دلائل عقلی و نقلی وجوب امر به معروف و نهی از منكر
بحث امر به معروف و نهی از منكر از دیرباز مورد توجه عالمان و صاحبنظران علوم و معارف اسلامی بوده است. در این میان، فقیهان توجه ویژهای به این فریضه داشته و در آثار فقهی خود فصلی را به این بحث اختصاص دادهاند. پیوند بحث نظارت در جامعه اسلامی با بحث امر به معروف و نهی از منكر موجب شد كه نمونهای از تلاش و مجاهدت علمی یكی از فقهای معاصر در این بحث را برگزیده، بخش كوچكی از آن را ترجمه كنیم و در اختیار خوانندگان عزیز مجله قرار دهیم. در این بحث كه درباره «دلایل نقلی و عقلی وجوب امر به معروف و نهی از منكر» به رشته تحریر درآمده، آیت الله سیدمحسن خرازی استاد محترم حوزه علمیه قم به موشكافی دقیق آیات، روایات و دلایل عقلی مطرح شده از سوی فقهای برجسته پرداخته و وجوب عقلی این فریضه اساسی را اثبات نموده و دلایل نقلی را اجمالاً ارجاع به حكم عقل میشمارد. معمولاً مباحث فقهی به زبان عربی بسیار روانتر ارایه میشود و برگردان آن به زبان فارسی از سهولت و روانی آن میكاهد. امید آنكه مورد استفاده علاقمندان قرار گیرد.
«حكومت اسلامی»
در وجوب شرعی امر به معروف و نهی از منكر، اختلافی نیست، تا آنجا كه اجماعی و اتفاقی است. همانگونه كه محقق حلی، در «شرایع» برای اجماع تصریح كرده، بلكه وجوب آن به دلیل كتاب و سنت از ضروریات است. آیات قرآن عام است و شامل مندوب(مستحب) هم میشود، پس چگونه ممكن است كه امر به مندوب واجب باشد؟! پاسخ: ظهور فعل كه «وَ لْتكن منكم امّة…» باشد، مقدم بر ظهور متعلق آن است. بنابراین، «معروف» اختصاص به واجبات دارد، همانگونه كه «منكر» مختص محرمات است و دعوت به خیر، عبارت است از امر به معروف و نهی از منكر. چنین سخنی شاید ظاهر آیه باشد، چنانكه برخی از معاصران بر این سخن تصریح كردهاند. شیخ انصاری قدسسره در مسأله استصحاب، در پایان دلیل قول نهم میگوید:[1] «فعل خاص، مخصِّص متعلّق عام خود میشود؛ چنانكه در این مثال آمده است: «لا تضربْ أحدا»، در اینجا «ضرب»، قرینه است بر اختصاص عام[أحدا] بر زندهها و عموم «أحد» كه مردگان را نیز در بر میگیرد، نمیتواند قرینه بر اراده مطلق از ضرب ـ به هر چیز؛ مانند جمادات ـ باشد.»
نتیجه سخن شیخ آن است كه: ظهور فعلی چون «لاتضربْ أحدا» مقدّم بر ظهور متعلق آن(الأحد) است، از اینرو اطلاق «أحد» كه شامل زنده و مرده است، مقصود نیست، چرا كه «لاتضربْ» در ضرب و زدنی ظهور دارد كه دردآور باشد و این تنها شامل زندهها است. از اینرو، شیخ انصاری رحمهالله معتقد به اختصاص[و وجود] استصحاب در صورت شك به وجود رافع است و استدلالش این است كه: حكم یا حالتی كه اقتضای بقا دارد، نقض میپذیرد و چیزی كه اقتضای بقا نداشته باشد، نقض نمیپذیرد. بنابراین، آیه كریمه دلالت میكند بر وجوب دعوت به واجبات و امر به آن، و نهی از منكر، كه مطلوب ماست. از آنچه گفتیم اشكال سخن صاحب «زبدة البیان» روشن میشود. او درباره «و یأمرون بالمعروف» مینویسد: «… یعنی امر به طاعت میكنند و امر در مورد مطلق رجحان است؛ چه ندب و چه واجب.» همچنین در ذیل «و ینهون عن المنكر» مینویسد:
شاخص های جهت گیری سیاست خارجی از نگاه امام خامنه ای، انچه اقای ظریف باید به ان عمل کند:
همزمان با شروع دور جدید مذاکرات، مروری بر اصول و شاخص های جهت گیری سیاست خارجی از نگاه امام خامنه ای روحی فداه می تواند ژرفای اندیشه و عمق نگاه معظم له را معرفی سازد.
با اسرائیل هرگز معامله نمی کنیم
شاخصه عمده این است که ما الگوهای تحمیلی دنیا ـ که باید گفت الگوهای تحمیلی غرب ـ را در مورد نظام سیاسی، در مورد نوع ارتباطات دیپلماییک، در مورد نوع تعامل با مسائل جاری عالم حاضر نشدیم قبول کنیم. چند تا شاخص اصلی دارد: مسأله ی اسرائیل است؛ مسأله ملتها و بعضی نهضتهاست؛ خودِ مسأله ی امریکاست.25/5/1378
خط امام در سیاست خارجی
خط امام در سیاست خارجی ما عبارت است از روابط سالم و منطقی و همراه با شناسایی حرمت انقلابی این ملت ـ ملت ما ـ با همه کشورهایی که ما اصولاً با آنها مخالفت و تنازعی نداریم. به خصوص با کشورهای مسلمان، به خصوص با کشورهای جهان سوم، به خصوص با کشورهای همسایه. 15/5/1363
سرعت عمل در مسائل جهانی
سرعت عمل بسیار مهم است. در مسائل جهانی هر تصمیمی گرفته می شود، باید با سرعت عمل باشد. توقف، تردید و درنگِ بی دلیل به هیچ وجه جایز نیست. 27/5/1382
دفاع از هویت نظام، وظیفه دیپلماتها
وظیفه دیپلماتهای ما در درجه اول، دفاع از هویت نظام اسلامی است. در برخورد با نگرشهای مخالف با هویت جمهوری اسلامی، دچار انفعال نشوید. 27/5/1382
استقامت در اهداف، اصلاح روشها سیاست راهبردی امام خامنه ای روحی فداه
سیاست خارجی هر كشور تداوم سیاست داخلی و پویشهای درون نظام یك كشور است. اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز برگرفته از اصول و ارزشهای نظام اسلامی و برآمده از انقلاب اسلامی ما است. امام خامنه ای روحی فداه دراین رابطه میگویند:
«اصول سیاست خارجی ما از اصول انقلاب ما جدا نیست. ما كار كوچكی كه نكردیم؛ ما حادثه و پدیدهی جدید و عظیم و عمیق و ماندگاری را به وجود آوردیم كه انقلاب اسلامی و ایجاد نظام جمهوری اسلامی است. ما چه در اول انقلاب اصول سیاست خارجی خودمان را تدوین كرده باشیم و چه نكرده باشیم، نفس ایجاد این حركت و پدیدهی جدید در بطن خود تكلیف ما را در مسائل سیاست خارجی روشن كرده است. ما همچنان كه نظام سلطه را در درون كشورمان با انقلاب برهم زدیم، نظام ارباب-رعیتی سیاسی و اجتماعی را برهم زدیم. دید ما در مسائل جهانی هم همین است. ما با نظام ارباب-رعیتی در سطج جهان مخالفیم؛ ما با نظام سلطه مخالفیم. اساس سیاست خارجی ما این است كه ما این ایدهی مخالفت با سلطهگری و سلطهپذیری را به عنوان یك ستون مستحكم در فضای سیاست بینالمللی در سطح دولتها و ملتها استقرار دهیم.»(۱۳۸۳/۵/۲۵)
هاشمی رفسنجانی در تاریخ هفتم مرداد 1392 در دیدار با جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با ارائه تحليلي از زندگاني امام مظلوم شيعيان در 25 سال خانهنشيني و حدود 5 سال حكومت، گفت:
“با وجود صراحت پيامبر در واقعه غدير و بنا به سفارش آن بزرگوار، حضرت امير(ع) به رأي مردم توجه ميكرد و نميخواست خود را بر مردم تحميل كند.
“در اینجا این سوال مطرح است که ایا اصالتا تحمیل رای وتمکین رای مردم بدون اذن خداوند متعال سخنی باطل به حساب نمی اید ؟.
واژهی تحمیل در مسألهی امامت معصومین علیهم السلام و به ویژه در رابطه با امامت و خلافت امیرمؤمنان و امام موحّدان علی بن ابیطالب علیه الصلاة و السلام دوبار تاکنون از طرف وی به کار رفته است. دفعهی اوّل که چنین تعبیری به کار رفت نقد گستردهای توسط برخی از علمای شیعه ایدهم الله تعالی انجام شد و امید میرفت که دیگر چنین واژهی تهی در مورد امامت معصومین علیهم السلام به کار گرفته نشود، امّا متأسّفانه اخیراً دوباره چنین تعبیر تهی و غلط، دربارهی خلافت و ولایت مولای متّقیان علیه السلام توسط ایشان به کار گرفته شده است که به ناچار برای رفع این اشتباه عقیدتی، عملی و بنیادی وظیفه است مطالبی کوتاه را بیان کنم .
این بیانات نشان می دهد که دولت نهم و دهم اگر اشکالات و خطاهایی داشت، اما منحرف نبود بلکه ارزش های انقلاب اسلامی را مطرح و برجسته کرد و در محافل داخلی و بین المللی به آنها افتخار نمود و هم چنين، پرکارترین و خدوم ترین دولت نسبت به همه دوره های گذشته بود:
الف. نگاه حقوقی، فقهی و سیاسی به ضرورت انتخاب اصلح
امام خامنه ای روحی فداه در ۲۳ تیر ۶۸: «انتخاب فرد اصلح و داراى تقوا و تدبير براى مقام مهم رياست جمهورى- كه در قانون اساسى جديد، داراى اختيارات وسيع در ادارهى كشور است- وظيفهاى شرعى و عقلى و انقلابى است، و كوتاهى در اين امر يا در حضور در پاى صندوقهاى رأى، خسارتهاى جبرانناپذيرى به بار خواهد آورد.»
ب. نگاه کارکردگرایانه به ضرورت انتخاب اصلح؛ پیامدهای جبران ناپذیر کوچکترین اشتباه ئیس جمهور:
امام خامنه ای روحی فداه در ۱۳ اردیبهشت ۷۶: «همه [تأیید شدگان] صلاحيّت دارند؛ منتها امر رياست جمهورى، بالاتر از اين حرفهاست. بايد گشت و اصلح را پيدا كرد. بايد گشت و امينترين را انتخاب كرد. بايد جستجو كرد و در بين اين چند نفر، به طور نسبى قادرترينِ بر اداره كشور را پيدا كرد. مهمّ است. چون اين امر مهمّ است، تفاضل هرچه هم كم باشد، اهميت پيدا مىكند. در كارهاى كلان، اين طور است.»
امام خامنه ای روحی فداه در ۳۱ اردیبهشت ۷۶:«البته ملت بايد تلاش خود را بكند، بايد زحمت بكشد و دنبال اصلح بگردد. من مكرّر عرض كردهام كه مسئله، مسأله دين و خدا و اداى تكليف است. همچنان كه اصل انتخابات يك تكليف الهى است، انتخاب اصلح هم يك تكليف الهى است. قبلًا هم گفتيم كه تفاضل و لو كم باشد، در اين قضيه بسيار است. … البته شوراى محترم نگهبان، اين چهار نفر آقايان را صالح دانسته است. لا بد اينها در يك حد نيستند؛ بعضى صالحند، بعضى صالحترند. بگرديد آن صالحتر را شناسايى و پيدا كنيد و به او رأى بدهيد.
ملت عزیز ایران!
صحنه حماسی و پرشور انتخابات در روز جمعه ی 24 خرداد، آزمون خیره کننده ی دیگری بود که چهره ی مصمم و پر امید ایران اسلامی را در معرض نگاه دوستان و دشمنان نهاد. رشد فزاینده ی سیاسی و پای فشردن بر مردم سالاری دینی صادقانه، حقیقت تابناکی است که با حضور متراکم شما در پای صندوق های رأی، یک بار دیگر در عمل به اثبات رسید و باطل السحر بافته ها و گزافه های دشمنان و حسودان و طمع ورزان شد.
حماسه ی حضور شما پیوند مستحکم ایران و ایرانی را با نظام اسلامی به رخ همه ی بدخواهانی کشید که با صد ترفند سیاسی و اقتصادی و امنیتی در پی گسستن یا سست کردن این اعتماد و پیوند مقدس اند.
ایرانیِ مومن و غیور در انتخابات دیروز، ظرفیت عظیم خود را در مواجهه ی متین و خردمندانه با جنگ روانی بازیگران سلطه و استکبار، با زیبایی و چیره دستی هر چه تمام تر به تصویر کشید و کشور خود و منافع ملی خود و آینده پر تلاش و امیدوارانه خود را بیمه کرد.
پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است که به حول و قوه الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذ ناپذیر و چهره ی پر نشاط و مصمم و دل سرشار از امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.
حماسه سیاسی و اقتصادی و حضوری جهادی
تحلیلی بر پیام نوروزی امام خامنه ای روحی فداه
امام خامنه ای روحی فداه در پیام نوروزی خویش امسال را با عنوان سال “حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی” نام گذاری کردند.
دلیل این نام گذاری همانطور که در پیام خود معظم له نیز ذکر شد؛ از یک سول بدلیل حوادث و اتفاقات بوجود آمده در طی سال 91 بود و از طرف دیگر با نگاه به حوادث پیش رو در سال 92 بود.
تحریم ها و اشکالات داخلی
همانطور که ایشان نیز اشاره کردند؛ سال 91 سال پر فراز و نشیبی برای ملت ایران بود. فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم ها و اشکالات داخلی و برخی کوتاهی ها و سهل انگاری ها برای ملت علی الخصوص برای اقشار ضعیف و کم درآمد بسیار سنگین و طاق فرسا بود. البته این فشارها هیچ گاه باعث نشد که مردم عزیز ما نسبت به اصل نظام و انقلاب دلسرد و نا امید شوند و همواره در کنار تمامی انتقاداتی که نسبت به مسئولین دارند؛ نسبت به اصل این نظام و انقلاب وفادار هستند و هر جا لازم باشد با حضور خود در صحنه ها این وفاداری خویش را اعلام می نمایند. که نمونه بارز این حضورها حضور همه ساله مردم در راهپیمائی 22 بهمن ماه است که امسال به لطف پروردگار پرشورتر از سالهای پیش برگزار شد. همچنین همانطور که مقام معظم رهبری-مدظله- نیز اشاره کردند؛ حضور پرشور و باشکوه مردم عزیز خراسان شمالی در سفر مهر ماه معظم له به این استان نیز نمونه بارز دیگری از وفاداری مردم به اصل این نظام و انقلاب است.