1. خمس معدن
معادنی که توسط شخص خاصی یا با مشارکت اشخاص با یکدیگر استخراج میشود خمس در آن واجب است، مشروط بر این که آنچه آن شخص استخراج کرده و یا سهم هریک از اشخاص که با مشارکت با یکدیگر اقدام به استخراج کردهاند بعد از کم کردن هزینههای استخراج و تصفیه، به مقدار بیست دینار طلا یا دویست درهم نقره یا معادل قیمت یکی از آن دو باشد. (اجوبة الاستفتاءات، س 893)
· از شرایط وجوب خمس در معادن این است که شخص یا اشخاصی با مشارکت با یکدیگر آن را استخراج کنند، مشروط بر این که سهم هریک به حد نصاب برسد و آنچه استخراج شده، ملک آنها شود و معادنی که دولت استخراج میکند، نظر به این که ملک خاص شخص یا اشخاصی نیست، بلکه ملک جهت است لذا شرط وجوب خمس را دارا نیست و در نتیجه جایی برای وجوب خمس بر دولت و حکومت باقی نمیماند. (اجوبة الاستفتاءات، س 893)
2. گنج
میزان دربارهی گنجی که افرا در زمینی که مالک آن هستند پیدا میکند، مقررات نظام جمهوری اسلامی است، بنابراین اگر مقداری سکهی نقره که تاریخ آن به حدود صدسال پیش بر میگردد از زیر خاک ساختمان ملکی شخصی پیدا شود بایستی در این مورد به مقررات جمهوری اسلامی رجوع کنند. (اجوبة الاستفتاءات، س 891و892)
3. مال حلال مخلوط به حرام
فردی که یقین به وجود مال حرام در اموالش دارد در صورتی که مقدار دقیق آن را نداند و صاحب آن را هم نشناسد، راه حلال کردن آن اموال این است که خمس آن را بپردازد، ولی اگر شک در مخلوط شدن مال حرام با اموال خود داشته باشد چیزی بر عدهی او نیست. (اجوبة الاستفتاءات، س 894)
· فردی که با خانواده یی زندگی میکند که اهل خمس و زکات نیستند و اموالشان مخلوط با رباست تا یقین به حرمت این اموال پیدا نکرده میتواند از آن استفاده کند. (درست است که یقین دارد که اهل خمس و زکات نیستند و اموالشان مخلوط با رباست، ولی لازمه اش یقین به حرمت اموالی که او در آن تصرف میکند نیست). البته اگر یقین به حرام بودن آنچه از اموال که او مصرف میکند داشته باشد استفاده از آن برای او جایز نیست مگر آن که جدایی از خانواده و قطع رابطه با آنان برایش حرجی باشد که در این صورت استفاده از اموال مخلوط به حرام آنان اشکال ندارد ولی ضامن خمس، زکات و مال دیگران که در اموال مورد مصرف او وجود دارد میباشد. (اجوبة الاستفتاءات، س 929)
4. مصرف خمس
1. سهم مبارک امام (علیه السلام) و سهم سادات
1. خمس به دو قسمت مساوی تقسیم میشود: یک قسمت آن سهم مبارک امام (علیهالسلام) است و قسمت دیگر سهم سادات.
2. نمنظور از امام (علیهالسلام)، امام معصوم هر عصر است که در زمان ما پیشوای دوازددهم امام مهدی حضرت صاحب الامر (عج) هستند. منظور از سادات هم کسانیاند که از طرف پدر انتساب به جناب هاشم جد پیامبر (ص) داشته باشند. (توضیح بیشتر خواهد آمد).
3. سهم مبارک امام (علیه السلام) در زمان ما که دسترسی به آن بزرگوار (عج) نیست به طور کلی در اختیار ولی امر مسلیمن است تا در مصارفی که مورد ارضای امام (علیهالسلام) است از مصالح مسلمین و مخصوصاً ادراهی حوزههای علمیه و مانند آن مصرف کند. اختیار سهم سادات نیز مانند سهم مبارک امام (علیهالسالم) مربوط به ولی امر مسلیمن است، بنابراین کسی که بر عهدهی او و یا در مال وی مقداری حق امام (علیهالسلام) یا سهم سادات باشد باید آن را به ولی امر خمس یا وکیلی که از طرف او اجازه دارد تحویل دهد و اگر میخواهد آن را در یکی از موارد مقرر از قبیل تهیه و توزیع کتابهای مفید و لازم دینی، ازدواج سادات نیازمند، پرداخت قبض آب و برق ایشان و مانند آن مصرف کند باید ابتدا راجع به آن اجازه بگیرد. (اجوبة الاستفتاءات، س 1004و1005و1013و1014و1018و1019و1020و1023)
4. مقلدین هریک از مراجع محترم تقلید «دامت برکاتهم» اگر در پرداخت سهمین مبارکین به استناد فتوای مرجع تقلید خود عمل کنند موجب براءت ذمه میشود. (اجوبة الاستفتاءات، س 1003)
توجه
· سهم مبارک امام (علیهالسلام) و سهم سادات قابل بخشش نیست. (اجوبة الاستفتاءات، س 1024)
· تجارت با حقوق شرعی (از قبیل خمس و زکات) که واجب است به مصرف موارد مقرر شرعی آن برسد و خودداری از مصرف آن، هرچند به قصد استفاده از منافع آن در یک مؤسسهی فرهنگی باشد بدون اجازهی ولی امر خمس اشکال دارد و در صورتی که با آن تجارت شود سود حاصل تابع سرمایه است که باید در همان موارد مصرف سرمایه صرف شود و خمس ندارد: (اجوبة الاستفتاءات، س 1033)
· کسانی که حقوق شرعی خود را به وکلای محترم ولی امر خمس یا به اشخاص دیگر به قصد وصول به دفتر ایشان میدهند میتوانند از آنها قبضی را که دارای مهر ایشان باشد مطالبه کنند. (اجوبة الاستفتاءات، س 1006)
· کسی که در اجازهی فردی که مدعی اجازه (از طرف ولی امر خمس) است شک دارد میتواند به صورت محترمانه از آن فرد بخواهد که اجازهی خطی خود را به او نشان دهد و یا از او قبض رسید را که مهر ولی امر خمس بر آن خورده درخواست کند چنانچه او طبق اجازهیی که از طرف ولی امر خمس دارد عمل کرده عملش مورد تأیید است. (اجوبة الاستفتاءات، س 1007)
· گرفتن سهم امام (علیه السلام) و سهم سادات برای کسی که شرعاً مستحق نبوده و مشمول مقررات شهریهی حوزه هم نباشد، جایز نیست.
2. شرایط کسانی که میشود به آنان سهم سادات داد
1. سیادت :
1. سیدی جایز است از سهم سادات استفاده کند که از طرف پدر انتساب به جناب هاشم جد پیامبر(ص) داشته باشد، بنابراین همهی سادات علوی و عقیلی و عباسی که هاشمی هستند حق استفاده از مزایای خاص سادات هاشمی دارند. (اجوبة الاستفتاءات، س 1010)
2. کسی که از طرف پدر به عباس بن علی بن ابی طالب (علیهم السالم) منسوب است سیدعلوی میباشد. (اجوبة الاستفتاءات، س 1010)
3. گرچه منتسبین به پیامبر اکرم (ص) از طرف مادر هم از اولاد رسول اکرم (ص) محسوب میشوند، ولی ملاک ترتیب آثار و احکام شرعی سیادت با انتساب از طرف پدر است. (اجوبة الاستفتاءات، س 1009)
4. صرف ذکر عنوان سید در سندی که به نام یکی از اقوام نسبی کسی میباشد حجت شرعی بر سیادت وی محسوب نمیشود و تا زمانی که سیادت خود را با اطمینان یا با استناد به دلیل شرعی احراز نکرده است احکام و آثار شرعی سیادت بر وی مترتب نمیشود. (اجوبة الاستفتاءات، س 1011)
5. بر فرزند خواندگی آثار شرعی بنوّت مترتب نمیشود و کسی هم که از طرف پدر واقعیاش سید نیست، آثار و احکام سیادت را ندارد. (اجوبة الاستفتاءات، س 1012)
3. فقر
1. ساداتی که دارای شغل و کسبی هستند، اگردرآمد آنان برای زندگیشان به طور متعارف و مناسب با شأن عرفیشان کافی باشد، مستحق خمس نیستند. (اجوبة الاستفتاءات، س 1021)
2. خانوادهی ساداتی که پدرشان در پرداخت نفقهی آنان کوتاهی میکند اگر نمیتوانند نفقهی خود را از پدر خود بگیرند جایز است به مقدار نفقه از سهم سادات به آنان داده شود. (اجوبة الاستفتاءات، س 1017)
3. سادات نیازمند اگر علاوه بر خوراک و پوشاک، به چیز دیگری که مناسب حالشان است نیاز داشته باشند جایز است به مقدار رفع نیاز از سهم سادات به آنان پرداخت شود. (اجوبة الاستفتاءات، س 1017)
4. زن سیدهیی که شوهرش بر اثر فقر نتواند نفقهی او را بدهد و او هم شرعاً فقیر باشد میتواند برای رفع نیازش سهم سادات بگیرد و آن را برای خود و فرزندان و حتی شوهرش مصرف کند. (اجوبة الاستفتاءات، س 1015)
4. واجب النفقه نبودن :
به کسی که واجب النفقه است نمیتوان خمس داد، مثلاً انسان نمیتواند به پدر و مادر فقیرش که توانایی کمک به آنان را دارد خمس خود را بدهد. (اجوبة الاستفتاءات، س 1022)
4. مسایل متفرقهی خمس
1. تصرف در مالی که شک دارد خمس به آن تعلق گرفته یا نه اشکال ندارد مگر این که قبلاً یقین داشته که خمس به آن تعلق گرفته است، بنابراین :
1. خوردن غذای کسی که اهل خمس نیست تا علم به تعلق خمس به غذا نداشته باشد اشکال ندارد.
2. اگر صاحب مغازه نداند مشتری که با او معامله میکند خمس مالش را پرداخته است یا نه، تا زمانی که علم به وجود خمس در پولی که مشتری به او میپردازد نداشته باشد چیزی بر عهدهی او نیست و تحقیق هم لزومی ندارد.
(اجوبة الاستفتاءات، س 933و934و939)
2. معاشرت با مسلمانی که به امور دینی به خصوص نماز و خمس پایبند نیستند، اگر مستلزم تأیید ایشان در عدم التزام به امور دینی نباشد اشکال ندارد مگر آن که ترک معاشرت با آنان مؤثر در اهتمام ایشان به امور دینی باشد که در این صورت واجب است که معاشرت به طور موقت از بابا نهی از منکر ترک شود. البته استفاده از اموال آنان از قبیل غذا و مانند آن تا یقین به تعلق خمس به آن نداشته باشد اشکال ندارد.
(اجوبة الاستفتاءات، س 933)
3. کسی که حقوق شرعی به ذمه دارد مجاز است حقوق شرعی را به ارزیی که دارای قیمت ثابت است تبدیل کند، البته باید هنگام پرداخت حقوق واجب شرعی خود آن را به قیمت روز پرداخت محاسبه کند، ولی کسی که از طرف ولی امر در گرفتن حقوق شرعی وکیل است و به او اعتماد شده نمیتواند آنچه را دریافت کرده به پول دیگری تبدیل کند، مگر آن که در این کار مجاز باشد و تغییر قیمت (عدم ثبات قیمت برابری پولهای دیگر) مجوّز شرعی تبدیل آن نیست. (اجوبة الاستفتاءات، س 1032)
4. اگر شخصی اموال خود را طبق اجازهی کسی که واجب بوده حقوق شرعی خود را به او تسلیم نماید به نیت پرداخت حقوق شرعی که بر عهده داشت برای تأسیس مدرسه و مانند آن به مصرف رسانده است حق پس گرفتن و تصرف مالکانه در آن ندارد. (اجوبة الاستفتاءات، س 1038)
5. شخصی که برای رفتن به حج استحبابی مبلغی را به حساب سازمان حج واریز کرده، ولی قبل از تشرف به زیارت خانهی خدا، از دنیا رفته است، فیش حجی که در قبال مبلغی که به حساب سازمان حج واریز کرده، دریافت نموده، به قیمت فعلیاش از ترکهی او محسوب میشود، و اگر حج بر ذمه ندارد و وصیت به حج هم نکرده صرف آن در حج نیابی برای وی واجب نیست، و پرداخت خمس مبلغ پرداختی بابت آن فیش اگر از پولی که خمس به آن تعلق گرفته ولی پرداخته نشده باشد، واجب است. (اجوبة الاستفتاءات، س 858)