ویژگیهای انسان شایسته (1)
1. معرفت و ایمان
تبیین
منظور از ایمان آن است که انسان به خدا، ملائکه، پیامبران، معاد و آنچه از سوی خدا فرود آمده، اعتقاد راسخ پیدا کند و آن را از دل و جان خویش باور داشته باشد و از آن پیروی کند.
مستندات
الف- آیات
1.قََالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ.(حجرات:14)
بادیه نشینان (به رسول خدا) گفتند ایمان آوردیم. (ای پیامبر! به آنان) بگو: شما ایمان نیاوردهاید و لیکن بگویید اسلام آوردیم و ایمان هنوز در دل شما وارد نشده است.
2. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ. (انفال: 2-4)
مؤمنان حقیقی، فقط کسانی هستند که وقتی یاد خداوند به میان آید، دلهایشان از ترس بتپد و وقتی آیات الهی برایشان تلاوت شود، ایمانشان زیادتر گردد. آنان که بر پروردگار خود توکل میکنند.
ب- روایات
1. امام علی(علیهالسلام) میفرماید:
ألْایمانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرارٌ بِاللَِّسانِ وَ عَمَلٌ بِاْلأَرْکانِ.[1]
ایمان شناختی است با قلب، اقراری است با زبان و عملی است با اندام.
2. و نیز میفرماید:
اَصلُ الْایمانِ حُسْنُ التَّسلیمِ لِامْرِاللَّهِ.[2]
ریشه ایمان، خوب تسلیم شدن در برابر فرمان خداست.
ج- رهنمودها
مقام معظم رهبری:
1. انسان میتواند با دو بال علم و ایمان به عروج معنوی نایل آید. چراغ هدایت بشر ایمان او به خدا و تسلیم او در برابر امر و نهی الهی است.[3]
2. افتخار نیروهای مسلح ما این است که هدفهای خود را از ایمان عمیق اسلامی الهام گرفته است.[4]
1. خداشناسی و خداباوری
مستندات
الف- آیات
1. وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ. (اعراف: 172)
و (به خاطر بیاور) زمانی را که پروردگارت از صُلب فرزندان آدم، ذریّه آنان را برگرفت و آنها را گواه بر خویشتن ساخت (و فرمود:) آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی میدهیم (چنین کرد تا مبادا) در روز رستاخیز بگویید: ما از این غافل بودیم (و از پیمان فطری توحید بیخبر ماندیم)
2. الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. (رعد: 28)
آنان که به خدا ایمان آوردهاند و دلشان با یاد خدا آرامش میگیرد. آگاه باشید! که تنها با یاد خدا دلها آرامش میپذیرد.
3. اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا. (طلاق: 12)
خداوند کسی است که هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز همانند آن را. فرمان او پیوسته در میان آنها نازل میشود. این برای آن است که بدانید خداوند بر همه چیز تواناست و این که علم او بر همه چیز احاطه دارد.
ب- روایات
1. حضرت علی(علیهالسلام):
اَوَّلُ الدینِ مَعرِفَتُهُ وَ کَمالُ مَعرِفَتِهِ التَّصدیقُ بِهِ وَ کَمالُ التَّصدیقِ بِهِ تَوحیدُهُ وَ کَمَالُ تَوحیدِهِ الاِخلاصُ لَهُ.[5]
آغاز دین، شناخت خدا است و نهایت شناخت او، تصدیق ذات او است و کمال تصدیق او اعتقاد به یکتایی اوست و انتهای توحید او اخلاص برای اوست.
2. همان حضرت (علیهالسلام):
مَعرِفَةُ اللَّهِ سُبْحانَهُ اَعْلَی الْمَعارِفِ.[6]
شناخت خداوند سبحان بالاترین شناختها است.
3. و نیز میفرماید:
اَصْلُ مَعْرِفَةِ اللَّهِ تَوْحِیدُهُ.[7]
پایه خداشناسی توحید است.
ج- رهنمودها
امام خمینی(ره):
مباحث مبدأ و معاد و مقاصد ربوبیّات از ایمان بالله و کتب و رسل و ملائکه و یوم الآخرة، و أهمّ و عمده مراتب سلوک نفسانی و بسیاری از فروع احکام از قبیل مهمّات صلاة و حج، به این مقصد (توجّه دادن فطرت به کمال مطلق) مربوط است، یا بیواسطه یا با واسطه.[8]
مقام معظم رهبری:
هر گروهی برای اهدافی که به آن ایمان دارد کار کند، خدای متعال کمک و مددش خواهد کرد. اگر گروهی مؤمن به خدا باشد، آن وقت در آویختن با آن و شکست دادنشده برابر مشکلتر هم میشود.[9]
* 1. خداشناسی
تبیین
ریشه همه مسائل دینی و مذهبی و نیز پایبندی به ارزشهای اخلاقی در گرو شناخت خداست.
مستندات
الف- آیات
1. وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ. (ذاریات: 56)
جن و انسان را نیافریدم جز اینکه مرا عبادت کنند.
چنان که در تفسیر آمده است مراد از لِيَعْبُدُونِ، لِیَعرِفُونِ است یعنی بشناسند مرا.[10]
2. فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ. (عنکبوت: 65)
چون به کشتی درآیند، خدا را با اخلاص کامل میخوانند اما همین که خدا آنان را به سلامت به خشکی رساند، دوباره شرک میورزند.
3. إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَماءُ. (فاطر: 28)
از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او میترسند.
ب- روایات
1. امام صادق(علیهالسلام):
مَن عَرَفَ اللَّهَ خافَ اللَّه وَ مَنْ خافَ اللَّهَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنِ الدُّنْیا.[11]
کسی که خدا را بشناسد، از (عظمت و هیبت خدا و نیز مخالفت فرمان) خدا میترسد و کسی که از خدا بترسد، نفس خود را از دنیا پرهیز میدهد.
2. حضرت علی(علیهالسلام) در پاسخ این پرسش که آیا خدایت را دیدهای، فرمود:
ما کُنْتُ اَعْبُدُ رَبّاً لَمْ اَرَهُ.[12]
پروردگاری را که ندیدهام، پرستش نمیکنم.
3. امام صادق(علیهالسلام):
اِنَّ اَفْضَلَ الْفَرائِضِ وَ اَوْجَبَها عَلَی الْاِنْسانِ مِعْرِفَةُ الرَّبَّ وَ الْاقْرارُ بِهِ بِالْعُبُودِیَّةِ.[13]
بیگمان، برترین و واجبترین وظیفه انسان، شناخت پروردگار و اقرار به عبودیت اوست.
ج- رهنمودها
امام خمینی(ره):
باید جوانان ما بدانند تا معنویت و عقیده به توحید و معاد در کسی نباشد، محال است از خود بگذرد و در فکر امت باشد.[14]
مقام معظم رهبری:
اگر ملت ما ایمان به خدا و اتصال به مبدأ ربوبی و غیب را نداشت، همانی که آنها خواسته بودند، میشد؛ یعنی انقلاب شکست میخورد.[15]
* 2. توکل
تبیین
حقیقت توکل، اعتماد و اطمینان به خدای تعالی در همه کارها و فعالیتها است، و این منافات با فراهم کردن اسباب ندارد. اما نباید اسباب را اصل اساسی دانست.
مستندات
الف- آیات
1. وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ… . (طلاق: 3)
و هر که بر خدا توکل کند، خداوند او را کفایت خواهد کرد، چون خدا، امرش (بر همه عالم) نافذ و جاری است.
2. وَعَلَى اللّهِ فَتَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ. (مائده: 23)
اگر مؤمنید، بر خدا توکل کنید.
3. … فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ. (آل عمران: 159)
وقتی تصمیم گرفتی، بر خدا توکل کن که خدا توکل کنندگان را دوست دارد.
ب- روایات
1. پیامبر اکرم(ص) از جبرئیل پرسید: توکل چیست؟ جبرئیل گفت:
الْعِلْم بِاَنَّ الْمَخْلُوقَ لا یَضُّرُ وَ لا یَنْفَعُ و لا یُعْطی وَ لا یَمْنَعُ وَ استِعْمالُ الیَأسِ مِن الْخَلْقِ فَاذا کانَ الْعَبدُ کَذلِک لَمْ یَعْمَل لَاحدٍ سِوَی اللَّهِ وَ لَمْ یَرْجَ وَ لَمْ یَخَف سِوَی اللَّه وَ لَمْ یَطْمَع فِی اَحَدٍ سِوَی اللَّهِ فَهذا هُوَ التَوَکُلُ.[16]
حقیقت توکل علم و آگاهی به این است که مخلوق نمیتواند نه زیانی برساند و نه سودی و نه چیزی ببخشد و نه از او باز دارد و دیگر به کار بستن یأس از خلق است. هنگامی که بنده خدا چنین باشد جز برای خدا عملی انجام نمیدهد و امید و ترس جز به خداوند ندارد و به هیچ کس جز خداوند دل نمیبندد. این حقیقت توکل است.
2. امام علی(علیهالسلام):
لا یَصْدُقُ ایمانُ عَبْدٍ حَتّی یَکُونَ بِما فی یَدِ اللَّه سُبْحانَهُ اوْثَقَ مِنْهَ بِما فی یَدِهِ.[17]
ایمان بنده راست نمیشود، مگر این که اطمینان او به آنچه در دست خداوند سبحان است از اعتمادش به آنچه نزد خود اوست بیشتر باشد.
3. همچنین میفرماید:
مَنْ تَوَکَّلَ عَلَی اللَّهِ ذَلَّتْ لَهُ الصَّعابُ وَ تَسَهَّلَتْ عَلَیْهِ الْاَسْبابُ وَ تَبَوَّءَ الخَفْضَ وَ الْکَرامَةَ.[18]
هر کس بر خدا توکل کند سختیها برای او آسان و اسباب (رسیدن به اهداف) برای او فراهم میشود و در راحتی و وسعت و کرامت جای میگیرد.
ج- رهنمودها
امام خمینی(ره):
به خدا توکل کنید، از او مدد بخواهید، به درگاه او استغاثه کنید، با او راز و نیاز کنید و همه تلاش و نیروی خود را در این راه روشن به کار بگیرید و خدا با مؤمنان و متوکلان است.[19]
مقام معظم رهبری:
امام خصوصیات ممتاز فردی خیلی داشت؛ اما توفیقات او بالاتر از آن بود که خصوصیات فردی یک انسان -هرچه هم بالا- متکی باشد… توکل و حسن ظن به خدا داشت. هیچ کاری در نظر او خارج از قدرت الهی نبود. کارهای بزرگ، حرکتهای عظیم، کندن کوههای راسخ و جبال راسیات برای او میسور بود؛ چون عقیده داشت که به خدا متکی است و خدا او را کمک میکند؛ و چون به خدا توکل داشت، لذا با حسن ظن مینگریست.[20]
* 3. اخلاص
تبیین
اخلاص به معنای خالص کردن، ویژه کردن، ارادات صادق داشتن است و مخلص کسی است که عبادات و طاعات خود را از هرگونه آلودگی و آمیختگی به غیر خدا خالص کرده، انگیزهای جز تقرب به درگاه خداوند ندارد.
مستندات
الف- آیات
1. فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ. (غافر: 14)
خدا را بخوانید، در حالی که تنها برای او در دین اخلاص میورزید، اگر چه کافران را ناخوش آید.
2. وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء… .(بیّنه: 5)
و [اهل کتاب] فرمان نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند، و در حالی که به توحید گراییدهاند دین [خود] را برای او خالص گردانند.
3. إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ. (زمر: 2)
ما این کتاب را به راستی بر تو نازل کردیم پس خدا را بپرست و دین خود را برای او خالص گردان.
ب- روایات
1. امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام):
تَصْفِیَةُ الْعَمَلِ خَیْرٌ مِنَ الْعَمَلِ.[21]
پاک کردن عمل [از ناخالصیها] از عمل ارزشمندتر است.
این روایت بر اهمیت و ارزشمندی اخلاص در عمل توجه دارد.
2. اما صادق (علیهالسلام):
لا یَصیرُ الْعَبْدُ عَبْداً خالِصاً لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ حَتَّی یَصیرَ الْمَدْحُ وَ الذَّمُّ عِنْدَهُ سَواءً… .[22]
انسان، بنده خالص خدای بزرگ نمیشود تا اینکه تعریف و تکذیب (دیگران) در نظرش یکسان باشد.
3. امام علی(علیهالسلام):
اَلْاِخلاصُ اَعْلَی الْایِمانِ.[23]
ج- رهنمودها
مقام معظم رهبری:
1. وظایف یک فرد مسلح در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی فرا گرفتن خوب انضباط خوب آمادگی همیشگی و اخلاص و صفا و نورانیت معنوی است.[24]
2. عزیزان من! اخلاص چیز خیلی مهمّی است؛ اخلاص را فراموش نکنید. هر کاری میکنید با اخلاص باشد. اخلاص؛ یعنی هیچ اندیشه دیگری را جز انگیزه الهی و رضای پروردگار و انجام مأموریت و مسئولیت خدایی، وارد نکنید. این معنایش اخلاص است.[25]
2. راهنماشناسی
تبیین
هدف از خلقت انسان در عالم مادّه این است که او با سیر اختیاری به کمال برسد و سرنوشتش را با اختیار خود رقم بزند. طبیعی است که انسان بدون راهنما نمیتواند این راه پرفراز و نشیب را طی کند، پس باید از طرف خدا راهنمایی به او نشان داده شود، تا با پیروی از او، به سعادت برسد؛ راهنمایی شایسته، مطمئن و مرتبط با عالم غیب.
مستندات
الف- آیات
1. ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا. (مؤمنون: 44)
سپس پیامبران را پشت سر هم فرستادیم.
2. رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ. (نساء: 165)
پیامبرانی بشارت دهنده و بیم دهنده (فرستادیم) تا برای مردم بر خداوند حجّتی بعد از (آمدن) پیامبران نباشد.
3. إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ. (رعد: 7)
همانا تو بیم دهندهای (پیامبری) هستی و برای هر قومی هدایتگری است.
ب- روایات
1. امام صادق(علیهالسلام) در پاسخ مرد کافری که پرسید به چه دلیل وجود پیامبران را ثابت میکنید، فرمود:
اِنّا لَمّا اَثْبَتْنا اَنَّ لنا خالِقاً صانعاً مُتَعالِیاً عَنّا وَ عَنْ جَمیعِ ما خَلَقَ وَ کانَ ذلِکَ الصّانعُ حَکیماً لَمْ یَجُزِ اَنْ یَشاهِدَهُ خَلقُهُ وَ لا یُلا مِسُوهُ وَ لا أنْ یُباشِرَهُمْ وَ یُباشِرُوهُ وَ یُحاجَّهُمْ وَ یُحاجُّوهُ ثَبَتَ اَنَّ لَهُ سُفَراءٌ فی خَلْقِهِ وَ عِبادِهِ یَدلُّونَهُمْ عَلی مصالِحِهُم وَ مَنافِعِهُم وَ ما بِهِ بِقاؤُهُمْ وَ فی تَرْکِهِ فَناؤُهُمْ.[26]
وقتی ما ثابت کردیم دارای آفریننده و سازندهای هستیم که بسیار برتر و منزهتر از ما و جمیع موجودات است و او حکیم است و مخلوقات نمیتوانند او را مشاهده کنند و نه لمس نمایند و نیز نمیشود که او با مخلوقات مباشر باشد و مخلوقات هم نمیتوانند با او مباشر باشند همچنان که امکان گفت و گو و محاجّه بین او و آفریدهها نیست، پس ثابت میشود که دارای سفیرانی در میان مخلوقات و بندگانش میباشد که آنها را به مصالح و منافعشان راهنمایی کند؛ مصالحی که بقای آنها وابسته به آن و ترکش موجب فنای ایشان است.
2. همان حضرت(علیهالسلام):
لَوْ بَقِیَتِ الْاَرضُ بِغَیْرِ امامٍ لَساخَتْ.[27]
اگر زمین بدون امام(علیهالسلام) بماند، فرو خواهد رفت.
3. همان حضرت(علیهالسلام):
لَوْ کانَ النّاسُ رَجُلَیْنِ لَکانَ اَحَدُهُما الْامامُ وَ قالَ: اَنَّ اخِرَ مَنْ یَمُوتُ الامامُ لِئَلَّا یَحْتَجَّ اَحَدَّ علَی اللهِ عَزَوَجَلَّ اَنَّهُ تَرَکَهُ بِغَیْرِ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَیْهِ.[28]
اگر مردم زمین تنها دو نفر باشند، یکی از آن دو، امام است و فرمود: آخرین کسی که بمیرد، امام است تا کسی بر خدای عزّوجلّ احتجاج نکند که خداوند او را بدون حجّت واگذاشته است.
ج- رهنمودها
مقام معظم رهبری:
انسان برای زندگی کردن و حرکت کردن به سمت هدفهای ارزنده و والا، به راهنما احتیاج دارد. انسانی که راهنما نداشته باشد و به راهنمایان الهی پشت بکند، زندگی شایسته انسانی و الهی را پیدا نخواهد کرد.[29]
* 4. پیامبر شناسی
تبیین
مسأله «نبوت» مانند «توحید»، از اصولی است که تمامی ادیان الهی به آن، معترف و معتقدند و یکی از مبانی اعتقادی آنها به حساب میآید.
مستندات
الف- آیات
1. لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ… .(حدید: 25)
به راستی پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و میزان را فرود آوردیم تا مردم به انصاف به پا خیزند (و برای تحقق قسط و عدل و انصاف قیام کنند).
2. آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ… .(بقره: 285)
رسول خدا به آنچه از سوی پروردگارش به نزد او فرستاده شده، ایمان آورد و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند (و میگویند:) ما میان هیچ یک از پیامبران او فرق نمیگذاریم.
3. وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً… .(نحل: 36)
همانا ما در میان هر امتی رسولی را مبعوث کردیم.
ب- روایات
1. امام موسی کاظم(علیهالسلام):
انَّ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حُجَّتَیْنَ، حُجَّةٌ ظاهِرَةً وَ حُجَّةٌ باطِنَةٌ، فَامَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْانْبِیاءُ وَ الاَئِمَّةُ عَلَیْهِمُ السَّلامُ، وَ اَمَّا الْباطِنَةُ فَالْعُقُولُ.[30]
خداوند دو حجت بر مردم دارد، حجتی ظاهری و حجتی باطنی، حجت ظاهری همان رسولان و پیامبران و امامان(علیهم السلام) میباشند و حجت باطنی، عقلهای مردم است.
2. امیر مؤمنان علی(علیهالسلام):
وَ اقّتَدُوا بِهَدْی نَبِیَّکُم فَإنَّهُ افْضَلُ الْهَدْی وَ اسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإنَّها اَهْدَی السُّنَنِ.[31]
هدایت و راهنمایی پیامبر خود را پیروی کنید که راهنمایی او بالاترین راهنمایی است؛ و به سنت و طریقه او رفتار نمایید، زیرا طریقه او هدایت کنندهترین سنتها و روشها است.
ج- رهنمودها
امام خمینی(ره):
باید جوانان روحانی و دانشگاهی قسمتی از وقت را صرف کنند در شناخت اصول اساسی اسلام که در رأس آن توحید و عدل شناخت انبیای بزرگ، پایه گذاران عدالت و آزادی است.[32]
مقام معظم رهبری:
انبیاء مظهر اقتدار پروردگار در میان بشر بودند.[33]
* 5. امام شناسی
تبیین
خداوند متعال مسئولیت هدایت امت اسلامی را پس از پیامبر اکرم(ص) بر عهده امام معصوم(علیهالسلام) قرار داده و خود، آنان را برای این امر مهم انتخاب و نصب فرموده است. ابلاغ این نصب به عهده پیامبر اکرم(ص) نهاده شده[34] و برای تفهیم عظمت آن، عدم ابلاغش را به منزله عدم انجام رسالت بیست و سه ساله آن حضرت دانسته است.
مستندات
الف- آیات
1. إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ. (مائده: 55)
سرپرست و رهبر شما تنها خدا و پیامبر او، و آنها که ایمان آوردهاند میباشند آن کسانی که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع، زکات میدهند.
2. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ. (نساء: 59)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و صاحبان امر را اطاعت کنید.
3. وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ. (بقره: 124)
و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خداوند ابراهیم را با وسائل گوناگونی آزمود و او به خوبی از عهده آزمایش برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهیم گفت: آیا از دودمان من نیز به این مقام میرسند؟ خداوند فرمود: پیمان من (مقام امامت) به ستمکاران نمیرسد. (و تنها آن دسته از فرزندان تو که معصوم باشند، شایسته این مقام هستند).
ب- روایات
1. پیامبر گرامی اسلام(ص):
اِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقْلَیْنِ کِتابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتی اَهْلَ بَیْتی وَ انَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الْحَوْضَ ما انْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا.[35]
من دو چیز گرانبها را بین شما میگذارم، کتاب خدا و عترت خود یعنی اهل بیتم را، و این دو هرگز از هم جدا نمیشوند تا اینکه بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند؛ مادامی که شما به این دو تمسّک جویید هرگز گمراه نخواهید شد.
2. امام سجاد(علیهالسلام) به نقل از پیامبر(ص):
… لَوْ انَّ عَبْداً جاءَ یَوْمَ الْقِیامَةِ بِعَمَلِ سَبْعینَ نَبِیّاً ما قَبِلَ اللَّهُ ذلِکَ مِنْهُ حَتّی یَلْقاهُ بِوِلایَتی وَ وِلایَةِ أَهْلِ بَیْتی.[36]
اگر بندهای در روز قیامت عمل هفتاد پیامبر را بیاورد، خداوند از او قبول نمیکند مگر خدا را ملاقات کند به ولایت من و اهل بیتم.
3. امام صادق(علیهالسلام):
نَحنُ الَّذینَ فَرَضَ اللَّهُ طاعَتَنا لا یَسَعُ النّاسُ الَّامَعْرِفَتَنا وَ لا یَعْذِرُ النّاسَ بِجَهالَتِنا، مَنْ عَرَفَنا کانَ مُؤْمِناً وَ مَنْ اَنْکَرَنا کانَ کافِراً وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفنا وَ لَم یُنْکِرنْا کانَ ضالًاّ حَتّی یَرْجعَ الَی الْهُدَی الَّذی اَفْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ مِنْ طاعَتِنَا الْواجِبَةِ فَانْ یَمُتْ عَلی ضَلالَتِهِ یِفْعَلُ اللَّهُ بِهِ ما یَشاءُ.[37]
ما کسانی هستیم که خداوند اطاعت ما را واجب کرده است مردم نسبت به معرفت ما در وسعت نیستند (باید ما را بشناسند) و در جهالتشان نسبت به ما، معذور نیستند. کسی که ما را بشناسد مؤمن است و کسی که ما را انکار کند کافر است و کسی که ما را نشناسد و ما را انکار نکند، گمراه است تا برگردد به هدایتی که خدا بر او واجب کرده از اطاعت واجب ما پس اگر در همان گمراهیاش بمیرد، خداوند آنچه بخواهد با او میکند.
ج- رهنمودها
امام خمینی(ره):
1. و بعد از رسول اکرم کسی افضل از او در هیچ معنایی نیست و نخواهد بود. لکن در مراتب بعد هم که باید این امت هدایت بشود، پیغمبر اکرم که از دنیا میخواست تشریف ببرد، تعیین جانشین و جانشینها را تا زمان غیبت کرد، و همان جانشینها، تعیین امام امت را هم کردند، به طور کلی این امت را به خود وانگذاشتند که متحیر باشند، برای آنها امام تعیین کردند، رهبر تعیین کردند.[38]
2. باید مملکت اسلامی به پیغمبر اسلام و ائمه اسلام اقتدا بکنند.[39]
مقام معظم رهبری:
ماها کمتر از آن هستیم که بتوانیم در حریم معرفت این بزرگواران وارد بشویم ما به قصور و حقارت خودمان معترفیم همه ائمه این طور بودند و این (امام حسین(علیهالسلام)) بزرگوار بیش از بقیه ائمه(علیهالسلام) شایسته این توصیف و تجلیل است.[40]
3. معرفت به معاد و یاد مرگ
مستندات
الف- آیات
1. إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا. (انسان: 10)
ما از پروردگارمان میترسیم در آن روزی که عبوس و سخت است!
2. أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ. (مطفیین: 4 و5)
آیا آنها گمان نمیکنند که برای روزی بزرگ برانگیخته خواهند شد؟
3. قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ. (سجده: 11)
بگو: فرشته مرگ که بر شما گمارده شده، جانتان را میستاند، آنگاه به سوی پروردگارتان بازگردانده میشوید.
ب- روایات
1. پیامبر اکرم(ص):
اَکِثُروا ذِکرَ الْمَوْتِ فَما مِنْ عَبْدٍ اَکْثَرَ ذَکْرَهُ اِلّا اَحْیی اللهُ قَلْبَهُ وَ هَوَّن عَلَیْهِ المَوْتَ.[41]
مرگ را فراوان یاد کنید زیرا هیچ بنده ای آن را بسیار یاد نکرد مگر این که خداوند دلش را زنده گردانید و مردن را بر او آسان ساخت.
2. همان حضرت (علیهالسلام)
اَکْثِروا مِن ذِکرِ هادِمِ اللَّذّات: فقیلَ یا رسولَ اللهِ فما هادِمُ اللَّذَات؟ قال: الموتُ فانَة اَکْیَسَ المؤمنینَ اکْثَرُهُم ذِکراً لِلْموتِ وَ اَشَدُّ لَهُ اِسْتِعداداً.[42]
پیامبر فرمود از ویران کننده خوشیها فراوان یاد کنید. عرض شد یا رسول الله ویران کننده خوشیها چیست؟ فرمود: مرگ، زیرکترین مؤمنان کسی است که مرگ را بیشتر یاد کند و برای آن آمادهتر باشد.
3. امام علی (علیهالسلام):
مَنْ ذَکَرَ الْمَوْتَ رَضِیَ مِنَ الدُّنْیا بِالیَسِیرِ.[43]
کسی که یاد مرگ کند به کم دنیا رضایت میدهد.
ج- رهنودها
امام خمینی (قدس سره):
اگر انسان باورش آمد که یک مبدئی برای این عالم هست، و یک بازخواستی برای انسان هست در یک مرحله بعد، مردن فنا نیست، مردن انتقال از یک نقص به کمال است؛ اگر این را باورش بیاید، این انسان را نگه میدارد از همه چیزها، از همه لغزشها.[44]
مقام معظم رهبری:
وقتی انسان میداند که مرگ عبارت از عروج به ملکوت الهی و پیوستن به ارواح اولیاست چه اهمیت میدهد که کی این مرگ فرا برسد؟ مرگ برای او عبور از یک مرحله است «وقت مردن آمد جستن ز جو» انسان حرکتی از جوی میکند هرچه هست در یک لحظه است بعد نعیم بیبدیل و بیمثال الهی است.[45]
* 6. معاد شناسی
تبیین
از مجموع آیات قرآن، در حدود 1400 آیه، به معاد و خصوصیات آن اشاره دارد که این خود بیانگر اهمیت آن است و ضرورت شناخت این اصل اعتقادی را مضاعف میکند.
مستندات
الف –آیات
1. أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ. (مومنون: 115)
آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریدهایم و به سوی ما باز نمیگردید؟
2. وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ. (عنکبوت: 64)
این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازی نیست و به درستی که حیات آخرت، زندگی است اگر بدانند.
3. رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ. (نور: 37)
مردانى که نه تجارت و نه معاملهاى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زکات غافل نمىکند آنها از روزى مىترسند که در آن، دلها و چشمها زير و رو مىشود.
ب – روایات
1. حضرت علی (علیهالسلام) :
عَجِبْتُ لِمَنْ اَنْکَرَ النَّشْأةَ الْاخِرَةَ وَ هُوَ یَرَی النَّشْأَةَ الْاُولی.[46]
تعجب میکنم از کسی که نشأت آخرت را انکار میکند، در حالی که دنیا را میبیند!
2. و نیز آن حضرت (علیهالسلام):
طُبی لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسابِ وَ قَنعَ بِالْکِفافِ وَ رَضِی عَنِ اللَّهِ.[47]
خوشا به حال کسی که معاد را به یاد آورد، برای روز حساب کار کند و به حدّ کفاف قانع و از خداوند خشنود باشد.
ج – رهنمودها
مقام معظم رهبری:
1. آن کسی که به خدا، قیامت، حضور در برابر پروردگار، زندگی پس از مرگ، شهادت و توکل معتقد است، در دنیا به گونه ای عمل میکند، و کسی که فاقد این جهانبینی است، طور دیگر رفتار میکند.[48]
2. باید یاد خدا و مرگ و سئوال الهی و محاسبة الهی را از یاد نبریم.[49]
* 7. ادای دین و رعایت حقوق دیگران
تبیین
در اسلام دادن و گرفتن قرض در صورت نیاز جایز است و برای کسی که به برادران دینی خود قرض میدهد ثوابهای زیادی شمرده شده است و مستحب است مؤمنین قرض گیرنده به وقت، ادای دین خود نمایند تا این سنت حسنه در جامعه رواج و رونق بیشتری پیدا کند.
مستندات
الف – آیات
1. فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ.(ضحی: 9-11)
پس یتیم را میازار و فقیر را از خود مران و نعمتهای پروردگارت را بازگو کن.
2. لَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ. (مائده: 63)
چرا دانشمندان نصارا و علماى يهود، آنها را از سخنان گناهآميز و خوردن مال حرام، نهى نمىکنند؟! چه زشت است عملى که انجام مىدادند.
ب – روایات
1. رسول گرامی اسلام (ص):
مَنْ حَبَسَ عَنْ اَخیهِ الْمُسْلِمِ شَیئاً مِنْ حَقِّهِ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بَرَکَةَ الرِّزْقِ الَّا انْ یَتوُب.[50]
هرکس چیزی از حقوق برادر مسلمانش را از او باز دارد، خداوند برکت روزی را بر او حرام میکند، مگر اینکه توبه کند.
2. امام صادق (علیهالسلام):
تَرْکُ الْحُقُوقِ مَذَّلَةٌ.[51]
پایمال کردن حقوق دیگران سبب خواری انسان است.
3. و نیز همان حضرت (علیهالسلام):
ما عُبِدَ اللَّهُ بِشَیءٍ اَفْضَلُ مِنْ اَداءِ حَقِّ الْمُؤْمِنِ.[52]
خداوند به چیزی برتر از ادای حق مؤمن عبادت نشده است.
4. از امام صادق (علیهالسلام) درباره حق مؤمن بر مؤمن سؤال شد، آن حضرت فرمود:
… أیْسَرُ حَقِّ أَنْ تُحِبَّ لَهُ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ وَ تَکْرَهُ لَهُ ما تَکْرَهُ لِنَفْسِکَ… .[53]
کم ترین میزان حقوق برادرت بر تو آن است که آنچه را برای خودت دوست میداری برای او نیز دوست بداری و آنچه را برای خودت نمیپسبندی، برای او نپسندی.
* 8. اهتمام به خیرات و مبرات
تبیین
انجام دادن کارهای عامالمنفعه چیزی است که در اسلام مطلوب است و مستحب است هر مسلمانی به اندازه توان مالی خود در جهت ساخت راهها، مدرسهها، اطعام فقیران و یتیمان و غیره… کوشش نماید.
مستندات
الف – آیات
1. وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلاَنِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ. (رعد :22)
خردمندان کسانیاند… که از آنچه به آنها روزی دادهایم، در پنهان و آشکار، انفاق میکنند و بدی را با نیکی از بین میبرند، سرای آخرت خاص آنان است.
2. وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِيتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ… .(بقرهک 265)
مَثَلِ کسانی که اموال خویش را برای طلب رضای خدا، از روی یقین و اعتقاد انفاق میکنند، همانند بوستانی است بر تپه ای ، که بارانی تند و به موقع، بر آن بارد و دوچندان میوه دهد.
3. لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ… .(آل عمران: 92)
هرگز به (مقام) نیکوکاری نخواهید رسید مگر از آنچه دوست میدارید انفاق کنید.
ب – روایات
1. پیامبر اعظم (ص):
مَه مَشی فی عَونِ أخیهِ ومَنْفعتِهِ فلَهُ ثَوابُ اُلمجاهِدینَ فی سبیلِ اللَّهِ.[54]
کسی که برای کمک به برادر خود و سود رساندن به او قدمی بردارد، پاداش مجاهدان در راه خدا را دارد.
2. امام صادق (علیهالسلام):
مَنْ سَعَی فِی حَاجَةِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ طَلَبَ وَجْهِ اللَّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ألُفَ ألفَ حَسَنَةٍ یَغْفِرُ فِیهَا لِأَقَارِیِه وَ جِیرَانِهِ وَ إِخْوَانِهِ وَ مَعَارِفِهِ.[55]
هرکس کوشش کند دربارة حاجت برادر مسلمانش برای رضای خدا، خدا هم یک هزار حسنه در نامه عملش بنویسد. به واسطه این عمل خود فامیل و نزدیکان و همسایگان و برادران و دوستان را هم بیامرزد.
3. همچنین میفرماید:
مَنْ أَعَانَ أَخَاهُ الْمُؤْمِِنَ اللَّهْفَانَ عِنْدَ جُهْدِهِ فَنَفَّسَ کُرْبتَهُ وَ أَعَانَهُ عَلَی نَجَاحِ حَاجتِهِ کَتَبَ اللَّهُ بِذَلِکَ اثْنَتَیْنِ وَ سَبْعِینَ رَحْمَةً یُعَجِّلُ لَهُ مِنْهَا وَاحِدَةً یُصْلِحُ بِهَا أَمْرَ مَعِیشَتِهِ وَ یَدّخِرُلَهُ إِحْدَی وَ سَبْعِینَ رَحْمَةً لِأَفْزَاعَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ أَهْوَالِه.[56]
هرکس یاری کند برادر مؤمن افسرده خاطر و بیچارهاش را و اندوهش را برطرف نماید و کمک کند او را برای برآوردن حاجتش خداوند بواسطه این عمل هفتاد و دو رحمت در نامه عملش مینویسد یکی در دنیا به او عطا میکند که امر زندگی خود را اصلاح کند و هفتاد و یک رحمت را پس انداز میکند برای ترس و هول روز قیامتش.
ج – رهنمودها
مقام معظم رهبری:
اگر کسی درآمدی کسب کرد، ولی حتی انفاق مستحب نکرد، او پیش خدای متعال مؤاخذ است. ما نمیتوانیم بگوییم که انفاق واجبمان را کردیم، مالیتمان را دادیم، خمس و زکاتمان را هم دادیم، از این پول نمیخواهیم خرج کنیم؛ در حالی که میدانیم در جامعه فقر و کمبود هست؛ نخیر، این آدم پیش خدای متعال سعادتمند نیست؛ مرضی عندالله نیست.[57]
[1]. نهجالبلاغه، فیض، حکمت 218، ص 1186.
[2]. شرح غرر الحکم، آمدی، ج 2، ص 416، دانشگاه تهران.
[3]. سخنرانی درچهل و دومین مجمع عمومی سازمان ملل، 31/6/1366.
[4]. دیدار با نظامیان، 20/8/1385.
[5] . نهجالبلاغه، فیض الاسلام، خطبه 1، انتشارات فیض الاسلام.
[6] . غررالحکم و دررالکلم، ج6، ص 148، انتشارات دانشگاه تهران.
[7] . تحف العقول، ص 65.
[8] . شرح حدیث جنود عقل و جهل، متن، ص79.
[9] .بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، 16/1/1381.
[10] . برای نمونه ر.ک. به: تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتألهین، قم، بیدا، 1366 ش، ج 4، ص 386.
[11] . بحارالانوار، ج 70، ص 356.
[12] . اصول کافی، ج 1، ص98.
[13] . بحارالانوار، ج 4، ص 54.
[14] . صحیفه امام، ج 3، ص 322.
[15] . سخنرانی در دیدار با گروهی کثیری از آزادگان، … 7/6/1369.
[16] . بحارالانوار، ج 68، ص 138.
[17] . شرح غررالحکم، ج 6، ص 417.
[18] . همان، ج 5، ص 425.
[19] . رهنمودها و انتظارات، ص 164.
[20] . خطبههای نماز جمعه تهران، 23/4/1368.
[21] . بحارالانوار، ج 78، ص 90.
[22] . همان،ج 73، ص 294.
[23] . شرح غررالحکم، ج 7، ص 901.
[24] . دانشکده افسری، 28/7/1387.
[25] . دیدار با فرماندهان و مسئولان سپاه و پاسداران انقلاب اسلامی، 26/6/1376.
[26] . الاحتیاج، ج 2، ص 337.
[27] . اصول کافی، ج 1، ص 252، نشر فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام).
[28] . همان، ص 254، نشر فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام).
[29] . سخنرانی در اجتماع بزرگ مردم بوشهر، 11/10/1370.
[30]. بحار الانوار، ج 1، ص 137.
[31]. نهج البلاغه، خطبه 109.
[32]. صحیفه امام، ج 3، ص 322.
[33]. به مناسبت عید غدیر خم، 28/2/1374.
[34]. چنان که آیه 67 سوره مائده (آیه بلاغ) به آن اشاره دارد.
[35] . بحارالانوار، ج 2، ص 226.
[36].همان، ج 27، ص 172.
[37].همان، ج 32، ص 325.
[38]. صحیفه امام، ج 11، ص 22.
[39]. همان،ج 8، ص 449.
[40]. دیدار با جمعی از فرماندهان سپاه و کمیته، 29/11/1369.
[41] . میزان الحکمه، ج، 9، ص 246، دفتر تبلیغات.
[42]. همان.
[43]. همان، ص 245.
[44]. تفسیر سوره حمد، متن، ص 107.
[45]. دیدار با فرماندهان سپاه، 18/11/1370.
[46]. غررالحکم، ترجمه محمد علی انصاری، ص 493، صحافی آرمان.
[47]. نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 1108، حکمت 41.
[48]. سخنرانی در مراسم بیعت نمایندة امام در ارتش، وزیر دفاع، فرماندهان و پرسنل منتخب نیروهای سه گانه و وزارت دفاع 18/03/1368.
[49]. راهبردهای اساسی خدمتگزاری به مدیران نظام اسلامی، ص110 و 109.
[50]. وسائل الشیعه، ج18، ص 37.
[51]. بحارالانوار، ج78، ص 242.
[52]. اصول کافی، ج3، ص 247.
[53]. بحارالانوار، ج74، ص224.
[54]. ثواب الاعمال، ص340.
[55]. ارشاد القلوب، ج1، ص 147.
[56]. همان.
[57]. بیانات در دیدار با اعضای شورای مرکزی و مسؤولان کمیتة امداد امام خمینی (قدسسره)، به مناسبت سالگرد تأسیس این نهاد، 12/12/1370.