اعتقاد به مهدويت در اديان مختلف

مقدمه :

پيروان همه اديان عقيده دارند كه در يك عصر تاريك و بحراني فساد و بيدادگري و بيديني همه جا را فرا میگيرد يك نجات دهنده بزرگ جهاني طلوع ميكند و به واسطه نيروي فوق العاده غيبي اوضاع آشفته جهان را اصلاح ميكند و خدا پرستي را بر بي ديني و ماديگري غلبه ميدهد .

 

اين نويد خوش را در تمام كتابهاييكه بعنوان كتاب آسماني باقي مانده مانند كتاب زند و پازند و كتاب جامسبنامه كه از كتابهاي مقدس زرتشتيان ميباشد، و كتاب تورات و ملحقات آن كه كتاب مقدس يهود شمرده ميشود و كتاب انجيل عيسويان ميتوان پيدا كرد. بلكه در كتابهاي مقدس براهمه و بوداييان نيز كم و بيش ديده ميشود.

هر ملتي او را با لقب مخصوصي ميشناسد . زرتشتيان او را با نام” سوشيانس” نجات دهنده جهان يهوديان به نام” شيلو” مي شناسند عيسويان به نام “پسر انسان يا روح راستي يا تسلي دهنده “و مسلمانان به نام “مهدي يا قائم “مي نامند.ليكن هر ملتي آن نجات دهنده غيبي را از خودشان محسوب ميدارند . زردشتيان او را ايراني و از پيروان زردشت ميدانند . يهوديان ، از بني اسرائيل و پيروان موسي مي شمارند . عيسويان او را همكيش خود شان ميدانند.مسلمانان از دودمان بني هاشم و فرزند پيغمبرش مي شمارند .

نكته قابل توجه اين است كه علائم و مشخصاتيكه در ساير اديان براي آن نجات دهنده بزرگ ذكر شده در مورد مهدي موعود اسلام يعني فرزند بلا فصل امام حسن عسگري نيز انطباق دارد. ميتوان او را از نژاد ايراني شمرد زيرا مادر حضرت سجاد كه جد امام زمان است ، يك شاهزاده خانم ايراني به نام” شهر بانو “دختر يزدگرد پادشاه ساساني ،از دودمان و خاندان بني اسرائيل مي شود ،زيرا بني هاشم و بني اسراييل هر دو از نسل حضرت ابراهيم بوجود آمده اند،بني هاشم از فرزندان اسماعيل هستند و بني اسرائيل از اولاد اسحاق . پس بني هاشم و بني اسرائيل در واقع از يك خاندان محسوب مي شوند .به عيسويان نيز نسبت دارد زيرا بر طبق روايات مادر حضرت صاحب الامر يك شاهزاده خانم رومي به نام “نرجس” است كه به صورت يك داستان شگفت انگيزي در كتابها ديده مي شود.

اعتقاد به مهدويت در اديان مختلف

در قرآن آياتي چند در سورههاي انبيا آيه ۱۰۵، نور آيه ۵۵، قصص آيه۴ صف آيه۸و۹ ، سوره حج آيه ۶۰،حديد آيه ۲۶ ، و سوره مريم آيه ۷۷ آمده است كه اجمالا روزي را وعده ميدهند كه حق پرستان و حزب خدا پرست و طرفداران دين و مردم شايسته جهان قدرت و حكومت زمين راقبضه مي نمايند و دين اسلام بر تمام اديان غالب ميگردد.(ابطحی٬سيدحسن۱۳۷۶٬)

نخستين کسانی که از انديشه مهدی (ع) حمايت نموده اند شيعيان بوده اند و از جمله اعتقادات آنان ٬ ايمان به امام غايب و منتظر است که زمين را از داد آکنده می سازد بعد از آنکه از ستم لبريز شده باشد .اين انديشه از راه همنشينی و همدلی و اختلاط به اهل تسنن نيزسرايت کرده و در اعتقاداتشان راه يافته ولی جزء اصول اعتقاديشان نمی باشد.(خسرو شاهی٬هادی٬ ۱۳۷۲)

احاديث و روايات زيادی در خصوص قيام قائم آمده است از آن جمله:

در کتاب کافی از ابو بصير از امام ششم نقل کرده که فرموده:«اذا ما يو عدون»قيام قائم ماست و آن ساعتی است ک پيروان باطل خواهند ديد ٬و عذاب خدا را به دست توانای قائم آل محمد خواهند چشيد و اين است معنای «من هو شر مکانا»يعنی آنها خواهند ديد که در پيشگاه امام زمان چه جايگاه بدی دارند.(دوانی٬علی۱۳۶۱٬)

امام صادق (ع) فرموده اند:

هما نا حضرت قائم در شب ۲۳ (رمضان) به نام او ندا می شود ٬و در روز عاشورا ٬روز شهادت امام حسين (ع) قيام ميکند.(المفيد٬محمد بن محمد بن النعمان)

ونيزفرموده اند که :«يذل له کل صعب» همه مشکلات و دشواريها ٬در برابر امام قائم (عج)تسليم و رام ميگردند.(اشتهاردی٬محمد ۱۳۷۵ )

امام سجاد (ع) می فرمايد:

هنگامی که قائم قيام کند ٬ خداوند هر گونه آفت و وحشت را از شيعيان ما برطرف می سازد و قلوب آنها را همچون پاره های آهن محکم می نمايد٬و نيروی يک نفر از آنها را برابر نيروی چهل نفر می کند و آنها حا کمان و سروران سراسر زمين خواهند شد.(مجلسی ٬علامه)

برگشت به سوی اسلام ٬برای جهان صلح جهانی به ارمغان می آورد و برای او امکاناتی فراهم می آورد که به راحتی نفس بکشد و از يک خطر مو حش و بدبختی بزرگی که دهان خود را باز کرده تا در جنگ جهانی جديدی تر و خشک را با هم بسوزاند نگهبانی کند.(سيدقطب ۱۳۵۸)

مسيحيان به شخصي به نام« روح راستي يا پسر انسان» معتقدند كه براي اصلاح جامعه بشري و تشكيل حكومت جهاني مي آيد .قبل از آمدن ، در دنيا پر از ظلم و جور مي شود و سراسر جهان را ظالمين و ستمگران احاطه مي كنند او مردم را به جميع راستيها هدايت مي كند و ظلم و ستم را از روي زمين محو مي كند ، در زمان او ثروت زمين را استخراج مي كند و حكيمان پر ارزش مي گردند ودنيا همه خدا شناس مي شوند او به پيامبري عيسي شهادت ميدهد حضرت عيسي با او خواهد آمد و مردم مسيحي قبل از ديگران به حقانيت او شهادت ميدهند ، و بسياري از مردمي كه از دنيا رفته انددر آن موقع بيدار مي شوند و به دنيا بر ميگردند.

يهوديان مصلح آخر الزمان را با نام «شيلو »مي شناسند و معتقدند كه اگر چه تاخير نمايد ولي مي آيدو همه ملتها را نزد خود جمع مي كندوتمام قومها رابراي خويشتن فراهم مي آورد .(ابطحی٬سيدحسن ۱۳۷۶)

دراصل براين عقيده اند كه درآن روز خداوند خواهدآمدوبرتمامي زمين پادشاهي ميكند ودرآنروز قومهاراجمع مي كند تابه جنگ اورشليم روندوآنهاشهرهاراميگيرندآنگاه خداوند به جنگ با آن قومها می رود و تمامی مقدسان با او می آيند و در آنروز خورشيد و ماه و ستارگان ديگر نور نخواهند داد ولی همه جا روشن خواهد بود . مردم تنها او را خواهند پرستيد و در اورشليم ٬در امنيت ساکن خواهند شد.

زرتشتيان به شخصی به نام «سوشيانست » يا نجات دهنده دين معتقدند که او دنيا را پر از عدل و داد می کند. مصلح آخر الزمان از بنی هاشم و به دين جد خود رسول اکرم (ص) می باشد. آن حضرت از مکه به طرف ايران قديم حرکت می کند و  جهان  را آباد ميکند و در زمان او پيامبران و نيکان و صلحا زنده می شوند و به دنيا رجعت می کنند و اين موضوع با عقايد اسلامی کاملا تطبيق ميکند زيرا يکی از ضروريات مذهب اسلام اعتقاد به رجعت است .(ابطحی٬سيدحسن۱۳۷۶٬)

نتيجه آنکه عقيده به ظهور يک نجات دهنده فوق العاده جهانی ٫يک مشترک دينی است که از مصدر وحی سرچشمه گرفته و همه پيمبران بدان بشارت داده اند٬و همه ملل در انتظار آن هستند ليکن در تطبيق آن خطا شده است.(امينی٬ابراهيم۱۳۵۲٬)

زمان رو به پايان است ٬زمین به گردش مکرر و دوارگون خود نزديک می شود ٬ آفرينش در تکرار مداوم لحظه ها و روزهای ملال آور غيبت ٬ به نقطه انفجار نزديک می شود آنقدر نزديک که نوای خوش بهشتی در گوشهايمان طنین اندازااست.(علی اکبری ٬ سامانی۱۳۸۳)

بر اين اساس قيام و انقلاب مهدی (ع) بر اساس يک جريان طبيعی که همان وجود زمينه ها در جامعه است انجام خواهد گرفت. اگر پيروان اديان بتوانند بر سر اين مسائل اساسی و بنيادی توافق کنند ٬اکثر اختلافاتشان رفع می شود و بسياری از جنگها و نزاعها ی ابلهانه که از افکار جهال و متعصبين فرو مايه ای که در تمام اديان کم و زياد وجود دارند منشا گرفته ٬رفع می شود و در نتيجه وحدت و انس و صميميت و محبت و همبستگی که لازمه حيات طيبه است به وجود می آيد.

تعاون و کمک به يکديگر در احيای مواهب الهی و سلامت محيط زيست و رعايت بهداشت و ظهور مقام شامخ انسانيت و رشد و فرهنگ و هنر و پيشرفت علم و آموزش و اصلاح خانواده ها که نتيجه همبستگی و توافق در مسائل مهم فوق است ايجاد ميگردد.(ابطحی٬سيد حسن ۱۳۷۶)

منابع:

۱- قرآن کريم

۲- کتاب مقدس٬ ترجمه تفسيری شامل عهد عتيق و عهد جديد .

۳- امينی ٬ ابراهيم  (۱۳۵۲)٬دادگستر جهان٬ تهران ٬دارلفکر ٬چاپ چهارم .

۴-ابطحی٬سيد حسن(۱۳۷۶)٬مصلح آخر الزمان٬ تهران٬بطحاء٬ چاپ نمونه .

۵-المفيد٬محمد بن محمد بن النعمان٬الارشاد٬قم ٬بصيرتی.

۶- خسرو شاهی ٬ سيد هادی٬(۱۳۶۱)مصلح جهانی و مهدی موعود از ديدگاه اهل سنت ٬ اطلاعات .

۷-سيد قطب ٬(۱۳۵۸)٬ترجمه سيد هاديخسرو شاهی ومحمد گرامی٬عدالت اجتماعی در اسلام٬قم٬دارالفکر٬چاپ پانزدهم.

۸-علی اکبری سامانی٬وجيهه٬(۱۳۸۳)٬ماهنامه پيشگامان٬تهران٬سازمان بسيج دانش آموزی .شماره مهر ماه.

۹-قمی٬شيخ عباس٬(۱۳۷۷)٬ ترجمه حجه السلام موسوی کلانتری دامغانی٬مفاتيح الجنان٬گيلان٬شهريور ٬چاپ دوم.

۱۰-مجلسی٬علامه محمد باقر٬(۱۴۰۳ه.ق)٬بحار الانوار ٬بيروت ٬ موسسه الوفاء.

۱۱-مجلسی ٬ علامه ٬(۱۳۶۱) ترجمه علی دوانی٬ مهدی موعود٬ جلد ۱۳ بحار الانوار ٬ دارلکتب الاسلاميه٬ چاپ بيستم.

۱۲-محمدی٬اشتهاردی٬(۱۳۷۵)٬ يک مناظره جالب و خواندنی٬قم علامه٬چاپ سوم.

مهدویت درادیان و ملل دیگر

همانطور كه در مباحث قبلي ذكر شد، اعتقاد به منجی از سرشت الهی انسانها نشأت می‌گیرد و همین اعتقاد است كه امید را در قلبها زنده می‌كند. ولی بصورت عام این اعتقاد در كتب اقوام باستان انعكاس پیدا كرده است, با اینكه روایت منجی, روایتی است اختلاف برانگیز, ولی جلوه آن در تمامی ملل خود نمائی می‌كند، كه البته زائیده این اعتقاد بسیاری از مذاهب است. ولی پیشگوئی‌های كه در میان ملل مرسوم بود، صد البته ارتباطی انكار ناپذیر با منبعى فرا مادی (وحی) دارد زیرا كه در تمامی ملل، از شرق تا غرب عالم، خداوند پیامبری را فرستاده است كه این نوید را تبیین نموده یا ثبت در كتابهایشان بوده است و این اختلافاتی كه بعضاً در ابعاد وجود منجی به چشم می‌خورد, سرچشمه از تجربیات و گرد و غبار تاریخ دارد و قبل از بیان این عقاید در اقوام و ادیان گذشته, یادآوری می‌شود كه شیعه مطمئناً با همه این عقاید موافق نیست ولی اشاره به آنها تذكری است برای اثبات وجود منجی.

پس در این بخش به بشارات كتب آسمانی گذشته و عقاید موجود در ملل گذشته نسبت به منجی می‌پردازیم:

مهدی (علیه السلام) در عهد عتیق:

در 35 بخش از مزامیر 150 گانه نیز ظهور منجی موجود است (زبور وداوود): زیرا كه شـریران مـنقطع خواهنـد شد، و اما منتظران خداوند، وارث زمین خواهند شد. هان بعد از اندك زمانی شریر نخواهد بود و …(كتاب فرامیر, فرمور, بعد 37, 90, 12) در كـتاب اشعیا, نبی: و نهالی از تنه لیی بیرون آمده, شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهند شگفت و روح خدا بر او قرار خواهند گرفت و … مسكینان را به عدالت داوری خواهد كرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حكم خواهد كرد. (فصل 11- بندهای 1- 10). و در این كتاب شرح مختصری است بر احولات ظهور: گرگ با بره سكونت خواهد كرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پرواری با هم و طفل كوچك آنها را خواهد راند… و در تمام كوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند كرد، زیرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد و بر این انتظار الهی تاكید می‌كند: اثر چه تاخیر نماید برایش منتظر باش، زیرا كه البته خواهند آمد و درنگ نخواهد كرد (كتاب مقوی نبی فصل 2 بندهای 1-10).

مهدی (علیه السلام) در عهد جدید (اناجیل و ملحقات ):

در اناجیل مختلف سخن درباره او آمده است: همچنانكه برق از شرق ساطع شده تا مغرب ظاهر می‌شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد … و آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد. و در آن وقت جمیع طوائف زمین سینه زنی كنند و پسر انسان را ببنید كه بر ابرهای آسمان با قوت و جلال می آید… (انجیل متی فصل 24 بندهای 27 و 30).

و همین انجیل درباره انتظار سخن می‌راند: لهذا شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی كه گمان نبرید، پسر انسان می‌آید (فصل 24 بند 37 و 45).

و انجیل مرقس درباره وظایف منتظران می‌گوید: ولی آن روز و ساعت را غیر از پدر، هیچكس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم، پس برخود و بیدار شده، دعا كنید، زیرا نمی ‌دانید كه آن وقت کی‌ می‌ شود (انجیل مرقس, فصل 14 بندهای 26, 27، 31 و 33).

نكته جالب درباره اناجیل: کلمه پسر انسان مطابق نوشته‌ ماكس آمریكائی در كتاب قاموس كتاب مقدس، 80 بار در انجیل و ملحقات آن (عهد جدید) تكرار شده كه فقط 30 مورد آن با عیسی (علیه السلام) مسیح قابل تطبیق است و 50 مورد دیگر توضیحاتی درباره منجی است كه در آخر الزمان ظهور خواهد كرد و عیسی (علیه السلام) با او خواهد آمد و او را جلال خواهد داد و از ساعات و روز ظهور او جز حضرت پروردگار کسی اطلاعی ندارد.

مهدی (علیه السلام) در كتب مقدسه هندیان:

تذكر نكته‌ای ضروری به نظر می‌رسد: از منظر تشیع این كتب، كتابهای آسمانی به حساب نمی‌آیند بلكه اقتباساتی از كتب آسمانی گذشته, هستند و بر پا خواسته از سرشت انسانهای پاك می‌باشند و این پیشگوئیها باید منحصراً از منابع وحی باشند.

در كتاب باسك از كتب مقدسه هندیان چنین آمده: دو دنیا تمام شود به پادشاهی عادلی در آخر زمان كه پیشوای ملائك و پریان و آدمیان باشد و حق و راستی با او باشد و آنچه در دریاها و زمین‌ها و از آسمانها پنهان باشد همه را بدست آورد و…

در كتاب شاكمونی از كتب معتبر و مقدس چینیان آمده است: پادشاهی و دولت دنیا به فرزند سید خلائق و در دو جهان كشن (در لغت هندی اسم پیامبر اسلام است) تمام شود و کسی باشد كه بركوههای مشرق و مغرب عالم حكم براند و فرمان كند و بر ابرها سوار شود و…

در كتاب وشن حوك درباره عاقبت جهان می‌خوانیم: سرانجام دنیا به کسی برگردد كه خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او فرخنده و خجسته باشد. در كتب دیگر هندیان از جمله دارتك دیده با تكیل شابو سرگان جلوهایی از این موعود جهانی را می‌بینیم.

مهدی (علیه السلام) در منابع زردشتیان:

در كتاب زند از كتب مقدسه زردشتیان درباره عاقبت جهان به این صورت بحث شده است: آنگاه از طرف اهورا افراد به ایزدان یاری‌ می‌رسد, پیروزی بزرگ از آن ایزدان می‌شود و اهریمنان را منقرض می‌سازند. بعد از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم كیهان, به سعادت اصلی خود رسیده، بنی آدم بر تخت نیکبختی خواهند نشست…

در كتاب جاماسب نامه از تحریرات جاماست (از بزرگان دین زردشت) این چنین خصوصیات را شرح می‌دهد: مردی بیرون آید از زمین تا زمان، از فرزندان هاشم, مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق و بر دین جد خویش باشد، با سپاه بسیار روی به ایران مهد آبادنی و زمین را پر از عدل و داد كند.

و جای دیگر گوید: از فرزندان پیامبر (آخرین) شخصی در مكه پدیدار خواهد شد كه جانشین آن پیامبر است و پیرو دین جد خود می‌ باشد از عدل او گرگ با میش آب می‌خورد و همه جهان به آئین مهرآزمای (محمد) خواهند گروید. قسمتهای دیگری از پیشگوئیهای زردشت از بهمن پشت به تفصیل آمده است.

در كتاب زند و هوهومن لیسن از ظهور سوشیانس (نجات دهنده بزرگ جهان) خبر داده است: نشانه‌های شگفت انگیزی در آسمان پدید آید كه به ظهور منجی دلالت می‌كند و فرشتگان از شرق و غرب به فرمان او فرستاده می‌شوند و به همه دنیا پیام می‌فرستد.

اعتقاد به ظهور سوشیانس در میان ملت ایران، باستان آن قدر ریشه‌دار است كه در جنگ قادسیه پس از شكست‌های پی ‌درپی ایرنیان یزدگرد سوم, رو به كاخ پرشكوه مدائن می‌كند و می‌گوید: درود بر تو باد من اكنون از تو روی بر می‌تابم تا آنگاه كه با یکی از فرزندان خود كه هنوز زمان ظهور آن فرا نرسیده است بسوی تو باز گردم (جاماسب نامه صفحه 121 و 122) كه البته در عقیده تشیع مهدی (علیه السلام) موعود فرزند دختری یزگرد سوم هم به حساب می‌آید. زیرا كه دختر یزدگرد سوم همسر امام سوم شیعیان (امام حسین(علیه السلام)) و حسین (علیه السلام) نیز جد نهم مهدی(علیه السلام) موعود است.

مهدی (علیه السلام) در ملل مختلف:

در این بخش سعی بر آن رفته است كه با مختصر‌ترین عبارات گوشه‌ای از این اعتقادات در ملت‌های مختلف را بیان كنیم.

1- ایرانیان باستان معتقد بودند كه گرزا سپه قهرمان تاریخی آنان زنده است و صد هزار فرشته او را پاسبانی می‌كنند تا روزی قیام كند و جهان را اصلاح كند.

2- نژاد اسلام بر این عقیده است كه از مشرق زمین یك نفر برخیزد و تمام قبائل اسلام را متحد سازد و آنها را بر دنیا مسلط سازد.

3- نژاد ژرمن معتقد بود كه یك نفر فاتح از طرف آنان قیام نماید و ژرمن را بر دنیا حاكم كند.

4- اهالی سربستان انتظار ظهور ماركوكرالیویچ را داشتند. 5- یهودیان معتقدند كه در آخر الزمان ماشیع (مهدی بزرگ) ظهور می‌كند و ابد الابد در جهان حكومت می‌كند ولی او را از اولاد اسحاق می‌دانند در صورتیكه به وضوح بیان می‌دارد كه او از اولاد اسماعیل است.

6- مردم اسكاندیناوی معتقدند كه برای مردم بلاهائی می‌رسد. جنگهای جهانی اقوام را نابود می‌سازند. آنگاه اودین یا نیروی الهی ظهور كرده و بر همه چیره می‌شود.

7- یونانیان گویند كایوبرگ نجات دهنده بزرگ ظهور كرده و جهان را نجات خواهد داد.

8- اقوام آمریكای مركزی معتقدند كه كوتزلكومل نجات بخش جهان پس از بروز حوادثی در جهان پیروز خواهد شد.

9- چینى‌ها نجات جهان را بدست فردی به نام كرشنا می‌دانند.

10- اقوام اروپای مركزی در انتظار ظهور بوخس می‌باشند.

مهدویت در ادیان ابراهیمی

بی‌تردید موضوع مهدویت از موضوعاتی كه نه تنها دین اسلام به ویژه مذهب شیعه به آن پرداخته، بلكه در ادیان ابراهیمی دیگر نیز مورد تأیید و تأكید قرار گرفته است كه به برخی موارد اشاره می‌شود.
بشارات ظهور مهدی ـ علیه السّلام ـ در كتاب «تورات»
در كتاب تورات كه از كتب آسمانی به شمار می‌رود و هم اكنون در دست اهل كتاب و مورد قبول آنها است، بشارات زیادی از آمدن مهدی موعود و ظهور مصلحی جهانی در آخر الزمان آمده است كه چون مضمون‌های آن بشارات در قرآن كریم و احادیث قطعی و متواتر اسلامی به صورت گسترده‌ای وارد شده و نشان می‌دهد كه مسأله‌ی «مهدویّت» اختصاص به اسلام ندارد، قسمتی از آن بشارات را در اینجا می‌آوریم، و برخی از نكات آنها را توضیح می‌دهیم تا موضوع تشكیل حكومت واحد جهانی، و تبدیل همه‌ی ادیان و مذاهب مختلف به یك دین و آیین مستقیم، بر همگان روشن شود.
گفتنی است كه چون در كتاب «عهد عتیق» (یعنی: تورات و ملحقات آن) همچون كتاب انجیل، از بازگشت و رجعت حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ سخن به میان آمده است و این مطلب، رابطه‌ی مستقیم با ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ دارد، نگارنده نیز در ضمن بشارات ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ، فرازهایی از «تورات» را آورده است تا دانسته شود كه قوم یهود نیز بر اساس آنچه در كتاب‌های مذهبی خودشان آمده است همچون مسلمانان به «رجعت» و بازگشت حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ معتقدند. و در این باره تردید ندارند كه بالاخره روزی فرا می‌رسد كه حضرت عیسای روح الله ـ علیه السّلام ـ به زمین باز می‌گردد و برخی از آنها را تنبیه و از برخی دیگر انتقام می‌گیرد، هر چند كه بسیاری از آنان بر اثر آیات و معجزاتی كه از حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ و عیسای مسیح ـ علیه السّلام ـ می‌بینند ایمان آورده و تسلیم می‌شوند و در برابر حق خاضع و خاشع می‌گردند.
اینك به قسمتی از بشاراتی كه در «تورات» و ملحقات آن آمده است، توجّه فرمایید:
الف) بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در «زبور داوود»
در زبور حضرت داود ـ علیه السّلام ـ كه تحت عنوان «مزامیر» در لابلای كتب «عهد عتیق» آمده، نویدهایی درباره‌ی ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ به بیان‌های گوناگون داده شده است و می‌توان گفت: در هر بخشی از «زبور» اشاره‌ای به ظهور مبارك آن حضرت، و نویدی از پیروزی صالحان بر شریران و تشكیل حكومت واحد جهانی و تبدیل ادیان و مذاهب مختلف به یك دین محكم و آیین جاوید و مستقیم، موجود است.
و جالب توجّه این كه، مطالبی كه قرآن كریم درباره‌ی ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ از «زبور» نقل كرده است عیناً در زبور فعلی موجود است و از دست‌برد تحریف و تفسیر مصون مانده است.
قرآن كریم چنین می‌فرماید:
(وَلَقَدْ كَتَبْنا فِى الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ)[1]
«ما علاوه بر ذكر (تورات) در «زبور» نوشتیم كه (در آینده) بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد.»
مقصود از «ذكر» در این آیه‌ی شریفه، تورات موسی ـ علیه السّلام ـ است كه زبور داود ـ علیه السّلام ـ پیرو شریعت تورات بوده است.
این آیه‌ی مباركه از آینده‌ی درخشانی بشارت می‌دهد كه شرّ و فساد به كلّی از عالم انسانی رخت بر بسته، و اشرار و ستمكاران نابود گشته‌اند، و وراثت زمین به افراد پاك و شایسته منتقل گردیده است. زیرا كلمه‌ی «وراثت و میراث» در لغت، در مورادی استعمال می‌شود كه شخص و یا گروهی منقرض شوند و مال و مقام و همه‌ی هستی آنها به گروهی دیگر به وراثت منتقل شود.
به هر حال، طبق روایات متواتره اسلامی ـ از طریق شیعه و سنّی ـ این آیه‌ی شریفه مربوط به ظهور مبارك حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ می‌باشد، و قرآن كریم این مطلب را از زبور حضرت داود ـ علیه السّلام ـ نقل می‌كند، و عین همین عبارت در زبور موجود است. و اینك متن زبور:
«(9) زیرا كه شریران منقطع می‌شوند. امّا متوكّلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد. (10) و حال اندكست كه شریر نیست می‌شود كه هر چند مكانش را جستجو نمایی ناپیدا خواهد بود (11) امّا متواضعان وارث زمین شده از كثرت سلامتی متلذّذ خواهند شد (12) شریر بخلاف صادق افكار مذمومه می‌نماید، و دندان‌های خویش را بر او می‌فشارد (13) خداوند به او متبسّم است چون كه می‌بیند كه روز او می‌آید (14) شریران شمشیر را كشیدند و كمان را چلّه كردند تا آن كه مظلوم و مسكین را بیندازند، و كمان‌های ایشان شكسته خواهد شد (16) كمی صدّیق از فراوانی شریران بسیار بهتر است. (17) چون كه بازوهای شریران شكسته می‌شود و خداوند صدّیقان را تكیه‌گاه است (18).
خداوند روزهای صالحان را می‌داند و میراث ایشان ابدی خواهد بود (19) در زمان «بلا» خجل نخواهند شد، و در ایام قحطی سیر خواهند بود (20) لكن شریران هلاك خواهند شد، و دشمنان خداوند، مثل پیه برّه‌ها فانی بلكه مثل دود تلف خواهند شد؛ (22) زیرا متبرّكان خداوند، وارث زمین خواهند شد، امّا ملعونان وی منقطع خواهند شد (29) صدّیقان وارث زمین شده، ابداً در آن ساكن خواهند شد (34) به خداوند پناه برده، راهش را نگاهدار كه تو را به وراثت زمین بلند خواهند كرد و در وقت منقطع شدن شریران این را خواهی دید (38) امّا عاصیان، عاقبت مستأصل، و عاقبت شریران منقطع خواهند شد.»[2]
در فصل دیگر می‌فرماید:
«… قوم‌ها را به انصاف داوری خواهد كرد. آسمان شادی كند و زمین مسرور گردد. دریا و پری آن غرش نمایند. صحرا و هر چه در آن است به وجد آید. آنگاه تمام درختان جنگل ترنّم خواهند نمود به حضور خداوند. زیرا كه می‌آید، ‌زیرا كه برای داوری جهان می‌آید. ربع مسكون را به انصاف داوری خواهد كرد. و قوم‌ها را به امانت خود.»[3]
و از جمله در مزمور 72 در مورد پیامبر بزرگوار اسلام – صلی الله علیه و آله – و فرزند دادگسترش حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ، چنین می‌فرماید:
«(1) ای خدا! شرع و احكام خود را به «ملك»، و عدالت خود را به «ملك‌زاده» عطا فرما (2) تا این كه قوم تو را به عدالت و فقرای تو را به انصاف حكم نماید (3) به قوم كوه‌ها سلامت و كویرها عدالت برساند (4) فقیران قوم را حكم نماید، و پسران مسكینان را نجات دهد، و ظالم را بشكند‌ (5) تا باقی ماندن ماه و آفتاب دور به دور از تو بترسند (6) بر گیاه بریده شده مثل باران و مانند امطار ـ كه زمین را سیراب می‌گرداند ـ خواهد بارید (7).
و در روزهایش صدّیقان شكوفه خواهد نمود، و زیادتی سلامتی تا بای ماندن ماه خواهد بود (8) از دریا تا به دریا و از نهر تا به اقصی زمین سلطنت خواهد نمود (9) صحرا نشینیان در حضورش خم خواهند شد و دشمنانش خاك را خواهند بوسید (10).
ملوك طرشیش و جزیره‌ها، هدیه‌ها خواهند آورد، ‌و پادشاهان شبا و سبا پیشكش‌ها تقریب خواهند نمود (11) بلكه تمامی موك با او كرنش خواهند نمود، و تمامی اُمم او را بندگی خواهند كرد (12) زیرا فقیر را وقتی كه فریاد می‌كند و مسكین كه نصرت كننده ندارد، خلاصی خواهد داد (13) و به ذلیل و محتاج ترحّم خواهد فرمود و جان‌های مسكینان را نجات خواهد داد (14) جان ایشان را از ظلم و ستم نجات خواهد داد، و هم در نظرش خون ایشان قیمتی خواهد بود (15) و زنده مانده از شبا به او بخشیده خواهد شد (16) در زمین به سر كوهها مشت غلّه كاشته می‌شود كه محصول آن مثل اسنان متحرّك شده، اهل شهرها مثل گیاه زمین شكوفه خواهند نمود (17).
اسم او ابداً بماند، اسمش مثل آفتاب باقی بماند، ‌در او مردمان بركت خواهند یافت، و تمامی قبایل او را خجسته خواهند گفت (19) بلكه اسم ذوالجلال او ابداً مبارك باد، و تمامی زمین از جلالش پر شود (20) دعای داوود پسر یسیّ تمام شد».[4] توضیح مختصری پیرامون بشارت فوق:
در این بشارت ـ چنان كه بر ارباب فضل و دانش و اهل علم و اطلاع و كسانی كه با قرآن و روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ سر و كار دارند، مخفی نیست پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمّد بن عبدالله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ به عنوان «ملك» و فرزند گرامش حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ كه بزرگ‌ترین و كامل‌ترین مظهر عدل الهی است به عنوان «ملك‌زاده» معرفی گردیده، و به بعضی از امتیازات و مشخصات دیگر وی نیز اشاره شده است.
ولی برخی از علما و دانشمندان «یهود» چنین پنداشته‌اند كه: منظور از «ملك» در این آیه، حضرت داود ـ علیه السّلام ـ ، و منظور از «ملك‌زاده» فرزند وی حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ است، و روی این پندار نادرست خواسته‌اند آیات مذكور را از بشارت دادن به بعثت حضرت خاتم النبیین ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و نوید ظهور خاتم اوصیاء حضرت حجّت بن الحسن العسكری ـ علیه السّلام ـ منصرف كنند، ولی این اندیشه از چند جهت نادرست و غیر قابل قبول است، زیرا:
نخست این كه، حضرت داود ـ علیه السّلام ـ از انبیای پیرو شریعت تورات بوده و خود او دارای شریعت و احكام نوینی نبوده است تا این كه بگوید: «ای خدا! شرع و احكام خود را به «ملك» و عدالت خود را به «ملك‌زاده» عطا فرما»، و روی این اصل درخواست شریعت مستقل نوین در خور مقام آن حضرت نیست.
دوّم: این كه، در خواست شرع و احكام و عدالت كه به صورت دعا بر زبان حضرت داوود ـ علیه السّلام ـ جاری شده ـ چنان كه از نحوه‌ی درخواست آشكار است ـ برای دو شخصیت عظیم آسمانی است كه یكی دارای مقام سلطنت بر پیامبران و صاحب شرع و احكام جدید، و دیگری مظهر أتمّ عدالت، و صاحب مقام ولایت مطلقه، ‌و مورد انتظار عموم ملل جهان است.


[1] . سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی 105.
[2] . عهد عتیق، كتاب مزامیر، مزمور 37، بندهای 9 ـ 38.
[3] . همان، ‌مزمور 96، بندهای 10 ـ 13، ص1247، كتاب مقدس.
[4] . عهد عتیق، كتاب مزامیر، مزمور 72، بندهای 1 ـ 2، به نقل از بشارات عهدین، ص248 و أنیس الاعلام، ج5، ص92 و 93.

سوّم: این كه, عظمت، قدرت، شوكت و سلطنتی كه در آیات مزبور برای «ملك‌زاده» ذكر گردیده است نه با حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ و نه با هیچ یك از انبیای الهی وفق نمی‌دهد؛ زیرا نه مملكت حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ از مملكت پدرش حضرت داوود ـ علیه السّلام ـ بنابر اعتقاد اهل كتاب ـ وسیع‌تر بوده، و نه هم ظلم و ستم در عهد او شكسته شده است.
چهارم: این كه، بر حسب آنچه برخی از علمای عهدین ـ عهد عتیق و عهد جدید تورات و انجیل ـ احتمال داده و به وجوهی استدلال جسته‌اند، مزمور فوق كلام حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ است نه كلام حضرت داود ـ علیه السّلام ـ ، و حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ كه پس از مگ پدر، صاحب مقام و كتاب گردیده است معقول نیست برای پدرش كه از دنیا رفته است درخواست شرع جدید كند. و بر فرض این كه بر خلاف احتمال آنان، مزمور فوق كلام حضرت داود ـ علیه السّلام ـ باشد ـ چنان كه اشاره كردیم ـ دعا برای دو شخصّیت والایی است كه در آینده‌ی تاریخ بعد از او ظاهر خواهند شد.
پنجم: چنان كه از آیه‌ی (20) استفاده می‌شود تمامی آیات یاد شده به عنوان دعا بر زبان حضرت داود ـ علیه السّلام ـ جاری شده و شایسته‌ی مقام نبوّت ـ‌كه بالاترین مدارج كمال و عبودیّت و بندگی است ـ این است كه، در مقام دعا و استدعای از پروردگار، در كمال خضوع و خشوع و انكسار در برابر آفریدگار، زبان به تذلّل و كوچكی بگشاید، و با زبان عجز و لابه و عاری از هر نوع خودبینی و خود پسندی مقاصد خویش را از خدای جهان بخواهد، نه این كه در برابر سلطان واقعی و مالك الملوك جهان خود را «پادشاه» و فرزند خود را «شاهزاده» بخواند.
ششم: این كه، در چند آیه از بشارت مزبور، سلطنت و دعوت «ملك زاده» را عمومی و جهانی خوانده، و قدرت و جبروت روحانی وی را شامل پادشاهان و قدرتمندان و سلاطین مقتدر جهان دانسته، و سراسر كره‌ی مسكون را قلمرو دولت حقّه‌ی وی معرفی نموده، چنان كه در اخبار وارده از ائمّه‌ی معصومین ـ علیهم السّلام ـ نیز در حقّ شخصّیت بی‌نظیر حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ، چنین سخن رفته است.
هفتم: این كه، در آیه‌ی (7) به اصحاب خاص آن حضرت اشاره نموده كه با ظهور نور پر فروغ مهدوی ـ علیه السّلام ـ آن خورشید جهانتاب عدل الهی، صدیّقان شكوفه كنند، و رحم اجتماع بزرگ جهانی، مردانی پاك سیرت، راست گفتار و درست كردار از خود نمایان سازد، و سعادت و سلامت، رفاه و خوشبختی، بهروزی و بهزیستی كه مولود تسلّط آن یگانه منجی عالم و دولت عدالت پیشه‌ی آن حضرت است تا انقراض جهان پایدار خواهد بود، چنان كه در روایات اسلامی نیز آمده است: «دولتنا آخر الدول».
و هشتم: این كه، در آیه‌ی (17 و 18) خاطر نشان ساخته است كه تا جهان باقی است و خورشید در آسمان نور افشانی می‌كند، اشعه‌ی خورشید فروزان قائم آل محمّد ـ علیهم السّلام ـ بر روح و جان جهانیان خواهد تابید، و تمامی قبایل او را خجسته خواهند گفت، و تمامی روی زمین از جلال و عظمتش پر خواهد شد
[1]، چنان كه در روایات مستفیضه و متواتره‌ی اسلامی كه در مورد ظهور آن مهر تابان رسیده است، كمتر حدیثی یافت می‌شود كه در ضمن آن جمله‌ی «یملَأُ الأرضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً، كَما مُلِئَت ظُلْماً وَ جَوْراُ» نیامده باشد.[2]
بنابراین، جای هیچ گونه شك و تردید نیست كه مقصود از «ملك» در مزمور 72 از زبور داوود ـ علیه السّلام ـ همان نور قدوسی حضرت محمّد بن عبدالله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ سیّد رسولان و خاتم پیغمبران، و مقصود از «ملك زاده» حضرت صاحب الزمان «مهدی موعود ـ علیه السّلام ـ » دوازدهمین جانشین بر حق و فرزند دلبند آن بزرگوار است كه به خواست خداوند در روز معین و موعود، ظهور خواهد نمود، و سراسر روی زمین را پر از عدل و داد خواهد كرد بعد از آن كه پر از ظلم و جور شده باشد، و گردن گردن‌كشان و گردن فرازان را خواهد شكست، و چون مهر و ماه بر روح و جان جهانیان خواهد تابید، و حكومت حقه‌ی الهیه‌ی وی تا ابد و تا قیام قیامت ادامه خواهد داشت. اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه.
ناگفته نماند كه نویدهای ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در «زبور» فراوان است، و در بیش از 35 بخش از مزامیر (150) گانه، نوید ظهور آن موعود اُمم و منجی عالم موجود است، ‌كسانی كه طالب تفصیل بیشتری هستند می‌توانند به متن «مزامیر» در «عهد عتیق» مراجعه فرمایند.
ب) بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در كتاب «اشعیای نبی»
در كتاب «اشعیای نبی» كه یكی از پیامبران پیرو تورات است، بشارات فراوانی در مورد ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ آمده است كه جهت استدلال به كتاب مزبور، نخست فرازی از آن بشارت‌ها را نقل نموده، و برخی از نكات آن را توضیح می‌دهیم تا معلوم شود كه مسلمانان درباره‌ی عقیده به ظهور یك مصلح جهانی تنها نیستند، بلكه همه‌ی اهل كتاب در این عقیده با مسلمانان اشتراك نظر دارند.
در فرازی از بشارت كتاب اشعیا چنین آمده است:
«و نهالی از تنه‌ی «یسیّ»
[3] بیرون آمده، شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شكفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. یعنی روح حكمت و فهم و روح مشورت و قوّت و روح معرفت و ترس خداوند و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود، داوری نخواهد نمود و بر وفق سمع گوش‌های خویش، تنبیه نخواهد نمود؛ بلكه مسكینان را به عدالت داوری خواهد كرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حكم خواهد نمود… كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند میانش امانت.
و گرگ با بره سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پرواری با هم و طفل كوچك آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چرید و بچه‌های آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو كاه خواهد خورد، و طفل شیر خوره بر سوراخ مار بازی خواهد كرد، ‌و طفل از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانه‌ی افعی خواهد گذاشت، و در تمامی كوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند كرد؛ زیرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی كه دریا را می‌پوشاند».
[4]
منظور از «نهالی كه از تنه‌ی یسیّ خواهد رویید» ممكن است یكی از چهار نفر از شخصّیت‌های بزرگ روحانی و رهبران عالیقدر بشر، حضرت داود، حضرت سلیمان، حضرت عیسی و حضرت حجّت بن الحسن العسكری ـ علیهم السّلام ـ باشند؛ ولی دقّت و بررسی كامل آیات فوق نشان می‌دهد كه منظور از این نهال، هیچ یك از آن پیامبران نیست؛ بلكه همه‌ی آن بشارت‌ها ویژه‌ی قائم آل محمّد ـ علیهم السّلام ـ است؛ زیرا حضرت داوود و سلیمان ـ علیهما السّلام ـ فرزندان پسری یسیّ، و حضرت عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ نواده‌ی دختری وی، و قائم آل محمّد ـ علیه السّلام ـ نیز از جانب مادرش جناب نرجس خاتون ـ كه دختر یشوعا، پسر قیصر، پادشاه روم و از نسل حضرت داود، و مادرش از اولاد حواریون حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ بوده، و نسب شریفش به شمعون صفا، وصیّ حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ می‌رسد ـ نواده‌ی دختری «یسیّ» می‌باشد.
در فرازی از این بشارت چنین آمده است: «موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد كرد و بر وفق سمع گوش‌های خود تنبیه نخواهد نمود» و این جمله، اشاره به حاكمیت مطلق و حكومت عادلانه‌ی آن حضرت دارد كه وی بر اساس حق و واقع، حكم می‌كند و نیازی به شاهد و بیّنه ندارد و از كسی گواهی نمی‌طلبد چنان كه در روایات اسلامی آمده است كه: «یحكم بحكم داود و محمّد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ » یعنی به حكم حضرت داود و دستور پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ حكم می‌كند و با علم و دانش خدادادی خویش داوری می‌نماید.
و در فراز دیگری از آن بشارت آمده است كه، در زمان حكومت حقه و دوران حكومت عدالت پیشه‌ی او «گرگ با بره سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید… و گوساله و شیر پرواری با هم، و… ضرر و فسادی نخواهند كرد»، این جمله نشان می‌دهد كه در زمان ظهور مبارك آن موعود آسمانی، عدل و داد آن چنان گسترش می‌یابد كه جانوران و درندگان با هم سازش می‌كنند و در كنار یكدیگر قرار می‌گیرند و خوی بهیمیّت و درندگی را از دست می‌دهند، و زیان و ضرر به هیچ یك از موجودات نمی‌رسانند چنان كه در اخبار و احادیث آمده است:
«وَتَصْطَلِحُ فِی مُلْكِهِ السّباع، وَ اصْطَلَحَتِ السِّباع، و تأمَنُ الْبَهائم».[5]
و در آخرین فراز از بشارت مزبور آمده است: «جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی كه دریا را می‌پوشاند»، این مطلب نشانگر این واقعیّت است كه در عهد با سعادت آن موعود آسمانی چنان تحول عظیم علمی و فرهنگی به وجود می‌آید كه همه‌ی مردمان به خدای یگانه ایمان می‌آورند. درهای رشته‌های گوناگون علوم و دانش به روی انسان‌ها گشوده می‌شود، سطح معلومات بشری بالا می‌رود، راهی را كه بشریّت در طول تاریخ در هزاران سال پیش به دنبال آن بوده در زمان كوتاه می‌پیماید، عقل‌ها كامل و اندیشه‌ها شكوفا می‌گردد، و كوته بینی‌ها و تنگ نظری‌ها از بین می‌رود، و انسان‌ها به كمال و بلوغ عقلی و اخلاقی و انسانی می‌رسند و به تمام ناكامی‌ها، شكست‌ها، ستم‌ها، نادانی‌ها و بدبختی‌ها پایان می‌دهند، و زندگی شرافتمندانه‌ی تازه‌ای را آغاز می‌نمایند.


[1] . برای توضیح بیشتر به كتاب انیس الاعلام فی نصره ‌الاسلام، ج5، ص92 الی 96 و ج7، ص387 الی 398 مراجعه فرمایید.
[2] . به كتاب نفیس منتخب الاثر، ص247 ـ 250 مراجعه فرمایید.
[3] . یسیّ به معنای قوی، پدر حضرت داود و نوه‌ی «راعوت» است، و به طوری مشهور بود كه داود را پسر «یسیّ» می‌نامیدند، ‌در صورتی كه خود داود شهرت و شخصیت عظیمی داشته و از پیغمبران بزرگ «بنی اسرائیل» بوده است. (قاموس كتاب مقدس).
[4] . تورات، كتاب اشعیای نبی، باب 11، پندهای 1 ـ 10، ص1548، كتاب مقدس.
[5] . بشاره الاسلام، ص197 و 247، منتخب الأثر، ص474، مستدرك حكم، ج4، ص514 و بحارالانوار، ج52، ص280، ح6.

چنان كه در حدیثی از امام باقر ـ علیه السّلام ـ آمده است كه فرمود:
«إذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ یَدَهُ عَلی رؤوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقولَهُمْ وَ أَكَمَلَ بِهِ أَخلاقَهُمْ وَ كَمُلَتْ به أَحْلامهُم».
[1]
«هنگامی كه قائم ما قیام كند دستش را بر سر بندگان می‌گذارد و خردهای آنها را گرد می‌آورد و اخلاق‌شان را كامل می‌گرداند، و به وسیله‌ی او به رشد و كمال می‌رسند.»
و در ضمن حدیث دیگری از آن بزرگوار نقل شده كه فرمود:
«… وَ تُؤتُونَ الْحِكْمَهَ فِی زَمانِه حتّی أَنّ الْمَرْأهَ لَتَقْضی فِی بَیْتِها بِكِتاب اللهِ وَ سُنَّهِ رَسُولِ الله».
[2]
«در زمان او آن قدر به شما دانش و فرهنگ داده می‌شود كه زن خانه‌دار در خانه‌ی خود با كتاب خدا و سنت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ داوری می‌كند.»
[3]
چند بشارت دیگر از كتاب اشعیا
بشارات فراوانی كه درباره‌ی منجی عالم در كتاب اشعیای نبی وارد شده به قسمت عمده‌ای از برنامه‌های آن مصلح جهانی اشاره دارد كه برخی از آنها را می‌آوریم:
1ـ تأمین عدالت اجتماعی و امنیّت عمومی
2ـ تأمین رفاه همگانی و آباد ساختن جهان
1ـ تأمین عدالت اجتماعی و امنیّت عمومی
در فرازی از بشارت‌های كتاب اشعیا آمده كه در زمان آن حضرت، عدالت اجتماعی برقرار خواهد گردید و امنیت عمومی به وجود خواهد آمد به گونه‌ای كه مردم در صلح و صفا و صمیمیّت زندگی كنند و بهایم با هم سازش نمایند و در كنار هم با آسودگی بیاسایند:
«آنگاه انصاف در بیابان ساكن خواهد شد، و عدالت در بوستان مقیم خواهد گردید. و عمل عدالت، سلامتی و نتیجه‌ی عدالت، ‌آرامی و اطمینان خاطر خواهد بود تا ابد الآباد. و قوم من در مسكن سلامتی و در مساكن مطمئن و در منزل‌های آرامی ساكن خواهند شد.»
[4]
2ـ تأمین رفاه همگانی و آباد ساختن جهان
در فراز دیگری از بشارت‌های كتاب اشعیای نبی آمده كه در آن زمان، بساط ظلم و ستم برچیده خواهد شد، و عدالت گسترش خواهد یافت، و فقر اقتصادی از میان خواهد رفت و نیازمندی‌های مادی و معنوی مردم تأمین خواهد گردید، و همگان به اخلاق حمیده‌ی اسلامی آراسته خواهند شد، و پرده‌های ظلمت و تاریكی به كنار خواهد رفت، و مردمان در ناز و نعمت زندگی خواهند كرد:
«برگزیدگان من، از عمل دست‌های خود تمتّع خواهند برد، زحمت بی‌جا نخواهند كشید، اولاد به جهت اضطراب نخواهند زایید؛ زیرا كه اولاد بركت یافتگان خداوند هستند و ذریّت ایشان با ایشان‌اند. و قبل از آن كه بخوانند من جواب خواهم داد، و پیش از آن كه سخن گویند من خواهم شنید. گرگ و برّه با هم خواهند چرید، ‌و شیر مثل گاو كاه خواهد خورد، و خوراك مار خاك خواهد بود، خداوند می‌گوید كه در تمامی كوه مقدّس من، ضرر نخواهند رسانید و فساد نخواهند كرد.»
[5]
ج) بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در كتاب بوئیل نبی
در كتاب بوئیل نبی كه از پیامبران پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ و نزول حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ و محاكمه‌‌ی اسرائیل در آن روز سرنوشت ساز، چنین آمده است:
«آن گاه جمیع امّت‌ها را جمع كرده به وادی «یهوشافاظ»[6] فرود خواهم آورد و در آنجا به ایشان درباره‌ی قوم خود و میراث خویش، اسرائیل (را) محاكمه خواهم نمود، زیرا كه ایشان را در میان امت‌ها پراكنده ساخته و زمین مرا تقسیم نموده‌اند و بر قوم من قرعه انداخته و پسری در عوض فاحشه داده و دختری به شراب فروخته‌اند تا بنوشند.»[7]
و در جای دیگر از همین كتاب چنین آمده است:
«ای همه‌ی امّت‌ها! بشتابید و بیایید و از هر طرف جمع شوید ای خداوند شجاعان! خود را به آنجا فرود آور. امّت‌ها برانگیخته شوند. به «وادی یهوشافاظ» برآیند؛ زیرا كه من در آنجا خواهم نشست تا بر همه‌ی امت‌هایی كه به اطراف آن هستند داوری نمایم.»[8]
و در همین زمینه در كتاب «عاموس نبی» آمده است كه می‌گوید:
«بنابراین، ای اسرائیل! به این طور با تو عمل خواهم نمود، و چون كه به این طور با تو عمل خواهم نمود پس ای اسرائیل! خویشتن را مهیّا ساز تا با خدای خود ملاقات نمایی.»[9]
این فرازها ـ همچنان كه ملاحظه می‌شود ـ از نزول حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ و داوری آن حضرت در «یوم الله ظهور» خبر می‌دهند.
و در همین رابطه، در كتاب «هوشیع نبی» در مورد بازگشت حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ خطاب به قوم یهود آمده است:
«و من برای افرادم[10] مثل شیر و برای خاندان یهودا[11] مانند شیر ژیان خواهم بود. من خودم خواهم درید و رفته خواهم ربود و رهاننده نخواهد بود.
من روانه شده به مكان خود خواهم برگشت تا ایشان به عصیان خود اعتراف نموده روی مرا بطلبند، در تنگی خود صبح زود مرا خواهند طلبید.»[12]
نگارنده گوید: از آنجایی كه در روایات اسلامی به صورت گسترده‌ای از نزول حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ گفتگو شده است و برخی از آیات قرآنی نیز بر این معنا دلالت دارد و همه‌ی طوایف اسلامی اعتقاد قاطع دارند كه حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ به روی زمین باز می‌گردد و پشت سر حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ نماز می‌گذارد و حضرتش را تأیید می‌نماید و در ردیف یكی از معاونان آن حضرت قرار می‌گیرد ما نیز به پیروی از قرآن و پیشوایان معصوم ـ علیهم السّلام ـ ، فرازهای مزبور را از كتاب تورات نقل نمودیم، و توضیح آنها نیز پس از نقل بشارات انجیل بر همگان روشن خواهد شد.
د) بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در كتاب «زكریای نبی»
در كتاب زكریای نبی ـ كه یكی از پیامبران بزرگ بنی‌اسرائیل و از انبیای پیرو تورات است، بشارت ظهور آن یگانه منجی عالم چنین آمده است:
«اینك روز خداوند می‌آید و غنیمت تو در میانت تقسیم خواهد شد. و جمیع امت‌ها را به ضدّ اورشلیم برای جنگ جمع خواهم كرد، و شهر را خواهند گرفت و خانه‌ها را تاراج خواهند نمود، و زنان را بی‌عصمت خواهند كرد، و نصف اهل شهر به اسیری خواهند رفت، و بقیه‌ی قوم از شهر منقطع خواهند شد.
و خداوند بیرون آمده با آن قوم‌ها مقاتله خواهند نمود چنان كه در روز جنگ مقاتله نمود، و در آخر آن روز پای‌های او بر كوه زیتون كه از طرف مشرق به مقابل اورشلیم است خواهد ایستاد… و آن یك روز معروف خداوند خواهد بود… و یَهْوه (خدا) بر تمامی زمین پادشاه خواهد بود. و در آن روز یَهْوه واحد خواهد بود و اسم او واحد.»[13]
در اینجا لازم است این نكته را توضیح دهیم كه در كتب عهدین (یعنی تورات و انجیل) كلمه‌ی «خداوند» بیشتر در مورد حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ به كار می‌رود، كه در اینجا نیز چنین شده است. و جالب این كه در این فراز بشارت كه از تورات نقل كردیم، ‌محل فرود آمدن حضرت عیسی و یوم الله بودن آن روز[14] و جهانی شدن اسلام و سقوط رژیم اشغال‌گر قدس دقیقاً با روایات اسلامی مطابقت دارد.
البته باید توجه داشت كه طبق آیات كریمه‌ی قرآن مجید، مضمون این پیش‌گویی‌ها یك بار در دوران گذشته در زمان بخت النصر انجام گرفته و یك بار دیگر طبق وعده‌های صریح قرآن كریم و نویدهای ظهور مبارك حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در «یوم الله ظهور»، انجام خواهد گرفت، و نخستین قبله‌ی مسلمانان برای همیشه از اشغال یهودیان رهایی خواهد یافت و در تمامی جهان خدای یكتا را پرستش خواهد نمود، و در تمامی نقاط زمین ندای دلنواز وحدت به گوش خواهد رسید.
به هر حال، آنچه در این فراز در مورد سرنوشت یهودیان مغرور آمده است دقیقاً با روایات اسلامی منطبق است؛ زیرا از احادیث چنین استفاده می‌شود كه ملت یهود به علت طغیان و سركشی و فسادی كه در زمین ایجاد می‌كنند سرانجام تار و مار خواهند شد به گونه‌ای كه حتی یك نفر یهودی هم در فلسطین باقی نخواهد ماند.
هـ ) بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در كتاب «حزقیل نبی»
در این كتاب در مورد ظهور حضرت حجت بن الحسن العسكری ـ علیهما السّلام ـ و سرنوشت رژیم اسرائیل و جهانی شدن آیین توحید، و اجرای احكام و حدود الهی در آن عصر درخشان، چنین آمده است:
«… و اما تو ای پسر انسان! خداوند یَهْوَه چنین می‌فرماید: كه به هر جنس مرغان و به همه‌ی حیوانات صحرا بگو: جمع شوید و بیایید و نزد قربانی من كه آن را برای شما ذبح می‌نمایم فراهم آیید. قربانی عظیمی كه بر كوه‌های اسرائیل، تا گوشت بخورید و خون بنوشید.
و خداوند یَهْوَه می‌گوید: كه بر سفره‌ی من از اسبان و سواران و جبّاران و همه‌ی مردان جنگی سیر خواهید شد. و من جلال خود را در میان امت‌ها قرار خواهم داد و جمیع امت‌ها داوری مرا كه آن را اجر خواهم داشت و دست مرا كه بر ایشان فرود خواهم آورد، مشاهده خواهند نمود. و خاندان اسرائیل از آن روز و بعد، خواهند دانست كه یَهْوَه خدای ایشان، من هستم. و امتها خواهند دانست كه خاندان اسرائیل به سبب گناه خودشان جلای وطن گردیدند؛ زیرا كه به من خیانت ورزیدند.»[15]
باید توجه داشت كه منظور از «پسر انسان» مانند كلمه‌ی «مسیح»، حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ نیست؛ بلكه مراد از آن، حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ است، زیرا در انجیل بیش از 80 بار كلمه‌ی «پسر انسان» آمده است كه تنها در 30 مورد آن حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ اراده شده است.[16]
و) بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در كتاب حجّی نبی
در این كتاب نیز كه یكی از كتاب‌های انبیای پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت «بقیه الله» ـ علیه السّلام ـ بدین گونه آمده است:
«یَهْوَه صبایوت چنین می‌گوید: یك دفعه‌ی دیگر ـ و آن نیز بعد از اندك زمانی ـ آسمان‌ها و زمین و دریا و خشكی را متزلزل خواهم ساخت، و تمامی امت‌ها را متزلزل خواهم ساخت، و فضیلت جمیع امت‌ها خواهد آمد.


[1] . بحارالانوار، ج52، ص336، ح71، منتخب الأثر، ص483 و روضه‌ی كافی.
[2] . بحارالانوار، ج52، ص352، ح106؛ غیبت نعمانی، ص239، ح30؛ بشاره الاسلام، ص242.
[3] . همان.
[4] . كتاب مقدس، ‌كتاب اشعیای نبی، ص1046، باب 32، بندهای 16 ـ 18.
[5] . كتاب مقدس، كتاب اشعیای نبی، ص1090، باب 65، بندهای 23 ـ 25.
[6] . وادی یهوشافاظ، نام صحرایی در نزدیكی بیت المقدس است كه اكنون وادی «قدرون» نامیده می‌شود. (لغت نامه دهخدا، حرف قاف، قدرون، ص177).
[7] . كتاب مقدس، كتاب بوئیل نبی، ص1327، باب 3، بندهای 2 و 3.
[8] . كتاب مقدس، كتاب بوئیل نبی، ص1328، باب 3، بندهای 12 و 13.
[9] . كتاب مقدس، كتاب عاموس نبی، ص1323، باب 4، بندهای 12 و 13.
[10] . افرایم: نام پسر دوم حضرت یوسف ـ علیه السّلام ـ است.
[11] . یهودا: نام پسر یعقوب و برادر بزرگ یوسف از مادر دیگر به نام لیا ـ لایالیا ـ است، كه حضرت داود و ملوك بنی اسرائیل و حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ از نسل او می‌باشند. (لغت نامه‌ی دهخدا، حرف یاء، یهودا).
[12] . تورات، كتاب هوشع نبی، ص1314، باب 5، بندهای 14 و 15.
[13] . همان، كتاب زكریای نبی، ص1382، باب 14، بندهای 1 ـ 10.
[14] . برای آگاهی بیشتر به بخش هشتم، تحت عنوان: «نویدهای ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در قرآن كریم» از سوره‌ی ابراهیم مراجعه فرمایید.
[15] . كتاب مقدس، كتاب حزقیل نبی، ص1265، باب 39، بندهای 17 ـ 23.
[16] . قاموس كتاب مقدس، ماده‌ی «پسر خواهر» ص219.

.. این خانه را از جلال خود پر خواهم ساخت… جلال آخر این خانه از جلال نخستینش عظیم‌تر خواهد بود، و در این مكان سلامتی را خواهم بخشید.»[1]
ز) بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در كتاب «صفینای نبی»
در این كتاب كه یكی از كتب انبیای پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت ولی عصر ـ علیه السّلام ـ چنین آمده است:
«… خداوند در اندرونش عادل است و بی‌انصافی نمی‌نماید. هر بامداد حكم خود را روشن می‌سازد و كوتاهی نمی‌كند، اما مرد ظالم حیا را نمی‌داند. امت‌ها را منقطع ساخته‌ام كه برج‌های ایشان خراب شده است و كوچه‌های ایشان را چنان ویران كرده‌ام كه عبور كننده نباشد. شهرهای ایشان چنان منهدم گردیده است كه نه انسانی و نه ساكنی باقی مانده است. و گفتم: كاش كه از من می‌ترسیدی و تأدیب را می‌پذیرفتی…
بنابراین، خداوند می‌گوید: برای من منتظر باشید تا روزی كه به جهت غارت برخیزم؛ زیرا كه قصد من این است كه امت‌ها را جمع نمایم و ممالك را فراهم آورم تا غضب خود و تمامی حدّت خشم خویش را بر ایشان بریزم، زیرا كه تمامی جهان به آتش غیرت من سوخته خواهد شد؛ زیرا كه در آن زمان، زبان پاك به امت‌ها باز خواهم داد تا جمیع ایشان اسم یهوه ـ خدا ـ را بخوانند و به یك دل او را عبادت نمایند.»
[2]
ح) بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در كتاب «دانیال نبی»
در كتاب دانیال نبی نیز بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ مطابق بشارات انبیای گذشته، چنین آمده است:
«… امیر عظیمی كه برای پسران قوم تو ایستاده قائم است، خواهد برخاست. و چنان زمان تنگی خواهد شد كه از حینی كه امّتی به وجود آمده است تا امروز نبوده، و در آن زمان هر یك از قوم تو، كه در دفتر مكتوب یافت شود رستگار خواهد شد. و بسیاری از آنانی كه در خاك زمین خوابیده‌اند بیدار خواهند شد، اما اینان به جهت حیات جاودانی و آنان به جهت خجالت و حقارت جاودانی. و حكیمان مثل روشنایی افلاك خواهند درخشید، و آنانی كه بسیاری را به راه عدالت رهبری می‌نمایند مانند ستارگان خواهند بود تا ابد الآباد.
اما تو ای دانیال! كلام را مخفی‌دار و كتاب را تا زمان آخر مهر كن. بسیاری به سرعت تردّد خواهند نمود و علم افزوده خواهد گردید… خوشا به حال آن كه انتظار كشد.»
[3]
در این بشارت نكات چندی وجود دارد كه برخی از آنها را به طور اختصار توضیح می‌دهیم:
1ـ شخص مورد بشارت كه در نخستین فراز بشارت مزبور به عنوان «ایستاده» از او تعبیر شده است، قائم آل محمد ـ علیهم السّلام ـ است كه بزرگترین نماینده‌ی انبیای الهی است، و دعوت تمام پیامبران خدا را یكجا در حكومت حقّه‌ی خوئد آشكار ساخته، آیین الهی را بر سرتاسر كره‌ی خاكی حكم فرما می‌نماید.
2ـ منظور از «زمان تنگی»، زمانی بیدادگری‌ها، سختی‌ها، فشارها، ظلم و ستم‌هایی است كه قبل از ظهور آن حضرت در سراسر جهان پیدا می‌شود، چنان كه در روایات اسلامی آمده است: «یَمْلَأُ الأرضَ قِسطاً و عَدلاً كَما مُلِئت جوراً و ظلماً.»
3ـ منظور از: «آنانی كه در خاك زمین خوابیده‌اند»، گروهی از اموات می‌باشند كه در دولت با سعادت حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ زنده می‌شوند، و برخی از آنان از یاران آن حضرت می‌گردند و در ركاب حضرتش می‌جنگند و برخی دیگر به سزای اعمال ناشایست خود می‌رسند.
در این زمینه، روایات بسیاری از ائمه‌ی معصومین ـ علیهم السّلام ـ رسیده است كه ما به جهت اختصار از ذكر آنها خودداری می‌نماییم، و طالبین می‌توانند به كتاب‌های مربوطه كه در مورد «رجعت» نگاشته شده، مراجعه فرمایند.
بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب «انجیل»
بر اساس بشارات فراوانی كه در كتاب انجیل آمده است، حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ به دنبال قیام حضرت قائم ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ در «فلسطین» آشكار خواهد شد و به یاری آن حضرت خواهد شتافت، و پشت سر حضرتش نماز خواهد گزارد، تا یهودیان و مسیحیان و پیروان وی تكلیف خویش را بدانند و به اسلام بگروند و حامی حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ گردند. از این رو، در آخرین روزهای زندگی ـ و شاید در طول دوران حیات ـ به یاران و شاگردان خود توصیه‌ها و سفارش‌های اكیدی درباره‌ی بازگشت خود به زمین نموده و آنان را در انتظار گذارده و امر به بیداری و هوشیاری و آمادگی فرموده است كه ما به جهت اثبات این مدّعا و بیداری مسلمانان قسمتی از آنها را در اینجا می‌آوریم.
اینك متن برخی از آن بشارات كه در انجیل آمده است:
الف) انجیل متّی
«پس عیسی از هیكل بیرون شده برفت، و شاگردانش پیش آمدند تا عمارت‌های هیكل را بدو نشان دهند. عیسی ایشان را گفت: آیا همه‌ی این چیزها را نمی‌بینید؟ هر آینه به شما می‌گویم: در اینجا سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد كه به زیر افكنده نشود. و چون به كوه زیتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وی آمده گفتند: به ما بگو كه این اُمور كی واقع می‌شود؟ و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست؟
عیسی در جواب ایشان گفت: زنهار كسی شما را گمراه نكند. زآن رو كه بسا به نام من آمده خواهند گفت كه من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند كرد. و جنگ‌ها و اخبار جنگ‌ها را خواهید شنید، زنهار مضطرب مشوید؛ زیرا كه وقوع این همه لازم است لیكن انتها هنوز نیست، ‌زیرا قومی با قومی و مملكتی با مملكتی مقاومت خواهند نمود و قحطی‌ها و وباها و زلزله‌ها در جای‌ها پدید آید…
آنگاه اگر كسی به شما گوید: اینك مسیح در اینجا یا در آنجا است باور مكنید؛ زیرا كه مسیحان كاذب و انبیای كذبه ظاهر شده علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود كه اگر ممكن بودی برگزیدگان را نیز گمراه كردندی. اینك شما را پیش خبر دادم.
پس اگر شما را گویند: اینك در صحراست بیرون مروید، یا آنكه در خلوت است باور مكنید؛ زیرا همچنان كه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می‌شود ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد…
و فوراً بعد از مصیبت آن ایام، آفتاب تاریك گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند، و قوّت‌های افلاك متزلزل گردد. آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد، ‌و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه‌زنی كنند و پسر انسان را ببینند كه بر ابرهای آسمان با قوّت و جلال عظیم می‌آید…
پس از درخت انجیر مثلش را فرا گیرید كه چون شاخه‌اش نازك شده برگ‌ها می‌آورد می‌فهمید كه تابستان نزدیك است. همچنین شما نیز چون این همه را ببینید بفهمید كه نزدیك ـ بلكه بر در ـ است. هر آینه به شما می‌گویم…
آسمان و زمین زایل خواهد شد؛ لیكن سخنان من هرگز زایل نخواهد شد.
اما از آن روز و ساعت هیچ كس اطلاع ندارد حتی ملائكه‌ی آسمان جز پدر من و بس؛ لیكن چنان كه ایام نوح بود ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد بود…
پس بیدار باشید؛ زیرا كه نمی‌دانید در كدام ساعت خداوند شما می‌آید. لیكن این را بدانید كه اگر صاحب خانه می‌دانست در چه پاس از شب دزد می‌آید، بیدار می‌ماند و نمی‌گذاشت كه به خانه‌اش نقب زند.
لهذا شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی كه گمان نبرید پسر انسان می‌آید پس آن غلام امین و دانا كیست كه آقایش او را بر اهل خانه‌ی خود بگمارد تا ایشان را در وقت معین خوراك دهد. خوشا به حال آن غلامی كه چون آقایش آید او را در چنین كار مشغول یابد.»
[4]
«اما چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائكه‌ی مقدّس خویش آید آنگاه بر كرسی جلال خواهد نشست. و جمیع امت‌ها در حضور او جمع شوند و آنها را از همدیگر جدا می‌كند به قسمی كه شبان میش‌ها را از بزها جدا می‌كند و میش‌ها را بر دست راست و بزها را بر چپ خود قرار دهد. آنگاه پادشاه به اصحاب طرف راست گوید: بیایید ای بركت یافتگان از پدر من! و ملكوتی را كه از ابتدای عالم برای شما آماده شده است، به میراث گیرید.»
[5]
«عیسی ایشان را گفت: هر آینه به شما می‌گویم: شما كه مرا متابعت نموده‌اید، در معاد وقتی كه پسر انسان بر كرسی جلال خود نشیند، شما نیز به دوازده كرسی نشسته، بر دوازده سبط اسرائیل داوری خواهید نمود. و هر كه به خاطر اسم من خانه‌ها یا برادران یا خواهران یا پدر یا مادر یا زن یا فرزندان یا زمین‌ها را ترك كرد، صد چندان خواهد یافت و وارث حیات جاودانی خواهد گشت.»
[6]
ب) انجیل مَرْقُس
«و چون او ـ عیسی ـ از هیكل بیرون می‌رفت یكی از شاگردانش بدو گفت: ای استاد! ملاحظه فرما چه نوع سنگ‌ها و چه عمارت‌ها است!
عیسی در جواب وی گفت: آیا این عمارت‌های عظیمه را می‌نگری. بدان كه سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد مگر آن كه به زیر افكنده شود.
و چون او بر كوه زیتون مقابل هیكل نشسته بود… از وی پرسیدند: ما را خبر ده كه این امور كی واقع می‌شود؟ و علامت نزدیك شدن این امور چیست؟
آنگاه عیسی در جواب ایشان سخن آغاز كرد كه: زنهار كسی شما را گمراه نكند. زیرا كه بسیاری به نام من آمده خواهند گفت كه: من هستم، ‌و بسیاری را گمراه خواهند نمود. اما چون جنگ‌ها و اخبار جنگ‌ها را بشنوید مضطرب مشوید، زیرا كه وقوع این حوادث ضروری است. لیكن انتها هنوز نیست. زیرا كه امتی بر امتی و مملكتی بر مملكتی خواهند برخاست، و زلزله‌ها در جای‌ها حادث خواهد شد و قحطی‌ها و اغتشاش‌ها پدید می‌آید، و اینها ابتدای دردهای زه می‌باشد.


[1] . كتاب مقدس، كتاب حجّی نبی، ص1367، باب 2، بندهای 6 ـ 9.
[2] . كتاب مقدس، كتاب صفینای نبی، ص1363، باب 3، بندهای 5 ـ 9.
[3] . كتاب مقدس، كتاب دانیال نبی، ص1309، باب دوازدهم، بندهای 1 ـ 12.

لیكن شما از برای خود احتیاط كنید…
ولی از آن روز و ساعت غیر از پدر هیچ كس اطلاع ندارد نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم. پس بر حذر و بیدار شده دعا كنید، زیرا نمی‌دانید كه آن وقت كی می‌شود.
مثل كسی كه عازم سفر شده خانه‌ی خود را واگذارد و خادمان خود را قدرت داده هر یك را به شغلی خاصّ مقرر نماید و دربان را امر فرماید كه بیدار بماند. پس بیدار باشید! زیرا نمی‌دانید كه در چه وقت صاحب خانه می‌آید. در شام یا نصف شب یا بانگ خروس یا صبح. بادا ناگهان آمده شما را خفته یابد. اما آنچه به شما می‌گویم به همه می‌گویم بیدار باشید!.»
[1]
ج) انجیل لوقا
«كمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته، بدارید. و شما مانند كسانی باشید كه انتظار آقای خود را می‌كشند، كه چه وقت از عروسی مراجعت كند، تا هر وقت آید و در را بكوبد بی‌درنگ برای او باز كنند. خوشا به حال آن غلامان كه آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد… پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی كه گمان نمی‌برید پسر انسان می‌آید.»
[2]
«و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین، تنگی و حیرت از برای امت‌ها روی خواهد نمود، به سبب شوریدن دریا و امواجش. و دل‌های مردم ضعیف خواهد كرد از خوف و انتظار آن وقایعی كه بر ربع مسكون ظاهر می‌شود، زیرا قوّت آسمان متزلزل خواهد شد. و آنگاه پسر انسان را خواهند دید كه بر، ابری سوار شده با قوّت و جلال عظیم می‌آید.»
[3]
همان گونه كه قبلاً توضیح دادیم مقصود از «پسر انسان» حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ نیست، زیرا مطابق نوشته‌ی مستر هاكس آمریكایی در «قاموس كتاب مقدس» این عبارت 80 بار در انجیل و ملحقات آن (عهد جدید) آمده است كه فقط 30 مورد آن با حضرت عیسای مسیح ـ علیه السّلام ـ قابل تطبیق است.» و اما 50 مورد دیگر از نجات دهنده‌ای سخن می‌گوید كه در آخر زمان و پایان روزگار ظهور خواهد كرد و حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ نیز با او خواهد آمد، و او را جلال و عظمت خواهد داد، و از ساعت و روز ظهور او جز خداوند ـ تبارك و تعالی ـ كسی اطلاع ندارد، و او كسی جز حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ آخرین حجت خدا نخواهد بود.
هـ )انجیل یُوحَنّا
«و بدو قدرت بخشیده است كه داوری هم بكند؛ زیرا كه پسر انسان است. و از این تعجب مكنید، زیرا ساعتی می‌آید كه در آن جمیع كسانی كه در قبول می‌باشند آواز او را خواهند شنید و بیرون خواهند آمد، ‌هر كه اعمال نیكو كرد برای قیامت حیات، و هر كه اعمال بد كرد به جهت قیامت داوری.»
[4]
مكاشفه‌ی یوحَنّا
«و علامتی عظیم در آسمان ظاهر شد. زنی كه آفتاب را در بر دارد و ماه زیر پای‌هایش و بر سرش تاجی از دوازده ستاره است. و آبستن بوده، از درد زه و عذاب زاییدن فریاد بر می‌آورد.
و علامتی دیگر در آسمان پدید آمد كه اینك اژدهای بزرگ آتش‌گون كه او را هفت سر و ده شاخ بود و بر سرهایش هفت افسر. و دمش ثلث ستارگان آسمان را كشیده آنها را بر زمین ریخت و اژدها پیش آن زن ـ كه می‌زایید ـ بایستاد تا چون بزاید فرزند او را ببلعد. پس پسر نرینه را زایید كه همه‌ی امت‌های زمین را به عصای آهنین حكمرانی خواهد كرد، و فرزندش به نزد خدا و تخت او ربوده شد….
و در آسمان جنگ شد. میكائیل و فرشتگانش با اژدها جنگ كردند و اژدها و فرشتگانش جنگ كردند. ولی غلبه نیافتند، ‌بلكه جای ایشان دیگر در آسمان یافت نشد. و اژدهای بزرگ انداخته شد، یعنی آن مار قدیمی كه به ابلیس و شیطان مُسمّی است كه تمام ربع مسكون را می‌فریبد. او بر زمین انداخته شد و فرشتگانش با وی انداخته شدند.»
[5]
مفسّرین انیجل در مورد آیات فوق می‌گویند: شخص مورد بشارت در این آیات تاكنون قدم به عرصه‌ی وجود ننهاده و تفسیر روشن و معنی واضح آنها نیز موكول به زمان آینده و نامعیّنی است كه وی ظاهر گردد.
ولی با اندكی دقّت و تأمّل در آیات فوق این نتیجه به دست می‌آید كه شخص مورد بشارت در مكاشفه‌ی یاد شده، بزرگترین مولود جهان انسانیّت، ‌و شخص ممتاز و بی‌نظیری است كه به منظور ایجاد حكومت حقّه‌ی الهیّه و برافكندن بنیاد اهریمنان، به ناچار مدتی از انظار مردمان غایب خواهد گردید، و خداوند عالم آن یگانه مظهر نور الهی و منجی انسانیّت را از دیدگان اشرار و شیاطین جنّی و انسی مخفی و مستور نگه خواهد داشت تا در یك زمان نامعلومی ـ آنگاه كه خواست خداوند است ـ از پشت پرده‌ی غیبت ظاهر شده، با «عصای آهنین» بر بشریّت حكومت كند.


[1] . كتاب مقدس، انجیل مرقس، ص77، باب 13، بندهای 1 ـ 9 الی 37.
[2] . كتاب مقدس، انجیل لوقا، ص116، باب 12، بندهای 35 و 36 و 37 ـ 40.
[3] . انجیل لوقا، باب 21، بندهای 25 ـ 27.
[4] . كتاب مقدس، انجیل یوحنّا، ص152، باب 5، بندهای 26 ـ 28.
[5] . كتاب مقدس، مكاشفه‌ی یوحنّا، ص408، باب 12، بندهای 1 ـ 5 و 7 ـ 10.


جستجو