عدد نوافل

عدد نوافل

از ابن‏ ابى عمير روايت شده كه گفت: «سَأَلْتُ اَبَا عَبْدِاللَّهِ عَنْ اَفْضَلِ


1- سوره معارج آيات 22و23.

2- تفسيرالميزان، ج 2، ص 18.

(86)


مَاجَرَتْ بِهِ السُّنَّتِهِ مِنَ الصَّلاَةِ، قَالَ، تَمَامُ الْخَمْسِينَ(1)» مقصود رسول اكرماز پنجاه ركعت نماز كه مى‏فرمايد، مطابق سنت من است، نمازهاى واجب و نوافل آنهاست به استثناى دو ركعت بعد از عشاء كه در حال نشسته مى‏خوانيم و يك ركعت محاسبه مى‏شده و با آن، نمازهاى فريضه و نافله پنجاه و يك ركعت مى‏شود و شايد ذكر نكردن رسول خدااين ركعت را، براى اين باشد كه اين پنجاه ركعت سنت مؤكّده بوده، چنانچه دلالت مى‏كند به اين معنا روايتى كه از ابن ابى عمير ذكر نموديم.

در كافى با ذكر سند از «منان»، نقل شده كه گفت: عمر ابن حريث، از امام صادقدر حضور من پرسيد: فدايت شوم، مرا از نماز رسول خداخبر دهيد؟ حضرت فرمود: رسول خدارسمش آن بود كه هشت ركعت نماز نافله ظهر و چهار ركعت نماز واجب ظهر و هشت ركعت نماز نافله عصر و چهار ركعت نماز واجب عصر و سه ركعت نماز واجب مغرب و چهار ركعت نافله آن و چهار ركعت نماز عشاء و هشت ركعت نافله شب و سه ركعت وتر و دو ركعت نافله صبح و دو ركعت نماز واجب صبح مى‏خواند(2).

شيخ طوسى عليه الرحمه در كتاب «تهذيب» با ذكر سند از امام صادق، ضمن حديثى روايت نموده كه: رسول خدانماز «وتيره» دو ركعت نافله كه بعد از نماز واجب عشاء، نشسته خوانده مى‏شود را، مى‏خواند و مى‏خوابيد(3).

براى نوافل يوميه فضيلت بسيار است، بلكه در بعضى روايات ترك آن معصيت شمرده


1- وسائل الشيعه، ج 3، ص 32.

2- كافى، ج 3، ص 443 والاستبصار، ج 1، ص 218.

3- تهذيب، ج 2، ص 5.

(87)


شده و در بعضى روايات تعبير وجوب فرمود و اين براى تأكيد در اقامه كردن آنهاست و سزاوارتر اين است كه انسان حتى الامكان آنها را ترك نكند، زيرا به حسب روايات شريفه فلسفه تشريع نوافل براى تمام و كمال نمودن فرائض و قبولى آنهاست.

در بعضى روايات در اين مورد مى‏فرمايد: «شيعيان ما اهل پنجاه و يك ركعت نماز هستند» و از حديث ديگر استفاده مى‏شود كه شيعيان آن را به جا مى‏آورند، نه اينكه فقط عقيده به آن داشته باشند، چنانچه از حديث علائم مؤمن نيز استفاده مى‏شود(1).

از امام عسكرىروايت شده كه فرمود: «عَلاَمَاتُ الْمُؤمِنِ خَمْسٌ، صَلاَةُ اَحْدى وَ خَمْسِينَ وَ زَيَارَةُ اْلاَرْبعيِنَ وَ الَّتَختُّمْ فى‏اليَمِينِ و تَعْفِيزَ الجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللّهِ‏الرَّحْمَنِ‏الرّحِيِمِ».

نشانه‏هاى مؤمن پنج چيز است: پنجاه و يك ركعت نماز (واجب و مستحب در شبانه روز) زيارت اربعين و انگشتر در دست راست كردن و جبين به خاك گذاشتن و بسم الله الرحمن الرحيم را بلند گفتن(2).

چند دستور فقهى

«يَا اَيُّهَا الَّذيِنَ اَمنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلوةَ وَ أنتُمْ سُكَارى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَ لاَجُنُبا اِلّا عَابِرىِ سَبِيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَ اِنْ كُنْتُم مَرْضَى أَوْ عَلى سَفَرٍ أوجَاءَ اَحَدٌ مَنْكُم مِنْ الْغَائِطِ أوْ لَامَسْتُمْ النَّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمّمُوا صَعِيدا طَيِّبا فَامْسِحُوا


1- وسائل الشيعه، ج 3، ص 41و42.

2- بحار الانوار، ج 98، ص 348.

(88)


بِوُجُوهِكُمْ وَ أيْدِيكُمْ اِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوا غَفُورا(1)» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا بدانيد چه مى‏گوئيد و همچنين هنگامى كه جنب هستيد، مگر اينكه مسافر باشيد، تا غسل كنيد و اگر بيمار يا مسافر بوديد و يا قضاى حاجت كرده‏ايد و يا با زنان آميزش جنسى داشته‏ايد و در اين حال آب براى وضو و غسل نيابيد، با خاكى پاك تيمم كنيد، به اين طريق، كه صورت و دستها را با آن مسح كنيد، خداوند بخشنده و آمرزند است.

آيه ذكر شده در برگيرنده چهار حكم فقهى است.

1- تحريم نماز در حال مستى، در حال مستى نماز باطل است.

2- باطل بودن نماز در حال جنابت.

3- جواز نماز خواندن يا عبور از مسجد بعد از غسل كردن

4- تيمم براى كسانى كه نمى‏توانند بواسطه عذرى كه دارند غسل يا وضو انجام دهند و چگونگى تيمم كردن.

گاهى كسانى كه وجود خويش را به گناه نوشيدن شراب آلوده مى‏كنند، مى‏گويند: حال كه نماز ما تا چهل روز قبول نمى‏شود، پس تا اتمام اين چهل روز نماز را بجا نياورده و ترك مى‏كنيم و در واقع عذرى بدتر از گناه مى‏آورند در اين رابطه فضل‏بن يسار مى‏گويد:

«سِمِعْتُ اَبَاجَعْفَرَيَقُولُ مَنْ شَرُبَ الْخَمْرَ لَمْ تُقْبَلً صَلاَتُهُ أَرْبَعيِنَ يَومْا فَاِنْ تُرِكَ الصَّلاَةَ مِنْ هَذَا الْاَيَّامِ مِنُوعَتْ عَلَيهِ الْعَذَابِ لِتَرْكِ الصَّلاَةِ وَ فِى آخر أنَّ شَارِبَ الْخَمْرِ تُوقِفَ صَلاَتُهُ بِيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ فَاِذ اَتَابَ رُدَّتْ عَلَيهِ»، از امام باقرشنيدم كه فرمود: هر كس شراب بنوشد تا چهل روز نماز او پذيرفته نمى‏شود و


1- سوره نساء، آيه 43.

(89)


اگر اين چهل روز نماز نگذارد، عذاب وى براى نگزاردن نماز، اضافه مى‏شود ودر روايت ديگرى، نقل كرده كه نماز شراب خوار ميان زمين و آسمان، سرگردان است هر گاه توبه كند اجر و پاداش او داده مى‏شود.

تعادل در صوت نماز

«قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوْ ادْعُو الرَّحْمَنَ أيَّاما تَدْعُوا فَلَهُ اْلاَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَ لاتَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَ لاَ تُخَافِتْ بِهَا وَ اْبتَغِ بِيْنَ ذَلَكَ سَبَيلاً(1)» بگو، الله را بخوانيد يا رحمن را، هر كدام رابخوانيد، ذات پاكش يكى است و براى او نامهائى نيك است و نمازت را زياد بلند و يا آهسته مخوان و در ميان اين دو راهى معتدل را انتخاب كن.

بعضى گفته‏اند: مسئله فوق، ربطى به بلند خواندن و يا آهسته خواندن نماز از نظر فقهى، ندارد بلكه مى‏گويد: نه بيش از حد بلند بخوان و فرياد بزن و نه بيش از حد آهسته كه تنها حركت لبها مشخص شو دو صدائى به گوش نرسد، حتى خود نيز نشنوى.

در مجموع مى‏فرمايد: همه نمازها را جهر مخوان و در همه آنها اخفات مكن، بلكه راه ميانه را اتخاذ كن، كه در بعضى بلند و در بعضى آهسته بخوانى و اين احتمال با آنچه در سنت اثبات شده كه نماز صبح و مغرب و عشاء بلند خوانده شود و نماز ظهر و عصر آهسته خوانده شود، مناسب است.


1- سوره اسراء آيه 110.

(90)


حقى كه امام جماعت بر مأموم دارد

امام زين العابدينمى‏فرمايد:

حق امام جماعت تو در نماز گزارى آن است كه بدانى نماينده ميان تو و خداى توست و از سوى تو نزد خدا سخن مى‏گويد و تو از سوى وى سخن نمى‏گوئى و براى تو دعا مى‏كند و تو براى او دعا نمى‏كنى و بيم ايستادن نزد خدا راندارى و بيم ايستادن نزد خدا را از سوى تو متحمل مى‏شود، هر گاه نماز تو كاستى داشته باشد بر گردن اوست و هر گاه درست باشد در پاداش وى شريك خواهى بود و او را به تو فزونى نيست، جان تو را با جان خويش نگاه داشته و نماز تو را با نماز خويش نگاه داشته است، پس وى را به همان اندازه سپاسگذار باشيد(1).

 


جستجو