ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها

شخصيت حضرت خدیجه سلام الله علیها
حضرت خديجه‏(س) كه از زنان نامدار و ثروتمند قريش بود پانزده سال قبل از بعثت با پيامبر اسلام(ص) ازدواج كرد. اين بانوي بزرگوار اولين فردي بود كه به رسالت پيامبر ايمان آورد و با تمام توان و ثروت خود به ياري دين اسلام برخاست. وجود حضرت خديجه براي پيامبر اسلام به قدري اهميت داشت كه پيامبر اكرم(ص) رحلت اين بانوي بزرگ را مصيبتي عظيم خواند و سال رحلت حضرت خديجه و حامي بزرگ ديگر خود يعني حضرت ابوطالب را عام الحزن يعني سال اندوه ناميد.

مقام حضرت خديجه در پيشگاه خدا
ابوسعيد خدري مي¬گويد: رسول خدا فرمود: وقتي كه در شب معراج ، جبرئيل مرا به سوي آسمانها برد و سير داد، هنگام مراجعت به جبرئيل گفتم : «آيا حاجتي داري؟» جبرئيل گفت: « حاجت من اين است كه سلام خدا و سلام مرابه خديجه برساني »پيامبر (صلي الله عليه وآله) وقتي كه به زمين رسيد ، سلام خدا و جبرئيل را به خديجه ابلاغ كرد. خديجه گفت «ان الله هو السلام ، وفيه السلام ، اليه السلام ، وعلي جبرئيل السلام ؛ همانا ذات پاك خدا سلام است، واز او است سلام ، وسلام به سوي او باز گردد و برجبرئيل سلام باد.»[2]
پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود:

جبرئيل نزد من آمد و گفت : اي رسول خدا!اين خديجه است ، هرگاه نزد تو آمد، بر او از سوي پروردگارش و از طرف من ، سلام برسان:
« و بشرها ببيت في الجنة من قصب لاصخب و لانصب»
«و او را به خانه¬اي از يك قطعه (از زبرجد ) در بهشت كه در آن رنج و ناآرامي نيست ، مژده بده »[3]

در كتاب «الخصائص الفاطميه» نقل شده :

طبق روايت مشهور هنگامي كه حضرت خديجه رحلت كرد، فرشتگان رحمت از جانب خداوند كفن مخصوصي براي خديجه نزد رسول خدا آوردند واين علاوه بر اينكه مايه بركت براي خديجه بود،مايه تسلي خاطر رسول خدا گرديد. وبه اين عنوان تقدير وتجليل جالبي از طرف خداوند؟ حضرت خديجه به عمل آمد.
پيامبر اكرم پيكر مطهرحضرت خديجه را با آن كفن پوشانيد.سپس جنازه او را با همراهان به سوي قبرستان معلي بردند تا در كنار مادرش حضرت آمنه به خاك بسپارند . درآنجا قبري براي حضرت خديجه آماده كردند، رسول خدا درميان آن قبر رفت و خوابيد ، سپس بيرون آمد وآن گوهر پاك را در آنجا به خاك سپرد.

مقام حضرت خديجه در كلام پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله

اين بانوى بزرگوار و الگوى ممتاز زن مسلمان، در نزد پيامبر اكرم (ص) از احترام و محبوبيت خاص برخوردار بود.
نويسندگان تاريخ و راويان حديث در مورد تعريف و ستايش پيامبر از خديجه وعلاقه ومحبت به او جملاتي نقل كردهاند كه ما نمونهاي از آن را در اينجا ميآوريم؛ عايشه كه خود از همسران پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) پس از خديجه (عليها السلام) ميباشد، علاقه و محبت شديد آن حضرت نسبت به خديجه كبري(عليها السلام) را اين گونه توصيف ميكند:

” من خديجه را هرگز نديده بودم، اما آنچنان كه بر خديجه حسد ورزيدم، بر هيچ يك از همسران پيامبر رشك نبردم، چرا كه پيامبر او را بسيار ياد مي كرد …[4]
او از خانه بيرون نمي آمد مگر آنكه خديجه را ياد مي كرد و او را به نيكي ستايش مي نمود …[5]
و از ستايش او و استغفار براي او دل تنگ و خسته نميشد …[6]
هرگاه رسول خدا گوسفندي را ذبح مي كرد، مي گفت آن را به دوستان خديجه بفرستيد. سر انجام روزي علت اين كار را پرسيدم؛ فرمود: من دوست خديجه را هم دوست دارم …[7]

مقام حضرت خديجه در كلام حضرت اميرالمؤنين عليه السلام

امير مؤمنان علي عليه السلام فرمود:

«سادات نساء العالمين اربع: خديجه بنت خويلد و فاطمه بنت محمد وآسيه بنت مزاحم ومريم بنت عمران ؛ »[8]
« سرور بانوان دو جهان چهار بانو است كه عبارتند از :خديجه ، فاطمه ، آسيه و مريم »

مقام حضرت خديجه در كلام ديگران

ابن حجر كه از علماي برجسته اهل تسنن است، ميگويد: «از امتيازات خديجه آن است كه او هميشه پيامبر را گرامي مي داشت و سخن او را چه قبل از بعثت و چه پس از بعثت تصديق مي كرد.[9]»

يكي از ادباي مسيحي عرب(سليمان الكتاني)، آنرا اين چنين مي ستايد:

«خديجه دوستي خود را به همسرش بخشيد؛ در حاليكه احساس بخشش نمي كرد، بلكه احساس مي كرد كه از او محبت و دوستي مي¬گيرد و همه سعادت را از او كسب ميكند. ثروتش را به او بخشيد و حال آنكه احساس نميكرد كه ميبخشد، بلكه احساس او اين بود كه از او هدايت را كه بر همه گنجهاي روي زمين برتري دارد، كسب ميكند…[10]»

شخصيت و مقام حضرت خديجه سلام الله عليها بررسي وتحقيق بيشتري را ميطلبد كه در اينجا به همين مقدار بسنده ميشود.

——————————————————————————–
[1] . محلاّتي، ذبيح الله ؛ رياحين الشريعه، تهران، دارالكتب الاسالمية ، ج2،ص207
. : مجلسي، محمدتقي؛ بحار الانوار ، بيروت ، مؤسسه الوفاء ،1404ه. ق ، ج16،ص7[2]
[3] . مجلسي، محمدتقي؛ بحار الانوار ، بيروت ، مؤسسه الوفاء ،1404ه. ق ، ج16،ص 8.
[4] . مستدرك صحيحين، جلد 3، صفحه 186- أسد الغابة، جلد 5، صفحه 438
[5] . الإستيعاب، جلد 2، صفحه 721- أسد الغابة، جلد 5، صفحه 539
[6] . سير أعلام النبلاء، جلد 2، صفحه 82
[7] . الإصابة، جلد 4، صفحه 275
[8] . معتزلي، عبدالحميد ؛ شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديدمعتزلي ، قم، 1404ه.ق،ج10،ص266
[9] . الإصابة، جلد 4، صفحه 275
[10] . وتر في قمد؛ فاطمة الزهرا ، صفحه 112

 


جستجو