امام صادق (علیه السلام) – خطاب به
مفضل بن عمر -: ای مفضل! در این بیندیش که چگونه آلت های آمیزش در مرد و زن، به
گونه ای همخوان اینکار، قرار داده شده است. برای مرد، آلتی انبساط پذیر قرار داده
شده که دراز می شود تا نطفه به زهدان برسد، چه این که مرد، بدان نیاز دارد که آب
خویش در دیگری بیفکند. برای زن هم ظرفی گود آفریده شده تا هر دو آب را در خود، جای
دهد و فرزند را در درون خود بپذیرد، گنجایش او را داشته باشد و او را حفظ کند تا
زمانی که استحکام یابد. آیا این، برخاسته از تدبیر خدایی حکیم و پر مهر نیست؟ از آنچه
برایش انباز می گیرند، پیراسته و فراتر باد!…
چه کسی گذرگاه پیشاب و مدفوع را خود جمع شونده قرار داد تا آنها را مهار کند و
نگذارد پیوسته در جریان باشند و زندگی انسان را بر او تباه سازند؟ چه اندازه نعمت
از این دست را هر شمارنده ای می تواند در شمار آورد؟…
اگر آلت تناسلی مرد، همیشه سست و فروهشته بود، چگونه می توانست به ژرفای زهدان
برسد تا در آن جا نطفه را خالی کند؟ و اگر نیز همیشه در حالت نعوظ بود، چگونه مرد
می توانست در بستر، از این پهلو بدان پهلو بچرخد و یا در حالی که چیزی پیش آمده در
جلو او هست، در میان مردم راه برود؟ چنین چیزی، افزون بر زشتی چشم انداز، تحریک
شهوت را در زن و مرد، در همه وقت، در پی می آورد.
بدین سان، خداوند – جل اسمه – تقدیر کرد که بیشتر آن در همه اوقات، به چشم نیاید و
از آن، دشواری ای بر مردان تحمیل نشود؛ بلکه خداوند در آن نیرویی قرار داد که به
گاه نیاز، راست شود؛ چرا که او خود تقدیر کرده که استمرار و ماندگاری نسل، از
رهگذر آن باشد.( بحارالانوار: ج ۶۱ ص ۳۲۰ تا ص ۳۲۷ و ج ۳ ص ۶۶ تا ص ۷۵٫)
کارکردها ی دستگاه تناسل و دفع ادرار
عادت ماهانه
قرآن
وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ ۖ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ ۖ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ یَطْهُرْنَ ۖ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّـهُ ۚ إِنَّ اللَّـهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ
(بقره،
آیه ۲۲۲٫) از تو درباره خون حیض می پرسند.
بگو: آن آزردگی ای است. پس در ایام حیض از زنان کناره گزینید و نزدیکشان مشوید تا
پاک شوند. پس چون پاک شدند، از همان سویی که خداوند فرمانتان داده است، به سراغشان
روید. خداوند، توبه کنندگان را دوست دارد و طهارت جویان را دوست دارد.
حدیث
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم):
کمترین ایام حیض، سه روز و بیشترین آن، ده روز است.( سنن
الدار قطنی: ج ۱ ص ۲۱۹ ح ۶۱٫)
امام صادق (علیه السلام):
زن، هنگامی که به پنجاه سالگی برسد، خون نمی بیند، مگر آن که زنی از قریش باشد.( تهذیب
الاحکام: ج ۱ ص ۳۹۷ ح ۱۲۳۶٫)
الکافی:
– به نقل از عبدالرحمان بن حجاج -: امام صادق (علیه السلام) فرمود: سه کس اند که
در هر حالتی می توان با آنها عقد نکاح بست(مقصود، آن است که عده ندارد.): آن که هنوز خون ندیده است و
همانندهایش نیز هنوز خون نمی بینند.
پرسیدم: اندازه سنی آن چیست؟
فرمود: وقتی کمتر از نه سال بر او گذشته باشد. (سپس ادامه داد: دوم) آن که کس با
او دخول نکرده است و (سوم) آن که از حیض نومید شده و همانندهایش نیز حائض نمی
شوند.
گفتم: حد آن چیست؟
فرمود: وقتی پنجاه سال داشته باشد.( الکافی: ج ۶ ص ۸۵ ح ۴٫)
الکافی:
– به نقل از حفص بن بختری -: زنی بر امام صادق (علیه السلام) وارد شد و از ایشان
در این باره پرسید که زنی، خونش استمرار می یابد و نمی داند این خون، حیض است یا
چیزی دیگر.
امام به او فرمود: خون حیض، گرم، خالص، سیاه رنگ و دارای جهش و حرارت است؛ اما خون
استحاضه، زرد و سرد است. پس اگر خون، دارای حرارت و جهش و سیاهی بود، زن باید نماز
را واگذارد.
آن زن پس از شنیدن بیرون رفت، در حالی که می گفت: به خداوند سوگند، اگر یک زن هم
می بود، بر این نمی افزود.( الکافی: ج ۳ ص ۹۱ ح ۱٫)
نطفه
قرآن
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَهٍ أَمْشَاجٍ
نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا (انسان،
آیه ۲٫)
ما انسان را از نطفه ای به هم آمیخته که آن را می آزماییم، بیافریدیم و آن گاه، او
را شنوا و بینا ساختیم.
حدیث
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم):
در پاسخ به پرسش درباره جایگاه استقرار آب مرد و آب زن -: جایگاه استقرار آب مرد؛
آب او از سر آلت بیرون می آید و آن، رگی است که در پشت او جریان می یابد تا هنگامی
که در تخم چپ، استقرار بیابد اما جای آب زن؛ آب او از استخوان سینه، آهسته به جنبش
در می آید و پیوسته نزدیک می شود تا هنگامی که زن، کام بیابد.( تاریخ
دمشق: ج ۱۶ ص ۳۷۴ ح ۳۹۷۲٫)
مایع پروستات
الکافی:
– به نقل از محمد به مسلم -: به امام باقر (علیه السلام) گفتم: مردی پیشاب کرده و
آبی به همراه ندارد.
فرمود: آلت خود را تا سر آن، سه بار بفشرد و سر آن را نیز سه بار فشار دهد. اگر پس
از آن چیزی بیرون آمد، پیشاب نیست؛ بلکه از رگ های پشت (ودی) است.( الکافی:
ج ۳ ص ۱۹ ح ۱٫)
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم):
هر نرینه ای مذی دارد؛ اما اگر منی باشد، موجب غسل است.( المصنف،
ابن ابی شبیه: ج ۱ ص ۱۱۳ ح ۲٫)
امام صادق (علیه السلام):
اگر از آلتت چیزی از مذی یا ودی بیرون آمد و در حال نماز باشی، نه آن را بشوی، نه
نماز را بشکن و نه وضوی خود را به سبب آن، باطل بدان، هر چند که (از فرازی) به پس
تو نیز رسیده باشد؛ چرا که این آب به منزله آب بینی است. هر چیز هم که پس از وضو
از تو بیرون می آید، از رگ های پشت (غده ها) یا از بواسیر است و چیز مهمی نیست. آن
را از جامه ات مشوی، مگر این که جامه را آلوده کند.( الکافی:
ج ۳ ص ۳۹ ح ۱٫)
کتاب من لا یحضره الفقیه:
روایت شده که مذی و وذی، به منزله آب دهان و آب بینی است؛ نه شستن جامه از آن لازم
است و نه شستن آلت.( کتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۱ ص ۶۶ ح ۱۵۰٫)
امام صادق (علیه السلام):
منی، مذی، ودی و وذی، از آلت بیرون می آیند. منی، آن چیزی است که به سببش استخوان
ها شل می شوند و بدن سست می گردد و موجب غسل است. مذی از شهود بیرون می آید و در
آن چیزی نیست. ودی، آن چیزی است که پس از پیشاب بیرون می آید. وذی هم آن چیزی است
که به سبب بیماری ها بیرون می آید. و در آن، چیزی نیست.( تهذیب
الاحکام: ج ۱ ص ۲۰ ح ۴۸٫)