در روايت نوف بكالي از علي عليه السلام حضرت میفرمايند: «وَ لَا يَدَّعِي مَا لَيْسَ لَهُ وَ لَا يَجْحَدُ مَا عَلَيْه، يَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ يُشْهَدَ بِهِ عَلَيْه…»: آنچه را مال او نيست ادعا نكند، و آنچه به گردن اوست منكر نشود. به حق اعتراف كند قبل از اينكه شاهد بر او اقامه شود.
به طور عادي زندگي اجتماعي توأم با اختلافهاست. بسياري از افراد برسر مسائل مالي با هم اختلافاتي پيدا میکنند و بالاخره مجبور میشوند به دادگاه مراجعه کنند. اولاً: مؤمن باتقوا، آنجا که خود میداند حق با او نيست، هيچگاه ادعاي حقّ نمیکند، و ثانياً: اگر اشتباه کرد و بعد، حقّ برايش روشن شد، به جاي اينکه اصرار کند، عذرخواهي میکند.
نشانهاي بر قوّت ايمان
متأسفانه گاهي در ميان افراد متدين، مؤمن، نمازخوان و اهل صف اول نماز جماعت، اختلافهاي شديدي پيدا میشود و مجبور میشوند به دادگاه مراجعه کنند! دادگاه، طبق آيين دادرسي قضاوتي ميکند، به نفع يکي و به ضرر ديگري؛ ولي کم اتّفاق میافتد که هر دو راضي بيرون بيايند؛ مگر کساني که واقعاً ايماني قوي داشته باشند. آيه شريفهاي است در قرآن که بسيار تکان دهنده است. میفرمايد: «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليماً»4: به حق خداي تو قسم، اينها ايمان ندارند مگر اينکه حالشان اين طور باشد که در اختلافاتشان، شما قضاوت کني و همه علاوه بر اينکه عملاً بپذيرند، در دل هم، هيچ احساس نگراني نداشته باشد.
حال مؤمن در مقابل اولياي خدا، در درجه اول پيغمبر اکرم، بعد ائمه اطهار، و بعد کساني که اطاعتشان را بر ما واجب کردهاند، يعني ولي فقيه، بايد اين طور باشد. مخالفت با امر ولیفقيه، به تعبيري که در روايت آمده است، در حدّ شرک به خداست: وَ هُو عَلي حَدِّ الشِّرک بالله.5
در مورد مؤمن، حقّ اين است که اصلاً احتياج به رجوع به قاضي نداشته باشد. فقط در مواردي به قاضي مراجعه کند که مطمئن باشد، عليه او ادعاي بيجا میکنند. اگر پيش قاضي رفت و قاضي بر اساس مباني قضاوت اسلامي، قضاوتي کرد، از دل میپذيرد. البتّه معناي حکم دادگاه اسلامي، اين نيست که مطابق واقع است. پيامبر اکرم(ص) فرمود: «إنّما أقضى بينكم بالبيّنات و الأيمان…».6 من بر اساس شهادت عدلين و اجراي قسم، قضاوت میکنم. اين ضمانتي ندارد که حتماً عدلين شهادتشان درست باشد. بعد فرمود: اگرمن مالي را بر اساس اين قضاوت به کسي دادم و او میداند، مال او نيست، بداند که قطعهاي از آتش جهنّم به او داده شده است و از تصرف در آن پرهيز کند. البتّه وظيفه مسلمان در مقابل دادگاه عدل اسلامي اين است که قبول کند. نگراني هم نداشته باشد. حکم خدا اين است که اگر قاضي مسلمان بر اساس عدل و احکام اسلامي قضاوت کرد، بايد قبول کرد.
حضرت علي – عليه السلام – در ادامه میفرمايند: « يَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ يُشْهَدَ بِهِ عَلَيْه…» قبل از اينکه شاهد اقامه شود و بخواهند در دادگاه او را محکوم کنند، او خود، به حقّ اعتراف میکند و آنرا میپذيرد.
در آخر آيهاي که ذکر شد، میفرمايد: «وَ يُسَلِّمُوا تَسْليماً». اميدواريم انشاءالله خداي متعال اين روحيه تسليم در مقابل اراده تشريعي الهي را به همه ما عنايت بفرمايد.