «جامعهى جهانى»! جامعهى جهانى نيست؛ چند تا قدرت زورگوى دنيايند؛ آمريكاست و چند قدرت دنبالروِ آمريكا در اين گوشه و آن گوشهى دنيا.
مربوط به :بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوهى قضائيه – 1391/04/07
يك شاخص ديگر، شتاب علمى كشور است توليداتِ نمايه شده، رتبهى علمى كشور در سال 2011 ميلادى؛ كه اينها همهاش افتخارآفرين است. اين هم قضاوت ما نيست؛ قضاوت مراكز علمىِ رسمى دنياست كه آنها دارند ميگويند. ميگويند رشد علمى كشور، يازده برابرِ متوسط رشد دنياست؛ و سال 2011 نسبت به سال قبل، بيست درصد هم افزايش پيدا كرده؛ اين را آنها دارند ميگويند. در بعضى از حوزهها، مثل حوزهى هستهاى، حوزهى نانو، حوزهى سلولهاى بنيادى، حوزهى هوافضا، حوزهى زيستفناورى، وضع ما درخشان است. كارهائى كه دارد انجام ميگيرد، كارهاى درخشانى است كه در دنيا به شكل معدودى وجود دارد.
مربوط به :بیانات در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره) – 1391/03/14
محافل سياسى و رسانهاى دنيا از خطر ايران هستهاى دم ميزنند؛ كه ايران هستهاى خطر دارد! من ميگويم اينها دروغ ميگويند، اينها فريبگرى ميكنند. آنچه آنها از آن ميترسند و بايد هم بترسند، ايرانِ هستهاى نيست؛ ايرانِ اسلامى است. ايران اسلامى است كه در اركان قدرت استكبارى زلزله انداخته است.
مربوط به :بیانات در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره) – 1391/03/14
غربىها، از جمله آمريكائىها، حركتهاى ديوانهوار ميكنند. مسئلهى هستهاى را بزرگ ميكنند، براى اينكه مسائل خودشان را از نظرها بپوشانند. مسئلهى هستهاى ايران را در صدر مسائل دنيا قرار ميدهند، در حالى كه حقيقت قضيه اينجور نيست. بدروغ اسم سلاح هستهاى مىآورند، بدروغ مسائل را در تبليغات برجسته و درشت ميكنند؛ هدفشان اين است كه ذهنها را، افكار عمومى را از حوادثى كه در خود آمريكا دارد ميگذرد، از حوادثى كه در خود اروپا دارد ميگذرد، منعطف كنند، منصرف كنند. البته موفق هم نخواهند شد.
مربوط به :بیانات در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره) – 1391/03/14
آنهائى كه خيال ميكنند اگر ما در قضيهى انرژى هستهاى عقبنشينى كرديم، دشمنى آمريكا تمام ميشود، از اين حقيقت غافلند. مشكل آنها مسئلهى هستهاى نيست. كشورهائى هستند كه سلاح هستهاى دارند، در منطقهى ما هم هستند، آنها ككشان هم نميگزد! مسئله، مسئلهى سلاح هستهاى يا صنعت هستهاى نيست، مسئلهى حقوق بشر نيست؛ مسئلهى جمهورى اسلامى است كه مثل شير در مقابل اينها ايستاده است. اگر جمهورى اسلامى هم در مقابل اينها مثل بعضى از رژيمهاى منطقه، حاضر بود به ملت خودش خيانت كند، در مقابل اينها تسليم بشود، با او كارى نداشتند. مسئلهى اينها زيادهخواهىهاى استكبارى است؛ اين علت دشمنى با ملت ايران است.
مربوط به :بیانات در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱ – 1391/01/01
گزارش مراكز علمى معتبر دنياست كه در منطقه، ايران در رتبهى اول سطح علمى، و در كل جهان در رتبهى هفدهم است. اين گزارش كسانى است كه اگر بتوانند گزارش خلاف عليه ما بدهند، امتناع نميكنند؛ اين را اينجور اعتراف ميكنند. سال 90 ما در زيستفناورى پيشرفت كرديم، در نانوفناورى پيشرفت كرديم، در هوافضا پيشرفت كرديم – كه ماهوارهى نويد پرتاب شد – در صنعت هستهاى پيشرفت كرديم، كه غنىسازى بيست درصد محصول سال 90 است. اين غنىسازى بيست درصد، همان چيزى است كه در سال 89 آمريكائىها و ديگران براى توليد آن شرط گذاشتند. ما ميبايد براى مركز اتمىِ آزمايشگاهى تهران كه مال راديوداروهاست، اورانيوم غنىشدهى بيست درصد تهيه ميكرديم؛ چون سوخت بيست درصدمان تمام شده بود. آنها براى اين كار شرط گذاشتند و گفتند بايد اورانيومى را كه توليد كردهايد، خارج بفرستيد؛ اما ما قبول نكرديم. آمريكائىها دولت برزيل و دولت تركيه را واسطه كردند كه با ما صحبت كنند، ميانه را بگيرند؛ چيزى مورد توافق به وجود بيايد. ما قبول كرديم. مسئولين تركيه، مسئولين برزيل به اينجا آمدند و با رئيس جمهور ما نشستند بحث كردند، صحبت كردند و يك نوشتهاى را امضاء كردند. بعد كه اين توافقنامه امضاء شد، آمريكائىها زدند زير قولشان! آنها نميخواستند اين قرارداد امضاء بشود؛ ميخواستند امتياز زيادى بگيرند، زورگوئى كنند، باج بگيرند. به خاطر بدقولىاى كه آمريكائىها كردند، دولت برزيل و دولت تركيه پيش ما شرمنده شدند. ماجراى اين بيست درصد اين است.
با وجود اينهمه مشكلات، اينهمه مانعتراشىها، جوانان ما گفتند خودمان درست ميكنيم. در سال 90 اورانيوم غنىشدهى بيست درصد را اينها براى سايت هستهاى تهران توليد كردند و آن را به دنيا اعلام كردند؛ دشمنان ما ماندند متحير! با اينكه ميدانند مركز هستهاى تهران مخصوص راديوداروهاست – يعنى براى نياز بيمارستانها و آزمايشگاههاى ما در سرتاسر كشور است و هزاران بيمار به اين راديوداروها احتياج دارند – درعينحال نميدادند، نميفروختند، شرط ميگذاشتند، باجگيرى ميكردند. جوانان ما خودشان آن را تهيه كردند. كار پيچيدهاى هم بود، كار سختى هم بود، اما از عهده برآمدند و انواع و اقسام راديوداروها الان در همين مركز تهران با سوخت داخلى توليد ميشود. اين مال سال 90 است.
مربوط به :بیانات در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱ – 1391/01/01
در سال 90، در همين صنعت هستهاى، توليد صفحهى سوخت را در كشور انجام دادند؛ كه اگر من بخواهم آن را هم شرح بدهم، طولانى ميشود. اجمالاً، آن وقتى كه صحبت تبادل اورانيوم توليد داخل بود، ميگفتند اورانيوم سه و نیم درصد را به روسيه بدهيد، روسيه 20 درصد كند؛ او بدهد به فرانسه، فرانسه صفحهى سوخت درست كند، بدهد به شما؛ يعنى هفت خان رستم! دانشمندان ما، جوانان ما گفتند ما خودمان اين صفحهى سوخت را درست ميكنيم؛ همت كردند، درست كردند، گزارش دادند، نشان دادند. اين مال سال 90 است.
مربوط به :بیانات در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱ – 1391/01/01
بهانهى دشمنى در اوقات مختلف متفاوت است. از وقتى مسئلهى هستهاى مطرح شده است، بهانهى دشمنىها مسئلهى هستهاى است. البته ميدانند و اعتراف هم ميكنند كه ايران دنبال سلاح هستهاى نيست. واقع قضيه هم همين است. ما به دلائل خودمان، بههيچوجه دنبال سلاح هستهاى نيستيم؛ نه توليد كرديم و نه توليد خواهيم كرد؛ اين را ميدانند، اما يك بهانه است. يك روز اين مسئله بهانه است، يك روز حقوق بشر بهانه است، يك روز فلان مسئلهى داخلى بهانه است؛ اما همهى اينها بهانه است. مسئلهى اصلى چيست؟ مسئلهى اصلى، حراست مقتدرانهى نظام اسلامى از ثروت عظيم نفت و گاز در اين كشور است.
مربوط به :بیانات در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱ – 1391/01/01
بخشى از اين هياهوئى كه مستكبران عالم ميكنند، به خاطر اين است كه اين انحصار شكسته نشود. اگر چنانچه ملتها بتوانند در قضيهى هستهاى، در قضيهى فضا، در مسائل الكترونيك، در مسائل گوناگون صنعتى، فناورى و علمى پيش بروند، راهى براى سيادت زورگويانه و قلدرانهى اينها بر دنيا باقى نخواهد ماند.
مربوط به :بیانات در دیدار دانشمندان هستهای – 1390/12/03
در تبليغات سعى كردند و ميكنند كه وانمود كنند اين يك كار صرفاً ايدئولوژيك است؛ يعنى به منافع ملت و منافع كشور ارتباط ندارد؛ در حالى كه كار شما يك كارى است كه مستقيماً به منافع ملى ارتباط دارد. كار انرژى هستهاى اين است؛ مستقيماً به منافع ملى ارتباط پيدا ميكند. در گزارشى كه الان آقاى دكتر عباسى دادند، بخشى از جوانب ارتباطش به منافع ملى ذكر شده. انرژى هستهاى كارى است براى ملت، براى كشور، براى آينده.
مربوط به :بیانات در دیدار دانشمندان هستهای – 1390/12/03
جنجالى كه راه مىاندازند، با هدف اين است كه ما را متوقف كنند. ميدانند كه ما دنبال سلاح هستهاى نيستيم؛ اين را فهميدهاند، دانستهاند. من شك ندارم كه دستگاههاى تصميمگير و تصميمساز در اين كشورهائى كه جلوى ما ايستادهاند، اطلاع دارند و ميدانند كه ما دنبال سلاح هستهاى نيستيم. واقعاً سلاح هستهاى به صرفهى ما نيست؛ علاوه بر اينكه از لحاظ فكرى و نظرى و فقهى، ما اين كار را خلاف ميدانيم و اين حركت را حركت خلافى ميدانيم. ما استفادهى از اين تسليحات را گناه بزرگ ميدانيم و نگهداشتنش را يك كار بيهودهى پرضررِ پرخطر ميدانيم و هرگز دنبالش هم نميرويم. آنها هم اين را ميدانند، اما روى اين نقطه فشار مىآورند براى اينكه اين حركت را متوقف كنند.
ما ميخواهيم به دنيا اثبات كنيم كه داشتن سلاح هستهاى، قدرتآفرين نيست؛ به دليل اينكه قدرتهائى كه سلاح هستهاى دارند، امروز داراى سختترين مشكلاتند. آنها با تهديد هستهاى بر دنيا مسلط شدند، اما امروز اين تهديد ديگر كاربرد ندارد. ما ميخواهيم بگوئيم ما دنبال سلاح هستهاى نيستيم و اقتدار را در سلاح هستهاى نميدانيم و اقتدار متكى به سلاح هستهاى را هم ميتوانيم بشكنيم.
مربوط به :بیانات در دیدار دانشمندان هستهای – 1390/12/03
همتهاتان را بالا ببريد. در مجموعهى سازمانتان، در بين همهى افرادى كه اين مهم را بر عهده گرفتهاند، انگيزه را براى ادامهى اين راه افزايش بدهيد. كارتان كار بزرگى است، كار مهمى است و انشاءاللَّه براى اين كشور آيندهساز است. مسئله اين نيست كه ما خواهيم توانست از صنعت هستهاى براى مصارفى كه به سود منافع ملى است، استفاده كنيم؛ مسئله اين است كه اين حركت، به جوانهاى اين كشور، دانشمندان اين كشور، آحاد مردم اين كشور، عزم و تصميم راسخ ميبخشد و آنها را در اين راه ثابتقدم ميدارد؛ اين مهم است. اين ايستاده نگهداشتن ملت و پرانگيزه نگهداشتن آحاد ملت، منافع و استفادههايش از خود اين صنعت مهمتر است؛ اين كار را شما داريد انجام ميدهيد و انشاءاللَّه خداى متعال هم كمكتان خواهد كرد.
مربوط به :بیانات در دیدار دانشمندان هستهای – 1390/12/03
پيشرفتهاى علمى ما در اين مدت سى و چند سال، پيشرفتهاى حيرتآورى است. حالا فناورى هستهاى تصادفاً معروف شده است و همه توجه دارند – هم در كشور، هم در دنيا – ليكن فقط اين نيست؛ فناورى هستهاى هست، علوم هوافضا هست، علوم پزشكى هست – خوشبختانه امروز كشور ما حائز رشتههاى بسيار مهم و دستنيافتنى پزشكى است و كارهاى بزرگ پزشكى در اين كشور انجام ميگيرد – زيستفناورى هست، نانوفناورى كه از علوم جديد و دانشهاى نوى دنياست، هست؛ سلولهاى بنيادى كه يكى از بزرگترين كارها در عرصهى علم است، هست؛ شبيهسازى، ساخت ابررايانهها، فناورى انرژىهاى نو، راديوداروهاى مهم و داروهاى ضد سرطان هست؛ و اين فهرست ادامه دارد.
مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی – 1390/11/14
تحريمها از دو جهت به نفع ماست: اولاً وقتى ما تحريم بشويم، به استعداد و ظرفيت داخلى رو مىآوريم، از داخل رشد ميكنيم؛ همچنان كه در اين سى سال اين مسئله اتفاق افتاده است…
جهت دومى كه اين تحريمها به نفع ماست، اين است كه اينها همين طور مرتباً در تبليغاتشان ميگويند ما اين تحريمها را ميخواهيم بر ايران اعمال كنيم تا ايران را وادار به عقبنشينى كنيم؛ حالا مثلاً در قضيهى هستهاى. پس همهى دنيا فهميدند كه اين تحريمها براى فشار بر ايران، براى عقبنشينى در قضيهى هستهاى و قضاياى ديگر است. خب، وقتى ما عقبنشينى نكرديم، چه اتفاقى مىافتد؟ اين تحريمها براى اين است كه ايران را وادار به عقبنشينى كنند، ايران هم كه عقبنشينى نخواهد كرد؛ نتيجه اين ميشود كه هيبت غرب و هيبت تهديدهاى غرب در چشم اين ملتهاى منطقه كه قيام كردند، ميشكند و عزت ملت ايران و قدرت ملت ايران در چشم اينها زياد ميشود؛ و اين به نفع ماست. بنابراين، اين تحريمها براى ضربه زدن به ماست، اما از اين دو جهتى كه عرض كردم، در واقع خدمت به ماست.
مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی – 1390/11/14
ایران اسلامی در رویارویی با استكبار و شبكهی پیچیده و عظیم اقتصادی و تبلیغی وابسته با آن، موفقیتهای چشمگیری داشته، كه مقابله با تحریمها و پیشرفت در موضوع هستهای بخشی از این دستاوردها بوده است و این روند پیروزی ادامه خواهد داشت.
مربوط به :دیدار اعضای اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان اروپا با رهبر انقلاب – 1390/10/11
شما يك نظامى داريد، دولتى داريد، مجموعهى كشورى داريد كه اساساً به نام اسلام ساخته شده، با نام اسلام رشد پيدا كرده، روزبهروز شعارهاى اسلامى در آن برجستهتر شده، پيشرفت زير سايهى اين شعارها انجام گرفته. امروز ما در صنعت هستهاىمان، يا در صنعت نانو، يا در اين صنايع حساسِ پيشرفتهى مدرن، وقتى با مديران و سردمداران اينها مواجه ميشويم، افتخار ميكنند به اين كه ما بسيجى هستيم و بسيجى عمل ميكنيم. نظام جمهورى اسلامى يك چنين نظامى است.
مربوط به :بيانات در دیدار سفرا و رؤسای نمایندگیهای سیاسی ایران در خارج از كشور – 1390/10/07
آنجائى كه اتخاذ يك سياستى منتهى خواهد شد به كج شدن راه انقلاب، رهبرى مسئوليت پيدا ميكند. در تصميم و عملِ رهبرى بايد عقلانيت در خدمت اصول قرار بگيرد، واقعبينى در خدمت آرمانگرائىها قرار بگيرد.
در قضيهى هستهاى، در آن دورهى اول كه تلاطمهائى بود، بعضاً اقدامهائى انجام ميگرفت كه شايد مطلوب نبود. من آنجا در سخنرانى عمومى گفتم اگر چنانچه اين كارها انجام نگيرد، خودم وارد ميشوم. و همين هم شد. اين معناى رهبرى است؛ اين يك چيزى است كه از اسلام گرفته شده است؛ يك نكتهى مثبتى است در نظام اسلامى.
مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان كرمانشاه – 1390/07/24
مسئلهى هستهاى، يكى ديگر از چالشهاست. آن حصار مستحكمى كه توانست به مسئولان جرأت بدهد، قدرت بدهد و آنها در مقابل زورگوئى و تحميل دشمنان در قضيهى هستهاى بايستند، ارادهى مردم بود، پشتيبانى مردم بود؛ پايگاه اقتدار مردمى بود كه توانست اين موفقيت بزرگ را نصيب كشور كند.
مربوط به :بيانات در اجتماع بزرگ مردم كرمانشاه – 1390/07/20
علم است كه به ما اعتماد به نفس داده. اگر امروز نفت ما را شركتهاى خارجى بايد مىآمدند استخراج و پالايش ميكردند، گاز ما را بايد آنها لولهكشى ميكردند، اگر نظام سلامت ما وابستهى به متخصصين خارجى و عمدتاً فرنگى بود، اگر تغذيهى ما دست آنها بود، اگر كشت و صنعت ما دست اسرائيلىها بود، اگر صنعت هستهاى ما در صورتى كه بنا نبود در آرزوى آن بميريم و يك چيزى وجود ميداشت، در اختيار فرانسه و آلمان و ديگران بود، ما امروز اين اعتماد به نفس را نداشتيم، قدرت اين ايستادگى نبود، اين عزت و اين شرف وجود نميداشت. اگر ما براى ساختن يك سد، براى ساختن يك نيروگاه، براى ساختن يك بزرگراه، براى ساختن يك تونل، براى ساختن سيلوهاى گندم، دستمان به سمت صنعتگران و دانشمندان شرق و غرب دنيا دراز بود، ملت ما احساس عزت نميكرد؛ مسئولين كشور هم آبروى اظهار وجود در قبال استكبار جهانى را نداشتند؛ نه چنين اعتماد به نفسى وجود داشت، نه چنين قوت ارادهاى وجود داشت، نه چنين عزمى وجود داشت. كى براى ما جاده ساخت و تونل ساخت و نيروگاه ساخت و سد و پل و بزرگراه و سلولهاى بنيادى و انرژى هستهاى را درست كرد؟ دانشگاه. اين دانشگاه بود كه به ملت ايران كمك كرد تا بتواند عزت نفس خودش را حفظ كند، آبروى خودش را حفظ كند و در مقابل زيادهخواهى دشمنان سينه سپر كند. مسئولين كشور هم از اين جهت مديون دانشگاهند.
مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها – 1390/06/02
سياست استكبارى، زمين زدن ملت ايران و نظام جمهورى اسلامى از راه اقتصاد است. تحريمها گرچه بهانهاش مسئلهى انرژى هستهاى است، اما دروغ ميگويند؛ عامل طرح مسئلهى تحريمها، انرژى هستهاى نيست. شايد يادتان هست، تحريمهاى عمدهاى كه سرآغاز تحريمهاى اين كشور بود، آن وقتى بود كه اصلاً نامى از مسئلهى هستهاى در اين كشور نبود؛ كه حالا آن رقم معروفش كه البته خيلى تحريم مهمى نبود، اما چون معروف است به تحريم «داماتو» – كه كسى به اين نام در كنگرهى آمريكا مطرح كرد و دنبالش را گرفتند – مال وقتى است كه اصلاً مسئلهى انرژى هستهاى مطرح نبود. هدف تحريمها، فلج كردن اقتصادى است.
مربوط به :بيانات در ديدار فعالان بخشهاى اقتصادى كشور – 1390/05/26
يكى از نقاط مهم قوت كشور اين است. در سختترين شرائط تحريم، كشور پيشرفت كرده. در چه چيزى پيشرفت كرده؟ يكى در مقولهى علم و فناورى، كه آقاى رئيس جمهور در گزارششان به اين مسئله اشاره كردند. ما در زمينهى هستهاى پيشرفت كرديم… اين در حالى بود كه درهاى انتقال دانش از همه سوى دنيا روى ما بسته است.
مربوط به :بيانات در ديدار مسئولان نظام جمهورى اسلامى ايران – 1390/05/16
من مقالهاى را ميخواندم كه از يك روزنامهى آمريكائى نقل كردند كه همين دو سه روزه منتشر شده. ميگويد ايران در مسئلهى هستهاى يك استثناء است. چين به مسئلهى هستهاى رسيد، از كى گرفت؛ پاكستان رسيد، از كى گرفت؛ هند رسيد، از كى گرفت؛ ايران از كى گرفت؟ آن مقاله مينويسد: از هيچ كس. اين در شرائطى بود كه هم تحريم بود و امكانات پيشرفت هستهاى به او نميدادند، و هم با او مبارزه ميكردند؛ مثل همين ويروس رايانهاى كه داخل تشكيلات ما فرستادند. دانشمندان ما، جوانهاى ما در مقابل اينها ايستادند، پيش رفتند و نقشهى دشمن را خنثى كردند. او حتّى به ترور دانشمندان هستهاى ما اشاره ميكند. اينها چيزهائى است كه دشمنان ما دارند ميگويند. اين مقاله در روزنامهى واشنگتن پست درج شده است.
مربوط به :بيانات در ديدار مسئولان نظام جمهورى اسلامى ايران – 1390/05/16
در قضیه هسته ای قدرتهای استكباری تمام توان سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی خود را به كار گرفتند و تلاش كردند با جنجال آفرینی، فشار و تحریم زمینه ساز صرفنظر كردن جمهوری اسلامی ایران از این موضوع شوند اما اكنون بعد از گذشت 8 سال ایران اسلامی بر همه تلاشها و فشارهای استكبار فائق آمده و ضمن پیشرفت چشمگیر در قضیه هسته ای، نشان داده كه در جنگ اراده ها، قویتر از قدرتهای بزرگ دنیا است.
مربوط به :دیدار فرماندهان ارشد نظامی جمهوری اسلامی ایران با فرمانده كل قوا – 1390/01/14
ملت ما مشاهده كرد كه همهى دنيا به سردمدارى آمريكا عليه حركت هستهاى ايران قيام كردند؛ تحريم كردند، دعوا كردند، تهديد نظامى كردند، گفتند حمله ميكنيم، چه ميكنيم. مسئولين كشور نه فقط عقبنشينى نكردند، بلكه علىرغم دشمن، امكانات هستهاى خودشان را هر سال چندين برابر از سال قبل بيشتر كردند.
مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی در آغاز سال 90 – 1390/01/01
ما امروز در ميدان علم هم پيشرفت كردهايم. اشاره كردند به مسئلهى هستهاى ما. ما به توفيق الهى و به قدرت الهى توانستيم مسئلهى هستهاى را حل كنيم و پيش برويم. امروز هم غربىها جنجال ميكنند، اما از ماجرا عقبند. تهمت ميزنند، حرف ميزنند، تبليغات ميكنند، فشار مىآورند، اما كارى نميتوانند بكنند. گذشت زمان به سود ماست. ما داريم همين طور هى پيش ميرويم، آنها هم دارند توى سر خودشان ميزنند و جنجال ميكنند. وقتى با توكل به خدا وارد شويم، اينجورى است.
مربوط به :بيانات در ديدار شركتكنندگان دركنفرانس وحدت اسلامی – 1389/12/01
در همين قضيهى هستهاى، غربىها اشتباه كردند. براى اينكه با قضيهى هستهاى ايران مقابله كنند، آن را بزرگ كردند، جنجال كردند، فشار آوردند كه بايد جمهورى اسلامى از قضيهى هستهاى عقبنشينى كند. خب، در طول اين هفت سال – هفت سال است كه آنها دارند تلاش ميكنند – دوچيز براى مردم دنيا روشن شد: يكى اينكه ايران توانسته است در قضيهى هستهاى پيشرفتهاى غير قابل انتظارى پيدا كند. دوم اينكه ايران با همهى اين فشارها ايستاده و عقبنشينى نميكند. خب، اين به نفع ملت ايران بود. حالا همهى دنيا ميدانند كه آمريكا و اروپا و دستيارانشان و دنبالهروانشان با همهى فشارى كه آوردند، نتوانستند بر جمهورى اسلامى فائق بيايند و او را به عقبنشينى وادار كنند. اين به دست خود دشمنان ملت ايران شناخته شد؛ يعنى كمك شد به معرفى ملت ايران.
مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی – 1389/11/15
همهى اين تبليغات پرحجمى كه در زمينهى حقوق بشر، در زمينهى انرژى هستهاى، در زمينهى بمب اتمِ خيالى، آمريكائىها ميكنند، صهيونيستها ميكنند، اروپائىها دنبالهرو آنها هستند، بعضى از دولتهاى حقير و بيچاره هم دنبالهرو آنها هستند، براى اين است كه ذهنيت دنيا را، ذهنيت منطقه را نسبت به ملت ايران خراب كنند؛ اما نتوانستند. دليل نتوانستن اين است كه امروز در همين منطقهى خود ما آمريكا درقضاياى فلسطين شكست خورد، در قضاياى لبنان شكست خورد، در قضاياى افغانستان شكست خورد، در قضاياى عراق شكست خورد.
مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم در سالروز قیام 19 دی – 1389/10/19
امروز برخلاف سی سال پیش، رژیم صهیونیستی دیگر یك هیولای شكستناپذیری نیست؛ برخلاف دو دهه پیش، آمریكا و غرب تصمیمگیران بی چون و چرا در خاورمیانه نیستند؛ بر خلاف ده سال پیش فنآوری هستهای و دیگر فنآوریهای پیچیده برای ملتهای مسلمان منطقه، دور از دسترس و افسانهگون به شمار نمیرود. امروز ملت فلسطین، قهرمان مقاومت است، ملت لبنان به تنهایی شكنندهی هیبت پوشالی رژیم صهیونیستی و فاتح جنگ 33 روزه است و ملت ایران پرچمدار و خطشكن حركت به سمت قلهها است.
مربوط به :پيام ولیامر مسلمین به حجاج بيتاللهالحرام – 1389/08/24
از اين كارهاى علمىاى كه دارد ميشود، هم من و هم هر فردى از افراد كشور كه مطلع باشد، افتخار ميكند. به پيشرفت علمى در مسئلهى هستهاى، همه افتخار ميكنيم؛ به پيشرفتهاى بسيار حائز اهميت در زمينهى سلولهاى بنيادى – كه گفته شد – و كارهاى عظيمى كه در اين زمينه انجام گرفته، همه افتخار ميكنيم؛ در بخش نانو، در بخش فناورى زيستى و غيرذلك پيشرفتهاى خوبى صورت گرفته و همه افتخار ميكنيم؛ اينها چيزهاى كوچكى نيست، چيزهاى بزرگى است؛ ليكن اينها چيزهائى نيست كه بتواند به ما بگويد كشور از لحاظ علمى، يك پيشرفت مطلوب و كاملى كرده است. با اينكه در بعضى از اين رشتهها تازه وارد شدهايم، در عين حال جزو ده كشور اول دنيا هستيم كه اين فناورىها يا اين دانش را داريم؛ ليكن اين كافى نيست.
چى لازم است؟ آنچه در كشور لازم است و ميتواند موقع و جايگاه علمى كشور را به طور شايسته و افتخارانگيز به ما نشان دهد كه بالا رفته، وجود يك چرخهى علمىِ كامل است.
مربوط به :بيانات در ديدار نخبگان جوان – 1389/07/14
اين نسل [جوان] پويا و بالندهى بابصيرت و باهمت و آگاه در صحنههاى گوناگون حاضر است. اگر صحبتِ كارهاى فناورى پيچيده است، همين جوانها هستند؛ انرژى هستهاى را هم جوانهاى ما دارند سر پا ميكنند.
مربوط به :بيانات در ديدار جهادگران بسيج سازندگى – 1389/06/31
وقتى كه ملت مشاهده ميكند كه ما بدون اينكه يك كشور پشتيبانى داشته باشيم، توانستهايم از درون خودمان دانش هستهاى را رشد بدهيم، فوران بدهيم، به پيشرفت برسانيم، خب جوان اميدوار ميشود.
در دنيا چند تا از كشورهاى دارندهى دانش هستهاى اين را به طور بومى توانستهاند در خودشان به وجود بياورند؟ بسيار كم. هستند، اما بسيار بسيار نادر؛ از ديگران گرفتهاند. بسيارى از همينهائى كه الان – ما اين را اطلاع داريم، بنده ميدانم؛ از روى اطلاع دارم عرض ميكنم – دانش هستهاى دارند، كشورهاى پشتيبان به آنها بستهى دانش را اهداء كردند؛ روى دلائل ايدئولوژيكى و سياسى و بقيهى چيزها. ما نه؛ ما توانستيم خودمان اين كار را انجام بدهيم.
مربوط به :بيانات در ديدار جمعی از كارآفرينان سراسر كشور – 1389/06/16
سلطه ميخواهد برگردد به اين كشور. همهى اين تلاشها براى اين است. مسئلهى انرژى هستهاى بهانه است. آن كسانى كه خيال ميكنند اگر ما مسئلهى انرژى هستهاى را حل كرديم، مشكلات حل خواهد شد، خطا ميكنند. مسئلهى انرژى هستهاى را مطرح ميكنند، مسئلهى حقوق بشر را مطرح ميكنند، مسائل گوناگون را مطرح ميكنند، كه اينها بهانه است. مسئله، مسئلهى فشار است، ميخواهند يك ملت را به زانو در بياورند؛ ميخواهند انقلاب را زمين بزنند.
مربوط به :بيانات در ديدار جمعی از كارآفرينان سراسر كشور – 1389/06/16
در قضيهى هستهاى، چرخهى توليد سوخت حق ماست و ما از اين حق كوتاه نخواهيم آمد و دست برنخواهيم داشت؛ اين حق ماست. ما ميخواهيم سوخت را توليد كنيم. چندين هزار مگاوات، ما به سوخت هستهاى نياز داريم. نيروگاههاى هستهاى بايد به وجود بيايد. خوراك اين نيروگاهها بايد در داخل توليد بشود. اگر قرار شد براى خوراك اين نيروگاهها به خارج متوسل بشويم و محتاج باشيم، امور كشور نخواهد گذشت؛ بايد داخل بتواند خودش توليد كند. بنابراين حق ماست و دنبال اين را خواهيم گرفت. آنها در جواب ميگويند خوب، ايران احتياج دارد به سوخت هستهاى، ما برايش تأمين ميكنيم؛ بانك جهانى درست بكنيم، چه ميكنيم، تأمين ميكنيم. اين حرف، حرف مهملى است، حرف بىمعنا و بى وجهى است. در همين ماجراى جريان تبادل سوخت بيست درصد، معلوم شد كه چقدر اينها صادقند(!) ما نياز داشتيم براى اين نيروگاه كوچك و آزمايشى، به سوخت بيست درصد. خوب، اين چيز معمولى هم هست، در دنيا ميگيرند، ما هم قبلها، چندين سال قبل از اين، پانزده شانزده سال قبل از اين خودمان گرفته بوديم؛ اين را خريده بوديم و هيچ مشكلى هم وجود ندارد. اينها بمجرد اينكه حس كردند ايران به اين احتياج دارد، شروع كردند به بازى درآوردن و اين را تبديل كردند به يك مسئله. خود اين به نظر من اشتباه بزرگى بود از طرف آمريكا و غرب؛ اشتباه كردند در قضيهى سوخت بيست درصد اينجورى عمل كردند.
اولاً با اين كارشان ما را تشويق كردند كه ما خودمان برويم سراغ سوخت بيست درصد. ما نميخواستيم؛ ما تصميم نداشتيم سوخت بيست درصد توليد كنيم؛ ما همان سه و نيم درصد برايمان كافى بود؛ اما با اين كار، اينها ما را تشويق كردند، وادار كردند، به ما تفهيم كردند كه بايد برويم سراغ بيست درصد؛ و رفتيم. اين اشتباه اوّلشان بود. اشتباه دوم اين بود كه به همهى دنيا ثابت كردند، مدلل كردند كه آمريكا و بقيهى كسانى كه اين سوخت را ميتوانند توليد كنند، قابل اطمينان نيستند براى اينكه انسان سوختش را به اميد اينها بگذارد. چون تا مورد احتياج قرار گرفت، همهى مدعاهاى خودشان، همهى خواستههاى خودشان را فهرست ميكنند، ميگويند: آقا! بايد اينها را عمل كنيد تا ما اين سوخت را به شما بدهيم! خوب، اين كه معامله نشد. بنابراين در مسئله هستهاى حرفى ندارند، منطقى ندارند. ما هم راه را پيدا كردهايم، داريم حركت ميكنيم؛ انشاءاللَّه همين راه را هم ادامه خواهيم داد.
مربوط به :بیانات در دیدار كارگزاران نظام – 1389/05/27
آنهائى كه امروز ملت ايران را تحسين ميكنند، به خاطر علمش او را تحسين ميكنند؛ آنهائى كه دشمنى ميورزند به خاطر علم اوست كه دشمنى ميورزند. پيشرفت علمى شما يك چنين اثرى دارد.
اين تازه در قدم اول است. ما هنوز كارى نكرديم. بله در نانوتكنولوژى، بيوتكنولوژى، بحثهاى هستهاى، بحثهاى هوا – فضا و رشتههاى گوناگون علمى پيشرفتهائى شده كه مهم و بزرگ است؛ اما اينها در مقياس و معيار حركت علمى يك كشور چيزى نيست.
مربوط به :بيانات در ديدار اعضاى بسيجى هيئت علمى دانشگاهها – 1389/04/02
انسان مىبيند كه مجلس همانند يك عضو فعال و زنده، موضع خود را نشان داده است – در قضاياى فلسطين، در قضاياى هستهاى، در قضاياى گوناگون – هم در مسائل داخلى، همان طور كه اشاره كردند؛ برخى از فتنهانگيزىها، بعضى از بداخلاقىها، مجلس نقشآفرين بوده است؛ اين جاى تشكر و قدردانى دارد.
مربوط به :بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى – 1389/03/18
يك حادثهى مهم ديگر كه خوب است ملت ما به اهميت آن توجه داشته باشد و اين حادثه معنا دارد، اتفاقى است كه در گردهمائى طولانى مربوط به ان.پى.تى در نيويورك افتاد. اصلاً اين گردهمائى را تشكيل داده بودند تا قدرتهاى زورگو بتوانند به بركت اين گردهمائى، ملتهائى را كه هنوز به انرژى هستهاى دسترسى پيدا نكردهاند، باز هم محدودتر كنند، موانع سر راه آنها را بيشتر كنند. البته دلشان ميخواست و برنامهريزى كرده بودند كه در اين اجلاس، بالخصوص نسبت به جمهورى اسلامى كينهورزى خودشان را آشكار كنند. درست عكس آنچه كه ميخواستند، اتفاق افتاد. تقريباً يك ماه اين گردهمائى طول كشيد. به جاى اينكه آنها بتوانند مقاصد خودشان را پيش ببرند و كشورهائى مثل جمهورى اسلامى را محدود كنند، نتيجهاى كه از اين كنفرانس طولانى به دست آمد، اين بود كه قدرتها به وسيلهى 189 كشور موظف شدند كه سلاحهاى هستهاى خودشان را نابود كنند؛ از ادامهى توليد اين سلاحها مانع بشوند؛ حق دستيابى به قدرت هستهاى صلحآميز به وسيلهى كشورهاى ديگر شناخته شد و رژيم صهيونيستى – كه دايههاى او در اين كنفرانس بشدت هم به نفع او فعال بودند – محكوم شد به اينكه بايستى به قرارداد ان.پى.تى بپيوندد؛ درست عكس آنچه آنها ميخواستند. اين حادثهى كوچكى نيست؛ اين نشاندهندهى اين است كه قدرت زورگو و متكبر و مستكبر آمريكا و ديگر قدرتهاى زورگو و دنبالهروان اينها در دنيا حرفشان پيشروى ندارد. امروز ديگر آمريكا در موضعى نيست كه بتواند در سياستهاى بينالمللى دخالت مؤثر بكند. جمهورى اسلامى با ايستادگى سى سالهى خود توانسته است وضعيتى را در افكار عمومى جهان به وجود بياورد كه نه فقط ملتها، حتّى دولتها هم – يعنى 189 دولت – در مقابل آمريكا مىايستند و علىرغم او تصميمگيرى ميكنند و رأى ميدهند. اينها جزو بشارتهاى الهى است به ملت بزرگ ايران.
مربوط به :خطبههاى نماز جمعهى تهران در حرم امام خمينى (ره) – 1389/03/14
به عنوان مثال در موضوع هسته ای، با وجود حجم بالای دروغ، جنجال و فشار بر ضد نظام اسلامی، كشورهای قدرتمند دنیا، نتوانستند به اهداف خود برسند، كه این موضوع بیانگر استحكام عظیم بنیانها و بنیه قوی نظام جمهوری اسلامی ایران است.
مربوط به :ديدار وزير و مسئولان وزارت خارجه و سفرا و رؤساى نمايندگیهاى ايران در خارج از كشور با رهبر انقلاب – 1388/12/09
جمهوری اسلامی ایران از ابتدا اعلام كرده است كه بدنبال دستیابی به توانایی علمی و فناوری در زمینه هسته ای بمنظور بهره گیری از آن در تأمین نیازهای صلح آمیز از جمله انرژی است.
مربوط به :ديدار وزير و مسئولان وزارت خارجه و سفرا و رؤساى نمايندگیهاى ايران در خارج از كشور با رهبر انقلاب – 1388/12/09
اين حرف تكرارىِ از دهن افتادهى مهملى كه راجع به ساخت سلاح اتمى به جمهورى اسلامى نسبت ميدهند، نشاندهندهى نهايت ناتوانى اينها حتّى در زمينهى تبليغات است. جمهورى اسلامى هيچ اصرارى هم ندارد كه در دفاع خودش در اين قضيه خيلى احساسات به خرج بدهد؛ نه، ما اعتقاد به بمب اتم نداريم، به سلاح اتمى نداريم؛ دنبالش هم نخواهيم رفت. برطبق مبانى اعتقادى ما، مبانى دينى ما، به كار بردن اينگونه وسائل كشتار جمعى اصلاً ممنوع است، حرام است؛ اين، ضايع كردن حرث و نسل است كه قرآن آن را ممنوع كرده(1)؛ ما دنبال اين نميرويم. ما دنبال آن چيزى ميرويم كه قدرتهاى سلطهگر حقيقتاً از آن بايد بترسند، و من اعتقادم اين است الان هم از همان ميترسند و آن، بيدار كردن روح حماسه و عزت اسلامى است در همهى امت اسلام. ما اين كار را خواهيم كرد؛ اين را بدانند.
1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 205
وَإِذا تَوَلّىٰ سَعىٰ فِي الأَرضِ لِيُفسِدَ فيها وَيُهلِكَ الحَرثَ وَالنَّسلَ ۗ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الفَسادَ
ترجمه :
(نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمیگردانند (و از نزد تو خارج میشوند)، در راه فساد در زمین، کوشش میکنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند؛ (با اینکه میدانند) خدا فساد را دوست نمیدارد.
مربوط به :بیانات در دیدار دستاندركاران ساخت ناوشكن جماران – 1388/11/30
ما با استكبار مخالفيم، ما با نظام سلطه مخالفيم، ما با تسلط چند كشور بر سرنوشت عالم بشدت مخالفيم و با آن مبارزه ميكنيم و نميگذاريم اينها با سرنوشت دنيا بازى كنند. البته پيداست؛ آن دولتها هم با ما مخالفند. آن وقت سر قضيهى هستهاى بهانهگيرى ميكنند، به نام حقوق بشر بهانهگيرى ميكنند، به نام دموكراسى بهانهگيرى ميكنند؛ همه هم در دنيا ميدانند كه اينها دروغ ميگويند، ميدانند كه اينها رياكارى ميكنند.
حالا باز مأمورشان را فرستادهاند اينجا، اطراف خليج فارس بگردند و باز همان دروغها و حرفهاى بىربطشان را عليه جمهورى اسلامى تكرار كنند: ايران دنبال بمب هستهاى است! كى حرف شما را باور ميكند؟ كى باور ميكند كه شما به منافع و مصالح ملتهاى اين منطقه مىانديشيد؟ شمائى كه ملتهاى اين منطقه را تا آنجا كه توانستيد و به شما اجازه داده شده است، در زير پاى منافع نامشروعِ خودتان لگدمال كرديد. خليج فارس را تبديل كرديد به انبار تسليحات. اين كارها را آمريكائىها كردند. پولهاى كشورهاى خليج فارس را بمكند و ببرند، به جايش تسليحات خودشان را آنجا انبار كنند. شما جنگطلبيد، شما به عراق حمله كرديد، شما افغانستان را نابود كرديد، شما به جان پاكستان افتاديد و هر جاى ديگر هم كه امكان پيدا كنيد، همين جنايات را تكرار خواهيد كرد. آن وقت مىآئيد راجع به جمهورى اسلامى حرف ميزنيد؟ همهى ملتهاى منطقه ميدانند، بسيارى از دولتهاى اين منطقه ميدانند؛ جمهورى اسلامى طرفدار صلح است، طرفدار برادرى است، طرفدار عزت كشورهاى اين منطقه است، طرفدار عزت كشورهاى اسلامى است. راه افتادند مثل دورهگردها! حركتشان هم از روى انفعال است. سى سال است كه عليه جمهورى اسلامى دارند توطئه ميكنند، و سى سال هم هست كه دارند شكست ميخورند. امسال براى چند دهمين بار جمهورى اسلامى در مبارزهى خود در قبال مستكبرين پيروز شد و مستكبرين شكست خوردند.
مربوط به :بیانات در ديدار جمعی از مردم آذربايجان – 1388/11/28
در همين قضيهى هستهاى شما ملاحظه كنيد، كارشان به اينجا رسيده است كه دروغپراكنى كنند، افكار عمومى دنيا را گمراه كنند و دروغ بسازند. مسئله، مسئلهى فلان راديو و فلان دستگاه تبليغاتى نيست، مجموعهى سياستمداران غربى متأسفانه – يعنى همان مجموعهى مؤثر كه بيشتر هم تحت تأثير صهيونيستها هستند – شده كارشان اين: گمراه كردن افكار عمومى، دروغپردازى كردن، شعارهاى دروغين ساختن.
مربوط به :بيانات در ديدار مردم به مناسبت عيد غدير – 1388/09/15
سىسال ترفند و توطئه و دشمنى از كودتا و جنگ تحميلى هشت ساله، تا تحريم و مصادرهى اموال، و از جنگ روانى و تبليغاتى و صفبندى رسانهئى تا تلاش براى جلوگيرى از رشد علمى و دستيابى به دانشهاى نوين و از جمله دانش هستهئى، و حتى تحريك و دخالت آشكار در ماجراى پرشكوه و پرمعناى انتخابات اخير، همه و همه به صحنههائى از شكست و انفعال و سرگردانى دشمن تبديل شد و آيهى: انّ كيدالشيطان كان ضعيفاً در برابر چشم ايرانيان بار ديگر مجسّم گشت. در هر نقطهى ديگر نيز كه مقاومتِ برخاسته از عزم و ايمان، مردم را به مصاف مستكبران پرمدعا كشانيد، پيروزى نصيب مؤمنان و شكست و رسوائى سرنوشت حتمى ستمگران شد.
مربوط به :پیام به كنگره عظیم حج – 1388/09/05
بنده در اين دو سه هفته، رفتار و گفتار دولتمردان آمريكا و دولتمردان چند كشور اروپائى را دنبال كردم؛ در اين هفتههاى نزديك به انتخابات و آن روز انتخابات و شب بعد از انتخابات، بعد هم اين دو سه روزِ بعد از انتخابات. يك وضع متغير و متفاوتى داشت. اول، قبل از شروع انتخابات جهتگيرى رسانههايشان، دولتمردانشان، اين بود كه در اصلِ انتخابات ايجاد ترديد كنند، شايد شركت مردم كم بشود. البته همين نتائجى كه از اين انتخابات حاصل شد، همين نتائج را آنها هم – هم اروپائىها، هم آمريكائىها – حدس ميزدند؛ اما اين حركت عظيم مردم را انتظار نداشتند؛ اين كارِ 85 درصدى؛ چهل ميليونى را باور نميكردند. بعد از آنكه اين حضور عظيم ديده شد، اينها شوكه شدند؛ فهميدند چه اتفاق بزرگى در ايران افتاد؛ فهميدند كه بايد خودشان را با اين شرائط جديد وفق بدهند؛ هم در امور بين الملل، هم در امور خاورميانه و جهان اسلام، هم در مسئلهى هستهاى. در مسائل ايران شوكه شدند؛ فهميدند كه سرفصل جديدى در مسائل مربوط به جمهورى اسلامى پيدا شد، كه مجبورند اين را بپذيرند. اين مال هنگامى بود كه اين حركت عظيم مردم ديده شد و از اينجا مرتب به وسيلهى ايادى خودشان مخابره شد و همهشان اظهار تعجب كردند؛ از همان صبح جمعه اين اظهارات شروع شد، آنجا هم برخى از بازخوردهاى اين اظهارات ديده شد.
وقتى اعتراض بعضى از نامزدها را ديدند، ناگهان احساس كردند فرصتى برايشان پيش آمد. اين فرصت را مغتنم شمردند تا بتوانند موجسوارى كنند.
مربوط به :خطبههای نماز جمعهی تهران – 1388/03/29
حقكشىهاى آمريكا در اين منطقه يكى دو تا نيست. در مورد كشور خودِ ما، در مورد همين انرژى هستهاى – همين مسئلهى متداولِ اين چند سال – شما ببينيد چقدر كتمان حقيقت كردند؛ چقدر خلاف واقع گفتند؛ چقدر دروغ گفتند؛ چقدر با خواستهى يك ملت – كه حق طبيعى و مشروع خود را كه خود به دست آورده است و آن را ميخواهد – مقابله كردند. ملت ما ميگويد ما ميخواهيم به صنعت هستهاى دست پيدا كنيم، ما ميخواهيم بتوانيم از انرژى هستهاى در مسائل گوناگون زندگى صلحآميز استفاده كنيم، آنها ميگويند كه ملت ايران به دنبال بمب هستهاى است! چرا دروغ ميگويند؟ چرا ملت ايران را با اين حرفها اينجور از خودشان عميقاً متنفر ميكنند؟ اين كار را در اين سالهاى گذشته كردهاند. بارها ملت ايران و مسئولان اعلام كردهاند كه ما سلاح هستهاى را نميخواهيم؛ اين در سلسلهى نيازها و نظام تسليحاتى ما اصلاً وجود ندارد. ما اعلام كرديم كه استفادهى از سلاحهاى هستهاى از نظر اسلام حرام و ممنوع است. و نگهداشتن او ايجاد يك خطر بزرگ و يك دردسر بزرگ است؛ ما دنبال اين نيستيم و نميخواهيم؛ پول هم بدهند بگويند آقا شما بيائيد اين كار را بكنيد، ملت ايران نميخواهد، مسئولين نميخواهند. اما در عين حال در اين تبليغات چند سالهى مخالفين و غربىها، مىبينيد براى اينكه حرف باطل خودشان، حرف زور خودشان را موجه جلوه بدهند، به جاى اينكه بگويند ايران به دنبال انرژى صلحآميز هستهاى است، ميگويند ايران به دنبال بمب هستهاى است! اين حقكشى نيست؟
مربوط به :بیانات در بيستمين سالگرد رحلت امام خمینی (ره) – 1388/03/14
امروز در دنيا ظلم وجود دارد، تبعيض وجود دارد، يك بام و دو هوا وجود دارد. يكى از مصاديقش همين مسئلهى هستهاى خود ماست.
مربوط به :بيانات در ديدار استادان و دانشجويان كردستان – 1388/02/27
در این قضیه نیز، عصبانیت جبهه استكبار نشان می دهد دستیابی ایران به فناوری انرژی هسته ای یك اقدام مؤثر در تقویت جبهه حق در جبهه گیریهای جهانی است.
مربوط به :دیدار رئیس جمهوری ونزوئلا با رهبر انقلاب – 1388/01/15
با توجه به محدود بودن منابع نفت و لزوم بهره برداری صحیح از منافع فراوان آن، چاره ای جز حركت به سمت انرژی های نو از جمله انرژی هسته ای به عنوان سالمترین راه تولید انرژی وجود ندارد
مربوط به :دیدار رئیس جمهوری ونزوئلا با رهبر انقلاب – 1388/01/15
سى سال كشور ما را تحريم كردند، كه البته اين تحريم به سود ما تمام شد. ما بايد از آمريكائىها از اين بخش تشكر كنيم. اگر ما را تحريم نميكردند، ما امروز به اين نقطهاى از علم و پيشرفت كه رسيدهايم، نميرسيديم. تحريم هميشه ما را وادار كرده كه به خود بيائيم، به خود فكر كنيم، از درون خود بجوشيم. ولى آنها قصدشان اين خدمت نبود، آنها ميخواستند دشمنى كنند. سى سال با ملت ايران اينجورى رفتار كردند. حالا دولت جديد آمريكا ميگويد ما مايليم با ايران مذاكره كنيم، بيائيد گذشته را فراموش كنيم. ميگويند ما به سمت ايران دست دراز كرديم. خوب، اين چه جور دستى است؟ اگر دستى دراز شده باشد كه يك دستكش مخمل رويش باشد، اما زيرش يك دست چدنى باشد، اين هيچ معناى خوبى ندارد. عيد را به ملت ايران تبريك ميگويند، اما در همان تبريك، ملت ايران را به طرفدارى از تروريسم، دنبال سلاح هستهاى رفتن و از اين قبيل چيزها متهم ميكنند!
مربوط به :بيانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) – 1388/01/01
سال 87 با خبرهاى خوش هستهاى آغاز شد و ملت ايران آگاه شدند كه جوانان آنها، دانشمندان متبحر و كوشاى آنها توانستند علىرغم تحريمهاى جهانى، پيشرفت خودشان را در مسائل هستهاى كشور به اثبات برسانند و توانائى ملت ايران را در يك چنين مسئلهى مهمى به همهى جهانيان ثابت كنند؛ اين براى ملت ايران نه فقط در زمينهى علمى، بلكه در زمينههاى گوناگون ديگر، ارج و اعتبار جديدى را در چشمهاى جهانيان به وجود آورد.
در طول سال بحمداللَّه كارهاى بزرگ ديگرى هم در زمينههاى مختلف انجام گرفته است. در همين زمينهى هستهاى، در پايان امسال راهاندازى موقت و آزمايشى نيروگاه بوشهر را داشتيم، كه اين هم خبر مهم و بزرگى است. البته اين هم از نتائج پيشرفت دانشمندان خود ما در داخل كشور است كه همهى دنيا را قانع كرد كه راه پيشرفت هستهاى ملت ايران را نميشود بست.
مربوط به :پيام نوروزى رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال 1388 – 1388/01/01
سى سال از آغاز اين تحول عظيم دارد ميگذرد؛ انواع و اقسام شگردها را دشمنان ملت ايران و دشمنان نظام جمهورى اسلامى به كار زدند، شايد بتوانند مجدداً آن ملت را مقهور كنند؛ آن سلطهى جهنمىاى را كه بر ايران عزيز دهها سال داشتند و حاضر نبودند از او دست بردارند، شايد بتوانند آن سطله را دوباره برگردانند. امروز چالش نظام جمهورى اسلامى با دشمنان قدرتمند جهانىاش بر سر اين قضيه است. مسئلهى انرژى هستهاى و مسئلهى ساخت موشك و اين حرفها بهانه است. مسئله، مسئلهى ديگرى است. مسئله اين است كه يك ملت توانسته است با قهر و غلبه، با عزم و اراده، سلطهى قهرآميز ديگران را از خودش دفع كند. اما اينها ميخواهند تلاش كنند اين سلطه را برگردانند. البته نتوانستند، بعد از اين هم نميتوانند.
مربوط به :بيانات در ديدار فرماندهان و كاركنان نيروى هوائى ارتش – 1387/11/19
الان يكى از بخشهاى مهم سياست استكبار در همين منطقهى ما – علاوه بر دشمنىهاى ديگرى كه میكنند – اين است كه اين سران بعضى از كشورهاى عربى را با خودشان همراه كنند و آنها را در مقابل ملت ايران قرار بدهند؛ در مسائل گوناگون؛ در مسئلهى هستهاى و غير مسئلهى هستهاى، از مسائل مختلف. جلسه میگذارند، مىنشينند، معامله میكنند، توطئه میكنند. آمريكا از بعضى از كشورهاى اسلامى مطالبه میكند كه شما چه سهمى حاضريد ايفا كنيد در مقابلهى با ايران. سعىشان ايجاد دشمنى است. كارى كه دشمن میتواند در محافل و تصميمگيرىهاى سياسى بكند، اين است كه سران دولتها را با جمهورى اسلامى وادار به مقابله كند؛ بيش از اين كارى نمیتواند بكند. دشمن دل مردم – دل مردم كشورهاى عربى، دل مردم كشورهاى اسلامى، دل مردم فلسطين، دل مردم عراق – را نمیتواند از جمهورى اسلامى برگرداند؛ دلها را كه نمیتواند؛ حداكثر كارى كه بكنند اين است كه بتوانند دولتها را در مقابل جمهورى اسلامى قرار بدهند.
مربوط به :بیانات در ديدار قشرهاى مختلف مردم در روز عيد غدير – 1387/09/27
در اين سالهاى اخير كه مسئلهى توليد علم و نهضت توليد علم، نهضت نرمافزارى، بازگشت به خود، اهتمام به تحقيق در دانشگاهها مطرح شده، يك حالت جهشى در اين حركت به وجود آمده است؛ در بخشى از مسائل علمى و كارهاى علمى و فناورى كه نمونههایش را داريد مشاهده میكنيد، در زمينهى دانشهاى پزشكى، در زمينهى دانشهاى نو، در زمينهى مسائل هستهاى، در زمينهى نانو و غير اينها كارهاى مهمى در دانشگاههاى ما انجام گرفته است كه در گذشته تصور نمیشد كه ما بتوانيم؛ محقق ما، استاد ما، دانشجوى ما، جوان ما بتوانند به اين نقاط دست پيدا كنند و اين جهش را پيدا كنند؛ اما امروز پيدا شده. آنچه مهم است اين است كه اين جهش بايد ادامه پيدا كند.
مربوط به :ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت – 1387/09/24
يقيناً قبل از انقلاب – قبل از اينكه اين حركت و شوق در مردم به وجود بيايد؛ اين احساس دليرى در مقابل موانع در مردم ما به وجود بيايد – اگر میگفتند كه كشور ما خواهد توانست به اين نقطه از دانشهاى گوناگون برسد، كسى باور نمیكرد. آن روزى كه براى يك بيمارى معمولى كه امروز توى بيمارستانهاى درجهى سه و چهار در شهرستانهاى دور ما به راحتى آن را علاج میكنند، افراد ناچار بودند به كشورهاى خارج بروند، پولهاى زيادى بدهند، منت زيادى را بكشند – اين مال خيلى قديم نيست، مال همين پيش از انقلاب است – با اين وضعى كه امروز ما داريم در دانشهاى گوناگون و در بخشهاى مختلف، يقيناً يك روزى به نظر خيلىها دستنيافتنى بود؛ اما ملت ما به او دست يافت، جوانهاى ما به او دست يافتند. همين مسئلهى هستهاى از اين قبيل است، مسائل گوناگون در بخشهاى علمى از اين قبيل است.
مربوط به :ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت – 1387/09/24
از حقوق ملت، دفاعِ شجاعانه كردن يك شاخص است؛ مثل همين حق هستهاى؛ مسئلهى هستهاى. اين يكى از دهها نياز كشور ماست؛ تنها مسئلهى ما نيست؛ اما وقتى دشمن روى اين نقطه متمركز شد، ملت هم ايستادگى كرد. در اين نقطهاى كه دشمن روى او تمركز پيدا كرده است، اگر ملت عقبنشينى كند، اگر مسئولين عقبنشينى كنند و از اين حق قطعى و روشن صرفنظر كنند، بدون ترديد راه براى دستاندازى به حقوق ملى براى دشمن باز خواهد شد.
مربوط به :ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت – 1387/09/24
آن وقتى كه تبليغات دشمنان در زمينههاى گوناگون، از جمله در زمينهى هستهاى زياد شد – كه ديديد دنيا را پُر كردند از تبليغ عليه جمهورى اسلامى – و لازم بود كه مردم از خودشان عكسالعمل نشان بدهند، حقاً و انصافاً بهترين واكنشها را در قضاياى مختلف نشان دادند. اگر با چشمِ انصاف به آنچه كه يك حركت ملى ميشود نام آن را گذاشت نگاه كنيم، كه اين مربوط به اكثريتِ مردم و قشرهاى متحرك و فعال مردم است، خواهيم ديد كه از اول انقلاب و در اين سى سال، اين ملتِ زنده در هر زمانى بر طبق آنچه كه نياز كشور بوده است و آنها احساس كردهاند، دانستهاند كه نياز كشور است، با شوق و رغبت حركت كردند.
مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران – 1387/06/29
سال گذشته بود يا اندكى قبل از يك سال – حالا درست من تاريخ يادم نيست – مجمعِ علمىِ بزرگى اينجا تشكيل شد دربارهى موضوع خاصى – من حالا ديگر نميخواهم جزئيات و خصوصيات آن را تكرار بكنم؛ يعنى آن مورد خاص خصوصيتى ندارد – كه از چندين كشور پيشرفتهى دنيا آمده بودند اينجا، پيشرفتهاى علمى و فناورى و تحقيقاتى ما را ديدند. وقتى مصاحبههاى اينها را پخش كردند، اينها ميگفتند اگر ما نديده بوديم، باور نميكرديم كه ايران به يك چنين جائى دست پيدا كرده باشد؛ به اين نقطه دست پيدا كرده باشد. اين مال يك مورد و دو مورد نيست؛ اين مسئلهى فناورىِ هستهاى، يك نمونه است؛ من بارها گفتهام. اين، يك نمونه است. ما از اين قبيل نمونه، موارد متعددى داريم، كه اينها پيشرفتهاى علمى ماست.
مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای سه قوه و مسئولان نظام – 1387/06/19
اين عقبماندگى[علمی] تاريخى و طولانى [خيلى كار دارد تا]جبران بشود. بخصوص كه ما تنها هستيم؛ ما تنها هستيم! كسى از نظام اسلامى و انديشهى اسلامى حمايت نميكند. اين چينيها – كه الان شما مشاهده كرديد و در جريان المپيك در پكن، يك گوشهاى از توانائيهاى فنى چينيها نشان داده شد و در واقع رو شد – خيلى پيشرفتهاى خوبى دارند از لحاظ علمى؛ اما توجه داشته باشيد، اينها در سال 1948 – كه چين جديد و چين كمونيست در آن سال تشكيل شده – هيچ چيز نداشتند! وليكن شوروى – يك حكومت باسابقهتر از لحاظ ايدئولوژى، و با سابقهى بسيار بيشتر از لحاظ پيشرفتهاى علمى و فنى – هر چه داشت در اختيار چين قرار داد؛ زمان استالين هم بود. وجود يك كشور عظيم مثل چين – البته آن وقت جمعيتش مثل حالا نبود؛ اما بالاخره كشور بزرگ، پهناور و پرجمعيتى بود – در كنار كشور بزرگ شوروى و در قلب آسيا، براى شوروى كمونيستىِ آن روز خيلى باارزش بود. هر چه داشتند، در اختيار چينيها گذاشتند؛ حتّى انرژى هستهاى را. انرژى هستهاى را جوانهاى ما خودشان به دست آوردند. چينيها انرژى هستهاى را مثل يك هديهاى از روسها گرفتند؛ كمااينكه به كرهى شمالى هم دادند؛ هم چينيها دادند، هم روسها دادند. ببينيد پيشرفتهاى كشورهائى مثل چين، به بركت حمايتهاى فوقالعاده و استثنائى كشورهاى ديگر بود. هند هم همينجور است؛ البته از جهات ديگرى. آن وقتى كه بين روسيه و چين اختلاف به وجود آمد – ميدانيد ديگر، تا چند ده سال متمادى بعد از دورهى استالين، بين اين دو كشور بزرگ كمونيستى اختلاف شديد و عميقى بود؛ مثل اختلاف شرق و غرب و شايد هم يك خرده تندتر – اين اختلاف موجب شد كه روسها آمدند به كمك هنديها كه همسايهى چين بود؛ چينيها هم رفتند به كمك پاكستان كه رقيب هند بود! يعنى عوامل سياسى در يارگيريها تأثير گذاشت. آن وقت چينيها انرژى هستهاى را دادند به پاكستان؛ روسها هم انرژى هستهاى و بسيارى از پيشرفتها را دادند به هند. يعنى هم هند، هم پاكستان، دستاوردهايشان را از ديگران گرفتند.
من هر چه نگاه ميكنم، مىبينم هيچ كشورى از اين كشورهائى كه در زمينههاى مختلف چنين پيشرفتهائى پيدا كردهاند، مثل كشور ما نيست! ما مظلومانه، تنها و در بين اين همه دشمنيها – در حالى كه هم شرقِ كمونيستى و هم غربِ سرمايهدارى با ما به جد دشمن بودند؛ اروپا هم كه مايل بود يك نقش مثلاً ميانهاى ايفا كند، هيچگونه كمكى به ما نكرد، بلكه ضربه هم زد – اين جوانهاى باهوش و زيرك و احياناً بسيار زبل از ميان ملت ما، توانستند اين نهالها را رشد بدهند و به ثمر برسانند.
مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهى – 1387/06/05
یكى از مظاهر دفاع از عزت هم همين مسئلهى انرژى هستهاى است. مسئلهى انرژى هستهاى، براى ما فقط اين نبود كه ما ميخواستيم يك فناورى داشته باشيم، ديگران ميخواستند ما نداشته باشيم؛ اين فقط بخشى از قضيه است. بخش ديگر قضيه اين بود كه قدرتهاى گوناگون، پُررو، متجاوز، زورگو و دنبالهها و اقمار بىارزش آنها، ميخواستند حرف خودشان را در اين زمينه بر ملت ايران تحميل كنند. خب، ملت ايران، دولتِ شما و شخص رئيسجمهور، در مقابل اين زورگويى و اين تحميل و اين افزونطلبى ايستاديد؛ خداى متعال هم كمك كرد؛ پيش رفتيد. اينها آن بخشها و اجزاء گفتمان عمومى اين دولت است كه براى من اهميت دارد.
مربوط به :بیانات در ديدار رئيسجمهوری و اعضاى هيئت دولت – 1387/06/02
زبان دولت در موضوع هستهای، زبان عزت و اقتدار ملی است اما برخی چون فلان دولت زيادهخواه از موضع هستهايِ عزتمند دولت ايران خوشش نمیآيد اين مواضع صحيح را هدف تخريب قرار میدهند.
مربوط به :ديدار رئيسجمهور و اعضای هيأت دولت با رهبر انقلاب – 1387/06/02
امروز هم ابوجهل در دنيا هست؛ امروز هم ابولهب هست؛ آتشافروزها، جاهلهاى بىمغز؛ از اينها امروز در دنيا هستند. ابوجهلهاى امروز را پيدا كنيد. ابوجهلهاى امروز، آنهائى كه بمب اتم ميسازند، همهى دنيا را تهديد ميكنند، آن وقت به يك ملتى بىدليل گير ميدهند كه چرا شما انرژى هستهاى ميخواهيد پيدا كنيد؛ كه قبول هم داريم براى برق است، براى استفادههاى صلحآميز است؛ اما چون اين توانائى را به شما ميدهد، ما نميگذاريم؛ حرف حضرات اين است. در مقابل اين زورگوها، در مقابل اين قلدرها، جاهلها، حرفنفهمها كه نه منطق سرشان ميشود، نه حرف ميفهمند؛ مثل اين داشها و لاتهاى بىمغز بىكله كه دائم به بازوى خودشان نگاه ميكنند، قدرت خودشان را اندازه ميگيرند، دائم عربده ميكشند، اگر چنانچه عقبنشينى كرديد، باختيد. ملت ايران اين را تجربه كرده است. تقريباً سى سال است كه ما با اين مسائل مواجهايم؛ اما واقعاً پيش رفتيم؛ روى زمين پيش رفتيم.
مربوط به :بیانات در ديدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم (ص) – 1387/05/09
ميگويند در مقابل جمهورى اسلامى، بايستى ما مردم را بسيج كنيم تا در مقابلِ نظام اسلامى بايستند! پول خرج ميكنند، ميليونها دلار تصويب ميكنند، براى اينكه مردم را در مقابل جمهورى اسلامى قرار بدهند. خب، اين حماقت محض است. اين معنايش اين است كه مردم را در مقابلِ خودِ مردم قرار بدهند! مگر ميشود؟ نظام جمهورى اسلامى عبارت است از همان ملت ايران. مگر ميشود ملت ايران را عليه ملت ايران تحريك و بسيج كرد؟! آن روزى كه يك نظامى از مردم منقطع بشود، بله آن نظام در تهديد است؛ اما نظام جمهورى اسلامى كه متكى به آراء مردم، متكى به عواطف مردم، متكى به ايمان مردم، متكى به حمايت قاطع مردم است، با يك چنين نظامى از اين راهها نمىشود مقابله كرد. حالا تهديد مىكنند؛ بهانه مىآورند؛ گاهى مسئلهى هستهاى را بهانه مىكنند، گاهى مسائل ديگر را بهانه مىكنند.
من در مورد مسائل هستهاى عرض بكنم – بارها به ملت ايران عرض كرديم، بازهم عرض مىكنيم – اين دستاوردى كه در قضيهى فناورى هستهاى به دست ملت ايران افتاد، اين يك دستاورد عظيم و تاريخى است؛ و ملت ايران زير بار منت هيچكس هم نيست. اين يك دانش بومى شده است؛ اين را استعداد و شوق و ذوق جوانان شما و درايت مسئولان شما براى ملت ايران به ارمغان آورده است؛ مال ملت ايران است و هيچ قدرتى هم قادر نيست اين امتياز را، اين فناورى را و اين حق بزرگ را از ملت ايران سلب كند.
خوشبختانه مسئولين با جدّيت دنبال اين قضيهاند. ما فرق مىگذاريم بين آن كسانى و دولتهائى كه از روى عناد با جمهورى اسلامى، مىخواهند ملت ايران اين امتياز را نداشته باشد – مثل امريكا، كه صريحاً مىگويد ما با اينكه ملت ايران از اين امتياز برخوردار باشد مخالفيم – با آن كسانى كه نه، مىگويند بنشينيم با ايران دربارهى مسائل گوناگون – ازجمله دربارهى مسئلهى هستهاى – مذاكره كنيم تا اگر نگرانىاى وجود دارد، راهى براى رفع اين نگرانى پيدا كنيم.
حرفى نيست؛ ما قبول كرديم با دولتهاى اروپايى مذاكره كنيم. قبلاً براى ما مذاكرهى با آنها هم خيلى مطلوب نبود؛ اما ديديم اينها به ملت ايران احترام ميگذارند، تجليل مىكنند، تصريح مىكنند به اينكه ما حق ملت ايران را قبول داريم و از آن خطوط قرمزى كه در نظر ملت ايران و مسئولين كشور هست، اسمى نمىآورند و اشارهاى نميكنند؛ گفتيم خيلى خوب؛ مسئولين قبول كردند و مذاكره مىكنند.
منتها بايد اروپائيها – كه طرف مذاكرهى ملت ايرانند – توجه داشته باشند كه مذاكره در صورتى پيش ميرود كه فضاى تهديد بر مذاكره حاكم نباشد. ملت ايران، ملتِ غيورى است. ملت ايران خوشش نمىآيد كه بيايند تهديد كنند كه اگر شما چنين كرديد، ما چنان مىكنيم! ما از تهديد بدمان مىآيد و ملت ايران زير بار هيچ تهديدى هم نخواهد رفت.
مسئولين كشور در قضيهى هستهاى با درايت لازم دارند تصميمگيرى مىكنند. مسئول پيشبرد و ادارهى اين كشور، جلسهى شوراى عالى امنيت ملى است كه رئيس جمهور محترم در رأس آن است؛ اينها تصميمگير هستند. آنچه كه در قضيهى هستهاى از طرف رئيس جمهور و از طرف مسئولين مطرح و گفته ميشود، مورد اجماع همهى مسئولان اين كشور است. اين كه دشمنان بخواهند از يك كلمه حرفى استفاده كنند و القاء اختلاف و شكاف بكنند، يك تلاش ابلهانه است از سوى دشمن.
مربوط به :بیانات در ديدار اقشار مختلف مردم در سالروز ميلاد حضرت على (ع) – 1387/04/26
تهديد مىكنند؛ بهانه مىآورند؛ گاهى مسئلهى هستهاى را بهانه مىكنند، گاهى مسائل ديگر را بهانه مىكنند.
من در مورد مسائل هستهاى عرض بكنم – بارها به ملت ايران عرض كرديم، بازهم عرض مىكنيم – اين دستاوردى كه در قضيهى فناورى هستهاى به دست ملت ايران افتاد، اين يك دستاورد عظيم و تاريخى است؛ و ملت ايران زير بار منت هيچكس هم نيست. اين يك دانش بومى شده است؛ اين را استعداد و شوق و ذوق جوانان شما و درايت مسئولان شما براى ملت ايران به ارمغان آورده است؛ مال ملت ايران است و هيچ قدرتى هم قادر نيست اين امتياز را، اين فناورى را و اين حق بزرگ را از ملت ايران سلب كند.
خوشبختانه مسئولين با جدّيت دنبال اين قضيهاند. ما فرق مىگذاريم بين آن كسانى و دولتهائى كه از روى عناد با جمهورى اسلامى، مىخواهند ملت ايران اين امتياز را نداشته باشد – مثل امريكا، كه صريحاً مىگويد ما با اينكه ملت ايران از اين امتياز برخوردار باشد مخالفيم – با آن كسانى كه نه، مىگويند بنشينيم با ايران دربارهى مسائل گوناگون – ازجمله دربارهى مسئلهى هستهاى – مذاكره كنيم تا اگر نگرانىاى وجود دارد، راهى براى رفع اين نگرانى پيدا كنيم.
حرفى نيست؛ ما قبول كرديم با دولتهاى اروپايى مذاكره كنيم. قبلاً براى ما مذاكرهى با آنها هم خيلى مطلوب نبود؛ اما ديديم اينها به ملت ايران احترام ميگذارند، تجليل مىكنند، تصريح مىكنند به اينكه ما حق ملت ايران را قبول داريم و از آن خطوط قرمزى كه در نظر ملت ايران و مسئولين كشور هست، اسمى نمىآورند و اشارهاى نميكنند؛ گفتيم خيلى خوب؛ مسئولين قبول كردند و مذاكره مىكنند.
منتها بايد اروپائيها – كه طرف مذاكرهى ملت ايرانند – توجه داشته باشند كه مذاكره در صورتى پيش ميرود كه فضاى تهديد بر مذاكره حاكم نباشد. ملت ايران، ملتِ غيورى است. ملت ايران خوشش نمىآيد كه بيايند تهديد كنند كه اگر شما چنين كرديد، ما چنان مىكنيم! ما از تهديد بدمان مىآيد و ملت ايران زير بار هيچ تهديدى هم نخواهد رفت.
مسئولين كشور در قضيهى هستهاى با درايت لازم دارند تصميمگيرى مىكنند. مسئول پيشبرد و ادارهى اين كشور، جلسهى شوراى عالى امنيت ملى است كه رئيس جمهور محترم در رأس آن است؛ اينها تصميمگير هستند. آنچه كه در قضيهى هستهاى از طرف رئيس جمهور و از طرف مسئولين مطرح و گفته ميشود، مورد اجماع همهى مسئولان اين كشور است. اين كه دشمنان بخواهند از يك كلمه حرفى استفاده كنند و القاء اختلاف و شكاف بكنند، يك تلاش ابلهانه است از سوى دشمن.
مربوط به :بیانات در ديدار اقشار مختلف مردم در سالروز ميلاد حضرت على (ع) – 1387/04/26
دشمنان جهان اسلام، با اینكه میدانند فعالیتهای هستهای ایران صلح آمیز است، با آن مخالفت میكنند زیرا این حركتِ ملت ایران، برجسته و رو به جلوست.
مربوط به :دیدار رئیس جمهور مجمع جزایر قمر با رهبر انقلاب – 1387/03/27
جوانهاى عزيز! براى پيشرفت و تعالى كشورتان، هر چه ميتوانيد به اين صراط مستقيم تمسك كنيد. با اتكاء به خداى متعال و اعتقاد به نيروى درونى خود ميتوانيد همهى موانع را از سر راه برداريد.
يكى از عللِ دشمنىِ استكبار و توطئههاى جهانى با ملت ايران در قضيهى انرژى هستهاى و قضاياى مشابه همين است. شما مىبينيد در همان حالى كه آمريكائيها پيشقراولند و بعضى از اروپائيها هم دنبالهروِ آمريكا در ضديتِ با دستيابىِ ملت ايران به انرژى هستهاى و تلاش ميكنند و تهديد ميكنند و الفاظ درشت به كار ميبرند، ميروند با كشورهاى ديگرى كه از لحاظ علمى و صنعتى بمراتب عقبماندهتر هستند و بسيار با ملت ايران فاصله دارند، قرارداد انرژى هستهاى ميبندند! معناى اين حرف چيست؟ معنايش اين است كه اگر انرژى هستهاى موجب وابستگى بيشتر يك ملت به خودشان شود، آن را براى آن ملت مجاز ميدانند. آنها با آن انرژى هستهاى مخالفند كه يك ملت با ابتكار خود، به دست خود، بدون نياز به آنها، با استقلال كامل به دست آورده است. جوانان عزيز ما، ملت بزرگ ما، اين امتياز را پيدا كردهاند كه به اين رتبهى علمى و صنعتى پيشرفته با اتكاء به نيروى خود رسيدند؛ وابستگى ايجاد نكردند، بلكه اين ضدِ وابستگى است. همين انرژى هستهاى براى ديگر ملتها كه دولتهاى مستكبر به آنها ميدهند، موجب وابستگى است؛ اما براى ملت ايران كه خود از درون ميجوشد، ابتكار ميكند، نوآورى ميكند، خودش خلاقيت و توليد ميكند، موجب قطعِ وابستگى است. استكبار جهانى و دشمنان ملت ايران، با اين دشمنند.
مربوط به :بیانات در مراسم نوزدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى (ره) – 1387/03/14
امواج تبليغات عليه نظام اسلامی را هرگاه يك بار از سوی قدرتهای سلطهگر میبينيد. كانّه اين امواج بازسازی ميشود. گاهی به عنوان مسئلهی انرژی هستهای، گاهی به عنوان حقوق بشر، گاهی با عناوين گوناگون ديگر تبليغات رسوا عليه نظام جمهوری اسلامی سازماندهی ميشود. منتها چه كسی اين تبليغات را سازماندهی ميكند؛ خودِ مُهر آن سازماندهان رسواكنندهی اين تبليغات است؛ كسانی كه خودشان بيشترين نقض حقوق بشر را كردهاند. بيشترين تعرض را به ملتها كردهاند؛ بيشترين چپاول را از منابع انسانها و ملتها انجام دادهاند؛ آنها پيشرو اين تبليغاتند. ولی ملت ايران بيدار است. ملت ايران زنده است.
مربوط به :بيانات در ديدار بسيجيان استان فارس – 1387/02/14
چرا پيشرفت علمى يك ملت و يك كشور، از نظر يك جماعتى در دنيا تهديدآميز است؟ چرا؟! چون انحصارطلبند؛ چون سلطهطلبند؛ چون ايران را طعمه فرض كردهاند. خواستند اين كشور را با ذخائر و با موقعيت جغرافيائى ممتاز و برجستهاش، يك جا ببلعند. بيدارى ملت ايران، بيدارى جوان ايرانى و استعداد و درخشندگى پيشرفت علمى جوان ايرانى، نمىگذارد. لذا پيشرفت فنّاورى شما، انرژى هستهاى شما و پيشرفتهاى علمى ديگرِ شما، آنها را عصبانى مىكند. بله، اگر ملت ايران بىخيال و جوان ايرانى بىفكر باشد – دنبال علم و دنبال كار و دنبال توليد و دنبال نوآورى نرود و همينطور به عيش و عشرت بگذراند – آنها خوشحال مىشوند.
مربوط به :بیانات در دیدار جانبازان و ايثارگران و خانوادههاى شهداى استان فارس – 1387/02/13
ما هنوز نفس گرم امام را پشت سر كارهامان داريم. آن ارادهى قوى، آن عزم راسخ، آن نگاه خدائى و حكمتآميز به مسائل كشور و مسائل جامعه، هنوز در بين ما زنده است؛ به يك معنا امام زنده است. بيعتى كه با امام كرديم، با انقلاب كرديم، اين بيعت را بايد پاس بداريم. آن كسانى كه بيعت با امام را، بيعت با انقلاب را، بيعت با جمهورى اسلامى را ميشكنند، به خودشان ضرر ميزنند: «فمن نكث فانّما ينكث على نفسه و من اوفى بما عاهد عليه اللَّه فسيؤتيه اجرا عظيما». اين بيعت را ما بايد حفظ كنيم، نگه داريم. و به بركت اين بيعت نسل كنونى – كه خوشبختانه كشور ما سرشار از جوان و نشاط جوانى است – خيلى كارهاى بزرگ را ميتوانيم انجام بدهيم. يك نمونهاش اين مسئلهى انرژى هستهاى است كه شما ببينيد ملت ايران دنيا را متوجه خود كرده. درست است كه سياستمدارها و تبليغاتچىها دشنام ميدهند، اما شما بدانيد ملتها تحسين ميكنند. خود آن سياستمدارها هم در دلشان ايران را تحسين ميكنند. مذاكرات گوناگون را – چه در آژانس هستهاى، چه در بعضى از محافل سياسى – براى ما مىآورند، مىبينيم ملت ايران را به خاطر پيگيرى، به خاطر اشتياق به دانش، اصرار بر حفظ اين غرور علمى و ملى تحسين ميكنند و شگفتزده ميشوند. همهى اين گزارشهائى كه ما داريم، اين را نشان ميدهد. اين يك نمونهاش است.
مربوط به :بيانات در ديدار معلمان استان فارس – 1387/02/12
اردوگاه سرمايهدارى و استعمارى با همهى توان سياسى خود، با همهى قدرت مالى و اقتصادى خود و با همهى شبكههاى تبليغاتى خود، دارد فشار مىآورد تا شايد بتواند ملت ايران را وادار به عقبنشينى و تسليم بكند؛ نه فقط از حق هستهاى – حق هستهاى يكى از حقوق ملت ايران است – بلكه مىخواهند ملت ايران را از حق عزتش، از حق استقلالش، از حق قدرت تصميمگيريش و از حق پيشرفت علميش، وادار به عقبنشينى كنند. ملت ايران امروز در جادهى پيشرفت علمى و پيشرفت فنّاورى افتاده و مىخواهد دو قرن عقبافتادگى خود را در دوران طاغوتها، جبران كند. اينها دستپاچه شدهاند و نمىخواهند ملت ايران – كه در اين نقطهى حساس دنيا قرار گرفته است و به عنوان پرچمدار اسلام شناخته شده – به اين توفيقات دست پيدا كند؛ لذا فشار مىآورند. اما ملت ايران ايستاده است.
مربوط به :بيانات در ديدار مردم شيراز – 1387/02/11
اسم حقوق بشر را مىآورند، اسم دموكراسى را مىآورند، اسم انرژى هستهاى را در يك برههاى مىآورند؛ اينها را بهانهى دشمنى قرار ميدهند، لكن واقع قضيه چيز ديگرى است؛ واقع قضيه اين است كه اينها ميدانند اسلام ميتواند امت اسلامى را به يك قدرت عظيم تبديل كند. با اين مخالفند. ميدانند كه نام پيغمبر، ياد پيغمبر، زندگى پيغمبر، سيرهى پيغمبر و تعاليم پيغمبر ميتواند امت اسلامى را از رخوت خارج كند، به او نشاط بدهد، او را در صحنهى بينالمللى تبديل به يك عنصر اثرگذار و متنفذ كند، عزت به او ببخشد؛ اين را نميخواهند؛ با اين دشمنى ميكنند و مخالفند؛ والّا كيست كه نداند آمريكائيها اولين دشمن حقوق بشرند. منظورم از آمريكائيها، مردم آمريكا نيستند؛ سياستمداران، سردمداران، متنفذين، گردانندگان رژيم آمريكا و رژيم صهيونيستى، كه اولين دشمنان بشريتند.
مربوط به :بیانات در ديدار اقشار مختلف مردم – 1386/12/22
يك عدهاى پيدا شدند كه با اسم «اسلامى» براى مجلس مخالفت كردند! خوب، اين مطلوب نيست. يا يك كسانى در يك مجلس ديگرى پيدا شدند، تصميم گرفتند بر طبق خواستهى مخالفين كه ميگفتند بساط انرژى هستهاى را جمع كنيد، در كشور قانون بگذرانند كه دولت را الزام كنند كه دنبال انرژى هستهاى نرود! اين هم بود در يكى از مجالس ما. اين چيزى نيست كه ملت ايران آن را بخواهند. اما در همين مجلس هم – همين مجلسى كه الان بر سر كار هست – قانون گذراندند و دولت را موظف كردند كه بايستى انرژى هستهاى را دنبال كند و موانع سر راه را برطرف كند. همه جور داشتيم.
مربوط به :بیانات در ديدار اقشار مختلف مردم – 1386/12/22
یك نمونه از پیشرفتهای نظام اسلامی، مسئله هستهای است كه ملت ایران در این موضوع، حقاً و انصافاً به یك موفقیت بزرگ و پیشرفت چشمگیر دست یافته است.
مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب – 1386/12/07
همان كسانی كه میگفتند باید فعالیت هستهای ایران برچیده شود اكنون میگویند ما حاضر به قبول پیشرفتهای شما هستیم به شرط آنكه برای مدت محدودی ادامه پیدا نكند، كه این مسئله، پیشرفت بزرگی است كه جز با استقامت به دست نمیآمد.
مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب – 1386/12/07
در كنار ایستادگی ملت، مجلس هفتم نیز برخلاف تلاش عدهای در دوره قبل، واقعاً در موضوع هستهای ایستادگی و پافشاری كرد.
مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب – 1386/12/07
همين چند روز قبل از اين رئيس جمهور آمريكا گفت: ما روى ايران فشار مىآوريم تا مردم ايران به اين نتيجه برسند كه دنبال انرژى هستهاى رفتن برايشان صرفه ندارد. معناى اين حرف اين است كه رسيدن ملت ايران به يك اوج فناورىاى كه حالا مظهرش از نظر آنها مسئلهى انرژى هستهاى است، به قدرى ملتهاى ديگر را سر شوق مىآورد، توانائيهاى ملتهاى مسلمان را به آنها مىباوراند كه ديگر آنها نميتوانند اين را كنترل كنند؛ نميتوانند مهار كنند. ميخواهند نرسد. البته اسم ديگرى رويش ميگذارند؛ ميگويند: ما از بمب اتم ميترسيم! اما خوب، خودشان هم ميدانند، خيليها هم در دنيا ميدانند كه دروغ ميگويند؛ مسئلهى آنها مسئلهى بمب اتم نيست. ميدانند كه ايران به دنبال سلاح هستهاى نيست؛ به دنبال دانش هسته است، به دنبال فناورى هستهاى است؛ آنها از همين ناراحتند. يك ملت بدون اينكه از آنها اجازه گرفته باشد، بدون اينكه از آنها كمك گرفته باشد – دست گدائى به سوى آنها دراز كرده باشد – از درون خود بتواند يك چنين فورانى بكند و اوجى بگيرد. اين است كه آنها را عصبانى ميكند. «ما از فلان جناح، فلان گروه حمايت ميكنيم»؛ چرا؟ چون آن جناح گفته يا وعده كرده كه با پيمودن اينگونه راهها موافق نيست؛ با ايستادگى موافق نيست؛ موافق اين است كه برويم پيش آمريكا عرض بكنيم خدمتشان كه شما اجازه بدهيد ما پيشرفت كنيم(!) از دهان گرگ طعمه را با مذاكره نميشود گرفت؛ با قدرت بايد گرفت.
مربوط به :بیانات در ديدار مردم تبریز – 1386/11/28
با توجه به فضای مثبت كنونی بینالمللی درخصوص فعالیتهای هستهای ایران، حل صحیح این موضوع، آزمونی مهم و موفقیتی بزرگ برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود.
مربوط به :دیدار مدیركل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با رهبر انقلاب – 1386/10/22
امریكاییها به اشتباه تصور میكنند با فشار به ایران در موضوع هستهای میتوانند جمهوری اسلامی ایران را بشكنند اما آنها با این مسئله یا با طرح مسائل دیگر نخواهند توانست ملت ایران را به زانو درآورند.
مربوط به :دیدار مدیركل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با رهبر انقلاب – 1386/10/22
باقی ماندن پرونده هستهای ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد هیچ توجیهی ندارد.
مربوط به :دیدار مدیركل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با رهبر انقلاب – 1386/10/22
آن ملتى كه آمادگى خود را، حضور خود را، عزم راسخ خود را در همهى ميدانها به نمايش ميگذارد، دشمن را از نفوذ در خود و غلبهى بر خود مأيوس ميكند. در مقابل افكار جهانى و نگاههاى جهانى، ملت ايران در هيچ مسئلهاى، بايد اظهار ضعف و عقبنشينى نكند. اينى كه در باب مسئلهى هستهاى شما مىبينيد مسئولين دولتى اصرار ميورزند، به خاطر اين است كه اولاً اين يك ضرورت است – من پريروز در يزد در جمع جوانها و دانشجويان اين را تشريح كردم – اين يك نياز ملى است كه اگر امروز شروع نكرديم، ده سال بعد، پانزده سال بعد، ضربهاش را ملت و كشور خواهند خورد. اگر امروز شروع كنيم، در آن زمانى كه نياز داريم، محصول دسترنج ملى خود را خواهيم گرفت. اگر امروز شروع نكرديم، عقبيم؛ اولاً اين مسئله است و مسئلهى دوم اين است كه در يك چنين نيازى، هرگونه انفعال در مقابل دشمن، دشمن را تشجيع ميكند به اينكه توقع بيشترى را مطرح كند، يك قدم جلو بيايد. اين است كه ملت ايران ايستادهاند و ايستادگى درست است و همانطور كه مسئولين كشور، مسئولين دولتى بارها گفتهاند و آحاد مردم در همهى نقاط كشور تكرار كردند و تجاوب كردند، حقيقتاً حق مسلم ملت ايران است كه بتواند بر اين قدرت علمى و قدرت انرژى دست پيدا كند.
مربوط به :بیانات در ديدار مردم ابركوه – 1386/10/15
سه مانع اصلى در راه فرايند اعتماد به نفس و به ثمر رسيدنش وجود دارد كه ما بايد متوجه اين سه رخنه باشيم. اين سه رخنه مىتوانند فرايند اعتماد به نفس ملى و منتهى شدن آن به پيروزىهاى پىدرپى و رسيدن به آرمانها را مخدوش كنند.
اول، ايجاد يأس است؛ تيره كردن افق، به رخ كشيدن فاصلههاى علمى…
در مورد اين مسئلهى اول كه پراكندن نوميدى و يأس است، من اصرار دارم شما جوانها بيشتر فكر كنيد، تأمل كنيد و نشانههايش را ببينيد. همين الآن دارند اين كار را مىكنند؛ يك عدهاى هم براى آنها و از زبان آنها و از حنجرهى آنها به نفع آنها حرف مىزنند.
حالا اين چند مورد را ببينيد: يكى از آنها مسئلهى انرژى هستهاى است. در داخل كشور خودمان جنجال راه انداختند كه آقا انرژى هستهاى هزينهى بدون سود است؛ چرا داريد اين كار را مىكنيد؟ حالا تبليغات جهانى كه اين مسئله را كاملًا دنبال مىكرد و هنوز هم مىكند؛ اما در داخل كشور خودمان از اولى كه اين مسئلهى هستهاى مطرح شد، از پنج شش سال قبل از اين تا حالا مرتباً اين مطلب را گفتهاند و تكرار كردهاند. حتّى عدهاى نامه نوشتند و گفتند آقا ما فيزيكدانيم. اينكه مىگويند ما توانستهايم دستگاههاى سانتريفيوژ را راه بيندازيم، اصلًا واقعيت ندارد! به قدرى قرص اين را گفتند كه ما مجبور شديم افرادى را بفرستيم و بگوئيم بروند بازرسى كنند، درست ببينند؛ نكند كه همينى كه اينها مىگويند، باشد. اين، مال پنج شش سال قبل است. رفتند، آمدند گفتند نه آقا! كار، بسيار خوب، صحيح، علمى و محكم دارد انجام مىگيرد. اول گفتند نمىشود، نمىتوانيم؛ بعد كه ديدند توانستيم، گفتند آقا اين هزينهاى است كه سود ندارد، فايدهاى ندارد. بنده در سخنرانى عمومى عيد نوروز سال گذشته مفصل در بارهى اين صحبت كردم و نمىخواهم تكرار كنم. چطور فايدهاى ندارد؟ ما براى بيست سال ديگر حداقل بايستى بيست هزار مگاوات برق از انرژى هستهاى به دست بياوريم. برآوردى كه براى مصرف انرژى در كشور و توليد برقِ مورد نياز كردهاند، حداقل بيست هزار مگاوات بايد از طريق انرژى هستهاى باشد؛ و الّا ما بايد برق را از ديگران گدائى كنيم؛ يا اگر نتوانستيم گدائى كنيم، يا ننگمان آمد، يا به ما ندادند، از خير چيزهائى كه با نيروى برق مىچرخد، بايد بگذريم؛ از كارخانه، از توليد، از بسيارى از ابزارهاى پيشرفت. خب، ما كِى شروع كنيم تا بتوانيم بيست هزار مگاوات را بيست سال ديگر به دست بياوريم؟ الآن اگر دير هم نشده باشد، قطعاً زود نيست. ممكن است دير هم شده باشد. ببينيد چه مغالطهى عجيبى است كه «آقا احتياج نداريم»! يا مىگويند: شما نيروگاه هستهاى كه نمىتوانيد بسازيد؛ اين اورانيومهاى غنىشدهى سه چهار درصد را براى چه مىخواهيد؟ باز بحث «نمىتوانيد» است. چرا نمىتوانيم؟ ملتى كه بدون كمك و بدون استاد توانست يك چنين مراكز عظيم غنىسازى را به وجود بياورد، چرا نتواند نيروگاه بسازد؟ بايد بتوانيم. چرا نتوانيم؟ يك روزى مىگفتند: شما نمىتوانيد نيروگاه بخارى هم بسازيد. من يادم هست دورهى رياست جمهورى خود من بود؛ نيروگاهى بود كه در زمان رژيم گذشته شروع شده بود، نصفهكاره مانده بود. مىآمدند مىرفتند تا دلالهاى بينالمللى از يك كشورى بيايند آن را درست كنند. بعضىها هم مىگفتند ما در داخل مىتوانيم درست كنيم. ما چند نفر از مسئولين مرتبط با اين مسائل را در دفتر رياست جمهورى خواستيم- چند تا از رؤساى كشور را- نخستوزير و ديگران را هم دعوت كرديم تا بحث كنيم. اينها آمدند گفتند: آقا امكان ندارد كه ما بتوانيم آن نيروگاه را- كه نزديك تهران هم هست- به آخر برسانيم و افتتاح كنيم. اين، قضاوت آنها بود. گفتند: اصلًا امكان ندارد؛ حتماً بايستى خارجى بيايد. ما خارجى را نياورديم؛ متخصص داخلى رفت آن را كامل كرد، درست هم كرد، الآن هم سالهاست كه دارد برق مىدهد و از توليد او دارد كشور استفاده مىكند.
اول انقلاب جهاد سازندگى مىخواست سيلو بسازد. مىدانيد سيلوهاى ما را در دوران طاغوت، شوروىها مىساختند. رژيم طاغوت گندم را از آمريكا مىگرفت، سيلويش را شوروى مىساخت! سيلو ظاهرش ساده است، اما نسبتاً فناورى پيچيدهاى است. جهاد سازندگى گفت مىخواهيم سيلو بسازيم؛ از اطراف صدا بلند شد كه آقا نمىتوانيد؛ بيخود خودتان را معطل نكنيد، سرمايهى كشور را هم به باد ندهيد. يك نمونهى سيلوى كوچكى در خوزستان ساختند كه بنده آن وقت رفتم بازديد كردم. امروز كشور جمهورى اسلامىِ شما يكى از سيلوسازهاى درجهى يك دنياست؛ جزء كشورهاى سيلوساز برجستهى درجهى يك است.
يكى از سدهاى نزديك تهران آب مىداد. گفتند بروند اين را درست كنند؛ گفتند خود كمپانى سازندهى اين سد بايد بيايد؛ رفتند آوردند. اين هم مربوط به اوائل رياست جمهورى ماست. مىگفتند: مگر ما مىتوانيم سد درست كنيم؟ همين تلقيناتِ گذشته بود. جوانهاى ما همت كردند، رفتند سراغ سدسازى. امروز كشور جمهورى اسلامى به فضل الهى بهترين سدساز اين منطقه است. در منطقهى ما هيچ كشورى مثل جمهورى اسلامى مسلط بر ساختن سدهاى بزرگ- چه سد بتونى، چه سد خاكى- نيست. سدهائى كه ما ساختيم، از مشابههاى خودش كه زمان طاغوت به وسيلهى شركتهاى خارجى ساخته شده، بهتر و با ظرفيت بيشتر و البته با هزينهى بسيار بسيار كمتر است؛ كار خودمان هم هست. چرا نمىتوانيم؟ نخير، نيروگاه هستهاى هم مىتوانيم بسازيم؛ بايد بسازيم. امروز شروع بكنيم، چند سال ديگر جواب خواهد داد. چند سال ديگر شروع بكنيم، چند سال بعدش جواب خواهد داد. اگر شروع نكنيم، عقب مىمانيم. امروز اگر غنىسازى را شروع نمىكرديم، بايستى ده سال بعد، بيست سال بعد بالاخره شروع مىكرديم. مىگويند آقا روسها كه به شما اورانيوم غنىسازىشده مىدهند، سوخت نيروگاه هستهاى مىدهند؛ خودتان مىخواهيد چه كار كنيد؟ اين از آن حرفهائى است كه اين آقاى رئيسجمهور محترم كمدان آمريكا هم اخيراً بيان فرمودند، كه خب روسها كه دارند مىدهند، ايران مىخواهد چه كار كند! اينجا هم يك عدهاى كه نه به قدر او محترمند، نه به قدر او كمدانند، همان حرف را تكرار كردند كه آقا روسها كه دارند مىفروشند. ديديد ديگر؛ محمولهى اول آمد، محمولهى دوم آمد؛ ديگر شما مىخواهيد چه كار كنيد كه خودتان غنىسازى كنيد؟ اين مثل اين مىماند كه به كشورى كه ذخائر نفتىِ زير زمينش پر است، بگويند آقا چرا چاه مىزنى؛ خب برو نفت را بخر از بيرون بياور! يعنى كشورى كه داراى ذخائر نفتى است، بشود واردكنندهى نفت! چقدر خندهآور است. اگر يك روزى دلشان نخواست اين سوخت را بدهند، يا گفتند به اين قيمت مىدهيم، يا گفتند به اين شرط مىدهيم، ملت ايران ناچار است قبول كند.
ببينيد، اينها آن چيزهائى است كه اگر چنانچه توجه كنيد، خواهيد ديد همان نقشهى ايجاد يأس دشمن است كه حالا يك كار به اين عظمت انجام گرفته- مسئلهى انرژى هستهاى- اين همه در بارهاش مردم شادى و خوشحالى كردند، آقا در بيايد كه: چرا شما بيخود مملكت را به اين چالشهاى اينچنينى مىكشانيد، براى خاطر يك چيز كماهميتِ انرژى هستهاى؟! ببينيد، اين همان ايجاد يأس است؛ اين همان چيزى است كه شما بايد مراقبش باشيد. اين يكى از آن رخنههاست كه اعتماد به نفس ملى را ضربه مىزند.
مربوط به :بیانات در دیدار دانشجويان دانشگاههاى استان يزد – 1386/10/13
در مسئلهى هستهاى، آمريكائىها تا همين چند ماه پيش اصرار، اصرار كه بايد ايران بكلى همهى فعاليتهاى هستهاىاش را كنار بگذارد؛ يعنى مثل آن كارى كه با ليبى كردند؛ تهاش را جارو كند، تقديم كند به آنها؛ بكلى اعلام انصراف كند. اخيراً – چند هفتهى قبل از اين – وضع به جائى رسيده است كه گفتند ايران در همين حدى كه هست، توقف كند. ببينيد فاصلهى اينها خيلى زياد است. يك روزى بود كه اينها حاضر نبودند پنج عدد سانتريفيوژ را تحمل كنند. مسئولين گفتگو و مذاكرهى با اروپا حاضر شده بودند بيست تا سانتريفيوژ را نگه دارند، آنها گفته بودند نميشود؛ گفته بودند پس لااقل پنج تا، گفته بودند نميشود. اگر ميگفتند يكى، باز هم ميگفتند نميشود! امروز سه هزار تا سانتريفيوژ دارد كار ميكند، مبالغ زيادى هم آمادهى كار گذاشتن است. ميگويند در همين حد متوقف شويد. اين هم يكى از ناكامىهاى آمريكاست.
مربوط به :بیانات در دیدار دانشجويان دانشگاههاى استان يزد – 1386/10/13
حالا اين چند مورد را ببينيد: يكى از آنها مسئلهى انرژى هستهاى است. در داخل كشور خودمان جنجال راه انداختند كه آقا انرژى هستهاى هزينهى بدون سود است؛ چرا داريد اين كار را ميكنيد؟ حالا تبليغات جهانى كه اين مسئله را كاملاً دنبال ميكرد و هنوز هم ميكند؛ اما در داخل كشور خودمان از اولى كه اين مسئلهى هستهاى مطرح شد، از پنج شش سال قبل از اين تا حالا مرتباً اين مطلب را گفتهاند و تكرار كردهاند. حتّى عدهاى نامه نوشتند و گفتند آقا ما فيزيكدانيم. اينكه ميگويند ما توانستهايم دستگاههاى سانتريفيوژ را راه بيندازيم، اصلاً واقعيت ندارد! به قدرى قرص اين را گفتند كه ما مجبور شديم افرادى را بفرستيم و بگوئيم بروند بازرسى كنند، درست ببينند؛ نكند كه همينى كه اينها ميگويند، باشد. اين، مال پنج شش سال قبل است. رفتند، آمدند گفتند نه آقا! كار، بسيار خوب، صحيح، علمى و محكم دارد انجام ميگيرد. اول گفتند نميشود، نميتوانيم؛ بعد كه ديدند توانستيم، گفتند آقا اين هزينهاى است كه سود ندارد، فايدهاى ندارد. بنده در سخنرانى عمومى عيد نوروز سال گذشته مفصل دربارهى اين صحبت كردم و نميخواهم تكرار كنم. چطور فايدهاى ندارد؟ ما براى بيست سال ديگر حداقل بايستى بيست هزار مگاوات برق از انرژى هستهاى به دست بياوريم. برآوردى كه براى مصرف انرژى در كشور و توليد برقِ مورد نياز كردهاند، حداقل بيست هزار مگاوات بايد از طريق انرژى هستهاى باشد؛ والّا ما بايد برق را از ديگران گدائى كنيم؛ يا اگر نتوانستيم گدائى كنيم، يا ننگمان آمد، يا به ما ندادند، از خير چيزهائى كه با نيروى برق ميچرخد، بايد بگذريم؛ از كارخانه، از توليد، از بسيارى از ابزارهاى پيشرفت. خب، ما كِى شروع كنيم تا بتوانيم بيست هزار مگاوات را بيست سال ديگر به دست بياوريم؟ الان اگر دير هم نشده باشد، قطعاً زود نيست. ممكن است دير هم شده باشد. ببينيد چه مغالطهى عجيبى است كه «آقا احتياج نداريم»! يا ميگويند: شما نيروگاه هستهاى كه نميتوانيد بسازيد؛ اين اورانيومهاى غنىشدهى سه چهار درصد را براى چه ميخواهيد؟ باز بحث «نميتوانيد» است. چرا نميتوانيم؟ ملتى كه بدون كمك و بدون استاد توانست يك چنين مراكز عظيم غنىسازى را به وجود بياورد، چرا نتواند نيروگاه بسازد؟ بايد بتوانيم. چرا نتوانيم؟ يك روزى ميگفتند: شما نميتوانيد نيروگاه بخارى هم بسازيد. من يادم هست دورهى رياست جمهورى خود من بود؛ نيروگاهى بود كه در زمان رژيم گذشته شروع شده بود، نصفهكاره مانده بود. مىآمدند ميرفتند تا دلالهاى بينالمللى از يك كشورى بيايند آن را درست كنند. بعضىها هم ميگفتند ما در داخل ميتوانيم درست كنيم. ما چند نفر از مسئولين مرتبط با اين مسائل را در دفتر رياست جمهورى خواستيم – چند تا از رؤساى كشور را – نخست وزير و ديگران را هم دعوت كرديم تا بحث كنيم. اينها آمدند گفتند: آقا امكان ندارد كه ما بتوانيم آن نيروگاه را – كه نزديك تهران هم هست – به آخر برسانيم و افتتاح كنيم. اين، قضاوت آنها بود. گفتند: اصلاً امكان ندارد؛ حتماً بايستى خارجى بيايد. ما خارجى را نياورديم؛ متخصص داخلى رفت آن را كامل كرد، درست هم كرد، الان هم سالهاست كه دارد برق ميدهد و از توليد او دارد كشور استفاده ميكند.
مربوط به :بیانات در دیدار دانشجويان دانشگاههاى استان يزد – 1386/10/13
چرا نميتوانيم؟ نخير، نيروگاه هستهاى هم ميتوانيم بسازيم؛ بايد بسازيم. امروز شروع بكنيم، چند سال ديگر جواب خواهد داد. چند سال ديگر شروع بكنيم، چند سال بعدش جواب خواهد داد. اگر شروع نكنيم، عقب ميمانيم. امروز اگر غنىسازى را شروع نميكرديم، بايستى ده سال بعد، بيست سال بعد بالاخره شروع ميكرديم. ميگويند آقا روسها كه به شما اورانيوم غنىسازىشده ميدهند، سوخت نيروگاه هستهاى ميدهند؛ خودتان ميخواهيد چه كار كنيد؟ اين از آن حرفهائى است كه اين آقاى رئيس جمهور محترم كمدان آمريكا هم اخيراً بيان فرمودند، كه خب روسها كه دارند ميدهند، ايران ميخواهد چه كار كند! اينجا هم يك عدهاى كه نه به قدر او محترمند، نه به قدر او كمدانند، همان حرف را تكرار كردند كه آقا روسها كه دارند ميفروشند. ديديد ديگر؛ محمولهى اول آمد، محمولهى دوم آمد؛ ديگر شما ميخواهيد چه كار كنيد كه خودتان غنىسازى كنيد؟ اين مثل اين ميماند كه به كشورى كه ذخائر نفتىِ زير زمينش پر است، بگويند آقا چرا چاه ميزنى؛ خب برو نفت را بخر از بيرون بياور! يعنى كشورى كه داراى ذخائر نفتى است، بشود واردكنندهى نفت! چقدر خندهآور است. اگر يك روزى دلشان نخواست اين سوخت را بدهند، يا گفتند به اين قيمت ميدهيم، يا گفتند به اين شرط ميدهيم، ملت ايران ناچار است قبول كند.
ببينيد، اينها آن چيزهائى است كه اگر چنانچه توجه كنيد، خواهيد ديد همان نقشهى ايجاد يأس دشمن است كه حالا يك كار به اين عظمت انجام گرفته – مسئلهى انرژى هستهاى – اين همه دربارهاش مردم شادى و خوشحالى كردند، آقا در بيايد كه: چرا شما بيخود مملكت را به اين چالشهاى اينچنينى ميكشانيد، براى خاطر يك چيز كماهميتِ انرژى هستهاى؟! ببينيد، اين همان ايجاد يأس است؛ اين همان چيزى است كه شما بايد مراقبش باشيد. اين يكى از آن رخنههاست كه اعتماد به نفس ملى را ضربه ميزند؛ همچنان كه در چند سال قبل متأسفانه اين كار شد. يعنى همين مسئلهى انرژى هستهاى را كه بايد پشتوانهى مستحكم اعتماد به نفس ما ملت ايران ميشد، خواستند وسيلهاى بكنند براى اينكه اعتماد به نفس را از ما بگيرند. هى فشار آوردند كه بايد اين را تعطيل كنيد، بايد آن را تعطيل كنيد، بايد آن را تعطيل كنيد. رسيدند به كارخانهى يو.سى.اف اصفهان، گفتند: اين را هم بايد تعطيل كنيد. آن مقدمات اوّلى است. بنده آن وقت به مسئولين گفتم كه اگر اين حرف را گوش كرديد، فردا خواهند گفت بايد معادن اورانيوم را هم كه توى اين كشور هست، كلاً يكجا جمع كنيد بدهيد به ما، تا خاطرجمع شويم كه شما نميخواهيد بمب اتم بسازيد!
مربوط به :بیانات در دیدار دانشجويان دانشگاههاى استان يزد – 1386/10/13
همه جاى دنيا ملتها و دولتها تحت تأثير هوچىبازيهاى تبليغاتى دشمنانشان قرار ميگيرند؛ ملت ايران تحت تأثير هوچىبازيها قرار نگرفت. در قضيهى مردمسالارى دينى، در بسيارى از قضاياى ديگر، در مسئلهى زنان، در مسئلهى شيوههاى معمول ما در سياست خارجى، در ارتباطمان با قطبهاى قدرت جهانى، در هيچ كدام از اينها، ملت ايران به خاطر هوچىبازيهاى تبليغاتى منفعل نشد؛ راه خودش را عوض نكرد، بعد از اين هم همين خواهد بود. من ميگويم اين اعتماد به نفس را ملت ايران بايد حفظ كند.
يكى از نشانههاى اين اعتماد به نفس، قدم گذاشتن ملت ايران در ميدانهاى كشفيات علمىِ سطح بالاست، يكىاش مسئلهى انرژى هستهاى است كه حالا در دهان همهى مردم ما هست؛ اما فقط اين نيست؛ در بخشهاى بسيار حساس، بسيار دقيق، بسيار نو، جوانان ما، دانشمندان ما، برجستگان ما وارد ميدان شدند، كارهاى بزرگ انجام دادند؛ همين مسئلهى سلولهاى بنيادى، كشف داروهاى جديد و بىسابقه براى برخى از بيماريهاى صعبالعلاج – كه اعلان كردند، بعد هم باز انشاءاللَّه اعلام خواهند كرد – در مسائل گوناگون.
مربوط به :بیانات در دیدار مردم یزد – 1386/10/12
بسيج، گستردهى در همهى عرصههاى زندگى است. آن وقتى كه نوبت سازندگى است، بسيج پيشرو است؛ آن وقتى كه نوبت مددرسانى و خدمات است، بسيج پيشرو است؛ آن وقتى كه نوبت تحقيقات بسيار دقيق و ريز و حساس است، نيروهاى بسيجى در صفوف اولند. امروز شما نگاه كنيد در همين قضيهى هستهاى، در اين فناورى پيچيده و بسيار دشوار، جوانهائى كه آنجا هستند، جوانهاى متدين و اجزاء طبيعى و حقيقى بسيج را تشكيل ميدهند. در همه جا همينجور است.
مربوط به :بيانات در ديدار گردانهاى نمونه عاشورا و الزهراى بسيج – 1386/09/05
شما جوانهاى عزيز بدانيد وضعيت امروز كشور از لحاظ سياسى، از لحاظ علمى، از لحاظ اقتصادى، از لحاظ رشد انگيزههاى انقلابى و اسلامى، از لحاظ آگاهى و روشنبينى جوانان با بيست سال پيش، خيلى تفاوت كرده؛ ما خيلى جلو رفتهايم. آنچه كه جلو چشم است و محسوس و قابل اندازهگيرى است، پيشرفتهاى علمى ماست كه يك نمونهاش همين مسئلهى هستهاى است و نمونههاى فراوان ديگرى هم دارد. با اين پيشرفت، دشمنان ما البته مخالفند.
مربوط به :بيانات در ديدار دانشآموزان و دانشجويان بسيجى – 1386/08/09
امروز مسئلهى عمدهى سياست خارجى كشورى مثل امريكا شده است مسئلهى هستهاى ايران؛ چرا؟ براى خاطر اينكه اين، نشانهى پيشرفت ملتى است كه آنها نميخواهند پيشرفت كند؛ نميخواهند قدرت پيدا كند؛ نميخواهند قدرت علمى پيدا كند؛ نميخواهند قدرت روحى و اعتماد به نفس پيدا كند، تا بتوانند تسلط را برگردانند. به اين جهت، مخالفت ميكنند.
مربوط به :بيانات در ديدار دانشآموزان و دانشجويان بسيجى – 1386/08/09
همكاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی، كار معقول و درستی است كه ادامه خواهد یافت و ما مصمم هستیم كه نیاز كشور خود به انرژی هسته ای را تأمین كنیم و به همین علت مسئله غنی سازی را جدی می گیریم.
مربوط به :دیدار رئیس جمهوری روسیه با رهبر انقلاب – 1386/07/24
ما ملتها بايد با هم باشيم؛ ما دولتها بايد با هم باشيم تا اين قدرت بتواند خودش را نشان دهد. اين، حرف جمهورى اسلامى است. ما اين حرف را ميزنيم و پايش مىايستيم. خوب، استكبار هم با ما دشمنى ميكند. نمونههايش را در قضيهى انرژى هستهاى و چيزهاى ديگر داريد مشاهده ميكنيد. الحمدللَّه دشمنيهاى استكبار هم عليه اين ملت اثر نكرده است و نخواهد كرد.
مربوط به :بيانات در ديدار كارگزاران نظام در روز عيد سعید فطر – 1386/07/21
نابود شدهى كشور را اين نظام احياء كرد، صنعت سادهى ابتدائى كشور را اين نظام به صنعت پيچيدهى حساس انرژى هستهاى رساند. اين نظام الان در زمينههاى صنايع نو – مثل همين كه آقاى رئيس جمهور گفتند؛ «نانوتكنولوژى» و صنايعى از اين دست، كه اينها از صنايع نوى دنياست – تقريباً دوش به دوش صفوف اول دارد حركت ميكند و دارد كار ميكند. اينها كارآمدى نظام است.
مربوط به :بيانات در ديدار كارگزاران نظام – 1386/06/31
امكاناتى كه جمهورى اسلامى توانسته است با قدرت، با ابتكار، با استفاده از خلاقيت خود و با جوشش درونى به وجود بياورد، چشمها را خيره كرده است. در زمينههاى گوناگون علمى و فناورى و پيشرفتهاى گوناگون هم كه جاى خود دارد و روشن است، كه يك نمونهاش اين مسألهى انرژى هستهاى است. اينها همه در دوران تحريم و در دوران فشار، به دست ملت ايران آمد. يعنى تحريمها نه فقط اثرى نكرد، بلكه اثر عكس كرد؛ نيروهاى درونى را به فكر واداشت و به حركت وادار كرد.
مربوط به :بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران – 1386/06/23
امروز كشور ما يك كشورى است كه از لحاظ عزت سياسى و بينالمللى، در دنيا كمنظير است؛ اين را دشمنان ما هم قبول دارند. ملت بيدار شده است. شجاع است. كشور داراى هويت و شخصيت است؛ اما در عين حال نتايجش را داريم مىبينيم. يعنى آن كسانى كه علم را صد سال، دويست سال پيش از ما به دست آوردند و چند ميدان از ما جلوتر حركت كردند و پيش رفتند و به بركات علم دست پيدا كردند، هنوز هم دارند زور مىگويند. همين مسئله انرژى هستهاى و توانائى علمى و فناورى هستهاى، يك نمونهاش است. «نداشته باشيد؛ ما به شما اطمينان نداريم»؛ حرف زور. كىها به ما ميگويند: اطمينان به شما نداريم؟! آن كسانى كه خودشان در ظرف بيست سال، دو جنگ جهانى درست كردند و همهى دنيا را در آتش جنگ مشتعل كردند؛ اروپائيها.
آن كسانى به ما ميگويند به شما اطمينان نداريم، كه هر جا دستشان رسيد، نيروى نظامى خودشان را وارد كردند. نمونهى زندهى موجودش، عراق است كه داريد مىبينيد؛ نمونهى قديمىتر و دردناكترش فلسطين است؛ نمونهى ديگرش افغانستان است؛ نمونهى ديگرش كوزوو است؛ نمونهى ديگرش مناطق گوناگون دنياست؛ يك نمونهاش هيروشيماست.
مربوط به :بيانات در ديدار نخبگان جوان – 1386/06/12
همه كشورهای با نفوذ تلاش می كردند جمهوری اسلامی به حصار انحصاری فناوری هسته ای، حتی نزدیك نشود اما ملت ایران با وجود اینكه تحت تحریم قرار داشت اكنون صاحب این فناوری پیشرفته است و هیچ قدرتی به هیچ شكلی نمی تواند، آن را از دست ما بگیرد.
مربوط به :دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و سفرای جمهوری اسلامی ایران در دیگر كشورها با رهبر انقلاب – 1386/05/30
هم در مسئلهى انرژى هستهاى، هم در بقيهى مسائل، ما آنچه را كه حق است، آنچه را كه درست است، آنچه را كه مطابق با فهم و مورد تأييد انسانهاى منصف سراسر دنياست، ميگوئيم؛ آن را ما ميخواهيم و همان را هم با شجاعت دنبال ميكنيم. جنجالها هم اثرى نخواهد گذاشت؛ از هيچ طرف اثرى نميگذارد؛ نه ما را تند ميكند، نه ما را كند ميكند. ما همانى كه پيش خودمان و خدا صحيح است و حجت داريم، انجام ميدهيم. آنى كه احساس ميكنيم تكليف ماست، او را انجام ميدهيم. ملت ايران نشان دادند كه با استقامتند، با قدرتند، وفادارند، در صحنهاند، صادقند. ما اگر درست حركت كنيم، ملت با ما همراه هستند.
مربوط به :بيانات در ديدار اعضای هیأت دولت و مدیران اجرایی كشور – 1386/04/09
عزيزان من! ملت بزرگ ايران! جوانان عزيز! خودتان را جدى بگيريد. خودتان را باور كنيد. توانستيد و خواهيد توانست. آن چيزى كه قدرتهاى سلطهطلب بخواهند به يك ملت اعطا بكنند، ارزشِ گرفتن ندارد. حق دستيابى به انرژى هستهاى را ملت ايران التماس كند تا قدرتمندان زورگوى دنيا و عزيزان بىجهت دنيا بپذيرند كه او داراى حق هستهاى است! نه؛ اين، رويهى يك ملت آزاد و مستقل نيست. همهى حقوق ديگر هم از اين قبيل است.
مربوط به :بيانات در مراسم هيجدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره) – 1386/03/14
براداران و خواهران عزيز! اين هويت جديدى كه امام بزرگوار ما به وجود آورد، با ناباورى همهى دنيا مواجه شد. آن روزى كه در مقابل جنگ تحميلى توانست دوام بياورد و پيروزى را به نام خود ثبت كند، يك بار ديگر دنيا را متعجب كرد؛ آن روزى كه توانست با پيشرفت علمى خود در مسئلهى هستهاى و مسائل ديگر علمى، توانائيهاى خود را اثبات كند، يك بار ديگر چشمهاى افراد صاحبنظر را متعجب و خيرهى به خود كرد. من عرض مىكنم راه طولانىاى در پيش داريد و در اين راه طولانى، موفقيتهاى بيشمارى در انتظار شماست. آنچه كه تا كنون ملت ايران از موفقيتها به دست آورده است، در مقابل آنچه كه به بركت ايستادگى و روشنبينى و آگاهى، در آينده انشاءاللَّه به دست خواهد آورد، چيزى محسوب نميشود. آيندهى ملت ايران از گذشتهى او بمراتب بهتر خواهد بود.
مربوط به :بيانات در مراسم هيجدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره) – 1386/03/14
در آن خطوط اساسىِ مهمى كه لازم بود به عنوان امتياز عرض بكنيم، مواضع قاطع شما در قضيهى هستهاى بود كه آن هم يكى از نقاط برجسته است. خيلى خوب عمل كرديد. كار درست همين بود كه دولت را الزام كنيد به ايستادگى؛ دولت هم خودش علاقهمند به اين كار و پيشرو در اين كار است. اين درست بر طبق مصلحت كشور و مصلحت آينده است. به طبقات كمدرآمد و ضعيف هم مانند قبل اهتمام داشته باشيد.
مربوط به :بیانات در ديدار نمايندگان هفتمين دوره مجلس شوراى اسلامى – 1386/03/08
يك مسأله اين است كه امروز، موضوع علم براى كشور ما يك موضوع حياتى است؛ و علم هم به ميزان زيادى به شما مجموعهى دانشگاهى متكى است. امروز دانشگاه بايد احساس بكند كه كشور در يك نقطهى عطفى قرار گرفته است كه با دو گونه حركتِ دانشگاه، دو مسير متباين و متعارض از اين نقطهى عطف بوجود خواهد آمد؛ اگر يك طور عمل كنيم به يك سمت خواهيم رفت، اگر به گونهى ديگرى عمل كنيم، به سمت ديگر و نقطهى مقابل آن خواهيم رفت؛ پس در يك چنين لحظهى حساسى قرار داريم. امروز مناسبات بينالمللى روى قدرت مىچرخد. مىبينيد ديگر، قدرتها به اتكاء و استناد قدرتمندى خودشان، زور مىگويند و بىمنطق و بىاستدلال حرف مىزنند. جُرم خيلى از دولتهاى متوسط و دست پائين هم اين است كه زورگوئى آنها را به راحتى قبول مىكنند؛ لذا زورگوئى بر اساس قدرت، امر رائجى شده است. در همين قضيهى هستهاى، در مسألهى خاورميانه، در قضاياى گوناگون سياسى و در مسائل گوناگونى كه داريم، وقتى با دولتها صحبت مىشود، مىگويند: چكار كنيم، امريكا مىگويد! يعنى اين يك حجت قاطع است كه چون امريكا داراى قدرت و زور است، ديگر چارهاى نيست. اين قدرت – كه امروز محور همهى تحركات بينالمللى شده – متوقف است به علم؛ و لذا ثروت امريكا هم ناشى از علم است، توانائيهاى تبليغاتىاش هم ناشى از علم است، موقعيت بينالمللىِ سياسىاش هم ناشى از علم است. علم است كه يك كشور را به يك اقتدارى مىرساند؛ علم، اينقدر براى كشورها مهم است.
مربوط به :بیانات در ديدار اساتید دانشگاههاى استان خراسان در دانشگاه فردوسى – 1386/02/25
امروز استقلال ملت ما يك نمونهى مثل زدنى در همهى دنيا شده است. ما بايستى اين استقلال را در همه چيز از خودمان نشان بدهيم. استقلال يعنى در مقابل حركت قدرتمندان عالم، حالت انفعال به خود نگيريم. آنچه كه منفعت ماست، آنچه كه مصلحت ماست، آنچه كه با هدفهاى ما و آرمانهاى ما منطبق است، آن را دنبال كنيم؛ زير فشار تبليغات دشمن و كار سياسى دشمن قرار نگيريم. و ملت ما نشان داده كه اين قدرت را دارد كه در مقابل فشارها مقاومت كند. يك دورهاى شرق و غرب عالم، دست به دست هم دادند و اين ملت را زير فشار يك جنگ سنگين و سخت هشتساله قرار دادند، ولى ملت با كمال قدرت تحمل كرد. بعد از آن تا امروز، زير فشارهاى تبليغاتى، زير فشار تحريم اقتصادى قرار داشتيم. حالا تازه ما را به تحريم اقتصادى تهديد ميكنند! كِى بوده است كه ما تحريم اقتصادى نداشته باشيم؟ ما همين پيشرفتهاى علمى در زمينهى هستهاى و غير اينها را در حال و هواى تحريم اقتصادى به دست آورديم. اين را غربىها هم ميدانند؛ ميفهمند. البته در داخل متأسفانه، عدهاى هستند كه به قدرى مجذوب و فريفتهى حرف غرب و تفكر غرب و مبانى غربند كه حاضر نيستند بشنوند و قبول كنند؛ حتّى آنچه را هم كه پيشرفت علمى در كشور به وجود آورده است، تا ديگران تصديق نكنند، اينها قبول نمىكنند!
مربوط به :بيانات در ديدار دانشجويان دانشگاه فردوسى مشهد – 1386/02/25
ملت ما، هم در زمينههاى علمى، هم در زمينههاى سياسى، امروز در جهان يك ملتِ داراى نشان و شناخته شده است؛ يك چهره است در ميان ملتها. در زمينههاى علمى، ما به نسبت اين زمان پيشرفته هستيم. البته عقبماندگىهاى دويست ساله را در ظرف بيست سال و سى سال نمىشود جبران كرد؛ اما در اين بيست و چند سال، ما با سرعت بسيار بيشترى نسبت به همين مدت زمانى جلو رفتهايم. امروز شما نگاه كنيد؛ جوانان ما در زمينهى انرژى هستهاى، در زمينهى سلولهاى بنيادى، در زمينهى ضايعات نخاعى و در دهها زمينهى ديگر – كه اگر ملت ما از آنها بروشنى آگاه بشوند، شادمان خواهند شد – پيشرفت داشتهاند. برجستگان علمى كشور ما امروز توانستهاند در دنيا بدرخشند و تحسين جهانيان را جلب كنند.
مربوط به :بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى – 1386/01/01
تهديد مىكنند كه تحريم مىكنيم. تحريم نمىتواند به ما ضربهاى بزند. مگر تا حالا تحريم نكردهاند؟ ما در حال تحريم به انرژى هستهاى رسيدهايم؛ ما در حال تحريم به پيشرفتهاى علمى رسيدهايم؛ ما در حال تحريم به اين سازندگىهاى وسيع در كشور رسيدهايم. تحريم در شرائطى حتّى ممكن است به نفع ما تمام شود؛ از اين جهت كه همت ما را براى تلاش و فعاليت بيشتر كند.
مربوط به :بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى – 1386/01/01
در مورد مقابلهى با پيشرفت علمى هم يك نمونهى مهمش همين مسئلهى انرژى هستهاى است. در گفتهها، در گفتگوهاى سياسى و غيره مىگويند دولتهاى غربى با دارا بودن قدرت هستهاى در ايران موافق نيستند؛ خب نباشند. مگر ما براى به دست آوردن قدرت هستهاى از كسى اجازه خواستيم؟ مگر ملت ايران با اجازهى ديگران وارد اين ميدان شده است كه بگويند ما موافق نيستيم؟ خب موافق نباشيد. ملت ايران موافق است و مايل است اين انرژى را داشته باشد. من سال گذشته هم در اجتماع روز اول فروردين در اينجا گفتم كه انرژى هستهاى براى كشور ما يك ضرورت است، يك نياز بلندمدت است. امروز اگر مسئولين كشور در به دست آوردن انرژى هستهاى كوتاهى كنند، نسلهاى بعد آنها را مؤاخذه خواهند كرد. ملت ايران و كشور ايران به انرژى هستهاى و اين توانايى براى زندگى – نه براى سلاح – احتياج دارد. عدهاى مىنشينند همان حرف دشمن را تكرار مىكنند كه: آقا! چه لزومى دارد؟ چه لزومى دارد؟ آيندهى كشور را به خطر انداختن، نياز فرداهاى كشور را بكلى نديده گرفتن، اين اشكالى ندارد؟ آيا مسئولين كشور حق دارند به نسلهاى آينده خيانت كنند؟ امروز نفت را برداريم مصرف كنيم؛ يك روزى اين نفت تمام خواهد شد. آن روز ملت ايران براى برق خود، براى كارخانهى خود، براى گرماى خود، براى روشنايى خود، براى حركت زندگى خود، دست نياز دراز كند به سوى كشورهاى ديگر تا به او انرژى بدهند؟ اين براى مسئولينِ امروز كشور جايز است؟ عدهاى حرف دشمن را تكرار مىكنند. همانهايى كه ملى شدن نفت را كه به وسيلهى دكتر مصدق و مرحوم آيةاللَّه كاشانى انجام گرفت، امروز تمجيد مىكنند – كه آن كار، نسبت به اين كار كوچك بود؛ اين از او بزرگتر است – همانها امروز نسبت به انرژى هستهاى همان حرفى را مىزنند كه مخالفين مصدق و كاشانى آن روز مىگفتند. اينها قابل قبول نيست. ما در اين راه پيش رفتيم، با ابتكار خودمان پيش رفتيم. مسئولين كشور ما هيچ بىقانونى هم نكردند. همهى فعاليتهاى ما در مقابل چشم آژانس هستهاى است، ايرادى هم ندارد؛ ما حرفى نداريم كه زير نظر آنها باشد. جنجال كردن و فشار وارد آوردن روى ملت ايران براى اين مسئله، استفادهى ابزارى كردن از شوراى امنيت سازمان ملل، براى قدرتهاى مقابل ملت ايران زيان به بار خواهد آورد. اين را من بگويم؛ اگر قرار باشد بخواهند از شوراى امنيت استفادهى ابزارى كنند، و بخواهند اين حق مسلّم را از اين راه نديده بگيرند، ما تا امروز آنچه را كه انجام داديم، برطبق قوانين بينالمللى انجام داديم؛ اگر آنها بخواهند بىقانونى كنند، ما هم مىتوانيم بىقانونى كنيم و خواهيم كرد. اگر بخواهند با تهديد و اعمال زور و خشونت رفتار كنند، بدون ترديد بدانند ملت ايران و مسئولين ايران در مقابل دشمنانى كه به آنها تعرض كنند، از همهى ظرفيت خود براى ضربه زدن استفاده خواهند كرد.
مربوط به :بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى – 1386/01/01
سند چشمانداز هدفهايى را معين كرده، كه ما ديديم با اين وضعيت، ما به سند چشمانداز و اهداف آن، نخواهيم رسيد. سرمايهگذاريهايى بايد انجام بگيرد كه طبق محاسباتى كه كردهاند، رشد آنها بايد حدود دوازده درصد در سال باشد. اين، خيلى رقم بالايى مىشود. فقط در بخش نفت محاسبه كردند كه در طول ده سال آينده، 170 ميليارد دلار بايد سرمايهگذارى كنيم؛ يعنى سالى 17 ميليارد. دولت قادر است اين سرمايهگذارى را انجام بدهد؟ اينها خارج از توان دولت است. علاوهى بر همهى اينها، دولت وظائف سنگينى در حوزههاى راهبردى، در فعاليتهاى جديد، سرمايهگذاريهاى فراوان در زمينهى فناوريهاى پيشرفته دارد. كارهايى كه بخش خصوصى به طور طبيعى انجام نمىدهد، اينها را بايد دولت انجام بدهد و آيندهى كشور متوقف به اينهاست؛ مثل همين مسئلهى هستهاى.
مربوط به :بيانات در ديدار مسئولان اقتصادى و دستاندركاران اجراى اصل ۴۴ قانون اساسى – 1385/11/30
دشمنان سعى كردند مسئلهى هستهاى را در كشور ما از چشم مردم بيندازند، يك عده هم شروع كردند به اينها كمك كردن. عرض مىكنم همين آدمهاى كوتهفكر و سطحىنگر، احياناً هم بعضىشان دلدادهى به آن سوى مرزها، مىگويند: انرژى هستهاى را مىخواهيم چه كار كنيم؟! با اين خرج زياد، با اين زحمت زياد، با اين همه دردسر. اما ملت تسليم نشد. مردم ما بيدار بودند، فهميدند كه مسئلهى هستهاى، فقط مسئلهى امروزِ كشور ما نيست؛ مسئلهى فرداهاى كشور و آيندهى كشور است؛ مسئلهى سرنوشت كشور است. اين حق مسلّم خيلى از كشورها و ملتهاست، اما مثل شما نمىآيند توى ميدان تا اين حق را مطالبه كنند. نتيجه چه مىشود؟ نتيجه اين مىشود كه آن كسانى كه توانستهاند انرژى هستهاى را به دست بياورند، در آيندهى نهچندان دورى خواهند توانست سرنوشتِ انرژى دنيا را در دست داشته باشند. حالا آنها نفت را ندارند، ولى اگر همين نفت – فعلاً انرژى كنونى ما نفت و گاز است – كه در اختيار كشور ما و كشورهاى اين منطقهى خليج فارس هست، در دست ديگران بود و بنا بود آنها به ما بدهند، من بارها گفتهام كه نه بشكهاى، هر بطرىاش را گرانتر از قيمتى كه ما امروز به آنها يك بشكه را مىفروشيم، به ما مىفروختند؛ با هزار تحميل. آنها مىخواهند فردا كه نفتى وجود نداشت در دنيا – نفت كه تا ابد نمىماند، تمام مىشود – اختيار انرژى در دست آنها باشد. ملتهايى كه مىتوانند خودشان توليدِ انرژى كنند، نكنند؛ اين را مىخواهند، دنبال اينند. ملت ما اين را فهميد، ايستاد. خوشبختانه مسؤولان ما آگاهانه دنبال اين قضيه رفتند و تصميمشان هم جدى است، به جاهاى بسيار خوبى رسيدهاند؛ انشاءاللَّه به جاهاى بهترى هم خواهند رسيد.
مربوط به :بيانات در ديدار مردم آذربایجان شرقی – 1385/11/28
انرژى هستهاى كه براى ملت ايران يك دستاورد بومى است، افتخار اينجاست. اين، براى دنياى اسلام مايهى افتخار است. اينكه حالا بنشينند امريكاييها و انگليسيها و چند تا از دولتهاى عربى – يكى يا چند تا – راجع به انرژى هستهاى ايران و اينكه بايد ما نگذاريم، بايد تحريم كنيم، بايد چه كنيم، بايد خيال اسرائيل را از اين جهت آسوده كنيم، با هم بحث كنند، اين از طرف دولتهاى اسلامى يك خطاى سياسى است. دولتهاى اسلامى بايد افتخار كنند؛ بايد بدانند اين قوت، قوتِ آنهاست.
البته ملت ايران بدون ترديد از حق خود نمىگذرد و مسئولان كشور هم حق ندارند از حق ملت ايران صرفنظر كنند.
مربوط به :بيانات در ديدار مردم قم در سالروز عيد سعيد غدير خم – 1385/10/18
غرب بویژه پس از سردمداری آمریكا، با ستمهای آشكار و رفتارهای بی منطق و استكبار و غرور بی حد و حصر، در جهان اسلام به یك ضد ارزش تبدیل شده است. رفتار آنان با مردم فلسطین و متقابلاً رفتار آنان با دولت خونخوار صهیونیست؛ موضع آنان در قبال اعتراف رژیم صهیونیستی به سلاح اتمی و متقابلاً موضع آنان در برابر استفاده غیرنظامی ایران از انرژی هستهئی؛ حمایت آنان از حملهی نظامی بر لبنان و كمك تسلیحاتی و سیاسی به حمله كننده و متقابلاً ضدیت آنان با مدافعان جان بركف لبنانی؛ باجگیری دائمی آنان از دولتهای عربی و متقابلاً باج دهی همیشگی آنان به رژیم صهیونیستی؛ حمایت از اهانتكنندگان به مقدسات اسلام و حتی افتراء و اهانت صریح بلندپایگان غربی ازقبیل پاپ به این آئین الهی و متقابلاً جرم شمردن تحقیق و تردید دربارهی هولوكاست و كیان صهیونیستی؛ حمله نظامی و كشتار و ویرانی در عراق و افغانستان بنام دمــــوكراسی، و متقابلاً توطئه بر ضد دولتهای منتخب مردمسالار در فلسطین و عراق و آمریكای لاتین و هر جای دیگری كه عوامل آمریكا و صهیونیست بر سر كار نیامده باشند؛ غوغای مبارزه با تروریسم و متقابلاً گفت و گوی پنهانی و حتی كمك به تروریستهای جرّار در عراق و غیره..
این رفتارهای نامعقول و كینه توزانه بر ملتهای مسلمان حجت را تمام كرده و به بیداری اسلامی كمك رسانده است.
مربوط به :پيام رهبر معظم انقلاب اسلامی بمناسبت كنگره عظيم حج – 1385/10/08
همين شعار انرژى هستهاى – كه مردم ما در هر نقطهى كشور و به هر مناسبتى آن را مطرح مىكنند و يك خواست ملى را اينطور در صحنه تجسم و عينيت مىبخشند – نشاندهندهى حضور آگاهانهى مردم در صحنه است. حضور مردم در صحنه، معنايش اين است كه آحاد مردم – پير و جوان، قشرهاى مختلف، مرد و زن در هر نقطهاى از كشور – مسائل اساسى كشور را مسائل خودشان بدانند؛ مسائل علمى و پيشرفت علمى و فنى را مسئلهى اساسى خودشان به حساب آورند؛ پايبندى كشور و نظام و مسئولان به ارزشهاى اساسى انقلاب را به عنوان يك خواست حقيقى خودشان همهجا مطرح و مطالبه كنند؛ اينها حضور مردم در صحنه است. حضور مردم در صحنه يعنى بىتفاوت نبودن؛ سرنوشت كشور را رها نكردن؛ بىرغبت نبودن نسبت به حوادثى كه در كشور مىگذرد؛ اين معناى حضور در صحنه است.
مربوط به :بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم در آستانه انتخابات مجلس خبرگان – 1385/09/22
اين حرف مستكبران و قدرتمداران دنيا و صاحبان امر و نهى در مسائل جهانى است كه اعتراف مىكنند بدون حضور و خواست ايران، مسائل مهم منطقهى خاورميانه قابل حل شدن نيست؛ بايد نظر ايران را خواست؛ بايد نظر ملت ايران را دانست. عملاً هم آنجايى كه ملت بر يك چيزى پافشارى مىكند، همهى دستگاههاى قدرت جهانى – بر روى هم – نمىتوانند در مقابل خواست ملت ايران حرف خودشان را پيش ببرند. در همين قضيهى انرژى هستهاى، همه بر اين متفق شدند كه ايران بايد اين فناورى و پيشرفت را نداشته باشد؛ اما ملت ايران يكپارچه بر دارا شدنِ اين حق پافشارى كردند؛ و نتيجه اين شده است كه خود را به مراحل بسيار پيشرفتهى اين كار رساندهاند؛ و البته اين پايان كار نيست؛ باز هم انشاءاللَّه پيشرفتهاى بيشترى خواهند داشت.
مربوط به :بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم در آستانه انتخابات مجلس خبرگان – 1385/09/22
آحاد مردم، مردم بخشهاى مختلف كشور و قشرهاى گوناگون جامعه، در يك هماهنگى مطلوب و با يك برخوردِ هوشمندانهى متناسب با يك ملت بزرگ، مسائل كشورشان را دنبال مىكنند. مردم شعارها و آرمانهاى ملى را با درك كامل بر زبان جارى مىكنند؛ مثل همين شعارهايى كه شما امروز داديد و در همه جا راجع به پيشرفتهاى علمى، انرژى هستهاى و موقعيتهاى سياسى كشور در سطح بينالمللى شعار مىدهند.
مربوط به :بيانات در ديدار مردم گرمسار – 1385/08/21
خوشبختانه مىبينيد امروز مسئولان كشور، خود رئيس جمهور در رأس آنها، به معناى واقعى كلمه، همهى وقتشان را دارند براى مردم صرف مىكنند.
اقتدارِ بينالمللى ملت ما، روحيهاش را تقويت كرده است؛ امروز همين مسئلهى انرژى هستهاى را – كه اين، يك مسئله است؛ همهى مسائل ما كه نيست – در سطح بينالمللى همه پذيرفتهاند كه ايران بر سرِ اين خواستهى به حق و حق طبيعى خود، محكم ايستاده است. اين اقتدار در عرصهى بينالمللى، روحيهى مردم را هم به نوبهى خود بالا مىبرد.
مربوط به :بيانات در ديدار مردم گرمسار – 1385/08/21
روحيه ى ملت خودِ ما هم يك روحيه ى اميدوارانه و بالاست. همين شعارى كه شما داديد و همه جاى اين كشور اين شعار را راجع به انرژى هسته اى مى دهند، يك چيز ساده و عادى نيست؛ خيلى از ملتها نه مى دانند انرژى هسته اى چيست، نه مى دانند حق مسلّم آنهاست؛ و نه اگر بدانند، مى توانند در اين زمينه قدم از قدم بردارند؛ اما ملت ما هم مى داند كه انرژى هسته اى يك شاخص بزرگ و نمايان براى پيشرفت به تناسب پيشرفتهاى امروزِ علمىِ دنياست كه اگر ملتى نداشت، كلاهش پسِ معركه است؛ و مى داند كه اين حق مسلّم آنهاست و اين را شعار مى دهند و از ته دل از مسؤولينشان مى خواهند؛ و هم مى دانند كه كشورشان قادر است بدون اعتناى به ديگران، بدون دراز كردن دست نياز به سوى ديگران، اين حق مسلّم خودش را بگيرد و به دست آورد. اين، خيلى چيز مهمى است. اين، روحيه ى ملت ماست؛ اين، اميد ملت ماست.
مربوط به :بيانات در ديدار مردم استان سمنان – 1385/08/17
امروز شما ببينيد در همين قضيه ى انرژى هسته اى – كه سعى مى كنند در دنيا جنجال كنند – وضعيت دنيا نسبت به ما چيست؛ بخصوص وضعيت كشورهاى آسيا و خاورميانه و كشورهاى اسلامى. حالا امريكاييها مثل هميشه دهانشان را باز مى كنند، چشمشان را مى بندند و هر چه به دهنشان مى آيد، مى گويند: دنيا با غنى سازى ايران مخالف است(!) نه، شماييد كه دنيا را نمى شناسيد؛ دنيا را نمى بينيد. ملتهاى دنيا كه هيچ، حتى دولتهاى دنيا كه نشانه ى آن بيش از صد كشور غيرمتعهد و حدود پنجاه كشور اسلامى است كه در كنفرانس اسلامى و در جنبش عدم تعهد گرد آمده اند و چند مجموعه ى ديگر كه اكثريت قاطع كشورهاى دنيا هستند، همه طرفدار اين هستند كه انرژى هسته اى از انحصار چند قدرت مدعى و طلبگار جهانى بيرون بيايد و ملت ايران را براى اينكه در اين راه شجاعانه ايستاده، از ته دل تحسين و تشويق مى كنند. ملت ايران در راه افتخار خود، با قدرت و با نشاط و با تلاش – با اين نسلِ فرزانه و فهميده و آگاهى كه امروز بحمداللَّه روزبه روز در حال رشد است – (اين نسل جوانِ عزيز ما) تفكرات خودش را، كه بافته هاى ذهنى دنياى غرب را به چالش كشيده و زير علامت سؤال برده، روزبه روز رشد خواهد داد و عمق خواهد بخشيد و آنها را مثل هداياى معنوىِ ارزشمندى به دنياى اسلام و ملتهاى مسلمان تقديم خواهد كرد؛ و جبهه ى استكبار مجبور است عقب نشينى كند.
مربوط به :بيانات در ديدار مردم استان سمنان – 1385/08/17
ترساندن سنّى از هلال شيعى، و هراساندن شيعه از تندروى تكفيرىها، و نيز ترساندن دولتها از نيروى هستهاى جمهورى اسلامى، و جدا كردن جمهورى اسلامى از همسايگانش، همه و همه از استراتژىهاى سياست امريكا و بريطانيا است. همهى ما بايد در سطح بالايى از آگاهى قرار داشته باشيم و به دام آنها نيفتيم.
مربوط به :بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران – 1385/07/21
در جنگ، عقبنشينى يك تاكتيك است؛ عقبنشينى فرار نيست – اين را آدمهايى كه جنگ را ديدهاند، خوب ميدانند، مىفهمند – همچنانى كه پيشروى تاكتيك است، عقبنشينى هم تاكتيك است. يك جا فرمانده لازم ميداند عقبنشينىِ تاكتيكى بكند، كه اگر نكند، خيانت است؛ همچنانى كه اگر آنجايى كه بايد پيشروى كند، پيشروى نكند، خيانت است. فرق عقبنشينى تاكتيكى با فرار چيست؟ تفاوتش اين است كه تحت انتظام فرماندهى و يك عمل منضبط است. فرار، يك عمل غيرمنضبط است و ناشى از رها شدنِ آن ريسمان محكمى است كه انسان به آن چنگ زده و ناشى از خالى شدن و تهى شدن است. آنجايى كه لازم است، به جلو حركت ميكنيم؛ آنجايى كه لازم است، با تندى؛ آنجايى كه لازم است، با كندى؛ آنجايى كه لازم است، يك قدم به عقب، دو قدم به جلو. خداى متعال هم كمك ميكند. در قضيهى هستهاى هم همين كار شده و بعد از اين هم خواهد شد.
ما آن دو سال، دو سال و نيم، آن مشىاى كه داشتيم، اگر آن مشى را نميكرديم، امروز ممكن بود خودمان را ملامت كنيم، بگوييم چرا آن راه را تجربه نكرديم؟ حالا نه، با دلِ قرص و با ديد روشن، ميدانيم داريم چه كار ميكنيم. آن راه را هم تجربه كرديم و ديديم؛ هيچكس احتجاجى بر عليه دستگاه و نظام، نسبت به اين ممشايى كه آقاى رييسجمهور در باب مسئلهى هستهاى تشريح كردند، ندارد. راه همين است. ما آن راه ديگر را هم تجربه كرديم؛ روشن شد. البته روشن بود، حالا سندهاى اينها هم يك روزى انشاءاللَّه منتشر خواهد شد. كلمهكلمهى حوادث اين روزهاى گوناگون ثبت و يادداشت و ضبط شده است؛ يك روزى در اختيار افكار اين ملت قرار خواهد گرفت و انشاءاللَّه روشن خواهد شد كه در اين مدت چه گذشته است. آن روز هم معلوم بود، منتها خوب، لازم بود. آن حركت، حركتِ لازمى بود و آن انجام گرفت. امروز هم اين حركت، حركتِ درستى است. سياست ما در مورد مسئلهى هستهاى، سياست روشنى است: پيشرفت، پافشارى برحق ملت ايران بدون عقبنشينى؛ البته با منطق روشنى كه داريم. هدف هم هدفِ انسانى و روشنى است.
مربوط به :بيانات در ديدار كارگزاران نظام – 1385/07/18
بنده از چند سال قبل از اين، مسئلهى توليد علم و نهضت علم و خطشكنى علمى را مطرح و درخواست كردم. امروز خوشبختانه اين به يك خواست عمومى در محيطهاى دانشجويى و علمى تبديل شده است. مىبينيم بارها از زبان دانشجوها و اساتيد تكرار ميشود. ما هم با پيشرفتهايى كه در زمينههاى مختلف علمى و فناورى داشتهايم – كه خوب، خيلىهايش هم آشكار است و در تبليغات آمده؛ مثل مسائل مربوط به انرژى هستهاى و غيره؛ خيلىهايش هم نيامده؛ يعنى واقعاً كارهاى نيمهكارهاى است كه در جهت كاملتر شدن و كامل شدن هست، و ما در كشور زياد داريم – به اين چيزها افتخار ميكنيم. و همينطورى كه گفتم، نگاهمان نگاهِ اميدوارانه است و به عنوان اينكه «ما ميتوانيم».
اما يك نكته را بايد بگوييم: خطشكنى علمى و عبور از مرزهاى علم همچنان در كشور ما، جدى نشده است. ما ميخواهيم علما و دانشمندان ما، راههاى ميانبر را پيدا كنند؛ راههاى كشف نشده را از اين بينهايت مسيرهايى كه در عالم طبيعت وجود دارد و بشر بايد يكى پس از ديگرى كشف بكند. ما ميخواهيم راههاى كشف نشده را كشف بكنيم. اينى كه ميتوانيم فلان ابزارِ فناورى را، فرض كنيد سانتريفيوژرا براى كار هستهاى، كه ديگران قبل از ما، سالها پيش، پيدا كردند و توليد كردند و استفاده و بهرهبردارى كردند، خودمان بسازيم، البته كار بزرگى است كه بدون كمك ديگران توانستهايم انجام بدهيم و نسلهاى جديد آن را توليد كنيم، در اين شكى نيست؛ اما اين يك كار بكر نيست؛ اين كار انجام شده و راه رفتهاى است كه ديگران رفتهاند و ما هم كه بنا بوده تا پنجاه سال ديگر، تا صد سال ديگر محروم بمانيم – بنا نبود اين فناورى و اين دانش به كشورى مثل كشور ما و ملت ما داده بشود – جوانها، دانشمندان و پژوهشگران ما توانستهاند با پيگيرى و تلاش خودشان به دست آورند و اين چيز باارزشى است؛ اما من ميگويم در زمينهى علم و فناورى، آن كارى را كه ذهن بشر به آن دست نيافته است، آن را وجههى همت قرار بدهيد و دنبال بكنيد؛ اين طورى است كه ما خط مقدم علم را شكستهايم و يك قدم به جلو برداشتهايم. آن وقت ميتوانيم اين را ادعا بكنيم؛ و اين ممكن است. البته برداشتن قدمهاى جديد، مستلزم پيمودن راههاى رفتهشده و طىشدهى به وسيلهى ديگران است؛ در اين شكى نيست. اما هيچوقت نبايد ذهن را از كاوش و جستجو براى يافتن راههاى ميانبر محروم و ممنوع كرد. ما اين را در كشور لازم داريم.
مربوط به :بيانات در ديدار اساتید و اعضاى هيأت علمى دانشگاهها – 1385/07/13
يك نكتهى ديگر مربوط به روند رشد علمى كشور است؛ كه بعضى از دوستان گفتند اين روند كُند است. من ميخواهم بگويم نه، اتفاقاً روند رشد از جهت شتابان بودن، جزوِ شتابندهترين روندهاى رشد علمى در دنياست. اين با محاسبهى علمى معلوم شده است؛ يعنى ما از لحاظ روند رشد علمى و فناورى در كشور، جزو شتابندهترينها در سطح دنيا هستيم. منتها چون فاصله خيلى زياد بوده، اين شتاب، الان نتايجش را بهروشنى نشان نميدهد. چنانچه همين شتاب و آهنگ حركت را بتوانيم به توفيق الهى ده، پانزده سال حفظ كنيم و پيش برويم، آن وقت كاملاً خودش را نشان خواهد داد. من البته مثالهاى زيادى براى اين دارم. بعضى از مثالها ممكن است براى شما محسوس نباشد؛ چون آنچه را كه ممكن است من به عنوان آمار ذكر كنم، شما از آن اطلاعى نداريد، لذا محسوس نيست. اما حالا همين چيزهايى كه محسوس است و مشاهده ميشود، مثل همين تحقيقات مربوط به انرژى هستهاى ؛ اين، به دست آمده از آن نقطهاى است كه ما حركتمان را از آن نقطه شروع كرديم. فاصلهاش، يك فاصلهى دهشتآور است؛ ولى اين كار انجام گرفت.
مربوط به :بيانات در ديدار نخبگان جوان – 1385/06/25
امروز به نظر ما مهمترين مسئلهى دنياى اسلام، مسئلهى اتحاد است. اگر اين اتحاد انجام شد، ما پيشرفت علمى هم مىتوانيم پيدا كنيم؛ پيشرفت سياسى هم مىتوانيم پيدا كنيم. شما مىبينيد دشمنان دنياى اسلام چه فشارى بر روى مسئله انرژى هستهاى در ايران دارند. آنها مىدانند كه ما دنبال بمب اتم نيستيم. آنها از پيشرفت علم در اين كشور، از پيشرفت فناورى در يك كشور اسلامى ناراحتند. يك كشور اسلامىاى كه نشان داده كه تسليم سياستهاى امريكا نيست؛ نشان داده كه از امريكا نمىترسد. اين كشور اسلامى بايد به پيشرفت مهمترين تكنولوژى امروز دنيا – يعنى تكنولوژى هستهاى – مجهز نباشد. آنها به خاطر اين، فشار را وارد مىكنند. البته ما تصميم خودمان را گرفتهايم. ملت ايران در طول بيست و هفت سال بعد از انقلاب، با تجربه فهميده است كه تنها راه خلاصى از كيد دشمنان، توكل به خدا و صبر در ميدان و مجاهدت است. ما اين راه را تا امروز رفتهايم و ثمرات شيرين آن را چشيديم و به حول و قوهى الهى در ادامه هم همين راه را با قوت تمام خواهيم رفت، كه آثارش را هم مىبينيم.
مربوط به :بيانات در ديدار شركت كنندگان در همايش كنفرانس وحدت اسلامى – 1385/05/30
بايد تلاش كرد اين اتفاق نيفتد كه اين جوان را كه حالا تا اينجا با شوق و ذوق دويده، به خيال اينكه حالا يك كارى خواهد شد، ببيند كه هيچ كارى دستش نيست و هيچ مسئوليتى به گردنش نيست – مسئوليت ادارى مورد نظر من نيست، مسئوليت علمى؛ يعنى كار و تلاش علمى كه او را خرسند و خوشحال كند – عدهاى از جوانها به اينجا آمدند و در اين حسينيه در مورد برنامههاى هستهاى ما نمايشگاه گذاشتند و غرفههاى گوناگونى درست كردند كه بنده اين بخشهاى مختلف را ببينم؛ من چند ساعت اين غرفهها را ديدم. يكى از چند نكتهى بسيار برجسته و خوشحالكنندهاى كه بنده را متوجه خودش كرد، اين بود كه من ديدم اين جوانها – غالباً شايد صدى نود جوانها بين بيست و سى ساله بودند – احساس اشتغال، احساس كار كردن و احساس هويت علمى و عملى ميكنند. اين، چيزِ خيلى باارزش و مهمى است. ما بايد اين احساس را در كل مجموعهى جوانان و دانشجويانى كه مقاطع مختلف دورههاى تحصيلاتى تكميلى را ميگذرانند، به وجود بياوريم؛ اينها هم رشد ميكنند، هم فايده ميدهند.
مربوط به :بيانات در ديدار رؤساى دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى – 1385/05/23
نعمت بزرگ ديگرى كه امروز در كشور ما وجود دارد، شكوفايى استعدادهاست. آن روز اين جوانهاى فعالِ در انرژى هستهاى به همين حسينيه آمده بودند و يك نمايشگاه درست كرده بودند؛ يك عرصهى مينياتورى از يك حركت و واقعيت عظيم، كه انسان از ديدن اين همه پيشرفت لذت مىبرد؛ اما من بيشتر از ديدن اين جوانها لذت بردم. يك جوان كمسال، متدين و داراى عرق و همت، رئيس يك مجموعهى بزرگ است – افراد را آقاى آقازاده به ما معرفى مىكرد – يك جوان، فلان پروژهى عظيم را راه انداخته است؛ انسان حظ مىكند. اين جوانهاى ما كجا بودند؟! اينها را كه ما از خارج نياوردهايم. اينها همين زمين حاصلخيزِ فطرت انسانى در كشور ما هستند. تربيت باران و خورشيد انقلاب و اسلام اينها را بارور كرد و رشد و شكوفايى داد. نظير اين در صد جاى ديگر هست. حالا انرژى هستهاى معروف شده، اين را مىدانند؛ اما در جاهاى ديگر هم نظير اينها وجود دارد و من خودم از نزديك مواردى را ديدهام.
مربوط به :بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى – 1385/03/29
اصل چهارم، تقويت خودباورى و اعتماد به نفس ملى است. اين اعتماد به نفس، در همه جاست. ما اكنون در زمينهى مثلاً علوم تجربى،نمونههايىاش را ديدهايم كه حالا يكىاش فناورى هستهاى است، يكىاش توليد سلولهاى بنيادى است، يكىاش كارهاى خوبى است كه در بخشهاى گوناگون انجام دادهاند و من حالا نمىخواهم پيش از موعد آنها را تصريح و بيان كنم، كه به نفع پيشرفت دانش بشرى هم هست.
مربوط به :بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى – 1385/03/29
من به شما بگويم كه اهميت به كارگيرى انرژى هستهاى و به دست آوردن فناورى هستهاى در كشور ما، از كشف و استخراج نفت – آن روزى كه براى اولبار در كشور ما نفت استخراج شد – بيشتر است.
مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان انرژی اتمی و كارشناسان هستهای – 1385/03/25
اين كشور، در يك چنين شرايطى است؛ اين كشور مىخواهد پيش برود، اين كشور مىخواهد حركت بكند؛ ما اين چيزهايى كه حالا شما در زمينهى فناورى هستهاى و پيشرفتهاى علمى مىشنويد، اينها فقط بخشى از بسيارِ آن چيزى است كه در كشور اتفاق افتاده.
مربوط به :بيانات در ديدار جمعى از كارگردانان سينما و تلويزيون – 1385/03/23
امروز هر حركت علمى و تحقيقى كه بخواهد در علوم مختلف در اين كشور انجام بگيرد، استادان كار و محققان مىتوانند دهها، صدها، هزارها ذهن آماده را براى افتادن در اين كار پيدا كنند. ما امروز در همين مسألهى فناورى هستهاى – كه مسألهى روز ملت ما و مسألهى روز دنياست – با اينكه سابقهاى هم نداشتيم و از ديگران هم چيزى به وام نگرفتيم، توانستهايم صدها جوان مؤمن و انديشمند و كارآمد، با مغزهاى فعال و با سرپنجههاى هنرمند و قدرتمند، گرد بياوريم، تا بتوانند اين بار سنگين را براى ملت ما بر دوش بگيرند و به پيش ببرند. و در همهى بخشها همينطور است.
مربوط به :بيانات در مراسم هفدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره) – 1385/03/14
دانشمندان جوان ایرانی با موفقیت بزرگ خود در دانش هستهای در واقع آینده بلندمدت انرژی ملت ایران را تضمین كردند و این سررشته را نباید به هیچ قیمتی از دست داد زیرا هرگونه عقب نشینی از این میدان صددرصد ضرر است.
مربوط به :دیدار نمایندگان مجلس با رهبر انقلاب – 1385/03/07
جامعهى ما، يك جامعهاى است كه دارد با قدرت پيش مىرود. مستكبرين عالم را مىبينيد كه چطور دارند يقهشان را پاره مىكنند! اين حرفهايى كه امثال بوش و اطرافيان او مىزنند، اينها يقه پاره كردن است، دارند يقهى خودشان را پاره مىكنند. اين به خاطر همين است كه شما داريد با قدرت تمام پيش مىرويد. جامعهى ايرانى توقف نكرده است. انقلاب آمد، راه را باز كرد و به اين قدرت اعتماد به نفس افزود. در قبل از پيروزى انقلاب، هم راهها را مىبستند و هم انگيزهها را سست مىكردند و مىگفتند آقا! ايرانى كه نمىتواند، ايرانى كه عرضه ندارد؛ اين را بزرگانشان مىگفتند و صريحاً هم مىگفتند. مىزدند توى سر اين نسل بارآور و اين استعداد جوشان؛ كه يكى از بزرگترين خيانتهاى آنها اين است. انقلاب آمد، هم راه را باز كرد و هم گفت آقا! شما مىتوانيد. رفتيم ديديم راست مىگويند، «توانستيم». اين كشورى كه در طول سالهاى متمادى، فقط چند سد در اين كشور ساخته شده بود، آن هم همهاش به دست بيگانهها؛ چه كسى باور مىكرد كه اين كشور در سدسازى در كل منطقه، از لحاظ فناورى و توانايى و قدرت علمى و قدرت محاسبه و امثال اينها اول بشود! اين كشورى كه اكثر مناطقش از نيروى برق معمولى محروم بودند، چه كسى باور مىكرد حالا در يك راهى بيفتد كه انرژى و فناورى هستهاى را – آن هم خودش، نه از ديگران وام بگيرد – فراهم كند، براى اينكه بتواند انرژى خودش را از اين شيوهى پيشرفتهى دنيا تهيه كند! چه كسى فكر مىكرد؟! رفتيم، ديديم مىشود رفت؛ اقدام كرديم، ديديم مىتوانيم. اين ملت اين تجربه را دارد. بعد از اين هم همينطور است.
مربوط به :بيانات در ديدار كارگران – 1385/02/06
انقلاب آمد، هم راه را باز كرد و هم گفت آقا! شما مىتوانيد. رفتيم ديديم راست مىگويند، «توانستيم». اين كشورى كه در طول سالهاى متمادى، فقط چند سد در اين كشور ساخته شده بود، آن هم همهاش به دست بيگانهها؛ چه كسى باور مىكرد كه اين كشور در سدسازى در كل منطقه، از لحاظ فناورى و توانايى و قدرت علمى و قدرت محاسبه و امثال اينها اول بشود! اين كشورى كه اكثر مناطقش از نيروى برق معمولى محروم بودند، چه كسى باور مىكرد حالا در يك راهى بيفتد كه انرژى و فناورى هستهاى را – آن هم خودش، نه از ديگران وام بگيرد – فراهم كند، براى اينكه بتواند انرژى خودش را از اين شيوهى پيشرفتهى دنيا تهيه كند! چه كسى فكر مىكرد؟! رفتيم، ديديم مىشود رفت؛ اقدام كرديم، ديديم مىتوانيم. اين ملت اين تجربه را دارد. بعد از اين هم همينطور است.
مربوط به :بيانات در ديدار كارگران – 1385/02/06
توانمندی هستهای دانشمندان ایرانی یك نمونه از جریانهای متعدد علمی در كشور است كه به پیش می روند و جمهوری اسلامی ایران آماده انتقال تجربیات و دانش و فناوری دانشمندان خود است.
مربوط به :دیدار رئیس جمهور سودان با رهبر انقلاب – 1385/02/05
امروز دشمن ملت ايران در درجهى اول، امريكا و صهيونيستها هستند؛ البته انگليس هم آتشبيار معركه است. در مقابل منافع ملت ايران، آنها قرار دارند؛ اما اسمش را مىگذارند اجماع جهانى؛ اجماع جهانىاى وجود ندارد! اجماع جهانى، عليه استكبار امريكاست، عليه دخالتها و اشغال امريكاست، عليه جنگافروزيها و فتنهانگيزيهاى امريكا در سرتاسر دنياست؛ اين اجماع جهانى است. «مرگ بر امريكا» اين است كه ملت ايران و شما جوانان در اين راه، محكم بايستيد و پيش برويد. خوشبختانه مسئولين كشور، همه با گام محكم به پيش مىروند و در اين راه استقامت مىورزند. حالا امروز قضيهى فناورى هستهاى مطرح است و تبليغات دشمن و جنگ روانى شبكههاى تبليغاتى صهيونيستى در دنيا شايعه مىپراكنند كه: ايران دارد بمب اتم درست مىكند، ايران حاضر نيست با كشورهاى اروپايى و غير اروپايى مذاكره كند؛ خوب، اينها حرفهايى است كه مىزنند، كارى است كه مىتوانند بكنند و مىكنند، و دشمنىاى است كه مىتوانند به خرج دهند و به خرج مىدهند؛ اما حقيقت قضيه غير از اينهاست؛ ما هم مىدانيم، آنها هم مىدانند. حقيقت قضيه اين است كه با پيشرفت ملت ايران مخالفند؛ چون اين پيشرفت جلوى منافع نامشروع آنها را براى هميشه در اين كشور خواهد گرفت؛ لذا مخالفند. من در مشهد گفتم، حرف دل امريكاييها اين است كه ما در اين مملكت، يك روزى بر همه چيز اين كشور مسلط بوديم، انقلاب شما مردم آمده، دست ما را كوتاه كرده؛ بگذاريد دوباره مسلط شويم؛ اين حرف دل امريكاييهاست.
مربوط به :بيانات در ديدار بسيجيان – 1385/01/06
حالا امروز مسئلهى فناورى هستهاى مطرح است. اين هم كه مطرح نباشد، يك موضوع ديگر مطرح خواهد شد؛ دشمن عادتش اين است. هر چيزى كه براى يك ملتى مايهى پيشرفت است، براى قدرتهاى بينالمللى، آن چيز يك خطر محسوب مىشود؛ نبايد ملتها پيشرفت كنند.
مربوط به :بيانات در ديدار بسيجيان – 1385/01/06
دربارهى مسئلهى هستهاى من يك جمله عرض بكنم. خلاصهى حرف دشمن اين است كه به ملت ايران مىگويد شما فناورى هستهاى را نداشته باشيد. چرا؟ براى اينكه فناورى هستهاى، شما را در عرصههاى مختلف نيرومند مىكند؛ شما اين فناورى را نداشته باشيد تا ضعيف بمانيد، تا بتوان راحتتر به شما زورگويى كرد. مردم بايد توجه كنند كه اعماق حرف دشمن چيست. مسئله اين است، انرژى هستهاى و توانايى توليد سوخت هستهاى، در طول سالهاى نه چندان دورِ آينده، يك نياز مبرم و قطعى براى ملت ايران است. اگر ملت ايران امروز براى كشور خود فناورى هستهاى را تحصيل نكند، چند سال بعد، آن روزى كه اين جوانها وارد بازار كار و فعاليت مىشوند، آن روزى كه جمعيت ملت ايران ميليونها نفر از حالا بيشتر است؛ آن روز، ملت در يكى از اساسىترين نيازهاى خود مجبور است دستش را به طرف بيگانگان و احياناً دشمنان دراز كند. مثل اينكه امروز ما نفت نداشته باشيم؛ نفت يك منبع تمام شدنى و تجديدناپذير است. نفت تا ابد كه باقى نمىماند؛ اگر اينطور كه امروز مصرف مىشود، مصرف شود، تا بيست سال، بيستوپنج سال ديگر نفت ملت ايران تمام خواهد شد. دنيا به جاى نفت به سراغ انرژىهاى جايگزين رفته است كه از همه مهمتر و قابل اطمينانتر، انرژى هستهاى است. اگر كشور ما بيست سال ديگر انرژى هستهاى نداشته باشد، براى راهاندازى يك كارخانه، دستش به سمت كسانى دراز است كه پيشرفت ملت ايران را به هيچ قيمتى نمىپسندند. آبرو و عزت ملت را مىگيرند تا يك مختصرى از آنچه كه در اختيار دارند، به اين ملت بدهند.
من يك وقتى در همين مشهد در حضور جمعيت عظيم مردم گفتم، اگر اين نفتى كه امروز در اختيار ماست، در اختيار اروپا و امريكا بود، ما براى هر بشكهاش بايد در مقابل آنها سجده مىكرديم تا يك بشكه نفت به ما بدهند؛ مگر مىدادند؟! اينها مىخواهند پانزده سال، بيست سال آينده ملت ايران براى نياز صنعتى و كشاورزى خود و براى جريان حيات در كشور خود، محتاج آنها باشد؛ برود درِ خانهى آنها؛ اهميت انرژى هستهاى اين است. حالا مىگويند انرژى هستهاى براى درمان و مصارف پزشكى هم به كار مىرود؛ بله، اينها هم است؛ اما اينها درجهى چندم است. در درجهى اول اين يك نياز اساسى و اصلى براى كشور ماست. اگر امروز مسئولين و دستاندركاران ما اين را تأمين نكنند، بيست سال بعد همهى مردم حق خواهند داشت اينها را لعنت كنند. آن روز هم نمىشود به دست آورد. وقتى يك ملت احتياج به چيزى دارد، به او گرانفروشى مىكنند، به او نمىدهند، او را تحقير مىكنند و به او بىاعتنايى مىكنند. آن چيزى كه امريكا به ما مىگويد، اين است كه شما اين فناورىاى را كه خودتان هم به دست آوردهايد، اين را بگذاريد كنار، ما به شما سوخت هستهاى مىدهيم. يعنى چه؟ يعنى شما نيروگاه بسازيد، بعد براى سوخت اين نيروگاه بياييد سراغ ما تا ما با هر شرايط و هر قيمتى كه دلمان خواست، آن را به شما بدهيم. مثل اين مىماند كه امروز نفت در اختيار امريكا باشد، بخواهد به ما نفت بدهد. شما فرض كنيد اگر در اين شرايط ما براى توليد انرژى در داخل كشور احتياج به نفت يا گازوئيل داشتيم و مىخواستيم آن را از امريكاييها بگيريم، با ما چه رفتارى مىكردند! ملت ايران را چقدر تحقير مىكردند! اينكه مىگويم انرژى هستهاى يا به تعبير درستتر فناورى هستهاى، چرخهى سوخت و امكان غنىسازى هستهاى حق مسلم ملت ماست، اين به معناى اين است كه اگر اين را امروز براى اين ملت تأمين نكنيم، فردا اين ملت دست گدايى به سوى دشمنان و مخالفين خودش دراز كند. ملت ما زير بار اين حرف نخواهد رفت.
به ما مىگويند شما نفت داريد، انرژى اتمى مىخواهيد چه كار كنيد؛ مگر امريكا نفت ندارد؛ امريكا كه نفت دارد، چرا انرژى هستهاى دارد؟ همين اخيراً رئيس جمهور امريكا گفت، ما بايد براى توليد هستهاى سرمايهگذارى بيشترى كنيم. همهى دنياى پيشرفته دارند مىروند به سمت سرمايهگذارى براى توليد هستهاى، آن وقت به ملت ما مىگويند شما نداشته باشيد! اين حرف زور را ما قبول نكردهايم و شما ملت ايران بدانيد مسئولين كشور قبول نخواهند كرد. بنده به هيچ قيمتى زير بار اين حرف زور نخواهم رفت.
انرژى هستهاى و فناورى هستهاى حق مسلم شما ملت ايران است و هيچ كس حق ندارد از اين حق مسلّم صرف نظر كند و كوتاه بيايد.
مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی – 1385/01/01
هرگونه عقب نشینی درمقطع كنونی، زنجیرهای تمام نشدنی از فشارها و عقب نشینیهای دیگر را در پی خواهد داشت بنابراین این راه برگشت ناپذیر است و دستگاه سیاست خارجی باید از این حق شجاعانه دفاع كند.
مربوط به :دیدار وزیر امور خارجه و رؤسای نمایندگیهای ایران با رهبر انقلاب – 1384/12/23
جمهوری اسلامی ایران، عقب نشینی از مسئله هستهای را كه خواسته عظیم ملی و حق طبیعی ملت ایران است، به معنای شكستن استقلال كشور میداند كه هزینه بسیار گزافی برای ملت ایران خواهد داشت.
مربوط به :دیدار وزیر امور خارجه و رؤسای نمایندگیهای ایران با رهبر انقلاب – 1384/12/23
آنها در تبلیغات خود می گویند ایران مخفی كاری كرده است كه این حرف بی منطقی است زیرا در همه كشورها، مسائل علمی در مرحله تحقیقات اعلام نمی شود بلكه موفقیت در آن تحقیقات در مرحله خاصی اعلام عمومی می شود و برهمین اساس جمهوری اسلامی ایران در مراحل مختلف راهاندازی تأسیسات هستهای اعلام رسمی و عمومی كرد.
مربوط به :دیدار وزیر امور خارجه و رؤسای نمایندگیهای ایران با رهبر انقلاب – 1384/12/23
مقابله امریكاییها با جمهوری اسلامی ایران عملاً در استمرار جنگ روانی با نظام و ملت ایران، معنا پیدا می كند و جنگ روانی هم نیاز به بهانه دارد كه دولتمردان امریكایی امروز انرژی هسته ای را بهانه این كار قرار دادهاند.
مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب – 1384/12/18
در 27 سال اخیر و در مقاطع مختلف، نظیر اینگونه مسائل مطرح بوده است و اكنون نیز مردم و مسئولان جمهوری اسلامی ایران مقتدرتر از هر زمان دیگر، همچون فولاد آبدیده، در مقابل هر فشار و توطئهای پایداری میكنند و با اتكال به خدا، «بكارگیری عقل و تدبیر» و حفظ وحدت و همدلی، حركت به سمت فناوریهای پیشرفته از جمله انرژی هستهای را ادامه می دهند.
مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب – 1384/12/18
در مقاطع مختلف هرگاه بهانهای، به هر علت، عملاً پایان می یافت، سلطه گران امریكایی بلافاصله بهانه دیگری طرح میكردند، چرا كه آنان استمرار جنگ روانی با ملت ایران را راه اصلی مقابله با نظام اسلامی می دانند و به همین دلیل اگر امروز ملت و دولت ایران از حق خود درباره انرژی هسته ای عقب نشینی كنند، ماجرا پایان نمی یابد و امریكاییها بهانه دیگری می تراشند.
مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب – 1384/12/18
در 5/2 سال اخیر، دولت ایران همه راهها را برای حل قضیه پیمود كه در نهایت اروپاییها گفتند برای اینكه به شما اعتماد كنیم باید از هرگونه فعالیت دست بردارید.
مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب – 1384/12/18
اگر كشور برق متكی به انرژی هستهای نداشته باشد با مشكلات اساسی روبهرو می شود به همین علت تولید انرژی هستهای نیازی حقیقی است و مسؤولان موظفند بدون تسلیم شدن در برابر فشارها، حركت ایران را به سمت فناوریهای پیشرفته از جمله انرژی هستهای ادامه دهند.
مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب – 1384/12/18
توجه به مسیر كلی حركت دشمن برای درك اهداف واقعی او، ضروری است و تجربههای مكرر ملت ایران و تأمل در اهداف كلی امریكا،نشان میدهد اگر در مسئله انرژی هستهای كوتاه بیاییم فردا بحث تحقیقات دانشگاهی را پیش می كشند بنابراین مسئله فقط انرژی هستهای نیست بلكه «تلاش دنبالهدار دشمن بهانهگیر» برای جلوگیری از پیشرفت و اقتدار و رونق ایران است و همین واقعیات، موضوع را به مسئلهای سرنوشت ساز تبدیل می كند كه باید با درك مصلحت عظیم كشور و آینده ایران برسر آن ایستاد و همچون دیگر مسائل مهم پس از پیروزی انقلاب، با تحمل مسائل و مشكلات احتمالی آن ایستادگی كرد و به پیروزی رسید.
مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب – 1384/12/18
به رسمیت شناختن این حق مسلم و قانونی،امتیازی ظاهری، پوچ و بیمعناست چرا كه این حق در معاهدات جهانی به رسمیت شناخته شده است و برای استفاده از آن نیازی به اروپاییها برای به رسمیت شناختن آن نداریم.
مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب – 1384/12/18
دستیابی به دانش هسته ای یكی از نمونه های موید پیشرفت دانشمندان ایرانی است كه درباره آن هیاهوی زیادی هم به راه افتاده اما علت اصلی جنجال غربیها، توانایی بومی دانشمندان جوان كشورمان در دستیابی به این فناوری پیشرفته است.
مربوط به :دیدار رئیس جمهور تاجیكستان و هیأت همراه با رهبر انقلاب – 1384/10/28
ما همان ملتى هستيم كه در همهى دوران اسلامى، از همهى ملتهاى مسلمان، بدون استثناء، پيشروتر بوديم و در همهى علوم و فنون؛ در فلسفه، در علم، حتّى در علوم مربوط به زبان عربى پيشروتر بوديم؛ بزرگترين زباندانها و نحوىها و علماى علم زبان عربى، ايرانىاند و حتّى بهترين و قوىترين كتابها را هم در همان رشته، ايرانىها نوشتهاند. اين ملت هميشه در فلسفه، در علوم گوناگون و در دانشهاى تجربى، به قدر زمانه و جلوتر از آن، پيشرو بوده است. اين، همان ملت است؛ منتظر نمىماند؛ لذا منتظر هم نماند و حالا از جمله، توانسته است به دانش هستهيى دست پيدا كند. آنچه كه امروز ما داريم، هم دانش هستهيى است، هم فناورى هستهيى؛ اما آنچه نداريم و جلويش را گرفتهاند و مانع ايجاد كردهاند، تشكيل تجهيزات اين فناورى است؛ يعنى يك علمى را شما كسب مىكنيد، بر اساس او يك فناورى را به دست مىآوريد؛ رازِ بهكارگيرى اين دانش را در توليد فلان محصول كشف مىكنيد و وسيلهاش را هم در حدِ حداقل توليد مىكنيد؛ ولى وقتى مىخواهيد آن را تكثير كنيد و از آن استفادهى كامل بكنيد، نمىگذارند و جلويش را مىگيرند؛ اين، چيزى است كه اتفاق افتاده است. حرف ملت ايران اين است كه در مناسبات بينالمللى، گزينشى نبايد عمل كرد. اينىكه ما رسيدن به دانش هستهيى را براى فلان كشور مجاز بشمريم، براى فلان كشور، به دلايل واهى، مجاز نشمريم، براى ملت ايران قابل قبول نيست.
مربوط به :بيانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران – 1384/07/29
كارى كه در كشور در اين زمينه – چه در چالش بينالمللىِ مربوط به كار هستهيى، چه در خود كار هستهيى – دارد انجام مىگيرد، كارى است كه با حكمت و مشورت دارد انجام مىگيرد؛ اين را ملت ايران بدانند. گاهى اظهار نگرانى مىشود كه نبادا كارِ غيرمدبرانهيى انجام بگيرد؛ نبادا تصميمات فردى گرفته بشود؛ نه، قضيه اينجور نيست. خوشبختانه مسؤولان كشور در اين مسأله همرأى و همفكرند؛ كار با مشورت، با تدبير – از اول و در اين دو سال و اندى هم همينجور بوده است – و با فكر جمعى انجام گرفته است و پيشرفت كردهايم. بعد از اين هم همينجور خواهد بود. افرادى مردم را نترسانند كه ممكن است كار بىمشورت باشد، عجولانه باشد؛ نه، نخير؛ كار دارد درست با حكمت و همه جانبه، با توجه به جوانب گوناگون، پيش مىرود. مسأله اين است كه ملت ايران حقى دارد و آن حق را مطالبه مىكند.
مربوط به :بيانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران – 1384/07/29
مطلب آخرى كه عرض مىكنم، مسألهى هستهيى است. قبل از آن كه من دو سه جمله دربارهى مسألهى هستهيى توضيح بدهم، خدعهى تبليغاتى غربىها، بخصوص امريكايىها را درست تبيين كنم. در واقع دو خدعهى تبليغاتى داشتند، كه اولين خدعهى آنها اين بوده كه در تبليغاتشان وقتى مىخواهند راجع به مسألهى هستهيى اظهار نظر كنند، مىگويند ما با سلاح هستهيى در ايران مخالفيم و سلاح هستهيى يك خطر بزرگ است. كأنّه ايران دنبال سلاح هستهيى است و اين حضرات هم با سلاح هستهيى مخالفند! اول امريكايىها اين را گفتند و انسان متأسفانه مىبيند كه بعضى از اروپايىها هم همين حرف را تكرار مىكنند. اين يك خدعه است، خودشان هم مىدانند كه خدعه است. اين حرف براى فريب دادن افكار عمومىِ خودشان است. اصلاً بحث سلاح هستهيى در ايران نيست. مسؤولان ما گفتهاند، آحاد ملت ما هم همه قبول كردهاند؛ دولتها گفتهاند، بنده هم مكرر گفتهام كه ما دنبال سلاح هستهيى نيستيم. اورانيومى كه در ايران در اين چرخهى سوخت غنى مىشود، بين 3 تا 4 درصد خواهد شد. براى بمب اتمى و سلاح هستهيى نودوچند درصد بايد غنىسازى شود؛ فاصله اينقدر است. ما مىخواهيم اورانيومى را كه مال خود ماست، معدن خود ماست، با تجهيزاتى كه متعلق به خود ماست، از كسى آن را وام نگرفتهايم، رهين منت كسى نيستيم و بچهها و جوانهاى خودمان آن را به كار انداختهاند، در اين تشكيلات، غنىسازىِ 3 تا 4 درصد بكنيم تا بتوانيم سوخت نيروگاه هستهيى بوشهر را – كه فعلاً يكى نيمه تمامش را داريم – برسانيم. اصلاً بحث سر سوختِ آن است. ما مىخواهيم سوخت نيروگاه هستهيىمان را خودمان توليد كنيم. آنها مىگويند خودتان توليد نكنيد. برايتان نيروگاه بسازند، اما بياييد سوختش را از ما بخريد! يعنى چه؟ يعنى وابسته بمانيد. ملت ايران بايد به قدرتهاى توليد كنندهى سوخت هستهيى وابسته بماند تا اگر آنها يك وقت خواستند سوخت ندهند، شرطى بگذارند و دولت و ملت ايران ناچار باشند دستشان را بالا ببرند و بگويند چارهيى نداريم؛ سوخت ما – كه برق و امكانات ما وابستهى به آن است – بايد از آن طرف بيايد؛ والّا نيروگاه ما خواهد خوابيد. ملت ايران بايد وابسته بماند؛ آنها اين را مىخواهند.
مربوط به :بيانات در خطبههاى نمازجمعه – 1384/05/28
براى ما مسألهى هستهيى، مسألهى علمى و اقتصادى است. در مسألهى هستهيى، راهى را كه تا الان آمدهايم و بحمداللَّه به طور كامل هم موفق بودهايم، اگر بتوانيم در آن پيش برويم و به آخر برسانيم، اين يك پيشرفت علمى براى كشور است. جوانان ايرانى در اين ميدان، مهارت و استعداد و توانايى علمىِ خودشان را ثابت كردهاند؛ اين از لحاظ علمى خيلى براى ما باارزش است. از لحاظ اقتصادى هم مقرون به صرفه است. آنها مىگويند شما از همين نفت و سوختهاى فسيلى – يعنى منابع تجديدناپذير و تمام شدنى – استفاده كنيد. اين مثل اين است كه شما بخواهيد در باغچهى خودتان سبزى بكاريد يا ميوه توليد كنيد و بفروشيد و زندگىتان را از آن اداره كنيد؛ كسى بگويد نه آقا، شما برو اشيايى كه در خانهات هست – آن يادگارهاى قديمى، آن نگين تاريخى، آن فرش زير پايت – بفروش و بخور.
مربوط به :بيانات در خطبههاى نمازجمعه – 1384/05/28
ما مىخواهيم منابع تجديدناپذيرمان براى نسلهاى ديگر بماند. اينطور نباشد كه بيست سال ديگر، بيستوپنج سال ديگر، اين كشور نفت نداشته باشد؛ مجبور باشيم نفت خود را از امريكا يا از عوامل امريكا بخريم. ما مىخواهيم جايگزين نفت داشته باشيم و آن، انرژى هستهيى است. آنها مىگويند نه، نداشته باشيد؛ همان نفتتان را مصرف كنيد تا تمام شود. اگر مىخواهيد نيروگاه هستهيى هم داشته باشيد، سوختش را بايد از ما بخريد. اين حرفِ زورى است كه امروز بخشى از دنياى غرب دارد با ما در ميان مىگذارد. مجرم اين قضيه هم باز در درجهى اول امريكاست.
مربوط به :بيانات در خطبههاى نمازجمعه – 1384/05/28
ما از هيچكس نمىترسيم. ما قدرت و توانايى لازم را براى دفاع از حقوقِ خودمان هميشه داشتهايم و از اين حقوق كوتاه نمىآييم. كسى حق ندارد حق ملت را در اينجا مورد معامله قرار دهد. مسألهى هستهيى هم خوشبختانه در كشور ما يك مسألهى جناحى و گروهى نيست؛ يك مسألهى ملى و همگانى است و همه به اين موضوع اعتقاد دارند. اروپايىها قدرى بيشتر روى ابعاد مسأله فكر كنند؛ بيشتر تعمق و تأمل كنند و تحت تأثير امريكا و صهيونيستها قرار نگيرند. اروپا توصيهى ما را بشنود و بداند كه امريكا و صهيونيستها نه خير آنها را مىخواهند، نه خير ما را. امريكا انحصارطلب است؛ همهى دنيا را تحت قدرت و دنبالرو خودش مىخواهد. اروپايىها در مقابل او نبايد تسليم شوند. ما در فكر يك كار علمى، يك كار اقتصادى و يك كار مطابق مصالح ملى هستيم؛ ملت ما اين را مىخواهند؛ ما هم ايستادهايم.
مربوط به :بيانات در خطبههاى نمازجمعه – 1384/05/28
بىشرمى و وقاحت استكبارى تا آنجاست كه اظهار نظر مىكنند ايران به انرژى هستهيى احتياجى ندارد! به شما چه! شما چه حقى داريد قضاوت كنيد كه ملتى حق دارد از انرژى هستهيى استفاده كند يا حق ندارد؟ زمامدارانى كه جزو شريرترين چهرههاى دنيا هستند، زمامدارانى كه از سرانگشت آنها در نقاط مختلف دنيا خون مىچكد، دولت جهانخوارى كه هرجا توانسته، به ملتهاى گوناگون ستم كرده و دروغگويى و فريبگرى شعار و شيوه و رويهى اوست، جمهورى اسلامى و ملت ايران را متهم به دروغگويى مىكند؛ وقاحت از اين بالاتر؟!
مىگويند ملت ايران چرا بايد از انرژى هستهيى استفاده كند. چرا استفاده نكند؟ ملت ايران انرژى هستهيى را از شما نه وام گرفت، نه دريوزگى كرد و نه از شما درخواست كرد؛ جوانان ما، دانشمندان ما و استعدادهاى درخشان ما خودشان توانستند به آن دست پيدا كنند؛ اين يك دستاورد ملى است.
سخنگويان استكبارى اعلام مىكنند كه ما منتظريم انتخابات ايران برگزار شود، آنگاه راجع به مسألهى انرژى هستهيىِ صلحآميز در ايران تصميمگيرى كنيم!
مربوط به :بيانات در دیدار مردم كرمان – 1384/02/11
آنچه امروز در تبليغات غربىها – بخصوص امريكايىها – در مورد انرژى هستهيى گفته مىشود، هدفش اين است كه ملت ايران را از يك پيشرفت علمى و فناورى محروم كند. اين حق ماست؛ چرا محروم شويم؟ بله، اين حق مسلّم ملت ايران است؛ هم علم است، هم فناورى است، هم سلامت محيط زيست است، هم داراى مصارف پزشكى است، هم اميد و چشمانداز پيشرفت براى جوانان كشور است، و بديهى است كه ملت ما اين را از دست نمىدهد.
سياستمداران دروغگو و منافق امريكايى براى اينكه هدف پليد خود را پنهان كنند، ايران را متهم مىكنند به اينكه مىخواهد كلاهك هستهيى درست كند؛ سر موشكهاى بالستيك بگذارد و پرتاب كند! كجا پرتاب كند؟! ما با دشمنانِ خود اينطورى رفتار نمىكنيم. كاربرد بمب اتمى براى نابود كردن ملتها كار خود آمريكايىهاست. آنها تنها دولتى هستند كه اين جنايت بزرگ را تا امروز انجام دادهاند. غربىها هستند كه سلاح شيميايى ساختند و آن را به كار بردند و در جنگ هشتسالهى عراق با ايران آن را در اختيار صدامىها و بعثىها گذاشتند و در مقابل فجايعى كه از اين راه پيش آمد، سكوت كردند و به صدام از پشت كمك كردند. اسلام به ما اين اجازهها را نداده است. ما از علم براى پيشرفت استفاده مىكنيم؛ اين بهانهى آمريكايىهاست.
مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی – 1384/01/01
آنها مى خواهند اين منطقه ى پُرجمعيت و پُرنعمت و داراى منابع زيرزمينى هميشه محتاج آنها باشد؛ لذا با فناورى ما هم مخالفند، با دانشمند شدن جوانان ما هم مخالفند، با داشتن انرژى هسته يى هم مخالفند و اگر بتوانند، با داشتن نفت ما هم مخالفند؛ كما اين كه يك روز از بى كفايتى و خيانت زمامداران اين كشورها استفاده مى كردند و نفت را به يغما مى بردند. سالهاى متمادى نفت ايران در اختيار انگليسى ها بود؛ حتّى مختصرى به دولت وابسته ى بى كفايت آن روز مى دادند و نفت را براى خودشان مى بردند؛ بعد هم امريكايى ها و ديگران وارد شدند و اختيارها را در دست گرفتند. اينها اين را مى خواهند. اينها از اين كه كشورى مثل ايران بتواند نيروگاه هسته يى داشته باشد و خودش هم سوخت اين نيروگاه را توليد كند و دستش پيش كشورهاى اروپايى و غيره دراز نباشد، ناراحتند؛ مسأله اين است.
مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی – 1384/01/01
انرژى هسته يى يك فناورى باارزش و محصول يك دانش پيشرفته است و براى زندگى مردم لازم است. بسيارى از نيروگاه هاى دنيا در كشورهاى پيشرفته، نيروگاه هاى هسته يى است. توليد برق، يكى از كارهاى دانش و فناورى هسته يى است و براى يك كشور امتياز است؛ اينها مى خواهند ملت ايران اين امتياز را نداشته باشد؛ دعوا سر اين است؛ منتها بدروغ مى گويند ما مى ترسيم ايران بمب اتمى درست كند. آنها مى دانند كه ساخت بمب اتمى در برنامه ى ما نيست؛ ملت ايران اين را بدانند؛ جوانهاى ما توجه داشته باشند.
آنچه امروز در تبليغات غربى ها – بخصوص امريكايى ها – در مورد انرژى هسته يى گفته مى شود، هدفش اين است كه ملت ايران را از يك پيشرفت علمى و فناورى محروم كند. اين حق ماست؛ چرا محروم شويم؟ بله، اين حق مسلّم ملت ايران است؛ هم علم است، هم فناورى است، هم سلامت محيط زيست است، هم داراى مصارف پزشكى است، هم اميد و چشم انداز پيشرفت براى جوانان كشور است، و بديهى است كه ملت ما اين را از دست نمى دهد.
مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی – 1384/01/01
سياستمداران دروغگو و منافق امريكايى براى اين كه هدف پليد خود را پنهان كنند، ايران را متهم مى كنند به اين كه مى خواهد كلاهك هسته يى درست كند؛ سر موشكهاى بالستيك بگذارد و پرتاب كند! كجا پرتاب كند؟! ما با دشمنانِ خود اين طورى رفتار نمى كنيم. كاربرد بمب اتمى براى نابود كردن ملتها كار خود امريكايى هاست. آنها تنها دولتى هستند كه اين جنايت بزرگ را تا امروز انجام داده اند. غربى ها هستند كه سلاح شيميايى ساختند و آن را به كار بردند و در جنگ هشت ساله ى عراق با ايران آن را در اختيار صدامى ها و بعثى ها گذاشتند و در مقابل فجايعى كه از اين راه پيش آمد، سكوت كردند و به صدام از پشت كمك كردند. اسلام به ما اين اجازه ها را نداده است. ما از علم براى پيشرفت استفاده مى كنيم؛ اين بهانه ى امريكايى هاست.
البته اين را هم به شما عرض كنم؛ ملت ايران بدانند؛ كسانى كه در گوشه و كنار نق مى زنند و مى گويند چرا به انرژى هسته يى چسبيده ايد، غافلانه به نفع دشمنان ملت حرف مى زنند؛ آنها هم بدانند امروز مسأله ى انرژى هسته يى بهانه ى تهديدهاى امريكاست. ابرقدرت، شأن خود را در تهديد كردن مى داند. قدرت سلطه گر و زورگو كارش با تهديد پيش مى رود و ملتهاى دنيا و خيلى از دولتها متأسفانه در مقابل تهديدهاى اينها كوتاه مى آيند و اينها را بيشتر بر امورِ خودشان مسلط مى كنند. كار آنها تهديد است، و امروز بهانه ى تهديد آنها انرژى هسته يى است. اين هم كه نباشد، بهانه ى ديگرى مطرح مى كنند.
مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی – 1384/01/01
گفتگو به معنای تحمیل حرف یك طرف به طرف مقابل نیست و اگر غربیها اصرار داشته باشند كه هیچ كشوری به غیر از آنها امكان برخورداری از دانش هسته ای را نداشته باشد، این یك حرف زور و غیر منطقی است كه ما این حرف را بطور قاطع رد می كنیم.
ما در همهى ميدانهاى بينالمللى، با منطق و پيرو راه عقلايى- كه اسلام اين را به ما تعليم داده- حركت كردهايم. منطق ما، منطق تدبير و عقل و پيگيرىِ منافع ملى است؛ در همه جا اينطور است؛ در مذاكرات هستهيى با اروپايىها هم همينگونه است. آنچه مصلحت ملت است، مسئولان كشور آن را دنبال مىكنند. در اين مذاكرات، مذاكرهكنندگان ايرانى و دولت جمهورى اسلامى جدى هستند؛ منتها طرف مقابل هم- كه چند كشور اروپايى هستند- بهطور جدى و واقعى وارد ميدان مذاكره بشوند؛ ولى تا امروز متأسفانه اينطور نبوده است. تا امروز اين چند كشور اروپايى نشان ندادهاند كه حقيقتاً دنبال حل مسألهاند. اين براى استكبار جهانى مشكل است كه ملت ايران توانسته باشد با اراده و توانايىهاى ذاتى خود گام بزرگى را در راه علم و فناورى بردارد؛ مثل انرژى هستهيى. اينها مىخواهند انرژى كشور هميشه وابستهى به نفت باشد، كه نفت هم تحت تأثير سياستهاى قدرتهاى جهانى است. مىخواهند ملتها را با ريسمانهاى نامرئى هميشه در مشت خودشان نگه دارند؛ ملت ايران اين را قبول نمىكند.
ما به كسانى كه از طرف ايران مشغول مذاكره هستند، اعتماد داريم و از كار آنها حمايت مىكنيم؛ منتها طرف مقابل بايد بداند كه با ترفندهاى سياسى و با تضييع وقت نمىتواند ملت ايران را از عزم راسخ خود براى پيمودن راه فناورى انرژى هستهيى بازبدارد. مسئولان ما محاسبه كردند، محاسبهشان هم درست است. پيگيرى اين كار براى پيشرفت كشور- هم پيشرفت مادى، هم پيشرفت سياسى، هم پيشرفت علمى- مفيد و لازم است؛ اين جزو مصالح ملى است؛ اين را مسئولان درست فهميدهاند و پايش هم ايستادهاند. اروپايىها اگر مىخواهند در اين زمينه با ايران اسلامى به يك تفاهم واقعى برسند، بايد تأثير فشار امريكا و صهيونيستها را روى خودشان كم كنند؛ نبايد تحت تأثير قرار بگيرند. با ملت ايران، مثل ملت ايران مواجه شوند. ملت ايران، يك ملت بزرگ و بافرهنگ است- اين را ثابت كرده- نمىتوانند با ملت ايران مثل يك ملت عقبافتاده و يك كشور مستعمره معامله كنند؛ چنين توهينى را ملت ايران بر آنها نخواهد بخشود.
بعضى از كشورهاى اروپايى خاطرات قرن نوزده و اوايل قرن بيست در ذهنشان هست. آن روزى كه انگليسىها با كشتى به خليج فارس مىآمدند و فرمانده نظامى انگليسى از داخل كشتى به همهى كشورهاى منطقه- از جمله ايران- حكمرانى مىكرد، گذشته است. دورانى كه محمد رضا پهلوى در اين كشور مىنشست تا انگليسىها و امريكايىها بهوسيلهى سفرايشان به او بگويند چه كسى را نخستوزير كن، چه كسى را وزير كن، چه كسى را بردار، نفت را اينطورى كن، آنطورى كن، گذشته است. آن روز ملت ايران بهپانخاسته بود. آن روز ملت ايران بيدار نشده بود. امروز شما با يك ملت بيدار و با عزم و اراده مواجهايد. مسئولان كشور هم در مقابل تهديد دشمنان ذرهيى هراس در دلشان احساس نمىكنند؛ مسئولان هم از خود اين ملتند. طرفهاى اروپايىِ مذاكرهكنندهى انرژى هستهيى بدانند با چه كشورى صحبت مىكنند. اگر مسئولان كشور احساس كنند كه در اين مذاكرات جديت وجود ندارد، روند عوض خواهد شد؛ طور ديگرى خواهد شد؛ اين را همه بدانند.
مربوط به :بيانات در ديدار مردم پاكدشت – 1383/11/10
منطق ما، منطق تدبير و عقل و پيگيری منافع ملی است؛ در همه جا اين طور است؛ در مذاكرات هسته يی با اروپايی ها هم همين گونه است. آنچه مصلحت ملت است، مسؤولان كشور آن را دنبال می كنند. در اين مذاكرات، مذاكره كنندگان ايرانی و دولت جمهوری اسلامی جدی هستند؛ منتها طرف مقابل هم – كه چند كشور اروپايی هستند – به طور جدی و واقعی وارد ميدان مذاكره بشوند؛ ولی تا امروز متأسفانه اين طور نبوده است. تا امروز اين چند كشور اروپايی نشان نداده اند كه حقيقتاً دنبال حل مسأله اند. اين برای استكبار جهانی مشكل است كه ملت ايران توانسته باشد با اراده و توانايی های ذاتی خود گام بزرگی را در راه علم و فناوری بردارد؛ مثل انرژی هسته يی. اينها می خواهند انرژی كشور هميشه وابسته ی به نفت باشد، كه نفت هم تحت تأثير سياستهای قدرتهای جهانی است. می خواهند ملتها را با ريسمان های نامرئی هميشه در مشت خودشان نگه دارند؛ ملت ايران اين را قبول نمی كند.
ما به كسانی كه از طرف ايران مشغول مذاكره هستند، اعتماد داريم و از كار آنها حمايت می كنيم؛ منتها طرف مقابل بايد بداند كه با ترفندهای سياسی و با تضييع وقت نمی تواند ملت ايران را از عزم راسخ خود برای پيمودن راه فناوری انرژی هسته يی باز بدارد. مسؤولان ما محاسبه كردند، محاسبه شان هم درست است. پيگيری اين كار برای پيشرفت كشور – هم پيشرفت مادی، هم پيشرفت سياسی، هم پيشرفت علمی – مفيد و لازم است؛ اين جزو مصالح ملی است؛ اين را مسؤولان درست فهميده اند و پايش هم ايستاده اند. اروپايی ها اگر می خواهند در اين زمينه با ايران اسلامی به يك تفاهم واقعی برسند، بايد تأثير فشار امريكا و صهيونيست ها را روی خودشان كم كنند؛ نبايد تحت تأثير قرار بگيرند. با ملت ايران، مثل ملت ايران مواجه شوند. ملت ايران، يك ملت بزرگ و بافرهنگ است – اين را ثابت كرده – نمی توانند با ملت ايران مثل يك ملت عقب افتاده و يك كشور مستعمره معامله كنند؛ چنين توهينی را ملت ايران بر آنها نخواهد بخشود.
بعضی از كشورهای اروپايی خاطرات قرن نوزده و اوايل قرن بيست در ذهنشان هست. آن روزی كه انگليسی ها با كشتی به خليج فارس می آمدند و فرمانده نظامی انگليسی از داخل كشتی به همه ی كشورهای منطقه – از جمله ايران – حكمرانی می كرد، گذشته است. دورانی كه محمدرضا پهلوی در اين كشور می نشست تا انگليسی ها و امريكايی ها به وسيله ی سفرايشان به او بگويند چه كسی را نخست وزير كن، چه كسی را وزير كن، چه كسی را بردار، نفت را اين طوری كن، آن طوری كن، گذشته است. آن روز ملت ايران به پا نخاسته بود. آن روز ملت ايران بيدار نشده بود. امروز شما با يك ملت بيدار و با عزم و اراده مواجه ايد. مسؤولان كشور هم در مقابل تهديد دشمنان ذره يی هراس در دلشان احساس نمی كنند؛ مسؤولان هم از خود اين ملتند. طرفهای اروپايی مذاكره كننده ی انرژی هسته يی بدانند با چه كشوری صحبت می كنند.
مربوط به :بيانات در ديدار مردم پاكدشت – 1383/11/10
همانطور كه مسؤولان بارها گفته اند، جمهورى اسلامى ايران فعاليت هسته اى خود را مطلقاً تعطيل نخواهد كرد و اين خط قرمز ما است.
مربوط به :ديدار رئيس جمهور ونزوئلا و هيأت همراه با رهبر معظم انقلاب اسلامى – 1383/09/09
اگر آژانس بين المللى انرژى هسته اى در قضاوتها و مواضع خود، تحت تأثير امريكا و كشورهاى همفكر او قرار گيرد، اعتبار بين المللى خود را از دست خواهد داد و قابل اعتماد نخواهد بود.
انتظار از آژانس اين است كه در قبال كشورهاى مختلف برخورد يكسان، عادلانه، و بيطرفانه داشته باشد.
مربوط به :ديدار رئيس جمهور ونزوئلا و هيأت همراه با رهبر معظم انقلاب اسلامى – 1383/09/09
در واقع اين جنجالی كه مخالفان در دنيا راجع به جنجال هسته يی راه انداختند، يك حرف بی منطق است و انگيزه ی امريكا را می شود فهميد؛ روشن است. ديگرانی هم كه در اين ميدان يقه چاك می كنند، بعضی زير نفوذ امريكايند، بعضی هم دچار توهمند؛ ولی انگيزه ی امريكا و كسانی كه دشمن ملت ايران و نظام جمهوری اسلامی اند، روشن است.
مربوط به :بيانات در خطبههاى نمازجمعه – 1383/08/15
الان دهها كشور از سوخت هسته يی استفاده می كنند؛ اما كشورهايی كه سوخت هسته يی را می توانند توليد بكنند – كه امروز در جريان همين مسأله، اين جنجال هسته يی ايران را راه انداختند – خيلی معدودند؛ شايد حدود ده كشورند، كه يكی از آنها ايران است.
مربوط به :بيانات در خطبههاى نمازجمعه – 1383/08/15
مذاكرهكنندهها و مأموران دولت جمهورى اسلامى دنبال اين كار هستند؛ دارند حرف مىزنند و كار مىكنند؛ همان خط قرمزهايى را هم كه مسؤولان كشور در اظهاراتِ علنى گفتهاند، آنها هم در مذاكراتشان دنبال مىكنند؛ ليكن آن چيزى را كه بايد بجد به طرفهاى مذاكره گفت و در ميان گذاشت، اين است كه به اين فكر نباشند كه با حرفهاى نادرست و غيرمنطقى خود، ملت ايران را معتقد كنند كه طرفها اعتقاد به منطق ندارند. اگر ملت ايران به اين نتيجه رسيد كه طرفهاى صحبت به منطق پايبند نيستند، گفتگو با آنها را ترك خواهد كرد؛ چون كسىكه اهل منطق نيست، چه گفتگويى، چه حرفى؟! ما در يك سال گذشته نشان دادهايم كه اهل منطق هستيم و منطق داريم. گفتند مىخواهيم شفاف باشيد؛ گفتيم خيلى خوب، مقررات جهانى است؛ نمايندگان آژانس بينالمللى انرژى هستهيى بيايند بازديد كنند تا اگر نگرانند، نگرانىشان برطرف شود. نظام جمهورى اسلامى منطق را شاخص كار خودش قرار داد. آنجايى كه چيزى را قبول كرد، با منطق بود؛ آنجايى كه چيزى را رد كرد، با منطق بود. هرجا هم خواستند زورگويى كنند، جمهورى اسلامى ايستاد و قبول نكرد. زورگويىِ طرفهاى مقابل، نشاندهندهى بىمنطقىِ آنهاست؛ منطق ندارند. «شما بايد غنىسازى را تعليق بلندمدت كنيد»؛ چرا و به چه دليل؟ چه ربطى بين شفافسازى و تعليق يا توقف غنىسازى است؟ با هم هيچ ارتباطى ندارد. با اين ياوهگويىها و حرفهاى دوران استعمار، مگر مىشود ملتى را از حقوق و خواستهها و نظرات خودش محروم كرد؛ آن هم ملت ايران؛ اين ملت زنده؟ طرفهاى مذاكره بدانند ملت ايران زنده است. موجود زنده، هم اهل منطق است، هم اهل حركت است، هم اهل تعامل است، هم اهل دفاع است، هم اهل مشت زدن است؛ آنجايىكه لازم باشد.
مربوط به :بيانات در ديدار كارگزاران نظام – 1383/08/06
در اينجا من به مناسبت مسألهى سلاحهاى كشتارجمعى، مىخواهم مسألهى انرژى هستهيى را هم مطرح كنم. حرفى كه قابل گفتن است و غربىها امروز در زمينهى مسألهى چرخهى سوخت و غنىسازى به ما مىزنند، اين است: شما اطمينان دنيا را جلب كنيد كه نمىخواهيد دنبال بمب اتم برويد. حالا خودشان هم – به تصور من، آنچه كه انسان از قرائن مىفهمد – مىدانند كه ما دنبال بمب اتم و سلاح اتمى نيستيم؛ اما در مقام بحث و چانهزنى و مذاكره حرفهايى مىزنند، ولى تنها حرف آنها كه قابل قبول است اين است كه ما بايد اطمينانسازى كنيم. ما هم گفتهايم حرفى نداريم و اطمينانسازى مىكنيم. ما تعاملى كه از سال گذشته با آژانس هستهيى داشتهايم، براساس همين بوده است؛ منتها اطمينان بايد از راههاى معقول باشد. نمىشود به كسى گفت شما خودت را دار بزن، تا من اطمينان پيدا كنم كه نسبت به من سوءنيتى ندارى! اينكه منطقى نيست. شما بكلى از اين تكنولوژى و از اين فناورى دست بردار و خودت و نسلهاى آيندهات را محروم كن و لعن و نفرين آنها را براى خودت بهخاطر اين قراردادِ بدتر از تركمانچاى بخر، براى اينكه من به تو اطمينان پيدا كنم؛ اين منطقى است؟! نه؛ منطقى نيست. البته دوستانى كه مشغول فعاليت و مذاكره هستند، خوب مذاكره كردهاند. من همين مذاكرات پاريس را كه همين اخيراً – يك ماه پيش تقريباً – انجام گرفت، نگاه كردم و خواندم؛ مواضع خوبى را اتخاذ كردند و خوب دفاع كردند و قوى و منطقى حرف زدند. مسألهى ما اين است: ما مىخواهيم اين فناورى را داشته باشيم. ما اين فناورى را بهدست هم آوردهايم. غربىها دارند قرشمالبازى درمىآورند؛ اين حاصل قضيه است. يك روز مىگفتند شما بمب اتم مىخواهيد درست كنيد؛ حالا همان جنجالى را كه براى ساختن بمب اتم ممكن است به راه بيندازند، الان به راه مىاندازند براى اينكه شما مىخواهيد قطعه درست كنيد! آنها مىگويند چون شما مىخواهيد قطعهسازى كنيد براى سانتريفيوژها، اين قطعهسازى مخالف فلان قرارداد است؛ در حالىكه مخالف هيچ قراردادى نيست و ما هم تعهدى نكردهايم. البته يك تعهد دو جانبه در سطوح مذاكراتى – نه سطوح تصميمگيرى بالا – كرده بودند كه مسؤولان هم قبول كردند. آنها به تعهد خودشان عمل نكردند، اينها هم به تعهد خودشان عمل نكردند؛ تازه آن هم براى هميشه كه نبود. ما در چه زمان قول به كسى دادهايم كه هيچ وقت قطعهسازى نكنيم، سانتريفيوژ را مونتاژ نكنيم يا كار نصب را انجام ندهيم و گازدهى نكنيم؟ ما حرف منطقى داريم و موضعمان، موضع درستى است؛ پاى اين موضع هم ايستادهايم.توجيه كردن و استدلال كردن و تبيين كردن اين قضيه براى نخبگان، به عهدهى دستگاه سياست خارجى ماست، كه تا حدودى انجام مىگيرد و وسيعتر هم بايد انجام بگيرد. من هم به آقاى خاتمى توصيه و تأكيد كردهام و هم به دوستان وزارتخارجه پيغام دادهام، كه بايد اين مسأله تبيين شود؛ چون در اين صورت، افكار عمومى و نخبگان كاملاً اين حرف را مىپذيرد؛ اينطور نيست كه ما خيال كنيم همهى نخبگان عالم و افراد سياستمدار عليه ما هستند؛ نه، بايد بفهمند. ما بايد تلاش كنيم و كار خودمان را دنبال كنيم؛ چون اگر ما امروز از اين موضع عقبنشينى كنيم، آنها ديگر حدى براى پيشروى نمىشناسند و كار به جايى مىرسد كه بتدريج نمىتوانيم ديگر اسم تكنولوژى هستهيى را بياوريم؛ اينها تا آنجا هم پيش مىروند.
مربوط به :بیانات در ديدار جمعی از مسئولان وزارت امور خارجه – 1383/05/25
اگر مىخواهيد به انرژى هستهيى دست پيدا كنيد، اگر مىخواهيد چرخهى غنىسازى را ادامه دهيد، اگر مىخواهيد امكانات علمى در اختيار شما قرار بگيرد، اگر مىخواهيد روزنامهها و راديوها و سرويسهاى جاسوسى دنيا عليه شما توطئه نكنند، برويد در مقابل امريكا يا – به تعبير درستتر – در مقابل نظم استكبارىِ جهانى تسليم شويد؛برويد عتبه را ببوسيد. البته اينها عدهى بسيار كمى هستند؛ اما متأسفانه هستند. اينها در صددند تفهيم كنند كه براى ايرانى، راهِ كم كردن دردسر و دغدغه، تسليم شدن است.
مربوط به :بيانات در ديدار جمعی از جوانان استان همدان – 1383/04/17
آنچه امروز جنجال امريكاييها عليه ايران را بهوجود آورده و اينها را دستپاچه كرده، اين است كه اينها دارند مىبينند كه ايران نيروگاه هستهيى را بهوجود آورده و مىتواند برق هستهيى توليد كند و سوخت و خوراك آن را هم خودش در داخل توليد مىكند. اين، اولين نقطهى نگرانى اينهاست. من يك وقت گفتم كه اگر نفت در اختيار آنها بود و ما احتياجِ به نفت داشتيم، يك بطرى نفت را به قيمت پدر و مادرشان به ما مىفروختند. اينطور نبود كه يك بشكهى نفت را مثلاً فرض كنيد بيست، سى يا سىوپنج دلار – و در واقع مفت – كه ما الان داريم مىفروشيم، بفروشند. ولى مىبينيد كه كشورهاى داراى نفت، سرمايهى تجديدنشدنى خودشان را تبديل مىكنند به يك پول ناقابل. اينها مىخواهند همين معادله را در مسألهى سوخت اتمى بهوجود بياورند؛ يعنى كارى كنند كه اگر ما نيروگاه اتمى هم داريم، براى سوختش محتاج آنها باشيم.
نقطهى دوم نگرانى آنها اين است كه از اين ناراحتند كه اين دانش در داخل رشد كرده و روئيده است؛ يعنى در واقع بومى است. البته اين به معناى آن نيست كه ما اين دستگاه را اختراع كرديم؛ نه، بلكه به اين معناست كه ما براى فراگيرى اين كار درِ خانهى آنها نرفتيم. محققان جوان خودمان – همين جوانهايى مثل شما – و صدها مغز متفكر و خوشفكر توانستهاند اين دستگاه عظيم را راهاندازى كنند و به نتيجه برسانند؛ دانش را در ميان خودشان بارور كنند؛ فناورى را بهوجود بياورند و درِ خانهى اين و آن نروند؛ اين يكى از نگرانيهاى آنهاست؛ چرا، چون مىبينيد اين درست بر خلاف آن فلسفهى استكبارى است كه كشورهايى كه مىخواهند تحت سلطه باشند، نبايد در دانش و فناورى استقلال داشته باشند؛ بايد دستشان دراز باشد؛ محتاج آنها باشند. آنها مىدانند كه اگر امروز كشور و ملت ايران توانست بر قلهى اين فناورى بنشيند، سخن حق او در دنيا كه همان استقلال امت اسلامى و عزت اسلامى است، بيشتر در بين مسلمانها و در جوامع اسلامى جايگزين خواهد شد و ذهنها بيشتر آن را قبول خواهند كرد؛ از اين ناراحتند؛ لذا جنجال مىكنند. بنابراين حقيقتِ قضيه غير از آن چيزى است كه آنها مىگويند.
مربوط به :بيانات در ديدار جمعی از مسئولان جهاد دانشگاهى – 1383/04/01
مسؤولان كشور ما در زمينهى مسائل سياسىِ اين كار آنچه كه بايد بگويند، گفتند. آقاى رئيس جمهور و مسؤولان اين پروژهى هستهيى و وزارت خارجهى ما آنچه كه گفتند، درست است. پاسخ ياوهگوييها و زيادهطلبيهاى ديگران را آنها دادند. من درصدد اين نيستم كه در اين زمينه چيزى بگويم؛ من مىخواهم حقيقتِ مطلب براى ملت ايران روشن شود. ملت ايران نمىخواهد يك ظلم مضاعف را قبول كند. اظهار نگرانى مىكنند كه شما ممكن است از اين طريق بتوانيد به سلاح هستهيى دست پيدا كنيد. اگر اروپاييها و ديگران حقيقتاً راست مىگويند و نگران سلاح هستهيى هستند، ما مىگوييم نه، مطمئن باشيد؛ ما دنبال سلاح هستهيى نيستيم؛ به همان دليلى كه گفتم. اما اگر از اينكه ملت ايران اين فناورى فاخر و برجسته را كه متعلقِ به خود اوست و بومى است، دارد، ناراحتند و مىخواهند آن را متوقف كنند، باز هم به آنها مىگويم مطمئن باشيد كه ملت ايران زير بار نخواهد رفت. آنچه كه امروز محققان، دانشمندان و دولت ايران در زمينهى فناورى هستهيى انجام مىدهند، وظيفهى بزرگ آنهاست و كار بزرگى است و اين كار براى جلوگيرى از وابستگىِ به بيگانگان و براى حفظ استقلال ملى است، كه به آن نياز دارد.
ياوهگوها و ياوهبافها بيخود سعى نكنند اينطور بپراكنند كه چه لزومى دارد اين كار و چرا دنبالش مىكنند؛ نه، اين نياز ملت ايران است. امروز كشورهاى پيشرفتهى دنيا بيشترين يا سهم مهمى از انرژى برق خودشان را از نيروگاههاى هستهيى توليد مىكنند، نه از نفت كه هم سرمايهى دودزاست، و هم تمام شدنى و هم قابل تبديلِ به چيزهاى بسيار ارزشمندتر از سوخت. آنها كه مىخواهند ملتهاى داراى نفت را از اين موهبت محروم كنند، مىگويند شما كه نفت داريد، ديگر به انرژى هستهيى چه نيازى داريد؟ مگر بايد نفت را تمام كنيم، بعد دست به طرف شما حتماً دراز كنيم! سرنوشت ملتها نياز به شماست؟ آنها مىگويند نفت را مصرف كنيد، بعد دستتان كه خالى شد، محتاج ما شويد؛ بياييد درِ خانهى ما. ملت ما نمىخواهد اين را قبول كند و ما بايد به سمت انرژى هستهيى براى توليد برق برويم؛ اين نياز كشور ماست؛ بايد به اين راه برويم، والّا عقبماندگيهاى يكى دو قرن گذشته باز هم مضاعف خواهد شد و آن وقت يك قرنِ ديگر اين ملت را عقب مىاندازند. بنابراين رفتنِ دنبال اين كار وظيفهى ملى است. وقتى كه دنبال اين كار مىرويم، بايستى قضيه را بومى كنيم و اگر بومى نكنيم، باز همان وابستگى و باز همان نياز است. وقتى مىخواهيم وابسته نباشيم و كار بومى باشد، البته فشار هست. بايد در مقابل فشارها مقاومت كرد. آنهايى كه نفهميده عليه اين فكر حرف مىزنند، نمىفهمند و ملتفت نيستند كه دارند به اين ملت خيانت مىكنند و همان چيزى را كه امريكا مىخواهد، بيان مىكنند و بر زبان مىآورند: چه لزومى دارد؟ چه احتياجى داريم؟ ولش كنيم! بله، معلوم است كه آنها دلشان مىخواهد ما هيچ چيز توليد نكنيم و غذاى حاضرمان را هم از آنها بگيريم؛ به شرطى كه پول داشته باشيم. وقتى هم نداشتيم، اگر ملت از گرسنگى بميرند، آنها كه ابايى ندارند؛ چون هزارهزار مىكُشند و از مردن هزارهزار و ميليون ميليون هم هيچ باكى ندارند. وظيفهى ملى ما امروز اين است كه دنبال اين فناورى و فناورىهاى مشابه، هر چه كه ما را به اوج قلهى علم نزديك كند، برويم و امروز دنبال كردن آن براى ملت ما واجب است و براى كسانى كه مىتوانند، وظيفهى آنهاست تا بتوانند ملت را به عزت برسانند و از وابستگى رها كنند.
مربوط به :بيانات در ديدار جمعی از مسئولان جهاد دانشگاهى – 1383/04/01
آنچه كه تاكنون جمهورى اسلامى قبول كرده، اين است كه بيايند و عمليات غنى(4)سازىاى را – كه در نقطه مشخّصى است – ببينند؛ كه آنها هم آمدند و ديدند كه وجود دارد و اجازه هم داشتند كه هرجاى ديگرى هم كه خيال مىكنند عمليات غنىسازى هست، بروند و ببينند، تا بدانند كه تبليغات صهيونيستها دروغ است. اين يك راهِ مسالمتآميز براى حفظ فناورى هستهاى است.
ما به هيچ قيمتى حق نداريم اين فناورى را از دست بدهيم. اينكه بعضى كسان تبليغ مىكنند كه چيز زيادى بهدست نيامده، اين هم درست نيست. اين را بدانيد كه آنچه بهدست آمده، بسيار برجسته و زياد است. اگر زياد نبود، دشمنان ما را اينقدر حسّاس نمىكرد. كارشناسان و انسانهاى وارد و مطّلع، داورىِ درستى در اين مورد دارند. ما به فناورىاى رسيدهايم كه در كشور ما بومى است؛ مهم اين است. اگر امروز همه دستگاههايى را كه در اختيار جمهورى اسلامى است، دشمنان ما بتوانند – كه البته نخواهند توانست – از بين ببرند، اين فناورى از بين نمىرود؛ چون آن را از كسى عاريه و وام نگرفتهايم و متخصّصان هوشمند خود ما توانستهاند به آن دست پيدا كنند. البته اگر به ميل غربيها و مراكز قدرت جهانى بود، تا صد سال ديگر هم نمىگذاشتند كه جمهورى اسلامى به چنين فناورىاى دست پيدا كند و اين كار، علىرغم آنها و تحريم ما انجام گرفته است. بنابراين آنچه بهدست آمده، ارزشمند است و اين دانش ارزشمند را نه دولت، نه مسؤولان، نه سازمان انرژى اتمى و نه هيچ فردى از افراد اين كشور حق ندارد كه از دست بدهد و روى آن معامله كند؛ قطعاً معاملهاى هم صورت نگرفته و نخواهد گرفت. البته اگر آنهايى كه واردِ اين گفتگو با مسؤولان جمهورى اسلامى شدند، بخواهند با جمهورى اسلامى سرِ اين قضيه به چالش بيفتند و زيادهطلبى كنند، همه چيز به هم خواهد ريخت و قطعاً از جمهورى اسلامى تو دهنى خواهند خورد و بلاشك ما در اين زمينه مطلقاً حاضر به دادن هيچ امتيازى نخواهيم بود. ما اين فناورى و آنچه را كه بحمداللَّه در بخشهاى مختلف كشور عزيزمان از پيشرفتهاى چشمگير علمى و تحقيقى به دست آوردهايم، بايد حفظ كنيم. البته هنوز تا رسيدن به خطوط مقدّم فنآورى و علم خيلى فاصله داريم. علّتش اين است كه از زير صفر – نمىشود گفت صفر – شروع كردهايم. با اين كشور كارى كرده بودند كه نه فقط دستاورد علمى و فنآورى، بلكه حتّى اميد آن را هم نداشته باشد. بنابراين، ما از نقطه «هيچ» شروع نكرديم، بلكه از «هيچِ همراه با نوميدى» شروع كرديم! انقلاب اسلامى از اينجا وارد ميدان شد و بحمداللَّه امروز پيشرفت كرده است.
مربوط به :بيانات در ديدار كارگزاران نظام – 1382/08/11
دارندگان علم و فناوری در جهان، تلاش می كنند كشورهای ديگر همچنان مصرف كننده توليدات آنها باشند بهمين علت از پيشرفتهای علمی دانشمندان ايران ازجمله در فناوری هسته ای ناراحت وعصبانی هستند.
مربوط به :ديدار نخبگان جوان كشور با رهبر انقلاب – 1382/07/30
آنها در ظاهر می گويند ايران نبايد بدنبال سلاح هسته ای باشد اما حرف حقيقی شان اين است كه ايران نبايد دانش و فناوری هسته ای داشته باشد تا هميشه نيازمند فناوريهای پيشرفته غرب بماند.
مربوط به :ديدار نخبگان جوان كشور با رهبر انقلاب – 1382/07/30
نظام اسلامى در برابر اردوگاه شرق و غرب ايستاد؛ اما در همان روزها يك نظريه اين بود كه ما به نحوى با استكبار كنار بياييم! كسانىكه اين نظريه را بيان مىكردند، آدمهاى بدى نبودند؛ بلكه سادهانديش بودند و مىگفتند كنار بياييم تا ضرر آنها را از خود دفع كنيم؛ اما پاسخ اين سؤال را نمىدادند كه اين كنار آمدن و كوتاه آمدن و عقبنشينى كردنِ سنگر به سنگر تا كجا بايد ادامه پيدا كند؛ ملت ايران بايد چه كار كند كه امريكا از او راضى شود؛ چقدر بايد از ارزشهاى خود صرفنظر كند تا امريكا بگويد ديگر با شما كارى ندارم؟ شايد بعضى از آنها حتّى فكر نمىكردند كه استكبار به حدّى هم قانع نيست. در جنجال اخيرِ فعّاليتهاى هستهاى ايران ديديد كه قدم به قدم شروع كردند به جلو آمدن؛ اوّل گفتند ايران بايد پروتكل الحاقى را قبول كند؛ بعد گفتند بايد فلان اطّلاعات را بدهد؛ بعد پا را فراتر گذاشتند و گفتند اصلاً ايران نبايد فناورى هستهاى داشته باشد! عقبنشينى در مقابل مجموعهاى كه زور مادّى دارد، اما مطلقاً ذخيره اخلاقى در وجودش نيست تا از اين زور به شكل ظالمانه استفاده نكند، راه علاج نيست. راه علاج، منحصر شده بود در مقاومت، و امام بزرگوار ما – آن انسان مقاوم، صبور و سرسخت – مظهر مقاومت بود؛ و اين تنها راهى بود كه در مقابل ملت ايران وجود داشت. لذا حتّى حمله نظامىشان اثر نبخشيد.
مربوط به :بیانات در ديدار جمعی از دانشجویان زنجان – 1382/07/22
منبع:http://farsi.khamenei.ir/