اَللّـهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ نَصِيباً مِنْ رَحْمَتِكَ الْواسِعَةِ خدايا مرا نصيبي كامل، از رحمت واسعه خود عطا فرماوَ اهْدِني فِيهِ لِبَراهِينِكَ السَّاطِعَةِو به ادلّه و براهين روشن خود، هدايت فرماوَ خُذْبِنَا صِيتِي إِلَي مَرْضَاتِكَ الْجَامِعَةِو پيشاني مرا بگير و به رضـا و خشـنودي كه جامع هر نعمت است، سوق ده
بِمُحَبَّتِكَ يَا اَمَلَ الْمُشْتَاقِينَ.به حـق دوستي و محبتت، اي آرزوي مشتاقان.
مفهوم رحمت
»رحمت« نرمخويي و نرمي است كه نيكي كردن به طرف مقابل را اقتضا ميكند، گاهي درباره مهرباني و نرمدلي بطور مجرد و گاهي در معني احسان و نيكي كردن كه جداي از رقت است بكار ميرود، هر گاه خداي تعالي به اين واژه توصيف شود، چيزي جز احسان مجرد و بدون رقت و رحمدلي نيست و از اين معني است كه بيان شده »اِنَّ الرَّحْمَةَ مِنْ اللهِ اِنْعَامٌ وَ اِفْضَالٌ وَ مِنْ الْاَدَمِييّنَ رِقَّةٌ وَ تَعَطَّفٌ« رحمت از سوي خداوند نعمت دادن و بخشايش است و از آدميان شفقت و مهربانيست.خداي متعال رحمانالدنيا و رحيمالاخره است، از اين رو كه احسان و بخشش او در دنيا مؤمن و كافر را شامل شده و آنها را فرا ميگيرد و در آخرت ويژه مؤمنين است، همانگونه كه فرمود: »رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَئٍ فَسَأَ كْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ«1 »رحمت عام خداوند در دنيا شامل مؤمنين و كافرين است و در آخرت ويژه مؤمنين و پرهيزكاران ميباشد. «2
معناي رحمت واسعه الهي چيست
رحمت واسعه پروردگار ممكن است ، اشاره به نعمتها و بركات دنيوي و يا اشاره به رحمتهاي مادي و معنوي باشد، درهاي رحمت الهي به روي همگان گشوده و اين خود مردماند كه بايد تصميم بگيرند و از اين در وارد شوند و اگر كساني شرايط ورود به آنرا فراهم نسازند، دليل بر تقصير خود آنهاست، نه محدود بودن رحمت خدا، ولي براي اينكه افرادي گمان نكنند، رحمت پروردگار عموميت آن بدون قيد و شرط است ، اضافه ميكند من بزودي رحمتم را براي كساني كه سه كار انجام ميدهند مينويسم، كنايه از اينكه حتمي و قطعي ميكنم:اول: آنها كه تقوي پيشه كنند، كه اشاره به پرهيز از هرگونه گناه و آلودگي است.
دوم: آنها كه زكات ميپردازند.سوم: آنها كه به آيات الهي ايمان ميآورند.ابي الهاشم جعفري ميگويد: از امام باقر عليهالسّلام شنيدم كه فرمود: »اِنَّ اللهَ لَيَعْفُوَ يَوْمَ الْقِيَمَةِ عَفْواً يُحِيطُ عَلَي الْعِبَادِ حَتَّي يَقُولَ اَهْلَ الشِّرْكِ وَ اللهِ رَبَّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ« روز قيامت خداوند چنان ميبخشد كه عفو و بخشش او تمام بندگان را فرا ميگيرد، تا اينكه مشركان ميگويند، به خدا سوگند ما مشرك نبودهايم.3همچنين روايت شده كه، امام صادق عليهالسّلام فرمود: »اِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَمَةِ نَشَرَاللهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي رَحْمَةً حَتَّي يَطْمَعَ اِبْلِيسُ فِي رَحْمَتِهِ تَعَالَي وَ تَقّدَّسَ« روز قيامت كه ميشود خداوند رحمتش را تا انجا گسترش ميدهد، كه شيطان در رحمت او طمع ميكند.4از امام صادق عليهالسّلام روايت شده كه، فرمود: »لَايُهْلِكُ مُؤمِنٌ بَيْنَ ثَلَاثَ خِصَالٍ شَهَادَةَ اَنْ لَا اِلَهَ اِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ وَ شَفَاعَةَ رَسُولُ اللهِ صَلَي اللهُ عَلَيْهِ وَ اَلِهِ وَسِعَةَ رَحْمَةِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ«5 هلاك نميشود مؤمن اگر سه خصلت را دارا باشد:1- به وحدانيت خداوند متعال شهادت دهد و براي او شريكي قائل نشود.2- به رحمت واسعه الهي، معتقد و اميدوار باشد.3- به شفاعت رسول خدا، اميد داشته باشد.
موجبات رحمت
در آيات و روايات متعددي، آنچه موجب رحمت خداي متعال ميشود، اشاره شده كه در اينجا به بعضي از موارد آن اشاره ميكنيم، شايد براي اهل خرد و انديشه و تقوي و عمل مفيد واقع شود.1- نيكوكاري: همانگونه كه قرآن كريم ميفرمايد: »اِنَّ رَحْمَةَ اللهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ«6 همانا رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است.2- ايمان و چنگ زدن به حبلالله: قرآن كريم در اين زمينه ميفرمايد: »فَاَمَّا الَّذِينَ اَمَنُوا بِاللهِ وَاعْتَصِمُوا بِهِ فَسُيدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَ فَضْلٍ وَ يَهْدِيهِمْ اِلَيْهِ صِرَاطاً مُسْتَقِيماً«7 پس كساني كه به خدا گرويدند و به او متوسل شدند، بزودي آنها را به جايگاه رحمت و فضل خود، يعني بهشت ابدي وارد كند و به راه راست كه همانا راه سعادت و كمال است رهبري نمايد.3- صبر در برابر مصائب: »وَ بَشِّر الصَّابِرِينَ الَّذِينَ اِذَا اَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَيهِ رَاجِعُونَ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ«8 آنانكه چون به حادثه سخت و ناگواري دچار شوند، صبوري پيش گرفته و گويند ما به فرمان خدا آمدهايم و باز به سوي او رجوع خواهيم كرد، آن گروهند، مخصوص به درود و الطاف الهي و رحمت خاص خداوند و آنها به حقيقت، هدايت يافتگانند.4- اطاعت از خدا و رسول: »وَ أَطِيعُوا اللهَ و الرّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ«9 اطاعت كنيد خدا را و رسولش را شايد مورد رحمت واقع شويد.5- پيروي از قرآن: »وَ هَذَا كِتَابٌ اَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَكُمْ تُرْحَمُونَ«106- اقامه نماز و پرداخت زكات: »وَ اَقِيمُوا الصَّلَوةَ وَ أَتُوا الزَّكَوةَ و اَطِيعُو الرَّسُولَ لَعَلَّكُم تُرْحَمُونَ«11 نماز به پاي داريد و زكات بدهيد و از رسول خدا اطاعت كنيد شايد مورد رحمت و لطف خدا واقع شويد.7- استغفار: »لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ«12 اگر از خداوند طلب آمرزش نماييد، شايد مورد رحمت او واقع شويد.8- ذكر خدا: علي عليهالسّلام ميفرمايد: با ذكر خدا موجبات رحمت خدا را فراهم سازيد.9- گذشت: علي عليهالسّلام فرمود: با عفو و گذشت رحمت پروردگار نازل ميشود.10- بذل و بخشش: از علي عليهالسّلام روايت شده كه فرمود: »بِبَذْلِ الرَّحْمَةَ تَسْتَنْزِلُ الرَّحْمَةَ« با بخشش از روي رحمت موجبات نزول رحمت الهي را فراهم سازيد.11- ترحم بر ضعيفان: علي عليهالسّلام فرمود: »رَحْمَةُ الضُّعَفَاءُ تَسْتَنْزِلُ الرَّحْمَةَ« با ترحم و مهرباني به ضعيفان، موجبات نزول رحمت خدا فراهم ميشود.12- ترحم بر خود و خلق خدا: مردي به رسول خدا عرض كرد: اُحِبُّ اَنْ يَرْحَمَنِي رَبِّي؟ دوست دارم كه پروردگارم بر من، ترحم كند حضرت فرمود: »أِرْحَمْ نَفْسَكَ وَ ارْحَمْ خَلْقَ اللهِ يَرْحَمَكَ اللهُ« بر خودت و خلق خدا ترحم نما، تا مورد رحمت خدا واقع شوي.13
رحمت الهي شامل چه كساني ميشود
كسي كه قدر و منزلت خود را بشناسد و از آن تعدي نكند.كسي كه مراقب گناه خود باشد و خائف از پروردگار خويش.كسي كه از گناهان خود به توبه روي آورد.كسي كه تفكر كند و از سرگذشت يتيمان عبرت بگيرد.كسي كه موعظه و نصيحت پذير باشد.كسي كه صبر را در دوران زندگي و تقوي را براي آخرت خود مهيا سازد.كسي كه داراي بهترين عملها باشد.كسي كه بر هواي نفس خود غلبه كند و دنيا در نظرش، كوچك باشد.كسي كه ميل و رغبت به سوي خدا داشته باشد.كسي كه زياد تفكر كند و شب زندهداري نمايد.كسي كه به خدا تقرب جويد و نزد او به گناهان اعتراف كند.كسي كه حقي را زنده بدارد و باطل را از بين ببرد و جور و ستم را نابود و عدل را بر پا سازد.كسي كه از محرمات الهي بپرهيزد و ورع داشته باشد.
مفهوم هدايت
در عبارت ديگري از دعاي امروز ميخوانيم »وَ اهْدِنِي فِيهِ لِبَرَاهِينِكَ السَّاطِعَةِ« خدايا مرا به ادله روشن و براهين خود هدايت فرما. هدايت، در لغت به معناي راهنمايي با لطف و مهرباني كردن است، اما هدايت خداي متعال براي انسانها چهار وجه دارد:اول: هدايت عمومي كه به مقتضاي آفرينش هر موجودي قرار گرفته است و در انسانها هر مكلفي و انسان بالغي بوسيله عقل و هوش و معارف و علوم به ناچار به آن هدايت وابسته است كه همان هدايت تكويني است.دوم: هدايت كه به مقتضاي نيازهاي فردي و اجتماعي انسانها از زبان پيامبران و با رساندن پيام خداوند به مردم، به صورت قرآن و كتابهاي آسماني ديگر نازل شده است، كه همان هدايت تشريعي است. همانگونه كه قرآن كريم ميفرمايد: »وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا«14 از خود مردم اماماني كه به امر ما آنها را هدايت كنند، قرارداديم.سوم: هدايت توفيقي: اين قسم از هدايت، اختصاص به كساني دارد كه خود در راه هدايت و به كمال رسيدن، حركت كرده باشند، چنانچه قرآن كريم ميفرمايد: »وَالَّذِينَ اهْتَدَوا زَادَهُمْ هُدًي«15 كساني كه راه هدايت را پيشه كنند، بر هدايتشان ميافزاييم و همچنين ميفرمايد: »وَ مَنْ يُؤمِنْ بِاللهِ يَهْدِ قَلْبَهُ«16 و كسي كه به خدا ايمان آورد خداوند قلبش را هدايت ميكند و همچنين فرمود: »اِنَّ الَّذِينَ اَمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ«17 كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام ميدهند، پروردگارشان آنان را بواسطه ايمانشان هدايت ميكند.همچنين در سوره مباركه عنكبوت ميفرمايد: »وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنَا«18 و كساني كه در راه ما جهاد كنند، راههاي هدايت را به ايشان، مينمايانيم و فرمود: »يَزِيدُاللهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًي«19 كساني كه هدايت پيشه كنند خداوند بر هدايتشان ميافزايد و در جاي ديگر فرمود: »فَهَدَي اللهُ الَّذِينَ اَمَنُوا«20 خداوند هدايت ميكند كساني را كه ايمان آوردهاند و همچنين ميفرمايد: »وَاللهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ اِلَي صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ«21 خداوند هركس را بخواهد به صراط مستقيم هدايت مينمايد.چهارم: هدايت در آخرت: كه هدايت به سوي بهشت و وصول به مطلوب ميباشد، همانگونه كه فرمود: »سَيَهْدِيهِمْ وَ يُصْلِحُ بَالَهُمْ«22 و »وَ نَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْاَنْهَارَ وَ قَالُوا الْحَمْدُ للهِ الَّذِي هَدَينَا لِهَذَا«23هدايت و تعليم، اقتضاي دو اصل را دارد، يكي شناخت آموزنده، يا هدايت كننده و دوم شناسايي شاگرد و يا هدايت شونده و با اين دو اصل، هدايت و تعليم تمام ميشود و به كمال ميرسد.اگر هادي و معلم كوشش كنند، اما حالت قبول و پذيرش در شاگرد و هدايت شونده نباشد، درست است كه بگوييم هدايت نشده و تعليم نديده است، بنابر قبول و پذيرش او، و نيز درست است كه بگوييم، هدايت شده و تعليم ديده است، به اعتبار كوشش فرا گيرنده، لذا صحيح است كه گفته شود، خداوند كافران، فاسقين و ظالمين را هدايت نكرده است، زيرا زمينه قبول و پذيرش حق در آنها نبوده تا هدايت شوند و با تعليم به كمال خود برسند، همانگونه كه شيخ اجل سعدي عليه الرحمه ميگويد:
زميـن قـابل و آنـكه نصـيحت قائـل
چو گوش و هوش نباشد چه سود حسن مقال
نصيحت همه عالم چو باد در قفس است
بـه نـزد مـردم نـادان چـو آب در غـربـال
همچنين درست است كه بگوييم هدايت شد و تعليم ديد، از جهت اينكه آغازگر هدايت و تعليم بود و خود مقدمه را فراهم كرده و با پيروي نكردن از شهوات و هوسهاي پوچ خود را براي هدايت مهيا ساخته است.
خداي متعال چه كساني را هدايت ميكند
در قرآن كريم به آياتي برميخوريم كه بيانگر هدايت الهي است، ولي اينگونه نيست كه خداوند هركسي را هدايت كند، بلكه اين هدايت، خاص افراد و گروههايي است كه در اينجا به بعضي از آنها اشاره ميكنيم.ايمان: خداي متعال ميفرمايد: »وَ مَنْ يُؤمِنْ بِاللهِ يَهْدِ قَلْبَهُ«24 كسي كه به خدا ايمان داشته باشد، خداوند قلبش را هدايت ميكند، البته اين ايمان بايد از روي اخلاص باشد و هر چه ايمان خالصتر گردد، به درجات هدايت نزديكتر ميشود، تا جايي كه علي عليهالسّلام ميفرمايد: »هُدَي مَنْ اَخْلَصَ الْاِيْمَانَ« كسي كه ايمانش خالصترين باشد، هدايت مييابد.تقوي: قرآن كريم در آيات متعددي خود را، هدايتگر پرهيزكاران دانسته و ميفرمايد: »هُدًي لِلْمُتَّقِينَ«25 اين كتابي است كه باتقوايان را هدايت ميكند و علي عليهالسّلام ميفرمايد: هدايت مييابد كسي كه لباس تقوي بر تن كند.بازگشت به سوي خدا: قرآن كريم كسي را كه به سوي خدا بازگردد و در پيشگاه او انابه كند را، قابل هدايت دانسته و ميفرمايد: »يَهْدِي اِلَيْهِ مَنْ اَنَابَ«26توسل به خدا: »وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَي صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ«27جهاد في سبيل الله: »وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنَا«28 و كساني كه در راه ما تلاش كنند آنان را به سوي راهمان، هدايت ميكنيم.صبر و يقين: يكي ديگر از اسباب هدايت الهي صبر و يقين است، همانگونه كه علي عليهالسّلام ميفرمايد: »هُدي من أدّرع لباس الصّبر و اليقين« هدايت يافت كسي كه لباس صبر و يقين بر تن نمود.
برهان چيست
برهان سخني است كه براي حجت و دليل ميآورند و بر وزن فُعلان است، و يا مؤكدترين ادله است و چيزي است كه به ناچار اقتضاي صدق و راستي هميشگي دارد و اين معنا در آيات متعددي از قرآن نيز بكار رفته از جمله ميفرمايد: »يَا اَيَّهُا النَّاسُ قَدْجَاءَكُمْ بُرهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ اَنْزَلْنَا اِلَيْكُمْ نُورَاً مُبِيناً«29 اي مردم براي هدايت شما از جانب خدا، برهاني محكم آمد و نوري آشكار و تابان به سوي شما فرستاديم.در اينجا منظور از برهان شخص پيامبر است و مراد از نور قرآن كريم ميباشد، در احاديث متعددي نيز برهان به پيامبر و نور به علي عليهماالسّلام تعبير شده است كه حافظ قرآن و مفسر و مدافع آن بوده است و در آياتي نتيجه پيروي از پيامبر و علي عليهماالسّلام را كه همانا برهان و نورند، چنين شرح داده و ميفرمايد: »فَاَمَّا الَّذِينَ اَمَنُوا بِاللهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَ فَضْلٍ وَ يَهْدِيهِمْ اِلَيْهِ صِرَاطاً مُسْتَقِيماً«30 اما انها كه به خدا ايمان آورده و به اين كتاب آسماني چنگ زنند، بزودي در رحمت واسعه خود، وارد خواهد كرد و از فضل و رحمت خويش، بر پاداش آنها خواهد افزودو به صراط مستقيم و راه راست، هدايتشان ميكند.خداي متعال در قيامت با حضور شاهدان و گواهان از مردم در خصوص عقائدشان، سؤال ميكند و ميفرمايد: »وَ نَزَعْنَا مِنْ كُلِّ اُمَةٍ شَهِيداً وَ قُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ«31 در آن روز ما از هر امتي گواهي برميگزينيم و سپس به مشركان بيخبر ميگوييم، دليل خود را بر شركتان بياوريد.اين گواهان همان پيامبرانند، كه هر پيامبري گواه امت خويش است و پيامبر اسلام گواه بر همه انبياء عليهمالسّلام و امتهاست چنانچه در قرآن كريم ميخوانيم: »فَكَيْفَ اِذَا جِئنَا مِنْ كُلِّ اُمَّةٍ شَهِيدٍ وَ جِئنَابِكَ عَلَي هَؤُلَاءِ شَهِيداً«32 حال آنها چگونه است، آن روز كه براي هر امتي، گواهي بر اعمالشان ميطلبيم و تو را گواه آنها قرار ميدهيم.در روايتي از امام باقر عليهالسّلام در تفسير آيه: »وَ نَزَعْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً« ميخوانيم »وَ مِنْ هَذِهِ الْاُمَّةِ اِمَامَهَا« و از اين امت نيز امامش را برميگزينيم و اين سخن اشاره به آن است كه در هر عصر و زماني شاهد و گواه معصومي براي امت لازم است و با توجه به اين معاني است كه از خداي متعال، درخواست برهان ساطع كرده و ميگوييم »وَاهْدِنِي فِيهِ لِبَراهِينِكَ السَّاطِعَةِ« خدايا مرا به ادله و براهين روشن خود هدايت فرما.
جلب رضا و خشنودي خدا
در عبارت ديگري از دعاي امروز ميخوانيم »وَخُذْ بِنَاصِيَتِي اِلَي مَرْضَاتِكَ الْجَامِعَةِ« خدايا پيشاني مرا بگير و به رضا و خشنودي كه جامع هر نعمت است سوق ده، »رضا« از ريشه رَضيَ يَرضي، رضا كه اسم آن مرضي و مرضو است ميباشد به معني راضي و خشنود بودن و در اصطلاح رضا بر دو قسم است، يكي رضايت بنده از خدا و آن اين است كه خداوند ميبيند، بندهاش اوامرش را اطاعت ميكند و از نواهي او پرهيز مينمايد، همانگونه كه قرآن كريم ميفرمايد: »رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللهِ«33 و »رَضِي اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ«34 خدا از آنها خشنود و آنها هم از خدا خشنودند، و اين مخصوص كسي است كه از خدا ترسيد و به طاعت او پرداخت.
رضاي خدا در ولايت علي عليهالسّلام
در سوره مباركه نور ميخوانيم: »وَعْدَاللهُ اَمَنُوا مِنْكُم وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْاَرْضِ لَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لِيُمَكِنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَي لَهُمْ وَ لِيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً«35 خداوند به آنهايي كه از شما ايمان آورند و عمل صالح انجام دادهاند، وعده داده است كه آنها را خليفه در روي زمين قرار دهد، همانطور كه پيشينيان آنان را چنين كرد و نيز وعده داده، آئيني را كه براي آن پسنديده است، مستقر و محكم گرداند و بعد از ترس به آنها آرامش بخشد.با توجه به اين كه سوره نور قبل از سوره مائده نازل شده و با توجه به جمله »رَضِيتُ لَكُمُ الْاِسْلَامَ دِيناً« كه درباره ولايت علي عليهالسّلام نازل شده نتيجه ميگيريم كه اسلام در صورتي در روي زمين مستحكم و ريشهدار خواهد شد كه با ولايت توأم باشد، زيرا، اين همان اسلامي است كه خداي متعال پسنديده و وعده استقرار و استحكامش را داده است.
صدق و راستي موجب رضايت
يكي ديگر از موجبات جلب رضايت خداوند، صدق و راستي است، روز قيامت روزي است كه راستي راستگويان به آنها سود ميبخشد، كه منظور، صدق و راستي در گفتار و كردار دنياست، تا در آخرت مفيد واقع شود، قرآن كريم پاداش صادقان را چنين بيان ميكند »لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا اَبَداً رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ« * براي آنها باغهايي از بهشت است كه زير درختانش، نهرها جاري است و جاودانه در آن خواهند ماند و از اين نعمت مادي مهمتر، اين است كه هم خداوند از آنها راضي است و هم آنها از خدا راضي و خشنودند و شك نيست كه اين موهبت بزرگ، كه جامع ميان موهبت مادي و معنوي است، رستگاري بزرگ محسوب ميشود.
رضايت خدا در پيروي از رسول او
در جريان حديبيه كه كفار قريش يكي از اصحاب پيامبر را توقيف كردند و شايع نمودند كه او را كشتهاند، پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلّم فرمود: من از اينجا حركت نميكنم، تا با اين گروه پيكار كنم، سپس به زير درختي كه در آنجا بود آمد و مردم با او تجديد بيعت كردند، كه به بيعت رضوان معروف شد و خداي متعال خشنودي خود را از اين بيعت اعلام فرمود »لَقَدْ رَضِي اللهُ عَنِ الْمُؤمِنِينَ اِذ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ«36 به تحقيق خداوند از مؤمنيني كه در كنار درخت به بيعت با پيامبر پرداختند راضي است.
رضايت خدا در اطاعت از اوست
در قرآن كريم ميخوانيم: »مردان و زنان با ايمان، ولي و يار و ياور يكديگرند، امر به معروف و نهي از منكر ميكنند و نماز را بر پا ميدارند و زكات ميپردازند و خدا و رسولش را اطاعت مينمايند، خداوند بزودي آنها را مورد رحمت خويش قرار ميدهد، خداوند توانا و حكيم است. « اين رحمت واسعه الهي در آيه بعد، چنين بيان ميشود: »وَعَدَاللهُ الْمُؤمِنِينَ وَ الْمُؤمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ مَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوَانٌ مِنَ اللهِ اكبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوزُ الْعَظِيمُ«37 خداوند به زنان و مردان با ايمان، باغهايي از بهشت وعده داده، كه نهرها از زير درختان آن جاري است، جاودانه در آن خواهند ماند و مسكن هاي پاكيزهاي در بهشتهاي عدن، نصيب آنها ساخته است و رضا و خشنودي خدا از همه آنها برتر است و پيروزي بزرگ همين است.در حديثي از پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلّم ميخوانيم كه فرمود: »عَدْنُ دَارُ اللهِ الَّتِي لَمْ تَرَهَا عَيْنٌ وَ لَمْ يَخْطُرُ عَلَي قَلْبِ بَشَرٍ وَ يَسْكِنُهَا ثَلَاثَةُ اَلنَّبِيِّينَ وَ الصِّدِيقِينَ وَ الشُّهَدَاءُ« عدن آن خانه پروردگار است، هيچ چشمي آن را نديده و به فكر كسي خطور نكرده، سه گروه در آن ساكن ميشوند: پيامبران، صديقان و شهيدان و از آن حضرت نقل شده كه فرمود: كسي كه دوست دارد حياتش همچون من و مرگش مانند من باشد و در بهشت عدن ساكن شود »فِلِيُوالِ عَلِي بْنِ اَبِيطَالِبٍ عَلَيْهِالسَّلَامَ وَ ذُرِّيَّتَهُ عَلَيْهِمُالسَّلَامَ مِنْ بَعْدِهِ« بايد علي و فرزندان او را دوست بدارد.از علي عليهالسّلام روايت شده كه فرمود: سه چيز است كه اگر بنده انجام دهد به رضوان الهي دست يابد، زيادي استغفار، زيادي صدقه و تواضع و فروتني. همچنين فرمود: رضايت خداوند متعال با اطاعت او همراه گشته است.
محبت و دوستي خدا
در آخرين عبارت از دعاي امروز ميخوانيم: »بِمُحَبَّتِكَ يَا اَمَلَ الْمُشْتَاقِينَ« به حق دوستي و محبتت، اي آرزوي مشتاقان، »محبت« يعني خواستن و تمايل به چيزي كه ميبيني و آن را خير ميپنداري، دوستي و محبت خداوند تعالي به بندگان، همانا بخشايش و نعمت دادن اوست به آنها و محبت بنده درباره خداوند، خواستن تقرب و قدر و منزلت داشتن نسبت به خداست.از پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلّم نقل شده: كه هركس ديدار خدا را دوست داشته باشد، خدا ديدار او را دوست خواهد داشت و هركس از ديدار با خدا ناخشنود باشد، خداوند از ديدار وي ناخشنود خواهد بود، و از علي عليهالسّلام روايت شده كه فرمود: »اِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَأَخْرِجُوا مِنْ قُلُوبِكُمْ حُبَّ الدُّنْيَا« اگر خدا را دوست داريد محبت دنيا را از دلهايتان خارج كنيد و همچنين فرمود: »اِنْ تَنَزَّهُوا عَنِ الْمَعَاصِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ« اگر از گناهان دوري جوييد خدا شما را دوست خواهد داشت.امام صادق عليهالسّلام ميفرمايد: »اَلْقَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللهِ غَيْرَ اللهِ« دل آدمي حريم خدا و سرير تخت سلطنت اوست، پس غير خدا را در حريم خدا جاي ندهيد، و از علي عليهالسّلام نقل شده كه فرمود: هركس دوست دارد، بداند مرتبهاش نزد خداوند چگونه است، بايد ببيند مرتبه خداوند نزد وي چگونه است، زيرا هركس كار دنيا و آخرت براي او انتخاب گردد و كار آخرت را بر دنيا برتري دهد، خدا را دوست دارد و هر كس كار دنيا را انتخاب نمايد، نزد خدا مرتبهاي ندارد.قرآن كريم در رابطه با محبت خداي عز و جل ميفرمايد: »قُلْ اِنْ كُنْتُم تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ«38 بگو اگر خدا را دوست داريد، از من پيروي كنيد، تا خدا هم شما را دوست داشته و گناهانتان را مورد آمرزش قرار دهد، حقيقت اين است كه، محبت تنها يك علاقه قلبي نيست، كسي كه مدعي حب پروردگار است، نخستين نشانه آن اين است كه از پيامبر و فرستاده او پيروي كند.امام صادق عليهالسّلام فرمود: »مَا اَحبَّ اللهَ مَنْ عَصَاهُ« كسي كه گناه مي كند خدا را دوست نميدارد و سپس امام اين شعر معروف را قرائت فرمود:
تُعْصِي الْإلَهَ وَ أنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ هَذَا لِعُمْرَكَ فِي الْعَفَالِ بَدِيعٌ
لَوْ كَانَ حُبَّكَ صَـادِقاً لَأَطَعْتَهُ اِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ يُحِبِّ مُطِيعٌ39
يعني:معصيت پروردگار ميكني و در عين حال اظهار محبت او مينمايي، به جانم سوگند اين كار عجيبي است، اگر محبت تو صادقانه بود، اطاعت فرمان او ميكردي، زيرا كسي كه ديگري را دوست دارد از فرمانش پيروي ميكند.
قوم و ملتي كه خداوند را دوست دارد
هنگامي كه آيه شريفه »فَسَوْفَ يَأتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ …«40 نازل شد از رسول خدا سؤال شد، كه آنان كدام قوم و ملت هستند؟ رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلّم دست خود را بر شانه سلمان زد و فرمود: »لَوْ كَانَ الدِّينُ مُعلَّقاً بِالثُرَيَّا لَتَنَاوُ لَهُ رِجَالٌ مِنْ أَبْنَاءِ الْفَارْسِ« اگر دين در دورترين نقاط مانند ستاره ثريا باشد، مرداني از ايران زمين، به آن دست خواهند يافت.آري مردم مسلمان ايران، آنها كه به خدا عشق ميورزند و جز به خشنودي او نميانديشد، هم خدا آنها را دوست دارند و هم آنها خدا را دوست دارند، در برابر مومنان خاضع و مهربانند و در برابر دشمنان و ستمكاران سرسخت و پرقدرتند و جهاد در راه خدا از برنامههاي هميشگي آنان بوده و در راه اجراي فرمان خدا از ملامت هيچ ملامت كنندهاي نميهراسند.
خداوند چه كساني را دوست ميدارد
در قرآن كريم به آياتي برميخوريم كه دوستان خدا را بيان ميكند و ما در اينجا فقط به ذكر آيات بسنده ميكنيم و شما خواننده محترم ميتوانيد براي اطلاعات بيشتر به تفاسير رجوع نماييد:
نيكوكاران: »اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ«41توبه كنندگان: »اِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ«42
صبر پيشهگان: »وَاللهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ«43توكل كنندگان: »اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ«44
پرهيزكاران: »فَاِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ«45عدالت پيشهگان: »اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ«46
پاكان از گناه: »وَاللهُ يُحِبُّ الْمُطَهَّرِينَ«47جهاد گنندگان: »اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفاً كَأنَّهُم بُنْيَانٌ مَرصُوصٌ«48همچنين امام سجاد عليهالسّلام فرمود: »اِنَّ اللهَ يُحِبُّ كُلَّ قَلْبٍ حَزِينٍ وَ يُحِبُّ كُلَّ عَبْدٍ شَكُورٍ« خداوند هر بندهاي كه داراي قلبي حزين و بندهاي كه شاكر باشد را دوست دارد و از رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلّم روايت شده كه فرمود: »يُحِبْهُمْ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ: رَجُلٌ قَامَ مِنَ الْلَيْلِ يَتْلُوا كِتَابَ اللهِ« خداي عز و جل دوست ميدارد، مردي را كه در شب قيام كند و به تلاوت كتاب خدا، قرآن كريم بپردازد.
محبت خدا شامل چه كساني نميشود
همچنين در قرآن كريم به آياتي برخورد ميكنيم كه خداي متعال آنان را به خاطر اعمال زشتشان مورد مذمت قرار داده و اعلام مينمايد، آنان به خاطر اعمالي كه مرتكب شدهاند، مورد غضب خدا واقع ميشوند، كه در اينجا فقط به ذكر آيات اكتفا مينماييم.
ستمكاران: »اِنَّ اللهَ لَايُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ«49گناهكاران: »وَاللهُ لَايُحِبُّ كُلَّ كَفّارٍ أَثِيمٍ«50
ظالمان: »وَاللهُ لَايُحِبُّ الظَّالِمِينَ«51خودپسندان متكبر: »اِنَّ اللهَ لَايُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالاً فَخُوراً«52
خيانتكاران بدعمل: »اِنَّ اللهَ لَايُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّاناً أَثِيماً«53مفسدان: »وَاللهُ لايُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ«54
اسرافكاران: »اِنّهُ لَايُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ«55خيانتكاران: »اِنَّ اللهَ لَايُحِبُّ الْخَائِنِينَ«56
خيانتكاران كفرپيشه: »اِنَّ اللهَ لَايُحِبُّ كُلَّ خَوّانٍ كَفُورٍ«57مستكبرين: »اِنَّهُ لَايُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ«58
مغروران پرنشاط: »اِنَّ اللهَ لَايُحِبُّ الْفَرِحِينَ«59عيب جويان: »لَايُحِبُّ اللهُ الْجَهَرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقُولِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ«60در پايان دعاي امروز از خداي متعال عاجزانه درخواست كرده و ميگوييم: خدايا ما را در زمره اين گروه از افراد قرار مده و زشتيهاي ما را، بر ما ببخش.