وجوب معرفت امام وآنكه مردم معذور نيستند درترك ولايت امام حق وآنكه هركه بميرد وامام خودرانشناسدمرده خواهدبود وباكفرونفاق

بدان كه نزد ما شیعیان اقرار به امام از اصول دين است وبه ترك آن در احكام آخرت باكفار شريك ودر اكثراحكام دنيوي به روش مسلمانان باايشان سلوك مي كننیم مگرآنها كه اظهار عداوت اهل بيت علیهم السلام كنندمانند خوارج .كه ايشان در احكام دنيوي نيز حكم كفاردارند وازبعضي روايات ظاهر ميشود كه درزمان عدم استيلاي امام حق از براي شفقت برشيعه حكم اسلام بر ايشان ظاهرا جاري كرده اند كه كار برشيعه درمعاشرت ايشان دشوار نشودوبعدازظهور دولت حق  وقيام وقائم علیه السلام حكم كفار صرف برايشان جاري ميشودواكثرعلماي شيعه را اعتقاد اين است كه بغير ازمستضعفين ايشان درجهنم مخلد خواهندبود.

مثل ساير كفارونادري از علماي شيعه قائل شده اند كه بعداز مكس طويل درعذاب الهي اميد نجات درباب ايشان است ومستضعف آن است كه به اعتبار ضعف عقل تمييز ميان حق وباطل نتواند كرد يا آنكه دليل حقيقت مذهب،حق با عدم تقصيربراوتمام نشده باشد مانند كساني كه در ميان حرم پادشاهان سني برآمده باشند واختلاف مذاهب را نشنيده باشند يااگر شنيده باشند كسي را نيابند كه حقيت مذهب اماميه را برايشان اثبات كند ايشان را به اميد نجات در آخرت هست وحق اين است كه غير از مستضعفين رااميد نجات نيست ودر عذاب الهي مخلت خواهد بود.وخاصه وعامه به طريق متواتر ازحضرت رسول(ص)روايت كرده اند كه(( من مات ولم يعرف امام زمان مات میته الجاهليه))1(يعني هركه بميردبه امام زمان خودرا نشناسد مرده خواهد بودبه روش مرده اهل جاهليت پيش ازمبعوث شدن رسول خدا(ص)كه بر كفر وجهل به اصول وفروع دين ميرند)وآنكه بعضي از متكلفين ومتاسبين اهل سنت گفته اند كه مراد از امام زمان قرآن است2 هرعاقلي مبداند كه تعبير ازكتاب به امام كردن مجازوخلاف ظاهراست،وايضا اضافه((زمانه))ظاهراست در آنكه درهرزماني امامي دارد وقرآن مشترك است ميان جميع زمانها واينكه مراد حضرت رسول باشد به وجه ثاني مندفع است.وايضا امام گذشته را امام زمان نميگويند پس معلوم شد كه در هر زماني امامي مي بايد كه مردم اورا بشناسند،وبه اتفاق به غير اماميه كسي قائل نيست به آنكه درهرعصري امامي هست وهيچ عصر خالي ازامام نمي باشد.وبرقي درمحاسن به سند معتبر ازحضرت صادق علیه السلام روايت كرده است كه حضرت رسول فرموده است:هركه بميرد وامام خودرا نشناسدبه مردن جاهليت مرده است پس شمارا باد اطاعت امام خود به تحقيق ديده اصحاب اميرالمومنين را كه مطابعت نكرده اند به كجا منتهي شد امر ايشان وشما پيروي ميكنيد كسي راكه مرده معذور نيستند به جهالت وناشناختن اودر شان ماست كه رايب قرآن يعني هرآيه كه دلالت برفضيلتي مي كند وما گروهي كه خداوند عالم اطاعت ماراواجب گردانيده است وزمين هاي انفاق وبرگزيده غنيمت ازماست3 وايضا بهسند معتبراست حضرت صادق(ع)روايت كرده است كه زمين صلاحيت ندارد مگر به امام وهركه بميردوامام خودرا نشناسد مي ميرد به مردن جاهليت ومحتاجترين احوال هريك ازشما به معرفت امام هروقتي است كه جانش به اينجابرسد- وبه دست اشاره کرد وبه سینه مبارک خود فرمود:-در آن وقت خواهد گفت: برامرنیکی ومذهب خوبی بوده ام, وآن وقت است که احوال آخرت براوظاهر میشود وحال خودراخوب مشاهده مینماید4.وبه سندحسن از حسین بن ابی العلا منقول است که گفت:ازحضرت صادق(ع) پرسیدم ازمعنی قول رسول خدا(ص)که:هرکه بمیرد واوراامامی نباشد به مرگ جاهلیت مرده است؟حضرت فرمود:بلی,اگرمردم متابعت علی ابن الحسین(ع)می کردند وترک می نمودند عبدالملک بن مروان راهدایت می یافت.پس گفتم:کسی که بمیرد وامام زمان خودرا نشناسد به مرگ کفر می میرد؟ فرمود که:نه,به مرگ ظلالت می میرد5.

میتوان گفت که مراد از این حدیث آن باشد که دردنیا حکم کفربرایشان جاری نمیشود یامراد مستضعفین باشد چنانچه در احادیث معتبره دیگر از آن حضرت منقول است که:یعنی مردن کفر وظلالت ونفاق6.وایضا در محاسن وغیر آن سندهای معتبر روایت کرده اند از حضرت امام محمد باقر(ع)که:هرکه بمیرد وامام نداشته باشد مردنش مردن جاهلیت است ومعذور مردم تاامام خودرا بشناسند,وهرکه بمیرد وامام خودرا بشناسد ضررنمیکند او راکه ظاهر شدن امام پیش افتد یاپس,وهرکه بمیرد وامام خودرا بشناسد چنان است که با حضرت قائم(ع)باد در زیر خیمه او7.ودر اکمال الدین به سند معتبر روایت کرده است که حضرت امام رضا(ع) پرسیدندکه:هرکه بمیرد وامام خودرا نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است؟فرمود که: بلی, هرکه شک کند وتوقف نماید در امامت امام,کافراست:وهرکه انکارکند یااظهارعداوت امام نماید,مشرک است یعنی مانند بت پرست است8.وکلینی ونعمانی به سند صحیح از ابن ابی نصر روایت کرده اند که از حضرت امام رضا(ع)پرسید از تفسیر این آیه((ومن اضل ممن اتبع هواه بغیر هدی من الله))9یعنی((کیست گمره تر از کسی که متابعت کند خواهش خودرا بی هدایتی از جانب خدا)).حضرت فرمود:مراد کسی است که در دین خود به رای خود عمل میکند بی آنکه متابعت امامی از ائمه هدی(ع)نماید10.وایضا روایت کرده است از حضرت صادق(ع)که:هرکه شریک گرداند باامامتی که امامتش از جانب خدا کسی را که امامتش از جانب خدانیست,پس اومشرک است وچنان است که برای خدا شریک قرار داده است11.ونعمانی به سند قوی از ابن ابی یعفور روایت کرده است که گفت:به حضرت صادق(ع)عرض کرده ام که:مردی است که شمارا دوست میدارد وازدشمنان شمانیز بیزاری میجوید وحلال شمارا حلال و حرام شمارا حرام می داند واعتقاد دارد که امامت ازشما اهل بیت به سلسله ی دیگر بدر نمی رود امامیگوید که:ایشان اختلاف دارند وایشان پیشوایان وراهنمایانند پس وقتی که همه انفاق کنند بریک کس من قائل به امامت اوخواهم شد.حضرت فرمود که:اگر به این حالت بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است12.وبراین مضمون احادیث بسیار روایت کرده است13.علی ابن ابراهیم وابن بابویه وغیر ایشان به سندهای معتبر روایت کرده انداز حضرت امام محمد باقر(ع)که:معذور نممی دارد خداروز قیامت کسی راکه گوید:پروردگارا من ندانستخم که فرزندان فاطمه(ع)والیانند برهمه خلق,ودر حق شیعه فرزندان حضرت فاطمه(ع)وبس این آیه نازل شده است((قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تفنطوا من رحمه الله ان اللهیغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم))14یعنی: ((ای بندگان من که بسیار ستم کرده اید برجانهای خود به بسیارکردن گناهان ناامبد مشوید از رحمت خدابدرستی که او آمرزنده ومهربان است))مراد حضرت آن است که شیعیانند که استحاق آمرزش دارند نه غیرایشان وغیر ایشانمخلدند درجهنم15.وحمیری به سند صحیح از حضرت امام رضا (ع)روایت کرده است که:هرکه دوست دارد که میان او وخدا حجابی نباشدواونظر کند به رحمت الهی وخدانظررحمت کند به سوی او پس او دوست دارد آل محمد (ع)را وبیزاری جوید از دشمنان ایشان ومتابعت کند امام ازجمله ایشان را,هرگاه چنین کند پیوسته نظر کند به رحمت وکرم خداوند عالم ونظر رحمت خدااز اومنقطع نگردد16.در عیون اخبارالرضا(ع)از آن حضرت روایت کرده است که از پدران بزرگوارش که حضرت امیرالمومنین(ع)فرمودکه:هرکه بمیرد وامامی ازفرزندان من نداشته باشد به مرگ جاهلیت خواهد مرد وخدااوراعقاب کند به آنچه در جاهلیت واسلام کرده باشد17.وشیخ طوسی در مجالس روایت کرده است در تفسیر این آیه کریمه((وانی لغفار لمن تاب وآمن وعمل صالحا ثم اهتدی))18که حضرت فرمود که:والله اگرکسی توبه کند از شرک وایمان بیاورد به خدا وروز قیامت واعمال شایسته بکند وهدایت نیابد به ولایت ومحبت ما وشناختن فضل ما,آنها هیچ فایده ای به اونمی بخشند19پس عمده ایمان وجزء اخیرش اعتقاد به امامت ائمه حق ومتابعت ایشان است.در علل الشرایع روایت کرده است که ازحنان ابن سدیرکه ازحضرت صادق(ع) پرسید که:چه علت دارد که هرامامی که بعداز پیغمبر است می باید بشناسیم وامامهایی که پیش از آن حضرتندواجب نیست که بشناسیم؟حضرت فرمود:علتش آن است که شریعتهای آنهاکه پیش از آن حضرت بوده است مخالف شریعت آن حضرت بوده است و مامکلف به شریعت آنها نیستیم,به این سبب معرفت آنهادر کار نیست به خلاف امامها که بعداز آن حضرت بوده است وحافظ شریعت آن حضرت بودند20.ودر معانی الاخبار به سند معتبر روایت کرده است:سلیم ابن قیس از حضرت امیرالمومنین(ع)پرسید که:کمترچیزی که آدمی به آن گمراه میشود چیست؟فرمود:آن است نشناسدکسی را که خداامر کرده است به اطاعت اووواجب گردانیده است وولایت ومحبت اوراواوراحجت خود گرانیده است در زمین وگواه خود نموده است برخلق.پرسید که:کیستند ایشان یاامیرالمونین؟فرمود:آن جماعتند که خدااطاعت آنها رامقرون به اطاعت خود وپیغمبر خود کرده است وگفته است((اطیعوالله واطیعورسول واولی الامر منکم))21.پس سلیم سرمبارک حضرت رابوسید وگفت:واضح کردی از برای من وغم ازدل من برداشتی وهرشکلی که در دل من بود برطرف کردی22.ودرعلل الشرایع روایت کرده است که از حضرت صادق(ع)که:روزی حضرت امام حسین (ع)بیرون آمدبه سوی اصحابش وگفت:ایهالناس بدرستی که خداوند جلیل خلق نکرده است بندگان رامگر برای اینکه اورابشناسند پس هرگاه اوراشناختند اوراعبادت میکنند اوراوهرگاه اوراعبادت کردند اورابینیاز میشوندبه عبادت اوازعبادت غیراو.پس مردی گفت:یابن رسول الله پدرو مادرم فدای توبادمعرفت خداچیست؟فرمودکه:شناختن اهل هرزمان امامی راکه واجب است برایشان اطاعت او23.

معرفت خدارا برمعرفت امام تفسیر فرمود برای آنکه خدارانمی توان شناخت مگرازجهت امام یاازاین جهت که خداشناسی بدون شناختن امام فایده نمی بخشد یاازاین جهت که کسی که خدارا چنین شناسد که مردم رامهمل می گذارد وامای برای ایشان تعیین نمی نمایدخدارا به لطف وکرم نشناخته.درعقاب الاعمال از طریق عامه از ابوسعید خدری روایت کرده است که: روزی حضرت رسول(ص)نشسته بود ودر خدمت آن حضرت جناب امیرالمومنین(ع)وجمعی از صحابه نشسته بودند حضرت رسول(ص)فرمود که:هرکه((لااله الاالله))بگوید داخل بهشت می شود.پس ابوبکر وعمرگفتند:مامی گوئیم((لا اله الاالله)).حضرت فرمود که:قبول نمی شود مگراز این-یعنی امیر المومنین(ع)-وشیعیان اوکهپروردگارمان پیمان ایشان رابرولایت گرفته است.پس ابوبکر وعمر باز گفتند:مامیگوئیم((لااله الاالله)).پس حضرت رسول دست برسرجناب امیرالمومنین گذاشته گفت:علامت قبول شهادت ازشما آن است که بیعت اورا نشکنید ومنصب اوراغصب نکنید وسخن اورا نسبت به دروغ ندهید24.واز حضرت صادق(ع) روایت کرده ان که فرموده است:از ماست امامی که اطاعت اوواجب است هرکه اورا انکار نماید یهودی بمیرد یا نصرانی بخدا سوگند که خدازمین رانگذاشته است از روزی که حضرت آدم(ع)رااز دنیا برده است مگر آنکه در زمین امامی بوده است که مردم به سبب اوهدایت می یافتند بسوی خدا وحجت خدابود بربندگان هرکه دست از مطابعت اوبر می داشت هلاک میشد وهرکه ملازمت او می کرد نجات می یافت وبرخدا لازم است که چنین باشد25.وکلینی برسند معتبر از حضرت باقر(ع)روایت کرده است که:عبادت نمی کند خدارا مگر کسی که خدارا بشناسد اما کسی که خدارانشناسد خدارا می پرستد از روی گمراهی.راوی گفت:معرفت خداچیست؟فرمود که:آن است که تصدیق کندخدارا وتصدیق کندپیغمبر اورااعتقا نماید به امامت علی (ع) وپیروی کند اوراوامامان هدایت را وبیزاری جوید از دشمن ایشان همچنین خدارا می باید شناخت26.وکلینی وبرقی ونعمانی به سندهای صحیح ومعتبراز حضرت امام محمدباقر (ع)روایت کرده اند که:هرکه عبادت کندخدارا به عبادتی که اهتمام کند در آن وبه تعب اندازد وخودرا به امام عادلی که از جانب خدا منصوب باشد اعتقاد نداشته باشد بدرستی که سعیش نزد خدامقبول نیست واوگمراه وحیران است ومثل اومثل گوسفندی ست که گم کرد شبان وگله خودرا وحیران گردید ورفت وآمد در تمام روز چون شب اورافروگرفت گله گوسفندی رادید باشبانش پس ملحق له آن گله شد وشب با آنهابه سر آوردپس چون شبان گله خودرا به چرا برد گوسفنددیدکه گله وشبان اونیست پس برگشت حیران وطلب شبان وگله خود می کرد پس گلهای ید ومیل به سوی آن کرد وشبان آن گله اوراصدازدکه:ملحق شو به گله خود که حیرانی وشبان وگله خود را گم کره ای پس برگشت حیران وترسان نه شبانی داشت که اورا به چراگاه راهنمایی کند یااز چراگاه با ماوای خود راهنمایی کند ناگاه دراین حال گرگ اورادریافت وتنهایی اورا غنیمت شمرد واوراخور وهمچنین است هرکه صبح کند در این امت واورا امامی از جانب خدا نباشد که عادل باشد صبح کرده خواهد بو حیران واگر براین حالت بمیر به مرگ کفرو نفاق مرده است.وبدان که امامان حق واتباع ایشان بردین خدایندجورمعزولند از دین خداوحق وخود گمراهند ومرم را گمراه میکنندواعمالی که میکنند مانند خاکستری است که بادتندبر آن بوزد وپراکنده کنوقادر نیستند از آنچه کسب کرده اند برچیزی این است گمراهیدورو دراز27.

وجه تشبیه ازاین جهت است که کسی که امام حقی داشته باشد وبعداز اومتابعت خلیفه اوننماید نز هر امامی از ائمهجور کهمی رود وخلاف آنچه از امام حق دیده وشنیده است مشاهده می نماید از اونفرت می کند وبه نز دیگری می رود وامام جور نیزهرگاه از اوخلاف آن باطلی که در دست دارد ببیند اورادور می گرداندکه مبادااتباعش را فاسد گرداند واو بر این حالت است تا اینکه شیطان که گرگ راه دین است این حیرانی اوراغنیمت شمار واورا یااز دین بالکلیه بدر می برد یا به متابعت یکی از ائمه جور غارب می گرداند وهلاک میکند.وابن بابویه به سند معتبر ازحضرت صادق(ع)روایت کرده است که:امام,علم ونشانه ای است میان خداو خلق پس هرکه اورا بشناسد مومن است وهر که اورا نشناسد کافر28.ونعمانی به سند معتبر روایت کرده است که محمدابن مسلم از حضرت باقر (ع)پرسی:مراخبرده از کسی که انکار کن امامی از شمارا حال اوچیست؟حضرت فرمود:کسی که انکار کند امامبی را که امامت او از جانب خا باشد وبیزاری جوید از او و دین او پس او کافر است ومرتد شده است از اسلام زیرا که امام از جانب خدا ودینش است,پس هرکه بیزاری جوید از دین خدا خونش مباح است در آن حال مگر آنکه توبه کندوبرگردد بسوی خدااز آنچه گفته است29.

پاورقیها:

1-کمال لدین409-کفایه الاثر292-احقاق الحق13/86-ینابیع الموده3/456

2-تفسیرطبری8/116-تفسیرکشاف2/682-تفسیر فخررازی21/17

3-محاسن1/251

4-محاسن1/252-کافی2/21

5-محاسن1/252

6-محاسن1/253-کافی1/377

7-محاسن1/254-کافی1/371

8-کمال الدبن668

9-سوره قصص:50

10-کافی1/374-غیبت نعمانی142

11-کافی1/373-غیبت نعمانی142

12-غیبت نعمانی147

13-غیبت نعمانی147-150

14-سوره زمر:53

15-تفسیر قمی2/250-معانی الاخبار107-تاویل الایات الظاهره2/518

16-قرب الاسناد351

17-عیون الاخبارالرضا2/58-کنزالفوائد151

18-سوره طه:82

19-امالی شیخ طوسی259-تفسیر فرات کوفی258

20-علل الشرایع210

21-سوره نساء:59

22-معانی الاخبار394

23-علل الشرایع9-کنزالفوائد151

24-ثواب اللعمال وعقاب الاعمال22-اعلام الدین357

25-ثواب الاعمال وعقاب الاعمال245-محاسن1/176

26-کافی1/180

27-کافی1/183-محاسن1/176-غیبت نعمانی139

28-کمال الدین412

29-غیبت نعمانی140-اختصاص259.

 


جستجو