اسیب‎های درونی انقلاب اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی رحمه الله علیه

امام خمینی رحمه الله علیه اگرچه اصل وجود دشمن خارجی را می پذیرند؛ ولی معتقدند دشمن خارجی سبب انسجام ملت میشود؛ در مقابل، ایشان آسیبهای درونی و از همه مهمتر «تفرقهی امت» را خیلی با اهمیت ارزیابی کرده و معتقدند خطر دشمن خارجی نیز غیر مستقیم از این ناحیه است. یعنی دشمن خارجی ممکن است به آسیبهای داخلی دامن زده و از این طریق ضربه وارد کند.

بصیرت: واژهی آسیب شناسی (pathology) از علوم پزشکی به علوم اجتماعی وارد شده و به معنای «مبحث مطالعهی علل بیماری و عوارض و علائم غیر عادی» (1) است که توسط متخصصان امر انجام میشود. در بحث علوم اجتماعی هم مطالعه دیدگاههای رهبران یک جنبش در تجزیه و تحلیل جنبش و آسیب شناسی نظام مبتنی بر آن اهمیت بسیاری دارد. مبتنی بر همین قاعده بررسی دیدگاه حضرت امام خمینی رحمه الله علیه درباره آسیبهای انقلاب اسلامی اهمیت زیادی در آفت زایی از انقلاب و نظام اسلامی دارد.

از آنجا که آسیبهای انقلاب اسلامی از دیدگاه حضرت امام رحمه الله علیه بیشتر آسیبهای درونی است، با توجه به اتفاقات رخ داده طی چند ماه اخیر در صحنه سیاسی کشور مروری بر دیدگاههای امام رحمه الله علیه ضرورت مییابد. طی ماههای گذشته حوادثی در کشور به وجود آمد که هرچند بازیگران خارجی هم نقش داشتند؛ اما علت اصلی این حوادث، ظرفیتهای آسیب زای داخلی بود. هشدارهای مقام معظم رهبری در مورد خطر نفاق، اشرافیت، همسویی برخی با دشمن، بی توجهی خواص، تلاش دشمن برای یارگیری از درون و … به همین سبب میباشد.

امام خمینی رحمه الله علیه اگرچه اصل وجود دشمن خارجی را میپذیرند؛ ولی معتقدند دشمن خارجی سبب انسجام ملت میشود؛ در مقابل، ایشان آسیبهای درونی و از همه مهمتر «تفرقهی امت» را خیلی با اهمیت ارزیابی کرده و معتقدند خطر دشمن خارجی نیز غیر مستقیم از این ناحیه است. یعنی دشمن خارجی ممکن است به آسیبهای داخلی دامن زده و از این طریق ضربه وارد کند.

آسیبهای انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی که بیشتر جنبه درونی دارند متعدد است اما پرداختن به همه آنها در این مقال نمیگنجد به همین منظور به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود.

1)قانون شکنی و ایجاد تفرقه: «اگر همه اشخاصی که درکشورمان هستند و همه گروههایی که در کشور هستند و همه نهادهایی که در سرتاسر کشور هستند، به قانون خاضع بشویم و قانون را محترم بشماریم، هیچ اختلافی پیش نخواهد آمد.اختلافات، از راه قانون شکنیها پیش میآید.»(2)

 

«ما اگر اختلاف سلیقه داریم، اختلاف بینش داریم باید بنشینیم و در یک محیط آرام صحبت کنیم و مسائل خودمان را حل کنیم با تفاهم مسائل را حل کنیم نه اینکه جبهه گیری کنیم. یکی یک طرف بنشیند با دار و دستهی خودش و کوشش کند در تضعیف یکدیگر و کوشش کنند در تضعیف کشور اسلامی… شماها اگر مسلم هستید، با احکام اسلام عمل کنید و اگر خدای ناخواسته تعهد اسلامی را قبول ندارید با دید سیاسی مسائل را حل کنید.»(3)

امام خاستگاه تفرقه را نه مردم که نخبگان و مسئولان دانسته و خطاب به آنها میفرمایند: «شما همه برای خدا ان شاء الله عمل کنید همه تان با هم باشید پشت و پناه هم باشید. ملت خوب است. ملت یک ملت روشنی است. یک ملت خوبی است شماها هم همه با هم مجتمع بشوید دولت و ملت و ارکان دولت، رئیس جمهورش، مجلسش همهی اینها با هم مجتمع باشند.»(4) «من باز تأکید میکنم اگر سران با هم خوب باشند. این کشور صدمه نمیبیند اگر صدمه این کشور ببیند از اختلاف سران است. همان طور که شارع مقدس فرموده باید دولت، مجلس و قوهی قضائیه احساس کنند که یک تکلیف دارند و آن اینکه اختلاف نداشته باشند.»(5)

2- وابستگی فکری به غرب: حضرت امام راحل که خودباوری ملت ایران را احیاء کردند به شدت از وابستگی فکری روشنفکران به خارج نگران بوده و میفرمایند:«غرب در نظر یک قشری از این ملت جلوه کرده است که گمان میکنند غـیـر از غـرب هـیـچ خـبری در هیچ جا نیست و این وابستگی فکری، وابـسـتـگـی عـقلی، وابستگی مغزی به خارج، منشا اکثر بدبختیهای مـلـتـهـاسـت… در هـر امری پیش میآید، از باب این که مغزهای آنـهـایـی کـه در راس بـودند، به طوری بار آمده بوده است که از خـودشـان، بـلـکـه مـنـصـرف و قـبـلـه شان غرب شده بود. یکی از روشـنـفـکرهاشان، متفکرین شان به اصطلاح گفته بود که: ما تا همه چیزمان را انگلیسی نکنیم، نمیتوانیم یک رشدی بکنیم.»(6)

3) اسلام منهای روحانیت: این مسأله هم یکی از خطراتی است که برخی در داخل به آن دامن میزدند. حضرت امام رحمه الله علیه با رد نظر این عده میفرمایند:« ایـن طـور نـیست که شما خیال کنید و بگویید ما اسلام را میخـواهیم، اما ملا نمیخواهیم، مگر اسلام بدون ملا میشود؟ مگر شما بـدون ملا میتوانید کاری انجام دهید؟ این ملاها هستند که جلو میافـتـند و کار انجام میدهند. اینها هستند که جانشان را فدا میکـنـند… گله من از روشنفکران که به اسلام خدمت میکنند، خصوصا آقـایانی که در خارج کشور هستند… در عین حال که به آنان علاقه دارم ایـن اسـت کـه: این جناح بزرگی را که ملت پشت سرش ایستاده کـنـار نـزنـیـد، نـبـاید خدمتهای علمای اسلام و آخوند جماعت را نـادیـده بـگیرند و بگویند (ما اسلام منهای آخوند میخواهیم)… مـثـل ایـن اسـت که بگویید اسلامی را میخواهیم که سیاست نداشته بـاشد. نگویید ما اسلام را میخواهیم، ملا نمیخواهیم، این برخلاف عـقـل اسـت… اسـلام بی آخوند، اصلا نمیشود… پیغمبر هم آخوند بـود. پـیـغـمبر اکرم(ص) یکی از آخوندهای بزرگ است. در راس همه عـلـما رسول الله است. حضرت صادق(ع) هم یکی از علمای اسلام و در راس فقها میباشد.»(7)

 

4)ارائهی چهرهی طاغوتی از حکومت؛ امام خمینی معتقد بود انقلاب ایران به لحاظ ماهوی از سایر انقلابهای دنیا متمایز است و وجه تمایز آن اسلامی بودن آن است.(8) در واقع از دیدگاه امام رحمه الله علیه هر حکومتی که محتوای آن اسلامی نباشد طاغوت است؛خواه متولیان آن پهلوی باشد یا دیگران. ایشان میفرمایند: «الان ما همه مکلفیم حالایی که جمهوری اسلامی شد ما همه اسلامی باشیم اگر بنا شد جمهوری اسلامی باشد اما ماها دیگر اسلامی نباشیم حکومت اسلام نیست اگر بنا شد که جمهوری اسلامی باشد، پاسبان هایش اسلامی نباشند خدای نخواسته دادگاه هایش اسلامی نباشد، این حکومت طاغوتی است به اسم اسلام همان طاغوت است.»(9)

5)ارائهی چهرهی واژگونه از اسلام؛ مفروض امام خمینی رحمه الله علیه این است که «اگر اسلام واقعی به مردم ارائه شود همهی دنیا آن را میپذیرند.»(10) علی(ع) میفرمایند: «مردم اسلام را به تن میکنند ولی آن چنان که پوستین را وارونه به تن میکنند.»(11) ممکن است محتوای حکومتی به ظاهر اسلامی باشد ولی چهرهای که از اسلام ارائه میشود چنان واژگون و دور از واقعیت باشد که دلهای پاک و تودهی مردمان به آن رغبت نکنند. معمار انقلاب اسلامی در این مورد میفرمایند: «اگر روحانیون که در این جامعه هستند روی موازین مقررات به طور دقیق عمل نکنند، اگر دولت به طور دقیق عمل نکند… و اعمالشان را تطبیق ندهند با اسلام یک صورت قبیحی از اسلام در خارج منعکس میشود… الان یک تکلیف بسیار بزرگی به عهدهی همهی ماست من یک طلبه هستم این تکلیف را دارم. آقایان [روحانیون] این تکلیف را دارند. سایر قشرها هم دارند که کوشش کنیم وجههی اسلام را آن طور که هست نمایش بدهیم نه آن طور که خلفایی مثل معاویه و یزید… جلوه میدادند… و اسباب این میشد که یک وقت وجههی اسلام را در دنیا دگرگون کنند.»(12) «اگر خدای نخواسته ما پیروز بشویم به این معنا که آن دستهای از ظالمها که بودند و آن دستهای از چپاول گران که بودند بیرون کردیم لکن به جای آنها یک دسته ظلم دیگری با یک محدودیت خاص و چپاول گریهای دیگری با یک محدودیتی به جای او نشست. این موجب این میشود که مکتب ما در دنیا منعکس بشود که مکتب درستی نبوده شکست در مکتب واقع بشود. آن شکستی که جبران نمیتواند بپذیرد.»(13)

6) اشرافی گری و تجمل گرایی: امام خمینی رحمه الله علیه همچون سایر اندیشمندان مثل ابن خلدون تجمل گرایی را یکی از آسیبهای عمده حکومت به شمار آورده و در تحلیل گرایش مردم به روحانیت و سپردن رهبری انقلاب به ایشان میفرمایند« آن چیزی که مردم از ما توقع داشته و دارند و به واسطهی آن دنبال ما و شما آمدهاند و اسلام را ترویج نموده و جمهوری اسلامی را به پا کردند و طاغوت را از میان بردند، کیفیت زندگی اهل علم است. اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده اند. عمارت درست کردهاند و رفت و آمدهایشان مناسب شان روحانیت نیست و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان».(14)

7- دور شدن از ولایت فقیه: ولایت فقیه ركن انقلاب اسلامی و اساس برپایی خیمه نظام و حكومت اسلامی در عصر غیبت امام زمان می‌باشد.برای دشمنان انقلاب اسلامی از آغاز تاكنون قطع این ستون و فروپاشی خیمه انقلاب هدف اصلی بوده است. امام رحمه الله علیه همواره مردم ایران را در خصوص پاسداری از این ركن اساسی جامعه اسلامی تذكر و روشنگری داده‌اند. به همین جهت ایشان میفرمایند: پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد. در واقع حضرت امام رحمه الله علیه تکذیب ولایت فقیه را به معنای تکذیب اسلام میدانند:« نگوئید ما ولایت فقیه را قبول داریم، لکن با ولایت فقیه اسلام تباه میشود. این معنایش تکذیب ائمه است، تکذیب اسلام است و شما من حیث لایشعر این حرف را میزنید.»(15)

8- دوری از فقه جواهری: بنا به فرموده حضرت امام « اسلام اگر خدای نخواسته همه چیز از دستش برود ولی فقهش به طریقه موروث فقهاء بزرگ بماند، به راه خود ادامه خواهد داد ولی اگر همه چیز به دستش آید و خدای نخواسته فقهش به همان طریق سلف صالح از دستش برود، راه حق را نتواند ادامه داد و به تباهی خواهد کشید.»(16)

9- كفران و نسیان نعمت ها: امام رحمه الله علیه بارها در سخنان و نوشته‌های خود تأكید بر حفظ انقلاب و اسلامیت آن داشته‌اند و متذكر شده‌اند كه بی‌توجهی و فراموشی این نعمت بزرگ و موهبت عظیم الهی خسارات و مشكلات زیادی را به دنبال دارد. در این باره حضرت امام خطاب به جمعی از مسؤلین چنین فرمودند:

« همه اینهائی كه فاسد هستند به تدریج فاسد شدند، هیچكس یكدفعه فاسد نشده است، و هیچ یك از ما هم باید تصور نكنیم كه مأمون از این هستیم كه فاسد بشویم، همه در معرض فساد هستیم، همه ما دست به گریبان شیطان، و خصوصاً شیطان نفس، همه گریبانمان به دست اوست. هیچ‌كس هم از ابتدا فاسد فاسد نبوده و هیچ‌كس هم مأمون نیست از اینكه به فساد و به دام شیطان نیفتد.»(17)

10- سایر آسیبهای درونی؛ سوء استفاده از آزادی، وابستگی اقتصادی، نفوذ افراد غیر صالح در مراکز قدرت، خودرأیی و خارج از مقررات و قانون عمل کردن، اختلاف و تضعیف دستگاهها و قوای دیگر کشور، بی‌صبری در برابر کمبودها، مخالفت با اسلام ناب تحت عنوان آزادی و دمکراسی،عدول از حمایت از محرومین و پابرهنه‌ها ،ناتمام گذاشتن آرمان نهضتها،اختلافات داخلی و استفاده نکردن از نیروهای بالقوه مردم ،بی تفاوتی نسبت به سرنوشت خویش و کشور، اختلاف بین شیعه و سنی و….. آسیبهای درونی دیگری هستند که امام راحل در مقاطع حساس به آنها اشاره کرده اند.

پی‎نوشت:

1- عباس و منوچهر آریان پور، فرهنگ دو جلدی انگلیسی فارسی، جلد 2، ص1569.

2- صحیفه ی امام، تهران و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(قدس سرّه)، 1379،ج14، ص 414.

3- صحیفه نور، ج 14، ص38.

4- همان، ج 13، ص173

5- همان، ج 14، ص7

6- همان، ج 11، ص 183.

7- بـررسـی و تـحلیلی از نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج3، 261.

8- صحیفه نور، ج 14، ص190

9- همان، ج 8، ص4

10- همان، ج 7، ص33

11- نهج البلاغه، ترجمه و تفسیر شیخ فیض الاسلام، خطبه ی 17، ص324

12- صحیفه نور،، ج 7، ص33

13- همان، ج 7 ص195

14- همان، ج 19، ص188.

15- همان، ج 9، ص 170.

16- همان، ج 17، ص 205.

17- صحیفه امام، ج 14، ص 369.

جستجو