انفاق در قران

تیره روزان جهان را به چراغی دریاب
که پس از مرگ تو را شمع مزاری باشند
انفاق یکی از کارهای پسندیده است که خداوند در قرآن کریم بسیار به آن سفارش کرده است . خداوند حقیقت انفاق را گذر از گردنه ای سخت ذکر کرده، شرط قبولی آن را تقوا دانسته و آن را از جمله تجارتهای پرسود معنوی ذکر فرموده است .

موانع انفاق:
برخی از موانع انفاق عبارتند از:
الف) شیطان:
الشیطان یعدکم الفقر (۸۳) ;
شیطان شما را از تهیدستی بیم می دهد .
گاهی شیطان انسانها را از آینده بیمناک کرده، مانع انفاق کردن آنها می شود تا حدی که مال دنیا برای آنها از جان با ارزشتر می نماید .
به هنگام انفاق کردن، شیطان وعده فقر به انسان می دهد، اما خداوند وعده آمرزش می دهد و پذیرش وعده خداوند از چند جهت مزیت دارد و سزاوار قبول است:
۱ . اینکه در آینده زنده باشیم و بتوانیم از مال بهره ببریم، مورد شک است، اما مسئله قیامت و نیاز ما در آن روز قطعی است .
۲ . ممکن است مالی که برای فردا نگه می داریم باقی نماند، اما انفاق امروز حتما برای قیامت باقی است .
۳ . بر فرض مال برای انسان باقی بماند، اما معلوم نیست که انسان بتواند از این مال استفاده کند . چه بسا مریض شود و نتواند از اموال بهره ببرد، اما بهره انفاق امروز در قیامت حتما به انسان می رسد .
۴ . بهره مندی انسان از مال اندوخته اش در دنیا، موقت و مقطعی است، ولی بهره گیری او از انفاق خود، در قیامت ابدی است .
۵ . استفاده کردن از اموال در دنیا و لذت بردن از آنها با هزار رنج و درد آمیخته است، اما استفاده از انفاق در قیامت خالی از این ضررهاست (۸۴) .
حکایت:
جمعی از ظرفا به در خانه بخیلی رفتند تا از او چیزی اخذ کنند . خواجه از آمدن ایشان خبر یافت . غلام را گفت: بیرون رو و این جماعت را بگوی که خواجه من دوش وفات یافته است، معذور دارید . غلام بیرون آمد و پیغام رسانید . ظرفا گفتند: خواجه ولی نعمت ما بود و در ذمت ما حقوق بسیار دارد، انتظار جنازه از او می بریم تا بیرون آرند و بر او نماز گزاریم و به خاک سپاریم . (۸۵) 
ب) منافقان:
هم الذین یقولون لاتنفقوا علی من عند رسول الله حتی ینفضوا (۸۶) ;
آنان (منافقان) کسانی اند که می گویند: به کسانی که نزد پیامبر خدایند انفاق مکنید تا پراکنده شوند .
برخی از آثار اجتماعی و فردی انفاق:
۱ . انفاق، مایه فزونی اموال انفاق کننده:
ما انفقتم من شی ء فهو یخلفه  (۸۷) ;
هر چه را انفاق کردید، عوضش را او (خدا) می دهد .
۲ . انفاق، مایه تثبیت موقعیت انفاق کننده:
مثل الذین ینفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من انفسهم  (۸۸) ;
مثل کسانی که اموال خویش را برای طلب خشنودی خدا و استواری روحشان انفاق می کنند …
۳ . انفاق، راه رسیدن به رستگاری:
ومن یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون  (۸۹) ;
و آنکه از بخل نفس خویش نگه داشته شود، پس آنها از رستگارانند .
انفاق از چه چیزهایی؟
۱ . انفاق از بهترینها:
یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم  (۹۰) ;
ای کسانی که ایمان آورده اید، از چیزهای پاکیزه ای که به دست آورده اید، انفاق کنید .
۲ . انفاق از آنچه مورد نیاز است:
ویؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصة  (۹۱) ;
و هر چند در خودشان احتیاجی [مبرم] باشد، آنها را بر خودشان مقدم می دارند .
از گلوی خود ربودن وقت حاجت همت است
ورنه هر کس وقت سیری پیش سگ نان افکند (۹۲)
۳ . از آنچه به آن دلبستگی دارید:
لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون  (۹۳) ;
هرگز به نیکوکاری نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید، انفاق کنید .
حکایت:
معمر بن خلاد می گوید: هرگاه ابوالحسن الرضا علیه السلام غذا می خورد، قدحی برایش می آوردند و کنار سفره اش می گذاشتند و حضرت از بهترین غذاهایی که برایش می آوردند، مقداری برمی داشت و در آن قدح می گذاشت و پس دستور می داد آن را به مستمندان بدهند و آن گاه این آیه را تلاوت می فرمود: فلا اقتحم العقبة  . سپس می فرمود: علم الله عزوجل انه لیس کل انسان یقدر علی عتق رقبة فجعل لهم السبیل الی الجنة (۹۴) ;
خداوند می دانست که هر انسانی توانایی آزاد کردن بنده ای را ندارد، از این رو این راه را برای رسیدن به بهشت برای آنان قرار داد .
به چه کسانی باید انفاق کرد؟
۱ . پدر و مادر;
۲ . خویشاوندان;
۳ . ایتام;
۴ . مساکین;
۵ . در راه ماندگان .
قرآن کریم می فرماید: قل ما انفقتم من خیر فللوالدین والاقربین والیتامی والمساکین وابن السبیل  (۹۵) ;
بگو هر خیر و نیکی که انفاق می کنید، باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد .
همچنین خداوند متعال می فرماید: للفقراء الذین احصروا فی سبیل الله لایستطیعون ضربا فی الارض یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف تعرفهم بسیماهم لایسئلون الناس الحافا (۹۶) ;
با استفاده از این آیه برخی از افرادی که می توان به آنها انفاق کرد عبارتند از:
۱ . کسانی که موانعی آنها را از تحصیل هزینه زندگی باز داشته است:
الذین احصروا فی سبیل الله  ; کسانی که در راه خدا بازداشته شده اند .
۲ . کسانی که توان مسافرت و کسب و معاش ندارند: لا یستطیعون ضربا فی الارض  ; برای سیر در زمین توانایی ندارند .
۳ . کسانی که به خاطر خویشتن داری گمان فقر درباره آنها نمی رود:
ویحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف  ; نادان به حال ایشان، بخاطر عفت ورزی شان آنها را توانگر می پندارد .
۴ . آثار ضعف و ناتوانی در آنها هویداست:
تعرفهم بسیماهم  ; ایشان را به علامتشان می شناسی .
۵ . کسانی که هرگز به خاطر فقر از مردم چیزی نمی خواهند:
لا یسئلون الناس الحافا ; از مردم با اصرار سؤال نمی کنند .
روز سیه مرگ شود شمع مزارت
هر خار که از پای فقیری به در آری
حسن ختام:
در آخر، بحث را با کلامی نورانی از پیامبر صلی الله علیه و آله به پایان می بریم که فرمودند:
من منع ماله من الاخیار اختیارا صرف الله ماله الی الاشرار اضطرارا (۹۷) ;
هر که مال خود را به اختیار از نیکان دریغ کند، خداوند مالش را به اجبار نصیب بدان می کند .

۸۴) هزار و یک نکته از قرآن کریم، اکبر دهقان، ص ۵۰۱، به نقل از تفسیر کبیر، ج ۷، ص ۷۰ .

۸۵) لطائف الطوائف .

۸۶) منافقون/۷ .

۸۷) سباء/۳۹ .

۸۸) بقره/۲۶۵ .

۸۹) حشر/۹ .

۹۰) بقره/۲۶۷ .

۹۱) حشر/۹ .

۹۲) صائب .

۹۳) آل عمران/۹۲ .

۹۴) وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۳۲۹، ح ۱ .

۹۵) بقره/۲۱۵ .

۹۶) بقره/۲۷۳ .

۹۷) میزان الحکمة، حرف نون، ۲۰۶۵۶


جستجو