امام حسن و آموزه های تربیتی

موضوع این نوشتار افزون بر اهمّیتی كه در خود مسئله تربیت وجود دارد به نقطه نظرات شخصیتی برمی‏گردد كه خود نمونه بارزی از یك انسان كامل و تربیت یافته در مكتب نبوی، علوی و فاطمی است و هم چنین پرورش دهنده فرزندانی است كه هر كدام به نوبه خود به عنوان اسوه‏های عالی و تجلی ارزشهای والای انسانی در تاریخ بشر می‏درخشند. امام حسن مجتبی(ع) همان شخصیت تربیت یافته در دامان رسالت است كه پیامبر اكرم(ص) در مورد وی فرمود: حسن پسر من است ،او از من است. او نور چشم من و روشنائی قلب من می‏باشد، او میوه جان من است، او سید و آقای جوانان اهل بهشت است. او حجت خدا بر امت من می‏باشد. دستورات او دستورات من و سخن او سخن من است، كسی كه از او پیروی كند او از من است و كسی كه با دستورات او مخالفت كند از من نیست.(2)

خصلت‏های زیبا و كمالات عالی انسانی آنچنان در وجود مقدس وی می‏درخشد كه حتی دشمنانش را نیز به اعجاب و تحسین واداشته است.

ابن حجر عسقلانی از دانشمندان اهل سنت می‏نویسد: هنگامی كه حسن بن علی(ع) از دنیا رفت یكی از دشمنان سرسخت آن حضرت در تشییع جنازه او گریه می‏كرد. حسین بن علی(ع) به او گفت: تو با آن همه اذیت و آزار و مخالفت كه در مورد برادرم روا می‏داشتی باز هم گریه می‏كنی؟ او گفت: انّی كنت افعل ذلك الی احلم من هذا و اشار بیده الی الجبل؛(3) من به كسی بدی می‏كردم و آزارش می‏دادم كه صبورتر و حلیم‏تر از این كوهها بود.

در مورد مقام ارجمند آن حجت الهی همین بس كه حضرت سیدالشهدا(ع) با آن عظمت و جلالت خویش در مقابل دستورات و اوامر امام حسن(ع) تسلیم محض بود. امام باقر(ع) فرمود: ما كلّم الحسین بین یدی الحسن اعظاماً له؛(4) امام حسین (ع) به خاطر رعایت عظمت امام حسن(ع) هیچ گاه در مقابل سخن او حرفی نمی‏زد.

سیره تربیتی امام حسن(ع)

در سیره تربیتی امام حسن(ع) مسائل تربیتی و نكات باریك روان شناختی قابل توجهی دیده می‏شود كه می‏تواند به عنوان الگو و روش صحیح تعلیم و تربیت كودكان مطرح شود و بهترین فنون پرورش كودكان برای والدین و مربیان است.

بر اساس روش تربیتی امام مجتبی(ع) بعد از این كه به زمینه‏ها و بسترهای مناسب در تعلیم و تربیت پرداخته شد، با ایجاد ارتباط عاطفی و بكارگیری شیوه‏های صحیح تربیتی به رشد و پرورش فرزندان اقدام می‏شود.

در این شیوه مسائل اساسی و ریشه‌دار تربیت، عوامل و نقش آفرینان در این صحنه، شیوه‏های اصلاح رفتار و جلوگیری از لغزش‏ها، صفات و شرائط مربیان برتر، راههای مقابله با مشكلات و حل آنان، تربیت دینی، اهمیت الگو و سرمشق، موانع و آفات تربیت، اهمیت خانواده و نقش بنیادی والدین از جمله مواردی است كه مورد توجه قرار گرفته است كه برخی از آنان در این مقاله مورد بررسی قرار می‏گیرد.

اهمیت تربیت

انسان موجودی ترقی خواه و دارای استعداد كمال است و برای سیر تكاملی خویش لازم است با پیروی از یك روش تربیتی قوی و كامل تلاش نماید و در كنار پرورش جسم در تعالی روح خود و فرزندانش نیز كوشا باشد و گرنه ماهیت انسانی‏اش را از دست خواهد داد. امام حسن مجتبی(ع) در مورد اهمیت تربیت معنوی و روحی می‏فرماید: «عجبت لمن یتفكّر فی مأكوله كیف لایتفكّر فی معقوله فیجنّب بطنه مایؤذیه و یودع صدره ما یردیه؛ تعجب می‏كنم از فردی كه در غذای جسمانی خود فكر می‏كند (كه سالم و بهداشتی و پاكیزه باشد) اما در غذای روح و جان خویش نمی‏اندیشد»، در نتیجه شكم خود را از غذاهای زیانبخش حفظ می‏كند ولی برایش اهمیتی ندارد كه افكار پلید و ناپسند در روان او وارد شده و وجودش را در معرض افكار پست و انحرافی قرار دهند.

نقش آفرینان در تربیت

والدین

از منظر امام حسن مجتبی(ع) پدر و مادر در شكل‏گیری شخصیت فرزندان اساسی‏ترین نقش را دارند به این جهت آن حضرت به مردی كه در مورد خواستگاران دخترش از آن حضرت نظرخواهی می‏كرد، به نقش پدر آینده و مدیر خانواده اشاره كرده و فرمود: «زوّجها من رجلٍ تقّیٍ فانّه ان احبّها اكرمها و ان ابغضها لم یظلمها؛(5) برای همسری دخترت مردی با تقوا و مؤمن برگزین، زیرا اگر او دختر ترا دوست بدارد وی را احترام خواهد كرد و اگر خوشایند او نباشد به وی ظلم نمی‏كند.»

همچنین آن گرامی به اهمّیت نقش مادر پرداخته و هنگامی كه با معاویه مناظره می‏كرد در مورد یكی از علل انحراف معاویه از محور حق و انحطاط اخلاقی وی از نقش مادرش هند یاد كرده و گفت: معاویه! چون مادر تو «هند» است و مادر بزرگت «نثیله» می‏باشد و تو در دامن چنین زنان فرومایه و پست پرورش یافته‏ای این گونه اعمال زشت از تو سر می‏زند و سعادت ما اهل‌بیت پیامبر(ص) در اثر تربیت در دامن مادرانی پاك و پارسا همچون خدیجه و فاطمه می‏باشد.(6)

دوستان:

بدون تردید بعد از خانواده مهمترین عاملی كه در خلق و خوی فرزندان تأثیر می‏گذارد رفقا و دوستان وی هستند. حضرت امام مجتبی(ع) در تربیت فرزندان خویش به نقش مهم رفیق توجه داشته و به داشتن دوستانی سالم عنایت ویژه مبذول كرده است. آن حضرت به فرزندش سفارش می‏كند كه: فرزندم! با هیچ كس دوستی مكن مگر این كه از رفت و آمد (ویژگی‏های روحی، اخلاقی و رفتاری) وی آگاه گردی، هنگامی كه دقیقاً بررسی و تحقیق نمودی و معاشرت و دوستی با او را برگزیدی، آن گاه با او بر اساس گذشت و چشم پوشی از لغزش‏ها و یاری كردن در سختی‏ها همراه باش!(7)

مربی و معلم:

حساس‌ترین دوران رشد كودك در مراكز آموزشی و مدرسه سپری می‏شود و مربیان و معلمان با گفتار و رفتار و منش خود صفات و اخلاق روحی و روانی شان را به فرزندان منتقل می‏كنند و دانش‏آموزان بیشترین تأثیر را از اساتید و مربیان خود می‏گیرند بنابراین بخش مهمی از شخصیت فرزندان بستگی به معلمان و اساتید وی دارد. در این راستا امام حسن (ع) تأثیر چشمگیر معلمان و نقش ارزنده آنان در عرصه تربیت را یادآور شده و آنان را به تربیت صحیح دانش آموخته‏گان سفارش كرده و فرمود: كسی كه یتیم آل محمد(ص) (دانشجو و دانش‏آموز دینی) را سرپرستی نماید و به جای پدر و اولیاء دلسوزش وی را تحت مراقبت خویش قرار دهد، یتیمی كه در ورطه جهل و ناآگاهی فرورفته است. چنانچه او را از جهل برهاند و امور مشتبه و به هم آمیخته را برای او توضیح دهد و به تأمین نیازهای مادی او نیز اقدام نماید فضیلت و بلندی مقام وی (در مقایسه با دیگران) همچون درخشش خورشید به (سُها) و ستاره كم نور است.(8)

محافل عمومی و مذهبی

:محافل عمومی و مذهبی از دیگر عوامل تربیت در منظر امام حسن مجتبی(ع) است. آن حضرت در گفتاری حكیمانه افزون بر نقش مجالس و كانون‏های اجتماعی در اخلاق افراد به شركت در محافل مفید و سازنده توصیه نموده و می‏فرماید: كسی كه پیوسته به مساجد رفت و آمد داشته باشد یكی از هشت بهره را نصیب خود خواهد كرد: آشنائی با دوستان جدید، استفاده از دانش‏های نو و اطلاعات تازه و نایاب، یافتن دلیل محكم و قاطع در راه هدف، رسیدن به رحمتی مورد انتظار از طرف خداوند، آموختن سخنانی كه او را از لغزش و خطاها باز می‏دارد، یاد گرفتن راههای صحیح و هدایت بخش، ترك گناه از ترس خداوند، خودداری از معصیت به خاطر شرم از مردم و ترس از رسوائی.(9)

چند نمونه از رفتارهای تربیتی امام علیه السلام

الف. تحریك حسّ كمال‌خواهی

انسان ذاتاً شخصیت خود را دوست دارد و سعی می‏كند كه با كسب كمالات محبوبیت و عزّت خود را تقویت كرده و بالا ببرد. مربیان می‏توانند با استفاده از این خصلت و تحریك حس برتری‏طلبی فرزندان آنان را به سوی اهداف صحیح تربیتی هدایت كنند.

امام حسن(ع) از این شیوه در تربیت فرزندان استفاده می‏كرد. آن حضرت روزی فرزندان خود و فرزندان برادرش را دعوت كرده و در ضمن یك گفتگوی صمیمی به آنان فرمود: انّكم صغار قومٍ و یوشك ان تكونوا كبار قومٍ آخرین فتعلّموا العلم فمن لم یستطع منكم ان یحفظه فلیكتبه و لیضعه فی بیته؛(10) همه شما كودكان اجتماع امروز هستید و امید است كه بزرگان جامعه فردا باشید پس دانش تحصیل كنید و علم بیاموزید. هر كس از شماها توانائی حفظ دانش را ندارد آن را بنویسد و در منزلش نگهداری نماید.

ب. شناساندن الگوهای خوب”

انسان در دوران نوجوانی شدیداً به دنبال الگو می‏گردد و حس تقلید او را وادار می‏كند تا از الگوهای دلبخواهش تقلید نماید. این خواسته درونی وسیله مناسبی است كه مربیان و والدین در امر تربیت از آن بهره گیرند و الگوهای خوب را در معرض دید فرزندان قرار دهند و به او معرفی نمایند. امام مجتبی(ع) در سیره و سخن خویش به الگوی نیكو اشاره كرده و آنان را به پیروانش می‏شناساند. آن حضرت بعد از شهادت پدر بزرگوارش به معرفی شخصیت ممتاز تاریخ، حضرت امیرالمؤمنین(ع) پرداخته و آن گرامی را به عنوان سرمشق خوبان عالم معرفی كرده و فرمود: ای مردم! در این شب مردی از دنیا رفت كه در هیچ كار نیكی، پیشینیان بر او سبقت نگرفتند و بندگان خدا در هیچ سعادتی به او نمی‏توانند برسند. او به همراه پیامبر(ص) جهاد می‏كرد و جان خود را فدای او می‏نمود.(11)

آن حضرت در سخن دیگری حضرت فاطمه زهرا(س) را مقتدای نیایشگران به شمار آورده و در مورد آن بانوی وارسته فرمود: ما كان اعبد من فاطمة كانت تقوم حتّی تتورّم قدماه؛(12) در دنیا شخصی عابدتر از فاطمه(س) نبود، آن بزرگوار در حالت مناجات و عبادت آنقدر روی پاهای خود می‏ایستاد تا آن كه پاهای مباركش ورم كرد.

ج. شیوه حلم و خویشتن داری

حلم و بردباری مربیان در ارتباط با متربیان حساسیت خاصی دارد. زیرا نوجوانان و كودكان در اثر بازی‌گوشی و شیطنت ممكن است دچار خطاها و لغزش‌هائی شوند و موجبات ناراحتی بزرگترها را فراهم آورند امّا استفاده از این شیوه مربیان را بیشتر یاری خواهد كرد. و طعم شیرین مدارا و گذشت را در آینده نزدیك خواهند چشید. این شیوه را در رفتار امام حسن(ع) به نظاره می‏نشینیم:

روزی امام حسن مجتبی(ع) سوار بر مركب خویش، در یكی از معابر مدینه عبور می‏كرد. با مردی از اهل شام مواجه شد. آن مرد شامی تا حضرت را شناخت بی‏درنگ به لعن و نفرین امام پرداخته و سخنان ناشایستی را نثار امام كرد. حضرت امام مجتبی(ع) در همان حال با كمال خونسردی و بردباری تمام سخنان زشت و دشنام‌های ناروای او را با سكوت و صبر تحمّل كرد و خشم خود را فرو می‏برد. تا این كه مرد شامی عقده دل را خالی كرده و خاموش شد. در آن لحظه پیشوای دوم شیعیان با سلام بر آن مرد، سكوت آن چند لحظه خاموشی را شكسته و با لبخندی ملیح كه حاكی از صفای دل آن جناب بود و در حالی كه مهر و عاطفه و محبت در چشمان نافذ و سیمای نورانی‌اش موج می‏زد لب به سخن گشوده و به آرامی فرمود: ای مرد! گمان می‏كنم كه در این شهر غریب باشی و شاید هم مرا به اشتباه گرفته‏ای؟ حالا اگر از ما رضایت بطلبی از تو راضی می‏شویم و اگر چیزی از ما بخواهی، به تو می‏بخشیم، اگر راه گم كرده‏ای؛ راهنماییت می‏كنیم، اگر گرسنه‏ای تو را سیر می‏نمائیم، اگر لباس نداری تو را می‏پوشانیم، اگر نیازمندی؛ تو را غنی می‏كنیم، اگر از جائی رانده شده یا فراری هستی تو را پناه می‏دهیم اگر خواسته‏ای داری بر می‏آوریم، اگر توشه سفرت را پیش ما آوری و مهمان ما باشی برای تو بهتر است و تا هنگام رفتن از تو پذیرائی می‏كنیم. چون كه خانه ما وسیع و امكانات مهمان نوازی‏مان فراهم است.

آن مرد وقتی با این برخورد كریمانه حضرت مواجه شد و سخنان شیوا و دلنشین آن بزرگوار را شنید، آرام آرام احساس كرد كه ناراحتی خاصی در درون وجدانش او را می‏آزارد. آثار شرم و حیا بر صورتش ظاهر شده و پیش از آن كه سخنی بگوید، اشك ندامت بر گونه‏هایش لغزید و با لحنی خاضعانه و مؤدبانه عرضه داشت: شهادت می‏دهم كه تو خلیفه خداوند بر روی زمین هستی، خداوند داناتر است كه رسالتش را در كدام خانواده قرار دهد: اللّه اعلم حیث یجعل رسالته؛ تا این لحظه شما و پدرتان منفورترین خلق خدا نزد من بودید و اكنون شما را محبوب‌ترین فرد روی زمین می‏دانم. آن گاه به همراه امام حسن(ع) راهی خانه آن حضرت شد و تا روزی كه در مدینه بود در مهمان‌سرای حضرت پذیرائی می‏شد. بعد از آن واقعه در ردیف دوستان و ارادتمندان خاص اهل‌بیت (ع) قرار گرفت.(13)

د. شیوه‏های رفتاری

والدین و مربیان مهمترین آموزه‏های تربیتی را می‏توانند با اعمال شایسته خویش در وجود فرزندان پدید آورند. زیرا آموزه‏های رفتاری بطور غیر مستقیم و ناخود آگاه در نهاد نونهالان تأثیر می‏گذارد. اگر آنان فقط به گفتارها و توصیه‏های خالی از عمل بسنده كنند ممكن است كودكان در دل خود این ابیات را زمزمه كنند كه:

پندم چه دهی نخست خود را

محكم كمری ز پند بربند

چون خود نكنی چنان كه گویی

پند تو بود دروغ و ترفند

با مروری كوتاه به سیره عملی امام مجتبی(ع) بهره‏گیری از این شیوه را به روشنی مشاهده خواهیم كرد كه تمام كمالات اخلاقی و معنوی و انسانی در سراسر زندگی آن حضرت به چشم می‏خورد. عفو و گذشت، حلم و بردباری، تواضع و فروتنی، عبادت و راز و نیاز كرامت و بخشش و سایر خصلت‏های ویژه انسانی در زندگی آن حضرت مشهود است. نمونه‏ای از سیره عملی آن حضرت را با هم بخوانیم:

یكی از غلامان خدمتگزار حضرت امام حسن(ع) مرتكب جنایتی شد كه سزاوار كیفر بود. حضرت دستور داد تا وی را تنبیه نمایند. غلام خطاكار در آن لحظه پیش‌دستی كرد و خطاب به امام (ع) این آیه را قرائت نمود: و العافین عن النّاس؛ انسانهای وارسته از خطای گنهكاران عفو می‏كنند. حضرت فرمود: بخشیدم. غلام ادامه داد و اللّه یحبّ المحسنین؛ خداوند نیكوكاران را دوست دارد. امام فرمود: ترا در راه خدا آزاد كردم.(14)

هـ . تشویق

از موفق‏ترین شیوه‏های تربیتی تشویق و ترغیب افراد است. این شیوه علاوه بر این كه محركی بسیار قوی در تغییر رفتار به سوی اهداف مطلوب تربیتی است در شكوفا سازی و استعدادهای درخشان و نهفته انسانی نقش فوق العاده‏ای دارد. تجربه نشان داده است كه تشویق مناسب و بجا می‏تواند نهفته‏ترین استعدادهای درونی كودكان و نوجوانان را زنده كرده و در مرحله پیشرفت و سازندگی قرار دهد و آنان را در رسیدن به اهداف مهم و حیاتی و كمالات قوی دل و استوار سازد. نقل دو روایت از امام حسن(ع) اهمیت به نقش تشویق را در سیره آن بزرگوار روشن می‏كند:

1ـ انس بن مالك می‏گوید: یكی از كنیزان امام حسن(ع) شاخه گلی را به حضور آن حضرت هدیه نمود، امام حسن(ع) آن شاخه گل را با كمال میل پذیرفته و به او فرمود: تو را در راه خدا آزاد كردم. من به عنوان اعتراض گفتم: در مقابل اهداء یك شاخه گل او را آزاد كردی؟ امام فرمود: خداوند در قرآن به ما چنین یاد داده و فرموده است: «اذا حیّیتم بتحیّةٍ فحیّوا باحسن منها؛ هرگاه كسی به شما تحیت گوید پاسخ آن را بهتر از آن بدهید.» سپس فرمود: پاسخ بهتر همان آزاد كردن اوست.»(15)

2ـ روزی آن حضرت غلام جوانی را دید كه ظرف غذائی در پیش دارد او لقمه‏ای از آن می‏خورد و لقمه دیگر را به سگی كه نزدیك او نشسته بود می‏داد. امام حسن(ع) پرسید: چرا چنین می‏كنی؟ پسر نوجوان پاسخ داد: من خجالت می‏كشم كه خودم غذا بخورم و این سگ گرسنه بماند. حضرت مجتبی(ع) خواست كه به این غلام مهربان پاداشی نیكو عنایت كند به این جهت او را به خاطر این عمل نیك، از مولایش خرید و آزاد كرد و باغی را كه در آن كار می‏كرد خریده و به او بخشید.(16)

و. ورزش و تفریح

در امر تربیت توجه به شادی سالم و روحیه‌بخش و حركات نشاط آفرین جایگاه ویژه دارد. چرا كه تفریح و ورزش كودكان و نوجوانان را پرتوان، فعال و نیرومند می‏سازد و افرادی كه با نشاط باشند آموزه‏های اخلاقی و كمالات را بهتر می‏پذیرند. اساساً تربیت یافتگان مكتب حیات بخش اسلام باید شاداب و روحیه‏های قوی داشته باشند. امام مجتبی(ع) یكی از ویژگی‏های مؤمنین را پرنشاط بودن آنان می‏داند و می‏فرماید: از ویژگی‏های انسانهای با ایمان، شادی و نشاط داشتن در مسیر هدایت و خودداری از شهوات است.(17)

این روحیه در والدین و كسانی كه امر تربیت را به عهده دارند به مراتب باید بیشتر رعایت شود، زیرا كودكان دوست دارند شاد و خندان باشند و از والدین و معلمان عبوس و گرفته در رنج و عذابند.
چون وانمی‏كنی گرهی خود گره نباش

ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست

برای تربیت فرزندانی پرنشاط و دارای روح و جسمی سالم شایسته است كه مربیان و والدین خود از چنین صفاتی برخوردار باشند. در این زمینه نباید از نقش ورزش غافل بود. در سیره امام حسن(ع) ورزش از روش‏های تفریح، سرگرمی و تقویت جسم و روح و بالاخره از عوامل رشد و تربیت محسوب می‏شود آن حضرت ضمن شركت در ورزشهای تربیتی و تفریحی از پرورش روحی و معنوی نیز غافل نبود. عاصم بن ضمره می‏گوید: روزی به همراه حسن بن علی(ع) برای گردش و تفریح به ساحل فرات رفته بودیم، عصر آن روز در حالی كه روزه بودیم آب صاف و زلال فرات، روی سنگ‏ها و شن‏ها موج می‏زد و تمام اشیاء داخل آب در مقابل چشمان ما خودنمایی می‏كردند. حسن بن علی(ع) گفت: اگر لباس شنا داشتم داخل آب می‏شدم و آب تنی می‏كردم. گفتم: من دارم و آن را در اختیار شما می‏گذارم. فرمود: پس خودت چه می‏پوشی؟ گفتم: من همین طوری به داخل آب می‏روم. فرمود: این همان كاری است كه من اصلاً دوست ندارم و خوشم نمی‏آید. از رسول خدا(ص) شنیدم كه می‏فرمود: در داخل آب موجودات زنده‏ای است كه باید از آن‏ها شرم كنید و به احترام آنان بدون پوشش مناسب به داخل آب نروید.(18)

پی‏نوشت‏ها

1. تربیت اسلامی، كتاب دوم، ص 204.

2. و اما الحسن (ع) فانه ابنی و ولدی، و منی و قرة عینی و ضیاء قلبی و ثمرة فؤادی و هو سید شباب اهل الجنه و حجة الله علی الامه، امره امری و قوله قولی، من تبعه فانه منی و من عصاه فلیس منی. بحار الانوار، ج 28، ص 39.

3. تهذیب التهذیب، ج 2، ص 259.

4. المناقب، ج 3، ص 401.

5. مكارم الاخلاق، ص 233.

6. احتجاج طبرسی، ج 1، ص 282.

7. تحف العقول، ص 233.

8. منیة المرید، ص 33.

9. تحف العقول، ص 235.

10. ترجمة الامام الحسن (ع)، ص 167.

11. مسند احمد، ج 1، ص 200.

12. بحارالانوار، ج 43، ص 75.

13. مناقب، ج 3، ص 19.

14. بحارالانوار، ج 43، ص 342.

15. جلوه‌هائی از نور قرآن، ص 27.

16. البدایة و النهایه، ج 8، ص 38.

17. اعلام الدین، ص 137.
18. مسند امام مجتبی(ع)، ص 797.


جستجو