مروری بر آیات قرآن نشان می دهد که بخش عظیمی از پیامهای کلام وحی در مورد ارتباط انسان با خداست. این رابطه خالق و مخلوق زیباترین جلوه هستی است که انسان تشنه را، از زلال رحمت و برکات حضرت حق سیراب می سازد. قرآن، کتاب خدا، با کلمه «اللّه» آغاز شده و با واژه «ناس» خاتمه می یابد و این بیانگر اهمیت رابطه خدا و مردم است. در آیه 186 سوره بقره خداوند هفت مرتبه به ذات مقدس خود و هفت بار به بندگان اشاره کرده و این اوج ارتباط و پیوند خداوند متعال با بندگان است.
البته انسان فطرتا به سوی ارتباط با مبدأ کمال متمایل است؛ چرا که کشش فطری در درون انسان او را به سوی بی نهایت سوق می دهد. این تمایل نامحدود به غیر از ارتباط با کمال مطلق و نیروی بی انتهای خالق هستی اقناع نمی شود. عبادت و دعا و نیایش بهترین راه شکوفایی این تمایل فطری و استعداد درونی انسان است، به همین علت خداوند متعال ارزش و جایگاه واقعی انسان را در بارگاه خویش بوسیله دعا و نیایش او تعیین
می کند و می فرماید: (قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبّی لَوْلا دُعاؤُکُمْ)؛(1) بگو: پروردگارم برای شما ارزشی قائل نیست، اگر دعای شما نباشد.»
طبق این پیام قرآنی، ارزش واقعی انسان در بارگاه الهی و معیار ارزش معنوی افراد، براساس بندگی، خضوع و خشوع در مقابل خداوند متعال و الحاح و التماس و درخواست او از آفریدگار جهان هستی است.
افرادی که از دعا و گفتگوی همراه با خواهش و تمنا و ندبه با حضرت حق سرباز می زنند و در مقابل خداوند متعال روحیه مستکبرانه ای دارند، نه تنها از رحمت الهی بدورند؛ بلکه مستوجب آتش جهنم و قهر الهی خواهند بود! خداوند متعال در سوره غافر به این نکته پرداخته، می فرماید: (وَ قالَ رَبُّکُمْ اُدْعُونی اَسْتَجَبْ لَکُمْ اِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِروُنَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّم داخِرینَ)؛(2) «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، کسانی که از پرستش من کبر می ورزند، به زودی خوار در دوزخ در می آیند.»
حافظ در تفسیر این آیه می گوید:
در کوی عشق شوکت شاهی نمی خرند اقرار بندگی کن و اظهار چاکری
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «اِنَّ اللّهَ لَیُمْسِکُ الْخَیْرَ الْکَثیرَ عَنْ عَبْدِهِ فَیَقُولُ لااُعْطیهِ حَتّی یَسْأَلَنی؛(3) خداوند متعال عطای بسیاری جاز نعمتها و برکاتشج را به بندگان منوط به سؤال و دعای آنان کرده و می فرماید: تا بنده ام از من نخواهد و سؤال نکند، به او عطا نمی کنم.»
با توجه به اهمیت و ارزش دعا نزد پروردگار متعال، شایسته است شرایط دعا، مقدمات و انواع استجابت آن را در کلام وحی بررسی کنیم. شخصیت معنوی انسان در گرو دعا و ارتباط خاضعانه و عاشقانه او با خداوند عالمیان است، انسان نیازمند، هر چقدر در محضر خداوند متعال پر سوزتر، خاشع تر و ذلیلانه تر نجوا کند، به همان مقدار، ارزش و اهمیتش در درگاه خداوند بالا خواهد رفت. خوشا
______________________________
1. فرقان / 77.
2. غافر / 60.
3. مستدرک الوسائل، محدث نوری، مؤسسه آل البیت قم، ج 5، ص 175.
به حال آنان که بر چشمه دعا و مناجاتهای شبانه نشسته و از کوثر زلال ادعیه نوربخش، روح تشنه خود را سیراب می سازند! آنان بر این باورند که:
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود
و:
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است بدین راه و روش می رو که با دلدار پیوندی
در همین راستا خداوند متعال مردم را به ارتباط و دعا فراخوانده و مژده اجابت می دهد.
(وِ اِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فاِنّی قَریبٌ اُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبوُا لی وَلْیُؤمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدوُنَ)؛(1) «و هر گاه بندگان من از تو درباره من بپرسند جبگوج من نزدیکم و دعای دعا کننده را ـ به هنگامی که مرا بخواند ـ اجابت می کنم؛ پس آنان باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.»
شرایط و زمینه های دعا
نیاز به خداوند
انسان نیایشگر با انتخاب نزدیک ترین و شایسته ترین راه ارتباطی با آفریدگار هستی، خود را در معرض رحمتها و برکات حضرت حق قرار می دهد. او با عبور از مقدمات و شرایط پر پیچ و خم زندگی مادی، دست به دعا بلند کرده و در هر شرایط و زمانی خود را به قدرت لایزال جهان آفرینش عرضه می کند و به راحتی با معبود خود به گفتگو می پردازد، چرا که خداوند فرموده است (وَ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَاَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ، اِنَّ اللّهَ واسعٌ عَلیمٌ)؛(2) «و مشرق و مغرب از آن خداست؛ پس به هر سو رو کنید، آنجا روی جبهج خداست. آری، خدا گشایشگر داناست.»
بنده محتاج در هر لحظه و در هر مکان که بخواهد، می تواند دست به دعا برداشته و رفع حوائجش را از او بخواهد. احساس نیاز، بهترین نعمت الهی است که انسان نیازمند را به سوی خدا می کشاند و هر قدر وی نیازمندتر باشد، بیشتر به خداوند نزدیک است. در آستانه حضرت دوست عشق و
______________________________
1. بقره / 186.
2. بقره / 115.
شور لازم است و این بالاترین سرمایه یک انسان خداجو و کمال خواه است. اگر درد، آه و نیاز نباشد دعا چه اثری خواهد داشت. بالاترین سرمایه یک نیایشگر راستین، توجه عمیق همراه با ارادت قلبی است که از نیاز و عشق واقعی او بر می خیزد و در قالب عباراتی سوزناک و دلربا بیان می گردد.
حافظ می گوید:
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند دعای نیم شبی دفع صد بلا بکند
طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک چو درد در تو نبیند که را دوا بکند
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
احساس نیاز موجب می شود که دعا کننده با تمام وجود دعا کند و قلبش با زبانش یکی باشد و دعای حقیقی محقق شود. به همین جهت در سوره فاطر به انسانهای نیازمند یادآوری می شود که:
(یا اَیُّها النّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَی اللّهِ وَاللّهُ هُوَ الْغَنیُّ الْحَمیدُ)؛(1) «ای مردم، شما به خدا نیازمندید و خداست که بی نیاز ستوده است.»
مولوی گفته است:
هر چه رویید از پی محتاج رُست تا بیابد طالبی چیزی که جست
حق تعالی گر سماوات آفرید از برای دفع حاجات آفرید
هر کجا دردی دوا آنجا رود هر کجا فقری نوا آنجا رود
هر کجا مشکل جواب آنجا رود هر کجا کشتی(2) است آب آنجا رود
آب کم جو تشنگی آور بدستتا بجوشد آبت از بالا و پست(3)
فقر ذاتی انسان، او را به سوی خدا می کشاند و او خداوند را می خواند. امّا اگر احساس نیاز، نباشد و انسان، خدا را نخواند، خداوند متعال هم به او توجهی نخواهد کرد، مانند بیماری که احساس درد و رنج نکند و به پزشک مراجعه ننماید، بنابراین بیماری نیز درمان نخواهد شد. انسان اگر بخواهد به کمال برسد، لازمه اش تلاش و کوشش و انگیزه ای قوی در وجود
______________________________
1. فاطر / 15.
2. کشتزار و زراعت.
3. مثنوی، دفتر سوم، جلال الدین محمد بلخی، به اهتمام رینولدالین نیکلسون، ص 183.
اوست، بنابراین در دعا، علاوه بر شناختن مقام ربوبی و باور یقینی به توحید، باید احساس نیاز کرد و تلاش نمود وگرنه انسان گمراه، بدون اینکه از مبدأ قدرت مطلق الهی یاری بگیرد، راه به جایی نخواهد برد. چنین انسانی روی آرامش واقعی را نخواهد دید و از همه برکات روانی، اجتماعی، تربیتی و معنوی دعا محروم خواهد ماند. نیایشگر محتاج، همواره از عمق وجودش می نالد که:
الهی بی پناهان را پناهی به سوی خسته حالان کن نگاهی
مرا شرح پریشانی چه حاجت که بر حال پریشانم گواهی
از آنجا که نیاز انسان به خداوند بهترین وسیله ارتباط و نزدیکی او به درگاه حضرت پروردگار است، رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اَلْفَقْرُ فَخْری وَ بِهِ اَفْتَخِرُ»؛(1) نیاز من جبه خداوندج مایه افتخار من است و به آن می بالم.»
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در دعاهای خود از خداوند متعال درخواست می نمود که: «اَللّهُمَّ اَحْیِنی مِسْکیناً وَ اَمِتْنی مِسْکیناً وَاحْشُرنی فی زُمْرَةِ الْمَساکینِ؛(2) پروردگارا! مرا همواره نیازمند جبه خودج زنده دار و این گونه بمیران و در روز قیامت در زمره نیازمندان محشور گردان!»
آن بنده صالح پروردگار به همین علت، ساده زیستی، دلبسته نبودن به مظاهر دنیوی و نیازمندی به درگاه حق را انتخاب کرد. امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرماید:
«روزی فرشته ای از سوی خداوند متعال به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمد و گفت: ای محمد! پروردگارت سلام می رساند و می گوید: اگر دوست داری، سنگریزه های بیابان مکه را برایت به طلا و جواهرات تبدیل کنم! آن گرامی سرش را بلند کرد و گفت: «یا رَبِّ لا، وَ لکِنْ اَشْبَعُ یَوماً وَ اَجُوعُ یَوماً، فَاِذا شَبَعْتُ حَمِدْتُکَ وَ شَکَرْتُکَ وَ اِذا جُعْتُ دَعَوْتُکَ وَ ذَکَرْتُکَ؛(3) خداوندا! نه؛ جبی نیازی از تو را در دنیا نمی خواهمج
______________________________
1. جامع الاخبار، تاج الدین شعیری، انتشارات رضی، ص 111.
2. عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور احسائی، چاپ سید الشهداء، قم، ج 1، ص 39.
3. امالی، شیخ محمد بن حسن طوسی، مؤسسه البعثه، ص 693.
ولی روزی سیرم و روز بعد گرسنه ام، هنگام سیری، حمد و ثنای تو گویم و در هنگام گرسنگی، تو را یاد می کنم.»
فقر
از آفاتی که در زندگیهای مرفه وجود دارد و برای انسانهای کمال جو توجه به آنها لازم است، تنزل درجات و فاصله گرفتن انسانهای تشریفاتی از درگاه الهی است. این گونه اشخاص در اثر آلوده شدن به دنیا و گرایش به سوی آن، بین خود و خدایشان فاصله ها و موانع ایجاد می کنند و روحیه احساس نیاز به خداوند در وجودشان کم رنگ و ضعیف می شود، چرا که به سببهای ظاهری دلبسته و از سبب ساز واقعی غافل می شوند و گاهی تصور بی نیازی به آنان دست می دهد؛ چرا که (انَّ الْاِنْسانَ لَیَطْغی اَنْ رَاهُ اسْتَغْنی)؛(1) «البته که انسان اگر خود را بی نیاز احساس کند طغیان خواهد کرد.»
آنان به همین علت به راحتی نمی توانند به مقامات عالیه معنوی دسترسی پیدا کنند. خداوند متعال این حقیقت روشن را در قرآن کریم این چنین توضیح می دهد: (مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الدُنیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مالَهُ فی الْاخِرَةِ مِنْ نَصیبٍ)(2)؛ «کسی که کشت این دنیا را بخواهد به او از آن می دهیم وجلیج در آخرت او را نصیبی نیست.»
از شاخص ترین خصلتهای رسولان الهی اجتناب از تجمل و زندگی اشرافی است. آنان بر این باور الهی تأکید می ورزیدند که خداوند متعال ساده زیستی و بی تکلف بودن را دوست دارد و تشریفات و امتیازات طبقاتی را خوش نمی دارد. آنان با اینکه می توانستند در رفاه کامل زندگی کنند؛ هیچ گاه خود را به تجملات نیالودند. آنان به زندگی ساده که در آن احساس نیاز به خداوند تقویت شده و فاصله میان بنده و خدا به حداقل رسد؛ تأکید می ورزیدند. در روایت آمده است که: روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روی حصیری خوابید و نشانه های زبری حصیر بر بدن مبارکش ماند. عایشه از روی دلسوزی به حضرت عرض کرد یا رسول اللّه! «کسری» و «قیصر» (پادشاهان ایران و روم) کشورهای
______________________________
1. علق / 6 و 7.
2. شوری / 20.
وسیعی را تحت سلطه خود دارند و از همه گونه نعمت دنیوی برخوردارند؛ ولی شما که پیامبر الهی هستید، از متاع دنیوی چیزی در اختیار ندارید؛ روی حصیر می خوابید و لباس ارزان قیمت می پوشید! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: عایشه! چه خیال می کنی! هر گاه من بخواهم، کوهها طلا می شوند و در اختیار من قرار می گیرند! روزی جبرئیل علیه السلام بر من نازل شد و کلید گنجینه های جهان را در اختیار من گذاشت؛ امّا من نپذیرفتم! حضرت آنگاه فرمود: ای عایشه! حصیر را بلند کن! او نیز سخن پیامبر را اطاعت کرد و با کمال شگفتی مشاهده نمود که در هر گوشه آن مقدار زیادی طلا است که یک مرد به تنهایی قدرت حمل آن را ندارد. سپس به عایشه فرمود: نگاه کن! و طلاها را از نزدیک مشاهده نما، امّا بدان که دنیا و تمام زیباییهای فریبنده و ظاهری آن از نظر خدای تعالی به اندازه بال پشه ای ارزش و اعتبار ندارد.(1)
خداوند دوست دارد بندگانش به زندگی دنیا دل نبندند و به این دنیا و مظاهر مادی آن به عنوان وسیله ای برای رسیدن به کمال و قرب الهی بنگرند.
در همین راستا امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: «مَنْ اَحَبَّنا اَهْلَ الْبَیْتِ فَلْیَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جُلْباباً؛(2) هر کس ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دوست دارد، باید برای فقر جو محرومیتج لباسی تهیه کند.»
البته فقر و نیازمندی اولیای الهی، حاکی از کمال روحانی است که با ترک دنیا و لذائذ زودگذر آن آغاز می شود و با فنا شدن در ذات احدیت ادامه می یابد. پس انسان برای رسیدن به مقام فقر حقیقی باید از هر چه غیر خداست دل بکند و همه چیز را از آن حق تعالی بداند و حتی برای خودش موجودیت قائل نباشد. یعنی انسان خود را در برابر آفریدگار جهان، نیازمند مطلق بداند.
این احساس نیازمندی در پیشگاه الهی که علامت کمال و رشد انسان است، بارها در قرآن مطرح شده و
______________________________
1. حلیه الاولیاء، ابو نعیم اصفهانی، ج 8، ص 138.
2. نهج البلاغه، نشر ائمه:، حکمت 112.
خداوند متعال اولیاء خود و پیامبران را به این خصلت می ستاید. در سوره قصص از زبان حضرت موسی علیه السلام می فرماید: (رَبِّ اِنّی لِما اَنْزَلْتَ اِلیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقیرٌ)؛(1) «پروردگارا، من به هر خیری که به سویم بفرستی سخت نیازمندم.»(2)
البته ناگفته نماند که فقر منفی که مورد نکوهش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم واقع شده و فرموده: «کادَ الْفَقْرُ اَنْ یَکُونَ کُفرا؛(3) فقر و نیازمندی انسان را به مرز کفر و بی دینی می کشاند» ضد کمال بوده و هرگز مورد پسند نیست.
این گونه فقر و نیازمندی که در جوامع عقب مانده و یا در میان سایر جوامع وجود دارد و حاکی از سیطره ظلم و ستم و بیدادگری مستکبران در روابط اجتماعی است، هیچ گونه حسنی ندارد؛ بلکه عین نقص و زشتی است.
یعنی در حقیقت، احساس نیاز در مقابل خداوند متعال عین کمال است و احساس نیازمندی در مقابل ارباب زر و زور و تزویر امری ناپسند و زشت تلقی می شود. اولیاء الهی و رهبران آسمانی، مأموریت داشتند تا چهره کریه این گونه فقر و ناعدالتی را از چهره جامعه بزدایند و زمینه را برای گسترش عدالت و معنویت آماده سازند. رسول گرامی اسلام از این گونه فقر و فلاکت همواره به خدا پناه برده و در دعای روز عرفه به خداوند عرضه می داشت:
«اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ الْفَقْرِ؛(4) خدایا! من از فقر به تو پناه می برم!»
آن حضرت در دعای دیگری در همین رابطه این گونه راز و نیاز می کند:
«اَللّهُمَّ وَارْزُقْنی یا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ یا قریبَ الرَّحْمَةِ مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ رِزْقاً هَنیئاً وَ لاتُفْقِرْنی بَعْدَهُ اَبَداً رِزْقاً اَصُونُ بِهِ ماءَ وَجْهی ما اَحْیَیْتَنی اَبَداً؛(5) پروردگارا! ای که غفران جو آمرزشج او فراگیر و رحمت جو لطفش به بندگانج نزدیک است! مرا از بخششهای بی منتهایت روزیِ گوارا
______________________________
1. قصص / 24.
2. همان.
3. خصال، شیخ صدوق، نشر اسلامی، ج 1، ص 12.
4. من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، نشر جامعه مدرسین، ج 2، ص 542.
5. بلد الامین، ابراهیم کفعمی، چاپ سنگی، ص 422.
عنایت کن و بعد از آن هرگز مرا نیازمند نساز، آن چنان روزی که آبرویم را با آن حفظ کنم تا زمانی که مرا زنده می داری.»
در هر صورت نیازمندی به خداوند متعال، عزت و افتخار و بالاترین درجه کمال معنوی است. امّا محتاج بودن به خلق بدون اینکه صبر و شکیبایی باشد و دست ذلت به سوی مخلوق دراز کردن، بدترین و پست ترین حالات انسانی است. صائب تبریزی می گوید:
دست نیاز چو پیش کسان می کنی دراز پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش
غنای واقعی، فقر و ذلت در مقابل خداوند است و فقر و محرومیت حقیقی بی نیازی از محضر ربوبی است. از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دعای دیگری در این رابطه نقل شده که: «اَللّهُمَّ اَغْنِنی بِالاِْفْتِقارِ اِلَیْکَ وَ لاتُفْقِرْنی بِالاِْسْتِغْناءِ عَنْکَ؛(1) خدایا! مرا با محتاج نمودن به خودت، غنی و بی نیاز گردان و با استغنا از خودت محروم و فقیر مساز.»
حضور قلب و اخلاص
از دیگر شرایط و زمینه های دعای مطلوب، داشتن حضور قلب و خلوص نیت در راز و نیاز با آفریدگار جهان است. دعا اگر بدون توجه به مبدأ هستی و از روی غفلت و جهل باشد، هرگز به اجابت نمی رسد.
امام صادق علیه السلام با اشاره به این نکته مهم فرمود:
«اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ لایَسْتَجیبُ دُعاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ قاسٍ؛(2) بدون تردید خداوند عزیز و جلیل دعای انسانهای سنگدل را به اجابت نخواهد رساند!»
امیر مؤمنان علی علیه السلام به این شرط مهم دعا توجه کرده و فرمود: «وَ بِالْاِخْلاصِ یَکُونُ الْخَلاصُ فَاِذا اشْتَدَّ الْفَزَعُ فَاِلَی اللّهِ الْمَفْزَعُ؛(3) و با اخلاص انسان از گرفتاریها خلاص می شود و هر گاه فشارهای زندگی بر شما سخت شد به خدا پناه ببرید.»
در آیات وحیانی، اخلاص، شرط اساسی دعا قلمداد شده است. خداوند در سوره اعراف می فرماید: (… وَ اَقیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ اَدْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ
______________________________
1. میزان الحکمه، ج3، ص2438.
2. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، مؤسسه آل البیت، ج 7، ص 72 و 73.
3. همان.
الدّینَ …)؛(1) «و جاینکهج در هر مسجدی روی خود را مستقیم جبه سوی قبلهج کنید و در حالی که دین خود را برای او خالص گردانیده اید، وی را بخوانید.»
خداوند متعال کسانی را که فقط در هنگام نزول بلا و سختی خلوص نیت پیدا می کنند و دست به دعا بر می دارند مورد سرزنش قرار داده و می فرماید: (وَ اذا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ فَلَمّا نَجّاهُمْ اِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ ما یَجْهَدُ بِآیاتِنا اِلّا کُلُّ خَتّارٍ کَفُورٍ)؛(2) «و چون موجی کوه آسا آنان را فراگیرد، خدا را بخوانند و اعتقاد جخودج را برای او خالص گردانند، وجلیج چون نجاتشان داد و به خشکی رساند، برخی از آنان میانه رو هستند، و نشانه های ما را جز هر خائن ناسپاسگزاری انکار نمی کند.»
قرآن کریم در سوره غافر پس از توصیف اسماء حسنای خداوند متعال و شمارش برخی نعمتهای آفریدگار هستی، به ارتباط مخلصانه با خداوند فرمان داده و یادآور می شود که: (هُوَ الْحَیُّ لا اِلهَ اِلّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ)(3)؛ «زنده واقعی خداست. معبودی جز او نیست، پس در حالی که دین خود را برای او خالص کرده اید او را بخوانید.»
به راستی اگر انسان با خلوص نیت و حضور قلب، دعاهای وارده از اهل بیت: را با آن مضامین عالیه بخواند و روح و روان خود را با کوثر زلال ادعیه شستشو دهد، به چه مقامات عالیه ای دست پیدا خواهد کرد!
در مناجات شعبانیه که از امیرمؤمنان علی علیه السلام به ما رسیده، جملات عارفانه بسیار ظریف و با عظمتی وجود دارد که اگر با خلوص و عشق خوانده شود مسلماً انسان را به مراحل و مقامات عالیه ای خواهد رساند. معروف ترین فراز این دعا چنین است: «اِلهی هَبْ لی کَمالَ الْاِنْقِطاعِ اِلَیْکَ وَ اَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها اِلیْکَ حَتّی تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ اَرْواحُنا
______________________________
1. اعراف / 29.
2. لقمان / 32.
3. غافر / 65.
مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ؛(1) خدایا! به من انقطاع کامل به درگاهت عنایت فرما و دیده های باطنی دلهایمان را با تابش نور خودت روشن فرما تا اینکه دیده های حقیقت بین و روشن ما حجابهای نور را شکافته به سرچشمه عظمت جو شکوه درگاهتج برسد و ارواح ما به مقام عزیز و مقدست تعلق داشته باشد.»
همچنین در دعای عرفه که از وجود مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام صادر شده عبارات بلند و باشکوهی بیان می شود که سالکان مخلص با آن جملات توحیدی، استوار، مصمم و مشتاق در بوستان با صفای حقیقت گام بر می دارند و دل به دلدار می سپارند. در آن دعا خطاب به پروردگار آمده است: «اَیَکُونُ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُهُورِ ما لَیْسَ لَکَ حَتّی یَکُونَ هُوَ الْمُظْهِر لَکَ مَتی غِبْتَ، حَتّی تَحْتاجَ اِلی دَلیلٍ یَدُلُّ عَلَیْکَ وَ مَتی بَعُدْتَ حَتّی تَکُونَ الآثارُ هِیَ الَّتی تُوصِلُ اِلَیْکَ؛(2) جمعبودا!ج آیا برای غیر تو ظهوری هست که برای تو نیست، تا او تو را آشکار و ظاهر سازد؟ تو کی غائب بوده ای که نیاز به راهنما و دلیلی داشته باشی که به سوی تو رهنمون گردد؟ کی دور بوده ای تا نشانه ها و آثار، جبندگان راج به سوی تو رسانند؟»
کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را کی گشته ای نهفته که پیدا کنم تو را
غایب نگشته ای که شوم طالب حضور پنهان نبوده ای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
امام حسین علیه السلام با این جمله دلنشین خویش، معرفت و رسیدن به خدا را بوسیله ذات مقدسش بیان می کند و این همان از خدا به خدا رسیدن است.
امام سجاد علیه السلام نیز در دعای ابوحمزه ثمالی به این نکته عمیق عرفانی اشاره دارد؛ آنجا که می فرماید: «وَ اَنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ اِلّا اَنْ تَحْجُبَهُمُ الْاَعْمالُ دُونَکَ؛(3) جخدایا!ج تو از مردم پنهان نیستی؛ بلکه اعمال جناشایست و
______________________________
1. مفاتیح الجنان، اعمال ماه شعبان.
2. اقبال الاعمال، سید ابن طاووس، دار الکتب الاسلامیة، ج2، ص74.
3. مصباح المتهجد، شیخ طوسی، مؤسسه فقه الشیعه، بیروت، ص 583.
آرزوهای طولانیج آنان را از تو جدا کرده است.»
اگر انسان بتواند با خشوع و آمادگی کامل این دعاها را زمزمه کند، بدون تردید در خودسازی و صفای باطن پیشرفت غیر قابل تصوری خواهد کرد. به همین علت حضرت امام خمینی، آن عارف به خدا پیوسته بر این باور بود که این دعاها انسان را از بتکده خودخواهیها خلاص می کند و از ظلمتکده دنیا به عالم نور و معنویت می رساند.
آن بزرگوار به نقل از استادان خود می فرمود:
«قرآن، قرآن نازل است، آمده است به طرف پایین و دعا از پایین به بالا می رود، این قرآن صاعد است. این ادعیه با یک زبان خاصی که در دعاها هست، اینها این انسان را دستش را می گیرد و می بردش به بالا، آن بالایی که من و شما نمی توانیم بفهمیم. این دعاهایی که در ماهها هست خصوصاً در ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان، اینها انسان را همچو تقویت روحی می کند، اگر کسی اهلش باشد ـ ما ها که نیستیم ـ نورافکن است برای اینکه این بشر را از این ظلمت ها بیرون بیاورد و وارد نور بکند که معجزه آساست. به این دعاها عنایت بکنید. سبکبار می کند انسان را و از این ظلمتکده می کشد او را بیرون. و نفس را از آن گرفتاریها و سرگشتگیهایی که دارد خارج می کند، این ادعیه ای است که از ائمه ما وارد شده اند.»(1)
تزکیه نفس، تعلیم مبارزه، شیوه حکومت داری، آموزشهای اخلاقی، اعتماد به نفس، ایجاد تعادل و آرامش، رهایی از وابستگیها و علائق دنیوی، از جمله ره آورد دعاهای مخلصانه است.
ناگفته نماند که گریه در حال دعا نشانه رقت قلب است و رقت قلب هم نشانه خلوص نیت و برقراری ارتباط معنوی با حضرت باری تعالی است.
______________________________
1. صحیفه نور، حضرت امام خمینی؛، سازمان انتشارات انقلاب اسلامی، 1376 ش، ج13، ص 34.
مداومت در دعا
یکى از شرائط مهم دعا که مى تواند آثار سازنده و مفیدى داشته باشد، مداومت در دعاست؛ یعنى فرد نیایشگر همواره به یاد خدا باشد؛ اعم از اینکه حالات خوش و آرام بخشى داشته باشد یا در گرفتاریها و سختیها غوطه ور شود. حق باوران پیوسته دعا را نه تنها وسیله رسیدن به کمالات و خواسته هاى مشروع تلقى مى کنند، بلکه آن را نوعى هدف مى دانند؛ زیرا دعا نوعى عبادت است؛ آن هم عبادت کبرى و خداوند متعال هم هدف از خلقت انسان را رسیدن به مقام عبودیت اعلام کرده و فرموده است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُون»؛ «و جن و انس را نیافریدم، جز براى آنکه مرا عبادت کنند.»
رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله دعا را خالص ترین و برگزیده ترین عبادت مطرح کرده، مى فرماید: «الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ ؛ دعا مغز [و خالص] عبادت است.» و امام باقر علیه السلام فرمود: «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ الدُّعَاءُ ؛ برترین عبادت دعاست.»
بنابراین، براى رسیدن به مقامات عالیه کمال و قرب درگاه الهى، باید همواره انسان دعا و نیایش به درگاه الهى داشته باشد و از این عبادت سازنده، هرگز غفلت نورزد.
حافظا در کنج خلوت در دل شبهاى تارتا بود وردت دعا و ذکر قرآن غم مخور
خداوند متعال بارها در قرآن از عدم تداوم دعاى مردم سخن گفته است؛ چنان که مى فرماید: «وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعاءٍ عَریضٍ»؛ «و هرگاه به انسان نعمت دهیم، از ما روى بر مى گرداند و با حال تکبر و غرور از حق دور مى شود و هرگاه اندکى ناراحتى و گرفتارى به او برسد، به دعاهاى فراوان و مستمر روى مى آورد [و بر طرف شدن آن را طلب مى کند].»
و در سوره یونس از غفلت و بى خبرى انسانهاى کم تحمل و ضعیف الایمان خبر مى دهد و آنها را در مورد سودجویى و تداوم نیافتن ارتباط معنویشان با آفریدگار هستى به شدت نکوهش مى کند و مى فرماید: «وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمّا کَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»؛ «هنگامى که به انسان [غافل و خود پرست] زیان و ناراحتى برسد، ما را [به طور مداوم و شبانه روزى] در حال خوابیده، نشسته و ایستاده صدا مى کند [و براى حلّ گرفتارى اش دعا مى کند] و زمانى که ناراحتى او را بر طرف سازیم، چنان [از ما فاصله مى گیرد و مى گذرد و] مى رود که گویا اصلاً ما را براى رفع گرفتارى اش فرا نخوانده بود و این گونه است که اعمال بد اسرافکاران برایشان زینت داده شده است [و آنان از رفتار ناخوشایند خود خوشحال اند و زشتى عمل خود را نمى توانند بفهمند].»
به خط و خال گدایان مده خزانه دلبه دست شاه وشى ده که محترم دارد
نه هر درخت تحمل کند جفاى خزانغلام همت سروم که این قدم دارد
ز جیب خرقه حافظ چه طرف بتوان بستکه ما صمد طلبیدیم و او صنم دارد
برید بن معاویه از امام باقر علیه السلام پرسید: آیا قرائت قرآن را بیشتر بخوانیم یا دعا به درگاه ربوبى را؟ امام فرمود: «کَثْرَةُ الدُّعَاءِ أَفْضَلُ ثُمَّ قَرَأَ قُلْ ما یَعْبَوءُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاوءُکُمْ؛ زیاد دعا کردن بهتر است و این آیه را تلاوت کرد که: بگو: اگر دعایتان نبود، پروردگارم توجه و اعتناء به شما نمى کرد.»
امام صادق علیه السلام در توضیح سیره على علیه السلام مى فرماید: «کَانَ اَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام رَجُلاً دَعّاءً؛ امیرمؤمنان علیه السلام مردى بود که بسیار دعا مى کرد.»
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «خداوند براى هر کسى توفیق دعا کردن بدهد، باب اجابت را نیز به رویش باز خواهد کرد. هر گاه باب دعا به رویتان باز بود، بسیار تلاش و فراوان دعا کنید؛ زیرا خداوند متعال از دعاى فراوان شما خسته نمى شود و توجهش را از شما سلب نمى کند، مگر اینکه خودتان خسته شوید.»
آن حضرت در ضمن گفتار راهگشایى به مسلمانان فرمود: «تَدْعُونَ رَبَّکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُوءْمِنِ الدُّعَاءُ؛ شب و روز به درگاه پروردگارتان دعا کنید؛ چرا که سلاح اهل ایمان دعاست.» یعنى مؤمن باید همواره در مقابل خطرات و گرفتاریها و دشمنان، مسلّح به سلاح دعا باشد.
با توجه به نکات یاد شده، شایسته است که یک شخص مسلمان در هر زمان و مکان و در هر حالى از دعا کردن غافل نباشد؛ یعنى نه تنها در گرفتاریها، بلکه در حال خوشى و آسایش نیز باید دست به دعا بود.
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پاىفرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
پیشواى ششم علیه السلام به نقل از جدّ بزرگوارش فرمود: «همواره در دعا کردن پیش قدم شوید؛ چرا که اگر بنده اى نیایش پیشه باشد، و برایش گرفتارى و سختى پیش آید و به درگاه خداوند دعا کند، در آسمانها مى گویند: این صدا آشناست؛ ولى اگر فقط هنگام سختى دعا کند، به او گفته مى شود: تا حالا کجا بودى؟»
دست تضرع چه سود بنده محتاج روقت دعا بر خداى، وقت کرم در بغل
تنها وقت گرفتارى دعا کردن، چندان ارزشى ندارد و خداوند متعال هم به آن وقعى نمى گذارد و مى فرماید: «فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمّا نَجّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَ»؛ «هنگامى که سوار بر کشتى شوند، خدا را با اخلاص مى خوانند؛ امّا هنگامى که خدا آنان را به خشکى رساند و نجات دهد، باز به شرک و کفر مى گرایند.»
رفع موانع
در موضوع دعا لازم است قبل از ارتباط با آفریدگار هستى موانع استجابت را بر طرف کرد. اگر فردى بخواهد به همراه اعمال زشت و گناهان فراوان به آستان حضرت قدس پناهنده شود، بى گمان نتیجه اى نخواهد داشت و دعاى او بى بهره خواهد بود؛ زیرا این، جمع بین زشتى و زیبایى و ظلمت و نور است و جمع متضادین عقلاً امرى محال مى باشد.
حضرت ابراهیم علیه السلام در مقابل مشرکان این شرط دعا را مد نظر قرار داده، مى فرماید: «وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسى أَلاّ أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیًّا»؛ «من از شما و از آنچه غیر از خدا مى خوانید، کناره گیرى مى کنم و به پیشگاه پروردگارم دعا مى کنم و امیدوارم در خواندن پروردگارم بى پاسخ نمانم.»
مرا غرض ز دعا آن بود که پنهانىحدیث درد فراق تو با تو بگزارم
و گرنه این چه دعایى بود که من بى تونشسته روى به محراب و دل به بازارم
در یک روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمده است: «هیچ مسلمانى نیست که به درگاه خداوند دعا کند و از بارگاه حضرت حق خواهش و تمنایى داشته باشد – در حالى که قطع رحم نکرده و در رفتارش گناهى مرتکب نشده باشد – مگر اینکه خداوند یکى از سه عطیه را در پاسخ دعاى او عنایت خواهد کرد: یا خواسته اش به زودى بر آورده مى شود، یا براى آینده اش ذخیره مى گردد و یا اینکه گرفتارى و حادثه بدى از وى بر طرف مى شود.»
موانع استجابت دعا دایره وسیعى دارد که انسان باید به فراخور حالش آنها را رفع کند. دل به غیر خدا بستن، کوشش و تلاش نکردن، آلوده بودن به صفات زشت اخلاقى، مخالفت کردن با سنتهاى الهى، عدم پرداخت حقوق دیگران، عدم شایستگى و نداشتن قابلیت، و نپیمودن راههاى طبیعى و قانونى، از جمله موانع استجابت دعاست که باید قبلاً رفع شود تا زمینه اجابت فراهم آید.
مولاى متقیان على علیه السلام در دعاى کمیل بعد از ثناء الهى، رفع موانع دعا را از درگاه حضرت حق خواستار شده، مى فرماید:«اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ الدُّعاءَ؛ پروردگارا! بر من ببخش گناهانى را که دعا را حبس مى کند [و مانع اجابت آن مى شود].»
براى رفع موانع دعا لازم است که انسان نیایشگر استغفار و توبه را قبل از برنامه نیایش خود قرار دهد. خداوند متعال بارها به این نکته تأکید کرده است. در سوره هود مى فرماید: «وَ أَنِ اسْتَغْفِروُا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَیْهِ یُمَتِّعُکُمْ مَتاعا حَسَنا»؛ «از پروردگارتان طلب آمرزش کنید! سپس به سوى او توبه کنید تا [از مواهب عالیه خود] شما را به خوبى بهره مند سازد.» و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: «مَنْ أَکْثَرَ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمٍّ فَرَجاً وَ مِنْ کُلِّ ضِیقٍ مَخْرَجاً وَ رَزَقَهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ؛ هر کس زیاد استغفار کند، خداوند براى او از هر اندوهى، گشایشى و از هر تنگنایى، راه خروجى قرار مى دهد و روزى مى دهد از آنجایى که گمان نمى برد.»
علامه مجلسى مى نویسد: «مردى در میان بنى اسرائیل سى و سه سال تمام دعا مى کرد که خداوند به او فرزندى کرامت کند؛ امّا دعایش به اجابت نمى رسید تا اینکه به خداوند عرضه داشت:
پروردگارا! آیا من از تو دورم و صداى من به تو نمى رسد یا نزدیکم، امّا دعاى مرا مستجاب نمى کنى؟ در عالم رؤیا به او گفتند: تو خدا را مى خوانى بازبانى فحاش و دلى دنیا دوست و ناپاک و نیّتى دروغ و بدون خلوص. اگر مى خواهى دعایت به اجابت برسد، فحش و ناسزا گفتن را ترک کن و دل و نیت خود را براى خدا پاک و خالص گردان! آن گاه دعا کن و به انتظار اجابت باش! او چنین کرد و خداوند متعال در پاسخ دعایش پسرى به او عنایت فرمود.»
بنابراین، در آستان حضرت دوست باید خود را از صفات زشت پیراسته و به فضائل آراسته کرد تا بتوان بهره اى برد و به مقصود رسید.
نبى مکرم اسلام صلى الله علیه و آله نیز در مورد رفع موانع دعا فرمود: «مَنْ اَحَبَّ اَنْ یُسْتَجابَ دُعائُهُ فَلْیُطَیِّبْ مَطْعَمَهُ وَ کَسْبَهُ؛ هر کس دوست دارد که دعایش مستجاب شود، باید محل غذا و درآمد خود را حلال و پاکیزه کند.»
خداوند متعال انسانهاى کسل و تنبل را دوست ندارد و از افراد فعال و خدوم و پرتلاش راضى است و آنان را مى ستاید. بنابراین، کسانى که بدون کار و تلاش مى خواهند به دعا متوسل شوند و گره هاى زندگى شان را باز کنند، کارى عبث و بیهوده انجام مى دهند.
حضرت صادق علیه السلام فرمود: «برخى افراد هرگز دعایشان مستجاب نخواهد شد.» و از جمله فرمود: «رَجُلٌ جَالِسٌ فِی بَیْتِهِ یَقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فَیُقَالُ لَهُ أَ لَمْ آمُرْکَ بِالطَّلَبِ؛ مردى که در خانه اش نشسته و مدام مى گوید: خدایا! به من روزى عطا کن! به او گفته مى شود: آیا تو را به طلب روزى فرمان نداده ام!»
امید به اجابت و مأیوس نشدن
انسان نیایشگر باور عمیق دارد که پناهگاه او قدرتى لایزال است که سخن او را مى شنود و از دل پر دردش آگاه و به راه و روش نجات وى کاملاً دانا و قادر است و در کلام نورانى خود فرموده است: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ»؛ «[اى رسول ما!] هرگاه بندگان من از تو در مورد من سؤال کنند، بگو: من [به آنان] نزدیکم و دعاى دعاکننده را هرگاه مرا بخواند، پاسخ مى گویم.»
و در جاى دیگر، خداوند متعال بندگان را از یأس و نا امیدى بر حذر داشته و آن را مساوى با کفر دانسته، مى فرماید: « لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ»؛ «از رحمت [و الطاف] خداوند مأیوس نشوید که فقط کافران از رحمت خدا مأیوس مى شوند.»
امام باقر علیه السلام فرمود: «پدرم در دعا اصرار و پافشارى مى کرد و آن قدر یا رب یا رب مى گفت که نفسش بند مى آمد و دوباره دعا را از سر مى گرفت.»
طبق این اعتقاد وحیانى، دعایى که از دل دردمند مشتاق مى تراود، بدون تردید مورد توجه حضرت بارى تعالى قرار مى گیرد و انسان دعا کننده هرگز نباید از نتیجه آن ناامید و مأیوس باشد و بر آورده نشدن حاجات هم نشانه بى اثر بودن دعا نیست، بلکه بهره هاى معنوى و مادّى متعددى را براى فرد دعا کننده به ارمغان مى آورد.
امام صادق علیه السلام فرمود: «انسان مؤمن گاهى دعا مى کند و رفع نیازهایش را از خداوند مى طلبد، امّا خداوند به فرشتگانش مى فرماید: پاسخ او را به تأخیر اندازید؛ زیرا من صداى عاشقانه و دعاى خالصانه اش را دوست دارم. در روز قیامت خداوند خطاب به این بنده اش مى گوید: بنده من! مرا خواندى و من پاسخ تو را دیر دادم و امروز پاداش آن دعاى تو این قدر است.»
امام صادق علیه السلام در ادامه افزود: «آن بنده مؤمن وقتى عنایات بى کران الهى را ببیند، از ته دل آرزو مى کند که اى کاش در دنیا دعاهایش مستجاب نمى شد و خواسته هایش برآورده نمى گردید!»
و امام باقر علیه السلام نیز بر اینکه در مقام دعا نباید مأیوس شد و باید آن قدر اصرار و الحاح کرد تا نتیجه گرفت، تأکید ورزیده، مى فرماید: «وَ اللَّهِ لَا یُلِحُّ عَبْدٌ مُوءْمِنٌ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی حَاجَتِهِ إِلَّا قَضَاهَا لَهُ؛ به خدا سوگند! هرگز بنده مؤمن در دعایش به درگاه خداوند بزرگ اصرار و پافشارى نمى کند، مگر اینکه خداوند خواسته اش را بر آورده مى سازد.»
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «خداوند رحمت کند آن بنده اى را که از خداوند متعال حاجت بخواهد و در خواسته اش اصرار و پافشارى کند؛ چه دعایش مستجاب شود و چه مستجاب نشود.» و آن گاه این آیه را تلاوت کرد: «ِ وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسى أَلاّ أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیًّا»؛ «پروردگارم را مى خوانم و امیدوارم که در خواندن پروردگارم بى پاسخ و مأیوس نباشم.»
گاهى مى شود که خداوند ناله و دعاى بنده مؤمن خود را دوست دارد و مى خواهد صدایش را همچنان بشنود و با او ارتباط داشته باشد. به همین جهت، اصرار و الحاح و پافشارى در دعا پسندیده و مفید است و از نظر اولیاء الهى امرى بسیار مطلوب شمرده مى شود. بنده پاکدل چه بسا در اثناء دعا ناله و تضرع مى کند و چنانچه اخلاصش بر قدسیان ثابت شود و عرشیان آثار و امواج اتصال روحى او را با مبدأ هستى در یابند، امّا دعایش به اجابت نرسد، در آن حال فرشتگان آسمان به حال او گریسته، به خداوند عرضه مى دارند: خدایا! پاسخ این نیایشگر نالان را که این همه اصرار دارد، چرا نمى دهى!
پس ملایک با خدا نالند زارکاى مجیب هر دعا، وى مستجار
بنده مؤمن تضرع مى کنداو نمى داند بجز تو مستند
تو عطا بیگانگان را مى دهىاز تو دارد آرزو هر مشتهى
حق بفرماید نه از خوارىّ اوستعین تأخیر عطا، یارىّ اوست
یعنى نیاز او به من، او را از غفلت باز داشته و به محضر من کشانده است. اگر من حاجتش را بر آورم، او از شوق آن دوباره دچار غفلت مى شود. اگر چه او با دلى شکسته و سینه اى خسته با خلوص تمام مى نالد و دائما خدا را پناهگاه خود خطاب مى کند، امّا بگذارید با همین حالت به تضرع و نیایش خود ادامه دهد که حالتى کمیاب است و من آن ناله ها و یا رب یا رب هایش را خوش مى دارم.
گر بر آرم حاجتش او وا رودهم در آن بازیچه مستغرق شود
گرچه مى نالد به جان یا مستجاردل شکسته، سینه خسته، گو: بزار
خوش همى آید مرا آواز اوو آن خدایا گفتن و آن راز او
بى مرادى مؤمنان از نیک و بدتو یقین مى دان که بهر این بود
پیشواى ششم علیه السلام در این باره مى فرماید: «بنده [مخلص] دعا مى کند و خداوند به دو فرشته فرمان مى دهد که دعایش را به اجابت رساندم، امّا حاجتش را به او ندهید؛ زیرا شنیدن آواز روحانى او را خوش مى دارم، و بنده [غیر صالح] دعا مى کند و خداوند متعال به فرشتگان مى فرماید: در بر آوردن حاجتش عجله کنید که بانگ او را خوش نمى دارم.»
در اینجا مولوى براى توضیح معناى حدیث مثال مى زند که:
معمولاً مردم طوطى و بلبل را در قفس مى کنند و رها نمى سازند؛ چون صدا و حرکات و رفتارشان را دوست مى دارند؛ امّا آیا تا به حال کسى شنیده است که زاغ و جغد و کلاغ را هم در قفس نگه دارند؟
طوطیان و بلبلان را از پسنداز خوش آوازى قفس در مى کنند
زاغ را و جغد را اندر قفسکى کنند؟ این خود نیامد در قصص
بر این اساس، خداوند متعال اصرار و التماس بندگان صالح خود را دوست دارد و مى خواهد آنان به واسطه نیازى که دارند بیشتر به حضورش بار یابند و دعا کنند.
مولوى در داستان دیگرى مى نویسد: شخصى همواره دعا مى کرد و با ذکر نام الله دهانش را شیرین مى ساخت. شیطان به صورت فردى ناصح به او گفت: این همه دعا و ذکر مى کنى و نام الله بر زبان جارى مى سازى، آیا تا به حال پاسخ نیز شنیده اى؟ حتى یک جواب از بارگاه الهى به تو نرسیده است. چرا این قدر سماجت و پر رویى در برابر خداوند از خود نشان مى دهى!
او نیز دلشکسته شد و راز و نیاز و نیایش خود را تعطیل کرد و دعاى شبانه را به خواب تبدیل ساخت. در عالم خواب حضرت خضر علیه السلام را در یک بوستانى سبز دید. حضرت خضر علیه السلام به او گفت: فلانى! چرا از ذکر حق فرومانده و از گذشته خود پشیمان شده اى؟ او پاسخ داد: من چون پاسخ و لبیکى از سوى حضرت حق در نیافتم، بیم آن دارم که از رانده شده گان درگاه الهى باشم.
گفت لبیکم نمى آید جوابزآن همى ترسم که باشم ردّ باب
حضرت خضر علیه السلام از سوى حق تعالى به او پیام داد که: آن همه الله گفتن و سوز و دردت، همان لبیک ماست. بالاترین لطف ما به تو همان جذبه و کشش به سوى حق است که در درگاه ما بمانى.
گفت آن الله تو لبیک ماستو آن نیاز و سوز و دردت پیک ماست
ترس و عشق تو، کمند لطف ماستزیر هر یا ربّ تو لبیک هاست
سپس حضرت خضر علیه السلام به او توضیح داد که خداوند به همه از این لطفها ندارد؛ فقط بندگان خاص خود را این گونه مى نوازد؛ چنان که به فرعون حتى یکبار هم سر درد مسلّط نکرد تا مبادا به درگاه الهى بنالد؛ چون خداوند صداى نحس او را که ادّعاى خدایى مى کرد، خوش نداشت.
داد مر فرعون را صد ملک و مالتا بکرد او دعوى عز و جلال
در همه عمرش ندید او درد سرتا ننالد سوى حق آن بد گهر
داد او را جمله ملک این جهانحق ندادش درد و رنج و اندهان
درد آمد بهتر از ملک جهانتا بخوانى مر خدا را در نهان
به همین خاطر است که در دعا باید اصرار و پافشارى کرد، مثل بچه اى که گریان و نالان پاهایش را به زمین مى زند و از پدر و مادرش انجام خواسته هایش را طلب مى کند.
رعایت آداب دعا
آنچه از آموزه هاى اهل بیت علیهم السلام در مورد دعا معلوم مى شود، این است که قبل از آغاز و انجام اظهار حاجت و نیایش، لازم است آدابى را مراعات نمود و به مطالب ذیل توجه کرد:
1. هنگامى باشد که انسان رقت قلب و آمادگى روحى دارد.
2. دعا در شب به ویژه شب جمعه و همچنین روز جمعه باشد.
3. داشتن عمل صالح، در آمد حلال و پاکیزه، انجام صله رحم، نیکى به دیگران و خسته نشدن از دعا.
4. به فرموده امام صادق علیه السلام : «هرکس قبل از دعا ده بار «یا الله» بگوید، خداوند مى فرماید: لبیک! چه مى خواهى؟»
5. 7 بار «یا ارحم الراحمین» و ده بار «یا رب» گفتن قبل از دعا.
6. بعد از اتمام دعا با جمله « مَا شَاءَ اللَّهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» سخن را به پایان بردن.
7. در اول و وسط و آخر دعا صلوات فرستادن که تأثیر فراوانى در اجابت دارد.
على علیه السلام فرمود: هرگاه به درگاه حق نیازى داشتى، اول صلوات بر پیامبر و آلش بفرست! آن گاه خواسته ات را بر زبان آور؛ زیرا خداوند متعال بزرگوارتر از آن است که از او دو چیز خواسته شود (درود بر پیامبر صلى الله علیه و آله و حاجت شخص) یکى را پذیرفته و دیگرى را رد کند.»
8. در یک جمع حداقل چهل نفره دعا کنند و اگر ممکن نشد، چهار نفر ده بار و اگر نشد، یک نفر چهل بار دعا کند.
9. آمین گفتن اطرافیان به دعاى مؤمن. امام باقر علیه السلام وقتى براى حلّ مشکل و رفع گرفتارى دعا مى کرد، زنان و فرزندان را دعوت مى کرد و آنان به دعاى حضرت آمین مى گفتند.
10. کف دستها را به سوى آسمان باز کردن و همانند مسکین وسائل تضرع نمودن. ابن فهد حلى مى گوید: «رسول خدا صلى الله علیه و آله هنگام تضرع و نیایش کف دستها را به سوى آسمان بلند مى کرد و همانند سائلى که غذا مى خواهد، دعا مى کرد.»
11. بعد از اتمام دعا دستها را به سر و صورت و سینه کشیدن.
12. اکتفا نکردن به دعا براى خود و شریک ساختن تمام حاضرین.
13. در غیاب برادران مؤمن دعا کردن و متقابلاً نیز از آنان التماس دعا نمودن.
14. اگر شخصى براى برادر مؤمن خود دعا کند، ملائکه بر دعاى او آمین مى گویند و از سوى خداوند به او مژده مى دهند که دو برابر آنچه مسئلت کردى، بر تو باد!
15. تمام مردان و زنان مؤمن را دعا کردن و سعادت زنان و مردان مسلمان را از خدا خواستن.
16. دعاى هشت گروه از همه بیشتر مورد توجه درگاه احدیت قرار مى گیرد: دعاى پیشواى عادل، دعاى مظلوم، دعاى فرزند صالح براى والدین خود، دعاى پدر و مادر صالح براى فرزند و بر علیه فرزند، دعاى مؤمن در غیاب برادر مؤمن، دعاى زائر خانه خدا، دعاى مجاهد در راه حق و دعاى مریض.
17. کسى که چهل نفر مؤمن را قبل از دعاى خود، دعا کند، خواسته اش رد نخواهد شد.
18. با نامهاى نیک خداوند، او را صدا بزند که خود فرمود: «وَ لِلّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها»؛ «براى خداوند نامهاى زیبایى است که با آن اسماء او را صدا بزنید!»
19. مى توان در حق کسى که اهل ایمان را مى آزارد، نفرین کرد. در این مورد، یونس بن عمّار داستانى دارد؛ او مى گوید: «من به حضرت صادق علیه السلام از دست همسایه اى که با زبان و رفتارش خداوند براى هر کسى توفیق دعا کردن بدهد، باب اجابت را نیز به رویش باز خواهد کرد. هر گاه باب دعا به رویتان باز بود، بسیار تلاش و فراوان دعا کنید
مرا مى آزرد و آبرو و حیثیت مرا از میان مى برد و جانم را به لبم رسانده بود، شکایت کردم. امام فرمود: در آخرین سجده رکعت دوم نماز شب او را نفرین کن و دعا کن تا خدا شرّش را از سر تو کم کند.
قبل از دعا، حمد و ثناء الهى به جاى آور و بگو: خدایا! فلانى مرا شهره مردم کرده و اسرارم را فاش نموده و مرا به شدت ناراحت کرده و در معرض انواع خطرها و تهدیدها قرار داده. خداوندا! او را با تیر غیبى به این زودى ادب کن و شرّش را از من کوتاه گردان!
من طبق رهنمود حضرت بر علیه او دعا کردم و در کوتاه ترین زمان از شرّ او راحت شدم.»
20. دعا در این زمانها به اجابت نزدیک است: هنگام قرائت قرآن، وقت اذان، در هنگام نزول باران، وقتى که دو صف از لشکر حق و باطل مقابل هم ایستاده اند، وقت رقّت دل و حال روحانى داشتن، هنگام سحر، وقت وزیدن بادها، هنگامى که اولین قطره خون مؤمن در هنگام شهادت به زمین مى ریزد، در نماز وتر و بعد از سپیده دم.
21. شمردن یکایک خواسته ها در دعا، مورد رضایت الهى است. امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند تمام خواسته هاى بنده اش را مى داند؛ امّا دوست دارد که او نیازهایش را یکایک بشمارد. پس هرگاه دعا کردى خواسته ات را نام ببر!»
* نشریه مبلغان/83