دعای روز اول ماه مبارک رمضان
اَللّـهُمَّ اجْعَـلْ فِيـهِ صِيامَ الصَّائِمِينَ وَ قِيامِي فِيهِ قِيامَ الْقائِمِينَخدايا روزه مرا در اين روز مانند روزه داران حقيقي قرار ده و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعي گردانوَ نَبِّهْنِي فِيـهِ عَنْ نَومَةِ الْغافِلِينَ وَهَبْ لِي جُرمِي فِيـهِ يَا إِلهَ الْعَـالَمِينَو مرا از خواب غافلان ياد تو، هـوشيار و بيدار ساز و در اين روز جرم و گناهم را ببخش، اي خـداي عـالميانوَاعْفُ عَنِّي يَا عَافِياً عَنِ الْمُجْرِمِينَ.و از زشتيهـايم عفـو فـرما، اي عفو كننده از گـناهكاران.در اولين عبارت از دعاي امروز ميخوانيم: خدايا مرا در اين روز مانند روزهداران حقيقي قرار ده، براي پي بردن به عمق اين درخواست لازم است حقيقت روزه را دريابيم، تا با شناخت و معرفت و سعي و تلاش، بتوانيم خود را در رديف روزه داران حقيقي قرار دهيم، براي درك اين مهم سراغ قرآن كريم ميرويم تا ببينيم اين كتاب آسماني در مورد روزه چه ميگويد.
روزه حكم خداست
در قرآن كريم ميخوانيم: »يَا اَيُّهَا الَّذِينَ امَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَي الّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ«1 اي كساني كه ايمان آوردهايد روزه بر شما نوشته شد همانگونه كه بر كساني كه قبل از شما بودند نوشته شده تا پرهيزكار شويد. »اَيَّاماً مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلَي سَفَرٍ فَعدَّةٌ مِنْ اَيَّامٍ اُخَرَ وَ عَلَي الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ اَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ اِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ«2 چند روز معدودي را بايد روزه بداريد و كساني كه از شما بيمار يا مسافر باشند، روزهاي ديگري را به جاي آن روزه بگيرند، و بر كساني كه قدرت انجام آن را ندارند (مانند بيماران و پيرمردان و پيرزنان) لازم است، كفاره بدهند و مسكيني را اطعام كنند و كسي كه كار خير را پذيرا شود، براي او بهتر است و روزه داشتن براي شما بهتر است، اگر بدانيد. »شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْانُ هُديً لِلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَي وَ الْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمْ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كَانَ مَرِيضاً اَوْ عَلَي سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ اَيَّامٍ اُخَرَ يُرِيدُ اللهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكبِّرُ اللهَ عَلَي مَا هَدَئكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ«3 ماه رمضان ماهي است كه، قرآن براي راهنمائي مردم و نشانههاي هدايت و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده، پس آنكس كه در ماه رمضان در حَضَرْ باشد، روزه بدارد و آنكس كه بيمار يا در سفر باشد، روزهاي ديگري را بجاي آن روزه بگيرد، خداوند راحتي شما را ميخواهد، نه زحمت شما را، هدف اين است كه اين روزها را تكميل كنيد و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده بزرگ شماريد و شايد شكرگزاري كنيد.
روزه عامل مؤثري است، براي پرورش روح تقوي و پرهيزكاري در تمام زمينهها و ابعاد، انجام اين عبادت، با محروميت از لذائذ مادي و مشكلاتي كه از قبيل سحرخيزي و تشنگي و گرسنگي خصوصاً در مناطق گرمسير و روزهاي بلند سال با سختيها و مشقّاتي همراه است، تحمل آن انسان را قوي و با ثبات پرورش ميدهد.خداي متعال براساس لطف و محبت و عنايت خود به مؤمنان، آنان را مخاطب ساخته و حكم روزه را براي آنان، بيان نموده است در روايتي از امام صادق عليهالسّلام نقل شده كه حضرت، فرمودند: »لَذَّةُ مَا فِي النِّدَاءِ أزَالَ تَعَبَ الْعِبَادَةَ وَ الْعِنَاءَ« لذت خطاب »يَا اَيُّهَا الَّذِينَ اَمَنُوا« آنچنان است كه سختي و مشقّت اين عبادت را، از بين ميبرد.علاوه بر پرورش روح و استقامت جسم كه از طريق روزه بدست ميآيد، مستقيماً فوائد آن به خود روزهدار باز ميگردد، زيرا روزه، گرچه در ظاهر يك نوع سختگيري و محدوديت است، امّا سرانجامش راحتي و آسايش انسان ميباشد و نشانهاي است براي بزرگ شمردن خداي متعال و شكرگزاري در برابر نعمتهاي بيشماري كه او به ما عنايت فرموده است.
شكر چيست؟ و شرايط آن كدام است؟
انجام اين عبادت به هر حال تعظيم پروردگار است، اما شكر، كه همان صرف كردن نعمتها در جاي خود و بهرهگيري از آثار و فلسفههاي علمي روزه است، شرايطي دارد كه تا آن شرايط حاصل نشود، حقيقت روزه به عرصه ظهور نميرسد و مهمترين آن شرايط اخلاص كامل و شناخت حقيقت روزه و آگاهي از فلسفه آن است.
خصوصيات روزه داران
خصوصيات روزهدار حقيقي را چنين ميتوان بيان نمود.1- اهل ايمان و تقوا و پرهيزكاري است.2- مطيع امر خدا و رسول اوست.3- همواره بر محور اعمال خير ميچرخد.4- قرآن كريم را براي خود كتاب هدايت ميداند و از آن بهرهمند ميگردد.5- نسبت به نعمتهاي الهي شكرگزار است.6- همواره خداوند را با عظمت ياد ميكند.7- روح اخلاص در او پرورش يافته است.8- براي اجراي فرمان خداي متعال، شور و شوق زائد الوصف دارد.
فلسفه روزه و نتيجه آن
علي عليهالسّلام در بيان فلسفه روزه ميفرمايد: »وَالصِّيَامَ اِبْتِلَاءً لِإخْلَاصِ الْخَلْقِ«4 روزه را آزمايشي براي اخلاص بندگان خود قرار داده است. همچنين فرمود: »وَصَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَاِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ«5 روزه ماه رمضان، سپري است، در برابر مجازات خدا و در خطبه قاصعه كه يكي از معروفترين خطبههاي نهج البلاغه است از حضرتش روايت شده كه فرمود:خداوند بخاطر حفظ بندگانش از ظلم و ستم و كيد شيطان، با نماز، زكات و مجاهدت در گرفتن روزه واجب، آنان را حراست فرموده است، تا اعضاء و جوارحشان آرام و چشمهايشان خاشع و غرائز و تمايلات سركششان خوار و ذليل و قلبهاي آنها خاضع گردد و تكبر از آنها رخت بربندد.6بنابراين، اگر روزه با اخلاص و قصد قربت همراه شد، اين فائده را به دنبال خواهد داشت كه انسان را از گناه و معصيت باز دارد و در اين صورت، سپري در برابر آتش جهنم براي روزهدار مهيا ميسازد. علاوه بر مواردي كه ذكر شد براي روزه اثرات ديگري نيز متصور است، يكي در بُعد فردي و ديگري اثر اجتماعي روزه است.
اثرات روزه
اثرات فردي
روزه، روح انسان را لطيف و اراده انسان را قوي و غرائز او را تعديل ميكند و جسم او را سالم نگه ميدارد و او را بر هوسها و اميال و شهوات خود مسلط ميگرداند و با ايجاد محدوديتهاي موقّت به او مقاومت و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت عنايت ميكند و چون غرائز سركش را كنترل كند، به قلب انسان نور و صفا داده و انسان را از عالم حيوانيت، ترقي داده، به جهان فرشتگان صعود ميدهد و اينجاست كه حديث شريف نبوي »اَلصَّومُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ«7 روزه سپري در برابر آتش دوزخ است، معنا پيدا ميكند و در نتيجه انسان، به بهشت رهنمون ميگردد.در حديثي از رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلّم ميخوانيم: »اِنَّ لِلْجَنَّةِ بَاباً. يُدْعَي الرَّيَّانِ لاَيَدْخُل فِيهَا إِلاَّ الصَّائِمُونَ«8 بهشت دري دارد به ريّان – سيراب شده – كه تنها روزهداران، از آن وارد ميشوند.
اثر اجتماعي روزه
هشام بن حكم، علت تشريع روزه را از امام صادق عليهالسّلام سؤال فرمود، امام عليهالسّلام فرمودند: »روزه به اين دليل واجب شده است كه ميان فقير و غني مساوات برقرار گردد و اين بخاطر آن است كه، غني طعم گرسنگي را بچشد و نسبت به فقير اداي حق كند، چرا كه اغنياء معمولاً هرچه بخواهند براي آنها فراهم است، خدا ميخواهد ميان بندگان خود، مساوات باشد و طعم گرسنگي و درد و رنج را به اغنياء بچشاند، تا به ضعيفان و گرسنگان رحم كنند. «
روزه موجب شكيبائي و استقامت
براي پيشرفت و پيروزي بر مشكلات، دو ركن اساسي لازم است، يكي پايگاه نيرومند دروني و ديگري تكيهگاه محكم بيروني، قرآن كريم به اين دو ركن اساسي، تعبير »صَبْر« و »صَلَوة« را بيان نموده و ميفرمايد: »اِسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَي الْخَاشِعِينَ«9صبر، حالت استقامت و شكيبائي و ايستادگي در جبهه مشكلات است و نماز پيوندي است با خدا و وسيله ارتباطي است، با اين تكيهگاه محكم، كه روزه از مصاديق بارز صبر بشمار ميرود.
يكي از مختصات مؤمنان واقعي روزهداري است
قرآن كريم در بيان خصوصيات مؤمنان ميفرمايد: »التَّائِبُونَ الْعَبِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّجِدُونَ الْأَمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللهِ وَ بَشِّر الْمُؤمِنِينَ«10 مؤمنان كساني هستند كه توبه كنندگانند و عبادتكاران و سپاسگويان و سياحتكنندگان و ركوعكنندگان و سجدهآوران و آمران به معروف و نهي كنندگان از منكر و حافظان حدود الهي، پس بشارت بده، به اينچنين مؤمناني!»سَائِحُون« كساني هستند كه از يك كانون عبادت و پرستش به كانون ديگري رفت و آمد دارند از رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلّم روايت شده كه فرمود: »اَلسَّائِحُونَ اَلصَّائِمُونَ« سياحت كنندگان روزه دارانند.روزه كامل آن است كه انسان به هنگام روزه گرفتن زبان خود را از آلودگي به گناه و مكروهات حفظ كند و همچنين چشم خود را، از هرگونه آلودگي برگيرد چنانچه در حديثي از امام صادق عليهالسّلام ميخوانيم: »اِنَّ الصَّوْمَ لَيْسَ مِنْ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَحْدَهُ، اِنَّ مَرْيَمَ قَالَتْ اِنّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَانِ صَوْماً، أيْ صُمْتاً، فَاحْفِظُوا اَلْسِنَتَكُم وَ غَضُّوا أَبْصَارَكُمْ وَ لَاتُحَاسِدُوا وَ لَاتَنَازَعُوا« روزه تنها امساك از خوردني و نوشيدني نيست، مريم گفت: من براي خداوند رحمان روزهاي نذر كردهام، يعني سكوت را، بنابراين هنگامي كه روزه هستيد، زبان خود را حفظ كنيد و ديدگان خود را بر آنچه گناه است، ببنديد، نسبت به همديگر حسد نداشته باشيد و نزاع نكنيد.11همچنين از فاطمه زهرا سلاماللهعليها روايت شده كه فرمود: »مَايَصْنَعَ الصَّائِمَ بِصِيَامِهِ اِذَا لَمْ يَصِنْ لِسَانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوَارِحَهُ«12 بهرهاي نميبرد روزهدار، از روزهاش، تا زماني كه زبان و گوش و چشم و اعضا و جوارحش را صيانت و نگهداري نكند.
فائده روزه تقوي است
خداي متعال نتيجه روزه را بازگشت آثار اطاعت به انسان دانسته و پس از امر به روزه فرموده است »لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ«13 شايد پرهيزكار شويد، در واقع فائده روزه تقوي است و هر انساني بوسيله فطرت خود، اين معنا را درك ميكند كه اگر بخواهد با عالم طهارت و رفعت متصل شود و به مقام بلند كمال و روحانيت ارتقاء يابد، اولين چيزي كه لازم است به آن ملتزم شود اين است كه از افسارگسيختگي خود جلوگيري كند و بدون هيچ قيد و شرطي سرگرم لذتهاي جسمي و شهواني نگردد و خود را بزرگتر از آن بداند كه زندگي مادي را هدف بپندارد و از هر چيزي كه او را از پروردگار باز دارد و به غير او مشغول سازد، بپرهيزد.تقوي الهي، از راه روزه و خودداري از شهوات به دست ميآيد و نزديكترين راه و مؤثرترين رژيم معنوي و عموميترين آن بطوريكه همه مردم در همه اعصار بتوانند از آن بهرهمند شوند و نيز اهل دنيا و آخرت از آن سود ببرند، عبارت است از خودداري از خوردن و آشاميدن، كه شهوت شكم است و خودداري از شهوت جنسي و بر اثر ممارست و تكرار روز، در ايام خاص، به تدريج نيروي خويشتن داري از گناهان در انسان قوّت ميگيرد و نيز به تدريج بر اراده خود، مسلط ميشود، آن وقت در برابر گناهي عنان اختيار از كف نميدهد و نيز در تقرب به خداي سبحان، دچار سستي نميگردد.حصول تقوي الهي، بوسيله روزه كامل ميسر ميشود، كه روزه نفس و قلب برترين آنهاست و اين معنا از كلام اميرالمؤمنين علي عليهالسّلام استفاده ميشود، كه ميفرمايد:»صَوْمُ النَّفْسِ اِمْسَاكُ الْحَوَاسِ الْخَمْسِ عَنْ سَائِرِ الْمَأَثِمِ وَ خُلُّوالْقَلَبَ عَنْ جَمِيعِ اَسْبَابِ الشَّرِّ«14 روزه نفس امساك حواس پنجگانه است از تمام گناهان و خالي نمودن قلب از تمام اسباب شر است، همچنين فرمود: »صَوَمْ النَّفْسِ عَنْ لَذَّاتِ الدُّنْيَا أَنْفَعُ الصِّيام«15 سودمندترين روزهها، روزه نفس است از لذّتهاي دنيا و همچنين فرمود: »صَوْمُ الْقَلْبِ خَيْرٌ مِنْ صِيامُ الْلِّسَانِ وَ صِيامُ الْلِّسَانِ خَيرٌ مِنْ صِيامُ الْبَطْنِ«16 روزه قلب از روزه زبان برتر است و روزه زبان، از روزه شكم برتر ميباشد و همچنين فرمود: »صِيامُ الْقَلْبِ عَنِ الْفِكرِ فِي الْأَثَامِ أَفَضَلُ مِن صِيامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَّعَامِ«17 روزه قلب از فكر كردن در گناهان بافضيلتتر است از روزه شكم از غذا.
حكم روزه نشانه فضيلت اُمت اسلام
از امام صادق عليهالسّلام روايت شده كه فرمود: خداوند روزه ماه رمضان را بر هيچيك از اُمتهاي پيش از ما، واجب نكرده است.راوي ميگويد: از امام عليهالسّلام از آيه »يَا اَيُّهَا الَّذِينَ َامَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَام … « سؤال كردم، حضرت فرمود: خداوند روزه ماه رمضان را بر پيامبران گذشته واجب گردانيده بود، نه بر اُمتهاي آنان، پس اين اُمت را به ماه رمضان برتري داد و وجوب روزه آن را بر رسول خدا و بر اُمت آن حضرت قرار داد.همچنين امام سجاد عليهالسّلام ميفرمايد: »بار خدايا تو از كارهاي برگزيده و واجبات مخصوصه، ماه رمضان را قرار دادي، پس ما را بوسيله آن ماه، بر همه اُمتها برگزيدي و به فضل و برتري آن، ما را غير از آن ملتها قرار دادي (بر آنان فضيلت بخشيدي) «در دومين جمله از دعاي امروز ميخوانيم: »وَ قِيامِي فِيهِ قَيَامَ الْقَائِمِينَ« و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعي مقرر فرما، نماز، يكي از فروع دين است كه به عنوان عمود و ستون دين مطرح شده و اين مطلب جايگاه والاي آن را ميرساند، لذا در اينجا نمازِ نمازگزاران واقعي از خدا درخواست شده و بايد بررسي نمود، تا ببينيم نماز واقعي چيست؟ و نمازگزاران واقعي چه كساني هستند؟ و چه ويژگيهائي دارند؟
نمازگزاران واقعي
حال نمازگزار، حال عاشق و معشوق است و عاشق در حركات عاشقانه نبايد در شيوه عشق بازي، مقدمات ترتيب دهد و نتيجه بگيرد، زيرا حركات و رفتار او از روي تفكر و مقدمات نيست، بلكه حقيقت عشق، آتشي است كه از قلب عاشق زبانه ميكشد و بر ظاهر او سرايت ميكند و همان عشق قلبي، بصورت عشقبازي تجلّي مينمايد، كسي كه مجذوب مقام و عظمت خداوند متعال و عاشق جمال اوست، دوستي و محبتش نسبت به محبوب در نماز ظاهر ميشود.در روايت، حال اميرالمؤمنين عليهالسّلام را در نماز چنين بيان ميكند؛ آن حضرت هرگاه وقت نماز ميرسيد، بر خود ميلرزيد و رنگ به رنگ ميشد، از آن حضرت پرسيدند، شما را چه ميشود؟ ميفرمود:»وقت اداي امانت خدا فرارسيده، همان امانتي كه خداوند به آسمانها و زمين عرضه داشت و آنها از برداشتن آن امتناع كردند، ولي انسان آن را برداشت و من نميدانم آيا امانتي را كه به عهده دارم نيكو ادا خواهم كرد يا نه«18همچنين است حال امام سجاد، آنگونه كه امام صادق عليهالسّلام فرمود: »كَانَ عَلِيُّ بْنِ الْحُسَيْنِ اِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاةَ إِقْشَعَرَّ جِلْدَهُ وَاصْفَرَّ لَوْنَهُ وَارْتَعَدَّ كَالسَّعْفَةِ« علي بن الحسين عليهالسّلام، هنگامي كه وقت نماز ميرسيد، پوست بدنش ميلرزيد و رنگ از رخسارش ميپريد و مانند بيد مجنون به لرزه در ميآمد.19
از امام علي عليهالسّلام، روايت شده كه فرمود: »اِذَا قَامَ اَحَدُكُم اِلَي الصَّلَوةِ فَلْيَصَلِّ صَلَوةَ مُوَدِّعٍ«20 هنگامي كه يكي از شما براي نماز قيام ميكند مانند كسي نماز بخواند كه براي آخرين بار ميخواهد با نماز خداحافظي كند.
نماز حضرت فاطمه سلاماللهعليها
حضرات معصومين عليهمالسّلام در تمام امور براي بشريت اسوه و الگوي مناسب ميباشند و خصوصاً سيره و روش آنان در عبادات و به ويژه نماز، شنيدني است، پيامبر خدا صلياللهعليهوآلهوسلّم در خبري طولاني كه به ذكر مصائب و ظلمهائي كه بر اهل بيت طاهرينش ميرود، به بيان شأن و منزلت حضرت زهرا سلاماللهعليها پرداخته و نماز زهرا را، چنين توصيف ميكند:»هنگامي كه فاطمه بخاطر عظمت پروردگارش به نماز ميايستد، نورش بر ملائكه آسمانها پرتوافكن ميشود، مانند نور ستارگان كه بر اهل زمين ميتابد و خداوند متعال، به ملائكه ميفرمايد: اي ملائكه من، بسوي فاطمه سيد و سرور قصدكنندگان، كه مرا قصد نموده، بنگريد، او قيام كرده و براي نماز بخاطر عظمت و كبريائي من، به پا خواسته است و اعضاء و جوارحش بخاطر خوف و خشيت من ميلرزد و با تمام وجودش، به عبادت من روي آورده است، شاهد باشيد كه من شيعيان و پيروان او را از آتش جهنم در امنيت قرار دادم.«21
غافلين چه كساني هستند؟
در عبارت ديگري از دعاي امروز ميخوانيم »وَ نَبِّهْنِي فِيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِينَ« و مرا از خواب غافلان، هوشيار و بيدار ساز، لذا بايد ديد غافلان چه كساني هستند؟ و منظور از خواب غفلت چيست؟ آن را بشناسيم و از آن بپرهيزيم.يكي از مسائلي كه سرمنشأ كفر و عناد ميشود، مغرور شدن به زندگي دنياست و چون انسان به زندگي دنيا وابسته شد، اين وابستگي موجبات قطع رابطه آدمي با آخرت و انكار معاد و كفر ورزيدن، به انبياء را فراهم ميآورد، قرآن كريم اين دسته از مردم را در زمره غافلان قرار داده و ميفرمايد: »يَا مَعْشَرَ الْجِنَّ وَ الْأنْسِ اَلَمْ يأتِكُمْ رَسُلٌ مِنْكُم يقُصُّونَ عَلَيْكُمْ َايَاتِي وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَي اَنْفُسِنَا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَيَوةُ الدُّنْيَا وَ شَهِدُوا عَلَي اَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ ذَلِكَ أَنْ لَمْ يَكُنْ رَبُّكَ مِهْلِكَ الْقُرَي بِظُلْمٍ وَ اَهْلُهَا غَافِلُونَ«22 اي گروه جنيان و آدميان! مگر پيامبراني از خودتان بسوي شما نيامدند، كه آيههاي ما را براي شما ميخواندند و شما را به ديدار اين روزتان بيم ميدادند، گويند عليه خويش گواهي ميدهيم، زندگي دنيا فريبشان داده بود و عليه خويش گواهي دهند كه كافر بودهاند، آن بخاطر اين است كه، پروردگارت اين دهكدهها را در آن حال كه مردمش بيخبر و غافل بودند هلاك نميكرد.شايد مفهوم آيه چنين است، آنچه كه ما در خصوص ارسال رسل و ابلاغ آيات خدائي و انذار و عذاب روز قيامت بيان داشتيم براي اين بود كه بدانيد سنت ما چنين نيست كه اهل دهكدهها را قبل از آنكه خواسته خود را گوشزدشان كنيم و آنان مخالفت كنند، هلاك نموده و به غضب خود دچار سازيم، گو اينكه، اينگونه افراد به قضاي الهي و اينكه خداوند ايشان را اولياي شيطانهائي از خود و از جن قرار داده، بدبخت هستند ولكن چنين هم نيست كه سلب قدرت و اختيار از آنان نموده باشد، بلكه اين گروه شرك و معصيت را به اختيار خود برگزيدند.پس خداوند پيامبراني را از جنس خودشان بسوي آنها گسيل داشت و آن پيامبران آيات او را بر ايشان خوانده و از لقاي روز حساب انذارشان نمودند، آنگاه آنان به مقتضاي همان بدبختي و شقاوت به انبياء كفر ورزيده و از شقاوت و طغيان خود دست برنداشتند خداوند هم حكم كرد كه آتش منزلگاهشان باشد، پس اين خودشانند كه از روي علم و اراده خواهان هلاكتند و خداوند ايشان را در حال غفلت هلاك نكرده تا كسي بگويد، خداوند به ايشان ظلم كرده است.در واقع اين گروه با اختيار و اراده خود دستورات انبياء و انذار آنان را ناديده گرفته و تعمداً خود را به غفلت زدهاند.
غفلت از قرآن و دستورات آن
نزول قرآن كريم، آن هم به زبان عربي فصيح، همراه با بسياري از جزئيات و كليات شريعت، خود حجتي است، براي تمام افراد، تا به بهانه اينكه ما به شريعت الهي، آگاهي نداشتهايم، از احكام و فرامين الهي غفلت ننموده و سر باز نزنيم، قرآن كريم كتاب پربركتي است كه از ناحيه خداي متعال نازل شده تا از آن پيروي كنيم و در سايه پيروي از قرآن مورد رحمت پروردگار قرار گيريم.خداي متعال اين كتاب آسماني را چنين توصيف ميكند: »وَ هَذَا كِتَابٌ اَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ اَنْ تَقُولُوا إنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَي طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَ اِنْ كُنَّا دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ«23 و اين كتابي است پربركت كه ما نازلش كرديم تا پيرو آن باشيد و پرهيزكاري كنيد، شايد شما را رحمت كنند و تا نگوئيد، كتاب آسماني فقط بر دو دسته پيش از ما، يعني يهود و نصاري، نازل شده بود و ما از خواندن آن غافل بوديم.چه تأسفانگيز است وقتي انسان گروهي از مسلمانان را ميبيند با اينكه آيات قرآن را ميشنوند و خوانده و ميخوانند ولي خود را به تغافل زده گويا اصلاً قرآن براي هدايت آنان نازل نشده است.
غفلت از معجزات الهي
در قرآن كريم به اجمال آنچه كه بين موسي و فرعون در ايامي كه موسي عليهالسّلام در ميان قوم فرعون به سر ميبرده، و جريان داشته و آن خاطراتي را كه وي پس از دعوت آنان، به دين توحيد و نجات دادن بنياسرائيل داشته و آن معجزاتي را كه يكي پس از ديگري، براي آنها آورده، تا آنجا كه خداي متعال او و بني اسرائيل را نجات داده و فرعون و لشكريانش را هلاك مينمايد اشاره ميكند و علت غرق شدن فرعون و قومش را چنين بيان مينمايد:»فأنْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِاَنَّهُمْ كَذَّبُوا بَِايَاتِنَا وَ كَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ«24 پس از آنها انتقام گرفتيم، براي آنكه آيههاي ما را تكذيب كرده و از آنان غافل مانده بودند. در واقع تكذيب آيات و معجزات الهي و عهد شكني آنان و غفلت از پيمان و عهدي كه با موسي عليهالسّلام و خداي خويش كرده بودند، موجب نابودي و هلاكت و غرق شدن آنان در رود نيل گرديد.
تكبر و خودبرتربيني
از جمله عواملي كه موجب غفلت و ضلالت و گمراهي ميشود، تكبر در روي زمين و خودنمائي و خوار شمردن بندگان خدا و زير دست قرار دادن آنان، از روي خودبرتربيني است كه نشانهاي از نشانههاي متكبران است، متكبراني كه به دليل كبر و خودبرتربيني اصرار بر كفر خود و تكذيب آيات الهي دارند و با اسباب رشد و هدايت به مبارزه برخاسته و راه سركشي و گمراهي را در پيش ميگيرند و از روي قصد و عمد اين راه انحرافي را طي ميكنند و هيچ عذري از قبيل خطا و جهل ندارند، ليكن اين كجرويها از آثار و نشانههاي تكذيبي است كه به آيات خدا نموده و از آن غفلت ميورزند »ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بَِايَاتِنَا وَ كَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ«25
غفلت از پيمان اوليه انسان
خداي متعال از بشر در عالم »ذر« بر ربوبيّت خود، پيمان گرفته است، تا فقط او را پروردگار خود، بدانند و آنها بر اين پيمان گواهي دادهاند ولي در قيامت وقتي از آنان از اين عهد و پيمان سؤال ميشود، ميگويند ما از آن غافل بوديم، از آنجا كه اين مطلب از دقيقترين موضوعات قرآني از حيث معنا و از زيباترين آيات از نظر نظم و اسلوب ميباشد، از بيان آن خودداري كرده و شما خواننده محترم، ميتوانيد براي اطلاع بيشتر به تفسير الميزان در ذيل آيات 172 تا 174 از سوره اعراف مراجعه فرمائيد.
غفلت از ابزار شناخت و كاربرد صحيح آنها
قرآن كريم نتيجه و غايت آفرينش جن و انس را بطور عام، آفرينش خلق رحمت كه همان بهشت آخرت است، مطرح نموده، ولي عده كثيري بر اثر سوء اختيار و اراده خود، راه بهشت را بر خود سد ميكنند و روانه جهنم ميگردند، گويا هدف خلقت آنان جهنم بوده است.اين گروه از جن و انس همان كساني هستند كه، تمامي ابزار شناخت و معرفت به حق و حقيقت را خداي متعال در اختيارشان قرار داده ولي از آنان غافل شده و به مرتبه سُفلاي وجودشان كه بعد حيواني است، رهسپار ميگردند و از حيوانات نيز پستتر شده و به جائي ميرسند كه خداي متعال از آنان تعبير به غافلان ميكند » وَ لَقَدْ ذَرَأنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْاِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَايَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ اَعْيُنٌ لَايُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ اَذَانٌ لَايَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ اَضَلّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ«26 بسياري از جن و انس را براي جهنم آفريديم، برايشان دلهائي است كه با آن فهم نميكنند، چشمها دارند كه با آن نميبينند و گوشهائي كه با آن نميشنوند، ايشان چون چهارپايانند، بلكه گمراهترند، ايشان همانا غفلتزدگانند.»نكته تشبيه آنان به چهارپايان، شايد اين باشد كه آنها تنها به خور و خواب و شهوت جنسي ميپردازند، درست همانند ملتهائي كه تحت شعارهاي فريبنده انساني آخرين هدف عدالت اجتماعي و قوانين بشري را رسيدن به آب و نان و يك زندگي مرفه مادي ميپندارند، آنچنان كه علي عليهالسّلام در نهج البلاغه ميفرمايد: »كَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا، اَوْ الْمُرْسَلَةِ شُغْلُهَا تَقَمَّمُهَا«27 همانند حيوان پرواري كه تنها به علف ميانديشد و يا حيوانات ديگري كه در چراگاهها رها شدهاند و از اين طرف و آن طرف، خرده علفي برميگيرند.به تعبير ديگر گروهي مرفهند، همچون گوسفندان پرواري و گروهي نامرفه، مانند گوسفنداني كه در بيابانها در به در دنبال آب و علف ميگردند و هر دو گروه هدفشان جز شكم چيزي نيست.آنچه در بالا گفته شد، ممكن است درباره يك فرد صادق باشد و يا درباره يك ملت، ملتهائي كه انديشههاي خود را از كار انداخته و به سرگرميهاي ناسالم روي آوردهاند، ولي در ريشههاي بدبختي خود نميانديشند و به عوامل ترقي فكر نميكنند، نه گوش شنوا دارند و نه چشم بينا، آنها نيز دوزخي هستند، نه تنها در دوزخ قيامت، بلكه در دوزخ زندگي اين دنيا نيز گرفتارند. «28
غفلت از ياد خدا
ياد و ذكر خداي متعال براي هر انساني در تمام لحظات زندگي لازم و ضروري است، ياد و ذكري كه توأم با نوعي »تَضَرُّعْ« ميل و رغبت به نزديك شدن به ساحت مقدس باري تعالي باشد و همچنين توأم با »خُفْيَة« پرهيز و ترس باشد يعني همواره، انسان بايد اسماء و صفات جمال و جلال الهي را ياد كند و چنين يادي كه دربرگيرنده تمام اسماء حسني الهي باشد، اعم از صفات جمال و جلال، صورت نميگيرد، مگر اينكه توأم با تضرع و خفية و رغبت و ترس باشد و كسي كه از ياد خداي متعال اعراض كند، در واقع از غافلان خواهد بود، غافلاني كه غفلت در آنها استقرار يافته، چرا كه اگر انسان بواسطهاي نيز غفلت از ياد خدا بر او عارض شد، بايد مجدداً به ذكر و ياد خدا مبادرت ورزد و نگذارد غفلت، در دل او مستقر شود.
خداوند تبارك و تعالي، ما را به اين مهم، امر نموده و ميفرمايد: »وَاذْكُرْ رَبَّكَ وَ نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً و دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْأَصَالِ وَ لَاتَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ«29 پروردگار خويش را به زاري و بيم، در ضمير خود و به آواز غير بلند، بامداد و شامگاه ياد كن و از غفلت زندگان مباش.يكي از آثاري كه غفلت از ياد خدا و اعراض از ذكر او دارد، معيشت ضنك، يا تنگي معيشت در دنيا است و عدم درك و بينش صحيح نسبت به آيات الهي و كوري در آخرت را به دنبال دارد »وَ مَنْ أَعْرِضْ عَنْ ذِكْرِي فَاِنَّ لَهُ مَعِيشَتاً ضَنْكاً وَ نَحْشُرْهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَي«30 و كسي كه از ياد من، رويگردان شود، زندگي سخت و تنگي خواهد داشت و در روز قيامت، نابينا محشور ميشود، گاهي درهاي زندگي به روي انسان بكلي بسته شده و دست به هر كاري ميزند، با درهاي بسته روبرو ميگردد، كه از اين حالت به ضيق يا تنگي معيشت تعبير ميشود و منظور از »معيشت ضنك« نيز همين ميباشد.یعني عامل مهم بدبختي انسانها فراموشي و غفلت است قرآن كريم در مورد منافقان ميفرمايد »نَسُوا اللهَ فَنَسِيَهُمْ«31 آنها خدا را فراموش كردند و خدا نيز آنها را فراموش نمود و رحمتش را از آنها قطع كرد.همچنين ميفرمايد: »اِنّ الّذين يُضلّون عن سبيل اللهِ لهم عذابٌ شديدٌ بما نسوا يوم الحساب«32 كساني كه از راه خداوند گمراه ميشوند، عذاب شديدي به خاطر فراموش كردن روز حساب، دارند و اين بلاي بزرگي است كه انسانهاي فراموشكار و غافل از ياد خدا، به آن دچار ميشوند، تا آنجا كه حتي خويشتن و ارزشهاي وجودي خويش را فراموش كرده و در زمره فاسقان درميآيند »وَ لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللهَ فَأَنْسَاهُمْ اَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ«33 همانند كساني نباشيد كه خدا را فراموش كردند، خداوند خودشان را نيز از يادشان برد، آنها فاسقانند.
غفلت از روز قيامت و لقاءالله
يكي از موارد غفلت، فراموش روز قيامت و لقاي پروردگار است، كه موجب راضي شدن به حيات چند روزه دنيا ميگردد و به اندوختههاي مادي پست دنيوي دلبستگي پيدا ميكنند و به جاي اينكه، ذكر و ياد خدا و شوق به لقاي پروردگار، موجب آرامش دلهاي آنها گردد، اين ظواهر مادي دنيا را مايه آرامش و تسكين خود ميدانند، خداوند جايگاه اين افراد را به خاطر غفلتي كه ورزيدهاند، در جهنم دانسته و ميفرمايد: »اِنَّ الَّذِينَ لَايَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَ رَضُوا بِالْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ أَطْمَاَنُّو بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ َايَاتِنَا غَافِلُونَ اُولَئِكَ مَأْويهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ«34
غفلت از پندها و عبرتهاي تاريخ
يكي از درسهاي بزرگ تاريخ داستان حضرت موسي عليهالسّلام و فرعون است فرعوني كه آن همه جاه و جلال ظاهري در روي زمين براي خود فراهم كرده و به استثمار و استعمار انسانها ميپرداخت و خود را پروردگار بزرگ جهانيان ميناميد.خداي متعال در مقابله با او، او را ذليل و خوار نموده و در رود نيل غرق ميكند و بعد بدن او را از آب بيرون مياندازد، تا عبرتي باشد براي انسانها. انسانهائي كه از نفس حقيقي خود غافل مانده و فكر ميكنند، هرچه هست در اين بدن است، حال بايد به بدن بيجان و متعفن فرعون بنگرند و به خود آيند و آفريننده جان و جهان هستي را، عبادت كنند، ولي متأسفانه بسياري از انسانها، اين درسها و پندهاي تاريخ را ميبينند، ولي از آن عبرت نگرفته و از جمله غافلان ميباشند.در حديثي از پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلّم ميخوانيم: »غافلترين مردم كسي است كه از دگرگون شدن دنيا، اندرز نگيرد.«
غفلت از ايمان به سبب حب دنيا
حب دنيا و دلبستگي به آن، موجب بريدن از دنياي ديگر ميشود و اين دوستي اگر پررنگ شود، ايمان فرد را زائل كرده و او را به ارتداد و كفر ميكشاند. سينه و قلبي كه جايگاه ايمان است، ممكن است به سبب غفلت از آن، مورد وسوسههاي نفس و شيطان قرار گيرد و حب دنيا و شهوات در نزد آن زيبا جلوه داده شود، تا جائي كه زيبائيهاي آخرت، ديگر براي آن ارزشي نداشته باشد و اينجاست كه ايمان، از خانه قلب رخت بسته و جاي خود را به كفر ميدهد، سينهاي كه بر روي كفر گشوده شد، مورد غضب خداي متعال قرار گرفته و صاحب چنين نفس و قلبي به عذاب عظيم الهي دچار ميگردد و ايمان زائل نميشود، مگر بواسطه غفلت از ايمان، نتيجه اين غفلت براي قلب همان مهر و موم شدن ابزار و وسائل شناخت است و انسان را از معرفت به حق و كمال محروم ميسازد و اين غفلت حقيقتاً در آخرت، موجب زيان و خسران خواهد بود.
پيروي از غافلان موجب غفلت است
قرآن كريم ما را امر ميكند »با كساني كه بامداد و شامگاه پروردگار خويش را ميخوانند و رضاي او را ميجويند با شكيبائي قرين و همراه باشيم و ديدگان را به جستجوي زيور زندگي دنيا معطوف ننموده و از كسي كه دلش از ياد خدا غافل است و از هوس خود پيروي ميكند و زيادهروي مينمايد اطاعت نكنيم«35 پر واضح است انسان با هر گروه و دستهاي كه همگام و همراه شود رنگ و بوي آنان را به خود ميگيرد.
هر فردي از اجتماع اطراف خويش، اثرپذيري دارد، اگر بندگان مخلص و مؤمن الهي را سرمشق و الگو قرار دهد و سعي كند، راه و روش آنان را در پيش گيرد، انساني ميشود الهي و ربّاني و اگر به دنياپرستان زيادي خواه و زيادي طلب چشم بدوزد، اين چشم دوختن و دلبستگي او را از ياد خدا غافل ساخته و او را از مراتب بالاي انسانيت به زير كشيده و در منجلاب ماديّات غوطهور ميسازد.
صفات غافلان از نظر علي عليهالسّلام
علي عليهالسّلام، بعضي از صفات گمراهان و غافلان را چنين برميشمرد: او در اين چند روز كه خدا مهلتش داده با غافلان و بيخبران در راه هلاكت قدم مينهد و تمام روزها را با گنهكاران به سر ميآورد، بدون اينكه در طريقي گام نهد كه او را به حق رساند و يا پيشوائي را برگزيند كه قائد و راهنمايش باشد، تا به آن هنگام كه خداوند كيفر گناهانشان را به آنها نشان داده و آنان را از پشت پردههاي غفلت بيرون آورد، به استقبال آن چه پشت كرده، يعني سراي ديگر شتافتند و از آنچه روي آورده، يعني سراي دنيا، روي برتافتند، آنچه را طلب نمودند به آن رسيدند و نفعي از آن نبردند و از اموري كه به دست آوردند، لذّتي نچشيدند.من شما و خويشتن را از چنين وضعي برحذر ميدارم. هركس بايد از خويشتن بهره گيرد، زيرا شخص بصير و بينا آن است كه بشنود و بينديشد و ببيند و عبرت گيرد و از آنچه موجب عبرت است، نفع برد، سپس در جاده روشني گام نهد و از راههائي كه به سقوط و گمراهي و شبهات اغواكننده منتهي ميشود، دوري جويد.36در پايان دعاي امروز ميخوانيم »وَهَبْ لِي جُرمِي فِيهِ يَا اِلَهَ الْعَالَمِينَ وَاعْفُ عَنِّي يَا عَافِياً عَنِ الْمُجْرِمِينَ« كه در خصوص بخشش گناهان و عفو و غفران الهي در شرح دعاي روزهاي آينده مطالبي را ارائه خواهيم نمود.