امام علی (علیه السلام):
نوره، یک پاک کننده است.( الکافی: ج ۶ ص ۵۰۵ ح ۱٫)
امام علی (علیه السلام):
نوره، یک تعویذ (نگه دارنده) و مایه پاکی بدن است.( الکافی:
ج ۶ ص ۵۰۶ ح ۷٫)
امام صادق (علیه السلام):
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در هر جمعه، موی زهار و زیر سرین را نوره
می کشید.( الکافی: ج ۶ ص ۵۰۷ ح ۱۴٫)
امام علی (علیه السلام):
برای مومن، این را دوست دارم که در هر پانزده روز یک بار، موزدایی کند.( الکافی:
ج ۶ ص ۵۰۶ ح ۸٫)
امام صادق (علیه السلام):
زدودن موها با تیغ در هر هفت روز، و با نوره در هر پانزده روز، پسندیده است.( مکارم
الاخلاق: ج ۱ ص ۱۳۸ ح ۳۴۶٫)
امام صادق (علیه السلام):
سنت در مورد نوره، آن است که هر پانزده روز یک بار انجام شود. اگر بیست(در
الخصال به جای بیست عدد بیست و یک آمده است.) روز بر تو گذشت و این کار را انجام ندادی و هیچ چیز هم برای خرید
آن نداشتی، به حسبا خداوند، قرض کن.( الکافی: ج ۶ ص ۵۰۶ ح ۹، الخصال: ص ۵۰۳ ح
۷٫)
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم):
هر کس به خدا و روز واپسین ایمان دارد، مبادا که موی عانه خود را بیش از چهل روز
واگذارد. برای هر زنی هم که به خدا و روز واپسین ایمان دارد، روا نیست برای بیشتر
از بیست روز، این کار را ترک کند.( الکافی: ج ۶ ص ۵۰۶ ح ۱۱٫)
الکافی:
– به نقل از عبدالرحمان بن ابی عبدالله -: روزی با امام صادق (علیه السلام) به
حمام رفتم. به من فرمود: ای عبدالرحمان! موزدایی کن.
گفتم: چند روز پیش، موهای خود را زدوده ام.
فرمود: موزدایی کن؛ چرا که این، یک طهارت است.( الکافی:
ج ۶ ص ۵۰۵ ح ۲ و ص ۴۹۸ ح ۹٫)
امام صادق (علیه السلام):
یک بار نوره کشیدن در تابستان، از ده بار در زمستان بهتر است.( الکافی:
ج ۶ ص ۵۰۶ ح ۱۲٫)
امام رضا (علیه السلام):
هر گاه خواستی جوش برنیاید(در برخی از نسخ طب الامام رضا (علیه السلام) و همچنین در بحارالانوار
به جای جوش بر نیاید، عبارت نوره بکشی آمده است.) و بر بدنت هیج زخم با ترک پوست و یا سیاه لکه ای رخ ننماید، پیش
از نوره کشیدن، با آب سرد، شستشو کن. هر کس می خواهد برای نوره کشیدن به حمام
برود، دوازده ساعت، یعنی یک روز کامل پیش از آن، از نزدیکی خودداری کند. سپس اندکی
صبر(عصاره ای تلخ از درختی که آن را به هندی ایلوا گویند (ر. ک: لغت نامه
دهخدا: ج ۹ ص ۱۳۰۹۷).) یا اقاقیا(در متن
عربی، واژه القاقیا آمده که ظاهراً تصحیف اقاقیا است. اقاقیا، مأخوذ از یونانی،
عصاره خاری است که پوست را بدان، دباغی می کنند و آن، صلب و سیاه رنگ است و بعضی
می گویند، صمغ خار مغیلان است اگر به خود برگیرند، قطع خون رفتن می کند. عصاره قرظ
سقط، که آن را خشک کنند و از آن قر ص می سازند (ر. ک: لغت نامه دهخدا: ج ۲ ص
۲۶۶۳).) و یا پیل زهره(پیل
زهره: فیل زهرج یا فیل زهره، درخت حضض است و ثمره آن، مثل فلفل است و آن، قسمی از
لوف الکبیر است که حضض هندی، عصاره آن و قاتل فیل است (ر. ک: لغت نامه دهخدا: ج ۴
ص ۵۲۶۸ و ج ۱۰ ص ۱۵۲۳۰).) و یا قدری از
همه آنها را با هم در نوره بریزد. البته این کار را پس از آن انجام دهد که نوره،
در آب گرمی حل شده باشد که در آن، بابونه یا مرزنگوش یا گل بنفشه خشک و یا اندکی
از همه آنها، به اندازه ای که بوی خود را به آب بدهد، جوشانده شده است. در این
میان، زرنیخ هم باید به اندازه یک ششم نوره باشد.
پس از نوره کشیدن هم باید چیزی همانند برگ هلو، کنجاره گل کاجیره، حنا و مشکک و گل
سرخ(در بحارالانوار این افزوده نیز آمده است: و نیز سنبل، چه جدا و چه
مخلوطی از آنها، و همچنین گفته است که در برخی از نسخ منبع، واژه السک به جای سنبل
آمده که خود، به معنای بویه مشکک است (بحارالانوار: ج ۶۲ ص ۳۴۹).) به بدن مالیده شود تا بوی آن را از
میان ببرد. هر کس می خواهد از سوختن بدن با نوره در امان بماند، کمتر آن را هم
بزند و به محض عمل نمودن، آن را بشوید و قدری روغن گل سرخ نیز بر بدن بمالد. و اگر
نوره بدن را بسوزاند، مقداری عدس پوست کنده بردارد، خوب آرد کند، در گلاب و سرکه
حل کند و برجای زخم بمالد، که به اذن خداوند متعال، بهبود خواهد یافت. آنچه مانع
اثر گذاشتن نوره بر بدن می شود، این است که محل، با سرکه انگور، پیاز دشتی کاملا
ترش و روغن گل سرخ، خوب مالیده شود.( طب الامام رضا (علیه السلام): ص ۳۱،
بحارالانوار: ج ۶۲ ص ۳۲۲٫)