دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان

دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان

اَللَّـهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أبْوَابَ الْجَنَانِخـدايا در اين روز درهـاي بهشت را، به رويم بگشـايوأَغْلِقْ عَنِّي فِيهِ أبْوَابَ النِّيرَانِو درهاي آتش دوزخ را، به رويم ببندوَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِتِلَاوَةِ الْقُرانِو تـوفيق تـلاوت قـرآن را، در اين روز به ما عطا كنيَا مُنْزِلَ السَّكِينَةِ فِي قُلُوبِ المُؤْمِنِينَ.اي فـرود آورنـده وقـار و آرامش، در دلهاي مؤمنان.

كليدهاي بهشت

انسان داراي صورتي در ظاهر و صورتي در باطن است، كه صورت ظاهر را خَلق و صورت باطن را خُلق مي‌گويند، خُلق، همان هيئت و قيافه ثابت نفساني است كه به آساني و بدون تفكر باعث صدور افعال انسان مي‌شود، اگر افعالي كه از اين هيئت و قيافه ثابت نفساني، صادر مي‌شود شرعاً و عقلاً پسنديده باشند، اين هيئت را خُلق نيكو و اگر زشت و ناپسند باشد، خُلق بد ناميده مي‌شوند، پس افعالي كه موردي و يا از روي تحميل از انسان سر مي‌زند، خُلق و خوي او به حساب نمي‌رود، بلكه اعمالي كه از وجود انسان به صورت دائمي صادر شود و براي آدمي ملكه شده باشد خُلق گفته مي‌شود.

خلق و خوي شايسته

اولين عاملي كه درهاي بهشت را بر روي انسان مي‌گشايد، خلق و خوي شايسته است، در قرآن كريم مي‌خوانيم »جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارَ خَالِدِينَ فِيهَا وَ ذَلِكَ جَزَاءُ مَنْ تَزَكَّي«1 بهشتهايي جاويد كه زير درختانش نهرها جاري است و در آن جاويدانند، اين است پاداش كسي كه پاكيزه خوي بوده است.از رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم روايت شده كه فرمود: »مَا يُوضَعُ فِي مِيزَانِ أمْرَءٍ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ«2 روز قيامت برتر از حسن خلق در ميزان عمل هيچ بنده‌اي نهاده نمي‌شود، همچنين آن حضرت فرمود: »آنچه كه بيشتر از همه چيز امت را وارد بهشت مي‌كند، پرهيزكاري و حسن خلق است، كه خانه‌ها را آباد و عمرها را طولاني مي‌كند«3، از صفات بارز رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم حسن خلق مي‌باشد، قرآن كريم آن حضرت را با اين وصف ستوده و مي‌فرمايد: »أِنَّكَ لَعَلَي خُلُقٍ عَظِيمٍ«4 و در آيه‌اي ديگر مي‌فرمايد: »فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظَّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لِأنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ« اي پيامبر در پرتو رحمت الهي نرم و مهربان شدي و اگر سنگدل و خشن بودي، مردم از اطراف تو پراكنده مي‌شدند.پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم مي‌فرمايد: »أقْرَبُكُمْ مِنِّي مَجْلِساً يَومَ الْقِيَامَةِ أَحْسَنُكُمْ خُلْقاً وَ خَيْرُكُم لِأَهْلِهِ« نزديكترين شما در روز قيامت به من خوش اخلاق‌ترين شما و بهترين شما براي خانواده‌اش مي‌باشد. همچنين از امام صادق عليه‌السّلام روايت شده كه فرمود: تقرب پيدا نمي‌كند، مؤمن به خداي عزوجل به عملي كه بعد از واجبات به آنچه خداي تعالي دوست دارد، از اينكه مردم بواسطه حسن خلق مؤمن در آسايش باشند.در روايت وارد شده، چون سعد بن معاذ در ركاب پيامبر به شهادت رسيد، حضرت بر جنازه او نماز گزارد و دفن نمود و فرمود: ملائكه زيادي در تشييع جنازه او شركت كردند سپس خطاب به مادر سعد فرمود: مغرور مشو كه زمين او را چنان فشاري داد كه استخوانهاي او در هم شكست، اصحاب پرسيدند: فشار قبر او براي چه بود؟ حضرت فرمود: سعد بن معاذ با خانواده خود كج خلقي مي‌كرد.

ايمان و عمل صالح

عامل ديگري كه موجبات بهره‌مندي از بهشت را براي انسان، ميسر مي‌كند، ايمان و عمل صالح است. قرآن كريم در اين زمينه مي‌فرمايد: »إنَّ الَّذِينَ امَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُم جَنَّاتُ الفِرْدَوسِ نُزُلاً«5 كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده‌اند، منزلشان باغهاي بهشت است. از امام باقر عليه‌السّلام روايت شده كه فرمود: كار شايسته به بهشت مي‌رود و زمينه را براي صاحبش فراهم مي‌كند، همانگونه كه آدمي خدمتگذار خود را مي‌فرستد، تا جايگاه او را فرش و آماده كند، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: »و مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِأَنْفُسِهِم يَمْهَدُونَ«6 و اما كساني كه عمل صالحي را انجام دادند پاداش الهي را به سود خودشان آماده و مهيا مي‌سازند، توضيح اينكه »يمهدون« در اصل به معني گهواره و يا محلي است كه براي كودك، آماده مي‌كنند، سپس »مهد« و »مهاد« به معني وسيعتري يعني هر مكاني كه در نهايت آرامش و آسايش در آن است، گفته شده و به همين معنا براي مؤمنان بكار رفته است، قرآن كريم غالباً »عمل صالح« و »ايمان« را به عنوان لازم و ملزوم يكديگر بيان كرده و مي‌فرمايد: »مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أو أُنْثَي وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحْيِيَّنَّهُ حَيَوةً طَيْبَةً«7 هر فردي از مرد يا زن عمل صالحي انجام دهد، در حالي كه ايمان دارد ما او را با حيات پاكيزه‌اي زنده مي‌كنيم، با استناد به روايات و آيات كريمه قرآن مي‌توان گفت اثر اعمال صالح دو چيز مي‌تواند باشد، يكي، آمرزش و غفران كه با آن راه ورود به بهشت براي انسان هموار مي‌شود و ديگري، اجر كبير و پاداش بزرگ الهي است، انسان مؤمني كه پرونده عملش سرشار از اعمال صالح است، در عالم آخرت بواسطه اين اعمال از نعمتها و لذتهاي عظيم بهشتي بهره‌مند خواهد شد.

نيكوكاري

از امام علي عليه‌السّلام روايت شده كه فرمود: »الجَنَّةُ جَزَاءُ كُلِّ مُؤمِنٍ مُحْسِنٍ«8 بهشت پاداش هر مؤمن نيكوكاري است، از امام رضا عليه‌السّلام روايت شده كه فرمود: »هركس اندوه مؤمني را برطرف كند خداوند روز قيامت اندوه از دل او برمي‌دارد«9 همچنين از امام صادق عليه‌السّلام روايت شده كه فرمود: »هركس گرسنه‌اي را سير كند خداوند نهري از بهشت براي او جاري خواهد ساخت.«10

مجاهدت با نفس

امام علي عليه‌السّلام در روايتي فرمود: »جَهَادُ الْهَوَي ثَمَنُ الجنَّةِ«11 بهاي بهشت جهاد با نفس است. و از ايشان نقل شده كه »نزديكترين دشمنان به تو نفس توست«12 و از امام باقر عليه‌السّلام روايت شده كه فرمود: »شجاعترين مردم كسي است كه، بر هواي نفس خود غلبه كند«13 و از علي عليه‌السّلام روايت شده كه فرمود: »هركس با نفس خويش مخالفت كند بر شيطان غلبه يافته است«14 و چون آدمي بر نفس و شيطان كه دشمنان اصلي انسانند، غلبه يافت راه ورود به بهشت را بر خود هموار مي‌سازد و به لطف خداي متعال دربهاي بهشت بر او گشوده مي‌شود.

جهاد در راه خدا

از علي عليه‌السّلام نقل شده كه فرمود: »اِنَّ الْجَهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةَ فَتَحَهُ اللهُ لِخَاصَّةِ أوْلِيائِهِ«15 جهاد دري است از درهاي بهشت، كه خداوند آن را به روي بندگان خاص خود، مي‌گشايد.آري رزمنده‌اي كه جان خويش را در طبق اخلاص گذارده و براي حفظ دين خدا و ارزشهاي والاي الهي و انساني تمام هستي خود را در اين راه ايثار مي‌كند، خداي متعال نيز به پاس قدرداني از زحمات او در راستاي انجام وظيفه، پاداشي به او مي‌دهد كه ذهن قاصر فردي چون من، از درك آن عاجز است.از پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم روايت شده كه فرمود: »فرشتگان تمام نيكيهاي بني آدم را برمي‌شمرند مگر نيكيهاي مجاهدان را كه حتي از آگاهي به پاداش آن هم ناتوانند«16 براين اساس به احترام آنان دري از درهاي بهشت خود را ويژه آنان قرار داد، و لذا فرمود: »لِلجَنَّةِ بَابٌ يُقَالُ لَهَا بَابَ الْمُجَاهِدِينَ يَدخُلُونَ مِنْهُ« بهشت دري دارد كه آن را باب المجاهدين مي‌گويند و جهادكنندگان از آن درب وارد بهشت مي‌شوند.

تقوي و پرهيزكاري

در قرآن كريم مي‌خوانيم »أِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مأبٍ جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتِّحَةً لَهُمْ الْأَبْوَابُ«17 براي پرهيزكاران حسن مرجع و محل بازگشت نيكويي است، بازگشت آنها به باغهاي جاويدان بهشت است، كه درهاي آن به روي ايشان باز است، »حتي آنان زحمت گشودن درها را ندارند گويي بهشت در انتظار آنهاست و هنگامي كه چشمش به آنان مي‌افتد، آغوش باز مي‌كند و آنها را به درون دعوت مي‌نمايد«18 نه اينكه درهاي بهشت بر روي آنان گشوده مي‌شود، بلكه خازنان بهشت به هنگام ورود آنان به بهشت به آنها مي‌گويند »سَلامٌ عَلَيْكُم طِبْتُمْ فَأدْخُلُوهَا خَالِدِينَ«19 سلام بر شما هميشه خوش و خوشحال باشيد، بفرماييد وارد بهشت شويد و در آن جاودانه بمانيد و گروهي آنان را مخاطب قرار داده و مي‌گويند »أُدْخُلُوهَا بِسَلامٍ ذَلِكَ يَومُ الْخُلُودِ«20 با سلام و سلامت وارد شويد كه امروز روز خلود و جاوداني است و سلام خداي متعال نيز توسط ملائكه به آنان ابلاغ مي‌شود »سَلامٌ قَولاً مِن رَبِّ الرَّحِيمِ«21 سلام بر شما باد، اين سلامي از پروردگار مهربان به شما بهشتيان و در واقع اين الطاف الهي بواسطه عملكرد انسانهاي با تقوي است كه خداي متعال آنها را وارثان بهشت دانسته و مي‌فرمايد: »تِلكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيّاً«22 اين همان بهشتي است كه ما به ارث، به بندگان پرهيزكار مي‌دهيم و به اين ترتيب كليد درب بهشت با تمام نعمتهاي موجود آن چيزي جز تقوي الهي و خداترسي نيست.

درهاي جهنم

در عبارت ديگري از دعاي امروز مي‌خوانيم »وَاَغْلِقْ عَنِّي فِيهِ اَبْوَابَ النِّيِرَانِ« خدايا در اين روز درهاي آتش دوزخ را به رويم ببند، قرآن كريم جهنم را داراي هفت درب دانسته و مي‌فرمايد: »لَها سَبَعَةُ اَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزءٌ مَقْسُومٌ«23 همان دوزخي كه هفت درب دارد و براي هر دري گروهي از پيروان شيطان تقسيم شده‌اند، هر گروهي از اهل جهنم بواسطه گناهاني كه مرتكب شده‌اند، از دري از درهاي جهنم وارد آن مي‌شوند، كه با توجه به آيه 27 سوره لقمان اين هفت درب به جهت كثرت بيان است و همانگونه كه گناهان انواع و اقسام متعددي دارد، دوزخيان نيز برحسب انجام گناهان به گروه هاي متعدد تقسيم شده و هر گروهي از راهي مجزا وارد جهنم خواهند شد، همچنين در سوره مؤمن نيز به صورت كلي به درهاي جهنم اشاره نموده است در اين آيه شريفه مي‌خوانيم »اُدخُلُوا أبْوابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَي الْمُتَكَبِّرِينَ«24 به جهنميان گفته مي‌شود، از درهاي جهنم وارد شويد و جاودانه در آن بمانيد و چه بد جايگاهي است جايگاه متكبران.

عواملي كه باعث بسته شدن درهاي جهنم مي‌شود

از رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم نقل شده كه فرمود: بر درب جهنم نوشته شده است »اَنَا حَرامٌ عَلي الْمُتَهَجِّدِينَ وَ اَنَا حَرَامٌ عَلي الصَّائِمِينَ وَ اَنَا حَرَامٌ عَلَي الْمُتَصَدِّقِينَ« من بر اهل نماز شب، روزه داران و صدقه دهندگان حرام هستم.

نماز شب

نماز شب بهترين شاهد اخلاص و دعوي صدق ايمان است »أِنَّ نَاشِئَةَ الْلَيلِ هِيَّ أَشَدُّ وَطْاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً«25 و در كلام معصوم عليه‌السّلام آمده كه فرمود: »نَاشِئَةَ الْلَيلِ« »سحرخيزي و اقامه نماز شب در آخر شب مي‌باشد«26 و اين نماز شب است كه به انسان شرافت مي‌بخشد »شَرَفُ الْمُؤمِنِ صَلاتُهُ بِالْلَيلِ«27 همچنين از امام صادق عليه‌السّلام روايت شده كه فرمود: »مال و اولاد زينت زندگاني دنياست و هشت ركعت نماز آخر شب با وتر زينت آخرت است«28رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم فرمود: وقتي بنده از خوابگاه لذيذش مي‌ايستد تا راضي كند حق را به نماز شب، در حالي كه خواب آلود است و چرت مي‌زند، خداوند تعالي مباهات مي‌فرمايد بواسطه او بر ملائكه و مي‌فرمايد: شاهد باشيد كه آمرزيدم او را، قرآن كريم نيز در مورد مؤمنين واقعي مي‌فرمايد: »تَتَجَافَي فِي جُنُوبِهِم عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُم خَوفَاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ«29 شبها پهلو از بستر خواب حركت دهند و در دل شب با بيم و اميد و ناله و اشتياق در نماز شب خداي خود را بخوانند و ازآنچه روزي آنها كرديم به مسكينان انفاق مي‌كنند.

روزه و دور نمودن انسان از جهنم

از امام صادق عليه‌السّلام روايت شده كه »الصَّومُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ«30 روزه سپري است در برابر آتش دوزخ، در حديث ديگري مي‌خوانيم، وقتي از رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم پرسيده شد كه چه كنيم كه شيطان از ما دور شود؟ حضرت فرمود: »الصَّومَ يَسْوَدُّ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَكْسِرُ ظَهْرَهُ وَالْحُبُّ فِي اللهِ وَالمُوَاظِبَةِ عَلَي العَمَلِ الصَّالِحِ يَقْطَعَ دَابَرَهُ وَالْأِستِغْفَار يَقْطَعُ وَطِينَهُ«31 روزه روي شيطان را سياه مي‌كند و انفاق در راه خدا پشت او را مي‌شكند و دوست داشتن به خاطر خدا و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع مي‌كند و استغفار رگ قلب او را مي‌برد.در حديث شريف معراج از رسول خدا روايت شده كه فرمود: اي پروردگار من نتيجه روزه چيست؟ خداي متعال فرمود: »نتيجه روزه حكمت است و نتيجه حكمت معرفت و نتيجه معرفت يقين است«32 و واضح است آدمي اگر به مرتبه والاي يقين دست يابد و به اثر گناهان علم قطعي پيدا كند از گناهان پرهيز خواهد نمود و اين عمل او را از آتش جهنم دور مي‌سازد.

صدقه عامل نگهداري از آتش جهنم

در تفسير نورالثقلين از رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم روايت شده كه حضرت فرمود: »صدقات پنهاني را زياد بدهيد كه خشم پروردگار را خاموش مي‌كند«33 و در روايت ديگر از اميرالمؤمنين u نقل شده كه فرمود: »تَصَدَّقُوا بِاللّيلِ فَإِنَّ الصَّدَقَةَ بِاللّيلِ تَطْفَئُ غَضَبَ الرَّبِّ«34 شبانه صدقه دهيد، زيرا صدقه در شب، خشم پروردگار بزرگ را خاموش مي‌كند.در قرآن كريم مي‌خوانيم »أِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ أِنْ تُخْفُوهَا وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيرٌ لَكُمْ وَ يُكَفِّر عَنْكُمْ مِن سَيِّئَاتِكُمْ وَ اللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ«35 اگر آشكارا صدقه دهيد خوب است، ولي اگر آن را پنهان ساخته و به مستمندان بدهيد براي شما بهتر است و خدا گناهان شما را مي‌پوشاند و خدا از آنچه انجام مي‌دهيد آگاه است.همچنين از رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم روايت شده كه فرمود : صدقه مؤمن پيش از آنكه در دست سائل قرار گيرد به دست خدا مي‌رسد، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: »ألَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ يَأخُذُ الصَّدقَاتِ وَ أَنَّ اللهَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ«36 آيا نمي‌دانيد كه خدا توبه بندگانش را مي‌پذيرد و صدقه‌ها را مي‌گيرد و خدا توبه‌پذير و مهربان است.37

ترك نماز و سبك شمردن آن

براساس آيات كريمه قرآن در روز قيامت از مجرمين سؤال مي‌شود »مَا سَلَكَكُم فِي سَقرِ« چه چيز شما را به دوزخ فرستاد؟ مي‌گويند: »لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ« ما از نمازگزاران نبوديم38. توضيح اينكه در عالم آخرت رابطه ميان بهشتيان و دوزخيان قطع نمي‌شود، بهشتيان مي‌توانند از عالم خود وضع دوزخيان را مشاهده كنند و لذا بين آنها اين سؤال و جواب رد و بدل مي‌شود، زيرا اگر اهل نماز بودند، نماز آنها را به ياد خدا وادار مي‌كرد و از فحشاء و منكر نهي مي‌نمود و به صراط مستقيم هدايت مي‌شدند.زراره مي‌گويد: از حضرت صادق عليه‌السّلام پرسيدم از قول خداي متعال كه مي‌فرمايد: »ومَن يَكْفُر بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلَهُ«39 فرمود: يعني ترك كند كرداري را كه اعتراف كرده است و از آن جمله است ترك نماز بدون كسالت و بيماري و مشغول بودن به كاري، همچنين قرآن كريم در مورد سبك شمردن نماز مي‌فرمايد: »فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذِينَهُم عَنْ صَلَاتِهِم سَاهُونَ الّذِينَهُمْ يُراؤنَ«40 واي بر نمازگزاران، كساني كه نماز خود را به دست فراموشي مي‌سپارند و آنها كه در نماز ريا مي‌كنند. كساني كه نه ارزشي براي نماز قائلند و نه به اوقاتش اهميتي مي‌دهند و نه اركان و شرايط و آدابش را رعايت مي‌كنند، يا عموما آن را فراموش مي‌كنند و اگر گهگاهي نماز مي‌خوانند از ترس زبان مردم و مانند آن است آنها در نمازهايشان ريا مي‌كنند كه مسلماً سرچشمه تظاهر و ريا كاري عدم ايمان به روز قيامت و عدم توجه به پاداشهاي الهي است.همچنين زراره مي گويد از امام باقر عليه‌السّلام شنيدم كه فرمود: مردي وارد مسجد پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم شد و سجده خود را آنگونه كه شايسته بود انجام نداد و سجده‌اي سبك به جاي آورد، حضرت فرمود: »اين مانند كلاغي است كه به زمين نوك مي‌زند و اگر با اين حالت بميرد، به دين محمد از دنيا نرفته است«41 از رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم روايت شده كه فرمود: »الصَّلوةُ عِمَادُ الدِّينِ فَمَنْ تَرَكَهُ صَلَاتِهِ مُتَعَمِّداً فَقَد هَدِمَ دِينَهُ وَ مَن تَرَكَ أَوْقَاتِهَا يَدْخُلُ الْوَيلَ، وَ الوَيلْ وَادٍ فِي جَهَنَّمِ كَما قَالَ اللهُ تَعَالَي وَيلٌ لِلمُصَلِّينَ الَّذِينَهُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ« نماز ستون دين است پس كسي كه عمداً نمازش را ترك كند، دينش را نابود كرده است. و كسي كه اوقات نماز را ترك كند و نماز را اول وقت به سبب كوتاهي به جا نياورد، داخل در ويل مي‌شود و ويل وادي است در جهنم، همان طور كه خداي تعالي فرمود: واي بر نمازگزاراني كه در نمازشان سهل انگاري و كوتاهي مي‌كنند.

توفيق بر تلاوت قرآن

در عبارت ديگري از دعاي امروز از خداوند متعال مي‌خواهيم كه »وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِتِلَاوَةِ الْقُرَانِ« توفيق تلاوت قرآن را در اين روز به ما عطا كن، امام صادق عليه‌السّلام مي‌فرمايد: »اَلْقُرَانُ عَهدُاللهِ إِلَي خَلقِهِ يَنْبِغِي لِلْمَرءِ الْمُسْلِمِ اَنْ يَنْظُرَ فِي عَهْدِهِ وَ أنْ يَقْرَءَ فِي كُلِّ يَوْمٍ خَمْسِينَ ايَةً«42 قرآن عهدنامه الهي است به سوي خلقش، شايسته است انسان مسلمان به عهدنامه خدا نگاه كند و هر روز پنجاه آيه را بخواند.از پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم روايت شده كه فرمود: خواننده قرآن در برابر هر حرفي كه آن را در نماز مي‌خواند، يكصد حسنه و در غير نماز با حال طهارت بيست و پنج حسنه و بدون طهارت ده حسنه دارد، همچنين آن حضرت فرمود: »نَوِّرُوا بَيُوتَكَمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرَانِ وَ لَاتَتَّخذُوهَا قُبُوراً كَمَا فَعَلْتَ الْيَهُود وَ النَّصَارَي«43 خانه‌هاي خود را با خواندن قرآن نوراني كنيد و مانند يهود و نصاري آن را به صورت قبرها در نياوريد، همچنين از امام صادق عليه‌السّلام روايت شده كه علي عليه‌السّلام فرمود: خانه‌اي كه قرآن در آن خوانده مي‌شود و خدا در آن ياد گردد، بركتش افزون مي‌شود و فرشتگان در آن حضور مي‌يابند و شياطين از آن دور مي‌شوند و به اهل آسمان نور مي‌دهند، همانگونه كه ستارگان به ساكنان زمين نور مي‌دهند و خانه‌اي كه قرآن در آن خوانده نشود و خدا در آن ياد نگردد، بركتش كاهش مي‌يابد و فرشتگان از آن دور مي‌گردند و شياطين وارد آن مي‌شوند.44همچنين از امام صادق عليه‌السّلام روايت شده كه فرمود: اهل آسمان به خانه‌اي كه مسلمان در آن قرآن مي‌خواند، نگاه مي‌كنند، همانگونه كه مردم دنيا به ستاره درخشان آسمان نظر مي‌افكنند.45

عوامل وقار و آرامش در انسان

در آخرين عبارت از دعاي امروز مي‌گوييم »يَا مُنَزِّلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤمِنِينَ« اي فرود آورنده وقار و آرامش، در دلهاي مؤمنان.خداوند متعال ايجاد آرامش و سكينه در قلبهاي مؤمنين را به خود نسبت داده و مي‌فرمايد: »هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلوبِ الْمُؤمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيِمَاناً مَعَ إِيِمَانِهِم وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّمَوَاتِ وَ الْأرضِ وَ كَانَ اللهُ عَلِيماً حَكِيماً«46 او خدايي است كه آرامش را به قلبهاي مؤمنين مي‌دهد، تا ايمان ايشان محكمتر شود، لشكريان آسمان و زمين براي خداست و او دانا و حكيم است.»سكينه« در اصل از ماده سكون به معني آرامش و اطمينان خاطري است كه هرگونه شك و ترديد و وحشت را از انسان زائل مي‌كند و او را در طوفان حوادث ثابت قدم مي‌دارد، اين آرامش ممكن است در اعتقادات باشد و تزلزل در عقائد را بر طرف سازد، يا جنبه عملي داشته باشد، بگونه‌اي كه ثبات قدم و مقاومت و شكيبايي به انسان بخشد، كه از ايمان راستين ناشي مي‌شود.يكي از بزرگترين اثرات ايمان، آرامش و اطمينان خاطر است، زيرا كسي كه ايمان به خداي متعال دارد، هرگز جز از خدا از كس ديگري نمي‌ترسد »لايَخْشَوْنَ اَحَداً اِلاَّ اللهَ«47 و هرگز ملامتها و سرزنش اين و آن در اراده آهنينشان اثر نمي‌گذارد »وَ لَايَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ«48 و هرگز به خاطر آنچه از دست داده‌اند، غمگين نمي‌شوند و به آنچه دارند، دلبستگي شديد ندارند و اين دو اصل سبب مي‌شود كه آرامش روحي آنها به خاطر گذشته و آينده متزلزل نشود و هرگز در برابر حوادث سخت سست نمي‌شوند و اندوهي به خود راه نمي‌دهند و همواره خود را از دشمنان خود برتر مي‌بينند، دست لطف و حمايت خدا دائماً بر سر خويش احساس مي‌كنند و ياري فرشتگان را در وجود خود لمس مي‌كند.

ذكر و ياد خداي متعال عامل وقار و آرامش

گاهي اضطراب و نگراني به خاطر آينده تاريك و مبهمي است كه در برابر فكر انسان خودنمايي مي‌كند، اما ايمان به خداوند رحيم و مهربان، به او آرامش مي‌دهد، گاهي گذشته تاريك زندگي فكر انسان را به خود مشغول مي‌دارد و او را نگران مي‌سازد اما توجه به اينكه خداوند غفار، توبه پذير و رحيم و غفور است، دلش را آرام مي‌سازد.گاهي ضعف و ناتواني انسان در برابر عوامل طبيعي و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلي و خارجي او را نگران مي‌كند مي‌گويد، من در برابر اين همه دشمن نيرومند در ميدان جهاد چه كنم؟ اما هنگامي كه به ياد خدا مي‌افتد و متكي به قدرت و رحمت او مي شود، قلبش آرام مي‌گيرد.گاهي نيز ريشه نگرانيهاي آزاردهنده انسان، احساس پوچي زندگي و بي‌هدف بودن آن است، ولي آن كسي كه به خدا ايمان دارد، مسير تكاملي زندگي را به عنوان يك هدف بزرگ پذيرفته است.عامل ديگر نگراني آن است كه انسان گاهي براي رسيدن به يك هدف، زحمت زيادي را متحمل مي‌شود، اما كسي به زحمت او ارج نمي‌نهد و قدرداني و تشكر نمي‌كند، اين ناسپاسي او را شديداً رنج مي‌دهد و در يك حالت اضطراب و نگراني فرو مي‌برد، اما هنگامي كه احساس مي‌كند، كسي از تمام تلاشها و كوششهايش آگاه است و به همه آنها ارج مي‌نهد و پاداش مي‌دهد، به او آرامش مي‌بخشد و گاهي سوء‌ظن‌ها و توهم‌ها و خيالات پوچ از عوامل نگراني به شمار مي‌رود، كه بسياري از مردم از آن رنج مي‌برند، ولي توجه به خدا و لطف بي‌پايان او، به انسان دستور حُسن خُلق مي‌دهد و اين حالت رنج آور را از بين مي‌برد و آرامش و اطمينان جاي آن را مي‌گيرد و گاهي، دنياپرستي و دلباختگي در برابر زرق و برق زندگي مادي، از عوامل اضطراب و نگراني است، اما ايمان به خدا و توجه به آزادگي مؤمن كه هميشه با زهد و پارسايي سازنده و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگي مادي همراه است، به همه اين اضطرابها پايان مي‌دهد. »الَّذِينَ امَنُوا وَ تَطْمَئِنَّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ«49 آنها كساني هستند كه ايمان آورده‌اند و دلهايشان به ياد خدا، مطمئن و آرام است، آگاه باشيد، با ياد خدا دلها آرامش مي‌يابد.

صبر در برابر مصائب از عوامل آرامش

در قرآن كريم مي‌خوانيم: »و بَشِّرِ الصَّبِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ«50 صابران را مژده ده آنانكه چون مصيبتي ببينند، گويند ما از خداييم و به سوي خدا باز مي‌گرديم، درودها و رحمت پروردگار برآنها باد و آنان هدايت يافته‌گانند.از رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم روايت شده كه فرمود: علامت صابر، سه چيز است، اول اينكه: صبر موجب مي‌شود او سست و كسل نشود و دوم اينكه، صبر موجب مي‌شود انسان بي‌قرار و مضطرب نگردد و سوم اينكه، از خداي متعال شاكي نگردد، زيرا هنگامي كه سستي و كسالت به سوي او روي آورد حق را ضايع مي‌كند و در اين هنگام موجب مي‌شود كه شكرگذاري ننمايد و هنگامي كه بر پروردگارش شاكي شود بر او عصيان ورزيده و نافرماني مي‌كند.51 و پر واضح است اگر انسان چنين صبري را پيشه خود سازد، به سكينه و آرامش خاطر دست مي‌يابد و اين مثبت گرايي، موفقيت را براي او رقم مي‌زند.در كتاب شريف اصول كافي از اسحاق بن عمار از عبدالله بن سنان از امام صادق عليه‌السّلام روايت كرده كه رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم فرمود: خداي عزوجل مي‌فرمايد: من دنيا را در ميان بندگانم قرض نهادم هر كس از دنيا چيزي به من قرض دهد به هر يكي ده تا هفتصد برابر اجر مي‌دهم و كسي كه به من قرض ندهد و من خودم از او چيزي به زور بگيرم سه چيز را در برابر به او مي‌دهم كه اگر يكي از آن سه چيز را به ملائكه‌ام مي‌دادم از من راضي مي‌شدند، آنگاه امام صادق عليه‌السّلام فرمود: اين چيز همان است، كه آيه »الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ …« به آن اشاره دارد، اول صلوات است و دوم رحمت و سوم اهتداء، سپس امام عليه‌السّلام فرمود: اين سه مزد مخصوص آنهايي است كه خدا چيزي را از آنان به زور گرفته باشد.52

استغاثه و دعا عامل اطمينان قلب

در جريان جنگ بدر به دليل كثرت نفرات دشمن و فزوني تجهيزات جنگي آنان، مسلمانان به وحشت و اضطراب افتادند و لذا همراه با پيامبر دست حاجت به سوي خداي متعال دراز كرده و از او تقاضاي كمك نمودند و خداوند نيز تقاضاي آنان را پذيرفت و وعده كمك و ياري رساندن به آنها را عنايت فرمود و اين توجه الهي موجبات اطمينان قلب آنان را فراهم آورد و آنان با آرامش و اطميناني كه به دست آوردند، توانستند بر دشمن غالب شوند.قرآن كريم اين استغاثه و طلب كمك و لطف و عنايت خدا را چنين بيان مي‌كند: »إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَأستَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّوكُمْ بِأَلفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُردِفِينَ وَ مَا جَعَلَهُ اللهُ إِلَّا بُشْرَي وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَ مَا النَّصرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ«53 به خاطر آوريد زماني را كه از شدت ناراحتي در ميدان بدر از پروردگارتان تقاضاي كمك مي‌كرديد و او تقاضاي شما را پذيرفت و گفت: من شما را با يك هزار فرشتگاني كه پشت سر هم فرود مي‌آيند، ياري مي‌كنم، ولي خداوند اين را تنها براي شادي و اطمينان قلب شما قرار داد و هر گونه پيروزي جز از طرف خدا نيست و خداوند توانا و حكيم است.

استقامت و تقوي

پس از پيروزي مشركان در جنگ احد و ترك منطقه احد، در بين راه تصميم گرفتند كه به مدينه باز گردند و پيروزي خود را با فتح مدينه تكميل كنند، خبر تصميم دشمن به پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم رسيد و آن حضرت موضوع را با مسلمانان در ميان گذاشت و با امداد الهي و دعوت به استقامت و تقوي، آرامش بر قلب و جان مؤمنان تجلي يافت و به دنبال آن، يك فرمان عمومي از ناحيه پيامبر براي حركت به سوي مشركان و تعقيب دشمن صادر گرديد! مسلمانان حركت خود را به سوي دشمن آغاز كردند و چون خبر به دشمن رسيد، راه خود را به سوي مكه ادامه داده و از قدرت و روحيه بالاي مسلمانان به وحشت افتادند و از تصميم خود منحرف شدند، قرآن كريم نتيجه اين صبر و تقوي و اطاعت از پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم را، موجب اطمينان قلوب مؤمنين و امداد الهي دانسته و مي‌فرمايد: »بَلَي اِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأتُوكُم مِنْ فَوْرِهِمْ هَذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ أَلَفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ وَ مَا جَعَلَهُ اللهُ إِلاَّ بُشْرَي لَكُمْ وَ لِتَطمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللهِ العَزِيزِ الحَكِيمِ«54 آري اگر استقامت و تقوي پيشه كنيد و دشمن به همين زودي به سراغ شما بيايد، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان كه نشانه‌هاي مخصوص دارند، مدد خواهد داد، ولي اينها براي بشارت و اطمينان خاطر شماست و گرنه پيروزي تنها از جانب خداوند تواناي حكيم است.اميد آنكه توفيق طاعت خداي متعال و تلاوت قرآن به همه ما عنايت شود.

جستجو