در نظام دين نه تنها همه چيز بر عدل استوار است، بلكه عدل مقياس همه چيز است. استاد شهيد مرتضى مطهرى در اين باره مىنويسد: «در قرآن، از توحيد گرفته تا معاد، و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت، و از آرمانهاى فردى گرفته تا هدفهاى اجتماعى، همه بر محور عدل استوار شده است. عدل قرآن، همدوش توحيد، ركن معاد، هدف تشريع نبوت، فلسفه زعامت و امامت، معيار كمال فرد و مقياس سلامت اجتماع است. عدل قرآن، آنجا كه به توحيد يا معاد مربوط مىشود به نگرش انسان به هستى و آفرينش شكل خاص مىدهد و به عبارت ديگر نوعى «جهان بينى» است آنجا كه به نبوت و تشريع و قانون مربوط مىشود، يك «مقياس» و «معيار» قانونشناسى ا
ست ؛ و به عبارت ديگر جاى پايى است براى عقل كه در رديف كتاب و سنت قرار گيرد و جزء منابع فقه و استنباط به شمار آيد. آنجا كه به امامت و رهبرى مربوط مىشود يك «شايستگى» است، آنجا كه پاى اخلاق به ميان مىآيد «آرمانى انسانى» است، و آنجا كه به اجتماع كشيده مىشود يك «مسئوليت» است.» 3
عدل از چنين جايگاهى برخوردار است، ركن است و هدف و معيار و مقياس. همه چيز با عدل سنجيده مىشود. عدالت، اصلى اساسى است كه ارسال رسل و انزال كتب براى آن است. راز مبارزه انبيا است و هدف اجتماعى – سياسى پيامبران و مصلحان با آن محقق مىشود. جان و حيات همه چيز به عدل است، چنانكه امير مؤمنان (ع) فرمود: «العدل حياة»4 (عدل حيات است). بدون آن همه چيز مرده است، دين منهاى عدالت، وسيلهاى است براى به بند كشيدن انسانها در رفتنشان به سوى حق.