1332تا1392شصت سال خباثت دولتهای امریکا علیه ملت ایران
1 – کودتای 28 مرداد 1332
دکتر مصدق در اردیبهشت ماه 1330 (مه 1951 م). با پشتیبانی و حمایت قاطع آیت الله کاشانی به نخستوزیری رسید . او پس از احراز نخست وزیری، سیاست «ملی کردن صنعت نفت» را با جدیت تمام دنبال کرد و سرانجام، در 29 اسفند 1330 موفق به تحقق آن شد . در جریان ملی شدن صنعت نفت، دست انگلیسیها به طور خاص که از مدتها مشغول غارت منابع نفتی ایران بودند، کوتاه شد . آنان که ادامه این روند را برای منافع خود بسیار زیانبار میدانستند، به فکر توطئهای برای ساقط کردن دولت دکتر مصدق میافتند .
بنابر اعتراف امریکاییها، که در اسناد منتشر شده توسط سازمان سیا (CIA) و وزارت خارجه امریکا در سال 1379 منعکس شده است، نمایندگان دستگاه امنیتی انگلیس، موضوع براندازی دولت مصدق و جایگزین کردن یک حکومت کاملا وابسته را به نمایندگان سیا پیشنهاد کردند که با پاسخ مثبت امریکاییها در فروردین 1332/مارس 1952 مواجه شدند .
تحلیلگران مسائل سیاسی دو عامل عمده را علت این رویکرد و تغییر سیاست امریکا در حمایت از جبهه ملی میدانند: خستیاس دولت امریکا از فریفتن یا به سازش رسیدن با آیةالله کاشانی; رهبری اصیل اسلامی و مردمی نهضت و دیگری توافق با انگلیس در یک کنسرسیوم که به موجب آن، قرار شد چهل درصد از منابع نفتی و سایر سرمایههای ملی ایران به امریکا و چهل درصد آن نیز به انگلیس تخصیص یابد . (4)
طرح کودتای 28 مرداد پس از مطالعات فراوان و بازنگریهای مکرر توسط طراحان انگلیسی و امریکایی، در قالب طرح تیپی آژاکس ( (T.P Ajaax در تاریخ 21 تیر ماه توسط رئیس سازمان سیا، وزیر خارجه امریکا و رئیس جمهور امریکا (آیزنهاور) به امضای نهایی رسید و با اختصاص بودجهای هنگفت، سرانجام پس از فراهم شدن مقدمات امر، در 28 مرداد 1332 کودتا با موفقیت انجام پذیرفت . (5)
در نتیجه این کودتا، دکتر مصدق از نخستوزیری برکنار شد و حکومت مردمی وی سقوط کرد . شاه، که از بیم اعتراضات و شورشهای مردمی، از قبل به ایتالیا گریخته بود، پس از کودتا مجددا به ایران بازگشت و به این صورت، سلطه همه جانبه امریکا بر این کشور آغاز شد . امریکاییها تا این اواخر، دخالت مستقیم خود در کودتای 28 مرداد 1332 را کتمان میکردند (هر چند بر اساس اسناد و مدارک فراوان، دخالت آنها برای ملت ما محرز بود)، تا این که مادلین آلبرایت، وزیر خارجه دولتبیل کلینتون، برای نخستین بار در یکی از سخنرانیهای رسمی خود، در 27 اسفند 1378 بدون هیچ گونه عذرخواهی از ملت ایران، از نقش مستقیم و محوری ایالات متحده امریکا در کودتای 28 مرداد به صراحت پرده برداشت و گفت:
«در سال 1332 ایالات متحده امریکا نقش مهمی در هماهنگی برای سرنگون کردن رژیم مردمی نخست وزیر محمد مصدق ایفا کرد و دولت آیزنهاور بر این باور بود که این عمل به خاطر دلایلی استراتژیک، قابل توجیه است .»پس از این اعتراف مهم، دولت امریکا در خرداد 1379 اسنادی را که در آن از نقش مهم دولت امریکا در کودتای 28 مرداد سخن به میان آمده است، منتشر ساخت .
2 – حمایت و تحکیم پایههای حکومت استبدادی شاه
حمایت دولت امریکا از شاه پس از 28 مراد 1332 وارد مرحله جدیدی شد و امریکاییها با تمام توان، از شاه حمایت کردند . حمایت مالی امریکا پس از کودتا به طرز شگفتانگیزی افزایش یافت . دقیقا 12 روز پس از کودتای 28 مرداد، شاه از امریکا درخواست وام کرد و امریکا نیز با پرداختیک وام 45 میلیون دلاری به ایران موافقت نمود .
در سال 1330 کمک مالی امریکا به ایران بالغ بر 3/1 میلیون دلار بود، اما این رقم در سال پس از کودتا به 70 میلیون دلار یعنی 60 برابر رقم قبلی رسید و سه سال بعد به 250 میلیون دلار افزایش یافت . (6)
رژیم شاه هر چه پیش میرفت، وابستهتر میشد و نفوذ امریکا روزبهروز در دستگاه حاکمیت ایران افزونتر میگشت . امریکاییها، که ایران را «جزیره ثبات» خود میدانستند، تا آخرین روزهای حیات سیاسی شاه، دست از حمایت وی برنداشتند . آنها حتی پس از اوجگیری انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینیقدس سره، در حالی که ملت ایران از جنایات بی حد و حصر رژیم شاه به تنگ آمده بود و یکپارچه و یکصدا نابودی شاه را فریاد میکرد، تلاش کردند به هر شکل ممکن، رژیم شاه را پابرجا دارند .
کارتر، یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی (دی ماه 1356) با نادیده گرفتن واقعیتهای جامعه ایرانی، در جریان یک سفر به ایران، این کشور را «جزیره ثبات» در یکی از آشوبزدهترین نقاط جهان توصیف کرد و علاقه خود را نسبتبه رژیم دیکتاتوری شاه چنین بیان نمود:
«هیچ کشور دیگری در جهان برای برنامهریزی مشترک، از ایران به امریکا و ما نزدیک نیست . هیچ کشور دیگری برای بررسی مشکلات منطقهای، که مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست، ارتباط نزدیکتری از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگری نزد من احترامی عمیقتر و رابطهای دوستانهتر از شاه ندارد .» (7)
کارتر، که همواره در سخنرانیهای خود، بر رعایتحقوق بشر و فضای باز سیاسی تاکید داشت، در برابر جنایات شاه سکوت اختیار میکرد . در جریان حادثه 17 شهریور 1357 که هزاران زن و مرد مسلمان به دست مزدوران شاه به شهادت رسیدند، دولت امریکا نه تنها سکوت پیشه کرد، بلکه کارتر یک شب پس از فاجعه خونین 17 شهریور، طی تماس تلفنی با شاه، در حالی که از عواقب رفتار خشونتبارش در این روز و اوجگیری مخالفتها بشدت نگران و مضطرب بود، حمایت کامل خود را از حکومت وی اعلام کرد و در تماسی دیگر، ضمن توصیه به خویشتنداری بیشتر، به شاه قول داد که طی اعلامیهای به طور جدی از او حمایتخواهد کرد . (8)
3 – تحمیل قانون کاپیتولاسیون و تحقیر ملتبزرگ ایران
یکی از اقدامات تحقیرآمیز دولت ایالات متحده امریکا علیه ملت ایران، فشار بر حکومت وابسته شاه برای تصویب لایحه اعطای مصونیت قضایی به اتباع امریکایی، در مجلس شورای ملی ایران بود .
به موجب این لایحه، که «کاپیتولاسیون» نام داشت، دستگاه قضایی ایران حق نداشت هیچیک از مستشاران، نظامیان، کارمندان و کارکنان امریکایی و نیز خانوادهها و وابستگانشان را (که در زمان تصویب قانون بالغ بر چهل هزار نفر میشدند)، تحت پیگرد قانونی قرار دهد . این لایحه در ایران زمانی به تصویب رسید که حتی کشورهای عقبمانده افریقایی و کشورهای نیمه مستعمره به آن تن نمیدادند . (9)
لایحه مذکور ابتدا با فشار دولت امریکا در دوران کابینه اسدالله علم و سپس در مجلس شورای ملی در 13 مهر ماه 1342 به تصویب رسید و مجلس سنا نیز بر آن صحه گذاشت . در زمان نخستوزیری حسنعلی منصور، در بیست و یکم مهرماه 1343 مجددا این لایحه به مجلس شورای ملی برده شد و به تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی رسید . (10)
زشتی کاپیتولاسیون به حدی بود که در سالهای 1342 و 1343 دولت امریکا و ایران اصرار داشتند که این قانون علنی نشود و تا پیش از سخنرانی امام خمینی رحمه الله در چهارم آبان 1343 نیز کسی از آن اطلاع نداشت .
امام خمینیقدس سره پس از اطلاع از اصل مصوبه و مفاد آن، چندی بعد در تاریخ چهارم آبان 1343 طی یک سخنرانی مهم و تاریخی به افشای آن پرداخت و شاه را به دلیل تن دادن به این قانون ذلتبار سخت مورد سرزنش و نکوهش قرار داد .
حضرت امامقدس سره در آن سخنرانی که منجر به دستگیری و سپس تبعید آن حضرت به کشور ترکیه شد، تحمیل کاپیتولاسیون بر ملت مظلوم ایران را بزرگترین جنایت امریکا در حق ملت ایران برشمرد و در بخشی از این سخنرانی افشاگرانه، خطاب به ملت ایران فرمود:
«[مجلس] با کمال وقاحت این طرح را از تصویب گذراند . دولتبا کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد . ملت ایران را از سگهای امریکایی پستتر کردند! اگر کسی یک سگ امریکایی را با اتومبیل زیر بگیرد، او را بازخواست میکنند، ولی چنانچه یک آشپز امریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، کسی حق تعرض ندارد . چرا؟ برای این که میخواستند وام بگیرند، امریکا خواست این کار انجام شود . بعد از چند روز، یک وام دویست میلیون دلاری از امریکا تقاضا کردند; در ظرف 5 سال، به منظور هزینههای نظامی به دولت ایران وام بدهند و در ظرف ده سال سیصد میلیون دلار پس بگیرند . مع ذلک، ایران برای این دلارها خودش را فروخت، استقلال را فروخت، ما را جزو دول مستعمره حساب کرد، ملت مسلمان ایران را در دنیا از وحشیها عقب ماندهتر معرفی نمود .» (11)
4 – حمله نظامی به طبس
پس از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی در تهران توسط دانشجویان و در پی آن به اسارت درآمدن تعدادی از کارکنان و کارمندان سفارت، که حیثیت جهانی امریکا را به شدت خدشهدار و ابهت این ابرقدرت را در هم شکست، امریکاییها برای حل بحران گروگانگیری از طریق سیاسی، از هر دری که وارد شدند، ناکام بازگشتند . پیش شرط امام خمینیقدس سره برای مذاکره، تحویل شاه معدوم به ایران بود و امریکاییها به جای تمکین در برابر خواست ملتبزرگ ایران، در فاز نظامی قدم نهادند .
برژینسکی در کتاب توطئه در ایران مینویسد:
«طرح عملیات نجات را من ابتدا به عنوان آخرین چاره یا یک اقدام اضطراری در صورت به خطر افتادن جان گروگانها تعقیب میکردم و به مؤثر بودن عملیات نظامی، نظیر محاصره دریایی ایران، تصرف جزیره خارک و حملات هوایی به هدفهایی در داخل خاک ایران، بیشتر اعتقاد داشتم .» (12)
امریکاییها پس از بررسیهای فراوان و با اتکا به عناصر ضد انقلاب و وابسته به رژیم منحوس محمدرضا شاه، که همچنان در داخل کشور به توطئه اشتغال داشتند، در حمله نظامی به ایران مصمم شدند و سرانجام، پس از حصول اطمینان از موفقیت در عملیات نظامی، در پنجم اردیبهشت ماه 1359 شبانه تعدادی از نیروهای آموزش دیده و ویژه خود را توسط پنج فروند بالگرد و هواپیمای پیشرفته امریکایی در یکی از فرودگاههای دور افتاده و متروکه، واقع در صحرای طبس پیاده کردند تا از آنجا بر اساس برنامهریزی قبلی و یک زمانبندی دقیق، عملیات نظامی خود را شروع کنند اما در نهایت اعجاب و ناباوری، به امر خداوند، هواپیماها و بالگردهای پیشرفته امریکایی در دام طوفانی سهمگین از شنهای طبس گرفتار شدند و بشدت به هم برخورد کردند و ناگهان با انفجارهای مهیب، طبس به جهنمی هولناک و گورستانی وحشتانگیز برای امریکاییها تبدیل شد و عملیات نظامی امریکا به طور مفتضحانهای به شکست انجامید .
5 – کودتای نوژه
از جمله اقدامات براندازانه امریکا پس از شکستحمله نظامی به طبس، طرحریزی کودتای «نوژه» در هجدهم تیرماه 1359 بود که قبل از هر اقدامی با شکست مواجه شد . دولت امریکا برای طرحریزی و اجرای این کودتا، هزینههای سنگینی در نظر گرفته بود . کودتای نوژه توسط یک ستاد از پاریس به رهبری شاهپور بختیار هدایت میشد . این ستاد دارای شاخههای متعدد سیاسی، نظامی و مالی – لجستیکی بود .
شاخه سیاسی ستاد تحت نظارت رضا مرزبان و ابوالقاسم خادم با هدف جذب یکی از علمای وقت و برخی از طرفداران وی فعالیت میکرد . شاخه نظامی آن نیز زیر نظر احسان بنی عامری (با هدف نفوذ در ارتش، نیروی هوایی، جذب عناصر نظامی و نیروهای سازمان اطلاعاتی ساواک) و شاخه مالی – لجستیکی با مسؤولیت منوچهر قربانیفر (و با هدف تامین مخارج مالی کودتا، تهیه و ارسال کمکهای تسلیحاتی و تدارکاتی از طریق عراق و قاچاقچیان به عوامل کودتا در داخل کشور) انجام وظیفه میکردند . (13)
امریکاییها برای اجرای موفقیتآمیز این طرح، دهها میلیون دلار و صدها میلیون تومان هزینه کردند . کارشناسان، این کودتا را از لحاظ تجهیزات نظامی، که قرار بود از داخل و خارج آن به کار گرفته شود، در تاریخ کودتاهای جهان بیسابقه و کودتای 28 مرداد 1332 را در مقایسه با آن یک بازی کودکانه میدانند . از این رو، آژانس جاسوسی بین المللی امریکا به موفقیت این کودتا بیاندازه مطمئن بود . آنها حتی پیامی را که پس از کودتا در روز 21 تیر 1359 از طریق رسانهها میبایستخوانده شود، تهیه کرده بودند! در این پیام آمده بود:
«همقطاران عزیز، ساعت موعود فرا رسید … کلیه واحدهای ارتش، ژاندارمری، شهربانی اعلام همبستگی نمودند . هرگونه قاومتبه شدت سرکوب خواهد شد . آماده اخذ دستورات بعدی باشید . (شورای نظامی کشور)»
کودتاگران همچنین خانهای را برای استقرار کاظم شریعتمداری در تهران در نظر گرفته بودند تا وی به عنوان یک رهبر مذهبی، در آنجا مستقر شود و کودتا را تایید کند .
اما به لطف خداوند، قبل از این که کودتا وارد فاز اجرایی خود شود، طی یک عملیات بسیار دقیق و موفقیتآمیز، کشف شد و تمامی عوامل آن در داخل کشور دستگیر شدند . (14)
6 – حصر اقتصادی و اقدامات تحریمی علیه نظام جمهوری اسلامی
دولت امریکا از اوائل سال 1359 اقدام به محاصره اقتصادی ایران کرد و تا کنون ادامه یافت و هر سال با جعل قوانین تحریمی بیشتر، حلقه محاصره را تنگتر نمود . امریکاییها یک ماه پس از شروع حصر اقتصادی، به دستور کارتر، تمام اموال و داراییهای ایران را، که در مؤسسات مالی و بانکهای امریکایی نگهداری میشدند، مصادره کردند و حسابهای بانکی ایران را به طور کامل مسدود نمودند . در تداوم این سیاست، دولت ایالات متحده امریکا با هدف تضعیف قدرت اقتصادی و مالی ایران و به زانو درآوردن نظام نوپای اسلامی، سیاست «مهار» را در پیش گرفت . در دوران ریاست جمهوری ریگان، مجازاتهای سنگینی برای مؤسسات و شرکتهای امریکایی، که قصد سرمایهگذاری در بخشهای نفت و گاز ایران را داشتند، در نظر گرفته شد . دولت امریکا همچنین از تصویب و پرداخت وامها توسط مؤسسات مالی جهانی به ایران جلوگیری کرد و انتقال فناوریهای دو منظوره پیشرفته به ایران را در سطح جهانی ممنوع ساخت .
با تصویب و اجرای طرح «داماتو» در زمان ریاست جمهوری کلینتون، تحریم اقتصادی ایران وارد مرحله نوینی شد; زیرا نه تنها شرکتها و مؤسسات امریکایی از هر گونه فعالیت مالی و اقتصادی همچون خرید نفت، انتقال اعتبارات و مبادله ارز، ورود کالا و خدمات ایرانی به امریکا و سرمایهگذاری در توسعه و بازسازی صنایع نفتی ایران محروم شدند، بلکه به موجب آن، شرکتهای غیرامریکایی که بیش از چهل میلیون دلار در سال در صنایع نفتی ایران سرمایهگذاری کنند، مشمول تحریمهای سنگین امریکا قرار میگرفتند .
وارن کریستوفر، وزیر امور خارجه امریکا، در تاریخ 20 اردیبهشت 1373 در اجلاس ویژه امریکاییان – یهودیان که در واشنگتن برگزار شد، اعلام کرد:
«ایران به اعتقاد من، کشوری متمرد است و از این رو، باید این کشور را تحریم و در سطح جهانی منزوی کرد … واشنگتن تلاش خواهد کرد تا متحدان اروپایی و آسیایی روابط خود با ایران را به شدت تقلیل دهند و امتیازی برای ایران قائل نشوند و از پیوستن این کشور به جامعه ملل استقبال نکنند . ایالات متحده سخت میکوشد تا بر مبنای احساس ضرورتی که به انزوای ایران میکند، این کشور را منزوی نماید و از نظر اقتصادی و مالی تحت فشار قرار دهد .» (15)
این بار نیز به لطف خداوند و تدبیر و درایت رهبر معظم انقلاب و تلاش متخصصان داخلی در تمامی عرصههای اقتصادی، علیرغم تلاش وسیع امریکا، این تحریمها نتیجه عکس داد و امریکاییان را که در صدد به زانو درآوردن ایران اسلامی بودند، ناکام گذاشت . برژینسکی، معاون امنیتی رئیس جمهور وقت امریکا در یکی از سخنرانیهای خود صریحا اعلام کرد:
«تحریمهای امریکا علیه ایران به دستاوردهای مهمی نرسیده است و باعث اختلاف بین امریکا و متحدان او شده است . شاید این سیاست را دیگر نتوان ادامه داد و بهتر استبه منافع دراز مدت امریکا توجه کرد .» (16)
7 – تحریک عراق به جنگ علیه ایران
امریکاییها پس از شکستسنگین در کودتای «نوژه» ، تحرکات شدیدی را برای ترغیب صدام به جنگ با ایران آغاز کردند . برژینسکی، مشاور امنیت ملی امریکا، برای آماده سازی عراق برای شروع جنگ و اطلاعرسانی به این کشور، سفرهای محرمانه متعددی به بغداد کرد که مجله ژورنال استریت، مورخ 8 فوریه 1980 یکی از این سفرهای محرمانه را فاش ساخت . علاوه بر این، مطبوعات اروپایی نیز در همان زمان، از ملاقاتهای متعدد برژینسکی با صدام حسین خبر دادند . (17)
صدام حسین که پس از سقوط شاه، علاقه وافری به ژاندارمی امریکا در منطقه از خود نشان میداد، برای تحقق این رؤیای شیرین، در پی تحریکات و تحرکات سیاسی امریکاییها در نهایت در سی و یکم شهریور 1359 حملات وسیع و گستردهای را به ایران آغاز نمود و هشتسال تمام، نظام نوپای جمهوری اسلامی را درگیر خطرناکترین و طولانیترین نبرد پس از جنگ جهانی دوم کرد . هر چند امریکاییها تاکنون کوشیدهاند که نقش خود را در تحریک صدام برای حمله به ایران کتمان کنند، اما تجهیز صدام به انواع سلاحهای جدید جنگی و کشتار جمعی و نیز حمایتهای رسانهای، سیاسی و بینالمللی از سوی امریکا و همپیمانان وی، چیزی نیست که بتوان آن را کتمان یا انکار کرد . از این رو، امریکاییها خود ناچار به اعتراف آن شدند .
آلبرایت در سخنرانی مهم خود در کنفرانس شورای همکاری امریکاییان – ایرانیان، به صراحت اعتراف کرد:
«اکنون به نظر میرسد که جنبههایی از سیاست امریکا در رابطه با عراق، در جریان درگیری عراق با ایران، به طور قابل تاسفی، بویژه با در نظر گرفتن تجربیات ما با صدام حسین، کوته بینانهتر بوده است .»
سایروس ونس، مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید هم رسما اعلام کرد:
«ما در جنگ طولانی و پر خسارت ایران و عراق، علیه ایران بودیم .» (18)
هیچ بعید نیست که در آیندهای نزدیک، امریکاییها تحتشرایطی، در اعترافاتی مشابه اعترافات گذشته، ناگزیر شوند به نقش مهم خود در راهاندازی جنگ علیه ایران اسلامی تصریح کنند; جنگی که حاصل آن تحمیل خسارتهای سنگین جانی، مالی و معنوی بر نظام نوپای اسلامی بود .
8 – درگیریهای نظامی مستقیم در حمایت از رژیم صدام
دولت امریکا در شرایطی که ایران به یک برتری نظامی نسبتبه عراق دستیافته بود، حتی مداخله مستقیم نظامی را نیز از نظر دور نداشت . حمایت امریکا از عراق در جنگ، علاوه بر تجهیز تسلیحاتی عراق، به حضور نظامی در خلیج فارس و سپس درگیری نظامی منجر شد . در تاریخ 30 شهریور 1366 هنگامی که مقام معظم رهبری، حضرت آیةالله خامنهای، به عنوان رئیس جمهور وقتبرای شرکت در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و برای ایراد یک سخنرانی عازم نیویورک بود، امریکاییها برای تحت الشعاع قرار دادن تلاشهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی و در آستانه ایراد سخنرانی ایشان، کشتی تدارکاتی هشتصد تنی «ایران اجر» را توسط دو فروند بالگرد نظامی، که از عرشه کشتی «فریگت جارت» پرواز کرده بودند، مورد حمله قرار دادند . در جریان این حمله، از مجموع 31 سرنشین کشتی، 3 تن شهید، 2 تن مفقود و 26 تن دیگر که تعدادی از آنها زخمی بودند به اسارت نیروهای امریکایی درآمدند و کشتی نیز پس از مدتی در آبهای خلیج فارس غرق شد . (19)
دو هفته بعد (16 مهر 1366) نیز بالگردهای امریکایی در تهاجمی دیگر، قایقهای گشتی سپاه پاسداران را که در آبهای خلیجفارس مشغول گشتزنی بودند، مورد حمله قرار دادند . (20) همچنین تهاجم وحشیانه ناوهای امریکایی به ناوچه «سهند» و حمله نظامی امریکا به سکوهای نفتی ایران از دیگر اقدامات مستقیم نظامی امریکا در طول جنگ تحمیلی بود . (21)
9 – انهدام هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران
یکی از اقدامات وحشیانه امریکا در اواخر جنگ تحمیلی، که از عمق خصومت امریکاییها نسبتبه نظام جمهوری اسلامی حکایت میکند، حمله ناو امریکایی به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 12 تیر ماه 1367/3 ژوئیه 1988 است . این هواپیمای مسافربری، که از نوع ایرباس و متعلق به شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (ایران ایر) بود، در یک پرواز معمولی از بندر عباس به مقصد دبی در حالی که هنوز سقف ارتفاع پرواز مورد نظر را به دست نیاورده بود، در حرکتبود که ناگهان بر فراز آبهای ایران و در حوالی جزیره «هنگام» ، هدف دو فروند موشک قرار گرفت و منهدم شد . در جریان این حمله غیر انسانی، تمامی 290 نفر مسافر و خدمه هواپیما، که 118 نفر از آنها را فقط زن و کودک تشکیل میدادند، به شهادت رسیدند . این موشکها از یک ناو امریکایی مستقر در خلیج فارس، موسوم به «وینسنس» که خود نیز به آبهای سرزمین ایران تجاوز کرده بود، شلیک شدند . (22)
سران کاخ سفید نه تنها بابت این جنایت از ملت ایران عذرخواهی نکردند، بلکه در اقدامی بهتانگیز به فرمانده ناو «وینسنس» به خاطر ارتکاب این جنایت، مدال افتخار دادند .
10 – سازماندهی، هدایت و پشتیبانی نیروهای ضد انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت امریکا برای سلطه مجدد بر ایران، کوشید در کادر مدیریت کلان نظام نفوذ کند . این امر با توجه به ترکیب خاص دولت موقت، که عمدتا از طرفداران ارتباط دوستانه و نزدیک با امریکا بودند، کار دشواری نبود . ایالات متحده از سوی دیگر، تلاش کرد تا جنبشهایی تحت عنوان «جنبشهای تجزیه طلبانه» در غرب، جنوب و شمال کشور سازماندهی و علیه نظام تحریک کند . به همین دلیل، نظام جمهوری اسلامی در بخشهایی از کشور همچون کردستان، خوزستان، ترکمن صحرا، آذربایجان، سیستان و بلوچستان تا مدتها با چنین جریانهایی درگیر بود .
علاوه بر این، منافقین نیز از هنگام ورود به فاز شورشهای مسلحانه و عملیاتهای تروریستی بسیار وسیع از سال 1360 به بعد، حتحمایتخاص دولت امریکا قرار گرفتند و امریکا در طول 25 سال پس از پیروزی انقلاب، با تقویت و پشتیبانی مادی و معنوی گروههای تروریستی، که به ایجاد رعب و وحشت، گسترش دامنه ناامنی در کشور و حذف شخصیتهای برجسته نظام روی آوردهاند، سعی کرده است جمهوری اسلامی را با یک بحران امنیتی و مدیریتی مواجه سازد .
پس از ناکامی منافقین نیز امریکاییها با اعطای پناهندگی سیاسی و در اختیار نهادن امکانات رفاهی، تبلیغی و رسانهای، همواره مزاحمتهایی برای نظام ایجاد کردند . کنگره امریکا رسما برای حمایت از منافقین و براندازان نظام، 20 میلیون دلار تصویب کرد و دو فرستنده پر قدرت به نام «رادیو آزادی» و «رادیو فردا» را تاسیس نمود و در اختیار آنها قرار داد . دروغگویی امریکا در مبارزه با تروریسم زمانی آشکارتر شد که امریکاییها به این بهانه، عراق را مورد تاخت و تاز خود قرار دادند، اما در مقابل دیدگان جهانیان، پس از تسلط بر عراق، با منافقین مستقر در عراق معاهداتی علیه نظام جمهوری اسلامی برقرار کردند که یک بار دیگر، عدم صداقت آنها را در مبارزه با تروریسم در معرض قضاوت جهانیان قرار داد .
11 – فضاسازی سیاسی و تبلیغاتی علیه نظام جمهوری اسلامی
دولت امریکا، که از حمایت هشتسالهاش در طول تهاجم عراق و درگیریهای مستقیم با نیروهای ایران و دیگر اقدامات تخریبی طرفی نبسته بود، پس از قبول قطعنامه، به جنگ روانی علیه ایران روی آورد و به فضاسازی سیاسی و بمباران تبلیغاتی شدید علیه ایران پرداخت .
از آن سال به بعد دولت امریکا با طرح مستمر ادعاهایی بیاساس و واهی، همچون «نقض حقوق بشر» در ایران، «حمایت ایران از تروریسم و گروههای تروریستی در جهان» ، «تلاش ایران برای دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی» (سلاحهای هستهای، شیمیایی و میکروبی) و «اختلال در روند صلح خاورمیانه» ، کوشید تا هم نظام مقدس جمهوری اسلامی را از لحاظ سیاسی منزوی سازد و هم مانع پیشرفت ایران در زمینه تکنولوژی هستهای و فناوریهای نوین در زمینههای فضایی، موشکی و دفاعی شود . از این رو، با قرارداد تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر توسط روسیه شدیدا مخالفت کرد و تحریم فناوریهای هستهای و موشکی ایران را در کنگره امریکا در خرداد 1377 به تصویب رساند و با تحمیل رای خود در اجلاس سران هفت کشور صنعتی اروپا، ایران را از برخورداری فناوری دو منظوره (23) محروم ساخت، هر چند در خلال این مدت، دانشمندان و مغزهای مبتکر و خلاق ایرانی در سایه توکل به خدا، اعتماد به نفس و تلاش نستوهانه خود، به تکنولوژی حساس و ارزشمند هستهای دستیافتند .
موفقیت ایران در دستیابی به فناوری هستهای موجب شد تا امریکاییها بار دیگر یک جنجال بیسابقه و جنگ روانی شدید علیه ایران را در آستانه سفر هیات تحقیق آژانس بینالمللی اتمی به ایران به راه بیندازند که البته بیارتباط با رسوایی و ناکامی امریکا و انگلیس از کشف سلاحهای کشتار جمعی در عراق نبود . این موضوع، که مهمترین دستاویز و بهانه امریکا و انگلیس در تهاجم به عراق بود، اکنون به یک عامل بحرانزا و اهرم فشار برای دولت امریکا و انگلیس تبدیل شده است و امریکا برای برونرفت از این بحران بزرگ، تلاش میکند تا با تشدید جنگ روانی علیه ایران، توجه افکار عمومی جهان و مردم امریکا را از داخل به سوی ایران معطوف سازد . آخرین شرارت امریکاییان در این راستا فشار بر شورای حکام آژانس انرژی اتمی برای صدور قطعنامه علیه ایران بود که در پی این فشارها امریکاییها موفق شدند علیرغم اعلان رضایت «البرادعی» دبیر کل آژانس انرژی اتمی در جریان دیدار اخیرش از تاسیسات هستهای ایران، در اقدامی کاملا سیاسی و غیرمتعارف بدون اخذ رای، قطعنامه شدیداللحنی را علیه ایران به تصویب برسانند .
ادعاهای بیاساس دیگر، مانند دخالت ایران در انفجارهای «ظهران» عربستان در آبان 1374، طراحی انفجار مرکز تجارت جهانی در نیویورک، انفجار هواپیما بر فراز «لاکربی» ، پناه دادن به اعضای شبکه تروریستی القاعده، کارشکنی در امور افغانستان و در نهایت، نفوذ نگران کننده و تهدیدآمیز ایران در عراق از دیگر محورهای جنگ تبلیغاتی امریکا علیه ایران هستند که علیرغم طرح مکرر آنها، تاکنون هیچ مدرک و سند متقن و قابل قبولی برای اثبات دعاوی خود اقامه نکرده است .
مواردی دیگر از شرارتها و اقدامات خصمانه امریکا
12 – توقیف اموال، داراییها و تجهیزات پیشرفته نظامی که قبل از انقلاب خریداری شده و در زمان جنگ به شدت مورد نیاز جمهوری اسلامی ایران بودند;
13 – مخالفت و ممانعت از عبور خطوط لوله نفت و گاز آسیای میانه از خاک ایران;
14 – اعمال فشار بر ترکیه برای لغو قرارداد 20 میلیارد دلاری خرید گاز از ایران;
15 – تحریک همسایگان، بخصوص امارات متحده عربی، برای طرح ادعاهای ارضی در خصوص جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس;
16 – بازسازی طرح فروپاشی شوروی برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی;
17 – مسلط کردن طالبان بر افغانستان برای مخدوش جلوه دادن چهره اسلام و ایجاد مزاحمتبرای ایران;
18 – تحریک آشوبگران و حمایت علنی و رسمی از شورشهای خیابانی 18 تیر 1378 و خرداد 1388 .
پی نوشت ها:
4) شهریار زرشناس، اشاراتی درباره لیبرالیسم در ایران .
5) برای آگاهی بیشتر از مشروح ماجرای کودتا بر اساس اسناد سازمان سیا و وزارت خارجه امریکا ر . ک .: حسن واعظی، پیشین، ص 57; اسرار کودتای 28 مرداد شرح عملیات آژاکس پی . ام . وود هاوس، ترجمه نظام دربندی; حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی .
6) حسن واعظی، پیشین، صص 65 – 64 .
7) همان، ص 77 .
8) مایکل لدین و ویلیان لوئیس، کارتر و سقوط شاه، ترجمه ناصر ایرانی، ص 39 .
9) سید جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، دفتر انتشارات اسلامی، ج 2، ص 95 .
10) عباسعلی عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، نشر کتاب سیاسی، ص 466 .
11) صحیفه امام، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی رحمه الله، 1371، ج 1، ص 415 .
12) توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، انتشارات هفته، 1362، ص 188 .
13) موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، کودتای نوژه، چاپ دوم، 1368، بخش دوم (تدارک کودتا – برنامه و سازمان کودتا) از ص 101 به بعد .
14) همان، صص 39 – 32 .
15) حسن واعظی، پیشین، ص 185 .
16) رابطه؟! (بررسی موضوع رابطه ایران و امریکا از منظر تحولات بعد از دوم خرداد)، ناشر روزنامه سلام، ص 153 .
17) تایمز لندن، 17 ژوئن 1980 به نقل از حسن واعظی، پیشین، ص 100 .
18) رابطه؟! (بررسی موضوع رابطه ایران و امریکا از منظر تحولات بعد از دوم خرداد)، ناشر روزنامه سلام، ص 151 .
19) مرکز مطالعات وتحقیقات جنگ، روز شمار جنگ ایران و عراق، اسکورت نفتکشها (دخالت مستقیم امریکا در جنگ)، ج 50، صص 715 – 714 .
20) همان، (مقدمه) ص 10 .
21) عباس هدایتخمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1370، ص 22 .
22) همان، ص 223 .
23) فناوری دو منظوره» به فناوریهایی اطلاق میشود که هم میتوان از آنها استفاده صلحآمیز کرد و هم میتوان آنها را در جهت اقدامات تخریبی و جنگطلبانه به کار گرفت; مانند فناوری هستهای و فناوریهای مربوط به علم شیمی یا هوا – فضا .