مهمترين برنامه مبارزه با شرك
قرآن كريم به عامه مؤمنين و مسلمين دستور به بازگشت و تقوى و پرهيزكارى مىدهد، كه جامع همه او امر و نواهى خداى متعال است و بر نماز تكيه مىكند، چرا كه نماز در تمام ابعادش مهمترين برنامه مبارزه با شرك و مؤثرترين وسيله تقويت پايههاى توحيد و ايمان به خداست، در اين زمينه مىفرمايد: «مُنِيبيِنَ اِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَ اَقِيمُوالصَّلوةَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ(1)» به سوى او بازگشت كنيد و از او بپرهيزيد و نماز را بر پا داريد و از مشركان نباشيد.
در نماز انتخاب راه و روش مطرح است
عموما افراد هم كيش و هم مسلك در زير يك پرچم يا رياست يك فرد دور هم جمع مىشوند، در اقامه نماز جماعت نيز چنين است، افرادى كه فردى را به عنوان امام جماعت خويش انتخاب مىكنند، در واقع راه وروش مسلك او را تبليغ كرده و خود نيز عملاً آن را پذيرفتهاند.
از امام صادقروايت شده كه در نماز به سه كس اقتدا نكنيد، وقتى اين روايت را مورد دقت نظر قرار مىدهيم، چهار راه و طريق را به ما نشان مىدهد كه عبارتند از:
اول: راه و طريقى كه انسان نمىداند به كجا مىرود.
دوم: راه و طريقى كه به خاطر افراط و زيادهروى از صراط مستقيم منصرف گشته است.
سوم: راه و طريقى كه به خاطر تفريط و كوتاهى از طريق حق به انحراف كشيده شده است.
1- سوره روم آيه 31
(34)
چهارم: همان صراط مستقيم است و لذا بايد به امام جماعتى اقتدا نمود كه انسان را به صراط مستقيم هدايت كند.
«عن ابى عبدالله عليهالسلام: قال: ثَلاثَةٌ لايُصَلِّى خِلْفَهُمْ اَلْمَجْهَولَ وَ الْغَالَى وَ اِنْ كَانَ يَقُولُ بِقَوْلِكَ وَ الْمُتَجَاهِرُ بِالفِسْقِ وِ اِنْ كَانَ مُقْتَصِدَا(1)» اقتدا به سه تن در نماز جايز نمىباشد.
اول: آنكه مجهول الحال باشد و ندانى چه راه و مسلكى دارد.
دوم: آنكه براى پيشوايان صفات خدائى قائل باشد، اگر چه پيرو مذهب جعفرى باشد.
سوم: آنكه آشكارا فسق ورزد اگر چه از عقيده سالمى برخوردار باشد و غالى يا بدبين به پيشوايان مذهبى باشد.
در مسجدى كه امام جماعت آن در برابر خط ولايت است نماز نگذاريد
امام صادقفرمود: علىاز نمازگزاردن در پنج مسجد از مساجد كوفه نهى فرمود، كه عبارت بودند از: مسجد شعث، جرير، سماك، شبث و تيم و هر گاه حضرت از كنار مسجد تيم مىگذشت، مىفرمود. اين بقعه تيم است و مقصود آن حضرت اين بود كه اين مسجد را براى ضديت با وى ساختهاند، تا در مقابل مسجدى كه علىدر آن نماز مىگزارد، اجتماع كرده و آشوب برپا سازند(2).
گفته شده است، مسجد ثقيف و مسجد اشعثبن قيس كندى داراى منارهاى بوده كه پيوسته علىرا بر آن ناسزا و دشنام مىدادهاند.
1- ترجمه خصال صدوق، ج 2، ص 122.
2- ترجمه خصال صدوق، ج 1، ص 243.
(35)
البته واضح است كه نهى از اينگونه مساجد مختص به آن زمان نبوده و اختصاص به پنج مسجد مذكور در كوفه نداشته، بلكه هر مسجدى كه در آن در برابر ولايت و رهبرى نظام اسلامى جبههگيرى شود، مسجد نبوده و شايستگى اقامه نماز جماعت را نيز ندارد، كما اينكه در زمان پيامبر، منافقين مسجدى را بنا كردند، خداوند آن مسجد را ضرار ناميد و دستور تخريب آن را بدست پيامبرصادر فرمود