شبهه ،وهابیان می‌گویند: شيعه در قضيه ذبح اسماعيل (علیه‌السلام) معتقد به بداء و جهل در حق خداوند است!

وهابیان می‌گویند: شيعه در قضيه ذبح اسماعيل (علیه‌السلام) معتقد به بداء و جهل در حق خداوند است!

جواب:

در ابتدا ذكر اين نكته ضرورى است كه برخى بداء را كه از اعتقادات شيعه است به جهل خداوند تفسير کرده‌اند و روشن است كه اين تفسيرى نادرست و ناشى از بی‌اطلاعی نسبت به عقايد شيعيان است، چون هیچ‌یک از بزرگان شيعه، جهل در مورد خداوند را نمی‌پذیرند بلكه معتقدند، به‌طور مطلق عالِم به موجودات است چه قبل از ايجاد و چه بعد از ايجاد و هم كليات و هم به جزئيات.

اعتقاد شيعه در مورد بداء در مقابل قول يهود است كه می‌گویند خداوند، عالَم را خلق نموده و امور آن را رها كرده، پس نمی‌تواند در آن تغيير و تصرفی انجام دهد.

(شيخ صدوق، التوحيد، ص 335)

 چنان‌که در قرآن آمده: (وقالت اليهود يد اللّه مغلولة)

(مائده/ 64)

«يهود می‌گفتند دست خدا بسته است». بداء به اعتقاد شيعه به اين معناست كه خداوند هر چه بخواهد ايجاد می‌کند و هر چه بخواهد از بين می‌برد و هر چه را بخواهد جلو و يا به تأخير می‌اندازد.

(شيخ صدوق، التوحيد، ص 335)

 و خداوند قادر است به خاطر اعمال خوب و بدى كه انسان انجام می‌دهد، مسير و سرنوشت او را تغيير دهد.

(جعفر سبحانى، الهيات ج 2، ص 325)

اما در مورد ذبح اسماعيل، كه در ابتدا حضرت ابراهيم به ذبح كردن او مأمور شد، ولى بعداً اين امر برداشته شد. مفسرين شيعه اقوالى را به‌عنوان احتمال ذكر کرده‌اند كه به بيان آن می‌پردازیم:

1- بعضى از مفسرين می‌گویند امر خداوند به ذبح اسماعيل يك نوع آزمايش الهى بوده است و خداوند می‌خواسته حضرت ابراهيم را مورد آزمايش و ابتلاء قرار دهد و روشن است كه در اوامر امتحانى اراده جدى، به اصل عمل تعلق نمی‌گیرد، بلكه هدف اين است كه روشن شود شخص مورد آزمايش تا چه اندازه آمادگى اطاعت از فرمان الهى را دارد،

(تفسير نمونه، ج 19، ص 121)

 چنان‌که خداوند می‌فرماید: (و إذ ابتلى ابراهيم ربه بكلمات فاتمّهن)

(بقره/ 124)

 «به خاطر آوريد هنگامی‌که خداوند ابراهيم را با وسايل گوناگونى آزمود و او به‌خوبی از عهده اين آزمایش‌ها برآمد» و روشن است كه يكى از آزمایش‌ها، ذبح اسماعيل بوده است و در خود قرآن به آن تصریح‌شده است: (انّ هذا لهو البلاء المبين)

(صافات/ 106)

«اين (ذبح اسماعيل) مسلماً همان امتحان آشكار است».

2- عده ديگر قائل به بداء هستند به اين معنى كه خداوند درواقع به ذبح اسماعيل امر نمود ولى قبل از این‌که حضرت ابراهيم فرزندش را ذبح كند، اين امر فسخ شد و امر از او برداشته شد.

(بحارالانوار ج 12، ص 139)

3- قول ديگر اين است كه امر به مقدمات ذبح تعلق داشته نه به خود ذبح، به اين معنا كه حضرت ابراهيم درواقع امر شده بود كه فرزند خود را بخواباند و بالاى سر او بنشيند و چاقو به دست گيرد و آن را نزديك سر او ببرد.

(بحارالانوار ج 12، ص 139)

و آن حضرت هم اين مقدمات را انجام داد و دلیل این‌که ذبح انجام نشد اين بود كه ذبح مأمورٌ به نبوده است.

4- قول ديگر كه قائلين كمى دارد اين است كه امر خداوند به خود ذبح تعلق داشته و آن حضرت هم اقدام به ذبح كرده ولى به خواست خداوند پوست و رگ‌های بریده‌شده به حالت اول برمی‌گشتند و ترميم می‌شدند.

از مطالب بیان‌شده نتيجه می‌گیریم كه اولا: در قضيه ذبح اسماعيل (علیه‌السلام) فقط بعضى از علماء و مفسرين قائل به بداء شده‌اند و بقيه، اقوال ديگرى را پذیرفته‌اند؛ و ثانياً: عقيده شيعه در مورد بداء به‌هیچ‌وجه مستلزم جهل در مورد خداوند نيست بلكه به نحوى توسعه و قدرت خداوند است زيرا اولا معناى لغوى بداء عبارت است از: ظهور چيزى كه ظاهر نبوده.

ثانياً آنچه شيعه معتقد است معناى بداء است كه قبلا بيان شد. هرچند اگر معناى لغوى بداء هم مراد باشد، لازمه آن نسبت دادن جهل به خداوند نيست چون خفايى كه در معناى لغوى اخذشده، خفاء نسبت به بندگان است نه نسبت به خداوند.

جستجو