دستگاه تنفس:بینی ، حنجره


: اشاره به حکمت نهفته در بینی

) پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم

خداوند – تبارک و تعالی – سردی را در سوراخ های بینی قرار داد تا هیچ چیز را در سر وا مگذارد، مگر این که آن را بیرون بکشد.

) امام علی (علیه السلام

از این انسان، در شگفت آیید! با تکه ای پیه می بیند، با پاره گوشتی سخن می گوید، با تکه استخوانی می شنود، (و) از سوراخی نفس می کشد.( نهج البلاغه: حکمت ۸٫)

) امام صادق (علیه السلام)

سوراخ بینی، در پایین آن قرار داده شده است تا بیماری (عفونت)هایی که از مغز فرو می آید، از آن پایین بیاید و بوها از آن بالا برود و به مشام برسد، در حالی که اگر این سوراخ در بالای بینی بود، نه بیماری ای از آن به زیر می آمد و نه بویی را حس می کرد.( الخصال: ص ۵۱۳ ح ۳٫)

) امام صادق (علیه السلام

خداوند – تبارک و تعالی – در سوراخ های بینی، آب (مخاط) قرار داد تا به کمک آن، نفس، بالا و پایین برود و شخص، بوی خوش را از بد باز شناسد.( علل الشرائع: ص ۸۷ ح ۲٫)

) امام صادق (علیه السلام

خداوند (عزوجل)، بینی را سرد و مخاطی قرار داد تا هیچ دردی را در سر، فرو مگذارد، مگر این که بیرونش آورد؛ و اگر این نبود، مغز سنگین، می شد و کرم می افتاد.( علل الشرائع: ص ۸۶ ح ۱٫)

: اشاره به حکمت نهفته در حنجره

) امام صادق (علیه السلام

– خطاب به مفضل بن عمر -: ای مفضل! در صدا و کلام و فراهم بودن ابزارهای آن در انسان، فراوان اندیشه کن. حنجره، همانند لوله ای برای بیرون آمدن صداست و زبان، لب ها و دندان ها، برای شکل گرفتن حروف و آواها. مگر نمی بینی هر کس دندان هایش بیفتد، نمی تواند سین را درست ادا کند و هر کس دارای لب نباشد، نمی تواند فاء را درست بگوید و هر کس زبانش سنگین باشد نمی تواند راء را به فصاحت ادا کند؟

همانند چیز به این پدیده، یک سر سرنای بزرگ است. حنجره به نی آن می ماند. ریه، همانند آن انبانی است که دمیدن را انجام می دهد تا هوا به نی درآید، اندام هایی هم که بر ریه فشار وارد می آورند تا صدا (از حنجره) بیرون آید، همانند آن انگشت هایی است که انبان را می فشرد تا هوا در نی درآید و لب ها و دندان هایی هم که صدا را به حروف و آواها بدل کنند، به انگشت هایی می مانند که در دهانه نی حرکت می کنند تا از نای نی، آهنگ بسازند. البته هر چند در دلالت و تعریف، مخرج صدا را به این سرنا تشبیه کنند، اما در حقیقت، این سرناست که باید به مخرج صدا تشبیه شود.

اکنون تو از آوایی که برای ساخت کلام و ایجاد حروف در اندام ها هست، آگاه ساختم؛ اما در این اندام ها، افزون بر آنچه یاد آور شدم، منافعی دیگر نیز هست:

حنجره، جایی است که این نسیم، از آن به سوی ریه راه می گشاید تا با تنفس دائمی – که اگر اندکی متوقف شود، انسان می میرد – قلب را باد بزند و خنکش گرداند.

با زبان، مزه ها احساس می شود و انسان، می تواند آنها را از هم باز شناسد و هر یک را به تنهایی تشخیص دهد: شیرین را از تلخ، ترش را از ملس، شور را از گوارا، و خوش مزه را از بد مزه؛ افزون بر این که همین اندام، بر فرو بردن آسان خوردنی ها و نوشیدنی ها یاری می رساند.

دندان ها، غذا را می جوند تا نرم شود و گوارش آن، آسان گردد. دندان ها با وجود این، تکیه گاهی برای لب هایند که از درون دهان، آنها را نگه می دارد و تقویت می کند. گواه آن که می بینی کسی که دندان هایش ریخته، لب هایش نیز افتاده و حرکت آنها نابه سامان است. با لب ها نوشیدنی مکیده می شود تا آنچه از نوشیدنی ها به درون می رسد، به اندازه و سنجیده باشد؛ نه یک باره به درون فرو ریزد و شخص از آن گلوگیر گردد یا درون را بیازارد. دو لب، افزون بر این، به دو لنگه در هماهنگ می مانند که بر روی دهان، بسته می شوند و انسان، هر گاه بخواهد، آنها را باز می کند و هر گاه بخواهد، می بندد.

در آنچه از این حقایق وصف کردیم، این نکته روشن می شود که هر یک از این اندام ها، به گونه ای ویژه عمل می کنند و هر یک، منافعی چند دارند، آن سان که یک ابزار، به چند کار می آید؛ همانند تیشه که هم در نجاری از آن استفاده شود، هم در کندن و هم در دیگر کارها… .

ای مفضل! چه کسی در حلق، دو روزن قرار داده است: یکی برای خروج صدا – و این همان حلقوم (نای) است که به ریه می پیوندد – و دیگری برای گذر غذا – و این، مری است که به معده می پیوندد و غذا را بدان می رساند -؛ و (چه کسی) بر حلقوم سرپوشی قرار داده است (زبان کوچک)، تا نگذارد غذا به ریه برسد و (شخص را) بکشد؟

چه کسی ریه را خنک کننده سستی ناپذیر و بی توقف قلب، قرار داده است تا نگذارد حرارت در قلب، جای گیرد و به نابودی بینجامد؟( بحار الانوار: ج ۳ ص ۷۱٫)

جستجو